بعد از قانون شکنیهای متعدد رئیس دولت یازدهم بویژه در سفر اخیرش به استان یزد، برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که آقای روحانی از جمله روسای جمهوری است که بدلیل نقض مصوبه شورای امنیت ملی بدلیل حمایت از یکی از سران فتنه و نقض قانون و همچنین خسارتهای مالی زیادی که در قراردادهای محرمانه اخیرش با برخی کشورهای اروپایی به منافع ملی و قشر محروم جامعه وارد کرده است، بزودی محاکمه خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، بیباک نیوز نوشت: در شرایطی که کم کاریهای برخی دولتمردان یازدهم در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی رائحه امید را در دلهای میلیونها ایرانی جویای کار و پیشرفت کمرنگ کرده است، جای هیچ شک و شبههای نیست که اقتدار و صلابت دستگاه قضا در برخورد با متخلفان و قانون شکنان و برخوردهای قاطع این نهاد انقلابی با مفسدان اقتصادی و امنیتی و همچنین قانون شکنان در ردههای بالا، امید عدالتورزی را در سطح عموم جامعه افزایش داده است تا جایی که این احتمال میرود که بعد از محاکمه و مجازات متخلفان و قانون شکنانی چون گروه امیر منصور آریا، بابک زنجانی و مهدی هاشمی، بزودی با محاکمه و مجازات برخی مسئولان دولتی، مردم ایران شاهد انقلاب بزرگ قضایی باشند.
گفتنی است؛ حسن روحانی اولین رئیس جمهوری است که تنها با چند هزار رای بیشتر و با استعانت از تمامی پتانسیل جریان کارگزاران، اصلاحات و سایر هم مسلکانش به پیروزی رسید تا جایی که آقای هاشمی بعنوان پدر معنوی و حامی دولت یازدهم؛ رای اصلی آقای روحانی را تنها 3 درصد عنوان کرد اما با همه این کمترینهایی که رئیس دولت یازدهم برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری به آن تمسک جسته است، میزان قانون شکنیهای وی در حمایت از سران فتنه و متخلفان اقتصادی و امنیتی و همچنین توهین به منتقدان دلسوز به سبک شاهان و شاهزادگان بسیار بالا میباشد.
بعد از توهینهای مکرر رئیس دولت یازدهم به منتقدان دلسوز با واژگان سخیقی چون؛ "کاسب"، بیشناسنامه"، "بیسواد"، "جیببر" و غیره، حال آقای روحانی در سفر اخیرش به یزد با تمام وجود از یکی از سران قانونشکن و فتنهگر حمایت کرد تا نوع نگاه و استراتژی وی در حب و بغضهایش بیش از پیش مشخص گردد و این شائبه برای مردم بپیش آید که از دیدگاه رئیس دولت یازدهم هر آنکه برعلیه مردم و نظام خیانت کند؛ شایسته تقدیر است و دلسوزان به منافع نظام و مردم، جماعتی بزدل، کاسب و بیسواد هستند از همین رو بعد از سفر روحانی به یزد انتقادات گستردهای از سوی مردم ولایتمدار یزد علیه وی براه افتاده است تا جایی که این احتمال میرود به دلیل اصرار رئیس دولت یازدهم بر ادامه این قانون شکنیها، دستگاه قضا تنها راه پیشگیری از تکرار این قانون شکنیها و فرونشاندن خشم مردم را در محاکمه روحانی بداند.
گفتنی است؛ سخنان تمجیدآمیز روحانی از یکی از سران فتنه در سفر چندروز گذشتهاش به یزد؛ واکنشهای زیادی را برانگیخت.پس از آنکه حسن روحانی در سخنرانی چند روز قبلش در یزد بخش مهمی از سخنانش را به تقدیر از خاتمی اختصاص داد، جریانات مومن و انقلابی این استان نسبت به این اقدام سیاسیکارانه رئیسجمهور واکنش نشان دادند. آیتالله ناصری نماینده ولیفقیه در استان یزد و امامجمعه این شهر امروز در خطبههای نمازجمعه با انتقاد از تلاش یک جریان سیاسی برای مصادره یزد به نفع خود گفت: زد جایگاه کار و کوشش است و نباید جولانگاه و پایتخت گروه خاصی باشد و به این شکل مصادره شود.یزد پایگاه این و آن نیست. یزد پایگاه اسلام است. یزد پایگاه دین است. یزد پایگاه علماست. حالا چون ما درانتخابات پیروز شدیم نباید آنچه هویت مردم است عوض کرد. نه یزد پایتخت هیچ جا نیست، پایتخت اسلام و ولایت است. این دغدغه های ما و دوستانی است که در روزهای گذشته آمدند در مدرسه مصلی. از این به بعد همه گروه ها باید بدانند یزد پایتخت هیچ حزبی نیست. جولانگاه هیچی نباید باشد و هیچ کس حق ندارد نام و نشانی برای یزد انتخاب کند. این مساله دغدغه خاطر ما است، ولی باید همه آرامش را حفظ کنند تا بهانه به دست کسی نیافتد. حجتالاسلام والمسلمین برهان امام جمعه مهریز نیز در خطبههای نمازجمعه با انتقاد از آنام بردن از یکی از سران فتنه توسط رئیس جمهور بر خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی گفت: آقای روحانی! شما در امیرچقماق از فردی که در انتخابات به شما کمک کرد نام بردید ولی از علمای نامی یزد نامی برده نشد. آقای روحانی! شما در سخنرانی خود از رییس جمهوری سابق در دوران اصلاحات نام بردید در حالی که طبق مقررات و مصوبه شورای امنیت ملی این فرد ممنوع التصویرو نام بردن از او خلاف است. حرفهای شما در دفاع و حمایت از خاتمی بخاطر مصوبه شورای امنیت ملی یک اشتباه و گناه بزرگ محسوب می شود . حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم حسینی امام جمعه ابرکوه نیز با انتقاد از سخنان حاشیه ساز روحانی و اشاره به اینکه همه نسبت به اصل سفر دولت به استان راضی بودند؛ اما متاسفانه حواشی ایجاد شد معلول کم تدبیری رئیس دولت تدبیر بود، خطاب به رئیسجمهور گفت: چرا درسخنان خود حساسیت زائی می کنید و درواپسین روزهای سال همدلی وهمزبانی ملت ودولت ایجاد فضای دوقطبی بین مردم و نظام در استان می کنید؟ خدا می داند این جناح بازی ها، گروه گرائی ها دسیسه اردوگاه استکبار و نظام سلطه است. همچنین نمازگزاران یزد و برخی شهرستانهای استان مثل بهاباد پس از پایان نمازجمعه با برگزاری تجمع و سردادن شعارهای انقلابی، به سخنان حاشیهساز رئیسجمهور واکنش نشان دادند.گفتنی است؛ در حالی حسن روحانی در سفر اخیر خود به یزد از محمد خاتمی از سران فتنه تقدیر کرد که وی و سایر همفکرانش در مدت زمانی کوتاه و تنها تا اواسط سال 93 رکورد اهانت به منتقدان خود را با انواع و اقسام واژگان اهانت آمیز شکستند.روحانی در سفر به یزد با نام بردن از محمد خاتمی از سران فتنه در حمایت از وی گفت: ایران قهرمان خدمتگزاران خود و آنهایی که برای عظمت ایران تلاش کردند را هیچگاه فراموش نخواهد کرد و هیچ کس هم نمیتواند نام و عظمت کسانی را که به مردم خدمت کردهاند را خاموش کند.
کد خبر: ۹۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
تحقیقات جدید حاکی از آن است که خرید برای زنان تفریح و سرگرمی محسوب می شود در حالی که برای آقایان انجام وظیفه است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف،دنیای خرید مردان و زنان از آسمان تا زمین تفاوت دارد، خرید کردن حال و هوای اکثر زنان را به طور معجزه آسایی بهتر می کند حتی وقتی کسالت داشته باشند روحیه آنها با خرید عوض می شود در صورتی که مردان از خرید غیر ضروری اغلب بیزارند و خیلی وقت ها نیاز تعویض و تنوع را در خود حس نمی کنند در واقع گاهی با لباس سر کار به عروسی یا عزا می روند این در حالی است که یک خانم هرگز این کار را انجام نمی دهد! و برای هر زمان و مکانی از لباس خاصی استفاده می کند، با این تفاسیر چگونه ابن دو موج معکوس میتوانند در کنار هم و شانه به شانه به خرید بروند؟
براساس یک همه پرسی اینترنتی مشخص شده که زنان به طور متوسط 399 ساعت و 46 دقیقه در سال به خرید می روند یعنی به ازای 63 سال عمر متوسط یک زن تقریباً 5/8 سال از آن در خرید معمولاً سپری می شود همچنین در تحقیقی که بر روی ۲۰۰۰ انگلیسی در سال ۲۰۱۳ انجام گرفت، مشخص شد که مردها بعد از ۲۶ دقیقه خرید خسته میشوند اما این زمان برای خانمها حداقل 2 ساعت است.
این تحقیق نشان داده است که ۸۰ درصد از آقایان به هیچ عنوان خرید کردن با همسر خود را دوست ندارند و ۴۵ درصد از خانمها نیز به هر قیمتی که شده سعی میکنند با همسرشان به خرید نروند چون تقریباً نیمی از خریدهای در بین زوجین به دعوا و مشاجره منتهی میشود.
تفریح یا وظیفه؟!دکتر محسن میر محمد صادقی روانشناس و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم شناختی در گفت و گو با خبرنگار حوزه بهداشت ودرمان گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران گفت: یک مسئله اصلی و اختلاف برانگیز که ریشه های روانشناسی دارد تفاوت های جدی بین نگرش های زن و مرد است که باعث اختلاف در عمل می شود، وقتی که دو نفر می خواهند یک کار مشترک را انجام دهند باید نگاه یکسانی به آن مقوله داشته باشند.
برای آقایان خرید کردن یک کار است که با هدف مشخص مانند یک وظیفه انجام می شود در صورتی در خانم ها جنبه تفریح و علاقه قوی تر است، طبیعتاً کاری که از روی اجبار و وظیفه باشد افراد بیشتر سعی در کوتاه کردن آن دارند ولی کاری که به عنوان سرگرمی باشد، دلیلی ندارد که زود تمام شود.
سمیرا درویشی کارشناس ارشد روانشناس بالینی در همین راستا بیان کرد: خرید کردن برای خانم ها شادی آفرین و خوشایند است و اینکه دنیای خرید کردن خانم ها با آقایان تفاوت دارد بسیاری از زنان برای تفریح به خرید می روند ولی مردان برعکس می باشند.
وقتی حوصله مردان سر می روددکترابراهیمی مقدم روانپزشک در خصوص تفاوت خرید کردن مردان با زنان اظهارداشت: آقایان معمولاً در اولین اقدام خرید خود را انجام می دهند و این در حالی است که خانم ها معمولاً در ارتباط با خرید یک سری وسواس های خاص از خود نشان می دهند که این از حوصله بسیاری از مردها خارج است.
دکتر صادقی در همین خصوص عنوان کرد: خانم ها برای خرید وقت زیادی را می گذارند و اجناس را مدام با هم مقایسه می کنند، حتی اگر در اولین مغازه ای که می روند چیزی را بپسندند و هر چه قدر آن کالا مناسب باشد باز هم باید جاهای دیگر را بگردند و این با رویکرد آقایان در مورد خرید کردن تناقض دارد.
مردان کم می آورندخانم ها اگر خرید هم نکنند و فقط به مغازه ها بروند و ویترین ها را ببینند می تواند حال آنها را خوب کند این در حالی است که روحیه ی مردانه ی مردها در صورتی که همسر آنها چیزی را می خواهد خود را موظف به خرید آن می کنند و در غیر این صورت احساس مردانگی شان زیر سوال می رود، برای همین ترجیح می دهند در صورتی که چیزی احتیاج دارند به خرید بروند.
وی افزود: از طرف دیگر جنبه استرس زا بودن و فشاری است که روی مردها هنگام خرید وجود دارد که ناشی از احساس انجام وظیفه آنها می باشد ولی در زنان خرید یک حالت آرامش بخش ایجاد می کند.
مورد دیگر اولویت هایی است که طرفین دارند برای مردها قیمت و کارایی مهم است در حالی برای زن ها تناسب و زیبایی اولویت دارد البته این به آن معنا نیست که آنها به جنبه های دیگر توجه نمی کنند.
چه موقع خرید برای مردان بی معنی می شود؟درویشی در خصوص اینکه چرا آقایان ترجیح می دهند تنها به خرید بروند گفت: به طور کلی شیوه خرید کردن خانم ها و آقایان با هم تفاوت دارد اینکه خانم ها به صورت دسته جمعی به خرید می روند، اما اغلب آقایان تمایل دارند به تنهایی به خرید بروند و اولین چیزی که مورد پسند آنها باشد را می خرند و به اینکه ممکن است انتخاب های بهتری هم وجود داشته باشد فکر نمی کنند و برعکس، خانم ها تا مطمئن نشوند که بهترین را انتخاب کرده اند خرید نمی کنند.
دکتر صادقی در همین خصوص بیان کرد: مسئله دیگرکه می توان به آن اشاره کرد بحث تصمیم گیری ها است آقایان ترجیح می دهند به تنهایی خرید کنند و از دیگران هم همین انتظار را دارند یعنی اساساً خرید کردن مشترک برای آنها کار معناداری نمی باشد و نظر مردها این است که شما یک چیز نیاز دارید برو تهیه کن چرا مرا دنبال خود می بری؟ و این کاری نیست که جمعی باشد لذا بهتر است فردی انجام شود. طبیعی است که وقتی فرد از ابتدا نگاهش این باشد که این همراهی غیرضروری است وقتی خرید طولانی شود تحمل آن برای آقا سخت تر می شود و می خواهد زودتر آن را به پایان برساند.
مردان چه موقع خرید می کنند؟دکتر ابراهیمی مقدم در خصوص این موضوع که مردان چه موقع به خرید می روند گفت: شخصیت مردها به گونه ای است که تا چیزی کار می کند نیازی به تعویض آن نمی بینند.البته این بیشتر در مورد البسه و وسایل خانه است و مواردی چون اتومبیل استثنا محسوب می شود. همچنین مردها مدت ها از یک لباس و کفش استفاده می کنند با اینکه شاید کهنه شده باشد ولی خانم ها تمایل بیشتری به تنوع در این موارد از خود نشان می دهند.
چشم هم چشمی نکنیدخانم ها با توجه به نوع نگاه و حساسیت های خاصی که به حرف های دیگر خانم ها دارند سعی و تلاش می کنند انواع لباس های متنوع را برای زمان ها و موقعیت های مختلف داشته باشند مخصوصاً اگر خدای نکرده بحث چشم و هم چشمی هم مطرح باشد طبیعی است که در این جور مواقع لازم است خانم ها تعداد دفعات بیشتری به خرید بروند در حالی که بسیار مشاهده شده که مردها با همان لباسی که به عروسی می روند به محل کار و یا حتی عزاداری می روند بنابراین خیلی احساس نیاز به خریدن در خود احساس نخواهند کرد.
لطفاً از همسرتان انتقاد نکنیدصادقی عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم شناختی در خصوص تاتیر رابطه بین زوجین بر خرید کردن اظهار داشتنکته قابل توجه دیگر،نوع رابطه یزوجین است، ممکن است رابطه ی شکننده ای بین آنها وجود داشته باشد و در زندگی مشترک مشکل داشته باشند و وقتی هیچ نقطه تفاهمی باهم ندارند بدیهی است از خرید کردن با هم اجتناب می کنند.
وی ادامه داد: مسائلی که باعث بروز رابطه شکننده می شود شامل انتقادات زیاد خانم حین خرید است برای نمونه تکرار زیاد این جمله به همسر خود که در خرید کردن برای شما وقت کافی نمی گذارد و بیان آن به عنوان یک مشکل، باعث تشدید موضوع می شود.همچنین آقایان مقایسه شدن با سایر مردها را دوست ندارند. حال اگر خانم شوهر خود را با دیگران یا ایده ال های ذهن خود مقایسه کند باعث دور شدن زوجین از یکدیگر می شود و هر گاه صحبت خرید پیش می آید مسائل آزاردهنده در ذهن فرد تداعی می شود که سعی می کند با بهانه های مختلف از آن دوری کند.
این کار مردان را فراری می کندوی در خصوص قدردانی کردن بیان کرد: تشکر نکردن خانم موردی است که حائز اهمیت است چون اگر یک رفتار مثبت مورد تشویق و توجه قرار گیرد سبب می شود رفتار فرد برای انجام مجدد آن تقویت شود. به علاوه ربط دادن خرید به مشکلات دیگر اشتباه است موجب حل نشدن موضوع می شود.
مشورت کردن ممکن است معنای متفاوتی بین زوجین داشته باشد، برای نمونه خیلی وقت ها خانم با همسر خود در مورد خرید یک کیف یا کفش مشورت می کند که آیا مناسب است یا نه؟ و منظور خانم از مشورت کردن تایید گرفتن است ولی آقا متوجه این مسئله نمی باشد و شروع به بیان ایرادات کالای مورد نظر می کند و موجب آزردگی خانم می شود و دفعه ی بعدی که خانم نظر همسر خود را جویا می شود مرد جواب نمی دهد و سپس زن بیان می کند که چرا حوصله نداری؟ چرا وقت نمی گذاری؟ وگفتن این قبیل جملات باعث بروز مشکلات و اختلافات بیشتر می شود در حالی که برداشت آقا این است که اگر من جواب دهم همسرم ناراحت می شود پس بهتر است هیچ چیزی نگویم.
متناسب با جیبتان خرید کنیددکتر ابراهیمی مقدم روانپزشک تصریح کرد: زوجین بهتر است اول بودجه ی مشخصی را برای خرید کردن خود اختصاص دهند و این طور نباشد که هر چه زمان بیشتری در بازار بمانند خرید بیشتری انجام دهند.
زمان مناسب خرید را باید پیدا کرد طبیعی است بعد از اینکه مرد از محل کار برگشته و خسته است زمان را برای خرید کردن مناسب نمی بیند ولی در یک زمان که فرد خسته نباشد و استراحت مناسب داشته است و البته از نظر اقتصادی احساس آرامش خاطر کند، رغبت بیشتری از خود نشان خواهد داد.
دکتر صادقی روانشناس در همین راستا بیان کرد: انتظارات مالی بالا که ممکن است یک خانم از همسر خود داشته باشد، وقتی که همسرش توان برطرف کردن آن را نداشته باشد، با توجه به اینکه خرید برای مرد وظیفه محسوب می شودو باید به نتیجه برسد تا آرامش بگیرد و در این حالت ممکن است احساس نامطلوبی پیدا کند که نتوانسته کار خود را به درستی انجام دهد و از خرید دوری می کند ممکن است خانم داخل مغازه ای برود و قصد خرید کالایی گران را نداشته باشد و هدف خانم گردش و تفریح باشد اما تصور آقا چیز دیگری است.
در همسرتان انگیزه ایجاد کنیددکتر صادقی در خصوص این موضوع که چگونه همسرتان را در خرید با خود همگام کنید تصریح کرد: آگاهی از تفاوت ها و تلاش برای رفع اختلافات کمک کننده است. البته این مسئله هم مانند مسائل دیگر به طور کامل قابل حل نیست که ما به جایی برسیم که طرفین رضایت صد درصد داشته باشند و رابطه به شکل کاملاً مطلوب باشد ولی هر قدمی در راه نزدیک شدن برداریم باید غنیمت شمارده شود.
اگر خانم در فکر خود این ذهنیت را دارد که همسرش باید 5 ساعت به همراهش به خرید بیاید اگر بخشی از آن هم برآورده شد به آن توجه نشان دهد تا مرد تشویق شود. به علاوه اگر خانم یک مقدار سریع تر خرید را انجام دهد تاثیرزیادی در همسر خود می تواند داشته باشد و این ها همه کارهایی است که باعث نزدیک تر شدن زوجین به هم می شود.
وقتی ما یک ایده آلی برای خود در نظر می گیریم و فقط رسیدن به آن ما را راضی می کند معلوم است که هیچ گامی در آن راه برنمی داریم اما اگر بپذیریم که پیشرفت در مسیر اهمیت دارد می تواند موضوع را در حد خودش بهتر کند.
وی افزود: گفت و گو کردن در زمینه خرید مانند هر مسئله ی دیگر لازم است اگر دلیل کار را واضح توضیح دهیم می تواند در ین زمینه کمک کننده باشد، علاوه براین از طرف مقابل بخواهیم ما را کمک و همراهی کند.
در همسر خود انگیزه ایجاد کنیم برای نمونه تو خوش سلیقه ای یا می خواهم تو آن را بپسندی و انتظارات را در شروع پایین بیاوریم. به علاوه مشخص کردن هدف و اولویت بسیار حائز اهمیت است اینکه چه چیز برای ما اهمیت بیشتری دارد؟! خرید یا رابطه با همسر؟! اگر رابطه مهم است باید تفاوت ها را بپذیریم و توقعات خود را کم کنیم و آماده باشیم از یکسری از خواسته های خود در مقابل بدست آوردن رابطه با همسر بگذریم.
کد خبر: ۹۰۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
آوای رودکوف-عضو شورای اسلامی شهر لنده گفت: رسانه ها بعنوان حلقه اتصال بین مردم و مسوولان نقش مهمی در پیشبرد اهداف جامعه ایفا می کنند
کد خبر: ۸۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۷
محمد علی ابطحی متنی انتقادی از رفتار این روزهای هاشمی رفسنجانی در کانال تلگرامی خود منتشر کرد
کد خبر: ۸۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
آوای رودکوف-رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غربگرا و درونگرا وجود دارد
کد خبر: ۸۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
شما نماینده فعلی را متهم به مصادره خدمات نظام به نفع خوده نموده واز استفاده ژورنالیستی ایشان برای بزرگ کردن خدماتشان صحبت نموده اید در حالی که نظام جمهوری اسلامی خیلی قوی تر از آن است که افراد ویا گروههای خاصی بتوانند خدماتش را به نام خود مصادره نمایند
کد خبر: ۸۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴
علی حسنی پور: شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانوادهای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر قدس سره و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.
تحصیلات مقدماتی و هجرت برای تحصیل علوم دینی
تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیکتر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم عج حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیتالله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.
شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم عج ، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب ع برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.
وی دوره کتابهای اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایة آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقى سید حکیم و دیگر کتابهای فقهی را مطالعه کرد.
شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران
- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه
- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران
- درس لمعة نزد علامة شیخ وحید افغانی
همچنین اخلاق را نزد آیتالله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.
وی اکنون از جمله معروفترین و شایستهترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه به شمار میآید که حتی در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس کتابهایی همچون کتاب اللمعة الدمشقیة و کتاب جامع المدارک و مستمسک عروة الوثقى و الحلقات شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.
شیخ نمر سالها اداره حوزه علمیه حضرت قائم عج در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.
پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی الإمام القائم عج را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگبنای مرکز اسلامی در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی بود.
خصوصیات اخلاقی
از جمله خصوصیات اخلاقی وی را باید بلندمنشی و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزشهای دینی ملاحظه کرد که بازتاب آن بهخوبی در خط مشی فکری و جهادیاش آشکار است.
همچنین شیخ، از دیدی باز و آگاه نسبت به حوادث جاری پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همین موجب شده تا دارای دید تحلیلی دقیقی از جریان امور در عرصههای اجتماعی و سیاسی باشد که یکی از دلایل آن بنا به گفته وی ارتباط عمیق وی با قرآن و اهل بیت علیهمالسلام است که همواره روشنگر راه وی در زندگی بودهاند.
فعالیتهای سیاسی و بازداشتها توسط رژیم سعودی
رژیم عربستان سعودی در حالی شیخ نمر باقر النمر را بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طی سالهای 2006 و 2008 میلادی، شیخ را بازداشت کرده بود.
نخستین بازداشت شیخ نمر به می 2006 میلادی بازمیگردد، هنگامی که شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاهمدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام شیخ این بود که در این همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشییع را به رسمیت شناخته و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.
اما بازداشت مجدد شیخ نمر، به 23 آگوست 2008 میلادی بازمیگردد که در شهر القطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا میکرد، این سخنان نمر به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی بود.
رژیم سعودی از بیم قیام مردمی و خشم و غضب شیعیان مناطق شرقی عربستان شیخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد کرد.
این روحانی برجسته عربستانی یک بار دیگر در مارس 2009 میلادی در معرض بازداشت قرار گرفت.
دیدگاههای نمر در قبال آلسعود
شیخ نمر همواره در خطابههایش رژیم سعودی را به اعمال سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای سازمانیافته و منظم بهویژه در مناطق شرقی عربستان و بهخصوص در دو منطقه الاحساء و القطیف متهم میکرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وی همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.
شیخ نمر توهین به کرامت شهروندان عربستانی بهویژه شهروندان شیعی عربستان که از دید رژیم سعودی شهروندان درجه دو این کشور به شمار میآیند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، رد و تأکید میکند که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.
وی بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار میگیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمیتوان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمیتوانند آزاد زندگی کنند.
شیخ نمر در اینباره در سخنان خود با استناد به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی ع تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.
وی در خطبههای نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهینها و تعدیها و تجاوزات آلسعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آلسعود گفت که ما ساکت نمیمانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید؛ هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید .
شیخ نمر همچنین از مطبوعات و رسانههای سعودی به دلیل وابستگی و تبعیت آنها از رژیم سعودی و تبدیلشدن آنها به بوق تبلیغاتی آلسعود بهشدت انتقاد میکند.
وی تصریح میکند که مفتیهای وهابی، ساخته و پرداخته آلسعود هستند. به گفته شیخ نمر، آل سعود به مفتیهای وهابی پول میدهند تا با دامنزدن به اختلافات طایفهای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفهای و قبیلهای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروتهای آن ادامه دهند.
شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفت که میدانم فردا برای بازداشت من به سراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار ؛ ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.
وی در قبال سرکوبگری های رژیم سعودی و مخالفت این رژیم با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز و تجمعهای اعتراضآمیز تأکید میکرد که همواره به دنبال راههای دیگری برای ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوقمان خواهیم بود و تظاهرات، یکی از این راهکارهاست .
این روحانی عربستانی را باید از جمله دشمنان سرسخت نایف بن عبدالعزیز ولیعهد سابق رژیم سعودی برشمرد. شیخ نمر، همواره انتقادات شدیدی را به وی وارد میکرد.
وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. او در همین خطبه تأکید کرد که از مرگ نایف خوشحال خواهد شد.
وی همواره در خطبههای نمازجمعه و خطابه هایش نه تنها از آل سعود انتقاد میکند بلکه از منتقدان سرسخت برخی از رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله آل خلیفه نیز انتقاد می کرد.
سرانجام این شیخ مجاهد در تاریخ 12 دی ماه 1394 هجری شمسی مصادف با 21 ربیع الاول 1437 هجری قمری به دست وهابیان آل سعود به جرم سالها مجاهدت و عدالت طلبی اعدام و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۸۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
نشریه تماشاگران امروز در شماره جدید خود خبر از ثبت نام جواد خیابانی برای انتخابات مجلس داده است.
این نشریه در صفحه اول شماره جدید خود تیتر زده است: «سورپرایز بزرگ: جواد خیابانی نامزد مجلس می شود.» خیابانی امروز در یكی از باشگاههای تهرانی بوده و در جمع دوستانش گفته كه برای حضور در مجلس، نامزد خواهد شد. او فردا ثبت نام خود را برای حوزه انتخابیه كرج انجام میدهد.از دیگر چهره های ورزشی كه قصد حضور در مجلس را دارند می توان به بهنام محمودی بازیكن سابق تیم ملی والیبال اشاره كرد كه او هم از حوزه انتخابیه كرج ثبت نام كرده و اگر خیابانی هم ثبت نام كند، رقیب او خواهد شد.صادق درودگر هم دیگر چهره ورزشی است كه نامزد حضور در مجلس شده است. او با اینكه تهرانی است، اما به واسطه دوره مدیرعاملی اش در ملوان، از حوزه انزلی ثبت نام كرده است. عزیز محمدی رئیس اتحادیه باشگاه های فوتبال هم از حوزه تهران ثبت نام كرده است. رضا امیراحمدی مجری اقتصادی شبكه پنج هم می خواهد كاندیدا شود.
نكته جالب درمورد كاندیداتوری جواد خیابانی این است كه او از چند سال گذشته مورد انتقاد هواداران فوتبال قرار دارد و نسبت به گزارش هایی كه می كند انتقادات فراوانی می شود. این انتقادات در یك سال گذشته به اوج رسیده و بارها از خیابانی انتقادات تندی توسط مردم شده است. حتی برای نوع گزارش كردن های خیابانی هم جوك های فراوانی ساخته شده است.البته به نظر می رسد خود خیابانی به این انتقادات توجهی ندارد. او در آخرین مصاحبه اش گفته بود: «كار من گزارش كردن است و كار مردم هم گوش كردن.»
یكی از آخرین اشتباهات او در جریان مسابقه استقلال - صبا بود؛ زمانی كه منصور پورحیدری روی تخت بیمارستان خوابیده بود و هواداران داخل ورزشگاه یكصدا نام او را فریاد می زنند. در این هنگام بود كه خياباني كاملا بي خبر از ماجرا، اشتباه بدي كرد. او در لحظه اي از گزارشش گفت: «منصور پورحيدري كه به سمت بازيكنان استقلال مي رود شديدا مورد تشويق هواداران قرار مي گيرد!» بعد از اين اشتباه بود كه به خياباني خبر دادند پورحيدري كيلومتر ها آن طرف تر از استاديوم آزادي روي تخت بيمارستان است و او اين موضوع را اعلام كرد.
دیگر جمله تاریخی كه او در گزارش های همین سال 94 به زبان آورده، در گزارش مسابقه روسیه - الجزایر بود. او در این مسابقه جملاتی را به زبان آورد كه درك كردن آنها مشكل بود. خیابانی در دقیقه 70 این مسابقه و در حالی كه دو تیم یك بر یك مساوی بودند، گفت: «به هر حال ما یك حسی هم به الجزایر داریم. دوست داریم الجزایر به عنوان نماینده آسیا و آفریقا در جام بماند!» او البته نگفت كه الجزایر چه ارتباطی به قاره آسیا دارد.
البته نكته جالب اینجاست كه خیابانی ظاهرا از اشتباهاتی كه میكند پشیمان نیست و بابت جوك هایی هم كه برای او ساخته می شود ناراحت نخواهد شد. او كه مدتی قبل میهمان برنامه «موج شب» بود، درباره او درباره جوکهایی که با موضوع گزارشهای او ساخته میشود گفت: «من به هیچ وجه ناراحت نمیشوم. اگر مردم غمگین هستند و با خواندن یا شنیدن جکی از من خوشحال میشوند چه از این بهتر؟ بگذار بخندند.»
خیابانی که این روزها به گفته خودش ،تحصیلاتش را در مقطع دکتری پیگیری می کند ، در صورت ورود به سیاست ، احتمالا دیگر گزارشگری فوتبال انجام نمی دهد!
کد خبر: ۸۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
در نشست اصلاحطلبان یاسوج به مناسبت 16 آذر موضوعات مختلفی از حمله به دستگاه قضایی تا تطهیر عناصر فتنه مطرح شد.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، شامگاه دوشنبه به مناسبت روز 16 آذر مراسمی که معجونی از مناظره و سخنرانی بود توسط برخی تشکلهای دانشجویی اصلاحطلب از جمله تشکل وحدت اسلامی در سالن حکیم جرجانی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج برگزار شد.
در این برنامه که بیشتر اصلاحطلبان و تشکلهای اصلاحطلب دانشجویی و غیر دانشجویی حضور داشتند عکسهایی از مهدی بازرگان، محمدجواد ظریف در کنار امیرکبیر و همچنین هاشمی رفسنجانی به چشم میخورد که بر در دیوار این سالن نصب شده بود.
در این مراسم رضا چمن رئیس دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد به همراه فرید مرادیان یکی از فعالان اصلاحطلب و همچنین برخی افراد دیگر برای حضور در برنامه مناظره و گفتوگو بر روی جایگاه دعوت شدند.
رضا چمن رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان که به نمایندگی از دانشجویان دهه 60 در این برنامه حضور یافته بود به بیان تاریخچه فعالیت تشکلهای دانشجویی پرداخت.
وی در ادامه دهه 30 را دهه شکلگیری تشکلهای دانشجویی ذکر کرد و گفت: شکلگیری تشکلها با بحثهای ایدئولوژیک و مذهبی همراه بود و کتابهای بازرگان کتابهای کسروی را نقض میکرد.
چمن، اوج شکلگیری نهضتهای دانشجویی را با رویکرد انقلابیگری از دهه 40 دانست که امام راحل نیز در آن نقشآفرین بود.
وی همچنین از روز 16 آذر به عنوان روزی کاملا دانشجویی یاد کرد و گفت: تسخیر لانه جاسوسی یکی از اقدامات مهم جنبش دانشجویی بود و این روز قبل از این که دانشآموزی باشد دانشجویی است.
اما در ادامه فرید مرادیان یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب که تحلیل خود را با بیان ویژگیهای جنبش دانشجویی شروع کرده بود مباحث را به سوی مسائل سیاسی و مصداقی برد و انتقادات ی را متوجه دولت قبل کرد.
وی دوره مرگ و اغمای جنبش دانشجویی را از سال 84 به بعد دانست و با نام بردن از رئیسجمهور گذشته، انتقادات خود را ادامه داد.
به گزارش فارس در این بین دختر دانشجویی از فرید مرادیان خواست تا به جای وارد شدن در مباحث جناحی و خطی تحلیلی از روز 16 آذر داشته باشد که این فعال سیاسی نیز به نشانه اعتراض به این تذکر دختر دانشجو سخنان خود را نیمهتمام گذاشت.
مرادیان در ادامه با اصرار دوستان همفکر خود در قسمت دوم سخنانش با بیان اینکه اگر ولیفقیه زمانه دستور دهد در هر جنگی در هر نقطهای از جهان شرکت میکند، افزود: در دوره دانشجویی نیز در هنگام جنگ بوسنی و هرزگوین این آمادگی را داشتم و اکنون نیز در هر نقطه از جهان که رهبری دستور دهد حاضر خواهم شد.
وی با بیان اصولی از قانون اساسی با حمله به دستگاه قضایی تصریح کرد: بر چه مبنایی دستور ممنوعالتصویری افراد داده میشود.
وی در ادامه سخنان خود از یکی از سران فتنه به نیکی یاد کرد و گفت: این فرد اگر مشکل دارد باید در دادگاهی علنی و سیاسی محکوم شود.
مرادیان همچنین با یادی از یکی از عناصر فتنه 88 پس از آزادی از زندان گفت: یکی از دغدغههای او این بود که فکری به حال موضوع هستهای شود و معتقد بود باید هر چه زودتر این موضوع را به سرانجام رساند.
*در این نشست که بیشتر به میتینگ اصلاحطلبان شبیه بود تا برنامه 16 آذر، در کلیپی که راجع به ملی شدن صنعت نفت پخش شد و سخنرانان نیز مدام از کامل و جامع بودن این کلیپ سخن میراندند از تنها کسی که برای ملی شدن صنعت نفت یاد نشد آیتالله کاشانی بود و سازندگان تنها محمد مصدق را منجی ملی شدن نفت جلوه داده بودند.
*این کلیپ نشان میداد آیتالله کاشانی به عنوان مؤثرترین فرد در ملی شدن صنعت نفت جایگاهی در بین اصلاحطلبان ندارد.
*هر چه مجری برنامه از اصلاحطلبان حاضر در همایش تقاضا میکرد به احترام دهه سوم صفر کف و سوت زده نشود اما صدای کف و سوت در بیشتر لحظات برنامه به اوج خود میرسید.
کد خبر: ۷۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
وزیر آموزش و پرورش گفت: نخستین فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان، مهرماه سال ۹۵ وارد آموزش و پرورش می شوند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
علیاصغر فانی در گردهمایی معاونان آموزش متوسطه سراسر کشور که در تالار فرهنگیان برگزار شد، گفت: سال تحصیلی ۹۵-۹۴ به لحاظ بازگشایی مدارس سال دشواری بود.
وی افزود: امسال شاهد تکمیل دوره متوسطه اول و حذف پایه اول از دوره متوسطه دوم بودیم. این موضوع موجب شد تا نیروی انسانی مازاد داشته باشیم.
وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: ساماندهی و سازماندهی نیروی متوسطه دوم در دوره متوسطه اول و ابتدایی کار دشواری بود و برخیها منتظر بودند ما نتوانیم این کار را برای اول مهر انجام دهیم تا انتقادات خود را نسبت به آموزش و پرورش آغاز کنند.
فانی با بیان اینکه آموزش و پرورش با مدیریت صحیح بر منابع محدود توانست مهر امسال مدارس را به خوبی بازگشایی کند، گفت: موضوع هدایت تحصیلی در دوره متوسطه بسیار اهمیت دارد. در پایان سال تحصیلی جاری دانشآموزان پایه نهم باید هدایت تحصیلی شوند.
وی افزود: باید هرچه سریعتر تکلیف شاخهها و رشتههای دوره متوسطه مشخص شود. تلاش میکنیم تا یک ماه آینده تکلیف رشته و شاخههای دوره متوسطه در شورای عالی آموزش و پرورش نهایی شود.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: پوشش تحصیلی در سالهای اخیر در دوره متوسطه اول و دوم رشد خوبی داشته است. نرخ پوشش تحصیلی در دوره متوسطه اول، ۹۴ درصد و دوره متوسطه دوم ۸۲ درصد بوده است.
فانی ادامه داد: در حالی که در گذشته نرخ پوشش تحصیلی دوره دوم متوسطه ۵۴ درصد بوده است. اکنون ۱۸ درصد دانشآموزان متوسطه دوم در مدارس حضور ندارند که باید در جذب آنان تلاش کرد. پراکندگی روستا، مناطق کوهستانی و دسترسی دانشآموزان به مدارس، سرویس روستامرکزی در کاهش نرخ پوشش تحصیلی تاثیرگذار است.
وی با یادآوری اینکه میانگین نرخ پوشش تحصیلی در دوره متوسطه دوم ۸۲ درصد است، گفت: در برخی از استانها نرخ پوشش تحصیلی از این رقم کمتر است که باید به آن توجه شود.
وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: رشد بیرویه رشته علوم تجربی و توسعه رشتههای فنی و حرفهای که متناسب با نیاز جامعه نیست، نگران کننده است.
فانی ادامه داد: در شاخه کار و دانش متناسب با نیاز جامعه باید رشتهها تعریف شود و رشتههای اشباع را تعدیل کنیم. رشتههای موجود در کار و دانش و فنی و حرفهای باید هوشمندانه توسعه یابد.
وی با اشاره به ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی بیان کرد: برای سال تحصیلی آینده، ارتقای مدیریت آموزشگاهی به صورت جدی دنبال میشود. در شرایط فعلی که با منابع محدود روبرو هستیم، یکی از روشهای ارتقای توانمندی و اختیارات مدیران است تا در این شرایط با بسیج منابع در معلمان ایجاد انگیزه کنند و اولیا را بیشتر از گذشته مشارکت دهند. سال ۹۵ سال ارتقای کیفیت است.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: نخستین فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان مهرماه ۹۵ مشغول به تدریس در دوره ابتدایی در مدارس آموزش و پرورش خواهند شد.
فانی در پایان بیان کرد: در شرایط فعلی با محدودیت ورود نیروی انسانی به آموزش و پرورش مواجه هستیم و چارهای جز ساماندهی نداریم.
منبع/مهر
کد خبر: ۷۸۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳
هرچه به تاریخ ثبتنام داوطلبان نمایندگی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی نزدیکتر میشویم نشستها و جلسات احزاب و گروههای مختلف سیاسی برای رسیدن به لیست و سرلیست فشردهتر میشود.
برگزاری کنگره و همایش از جمله اقدامات احزاب سیاسی در آستانه انتخابات است.
به گزارش به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، به نقل از ایسنا ، برگزاری کنگره کارگزاران در دی ماه از جمله فعالیتهای انتخاباتی است.
اکبر منتجبی معاون دبیرکل حزب کارگزاران با بیان اینکه «در راس و رهبری جریان اصلاحات هیچ محدودیتی وجود ندارد» تاکید کرد: اینکه عدهای می گویند فقط یک نفر یا دو یا سه نفر در این جایگاه حضور دارند این گونه نیست.
وی با تاکید بر اینکه «حزب کارگزاران عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است و از هر تصمیمی که این شورا اتخاذ کند تبعیت میکند» درباره برخی اظهارات و شایعات مبنی بر وجود اختلاف در سطح عمیق میان کارگزاران و جریان اصلاحات اظهار کرد: این مباحث را مخالفان کارگزاران مطرح میکنند چرا که آنها با این حزب مشکل دارند در غیر این صورت اعضای کارگزاران هم عضو شورای مشورتی آقای خاتمی هستند و هم در شورای هماهنگی اصلاحات حضور دارند. آنها همچنین در شورای عالی اصلاحات نیز عضویت دارند و طبق تصمیماتی که در این شوراها اتخاذ می شود حرکت خواهند کرد.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنین در مورد زمان برگزاری کنگره این حزب خاطرنشان کرد: قرار است که کنگرهای بسیار بزرگ و با شکوه در دی ماه سال جاری برگزار شود.
هیچ فرد یا گروهی حق ندارد خارج از چارچوب قانون در انتخابات دخالت کند
وزیر کشور با بیان اینکه «هیچ فرد یا گروهی حق ندارد خارج از چارچوب قانون در انتخابات دخالت کند» گفت: با برگزاری انتخابات با شکوه، سالم و قانونی، شاهد مانور قدرت ملی در کشور و تقویت جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی خواهیم بود.
عبدالرضا رحمانیفضلی در همایش مدیران کل حراست استانداریهای سراسر کشور، سازمانهای تابعه و مدیران حراست فرمانداریها و شهرداریهای مراکز استان اظهار کرد: مهمترین موضوع سیاست داخلی کشور، انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است و برگزاری انتخابات باشکوه، سالم و قانونی به مفهوم افزایش توان و اقتدار ملی کشور است.
جلسات جمعیت ایثارگران با موتلفه و پایداری به مرحله جمعبندی نظرات رسیده است
جواد عامری قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در هفتههای گذشته جلساتی را با اعضای حزب موتلفه و جبهه پایداری برگزار کردهایم و در حال حاضر در مرحله جمعبندی نظراتمان با این دو تشکل اصولگرا هستیم.
وی با بیان اینکه «برگزاری این جلسات مشترک از ماه گذشته آغاز شده است» اظهار کرد: جلسات مشترک ما با موتلفه و پایداری تنها یک ماه است که برگزار میشود و توقع اینکه در طول یک ماه بتوان به جمعبندی نهایی رسید، کمی بعید است.
حدود 40 نفر داوطلب احتمالی شرکت در انتخابات از استان کهگیلویه و بویراحمد
جلیل حسنی دبیر ستاد انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: تاکنون حدود 40 نفر به عنوان داوطلب احتمالی شرکت در انتخابات این استان هستند.
وی افزود: از این تعداد داوطلب احتمالی حدود 15 نفر از حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا، حدود10نفر از حوزه انتخابیه گچساران و باشت و حدود 15 نفر از حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده هستند.
دبیر ستاد انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد اضافه کرد: دوره توجیهی اتنخابات مجریان انتخاباتی استان کهگیلویه وبویراحمد و خوزستان بصورت مشترک روزهای هفتم و هشتم آذر ماه امسال در شهر اهواز با حضور مسئولان کشوری برگزار می شود.
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به دنبال انسجام اصلاحطلبان است
علیمحمد غریبانی رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به دنبال همگرایی و انسجام میان نیروهای اصلاحطلب است.
علیمحمد غریبانی در جلسهای، اصلاح طلبان استان اردبیل را به انسجام و اتحاد بیش از پیش دعوت کرد و گفت: اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو کار بزرگی در پیش دارند و کارهای بزرگ جز با انسجام و اتحاد پیروز نمیشود.
دبیر کل انجمن مهندسان ایران تصریح کرد: باید از موازی کاری و نظرات شخصی و سلیقهای عمل کردن دوری کنیم و به صورت متحد و واحد وارد عرصه سیاسی شویم.
وی با بیان اینکه «جریانهایی در جهت کند کردن کار شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان یا اختلافافکنی بین اصلاحطلبان در حرکت هستند» یادآور شد: اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در مورد ریاست آقای عارف بر این شورا اجماع صددرصدی داریم و تاکنون صحبتی در مورد ریاست فرد دیگری در این شورا مطرح نشده است و بنده شخصاً با آقای عارف دیدار کرده و از نظرات ایشان استقبال میکنم و برای آنها احترام قائل هستم.
دومین جلسه شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان به ریاست عارف برگزار میشود
دومین جلسه شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان روز یکشنبه آینده به ریاست محمد رضا عارف برگزار می شود.
مچنین حسین موسوی تبریزی به جای علی محمد غریبانی در این جلسه به عنوان رئیس جدید شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، آغاز به کار خواهد کرد.
انتخابات حقالناس است
حسن بیگی رئیس ستاد انتخابات استان مرکزی با اشاره به اینکه «انتخابات حقالناس است و باید با برنامه ریزی آن را محافظت و صیانت کنیم» اظهار کرد: در برگزاری انتخابات نباید تحت تاثیر زر و زور و تزویر و قدرت قرار بگیریم و نتوانیم به خوبی برنامهریزی کنیم.
حسن بیگی در دوازدهمین جلسه ستاد انتخابات استان مرکزی تصریح کرد: مجریان برگزاری انتخابات باید اصل بیطرفی را رعایت کنند و از فرد خاصی جانبداری نکنند، هر شخصی نظر خود را دارد و مهم این است که این نظر را در کار و تصمیمگیری دخالت ندهد.
یک کاندیدای انتخابات باید از سیاسی کاریها دور باشد
امیر رضا اکبرپور دبیر انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه یزد اظهار کرد: ویژگی یک نماینده خوب این است که در عین سیاستمدار بودن از سیاسی کاریها دورباشد.
وی اظهار کرد: یک کاندیدا که میخواهد به مجلس راه پیدا کند باید ویژگیهایی داشته باشد تا مورد قبول مردم قرار بگیرد. اولین و مهمترین ویژگی یک نماینده این است که در عین حال که یک سیاستمدار حاذق است از سیاسی کاریها دوری میکند.
انتخاب سرلیست اصلاحطلبان زود است
فرج کمیجانی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: برای صحبت کردن و بحث درباره سرلیستی اصلاحطلبان وقت هست و الان زود است که به آن بپردازیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با گمانه زنیها برای انتخاب سرلیست اصلاحطلبان برای انتخابات آتی مجلس تصریح کرد: مهم آن است که چهرههای شاخص اصلاحطلب کنار هم در یک لیست قرار بگیرند. اول باید مشخص شود چه کسانی مایل هستند تا در انتخابات شرکت کنند و بعد از آن به موضوع سر لیستی بپردازیم. گمانه زنیها و انتخاب سرلیست اصلاح طلبان در حال حاضر بسیار زود است.
پروژه اصلی مجمع نیروهای خط امام الزاماً انتخابات نیست
حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در نشست دورهای دبیران استانی سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام در تهران گفت: ما تاکید کردیم و تاکید میکنیم که هرگز پروژه اصلی و اساسی ما در مجمع نیروهای خط امام، الزاماً انتخابات نیست و انتخابات تنها یکی از پروژههای ما است که هر ۴ سال یکبار پیش میآید.
هشدار یک نماینده مجلس درباره عملکرد صداوسیما در فضای انتخاباتی
سیدرمضان شجاعی کیاسری عضو شورای نظارت بر سازمان صداوسیما با اشاره به انتقادات به رسانه ملی در جریان بررسی برجام، گفت: این مسأله در شورای نظارت بررسی شد که اگر صداوسیما بخواهد در انتخابات مثل برجام عمل کند، هم انتخابات دچار مشکل میشود و هم صداوسیما.
وی با بیان اینکه «رئیس سازمان صداوسیما باید یک تدبیر اساسی کند» گفت: عملکرد این سازمان در انتخابات باید بیطرف باشد و همه نگاهها و جریانهای سیاسی را ببیند و فضایی برای حضور پرشور مردم فراهم کند.
کد خبر: ۷۶۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
مراسم نمادین انتخابات شورای دانش آموزی همزمان با سراسر استان و کشور در شهرستان لنده برگزار میشود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
محسن رحمانی پور معاونت پرورشی و فرهنگی اداره آموزش و پرورش شهرستان لنده در گفتوگو با «آوای رودکوف» گفت: روز سه شنبه 5 آبان همزمان با سراسر استان و کشور انتخابات شورای دانش آموزی در این شهرستان برگزار و بصورت نمادین در همین روز و راس ساعت 9 صبح در محل دبیرستان فارابی با حضور مسولین برگزار خواهد شد.
وی افزود: شوراهای دانش آموزس نمونهای از تمرین دموکراسی است که به دانش آموزان خوب انتخاب کردن، مهارت شوراها و چگونگی گفتوگو کردن و پذیرش انتقادات را آموزش میدهد.
رحمانی پور تصریح کرد: بعد از برگزاری انتخابات شورای دانش آموزی، دانش آموزان منتخب در قالب 9 کمیته بهداشت، عترت، نماز، مناسبتها، ورزش، اردو و دیگر کمیتهها فعالیت خود را آغاز میکنند، در حقیقت کارهای اجرایی مدرسه را دانش آموزان انجام داده و مربی تنها وظیفه راهبری دارد.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش لنده بیان کرد: تشکلهای دانش آموزی و انتخابات شوراهای دانش آموزی طبق مواد 18 و 20 آییننامه اجرایی مدارس، جزو وظایف مدیر محسوب شده و این انتخابات باید در کنار سایر فعالیتهای فرهنگی و پرورشی انجام گیرد.
کد خبر: ۷۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴
معاون آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: هیچ فرد و جریانی در انتخاب مدیر جدید آموزش و پرورش دیسموک نقش نداشت.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس از دیشموک، بعد از ظهر امروز اردشیر یاری معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت ادارهکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در آیین تودیع و معارفه رؤسای سابق و جدید آموزش و پرورش دیشموک با بیان اینکه اولین سال خدمت خود را در دیشموک گذرانده است، افزود: تمام پیشرفت بشریت در سایه توسعه است و توسعه زیر پرچم نیروهای متخصص محقق میشود.
یاری با بیان اینکه از مشکلات آموزش و پرورش دیشموک آگاهی کامل دارد، افزود: به دلیل ضعف در زیرساختهای این منطقه کمتر نیروی انسانی حاضر به خدمت در این منطقه است.
وی با تقدیر از امام جمعه دیشموک به جهت تعامل بسیار خوب وی با آموزش و پرورش گفت: حجتالاسلام محمودیاصل در بین ائمه جمعه بیشترین همکاری را با ما داشته است.
این مسئول با ابراز گلایه شدید از کسانی که در راستای مدیریت رئیس سابق آموزش و پرورش دیشموک سنگاندازی کردند، بیان کرد: اینکه سیاست در کار ما دخالت دارد، یک واقعیت است و اگر بگوییم از سیاست مبرا هستیم، دروغ است.
معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت ادارهکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به اینکه فشار وارده از سوی گروهها در راه مدیریت آقای عارفنژاد در آموزش و پرورش دیشموک زیاد بود، خاطرنشان کرد: رئیس سابق آموزش و پرورش دیشموک، ضعف مدیریت نداشت منتها فضای منطقه برای ریاست وی مهیا نبود.
وی گفت: از مدیریت جدید آموزش و پرورش دیشموک انتظار میرود از همهگروهها برای پیشرفت آموزش و پرورش این منطقه استفاده کند.
این مسئول افزود: از مدیر جدید توقع داریم که از نگاه و فعالیت سیاسی فاصله بگیرد و با همه تعامل ویژه داشته باشد.
یاری مشکلات ناشی از فضاهای آموزشی دیشموک را از عهده اداره آموزش و پرورش خارج دانست و در پاسخ به انتقادات مبنی بر انتقال دائم فرهنگیان خانم، گفت: این موضوع در جلسه برنامهریزی استان بررسی و مختص دیشموک تنها نبود.
وی با اظهار اینکه مسئله انتقال خانمها از بخشهای دیشموک، چاروسا، لوداب و مارگون به محل سکونت خود محرمانه است، بیان کرد: هیچ شخص یا گروه خاصی در انتقال آنها دخالت نداشتند.
این مسئول گفت: لاهوتی و منطقیان و نه هیچ شخص خاصی در انتصاب صالحزاده به عنوان مدیر آموزش و پرورش دیشموک نقش نداشت.
وی از رسانهها خواست که در حل مشکلات آموزش و پرورش با این اداره تعامل و همکاری لازم را داشته باشند و از رسانهای کردن بحث انتقالی فرهنگیان خانم که موضوعی کاملاً محرمانه است، جداً خودداری شود.
معاون پشتیبانی توسعه مدیریت اداره آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد، انتقال حتی یک نیروی انسانی از دیشموک به جاهای دیگر را از این به بعد برعهده مدیر آموزش و پرورش و مسئولان این منطقه عنوان کرد و گفت: در حال حاضر با انتقال هیچکس موافقت نمیکنیم چون کمبود نیرو در دیشموک داریم.
در پایان با اهدای لوح از تلاشهای راهخدا عارفنژاد مدیر سابق تقدیر و منصور صالحزاده به عنوان رئیس جدید آموزش و پرورش دیشموک منصوب شد.
کد خبر: ۷۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۳
یکی از حکما! گفته است وقتی از کسی عصبانی میشوید، بلافاصله جواب ندهید، بلکه بهتر است چند دقیقهای فکر کنید، شاید ناسزاهای بهتر و تازهتری به یادتان بیاید!پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir: روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود امروز خود نوشت:
گفت: چرا طرفداران توافق به جای پاسخ به انتقادات مستند، آنها را به باد تهمت و توهین میگیرند؟!گفتم: چه عرض کنم؟! تازه بعد از اینهمه تهمت میگویند که بعداً پاسخ آنها را خواهند داد!گفت: مگر غیر از تهمت و ناسزا پاسخ دیگری هم دارند؟گفتم: احتمالا قرار است یک پاسخ حکیمانه بدهند!گفت: چه پاسخ حکیمانهای؟!گفتم: یکی از حکما! گفته است وقتی از کسی عصبانی میشوید، بلافاصله جواب ندهید، بلکه بهتر است چند دقیقهای فکر کنید، شاید ناسزاهای بهتر و تازهتری به یادتان بیاید!
کد خبر: ۷۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
جلسه هماهنگی با محوریت اجرای باشکوه و منظم مراسم عزاداری محرم در هیئت عزاداران حسینی محل ابوعلی بهبهان برگزار گردید.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
این جلسه به منظور هماهنگی ، تبادل نظر و برنامه ریزی جهت اجرای هرچه باشکوه تر مراسم عزاداری دهه اول محرم با حضور هیئت امنا مسجد ، اهالی محل و جمعی از خدمتگزاران هیئت در مسجد ابوعلی برگزار شد.
جلسه با تلاوت آیاتی از قران مجید و سپس مدیحه سرایی آغاز گردید و ضمن تسلیت به خانواده های حجاج کشته شده در منا ، یاد و خاطره شهدا گرامی داشته شد.
در ادامه این جلسه دو ساعته مالک حاجوی از اعضا هیئت امنا مسجد ضمن تقدیر و تشکر از تلاشها و زحمات فعالان و خدمتگزاران حضرت اباعبدالله الحسین (ع) هییت در سالهای قبل ،به ارایه گزارش و بیلان مالی فعالیتهای صورت گرفته هییت در سال گذشته پرداخت.
وی خطاب به حضار عملکرد مسجد و هیئت را تنها و منحصر به ایام دهه اول محرم ندانست و با اشاره به دیگر فعالیتهای مسجد در طول سال خواستار حضور بیشتر و فعال تر اهالی محل و هیئت بویژه جوانان و همکاری همه جانبه در برگزاری تمامی مراسمات مسجد و هیئت شد.
در ادامه حضار به بیان نظرات ، پیشنهادات و انتقادات خود پرداختند و جلسه با جمع بندی نهایی صحبت حاظران پایان یافت.
کد خبر: ۷۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
اصلاح طلبان از رد صلاحت بیم دارند و اصولگرایان از همراهی دولت در صورت ورود کاندیدای مورد نظرشان به بهارستان در هراسند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
خبرگزاری صدا و سیما در تحلیلی نوشت:هنوز هیچ چیز در اردوگاه دو طیف اصولگران و اصلاح طلب در کهگیلویه و بویراحمد قطعی نشده چرا که اصلاح طلبان از موضوع بررسی صلاحیت ها در هیئت های نظارت بیم دارند به همین منظور هنوز استراتژی مشخصی را در این طیف نمی بینیم و تنها راهکاری که آنها هم اکنون پیش رو قرار دادند تعدد کاندیداها است چرا که آنها بر این باورند که با معرفی تعدد کاندیداها در صورت عبور هر کدام از انها از سد شورای نگهبان دیگر کاندیداها می توانند بر روی شخص مورد نظر ائتلاف کنند .
اما در سوی دیگر اصولگرایان نگرانی از بابت رد صلاحیت ندارند و اختلاف و چند دستگی ، موضوعات قومیتی و دلخوری های شخصی بزرگترین مشکل این طیف است و این معضل را در سه حوزه انتخابیه استان شاهد هستیم .
ظهور راست افراطی و قدرت نمایی آنها در عرصه سیاسی کشور و فاصله گرفتن اصولگرایان عملگرا از تندروها و بلاتکلیفی گروههایی همچون موتلفه و جمعیت ایثارگران به نظر ائتلاف همه جانبه در این جریان را بعید مینماید و بهترین سرنوشت همان سرنوشت ائتلاف ولایتی، قالیباف و حداد عادل باشد.
در این جبهه هدایتخوا فعال سیاسی و عضو فعال پایداری حضور دارد همچنین زارع نماینده کنونی شهرستان های بویراحمد و دنا نیز دیگر اصولگرای میدان دار است و شخصیت هایی چون شیر علی خرامین ( استاد دانشگاه علوم پزشکی ) ، محمد رحیم دهراب پور ( عضو جبهه پایداری ، محمد علی دانشی دبیر حزب موتلفه ، حبیب الله پیشوا وکیل و عضو فعال اصولگرا ،ایروان مسعودی اصل نیز حضور دارند .
غلام محمد زارع اصولگرایی که هم اکنون کمتر به عنوان یک اصولگرا به وی نگاه می شود در سوی دیگر هم اصلاح طلبان وی را در جبهه خود نمی گنجانند ، آنهایی که دستی بر اتش دارند وی را در جبهه لاریجانی ها می دانند و معتقدند در صورت نبود یک کاندیدای قوی اصلاح طلب در این حوزه اصلاح طلبان بر روی زارع ائتلاف می کنند و وی شانس بیشتری نسبت به سایر رقبا دارد.
دهراب پور که عضو جبهه پایداری است نیز در تلاش است تا از سوی اصولگرایان به عنوان نامزد مورد نظر این طیف معرفی شود اما تا کنون بخت با وی یار نبوده است اما هنوز فرصت دارد .
علی خرامین که در انتخابات قبلی منتقد هدایتخوا و حامی زارع و مسئول ستاد انتخاباتی ولایتی در ریاست جمهوری قبلی بود و از طایفه بزرگ طامرادی است ، برخی از سیاسیون معتقدند وی چهره ای معتدل و بدور از تندروی است و اصولا شخصیتی سیاسی ندارد اما به سبب داشتن پایگاه قوی در سطح استان می تواند از شانس خوبی برای کاندیدا شدن برخوردار باشد ، اگر چه خرامین در ماههای اخیر به فعالین جبهه پایداری در استان کهگیلویه و بویراحمد نزدیک شده است ( از این ناحیه انتقادات تندی نیز به او شده است که شاید بتوان این رفتار او را در جهت رفع کدورتهای قبلی و حرکت در چهارچوب کار تشکیلاتی دانست.)
اصولگرایان حوزه بویراحمد و دنا ابتدا خلیفه خلقی پور را در اولین نشست خود معرفی کردند اما این انتخاب با انتقاد های سایر اعضای این طیف همراه بود به گونه ای که چند روز بعد خلقی پور عطای نمایندگی را به لقایش بخشید و انصراف داد اما در نشست بعدی که صفدر پناهی رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه استان حضور داشت شورای حکمیت تشکیل شد و صفدر پناهی ( رئیس شورای حکمیت ) بعد از بحث و گفتگوهای زیاد ستار هدایتخواه کاندیدای ( دور هفتم و هشتم ) را به عنوان شخص مورد نظر شورای معرفی و دست وی را بالا برد اما هدایتخوا به این انتخاب واکنش نشان داد و بهانه خود را علاقه به کار فرهنگی دانست و گفت: من تکلیف خود را بهتر می شناسم و ترجیح می دهم کار فرهنگی انجام دهم تا به بهارستان بروم .
بعد از هدایتخواه گزینه مورد نظر شورا شیر علی خرامین است ، خرامین با توجه به سابقه ی اجرایی وشخصیتی به نظر نیز مطلوب ترین گزینه بعد از هدایتخواه میباشد و حتی برخی آگاهان میگویند با توجه به شرایط سیاسی کشور خرامین از جهت پایگاه مردمیدر این دوره از خود هدایتخواه شرایط بهتری دارد. اما خرامین در میان این گروه از اصولگرایان منتقدین تندی دارد و خیلی از نیروهای میانی آنها خرامین را غیر خودی میدانند و معتقدند بخش عظیمیاز شکست دور قبلی هدایتخواه و پیروزی زارع محصول حمایت خرامین و فعالیت او برای زارع بود.
امتیاز دیگر خرامین آن است که با حضو ر او بخش زیادی از نزدیکان دهراب پور و حتی زارع نیز از خرامین حمایت خواهند کرد و اگر در نهایت هم اصلاح طلبی در صحنه نماند این شانس برای خرامین وجود دارد که بخشی از آرای مردد آنها را جذب نماید. و امتیاز دیگر آن است که با توجه به بافتار و ساختار جغرافیایی استان خرامین موقیعت بهتری برای جذب آرا اصطلاحا سرگردان دارد.
با این همه بزرگترین مشکل و مانع خرامین اول حضور احتمالی خود هدایتخواه است و دوم دلخوری و نقد اصولگرایان تند این جریان از اوست.ایروان مسعودی اصل از طایفه بادلانی ها دارای سابقه مدیریتی مناسب است ولی برخی معتقدند وی از پایگاه قوی در بین مردم برخوردار نبوده و بسیاری نیز وی را نمی شناسند زیرا وی در خارج از استان فعالیت داشته است حتی در نشست اصولگرایان این خطه نیز شرکت نکرد .
دیگر چهره این گروه حبیب الله پیشوا از طایفه دشمن زیاری است از طیف موتلفه است و مورد حمایت محمد علی دانشی دبیر این حزب در استان است
حال باید دید این گروه در نهایت تکروی را پیشه قرار می دهد یا در نشست های بعدی به یک تصمیم
کد خبر: ۷۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
انتخاب به نقل از روزنامه گاردین نوشت: آیت الله سیدحسن خمینی نوه 43 ساله ی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تلویحا به موضوع کاندیداتوری اش در انتخابات مجلس خبرگان اشاره کرده است.
سیدحسن خمینی از جلب توجهات به خود دوری می کند اما بارها در به صورت تلویحی از توافق هسته ای ایران حمایت کرده است و در مخالفت با تندروی سخن گفته است. او در سال های گذشته به درخواست ها برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان «نه» گفته است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: کاندیداتوری سید حسن خمینی می تواند منجر به تقویت اردوگاه میانه روها شود.
وی طی سخنرانی در 29 اگوست وصیت پدربزرگ خود به پدرش حجت الاسلام و المسلمین احمد خمینی را نقل کرد. سیدحسن خمینی گفت: امام به ابوی ما گفت که «نمی گویم در جمهوری اسلامی کاری را قبول نکن، اگر لازم شد همه کار بکن و هر مسئولیتی را قبول کن؛ اما اگر دیگران هستند بگذار آنها انجام دهند.» وی افزود: «بنابراین، اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است، زیرا مصلحت سنجی شخصى و عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست.»
سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است که این سخنان سیدحسن خمینی بی سابقه است و بعلاوه به معنای کاندیداتوری اوست. محمدجواد حق شناس فعال سیاسی نیز گفت: در طول چندین سال گذشته، سیدحسن خمینی از شخصیت های مختلف و همینطور مردم درخواست های بسیاری برای کاندیداتوری در انتخابات دریافت کرده است.
وی افزود: به نظر می آید که سخنان اخیر سیدحسن خمینی اعلام تلویحی نامزدی او در انتخابات است. در ادامه گزارش گاردین آمده است: سیدحسن خمینی ظاهرا این سخنان مهم را در پاسخ به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرده است که از او برای حضور در انتخابات دعوت کرده بود.
محبوبیت سیدحسن خمینی در میان ایرانیان باعث شده است که میانه روها از او بخواهند که نقشی سیاسی برعهده گیرد. اما این مسئله باعث شده است که او به هدف انتقادات تندروها تبدیل شود. آیت الله مصباح یزدی، رهبر معنوی جریان تندرو پایداری اخیرا به شکل تندی از سیدحسن خمینی انتقاد کرده است. در ماه اوریل نیز، انصار حزب الله بیانیه ای علیه سیدحسن خمینی برای جلوگیری از سخنرانی او در استان گلستان صادر کرد. او پس از مدتی و با دعوت گروه های مختلف، به گلستان سفر کرد و با استقبال گرم مردم روبرو شد.
سیدحسن خمینی روابط بسیار خوبی با گروه های مختلف سیاسی ایران دارد و و به شدت قابل احترام است. این موضوع باعث می شود که او کاندیدایی قدرتمند برای انتخابات مجلس خبرگان باشد. در واقع این موضوع می تواند به تشکیل مثلث هاشمی، خمینی و روحانی در مقابل مثلث جنتی، یزدی و مصباح تبدیل شود.
کد خبر: ۷۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس با استیضاح وزیر اقتصاد و دارایی مخالف و معتقدند در شرایط کنونی، این استیضاح به مصلحت نیست
کد خبر: ۶۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دین پژوهان کشور - آیت الله ابراهيم امینی در ديدار با دكتر آيت پيمان و اعضاى دبيرخانه شوراى دين پژوهان ، ضمن تشکر از ارائه گزارش فعاليت هاى علمى خارج كشور مدیر مسئول دینپژوهان گفت: بر اساس تجربیات و سفرهای خارجی متعددی که در دوران مسئولیت خود داشتهام، بسیاری از مسائل و انتقادات مطرح شده را وارد میدانم و توصیه میکنم گزارشهای کاملی از سفرهای خود و واقعیتهای موجود به محضر مقام معظم رهبری و مسئولان دفتر ایشان برای پیگیری ارائه کنید.
وی افزود: این که ما با برگزاری چند همایش و کنفرانس و ارائه گزارشهای آن به مسئولان فکر کنیم اسلام و انقلاب را صادر و گرایش به اسلام و بیداری اسلامی را ایجاد کردهایم تصور درستی نیست، بلکه مهم این است که بدانیم از معرفی اسلام چه کسی بیشترین بهرهبرداری را میکند، و به عبارتی کدام اسلام معرفیمیشود.
وی ادامه داد هم اکنون در فرانسه و انگلستان، اسلام دومین دین است، در آلمان و دیگر کشورها هم گرایش خوبی به اسلام وجود دارد اما ما نباید چشمهای خود را ببنديم چرا که واقعیت این است که در حال حاضر از موج اسلامگرایی که ما ایجاد کردیم وهابیت بیشتر از خود ما بهرهبرداری میکند و هم اکنون اسلام بیشتر از ناحیه وهابیت شناخته و معرفی میشود، چرا که ما منابع کافیمالی، امکانات و کتابهای مفید به زبان خارجی برای معرفی شیعه نداریم و سرمایهگذاری مناسبی در این زمینه انجام نمیدهیم.
آيت الله امينى ضمن تشکر از دبیرخانه دینپژوهان کشور به لحاظ برگزاری دهمین مراسم تجلیل از پژوهشگران برتر حوزه دین گفت: من همانگونه که پیشتر هم گفتم انتظاری برای برگزاری این مراسم و تجلیل نداشتم و از زحمات شما و همکارانتان هم تشکر میکنم و درباره فعالیتهای بعدی در این زمینه هم توقعی ندارم و هر کدام ازکارهای بنده که در مسير اهداف و کارهايتان است و صلاح میدانید اقدام کنید.
وى بيان نمودند : همایش برگزار شده هم به لطف خدا خوب بوداما از صدا و سیما گله دارم و معتقدم که وظیفه خودش را در زمینه اطلاعرسانی این مراسم به درستى انجام نداد.
آیت الله امینی در ادامه به لزوم انجام پژوهشهای درون دینی و تحقیق و پژوهش در موارد موجود دربحث دین و عقاید دینى را از جمله مسائلی که لازم است دبیرخانه دینپژوهان در دستور کار خود قرار دهد عنوان کرد.
عضو شوراى تشخيص مصلحت نظام ضمن انتقاد شديد و ابراز نگرانى از معرفی چندگانه اسلام در کشور گفت: متأسفانه ما هماکنون معرفی دقیق، روشن و واحدی از تشیع راستین و واقعی شیعه، حتی در میان علما و حوزه علمیه قم که پرچم دار تشیع است نداریم و هر کس این مذهب را با نگاه خاص خود معرفی میکند و حتی گاهی دیده میشود نویسندگان،مداحان، علما، سخنرانان و منبریها یکدیگر را تکذیب می کنند واین وضعييت واقعا دردناک است و موجب میشود بسیاری از جوانان با این تناقضها منحرف شوند. و لازم است دین پژوهان برای این مشکل وارد کار شوند، حقایق را روشن کنند، جلوی افکار مختلف را بگیرند و راه حلی برای این مشکل پیدا کنند، چرا که اگر ما در دورانی که نظام جمهوری اسلامی حاکم است نتوانیم تشیع را به درستی معرفی کنیم واقعا جای تأسف دارد.
کد خبر: ۶۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴