« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
امام جمعه موقت تهران گفت: نمی‌خواهم قضایای تلخی که در انتخابات اتفاق افتاد را دوباره تکرار کنم، زیرا حضور یک میلیون و 300 هزار نفری مردم استان کرمان در انتخابات این تلخی‌ها را جبران کرد. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، آیت‌الله سیداحمد خاتمی امشب در آیین سوگواری حضرت زهرا (س) در محل حسینیه ثارالله اظهار داشت: حضرت فاطمه (س) 18 بهار را بیشتر ندید، اما تا ابدیت درس‌های زندگی را به ما آموخت. وی بیان داشت: حضرت زهرا (س) سه دوره زندگی دارد، دوره نخست شامل کودکی و دوره دوم شامل زندگی خانوادگی است و دوره سوم هم شامل 75 یا 95 روزه بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) می‌شود که این دوره درس‌های بسیاری را به همراه دارد. نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: حضرت صدیقه طاهره (س) نخستین رهرو و شیعه امام علی (ع) است و فاطمه (س) ولایتمداری را در این مدت کوتاه آموخت و این را نیز آموخت که ولایتمدار و ولایت‌شعار کیست. خاتمی ادامه داد: امیرالمومنین علی (ع) از نگاه حضرت زهرا (س) «ولی» بود آنچنان که پیامبر اکرم (ص) هم «ولی» بود. وی خطاب به جوانان عنوان کرد: این درس را از مکتب حضرت فاطمه (س) بگیرید و با حجت شرعی حرکت کنید، زیرا دام‌های زیادی در مسیر شما است و هر روز پرچم یک حزب، گروه و یا جبهه بلند می‌شود و باید زیر پرچمی بروید که حجت شرعی است و آن فقط پرچم ولایت است. خاتمی تاکید کرد: حضرت زهرا (س) این درس را داد که در فضای غبارآلود و تیره و تار، نه غبارآلود شوید و نه راه را گم کنید و ببینید، ولایت چه مسیری را مشخص کرده و آن مسیر حق، درست و شرعی است. وی اظهار داشت: بعضی‌ها به صورت مقطعی و موسمی، ولایی هستند همان طور که بعضی‌ها در دینداری، مقطعی هستند و در رمضان و عاشورا خیلی مذهبی می‌شوند، دست‌شان درد نکند، اما انسان باید همیشه ولایی و دیندار باشد. امام جمعه موقت تهران تصریح کرد: فاطمه (س) در این دوره 75 یا 95 روزه یک آن از حضرت علی (ع) جدا نشد و ولایتمدار بود و همیشه ولایی بودن مهم است. خاتمی اضافه کرد: بعد از پیامبر اکرم (ص) سلام و درود بر ایشان مُد بود، اما سلام افرادی حقیقی بود که همراه حضرت علی (ع) شدند، افراد زیادی در زمان پیامبر اعظم (ص) ولایی بودند اما بعد پیامبر راه ایشان را رها کردند و ریزش داشتند. وی ابراز داشت: در تاریخ انقلاب اسلامی هم کسانی در یک مقطعی در مجلس شورای اسلامی گفتند، کسانی که منکر ولایت مطلقه فقیه باشند، کافر هستند و امام خمینی (ره) برای مجلس نامه نوشت و گفت، غلو نکنید و ولایت‌فقیه را هم‌سنگ با ولایت معصومین (ع) نگیرید، اما یک روز هم همین جماعت در فتنه 88 در برابر ولایت شمشیر از رو کشیدند. این نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: حضرت فاطمه (س) آموخت همیشه ولایی باشید، ولی دیروزتان امام راحل بود و ولی امروزتان هم آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای است. خاتمی تصریح کرد: حضرت زهرا (س) آموخت، جو‌زده و موج‌زده نشوید و اگر یک روز موج خانه، فامیل و یا اقوام شما موج غیرولایی شد، نگویید، خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو، بلکه بگویید، خواهی نشوی رسوا، همرنگ حقیقت شو و خواهی نشوی رسوا، همرنگ دیانت شو. وی افزود: حضرت فاطمه (س) آموخت اگر زیر این آسمان فقط یک علی باشد و یک فاطمه، این فاطمه خودش را فدای علی می‌کند و ولایتمداری یعنی فاطمه (س). خاتمی ابراز داشت: ولی، حجت شرعی است و باید همیشه ولایتمدار باشیم و فضای ضد ولایت تاثیری نگذارد و اگر نظام ما حق نیست آیا نظام سعودی‌های وحشی، آدمکش و طفل‌کش حق است. وی در همین زمینه ادامه داد: اگر نظام ما حق نباشد آیا نظام ترکیه حق است که پایگاه داعش است، داعش در ترکیه دفتر دارد و بازارچه مرزی برای داعشی‌های آدمکش درست کرده‌اند. امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: تردیدی نباید کرد پرچمی که امروز در نظام جمهوری اسلامی برافراشته شده، پرچم حق است و زیر این پرچم رفتن در حقیقت زیر پرچم صاحب‌الزمان (عج) رفتن است. خاتمی عنوان کرد: نگاه ما برای ولی‌فقیه این نیست که ولی‌فقیه فقط رهبر سیاسی است بلکه آن را جانشین امام زمان (عج) می‌دانیم. وی ادامه داد: گفتمان ولایت، گفتمان اخلاق، دین و پایبندی به ارزش‌های دینی است و این گفتمان است که دروغ نگویید و حتی به دشمن خود هم دروغ نبندید. نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری افزود: نمی‌خواهم قضایای تلخی که در انتخابات اتفاق افتاد را دوباره تکرار کنم، زیرا حضور یک میلیون و 300 هزار نفری مردم استان کرمان در انتخابات این تلخی‌ها را جبران کرد. خاتمی همچنین تخریب‌های صورت گرفته در دوران انتخابات علیه خود را بی‌سابقه خواند و اضافه کرد: با محبتی که شما مردم کرمان به ما کردید و با 702 هزار رای شما آن تلخی‌ها رفت و انتخابات تمام شد، اما دین، اخلاق و ارزش‌ها تمام نشدند. وی یادآور شد: رادیو آمریکا مدام پیام می‌داد به سید احمد خاتمی رای ندهید و تحلیلگران بی‌بی‌سی مدام می‌گفتند به خاتمی رای ندهید، این مایه افتخار بنده است و معنایش این است که من به سیبل زده‌ام و دشمن را به خوبی شناختم. امام جمعه موقت تهران بدون ذکر نام از فرد و یا افراد، گفت: برادر عزیزی که در فضای مجازی حضور داری، تو چرا از صدای روباه پیر استعمار پیروی می‌کردی. خاتمی با خوانش این شعر ناهید یوسفی که «هر کس به طریقی دل ما می‌شکند، بیگانه جدا، دوست جدا می‌شکند، بیگانه اگر می‌شکند، حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می‌شکند»، گفت: من حتی اگر روحانی و سید نبودم، مسلمان که بودم این همه تهمت برای چیست و آیا اصلاح، این است. وی اظهار داشت: گفتمان مقام معظم رهبری، گفتمان اخلاق است، اگر فردی را قبول نداری به وی رای نده، چرا تهمت می‌زنی زیرا این گفتمان، گفتمان ضدولایت است. خاتمی تصریح کرد: جامعه باید آکنده از دین و اخلاق باشد و تهمت و تخریب در شأن منش فاطمی و حسینی نیست. وی همچنین گفتمان وحدت را مورد تاکید قرار داد و ابراز داشت: وحدتی مدنظر است که محور دارد و محورش ولایت و گفتمان ولایت است. امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه وحدت باید حول محورهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری باشد، ادامه داد: ما طرفدار وحدت هستیم، زیرا دین ما طرفدار وحدت است. خاتمی با ابراز رضایت از مشارکت مردم در انتخابات و وحدت ایجاد شده در این دوران اظهار داشت: در بهترین شرایط 50 درصد در انتخابات پارلمانی کشورهای غربی شرکت می‌کنند و در انتخابات هفتم اسفند 62 درصد از واجدان شرایط پای صندوق رای آمدند. وی از سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حتی اگر نظام را هم قبول ندارید، بیایید و رای دهید زیرا به مصلحت شماست، خاطرنشان کرد: در این عرصه وحدت کامل حاصل شد و مردم پای صندوق‌های رای آمدند. امام جمعه موقت تهران همچنین از دو قطبی کردن تهران و استان‌ها به عنوان یکی از توطئه‌هایی نام برد که همه باید در برابر آن بایستند و تاکید کرد: یکی می‌گوید، توسعه سیاسی تهران 100 است، توسعه سیاسی مراکز استان‌ها 50 و شهرستان‌ها 30 است و از یک طرف یکی می‌گوید تهرانی‌ها اهل کوفه هستند و هر دو غلط است و تهرانی‌ها، انقلابی هستند. خاتمی اضافه کرد: فهم و شعور سیاسی همه مردم ما بالاست و نباید این طور باشد که اگر در کرمان کاندیداهای جناح ما رای می‌آورد، توسعه سیاسی 100 می‌شد، اما کاندیداهای جناح ما رای نیاورند، توسعه سیاسی آنها 50 می‌شود، این به معنای شهروند شماره یک، دو و سه است و همه کسانی که در این مملکت هستند، شهروند شماره یک، دوست‌داشتنی و تجلیل‌کردنی هستند. وی ادامه داد: خیلی باید مراقب باشید، جامعه را دو قطبی یا چند قطبی نکنید، ما همراه ولایت هستیم و مردم خود را دوست داریم چه به ما رای بدهند و چه به ما رای ندهند. خاتمی اضافه کرد: هر کس پای صندوق آمده و رای داده است، دستش درد نکند زیرا به نظامش اعتماد کرده است. وی با اشاره به گفتمان نفرت از استکبار بیان داشت: بعضی‌ها فکر می‌کنند، اگر به غرب نزدیک شدیم و روابط برقرار کردیم، ایران، گُل و بلبل می‌شود، اما مقام معظم رهبری فرمودند «ما مخالف رابطه با غرب نیستیم، بلکه مخالف رابطه با آمریکا و رژیم صهیونیستی هستیم و آنهایی که با غربی‌ها مذاکره می‌کنند، بدانند غربی‌ها یک روز خیر به این کشور نرسانده‌اند». امام جمعه موقت تهران اظهار کرد: پای غربی‌ها از نیمه دوم حکومت قاجاریه به ایران باز شد و تا به امروز نشده است یک روز دست از دشمنی با این ملت بردارند. خاتمی با اشاره به روی کار آوردن رضاخان و محمدرضا پهلوی توسط انگلیسی‌ها اضافه کرد: محمدرضا را آمریکایی‌ها روی کار نگه داشتند و در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی نیز توطئه‌ها بر علیه ایران ادامه دارد. وی همچنین از توطئه غربی‌ها در زمینه انرژی هسته‌ای ایران سخن به میان آورد و تصریح کرد: قصه آزمایش موشکی مطلقا در قرارداد برجام نیست و این موضوع در قطعنامه‌های تایید نشده از سوی ایران هست که چرت و پرت است. خاتمی خاطرنشان کرد: با آزمایش‌های موشکی می‌خواهیم به ملت ایران بگوییم اگر روزی رژیم صهیونیستی خواست به شما نگاه چپ کند، تل‌آویو و حیفا با این موشک‌ها با خاک یکسان می‌شود. امام جمعه موقت تهران بیان داشت: گفتمان نفرت از استکبار را هم مقام معظم رهبری مطرح می‌کند و این ریشه در قرآن دارد. خاتمی با اشاره به گفتمان مقاومت ابراز داشت: شاه مدام دولت عوض می‌کرد، اما امام فرمود «فریب این‌ها را نمی‌خوریم» و با رهبری امام، سازش نکردیم، زیرا از تنور سازش هیچ آبی گرم نشده است، نمی‌شود و نخواهد شد. وی متذکر شد: دنیای غرب می‌داند ما بمب اتم نداریم و موشک‌های ما اخلاقی عمل می‌کند، اما تمام حرف‌شان این است که نظام دینی نباشد. خاتمی همچنین گفتمان ضدیت با فتنه را یکی دیگر از گفتمان‌های ولایت برشمرد و تصریح کرد: این را عالم و آدم و دوست و دشمن می‌دانند که دل رهبر معظم انقلاب اسلامی از فتنه خون است و حتی ایشان فرمودند «پیش خدا هم از این‌ها شِکوه خواهم کرد». وی اضافه کرد: در سال 88 انتخابات آزاد صورت گرفت، اما افرادی نانجیبانه انتخابات را زیرسئوال بردند، در انتخابات سال جاری یک لیست در تهران رای نیاورد، اما اکثر آنها مصاحبه کردند و گفتند ما تابع قانون هستیم. خاتمی با اشاره به اینکه «فتنه» خط قرمز رهبری است، بیان کرد: رئیس خبرگان رهبری در تهران رای نیاورد و گفت «از کسانی که به من رای ندادند تشکر می‌کنم، زیرا این بار از دوشم افتاد» و این یعنی برخورد نجیبانه اما بعضی‌ها یک کشور را به آتش می‌کشیدند به دلیل اینکه رای نیاورده‌اند. وی از گفتمان تقویت افراد متدین و حزب‌اللهی‌ها هم سخن گفت و ابراز داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند «به افراد متدین و کسانی که به داد مملکت می‌رسند، افراطی و تندرو نگویید و جدول دشمن را پر نکنید». نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: از عجایب قصه این است که بعضی‌ها یک بار کلمه فتنه و بصیرت را نگفتند با اینکه رهبری 200، 300 بار این کلمات را تکرار کردند. خاتمی در همین زمینه گفت: می‌گفتند، افراطی‌های آمریکا و ایران نمی‌خواهند مسائل هسته‌ای رفع شود و این در حالی‌ است که صهیونیست‌ها، افراطی‌های آمریکا هستند. وی ادامه داد: ما ملاک را رهبری می‌دانیم و هر کس با این خط همراه بود، معتدل است و آنهایی که در فتنه 88 مقابل رهبری ایستادند تندرو و افراطی هستند و برای اینکه فرار به جلو داشته باشند به افراد متدین می‌گویند، تندروی افراطی و اینکه آمریکا و انگلیس این حرف را می‌زند شما چرا هم‌صدا و هم‌زبان با آنها می‌شوید. خاتمی با اشاره به گفتمان مراقبت از نفوذ اظهار داشت: مقام معظم رهبری، نفوذ را معنا کردند و فرمودند «مسئولان یکی از اهداف نفوذ هستند برای اینکه تصمیمی را بگیرند که بیگانگان می‌خواهند و یک هدف نفوذ هم مردم هستند تا ارزش‌های انقلاب اسلامی، مقاومت‌ها و ارزش شهادت‌ رنگ ببازد». نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری در پایان سخنان خود ابراز داشت: حضرت صدیقه طاهره (س) به ما آموخت گفتمان ولایت، گفتمان سعادت است.   منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۹۰۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲

دکتر عزیزی:براساس محاسبات به این جمع بندی رسیدم که شرایط حضور و رقابت برای کاندیدا توری حوزه مذکور ،نامتعادل  و نامتقارن و نامتساعد و از طرفی پول و ثروت  و قدرت و تزویز که در دست عده ای  خاص ، که از مجراهای نامشروع  وگاهی اوقات غیرمتعارف کسب شده پررنگ می باشد
کد خبر: ۸۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۴

آوای رودکوف : سعید مرتضوی -عناد از آنجایی شروع شد که جلوی استخدام های سفارشی در سمت های مدیریتی شستا را گرفتم.  به گزارش  پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از دولت بهار، سعید مرتضوی در واکنش به اظهارنظر برخی از نمایندگان مجلس و شایعه پراکنی رسانه ها نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی منتشر کرد. متن بیست صفحه ای این نامه شرح ذیل می باشد: رَبنَا لَا تُزِغ قُلُوبَنَا بَعدَ اِذ هَدَیتَنَا وَهَب لَنَا مِن لدُنکَ رَحمَه اِنـکَ اَنتَ الوَهاب آنها دائم با تضرع به درگاه خدا گویند بارالها دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا توئی بخشنده بی عوض و منت آل عمران ـ آیه ۸ قال رســول الله (ص): مَن سَمعَ رَجُلاً یُنـادی یا للمُسلِمین فَلَم یُجِبهُ فَلَیـس بِمُسلِم اصول کافی ج۲ ص ۱۶۴ نمایندگان محتــرم مجلس شورای اسلامی با سلام و احترام و تبریک سالروز امامت و ولایت منجی عالم بشریت بقیه اله الاعظم آقا حجه ابن الحسن العسکری ارواحنا له الفدا و عید مولود پیامبر رحمه للعالمین (ص) و صادق آل احمد (ع) نظر به اینکه در چند هفته گذشته از سوی تعدادی انگشت شمار از نمایندگان محترم مجلس ، مطالبی دروغ و خلاف واقع از تریبون محترم مجلس شورای اسلامی بیان گردید و متاسفأنه ابزار تحقیق و تفحص از سوی این افراد با بهره گیری از مطالب کذب و نادرست، به وسیله ای جهت انتقام جویی برخی رسانه ها و شایعه سازی افراد مغرض تبدیل و تظلم خواهی اینجانب به قوه قضائیه نیز در طول دو سال اخیر نتیجه ای نداشته است و با وجود اینکه بعنوان مثال در خصوص ادعای واگذاری ۱۳۷ شرکت به بابک زنجانی قرار منع پیگرد صادر شده و کذب بودن این ادعا ثابت گردیده است. شکایت اینجانب از وزیر محترم تعاون ،کار و رفاه اجتماعی که در سخنرانی خود در تجمع مدیران سازمان تامین اجتماعی پیرامون ادعای این واگذاری گفته بودند. که در این رابطه اختلاس رخ داده ومیزان این اختلاس بیش از ده برابر پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی می باشد و آقای محجوب نیز مشابه همین ادعا را در مصاحبه های خویش مطرح کرده بودند که ازمصادیق بارز ایراد تهمت و افتراء و نشر اکاذیب می باشد در هفته جاری برای آقای محجوب با این توجیه که این دروغ و افتراء از مصادیق وظایف نمایندگی تفسیر می شود .قرار منع پیگرد صادر و برای آقای وزیر نیز در خصوص ایراد این تهمت و افتراء و دروغ بزرگ و مشوش کردن ذهن کارگران و بیمه شدگان عزیز و ایجاد بی اعتمادی نسبت به مسئولین مبنی براینکه بیش از سی هزار میلیارد تومان از دارایی آنها به بابک زنجانی داده شده است به دلیل اینکه ریشه صحبت ایشان از اظهارات آقای محجوب در تحقیق و تفحص بر گرفته شده نیز قرار منع پیگرد صادر شده است .حال آنکه تعبیر آقای وزیر در ایراد افتراء و فریب افکار عمومی و ایجاد یاس و نا امیدی در شرکای اجتماعی سازمان، مختص خودشان بوده و مشابهی در تحقیق و تفحص با این الفاظ، نحوه بیان و مقایسه، دیده نمی شود.در این بین آقای دهدشتی نیز تلاش می نماید با شانتاژ رسانه ای به قوه قضائیه و دادگاه فشار بیاورند که به هر نحو ممکن توجیهی برای دروغ های بزرگ آنان درست شود. لـذا لازم است نمایندگان محترم عدالتخواه با اطلاع از حقیقت ،به منظور حفظ آبروی افراد و در اجرای ماده ۷۶ آئین نامه داخلی مجلس در جهت جلوگیری از دور باطل و هتک حیثیت بصورت ناروا و تشویش اذهان عمومی و القای مطالب کذب و دروغ مبنی بر سوء استفاده مالی پیرامون انتقال ۱۳۷ شرکت تامین اجتماعی ، نسبت به این انحراف و سوء استفاده ابزاری از جایگاه مقدس مجلس شورای اسلامی و موضوع تحقیق وتفحص به نحو ممکن و شایسته چاره اندیشی نماید. با توجه به اینکه پس از حدود دوسال رسیدگی پیرامون بحث تحقیق وتفحص از سازمان تامین اجتماعی و شرکت های تابعه ، قوه قضاییه در رابطه با شش ماه حقوق متعلق به اینجانب به مبلغ حدود ۴۶ میلیون تومان ایراد گرفته و همچنین در بحث بودجه غیر شمول و مصرف حدود یک میلیارد تومان جهت پرداخت به موسسات خیریه ودارالایتام و بخشی از این مبلغ به تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جهت هزینه کرد در حوزه انتخابیه به افراد مستمند و کمک هزینه درمانی به بیماران صعب العلاج و بیمه شده گان تامین اجتماعی که اداره حقوقی و قوانین مجلس شورای اسلامی بصورت کتبی و رسمی در پاسخ به بازپرس محترم و ارجاع ریاست محترم مجلس ، این پرداختها را قانونی و منطبق با مصوبات هیأت امناء و هیأت مدیره سازمان دانسته که ایراد و اشکالی بر آن وارد نیست و اختصاص بخشی از این مبلغ به وزیر محترم و دو تن از معاونین محترم رئیس جمهور جهت هزینه کرد در سفر های استانی و ملاقاتهای مردمی در موارد فوق الذکر و دستمزد و حق الزحمه برخی افراد و رسانه ها که با سازمان تامین اجتماعی قرار داد همکاری داشته و یا خدماتی ارائه نموده اند و چک ضمانت قرارداد مربوط به تفاهم نامه که بدون هیچ اقدامی از سوی سازمان ابطال و طرف تفاهم نامه نیز آن را مسترد نموده است . موضوع کیفرخواست و رسیدگی شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کارکنان دولت در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۹۴ می باشد و در خصوص صدها برابر این مبلغ که در گزارش تحقیق وتفحص مجلس محترم سوء استفاده مالی از سوی افراد حقیقی و حقوقی گزارش شده چون مربوط به زمان تصدی اینجانب نبوده و نمایندگان پیگیر موضوع حساسیت سیاسی نسبت به آن افراد ندارند. اقدام عملی و رسیدگی منتهی به نتیجه، علی رغم گذشت حدود دو سال از تشکیل پرونده مشاهده نمی شود. همچنین بموجب موضوعی که در صفحه ۸۳ تحقیق وتفحص مجلس محترم آمده در اثر قصور و اهمال و عدم پیگیری وزیر فعلی تعاون ، کار و رفاه اجتماعی جناب آقای ربیعی و مدیر عامل فعلی سازمان تامین اجتماعی جناب آقای نوربخش حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان از اموال سازمان تامین اجتماعی از ید این نهاد مردمی و کارگری خارج شده و با توجه بصراحت این موضوع در صفحه ۸۳ گزارش تحقیق و تفحص واسناد و مدارک پیوست ، هیچ گونه اقدام موثری از سوی مسئولین ذیربط و نمایندگانی که داعیه دلسوزی برای سازمان تامین اجتماعی دارند بعمل نیامده لذا ضروری است توجه نمایندگان محترم را به موارد ذیل جلب نمایم: ۱ ـ آقای دهدشتی نماینده مردم محترم آبادان در نطق های اخیر خود ثابت نمود که به هیچ وجه پیگیر منافع سازمان تامین اجتماعی نیست و ادعاهای ساختگی و دروغ های بزرگ ایشان در جهت عقده گشایی شخصی و سیاسی می باشد که در ادامه مصادیق متعدد آن را آورده ام در این بند بعنوان مثال به نطق اخیر ایشان اشاره می نمایم که در آن به لحاظ اینکه مشارالیه اشراف دارد که در موضوع تامین اجتماعی کوچکترین تخلف ویا عدول از موازین قانونی در مورد اینجانب وجود ندارد با چرخشی سیاسی و تکرار کلام یکی از سران فتنه ۸۸ ادعا مینماید که در خصوص اینجانب باید به دوران قضاوت و دادستانی ام مراجعه شود و به تعبیر ایشان توقیف فله ای ۱۲۰ روزنامه مجدداً رسیدگی گردد تا حقی ضایع نشود در ادامه به زندانی بودن عوامل اصلی فتنه ۱۳۸۸ که اکثر آنان با حکم اینجانب جلب و بازداشت شده اند اعتراض می نماید وبرای توجیه این اعتراض می گوید چرا آقای احمدی نژاد رئیس جمهور سابق آزاد است و این ها زندانی می باشند. همانگونه که استحضار دارید در توجیه حمایت از فتنه گران خصوصاً افرادی که جرم آنان در فتنه ۸۸ ثابت و در حال تحمل کیفر هستند استدلالی مضحک تر از ادبیات آقای دهدشتی یافت نمی شود و جای بسی شگفتی است که پس از سال های متمادی که آقای میر حسین موسوی از سران اصلی فتنه در واکنش توقیف برخی روزنامه های متخلف اصطلاح توقیف فله ای را بکار برد و در آن زمان به وی پاسخ دادیم که آن چیزی که فله ای بوده مجوز های بی ضابطه وزرات ارشاد وقت به افراد فاقد صلاحیت بوده است نه رسیدگی قضایی وتوقیف قانونی که متعاقب ده ها شکایت و اعلام جرم صورت گرفته و در مراحل تجدید نظر نیز تایید گردیده است. آقای دهدشتی با تکرار ادعای ناصواب آقای میر حسین موسوی وبکار بردن تکیه کلام ایشان انگیزه سیاسی خود را در موضع گیری علیه اینجانب آشکار نموده است. اینجانب در برخورد با عوامل فتنه ۸۸ و روزنامه های متخلف زنجیره ای کوچکترین تخطی و انحرافی از قانون نداشته ام و استنادی را که ایشان به قانون اقدامات تامینی زیر سوال برده اند اولاً یکی از مستندات احکام صادره بوده و قانون مطبوعات ، قانون مجازات اسلامی و قانون اساسی نیز ازجمله مستندات دیگری بوده که ایشان به آن اشاره ندارد. ثانیاً اینکه قانون اقدامات تامینی نیز پس از تفسیر و اختلافاتی که با تعبیر های مختلف در مورد آن ایجاد شد. نهایتاً در مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی مصوب گردید که لفظ موسسات در این قانون عام الشمول بوده و شامل مطبوعات نیز می گردد. که در نتیجه صحت استناد قانون مورد اعتراض آقای دهدشتی سابقاً به تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز رسیده و آقای دهدشتی نا آگاه هانه به این موارد اعتراض دارد ۲ -آقای دهدشتی بر خلاف شأن نمایندگی مجلس و با سوء استفاده از تریبون مقدس مجلس شورای اسلامی در اعتراض به سفر زیارتی اینجانب و عزاداری اربعین حسینی در کربلای معلی که مأوی و مأمن همه شیفتگان به اهل بیت (ع) و شیعیان جهان از هر قشر و ملیت و نژاد و رنگ و قـومی است . و جز سعادت و توفیق ، امکانی برای حضور ندارد. متأسفانه به دروغ اعلام می نماید که اینجانب به دلیل تخلفات اقتصادی ممنوع الخروج هستم و سفر مرا غیر قانونی اعلام وبی پروا ادعا می نماید مثل آقای خاوری قصد فرار از کشور و رفتن به اروپا و کانادا و عدم بازگشت را دارم . در حالی که اینجانب پس از اعلام شکایت آقای فاضل لاریجانی آنهم به دلیل غیر اقتصادی و صرفاً در پرونده شکایتی ایشان به مدت ۶ ماه ممنوع الخروج شدم و پس از اعتراض و دفاع وپاسخ به شکایت مشارالیه ممنوع الخروجی اینجانب در سال گذشته رفع گردید و در زمان عزیمت به کربلای معلی و شرکت در راهپیمایی میلیونی عزاداری اربعین حسینی هیچگونه ممنوعیت قانونی جهت خروج از کشور نداشتم وتا بحال نیز اتهام اقتصادی ثابت شده ای ندارم و انبوه دروغ ها و مطالب کذبی که از سوی امثال آقای دهدشتی و آقای محجوب به بهانه های مختلف بصورت مرتب منتشر می گردد .کذب و دروغ بودن آن در قوه قضاییه پس از دو سال رسیدگی ثابت گردیده و قرار منع پیگرد نیز در خصوص عمده این موارد صادر شده است . ولکن متأسفانه برخی از این افراد همچنان جهت انتقام جویی کورکورانه با توسل به دروغ و افتراء و بر خلاف احکام قطعی قضایی همچنان مواردی را که در خصوص آن قرار منع پیگرد صادر و قطعی شده است تکرار و به تشویش و فریب افکار عمومی مشغول می باشند ۳ـ آقای دهدشتی نماینده مردم محترم آبادان در مطالب خود که از جمله خوراک روزنامه شرق و آرمان گردیده ادعا دارد که قوه قضائیه منزه نیست و پیشنهاد تنزیه این قوه را دارد. این ادعا در حالیست که علت اصلی عناد و دشمنی آقای دهدشتی با اینجانب از زمانی شروع شد که ایشان بهمراه نماینده دیگر مردم آبادان نامه ای مشترک در زمان تصدی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی نوشته اند و با نام بردن از تعدادی قابل توجه از پرسنل شرکت های تابع سازمان در آبادان در خواست نمودند که هریک از این افراد را به سمت های مهم مدیریتی که آنها پیشنهاد داده بودند منصوب نمایم اینجانب نامه را به رئیس هیأت مدیره و مسئول شستا ارجاع دادم پس از بررسی کارشناسانه مراجع مذکور به من گزارش دادند با توجه به رزومه و سوابق این افراد که از تحصیلات لازم برخوردار نیستند وسابقه مدیریتی نیز ندارند در حد پرسنل معمولی وکارمند عادی بوده که توان اداره کردن شرکت های تخصصی سازمان را به هیچ وجه نداشته و قابلیت انتصاب در پست های پیشنهادی آقای دهدشتی را ندارند اینجانب پس از وصول گزارش مذکور ، نمایندگان محترم امضاء کننده را دعوت نمودم و با آقای سامری جلسه ای داشتیم پس از این که متن جواب رئیس هیأت مدیره و مسئولین شستا را خدمت ایشان توضیح دادم نامبرده با بزرگواری قبول نمود که نامه مذکور قابل اجابت نیست . ولکن آقای دهدشتی از آن زمان که حسب اطلاع تعدادی از این افراد از اقوام و بستگان نزدیک ایشان بودند بنای مخالفت و عناد را با اینجانب شروع نمود وتا بحال نیز اینجانب تقاص حفظ منافع سازمان تامین اجتماعی وعدم اجابت درخواست شخصی ایشان را می پردازم نامه مورد اشاره و سیر رسیدگی به آن در سوابق موجود و قابل ارائه می باشد .آقای دهدشتی با وجود اینکه می داند تمام دادگاه هایی که در رابطه با اینجانب برگزار شده غیر علنی بوده و من تنها در دادگاه شرکت می کردم و حتی موبایل نیز بهمراه نداشته ام به دروغ می گوید اینجانب با محافظ مسلح در دادگاه شرکت می کردم با این دروغ گویی های آشکار که انگیزه آن مشخص نیست و حداقل رئیس دادگاه و قضات حاضر و طرفین پرونده وسایر پرسنل دادگاه شاهد و ناظر بوده اند. ادعای منزه نبودن قوه قضائیه را نیز مطرح می کند. که البته تنها رسول خدا و معصوم مبرا از خطا و اشتباه هستند. ۴- آقایان دهدشتی و محجوب با درج در گزارش تحقیق وتفحص مجلس و انتشار وسیع در رسانه ها مدعی گردیدند که اینجانب هفت رقبه از املاک بزرگ سازمان تامین اجتماعی را به یکی از دانشگاه ها داده ام هرچه توضیح دادم به موجب گواهی و اعلام مدیر عامل املاک و مستغلات سازمان در مدت یک سال و نیم تصدی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی حتی یک متر از زمین های سازمان بصورت مزایده نیز جهت برآورد هزینه ها نفروخته ام و میزان زیادی ملک و زمین از کارخانه ها و شرکت های مختلف وکارفرمایان بعنوان حق بیمه اخذ و به دارایی های ملکی سازمان اضافه نموده ام ، قبول نکرده اند و با دروغ گویی در این ارتباط به تشویش اذهان کارگران و بیمه شدگان عزیز پرداخته و مرا به سوء استفاده مالی متهم کردند . در نهایت پس از دو سال تبلیغات مسموم و تشویش اذهان عمومی بازپرس محترم ودادسرای تهران با رسیدگی و استعلام های لازم از مراجع ذیربط به این نتیجه رسیدند که ادعای مذکور از اساس کذب و خلاف واقع می باشد و به شرح مستند پیوست قرار منع پیگرد صادر ونهایی گردید. ۵- همین افراد با درج در گزارش تحقیق وتفحص مجلس ( بند “د”صفحه ۱۱ گزارش )مدعی گردیده اند که جهت پخش ۵۰ دقیقه از مراسم سازمان تامین اجتماعی مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان از اموال سازمان به صدا وسیما پرداخت شده و با تعبیر های مختلف به این موضوع اعتراض کردند . بصورت کتبی و طی مصاحبه ها ی مختلف اعلام نمودم که این موضوع دروغ محض است نه صدا و سیما چنین پولی را دریافت کرده نه این مبلغ از حساب تامین اجتماعی خارج شده و نه اساساً ۵۰ دقیقه برنامه ای از تامین اجتماعی در صدا وسیما پخش شده است . آقایان دهدشتی و محجوب توجهی نکردند و به تبلیغات دروغین خویش ادامه دادند تا اینکه به موجب استعلام و رسیدگی بازپرس شعبه ۱۵ دادسرای کارکنان دولت مشخص گردید که این ادعا از اساس کذب ودروغ بوده و قرار منع پیگرد و عدم وقوع هر نوع بزهی به شرح مستند پیوست صادر گردید. ۶– آقای محجوب در گزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی با همکاری آقای دهدشتی به منظور مخدوش کردن اعتبار یکی از تشکل های بازنشستگی وکارگری رقیب با حزب سیاسی آنان(در بند ۳۵ صفحه ۱۲ گزارش) مدعی شدند که نود میلیون تومان با دستور اینجانب سوء استفاده مالی انجام شده بدین شرح که این تشکل پولی را از سازمان گرفته ولی به حساب رسمی کانون بازنشستگان واریز نکرده است . مستند ادعایشان این بود که از کانون بازنشستگان مذکور استعلام نموده و حسابداری آنان وصول چنین وجهی را گواهی نکرده اند. قبل از انتشار گزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی بصورت کتبی و شفاهی و با ارائه مستندات به آقای محجوب توضیح دادیم که اصلاً چنین وجهی از حساب سازمان تامین اجتماعی خارج نگردیده تا استعلام از کانون بازنشستگان مذکور برای وصول آن موضوعیت داشته باشد و این ادعا در صورتی قابل تأمل است که وجهی از سوی سازمان پرداخت و از حساب تامین اجتماعی خارج شده باشد آنگاه استعلام نماییم که آیا به حساب کانون بازنشستگان واریز شده است یا خیر. آقایان محجوب و دهدشتی توجهی به این توضیحات منطقی و قانونی ننمودند و به دروغ در بند ۳۵ صفحه ۱۲ گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی به عنوان سوء استفاده مالی درج و نسبت به آن تبلیغات وسیعی بعمل آوردند . پس از حدود دو سال رسیدگی و استعلام از سوی بازپرس محترم مشخص گردید این ادعا بلا دلیل وکذب محض است و به شرح مستند پیوست قرار منع پیگرد صادر و قرار مذکور نهایی گردید. ۷- تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از سازمان تامین اجتماعی و شرکت های تابعه با همه مباحث و ویژگی هایش در ۸۴ صفحه تنظیم و پس از قرائت در مجلس وانتشار انبوه در رسانه جهت رسیدگی به قوه قضاییه ارسال گردید . بسیاری از سوءاستفاده های مالی وادعای تضییع اموال سازمان که در این گزارش آمده مربوط به دوران مدیریت اینجانب نیست وحتی زمان وقوع برخی از این تخلفات گزارش شده مربوط به سال ۱۳۸۸ می باشد که اینجانب دادستان تهران بودم و در تامین اجتماعی هیچگونه سمتی نداشتم. حال صرف نظر از اینکه تنظیم کنندگان گزارش نیز از متخلفینی که خارج از یک سال ونیم دوره ی مدیریت اینجانب بوده با حروف اختصاری نام برده اند و هیچ یک از نمایندگان محترم عضو تحقیق وتفحص از سازمان نسبت به صدها میلیارد تومان ادعایی که صرف نظر از صحت و سقم آن در خصوص سایر مدیران مربوط به قبل از یک سال ونیم دوران مدیریت اینجانب در این گزارش آمده است هیچگونه پیگیری نداشته و نه تنها نطقی در مورد آنها نمی نمایند بلکه مشخصات آنها را نیز با حروف اختصاری بیان می کنند. تا موضوع در ابهام باشد وکسی متوجه ادعاهای آنان نیز نگردد. همه تلاش این تعداد از نمایندگان مجلس معطوف است بملغ حدود یک میلیارد تومان از بودجه غیرشمول سازمان تامین اجتماعی که بر اساس قانون ومصوبات هیأت مدیره و هیأت امناء سازمان با تشخیص مدیر عامل به هزینه کرد در حوزه های انتخابیه نمایندگان محترم در سراسر کشور وبرخی موسسات دارالایتام و سفرهای استانی وزیر و معاون مربوطه رئیس جمهور جهت مساعدت به بیمه شدگان وکمک هزینه درمان مراجعه کنندگان در ملاقاتهای مردمی و افراد بی بضاعت اختصاص یافته و اسناد پرداخت آن نیز موجود وارائه گردیده است. آیـا عدم پیگیری این تعداد از نمایندگان محترم مجلس نسبت به قسمت اعظم مواردی که درگزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی آمده است و پیرامون مدیران مختلف و قبل ازتصدی اینجانب می باشد و تا به حال نیز هیچ گونه نتیجه رسیدگی قضایی در رابطه با آن اعلام نشده ،غرض ورزی این افراد وسوء استفاده از ابزار نظارتی مجلس محترم را اثبات نمی نماید. قطعاً این گونه رفتار دوگانه و تبعیض آمیز در شأن و جایگاه نهادی که در رأس همه امور است نمی باشد. ۸- بازپرس شعبه پانزدهم دادسرای کارکنان دولت جناب آقای جعفری درتاریخ ۱۳/۱۰/۱۳۹۳ پیرامون پرداخت وجوه و اعتبارات غیر شمول سازمان تامین اجتماعی به نمایندگان مجلس ششم و روزنامه کار و کارگر ارگان حزب سیاسی خانه کارگر و وجوهی که صرف تحصن مجلس ششم و اقدامات ضد امنیتی آنان گردید و ریز هزینه های آن در سابقه سنوات مذکور موجود است. به موجب نامه شماره ۹۳۱۰۱۱۲۱۳۳۵۰۱۴۷۸ از مدیر عامل فعلی سازمان تامین اجتماعی بشرح مستند پیوست استعلام نموده که علی رغم ابلاغ آن درتاریخ ۱۴/۱۰/۱۳۹۳ سازمان تامین اجتماعی به دلیل آنکه اکثر مسئولین پرونده سازی علیه اینجانب درآن مجموعه، نمایندگان رد صلاحیت شده دوره ششم مجلس شورای اسلامی هستند . از ارائه پاسخ و ارسال اسناد و مدارک مورد درخواست بازپرس ، با وجود انقضای چند ماه از مهلت داده شده استنکاف نموده و در اثر اصرار بازپرس مذکور مبنی بر الزام وزارتخانه و سازمان تامین اجتماعی به ارائه پاسخ با پیگیری آنان به دلایل نامعلوم بازپرس پرونده نیز تغییر کرد تا این موضوع مکتوم مانده و افشا ء نگردد . ۹- با توجه به اینکه پس از حدود دو سال رسیدگی به بحث تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی از تامین اجتماعی در قوه قضائیه و دادسرای تهران هیچ مدرک و سندی دال بر سوء استفاده مالی و برداشت شخصی اینجانب وجود نداشت به این نقطه رسیدند که تنها مبلغی که از تامین اجتماعی دریافت کرده ام حقوق ماهیانه من می باشد با تفسیر موسـع و برداشت ناصواب و تعبیرهای منحصر بفرد و اشتباه ، دادگاه استدلال نمود که با توجه به اینکه هیات محترم وزیران در تاریخ ۱۱/۵/۱۳۹۱ نام و عنوان تامین اجتماعی را از “صندوق” به “سازمان” تبدیل نموده و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی این مصوبه را باطل کرده اند. بنابراین حقوق دریافتی از سوی اینجانب از این تاریخ تا صدور ابلاغ سرپرستی که حدود ۶ ماه می شود تحصیل مال غیر قانونی دانسته و حکم به رد مال یعنی حقوق دریافتی اینجانب و یک سال حبس تعزیری داده که متعاقباً ۶ ماه آن را تعلیق نموده اند . حال آنکه با فرض صحت همین استدلال دادگاه در تطبیق تاریخ مصوبه و نظریه رئیس محترم مجلس شورای اسلامی که ۲۶/۹/۱۳۹۱ صادر گردیده و با لحاظ موعدهای ابلاغ و پاسخ دولت و لازم الاجرا شدن آن ، متصل می شود به صدور ابلاغ سرپرستی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی که به نظر دادگاه نیز فاقد هرگونه ایراد واشکالی بوده است دچار اشتباه گردیده است که با توجه به همین اشتباه مشخص می گردد رأی محکومیت مذکور غیر قانونی می باشد از طرفی از سوی اینجانب ودولت سابق هیچ گونه تمردی نسبت به نظریه شماره ۵۷۲۶۴۰ هـ/ ب مورخ ۲۶/۹/۱۳۹۱ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بعمل نیامده زیرا متعاقب این نظریه سازمان تامین اجنماعی و وزراتخانه مربوطه و دولت تمام ابلاغ ها و مکاتبات وحتی نرم افزار های اداری را از عنوان سازمان تامین اجتماعی به صندوق تامین اجتماعی تبدیل وباز گرداندند . ولکن پس از تغییر دولت، وزیر فعلی تعاون،کار و رفاه اجتماعی جناب آقای ربیعی و مدیر عامل صندوق تامین اجتماعی جناب آقای نوربخش با یک استعلام از معاونت حقوقی رئیس جمهور به سراسر کشور بخشنامه نمودند که عنوان قانونی تامین اجتماعی “سازمان” است و به کار بردن نام و عنوان “صندوق” غیر قانونی و در جهت تنزل شأن این مجموعه می باشد. لذا کسانی که از نظریه لازم الاتباع ریاست محترم مجلس شورای اسلامی استنکاف نموده و برخلاف آن بخشنامه وابلاغ صادرکرده اند وزیر و مدیر عامل فعلی تامین اجتماعی هستند که مستندات مذکور به پیوست نامه جهت ملاحظه تقدیم میگردد. آنان به صراحت و آشکار نظریه و مصوبه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی را لغو و برخلاف آن عمل و کسی نیز مدعی باز گرداندن حقوق آنها و یا اعمال مجازات حبس برایشان نیست به منظور تبین این برخورد دوگانه و توجه به اشتباه بودن محکومیت اینجانب در مورد صدرالذکر، لایحه اعتراضی خود را به رأی شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران بشرح بین الهلالین ذیل درج می نمایم : بسم ا.. الرحمن الرحیم ۱۵/۷/۹۴ ریاست محترم شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهرانبا سلام واحترام: پیرامون دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۵۶۰۰۱۰۱ درپرونده کلاسه ۹۳/۷۹/۳۲۴-۹۳/۷۹/۳۲۳ مورخ ۲۱/۰۵/۹۴ که در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۳۹۴درمحل آن شعبه محترم به اینجانب ابلاغ گردید وحین ابلاغ مراتب اعتراض خود را به بخش محکومیت به حبس دردادنامه صادره مرقوم وتسلیم نموده ام. بدینوسیله مراتب تجدید نظر خواهی خود رابه شرح ذیل به نحو اختصار اعلام تا عندالاقتضاء در خصوص اصلاح دادنامه اقدام نمایید بدیهی است مشروح دلایل ومدارک لازم پیرامون مغایرت محکومیت اینجانب به شرح مرقوم در رای صادره با موازین شرعی وقانونی و مستندات موجود ، پس از ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهم داشت. ۱-مشروعیت قانونی وشرعی زمان اشتغال اینجانب در سازمان تأمین اجتماعی ازجمله شش ماه حقوق ومزایایی که به عنوان دستمزد به صورت علی الحساب با مصوبه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی به اینجانب تعلق گرفته وبیش ازاین مبلغ مطالبات اینجانب بعنوان حقوق ومزایا، در توقیف سازمان تامین اجتماعی بوده وپرداخت نگردیده است.احکام ماموریت وانتصاب از سوی مراجع قانونی ذیل می باشدکه در رای دادگاه مغفول مانده است. الف:اینجانب با ابلاغ رسمی وقانونی ریاست معظم قوه قضاییه در مدتی که در سازمان تأمین اجتماعی فعالیت داشتم مأمور به خدمت از قوه قضائیه به دولت گردیدم وریاست محترم قوه قضاییه صراحتاً در ابلاغی که به عنوان مأمور به خدمت صادر نموده اند مقرر فرمودند که حقوق ومزایای اینجانب از محل سازمان مذکور که مأمور به خدمت شده ام پرداخت شود.بنابراین حضور واشتغال اینجانب در دولت وسازمان تأمین اجتماعی در زمانیکه مورد حکم دادگاه قرار گرفته با ابلاغ رسمی وقانونی ریاست محترم قوه قضاییه وموافقت معظم له بوده و دریافت حقوق ومزایا از سازمانی که به آن مأمور به خدمت شده ام در متن ابلاغ صادره درج واعلام شده است.بنابراین با توجه به اینکه تا آخرین روز خدمت در دولت وسازمان تأمین اجتماعی مشمول زمان مذکوردرابلاغ مأمور به خدمت ریاست محترم قوه قضاییه بوده ام وچنانچه این ابلاغ صادر نمی شد اساساً اشتغال اینجانب وخدمت درتأمین اجتماعی میسورنبود واگر در حین خدمت وقبل از انقضاء مدت مأموریت نیز این ابلاغ توسط ریاست معظم قوه قضاییه به هر دلیل لغومی گردید ملزم به بازگشت به قوه قضاییه وختم ادامه کار درتأمین اجتماعی بودم. لذا با وصف مذکور که مشروعیت قانونی وشرعی اینجانب در زمان خدمت در سازمان تأمین اجتماعی وحتی امکان عملی ادامه خدمت را از ابلاغ رسمی ریاست معظم قوه قضاییه کسب نموده ام وپرداخت حقوق ومزایا از محل خدمت نیز با دستور ومرقومه ذیل همین ابلاغ ماموریت بوده است، محکومیت صادره از سوی آن دادگاه محترم پیرامون شش ماه اشتغال اینجانب در سازمان تأمین اجتماعی که بخشی ازمدت این مأموریت را شامل می شود مغایر با ابلاغ فوق الذکر بوده واین محکومیت برخلاف موازین شرعی وقانونی تلقی می گردد. ب: همچنین اشتغال اینجانب درتأمین اجتماعی براساس مصوبه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی با اتفاق آراء ومتعاقب آن ابلاغ رسمی وزیر محترم تعاون،کارورفاه اجتماعی بوده وهیچ گاه این ابلاغ در مدت مورد استناد دادگاه محترم لغو نگردیده است. بنابراین اختصاص حقوق ومزایا به ازای زمان اشتغال وفعالیت اداری وسازمانی ومدیریتی اینجانب با توجه به ابلاغ رسمی وقانونی مراجع مذکور و فعالیت بدون وقفه و با نتیجه رساندن بسیاری از اموری که سالها ارزوی تآمین اجتماعی بوده و هیچ مدیری انرا عملی و اجرایی نکرده بود دقیقاً منطبق با همه اصول وموازین اداری وسازمانی بوده واعمال مجازات آنهم از نوع حبس به دلیل اختصاص این دستمزد خصوصاً آنکه به صورت علی الحساب نیز بوده است مغایر با موازین شرعی وقانونی واداری است. ج:موضوعی که مبنای محکومیت اینجانب به عنوان اختصاص حقوق ماهیانه به صورت علی الحساب دراین شش ماه گردیده مصوبه هیأت محترم دولت سابق است. که ادعا گردیده توسط ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بدلیل تبدیل عنوان تامین اجتماعی از “صندوق” به “سازمان”در مصوبه دولت آنرا خلاف قانون تشخیص وتقاضای ابطال مصوبه هیات وزیران و بازگشت عنوان تآمین اجتماعی به “صندوق” شده است.دراین رابطه اولاً: خطاب نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به اینجانب نبوده وتبعاً به ریاست محترم جمهوری ابلاغ شده است. ثانیاً : این نظریه درماه های پایانی ششم ماه مورد نظر آن دادگاه محترم که اینجانب نسبت به کل آن زمان محکوم شده ام صادر و ابلاغ گردیده وبا توجه به اینکه مبنای رأی دادگاه مبنی برخلاف قانون بودن اختصاص حقوق ومزایا دراین شش ماه نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در غیرقانونی بودن مصوبه هیأت دولت ومتعاقب آن رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است با ملاحظه زمان صدور این نظریه و مواعد پیش بینی شده برای پاسخ دولت به این نظریه که در صورت عدم اقنایی فرصتی برای پاسخ پیش بینی شده تا این نظریه مذکور پس از تبادل این مراحل قطعی گردد به هیچ وجه مشمول کل مدت شش ماه حقوق ومزایایی که مورد رأی قرار گرفته نمی شود وبا ملاحظه زمان قطعیت نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ورای دوم هیات عمومی دیوان عدالت اداری که بر این مبنا صادر شده است مشخص می گرددکه بدون وقفه پس از قطعیت رای مذکور وزیر محترم نسبت به اجرای ان اقدام و ابلاغ اینجانب نیز بعنوان سرپرست تغییر کرده است واستخراج این شش ماه ناشی از اشتباه دادگاه محترم در عدم توجه به زمان قطعیت نظریه مذکور وتاریخ ابلاغ رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری بوده است. لذا دادگاه محترم در تاریخ وزمان قطعیت این نظریه ها صرف نظر از اینکه خطاب هیچ یک ازآنها به اینجانب نیست دچار اشتباه فاحش گردیده است. که تقاضا دارم با بررسی مجدد نسبت به اصلاح دادنامه و صدور رآی اصلاحی که در موارد اشتباه تاریخ و مبلغ پیش بینی شده است اقدام قانونی معمول و ابلاغ مجدد بعمل اید. ۲- مبنای شکایت سازمان تامین اجتماعی درخصوص موضوعی که مورد حکم آن دادگاه محترم قرار گرفته ادعای استنکاف اینجانب ازاجرای رأی دیوان عدالت اداری می باشد که متعاقب این فرض ،شاکی مدعی شده که حقوق دریافتی اینجانب در دوره سرپرستی صندوق تامین اجتماعی تحصیل مال غیرقانونی می باشد.حال آنکه براساس رسیدگی به عمل آمده درآن شعبه محترم وارائه اسناد ومدارک در جلسه دادگاه ولایحه دفاعیه تقدیمی به آن دادگاه محترم بر اساس مفاد دادنامه فوق الذکر استنکافی از اجرای رأی دیوان عدالت اداری علیه اینجانب احراز نگردیده ودوران تصدی اینجانب در زمان سرپرستی تامین اجتماعی به موجب رآی دادگاه محترم قانونی اعلام وحکم برائت اینجانب را صادروابلاغ گردیده است. بنابراین زمانیکه به نظرآن دادگاه محترم هیچ گونه استنکافی از رأی دیوان عدالت اداری متوجه اینجانب نباشد مبنا واستدلال شاکی در شکایت به عمل آمده مردود شناخته شده واعمال مجازات برای موضوعی که مبنای آن مردود گردیده فاقد وجاهت قانونی است. ۳-همان گونه که در پاسخ استعلام ها ورأی دادگاه نیز تأکید گردیده حقوق ومزایای اختصاص یافته به اینجانب در مدت یک سال ونیم خدمت در تآمین اجتماعی به صورت علی الحساب بوده وبراساس تمام مقررات اداری وکارگزینی وحتی عرف سازمان های عمومی وغیردولتی پرداختی که به عنوان علی الحساب صورت می گیرد معنا ومفهوم آن این است که دردوره پایانی ویا زمانیکه به موجب مصوبه مراجع قانونی حقوق ومزایای قطعی فرد مشخص شد چنانچه مبلغی بیش از حق وحقوق قانونی به وی پرداخت شده باشد با اعلام کتبی به مشارالیه از او خواسته می شود مبلغ اضافه پرداخت را اعاده نماید وچنانچه کمتر ازحقوق قانونی به وی پرداخت گردیده باشد. مابه التفاوت به وی داده می شود.لذا درهیچ سابقه تاریخی واداری یافت نمی شود که پرداخت حقوق ومزایا به یک مدیر،آن هم به صورت علی الحساب وبا وجود همه مصوبات وابلاغ های قانونی و فعالیت موثر وبدون وقفه و در ایفای وظایف اداری و قانونی بدون اینکه از سازمان مربوطه به وی ابلاغ نمایند که در اختصاص علی الحساب اشتباهی صورت گرفته کل حقوق ومزایای اختصاص یافته را به عنوان تحصیل مال غیرقانونی ومستحق اعاده حقوق ودستمزد وتحمل مجازات حبس مورد حکم قرار دهند خواهشمند است نسبت به اعلام اشتباه در این رابطه اقدام شایسته بعمل اورید. ۴_اینجانب در شش ماه مدت مورد نظر دادگاه که حقوق و مزایای دریافتی را با ایراد به سمت مدیرعاملی به عنوان تحصیل مال غیرقانونی تلقی گردیده است. دارای سمت های دیگری نیز بوده ام که هریک مستحق دریافت حقوق ومزایا می باشد ولاکن یک حقوق و مزایا بواسطه کل خدماتی که در تامین اجتماعی داشته ام بصورت علی الحساب اختصاص یافته است .از جمله اینکه در این مدت به موجب مصوبه هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی به عنوان عضو رئیس هیأت مدیره شستا انتخاب و انجام وظیفه نموده ام. شرکت شستا به عنوان شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی دارای شخصیت حقوقی مستقل بوده که اداره آن دارای پیچیدگی و زحمات خاص ومستلزم صرف وقت ویژه می باشد وطبعا افرادی که بدون داشتن سمت مدیرعاملی سازمان تأمین اجتماعی این وظیفه را به عهده می گیرند حداقل همین میزان به آنها حقوق و مزایا پرداخت می گردد. بنابراین چنانچه به فرض محال ،نتیجه رسیدگی قطعی قضایی این باشد که حقوق ومزایایی تعلق گرفته به اینجانب به عنوان مدیرعامل سازمان باید حذف شود چون اینجانب در این شش ماه ریاست هیأت مدیره شستا را نیزبرعهده داشته ودراین مسئولیت علاوه برشرکت در جلسات رسمی هیأت مدیره در اوقات اداری وغیراداری نیز انجام وظیفه نموده ام ولیست پیگیریهای اینجانب در مواجع قانونی از جمله بانک مرکزی . دریافت حقوق ومزایای مورد حکم با این فرض به سمت مورد اشاره تعلق می گیرد که قابل اعاده نیست ودرواقع دستمزدی خواهد بود که به سمت رییس هیأت مدیره شستا تعلق خواهد گرفت که شرح اقدامات اینجانب دراین سمت در سوابق موجود بوده و قابل ارائه وکارشناسی می باشد.که با فرض قانونی بودن هردو سمت فقط یک حقوق پرداخت شده است. ۵- فارغ از همه مباحث قانونی مذکورپیرامون حقوق ومزایای علی الحسابی که دراین مدت شش ماه اختصاص یافته واعاده آن مورد حکم دادگاه محترم قرار گرفته است به استحضار می رساند. اینجانب در پایان دوره مأموریت خدمتی ودر زمانیکه از سازمان تأمین اجتماعی منفک شدم براساس مصوبه هیأت امنای سازمان ومحاسبه معاونت اداری ومالی سازمان ،مبلغ ۶۸ میلیون تومان از تامین اجتماعی بستانکار بوده ام حال با فرض اینکه رأی دادگاه مبنی براینکه مبلغ ۴۶ میلیون تومان از حقوق ومزایای اختصاص یافته به عنوان علی الحساب را اینجانب مستحق دریافت نباشم سازمان تأمین اجتماعی با کسراین مبلغ هنوز می بایست بیش از ۲۲ میلیون تومان به اینجانب پرداخت نماید. بنابراین با هرمدل ومحاسبه وبا هرفرضی که در رابطه با حقوق ومزایای اختصاص یافته به اینجانب دراین دوره خدمتی محاسبه نمایید، اینجانب هنوز بیش از ۲۲میلیون تومان طلبکار هستم لذا صدور حکم مبنی براینکه اختصاص مبلغ ۴۶ میلیون تومان دستمزد وحقوق اینجانب تحصیل مال غیرقانونی است وصدور حکم بر اعاده ومحکومیت به حبس بر خلاف موازین اداری ومالی تلقی می گردد. درپایان پیرامون خروج موضوعی بحث تحصیل مال از طریق غیر قانونی وعدم شمول ماده ۲ قانون تشدید مجازات ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری، در موضوع ما نحن فیه بمنظور جلوگیری از تکرار مطالب واطاله کلام ، توجه دادگاه محترم را به لایحه دفاعیه اینجانب و اسناد و مدارک پیوست که ضمیمه پرونده می باشد وهمچنین لایحه آخرین دفاع که توسط جناب آقای جعفری وکیل مدافع منتخب تقدیم گردیده جلب می نمایم. بدیهی است توضیحات تکمیلی خود را به همراه مصوبات مورد اشاره که می بایست از هیات مدیره و هیات امنای سازمان تامین اجتماعی اخذ شود،مستقیما به دیوان عالی کشور تقدیم خواهم داشت. مزید توفیقات شمارا دراجرای عدالت واحقاق حق و رفع هرنوع ظلم و اجحاف از درگاه احدیت مسئلت می نمایم.باتقدیم احترام مجددسعید مرتضــوی ۱۰- فارغ از تحلیل‌های حقوقی و قضایی و دلایل مورد اشاره پیرامون مردود بودن ادعای مذکور در این پرونده با عنایت به اینکه ادعا شده حقوق ماهیانه اینجانب تحصیل مال نامشروع بوده است به چند نمونه از اقدامات خود در طول یکسال و نیم تصدی در سازمان تأمین اجتماعی اشاره می‌نمایم تا وجدان نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بعنوان عصاره افکار عمومی قضاوت نمایند که اختصاص این میزان حقوق به‌عنوان حق‌الزحمه چه عنوانی می‌تواند داشته باشد. *در ماه اول شروع به کار در تأمین اجتماعی مواجه با بدهی ۹ ماهه این سازمان به داروخانه ها و پزشکان طرف قرارداد بودیم که این مراکز خصوصاً پزشکان و داروخانه ها از پذیرش دفترچه درمانی سازمان اجتناب نموده وموجب بروز مشکلات فراوانی برای بیمه شدگان شده بود و با اعتراض و تحصن در استانها مواجه بودیم و سازمان توان مالی پرداخت این بدهی ها را نداشت با پیگیری و اخذمصوبه مورخ ۱۹/۱/۹۱دولت خطاب به بانک مرکزی، ۱۲ هزار میلیارد ریال بدهی سازمان تأمین اجتماعی به داروخانه ها ،بیمارستان ها ،پاراکلینیک ها ، پزشکان ،دندانپزشکان ، مراکز تصویر برداری و سایر مراکز طرف قرار داد تأمین و پرداخت شد .که این اقدام موجب افزایش رضایتمندی مراکز طرف قرار داد و به دنبال آن آرامش خاطر بیمه شدگان بود. *تأمین اعتبار وافزایش حقوق بازنشستگان سراسر کشور به میزان ۱۸ درصد در سال ۱۳۹۱ و افزایش مجدد آن به میزان ۲۵ درصد در سال ۱۳۹۲ و تعیین حداقل حقوق به میزان هفتصد هزار تومان، اخذ مصوبه از دولت محترم پس از سالها مناقشه در سازمان تأمین اجتماعی در خصوص مطالبات سازمان از دولت که در همه دوره‌ها موجب اختلاف فیمابین و تنشهای رسانه‌ای و مطبوعاتی بود در دوره مذکور و با پیگیری‌های اینجانب ختم به خیر گردید و دولت با تصویب نامه شماره ۲۵۸۴۴۳/ت۴۷۹۷۰/هـ و تصویب‌نامه شماره ۲۶۹۱۲/ت۴۷۹۷۰/هـ مورخ ۱۶/۲/۱۳۹۱ ضمن قبول دیون مورد مناقشه مذکور آن را تثبیت و با تصویب واگذاری سهام ۲۲ ردیف در مصوبه ، دولت قبول نمود که سازمان تأمین اجتماعی ۳۵ هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد و نسبت به پرداخت این بدهی،هیأت وزیران مصوبه مذکور را ابلاغ نمودند و در مصوبه دوم در تاریخ ۱۶/۲/۱۳۹۱ با پیگیری‌های اینجانب هیأت وزیران سازمان خصوصی‌سازی را موظف نمود باقیمانده سهام دولت در شرکتهای جدول مورد تقاضای تأمین اجتماعی را مستقیماً به صندوق تأمین اجتماعی منتقل نماید. .(مستند پیوست می باشد) *در طول یکسال و نیم گذشته شاهد تلاش شبانه‌روزی مدیران محترم و سایر پرسنل سازمان در گرفتن این مطالبات بودیم به نحوی که معاونت محترم اقتصادی سازمان اعلام نمودند که سهام ۴۲ شرکت دولتی در راستای تلاش مذکور بصورت قطعی و با اتمام تشریفات سازمان خصوصی‌سازی به‌ نام سازمان تأمین اجتماعی گردیده است. اخذ مصوبه از هیأت وزیران دال بر انتقال قطعی معادن شماره ۲ و شماره ۳ (گل گهر سیرجان) که از معادن استراتژیک سنگ آهن کشور محسوب می‌شود و طی مصوبه شماره ۹۹۹۹۶/ت ۴۸۴۸۵/هـ مورخ ۲۰/۳/۹۲ هیأت محترم دولت در پی نامه‌نگاری‌ها و پیگیری‌های ویژه اینجانب به سازمان تأمین اجتماعی اقدامات مهم و ویژه‌ای است که مجموعا دهها هزار میلیارد تومان ارزش مالی دارد.(مستند پیوست می باشد) *واگذاری مجموعه هتلهای هما در سراسر کشور اعتبار و آبرویی برای سازمان تأمین اجتماعی بوده که علاوه بر منافع و درآمد و ارزش مالی آن در مناسبت‌های مختلف جهت برگزاری مراسم و سمینارهای اداری و استفاده پرسنل سازمان و بازنشستگان عزیز، خدمات ویژه‌ای را به مجموعه تأمین اجتماعی ارائه می‌نماید.(پیوست شماره ۱۴) واگذاری ۵۶ درصد از شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) و شرکتها و کارخانجات فولادی کشور از جمله: ▪ الباقی سهام دولت در شرکت فولاد خوزستان ” الباقی سهام دولت در شرکت فولاد اصفهان ” الباقی سهام دولت در شرکت ملی صنایع مس ایران ” نیروگاه طوس ” نیروگاه تبریز ” سنگ آهن شرق ایران (تهیه و تولید مواد اولیه فولاد خراسان) ” شرکت پترو پارس ” گروه صنعتی عالم‌ آراء ” طراحی، مهندسی و ساخت تجهیزات و ابزار آلات سایپا ” شرکت کار گاز سیستم ” شرکت گل نقش طوس ” شرکت کارتک سیستم ” شرکت توسعه صنایع گاز لنگرود ” فولاد زاگرس ” توسعه صنایع غذایی بم ” شرکت توسعه صادرات صنعتی ” شرکت توسعه علوم زمین ” شرکت رینگ چرخ آلومینیومی گسترش گام آفرین ” موسسه تحقیقات و کاربرد مواد معدنی ایران ” شرکت پلیمر صنعت جنوب ” شرکت بهره‌برداری از شبکه آبیاری و زهکش میناب رود ” شرکت گسترش پلیمرهای شیمیایی خلیج فارس ” موسسه تحقیقات و توسعه فناوری ریلی ایران ” شرکت آبفر ” شرکت گسترش چراغ دانش ” شرکت مدیریت تولید برق طوس ” نیروگاه بندرعباس ” هلدینگ خلیج فارس (صنایع پتروشیمی خلیج فارس) ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در بانک تجارت ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در بانک صادرات ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در پست بانک ” شرکت ملی انفورماتیک ” شرکت پاک مایه کرمانشاه ” شرکت فولاد مبارکه اصفهان ” شرکت مدیریت تولید برق بندرعباس ” پالایشگاه بندرعباس که در مصوبات دولت آمده و سهام آن از سوی سازمان خصوصی سازی به سازمان تأمین اجتماعی انتقال یافته و مراحل اداری و اجرایی آن انجام شده است از اقدامات ویژه و مهمی است که در یکسال و نیم گذشته موجب غنی‌سازی منابع مالی و ثروت سازمان تأمین اجتماعی گردیده و با امعان‌نظر به مجموع اقداماتی که در جهت غنی‌سازی منابع مالی و ثروت سازمان در یکسال و نیم گذشته صورت گرفته تصدیق خواهید نمود که در هیچ دوره مشابهی نظیر و نمونه نداشته است و در هیچ سالی به اندازه دوره مذکور شاهد افزایش اموال سازمان چه از نظر اهمیت و چه از نظر میزان نبوده‌ایم(مستند پیوست می باشد) *صرف‌نظر از اقدامات ویژه مذکور پیگیری‌های اینجانب درخصوص جلوگیری از برخی هزینه‌ها و پرداخت پاره‌ای وجوه نیز موجب صرفه‌جویی در هزینه‌ها ودر نهایت غنی شدن منابع سازمان تأمین اجتماعی شده است. بعنوان نمونه همانگونه که استحضار دارید در اوایل سال ۱۳۹۱ مالیات بر ارزش افزوده پرداخت دیون دولت به مبلغ حدود ۶۰۰ میلیارد تومان برای سال ۱۳۸۸ قطعیت یافته و با صدور اجرائیه متعاقب آراء قطعی کمیسیون‌های مربوطه در وزارت اقتصاد و دارایی دستور توقیف حسابهای سازمان از سوی این وزارتخانه جهت برداشت مبلغ مذکور صادر گردید، اینجانب با بهره‌گیری از تجارب حقوقی و قضایی خود در این رابطه پیگیری نموده و با ارائه لوایح قانونی شاهد جلسات مهمی در دولت بودیم و پس از کسب نظر کمیسیونی که به ریاست معاونت اول رئیس‌جمهور و معاونت حقوقی و مسئولین وزارت اقتصاد و دارایی تشکیل گردید موضوع با استفاده از اصل ۱۳۴ قانون اساسی به هیأت محترم دولت ارجاع شد و پس از یک دوره پیگیری حقوقی ازجمله نامه مفصل اینجانب خطاب به معاون اول رئیس جمهور به شماره ۲۶۴۵/۹۱/۱۰۰۰ مورخ ۲۳/۳/۱۳۹۱ در جلسه اجرای اصل ۱۳۴ قانون اساسی به موجب مستندات موجود، استدلال اینجانب پذیرفته شد و در پیگیری بعدی با متقاعد نمودن هیأت محترم وزیران، شاهد مصوبه شماره ۶۱۸۱۴/ ت۴۷۷۸۰/ هـ مورخ ۲/۴/۱۳۹۱ بودیم که طی آن سازمان تأمین اجتماعی بطور کلی از پرداخت مالیات مذکور معاف گردید و تأمین اجتماعی در سنوات آتی نیز از پرداخت چنین مالیاتهایی معاف شد که محاسبه آن تا پایان سال ۱۳۹۲ بیش از پنج هزار میلیارد تومان می‌شود. بنابراین قابل کتمان و چشم‌پوشی نیست که به نتیجه رساندن چنین امور مهمی برای سازمان منافع مستمری در بر دارد که در سالهای آتی نیز تأمین اجتماعی از آن بهره‌‌مند خواهد بود.(مستند پیوست می باشد)*مقارن همین اقدامات از محل دریافت دیون دولت سرمایه بانک رفاه کارگران از چهارصد میلیارد تومان به دو هزار میلیارد تومان افزایش دادیم و با پیگیری لازم مراحل اجرایی آن در بانک مرکزی نیز به نتیجه رسید تا این بانک که تمام سهام آن متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است بتواند با سایر بانکهای تراز اول کشور رقابت نماید. (مستند پیوست می باشد) *در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ باوجود آن که بسیاری از صندوقهای بیمهای در پرداخت حقوق بازنشستگان خود ناتوان و دچار بحران بودند سازمان تأمین اجتماعی در شرایطی که سازمان خصوصی سازی ۵/۵۶درصد سهام شرکت ملی ذوب اهن اصفهان را در مزایده از طریق شرکت فرابورس ایران در معرض فروش قرار داد، سازمان تأمین اجتماعی با پرداخت نقدی معادل ۴۵۰۴میلیارد ریال (چهارصد و پنجاه میلیارد و چهارصد میلیون تومان) برابر ۲۰ درصد ارزش این سهام ، برنده بزرگترین معامله بورس کشور گردید و با اخذ موافقت دولت به شرح نامه مورخ ۲۴/۲/۱۳۹۲ مقرر گردید الباقی ارزش معامله که حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان (معادل بیست هزار میلیارد ریال ) بود از محل دیون دولت به سازمان تسویه حساب گردد. و بدین وسیله در ابتدای سال ۱۳۹۲ سازمان تأمین اجتماعی با پیگیریهای اینجانب نه تنها بدهی معوق نداشت بلکه در سرمایه گذاری و خرید باارزشترین کارخانه فولادی کشور موفقیت بزرگی را کسب نمود. (مستند پیوست می باشد) آنچه در ملاحظه گزارش تحقیق و تفحص مذکور موجب تعجب و تأسف می‌گردد این است که در رابطه با واگذاری معادن
کد خبر: ۸۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴

نشست خبری جشنواره پیوند و پوشاک اقوام ایرانی پیش از ظهر امروز (دوشنبه 30 آذرماه) در فرهنگستان هنر برگزار شد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، اکرم پوراکی (سرپرست موسسه فرهنگی هنری صبا و دبیر جشنواره) با بیان این مطلب که جشنواره در ششم دی ماه برگزار می‌شود؛ افزود: این جشنواره با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان هنر و موسسه فرهنگی و هنری صبا در مجموعه فرهنگی هنری آسمان برگزار می‌شود. وی با اشاره به اینکه مراسم در سه قسمت اجرا می‌شود؛ ادامه داد: بخش اول جشنواره با آیین ازدواج قوم کهگیلویه و بویراحمد همراه با موسیقی زنده آغاز خواهد شد که از آشنایی و صحبت‌ها مادرها شروع می‌شود تا مراسم تعیین مهریه و حنابندان و بردن عروس به خانه داماد ادامه پیدا می‌کند. پوراکی افزود: بخش دوم به برپایی نمایشگاه پوشاک اقوام ایرانی اختصاص دارد که در آن لباس اقوام از 18 استان  گلستان، مازندران، گیلان، البرز، لرستان، لباس قشقایی‌ها، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بهبان و جم و بوشهر معرفی و نمایش داده می‌شوند. این نمایشگاه از 6 تا 16 دی ماه برپا خواهد بود. دبیر جشنواره پیوند و پوشاک اقوام ایرانی؛ بخش سوم این جشنواره را برگزاری کارگاه‌های آموزشی عنوان کرد و گفت: در این کارگاه‌ها آیین ازدواج اقوام ایرانی با اصطلاحات، گویش و لباس‌های آن قوم برای شرکت‌کننده‌‌ها آموزش داده می‌شود. این کارگاه‌ها در روزهای 7 و 8 دی ماه در مجموعه فنی و حرفه‌ای کرج برگزار می‌شود. علی معلم دامغانی (رییس فرهنگستان هنر) با اشاره به ارتباط واژه پیوند و پوشاک گفت: پیوند در هر زمانی مبارک است و در روزگاری که ما در آن زندگی می‌کنیم؛ یک ضرورت محسوب می‌شود که برای ادامه حیات بشری ضروری‌ست و تنها با ازدواج تداوم پیدا می‌کند و اگر دنیا با این قاعده پیش برود؛ آینده بشر روشن نیست. وی ادامه داد: مرد و زن برای یکدیگر نقش پوشاک را ایفا می‌کنند. مردها لباس زن‌ها هستند و برعکس. قرار گرفتن این دو واژه کنار یکدیگر برای انتخاب نام جشنواره به این دلیل بوده است. حمید قبادی (دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت کشور) نگاه جدی و برنامه‌ریزی برای کاربردی کردن لباس اقوام ایرانی را از سیاست‌های محوری این کاگروه اعلام کرد و ادامه داد: موضوع لباس اقوام ایرانی در کارگروه نه تنها به عنوان یک فعالیت بلکه به عنوان یک سیاست وجود دارد و سیاستگذاری‌هایی برای توسعه ظرفیت لباس اقوام ایرانی انجام شده است. وی با بیان این مطلب که در این جشنواره نیز تاکیدمان بر این است که لباس اقوام قالب کاربردی در کشور بگیرد؛ ادامه داد: در این جشنواره تعدادی از استان‌ها مشارکت دارند که قرار است در دوره‌های آینده تعداد آن‌ها افزایش پیدا کند که نقش لباس در جغرافیای کشور و زندگی مردم ترسیم شو. و همشهری‌های هر استان این لباس‌ها را تن کنند. قبادی ادامه داد: در حال حاضر در سیستان و بلوچستان به طور حرفه‌ای این لباس مورد استفاده قرار می‌گیرد و حتی در اداره‌ها نیز استفاده می‌شود و این را باید به کل کشور تعمیم داد تا محدود به برگزاری جشن‌ها و مناسبات خاص نباشد. وی با تاکید بر اینکه این جشنواره هم قطعا همین سیاست را دنبال خواهد کرد؛ افزود: امیدواریم اجرای این جشنواره شاهد یک گام بلند در اجرای این سیاست باشد. در پایان جشنواره نیز یک ژورنال الکترونیکی توزیع خواهد شد که نتیجه جشنواره در آن گنجانده خواهد شد. وی با اشاره به صنعتی‌سازی پارچه‌های لباس اقوام ایرانی، گفت: کار جدیدی را با همکاری معاونت صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری آغاز کرده‌ایم که دو نوع پارچه شل‌بافی که خاستگاه آن در اصفهان است با رعایت الیاف طبیعی تبدیل به تولید صنعتی شده‌ است و پارچه دارایی‌بافی که خاستگاه آن در گلستان است؛ قابلیت صنعتی شدن را پیدا کرده است. البته برخی پارچه‌ها مانند زرباف و گلابتون امکان صنعتی شدن را ندارند. دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت کشور افزود: در حال حاضر 15 نوع پارچه در حال بررسی برای صنعتی شدن است که امیدواریم 5 مدل را تولید صنعتی کرده و روانه بازار کنیم. وی با اشاره به این‌که این پارچه‌ها در طراحی محدود هستند؛ ادامه داد: پارچه لباس اقوام ایرانی از تنوع رنگ بالایی برخوردارند اما از نظر تنوع طرح محدودند به همین دلیل قدرت استفاده و بهره‌برداری تولیدکننده‌ها محدود است. قبادی درباره معرفی لباس اقوام ایرانی به دیگر کشورها گفت: ما کار خودمان را در حوزه بین‌الملل آغاز کرده‌ایم و برای اولین مرتبه اولین جشنواره لباس ایرانی در ترکیه با 25 طراح ایرانی برگزار خواهد شد که در نمایشگاه‌های آتی لباس اقوام را نیز تلفیق خواهیم کرد. وی درباره اینکه آیا با طراحان برای طراحی کاربردی از لباس اقوام ایرانی و به دنبال آن تولید انبوه این لباس‌ها قراردادی بسته شده است؟ گفت: لباس اقوام ایرانی به پژوهش نیاز دارد و هم اکنون در حال کارکردن روی کارهای پژوهشی لباس اقوام ایرانی هستیم که در آینده خروجی جلسات را اطلاع‌رسانی خواهیم کرد. مراسم عروسی اقوام ایرانی؛ نه صبح ششم د یماه درنگارخانه فرهنگی ـ هنری آسمان به آدرس خیابان شهید فلاحی (زعفرانیه) بالاتر از شیرکوه پلاک 47 برگزار می‌شود. نمایشگاه نیز از تاریخ 6 تا 16  دی ماه از 10 صبح تا 18 در همین محل دایر خواهد بود.ایلنا
کد خبر: ۸۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰

فرزندان و نوه و نبیره‌های سکینه زردکف پس از سال‌ها دوری همدیگر را در کنارک پیدا کرده و به کانون گرم خانواده بازگشتند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از  فارس از کنارک، سکینه زردکف در سال‌‌ 1298 با محمد کشوری یکی از ماموران ژاندارمری ازدواج کرد و بعد از مدتی، همسرش‌ انتقالی گرفته و به ‌شهرهای ‌کرتی، جاسک و بندرعباس مهاجرت می‌کند. خانواده سکینه، در روستای تنگ به دلیل بی‌سوادی و عدم ارتباط تلفنی، او را گم می‌کنند. سکینه نیز در اوایل زندگی بعد از تولد سه فرزند به اسم‌های یوسف زردکف، خدیجه کشوری و علی کشوری در سال 1332 از دنیا می‌رود. همسر سکینه به فرزندان خود وصیت می‌کند که مادر شما بلوچ بوده و زادگاهش شهرستان کنارک و چابهار است و تلاش کنید‌ ‌ اقوام مادری خود را بیابید. این سه فرزند برخلاف سفر به چابهار، به افرادی مراجعه می‌کردند که از روستای تنگ اطلاعی نداشتند تا اینکه علی آخرین فرزند سکینه زردکف و غلامرضا کشوری، هفته گذشته با مراجعه به ثبت احوال شهرستان جاسک، محل صدور مادرش (سکینه) را پیدا می‌کند. ‌آنها با کمک صیادان منطقه از طریق ارتباط تلفنی، فامیل‌های مادری خود را پیدا می‌کنند. در روز ملاقات این دو فامیل در روستای تنگ، مراسم استقبالی با حضور بزرگان و فامیل گرفته می‌شود و خانواده سکینه و کشوری هم‌اکنون در منطقه دامایی بندر عباس ساکن هستند. گفتنی است، طایفه سکینه زردکف در روستای تنگ جنگانزهی ساکن هستند. فرزندان سکینه زردکف بعد از 90 سال جد و اقوام خود را در بلوچستان پیدا کردند.
کد خبر: ۷۹۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲

آوای رودکوف:بنا به گفته شاهدان عینی و اقوام این شخص ، مادر این دو کودک که در حین قتل در منزل تنها بوده و علت این اقدام  را تمام شدن قرص های خود عنوان کرده است
کد خبر: ۷۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲

آوای رودکوف:نماینده چهار شهرستان ،کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده با انتشار بیانیه‌ای از حضور در انتخابات مجلس دهم انصراف داد
کد خبر: ۷۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲

کارشناس ارشد روابط بین الملل با بیان اینکه رسانه ها؛ مرزبانان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران هستند، گفت: رسانه های محلی؛ پیشتازی نیروهای محلی و حضور بی واسطه در ارتباطات میان فردی و گروهی را در تمامی نواحی و مناطق کشور به عهده دارند
کد خبر: ۷۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱

تحلیلی از نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی شهرستانهای گچساران و باشت در اسفند94
کد خبر: ۷۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۰

فرهنگ سیاسی حاکم بر استان ما فرهنگی با ساختار ایلی و طایفه ای است ،این فرهنگ نوعی فرهنگ غیر دموکراتیک است که با روح آنچه که در جوامع مدرن ازآن مردم سالاری و در کشور ایران مردم سالاری دینی می گویند سازگاری ندارد
کد خبر: ۷۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۶

رای مردم امانت نسل های گذشته و آینده است و باید به بهترین نمایندگان ملت و افراد مستقل از کانون های قدرت و ثروت داده شود
کد خبر: ۷۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

یکی از عموهای «فیتیله‌ای» در پی حاشیه‌های اخیر بوجود آمده که باعث توقف این برنامه شده است، گفت: علی‌رغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم داده شد، من دست بچه‌های پاک سرشت تمام کشورم به ویژه خطه آذربایجان را می‌بوسم. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایسنا  حمید گلی، محمد مسلمی، علی فروتن، کریم خودسانی (سرپرست نویسندگان) و علیرضا آقایی (تهیه‌کننده) در برنامه‌ی تلویزیونی «شما و سیما» که شامگاه گذشته 28 آبان ماه از تلویزیون پخش شد از مردم بابت اشتباهشان که ناخواسته باعث توهین به مردم آذری زبان کشورمان شده بود بود، عذرخواهی کردند. بابت اشتباهمان عذرخواهی می‌کنیم حمید گلی(بازیگر) با بیان اینکه ما می‌پذیریم که اشتباه کرده‌ایم، توضیح داد: اتفاقی افتاده و اشتباهی صورت گرفته است و اصلا بحث سر این نیست که بگوییم ما این اشتباه را انجام نداده‌ایم بلکه بابت اشتباهمان عذرخواهی می‌کنیم تا این ناراحتی و کدورت برطرف شود. اما سوال اینجاست که مگر می‌شود بین اقوام کشورمان که سازنده یک بدنه هستند جنگ باشد؟ً! اگر این اتفاق بیفتد ما به کسانی که در خارج از کشور استقلال، اتحاد و یکرنگی‌مان را دوست ندارند، اجازه دخالت داده‌ایم. او در ادامه کشور ایران را همچون رنگین‌کمانی از زبان، قومیت، ادبیات، فرهنگ و هنر دانست و گفت:‌ ما نمی‌توانیم بخشی از این رنگین‌کمان را جدا کنیم و نسبت به آن بی‌اعتنا باشیم و به بخشی دیگر اهمیت بدهیم. همان‌طور که می‌دانید ما روحیه طنزپردازی در تمام اقوام کشورمان داریم. هر کسی که به گویش و لهجه یک منطقه واقف باشد، متوجه می‌شود که هنرمند چه منظوری داشته است. این هنرمند با بیان اینکه زبان طنز کمک می‌کند تا زودتر به سرشاخه مشکلات برسیم، افزود: اینکه خدایی ناکرده بخواهیم با زبان طنز به کسی توهین کنیم، عُرفا، شرعا و اخلاقا پسندیده نیست. کاملا مشخص است که به واسطه خُرد کردن لهجه، قوم و زبانی چیزی نصیب هنرمند نخواهد شد. گلی خاطرنشان کرد: مجموعه آذربایجان و آن چیزی که اکنون به عنوان گویش زبان آذری و ترک در استان‌های گوناگون کشور می‌بینیم، نشر فرهنگ کشورمان است. اگر از نظر سیاسی و دلاوری این مرز و بوم را مورد بررسی قرار دهیم از باقرخان و ستارخان گرفته تا شهید باکری از دلاوران این خطه حساب می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید در زمینه‌های ورزشی، هنری، شعر و ادبیات نیز چهره‌های سرشناسی در این خطه وجود دارند. این هنرمند خطاب به آذری زبان‌های کشورمان گفت:‌ من همین جا به تمام آذری زبانان چه مرا دوست داشته باشند و چه نداشته باشند، می‌گویم هم خودتان، هم خطه‌تان و هم فرهنگ و زبان‌تان دوست‌داشتنی است. بیشترین آمار فرهنگی و هنری ما در طول این سال‌های برنامه‌سازی در خطه آذربایجان بوده است. با توجه به این سابقه آیا می‌توان گفت که ما نسبت به پرچم و کشورمان بی‌اهمیت هستیم و اینکه آیا می‌توان به ما گفت که متخاصم؟ اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکان‌پذیر است گلی با بیان اینکه پس از اشتباهی که انجام داده‌ایم راجع به آن تحلیل‌هایی صورت گرفت که با کم لطفی و بی‌مهری همراه بوده است، ادامه داد: آن کسی که هیچ وقت اشتباه نمی‌کند تنها خداوند و معصومین هستند. اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکان‌پذیر است. ما نباید اجازه دهیم تا دیگران وارد این جریان شوند، آن را سیاسی و آن را به نفع خودشان تمام کنند. کارنامه ما گواه ماست، ما برای بچه‌های این مرز و بوم تلاش می‌کنیم و فرقی نمی‌کند که چه زبانی، چه رنگی و چه قومی باشند. این هنرمند در پایان سخنانش با تأکید دوباره بر اینکه گروه «فیتیله» قصد توهین، سرزنش و تحقیر خطه آذربایجان را نداشته است، اظهار کرد:‌تلاش می‌کنیم تا این اشتباهمان را جبران کنیم. علی‌رغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم شد، من دست بچه‌های پاک سرشت، تمام کشورم را به ویژه خطه آذربایجان را می‌بوسم. هیچ عمدی در کار نبوده است در ادامه محمد مسلمی کارگردان و بازیگر برنامه «فیتیله» با اشاره به برنامه‌ای که در آن ناخواسته به آذری زبانان کشورمان توهین شده بود، گفت: در آن برنامه متنی نوشته شد، برای اینکه بچه‌ها فرق بین مسواک کوچک و بزرگ را متوجه شوند. همانند سایر کارهایمان قالب و طرحی را برای آن در نظر گرفتیم. این اشتباه در نمایش اتفاق افتاد اما هیچ عمدی برای انجام آن در کار نبود. من خودم آذری زبان هستم و به همین خاطر هیچ وقت نمی‌آیم همچین موردی را به همشهریان خودم نسبت بدهم. او با بیان اینکه مردم ایران را همانند خانواده خودم می‌دانم، خاطر نشان کرد: ما تمام عمرمان را برای مردم گذاشته‌ایم. از خانواده و سلامتی‌مان گذشتیم تا بتوانیم در کنار شما مردم عزیز باشیم. از کودکان بخواهید ما را قضاوت کنند او با بیان اینکه نمایش‌های ما برای کودک است، افزود: از آنجایی که مخاطبان ما کودکان هستند، از آن‌ها بخواهید تا ما را قضاوت کنند. گاهی ممکن است نگاه بزرگ‌ترها با کودکان متفاوت باشد. حواس‌مان باشد که اگر یک اشتباه را آنقدر بزرگ کنیم برای بچه‌ها این سوال بوجود می‌آید که مگر چه اتفاق مهمی افتاده و اینکه آیا در دین ما بخشش وجود ندارد؟! مسلمی با بیان اینکه وجود اقوام مختلف در برنامه‌های ما نشان‌دهنده اتحاد ملی است، ادامه داد: از طرفی عده‌ای که می‌خواهند به این نظام و مردم آسیب برسانند، به این جریان پیش آمده دامن می‌زنند تا سوءاستفاده خودشان را بکنند. او در پایان اظهار کرد: امیدوارم که مردم محترم خطه بزرگ آذربایجان ما را به خاطر اشتباهمان ببخشند و نگذارند حق عمومی بچه‌های این سرزمین به خاطر اشتباه یک نفر نادیده گرفته شود. همچنین علی فروتن(بازیگر) با بیان اینکه ما هم اکنون در دهه سوم کارمان هستیم، اظهار کرد: ما تلاش کرده‌ایم تا تمام آموزش‌هایی را که از اقوام گوناگون کشورمان داشته‌ایم، در برنامه‌های فیتیله اعمال کنیم و تا الان چند سال است بدون هیچ مشکلی جمعه‌ها مهمان خانه‌های مردم بوده‌ایم. در طول این برنامه‌ها موقعیت‌های متفاوتی را با استفاده از اقلیم‌ها و اقوام ایران برای کودکان ایجاد کرده‌ایم. او با بیان اینکه ما سال‌هاست که در برنامه‌هایمان به انواع حیوانات تبدیل شده‌ایم، افزود: ولی هیچ وقت فرزندانم از این موضوع ناراحت نبودند و برعکس افتخار می‌کردند که پدرشان باعث شده تا همکلاسی‌هایشان یکی از ضرب‌المثل‌های این مرز و بوم را یاد بگیرد. ما سال‌هاست زحمت کشیده‌ایم و برخی از مهمترین لحظات زندگی‌مان را از دست داده‌ایم و این‌ها فقط به خاطر عشق‌مان به مردم بوده است. این هنرمند با تأکید بر اینکه من نمی‌خواهم به کودکان دروغ بگویم، گفت: بعد از سال‌ها برنامه‌سازی باید به این نکته توجه کرد که اشتباه اجتناب‌ناپذیر است. هیچ وقت نویسنده ما آنقدر بی‌ادب نیست که بخواهد به یک قومی توهین کند. بزودی به آذربایجان می‌آیم و در آنجا برنامه اجرا می‌کنیم فروتن خطاب به پدر و مادران کودکان اظهار کرد: من خواهش می‌کنم به کودکان‌مان تفکر و نگاه عمیق به مسائل را یاد بدهیم. ایران برای ماست. آذری، لر، بلوچ، گیلک و... هر جای ایران که قدم بگذاریم باید احساس کنیم که در خانه‌مان قدم گذاشته‌ایم و مطمئن باشید که به زودی به آذربایجان می‌آیم و در آنجا برنامه اجرا می‌کنم. مسولیت حرفه‌ای این اشتباه برعهده‌ی من است به گزارش ایسنا،در ادامه علیرضا آقایی تهیه کننده برنامه «فیتیله» اظهار کرد: مسئولیت حرفه‌ای این اشتباه بر عهده من است. این اشتباه اتفاق افتاد به این دلیل که یک واژه‌ای در کنار یک لهجه‌ای قرار گرفت که ترکیب این دو با هم باعث پدید آمدن یک سوءتعبیر شد. او با بیان اینکه این یک اشتباه بزرگی بود که رخ داد، خاطر نشان کرد: اما این اشتباه به بازیگران و کارگردان برنامه «فیتیله» برنمی‌گردد، چرا که در برنامه ضبط شده این تهیه‌کننده است که موظف است از نگاه دیگری به برنامه نگاه کند. متأسفانه این موضوع از نگاه من به دور ماند و من تا همیشه بابت این موضوع از مردم کشورم عذرخواهی می‌کنم. آقایی با بیان اینکه دوست دارم مردم کشورم بداند که من متوجه اشتباه پیش آمده هستم، افزود: این اشتباه تنها به آذری زبانان کشورمان برنمی‌گردد و شامل همه مردم می‌شود که باید از همگی آن‌ها عذرخواهی کرد. تهیه‌کننده برنامه «فیتیله» یادآور شد: مسئله قومیت‌ها همیشه از محورهای اصلی این برنامه محسوب می‌شده است. طبیعتا برای اینکه بتوانیم راجع به دغدغه‌های کشورمان صحبت کنیم، باید به اقوام گوناگون آن بپردازیم. همان‌طور که می‌دانید مخاطبان ما کودکانی هستند که آینده کشور در دست آن‌هاست پس باید بدانند که اصل و ریشه کشورشان در کجاست و چه اقوام ی در تاریخ کشور تلاش کردند و شهید دادند تا امروز ایران اسلامی سرافزار باشد. همچنین در این برنامه کریم خودسانی سرپرست نویسندگان برنامه «فیتیله» با بیان اینکه "ایران رنگین‌کمان اقوام گوناگون است" اظهار کرد: کنار هم بودن این اقوام باعث ایجاد این رنگین‌کمان شده است. باید به این نکته توجه کرد که گروهی همانند «فیتیله» که همیشه تأکیدشان بر این بوده که ایران فقط تهران نیست و هدفشان آشنایی بیشتر کودکان این مرز و بوم با فرهنگ و رسوم کشورشان بوده، چطور می‌توانند به یکی از رنگ‌های این رنگین‌کمان توهین کنند؟!
کد خبر: ۷۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۹

ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمی‌‏شود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن می‏‌طلبد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، متخصصان علم ژنتیک معتقدند با جلوگیری از ازدواج‏های فامیلی می‌توان از بروز بیش از 50 درصد معلولیت‏‌ها پیشگیری کرد. از طرفی این نوع ازدواج در بین جوامع شرقی بویژه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این موضوع به چالشی اجتماعی در برخی از این کشورها بدل شده است. آیا مختصات اجتماعی کشور ما اجازه مهار موج ازدواج های فامیلی را می‏دهد؟ برای پاسخ به  این سؤالات جامعه شناختی گفت‌و‌گویی با حسین عبدالملکی جامعه‌شناس انجام شده است:   با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟ ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگی‏های فرهنگی به آن معنا بخشیده می‏شود. بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، به‏عنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگی‏‌های فرهنگی که به آن معنا می‏بخشند، بپردازیم. به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونه‌‏ای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسری (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقه‌بندی می‏کنند. این نوع ازدواج به‏سبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکه‌‏های اجتماعی، قدرت شبکه‌‏های خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیله‏‌ای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعه‏‌ای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوع‌یابی علایق و نگرش‏ها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعف‏های متفاوت- کاسته شده است. اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی  هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسرگزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده می‏شود. یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکه‌‏های خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی می‏‌کرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها به‏علت شکل‏ نگرفتن ساخت‏‌های قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکه‏‌های خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا می‏کند. از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد. همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی می‏تواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به ‏عنوان یکی از مهم‏ترین مؤلفه‌‏های سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به ‏علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یک‏سو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسرگزینی وی قرار می‌‏گیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی می‌‏آورد. در این میان، ملاحظات و مقوله‌هایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینه‏‌های سرسام‌‏آور ازدواج نقش این عامل را برجسته می‏‌سازد- استحکام بیشتر زندگی به‏دلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزم‏های حمایتی و همگونی‏‌های ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که می‌‏تواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگی‌‏های فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.  چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟ از بُعد فرهنگی، وقتی ضرب‏‌المثل‏‌ها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعه‏‌ای را مطالعه کنید، به‏ صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص می‌‏شود. مثل همین که می‏‌گویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمان‏ها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعی‌مان می‏بینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ می‏‌گوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه ‌می‌شود. حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به ‏علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام می‏‌شود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم». مقوله‌‏ای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهش‌های انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمی‌گیرد. این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواج‌ها را ازدواج فامیلی تشکیل می‌دهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزش‌های فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست. در واقع، مجموعه این باورها، ارزش‏ها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا می‏کنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به‏ عنوان مکمل و تعیین کننده‏ای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسرگزینی عمل می‌‏کنند. حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به ‏عنوان یک الگوی همسرگزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.  چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمی‌شود؟ ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمی‌‏شود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن می‏‌طلبد و یک رویکرد تک‏‌وجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمی‏تواند مسأله‏ای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی می‏کنند، حل کند.  در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟ یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزش‏ها و نگرش‏‌های آن جامعه آشنا باشند.  مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزش‏ها و هنجارهای تقویت‌کننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمی‏‌توان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید. به ‏عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمی‏گیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام می‏شود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادی‏سازی آن ارزش‏ها و نگرش‏ها و جایگزین کردن ارزش‏های مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم. موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهی‌‏بخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهی‏‌ها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی به‏عنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- به‏عنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.  به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟ یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می‏ شویم و اگر علوم دیگر هم وارد می‏شوند با سطح پایینی از آنها روبه‌رو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمی‏‌شود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت. بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.  نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه می‌بینید؟ بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل می‏دهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن ‏دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود. از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به‏ سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین می‏توانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافت‏‌های ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.  شما نیز موافقید که برای کنترل معلولیت‌های ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟  این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلولیت‏ها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواج‏های فامیلی حدود 40 درصد از ازدواج‏ها در کشور را تشکیل می‏دهند. بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی می‏توان از میزان معلولیت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلولیت‏های ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویت‌کننده آن را نادیده گرفت و به‏شکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست. نکته دیگر آنکه نباید به‌واسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را به‏عنوان یک امر ترس‌‏آور و بسیار منفی طرح کرد، به‏ صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، به‏علت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به ‏طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند.       منبع: ایران
کد خبر: ۷۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸

آقای تاجگردون، آقایان مرحوم نبی‌زاده، جعفری و حسینی نمایندگان دو دوره مجلس بوده‌اند تمام دارایی های این سه نفر به اندازه یک صدم سرمایه شما نیست
کد خبر: ۷۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳

سه شنبه شب، خبرگزاری سازمان صدا و سیما از عملیات سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت "تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت های امریکا و انگلستان" خبر داد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به گزارش دولت بهار، فیلم منتشر شده از جلسه روز 4 شنبه هیات دولت به ریاست حسن روحانی، حاکی از واکنش تند او به عملیات اخیر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بر اساس فیلم منتشر شده از جلسه هیات دولت، حسن روحانی یک نهاد امنیتی را به پرونده سازی علیه افراد بازداشتی متهم کرده است. رئیس دولت در این باره می گوید: "بیخود نرویم چند نفر را به بهانه‌ای بگیریم، پرونده‌سازی کنیم، بعد آن پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، جریان نفوذ است." پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری از انتشار رسمی این بخش از سخنان حسن روحانی در جلسه هیات دولت، خودداری کرده است. با این وجود فیلم اظهارات رئیس دولت، توسط حساب اینستاگرام حسن روحانی منتشر شده است. سه شنبه شب، خبرگزاری سازمان صدا و سیما از عملیات سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت "تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت های امریکا و انگلستان" خبر داد. این خبرگزاری نوشت: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی هفته جاری، چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولت های متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت کرد." در ادامه شبکه اطلاع رسانی راه دانا، نزدیک به یک نهاد امنیتی، تعداد افراد بازداشتی را 5 نفر اعلام کرد. به گفته راه دانا آفرین چیت ساز، ستون نویس روزنامه ایران از جمله افراد بازداشتی است. این پایگاه خبری وی را فردی نزدیک به مسئولان وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی معرفی کرد. از احسان مازندرانی مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان و عیسی سحرخیز به عنوان دیگر بازداشت شدگان نام برده می شود. خبرگزاری صدا و سیما روز سه شنبه همچنین به نقل از "منابع امنیتی" از بازداشت "نزار زاکا" که یک تبعه آمریکایی - لبنانی است خبر داد. این خبرگزاری نوشت: "نزار زاکا پیوندهای عمیقی با جامعه اطلاعاتی و نظامی آمریکا دارد. برخی عکسهای منتشر شده از نزار زاکا، وی را در لباس ارتش آمریکا، در پایگاه نظامی «ریورساید» در آمریکا، نشان می‌دهد. برخی منابع با اشاره به ارتباطات بسیار ویژه نزار زاکا با جامعه اطلاعاتی و نظامی آمریکا، از وی به‌عنوان یک «گنج پنهان» یاد می‌کنند." توضیحات "عاصف"؛ کارشناس سازمان اطلاعات سپاه شبکه دوم سیما، شب گذشته اظهاراتی از فردی به نام "عاصف" از کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پخش کرد. آقای عاصف جزئیات جدیدی از دستگیری برخی عوامل شبکه نفوذ در رسانه‌ها را تشریح کرد. وی گفت: در این پرونده مجموعه‌ای از مجرب‌ترین فعالان رسانه‌ای اوپوزیسیون خارجی و داخلی در یک  فرآیند پیچیده و هرمی چندلایه با شبکه‌سازی از خبرنگاران  داخلی در راستای ادراک‌سازی تلاش می‌کردند. نکته مهم  این پرونده ادراک‌سازی و اولویت‌سازی برای افکار عمومی است. آنها  تلاش کردند در داخل ایران مجموعه‌ای از روزنامه‌نگاران  و فعالان  رسانه‌ای را جذب کنند. آنها عناصر و ساختار به‌ظاهر پیچیده و غیرقابل شکستی را برای خود ایجاد کرده بودند، زیرا کاملاً نکات حفاظتی را رعایت می‌کردند و پوشش مختلف و نام‌های مستعار متعددی را برای خود ایجاد کرده بودند. کارشناس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران افزود: مبالغ و پول‌هایی از خارج از کشور برای این افراد از طریق صرافی‌ها، عناصر محدود و برخی افراد خاص برای این افراد تزریق می‌شد. عوامل این شبکه نفوذ تلاش می‌کردند توسط نظریه‌پردازان امنیتی سرویس‌های اطلاعاتی غرب این شبکه را برای ادراک‌سازی افکار عمومی و تشکیل شبکه‌های سازماندهی شده در داخل کشور ایجاد کنند. این فرآیند با طراحی و بودجه‌ریزی پنهان از طریق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و هدایت سیاسی و دیپلماتیک انگلستان انجام می‌شد. عاصف تصریح کرد: عوامل این شبکه نفوذ در کار رسانه‌ای مهارت بالایی داشتند. آنها با تمرکز، هماهنگی و پشتیبانی اطلاعاتی و دیپلماتیک برخی از کشورهای اروپایی با محوریت هلند و از طریق بنیادهای وابسته به وزارتخانه‌های خارجه هلند، انگلستان و سوئد برای شبکه‌‌سازی در داخل ایران و جذب برخی از نخبگان رسانه‌ای تلاش کردند. آنها برخی جوانان جویای نام و برخی عناصر رسانه‌ای را که تلاش می‌کردند به کشور خدمت کنند با فرآیند بسیار پیچیده به استخدام خود در آوردند. وی خاطرنشان کرد: عوامل این شبکه نفوذ تلاش کردند با صرف هزینه‌های هنگفت این نیروهای متخصص و جویای نام را در داخل کشور با هماهنگی‌های سیاسی سنگین و سازماندهی اوپوزیسیون رسانه‌ای که در داخل کشور در گذشته فعال بودند و اکنون به خارج از کشور رفته‌اند و علیه ایران فعالیت می‌کنند، سازماندهی کنند. این شبکه بیشتر به‌صورت هرمی فعالیت می‌کرد و عناصر آن به یک سرشبکه وصل بودند و از ارتباطات یکدیگر هم هیچ اطلاعی نداشتند. نکته قابل توجه قلم‌فروشی و مزدوری بود، یعنی این عناصر به‌راحتی با تطمیع و دریافت مبالغ هنگفت، قلم خود را فروخته بودند و مطالب علیه کشور، منافع ملی و ارزش‌های انقلاب اسلامی با دستور و هدایت سرویس‌های خارجی معاند منتشر می‌کردند. عاصف تأکید کرد: یکی از فعالیت‌های این شبکه نفوذ در داخل  کشور، آلوده کردن برخی نشریات داخلی بود. آنها تلاش کردند برخی خبرنگاران، مدیران و مسئولان روزنامه‌های داخلی را به‌صورت کاملاً هوشمند در اختیار بگیرند و بیشتر تیترها و برخی مقالات را به‌صورت همسو و مشترک منتشر کنند و در برخی موارد فشار بر دولت ایجاد کنند. شاید برخی از عوامل این شبکه به اقداماتی که انجام می‌دادند، آگاه نبودند، اما بالاخره فعالیت‌هایی داشتند و حتی هجمه علیه برخی نهادها را در دستور کار خود داشتند. وی در ادامه گفت: بزک کردن چهره آمریکا، جریان‌سازی جعلی حقوق بشری و زمینه‌سازی برای حضور رسمی آمریکا در ایران، برخی محورهای فعالیت آنها برای ادراک‌سازی افکار عمومی بود. حدود 2 سال است که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران روی این شبکه به‌صورت مستقیم کار می‌کند و کشف و دستگیری عوامل آن حاصل تلاش 2ساله همکاران ماست. عاصف با تأکید بر اینکه آنها در این شبکه نفوذ هدایت افکار عمومی داخلی و تغییر سبک زندگی را در دستور کار خود داشتند، خاطرنشان کرد: روزنامه‌نگاران فراری، شبکه‌ای در خارج از کشور را طراحی کرده تلاش داشتند برخی از روزنامه‌نگاران جوان را با فریب و وعده‌های توخالی جذب کنند تا از آنها اطلاعات خارج کنند و برخی اقدامات خرابکارانه انجام دهند. برخی از عوامل این شبکه نفوذ شناسایی شده‌اند. برخی مؤسسات مستقیماً در این زمینه فعالیت می‌کردند و عناصر آنها کاملاً شناسایی شده‌اند. اقدامات بعدی و جزئیات فعالیت این شبکه نفوذ در دستگاه قضایی برای افکار عمومی ارائه خواهد شد. برای نخستین بار است که یک کارشناس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صورت مستقیم از طریق تلویزیون افکار عمومی را از عملیات این سازمان آگاه می کند. ارتباط جیسون رضائیان با برخی از مقامات دولتی و شبکه بازداشتی توسط سپاه پاسداران؟ جیسون رضائیان، فرد دارای تابعیت دوگانه ایرانی - آمریکایی به همراه همسرش 31 تیرماه 93 توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند. جیسون رضائیان خبرنگار روزنامه واشنگتن پست و نشنال امارات بوده است. پس از دستگیری وی روزنامه های نیویورک تایمز، واشنگتن پست و گاردین واکنشی شدید نشان دادند و کوشیدند وی را از اتهام جاسوسی تبرئه کنند. مسئولان سازمان اطلاعات سپاه به دعوت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس جزئیات بازداشت جیسون رضائیان و اعترافات وی را تشریح کردند. بر اساس اظهارات جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی، جیسون رضائیان 19 روز پس از بازداشتش اعترافات بسیار مهمی را درباره جاسوسی از ایران مطرح می کند. کریمی قدوسی به نقل از مسئولان سازمان اطلاعات سپاه درباره اعترافات جیسون رضائیان می گوید: "آنها در خصوصی‌ ترین جلسات رئیس‌جمهور نیز شرکت و اخبار این جلسه را به شبکه‌های جاسوسی منتقل می‌‌کردند. جیسون در یک گزارش به آمریکایی‌ها می‌گوید که من به قدری به رئیس‌جمهور (روحانی) نزدیک شدم که حتی طعم و مارک آدامسی که می‌جود را شناسایی کردم و می‌دانم ایشان به چه آدامسی علاقه دارد. تیم جیسون در سفرهای آقای روحانی کاملا فعال بوده و در هواپیمای او نیز حضور داشت. او به خصوص در سفر به خوزستان روحانی فعال می‌شود." عضو کمیسیون امنیت ملی می افزاید: "آقای "ش" از مسئولان وزارت امور خارجه ارتباط نزدیکی با جیسون رضاییان داشته و تمام اخبار تیم مذاکره‌کننده را در اختیار وی قرار می‌داد. جیسون به طور کلی در تیم رسانه‌آی آقای ظریف فعال بوده و  فردی به نام آقای «س» در نهاد ریاست جمهوری نیز ارتباط ویژه‌ای با آنها داشته است که اطلاعات وسیعی در این‌باره به این جاسوس منتقل می‌کرد." بر اساس اظهارات کریمی قدوسی، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای بارها از محمد جواد ظریف خواستار آزادی جیسون رضائیان و معامله او با زندانیان ایرانی در زندان های آمریکا می شود. حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز بهمن ماه 93 در سایت شخصی خود نوشت:" ...مناسب است هیئت‌ رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری، به تخلفات برخی از مسئولان فعلی نهاد ریاست جمهوری هم رسیدگی کند که رد پایشان در پرونده جاسوسی جیسون رضائیان و همسر وی (یگانه ص) که به عنوان خبرنگار تا حساس ترین بخش های نهاد ریاست جمهوری نفوذ کرده بودند، دیده می شود. توضیح دهید کدام مدیر در نهاد ریاست جمهوری در نفوذ دادن این افراد نقش بسزایی داشته است؟ جیسون رضائیان با مکاتبات چه فردی در تهیه محتوای جاسوسی خود از موانع مهم امنیتی عبور می کرده است؟ چه کسی از احضار و رسیدگی به پرونده این مدیر نهاد (ا – س) که از اقوام نزدیک یک مقام عالی در نهاد ریاست جمهوری است، جلوگیری می کند و او را که رئیس یک مرکز نهاد است، خط قرمز خود خوانده است تا نهادهای امنیتی و قضایی به آن نزدیک نشوند؟ البته ان شاء الله در آینده و از تریبون مجلس در این باره بیشتر سخن خواهم گفت." حمید رسایی اما تا این لحظه از انتشار جزئیات بیشتر در این باره خودداری کرده است.
کد خبر: ۷۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳

تعطیلات طولانی تابستان بی‌تردید تغییراتی در برنامه روزمره کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند و بهتر است تا والدین بتدریج محیط منزل را برای شرایط جدید آماده کنند
کد خبر: ۷۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۴

برخی صهیونیستها گفته اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته ای، 25 سال از دغدغه ایران آسوده شده ایم اما ما به آنها می گوییم شما 25 سال آینده را، اصولاً نخواهید دید
کد خبر: ۷۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com سايت انتخاب خبر در گزارشي نوشت: دروغگويي به عنوان يك نابهنجاري اجتماعي هرچند كه از سوي دين، گناه بزرگ دانسته شده است و دروغگويان به عنوان دشمنان خدا شناخته شده اند، با اين همه، دروغگويي به عنوان رفتار اجتماعي، بخشي از رفتارهاي روزمره و زندگي اجتماعي ما را تشكيل مي دهد. شگفت آن كه همه ما مي دانيم دروغ مي گوييم، همه مي دانيم، مردم دروغ مي گويند، همه مي دانند، ما دروغ مي گوييم و بالاخره همه مي دانند همه دروغ مي گويند! مي گويند كه كورش كبير هزاران سال پيش از خداوند خواست كه ايران زمين را از دو مصيبت بزرگ ايمن بدارد؛ يكي خشكسالي بود و ديگري دروغ. اما دروغ، بيماري فرهنگي و اجتماعي امروز ایرانیان، در کشور رو به افزایش است. سایت انتخاب خبر در بخش نهم مجموعه گزارش هایی تحت عنوان «سونامی آسیب های اجتماعی، سال 95 دامن کشور را خواهد گرفت»، در گفتگو با غلامعباس توسلی، جامعه شناس به موضوع «دروغگویی ایرانیان» به عنوان یک آسيب اجتماعی و اخلاقي در کشور که متأسفانه دامنه آن امروز در حد گسترده در خانواده ها و حوزه های مختلف اجتماعی رواج یافته است، پرداخته است. دروغگویی اکنون در بین ایرانیان رایج استغلامعباس توسلی در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر با بیان این که دروغگویی یک آسیب اجتماعی است که از طریق فرد و اجتماع، گسترش پیدا می کند، افزود: شایعه در جامعه ایران نیز نوع دیگری از دروغگویی است که می تواند به سرعت در کل جامعه منتشر شود. وی تأکید کرد: این مسئله یک ضعف برای جوامع از جمله جامعه ایران است. دروغگویی و شایعه پردازی، ضعف افرادی را نشان می دهد که با هدف پوشاندن معایب خود، از طریق بزرگ کردن، کوچک کردن و یا عوض کردن موضوعی، گفته های نادرست را به دیگران القاء می کنند. غلامعباس توسلیاین جامعه شناس با اشاره به این که دروغگویی اکنون ناشایست ترین اخلاقیاتی است که متأسفانه در بین ایرانیان رایج است، اظهار داشت: مردم نباید به شایعات و دروغ پردازی ها توجه کنند و صرفاً باید با کسب اعتماد و اطمینان، درپی راستگویی در جامعه باشند و از افرادی حرف شنوی داشته باشند که راستگویی و امانت داری جزو اخلاق ذاتی آنها است. وی تصریح کرد: تعداد دروغگویان در جامعه افزایش یافته است؛ البته باید توجه کرد که این آسیب اجتماعی در کل جهان وجود دارد، اما بر اساس شواهد موجود در جامعه، این آسیب اخلاقی و اجتماعی در ایران رو به افزایش است، و حتی امروزه در کشور، همچنین شعار، تهمت و افترا، شایعه پراکنی و غیبت افزایش یافته است که همگی زیر مجموعه دروغ در جامعه هستند. علت‌های رواج دروغگویی در ایرانتوسلی در تشریح علت‌های رواج دروغگویی در ایران گفت: افزایش میزان دروغگویی در جامعه، ناشی از سقوط اخلاقیات است و در ایران، این یک مسئله تاریخی است و حتی به وضوح با نگاهی به تاریخ کشور قابل درک است، و مسائلی که پیش از این در مقاطع تاریخی تحت عنوان قحطی و خشکسالی از آن یاد می شد، با دروغگویی و سقوط اخلاقیات فردی و اجتماعی مرتبط بوده است. این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: کشور ایران همچنین از لحاظ جغرافیایی در منطقه ای قرار دارد که محل عبور و گذر آسیا به اروپا است و همواره مورد تهاجم کشورهای مختلف مانند مغول ها، افغان ها و سایر اقوام و بیگانگان قرار داشته است و در هر کدام از دوره های تاریخی، فرهنگ و اخلاقیات فردی به نسل های بعدی منتقل می شده است، اما شکل آن به مرور تغییر یافته است. وی با بیان این که حتی در ایران وقتی کسی حرفی را به زبان می آورد و برای ادعای او، شاهدی را درخواست می کنند، می گوید این حرف را شنیده است و همین، یک دروغ بزرگی را در جامعه به وجود می آورد، خاطرنشان کرد: مردم در ایران همچنین بسیار خوش باور هستند، حتی دروغ ها در جامعه را به سرعت باور می کنند، به طوریکه دروغ گویی در حضور دیگران نیز اینگونه به راحتی رایج می شود. این جامعه شناس تصریح کرد: پدیده دروغگویی یک نارسایی اجتماعی است، بطوریکه حتی به صورت تاریخی تا به امروز عناوین دروغ از قبیل «دروغ فتنه انگیر» یا «دروغ مصلحت آمیز» در جامعه ایرانی مطرح می شده است و حتی افرادی نیز مانند سعدی و فردوسی در حکایات و اشعار خود، دروغ های مصلحت آمیز را تجویز کرده اند، در صورتیکه این قبیل مسائل، داستان ها و اسطوره هایی است که در زمان خود مطرح می شده است. توسلی، شیوه عملکرد حکومت ها در ایران را نیز یکی دیگر از علل رواج دروغگویی در جامعه دانست و گفت: عملکرد حکومت ها نیز در گسترش پدیده دروغگویی در جامعه، تأثیرگذار است. به طور طبیعی امروز در جامعه، سخن هایی به زبان می آید که هیچگونه ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد. این متخصص علوم رفتاری با تأکید بر این که اکنون مشکلات مردم در جامعه افزایش پیدا کرده است و مردم وقتی مشاهده می کنند که از طریق راستگویی نمی توانند در جهت رفع مشکلات خود موفق باشند، اقدام به دروغگویی می کنند، تصریح کرد: امروز به وضوح، این مسئله در مراجعه ارباب رجوع به ادارات و سازمان ها و حتی در سر کلاس های درس مدارس و مراکز آموزش عالی در نوع رفتار دانش آموزان و دانشجویان با معلمان و استادان دانشگاهی قابل تشخیص است. وی، یکی دیگر از علل رواج دروغگویی در جوامعی که دروغ در آن ها گسترش یافته است را حکومت ها و حاکمان جامعه دانست و گفت: دولت ها و علمای یک جامعه نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در این زمینه خواهند داشت و می توانند بسیاری امور را به بیراهه و یا انحراف سوق داده، و مردم نیز چنانچه پی به دروغگویی و انحراف حاکمان خود ببرند، این رفتار را نیز می توانند مانند حاکمان جامعه در رفتار خود نهادینه کنند و دروغ به اینگونه رایج و توسعه می یابد و این رفتار فرمانروایان جامعه است که می تواند به سطح افراد آن جامعه نیز تعمیم پیدا کند. شیوه های مقابله با کاهش آسیب اجتماعی اخلاقی دروغ در جامعهاین جامعه شناس در ادامه به شیوه های مقابله با کاهش آسیب اجتماعی اخلاقی دروغ در کشور اشاره کرد و گفت: در این زمینه نباید ناامید شد، چون که با انجام کار فرهنگی در جامعه می توان میزان دروغگویی را در کشور کاهش داد. توسلی تأکید کرد: باور و اعتقاد به عقاید مذهبی و اخلاقیات دینی نیز که در آن ها دروغگویی مذمت شده است، تا حدود زیادی در کاهش میزان دروغگویی می تواند مؤثر باشد که متأسفانه با توجه به عدم توجه به دستورات دینی، مردم کشور را باید در جهت تمکین به دستورات دینی و قرآنی، تشویق به راستگویی کرد. غلامعباس توسلی با بیان این که مفاهیمی که در چند سال اخیر تحت عنوان توسعه جوامع اروپایی و غربی مطرح گردیده است، به دلیل اعتمادی بوده است که مردم به یکدیگر داشته اند، تصریح کرد: جامعه ایرانی نیاز است در آن فرهنگی پدیدار شود که با فسادهای مختلف از جمله دروغ، تهمت، افترا و غیبت مبارزه کند، چون این آسیب های اجتماعی موجب اخلال در روابط فردی و روابط درون اجتماع شده و این موضوع، انحطاط اخلاقیات جامعه را باعث می شود، به طوری که مردم دیگر نمی توانند به یکدیگر اعتماد کنند و مشکلات بعدی به وجود می آید.
کد خبر: ۷۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

رئیس جمهور با بیان اینکه امروز نیاز به وحدت و اتحاد داریم و هیچ‌کس از این کلام که همه باید به قانون عمل کنند نباید دلخور شود، گفت: هیچ نهادی در ایران بالاتر از قانون وجود ندارد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، حجت‌الاسلام حسن روحانی صبح امروز در جمع مردم همدان با بیان اینکه همدان شهر شور، نشاط و دلاوری است، اظهار کرد: این شهر از خیابان‎ها و کوچه‌های این شهر، مهر، محبت، صفا و برادری استشمام می‌شود. وی گفت: استقبال پرشور مردم شریف استان همدان در خیابان‌های این شهر به معنای قدردانی مردم از نظام اسلامی بود. رئیس جمهور با بیان اینکه همدان مرکز افتخارآفرینی برای ملت ایران است، افزود: همدان شهر برادری و اتحاد در میان همه اقوام رنگارنگ در سرزمین ایران است. وی خاطرنشان کرد: همدان شهر عرفان، فلسفه، مرکز طب و پزشکی، سیاست و شهر دلاوری و ایثار پایگاه هوایی قهرمان است. روحانی همدان را شهر تیپ زرهی دفاع مقدس، دلاوری‌های سپاه انصارالحسین و بسیج دانست و با بیان اینکه همدان سرزمین عارف بزرگ آیت‌الله مدنی است، بیان کرد: همدان شهر شهید مفتح و شهید قدوسی و شهر علم، عرفان، دانش و ایثار است. وی با بیان اینکه افتخار می‌کنم که در هفته همدان به این شهر آمده‌ام، افزود: این روزها روز همدان، روز بوعلی سینا و روز پزشک است. رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه آشنایی من با همدان از دیرباز است، افزود: نخستین سخنرانی بنده 50 سال پیش در شهر تویسرکان بود و یکی از سخنرانی‌های معروف من در سال 56 در شهر نهاوند این استان ایراد شد. وی در ادامه با اشاره به هفته دولت خاطرنشان کرد: امروز به حول و قوه الهی پس از دو سال از شروع به کار افتخارآمیز دولت تدبیر و امید که با رأی ارزشمند مردم در سال 92 آغاز شد، گام‌های مهمی برای دستیابی برای اهداف این دولت برداشته شده است. روحانی با بیان اینکه امروز چهره ایران در دنیا، منطقه، غرب و شرق جهان بیش از گذشته به چهره مردم فرهنگ‌دوست، صلح‌دوست، مقاوم معرفی شده است، افزود: امروز جهانیان می‌دانند ملت بزرگ،  فرهنگ‌دوست و مقاومی در این سرزمین به نام ایرانیان دلاور زندگی می‌کنند. وی اضافه کرد: امروز بعد از تلاش 23 ماه مذاکره پیگیر توسط فرزندان انقلابی این مرز و بوم به نقطه‌ای رسیدیم که توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم. رئیس جمهور با بیان اینکه امروز شاهد بازگشت امنیت واقعی به این کشور هستیم، اضافه کرد: امروز دیگر قطعنامه‌های غلط، ظالمانه و ضد حقوق بشری که از شورای امنیت صادر شده بود لغو شده است. وی یادآور شد: این افتخار بزرگ از ایستادگی ملت ایران در طول 12 سال، هدایت‌های مقام معظم رهبری و همچنین ایثار و فداکاری دست‌اندرکاران و مذاکره‌کنندگان بوده است. روحانی با اشاره به اینکه امروز از حق غنی‌سازی برخوردار شده‌ایم، افزود: غرب متعهد شده ایران را در دستیابی به فناوری‌های بالاتر در زمینه هسته‌ای کمک کند. وی با بیان اینکه کمتر دولتی در دنیا موفق به لغو قطعنامه‌های ظالمانه بدون اینکه لحظه‌ای اجرا شده باشد، شده است، افزود: حق غنی‌سازی به ایران داده شده و این حق مسلم مردم در تاریخ ثبت شده است. روحانی گفت: زنجیره‌های تحریم یکی پس از دیگری گسسته شده است و در ماه‌های آینده ملت ما شاهد توسعه، حرکت شتابان و پیشرفت واقعی خواهند بود. وی با بیان اینکه این دولت در زمینه اقتصادی و پایان دادن به رکود و در بهبود شرایط کسب و کار به اهداف خود رسیده است، افزود: ما به مردم قول دادیم که تورم را قدم به قدم کاهش دهیم و آمار نشان می‌دهد که تورم از بالای 40 درصد به 13.8 رسیده است. رئیس جمهور با بیان اینکه ما به مردم وعده دادیم که بیمه شوند، اظهار کرد: در یک سال گذشته همه آنهایی که بیمه نبودند و دفترچه نداشتند؛ بیمه شدند به طوری که 10 میلیون بیمه جدید صادر شد. وی با اشاره به اجرای طرح تحول نظام سلامت و تداوم آن گفت: این مهم در ارتقای ضریب سلامت جامعه اثرگذار بوده است. روحانی با بیان اینکه به کشاورزان خود افتخار می‌کنیم، افزود: امسال محصول خریداری شده کشور به مرز 8 میلیون تن رسیده است. وی ادامه داد: در زمینه انرژی، صنعت و همه بخش‌های اقتصادی و اجتماعی رشد قابل ملاحظه‌ای داشتیم. رئیس جمهور با بیان اینکه قیمت نفتی که در سال‎‌های گذشته 140 دلار، هر بشکه بود متاسفانه به 40 دلار رسیده است، افزود: با این وجود کشور مدیریت شده است. وی با اشاره به استقبال هیئت‌های مختلف اقتصادی و سیاسی برای حضور در ایران گفت: در ماه‌های آینده بعد از تحریم شاهد حرکت جدیدی در سراسر کشور خواهیم بود. روحانی با بیان اینکه دولت مانند دو سال گذشته به عهد خود وفادار بوده و در سال‌های بعد نیز وفادار خواهد بود، گفت: امروز نیاز به وحدت و اتحاد داریم و هیچ‌کس از عمل به قانون نباید دلخور شود. رئیس جمهور در ادامه افزود: هیچ نهادی در ایران بالاتر از قانون وجود ندارد، افتخار همه ما این است که به قانون متعهد باشیم و طبق آن خود را برای انتخابات پایان سال آماده کنیم. روحانی گفت: همه نهادهای کشور از دولت گرفته تا شورای نگهبان، مجلس و قوه قضاییه و نیروهای مسلح همه باهم شاهد انتخابات شکوهمند در ایران خواهیم بود. وی با بیان اینکه تمام پروژه‌های سال 94 باید در سال‌های 95 و تا ابتدای 96 اجرایی شود، اظهار کرد: راه آهن ـ همدان تهران که قطعا می‌تواند زیرساختی برای اقتصاد و هم رفاه مردم همدان باشد با 271 میلیارد تومان در سال آینده به اتمام خواهد رسید. رئیس جمهور گفت: با تأمین ریل به صورت همزمان خط راه‌آهن همدان ـ تهران به بهره‌برداری می‌رسد و  تکمیل و بهره‌برداری از کنارگذرهای همدان ـ رزن و همدان ـ اسدآباد با اعتبار 122 میلیارد تومان در سال آینده به اتمام خواهد رسید. وی گفت: اتمام بیمارستان جایگزین اکباتان، نهاوند، رزن، بهار و تویسرکان و تخصص سوختگی بعثت با 121 میلیارد تومان در سال آینده به بهره‌برداری می‎رسد همچنین بهره‌برداری از سدهای کلان، سرابی و شنجور و شبکه‌های آبیاری با 45 میلیارد تومان امسال یا سال آینده افتتاح می‎شود. رئیس جمهور با بیان اینکه آبرسانی به روستاهای اولویت‌دار استان همدان که 25 درصد جمیعت استان همدان را شامل می‎شود با 40 میلیارد تومان به اتمام می‌‎رسد، گفت: توسعه آبیاری تحت فشار برای 5 هزار و 827 هکتار اراضی کشاورزی استان با 41 میلیارد تومان ظرف امسال و اوایل سال آینده افتتاح خواهد شد. وی ادامه داد: آبرسانی به شهرهای ملایر، تویسرکان، نهاوند، اسدآباد، فامنین و بخشی از همدان با مبلغ 38 میلیارد تومان تا دهه فجر سال 95 به بهره‌برداری می‌رسد تا بحران آب در استان رفع شود. روحانی گفت: برای اتمام آزادراه ساوه ـ همدان که نیاز به 30 میلیارد تومان داشت تأمین اعتبار صورت گرفته و سال آینده به بهره‌برداری می‌رسد.  وی از اتمام خط انتقال فاضلاب رزن، نهاوند، اسدآباد و تویسرکان با 28 میلیارد تومان خبر داد و افزود: 9 دانشکده در سطح استان با 35 میلیارد تومان تا سال تحصیلی 95 به بهره‌برداری می‌رسد. رئیس جمهور با بیان اینکه عملیات اجرایی شهر جدید حورا با وسعت 1200 هکتار برای اسکان 120 هزار نفر در این سفر آغاز خواهد شد، از توسعه فعالیت فرهنگی بنیاد ابن سینا و تأمین اعتبار هزینه‌های آن خبر داد. وی گفت: برای طرح‌های صنعتی، معدنی و کشاورزی 1200 میلیارد تومان تسهیلات در نظر گرفته شده که بانک‌ها در اختیار قرار می‌دهند. روحانی با بیان اینکه 11 پروژه گردشگری این استان با تأمین 50 میلیارد تومان تسهیلات تا پایان سال 95 افتتاح می‌شود، اظهار کرد: 42 طرح و پروژه عمرانی با اعتبار 847 میلیارد تومان برای استان در نظر گرفته شده است که در سال 94 و 95 افتتاح می‎شود.   منبع/فارس
کد خبر: ۷۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۳