امام جمعه موقت تهران گفت: نمیخواهم قضایای تلخی که در انتخابات اتفاق افتاد را دوباره تکرار کنم، زیرا حضور یک میلیون و 300 هزار نفری مردم استان کرمان در انتخابات این تلخیها را جبران کرد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، آیتالله سیداحمد خاتمی امشب در آیین سوگواری حضرت زهرا (س) در محل حسینیه ثارالله اظهار داشت: حضرت فاطمه (س) 18 بهار را بیشتر ندید، اما تا ابدیت درسهای زندگی را به ما آموخت.
وی بیان داشت: حضرت زهرا (س) سه دوره زندگی دارد، دوره نخست شامل کودکی و دوره دوم شامل زندگی خانوادگی است و دوره سوم هم شامل 75 یا 95 روزه بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) میشود که این دوره درسهای بسیاری را به همراه دارد.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: حضرت صدیقه طاهره (س) نخستین رهرو و شیعه امام علی (ع) است و فاطمه (س) ولایتمداری را در این مدت کوتاه آموخت و این را نیز آموخت که ولایتمدار و ولایتشعار کیست.
خاتمی ادامه داد: امیرالمومنین علی (ع) از نگاه حضرت زهرا (س) «ولی» بود آنچنان که پیامبر اکرم (ص) هم «ولی» بود.
وی خطاب به جوانان عنوان کرد: این درس را از مکتب حضرت فاطمه (س) بگیرید و با حجت شرعی حرکت کنید، زیرا دامهای زیادی در مسیر شما است و هر روز پرچم یک حزب، گروه و یا جبهه بلند میشود و باید زیر پرچمی بروید که حجت شرعی است و آن فقط پرچم ولایت است.
خاتمی تاکید کرد: حضرت زهرا (س) این درس را داد که در فضای غبارآلود و تیره و تار، نه غبارآلود شوید و نه راه را گم کنید و ببینید، ولایت چه مسیری را مشخص کرده و آن مسیر حق، درست و شرعی است.
وی اظهار داشت: بعضیها به صورت مقطعی و موسمی، ولایی هستند همان طور که بعضیها در دینداری، مقطعی هستند و در رمضان و عاشورا خیلی مذهبی میشوند، دستشان درد نکند، اما انسان باید همیشه ولایی و دیندار باشد.
امام جمعه موقت تهران تصریح کرد: فاطمه (س) در این دوره 75 یا 95 روزه یک آن از حضرت علی (ع) جدا نشد و ولایتمدار بود و همیشه ولایی بودن مهم است.
خاتمی اضافه کرد: بعد از پیامبر اکرم (ص) سلام و درود بر ایشان مُد بود، اما سلام افرادی حقیقی بود که همراه حضرت علی (ع) شدند، افراد زیادی در زمان پیامبر اعظم (ص) ولایی بودند اما بعد پیامبر راه ایشان را رها کردند و ریزش داشتند.
وی ابراز داشت: در تاریخ انقلاب اسلامی هم کسانی در یک مقطعی در مجلس شورای اسلامی گفتند، کسانی که منکر ولایت مطلقه فقیه باشند، کافر هستند و امام خمینی (ره) برای مجلس نامه نوشت و گفت، غلو نکنید و ولایتفقیه را همسنگ با ولایت معصومین (ع) نگیرید، اما یک روز هم همین جماعت در فتنه 88 در برابر ولایت شمشیر از رو کشیدند.
این نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: حضرت فاطمه (س) آموخت همیشه ولایی باشید، ولی دیروزتان امام راحل بود و ولی امروزتان هم آیتاللهالعظمی امام خامنهای است.
خاتمی تصریح کرد: حضرت زهرا (س) آموخت، جوزده و موجزده نشوید و اگر یک روز موج خانه، فامیل و یا اقوام شما موج غیرولایی شد، نگویید، خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو، بلکه بگویید، خواهی نشوی رسوا، همرنگ حقیقت شو و خواهی نشوی رسوا، همرنگ دیانت شو.
وی افزود: حضرت فاطمه (س) آموخت اگر زیر این آسمان فقط یک علی باشد و یک فاطمه، این فاطمه خودش را فدای علی میکند و ولایتمداری یعنی فاطمه (س).
خاتمی ابراز داشت: ولی، حجت شرعی است و باید همیشه ولایتمدار باشیم و فضای ضد ولایت تاثیری نگذارد و اگر نظام ما حق نیست آیا نظام سعودیهای وحشی، آدمکش و طفلکش حق است.
وی در همین زمینه ادامه داد: اگر نظام ما حق نباشد آیا نظام ترکیه حق است که پایگاه داعش است، داعش در ترکیه دفتر دارد و بازارچه مرزی برای داعشیهای آدمکش درست کردهاند.
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: تردیدی نباید کرد پرچمی که امروز در نظام جمهوری اسلامی برافراشته شده، پرچم حق است و زیر این پرچم رفتن در حقیقت زیر پرچم صاحبالزمان (عج) رفتن است.
خاتمی عنوان کرد: نگاه ما برای ولیفقیه این نیست که ولیفقیه فقط رهبر سیاسی است بلکه آن را جانشین امام زمان (عج) میدانیم.
وی ادامه داد: گفتمان ولایت، گفتمان اخلاق، دین و پایبندی به ارزشهای دینی است و این گفتمان است که دروغ نگویید و حتی به دشمن خود هم دروغ نبندید.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری افزود: نمیخواهم قضایای تلخی که در انتخابات اتفاق افتاد را دوباره تکرار کنم، زیرا حضور یک میلیون و 300 هزار نفری مردم استان کرمان در انتخابات این تلخیها را جبران کرد.
خاتمی همچنین تخریبهای صورت گرفته در دوران انتخابات علیه خود را بیسابقه خواند و اضافه کرد: با محبتی که شما مردم کرمان به ما کردید و با 702 هزار رای شما آن تلخیها رفت و انتخابات تمام شد، اما دین، اخلاق و ارزشها تمام نشدند.
وی یادآور شد: رادیو آمریکا مدام پیام میداد به سید احمد خاتمی رای ندهید و تحلیلگران بیبیسی مدام میگفتند به خاتمی رای ندهید، این مایه افتخار بنده است و معنایش این است که من به سیبل زدهام و دشمن را به خوبی شناختم.
امام جمعه موقت تهران بدون ذکر نام از فرد و یا افراد، گفت: برادر عزیزی که در فضای مجازی حضور داری، تو چرا از صدای روباه پیر استعمار پیروی میکردی.
خاتمی با خوانش این شعر ناهید یوسفی که «هر کس به طریقی دل ما میشکند، بیگانه جدا، دوست جدا میشکند، بیگانه اگر میشکند، حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا میشکند»، گفت: من حتی اگر روحانی و سید نبودم، مسلمان که بودم این همه تهمت برای چیست و آیا اصلاح، این است.
وی اظهار داشت: گفتمان مقام معظم رهبری، گفتمان اخلاق است، اگر فردی را قبول نداری به وی رای نده، چرا تهمت میزنی زیرا این گفتمان، گفتمان ضدولایت است.
خاتمی تصریح کرد: جامعه باید آکنده از دین و اخلاق باشد و تهمت و تخریب در شأن منش فاطمی و حسینی نیست.
وی همچنین گفتمان وحدت را مورد تاکید قرار داد و ابراز داشت: وحدتی مدنظر است که محور دارد و محورش ولایت و گفتمان ولایت است.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه وحدت باید حول محورهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری باشد، ادامه داد: ما طرفدار وحدت هستیم، زیرا دین ما طرفدار وحدت است.
خاتمی با ابراز رضایت از مشارکت مردم در انتخابات و وحدت ایجاد شده در این دوران اظهار داشت: در بهترین شرایط 50 درصد در انتخابات پارلمانی کشورهای غربی شرکت میکنند و در انتخابات هفتم اسفند 62 درصد از واجدان شرایط پای صندوق رای آمدند.
وی از سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حتی اگر نظام را هم قبول ندارید، بیایید و رای دهید زیرا به مصلحت شماست، خاطرنشان کرد: در این عرصه وحدت کامل حاصل شد و مردم پای صندوقهای رای آمدند.
امام جمعه موقت تهران همچنین از دو قطبی کردن تهران و استانها به عنوان یکی از توطئههایی نام برد که همه باید در برابر آن بایستند و تاکید کرد: یکی میگوید، توسعه سیاسی تهران 100 است، توسعه سیاسی مراکز استانها 50 و شهرستانها 30 است و از یک طرف یکی میگوید تهرانیها اهل کوفه هستند و هر دو غلط است و تهرانیها، انقلابی هستند.
خاتمی اضافه کرد: فهم و شعور سیاسی همه مردم ما بالاست و نباید این طور باشد که اگر در کرمان کاندیداهای جناح ما رای میآورد، توسعه سیاسی 100 میشد، اما کاندیداهای جناح ما رای نیاورند، توسعه سیاسی آنها 50 میشود، این به معنای شهروند شماره یک، دو و سه است و همه کسانی که در این مملکت هستند، شهروند شماره یک، دوستداشتنی و تجلیلکردنی هستند.
وی ادامه داد: خیلی باید مراقب باشید، جامعه را دو قطبی یا چند قطبی نکنید، ما همراه ولایت هستیم و مردم خود را دوست داریم چه به ما رای بدهند و چه به ما رای ندهند.
خاتمی اضافه کرد: هر کس پای صندوق آمده و رای داده است، دستش درد نکند زیرا به نظامش اعتماد کرده است.
وی با اشاره به گفتمان نفرت از استکبار بیان داشت: بعضیها فکر میکنند، اگر به غرب نزدیک شدیم و روابط برقرار کردیم، ایران، گُل و بلبل میشود، اما مقام معظم رهبری فرمودند «ما مخالف رابطه با غرب نیستیم، بلکه مخالف رابطه با آمریکا و رژیم صهیونیستی هستیم و آنهایی که با غربیها مذاکره میکنند، بدانند غربیها یک روز خیر به این کشور نرساندهاند».
امام جمعه موقت تهران اظهار کرد: پای غربیها از نیمه دوم حکومت قاجاریه به ایران باز شد و تا به امروز نشده است یک روز دست از دشمنی با این ملت بردارند.
خاتمی با اشاره به روی کار آوردن رضاخان و محمدرضا پهلوی توسط انگلیسیها اضافه کرد: محمدرضا را آمریکاییها روی کار نگه داشتند و در سالهای بعد از انقلاب اسلامی نیز توطئهها بر علیه ایران ادامه دارد.
وی همچنین از توطئه غربیها در زمینه انرژی هستهای ایران سخن به میان آورد و تصریح کرد: قصه آزمایش موشکی مطلقا در قرارداد برجام نیست و این موضوع در قطعنامه های تایید نشده از سوی ایران هست که چرت و پرت است.
خاتمی خاطرنشان کرد: با آزمایشهای موشکی میخواهیم به ملت ایران بگوییم اگر روزی رژیم صهیونیستی خواست به شما نگاه چپ کند، تلآویو و حیفا با این موشکها با خاک یکسان میشود.
امام جمعه موقت تهران بیان داشت: گفتمان نفرت از استکبار را هم مقام معظم رهبری مطرح میکند و این ریشه در قرآن دارد.
خاتمی با اشاره به گفتمان مقاومت ابراز داشت: شاه مدام دولت عوض میکرد، اما امام فرمود «فریب اینها را نمیخوریم» و با رهبری امام، سازش نکردیم، زیرا از تنور سازش هیچ آبی گرم نشده است، نمیشود و نخواهد شد.
وی متذکر شد: دنیای غرب میداند ما بمب اتم نداریم و موشکهای ما اخلاقی عمل میکند، اما تمام حرفشان این است که نظام دینی نباشد.
خاتمی همچنین گفتمان ضدیت با فتنه را یکی دیگر از گفتمانهای ولایت برشمرد و تصریح کرد: این را عالم و آدم و دوست و دشمن میدانند که دل رهبر معظم انقلاب اسلامی از فتنه خون است و حتی ایشان فرمودند «پیش خدا هم از اینها شِکوه خواهم کرد».
وی اضافه کرد: در سال 88 انتخابات آزاد صورت گرفت، اما افرادی نانجیبانه انتخابات را زیرسئوال بردند، در انتخابات سال جاری یک لیست در تهران رای نیاورد، اما اکثر آنها مصاحبه کردند و گفتند ما تابع قانون هستیم.
خاتمی با اشاره به اینکه «فتنه» خط قرمز رهبری است، بیان کرد: رئیس خبرگان رهبری در تهران رای نیاورد و گفت «از کسانی که به من رای ندادند تشکر میکنم، زیرا این بار از دوشم افتاد» و این یعنی برخورد نجیبانه اما بعضیها یک کشور را به آتش میکشیدند به دلیل اینکه رای نیاوردهاند.
وی از گفتمان تقویت افراد متدین و حزباللهیها هم سخن گفت و ابراز داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند «به افراد متدین و کسانی که به داد مملکت میرسند، افراطی و تندرو نگویید و جدول دشمن را پر نکنید».
نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: از عجایب قصه این است که بعضیها یک بار کلمه فتنه و بصیرت را نگفتند با اینکه رهبری 200، 300 بار این کلمات را تکرار کردند.
خاتمی در همین زمینه گفت: میگفتند، افراطیهای آمریکا و ایران نمیخواهند مسائل هستهای رفع شود و این در حالی است که صهیونیستها، افراطیهای آمریکا هستند.
وی ادامه داد: ما ملاک را رهبری میدانیم و هر کس با این خط همراه بود، معتدل است و آنهایی که در فتنه 88 مقابل رهبری ایستادند تندرو و افراطی هستند و برای اینکه فرار به جلو داشته باشند به افراد متدین میگویند، تندروی افراطی و اینکه آمریکا و انگلیس این حرف را میزند شما چرا همصدا و همزبان با آنها میشوید.
خاتمی با اشاره به گفتمان مراقبت از نفوذ اظهار داشت: مقام معظم رهبری، نفوذ را معنا کردند و فرمودند «مسئولان یکی از اهداف نفوذ هستند برای اینکه تصمیمی را بگیرند که بیگانگان میخواهند و یک هدف نفوذ هم مردم هستند تا ارزشهای انقلاب اسلامی، مقاومتها و ارزش شهادت رنگ ببازد».
نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری در پایان سخنان خود ابراز داشت: حضرت صدیقه طاهره (س) به ما آموخت گفتمان ولایت، گفتمان سعادت است.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۹۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
سفیر رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد امروز شنبه نامهای شکایت آمیز پیرامون رزمایش اخیر موشکی ایران به شورای امنیت ارسال کرد.به گزارش آوای رودکوف به نقل از فارس، «دنی دنن» سفیر رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد نامهای شکایت آمیز پیرامون رزمایش اخیر موشکی ایران به شورای امنیت ارسال کرد. به نوشته روزنامه «جروزالم پست» «دنی دنن» سفیر اسرائیل در سازمان ملل متحد امروز (شنبه) در نامهای فوری به اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد ضمن درخواست برای محکوم کردن آزمایش موشکی ایران گفت، ایران بی اعتنایی به قطعنامه های سازمان ملل را ادامه میدهد. در بخشی از نامه دنن آمده است: «آخرین فتنه انگیزی آشکار ساخته است که لبخندهای رژیم کنونی ایران چیزی بیش از یک پرده برای مخفی کردن نیات واقعی رژیم آیتاللههای ایران نیست.» سفیر رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد مدعی شد که آزمایش موشکی اخیر تخلف آشکار قطعنامه 2231 شورای امنیت است که بین ایران و گروه «1+ 5» برای محدود کردن ایران در پرتاب موشکهای داری قابلیت حمل کلاهکهای هستهای امضا شد. دنی دنن اذعان کرد، شعار موجود در بدنه موشک ایران با مضمون «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو گردد» و ذکر آن از سوی سردار «علی حاجی زاده» فرمانده هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشانگر این است که زرادخانه موشکی ایران میتواند تمام اسرائیل را پوشش دهد. دنن در نامه خود آورده است: «شورای امنیت نباید هنگامیکه یکی از اعضای سازمان ملل خواهان نابودی عضوی دیگر است و بیاعتنایی به تعهدهای خود به جامعه بینالمللی را برای بهبود قابلیتهای تجاوزکارانهاش ادامه میدهد، سکوت کند.»
کد خبر: ۹۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا میگوید ایرانیان با ادامه شلیک آزمایشی موشکهای خود، قول های اوباما برای تقابل با رفتارهای خطرناک ایران را به سُخره گرفتهاند. به گزارش آوای رودکوف، کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با انتشار بیانیهای به شلیک آزمایشی موشکهای ایران در صبحگاه امروز واکنش نشان داد.
در متن این بیانیه که به قلم «اِد رویس» رئیس این کمیته نوشته شده، آمده: «ایران اوباما که قول داده با رفتارهای خطرناک و غیرقانونی این کشور مقابله کند را مسخره میکند. امروز دومین روز متوالی بود که رژیم ایران با نقض تحریمهای سازمان ملل، موشک بالستیک شلیک کرد.»
ایران روز چهارشنبه دو موشک «قدر» را از شمال کشور به سمت اهدافی در جنوب شرقی کشور شلیک کرد؛ مسافت سکوی پرتاب تا نقطه فرود آمدن سر جنگی موشک، 1400 کیلومتر بود.
اِد رویس در ادامه بیانیه خود نوشته: «این موشکهای آخری آنگونه که گزارش شده، برای حمله به متحد ما اسرائیل طراحی شده و جمله "اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود" بر روی آن حک شده بود.»
نماینده جمهوریخواه با استفاده از این موضوع به موضع دولت دموکرات اوباما تاخته و نوشته: «در میانه این رویدادها، دولت اوباما به جای محکومیت قوی آزمایشات موشکی خطرناک ایران، در حال پرداختن به جزئیات فنی است.»
دیشب سخنگوهای کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده بودند که شلیک موشک بالستیک در حکم نقض قطعنامه 2231 یعنی همان قطعنامه رفع 6 تحریم شورای امنیتی ایران است ولی برجام آسیب ندیده است.
در پاراگراف انتهایی بیانیه اِد رویس، با لحنی هشدارآمیز نوشته شده: «حقیقت این است، اگر ایران ببیند که می تواند بدون رویارو شدن با عواقب کار خود، تحریمهای موشکی سازمان ملل را نقض کند، توافق هستهای را نیز زیر پا خواهد گذاشت.»
رویس خطاب به دولت کشورش نوشته: «پرزیدنت اوباما باید همه تحریمهای علیه برنامه موشکی، حمایت از تروریسم و نقض حقوقبشر ایران را اعمال کند و دیگر نظر به راهی دیگر برای تعامل با ایران نداشته باشد.»
منبع: فارس
کد خبر: ۹۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱
خبرگزاری ارم در گزارش با عنوان «ایرانی ها دستمزد شعار 37 ساله مرگ بر آمریکا را گرفتند» نوشت: لغو تحریم ها علیه ایران به خوراکی چرب برای رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی بخصوص در عربستان سعودی تبدیل شد
کد خبر: ۸۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
هر نوع برداشت جناحی و شخصی از اجرایی شدن برجام، نوعی ناشکری به شمار میآید/باید از همه دستاندرکاران و نقشآفرینان این موقعیت سپاسگزاری کنیم
کد خبر: ۸۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
اسرائیل از اعلام برنامه گسترده ایران برای بازسازی ارتش خود با جنگ افزارهای نوین با اتکا به سلاح های ساخت روسیه بلافاصله پس از لغو تحریم های بین المللی، عمیقا اظهار نگرانی کرد. دیروز روزنامه "یدیعوت احارنوت" در صفحه نخست خود خبر "سلاح روسی در راه ایران.. هدیه ای نگران کننده برای اسرائیل " را تیتر زد. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
السفیر نوشت: اسرائیل از اعلام برنامه گسترده ایران برای بازسازی ارتش خود با جنگ افزارهای نوین با اتکا به سلاح های ساخت روسیه بلافاصله پس از لغو تحریم های بین المللی، عمیقا اظهار نگرانی کرد. دیروز روزنامه "یدیعوت احارنوت" در صفحه نخست خود خبر "سلاح روسی در راه ایران.. هدیه ای نگران کننده برای اسرائیل " را تیتر زد. در روزنامه اشاره شده است شدیدترین مسئله ای که در این رابطه اسرائیل را نگران می کند نوسازی نیروی هوایی ایران و دستیابی این کشور به هواپیماهای مدرن از نوع "سوخوی ٣٠" است.
الکس فیشمان، خبرنگار روزنامه "یدیعوت احارنوت" اشاره کرد تحریم های ایران هنوز لغو نشده است اما مسابقه تسلیحاتی برای نوسازی ارتش ایران به اوج رسیده است. به گفته مسئولانی در وزارت امور خارجه آمریکا لغو تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه ایران در نیمه ماه جاری یعنی پس فردا جمعه آغاز خواهد شد. لغو تحریم ها عملا پایان نظام تحریم های بین المللی اعمال شده علیه ایران از سال ٢٠٠٧ است. این تحریم ها به علت برنامه هسته ای ایران از طریق مجموعه دستوراتی اعمال شد که دو رئیس جمهور آمریکا، جرج بوش پسر و باراک اوباما اتخاذ کردند و این دستورات با مصوبه های کنگره و اتحادیه اروپا و نیز قطعنامه های شورای امنیت همراه بود.وزارت امور خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا، آماده سازی افکار عمومی برای یک گام بنیادین دیپلماتیک را آغاز کردند: به این ترتیب که وزیر امور خارجه جان کری و همتای اروپایی وی فدریکا موگرینی در روزهای اخیر اعلام کردند لغو تحریم ها چند روز بیشتر طول نخواهد کشید. تصمیم درباره لغو تحریم ها به گزارش بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی تکیه دارد که ماه گذشته به قدرت های بزرگ ارایه شد و تاکید کرد ایران عملا به تعهدات خود برای برچیدن بخشی از توانمندی های هسته ای خود پایبند بوده است.
به موازات اعلام لغو قریب الوقوع تحریم ها دولت ایران از قصد خود برای صرف ٢١ میلیارد دلار برای بازسازی ارتش این کشور خبر دارد که شدیدا نیازمند نوسازی سازوبرگ جنگی است. در این راستا، نخستین کشوری که در صف فروشندگان می ایستد روس ها هستند. مشخصا در این روزها هیئتی امنیتی از روسیه به مذاکرات با دولت ایران برای فروش هواپیماهای جنگی از نوع "سوخوی ٣٠" و از سرگیری خط تولید تانک های "تی ٧٢" پایان می دهند. در گذشته روس ها خطر تولید این نوع تانک ها را در ایران راه اندازی کرده بودند. علاوه بر این امکان فروش تانک های پیشرفته "تی ٩٠" بررسی می شود که نیروهای روسیه اکنون در سوریه از آن استفاده می کنند. افزون بر این، قرارداد تسلیحاتی منعقد شده که همچنین دربردارنده فروش موشک های پیشرفته زمین به دریا از نوع "یاخنوت" و ابزارهای جنگی دیگر است.
به نوشته "یدیعوت" مذاکرات روسیه و ایران درباره فروش هواپیماها در ماه مارس آغاز شده بود هنگامی که افسر بلند پایه ایرانی از قصد کشورش برای خرید هواپیمای رهگیری و بمب افکن "سوخوی ٣٠" هم طراز "اف ١٥" آمریکا خبر داد. در ماه آینده قرار است همچنین محموله نخست موشک های سامانه دفاع هوایی پیشرفته "اس ٣٠٠" به ایران برسد. در پایان سال گذشته روسیه به ایران سامانه های پشتیبانی کننده و در راس آن ها رادار سامانه دفاع هوایی را منتقل کرد. ایرانی ها چهار سامانه موشکی "اس ٣٠٠" از رده خارج روسیه را خریداری کردند. فرانسوی ها نیز در صف ایستاده اند و نمایندگان آنان برای فروش جنگنده هایی از نوع "رافال" با ایرانی ها مذاکره می کنند.به اعتقاد "یدیعوت" اتحادیه اروپا و امریکا برای لغو تحریم های ایران به علت انتخابات این کشور در ماه آینده شتاب به خرج می دهند.
محافل بلند پایه در اسرائیل، دولت آمریکا را به نادیده گرفتن عمدی و آگاهانه جنبه های نظامی تحریم ها متهم می کنند و این که آنان هیچ گونه فشاری را بر ایرانی ها در مورد تولید سلاح راهبردی وارد نمی آورند مانند تولید و مجهز شدن به موشک های بالستیک دور برد که قابلیت حمل کلاهک اتمی را دارد. و آشکار می شود ایرانی ها دو آزمایش موشک بالستیک را با برد ١٨٠٠ کیلومتر انجام دادند و سیلوهای زیر زمینی این نوع از موشک های خود را به نمایش گذاشتند.
اسرائیل آزمایش های علنی این موشک ها در ماه های اخیر از سوی ایران را، اقدامی با هدف ارزیابی واکنش بین المللی به صورت کلی و به ویژه آمریکا می داند. تصمیم رئیس جمهور اوباما مبنی بر خودداری از اعمال فشار بر ایرانی ها در این مورد آنان را به ادامه نقض توافق های بین المللی درباره منع گسترش سلاح های اتمی تشویق می کند.
به طور کلی مشخص نیست این مسئله چه اندازه کمک خواهد کرد چنانچه این موضوع به میز شورای امنیت کشیده شود زیرا روس ها اعلام کردند اگر قطعنامه ای درباره موشک های بالستیک ایران صادر شود آنان از حق وتو استفاده خواهند کرد.منبع:العالم
کد خبر: ۸۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۶
آوای رودکوف:رئیس جمهوری با بیان این که پاسخ انتقاد، سربریدن نیست، گفت: عربستان نمی تواند با قطع رابطه سیاسی با ایران بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی سرپوش بگذارد.
به گزارش گروه سیاسی میزان، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی با اشاره به اعدام شیخ نمر؛ رهبر شیعیان عربستان به دلیل انتقاد از دولت ریاض، اظهارداشت: پاسخ انتقاد نباید سربریدن باشد و امیدواریم کشورهای اروپایی که همواره به مسأله حقوق بشر واکنش نشان می دهند در این زمینه هم به وظایف حقوق بشری خود عمل کنند.
رییس جمهوری با تأکید بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای روابط خوب با همسایگان، گفت: طبیعی است که جنایت علیه حقوق اسلامی و انسانی، عکس العمل افکار عمومی را در پی خواهد داشت.
روحانی خاطرنشان کرد: البته دولت عربستان برای این که بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی در کشور خود سرپوش بگذارد، دست به اقدام عجیبی زده و رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده است در حالی که بی تردید هیچ گاه این گونه اقدامات نمی تواند آن جنایت بزرگ را بپوشاند.
رییس جمهوری تصریح کرد: ایران بهترین راه حل برای رفع اختلاف بین کشورها را مذاکره و دیپلماسی می داند و شرایط امروز منطقه به گونه ای است که همه کشورها باید برای مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکاری و رایزنی داشته باشند و معتقدیم کشورهای منطقه با اتحاد می توانند منطقه را از خطرات تروریسم پاکسازی کنند.
رییس جمهوری، مبارزه با تروریسم را یکی از محورهای همکاری بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی دانست و گفت: تهران آمادگی دارد برای مبارزه با تروریسم با دیگر کشورها و از جمله کشورهای اتحادیه اروپا، همکاری داشته باشد.
روحانی تأکید کرد: باید برای مبارزه با تروریسم و عاری کردن جهان از افراط و خشونت در چارچوب قطعنامه (wave) مجمع عمومی سازمان ملل، اقدامات و برنامه های خود را به صورت هماهنگ ادامه دهیم.
رییس جمهوری همچنین در ادامه با اشاره به برخی اقدامات ضروری برای ریشه کنی تروریسم، اظهار داشت: در مبارزه با تروریسم اول باید کشورهایی که به هر نحو به تروریست ها کمک می کنند تحت فشار قرار بگیرند. مخفی نیست که چه کشورهایی به گروه های تروریستی کمک های مالی می کنند، چه کسانی از تروریست ها نفت می خرند و چه کشورهایی سلاح و تجهیزات در اختیار آنها قرار می دهند و یا مرزهای خود را برای عبور و مرور تروریست ها از گوشه و کنار جهان باز گذاشته اند.
روحانی تصریح کرد: مسأله دیگر در مبارزه با تروریسم این است که باید در این موضوع کاملاً جدیت داشته و از همه امکانات تبلیغاتی، اطلاعاتی و عملیاتی خود علیه تروریست ها استفاده کنیم.
رییس جمهوری اضافه کرد: تفاوتی وجود ندارد که فردی که مورد تهاجم تروریست ها قرار گرفته دارای چه ملیت، دین و مذهبی است، لذا مهم است که موضع گیری واحدی نسبت به همه انسان هایی که بی گناه کشته می شوند، اتخاذ شود.
روحانی همچنین تأکید کرد: اسلام دینی است که صد درصد با ترور و تروریسم مخالف است و باید توجه داشت که قضاوت نادرست برخی از رسانه ها نسبت به اسلام باعث می شود که تروریست ها بتوانند از بین جوامع سربازگیری کنند و این مسأله دامی است که خود تروریست ها پهن کرده اند و نباید در آن گرفتار شد.
رییس جمهوری با اشاره به آیه ای از قرآن کریم مبنی بر این که کشتن یک انسان بی گناه به معنای کشتن همه انسانیت است، اظهار داشت: مسیر دین از مسیر تروریست ها جدا است و نباید اجازه داد که برنامه های تبلیغاتی در این زمینه در مسیر انحرافی قرار گیرد.
روحانی همچنین کمک به آوارگان را مورد تأکید قرار داد و گفت: جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین پناهنده و آواره را پذیرایی می کند، اما در عین حال آمادگی داریم در این مورد با سایر کشورها از جمله دانمارک همکاری کنیم.
رییس جمهوری همچنین حرکت سریع و پرشتاب در توسعه روابط تهران و کپنهاک را مورد تأکید قرار داد و اظهار داشت: تقویت روابط دو کشور به نفع منافع دو ملت است و در تقویت صلح و ثبات بین المللی نیز تأثیرگذار است.
روحانی هیأت اقتصادی همراه وزیر خارجه دانمارک را نشانه اراده جدی کپنهاک برای توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با ایران دانست و گفت: از طرف دولت ایران نیز برای توسعه روابط با کشورهای شمال اروپا از جمله دانمارک اراده جدی وجود دارد.
رییس جمهوری برخورداری از نیروی انسانی مستعد، منابع غنی انرژی، ثبات و امنیت منطقه ای، پروژه های عظیم صنعتی و بندرگاهی و پیشرفت های چشمگیر در علوم و فناوری های نو را از جمله ظرفیت ها و زمینه های همکاری در ایران دانست و گفت: امروز فضای کشور ما برای سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی کاملاً آماده است.
کریستین ینسن وزیر امور خارجه دانمارک نیز در این دیدار که روز سه شنبه انجام شد، با بیان این که دانمارک اهمیت زیادی به توسعه روابط با ایران قایل است اظهار داشت: کپنهاک از تحولات جدیدی که در برنامه های اقتصادی دولت ایران به منظور تسهیل همکاری های اقتصادی ایجاد شده، استقبال می کند.
وزیر امور خارجه دانمارک خاطرنشان کرد: هیأت تجاری همراه من بسیار مشتاق هستند که همکاری های مشترک اقتصادی خود را با طرف ایرانی هر چه زودتر آغاز کنند و به آنها تأکید شده که صرفاً نگاه تجاری به ایران نداشته و باید در زمینه انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری مشترک نیز فعالیت داشته باشند.
ینسن در ادامه در خصوص اقدام عربستان در اعدام شیخ نمر نیز گفت: دانمارک اولین کشوری بود این اقدام عربستان را محکوم کرد.
وزیر امور خارجه دانمارک همچنین همکاری دو کشور در زمینه مبارزه با تروریسم را مورد تأکید قرار داد و گفت: سیاست دانمارک مبارزه با تروریسم در جهان است و ما به دنبال دنیایی امن برای پیشرفت و توسعه هستیم.
ینسن تصریح کرد: تروریسم خوب وجود ندارد. اسلام مساوی تروریسم نیست و کاملاً با آن مخالف است. اما متأسفانه عده ای به نام اسلام سوء استفاده کرده و اقدامات تروریستی انجام می دهند بی تردید اینگونه افراد گمراه هستند و این موضوعی است که ما به آن تأکید داریم.
کد خبر: ۸۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
رویش نیوز نوشت : درست یک هفته قبل بود که داعش با انجام چندین عملیات تروریستی همزمان در شهر پاریس بیش از 100 نفر را به قتل رساند و شبی بسیار تلخ را برای فرانسه رقم زد. برد تیم ملی فرانسه در برابر آلمان در آن شب خونین، شاید برای سالهای سال تلخترین بردی باشد که فرانسویها تجربه کردهاند. عملیاتهای تروریستی نهایتاً با یک گروگان گیری، دخالت نیروهای امنیتی، کشته شدن عوامل تروریستی و آزد شدن گروگانهایی که هنوز زنده بودند، تمام شد تا شب کابوس بار فرانسه تمام شود.
در همان ساعات ابتدایی پس از این اتفاق موج همدردی با فرانسویها تمام جهان را فرا گرفت و از شخصیتها گرفته تا دولتمردان کشورهای مختلف در پیامهای تلفنی، تصویری، مکتوب، توئیتری و... این جنایت را محکوم کردند. نورپردازی بناهای مختلف در سطح دنیا به رنگ پرچم فرانسه درآمد تا همه جهان عزادار مردمان فرانسوی باشند و تروریستها را محکوم کنند و بگذریم از این حقیقت تلخ که در این میان فراموش میشود جان تمام کودکان سوری و لبنانی و عراقی و هیچکس برای آنها همدردی نمیکند.
این اتفاق در ظاهر یک عملیات تروریستی بوده که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفته است، اما درباره پشت پرده آن گمانهزنیهای بسیاری صورت گرفته است. از جمله اینکه این پشت پرده این اتفاق خود غربیها بودهاند تا با ساختن 11 سپتامبر دیگری بهانه برای انجام اقداماتی فراتر از حملههای هوایی در سوریه پیدا کرده تا بتوانند بشار را از سوریه حذف کنند. تصویب قطعنامه ای بر ضد حکومت بشار بدون اشاره به داعش، آن هم در جو به وجود آمده به خاطر عملیات تروریستی داعش که در حال مبارزه با بشار است خود لطیفهای تلخ است که میتواند شاهدی بر این مدعا باشد. در این باره و پیامدهای دقیق این اتفاق و اینکه چه کسانی پشت پرده چنین عملیاتی بودند، زمان قضاوت خواهد کرد، گرچه سناریو بسیار تکراری است.
آنچه در این نوشته به آن خواهیم پرداخت، واکنش قشرهای مختلف در ایران به این حادثه است، از سیاستمدار گرفته تا مردم عادی و روزنامهنگار و مطبوعاتی. اگر در این زمان به آن میپردازیم بدین خاطر است که تب مرده باش و زنده باش های اولیه و شاید تا حدود بسیاری احساسی فروکش کرده باشد و بتوان چند سؤال منطقی و بدون حاشیه مطرح کرد و دغدغههایی را به اشتراک گذاشت. ناراحت شدن از فاجعه پاریس و احساس همدردی کردن با قربانیان حادثه مسئله کاملاً اسلامی است و دل هر انسانی از اتفاق رخ داده در آن شب خونین به درد میآید، پس آنچه در ادامه میآید بهطور حتم در نفی همدردی با قربانیان نیست.
در ابتدا به عملکرد دولتمردان در این خصوص نگاهی بیندازیم؛
رئیس جمهور محترم در همان ساعات ابتدایی این اتفاق طی نامهای از طرف ملت ایران با دولت و ملت فرانسه همدردی کرد و بعد از آن نامهای برای محکومیت حادثه لبنان نوشت که البته 48 ساعت از آن میگذشت. از این مسئله که چرا نزد دولتمردان ما نیز به سبک و سیاق غربیها فرانسه و مردمش مهمتر از لبنان و شیعیانش باشند که بگذریم، به متن پیام رئیس جمهور میرسیم.
رئیس جمهور از طرف ملت ایران با دولت و ملت فرانسه همدردی نمودهاند. سؤالی که پس از خواندن این پیام ذهن را مشغول میکند این است که مگر یکی از اصول دیپلماسی حرکت متوازن و هم سطح در قبال یکدیگر نیست؟ هم دردی با مردم پیامی بسیار خوب و به موقع بود، اما چرا ما باید با دولتی همدردی کنیم که سالهای سال است اصلیترین گروه تروریستی ضد نظام، دولت و مردم ما که سابقه هزاران ترور در ایران دارد را حمایت و به وی اجازه فعالیت آزادانه در فرانسه را میدهد و مطمئن باشید که پس از این هم خواهد داد؟ فیالواقع آیا دیپلماسی صحیح و نه حتی مطابق با معیارهای اسلامی و جمهوری اسلامی بلکه مطابق با معیارهای عمومی دنیا، همدردی با چنین دولتی چنین را مجاز میداند؟ دولت فرانسه در کدام یک از مواردی که ایران قربانی تروریسم بوده است، از دهه 60 و انفجار دفتر حزب جمهوری گرفته تا همین اواخر ترور دانشمندان هستهای کشور و شهدای مدافع حرم در کنار ما بوده که اکنون ما بخواهیم در کنار آن دولت باشیم؟ همدردی با مردم صحیح است و باید ذکر شود، اما همدردی با دولت فرانسه آن هم از طرف ملتی که بسیاری از جوانان خود را در عملیاتهای تروریستی گروهک منافقین ازدستداده است در کدام دیپلماسی قابلقبول است؟ رئیس جمهور میتوانستند خطاب به اولاند به ملت فرانسه تسلیت بگویند و اینکه ملت ایران در کنار ملت فرانسه خواهد بود. به نظر میرسد تعیین و مشخص کردن ساز و کار برخورد مناسب و مهمتر از آن متناسب با دول غربی از جمله مواردی است که نیاز به بررسی و دقت عمل بیشتری دارد تا در آن گرفتار افراط و تفریط نشویم.
در حوزه رسانه اطلاعرسانی فوری و پوشش اصل و حاشیههای این اتفاق به خوبی در رسانههای ایران انجام گرفت. از سایتهای خبری تا روزنامهها و اخبار صدا و سیما. در این میان برخی رسانهها برای پوشش این اتفاق از تیترهایی استفاده کردند که نقش دولت فرانسه را در حمایت از داعش و تجهیز و قدرتمندتر کردن آن یادآور میشد. مسئلهای که به مذاق عدهای خوش نیامده و آن را توهین به ملت فرانسه دانستند. اینکه اروپا و دولت فرانسه بخواهند با فرار به جلو نقششان را در به وجود آمدن و یا حداقل قدرتمند شدن داعش فراموش کنند، طبیعی است، اما آیا ما نیز باید خود را به فراموشی بزنیم؟ یادآوری این نکته که دولت فرانسه اکنون دارد دستپخت خود را در چند سال جنگ افروزی در سوریه میچشد تیتری غیر انسانی به شمار میآید؟ هیچکسی از اتفاقات فرانسه خوشحال نیست، اما چه زمانی برای تذکر این نکته که آنچه در فرانسه رخ داده است، تنها گوشه کوچکی از وضعیتی است که عراق و سوریه 5 سال است به خاطر قدرتطلبی غرب و عربهای همپیمان آن با آن درگیرند، مناسبتر است؟ و نکته جالبتر اینجاست که کسانی که میگویند مگر همدردی هم دستورالعملی است که حتماً باید قبل از فرانسه با لبنان همدردی کرده باشیم، دیگران را به خاطر عدم همدردی با فرانسه شماتت میکنند؟ چنین تفسیری از تیترهای روزنامهها درباره آن واقعه که کاملاً کژاندیشی است و خلاف واقع، اما حتی با فرض درست بودن چنین تفسیری چطور عدهای را به خاطر آنچه خود انجام میدهند، ملامت میکنند؟
اما در حوزه واکنشهای مردمی حرف بسیار است و ظرفیت این نوشتار کم. لذا به طرح یک سؤال بسنده میکنیم:
اولین قدم، جامعهشناسی مردمی است که حاضرند برای کشتهشدگان فرانسوی جلو سفارت فرانسه شمع روشن کنند، اما سراغ مادران، همسران و کودکهای چند روزه و چند ماهه مدافعان حرم را نمیگیرند و بر سردر منزل آنها شمعی روشن نمیکنند. بحث بر سر انتقاد از این گروه نیست، فیالواقع چنین اتفاقی احتیاج به بررسی دقیق دارد که چه ریشهها و دلایلی میتواند یک جماعتی را آنچنان از خود بیگانه و نسبت به دیگران مهربان کند؟ البته بررسی دقیق و جامعه شناسانه و نه دلایل دمدستی از این قبیل که سوگواری برای مردم لبنان و سوریه چون مسلمانند، داخلی به حساب میآید و برای اینکه نشان دهیم ما چقدر ضد تروریسم هستیم باید برای فرانسویها که مسلمان نیستند سوگواری کنیم. این دلایل بیش از کمک، مسئله را مضحک میکنند. دقت شود که سوگواری برای مردمان فرانسه هیچ اشکالی ندارد و کسی هم نمیتواند و حق ندارد اعتراض کند که چرا عدهای پشت درهای بسته سفارت فرانسه شمع روشن کردهاند، اما این سؤال که چرا این شمعها نه قبل و نه بعد از این حادثه بر در خانههای شهدای مدافع حرم روشن نمیشود، جواب میطلبد. شاید نتوانیم اعتراض کنیم اما حق داریم که این رفتار و این تبعیض را بهت زده بنگریم.
کد خبر: ۷۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: راهبرد آمریکا در سوریه، پاتکی بود به انقلاب های ناشی از بیداری اسلامی اما هیچ یک از آرزوها و اهداف آنها محقق نشد و نظام سوریه امروز در حال بازیابی موقعیت سیاسی خود است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگوی ویژه خبری، به تشریح آخرین تحولات جاری منطقه و پیروزیهای مقاومت اسلامی در مقابله با تروریستهای تکفیری به خصوص در کشور سوریه پرداخت.
** مشروح گفتگوی جانشین فرمانده کل سپاه به شرح زیر است:
سلامی درابتدای این گفتگو اظهار داشت: ۴ سال است سوریه در نقطه تمرکز تلاش استراتژیک یک ائتلاف جهانی از جمله آمریکاییها، بخشی از کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورها متحد منطقهای آنها از جمله عربستان قرار دارد اینها دست به دست هم دادند تا در یکی از کانونیترین نقاط جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی ایده سیاسی خود را پیاده کنند.
وی افزود: امریکا در رمضان ۴ سال پیش میخواست نظام سوریه را ساقط کند و بعد حرکت را به سمت لبنان، عراق و نقاط دیگر ادامه دهد. اما آنچه امروز پس از یک جدال تاریخی و راهبردی از جبهه اسلام دیده میشود به ما میگوید که هیچیک از اهداف و راهبردهای این ائتلاف ویرانگر تحقق پیدا نکرده و نظام سیاسی سوریه با قدرت ایستاده است.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه نتایج این اقدامات با سرمایهگذاریها و تمرکز تلاشهای استکبار تناسبی با هم ندارد گفت: نظام سوریه درحال بازیابی موقعیت سیاسی خود است.
سلامی تأکید کرد: راهبرد آمریکاییها در سوریه پاتکی به انقلابهای ناشی از بیداری اسلامی بود. آمریکاییها با دیدن شرایط منطقه تصمیم گرفتند نقشه جامع سیاسی خود را در قلب تحولات اسلام کلید بزنند.
وی افزود: سوریه منطقه تقابل نظام سلطه با انقلاب اسلامی قلمداد میشود. آنچه در سوریه شاهدیم درگیری قدرتهای بزرگ با نظام سوریه نیست بلکه درگیری بین دو جبهه استکبار و مقاومت است.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: آمریکا به دنبال اقدامات پلکانی بود تا بعد از سوریه این تحولات را به لبنان و حتی ایران منتقل کند.
وی با اشاره به تهاجم ارتش عربستان به ملت یمن افزود: درگیری عربستان در یمن بخشی از جغرافیای گسترده نظام سلطه با انقلاب اسلامی است. عربستانیها در آنجا در مقابل یک جنگ فرسایشی بینتیجه که دارای منطق معینی نیست مواجهاند که منجر به فرسایش قدرتشان میشود و تمرکزشان از حمایت تروریستهای تکفیری در سوریه، عراق و فتنهانگیزی در لبنان را از دست میدهند.
سلامی با اشاره به حضور مستشاری ایران در سوریه گفت: به این دلیل که احساس و برداشت ما نسبت به این صحنه این است که همه مسلمانان جهان اسلام سرنشینان یک سفینه هستند و از لحاظ منافع در یک راستا قرار دارند و استکبار به دنبال این است که خطکشیهای عظیمی را در جهان اسلام صورت دهد از ابتدای تحولات در سوریه در کنارشان بودیم.
وی تأکید کرد: ما استحکام سیاسی، روانی، اقتصادی و نظامی نظام سوریه که خط مقدم مبارزه با رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی است را تضمین میکنیم.
سلامی با بیان اینکه نقش ما از لحاظ نظامی در سوریه در ۴ سطح تعریف میشود، گفت: سطح اول، سطح راهبردی است. ما در این سطح از مردم، دولت و ارتش سوریه حمایت و تجربیاتمان را به آنها منتقل میکنیم. ما در این سطح در نوسازی و بازسازی ساختار و سازمان ارتش سوریه آنها را یاری میکنیم.
وی ادامه داد: ارتش سوریه نیاز به مکمل دفاعی دارد که همان بسیج مردمی است و ما به لحاظ تجربه خود این موضوع را در ارتش سوریه وارد کردیم که این کار براساس مشاوره و حضور مستشاری صورت گرفت.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: سطح، دیگر سطح عملیاتی است ما در این سطح به فرماندهان نظامی ارتش سوریه مشاوره و راهنمایی میدهیم و حتی آموزش فرماندهان سطوح میانی آنها را نیز انجام میدهیم. لذا یک سری از فرماندهان ما هستند که در آنجا در یافتن راهکارهای عملیاتی به فرماندهان سوری کمک میکنند.
سلامی ادامه داد: سطح دیگر، سطح تاکتیکی است که در این سطح فرماندهان ما به فرماندهان عملیاتی ارتش سوریه مشاوره میدهند و سطح چهارم، سطح فنی و سطحی است که به آماد رسانی و تأمین تجهیزات و آموزش برای نگهداری و تعمیرات مربوط میشود.
وی گفت: این اقدامات براساس درخواستها و تفاهمی است که به شکل رسمی با دولت سوریه داریم.
جانشین فرمانده کل سپاه در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل آمار شهدای ما در دفاع از حرم در چند روز اخیر بالا رفته است، گفت: ما برای سوریه یک ارزش استراتژیک و فوقالعاده قائلیم. امنیت بخشهای زیادی از جهان اسلام و سوریه و امنیت ملی ما به هم گره خورده است. حضور ما در سوریه علاوه بر جنبههای اعتقادی جنبههای استراتژیک هم دارد.
وی افزود: اگر ما سوریه را در مقابل تکفیریها تنها بگذاریم باید در نقاط دیگری با تروریستها درگیر شویم لذا از چند ماه پیش که نظام سوریه به کمک ما بازسازی ارتش خود را در دستور کار قرار داد سطوح مستشاری را برای یک عملیات بزرگ از ما درخواست کرد. به همین دلیل آموزش این یگانها نیازمند حضور بیشتر مستشاری ما بود زیرا ارتش سوریه درگیر عملیاتهای خود بود پس حضور ما از لحاظ کمیت و کیفیت افزایش یافت.
سلامی تصریح کرد: به همین دلیل دوستان ما برای کمک مستشاری مؤثر باید از صحنهها بازدید کنند و با واقعیتهای میدان آشنا شوند تا بتوانند کمک بهتری صورت دهند. آنها نمیتوانند در اتاقها بنشینند و به ارتش سوریه کمک کنند. البته تعداد شهدای ما زیاد نیست اما نسبت به گذشته بیشتر به چشم میآید.
جانشین فرمانده کل سپاه ادامه داد: مستشاران ایران در سوریه برادران صاحب نبوغی هستند که هنرشان نفوذ در قلبها است. از طرفی زمانی که ارتش سوریه به بازسازی خود مشغول شد نیروهایی از عراق، افغانستان و شیعیان پاکستان و لبنان نیز به کمک آنها رفتند.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به ورود نیروی هوایی ارتش روسیه به میدانهای عملیاتی سوریه گفت: تأثیرات این اقدامات هوایی وقتی مؤثر است که از طرف ارتش زمینی پشتیبانی شود و با توجه به اینکه این کار صورت میگیرد در روزهای آینده عملیاتهای تاکتیکی منجر به یک نتیجه راهبردی میشود و تا الان هم موازنه میدانی برگشته است و ارتش سوریه به شایستگی جنگ را اداره میکند.
جانشین فرمانده کل سپاه افزود: نیروی هوایی ارتش روسیه در ابتدای بدون همراهی عملیات نیروی زمینی سوریه اقدام میکرد و بیشتر دیده میشد اما الان ارتش سوریه به صورت عظیمی وارد صحنه شده و به خوبی و حتی بدون پشتیبانی جنگندههای روسیه عملیاتهای موفقیتآمیزی را انجام میدهد.
سلامی در خصوص دلیل ورود روسیه به جنگ سوریه گفت: روسها براساس ادراک جدید خود از صحنه وارد شدند. البته آنها دارای پیشینههای سنتی مانند همپیمانی با سوریه و مخالفت با آمریکا داشتند اما دلیل اصلی این بود که روسها احساس کردند از دو طریق پاکستان و افغانستان و همچنین سوریه و ترکیه ممکن است مرزهایشان در مرز جریان سیال تروریستهایی که پیادهنظام آمریکا هستند قرار بگیرد.
وی گفت: روسها معتقدند ۲۰ درصد فرماندهان داعش و چند هزار نفر این تروریستها از قفقاز و آسیای میانه هستند و اگر امروز نیایند و نظام سوریه را در برابر تروریستها همراهی نکنند فردا در مرزهای روسیه با تروریستها درگیر خواهند بود.
جانشین فرمانده کل سپاه همچنین گفت: مرکزی در سوریه برای کنترل عملیاتی ارتش زمینی سوریه و اقدامات هوایی روسها تشکیل شده است.
سلامی همچنین با اشاره به اوضاع عراق اظهار داشت: عراق هم درست در همان نقشه و راهبردی که سوریه قرار گرفته قرار دارد و همان اندازه که ما نسبت به تحولات سوریه حساس هستیم نسبت به تحولات عراق هم حساسیم عراق باید به سمت مهار بیشتر تکفیریها پیش برود و خود را از تروریستها پاک کنند.
وی افزود: امروز شاهد روند معکوس شدن تهاجم علیه تکفیریها در عراق هستیم و ابتکار عمل به دست ارتش و نیروهای حشدالشعبی عراق است و در سوریه هم به همین صورت شاهدیم.
جانشین فرمانده کل سپاه همچنین با اشاره به توان نظامی کشورمان اظهار داشت: از بعداز خاتمه دفاع مقدس ما فرض اساسی و راهبردی توسعه قدرت دفاعی و تهاجمیمان براساس جنگ با ائتلافی از قدرتهای جهانی و منطقهای بود. ما همواره با این واقعیت زندگی کرده و خودمان را تطبیق دادهایم که باید تضمین عمیق و اطمینانبخشی از توان خود در برابر دشمن داشته باشیم. با احساس و شعار نمیتوانیم در برابر قدرتهای جهانی بایستیم.
سلامی تأکید کرد: وقتی صنایع دفاعی ما موشکهای ۲۰۰۰ کیلومتری با خطای صفر را تولید میکند یعنی در این شعاع عملیاتی هر پایگاه ثابت و متحرکی را میتوانیم با دقت صدرصدی و خطای صفر مورد هدف قرار دهیم.
وی با اشاره به نمایش اخیر انبار موشکی سپاه در زیر زمین گفت: این یکی از قدیمیترین انبارهای ما بود و حالا مانده است تا انبارهای موشکی با سطوح مقطع بزرگ و مدرن خود را نشان دهیم.
سلامی در پایان اظهار داشت: ما قطعنامه ها را مطالعه نمیکنیم وظیفه ما توسعه قدرت است و هیچ کس نمیتواند برای ما دیکته بگوید ما انشاء مقاومت، و مبارزه با استکبار را میکنیم.
منبع :فارس
کد خبر: ۷۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
رییس جمهور در نامهای به حضرت آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تقدیر از هدایتها و حمایتهای مستمر ایشان و صبر و مقاومت و پشتیبانیهای تحسین برانگیز ملت بزرگ ایران و همکاری دلسوزانه رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای عالی امنیت ملی برای یاری دولت در تحقق خواست بزرگ مردم ایران، تاکید کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، نسبت به اجرای کامل و با حسن نیت برجام اقدام خواهد کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش ایسنا ، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در این نامه افزوده است: انجام تعهدات طرف مقابل با هوشیاری کامل رصد و تصمیم مقنضی برای واکنش متناسب در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ خواهد شد. اطمینان دارم که با عنایت الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و با همدلی و انسجام ملی، اجرای برجام و فضای مثبت جهانی ناشی از آن، موجبات اقتدار روزافزون ایران اسلامی، تأمین منافع مردم و رشد و شکوفایی و پیشرفت همهجانبه کشور بر مبنای اقتصاد مقاومتی را فراهم خواهد آورد.
متن نامه حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی)
با سلام و تحیات وافره،
احتراماً، نامه تاریخی 29/ 7/ 1394 حضرتعالی در تأیید مصوبه جلسه 634 شورای عالی امنیت ملی، موجب خشنودی ملت بزرگ ایران و دلگرمی خادمان مردم در دولت گردید. خداوند بزرگ را شاکرم که به فضل و عنایت او در آستانه ایام شهادت اسوه مقاومت، حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و فرزندان و یاران باوفایش، صفحهای مهم از تاریخ انقلاب اسلامی ایران ورق خورد و ملت دلاور و سرفراز ایران با رهبری هوشمندانه حضرتعالی از یکی از خطیرترین گردنههای صعبالعبور، با افتخار و سربلندی، و با دستی پر از تأمین حقوق و منافع خود در برنامه هستهای، عبور کرد.
مهر تأیید جنابعالی بر ثمرۀ تلاش دولت و دستاندرکاران مذاکره، در کنار الزاماتی که مقرر فرمودهاید و نیز اصولی که در طول مذاکرات دشوار و افتخارآفرین، مورد تأکید حضرتعالی بود و همواره مورد توجه ویژه اینجانب و گروه مذاکرهکننده بوده و خواهد بود، آغازگر فصلی نوین در حرکت رو به تعالی جمهوری اسلامی ایران است.
به برکت ایستادگی قهرمانانه ملت ایران، مجاهدت دانشمندان و بهویژه شهدای گرانقدر هستهای و تلاش شبانهروزی فرزندان شما در دولت و گروه مذاکرهکننده، شش قدرت جهانی به ناکارآمدی تهدید، تحریم و تحمیل بر مردم ایران و نمایندگانشان اذعان نمودند، سیاستهای اعلام شده خود مبنی بر تعطیلی برنامه هستهای ایران و تداوم فشارها و تحریمهای ظالمانه را کنار گذاشتند و مذاکره از موضع برابر بر مبنای احترام متقابل و شناسایی حقوق ملت ایران را پذیرفتند. در حالیکه تنها دو سال قبل در فضای تنشآلود افزایش روزانه تهدید، تحریم و فشار، حتی تصور چنین دستاوردهایی برای بسیاری ناممکن بود، اکنون به جرأت می توان گفت که:
پروژه صهیونیستی هراسافکنی و امنیتیسازی جمهوری اسلامی ایران شکست خورده، عقلانیت، صلحخواهی و مقاومت مردم، رهبری و دولت جمهوری اسلامی ایران مورد اذعان همگان قرار گرفته و نقش ایران بهعنوان یک کشور عمده تأمینکننده ثبات و امنیت در سطح منطقه و جهان تثبیت شده است. اقتدار و صلابت ایران در همآوردی با قدرتهای جهانی باعث تقویت خودباوری و نشاط فزاینده مقاومت اسلامی و متحدین منطقهای جمهوری اسلامی ایران گردیده و نگرانی بدخواهان بهویژه رژیم صهیونیستی را که پس از چندین سال مصونیت ناشی از توفیق پروژه ایرانهراسی، برای اولین بار در دهههای اخیر شاهد ناکامی و شکست لابی خود در آمریکا و اروپا بود بهدنبال داشته است.
خواسته راهبردی ملت ایران و رهبری در دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بهعنوان حقی مسلم اکنون محقق شده و برنامه هستهای ایران، از جمله غنیسازی و رآکتور آب سنگین، بهعنوان یک برنامه صلحآمیز با ابعاد تجاری و صنعتی مورد شناسایی جهانیان و حتی سردمداران مخالفت با این برنامه صلحآمیز قرار گرفته و برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، غنیسازیِ یکی از کشورهای غیرعضو دائم ، صراحتاً مورد پذیرش شورای امنیت سازمان ملل متحد واقع شده است. ممنوعیت هر گونه همکاری با ایران، به تشویق مشارکت جهانی در حوزه فنّاوری های پیشرفته تبدیل شده و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قدرت صاحب فنّاوری مورد احترام قرار گرفته است.
پرونده هستهای ایران، که آنرا به ناحق به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل معرفی کرده بودند، از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شده و شورای امنیت به تغییری بنیادین در رویکرد خود نسبت به برنامه هستهای ایران اذعان نموده است. برای اولین بار ، شش قطعنامه الزامآور شورای امنیت از طریق مذاکره و بدون آنکه لحظهای اجرا کرده باشیم، یک جا لغو گردیده اند و رویکرد «برد برد» برجام بهعنوان الگوی حل مسالمتآمیز معضلات پیچیده جهانی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یکجانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید. در تاریخ 26 مهرماه 1394 یعنی روز تصویب، رئیس جمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بهصورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آنرا بهعنوان سند قانونی در روزنامههای رسمی خود منتشر کردند. با رفع تحریمها، اقتصاد ایران فصل جدیدی را آغاز خواهد کرد که با اتکاء به سرمایه عظیم انسانی و ظرفیتهای طبیعی، اجتماعی و سیاسی خود، در جهت سیاستهای اقتصاد مقاومتی، به رشد مغفولماندۀ سند چشمانداز بیست ساله دست یابد و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران در تحقق جامعه سالم، برخوردار و عادلانه را تحقق بخشد.
اینک که این مسیر پر چالش ، عزتمندانه به فرجام رسیده است ، لازم می دانم از صبر و مقاومت و پشتیبانی های تحسین برانگیز ملت بزرگ ایران ، هدایتها و حمایتهای مستمر حضرتعالی و همکاری دلسوزانه رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضاء محترم شورای عالی امنیت ملی که دولت را در تحقق این خواست بزرگ مردم یاری دادند صمیمانه تشکر نمایم.
دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، نسبت به اجرای کامل و با حسن نیت برجام اقدام خواهد نمود. انجام تعهدات طرف مقابل با هوشیاری کامل رصد و تصمیم مقتضی برای واکنش متناسب در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ خواهد شد. اطمینان دارم که با عنایت الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و با همدلی و انسجام ملی، اجرای برجام و فضای مثبت جهانی ناشی از آن، موجبات اقتدار روزافزون ایران اسلامی، تأمین منافع مردم و رشد و شکوفایی و پیشرفت همهجانبه کشور بر مبنای اقتصاد مقاومتی را فراهم خواهد آورد. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
حسن روحانی
رییس جمهوری اسلامی ایران
کد خبر: ۷۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۳۰
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به تیتر اول و یادداشت کیهان اعتراض کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای از طریق روابط عمومی مجلس به تیتر اول و یادداشت کیهان روز پنجشنبه- 23 مهرماه 94- اعتراض کرده است که متن جوابیه مجلس و پاسخ کیهان از نظر خوانندگان میگذرد.
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهانجناب آقای شریعتمداریبا سلامدر روزنامه کیهان پنجشنبه 23 مهرماه سال 94، در صفحات اول و دوم، مطالبی علیه مجلس شورای اسلامی انتشار یافته که از نمونههای بارز تهمت، تخریب و افترا است، لذا وفق قانون برای تنویر افکار ملت شریف ایران، در همان صفحات و به همان کیفیت، مطالب زیر به عنوان پاسخ آورده شود:
1- در تیتر و سوتیترها و سرمقاله مطالبی آورده شده که حاکی از بیاطلاعی مسئولین روزنامه از امور کشور است، لذا با برداشت انحرافی و 180 درجه خلاف واقع، به جای اصلاح تحریکات و مواضع قبلی روزنامه، خود را از مواجهه با اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری کنار کشانده و باز هم به روش فرار به جلو، رئیس و نایب رئیس مجلس را آماج تهمت قرار داده است. این اقدام کیهان اگر با این احتمال بررسی شود که اطلاعات کافی در اختیار داشته و چنین خلافگویی میکند که بسیار مایه تاسف و عین بیصداقتی است و اگر با این احتمال باشد که اطلاعات کافی نداشته، سوال این است که چرا بدون اطلاع، دیگران را آماج تهمت قرار میدهد که البته در هر دو صورت، ضعف سلوک اخلاق رسانهای آن روزنامه را نشان میدهد.آنچه در مسیر مراحل «طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» انجام گرفت، مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در جریان هستند و میدانند که مطالب آن روزنامه خلاف واقع و کذب محض است.
2- رئیس محترم مجلس توصیههای لازم در هماهنگی کلی در کشور در چنین طرح مهمی را با محوریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند که عین حقیقت و واقع بوده است، لذا مخالف نشان دادن این امر با بیانیه دفتر مقام معظم رهبری از عجایب روزگار و خلاف است و اتفاقا در چند طرح دیگر هستهای که در مجلس نیز به تصویب رسید، دقیقا چنین هماهنگی صورت پذیرفته بود و همچنین مطالب مطرح شده توسط نایب رئیس محترم مجلس با برخی نمایندگان، درست بوده و برداشت آن روزنامه بیاساس و مردود است.
3- از رفتارهای نسنجیده دیگر آن روزنامه، نشستن در مقام افتاء و مشروع و غیرمشروع دانستن رای نمایندگان در این طرح است. کیست که نداند رعایت ضوابط شرعی و قانون اساسی، مرجعی مشخص به نام شورای نگهبان دارد و در آن زمان که این مقاله مغشوش در آن روزنامه نوشته شده، شورای محترم نگهبان رای خود را صادر نموده بود. البته اینگونه رفتارهای رسانهای که در چند ماه اخیر آن روزنامه نسبت به مجلس انجام داده و موجب تشویش اذهان عمومی گردیده است، غیرمترقبه نیست و متاسفانه این رسانه، گاه با کلمات سخیف، مانند «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» و نظایر آن نسبت به مهمترین نهاد مردمسالاری دینی اسائه ادب نموده است و حال این سوال مطرح است که با چه مجوز شرعی و قانونی روزنامهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیر مسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده، حق دارد مجلس را که مهمترین رکن مردمسالاری است تحقیر و تخریب کند؟ (گرچه رسانههای خصوصی هم چنین حقی را ندارند تا چه رسد به یک رسانه که از بودجه عمومی استفاده میکند).
4- در سایر مطالب این مقاله نیز دستپاچگی و تحلیل نادرست وجود دارد که تاسفآور است. مثل اینکه گفته شده: «در اقدامی تاملبرانگیز فقط چند دقیقه بعد از قرائت گزارش کمیسیون طرح دو فوریتی ارائه شد!»
این در حالی است که قبل از طرح دو فوریتی، حداقل در سه جلسه مفصل بین اعضایی از دو فراکسیون اصلی مجلس، این طرح مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات انجام شده بود و با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز هماهنگی صورت گرفته بود و قرار بر این شد که بعد از قرائت گزارش کمیسیون، طرح در صحن مطرح شود.
آیا اینکه برای طرحی بسیار مهم و سرنوشتساز، در کل کشور هماهنگی به عمل آمد ایراد دارد؟ یا اینکه ساعتها اعضایی از دو فراکسیون روی این طرح کار کردند و به نتیجه رسیدند تا در مجلس با هماهنگی بیشتری کار جلو برود مورد اشکال است؟ طبعا در طرحهای مهم نه در ایران که در سطح جهان معمول است خارج از متن جلسات، رایزنیها و بحثهایی صورت گیرد تا در جلسات عاقلانهتر کار جلو برود حتی در همین قطعنامه اخیر شورای امنیت که کلا 10 دقیقه تصویب آن طول کشید ولی همگان میدانند چند ماه طرفین روی آن کار کردند و توافقاتی داشتند.
اما اینکه گفته شده طرح به کمیسیون دیگری ارجاع شد با کمی دقت و رجوع به آییننامه داخلی مجلس متوجه میشوید که کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که در آییننامه مشخص شده است و اتفاقا تمامی طرحهایی که در زمینه مباحث هستهای در طول سالیان گذشته در مجلس مطرح شده از طریق همین کمیسیون بوده است.
همه این مسائل نشانگر این است که آن روزنامه چون در چند ماه اخیر با تحلیلهای اشتباه مسیر نادرستی را مورد توجه قرار داد که امروز روشن گردید با حقیقت و واقعیت فاصله دارد، لذا با چنگ زدن به آسمان و ریسمان، قصد فرار از تحلیلهای غلط گذشته خود را دارد.
لذا در پایان تاکید میشود نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طی دو ماه گذشته با دقت موضوع هستهای را مورد توجه قرار دادند و از سر خیرخواهی و مصالح کشور قانون سنجیدهای را با هماهنگی سایر مراجع مسئول سامان دادند که با تایید کامل و بلافاصله آن توسط شورای محترم نگهبان، برای اجرا ابلاغ گردید و بحثهایی از سنخ مطالب آن روزنامه نه تنها اشکالات و تخلفات گذشته آن جریده را علاج نمیکند که به دودستگیها در کشور در این زمینه دامن میزند که رهبری معظم انقلاب همگان را از آن منع کردند.
مهدی کیاییمدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
کیهان: از مجلس محترم که باید «عصاره فضائل ملت» باشد انتظار نمیرفت به جای پاسخ مستند، این همه اتهام ناروا را علیه کیهان ردیف کند و کیهان نیز در پی آن نیست که اتهامات مزبور را یک به یک پاسخ بدهد ولی اشاره به چند نمونه از این موارد را برای قضاوت افکار عمومی لازم تلقی میکند.
1- ادعا کردهاند که مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در تمامی مسیر تهیه طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، حضور داشتهاند و توضیح نمیدهند که اگر مسئولان هر دو فراکسیون در جریان بودهاند، آن همه اعتراض و انتقاد شدید آنها که طرح یاد شده بدون حضور و کسب نظر آنها تهیه شده، چه علتی داشته است؟ نوار مذاکرات جلسات علنی مجلس در این خصوص موجود است. بنابراین، باید پرسید مسئولین فراکسیون مورد اشاره، مطالب روزنامه را «کذب محض»! تلقی میکنند یا ادعای مطرح شده در جوابیه را؟!
2- نوشتهاند که «توصیههای رئیس محترم مجلس» در هماهنگی کلی کشور و با محوریت شورای عالی امنیت ملی بوده که «عین حقیقت» بوده است که باید پرسید؛ اولا؛ کدام توصیهها؟ اگر منظورتان توصیههای جلسه غیرعلنی است که در جلسه علنی نیز مطرح شد، پس چرا آن را تکذیب فرمودید؟ و ثانیا، وظیفه مجلس که در بیانات رهبر معظم انقلاب هم به آن توصیه شده است، بررسی و اظهارنظر «نمایندگان ملت» است و نه شورای عالی امنیت ملی، ثالثا؛ اگر با همه نمایندگان هماهنگ کرده بودید چرا اجازه طرح پیشنهادات - که حق نمایندگان است- را به نمایندگان ندادید؟!
3- اعتراض کردهاند که بیانیه دفتر رهبر معظم انقلاب، تأیید نظر هیئت رئیسه بوده است و کیهان آن را وارونه توصیف کرده است! و توضیح ندادهاند ادعای مطرح شده آن بود که تصمیم برای تصویب طرح یک فوریتی - بدون حق اظهارنظر و پیشنهاد نمایندگان - در جلسه سه نفره آقایان لاریجانی و شمخانی و حجازی - از بیت مقام معظم رهبری - اتخاذ شده است و اینگونه وانمود شده بود که این تصمیم از سوی حضرت آقا بوده است! که در بیانیه بیت معظمله با صراحت این ادعا رد شده بود. بنابراین چگونه بیانیه را در تأیید اقدام خود تلقی فرمودهاید؟ و اساسا اگر بیانیه در پی تأیید اقدام شما بود، چه نیازی به صدور آن وجود داشت؟!
4- آوردهاند که مرجعی بنام شورای نگهبان طرح تصویب شده را تأیید کرده است و از این روی یادداشت و گزارش کیهان را «مغشوش» نامیدهاند، که باید گفت؛ اولا؛ اعتراض روز پنجشنبه کیهان به نحوه اخذ رأی بود و نه متن و مفاد طرح و ثانیا؛ وظیفه شورای نگهبان ورود و اظهارنظر درباره چگونگی اخذ رأی نیست، بلکه تنها اعلام انطباق یا عدم انطباق مصوبه با شرع مقدس و یا قانون اساسی است و اکنون با توجه به اتهام فرار به جلو که به کیهان نسبت دادهاید باید پرسید این ادعای شما که هیچ ربطی به موضوع ندارد، از نوع «فرار به جلو» است یا انتقاد مستند کیهان به نحوه برخورد خلاف آئیننامه آقایان در تصویب طرح مورد اشاره که شواهد آن موجود است؟!
5- نوشتهاند کیهان گاه با کلمات سخیف نظیر «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» نسبت به مهمترین نماد مردمسالاری اسائه ادب کرده است که باید گفت؛ کاش به جای آن که کیهان را به «شتابزدگی» متهم کنید، در تهیه جوابیه شتاب نمیکردید و میدیدید که تیتر یک کیهان روز 30 تیرماه 94 با عنوان «ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده» درباره درخواست «مک دونالد» برای حضور در ایران و اعتراض به آمریکاییها بوده است که به جای رفع تحریمها دنبال حضور «مک دونالد» در ایران هستند. این تیتر و گزارش مربوط به آن چه ربطی به مجلس داشت؟! حالا بفرمایید، شما شتابزدهاید یا کیهان؟!
6- درباره کیهان نوشتهاند «روزنامهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیرمسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده است»! که باید گفت: اولا؛ تأسفآور است که قانونگذاران از معنای بودجه عمومی خبر ندارند و نمیدانند که از قضا، کیهان روزنامهای است که هیچ ردیف بودجهای ندارد و صرفا متکی به درآمدهای مطبوعاتی خود نظیر آگهی، چاپ و... است، ضمن آن که مانند برخی روزنامهها و نشریات کذایی، وابسته به هیچ حزب و گروهی هم نیست که از طریق آن حزب و گروه تأمین مالی شود. ثانیا؛ مگر آقایان لاریجانی و باهنر و بقیه نمایندگان، ریالی در مجلس شورای اسلامی سرمایهگذاری کردهاند که به خود حق میدهند از جایگاه مجلس اظهارنظر کنند؟ فرق کیهان با شما در این زمینه، آن است که کیهان متکی به درآمد خود است و شما از بودجه کلان کشور ارتزاق میکنید و البته در هر دوره نیز بیآن که به هیچ یک از مراکز آموزشی بروید، یک رتبه تحصیلی از نوع لیسانس و فوقلیسانس و دکتری دریافت میفرمایید و سایر مزایا بماند.
7- درباره ارجاع طرح به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به جای کمیسیون ویژه بررسی برجام نوشتهاند «کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد، اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است» دراینباره گفتنی است که اگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی برای بررسی برجام کافی بود، چرا به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام رأی دادید؟ و اگر کمیسیون امنیت ملی را ناکافی میدانستید- که میدانستید و اعلام هم کرده بودید- و به همین علت کمیسیون ویژه را تشکیل داده بودید، چرا بررسی طرح را به همین کمیسیون ویژه ارجاع ندادید؟ مگر نمیفرمایید وظیفه هیئت رئیسه ارجاع به کمیسیون تخصصی است؟ پس چرا از یک طرف کمیسیون ویژه را تخصصیتر از کمیسیون امنیت ملی میدانید و از سوی دیگر هنگام بررسی طرح، تخصصی بودن آن را قبول نمیفرمایید؟!
8- فرمودهاند امروزه تحلیلهای نادرست کیهان معلوم شده است که باید پرسید کدام یک از تحلیلها و پیشبینیهای کیهان با همان دقت که مطرح شده بود، تحقق نیافته است؟ کاش به یک نمونه از آن اشاره میکردید و یا کدام یک از تحلیلهای شما برادران محترم دقیق بوده است، کاش از این عرصه هم یک نمونه میآوردید؟!
و بالاخره درباره جوابیه مجلس محترم اگرچه گفتنیهای دیگری نیز هست ولی میگذاریم و میگذریم و بر این نکته تاکید میورزیم که در یادداشت و گزارش مورد اعتراض آقایان هیچ مطلبی بیرون از آنچه در جلسه علنی آن روز مجلس مطرح شده بود، وجود ندارد.
منبع/میزان
کد خبر: ۷۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
رئیس کمیته هستهای مجلس گفت: برخیها درصدد القای این مطلبند که شورای نگهبان متن برجام را تأیید کرده، اما آنچه که از سوی این شورا مغایرت آن با شرع و قانون اساسی تأیید شده، طرح مجلس درخصوص برجام است، نه خود برجام.
به گزارش به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، ابراهیم کارخانهای نماینده مردم همدان مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس، با اشاره به برخی فضاسازیها درخصوص مبنی بر اینکه برجام در مجلس و در شورای نگهبان تصویب و تأیید شده است، گفت: گروهی با انتشار بعضی اخبار در صددند تا این نکته را به افکار عمومی القاء کنند که شورای نگهبان مغایرت برجام با شرع و قانون اساسی را تأیید کرده، درحالی که آنچه که شورای نگهبان تأیید کرده، طرح 9 مادهای اقدام متناسب و متقابل در اجرای برجام است، نه متن برجام.
وی افزود: این متن 9 مادهای شامل مواردی است که دولت باید در اجرای برجام آنها را رعایت کند و آنچه که باید مدنظر باشد این است که شورای نگهبان مفاد برجام را تأیید نکرده است.
رئیس کمیته هستهای مجلس اظهار داشت: در متن برجام همان مواردی که پیش از این به آن پرداخته شد، از جمله راههای نفوذ سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی که در آن وجود دارد، همچنان بر سر جای خود باقی است و مصوبه مجلس شورای اسلامی در حقیقت مواردی را مطرح کرده که دولت در اجرای برجام باید آنها را رعایت کند و مجلس و شورای نگهبان ورودی به متن برجام نداشتند.
کارخانهای خاطرنشان کرد: در مسیر اجرای برجام دولت باید با دید باز حرکت کند و نهایت سعی خود را داشته باشد تا راههای نفوذ را سد کند؛ هرچند راههای نفوذ برای بهانهگیریهای طرف آمریکایی در عرصه سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی باز است اما دولت باید در مقابل هر حرکتی از سوی آمریکاییها قدرتمندانه عمل کند.
وی افزود: هنوز که اجرای برجام شروع نشده و ایران تعهدات خود را انجام نداده است، آمریکاییها منع آزمایشهای موشکی را مطرح میکنند و عنوان میکنند که این کار خلاف قطعنامه است.
رئیس کمیته هستهای مجلس اظهار داشت: این رفتار آمریکاییها نشان میدهد که اگر جمهوری اسلامی ایران ظرف یکی، دو ماه تمام تعهدات خود را انجام دهد و دست خود را خالی کند، یقینا در آن زمان که آمریکاییها به تمام خواستههای خود رسیدند شیوه برخورد آنها با جمهوری اسلامی ایران بسیار خصمانهتر خواهد شد.
کارخانهای خاطرنشان کرد: هنوز که جمهوری اسلامی ایران تعهدی را انجام نداده باید قدرتمندانه با آمریکاییها برخورد کند و این مسئله باید شفاف شود که جمهوری اسلامی ایران فعالیتهای موشکی خود را با تمام قدرت انجام خواهد داد و اگر آمریکاییها روی این مسئله حرفی دارند، از هماکنون که ما هنوز بهایی را در رابطه با تعهدات پرداخت نکردهایم، این مسئله باید روشن شود.
وی افزود: ایران باید زمانی به تعهدات خود عمل کند که پرونده PMD خاتمه پیدا کند و اگر ایران به تعهدات خود عمل کند و پرونده PMD هنوز باز مانده باشد و آمریکاییها ادعای ورود به اماکن نظامی را داشته باشند، ما در بحث توافق متضرر میشویم.
رئیس کمیته هستهای در پایان گفت: دولت باید تلاش کند که قبل از اجرای برجام امکان هر نوع بهانهگیری را از آمریکاییها بگیرد و بعد اجرای تعهدات خود را آغاز کند، هرچند که باید ابتدا آمریکاییها تعهدات خود را که کاغذی بود، انجام میدادند و بعد جمهوری اسلامی ایران تعهدات خود را انجام میداد، اما متأسفانه این کار انجام نشد.
کد خبر: ۷۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
آسوشیتدپرس در واکنش به انتشار فیلم و تصاویر تونلهای زیرزمینی سپاه پاسداران نوشت که این اقدام نشان داد علی رغم توافق هستهای برنامه موشکی ایران ادامه خواهد یافت.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه گزارش خبرگزاری فارس، یک خبرگزاری مطرح آمریکایی انتشار تصاویر و فیلم تونلهای زیرزمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نشانی از ادامه برنامه موشکی ایران علی رغم توافق هستهای دانست. نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اولین بار اجازه تصویربرداری از تونل های زیرزمینی سپاه که موشک های بالستیک دوربرد در آن نگهداری می شوند را صادر و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز فیلم آن را پخش کرد.
آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت: «انتشار این تصاویر و فیلم، بدین منظور انجام شد که نشان دهد سپاه علی رغم قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و علی رغم توافق هستهای ایران با غرب، به برنامه موشکی خود ادامه خواهد داد». این خبرگزاری همچنین به آزمایش موفق موشک دوربرد «عماد» هم اشاره و تصریح میکند: «چند روز قبل، ایران گفت که با موفقیت موشک دوربرد سطح به سطح جدید خود را آزمایش کرد».
کد خبر: ۷۴۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
«حسین شریعتمداری» در سرمقاله شماره امروز «کیهان» نوشت: دولتمردان و برخی نمایندگان مجلس برای موافقت خود با برجام بایستی ابتدا به این پرسش منطقی و قانونی پاسخ بدهند که نظر آنان درباره نقاط منفی و خطرآفرین برجام که در گزارش مستند و کارشناسانه کمیسیون ویژه آمده است، چیست؟
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir«حسین شریعتمداری» در سرمقاله شماره امروز «کیهان» نوشت:
1- «داش غلام» را خدا رحمت کند، راننده اتوبوس بود، لوطی بود و با معرفت. با اتوبوس بنز 302 خود که اتاق درب و داغونی داشت و موتورش هم چندان تعریفی نداشت در یکی از شرکتهای مسافربری کار میکرد. داش غلام روی شیشه عقب اتوبوسش با خط درشت نوشته بود «بگو ماشاءالله» و بر و بچههای محل تعجب میکردند که داش غلام از کدام چشم زخم نگران است؟! چه کسی ممکن است به ماشینی که غیر از بوقش، همه جایش صدا میدهد، چشم زخم بزند؟! داش غلام بعدها پول و پله مختصری دست و پا کرد و اتاق اتوبوسش را رنگ زد و دستی هم به روکش صندلیها کشید و بعد، با خط درشت روی شیشه عقب اتوبوس نوشت «حالا بگو ماشاءالله»، اتوبوس اما همان اتوبوس قراضه قبلی بود!
2- دیروز گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام که اعضای آن را نمایندگان مجلس برگزیده بودند، در صحن علنی قرائت شد. این گزارش همانگونه که در مقدمه آن آمده است و مردم نیز در بسیاری از موارد، بیواسطه شاهد بودهاند «طی بیش از 40 روز با برگزاری جلسات متعدد با تیمهای مذاکرهکننده هستهای، مقامهای مسئول عالیرتبه کشوری و لشکری، استادان دانشگاه و کارشناسان مختلف ... مسئولان وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی، تائیدکنندگان و نقادان مرتبط و متخصصین و اندیشمندان ... بازدید میدانی از مراکز هستهای و...» تهیه شده است. در گزارش کمیسیون ویژه ضمن اشاره به برخی از نکات مثبت برجام و قدردانی از تیم مذاکرهکننده هستهای، نمونههای فراوانی از نقاط منفی برجام و قطعنامه 2231 فهرست شده است که در صورت اجرا و عملیاتی شدن توافق وین میتواند برای آینده اقتصادی، امنیتی و علمی کشورمان فاجعهآفرین باشد. این نقاط منفی با نگاهی کارشناسانه فهرست شده و پیآمدهای فاجعهآفرین آن نیز به وضوح قابل فهم و درک است. اگرچه بهنظر میرسد برخی از موارد، از جمله دستاندازی حریف به صنایع موشکی ایران و شماری از واژههای چند پهلو و تعریف نشده نیاز به بررسی بیشتری داشت. ولی آنچه با قاطعیت میتوان گفت، این که گزارش کمیسیون ویژه تقریبا تمامی نقاط آسیبپذیر و فاجعهآفرین برجام را به گونهای مستند برشمرده و معرفی کرده است.
3- با توجه به نقاط خطرآفرینی که در متن برجام و قطعنامه 2231 آمده است، بهوضوح میتوان نتیجه گرفت اجرای توافق وین و ملحقات آن، جمهوری اسلامی ایران را در بسیاری از عرصهها مخصوصا؛ اقتصادی، امنیتی و علمی با فاجعهای بزرگ روبرو خواهد کرد، بنابراین تنها دو گروه میتوانند با اجرای بیقیدو شرط برجام موافق باشند.
اول؛ کسانی که برای آینده نظام و مردم و فاجعهای که در انتظار آنها خواهد بود، ارزش و اهمیتی قائل نباشند! بدیهی است در میان جریانات سیاسی کشور، غیر از اصحاب وطنفروش فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، گروه دیگری را نمیتوان با این مشخصات آدرس داد.
دوم؛ کسانی که از محتوای توافق وین و پیآمدهای خطرآفرین آن برداشت و شناخت دقیقی ندارند و با توجه به چالش 12 ساله هستهای و هزینههای جانبی آن برای کشور که تحریمهای اقتصادی از با اهمیتترین آنها بوده است، در این تصور- بخوانید خیال خام- به سر میبرند که اجرای توافق وین و ملحقات آن میتواند ضمن پایان دادن به چالش 12 ساله، برداشته شدن تحریمها و عادی شدن شرایط را نیز به دنبال داشته باشد. انگیزههای این گروه برای موافقت با برجام، مصلحتاندیشانه است ولی به دلیل کماطلاعی از ماجرا، به این واقعیت تلخ توجه ندارند که اجرای برجام آنگونه که تدوین شده است، نه فقط خواستههای آنان را تحقق نمیبخشد، بلکه دهها مشکل فاجعهآمیز دیگر هم بر آن میافزاید.
افرادی از این گروه را میتوان در دولت محترم و برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد.
در این نوشته با گروه اول یعنی اصحاب فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 سخنی در میان نیست، چرا که سابقه وطنفروشی و خیانت آنها - چه به صورت مستقیم و با حضور موثر در فتنه و چه به علت همراهی و حمایت از فتنهگران - جای کمترین انتظاری از آنان باقی نمیگذارد، اگرچه متاسفانه برخی از این طیف در دولت کنونی نفوذ کرده و یا از نفوذ بیرونی برخوردارند.
4- و اما گروه دوم، یعنی دولتمردان و برخی از نمایندگان مجلس برای موافقت خود با برجام بایستی ابتدا به این پرسش منطقی و قانونی پاسخ بدهند که نظر آنان درباره نقاط منفی و خطرآفرین برجام که در گزارش مستند و کارشناسانه کمیسیون ویژه آمده است چیست؟ اگر وجود این نقاط فاجعهآفرین در برجام را تائید میکنند، چه توجیه و توضیحی برای موافقت با آن دارند؟ و چنانچه فاجعهآفرینی موارد فنی و حقوقی تاکید شده در گزارش کمیسیون ویژه را نمیپذیرند، چه دلیل قابل قبولی برای اثبات نظر خویش دارند؟ بدیهی است که در پاسخ به این پرسش نمیتوان به کلیات شعارگونه نظیر فتحالفتوح بودن توافق وین، تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل خواست ملت ایران و... امثال آن متوسل شد. بلکه به قول ملای رومی، «دلایل قوی باید و منطقی... نه رگهای گردن به حجت قوی».
البته گفتنی است دیروز در صحن علنی مجلس روی این نکته تاکید شد که هیچیک از نمایندگان با اجرای مطلق برجام موافق نیستند و تقریبا تمامی آنان براین باورند که این سند بدون شماری از قیدها و شرطها نباید پذیرفته شده و به تصویب برسد که دراینباره گفتنی است؛ اولا؛ برجام یک معاهده دو جانبه است و براساس قوانین شناخته شده بینالمللی - کنوانسیون 1969 وین- معاهده دوجانبه قید و شرطپذیر نیست و فقط میتواند به طور کامل پذیرفته و یا رد شود. بنابراین چنانچه قیدها و شرطها، متن سند را تغییر بدهد به معنای رد آن است که با توجه به متن خسارتبار برجام، امید است چنین باشد. ثانیا؛ قید و شرطها نباید از نوع کلیات غیرقابل اندازهگیری و توصیههای اخلاقی باشد! بخوانید.
5- دیروز بلافاصله بعد از قرائت گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام در صحن علنی مجلس، یک طرح دو فوریتی با امضای 75 تن از نمایندگان مجلس تحت عنوان «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» ارائه شد که هر چند درباره آن گفتنیها و پرسشهای بیپاسخی هست ولی پرداختن به این ابهامات بیرون از محدوده نوشته پیشروی است و به فرصتی دیگر میگذاریم.
و اما، برای این طرح دو فوریتی که در 9 ماده و دو تبصره ارائه شده است هیچ نامی مناسبتر از «کلیات ابوالبقاء»! نمیتوان یافت و تعجبآور و تأسفبار است که چگونه امضای 75 تن از نمایندگان مجلس را با خود دارد! مروری گذرا بر مفاد این طرح نشان میدهد که «طرح دو فوریتی الزام دولت به اجرای بیقیدوشرط برجام»! نام مناسبتری برای آن است. به چند نمونه از مواد 9 گانه این طرح توجه کنید؛
در ماده یک آمده است؛ «براساس فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی هیچ دولتی در ایران حق تولید و بهکارگیری سلاح کشتار جمعی را ندارد»! این که از سوی ایران پذیرفته شده است و آرزوی دشمن نیز هست. در ادامه همین ماده تاکید شده است که ایران بایستی برای ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتارجمعی تلاش کند! خب! این ماده و توصیه اخلاقی چه ربطی به برجام دارد؟! در ماده 2 آمده است: پایه و مبنای برجام به همکاری و احترام متقابل است و هر اقدامی مبتنی بر فشار و تهدید موجب تجدیدنظر در این همکاری خواهد شد! که باید پرسید؛ مثلا اگر 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی شده را خارج کردیم، سامانه سانتریفیوژها را برهم زدیم، راکتور آب سنگین اراک را بتونریزی کردیم و... اما، طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبود، قرار است چه کنیم؟! یعنی این 75 نماینده محترم نمیدانند که چیدمان سانتریفیوژها با چیدمان جعبههای میوه در یک میوهفروشی فرق دارد و مانند فلان میوه فروش که هر شب جعبهها را جمع میکند و صبح فردا دوباره میچیند نمیتوان سانتریفیوژها را جمع کرده و دوباره چید؟!
در مواد دیگر بر ضرورت برخورد با عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود تاکید شده که باید گفت؛ اولا مگر حریف دیوانه است که برجام را نقض کند؟! و ... بقیه مواد این طرح نیز حال و هوای مشابهی دارند و در یک کلمه اجرای بیقیدوشرط برجام را توصیه میکنند.
6- نه فقط هیچیک از مواد 9گانه طرح یاد شده کمترین مغایرتی با متن فاجعهآفرین برجام ندارد و از این جهت بیتردید به نفع حریف تدوین شده است بلکه تمامی مصوبات قبلی مجلس برای الزام دولتها به حفظ دستاوردهای هستهای را نیز لغو میکند!
... قانون الزام دولت به تعلیق اقدامات داوطلبانه مصوب آذرماه 84، قانون الزام دولت به تجدیدنظر در همکاری با آژانس مصوب دیماه 85، قانون صیانت از دستاوردهای صلحآمیز هستهای مصوب تیرماه 89، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هستهای مصوب تیرماه 94 همه این موانع قانونی در طرح پیشنهادی 75 نماینده از پیشپای دشمن برداشته شده است.
7- در تمامی 9 ماده طرح مزبور، هیچ اختیار و اجازه تصمیمگیری - تاکید میشود که هیچ اختیاری - به مجلس داده نشده است بلکه در تمامی موارد، بر نظر شورای عالی امنیت ملی به عنوان محل ارجاع و تصمیمگیری تاکید شده است، و این بدون کمترین تردیدی به معنا و مفهوم خلع ید مجلس است، آنهم از سوی 75 نماینده مجلس! از این روی طرح مورد اشاره اولا؛ نقض آشکار قانوناساسی، ثانیا؛ حذف مجلس از چرخه تصمیمگیری و... فاعتبروا یا اولیالابصار.
و بالاخره باید گفت، روح مرحوم داش غلام شاد که اتوبوس خودش را بزک میکرد و نه یک سند ضدملی و فاجعهآفرین برای مردم این مرز و بوم نظیر توافق وین را ..
کد خبر: ۷۳۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت.
متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است:
مجری: به نظر میرسد کوششهای دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوششهایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟
رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام دادهایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو میکنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود.
مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده میگفت که ایران نمیتواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟
رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هستهای خواهد بود و پس از آن که مسأله هستهای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش میرود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدمهایی باقی است که باید انجام بدهیم.
مجری: پس میفرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟
رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد.
مجری: به نظر میرسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت میکنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را میتوانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟
رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریستها باشد و مبارزه با آنها، چارهای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که میخواهد با تروریستها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر میکنم که امروز همه پذیرفتهاند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و میتواند قدم به قدم تروریستها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروههای دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیمگیری شود.
مجری: جناب رییس جمهور فکر میکنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جتهای جنگنده میفرستد سوریه و آنجا اردوگاه میسازد؟ فکر میکنید برای این است که از پیشرفتها و موفقیتهای ایالات متحده جلوگیری کند؟
رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدیتری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروههایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که میخواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی میشد که روسیه در زمینه مسایل منطقهای و از جمله مبارزه با داعش فعالتر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است.
مجری: ایالات متحده مدام تکرار میکند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمبهای بشکهای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانههای خودشان رانده، پشتیبانی میکند؟ از چنین شخصی که خیلیها میگویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروهها را دارد؟
رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما میدانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت میکرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما میدانید آن زمانی که اسراییلیها حمله کردند به لبنان و با حزبالله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزبالله پیروز شد، فرمانده حزبالله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمکهای سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه میگذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شدهاند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بیرحمانه با مردم رفتار میکند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد.
مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه میگویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟
رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروههای تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسمهای دیگری داشتند و الان هم هستند گروههای مختلف با نامهای مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروههای تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میداندار معرکه شد. بنابراین از همان ماههای اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی میشود شرایط فرق میکند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریستها میجنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه میجنگید و مبارزه میکرد و آنها را تروریست میدانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازهها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عدهای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروههای تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بیرحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب میکنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریستها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی.
مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشتهاید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر میکنید که رسیدگی قانونی به این پروندهها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟
رییس جمهوری: فکر میکنم یک سؤال مربوطتری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکاییها در زمینه مسایل هستهای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانیهای دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هستهای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال میکنم عدهای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هستهای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم در زندان به سر میبرند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکاییها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز میشود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانیها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند.
مجری: یعنی اگر یک طرف زندانیها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمیبینید که مثلاً حداقل یک روزنامهنگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟
رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانیای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامهنگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوههای جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانیان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکاییها نسبت به زندانیهای ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود.
مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری میکنید؟
رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمیکنم چون قبلا در این زمینهها بحثهایی مطرح بوده است.
مجری: این اولین دفعهای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هستهای هستند؟
رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کنندهها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کنندهها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هستهای داشته باشند.
مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که میدانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟
رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که میدانید یک کمیسیون ویژهای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامههای پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار میتواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عدهای از نمایندگان امضا کنند و در جلسهای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال میدهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود.
مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوریخواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظرهها بین آنها را مشاهده میکردید که تعداد زیادی از کاندیداها میگفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره میکنند. آنها میگفتند که میتوانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکسالعمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟
رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو میشد گاهی وقتها که من میرسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش میشد و من میدیدم بسیار خندهآور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح میکردند. هر کس با ایران آشنا باشد میفهمد که حرفهای اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه میکردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمیدانستند ایران کجاست و صحبتهایی که میکردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه میکردند و میخندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هستهای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعفهای سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده میکردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عدهای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسألهای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است.
بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بینالمللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت میکردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده میشد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبهرو بشود و با آنها بجنگد و یک حرفهایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر میشود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکانپذیر است.
هر دولتی در هر کشوری که میآید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین میرود، و هیچکس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر میکنم اینها بیشتر شعار است.
مجری: جزییاتی مردم از پایگاههای نظامی که بازرسان بینالمللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟
رییس جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنیاش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا میکنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا میشود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود.
مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمیخواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب میکنند، روزی را میبینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟
رییس جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 میشود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکاییها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرفها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاستهای ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایتهای آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکاییها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند.
مجری: درست است تاریخش را میدانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هستهای. آیا رابطه بهتری را میبینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هستهای باشد؟
رییس جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتیام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا میخواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیکتر شویم. من این نظر را دارم الان هم میگویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیکتر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمیشد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعتها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند.
مجری: پس آیا رییس جمهور ایران و رییس جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟
رییس جمهوری: من فکر میکنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه مینویسیم گاهی ایشان مینویسند و گاهی من مینویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیکتر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر میخواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومتها را وادار میکند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند.
مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوقالعاده خشمگین بودید، چرا این عکسالعمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول میشناسید؟
رییس جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی میروند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیتهایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامههای بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عدهای کشته شدند و از جمله عدهای ایرانی. اخیراً هم در روز پنجشنبه در مراسم منا عده زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمیها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانیهاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عدهای مفقود داریم این کار به معنی بیبرنامگی و بیکفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علیالظاهر همه ذهن، فکر و برنامهاش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمانهای خانه خدا، فکر و برنامهریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بیبرنامگی، بیانضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد.
مجری: سپاس جناب رییس جمهوری. میدانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم.
رییس جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹
«بشار اسد» رئیس جمهور سوریه در مصاحبه با رسانه های روسی اعلام کرد از قدرت کناره گیری نخواهد کرد، مگر اینکه مردم بخواهند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش مهر به نقل از الیوم السابع، وی تاکید کرد هرگز تحت فشارهای غرب از قدرت کناره گیری نخواهد کرد.
اسد گفت: رئیس جمهور یک کشور در جریان انتخابات و تنها به درخواست مردم سوریه به قدرت گماشته می شود و تنها به درخواست مردم نیز می تواند از قدرت برکنار شود و این مسئله هیچ ارتباطی به صدور قطعنامه از طریق شورای امنیت یا تصمیم آمریکا و یا نشست ژنو و مسائلی از این دست ندارد.
وی گفت: اگر مردم بخواهند در راس قدرت در سوریه می مانم و اگر درخواست مردم چیز دیگری باشد به سرعت کنار می روم.
رئیس جمهور سوریه تاکید کرد: ائتلاف ضد داعش که آمریکا رهبری آن را برعهده دارد تا به امرو به هیچ وجه نتوانسته است مانع گسترش داعش شود.
کد خبر: ۷۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
براین اساس تمام سناتورهای دموکرات به غیر از چهار نفر به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 رای مثبت دادند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از میزان، سناتورهای دموکرات آمریکایی با بلوکه کردن قطعنامه جمهوری خواهان مبنی بر رد برجام تواسنتند به موفقیت دست پیدا کنند و توافق را در کنگره به تصویب برسانند.
براین اساس تمام سناتورهای دموکرات به غیر از چهار نفر به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 رای مثبت دادن دادند.
به گزارش گاردین،برهمین اساس سناتور مک دانل، رهبر اکثریت سنا درخواست کرده است هفته دیگر درباره رد توافق هسته ای رای گیری شود، اما بعید به نظر می رسد دموکرات ها نظر خود را تغییر دهند.
بر اساس قوانین سنا، برای ختم بررسی یک طرح و تصمیمگیری در مورد آن، نیاز به حمایت دستکم سه پنجم اعضای سنا است. سنا 100 عضو دارد و جمهوریخواهان برای جلوگیری از اطاله بررسی به حمایت 60 نفر نیاز داشتند، اما تمام دموکراتهایی که از توافق هستهای اعلام حمایت کرده بودند، علیه ختم بررسی رأی دادند و این طرح نهایتا با 58 رأی مثبت در برابر 42 رأی منفی، شکست خورد تا راه برای اجرای برجام، باز شود.
کد خبر: ۷۱۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۰
پس از انتخاب اعضای کمیتههای تخصصی نحوه برگزاری جلسه توضیح داده شد که ابتدا جلیلی توضیحاتی درباره تاریخچه مذاکرات ارائه کرد و بعد از آن وارد مباحث فنی، تخصصی شدیم
کد خبر: ۷۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
نشست فوقالعاده و یک روزه شورای حکام آژانس با محوریت چگونگی اجرای راستیآزمایی و نظارت بر فعالیتها و تاسیسات هستهای ایران توسط آژانس بر اساس قطعنامه 2231 و وظایفی که برجام به آن محول کرده است برگزار شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار انرژی هستهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نشست بر اساس گزارشی که یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس دوشنبه 26 مرداد در اختیار اعضای شورای حکام قرار داد برگزار شد. در این نشست گزارش مدیرکل درباره چگونگی راستیآزمایی برجام به بحث گذاشته شد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این نشست به توضیح مفهوم قوانین و بندهای قطعنامه شورای امنیت 2231 پرداخت. آمانو از شورای حکام درخواست کرده است تا بودجه و برنامه آژانس اصلاح و بهبود یابد تا آژانس بتواند بازرسیها و راستیآزماییهای ذکر شده در قطعنامه 2231 را به صورت کامل انجام دهد. بخشی از بودجه مورد نظر از طریق کمکهای داوطلبانه کشورها و بخشی دیگر هم از طریق اجرای پادمان جامع تامین خواهد شد.
آژانس در حالی برای چگونگی راستیآزمایی اقدامات ایران در چارچوب برجام امروز تصمیمگیری میکند که تا روز اجرای برجام که هنوز مشخص نیست به راستیآزمایی "برنامه اقدام مشترک" میپردازد.
آمانو در گزارش خود درباره راستیآزمایی برجام به پیشرفتهای جدید در تعامل با ایران برای حل مسایل حال و گذشته نیز اشاره کرده است. "نقشه راه برای شفافسازی مسایل حال و گذشته" که در 23 مرداد بین ایران و آژانس به دست آمد مسیر حل و فصل مسایل باقیمانده را روشن کرده است. سندی که با وجود محرمانه بودن بخشهایی از آن از سوی یک رسانه آمریکایی که مدعی است یک نسخه از این سند در اختیارش قرار گرفته منتشر شد.
رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس در واکنش به گزارش این رسانه آمریکایی که مدعی شده است جزییات توافق ایران و آژانس را منتشر کرده است گفت: بخشی از توافق ایران و آژانس محرمانه است یعنی «نقشه راه»، یک بخشی از آن آشکار است که منتشر شده و ضمائمی دارد که راجع به برخی از ترتیبات خاص است که این ترتیبات خاص محتویاتش محرمانه است و نه ایران و نه آژانس نمیتوانند این محتوا را آشکار کنند و تعهد دارند، به خصوص آژانس تعهد دارد که محتوای این ترتیبات را محرمانه نگه دارد.
ایران در یک دهه گذشته و در مقاطع مختلف همواره نسبت به درز اطلاعات فنی و هستهای خود از آژانس اعتراض کرده است اما این اعتراضها هیچ وقت راه به جایی نبرد تا جایی که سند رسمی توافق شده همکاری بر سر مسایل باقیمانده به رسانهها کشیده میشود.
یکی از مهمترین نگرانیهای مقامات ایران درباره برجام و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی درز اطلاعات فعالیتها و تاسیسات هستهای ایران به بیرون از آژانس است که با وجود تمهیدات جدی دو طرف اما همچنان شاهد درز این اطلاعات که بعضا طبقهبندی شدهاند هستیم و به نظر میآید یکی از چالشهای مهم در صورت اجرای برجام موضوع بازرسیها و اطلاعات و اسنادی باشد که در اختیار آژانس قرار میگیرد.
بر اساس آن بخش از نقشه راه که منتشر شده قرار است تا 15 دسامبر 2015 آژانس آخرین ارزیابی خود از حل تمام مسایل باقی مانده را ارایه کند. آژانس تاکید کرده است که ارزیابی خود درباره مسایل گذشته و حال را همانگونه که در ضمیمه گزارش نوامبر 2011 آمده است فراهم خواهد کرد؛ گزارشی که همواره از سوی ایران مورد انتقاد بوده است.
نکته کلیدی و مثبت گزارش آمانو درباره برجام
به گزارش ایسنا، شاید به جرات بتوان گفت که از زمان حضور یوکیا آمانو در جایگاه مدیرکلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، وی هیچگاه جمله مثبتی در گزارشهایش درباره ایران نگفته است. آمانو تمام تلاش خود را در این سالها به کار گرفته است تا هر چه بیشتر در محتوا و شکل فضای گزارشهایش درباره ایران منفی و مبهم باشد. با این حال این جمله در گزارش اخیر آمانو مبنی بر این که "مفاد برجام که بر اساس برنامه اقدام مشترک بنا شده است، تاکید میکند که اجرای برجام ماهیت صرفا صلحآمیز برنامه هستهای ایران را تضمین خواهد کرد" از چند جنبه قابل بررسی است.
آژانس برای اولینبار در تاریخ بررسی موضوع هستهای ایران اعلام کرده که قادر است "ماهیت صرفا" صلحآمیز برنامه هستهای ایران را تضمین کند. هر چند این ضمانت به واسطه اجرای برجام است اما همین که در نهایت آژانس به راهکاری برای تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران رسیده است قابل توجه است.
اساسا واژگانی مثل "ماهیت"، "صرفا" و نیز تعریف "تضمین" به لحاظ حقوقی در بحث ایران چالش برانگیز بوده است و همواره حقوقدانان و کارشناسان فنی ایران نسبت به کاربرد این واژگان به آژانس اعتراض داشتهاند.
به نظر میآید تحت اجرای کامل پادمان جامع، ترتیبات فرعی کد اصلاحی 3.1، اقدامات شفافساز و به ویژه پروتکل الحاقی امکان تضمین و اعلام ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران فراهم خواهد شد.
یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس نیز در بیانیه خود که روز دوشنبه در نشست شورای حکام قرائت شده است درباره اقدامات شفافساز یا به عبارتی همکاریهای فراپادمانی و فراپروتکلی گفته است که " اقدامات شفافساز شامل دسترسی بیشتر بازرسان آژانس به معادن اورانیوم و ادامه نظارت بر مکانهای تولید و ذخیره سانتریفیوژ است. این اقدامات فراتر از موافقتنامه پادمانهای جامع ایران و پروتکل الحاقی است و به آژانس کمک خواهد کرد به درک بهتری از برنامه هستهای ایران دست یابد. "
همچنین در گزارش آژانس به حمایت قطعنامه 2231 از نقش ضروری و مستقل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تشخیص حرکت ایران در راستای توافقهای پادمانی شامل انحراف نداشتن ایران در استفاده از ذخایر و مواد هستهای برای هدفهای اعلام نشده و پنهانی و نبود مواد و فعالیتهای هستهای مخفی و اعلام نشده و اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران که از طریق اجرای چارچوب مشترک همکاری که در 11 نوامبر 2013 میان ایران و آژانس به دست آمد و انجام نقشه راه برای شفافسازی در مورد اختلافات و موضوعات گذشته و کنونی است، تاکید شده است.
آژانس براساس نقشی که به واسطه قطعنامه 2231 عهدهدار شده است اقدامات ضروری بازرسی و راستیآزمایی مربوط به برنامه هستهای ایران برای انجام کامل تعهدات ایران که در پاراگراف 3 توافق جامع اقدام مشترک ذکر شده است را انجام خواهد داد.
همچنین آژانس باید درباره راستیآزمایی برجام به اعضای شورای حکام آژانس و همچنین شورای امنیت در راستای اطمینان از اجرای کامل تعهدات ذکر شده طبق پاراگراف 4 برجام گزارشدهی کند.
در عین حال هنوز مشخص نیست این گزارشدهی فصلی است یا در چارچوب دیگری گزارشدهی درباره برجام صورت میگیرد. به نظر میآید گزارشدهیهای فصلی آژانس که تاکنون و در 13 سال گذشته همواره شاهد آن بودیم به گزارش آژانس درباره راستیآزمایی برجام اختصاص داده شود.
آژانس در چارچوب قطعنامه 2231 به محض آن که اطمینان حاصل کرد و به نتیجه کلی رسید که همه مواد هستهای موجود در ایران در جهت صلحآمیز استفاده خواهند شد، به شورای حکام و نیز شورای امنیت گزارش میدهد.
همچنین قطعنامه شورای امنیت از آژانس خواسته است تا با کمیسیون مشترکی که میان ایران و کشورهای 1+5 تشکیل شده است، در زمینههای مناسب، به مشورت و تبادل اطلاعات بپردازد.
مدیرکل آژانس همچنین از شورای حکام درخواست کرد تا بودجه و برنامه آژانس اصلاح و بهبود یابد تا آژانس بتواند بازرسیها و راستیآزماییهای ذکر شده در قطعنامه شورای امنیت را به صورت کامل انجام دهد.
آمانو در بیانیه خود در نشست فوقالعاده اعلام کرده است که منابع مازاد مورد نیاز برای انجام این فعالیتها در ایران از روز اجرا به بعد حدود 9.2 میلیون یورو در سال برآورد شده است. این ارزیابی شامل 3 میلیون یورو مورد نیاز برای اجرای موقت پروتکل الحاقی ایران در طول یک سال (2.2 میلیون یورو از این مبلغ هزینه یک سال بازرسان است) و 6.2 میلیون یورو در سال برای انجام راستی آزمایی و نظارت بر تعهدات مرتبط هستهای ایران طبق برنامه جامع اقدام مشترک میشود. این فعالیتها که به اجرای برجام مرتبط است در طول 15 سال آینده مورد بازبینی قرار میگیرد.
فعالیتهای نظارت و راستیآزمایی درخواست شده از آژانس همان گونه که در بالا ذکر شد، هزینههایی فراتر از بودجه تعیین شده آژانس را در پی دارد که در زیر به آن پرداخته شده است. تمام این نیازهای مالی مازاد تا پایان سال 2016 از طریق منابع فرابودجهیی تامین خواهد شد. هزینه اجرای موقت پروتکل الحاقی ایران (3 میلیون یورو در سال) و هزینه بازرسان که با راستیآزمایی و نظارت بر تعهدات مرتبط هستهای ایران طبق برنامه جامع اقدام مشترک (2.2 میلیون یورو در سال) مرتبط است در مجموع 5.2 میلیون یورو در سال است که در بودجه تعیین شده سال 2016 آژانس وجود ندارد و بنابراین باید از طریق منابع فرابودجهای تامین شود. مدیرکل در مدت زمان تهیه بودجه سال 2017 آژانس خواهان رایزنی با کشورهای عضو درباره بودجه مقرری سال 2017 و بعد از آن است.
کد خبر: ۷۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴