۵۰ میلیارد پول «نفت» به استان دادند اما ۳۷ مییلیارد به گچساران و باشت رسید و ۱۳ میلیارد به بقیه استان این ظلم است این بیداد گری است این تبعیض است مردم باید ما را درک کنند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد شاید بیشتر از همه، نماینده چهار شهرستان کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی مورد انتقاد قرار بگیرد. علیمحمد بزرگواری هشت سال نماینده مردم این شهرستانها، که شاید به جرات بتوان گفت دو سال اخیر برزخیترین روزهای نماینده حوزه کهگیلویه است.
آنچه که در ذیل میخوانید مشروح گفتههای نماینده حوزه کهگیلویه است.
تحریم مانع پیشرفت پتروشیمی دهدشت شد
بیشترین امیدواری برای ایجاد اشتغال در حوزه انتخابیه من پتروشیمی دهدشت بود، این پتروشیمی یک خط به نام «خط غرب» بود که پیگیری کردم و خط را خط «دنا» نامگذاری کردیم، این خط به همراه خطوط کازرون، ممسنی، گچساران و لردگان به هم وابسته بودند پتروشیمی گچساران پتروشیمی مادر شد و پتروشیمی لردگان را از این خطوط جدا کردند.
همه این خطوط باید از پتروشیمی گچساران تغذیه میشدند و خط گچساران نیز از خط «بید بلند» میبایست تغذیه میشد «بید بلند» ۲۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشت که مسائل تحریم پیش آمد و تعطیل شد و به همین دلیل دست ما را بستند.
خیلی پیگیر پتروشیمی دهدشت بودم الان هم هستم من مشکل آب، برق، گاز، سند و محیط زیستی این پتروشیمی را با دوندگی فراوان حل کردم سرمایهگذار پیدا شده اما میگوید مواد اولیه باید باشد تا من با اطمینان خاطر سرمایهگذاری کنم با نمایندگان کازرون، گچساران، ممسنی با وزیر نفت نشست داشتیم در حال حاضر کار «بید بلند» مجددا شروع شده «بید بلند» که شروع شود گچساران هم امیدوار میشود، بعد از آن دهدشت هم شروع میشود، گچساران ساختمانسازی را شروع کرده است.
این ها به هم متصل هستند ما برای تغذیه به گچساران چشم بستیم و پتروشیمی گچساران به «بید بلند» و در حال حاضر در حال پیگیری هستیم و به نتایجی نیز دست یافتهایم..
نماینده سابق حوزه کهگیلویه نمی دانست که برداشت آب از پشت سد ممکن نیست/سد به نام کهگیلویه بود و به کام خوزستان
کشاورزی دهدشت از نبود آب رنج میبرد قرار بود برای کهگیلویه سدسازی کنند اما بدون هیچ مطالعهای بجای «سد کلات»، «سد مارون» را احداث کردند.
قرار بود سد کلات را با ۳۷۰ میلیون متر مکعب آب احداث کنند اما نماینده قبلی مخالفت کرد و اینگونه شد که «سد مارون» را احداث کردند. سدی که به نام «کهگیلویه» و به کام «خوزستان» است. نماینده قبلی چرا به این مهم فکر نکرد که از پشت سد نمیتوان آب برداشت کرد، الان بهبهان و بخش اعظمی از استان خوزستان از سدی که به نام کهگیلویه بود نهایت استفاده را در بخش آب شرب و کشاورزی می برد هر چند که پیگیر هستم از این سد برای بهمئی مجوز بگیرم.
سد کوثر را هم گچساران و عسلویه و بوشهر استفاده میکنند و بعد از سه سال توانستم فقط برای آب شرب شهرستان های حوزه انتخابیه ام با تلاش فراوان مجوز بگیرم. دنبال این هستیم که پایین تر از لوداب یک سد ۱۰۰ میلیون متر مکعبی بزنیم مطالعات انجام شده و من هم به شدت پیگیر هستم. اگر شما پیمانکار سیمان دهدشت را دیدید من هم دیدم.
سیمان دهدشت هم از مصیبتهای من در دوران نمایندگی بود دولت تمایلی به ایجاد کارخانه سیمان ندارد چون کارخانجات سیمان اشباع شده اند و ما بعد از پی گیری های فراوان توانستیم در بخش خصوصی برای آقای س-ض ۱۵ میلیارد تومان وام بگیریم.
متاسفانه این آقا پول را گرفت و غیبش زد بعدا با آقای خادمی استاندار توانستیم پیدایش کنیم قول مساعد داد که کار خود را شروع کند بعد از آن اگر شما آن آقا را دیدید من هم دیدم.
کارخانه آجر دهدشت اشتغال زایی مناسبی ایجاد می کند
برای راه اندازی کارخانه اجر دهدشت که بهترین کارخانه ایران نیز هست و سرمایه گذار از اصفهان آوردیم. بخش اعظمی از جوانان حوزه انخابیه ام مشغول بکار خواهند شد و این کارخانه بزودی به مرحله بهره برداری خواهد رسید.
پیمانکار قبلی جاده پاتاوه دهدشت کار را نیمه کاره رها کرد/چهارمحال بختیاری نیرو در مرکز داشت پیشرفت کرد
محرومیت کهگیلویه مهمترین عامل مهاجرت دهدشت به سمت یاسوج است ،خوب ما امیدوار بودیم با احداث جاده باغچه جلیل و پاتاوه دهدشت سایه محرومیت تا حدود زیادی از سر مردم کهگیلویه و دیگر شهرستان ها برداشته شود جاده باغچه جلیل بزودی به مرحله بهره برداری می رسد و در ارتباط با جاده پاتاوه دهدشت پیمانکار قبلی که اتفاقا قصد کاندیداتوری برای مجلس دارد کار را به بهانه طلب ۴۸ میلیاردی نیمه کاره رها کرد البته خوب کارفرمای اصلی قرارگاه خاتم النبا بود و در حاضر با تلاش فراوان توانستم ۳۲ درصد از این پول را برای ادامه کار بگیریم تا از بن بست خارج شود.
خوب یاسوج مرکز استان است و فضا و طبیعت و اب و هوای مناسبی دارد مردم دهدشت مثل مردم گچساران پولدار نیستند گچسارانی ها به اصفهان و شیراز مهاجرت می کنند و دهدشتی ها به یاسوج .
یک سوم جمعیت یاسوج ،دهدشتی هستند که هجوم اوردند به سمت یاسوج عده ای هم می آیند اما نمی توانند بمانند دوباره به سوی دهدشت کوچ می کنند.
بارها در مرکز گفتم تا دولت نگاه ویژه به مناطق محروم نداشته باشد وضعیت به همین شکل است و ما جهشی نخواهیم داشت،چهارمحال چرا پیشرفت کرد و خودش را از استان های محروم جدا کرد چون نیرو در مرکز داشتند .
به نماینده بویراحمد و دنا تشر زدم/تاجگردون با لابی گری لاریجانی شد رئیس کمیسیون بودجه/سفر مستقیم وزرا به گچساران برای تبلیغ است/این گونه سفرها هیچ سودی برای مردم ندارد
در دولت احمدی نژاد نیکزاد وزیر مسکن را به دهدشت آوردم و بعد از دهدشت به گچساران هم بردمش نامجو را به بهمئی بردم و یک سر هم به گچساران رفتیم دولت کنونی با تشکیلات اقای تاجگردون هم سواست اقای تاجگردون با لابی گری آقای لاریجانی رئیس کمیسون بودجه شد و حالا و وزیران هم به پیشنهاد ایشان قبل از سفر به مرکز استان راهی گچساران می شوند.
این سفر وزرا هیچ سودی ندارد فقط تبلیغات دارد هفت ماه پیش وزیر ارتباطات آمد. گچساران مصوبه داشتند و قولهایی هم داده شد اما کدام مصوبات کدام قول. از وعده ۶ ماه پیش حتی یک ریال محقق نشده است همه این ها برای تبلیغات است چرا یک سال پیش یا دوسال پیش سفر وزرا به صورت مستقیم به گچساران به این گستردگی نبود، میآیند، قول میدهند و برای ما دردسر درست میکنند.
زمانی آقای «هدایتخواه» رییس مجمع نمایندگان استان بود و نماینده مرکز استان هم بود ما با هم هماهنگ بودیم هر وزیری می آمد اول می بایست به مرکز استان می آمد و اینگونه شان استان بیشتر حفظ میشد. اما وزیر کارکه رفت گچساران به آقای «زارعی» زنگ زدم و تشر زدم که دلت خوش است که رییس مجمع نمایندگان استانی اما باید خودت بروی گچساران دست وزیر ارتباطات را ببوسی که یک سفری هم به یاسوج بیاید.
از ۵۰ میلیارد پول نفت ۳۷د میلیارد به گچساران و باشت دادند و ۱۳ میلیارد به بقیه استان/این ظلم است این بیداد است
۵۰ میلیارد پول «نفت» به استان دادند اما ۳۷ مییلیارد به گچساران و باشت رسید و ۱۳ میلیارد به بقیه استان این ظلم است این بیداد گری است این تبعیض است مردم باید ما را درک کنند.
از رسانه ها هم گله دارم/عملکرد من و آقای زارعی کمرنگ نمایش داده می شود
البته تبلیغات خیلی موثر هست من و اقای زارعی هم مثل اقای تاجگردون برا ی اماکن ورزشی اعتبار گرفتیم و حتی بیشتر اما همه این ها به اندازه یک سوم اعتبارات گچساران و باشت انعکاس داده نشد.
من از شما رسانه ها هم گله دارم چرا بازتاب عملکرد من و آقای زارعی دیده نمیشود آنها برای خودشان سایت و نشریه دارند ،هزینه می کنند، اما من پولی برای تبلیغات ندارم خودم هستم و خدای خودم، کلاهی از نمد ندوختهام زن و بچهام که از یاسوج بخواهند بروند دهدشت به مدیری یا شخصی زنگ نمی زنم می گویم با تاکسی عمومی بروید شما هم مثل بقیه مردم بروید، میروند و زنگ می زنند که راننده و مسافران ما را نمی شناختند هر چه فحش بود نثارت کردند این هم از شانس ما است جاده ای که با پیگیری من درست شد و آسفالت شد روی آسفالتی که من برایش زحمت کشیدم رانندگی می کنند و فحش به خودم هم می دهند.
کدام پول از ماده ۱۸۰ چقدر پول گرفتیم؟
مدیران استانی فقط قول میدهند چرا یکی نیست از آنان بپرسد الان که پاییز هم دارد، تمام میشود از ماده ۱۸۰ که این همه مانور دادید چه خبر چند ریال تخصیص داده شد من میدانم دولت بودجه اضافه ندارد گذاشتند همراه با سفر هیات دولت به استان یه ۵۰ یا ۶۰ یا هر درصدی را بدهند که لااقل دست خالی نیامده باشند.
منبع:کبناخبر
کد خبر: ۷۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳
رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
همزمان با پخش سریال معمای شاه که مقطعی 10 ساله از دوران پهلوی را روایت می کند، حملات رسانه ای به خسرو معتضد مجددا اوج گرفته است. این مورخ برجسته اگرچه طی چند سال اخیر به دلیل همراهی با رئیس جمهور سابق حملات زیادی را متحمل شد اما ترجیح داد از کنار ادعاهای غیر علمی و کینه جویانه با سکوت عبور کند. استاد معتضد می گوید تا آنجایی که خودش هدف حملات بوده، نیازی به دفاع و پاسخگویی ندیده است اما حالا که به بهانه همکاری او با سریال معمای شاه، این مجموعه مورد هجوم قرار گرفته لازم است نکاتی را مطرح کند.
خسرو معتضد در گفت و گو با خبرنگار دولت بهار با بیان اینکه سریال معمای شاه حاصل تلاش 4 ساله 150 نفر از عوامل فنی و 1900 بازیگر و هنرور است، گفت: سریال معمای شاه واکنشی به هیچ یک از سریال ها و مستندهای پخش شده توسط شبکه های ماهواره ای نیست، بلکه این سریال مطابق برنامه ریزی صدا و سیما برای روایت تاریخ معاصر کشورمان ساخته شده است. تا امروز سریال های تاریخی زیادی ساخته شده و به حوادث دوره قاجار از جمله جنگ های ایران و روس در قرن 19 میلادی، وقایع دوران ناصرالدین شاه، دوره امیر کبیر، وقایع بعد از مشروطه، اواخر قاجاریه و احمد شاه و دوره پهلوی پرداخته شده است و سریال معمای شاه نیز در همین سیر قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه از سیاه ترین ادوار ترکیه، دوره حکمرانی عثمانی هاست، اظهارکرد: دولت عثمانی یک دولت ستمگر و زورگو بود و امثال سلطان سلیم، سلطان سلیمان، سلطان مراد، سلطان احمد و سلطان محمد بارها به کشور ما تجاوز کردند و هر بار ایرانی ها در نبردهایی جانانه از پس آن ها بر آمدند. به خصوص سلطان سلیم و سلطان سلیمان با خفت از ایران رانده شدند. در دوران ضعف صفویه بعد از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها توانستند برای مدت 18 سال آذربایجان را از ایران جدا کنند تا اینکه در زمان شاه عباس صفوی دولت ایران دوباره قدرتمند شد. شاه عباس ابتدا ازبک ها را که خراسان را اشغال کرده بودند از خاک ایران بیرون کرد و سپس عثمانی ها را از تبریز و پرتغالی ها واسپانیایی ها را از جنوب ایران راند. با توجه به تحریف تاریخ توسط سریال های ترکیه ای، این ها از جمله مقاطع تاریخی است که می تواند دستمایه ساخت سریال و مجموعه های تلویزیونی باشد.
ماجرای همکاری با معمای شاهمورخ برجسته کشورمان درباره همکاری اش با سریال معمای شاه، خاطرنشان کرد: نویسنده و کارگردان این سریال آقای محمد رضا ورزی است که مطالعات تاریخی زیادی دارد. سریال معمای شاه زیر نظر آقای دکتر موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر انجام شده و ایشان یکی از محققین برجسته در این حوزه است. آقای محمد رضا ورزی از آنجایی که وسواس زیادی برای روایت درست تاریخ با همه جزئیات دارد، به توصیه آقای حقانی به سراغ من آمد تا درباره جزئیات حوادث تاریخی به این سریال کمک کنم.
وی افزود: مسائل فرعی روایت شده در این سریال مانند حادثه 30 تیر، 28 مرداد و سوم شهریور و نیز مسائل جزئی تری مانند لباس پاسبان ها، اسلحه سربازان و ... بر عهده من بوده و کارشناسی فنی این امور را انجام داده ام و مسئولیت پاسخگویی در قبال این موارد بر عهده اینجانب است.
علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم استاد معتضد با بیان اینکه هیچگاه در قبال اتهام زنی های که شخص خودم را هدف گرفته بود، از خودم دفاع نکردم اما امروز می بینم که به بهانه دشمنی با من به سریال معمای شاه حمله می شود، گفت: علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم البته اهمیتی هم برای او قائل نیستم. آقای رسول جعفریان همواره پست های حکومتی زیادی در اختیار داشته و زندگی مرفهی دارد اما با این وجود به نظر می رسد اوقات بیکاری زیادی دارد که صرف اتهام زنی های بی مورد به افراد کند. وی سه سال قبل یک به اصطلاح افشاگری انجام داد و گفت خسرو معتضد زمانی که کارمند وزارات اطلاعات و جهانگیری بوده در سال 50 مقاله ای در مدح شاه نوشته است.
روزنامه نگار قدیمی کشورمان در باره ماجرای این مقاله گفت: من در سال 1338 روزنامه نگاری را آغاز کردم و یک سال پیش از آن در حالی که دانش آموز دبیرستانی بودم در رادیو مشغول به کار شدم. همکاری ام با رادیو تلویزیون همواره به صورت قراردادی بود و مدت کوتاهی در سال 43 کارمند پیمانی شدم اما رها کردم و به وزارت بهداری رفتم و در بخش تبلیغات بهداشت مشغول به کار شد و تا سطح رئیس اداره پیش رفتم.
خسرو معتضد افزود: در آن زمان به مناسبت جشن های کذایی شاهنشاهی تمام دستگاه ها از جمله ارتش، وزارت اطلاعات و جهانگردی و دانشگاه ها مجبور به همکاری در این زمینه بودند. من در روزنامه ای که به صورت ضمیمه روزنامه های کیهان و اطلاعات منتشر می شد و سردبیر آن ایرج نقوی بود، سلسله مقالاتی درباره تاریخ سامانیان، سلوکیان و تاریخ 500 مورخی که به ایران پرداخته بودند، نوشتم. علاوه بر این مقاله ای هم درباره کوروش نوشتم که سردبیر روزنامه بنا به دلایلی چند سطری به آن اضافه کرد و این همان مقاله مورد اشاره آقای جعفریان است.
پیشگویی شوم، راز 71 سالهمورخ برجسته تاریخ معاصر با بیان اینکه در آن زمان جوانی 29 ساله بودم، خاطرنشان کرد: من در سال 44 کتابی نوشتم به نام "پیشگویی شوم، راز 71 ساله" درباره قتل ناصرالدین شاه. محمد علی میرزا درباره ناصر الدین شاه پیش بینی کرده بود که ممکن است در 50 سالگی سلطنتش کشته شود. در این کتاب جریانات مربوط به ناصرالدین شاه را نوشتم و کتابی معمولی بود. انتشار این کتاب مواجه شد با روز 22 فروردین یعنی یک روز پس از تیراندازی به شاه. در نتیجه ساواک به تصور اینکه من در جریان تیراندازی به شاه قرار داشتم، مورد بازجویی ام قرار داد و با حمله به انتشارات همه کتاب های چاپ شده را سوزاند. من به ساواک گفتم که فقط یک مورخ هستم و اطلاعی از تیراندازی به شاه ندارم و این همزمانی کاملا اتفاقی است. ساواک بالاخره نتوانست ارتباط بین این کتاب و تیراندازی به شاه را ثابت کند اما از آنجا روی من بسیار حساس شدند. در آن مقطع کتاب هایی چون بردار کردن شیخ فضل الله و کمیته مجازات را هم نوشتم.
وی افزود: سردبیر آن نشریه دولتی برای اینکه کمکی به من کرده باشد و بگوید کتاب معتضد درباره ناصرالدین شاه صرفا تاریخی بوده و حساسیت ساواک را نسبت به من کاهش دهد، چند سطر به مقاله من درباره کوروش اضافه کرد. در آن دوره همه اساتید تاریخ دانشگاه تهران مشغول استخراج تاریخ شاهنشاهی بودند چون تاریخ ایران بود و ربطی به پهلوی نداشت. همه می دانند که من قبل از انقلاب در رادیو و تلویزیون کار می کردم و از سال 39 روزنامه نگار بودم. روزنامه نگار بودن هم در دوران قبل از انقلاب یعنی یعنی پذیرش سانسور. من سردبیر مجله ترقی بودم و همه شماره های آن قبل از انتشار سانسور می شد با این وجود سه بار توقیف شد. در سال ترور منصور اولین کسی بودم که خبر ترور او را دادم چون وظیفه ام اگاه سازی مردم بود. حالا آقای جعفریان می گوید من مداح شاه بوده ام. من از آقای جعفریان می پرسم شما آن موقع کجا بودید؟ احتمالا یا به دنیا نیامده بودید یا آنقدر بچه بودید که خبری از وضعیت سانسور آن موقع نداشته باشید.
معتضد با بیان اینکه هر روز ساعت 13 از رادیو جوان درباره هخامنشیان صحبت می کنم، اظهارکرد: همیشه درباره تاریخ کهن ایران صحبت کرده و خواهم کرد زیرا اگر من به کوروش و تاریخ هخامنشیان نپردازم آدم های بی سواد و نادان در شبکه های ماهواره ای دروغ تحویل مردم می دهند. مردم باید دلایل قدرت و فراز و فرود و در نهایت اضمحلال هخامنشیان را بدانند. علت اینکه اسکندر 23 ساله همه ایران گرفت چیزی به جز فاسد شدن حکومت در اواخر دوره هخامنشیان نبود.
7 ردیف بالاتر از هاشمی رفسنجانیمورخ برجسته کشورمان به اشاره به ممنوع القلم شدنش پیش از انقلاب، خاطرنشان کرد: سند ساواک که خسرو معتضد را ممنوع القلم اعلام کرده، موجود است. جالب اینکه در این سند نام من 7 ردیف بالاتر از آقای هاشمی رفسنجانی و دوستانی چون آقای جلال الدین فارسی قرار دارد.
رسانه های معلوم الحال همراهان احمدی نژاد را می کوبندمعتضد ادامه داد: حملات از زمانی شروع شد که در دولت آقای احمدی نژاد کمیسیونی برای گرفتن غرامت جنگ جهانی دوم تشکیل شد و من مقاله ای در این باره نوشتم. مرتبا می گفتند معتضد رفیق آقای مشایی است و بد و بیراه می گفتند در حالی که من آقای مشایی را فقط دوباره دیدم آن هم درباره همین مساله غرامت. رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.
بازگشت به رادیو به دستور رهبر انقلابوی با بیان اینکه تا امروز 150 جلد کتاب نوشته که اکثر آن ها توسط بخش خصوصی چاپ شده است، گفت: من یک محقق هستم نه یک چهره سیاسی و با نهادهای مختلف همکاری می کنم. به هیچ جناحی وابسته نیستم. اخیرا 3 جلد کتاب برای وزارت دفاع، 2 جلد کتاب برای نیروی زمینی و 10 جلد کتاب برای شرکت ملی نفت نوشته یا در دست تحریر دارم و به درخواست نهادهای مربوطه روی تاریخ یگان ویژه، آب و برق و صنعت پتروشیمی هم در حال کار هستم. کار من مطالعه و تحقیق است و زمان انقلاب بازنشسته شدم و بازگشتم به رادیو به دستور مقام معظم رهبری بود.
اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروندمورخ برجسته کشورمان با بیان اینکه کینه ها و قساوت ها ناشی از مشاهده لطف و محبت مردم است، گفت: برنامه پلی به گذشته که بسیار پر بیننده بود پس از 8 سال در نتیجه همین قساوت ورزی ها متوقف شد اما محبت مردم متوقف نمی شود. من حاضرم همین الان با آقای جعفریان برویم بین مردم و واکنش آن ها را بسنجیم. اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروند اما من تمایلی ندارم. گناه من این است که کنار احمدی نژاد هستم و می مانم چون احمدی نژاد تاریخ را دوست دارد و از آن استفاده می کند. آقایان توقع دارند من مثل خودشان ابن الوقت باشم. رسانه های معلوم الحال می خواهند مملکت را تهی کنند و کاری کنند که همه با آسودگی خاطر کنار بکشند تا مملکت دست آدم های بی سواد و بی عرضه باشد.
کد خبر: ۷۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
کتاب " مدیریت علوی " با موضوع مدیریت در جامعه اسلامی و مقایسه مدیریت امروز جامعه با مدیریت مدنظر امام علی ( ع ) به عنوان شاخص مدیریت در جامعه اسلامی به قلم اسدا . . . ربانی مهر منتشر شد
کد خبر: ۷۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
پایگاه خبری آوای رودکوف (آوای دنا) سالهاست که با قلمی توانا و صداقت کلام و مدیریتی فرا جناحی ، در راستای اطلاع رسانی مطلوب و حفظ ارزشهای این نظام مقدس فعالیت می نماید
کد خبر: ۷۲۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
شاپور کریمی: تهدید متغیرهای زیست بوم انسانی بدون شک پیامدها و عواقب ناگوار اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. مهاجرت، گرسنگی، حاشیه نشینی، نابودی کشاورزی و محیط زیست، مرگ گونه های جانوری و گیاهی، مرگ تالابها، نشست زمین و تهدید سلامت عمومی شهروندان از مصادیق بحران آبی کشور ایران است.
براساس اسناد سازمان ملل، ایران در آینده خشک تر و داغ تر خواهد شد و یکی از دلایل آن عملکردی است که در نتیجه حرکت به سوی توسعه وجوددارد. درحالی وزیر محترم نیرو خبر از واردات آب به ایران می دهد که ذخایر استراتژیک آب به حد منفی کاهش پیدا نموده است. میزان آب در دسترس کشور در حال حاضر از 130 میلیارد مترمکعب به 110 میلیارد مترمکعب تنزل داشته و در مقابل، مصرف به شدت افزایش یافته است. همچنین بنابر آمارها متوسط بارش کشور در سالهای اخیر به 207 میلیمتر رسیده و از سوی دیگر با توجه به اینکه درجه حرارت کشور 1.2 درجه بالا رفته، تبخیر منابع آبی افزایش یافته است.
گزارشها و هشدارهای مدیران ملی و استانی، تیترهای ریز و درشت رسانه های نوشتاری، پیامهای تصویری و کاریکاتورهای آبی و خشکسالی فضای مجازی خبر از آن می دهد که ایران در آینده نه چندان دور با چالش بزرگی در حوزه تغییر اقلیم و بحران آب مواجه خواهد شد که در صورت عدم اتخاذ تصمیمات و اقدامات راهبردی و عملیاتی شاید جبران عواقب و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن غیرقابل امکان باشد.
با توجه به ضرورت تببین و تشریح معضلات تنش آبی که هم اکنون کشور با آن درگیر است، برگزاری کارگاههای آموزشی و همایشهای علمی به منظور ارتقای سطح مسئولیت پذیری اجتماعی(social responsibility) ومشارکت شهروندان درجهت مبارزه و مقابله با پدیده شوم قرن و همچنین انتقال الگوی صحیح مصرف از شرب تا کشاورزی یکی از راهکارهای پیش رو است.
بدون شک مهمترین عامل در بروز تشنجات سیاسی و درگیریهای نظامی جهان بخصوص خاورمیانه در قرن بیست ویکم، چالش آب خواهدبود. معضلی که کشور ما ایران نیز از ترکشهای آن در امان نخواهد بود.
با استناد به دعای کوروش بزرگ می توان اذعان نمود که مبارزه و مقابله تمدن ایران زمین با خشکسالی دارای سابقه چندین هزار ساله است ولی در قرن معاصر به علل مختلف این بحران، تشدید و ساکنین کره خاکی زمین را به چالش کشیده است و دانشمندان و کارشناسان ناامیدتر از گذشته چشم به تغییر رفتارانسانها دوخته اند.
مجموع بارندگی سالانه در ایران حدود 400 میلیارد مترمکعب است که 284 میلیارد مترمکعب آن به طور مستقیم تبخیرشده و تنها بخش کمی از آن به صورت آبهای سطحی، ابهای زیرزمینی، منابع آب کشور را تأمین می کند.
درحالی حدود یک یک درصد جمیعیت جهان در ایران زندگی می کنند که تنها 26/. درصد از منابع آب شیرین جهان در کشور ما وجود دارد. برآوردهای علمی نشان می دهد که با افزایش تدریجی جمعیت، ایران تا دو دهه آینده با کمبود شدید آب روبرو خواهد شد، ضمن آنکه پژوهشهای جهانی نشان داده است که کاهش منابع آب در کشورهای خاورمیانه و رقابت برسر بهره برداری از منابع آب موجود در منطقه، نقش روزافزونی در امنیت ملی هر یک از این کشورها دارد. از این رو در آینده، آب در خاورمیانه می تواند به سرمایه ارزنده تر و حیاتی تر از نفت تبدیل شود.
نکته قابل توجه آنکه سرانه ی آب برای هر ایرانی در سال 1340 میزان 8600 مترمکعب و در سال 1378 به میزان 2100 مترمکعب بوده است. پیش بینی می شود که این مقدار در سال 13400 به 1300 مترمکعب برسد. کاهش این سهم به کمتر از 1000 مترمکعب در سال، کشور را با بحران جدی کم آبی روبرو خواهد کرد.
بحران آب در کشور تا بدانجا جدی است که وزیر نیرو از واردات آب از سه کشور مجاور خبر داد. با استناد به گزارشهای منتشره از سوی وزارت نیرو سدهای کشور همچنان تشنه هستند. هم اکنون 42 سد کشور بین 90 تا 100 درصد پرشدگی دارند که نام سدهای لتیان، البرز، دز، میجران، عباسپور و ارس در این میان دیده می شود.
براساس این گزارش، با نگاهی به وضعیت پرشدگی سدهای کشور، از مجموع 159 سد بزرگ کشور، 61 سد که 42 درصد از ظرفیت کل مخازن سدهای کشور را به خود اختصاص داده اند، در زمان حاضر کمتر از 40 درصد ظرفیت خود، آب دارند. براساس گفته های قایم مقام وزیر نیرو ذخایر استرتژیک آب کشور هم اکنون دارای رتبه منفی است که هشدار جدی برای مسئولان نظام است.
نکته حائز اهمیت آنکه به قول یکی از اساتید دانشگاه تهران، جمعیت آوارگان آب در ایران در حال افزایش است. دکتر حسین ایمانی جاجرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در نشست تخصصی «نقش باورها، ارزشها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» اظهار داشت: «در جنوب شرق کشور به دلیل خشکسالی، آوارگان آب داریم و آوارگان آب دریاچه ارومیه هم احتمالا به تهران مهاجرت میکنند که خود با هزار و یک مشکل مواجه است.».
«ایران در آینده گرمتر و خشکتر خواهد شد و این حاصل نتایج تغییرات آب و هوایی است»، این هشداری است که گری لوئیس، هماهنگ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران، خرداد ماه سال جاری در مصاحبهای با نشریه تایمز عنوان کرده است. لوئیس اضافه کرده که الگوی بهرهبرداری و مدیریت منابع طبیعی در ایران «ناپایدار» است و کشور ما مانند کشورهای غنی در منابع طبیعی، باید رویکرد خود را بر پایه دو موضوع مهم تغییر دهد؛ اول اینکه مالیات سنگینی برای استفاده از منابع غیرقابل تجدید گذاشته شود و دوم آن که برای منابع تجدیدپذیر سرمایهگذاری شود.
نکته حایز اهمیت آنکه ایران رتبه ششم و تا هفتم تولید گازهای گلخانهای در دنیا را دارد و چندان غریب نیست که ما دچار تحریمهای جامعه بینالملل در حوزه تغییرات آب و هوایی شویم. برهمین اساس شکلگیری اراده و عزم جدی برای کاهش گازهای گلخانهای و اثرات مخرب آن ضروری است.
مهمترین معضل فعلی کشور کمبود آب است. ایران دچار تنش آبی خواهد شد؛ درنتیجه بحران آب به عنوان بزرگترین بحران زیستی، ایرانیان را در آینده نه چندان دور مورد تهدید قرار خواهد داد.
نگاهی اجمالی به وضعیت بارش باران حاکی از آن است که در سال ۱۳۳۵ سرانه آب در ایران معادل ۷۰۰۰ مترمکعب بوده است. در سال ۱۳۹۰ این سرانه به مرز بحرانی یعنی ۱۷۰۰ مترمکعب رسیده است. اگر این روند، کاهش یا ادامه یابد، کشور ایران دچار تنش آبی خواهد شد.
بحران آب تا بدانجا خطرآفرین و هشدارآمیز است که دکتر کلانتری، مشاور دکتر روحانی طی سخنانی صریحا اعلام نمود که در صورت تداوم چنین وضعیت آبی در کشور، میزان 70 درصد جمعیت کشور برابر با 50 میلیون نفر از ایران کوچ خواهند کرد یا معاون سازمان محیط زیست طی سخنانی هشدار داد که استان مازندران به عنوان یکی از استانهای پربارش کشور در آینده بیابان خواهد شد و همچنین فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوی اعلام نمود که بحران آب به اندازه پرونده ای هسته ای دارای اهمیت است.
تنویر افکارعمومی، ارایه آموزشهای لازم از سطوح پایین جامعه، فرهنگ سازی، توانمندسازی بانوان و همچنین ایجاد بستر مشارکت نهادهای مدنی اعم از موسسات غیردولتی و احزاب در بخش پیشگیری از بحران آب لازم و ضروری است.
*شاپور کریمی/دبیر همایش علمی بحران خشکسالی در ایران
کد خبر: ۷۱۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
نخستين جشنواره استاني مطبوعات و نشريات و نمايندگي خبرگزاريهاي استان كهگيلويه و بويراحمد توسط معاونت فرهنگی و مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری خانه مطبوعات برگزار می شود
کد خبر: ۷۱۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از جام نیوز، تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند نصب این سامانه ها پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به ایران سخت و ناممکن شود.
نشریه ی "رای الیوم" در گزارش از دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" و تغییر قدرت در منطقه پرداخت و نوشت: «دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه خواهد شد و همچنین نصب این سامانه ها در مرزهای شمالی عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیلی را ناممکن خواهد ساخت.»
این نشریه در ادامه می نویسد: «مقامات اسرائیلی از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سامانه های موشکی "اس۳۰۰" ابراز نگرانی کرده اند. در این رابطه مقامات امنیتی اسرائیلی اعلام کرده اند که دستیابی ایران به این سامانه موشکی پیشرفته نه فقط باعث رعب و وحشت اسرائیل خواهد شد بلکه تهدیدی برای سلاح های هوایی غرب نیز خواهد بود زیرا عملکرد این سامانه بسیار دقیق و منحصر به فرد است.»
"ابراهام عاسئیل" پروفسور اسرائیلی و یک ژنرال بازنشسته و رئیس موسسه مطالعات استراتژیک در تل آویو (فیشر) در گفتگو با پایگاه خبری اسرائیلی "والا" گفت: «سامانه های موشکی "اس۳۰۰" خطر بزرگی برای نیروی هوایی اسرائیل به شمار می آید. اسرائیل در سال های گذشته هزینه های هنگفتی را برای توسعه ظرفیت، چشم انداز، فناوری و آموزش صرف کرده است البته این سامانه موشکی نمی تواند از انجام وظایف نیروی هوایی اسرائیل جلوگیری کند اما این سامانه می تواند خطرات زیادی را برای اسرائیل به همراه داشته باشد.»
ابراهام عاسئیل در رابطه با رسیدن این سامانه موشکی به سوریه و حزب الله لبنان گفت: «اگر این سامانه موشکی توسط سوریه و حزب الله در مرزهای شمالی نصب شوند عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیل ناممکن خواهد شد.»
در همین رابطه "امیر بوحبوط" کارشناس امور نظامی اسرائیل افزود: «ناکام ماندن قرارداد نظامی بین ایران و روسیه برای دستیابی به سامانه موشکی از سوی رسانه های ایرانی را نه غربی ها جدی گرفته اند و نه اسرائیلی ها زیرا همه ما می دانیم که روس ها به اموال ایرانی ها چشم دوخته اند و این قرارداد نظامی به دلیل فشار غربی ها به تاخیر افتاده است و تل آویو از این امر باخبر است.»
"یوزی روبین" مسئول سابق پروژه پیشرفت و توسعه موشکی وزارت امنیت اسرائیل می گوید: «دستیابی ایران به سامانه های موشکی "اس ۳۰۰" به هیچ وجه نمی تواند خبر خوبی برای ارتش اسرائیل باشد و نصب این سامانه های موشکی در مرزهای اسرائیل قواعد بازی را تغییر خواهد داد و این سامانه تاثیر منفی بر قدرت نیروی هوایی اسرائیل خواهد داشت ولی مسلح کردن سوریه و حزب الله به این سامانه های موشکی آزادی بیشتری به نیروی هوایی اسرائیل خواهد داد.»
روبین که در ساخت سامانه موشکی "حیتس" شرکت داشت در باره تغییر موازنه قدرت و استراتژیک در خاورمیانه گفت: «در درجه اول کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و کشورهای خلیج [فارس] باید از دستیابی ایران به این سامانه ها وحشت کنند و بعداز این کشورها نوبت به اسرائیل خواهد رسید. عربستان سعودی دارای نیروی هوایی بسیار قوی است ولی این سامانه های موشکی طبیعتا سیاست هایی را که کشورهای عربی برای تقویت نیروی هوایی خود در پیش گرفته بودند را تغییر خواهد داد.»
این نشریه در پایان می نویسد: «تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند که دستیابی ایران به سامانه های موشکی پیشرفته خطری بزرگ برای اسرائیل و آمریکا است و همچنین نصب این سامانه های پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به این کشور سخت و ناممکن شود.»
کد خبر: ۷۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدینژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچگاه موردی که نشان دهد احمدینژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش دولت بهار، محمدرضا تابش، خواهرزاده رئیس دولت اصلاحات و دوست دوران جنگ «احمدیمقدم»، درباره نقلقولهای فرمانده سابق نیروی انتظامی از «احمدینژاد»، با اشاره به دیدار دوساعتهاش با «احمدینژاد» در پایان کار دولت دهم به روزنامه شرق گفت: «در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدینژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچگاه موردی که نشان دهد احمدینژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم».
محمد رضا تابش پیش از این در گفت و گو با دولت بهار خاطرنشان کرده بود: «بعد از اینکه آقای دکتر احمدی نژاد مسند ریاست جمهوری را ترک کردند یک بار با ایشان ملاقات کردم. رفتم و از زحمات ایشان به عنوان ریاست جمهور تشکر کردم، اتفاقا آن ملاقات خیلی هم طولانی شد. ایشان مطالبی را گفتند، ما هم حرف هایی را مطرح کردیم و جلسه خوبی بود. خود آقای دکتر احمدی نژاد گفتند که من نه تنها قصد تضعیف دولت را ندارم بلکه حتی قصد مخالفت هم ندارم. من واقعا هیچ کارشکنی از جانب مسئولان دولت قبل و هواداران آقای احمدی نژاد در کار دولت یازدهم نمی بینم. امیدوارم همه ما به این اخلاقیات توجه داشته باشیم.»
اسماعیل احمدی مقدم در مصاحبه با نشریه رمز عبور با طرح ادعاهایی عجیب و غریب خاطرنشان کرده بود که محمود احمدی نژاد خواستار بازداشت رئیس دولت اصلاحات شده است.
دفتر دکتر محمود احمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای ادعاهای احمدی مقدم را کاملا خلاف واقع و کذب نامید و تاکید کرد امثال احمدی مقدم هرگز در جایگاه مشورت دهی به رئیس جمهور سابق قرار نداشته اند.
اسماعیل احمدی مقدم سال گذشته به صورت ناگهانی از فرماندهی نیروی انتظامی کنار گذاشته شد و سردار اشتری جایگزین او شد.
طی ما های اخیر شایعات و اتهامات اقتصادی زیادی درباره اسماعیل احمدی مقدم و بازداشت او منتشر شده است. با بالا گرفتن این شایعات احمدی مقدم در برنامه "امشب" شبکه اول سیما حضور پیدا کرد و همه اتهامات را بی اساس خواند. اسماعیل احمدی مقدم روزهای سخت و پرفشاری را در افکار عمومی سپری می کند و تلاش او برای عبور از این شرایط با استفاده از فرافکنی و جنجال سازی قابل درک به نظر می رسد.
محافل اصولگرا در حالی به ادعاهای بی اساس اسماعیل احمدی مقدم درباره درخواست احمدی نژاد برای بازداشت رئیس دولت اصلاحات پر و بال می دهند که پیش از این با به راه انداختن یک جنجال رسانه ای کذب مدعی برقراری تماس بین دفاتر احمدی نژاد و رئیس دولت اصلاحات برای تشکیل یک ائتلاف سیاسی شده بودند.
پیش از این نیز یکی از روسای قوا در گفت و گو با لوموند گفته بود: "ممنوعالخروج بودن محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات جزء عادات بد دولت احمدینژاد بوده است."
دکتر احمدی نژاد در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم ضمن تکذیب این ادعا گفته بود: "ممنوعالخروجی؟ احمدینژاد؟ این موضوع قضایی است. چه ربطی به ما دارد؟ من حتی اگر این اختیار را داشتم هرگز این کار را نمیکردم."
کد خبر: ۷۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
از همان نخستین روزهای تصرف بخش هایی از عراق و سوریه توسط داعش، اخبار مختلفی درباره جنایات فجیع تروریست های این گروه در مناطق تحت کنترل، از جمله تجاوز به زنان و دختران روایت شده است. در این میان، آنچه ماجرا را دردناک تر می کند این است که تروریست های عضو داعش سعی می کنند با تحریف آیات قرآن و رویه های دینی، این گونه جنایت های خود را توجیه نمایند.
به گزارش به نقل از سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به موضوع تجاوز به زنان و دختران نوجوان توسط داعش و دیگر جنایات این گروه در عراق و سوریه پرداخته و می نویسد اعضای این گروه با ادعای اینکه قرآن از این اقدامات آن ها حمایت می کند، عملاً در مناطق تحت کنترل خود نوعی برده داری جنسی به راه انداخته و از این موضوع به عنوان ابزاری برای جذب اعضای جدید نیز استفاده می کنند.
در این گزارش اشاره شده که تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران ایزدی، از همان روزهای نخست ظهور داعش به پدیده ای رایج در مناطق تحت کنترل این گروه تبدیل شده است. مصاحبه با 21 زن و دختر که به تازگی از چنگ این گروه گریخته اند و همچنین نگاهی به بیانیه های رسمی داعش، نشان می دهد که چطور این رویه تجاوزگری به یک محور اعتقادی در این گروه تبدیل شده است.
بر همین اساس، ربودن و سوءاستفاده از زنان و دختران ایزدی، به نوعی تجارت برای داعش تبدیل شده است. بر اساس اخبار و گزارش های منابع محلی، سال گذشته 5270 ایزدی توسط داعش ربوده شده اند که از این میان، 3144 نفر هنوز در اسارت این گروه هستند. به منظور سوءاستفاده از این اسرا، یک بوروکراسی وسیع برده داری جنسی توسط داعش ایجاد شده که مدیریت آن بر عهده دادگاه های این گروه است. از سوی دیگر، وجود چنین رویه ای به ابزاری برای داعش تبدیل شده تا از آن برای تبلیغ جهت عضویت مردان استفاده کند.
گفتنی است به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک این جریان، مباحثات فروانی در بحث برده داری توسط داعش مطرح شده که یکی از آن ها، ماه گذشته در یک دستورالعمل منتشره توسط اداره تحقیق و فتوای این گروه نمود پیدا کرد. در حقیقت، رهبری داعش نوعی قرائت تحریف آمیز از قرآن و دیگر متون دینی ارائه می دهد تا بر اساس آن، نه تنها خشونت را توجیه کند، بلکه تجاوز جنسی را به عنوان امری دارای ثواب معنوی نیز جلوه دهد. یکی از دختران ایزدی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید فرد متجاوز به وی، اقدام خود را «عبادت» می دانسته است.
آغاز بیانیه های رسمی داعش در توجیه برده داری جنسی، به سوم اوت 2014، یعنی به زمانی باز می گردد که تروریست های این گروه، به روستاهای منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی های عراق است، حمله کردند. در ابتدا گمان می رفت که حمله داعش به این روستاها مطابق معمول در راستای توسعه قلمرو این گروه است؛ اما به زودی مشخص شد که این بار، هدف متفاوت است.
بازماندگان ماجرا می گویند از همان ساعت اولیه حمله داعش به منطقه، تروریست های این گروه مردان و پسران بالغ را جدا کرده و آن ها را به قتل رساندند و سپس زنان، دختران و کودکان را سوار کامیون های کرده اند. متیو باربر، کارشناس اقلیت های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی».
یک دختر 15 ساله ایزدی که در ماجرا حضور داشته می گوید تروریست ها، دختران مجرد را نیز از مادران و دیگر اعضای خانواده خود جدا کرده و آن ها را سوار اتوبوس هایی کرده و آن ها را به موصل و برخی دیگر از شهرهای تحت کنترل داعش منتقل کرده اند. پس از گذشت مدتی، آن ها دوباره تقسیم بندی شده و با اتوبوس هایی به سوریه و دیگر مناطقی از عراق که در تصرف داعش قرار دارد منتقل شده اند.
گزارش های منابع محلی که مورد تأیید دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل نیز قرار گرفته، حاکی از آن است که کار تجارت جنسی توسط داعش، به طور کامل سیستماتیک و از پیش برنامه ریزی شده بوده است. بر اساس این گزارش ها، دختران پس از منتقل شدن به موصل و دیگر مناطق، توسط تروریست ها سرشماری شده و مشخصات آن ها ثبت شده است. گفته می شود این برده داری سیستماتیک جنسی داعش، تاکنون به دختران و زنان ایزدی محدود بوده و گزارش های مستدلی از حضور زنان از دیگر فرقه ها و مذاهب وجود نداشته است.
باربر می گوید تأکید بر زنان ایزدی از سوی داعش احتمالاً بدان سبب است که داعشی ها آنان را کافر و چندخدایی می دانند. به همین دلیل، از دید تروریست ها وضعیت ایزدی ها حتی با مسیحیان و یهودیان نیز متفاوت است.
اندکی پس از به اسارت درآمدن گروه مذکور از زنان و دختران ایزدی، داعش مطلبی را در نشریه آنلاین خود منتشر کرد که نشان می داد روند موجود کاملاً برنامه ریزی شده است. در این مطلب ادعا شده بود که اعضای داعش مدتی درباره ایزدی ها تحقیق کرده اند و بر خلاف مسیحیان و یهودیان، هیچ بختی برای آن ها وجود ندارد که با پرداخت «جزیه» آزاد شوند. بنابراین، زنان و دختران ایزدی پس از اسارت میان اعضای داعش تقسیم شده اند. بخش دیگری از این اسرا نیز به عنوان برده فروخته شده اند.
انتشار اخبار مربوط به تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران توسط داعش، در ابتدا حتی سبب شگفتی برخی از هواداران گروه شد که ضمن انکار ماجرا، از پذیرش آن خودداری می کردند. با این حال، گزارش های متعدد و مصاحبه با زنان و دخترانی که موفق به فرار از دست این گروه شده اند، بر این موضوع صحه می گذارد.
کد خبر: ۶۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
هیأت نظارت بر مطبوعات، برای 61 رسانه مجوز فعالیت صادر کرد و به توقیف هفتهنامه «9 دی» برای چهارمین بار در دوران فعالیت این نشریه و تذکر به سه رسانه نرای داد که از آن میان، علت تذکر به کیهان و رجانیوز، تقریباً همسو با توقیف «9 دی» بود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com؛ دبیرخانه هیات نظارت بر مطبوعات، در جلسه امروز این هیأت، با تقاضای انتشار ٦١ نشریه اعم از سراسری، منطقه ای، استانی و محلی و پایگاه خبری و ١٨ تقاضای تغییر وضعیت موافقت شد.
در این جلسه همچنین در ادامه مذاکرات و بررسی های جلسه قبل، عملکرد رسانه های مکتوب و الکترونیک در خصوص مذاکرات هسته ای بررسی شد و با توجه به تبصره ٢ ماده ٥ قانون مطبوعات و بند 8 ماده 6، هفته نامه «٩ دی» توقیف و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد.
مطابق با تبصره 2 ماده 5 قانون مطبوعات، «مصوبات شوراي عالي امنيت ملي براي مطبوعات لازم الاتباع است. درصورت تخلف، دادگاه مي تواند نشريه متخلف را موقتا تادوماه توقيف و پرونده راخارج از نوبت رسيدگي نمايد.» و مطابق با بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات «افترابه مقامات، نهادها، ارگانها و هريك از افراد كشور و توهين به اشخاص حقيقي و حقوقي كه حرمت شرعي دارند، اگر چه از طريق انتشار عكس يا كاريكاتور باشد.» که استناد حقوقی هیات نظارت بر مطبوعات برای توقیف 9 دی بوده است.
کد خبر: ۶۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
اولین واکنش یکی از اعضای خاندان سلطنتی عربستان به توافق ایران و ۱+۵ این بوده که «توافق ایران بر سر منطقه آوار خواهد شد» و «عربستان و قدرتهای خلیج (فارس) آمادهاند پس از توافق هستهای، بدون حمایت آمریکا به ایران حمله کنند.»
به گزارش فارس، «بندر بنسلطان» سفیر ۲۰ ساله عربستان در واشنگتن و یکی از اعضای بلندپایه خانواده سلطنتی حاکم بر حجاز، اولین واکنش سعودیها را به توافق ایران و ۱+۵ رقم زده و از حمله به ایران سخن گفته است.
وی که با نشریه «تایمز لندن» مصاحبه کرده، ابتدا توافق هستهای را با دستیابی به بمب اتم همسان دانسته و گفته که «توافق ایران بر سر منطقه آوار خواهد شد.»
دیپلمات سابق سعودی، شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیجفارس را قدرت خواند و ضمن تهدید ایران به حمله نظامی گفت: «عربستان و قدرتهای خلیج (فارس) آمادهاند پس از توافق هستهای، بدون حمایت آمریکا به ایران حمله کنند.»
پرنس بنسلطان همچنین توافق با ایران را عامل کاهش اعتماد کشورهای منطقه به آمریکا دانست و گفت:«مردم منطقه من، حالا دیگر به مشیت الهی اتکا میکنند و در حال تقویت تواناییها و تحلیلهای خود با کمک هر کسی به جز قدیمیترین و قدرتمندترین متحد خود هستیم.»
بندر بنسلطان به توافق دولت بیل کلینتون با کره شمالی بر سر مسائل هستهای اشاره کرد و ضمن تشبیه توافق آن روزها با توافق وین، گفت: «همه تحلیلگران سیاست خارجی، ادارات اطلاعات و امنیت ملی و متحدان آمریکا در منطقه پیشبینی کردهاند که حاصل توافق با ایران نه تنها از حاصل توافق با کره شمالی بدتر خواهد بود بلکه در این مورد، میلیاردها دلار هم در دسترس ایران قرار خواهد گرفت.»
کد خبر: ۶۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۱
اظهارات یک داعشی آلمانی بعد از بازگشت به کشورش درباره عدم ارتباط داعش با اسلام، واکنشهای زیادی در کشورهای اروپایی به همراه داشته است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از پایگاه خبری العالم، نشریه آلمانی "زیو دویچه" در گفت وگو با یک عضو سابق داعش که اکنون در دادگاه عالی آلمان به جرم همکاری با یک گروه تروریستی محاکمه می شود، به تندروها درباره عضویت در گروههای تروریستی هشدار داده است.
ابراهیم 26 ساله که به دلایل شخصی نخواست نام کاملش ذکر شود به این نشریه آلمانی گفت: گروههای تروریستی فقط دو انتخاب برای اعضای خود باقی می گذارند؛ یا بجنگند و یا انتحاری شوند که در هر دو حال سرنوشت حتمی وی مرگ خواهد بود.
سایت رادیو "دویچلند فونک" به نقل از "گوتس نوردبوخ" کارشناس مسایل اسلامی گفت: اظهارات ابراهیم هشداری برای جوانان آلمانی است که به فکر رفتن به عراق و سوریه برای پیوستن به داعش هستند.
وی که موسس فرهنگی و اسلامی جمعیت "الافق" در آلمان است افزود: چنین مصاحبه هایی تاثیر بازدارنده بر جوانان دارد و حامل این پیام است که تصویر ارائه شده در شبکه های اینترنتی برای جذی جوانان فریبی بیش نیست.
این کارشناس آلمانی در ادامه گفت: داعش جوانان را با وعده ایجاد یک کشور اسلامی بزرگ جذب می کند، اما این فقط توهم است و داعش در حقیقت مترادف وحشی گری است.
وی خاطرنشان کرد تعداد آلمانی هایی که به داعش پیوسته اند حدود 700 نفر بوده و رو به افزایش است، اما باعث خوشحالی است که بسیاری از مسلمانان در شبکه های اجتماعی علیه این گروه تروریستی فعالیت می کنند.
ابراهیم در مصاحبه ای دیگر با نشریه تلگراف گفته است که اواخر سال 2014 وقتی که همراه تعدادی از مجروحان داعشی به یک بیمارستان ترکیه ای رفته بود، از این گروه جدا شده و به کشور خودش بازگشته و در ماه نوامبر بازداشت شده است.
مقامات عراقی حمله انتحاری که ابراهیم قصد اجرای آن را داشت، خنثی کردند.
ابراهیم درباره چگونگی فریب خوردنش نیز چنین توضیح داد که فردی در مسجد به وی گفته بود: چه طور می توانی راحت بخوابی در حالی که گرسنگی جان جوانان مسلمان را می گیرد و زنان مورد تجاوز قرار می گیرند و اگر در اروپا و در یک کشور غیر اسلامی بمیری، بعد از مرگ به جهنم خواهی رفت!
کد خبر: ۶۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸
به نظر ميرسد دستاندركاران صدا و سيما اگر ميخواهند مخاطب بيشتري جذب كنند بايد محتواي فيلم و سريالها و ذائقه مردم را مورد توجه قرار دهند/در سريال پايتخت كه بيشتر به حالت سنتي و روستايي تهيه شده است نكات آموزنده بسيار خوبي ديده ميشود
کد خبر: ۶۷۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان از انجمنهای علمی برترخود تقدیر کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)،
انجمنهای علمی برتر دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان با حضور دکتر مرتضی توکلی رییس دانشگاه، دکتر ضیایی نژاد معاون دانشجویی ، مهندس درواخ مدیرامور فرهنگی و اجتماعی و اساتید هیئت علمی مورد تقدیر قرار گرفتند.
در این مراسم که در سالن جلسات دانشگاه برگزار شد دکتر توکلی به سالروز شهادت دکتر چمران و نام گذاری روز بسیج اساتید اشاره و توضیحاتی پیرامون حرکت های علمی و جرقه های مهمی که در این راه پدید می آید بیان نمود و خواستار حمایت از حرکت های علمی دانشجویی شدند.
در ادامه مهندس درواخ به چگونگی مراحل انتخاب انجمن های برتر اشاره و از کلیه همکارانی که در برگزاری جشنواره رویش و حرکت فعالیت داشتند تشکر و سپاسگزاری کرد .در بخش پایانی و اهدای جوایز، ابتدا از اساتید مشاور برتر تجلیل به عمل آمد و سپس انجمن های برتر دانشجویی به شرح زیر معرفی و تندیس و هدایای خود را از رئیس دانشگاه دریافت نمودند.
انجمن علمی برق در زمینه فعالیت های آموزشی برتر و انجمن علمی ریاضی نیز قابل تقدیر شناخته شد.
در زمینه فعالیت های پژوهشی مشترکا از انجمن های زیست شناسی و محیط زیست تقدیر به عمل آمد.
انجمن علمی زبان در حوزه فعالیت های ترویجی قابل تقدیر و از انجمن مکانیک بعنوان انجمن برگزیده تقدیر به عمل آمد .
در حوزه فعالیت برگزاری مسابقات، انجمن های مکاترونیک و مکانیک بصورت مشترک برتر شناخته شدند.
انجمن کامپیوتر در نوآوری دارای رتبه برتر شد.
انجمن علمی محیط زیست با نشریه نبض زمین عنوان بهترین نشریه داخلی را کسب نمود.
غرفه های نمایشگاهی انجمن های علمی نانو فناوری،آمار و ریاضیات و صنایع چوب و کاغذ برترین طراحی غرفه را داشتند و مورد تقدیر قرار گرفتند.
پرستو مرادی بعنوان برترین دبیر شورای دبیران ،مهندس زمانی از انجمن علمی محیط زیست برگزیده و و دکتر کریمی از انجمن علمی ریاضی قابل تقدیر شناخته شدند.
ضمن تقدیر از انجمن علمی برق ، انجمن های علمی محیط زیست و مکاترونیک بصورت مشترک بعنوان انجمن علمی برگزیده دانشگاه معرفی شدند.
کد خبر: ۶۶۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
رهبر انقلاب در جریان سخنرانی اخیر در دانشگاه امام حسین (ع)، پذیرش بازجویی بیگانگان از دانشمندان ایرانی را یک خط قرمز مطرح کردهاند. همزمان با انتشار اخباری متفاوت درباره درخواستهای غرب در این حوزه، اطلاعات منتشره نشان میدهد که ظاهرا دو دانشمند ایرانی، اصلیترین هدف طرح درخواست مصاحبه با دانشمندان ایرانی هستند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش «تابناک»، مرور اخبار و تحلیلهای غیرطبقهبندی شده منابع غربی نشان میدهد، محسن فخریزاده مهابادی و سید عباس شاه مرادی زواره استاد دانشگاه صنعتی شریف، مهمترین نامهای مطرح از افرادی هستند که غربیها به دنبال مصاحبه هستند. در حالی که تاکنون، هیچ خبری از احتمال مصاحبه آژانس با فخریزاده منتشر نشده است، برخی منابع غربی مدعی هستند که آژانس در دو نوبت با پروفسور شاه مرادی مصاحبه کرده است. شاه مرادی زواره احتمالا همان دانشمندی است که مسئولان دولت سابق پذیرفتهاند در دوره کار آنها با آژانس مصاحبه داشته است؛ هرچند ترجیح دادهاند از وی به عنوان مدیرعامل یک شرکت نام برده و نوشتهاند: «تصمیم گرفته شد، یکی دو نفر که در حد مدیرعامل شرکت بودند و این شرکتها برای انرژی اتمی کار میکردند، توضیحاتی دهند».
در آخرین پرده از تأکید بر نام این دو دانشمند ایرانی، دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه موسوم به دانش و امنیت بینالمللی، در جلسه استماع سنای آمریکا در این باره گفته است: «ایران همچنان با درخواست آژانس مبنی بر مصاحبه با افراد کلیدی مانند فخریزاده و سید عباس شاه مرادی زواره، رئیس سابق مرکز تحقیقات فیزیک مخالفت میکند. گفته میشود، مرکز تحقیقات فیزیک، در دهه هزار و نهصد و نود مرکز اصلی پژوهشهای نظامی هستهای ایران بوده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالها قبل با شاه مرادی در مورد تعداد محدودی از خریدهای مشکوک تجهیزات توسط وی که از طریق دانشگاه صنعتی شریف انجام شده بود مصاحبه کرد. این خریدها در زمانی انجام شد که رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران رئیس این دانشگاه بود و از فعالیتهای شاه مرادی آگاهی داشت. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از پاسخهای شاه مرادی کامل رضایت نداشت. نارضایتی آژانس زمانی افزایش یافت که شاه مرادی حاضر به صحبت در مورد فعالیت خود برای مرکز تحقیقات فیزیک نشد».
اما رسانههای خارجی درباره این دو نفر و سابقه درخواستهای آژانس در برابر آنها چه میگویند؟
محسن فخریزاده مهابادی
منابع غربی هر چه بیشتر اصرار داشته باشند که برنامه هستهای ایران به سمت ساخت سلاح انحراف داشته، تمرکز بیشتری بر فعالیتهای فخریزاده کرده و نقش وی را پررنگتر میدانند. اعطای القابی مانند اوپنهایمر ایران، عبدالقدیر خان ایران یا پدر برنامه هستهای نظامی ایران بخشی از این کارزار تبلیغاتی است.
نشریه انگلیسی ساندی تایمز در فروردین ۸۷ با اشاره به اسنادی که ادعا میشود، از یک دستگاه لپتاپ ایرانیها به دست آمده، فخریزاده را «یک افسر سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین تهران و به عنوان «پدر برنامه هستهای نظامی ایران» معرفی کرده و مدعی شد: «سرویسهای اطلاعاتی غرب معتقدند ایران در صدد تولید یک کلاهک هستهای با توان نابودسازی هر شهری در خاورمیانه است که مسئولیت این برنامه بر عهده محسن فخریزاده مهابادی، مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین تهران، قرار دارد و از این روی، میتوان وی را پدر تولید کلاهک اتمی ایران نامید»!
بنا به ادعای رسانههای غربی در آن سال، فخریزاده مدیریت طرحی با عنوان» پروژه ۱۱۱ «به منظور تولید یک کلاهک هستهای با توان انفجار در ارتفاع ۲ هزار فوتی و تخریب یک منطقه وسیع را برعهده داشته است.
با وجود همه ادعاهای رسانهای غربی درباره فخریزاده، هیچگاه اطلاعات قابل تأیید و معتبری درباره فعالیتهای وی منتشر نشده است. فخریزاده از جمله افرادی است که نام وی با ادعای دخالت وی در برنامه هستهای، در فهرست تحریمهای شورای امنیت قرار داده شده و آژانس بر مصاحبه با وی اصرار داشته است.
سید عباس شاه مرادی زواره
شاه مرادی زواره در باره سوابق دانشگاهی خود گفته: «مقطع کارشناسی را در رشته مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم. ما دورهٔ پنجم دانشگاه شریف بودیم. بعد از گرفتن لیسانس در سال ۵۴ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم، دوره فوق لیسانس و همچنین دوره دکترا را در امپریال کالج در لندن بودم و در سال ۶۰ پی اچ دی را در رشته مکانیک کاربردی گرفتم».
دکتر شاه مرادی زواره اکنون مدیریت شرکتهای دانشبنیانی را بر عهده دارد که تجهیزات پیشرفته مبتنی بر فناوری نانو و دیگر فناوریهای پیشرفته میسازد. وی که به سبب دوره کار در دانشگاه صنعتی شریف و همکاری با صالحی رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی و رئیس پیشین دانشگاه صنعتی شریف، در دورهای مسئولیت تهیه تجهیزات دانشگاهی مورد نیاز دانشگاه را بر عهده داشته است، به دلیل کاربردهای این تجهیزات و نیز مسئولیت ریاست مرکز تحقیقات فیزیک در معرض ادعاهای آژانس قرار داشته و از جمله در بهمن ماه سال ۸۴ مورد مصاحبه آژانس قرار گرفته است.
شاه مرادی از شروع به کار مرکز تحقیقات فیزیک در سال ۱۳۶۸ تا زمان تبدیل آن به پژوهشگاه دانشهای بنیادی در سال ۱۳۷۶ مسئولیت این مرکز علمی را بر عهده داشته است. در مقابل جنجالهای طرف غربی درباره نقش مرکز تحقیقات فیزیک در برنامه هستهای ایران، همواره تأکید کرده که این مرکز، نقشی در چرخه غنیسازی ایران نداشته و شاه مرادی همزمان با انجام مسئولیت در این مرکز تحقیقاتی، از آنجا که همزمان استاد دانشگاه شریف بوده، به آزمایشگاههای این دانشگاه در تهیه تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی مورد نیاز خود از منابع غربی کمک کرده است.
آلبرایت پیش از این در گزارشی در سال ۲۰۱۲، مدعی شده که آژانس دو بار فرصت یافته است درباره دانشگاه شریف با شاه مرادی مصاحبه کند، ولی وی از صحبت کردن درباره فعالیتهای مرکز تحقیقات فیزیک خودداری کرده و نقش خود را کم اهمیت شمرده و گفته است، به عنوان استاد دانشگاه شریف، مسئولیت در مرکز تحقیقات فیزیک را به عنوان یک شغل دوم پذیرفته است.
کد خبر: ۶۵۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۶
عباس عبدی میگوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع میشد و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عباس عبدی عضو در گفتوگویی با نشریه اصلاحطلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاستجمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی، انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخشهایی از این مصاحبه در ادامه میآید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر میکنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عدهای هم در مقابل این ذهنیت فکر میکنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطهای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته میشد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار میکند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگانگیری هم همان اتفاقی میافتد که در جنگ.*آنهایی که امروز میگویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفهاش با این کار مخالفت میکرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن میگوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی میشود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد.
اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمیتوان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بیطرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمیتوانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر میشود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمیتوانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینیها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر میکرد که این مرکز کارش این است که سیاستهای برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسهای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرفها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینیها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را میدادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشتهای سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته میشد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی میشدند.
بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمیگردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمیخواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع میشدند و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست. آقای هاشمی خودش میتوانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و میگفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل میدهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمیخواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خواندهاید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریانفر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفتوگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد میشد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گرهای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بیکفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرفها برای سیاست زده میشود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمیرفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیسجمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار میشد میتوانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمیگوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق میکند من میتوانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمیکنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمیکند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟ عبدی: برای اینکه اصلاحطلبان بیخاصیت هستند. اصلاحطلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکستخورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبههای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشههای ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع میگفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، میگفتند سرمایه اجتماعیمان را نباید از طریق اقدامات مسالمتجویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال اینها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال میشد این بود که میدیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمیشود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح میکردند اما اگر رئیسجمهور همان 10 درصد را به انجام میرساند. آنها هم همانجا میایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی میگوید چرا این کار را کردهاید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت میکنند.*انتخاب آقای روحانی قضیهاش فرق میکند به نظر من اصلاحطلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیدهاند چون بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که میگویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها میخواهند سرمایهشان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که میگیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضعشان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاحطلبان میدهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که میتوانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان میآید و به اهدافشان نزدیک میشود.
اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیسجمهور میشد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش میبرد از او حمایت میکردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنشهای بینالمللیمان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین میگویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعیمان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است. وقتی یک رئیسجمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیسجمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛ خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
در استان ما جامعه هنری شناخته نشده و اطلاعات از هنرمندان خیلی محدود است و پرونده یا سایتی برای ثبت سوابق وجود ندارد
کد خبر: ۶۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۶
حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از رفع توقیف 9 دی خبر داد.به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com، حجت الاسلام حمید رسایی در سایت شخصی خود با اعلام این خبر نوشت: امروز دادگاه ویژه روحانیت رفع توقیف هفته نامه 9دی را رسما به هیأت نظارت بر مطبوعات ابلاغ کرد و بر همین اساس، شنبه پنجم اردیبهشت ماه این رسانه مجددا به کیوسک های مطبوعاتی باز خواهد گشت و وظیفه رسانه ای خود را در دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی انجام خواهد داد. این سومین بار بود که 9دی با رأی دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده بود و البته این سومین بار هم است که با حکم دادگاه این هفته نامه تبرئه و رفع توقیف می شود. اولین بار در دولت دهم وقتی آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بود، وزارت ارشاد به دلیل انتشار تصویر نقاشی خاتمی و به بهانه توهین به لباس روحانیت 9دی را توقیف کرد. همان روز البته طی یادداشتی اعلام کردم که دلیل اصلی توقیف این هفته نامه، تیترها و یادداشت های مستدل و منطقی آن در باره جریان ساکتین فتنه و حلقه انحرافی در دولت دهم بود که بعدها مستندات فشارهای حلقه انحرافی به وزارت ارشاد در این خصوص برایمان روشن شد. بار دوم اسفند ماه سال قبل بود که وزارت ارشاد دولت آقای روحانی علی رغم شعارهایی که در خصوص آزادی رسانه ها سر می داد، به دلیل تیترهایی که این هفته نامه در خصوص اخراج دانشمندان هسته ای، توافقنامه ژنو و موج جابجایی ها و عزل و نصب ها دولتی، توقیف شد. البته بعدها برای ما مشخص گردید که مهمترین انگیزه برای خاموش کردن 9دی، یادداشت های روشنگرانه و تیترهای آن علیه توافقنامه ژنو، خصوصا تیتر «توافقنامه ژنو، جام زهر» بود. و اما اسفند امسال مجددا 9دی برای بار دوم در دولت آقای روحانی در آخرین شماره خود وقتی تیتر اصلی اش را به موضوع «کمک پنج میلیاردی بابک زنجانی به ستاد بنفش» اختصاص داده بود، به بهانه واهی شائبه توهین به امام راحل و اعتراض به قدم زدن ظریف با جان کری به محاق توقیف رفت! 9دی در حالی به بهانه «شائبه» توهین به امام راحل از سوی ترکیب دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف می شد که این هیأت پیش از آن در برابر توهین صریح و آشکار روزنامه بهار به امیرالمومنین در شب عید غدیر و یا توهین روزنامه قانون به احکام مسلم شرع و یا توهین روزنامه مردم امروز در موضوع اهانت نشریه شارلی ابدو از خود خویشتن داری نشان داد و در تمام این موارد دستگاه قضایی، به دلیل تعلل وزارت ارشاد مجبور به دخالت در توقیف این رسانه های هتاک نسبت به مقدسات شد. این قصه پر غصه البته سر دراز دارد وقتی می بینیم که دیگر رسانه های انقلابی به بهانه های مثل انتقاد از دولت قاتل و جنایتکار عربستان سعودی تحت فشار قرار می گیرند و راهی دادگاه می شوند. به لطف الهی برای بار سوم تبرئه شدیم که خود حکایت از چند نکته دارد: 1 . توقیف 9دی در دو دولت آقایان احمدی نژاد و روحانی نشان می دهد که این رسانه تعلق حزبی به هیچ گروه و جریانی ندارد و مستقل است. 2 . بر اساس مستندات علنی، هر سه باری که 9دی توقیف شد، رسانه های بیگانه مثل بی بی سی که دائما از آزادی مطبوعات دم می زنند به شکل صریح یا تلویحی از توقیف آن ابراز شادمانی و رضایت کردند. 3 . دو بار توقیف 9دی در دولت آقای روحانی که هر دوبار هم با حکم تبرئه دادگاه، رفع توقیف شده است. این نکته نشان می دهد که متأسفانه این دولت از شرح صدر در برابر منتقدان خود برخوردار نیست و با بهانه های واهی تلاش می کند تا دهان منتقدان را پلمب کند. البته همانطور که مشخص شده، دهان منتقدان این دولت، سانتریفیوژ نیست تا به راحتی پلمب شود. 4 . هفته نامه 9دی علی رغم فشارهای مختلف بویژه فشارها و مضیقه های مالی اما با کمک جمعی از دوستان جوان دلسوز، مخلص و قلم به دست، کار رسانه ای خود را محکم تر از گذشته در دفاع از اندیشه های ولایت فقیه و بچه حزب اللهی ها ادامه می دهد و مانند یوم الله 9دی که در تاریخ ماندگار شد، صریح و شفاف خواهد ماند.
کد خبر: ۶۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۲
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی گفت:امروز میبینیم که فتنهگران سال 88 علناً بسیاری از مسندها را در دست گرفتهاند و حتی سخنرانیهای برخی آقایان را آنها مینویسند که این تندرویها با مشی اعتدال همخوانی ندارد
کد خبر: ۶۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
سناتور جمهوریخواه و بانی نامه هشدارآمیز ۴۷ سناتور جمهوریخواه کنگره به ایران مدعی شد که توافق هستهای با ایران احتمالاً به جنگ هستهای منجر میشود و همین حالا باید به ایران حمله نظامی کرد.به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comز، «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه بانی نامه هشدارآمیز ۴۷ سناتور جمهوریخواه به ایران درباره توافق هستهای در مصاحبه با نشریه آتلانتیک مدعی شد که تلاش دولت «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا برای رسیدن به توافق هسته ای با ایران احتمالاً به یک جنگ هستهای منتهی شود.
وی مدعی شد: اگر ما با این نوع پیشنهادی که دولت اوباما مطرح کرده است، موافقت کنیم، احتمالاً اگر به جنگ هستهای منتهی نشود به تقابل نظامی منجر خواهد شد.
کاتن ادامه داد: ۲۰ سال، ۱۰ سال، ۱۲ سال، چه کسی میداند؟ این پیشنهاد ایران را در مسیر تبدیل شدن به یک کشور تسلیحات هستهای قرار میدهد و من فکر میکنم وقتی ایران یک کشور با تسیلحات هستهای شود، به ناچار یک رویارویی نظامی به وجود میآید. این تقابل احتمالاً در ابتدا با آمریکا نخواهد بود اما فکر میکنم که این تقابل اجتنابناپذیر است.
این سناتور تندرو جمهوریخواه تأکید کرد که یک گزینه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، حمله نظامی به ایران در حال حاضر است.
هیأتهای دیپلماتیک ایران و کشورهای موسوم به گروه ۱+۵ پنجشنبه (۱۳ فروردین ماه) اعلام کردند به تفاهمی بر سر چارچوب توافق نهایی رسیدهاند که قرار است زیربنای ادامه رایزنیها تا ضربالاجل خودخوانده ۳۰ ژوئن (۹ تیرماه) باشد.
جمهوری خواهان تمامی تلاش خود را به کار گرفتهاند تا مانع از ادامه مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ شوند و در همین راستا، کمیته روابط خارجی سنا در صدد است تا روز سهشنبه (فردا)، لایحه نظارت کنگره بر هرگونه توافق نهایی هستهای با ایران را علیرغم مخالفت کاخ سفید به رأی گذارد.
کاتن یکی از منتقدان مذاکرات است و هفته گذشته نیز تأکید کرد که اقدام نظامی علیه ایران ظرف چند روز تکمیل میشود.
در نامهای که کاتن بانی آن بود، ۴۷ سناتور جمهوریخواه کنگره به ایران هشدار دادند که هرگونه توافق هستهای که بدون تأیید کنگره به امضا درآید، تنها تا پایان دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا اعتبار دارد و اوباما نیز تا ۶۰ روز حق لغو هیچ گونه تحریمهای ایران را ندارد.
مرجع/فارس
کد خبر: ۶۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴