رئیسجمهور کشورمان گفت: پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از فارس، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان صبح امروز شنبه در بیستمین همایش سراسری فرماندهان ناجا، اظهارداشت: ایمان به خداوند، دین حق و راه حق برای قلب و روح انسان امنیت و آرامش میآفریند و هم برای زندگی اجتماعی ما امنیتآفرین است.
وی تأکید کرد: دولت یازدهم در کنار برنامههایی که بر دوش دارد به هرچه در انتخابات وعده داده در پی آنها بوده و هست تا آنها را نعل به نعل عمل و اجرا کند.
وی افزود: یکی از برنامههایی که دولت از آغاز اهمیت ویژهای برای آن قائل بوده مسأله امنیت در کنار مسأله سلامت بوده است.
روحانی تاکید کرد: در سال 91 بودجه عمرانی 11 هزار میلیارد تومان، سال 92 بودجه عمرانی 22 هزار میلیارد تومان و سال 93 بودجه عمرانی 32 هزار میلیارد تومان بوده که اجرا شده است.
وی افزود: علیرغم همه مشکلاتی که وجود داشته ضمن اینکه بودجه جاری را پرداخت کردهایم بودجه عمرانی را افزایش دادیم و اتکای ما به نفت از همیشه تاریخ پایینتر بوده است، با این حال بودجه نیروهای مسلح را صددرصد و بیشتر از آن پرداخت کردیم.
رئیسجمهور تصریح کرد: برخی از ما ایراد میگیرند و میگویند دولت بنا بوده که پلیسی نباشد و فضای امنیتی را کم کند پس چرا بودجه نیروهای مسلح را اضافه میکند.
وی ادامه داد: یک اشکالی که در ذهن برخیها وجود دارداین است که بین جامعه پلیسی با جامعه دارای پلیس خوب و امنیت جامعه با امنیتی کردن جامعه تفاوتی قائل نیستند، اینها دو مقوله هستند.
رئیسجمهور تصریح کرد: ما در جامعه نیازمند امنیت هستیم و برای ایجاد امنیت باید هزینه کنیم، موفقترین نیروی امنیتی در جامعه نیرویی است که خرجش کم باشد و بهرهوری از آن بیشتر.
روحانی با بیان اینکه مؤثرترین نیرو کمهزینهترین نیرو است، گفت: اگر این موضوع را مدنظر قرار دهیم و اثربخشی پلیس را افزایش دهیم یک حرکت خوب و مؤثر انجام دادیم.
وی در ادامه اظهار داشت: سال همدلی و همزبانی است و باید این را مورد توجه قرار دهیم که همدلی باید در میان بخشهای مختلف ناجا افزایش پیدا کند. پلیس در تمام کشور مسئولیت سنگینی را بر عهده دارد. از حراست و حفاظت مرزها تا حراست از تمام روستاها، شهرها و ....
رئیسجمهور خاطرنشان کرد: اگر میخواهید همدلی را برقرار کنید، اول باید در داخل بخشی که هستید این را انجام دهید و بعد همدلی با سایر نیروهایی که امنیت را برقرار میکند. ایجاد امنیت در سایه همدلی و هماهنگی و همکاری بین دولت، نیروهای مسلح و نیروهای اطلاعاتی امکانپذیر است.
روحانی تصریح کرد: برای ایجاد امنیت ابتدا باید به ریشهها در این موضوع توجه کنیم، اولین دلیل ایجاد ناامنی فقر و بیکاری است و باید آنها را از بین ببریم، چسبیدهایم به چند فرع اسلام و فکر میکنیم دنیای منکر و معروف آنجاست.
وی افزود: منکر چیزی است که وقتی پلیس برای اجرای قانون به سمت آن میرود همه پلیس را تحسین میکنند؛ یکی از بزرگترین هنرهای اسلام، مردمسالاری و ترکیب آن با دینسالاری است. افتخار ما این است که اجرای قانون مصوب ما شرعا لازم است و حکومت اسلامی یعنی حکومت قانون و این را دهها بار امام (ره) در سخنرانیهایشان مطرح کردند.
رئیسجمهور ادامه داد: ما باید قانون را با دقت اجرا کنیم و خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شرع و قانون در کنار هم قرار میگیرند.
وی افزود: پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمیتواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است.
روحانی یادآور شد: احکام شرع برخی در قانون وجود دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس میتواند در آن دخالت کند؟ مثلا هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.
وی تاکید کرد: احسان به والدین یکی از واجبات بزرگ ماست ولی آیا میشود یک نفر را دستگیر کرد به خاطر اینکه در خیابان از پدرش جلوتر حرکت کرده است؟ نمیشود پشت یک درخت علامت راهنمایی و رانندگی بگذاریم و بعد مردم را جریمه کنیم. علامت راهنمایی باید در مقابل دید مردم قرار گیرد.
رئیسجمهور کشورمان با بیان اینکه هماهنگی نیروی انتظامی و سایر نیروهای مسلح برای حفظ امنیت ضروری است، گفت: امنیت جامعه با امنیتی کردن جامعه دو مقوله متفاوتند.
روحانی در ادامه با اشاره به تلاشهای بسیار پلیس راهنمایی و رانندگی گفت: زمانی پلیس قانون را اجرا میکند که این قانون ابلاغ شده باشد البته پلیس باید اولویتها را در اجرای قانون در نظر بگیرد.
وی با بیان اینکه برای برخورد با مردم آموزش بسیار مهم است، گفت: شما (پلیس) اولین جمعی هستید که با مردم مستقیم سر و کار دارید، از طرف دیگر شما مظهر اقتدار از طرف نظام هستید البته اقتدار غیر از زور است، اقتدار یعنی قدرت مشروع مقبول.
رئیسجمهور تصریح کرد: در برخی موارد برخورد سخت و مشکل میشود که اینجا آموزش نیاز است و حسن خلق میخواهد. یادمان نرود که صاحبان کشور مردم هستند و همه ما باید نوکر مردم باشیم، تمام کارگزاران نظام نوکر ملت هستند و هیچ سمتی بالاتر از این نیست که ما خادم مردم باشیم.
روحانی ادامه داد: پلیس افتخارش این است که خادم مردم در بخش امنیت است، مردمی که راحت به سر کار میروند و راحت میخوابند اعتمادشان به پلیسی است که امنیت را در جامعه برقرار کرده است.
رئیسجمهور با مهم خواندن چگونگی برخورد با مردم گفت: ما باید بدانیم وقتی با مجرم برخورد میکنیم باید با جرم برخورد کنیم، آنجایی که با طرف برخورد میکنید به خاطر قانون است. معیار شما قانون است و وقتی کسی قانون را میشکند شما به او متعرض میشوید اما در برخورد با مردم اخلاق حسنه، روی خوش، تواضع و ادب جزو وظایف همه ماست خصوصا نسبت به جوانان و زنان که این دو طبقه بسیار حساس هستند.
وی در ادامه گفت: وظیفه ما نسبت به هر دوی این طبقه سنگینتر است. امام علی(ع) میفرمایند اگر یک زنی به تو فحش داد تو حق نداری جواب او را بدهی. همچنین امام علی(ع) در زمان جاهلیت میگوید اگر کسی با زنی برخورد میکرد در آن طایفه تا پایان عمر خود منفور میشد.
روحانی با بیان اینکه آموزش برای اجرای قانون مهم است، یادآور شد: قانون برای همه مساوی است اما نحوه برخورد با زن فرق میکند پس برای اجرای قانون آموزش اولویتبندی و شناخت تهدیدات فرضی مهم است.
رئیسجمهور در ادامه گفت: گاهی نیروهای مسلح و یا خود دولت درگیر تهدیداتی میشود که اصلا تهدید نیست و بافته یک عدهای است، من در این خصوص مثال زیاد دارم که در 6 مورد کشور را از جنگ نجات دادیم. از اینکه اطلاعات غلط میدادند که مثلا فلان کشور میخواهد به ما حمله کند و یا فلان دسته میخواهد شهر را به هم بریزد.
وی خاطرنشان کرد: گاهی در تهدیدات اغراق نیز میشود، همین الان هفتهای نیست که یک تهدید چه اقتصادی، چه فرهنگی و موارد دیگر برای من بیاورند که من وقتی چند سوال میکنم میبینم که چیزی نیست.
روحانی با بیان اینکه تهدید فرضی تهدید واقعی ایجاد میکند، اظهارداشت: عکسالعمل شما در تهدیدات فرضی در ادامه به تهدید واقعی تبدیل میشود.
رئیسجمهور با بیان اینکه ما باید ریشههای امور را پیدا کنیم، گفت: پلیس در ظاهر امر با مجرم برخورد میکند اما ما باید ریشهها را پیدا کنیم در این خصوص گاهی دولت، گاهی قوه قضاییه، گاهی قوه مقننه و گاهی دستورات و هدایتهای سطح بالاتر از سوی مقام معظم رهبری وارد عمل میشوند که ما همه اینها را نیاز داریم.
وی گفت: باید فضای فرهنگی در جامعه درست شود، نسل جوان ما در شرایط ویژهای قرار دارد.
روحانی با بیان اینکه انسان موجود پیچیدهای است، گفت: یک انسان خوب یا بد طی یک هفته ممکن است تغییر کند و این در مورد انسان بد هم صدق میکند، چرا که انسان موجودی پیچیده است و عوامل مختلفی در این امر دخالت دارد.
رئیسجمهور با بیان اینکه امنیت تنها مسائل انتظامی نیست، خاطرنشان کرد: امنیت، مسائل اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مسائل فرهنگی را نیز در بر میگیرد.
روحانی با اشاره به اهمیت اولویتبندی اظهارداشت: دولت قدردان شماست و مردم نیز قدر کار شما را میدانند، این نکته را یادمان باشد که در اجرای قانون و در مبارزه با انواع تخلف و جرائم اولویتها را مدنظر قرار دهیم، شما ضابط قانون هستید و باید قانون را اجرا کنید، یکی از مواردی که مردم عصبانی میشوند آن است که اولویت رعایت نمیشود و باید جرایم پرخطرتر در اولویت قرار بگیرد.
وی تأکید کرد: موادمخدر در عدم استحکام خانواده اولویت آسیب اجتماعی است که این مسائل ریشه در بیکاری و فقر دارند.
روحانی در ادامه خاطرنشان کرد: دولت میداند پلیس ما امروز که وظیفهای را بر عهده دارد و در شرایطی که باب شهادت برای برخی گویی بسته شده است، باب شهادت برای نیروی انتظامی گشوده است و این امر از خیابان تا لب مرز امکان دارد.
روحانی با بیان اینکه نیروی انتظامی در خط مقدم تأمین امنیت جامعه قرار دارند، خاطرنشان کرد: باید در مبارزه با تخلف و جرایم اولویتها را مدنظر قرار دهیم و در تهدیدات خیالی گرفتار نشویم.
رئیسجمهور با بیان اینکه همه مردم در برابر قانون و حقوق شهروندی از جمله سنی، شیعی و مسیحی یکی هستند وقانون برای همه مساوی است اظهار داشت: آنها که توریست خارجی هم هستند در پناه قانون هستند، شما باید در کار خود رضایت خداوند را در کنار رضایت عامه مردم قرار دهید.
رئیسجمهور با تشکر از اقدامات تیم گذشته فرماندهان ناجا خاطرنشان کرد: از تیم جدیدی که فرماندهی مسئولیت انتظامی را بر عهده گرفتهاند تشکر میکنم و امیدوارم خداوند یار و پشتیبان شما باشد. دولت حامی و تقویتکننده در کنار شماست.
روحانی با بیان اینکه امسال همدلی را بیشتر در جامعه ببینیم خاطرنشان کرد: پلیس و ناجا باید در رونق اقتصادی به ما کمک کنند چرا که بدون کمک شما پیشرفت و رونق اقتصادی امکانناپذیر است و امیدوارم با همدلی و همکاری آنچه را رضای خدا و خواست ملت است را انجام دهید.
کد خبر: ۶۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
موضع شورای امنیت غافلگیر کننده نبود ، ما در صورتی شگفت زده می شدیم که شورای امنیت موضعی حق ، عادلانه و صادقانه اتخاذ می کرد
کد خبر: ۶۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
الکربولی در جلسه محاکمهاش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده میکرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده مینمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجدهی شکر کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:سحرگاه روز چهارشنبهی گذشته، اردن ساجده الریشاوی (نیروی انتحاری عراقی که داعش خواستار آزادی وی بود) و زیاد الکربولی عراقی (که از اعضای سابق القاعده بود) را درست یک روز پس از انتشار فیلم زنده سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش اعدام کرد. در این چند روز زیاد دربارهی ساجده الریشاوی مطلب منتشر شد، اما زیاد الکربولی کیست؟
زیاد خلف رجا الکربولی ملقب به ابوحذیفة، یک تاجر عراقی متولد 1982 و از اهالی شهر «القائم» عراق بود. الکربولی از اعضای عشیرهی الکرابلة، یکی از عشایر قبیلهی الدُلَیم به حساب میآمد. الدُلَیم از بزرگترین قبایل عربی است و اعضایش در منطقهی بالادست و غرب فرات در عراق قرار دارند و استان الانبار تا پیش از انقلاب 1968 به نام آنان خوانده میشد. این قبیله عموما در عراق و مشخصا در الانبار و مناطق اطراف بغداد و استانهای بابل، صلاحالدین، دیالی، موصل و بخشیهایی از سوریه مستقرند. این قبیله به واسطهی نقش بارز فرزندانش در مقاومت عراق ضد اشغالگران خصوصا در فلوجه و هیت و القائم و الرمادی، آوازهی بلندی دارد.
در قبیلهی الدلیم چندین عشیره وجود دارد که یا به اعضایش اسم عشیرهی خود خوانده میشوند یا با نام الدلیمی. تعداد افراد این قبیله به دویست هزار تن میرسد. آنان را میتوان در مناطق مرزی عراق با سوریه و اردن و عربستان یافت. زیاد الکربولی در همان مراحل نخست تشکیل سازمان «التوحید و الجهاد» توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق به این گروه پیوست. این سازمان بعدها تبدیل شد به شاخهی القاعده در عراق با نام القاعدهی بینالنهرین.
به مرور زیاد الکربولی یکی از مهمترین نفرات القاعدهی عراق شده و روابط نزدیکی با رهبر القاعدهی عراق ابومصعب الزرقاوی اردنی برقرار نمود. کربولی چندی بعد به عنوان رئیس شاخهی محلی القاعده در شهر الرطبة عراق (در مرز اردن) منصوب شده و سپس مسئولیت «غنایم» در القاعدهی بینالنهرین و سمت مشاور ابومصعب الزرقاوی را به عهده گرفت. الکربولی از شغلش به عنوان کارمند گمرک در مرز اردن و عراق، برای مسلط شدن بر کاروانهای مواد غذایی و سوختی که بین عراق و اردن در رفت و آمد بودند استفاده میکرد.
واحد «سواران سپاه خدا» دستگاه اطلاعاتی اردن در 23 می 2006 میلادی [2 خرداد 1385] اعلام کردند که موفق شدهاند در مأموریتی خارج از مرزهای اردن، زیادالکربولی را بازداشت نمایند. وقتی در دادگاه وقتی قاضی با ذکر اتهامات او گفت که این اتهامات میتواند منجر به اعدام شود وی پاسخ داد «اعدام در راه خدا». الکربولی در جلسهی محاکمهاش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده میکرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده مینمود. دادگاه امنیتی اردن در 5 مارس 2007 میلادی[14 اسفند 1385] او را به اعدام محکوم نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجدهی شکر کرد.
کروبولی در فیلم اعترافاتش که از تلویزیون اردن پخش شد به قتل یک رانندهی اردنی در عراق و هدف قرار دادن برخی منافع اردن در این کشور اقرار نمود. وی همچنین به ربایش دو کارمند سفارت مراکش در عراق (عبدالرحیم بوعلام و عبدالکریم المحافظی) هنگام بازگشتشان از عمان به بغداد و سپس قتل آن دو اعتراف کرد. از دیگر اعترافات الکربولی میتوان به ربایش مشاور معاون وزیر اقتصاد عراق در منطقهی الرطیة در مرز اردن و عراق و مصادرهی ماشین ضدگلولهی [وی] برای استفاده به عنوان ماشین بمبگذاری شده ضد نیروهای آمریکایی یا گارد ملی عراق اشاره کرد.
پس از دستگیری کربولی، سازمان زرقاوی در عراق بیانیهای صادر کرده و هرگونه ارتباط وی با این سازمان را نفی کرد. خود الکربولی نیز در جلسهی محاکمهاش بر این نکته صحه گذاشت و اعلام کرد هیچ یک از اتهامات وارده به وی صحیح نیست و ضمنا او از هتلی بیروت ربوده شده و نه آنچنان که نیروهای اردنی میگویند از عراق. ضمنا مدعی شد شکنجه شده است.
اما با توجه به اعترافات وی مبنی بر قتل یک راننده کامیون اردنی در عراق در سال 2005 و اعترافش به ربایش دو دیپلمات مغربی و همچنین وابستگیاش به القاعده، از طرف دادگاه اردن به جرم انجام حرکات تروریستی منجر به مرگ، توطئهچینی برای اقدام به کارهای تروریستی و در اختیار داشتن مواد غیر قانونی (تعدادی موشک) برای استفادهی غیرقانونی، و انتساب به گروهی غیرقانونی به اعدام با طناب دار محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تأیید گردید اما اردن این حکم را از آن زمان تا کنون در تعلیق نگاه داشته بود تا اینکه در جریان اخیر مجددا به جریان افتاد.
زیاد الکربولی، از منصب مشاور ابومصعب الزرقاوی تا پای چوبهی دار/ در حال ویرایشدو سال پیش بود که الکربولی از زندان اردن اعلام کرد حاضر است دیه رانندهی اردنی را پرداخت نماید. بنابرآنچه آن روزها از قول رئیس «سازمان عربی حقوق بشر» عبدالکریم الشریدة نقل شد، کربولی به هنگام ملاقات با وی در زندان این موضوع را اعلام کرده بود. اما منابع چیزی نشان نمیدهد که پرداخت دیه به خانوادهی مقتول را تأیید کند.
نام زیاد الکربولی به همراه ساجده الریشاوی در بحث تبادل با خبرنگار اسیر ژاپنی نزد داعش (کینجی گوتو) مطرح گردید. دولت اردن اعلام کرد تا از سلامت خلبان اردنی معاذ الکساسبة مطمئن نشود این توافق را به موقعِ اجرا نمیگذارد. تلاشها مقابل گردنکشی داعش به جایی نرسید و آنان اسیر ژاپنی را سر بریده و چند روز بعد هم فیلم آتش زدن خلبان اردنی را در سوم فوریه 2015 منتشر نمودند.
با پخش این ویدئو، نیروهای اردنی در فردای همان روز یعنی سحرگاه چهارم فوریه 2005، ساجده الریشاوی و زیاد الکربولی را به دار کشیدند. وزارت کشور اردن در بیانیهای اعلام کرد: «سحرگاه امروز چهارشنبه، حکم اعدام مجرم ه ساجده مبارک عطروز الریشاوی و همچنین حکم اعدام مجرم زیاد خلف رجا الکربولی به وسیلهی طناب دار به اجرا در آمد.» این بیانیه ادامه داده بود: «اجرای حکم اعدام با حضور همهی افراد ذیربط مطابق با قانون به اجرا گذاشته شد» و سپس افزوده بود: «این احکام، همهی مراحل قانونی لازم که در نص قانون آمده را به طور تمام و کمال پشت سر گذاشته بود.» کربولی پیش از اعدام وصیت کرده بود سلامش را به پدر و مادرش رسانده و آنچه در تملک دارد را به خانوادهاش بدهند.
مشرق
کد خبر: ۵۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲
حالا که رحیمی محکوم به رد مال پرداخت شده به نمایندگان مجلس شورای اسلامی شده، بد نیست اقایان نماینده بیشتر از این سکوت نکرده و لاقل پول ها را بیاورند تا رحیمی آنها را به بیت المال بازگرداند!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش میدان ۷۲، پس از انتشار نامه محمدرضا رحیمی به دکتر محمود احمدی نژاد و بیان مطالبی در این نامه که همه ما بیش از آن را در این چند ساله از نزدیک ترین افراد به دکتر احمدی نژاد شنیدیم و چندان اهمیتی برایمان ندارد و نخواهد داشت، نکات مهمی وجود دارد که شاید به تحلیل این قضیه کمک شایانی محمدرضا رحیمیکند. رحیمی پس از گله گذاری هایی که از دکتر احمدی نژاد در نامه خود انجام می دهد، به بیان برخی جزییات پرونده اش روی آورده و از ۱۷۰ کاندیدای مجلس هشتمی سخن می گوید که مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان از وجه پرداخت شده به محمدرضا رحیمی از سوی جابر ابدالی مجرم اختلاس بیمه را دریافت کردند.
رحیمی در اظهارات خود که بیش از این در میدان ۷۲ منتشر شده بود می گوید که اصل دریافت پول از جابر ابدالی مجرم اصلی اختلاس بیمه، قبل از مطلع شدن نهادهای امنیتی و نظارتی از فساد او و با تایید دو مرجع نظارتی بوده و در مرحله ی آخر توسط یکی از نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی صلاحیت او برای پرداخت این کمک به کاندیداهای مجلس شورای اسلامی تایید شده است.
روزنامه ایران در گزارشی که در سال ۹۱ منتشر کرده در اینباره می نویسد:” رئیس دیوان محاسبات مجلس هفتم بهدلیل حساسیت جایگاه و مسئولیت خویش از دریافت این کمکها برای نامزدهای اصولگرای انتخابات مجلس هشتم خودداری و «جابر. الف» را به م . ر . ب که از چهرههای اصلی فعال در انتخابات بود، ارجاع میدهد. پس از مدتی مشخص میشود که «جابر. الف» هیچ بخشی از آن مبلغ که بنا داشت کمک کند را به وی تحویل نداده و در جواب رئیس وقت دیوان میگوید ایشان را قبول ندارم و مبلغی را در اختیار او نمیگذارم و اگر خودت میگیری پرداخت میکنم. بر همین اساس م . ر . ب به رئیس وقت دیوان محاسبات میگوید اشکالی ندارد، کمک «جابر. الف» را خودت بگیر و من رسیدش را میدهم که به همین ترتیب عمل شده و رئیس وقت دیوان، رسید کمکهای «جابر. الف» را از م . ر . ب میگیرد. از مبالغ کمکهایی که «جابر. الف» برای انتخابات مجلس هشتم پرداخته بود، به جز تعداد معدودی، همه نامزدهای اصولگرا استفاده کردهاند که برای مثال یکی از چهرههای برجسته مجلس هشتم و نهم، از محل همین کمک، برای تبلیغات انتخاباتی خود در یکی از استانهای همجوار تهران، چک ۶۰ میلیون تومانی دریافت میکند و البته آن را ناکافی دانسته و کمک بیشتری را طلب میکند که بهدلیل محدودیت منابع، مورد موافقت قرار نمیگیرد.”
اما با وجود مطرح شدن این مساله که این تعداد از نمایندگان که بخشی از آنها هم اکنون نماینده مجلس شورای اسلامی هستند، مبالغی را جهت تبلیغات در انتخابات دریافت کرده اند اما هنوز اسمی از این نمایندگان مطرح نشده است. اگرچه رحیمی خود می گوید که تمام اسناد و ته چک هایی که پرداخت شده موجود بوده و در پرونده ثبت می باشد. حالا که رحیمی محکوم به رد مال پرداخت شده به نمایندگان مجلس شوراس اسلامی شده، بد نیست اقایان نماینده بیشتر از این سکوت نکرده و لاقل پول ها را بیاورند تا رحیمی آنها را به بیت المال بازگرداند!
گفتنی است کمالالدین پیرموذن نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی هم در حاشیه جلسه علنی صبح امروز پارلمان با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: ۴ تن از نمایندگا ن مجلس از جمله بنده، عبدالکریم حسینزاده نماینده نقده، جواد هروی نماینده قائنات و عبدالوحید فیاضی نماینده نور و محمودآباد در نامهای به رئیس مجلس خواستار اعلام اسامی ۱۷۰ نماینده دورههای هشتم و نهم مجلس شدیم که گفته میشود از آقای رحیمی پول گرفتهاند.
وی افزود: در حال حاضر در حال جمع کردن امضا برای این نامه هستیم تا آن را تقدیم رئیس مجلس کنیم تا در جهت تنویر افکار عمومی اسامی نمایندگانی که گفته میشود از آقای رحیمی پول گرفتهاند، در اختیار رسانهها و جراید قرار گیرد و ما تا وصول نتیجه نهایی این موضوع را پیگیری خواهیم کرد.
رحیمی در مهم ترین بخش نامه خود جریان اتهامات و پرونده خود را اینگونه تشریح می کند:
«همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیتههایی برای برنامهریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل میگردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود. در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطه حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمکهای نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمه پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید. در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیه اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب ۱۷۰نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عینا به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.»
همچنین رحیمی پیش از این در نامه به ریاست قوه قضائیه، حضرت آیت الله آملی لاریجانی نیز این مساله را یادآور شده بود:
«برای استحضار جنابعالی و ملت شریف ایران یادآوری می شود، فردی که بخشی از کمک مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل نمود و بنده به واسطه آن متهم و محاکمه شدم، توسط تنی چند از مسؤولان وقت دستگاه قضا و برخی نمایندگان محترم مجلس به اینجانب معرفی گردید (که شواهد و مستندات آن به دادگاه ارائه شده است) و بنده نیز پس از استعلام از دستگاه های نظارتی و دریافت پاسخ مثبت، ایشان را پذیرفتم. قابل توجه آنکه کمک مورد اشاره، هیچ گونه ارتباطی با بحث اختلاس در شرکت بیمه ایران که در سال ۸۲ و به بعد صورت پذیرفته نداشته است؛ زیرا آنچه در پرونده اتهامی در دادگاه مطرح شد، مربوط به اواخر سال ۸۶ می باشد. مضافا آنکه مبالغ مذکور برای کمک به تبلیغات داوطلبان نمایندگی در مجلس هشتم بوده که فهرست اسامی آنها به همراه شماره چک و مبالغ دریافتی، موجود و نسخه ای از آن به دادگاه محترم تسلیم شده است. کمک گیرندگان نیز صرفا توسط اینجانب و برخی از فعالان و مسؤولان سیاسی و شاخص کشور به شخص کمک کننده معرفی و چک مربوطه را از ایشان دریافت کرده اند و ریالی از وجه مورد بحث در امر دیگری بجز تبلیغات مجلس هشتم مصرف نشده است.»
کد خبر: ۵۵۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
از نظر اصولگرایان، اینکه آقای رحیمی پولهایی را که غیرقانونی برداشت کرده بود به چه افرادی و در کدام نهاد داده و آن پولها برای چه اهدافی هزینه شدهاند، خیلی مهم نیست. مهم آن است که چرا آقای هاشمیرفسنجانی، بیستوچندسال پیش پای این فرد را به قوهمجریه کشور باز میکند؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:صادق زیباکلام در سرمقاله شرق نوشت:نیازی به یکمطالعه میدانی وسیع نبود؛ حتی یکنظرسنجی ساده و ابتدایی هم میتوانست نشان دهد برای بسیاری از مردم، قدمزدن آقای ظریف با جان کری در جریان مذاکرات هستهای، خیلیخیلی بیشتر حایزاهمیت بود تا خبر محکومیت معاوناول رییس دولت سابق. به همین دلیل هم برخی اصولگرایان به جای پرداختن به موضوع محکومیت آقای رحیمی، به موضوع محکومیت بسیار مهمتر حرکت دکتر ظریف پرداختهاند.
درست قضیه هم همین بود. نه به واسطه آنکه مردم اینگونه فکر میکنند بلکه به واسطه آنکه اساسا از نظر مصالح و منافع ملی هم این دو خبر دارای وزن و اهمیت بسیار متفاوتی هستند. دومی اساسا اهمیتی نداشت. یکی از مسوولان ارشد دولت گذشته مرتکب خطایی بسیار جزیی شده، دادگاه رسیدگی را صورت داده و او را مجرم شناخته است. حکم محکومیت نیز به وی ابلاغ شده و عنقریب به زندان خواهد رفت. اموالی را هم که از بیتالمال برده بود ظاهرا بازگردانده شده و نگرانی از این بابت نیست.
از نظر سیاسی هم این خبر، وزن چندانی ندارد. یعنی فیالواقع به اصولگرایان، ارتباط چندانی پیدا نمیکند که آنها مجبور شوند موضوع مهم و حیاتی قدمزدن ظریف با کری را کنار بگذارند و بروند سر وقت موضوع پیشپاافتاده محکومیت آقای رحیمی. اساسا معاون اول احمدینژاد، ارتباط چندانی با اصولگرایان پیدا نمیکند! خود احمدینژاد و آن هشتسال هم به اصولگرایان ربطی ندارد چه رسد به معاون اول ایشان. دلایل زیادی وجود دارد که رحیمی اساسا ارتباطی با مدیریت اصولگرایان بر کشور در سالهای٨٤ تا ٩٢ پیدا نمیکند. اولین و مهمترین آن، این بود که او ٢٠سال پیش در دولت آقای هاشمیرفسنجانی استاندار کردستان بوده است. بنابراین اگر قرار است کسی پاسخگوی محکومیت آقای رحیمی باشد، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که چندسال پیش، رحیمی را استاندار کرده بود.
از نظر اصولگرایان، اینکه آقای رحیمی پولهایی را که غیرقانونی برداشت کرده بود به چه افرادی و در کدام نهاد داده و آن پولها برای چه اهدافی هزینه شدهاند، خیلی مهم نیست. مهم آن است که چرا آقای هاشمیرفسنجانی، بیستوچندسال پیش پای این فرد را به قوهمجریه کشور باز میکند؟ تازه همه اینها در صورتی است که روی طرح موضوع استعفای آقای رحیمی اصراری وجود داشته باشد. اما با توجه به اینکه اساسا این موضوع نه از نظر سیاسی، نه اقتصادی و نه بعد اجتماعی اهمیت چندانی ندارد و مردم هم به آن توجهی نکردهاند، بنابراین اصولگرایان نیز خیلی به آن نپرداختند. از دید آنان همانطور که گفتیم مساله بااهمیت روز، این بوده که چرا آقای ظریف چند دقیقهای با همتای آمریکایی خود، مذاکرات را در حالت قدمزدن و نه در پشت یک میز، دنبال کرده است؟ موضوع بعدی حایز اهمیت، باز از دید اصولگرایان این بوده که با توجه به اینکه ناشر هفتهنامه «شارلیابدو» دولت فرانسه است، چرا ظریف در این شرایط به آن کشور رفته تا حقوق قانونی ملت ایران را بر سر مساله هستهای به غرب دوباره گوشزد کند.
... و البته نسبت به هرگونه توهین به اعتقادات مسلمانان بهصورت مستقیم هشدار دهد؟ واقعا هم انسان وقتی بدون جهتگیریهای سیاسی به موضوعات مهم کشور مینگرد و فقط هم مصالح و منافع ملی را ملاک قرار میدهد، ذرهای تردید برایش باقی نمیماند که آنقدرها هم موضوع هستهای برای کشور اهمیتی ندارد. معلوم نیست چرا دولت آقای روحانی اینقدر روی حل پرونده هستهای تاکید گذاشته و برای آن اولویت قایل شده است؟ موضوع هستهای و تبعات آن نه تاثیری روی اقتصاد کشور دارد، نه مناسبات ما با ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و قدرتهای دیگر دنیا را تحتتاثیر قرار میدهد، نه وضعیت رابطه با همسایگان منطقهای را عوض میکند و نه هیچگونه تاثیر دیگری بر وضعیت کشور دارد. به همین دلیل، مسوولان در دولت قبلی خیلی روی مذاکرات هستهای و پیشرفت آن تاکیدی نداشتند. مهم نه بازکردن گره ١٠ساله پرونده هستهای است و نه محکومیت معاون اول دولت سابق. اتفاقا مردم این را در رأیای که در ٢٤خرداد٩٢ دادند کاملا شفاف به نمایش گذاشتند اما کو چشم بینا؟!
کد خبر: ۵۵۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مقتدر مظلوم نوشت:«محمدرضا رحیمی» به ۵ سال و ۹۱ روز حبس، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد.
طبق حکم دادگاه که در دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شده است ، رحیمی مرتکب فساد شده است. او مجرم است به دریافت رشوه و تحصیل مال نامشروع و مستحق مجازات و احمدینژاد هم یک عذرخواهی بدهکار. برخی میگویند فساد رحیمی مربوط به قبل از دولت احمدینژاد است که اگر اینگونه هم باشد، احمدینژاد نباید یک مفسد را به کار میگرفت!
مفسد ، مفسد است و در هر منصب و در هر سطح و منتسب به هر کس و متعلق به هر حزب و جناح که باشد، باید بدون هیچگونه مصلحتاندیشی و رودربایستی مجازات شود اما کم کم دارم به این یقین میرسم که قاطعیت در برخورد با مفاسد ارتباط مستقیم دارد با احمدینژاد!
یعنی اگر رحیمی منتسب به احمدینژاد نبود و به شخص دیگری منتسب بود ، مثلاً به هاشمی رفسنجانی ، معلوم نبود با چنین سرعت و جدیت و قاطعیتی در محاکمه مواجه میشدیم! مثل مهدی هاشمی رفسنجانی که سالها در حصن حصین "بابا" قرار داشت و الان هم که بعد از این همه سال پایش به دادگاه باز شده است ، به گفته معاون اول قوه قضاییه ، باندهای قدرت و ثروت قاضی پرونده را تحت سنگینترین فشارها قرار دادهاند! و حتی یکی از نمایندگان مجلس گفته است قرار است برای مهدی هاشمی که اتهاماتش چندین برابر رحیمی است ، 2 سال حبس آنهم تعلیقی در نظر بگیرند!
یا مثل غلامحسین کرباسچی که معلوم نشد چه شد که از زندان آزاد شد! البته اگر بروید ماجرای فشار همهجانبه اصلاحطلبها و هاشمی رفسنجانی و دولت دوم خرداد به قوه قضاییه را مطالعه کنید، معلوم میشود! حتی خاتمی که رئیسجمهور بود ، وارد عمل شد و به رهبری نامه نوشت و قس علی هذا!
علی ایحال کاش همه مفسدان یک ارتباطی با احمدینژاد داشتند!
کد خبر: ۵۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۳
مرد شيادي که از طريق فضاي مجازي با فريب دادن و اغفال دختران جواني که در شرف ازدواج بودند اقدام به انتشار عکسها و فيلمهاي خصوصي آنها کرده و از اين طريق از طعمه هاي خود کلاهبرداري مي کرد شناسايي و دستگير شد
کد خبر: ۵۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
علي دايي با انتشار متني اعلام کرد که از محمد مايلي کهن گذشت کرده است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
علي دايي با انتشار نامه اي اعلام کرد از حق خودش گذشته و مايلي کهن را مي بخشد.متن اين نامه را در زير بخوانيد:به نام آن که اگر حکم کند همه محکوميمخداوند نبخشد بندهاي را که از سختي و گرفتاري ديگران خشنود باشد.آنچه در روزهاي اخير رقم خورد محصول اتفاقات و رفتار و گفتارهايي بود که مدتها تکرار مي شد و من را در جايگاه مجرم مي نشاندند و هر آنچه بر زبانشان مي آمد نثار من و خانواده ام مي کردند بي آنکه دليل خصومت شان را بدانم. مرا مغرور مي خواندند بي آنکه کسي از آنها بپرسد ولو اگر علي دايي مغرور باشد چه ارتباطي به شما دارد؟در روزهايي که بدترين نسبت ها را به من و خانواده ام مي دادند و همه سکوت کرده بودند چه مي شد کرد جز اينکه دست به دامان قانون شوم؟قانوني که قبلا هم راي خود را در اين باره صادر کرده و من از حقم گذشته بودم.اين بار روند پرونده به سمتي منتهي شد که مجازات فرد مقصر فقط مجازات خود او نبود.رفتن به حبس يک نفر، خيلي ها و به خصوص خانواده اش را مکدر مي کند و قسم مي خورم بارها و بارها به اين مسائل فکر کردم اما وقتي متولي امامزاده حرمت امامزاده نگه ندارد و کسي که قانون او را محکوم کرده از کرده اش پشيمان نيست تکليف طرف مقابل چه بايد باشد؟طي روزهاي اخير بزرگان بسياري با من تماس گرفتند و البته همه دوستان به تنها سئوال من پاسخ قانع کننده ندادند.پرسيدم به خانواده شما توهين شود چه مي کنيد و هيچکدام نتواستند خودشان را جاي من قرار دهند.امروز اما نه به اصرار کسي که پس از مشورت با خانواده ام تصميم گرفتم از آنچه قانون حق من دانسته بگذرم زيرا راضي نيستم حتي لحظه اي غصه نوه اي را ببينم که چشم انتظار پدربزرگش است .مني که در دفاع از حيثيت خانواده ام پا به دادگاه گذاشته ام امروز براي رفع تکدر خانواده اي که در ماجراي ما هيچ قصوري نداشته اما عضوي از خود را گرفتار مي بيند از حقم گذشتم و اميدوارم خداوند از گناهان همه ما بگذرد.نظر آنهايي که طي روزهاي اخير چه در تماس مستقيم با من و چه در جرايد در اين باره اظهاراتي داشتند قطعا محترم است هر چند به نظر مي رسد فضايي براي برخي موج سواران هميشگي فراهم شده بود تا موج سواري کنند.کساني که جهل به موضوع دارند يا خود را به جهالت زده اند و خداوند متعال در سوره فرقان فرموده اند إِذَا خَـاطَـبَـهُـمُ الْـجـَاهِـلُـونَ قَـالُـوا سَـلَـامًـا بندگان خداى رحمان کسانى اند که هنگامي که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام ميگويند.قاعده شاگرد استادي را من بهتر از خيلي از آنها بلدم و کاش قاعده استاد شاگردي هم در جامعه ما رعايت شود تا هيچگاه ماجراهايي اينگونه رقم نخورد.به اميد آن که روزي برسد که مرور خاطره هايمان گل لبخند را بر لبان بنشاند نه اينکه در فضايي پر از کينه و عداوت ، سعي کنيم براي رسيدن به منافع خود ، روزهاي خوبمان را هم فراموش کنيم. وَ لا تَـستَـوِى الحَْـسـنَـةُ وَ لا السـيِّئـَـةُ ادْفَـعْ بِـالَّتـى هِـىَ أَحْـسنُ. هرگز نيکى و بدى يکسان نيست ، بدى را با نيکى دفع کن.(سوره فصلت آيه 14)
کد خبر: ۴۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۱
امیر حاج رضایی می گوید در فوتبال ما هدف،وسیله را توجیه می کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
امیر حاج رضایی، یکی از پیشکسوتان و صاحبنظران خوشنام فوتبال ایران است که صحبتهای کارشناسی او، همواره قابل توجه بوده است. حاج رضایی به عنوان یک فرد صاحبنظر، به صحبت درخصوص معضلات و کاستیهای فرهنگی فوتبالمان پرداخت و به توهینهایی اشاره کرد که در دیدار با تراکتورسازی تبریز، صنعت ساری و پرسپولیس، علیه مهدی رحمتی سر داده شد.
توهينها را باور نميكردم
ما شاهد هستيم بازيكن به دليل توهين به داور، گرفتن اخطار يا فريب داور، از طرف هواداران «هو» ميشود يا عليه او سوت ميزنند و چيز ديگري وجود ندارد.
من اين را ابتداي صحبتم بگويم كه حرف من، حرف فردي نيست و قصد دفاع از يك فرد را ندارم زيرا اكثر اهالي فوتبال مورد اين لطف معكوس قرار گرفتهاند. من ميخواهم يك بحث كلي و تربيتي را مطرح كنم. ما سعي ميكنيم در ماه محرم، خيلي مسائل را رعايت كنيم و به حرمت اين ماه، پيراهن مشكي به تن ميكنيم. باور كنيد برخي توهينهايي كه به مهدي رحمتي نسبت دادند را من حتي زمزمه هم نميتوانم بكنم. 90 دقيقه تمام، در ديدار پيكان با تراكتورسازي و پرسپوليس، عليه دروازهباني شعار سر داده شد كه 80 بازي ملي دارد، دروازهباني كه از سادات است، آن هم در ماه محرم. من اين توهينها را ميشنيدم اما باور نميكردم. متأسفانه يك نقاب دروغين روي فوتبال ما وجود دارد كه زير آن نقاب، برخي براي رسيدن به منافع شخصي دست به هر اقدامي ميزنند. خب اگر با كسي مشكل دارند، با زبان درست و انساني حرف بزنند و رفتار كنند، نه اين طور غيرانساني. ما نبايد فراموش كنيم كه يك نفر چقدر براي فوتبالمان زحمت كشيده است.
تن ندادن به بندگي
اگر مشكل كلاهبرداري از پسر من نبود، هرگز به فوتبال برنميگشتم، دلم نميخواست به هيچ ورزشگاهي قدم بگذارم. يك لفظ مؤدبانه روي برخي اشخاص گذاشته شده به نام ليدر و خود همان افراد، در بازي پيكان و پرسپوليس هواداران را رهبري ميكردند كه به رحمتي توهين شود و در تبريز هم اين اتفاق به صورت خيلي بدتر افتاد. من بحث فردي ندارم. الان بحث مهدي رحمتي است و حتي سرمربي كنوني استقلال هم مورد هتاكي شديد در يكي از ورزشگاهها قرار گرفت كه من از ورزشگاه خارج شدم. همه عزت يك مرد، شرافت او است و اگر شرافت او لكهدار شود، ديگر چيزي از آن مرد باقي نميماند. با محمد مايليكهن مقابل فرزندش اين اتفاق افتاد و ... ما ميخواهيم مسائل تربيتيمان را با يك سري كارهاي دمدست حل كنيم و دليلش اين است كه مرداني كه براي فوتبالمان تصميم ميگيرند، آدمهاي كوچكي هستند و تصميمات كوچك ميگيرند. اين موضوع فقط به هواداران خلاصه نميشود و شما ميتوانيد مشاجرههاي مديران و ادبياتي كه در فوتبالمان هست را ببينيد، رفتارهاي اجتماعي را هم ببينيد. آلبركامو، جملهاي گفته بود كه فكر ميكنم رعايت آن براي مربيان واقعي الزامي است. كامو گفته دو وظيفه مهم برعهده نويسنده است: «1- پشت كردن به دروغ 2- تن ندادن به بردگي» كه من اين گفته را در مورد مربي بيان كردم.
با شكستهاي فني شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد
متأسفانه به موازات شكستهاي سريالي فني، شكستهاي اخلاقي هم از راه ميرسد و به عنوان نمونه، اتفاقي كه براي يكي از مسئولان تيم المپيك در كره جنوبي رخ داد و اين براي همه ايرانيها بد است. شكست هرگز شرافت كسي را لكهدار نميكند، بلكه اين بياخلاقي است كه شرافت را زيرسؤال ميبرد. اين حرفها خيلي زده شده و مثل بازار مسگرها، صدا به كسي نميرسد اما ما وظيفه داريم بگوييم. وقتي زيدان رفت پيش رئيسجمهور فرانسه، از او پرسيد چرا در فينال جامجهاني با سر به سينه بازيكن ايتاليا زدي كه پاسخ داد: «بدون آن حركت، فوتبالم نيمهكاره ميماند.» من 60 سال با فوتبال زندگي كردم و وظيفه خودم ميدانم اين صحبتها را انجام دهم.
در فوتبال ما هدف، وسيله را توجيه ميكند
من هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب را ديدهام و مردان شريفي داشتيم كه براي فوتبالمان كار ميكردند. به عنوان مثال، بعد از انقلاب صفاييفراهاني را داشتيم و محمد دادكان. به جز اين دو نفر، چه كسي را داشتيم كه مديريت فرهنگي فوتبال را بر عهده بگيرد؟ در واقع همه تابع بودند، زيرا منافع شخصي داشتند. فوتبال، ورزش شريف و بزرگي است و آدم بزرگ ميخواهد. الان وضعيتي پيش آمده كه فوتبال ما را سيل دارد با خود ميبرد. جدا از مباحث فني، در مباحث فرهنگي هم هر كدام از ما ميتوانيم حداقل 10 قصه تعريف كنيم، از ديدهها و شنيدههايمان. من يك زمان ميگفتم فوتبال ما ناپاك است، الان ميگويم فاسد است. اين را هم بگويم كه استاديوم، يك جامعه كوچك از كل جامعه است و بخشي از ناهنجاري ورزشگاهها، ريشه در بيرون دارد. براي پول، برخي تن به هر كاري ميدهند. ما مسلمان هستيم و ميگوييم يك مسلمان بايد شرافت داشته باشد اما فوتبال ايران، فوتبال ماكياوليستي است و هدف، وسيله را توجيه ميكند و از هر وسيلهاي براي هدفشان استفاده ميكنند. من خيلي چيزها را ميشنوم كه نميشود به آن استناد كرد. مثلاً اين كه برخي رؤساي هيأتها پاداش نقدي يا غيرنقدي ميگيرند كه رأي بدهند. اينها قابل اثبات نيست اما در صحبتهاي مردم هست.
در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما اول است
امام حسين (ع) به ما آموخت اگر دين نداريد، آزاده باشيد. اين پيراهن مشكي در ماه محرم، به ما ياد نميدهد آزاده باشيم؟ بايد به يك دروازهبان با 80 بازي ملي اين همه توهين و ناسزا گفته شود؟ خدا را شكر كه تلويزيون بازي را پخش نكرد. حرف من، به صورت كلي است و ميگويم شرايط فرهنگي ما در فوتبال، در واقع ضدفرهنگي است. پاكسازي اين شرايط هم فقط به فدراسيون معطوف نيست اما ميگويم در جذب مردان كوچك، فدراسيون ما در دنيا اول است. در فوتبال ايران، آدم سالم مجرم است. من سال بعد 70 ساله ميشوم و انرژي و علاقهاي براي پست گرفتن در فدراسيون ندارم. دوران من سپري شده و الان نوبت جوانهاست. مشكلات فقط به فدراسيون معطوف نيست و جدا از فدراسيون، باشگاهها نيز كه بدنه فدراسيون هستند، مقصر هستند. اما اگر بپرسيد چطور ميشود اين مسائل را حل كرد، من جوابي ندارم زيرا فقط سرمان از اين مرداب بيرون مانده است.
لكه ننگ فوتبال است كه مايليكهن به زندان برود
جدا از اتفاقي كه ميان علي دايي و محمد مايليكهن افتاده؛ اگر انسان شريفي مثل مايليكهن به زندان برود، لكه ننگي براي فوتبالمان است. من هيچ قضاوتي ندارم كه كدام طرف راست ميگويد. اگر مايليكهن به زندان برود، براي فوتبال ما شرمآور است و تنش بين اين دو بزرگ فوتبال بايد از بين برود. همواره به مايليكهن گفتهام كه حيف از انسان شريفي مثل تو كه از ادبيات بهتري استفاده نميكند.
منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۴۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش عصر امروز، در صرفا جهت اطلاع این هفته روحانی آمریکایی ها رو فرستاد ته صف ، یکی آماده باش انتخاباتی داد و فرزاد حسنی هم قشون کشی کرد . اما تدریس فلسفه و جامعه شناسی به کودکان از همه جالب تر بود.
شنیدیم برخی مسئولان از صرفا دل خوشی ندارند البته ما از اولین برنامه صرفا یعنی از حدود سه سال پیش به این نگاه عادت داریم .اما به این مسئولان محترم می گویم "صرفا جهت اطلاع" ؛ صرفا یک برنامه طنزاست با این هدف که در دنیای سخت و پرکشمکش سیاست لبخندی رو برلبان مردم بنشونه .لطفا سخت نگیرید و شما هم همراه مردم با دیدن این برنامه و یا خواندن متن آن ، صرفا لبخند بزنید. همین.
فعلا برید ته صف
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند... شنیدیم رئیس جمهور هم که خدا رو شکر حواسش جمع بوده به زبون بی زبونی گفته پس فعلا برید ته صف بگذارید بقیه بیان جلو.
نشان مردونگی هفته
نشان مردونگی هفته رو می دیم به داورکبدی بازی تیم بانوان ایران که وقتی در بین بازی مقنعه یکی از بازیکنان ایران کنار می ره کتش رو حجاب دختر ایرونی کرد تا چشم دوربینها بهش نیافته.
درکنار این صحنه دربازیهای آسیایی کره شاهد ناداوری های فراوانی برعلیه ورزشکاران ایران بودیم از جمله ناداوری کشتی عبدولی که ناجوانمردانه آن رو بازنده اعلام کردند.
مسئول مورد نظر مشغول است
خانم مولاوردی معاون امورزنان رئیس جمهور از دیروز به همه زنان آماده باش انتخاباتی داده. آماده باش برای انتخابات اسفند سال آینده یعنی یک سال ونیم دیگر .
با این حساب خانمهای عزیز خیالشون راحت باشد حداقل تا یک سال ونیم دیگه آبی از این اجاق گرم نمی شه چون سرکار معاون مشغول امور انتخاباتی هستند و طبیعیه که وقت وفرصتی برای حل مشکلات زنان نداشته باشند.
خانمهای محترم لطفا صبور باشید واخم وتخم نکنید انشاالله وقتی مجلسی مطابق سلیقه ایشون وهم فکرهاشون تشکیل شد نوبت بررسی وحل مشکلات شما هم می رسد.
قشون کشی فرزاد حسنی
وقتی که یک تهیه کننده برای افراد مورد نظرش ویتامین ث تجویز می کند. موضوع از این قرار که فرزاد حسنی مجری تلویزیون در برنامه ویتامین ث شبکه سه با وجود اینکه مهمان برنامه بود گویا قشون کشی کرده بود و پدر و مادر و برادران و عروس خانواده اش را هم آورده بود و مردم هم مجبور بودن این خانواده رو نیم ساعت تحمل کنند .
فرزاد حسنی هم در این برنامه حسابی از خجالت تهیه کننده در آمد.
ما کاری نداریم که بقول یک ظریفی این برنامه نیم ساعته فقط یه مخاطب خاص داشته یا نه ، اما اگر برای مردم نون نداشت ، برای تهیه کننده واقعا آب داشت ، چون بدون هیچ زحمتی نیم ساعت برنامه داد روی آنتن ودقیقه ای خدادتومن همینطورهی کنتورانداخت.
لطفا چشمش رو کور نکنید
شنیدید میگند اومد ابروشو درست کنه زد چشمشو کور کرد؟ در ابتکاری زیست محیطی قرار شده آب سدهای منطقه دریاچه ارومیه رو ببرندبریزند توی دریاچه ارومیه شاید احیا بشود . یک نفر می گفت پدر آمرزیده ها ،اون سدها برای کشاورزی وباغداری منطقه زده شده. می خواهید دریاچه رو احیا کنید نکنه بزنید پدر کشاورزی منطقه رو دربیارید .
فلسفه ، جامعه شناسی و حقوق... برای کودکان
در یک همایش بزرگ داشت روز جهانی کودک که صدها کودک میهمان این همایش بودند ، سخنرانان این همایش رو با روز جهانی بزرگسال اشتباه گرفته بودند و با سنگین ترین مباحث کارشناسی و جامعه شناسانه داشتند این طفلان معصوم را با حقوق خود آشنا می کردند.مثلا سخنران اول وزیرآموزش و پرورش بود که احادیث رو بزبان عربی می خوند و میهمانان بعدی که معاون رئیس جمهور در امور زنان و وزیر دادگستری هم از پیمان نامه جهانی حقوق کودک و ایجاد بانک جامع ملی و سند جامع حقوقی کودکان گفتند . وجالب اینجا بود که این طفلیا همه یا خواب بودن یا در حال بازی در سالن بودند.
اعتیاد با نرخ رشد ثابت
فرمانده نیروی انتظامی به تازگی در یک سخنرانی درباره تعداد معتادان کشوردر ۳۵ سال گذشته گفت : تعداد معتادان از اول انقلاب تغییر چندانی نکرده فقط در سن اعتیاد و نوع مصرف تغییر حاصل شده است.
البته معتادان هفته پیش خیلی خوشحال شدند که اژه ای گفت: بعد از اصلاح قانون در سال۸۹ معتاد را نمی شود تحت تعقیب قرار داد ومجازات کرد .
البته خدا رو شکر این هفته اصلاح کرد ونگذاشت معتادان عزیز بیشتر از این از حرفهای ایشون حال ببرند واعلام کرد معتادان متظاهر مجرم محسوب می شوند.
فهرستی که آب رفت
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به سوال خبرنگار واحد مرکزی خبر درباره ۳۷۰۰ بورسیه غیر قانونی در دانشگاهها که گفته می شد گفت : دوهزارو صد نفرشون، مشکلی از لحاظ ادامه تحصیل ندارند ، هزار و صد نفر می ماند که از اینها چهارصد و پنجاه نفر تکلیفشون روشن شده و می ماند ششصد و پنجاه نفر که هنوز بهشون رسیدگی نشده .
یعنی از اون آمارو ارقام سه هزار و هفتصد نفری که با آب و تاب میدادین به رسانه ها مونده فقط ششصد و پنجاه نفری که هنوز به پروندشون رسیدگی نشده؟ خب پدرآمرزیده تکلیف آبروی اون بنده های خدایی که اسامیشون منتشر شد چی میشود ؟
تازه درحد دویست سیصد تا که درهمه چهار دولت سابق هم نظر کرده بورسیه ای داشتیم . نداشتیم ؟ اسامی خیلی هاشون تو برخی کتابهای خاطرات هست.
الهی العفو
حسام الدین آشنا سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری یک جلسه ترتیب داده وگفته این جلسه برای ضرورت توبه برگزار شده .
توبه برخی مسئولین ؟..چه شود...-حالا توبه از چی ؟
این مسئول اشنا گفته باید به خاطرموردی دیدن مسائل ملی - بی توجهی به استانداردهای ملی وبی توجهی به اینده تمدن ایرانی توبه کنیم .
ما هم با رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری کاملا موافقیم امابا اجازه ایشون چند مورد دیگه رو هم برای توبه برخی مسئولان وفعالان سیاسی پیشنهاد می کنیم .
توبه از درگیریهای بیهوده جناحی - توبه ازکم توجهی به ارمانها وارزشهای انقلاب - توبه ازسیاه نمایی -توبه از فراموش کردن مردم میان کشمکش های سیاسی وچندین وچند توبه دیگه .مراسم توبه برخی مسئولان واقعا دیدنیه.
کد خبر: ۴۶۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
جامعه اسلامی علاوه بر این که امن است باید سالم هم باشد و دردهای ظاهری و باطنی خود را مرتفع کند
کد خبر: ۴۶۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
روز حادثه با خودم قرآن به همراه برده بودم و برایش قرآن خواندم. به همان قرآن هم قسم خوردم که رابطه و احساسی نسبت به همسرش ندارم و دارد اشتباه میکند...
کد خبر: ۴۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
سخنان رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل که در آن دخالت جمهوری اسلامی ایران را در انفجارهای بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ میلادی رد و از نظام سوریه و حزب الله لبنان و غزه حمایت کرد باعث خشم برخی رسانهها شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرگزاری "سانا"، "کریستینا فرناندز" در سازمان ملل گفت: یکسال است که شما نظام اسد را نظام تروریست می دانید. شما از مخالفانی که ما آنها را انقلابیون می دانستیم حمایت می کنید و امروز برای مهار انقلابیونی گردهم آمدهایم که روشن شده است آنها تروریست هستند و بیشتر آنان در شبکههای تروریستی عضویت دارند و از افراط گرایی به افراط گرایی هرچه بیشتر منتقل شده اند.
به گزارش پایگاه اینترنتی خبرگزاری سانای فلسطین، این سخنرانی کریستینا فرناندز در سازمان ملل به منزله انفجار بمب بود. فرناندز در سخنرانی خود افزود: "نام حزب الله لبنان پیش از این در فهرست سازمانهای تروریستی گنجانده شده بود و روشن شده است حزب الله یک حزب بزرگ و به رسمیت شناخته شده در لبنان است.
رئیس جمهور آرژانتین گفت : "شما ایران را در پی انفجاری که در سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ میلادی رخ داد متهم کردید و تحقیقاتی که ما انجام دادیم دخالت ایران را در این انفجار تأیید نکرد".
وی تصریح کرد : شما قطعنامه جنگ با القاعده را پس از حوادث یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی صادر کردید، مجوز ورود ( نظامی) به چندین کشور را دادید و مردمان آنها مانند عراق و افغانستان به این بهانه کشته شدند در حالی که این دو کشور همچنان از تروریسم رنج می برند!
رئیس جمهور آرژانتین افزود: با بمباران غزه، عمق و شدت فاجعه ای که اسرائیل مرتکب شد روشن شد، شمار زیادی از فلسطینیان قربانی شدند در حالی که شما به موشکهایی که به اسرائیل اصابت کرد اهمیت دادید و موشکهایی هم که به اسرائیل اصابت کرد تأثیری نداشت و خساراتی در آنجا به بار نیاورد.»
فرناندز گفت: امروز اینجا هستیم تا یک قطعنامه بین المللی درباره مجرم دانستن گروه «داعش» و مقابله با آن صادر شود در حالی که داعش مورد حمایت چند کشور شناخته شده است و شما بهتر از دیگران آنها را می شناسید و داعش هم پیمان برخی قدرتهای بزرگ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد است !
برخی شبکه های تلویزیونی ماهواره ای از پخش مستقیم این سخنرانی خودداری و ترجمه آن را قطع کردند اما شبکههای اجتماعی به طور گسترده سخنرانی کریستینا فرناندز دی کرشنر را منتشر کردهاند.
کد خبر: ۴۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۷
فردی که بخشی از کمک مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل نمود و بنده به واسطه آن متهم و محاکمه شدم، توسط تنی چند از مسؤولان وقت دستگاه قضا و برخی نمایندگان محترم مجلس به اینجانب معرفی گردید (که شواهد و مستندات آن به دادگاه ارائه شده است) و بنده نیز پس از استعلام از دستگاه های نظارتی و دریافت پاسخ مثبت، ایشان را پذیرفتم. قابل توجه آنکه کمک مورد اشاره، هیچ گونه ارتباطی با بحث اختلاس در شرکت بیمه ایران که در سال 82 و به بعد صورت پذیرفته نداشته است؛ زیرا آنچه در پرونده اتهامی در دادگاه مطرح شد، مربوط به اواخر سال 86 می باشد. مضافا آنکه مبالغ مذکور برای کمک به تبلیغات داوطلبان نمایندگی در مجلس هشتم بوده که فهرست اسامی آنها به همراه شمارة چک و مبالغ دریافتی، موجود و نسخه ای از آن به دادگاه محترم تسلیم شده است. کمک گیرندگان نیز صرفا توسط اینجانب و برخی از فعالان و مسؤولان سیاسی و شاخص کشور به شخص کمک کننده معرفی و چک مربوطه را از ایشان دریافت کرده اند و ریالی از وجه مورد بحث در امر دیگری بجز تبلیغات مجلس هشتم مصرف نشده است.
به گزارش دولت بهار متن نامه محمدرضا رحیمی خطاب به آیتالله آملی لاریجانی بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیه الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
جنابعالی استحضار کامل دارید و امیدوارم ملت شریف ایران نیز از طریق این نامه در جریان برخی ابهامات قرار گیرند.
در طول پنج سال اخیر مکرر از سوی مقامات عالی قضایی به ویژه دادستان محترم کل کشور و سخنگوی قوة قضائیه و رئیس سابق سازمان بازرسی کل کشور و نیز برخی از نمایندگان مجلس، اینجانب متهم شدهام. گاه به صراحت و گاهی با کنایات "ابلغ من التصریح"! اینجانب نیز در این مدت همه تلاشم پرهیز از ایجاد اختلاف و جلوگیری از هدر رفتن فرصت خدمت به مردم و اعمال دقیق قانون و عدالت به دور از فضاسازی، جوزدگی و سیاست زدگی بوده است. در دوره معاونت اول ریاست جمهوری بعد از آنکه بارها به وسیله مقامات عالی قضایی هتک حیثیت شدم و علیرغم آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل یکصد و چهل، رسیدگی به اتهامات معاونان رئیس جمهور را مستلزم آگاهی مجلس شورای اسلامی به منظور آگاهی ملت می داند، همچون یک شهروند عادی طی 11 جلسه و در هر جلسه حدود 5 ساعت نزد بازپرس دادسرای عمومی تهران حاضر و به همه سؤالات و ابهامات مستندا پاسخ دادم که در این مدت به رغم تحقیقات گسترده، هیچ اتهامی تفهیم نشد، تا آنکه کیفرخواست بدون اعمال اصل 140 قانون اساسی، به دادگاه عمومی کیفری استان ارجاع و علیرغم درخواست برای برگزاری دادگاه به صورت علنی و با حضور اصحاب رسانه، با نظر قاضی پرونده، دادگاه غیر علنی برگزار شد و پس از برگزاری 3 جلسه در تاریخهای 3 و 7 و 17 خرداد ماه 93 دادگاه ختم رسیدگی را اعلام نمود و به رغم تصریح قانون آئین دادرسی کیفری در مادة 212 بایستی نتیجه دادگاه در همان جلسه یا حداکثر یک هفته بعد اعلام می شد. اکنون با سپری شدن قریب یکصد روز، تا این لحظه هیچ حکمی از سوی دادگاه محترم ابلاغ نشده و در مراجعه وکیل اینجانب گفته شده که حکم مراحل انشاء و امضاء را می گذراند؛ اما متاسفانه در تاریخ 9/ 6/ 93 سخنگوی محترم قوة قضائیه که اینک در جایگاه معاون اول این قوه نیز هست، خطاب به رسانه های عمومی اعلام نمود که معاون اول سابق به حبس و جزای نقدی محکوم شده است و ضمن اعلام اینکه هنوز اتهام قطعی نشده است، می گویند جزئیات آن متعاقبا اعلام می گردد.
از یک هفته قبل هم سامانه اطلاع رسانی قوة قضائیه به نقل از رئیس دادگاه های کیفری استان اعلام جزئیات حکم معاون اول سابق را به اولین جلسه سخنگوی قوه موکول و ارسال پیامکی این خبر به صورت گسترده، تأمل و شائبه طراحی رسانه ای را تقویت می کند. به هر جهت خبر سخنگوی محترم قوة قضائیه در فاصلة کوتاهی به صورت گسترده مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت و جالب توجه آنکه از آن تاریخ تاکنون نیز هیچ حکمی به اینجانب و یا وکیل قانونی ام ابلاغ نشده است.
از پنج سال پیش تاکنون مکرر در افکار عمومی متهم شدهام ولی به صورت غیرعلنی در دادگاه حاضر و به اتهامات پاسخ دادهام. اینک نیز قبل از اعلام حکم دادگاه به صورت رسمی از سوی آقای اژهای در نشست مطبوعاتی بدون توجه به ممنوعیت قانونی و شرعی، محکومیت اینجانب را اعلام نموده و هر بار خانواده ام را در بحران ویران کننده روحی و روانی قرار دادهاند.
حضرت آیتالله آملیلاریجانی؛
اطلاع افکار عمومی از روند ماجرا و اتهامات وارده و روند رسیدگی را در طول 5 سال گذشته از حقوق خود و نیز مردمی می دانم که از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون و در مسؤولیتهای مختلف در هر سه قوه از جمله: فرمانداری، استانداری، نمایندگی سه دوره مجلس، ریاست دیوان محاسبات، معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور، خدمتگزار آنان بوده و همیشه به آن افتخار کردهام و در این رابطه توجه به این نکات را ضروری می دانم.
1- در تبصرة ماده 36 قانون مجازات اسلامی مواردی که حکم قضایی را باید منتشر کرد، مشخص شده و در این ماده ضمن برشمردن موارد الزام انتشار حکم، تاکید میکند که زمانی می توان مبادرت به انتشار حکم نمود که قطعی شده باشد. تعریف حکم قطعی هم نزد همه قضات شریف و حقوقدانان کاملا شناخته شده است. بر این اساس حکم قطعی حکمی است که همه مراحل رسیدگی بدوی، تجدیدنظر و فرجام را طی نموده و جز از طریق اعادة دادرسی که شیوه ای خاص و فوقالعاده است، قابل رسیدگی نباشد. بنابر این اگر رأی از سوی دادگاه صادر شده و قابل اعتراض یا تجدید نظر در هر مرجعی باشد، قطعی نبوده و آثار حکم قطعی را نباید بر آن مترتب نمود.
2- اینکه فردی پیش از اثبات جرم مورد اتهام قرار گیرد و به کرات از رسانه ها و تریبون های گوناگون تکرار شود و فشارهای زائد الوصف روحی و تبعات سهمگین اجتماعی ناشی از این اتهام، دامنگیر فرد و خانواده اش گردد، خود نوعی مجازات است که قانون از آن به عنوان مجازات تکمیلی (تبعی) یاد کرده است. چنانکه ماده 23 همین قانون آن را در بند «س» به صراحت به عنوان یکی از مجازاتهای تکمیلی و تبعی برشمرده است. این مجازات که قهرا بر اینجانب در طول 5 سال اخیر تحمیل شده است لطمات جبران ناپذیری را در برداشته و بدون آنکه حکمی آن را مقرر نموده باشد ظلمی است فاحش! لذا با عنایت به مفاد بند «س» مادة فوقالاشاره، انتشار حکمی که قطعی نشده، هنوز ابلاغ نشده و علی الظاهر انشاء نیز نشده است، به وسیلة یک مقام رسمی قضائی چه مفهومی جز ویرانی و پریشانی خانواده و هتک حیثیت اینجانب و بیاعتمادی مردم به دولت های نظام مقدس جمهوری اسلامی می تواند داشته باشد؟
3- رهبر معظم انقلاب اسلامی که سخن ایشان نافذ و فصلالخطاب و مبتنی بر حکم اولیه شرعی است در دیدار با مسؤولان قضایی تصریح فرمودند «متهم شدن به معنای مجرم بودن نیست، بنابر این هیچ کس در قوة قضائیه و در خارج از این قوه و در رسانه ها حق ندارد تا زمانی که جرمی ثابت نشده، آن را رسانه ای کند. هیچ لزومی به افشاگری وجود ندارد و هیچکس حق ریختن آبروی یک مسلمان را ندارد... حتی در مواردی که جرم در دادگاه نیز اثبات می شود، نباید نام فرد مجرم علنی و رسانهای شود؛ زیرا خانواده وی تحت فشار قرار می گیرند و دچار مشکل می شوند».
4- جا دارد سخنگوی محترم قوه فرمایشات جنابعالی را نصب العین قرار دهند که فرمودید: «نباید قبل از قطعیت احکام به هر کسی اتهامی زده شود و با آبروی آنان بازی کرد... نباید کسی که جرمش اثبات نشده و متهم است در رسانه ها نامی از آنها برده شود»
5- آیا اعلام عمومی حکمی که صادر نشده و به قطعیت نرسیده است به منزلة اعمال فشار بر قضات برای سلب استقلال آنها و تهدید به ضرورت صدور حکم محکومیت تلقی نمی شود؟ آیا معاون اول محترم قوه قضائیه و دادستان سابق کل کشور احکام آئین دادرسی کیفری را نخوانده اند که مقرر می دارد: «قاضی دادگاه نباید پیش از اتمام رسیدگی و اعلام رأی در خصوص برائت یا مجرم یت متهم اظهار عقیده کند» (ماده 41 قانون آئین دادرسی کیفری دادگاه های عمومی و انقلاب و مادة 372 آئین دادرسی کیفری جدید) اگر سخنگوی محترم نظر دادگاه را اعلام کرده است، چطور رأیی که اعلام نشده را انتشار عمومی داده است؟ این خلاف آشکار قانون است، چرا که دادگاه مجاز به این امر نبوده و قضات محترم دادگاه خلاف نمی کنند و اگر سخنگوی محترم نظر خود را بیان کرده باشد که خلاف واقع است و موجب اعمال فشار و تحدید استقلال و تهدید قضات محسوب می شود. از سوی دیگر ماده 215 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تصریح می کند که «پیش از امضاء دادنامه، تسلیم رونوشت آن ممنوع است و متخلف به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم خواهد شد. همین حکم در آئین دادرسی کیفری جدید در مادة 379 آمده که پیش از امضاء دادنامه، اعلام مفاد و تسلیم رونوشت یا تصویر آن ممنوع است. متخلف از این امر حسب مورد به موجب حکم دادگاه انتظامی قضات یا هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم می شود»
6- شرایطی که در اعلام این نوع اخبار در افکار عمومی ایجاد شد آیا به عنوان تسبیب قابلیت رسیدگی و بررسی ندارد؟ آیا جناب دادستان کل سابق و سخنگوی قوه می دانند که انتساب و اعلام مکرر اتهامات به اینجانب چه شرایط بحرانی برای مادر، همسر و دخترانم ایجاد کرده است؟ آیا شرعا از آثار و عواقب مبتنی بر رفتار خلاف قانون و خلاف شرع، مبرا هستند و این عمل با فرمایشات رهبر معظم انقلاب سازگار است؟
7- دادگاه طبق اصل 165 قانون اساسی باید علنی برگزار گردد، موارد غیرعلنی در قانون اساسی تصریح شده و منحصر به دو مورد که علنی بودن، منافی عفت و یا نظم عمومی باشد گردیده است. وقتی که انتساب اتهام علنی است و از طریق رسانهها، افکار عمومی داخل و خارج تحت تاثیر آن قرار گرفته است، دلیلی بر غیرعلنی بودن این دادگاه وجود نداشت. از طرفی دادگاه تنها فرصت اینجانب برای پاسخگویی نزد افکار عمومی بود که به اتهامات وارده در طی 5 سال گذشته پاسخ دهم و مع الاسف علیرغم درخواست اینجانب دادگاه به صورت غیر علنی برگزار شد. هرچند به عقیدة اینجانب اتهام به مسؤولین مذکور در اصل 140 قانون اساسی از موارد دادرسی علنی است، چرا که قانون گزارش به مجلس را الزامی نموده و به نظر، منصرف از جهات غیر علنی نمودن دادگاه است. از این رو از جنابعالی تقاضا می نمایم دستور فرمایید، مشروح گزارش ویدئویی این دادگاه را بدون کم و کاست از رسانه ملی پخش نمایند تا مردم شریف به صورت شفاف در جریان امر قرار گیرند.
8- آنچه به عنوان اتهام به اینجانب نسبت داده شده است، صرف نظر از آنکه عاری از حقیقت است (بنا بر دفاعیات محکم و مستدل خود، همراه با اسناد و مدارک متقن که تسلیم دادگاه نمودم) هیچ ارتباطی به مسؤولیت اینجانب به عنوان معاون اول دولت دهم و معاون حقوقی رئیس جمهور در دولت نهم و حتی مسؤولیتم در سمت ریاست دیوان محاسبات کشور نداشته و موضوع مربوط به همکاری و بعضا مسؤولیت چندین سالة اینجانب در خارج از سمت های دولتی و در برگزاری انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم حسب صلاحدید برخی بزرگان و مسؤولان کشور بوده که یک نمونه از اسناد مربوط صرفا جهت استحضار حضرتعالی ضمیمه و ارسال می گردد.
9- برای استحضار جنابعالی و ملت شریف ایران یادآوری می شود، فردی که بخشی از کمک مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل نمود و بنده به واسطة آن متهم و محاکمه شدم، توسط تنی چند از مسؤولان وقت دستگاه قضا و برخی نمایندگان محترم مجلس به اینجانب معرفی گردید (که شواهد و مستندات آن به دادگاه ارائه شده است) و بنده نیز پس از استعلام از دستگاه های نظارتی و دریافت پاسخ مثبت، ایشان را پذیرفتم. قابل توجه آنکه کمک مورد اشاره، هیچ گونه ارتباطی با بحث اختلاس در شرکت بیمة ایران که در سال 82 و به بعد صورت پذیرفته نداشته است؛ زیرا آنچه در پروندة اتهامی در دادگاه مطرح شد، مربوط به اواخر سال 86 می باشد. مضافا آنکه مبالغ مذکور برای کمک به تبلیغات داوطلبان نمایندگی در مجلس هشتم بوده که فهرست اسامی آنها به همراه شمارة چک و مبالغ دریافتی، موجود و نسخه ای از آن به دادگاه محترم تسلیم شده است. کمک گیرندگان نیز صرفا توسط اینجانب و برخی از فعالان و مسؤولان سیاسی و شاخص کشور به شخص کمک کننده معرفی و چک مربوطه را از ایشان دریافت کرده اند و ریالی از وجه مورد بحث در امر دیگری بجز تبلیغات مجلس هشتم مصرف نشده است.
در پایان با عرض پوزش از ایجاد تصدیع خواهشمند است مقرر فرمایید با عنایت به موارد فوق نسبت به رسیدگی به تخلفات مزبور اقدام لازم به عمل آورند.
با احترام
محمدرضا رحیمی»
کد خبر: ۴۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
به گزارش مهر، علیاصغر فانی در گردهمایی مسئولان حوزه زنان وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
وی با اشاره به اینکه والدینی که فرزند خود را از تحصیل محروم کنند، مجرم شناخته میشوند، گفت: در حال حاضر، دختران فراوانی از پوشش تحصیلی محروم هستند که دردوره متوسطه دوم (دبیرستان)، این میزان بیشتر است.
فانی ادامه داد: در برنامه چهارم توسعه، تحصیل اجباری تا پایان متوسطه اول لحاظ شده بود اما اجرایی نشد که این موضوع را در برنامه ششم لحاظ میکنیم.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه آموزش و پرورش دختران در مناطق روستایی، عشایری و مرزی و فنی و حرفهای با مشکل روبروست، خاطرنشان کرد: امسال مصمم هستیم در معاونت آموزش ابتدایی حتی یک دانشآموز خارج از مدرسه نماند. در برخی از مناطق به دلیل مسائل فرهنگی، دختران را به مدرسه نمیفرستند که باید خانه به خانه این مسائل را پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از تولید بیسوادی مربوط به دختران است که در این زمینه، توسعه مدارس شبانهروزی دختران در دوره متوسطه اول و دوم و نظام "روستامرکزی" مدنظر است. با توجه به هزینه بالای مدارس، نظام شبانهروزی روستامرکزی از اولویت بیشتری برخوردار است.
فانی در ادامه تاکید کرد: معاونت آموزشی باید با پیگیری دفتر امور زنان وزارتخانه، برنامهریزی محتوایی برای دختران را دنبال کند. بسیار مهم است که ما آموزش و پرورش پسرانه نداشته باشیم. نه اینکه برنامه متفاوت برای دختران تنظیم کنیم؛ بلکه فعالیت مکمل برای پاسخگویی به نیازهای آنها را تعریف کنیم.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: 14 هزار زن فرهنگی سرپرست خانوار داریم که باید برای رفع مشکلات آنها در حدامکانات تلاش کنیم؛ همچنین ساختار سازمانی دفتر امور زنان باید تقویت شود و به این منظور از معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری مجوزهای لازم باید گرفته شود تا این وضع در سطح وزارتخانه و استانها تقویت شود.
وی تربیت نسل آینده را تابعی از تربیت دختران دانست و افزود: با توجه به این که آموزش و پرورش مکلف به تربیت 5/12 میلیون دانش آموز کشور است به نظر می رسد تربیت دختران باید در اولویت قرار گیرد تا بتوانیم نسل آینده بهتری را پرورش دهیم.
فانی با اشاره به ترکیب نیروی انسانی در آموزش و پرورش تصریح کرد: بخش بزرگی از کارمندان آموزش و پرورش را زنان تشکیل می دهند و از این رو برنامه ریزی و رشد و پرورش زنان کارمند نیازمند برنامه ریزی ویژه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش درصد حضور کارکنان زن در استان ها از 34 درصد تا بیش از 80 درصد در برخی از استان ها اعلام و عنوان کرد: اهمیت زنان از آنجا ناشی می شود که بخش عمده ای از دانش آموزان نیز دختران تشکیل می دهند که علاوه بر حمایت و هدایت کارکنان زن باید پاسخگوی مخاطبان دانش آموز دختر نیز باشیم و از این رو استفاده از زنان در برنامه ریزی، تصمیم گیری و تصمیم سازی مورد تاکید آموزش و پرورش می باشد.
وی با اشاره به توانمندیهای بالا زنان در حوزه های مدیریت، سازماندهی و نظارت گفت: تجربه نشان می دهد مدیریت زنان در حوزه های سرپرستی و نظارت نسبت به مردان قوی تر است که شاهد آن طراوت و زیبایی ظاهری و معنوی مدارس دخترانه در مقایسه با مدارس پسرانه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش با بیان این که باید از توان ، تجربه و دیدگاه های زنان در آموزش و پرورش استفاده کرد، افزود: تغییر نگرش و باورداشتن اولین شرط حضور زنان در حوزه های مدیریت است و تا زمانی که مدیران به این باور نرسند اثربخشی حضور زنان بسیار کمرنگ خواهد بود.
وی شناسایی استعدادها را شرط دوم حضور زنان در حوزه های مدیریت خواند و تاکید کرد: باید متناسب با توان افراد به آنها مدیریت واگذار شود تا تناسب میان توانمندی افراد و پذیرش مسئولیت در رسیدن به اثربخشی رعایت شود.
فانی «آموزش و توانمندسازی زنان» را سومین پیش نیاز مدیریت زنان معرفی و خاطرنشان کرد: یکی از لوازم این پیش شرط تفویض اختیار است که باید بانوان قبل از تصدی پست آموزش های لازم را ببینند تا توانمند سازی در آن ها تقویت شود.
وی چهارمین پیش نیاز مدیریت را «رشد پلکانی» عنوان کرد و ادامه داد: افراد باید در رده های مختلف مدیریتی کار کنند و بتدریج رشد و ارتقا بیابند تا تجربه مدیریتی در کنار دانش بتواند به همافزایی نائل شود.
وزیر آموزش و پرورش افزایش پوشش حداکثری تحصیل دانش آموزان دختر را یکی از ماموریت های ویژه آموزش و پرورش خواند و تاکید کرد: برطبق قانون چهارم و ششم توسعه تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول اجباری است و باید برای افزایش پوشش تحصیلی دختران در مناطق روستایی، عشایری و مرزی از توسعه مدارس شبانه روزی و روستا مرکزی استفاده کرد.
کد خبر: ۴۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
نماینده مردم ورامین، فیلمی از اظهارات توفیقی درباره حمایت از فتنه۸۸ و اظهارات فرجیدانا علیه دستگاه اطلاعاتی کشور پخش کرد.printنسخه قابل چاپ
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، سیدحسین نقویحسینی نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز پارلمان که به بررسی طرح استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اختصاص داشت به عنوان یکی از موافقان استیضاح صحبت کرد.
وی در خلال صحبتهای خود فیلمی را به نمایش گذاشت که در آن برخی از معاونان کنونی وزارت علوم و یکی از روسای دانشگاهها در جمع فتنهگران 88 حضور داشتند.
این فیلم از نشست تشکلهای دانشجویی با رضا فرجیدانا در سوم تیرماه سال جای گرفته شده و در آن دانشجویان انتقاداتی را نسبت به انتصابات وزیر علوم در این وزارتخانه و برخی دانشگاهها مطرح میکنند.
در این فیلم دانشجویان نسبت به وضعیت دانشگاههای شهید چمران اهواز و اصفهان انتقاد کرده و سرپرست کنونی دانشگاه را از حامیان فتنه میدانند و میگویند که در دانشگاه اصفهان تا 6 ماه پس از فتنه 88 با دستبند سبز در دانشگاه حضور مییافتند که وزیر هم در پاسخ به این دانشجویان میگوید متاسفم که سیستم اطلاعاتی مملکت اینقدر عقب مانده است!
نقویحسینی در این لحظه با قطع فیلم، خطاب به فرجیدانا میگوید سیستم اطلاعاتی مملکت بسیار هم قوی است، اما این سیستم برخی از گزینههای شما را برای انتصابات رد کرد، اما شما به آن عمل نکردید و آن سرپرستان را تغییر ندادید.
در ادامه این فیلم تصاویری پخش شد که حضور سرپرست فعلی دانشگاه شهید چمران اهواز در تجمع فتنهگران سال 88 را نشان میدهد.
در ادامه این فیلم سرپرست کنونی دانشگاه شهید چمران اهواز در حال قرائت بیانیه فتنهگران است.
در ادامه این فیلم تصاویری پخش شد که جعفر توفیقی مشاور عالی وزیر علوم را در جمع متحصنین فتنه 88 نشان میدهد که وی با بیان سخنانی علیه رئیس جمهور دوره دهم و حمایت از میرحسین موسوی یکی از سران فتنه، سعی در آرام کردن متحصنین دارد.
توفیقی در سخنان خود در جمع متحصنین میگوید از هر جنبهای که نگاه میکنیم ابعاد این موضوع تاسف و تالم بیشتری را نشان میدهد؛ رای شخصیت با تقوا و مدیر مثل میر حسین موسوی را بگیرند و به اسم کسانی بنویسند که انقلابیون و مدیران چند روزه هستند.
سیدحسین نقویحسینی پس از این کلیپ راجع به این سخنان جعفر توفیقی که القای تقلب در انتخابات 88 را مطرح میکنند، گفت: براساس فرموده مقام معظم رهبری کسانی که القای تقلب کردند مجرم هستند، اما امروز این مجرم ان در وزارت علوم حضور دارند و آقای فرجیدانا هم از این افراد دفاع میکند.
کد خبر: ۴۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
خانمی بنام سمیه. ش جرم قتل صادق هاشمی رئیس بانک صادرات شعبه رازی اهواز را اعتراف و بر عهده گرفت.
آوای دنا:رضا زنگنه دادستان هفتکل در گفت و با خبرگزاری ندای هفتکل از اعتراف قاتل صادق هاشمی خبر داد.
ایشان تصریح کرد: قاتل رئیس بانک صادرات شعبه رازی اهواز که خانمی بنام سمیه. ش بود که پس از فرار به شهرکرد خود را به یکی از مراجع انتظامی معرفی و نسبت به قتل وی اعتراف کرد.
دادستان هفتکل بیان داشت: مجرم که جهت تکمیل پرونده خود به هفتکل عودت شده است در بازجویی اظهار نموده که هاشمی را توسط یک ماده بی هوشی و مقداری دوغ بی هوش کرده و با خودروی شخصی ام به تنهایی به هفتکل آورده ام و با لاستیک و بنزین آن را آتش زدم.
زنگنه در خصوص دلیل از قتل صادق هاشمی توسط این خانم، جهت حفظ آبروی قاتل پاسخی نداد.
کد خبر: ۳۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۰
دبیر شورای نگهبان گفت: نیروهای ولایی در کشور فراوان هستند و نقش اول را در حمایت از ولایت فقیه و خط امام بر عهده دارند.به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان عصر امروز (سهشنبه) در همایش نشست زنان اصولگرا در سالن آمفیتئاتر بصیرت لانه جاسوسی اظهار داشت: این برنامه، برنامه مفیدی است، شما مثل دانههای تسبیح در فضای ولایت به هم وصل هستید بنابراین نباید از هم بگسلید.
وی افزود: اتفاقات و مسائل گوناگون امکان دارد رخ دهد اما نباید سبب جدایی شما شود معتقدم که باید وحدت خود را حفظ کنید بالاخره نیروهای ولایی در کشور فراوان هستند و نقش اول را در حمایت از ولایت فقیه و خط امام بر عهده دارند.
وی افزود: نیروهای ولایتمدار در مقابل همه توطئهها و نقشههای آشکار و غیرآشکار داخلی و خارجی ایستادهاند و پایداری میکنند، اینها لشگریان و سربازان امام زمان(عج) هستند و امید همه به آنان است.
دبیر شورای نگهبان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم عنوان خاصی به این نیروهای ولایتمدار بدهیم افرادی هستند که با فرهنگ بسیجی و زیر لوای ولایت فقیه کار میکنند و فرهنگ انقلابی، ایثار، شهادتطلبی، راستگویی، سادهزیستی، طمع نداشتن و جهادگر بودن از خصوصیات آنان است.
آیتالله جنتی تأکید کرد: این نیروهای ولایتمدار دروغ نمیگویند که ولایت فقیه را قبول داریم و حاضرند که فداکاری کنند، بنابراین نباید حس کنند که تنها هستند.
وی ادامه داد: این جماعت در هر صحنهای حضور مییابند و نقش اثرگذاری نیز در انتخابات دارند و در صف مقدم مبارزه با فساد و استکبار ایستادهاند بنابراین اینها را باید نگه داشت.
دبیر شورای نگهبان خطاب به جمعیت حاضر گفت: با هر عنوانی دور هم جمع شوید، حال میخواهد مثلاً برای دعای کمیل، ندبه و یا تلاوت قرآن گرد هم آئید و همدیگر را ببینید تا یقین پیدا کنید که جمعیتتان کم نیست و احساس یأس و نا امیدی در شما ایجاد نشود.
آیتالله جنتی مبارزه با ظلم، استکبار، فساد مالی و اخلاقی، امر به معروف و نهی از منکر، وحدت کلمه و راستگویی را از خصوصیات فرهنگ مهدویت عنوان و تصریح کرد: اگر خداوند، پیامبر (ص)، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی را قبول داریم با صداقت بگوییم، چرا که افرادی منافق هستند و فقط ادعا میکنند اما پای عمل که میشود عقب میکشند.
وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری همیشه راهنمایی کرده و هشدار دادهاند اما نگرانیام من بابت بعضی از مسئولان است چرا که مردم ما انقلابی و ولایی هستند و هرجا که فراخوان داده شود حضور مییابند، فراموش نکنیم که این مردم همان مردم 22 بهمن، 9دی و روز قدس هستند اما عدهای نامردم و اقلیت هستند.
دبیر شورای نگهبان با طرح این پرسش که چه کسی باید از این مردم انقلابی و ولایی حمایت کند، گفت: چه کسی باید به مشکل آنان برسد و برای دردشان دارو تجویز کند مسئولان در این قضیه چه میکنند.
آیتالله جنتی با بیان اینکه فرهنگ مهدویت فرهنگ بصیرت است، به چرایی پیدایش فتنه 88 پرداخت و خاطرنشان کرد: امام همه چیز را نشان داد و عمرش را وقف این کار کرد حال چطور شد که یک مرتبه بعد از امام یک عده که ادعای پیرو خط امام و رهبری را داشتند فته و بلوا به پا کردند؟
وی ادامه داد: یک عده از بیرون برانداز بودند و عدهای نیز کار را مدیریت و کارگردانی میکردند که تکلیفشان روشن است اما ناراحتی من از این است که چرا یک عده جوان که امام و رهبری را قبول داشتند در دام اینها افتادند و البته این به دلیل همان بیبصیرتی بود.
دبیر شورای نگهبان تصریح کرد: بعضی از مسئولان نیز با سکوتشان فتنه را امضاء کردند اینها مجرم هستند خداوند به وقتش روزی از آنها انتقام میگیرد.
آیتالله جنتی با بیان اینکه مردم در اوایل انقلاب شعار «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن» سر می دادند، گفت: واقعاً سکوت، برخی اوقات خیانت است. آنهایی که فتنهگری کردند میگویند اگر کار ما بد بود فلان مقام باید به ما میگفت بنابراین این سکوت کنندگان از یک سو این افراد را به گمراهی کشاندند و از سوی دیگر این فتنه را امضاء و تأئید کردند.
وی ادامه داد: بر سر دوراهیها ما باید به کدام طرف حرکت کنیم؟ راهنمای ما غیر از ولی فقیه چه کسی میتواند باشد؟
دبیر شورای نگهبان به بیداری اسلامی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: امروز میبینیم که بیداری اسلامی در مصر و لیبی نفوذ کرده است اما چون هادی ندارند هرکسی آنها را به یک سمت میکشد، این خلأ هادی آنان را تار و مار کرده است.
آیتالله جنتی ادامه داد: این اخوانالمسلمین مصر یک رگ مسلمانی دارد و بنابراین جرم آنان همین است که الآن جریانی بر سر کار آمده که در مقابل این رگه مسلمانی قرار دارد.
وی با بیان اینکه ولایت فقیه از بزرگترین نعمات خداوند است، گفت: ولایت فقیه همچون چراغی است که راه را به ما نشان میدهد، بنابراین امروز شما نیز وظیفه دارید که راه را بشناسید و به دیگران نشان دهید.
دبیر شورای نگهبان ادامه داد: جوانان ما همه پاکدل هستند اما این ماهوارهها، وبسایتها، جراید و رسانههای مختلف گمراهکننده آنان را به گمراهی میکشاند اما شما باید نجاتشان دهید. نمیتوان گفت به دیگران کاری ندارم چرا که منطق مهدویت امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با فساد است.
آیتالله جنتی با تأکید بر اینکه فرهنگ اسلامی میخواهد هر مسلمانی خود یک مجتهد باشد، اظهار داشت: حق را بشناسید و از آن دفاع کنید. بنابراین وظیفه داریم این فرهنگ را گسترش و توسعه دهیم تا لااقل جوانان ما گمراه نشوند.
وی در پایان گفت: در 2سال آینده مسائل مختلفی پیش میآید و ما باید بصیرتدهی کنیم که در آن زمان دچار مشکل نشویم.
کد خبر: ۳۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
مهآفرید امیرخسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نام برده شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس متهم شد و در سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد.
میزان اختلاس وی را ۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بودند که در آن زمان برخی مدعی بودند بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران بودهاست. هر چند در آن زمان به ماجرای تخلف چند میلیون دلاری کرسنت اشاره ای نشده بود که بیشتر از این رقم است.
نماینده دادستان و ناظر شناسایی شرکت های صوری و کاغذی تاسیس شده توسط گروه آریا، در جریان جلسات دادگاه اختلاس بزرگ، گفته بود که او با معدل ۱۰.۴۲ از دبیرستان فارغ التحصیل شده است. به گفته نماینده دادستان مه آفرید امیر خسروی در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذیرفته میشود و پس از گذراندن ۶ ترم با معدل ۶.۲۳ اخراج می شود. با این حال مه آفرید امیرخسروی در جریان دفاعیات خود در جواب نماینده دادستان پاسخ داده بود: «آقای نماینده دادستان حرفهایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کند ذهن باشم حاضرم با بزرگترین دکترای اقتصاد ایران بحثو چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک رالح به من پول بدهید.»
فعالیتهای اقتصادیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، برای شروع فعالیت اقتصادی، مه آفرید بنابر پیشنهاد برادرش مهرگان اقدام به ساخت جعبه میوه میکند و مدتی به امر خرید و فروش دام مشغول بوده و کارهای خود را با خودروی پیکان مهرگان انجام میداده است. مه آفرید در سال ۱۳۸۰ پس از آشنایی با یکی از مقامات رودبار و یکی دیگر از مقام های مسئول در بانک و در اختیار گرفتن رانت، مقدمات راهاندازی داماش را به دست میآورد. مه آفرید با پیشنهاد فردی به نام(ژ) شرکت خدمات کشاورزی میثاق گیلان را خریداری میکند.
بعد از افشا شدن ماجرای فساد بانکی، منابع مختلفی میزان ثروت مدیرعامل شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا(مه آفرید امیر خسروی) را ۴۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کردند.
مجله معتبر «فوربس» به صورت دوره ای فهرست ثروتمندان جهان را منتشر می کند. طبق این فهرست، امیر خسروی با سه میلیارد و ۸ میلیون دلار در رده ۲۹۰ ثروتمندان جهان جای می گیرد.
در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ مه آفرید امیرخسروی با اداره کردن گاوداری فعالیت اقتصادی خود را بیشتر کرد. وی که تا سال ۱۳۷۲ نیز در خدمت سربازی بوده، این واحد دامداری را با استفاده از طرحهای زودبازده بنیانگذاری کرده بود. ادامه فعالیتهای وی با سواستفاده از این وامها همراه بود و باعثشد که به فساد مالی روی آورد.(۴) همچنین سرمایه آغازین «شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۵ برابر با ۵۰ میلیون تومان بوده که بر اساس صورت جلسه هیئت مدیره همین شرکت در تاریخ ۳۰/۱۱ / ۱۳۸۷ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کردهاست.
شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا در سال ۸۹ در جهت خصوصی سازی در اقداماتی مشکوک توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن(تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید.
برخی از شرکتهای زیرمجموعهای «توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» چنین است:توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریاشرکت پخش امیرمنصور ایرانیانگروه صنعتی شیشه مارلیک گیلانگروه ملی صنعتی فولاد ایرانصنعت آب معدنی داماش گیلانگروه صنعتی نمونه منصور گیلانشرکت مشاوره و مدیریت تدبیر منصورسامانههای برنامه ریزی منابع کرانهباشگاه ورزشی داماش ایرانیانبانک آریاشفاف شیمی پلاستصنایع غذایی دریاچه گهر لرستانآهن و فولاد لوشانشرکت پی سنگ گسترشرکت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفکسبک سازان لوشانماشین سازی لرستانمعدن شکافان تهرانداماش ترابر ایرانیانخدمات کشاورزی میثاق گیلانصنایع غذایی ترچین طبخ ایرانیاننوآوران صنعت الکترونیکتجارت گستران منصورشرکت آریا سنگ زرین ایرانیانسیمان فاراب شمالمهندسین مشاور مدیریت پردازش زمانشرکت خدمات خط و ابنیه فنیشرکت نوآوران صنعت الکترونیک قمشرکت تراورسمروارید درخشان آریاشرکت گسترش منیزیم آریاشرکت فولاد اکسین خوزستانشرکت حمل و نقل جادهای داخلی کالای ایمن ترابر آریابیمه طرح ایرانیانستارگان امیرمنصورگروه امیرمنصور آریا
برادران امیرخسروی با نامهای مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل دهنده این گروه بودند
همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نامهای سارا خسروی، طوبی عبدالله زاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیتهای اقتصادی و به ویژه مالکیت سهام شرکتها شرکت داشتهاند و از این رو داراییهای این افراد از سوی قوه قضاییه کشور ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا به سر میبرند و امید به اقامت دایم در این کشور را داشتند که اداره مهاجرت کانادا درخواست اقامت این زوج را تاکنون نپذیرفته است و هنوز از محل آنها اطلاعاتی منتشر نشده است.
وی در اواخر سال ۱۳۸۹ موافقت بانک مرکزی برای تاسیس بانکی با نام «بانک آریا» را جلب و در اسفند همان سال اقدام به پذیره نویسی و سپس انتشار آگهی استخدام کارمند کرد. اما در مرداد سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی مجوز فعالیت بانک را باطل کرد.
همچنین ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران با قیمت ۱۶ رالا برای هر متر مربع در اختیار وی قرار گرفته است.
پرونده اختلاس سه هزار میلیاردیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، در شهریورماه سال ۱۳۹۰ اخباری مبنی بر کشف یک فساد مالی گسترده در چندین بانک دولتی و خصوصی در رسانهها منتشر شد. چند روز بعد از آن بود که محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی ایران که در مظان اتهام قرار گرفته بود از کشور گریخت و محمد جهرمی مدیرعامل وقت بانک صادرات نیز از سمت خود کنارهگیری کرد. پیش از این دو رویداد اعلام شد که شخصی به نام مهآفرید امیرخسروی به عنوان متهم ردیف اول این پرونده در بازداشت مقامهای قضایی است.
برخی منابع خبری در آن زمان وی را «یک ایرانی ساکن آلمان» معرفی کردند که «با دریافت چراغ سبز برای فعالیت اقتصادی» به ایران بازگشته و با تاسیس «شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا» در زمینههای متنوعی از خرید، تاسیس، مشارکت، توسعه، فروش، واگذاری و اجاره کارخانهها و واحدها و شرکتهای فعال در بخشهای تولیدی و خدماتی درون و بیرون کشور گرفته تا ارائه خدمات اقتصادی، فنی، مالی و اعتباری به فعالیت مشغول بوده است.
ظاهراً دسترسی به اسناد اعتباری بانک صادرات و تنزیل آنها نزد دیگر بانکها از عمدهترین روشهای شرکت خسروی برای کسب منابع مالی غیرقانونی بوده است. در واقع هلدینگ آریا السیهای حاصل از معاملات صوری را که از بانک صادرات شعبه فولاد اهواز دریافت کرده بود با قیمت پایینتر به بانکهای دیگر میفروخته بدون آنکه سپرده یا وثیقهای برای بازگرداندن پولها نزد بانک گذاشته باشد.
به ادعای برخی خبرگزاریها مهآفرید خسروی که به عنوان کارآفرین نمونه از طرف دولت مورد تجلیل قرار گرفته بود با حمایت بعضی مقامهای اجرایی وقت، قانون را دور زده و ثروت کلانی به دست آورده بود. در دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده آقای خسروی تلویحاً به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر مسوولانی که از من درخواست کمک کرده بودند خود را معرفی نکنند در جلسه بعد دادگاه نام این افراد و حتی مسببان فرار خاوری را فاش میکنم.»
متهم ردیف دوم این پرونده هم در آخرین جلسه دادگاه خواستار پاسخگویی مسوولان اقتصادی وقت شده و گفته بود: «وزیر اقتصاد اشتباه کرد بعد معذرتخواهی کرد، مدیر بانک صادرات با اتهاماتش هنوز آزاد است و سوال اینجاست من که اصلاً کارهای نبودم چرا باید زندانی باشم. فرق من با آنها چیست؟» این ادعاها البته از طرف عناصر دولتی قویاً و به کرات تکذیب شد. حتی برخی عناصر دولتی همچون سید حمید پورمحمدی از اعضای ستاد مهدی کروبی و قائم مقام بانک مرکزی دستگیر شدند. وی از زمان وزارت صفدر حسینی و دانش جعفری معاونت وزارت اقتصاد را برعهده داشت.
در همین رابطه نامههایی به امضای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیسجمهور منتشر شد که در آن از وزرای وقت امور اقتصاد و دارایی و راه و ترابری خواسته شده بود جهت واگذاری شرکتهای دولتی تحت مدیریت خود به گروه تجاری امیرمنصور آریا نهایت همکاری را مبذول دارند. پس از انتشار این اسناد پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم و رئیس بنیاد تعاون سپاه به خبرنگاران گفت: «نمیدانم چرا دولتمردان سختشان است که از مردم عذرخواهی داشته باشند و اظهار ندامت کنند.» این در حالی است که چهار نفر از متهمان این پرونده از جمله مهآفرید امیرخسروی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و ارتشا و فساد مالی به اعدام محکوم شدند و مسوولان دستگاه قضایی وعده دادند که رئیس فراری بانک ملی را نیز غیاباً محاکمه و استرداد او را از مجاری ذیربط پیگیری کنند.
فعالترین برخوردها:به گزارش پایگاه خبری «پارس»، ارزیابی نهادهای نظارتی نشان می دهد دادستانی کل کشور و کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس هشتم، بهترین عملکرد را در روشن شدن ابعاد پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی داشته اند.
دستگیری:مهآفرید امیرخسروی که متهم ردیف اول فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی است در ۲۷ شهریور ۹۰ دستگیر شدهاست. لیکن اتهامات دیگری متوجه وی بود از جمله اینکه وی از تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی از بانک ملی است که ارائه این تسهیلات بدون وجود هیچ سند و وثیقه گذاری انجام گرفتهاست. این مبلغ جدای از اختلاس به واسطه گشایش ال سی، بوده است.
خط پایاندر بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید خسروی اجرا شد. بر این اساس دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد، حکم محکومیت به اعدام محکوم علیه زندانی مه آفرید امیرخسروی فرزند منصور، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح میشود؟ کسانی که پشت صحنه پنهان شده اند چه میشوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته اند؟
۱ -خبرگزاری مهر، " میزان اموال اختلاسگران اعلام شد؛ ۴۷۰۰ میلیارد تومان "، تاریخ ۱۳۹۰/۰۶ / ۲۸َ۲ - مجرم اصلی این پدیده مشئوم ۴۷۰۰ میلیارد تومان دارایی دارد. چرا باید این دارایی، ملک وی تلقی شود؟(۳) -پایگاه اینترنتی مجله فوربس۴ - http: / / www. farsnews. com / printable. php? nn = ۱۳۹۰۰۶۲۷۰۰۱۳۰۰(۵) - روزنامه تهران امروز. ۹ شهریور ۱۳۹۰ ص ۹(۶) -(۷) - http: / / old. mehrnews. com / fa / NewsDetail. aspx? NewsId = ۱۴۰۷۴۱۴(۸) - http: / / hamshahrionline. ir / details / ۱۴۶۰۹۳(۹) - خبرگزاری فارس. ۵ مهر ۱۳۹۰
کد خبر: ۳۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳