« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۳۴۹۰۱
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۹
سیاسی؛
سمانه دستمردی گفت: وقتی مهندس هاشمی پور با تعهد به مردم و عقلانیت برای اتحاد قومیت‌ها، مرزهای قبیله‌گرایی را فرو ریخت و من و همسن و سال‌هایم در دیشموک و علاء‌الدین بهمئی و بایاری چرام و پی‌انجیر و سادات امامزاده علی(ع) صدای شکستن دیوار انحصار طلبی را شنیدیم و کِل زدیم، درخشانترین روزهای مهربانی رؤیای‌مان شد.

به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف از دهدشت، همایش همدلی و نشست هم اندیشی مهندس هاشمی‌پور با هم تبارانش از طایفه زنگوایی، روز جمعه ۱۰ آذرماه سال جاری باحضور جمعیت زیادی از طایفه بزرگ زنگوایی در روستای دم مهد از توابع بخش مرکزی کهگیلویه برگزار شد.

سمانه کهگیلویه بزرگ کاخ انحصار طلبی را فرو ریخت

سمانه دستمردی از ایل زنگوایی در این نشست همدلی، گفت: آمدم تا از ایل و تبارم، از طایفه‌ام و از مردان نام آشنا و زنان شرافتمند قبیله‌ام بگویم، آمدم تا در کنار ایل و تبارم بمانم و با ذهن‌های پویا و خلاقیت‌های نوین، آینده شهرم و جوانانش را ببینم.

وی ادامه داد: از کنار دره‌های پر آب و سدهای با حجم بالای آب، دشت‌های حاصلخیزی را ناظر هستم که عقل را می‌طلبند و از جاده‌های با پیچ و تاب‌های سخت و گیج کننده‌ای می‌آیم که کمی دانایی جستجو می‌کنند.

این بانوی ایل زنگوایی، گفت: من از کهگیلویه و چرام و لنده و بهمئی فریاد می‌زنم که مردی سختکوش و پدری دردشناس می‌خواهم اما نفس‌هایم خسته شده و به ستوه آمده است.

وی گفت: نفس‌هایم خسته می‌شوند وقتی قدم به قدمِ مرزهای جنوب و شرق را پدران و برادرانم از نفوذ و غصْبِ متخاصم ایمن کردند، نفس‌هایم به ستوه آمده وقتی لحظه لحظه افتخار آفرینی‌های سیاسی و اجتماعی و سازندگی را بزرگان شهرم در این مملکت کسب کردند و اما من هنوز در کسب بی‌تکلیفی مانده‌ام.

دستمردی با گلایه از عزت ستیزان، گفت: نفس‌هایم خسته می‌شوند وقتی عزت از دختران و پسران شهرم گرفته شده و با داشتن مدرک دانشگاهی کارشناسی و ارشد آنها را به گوجه چینی یا کارِ سختِ ساختمانی در گرمای عسلویه و بوشهر وادار کردند، هم تبار من دختران دیشموک، ممبی، زیلایی، دشمن‌زیاری، طیبی، سادات و مشایخی است که عزت‌ستیزان ما را محروم می‌خوانند.

این بانوی مطالبه‌گر ادامه داد: هم کیشان من، دختران توگبری و پی‌انجیر و چاروسا و کَتِ بهمئی است که بن‌بست‌های فکریِ منفعت‌طلبان وادارمان کرده که تصور کنیم در بیراهه‌های محرومیت و فقر بمانیم، همشهری من زنان و دخترانی است که آسمانِ پاکِ مهر و دوستی‌مان را مه‌آلود کردند تا فکر کنیم بنام حوزه ثلاث و بویراحمد و بهمئی باقی بمانیم!

وی با اشاره به تخریب مرزهای قبیله‌گرایی توسط مهندس هاشمی‌پور عنوان کرد: وقتی مهندس هاشمی پور با تعهد به مردم و عقلانیت برای اتحاد قومیت‌ها، مرزهای قبیله‌گرایی را فرو ریخت و من و همسن و سال‌هایم در دیشموک و علاء‌الدین بهمئی و بایاری چرام و پی‌انجیر و سادات امامزاده علی(ع) صدای شکستن دیوار انحصار طلبی را شنیدیم و کِل زدیم، درخشانترین روزهای مهربانی رؤیای‌مان شد.

سمانه کهگیلویه بزرگ کاخ انحصار طلبی را فرو ریخت

دستمردی با اشاره به اقدامات ارزشمند مهندس هاشمی پور برای توسعه حوزه انتخابیه، گفت: وقتی مهندس هاشمی پور با تجربه جهاد و سازندگی کمر کوه پات را شکست و پیچ‌های خشمگین آب حیات را رام کرد و تمام موانع طبیعی در مسیر گاز طولیان به کلات و جاورده و چاروسا و دیشموک را زیر گام های همت خود تسهیل کرد و از دلِ کوه‌های سرفاریاب و بهمئی و دیشموک، منابع و گنجینه‌های فسفات و سیلیستین را استخراج کرد و از همه اینها مهمتر وقتی مرزبندی‌های قومی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را برداشت، آن موقع تمام ایران را در جغرافیای کوچک شهرم تصور کردم و من و همه دختران بهمئی و چرام و لنده و چاروسا و دیشموک و سرفاریاب و کلات می‌دیدیم که شهرمان نگین توسعه یافته ایران می‌شود.

وی بیان کرد: چه می‌دانستیم که سرانجام بادِ بی‌مهری و جهل، به نام عزت می‌آید و ذلتِ گوجه چینی و تفرقه، خودکشی و اعتیاد و بیکاری و فقر مطلق را بر ما تحمیل می‌کند! چه می‌دانستیم که می‌خواهند با تعصبات خشک دوران پارینه سنگی بنام «عـــــــزّت» من و خواهرانم در دیشموک و بهمئی و لنده را به اوهام پوچ‌گرایی وادار کنند؟ چه می‌دانستیم که بنام عزت، زندگیمان را به تباه می‌کشانند و دوباره باید ذلت پذیر دوئیت‌ها و مدیریت‌های خانوادگی باشیم!

بانوی مطالبه‌گر طایفه زنگوایی خطاب به همه ایلات و طوایف حوزه انتخابیه، گفت: ایل صالح و غیرتمند بهمئی، ایل اصیل و با درایت طیبی، ایل نویی و دشمن زیاری‌های با شرف و جویای نام، ایل بویراحمدی‌های با فرهنگ و سادات دردآشنا و ذریه اولیاء‌الهی اکنون به شما می‌گویم به نَسَب نیاکانِ صادق و وابستگی‌های دیرینه نسبی و سببی برگردید و آینده من و ماها را به پایه‌های مردانگی و جوانمردی استحکام ببخشید.

وی افزود: باید سرنوشت شهر و دیارم برای آبادانی و رفع بن‌بست‌ها و محدودیت‌های توسعه را به داناترین و آشناترین نامی بسپارید که آوازه‌اش را در خط صلح، درایتش را در سدهای بزرگی چون کرخه پهناور و مدیریتش را در متروی مشهد و دهها پروژه و طرح ماندگار جهانی شده است.

دستمردی خاطرنشان کرد: به نمایندگی از همه طایفه‌ام که دختران کهگیلویه بزرگ باشد بر آن دستی که چنین سرنوشتی را برایمان رقم بزند با افتخار بوسه می‌زنم و منتظر می‌مانیم تا سحرگاه اسفند که هزاران دل در یک برگ و بنام مهندس عدل هاشمی پور در مسیر بهارستان آینده ای روشن را برای همه رقم بزند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: