« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
منابع عراقی از پیشروی های گسترده نیروهای امنیتی و مردمی در شرق الرمادی و انتخاب نام لبیک یا عراق برای عملیات آزاد سازی الانبار خبر داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه السومریه، ناصر الفرطوسی فرمانده نیروهای واکنش سریع عراق اعلام کرد: در محور شرقی الانبار نیروهای امنیتی پیشروی های زیادی به دست آورده اند و سلاح و ادوات داعش را به غنیمت گرفته اند.داعش در محور شرقی از حالت هجومی به دفاعی روی آورده است. نیروهای فرماندهی بابل ۴۵ کیلومتر به عمق الانبار نفوذ کردند از سوی دیگر فلاح الراضی رئیس کمیته امنیتی در شورای استان بابل اعلام کرد: نیروهای پلیس بابل به همراه نیروهای ارتش و مردمی از عامر الفلوجه رهسپار الانبار شده اند تا داعشی را در غرب الانبار تحت محاصره درآورند و راههای امداد رسانی از طریق منطقه العنکوره و منطقه الطاش را قطع کنند. وی افزود: نیروهای امنیتی ۱۲۶ بمب را در جاده های استراتژیک در نزدیکی روستای النفظیه از توابع الخالدیه خنثی کردند. نیروهای وابسته به فرماندهی بابل و پلیس و نیروهای مردمی به عمق ۴۵ کیلومتری داخل الانبار نفوذ کرده اند و به جنوب دریاچه الحبانیه رسیده اند. فرماندهی کل نیروهای مسلح به فرماندهی عملیات بابل دستور داده امداد رسانی داعش از مناطق غربی را قطع کنند و مانع نفوذ داعشی ها به کربلا و بابل شوند. عملیات آزادسازی الانبار لبیک یا عراق نام گرفت همزمان سعد الحدیثی سخنگوی دفتر حیدر العبادی اعلام کرد: فرماندهی کل نیروهای مسلح امروز تصمیم گرفته است که نام عملیات آزادسازی الانبار که روز گذشته شروع شده است لبیک یا عراق باشد. وی افزود: فرماندهی عملیات روز گذشته عملیات را شروع کند اما نامی برآن ننهاده بود. پاکسازی ۷۵ درصد از ام الطلایب در غرب سامراء منابع عراقی بیان کردند: ۷۵ درصد از منطقه ام الطلایب در غرب سامراء پاکسازی شده است و پرچم عراق بر بالای ساختمانهای دولتی در این منطقه به اهتزاز درآمده است. همچنین بیش از ۶۴ بمب در این منطقه خنثی شده است. اسارت صدها داعشی از سوی حزب الله عراق گردان‌های حزب الله عراق با صدور بیانیه‌ای تاکید کرده‌اند که پس از هماهنگی با نیروهای امنیتی موفق شده‌اند تا در حومه شهر الرمادی صدها داعشی غیر عراقی را به اسارت درآورند، همچنین آنان تاکید کرده‌اند که با این عملیات شهر الرمادی از سه طرف محاصره شده است.
کد خبر: ۶۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۶

وقتى سرنوشت سید مجاهد به جرم مقاومت و دفاع از ناموس و ملت این باشد تکلیف دیگر مدافعان حقوق مسلم مردم ایران روشن است. باید نگران سید مجاهد بود! سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر غلامحسین الهام: بعد از جنگ اول روس با ایران و شکست سپاه ایران که منجر به عهد نامه گلستان گردید روس ها به تجاوزات خود به سرحدات ایران پرداخته، با بى اعتنایى به افکار و مقدسات مذهبى مسلمانان احساسات آنان را جریحه دار مى نمودند به این گونه نقض عهد کرده و از حدود آن چه در پیمان گلستان منظور بود تخطی نمودند. در این هنگام بود که چون مسلمانان شاه را قادر به مقابله با سپاه روس نمى دیدند به مرحوم آقا سید محمد شاکى شده و از وى خواستند با صدور فرمان جهاد دست روسیه را از سر آنها کوتاه نماید و سپاه ایران شهرهاى قفقاز را مسترد دارند. در ناسخ التواریخ تحت عنوان «وقایع سال یک هزار و دویست و چهل و یک هجرى و ابتداى نقض عهد روسیان با ایران» ، پس ازشرح مراسم نوروزى آن سال که در پیشگاه فتحعلى شاه بر گزار شد می نویسد : «و این هنگام پادشاه ایران در کیفر جماعت روسیه یک جهت شد چه از این پیش نقض عهد ایشان و در آمدن به قلعه “بالغ لوى” ایروان به شرح رفت و هم در این مدت که در اراضى مسلمانان مسلط بودند از دراز دستى با زنان بیگانه (یعنى مسلمانان) و اخذ اموال مردم خودارى ننمودند. این حدیث به دست بعضى از چاکران نایب السلطنه (عباس میرزا ) که از مصالحه با روسیان دلگران بودند، گوشزد آقا سید محمداصفهانى که ساکن عتبات بود،گشت و او به کارداران درگاه شاهنشاه ایران نگاشت که این هنگام جهاد با جماعت روسیه فرض افتاد. پادشاه اسلام را در این امر رأى چگونه است؟ شهریار تاجدار فرمود که ما پیوسته به اندیشه جهاد شاد بوده ایم و خویشتن را از بهر ترویج دین و رونق شریعت نهاده ایم. شهریارش نیز عظیم گرامى داشت و از اجراى لشکر بر زیادت از سیصد هزار تومان زر مسکوک باز کرد تا در تجهیز لشکر به کار شود. پس آقا سید محمد دلشاد کرد تا با هریک از علماى ایران مکتوبى نگارد که به حضرت شهریار گرد آیند و مردم را از بهر جهاد تحریص کنند».« و روز جمعه هفدهم ذیقعده جناب آقاى سید محمد و حاجى ملا محمد جعفر استرآبادى و حاجى ملا محمدتقى قزوینى و سید عزیزالله طالش و دیگر علما و فضلا وارد لشکرگاه گشتند و شاهزادگان و امرا ایشان را پذیره کردند. روز شنبه هیجدهم جناب ملا احمد نراقى کاشانى که از تمامت علماى اثنى عشریه به زیادت بود به اتفاق فتوى راندند که هر کس از جهاد با روسیان باز نشیند از طاعت یزدان روى بر تافته» . به طورى که در ناسخ التواریخ و روضه الصفاى ناصرى مى نویسد پس از اعلام جهاد شور و هیجانى در سراسر مملکت ایجاد شد و در هرجا مردم خود را براى جهاد آماده مى کردند و البته در میان رجال و سایر طبقات نیز افراد معدودى بودند که با موضوع جهاد مخالفت مى کردند، ولى ناگزیر در برابر فرمان جهاد تسلیم شدند. عباس میرزا که از هنگام معاهده گلستان حاضر براى جنگ با روس نبود در این جنگ نیز مأمور دفاع از شهرهاى ایران و بیرون آوردن آنها از دست روس شد.علما و مجتهدان هم با لشکر حرکت نموده و در تبریز توقف کردند و مجاهدین را براى سرکوبى و جلوگیرى از حملات قواى تحریص به جهاد مى کردند، سران سپاه نیز مرتب آنها را در جریان فتح و پیشروى ها که نصیب لشکر اسلام مى شد، مى گذاشتند. در چند هفته اول جنگ، لشکر اسلام همه جا فاتح بود و به سرعت پیشروى نمود و قلاع و شهرهاى از دست رفته ایران را یکى پس از دیگرى فتح کرد و جماعت زیادى از سپاه روس را کشته و بسیارى از آنان را به اسارت بردند و هم غنایم هنگفتى به چنگ آوردند. مطابق آنچه در ناسخ التواریخ آمده، بطور تخمینی بیش از سه هزار کشته و به همین حدود اسیر و ٢١ عراده توپ از سپاه روس نصیب لشکر ایران شد و بدان وسیله روس ها نیروى ثبات خود را از دست دادند، پا به فرار نهادند. ماجراى شکست جریان این بود که هنگام صف آرایى لشکر روس به سر کردگى ژنرال پاسکیویچ (بسقاویج) سردار روسى و لشکر ایران زیر نظر نایب السلطنه عباس میرزا، چون دهان توپهاى روس به طرف فرزندان عباس میرزا گشاده شد، عباس میرزا دستور داد فورا شاهزادگان را از آن محل به سمتى دیگر که در تیررس توپها نباشند انتقال دهند، مأمورین نادان هم آنان را طورى با عجله از جلو دوست و دشمن عبور دادند که همه گمان کردند دستور عقب نشینى و فرار داده شده، سایر لشکریان هم به دنبال شاهزادگان فرارى، بى خود پا به فرار گذاشتند تا جایى که خود عباس میرزا نیز که مرتکب چنین اشتباه بى موقع شده بود با سران سپاه به اصلان دوز عقب نشستند و سپاه روس فرصت یافت که تمامى مواضع دفاعى ایرانیان را اشغال کند و راه فتح مجدد را به روى لشکر ایران ببندد. در آن گیرودار دو هزار و پانصد نفر از سربازان ایران به محاصره افتادند، پس از یک شبانه روز که دلیرانه از خود دفاع نمودند با چهار عراده توپ به اسارت قواى روس در آمدند و بدین گونه فتوحاتى که پى در پى نصیب ایرانیان گشت بر اثر یک اشتباه مختصر از دست رفت . اما بعد پس از هزیمت لشکر ایران و پیشروى روسیان آنها که دین و ایمانى نداشتند و از روز نخست با جهاد و جنگ مجدد با روس مخالف بودند، این موقع دستاویزى یافته گناه آن شکست مفتضح و عقب نشینى بى مورد را معلول دخالت علما و مجتهدین دانسته و از هتک حرمت آنان و کلمات زشت خودارى نکردند. درباریان و تاریخ نویسان متملق خاقان مغفور نیز در این باره کوتاه نیامدند. رضا قلى خان هدایت که مشرب صوفى داشت و على القاعده با فقها و مجتهدان دشمنى! در کتاب روضه الصفاى ناصرى واقعه جهاد و دخالت مجتهدان را سخت نکوهش نموده و با آن سعى کرده گناه آن شکست خفت بار را به گردن پیشوایان ملت بیندازد ! وى در عین آنکه آقا سید محمد را «مجتهدالزمان» و «اکمل المجتهدین» مى خواند و او را با این عبارت « سید سند فضایل القاب که قبول خاصه و عامه و کرمى هنگامه داشت» و «سید مجتهد که در کیش اسلام به منزله نایب امام و اعلم علماى فضیلت ماب بود» یاد مى کند، مع الوصف مى نویسد : «و چون عوام کالانعام مطیع و منقاد علماى معروف به اجتهادند بر این قول اتفاق کردند و این سخن (فرمان) جهاد را تصحیح و این عقیدت را تصریح نمودند . عوام کالانعام را کار به جایى رسیده بود که احکام علما را بر اوامر سلطان ایران ترجیح دادند و گوش جان و دل بر طاعت مجتهدین نهادند و کمر بر جهاد بستند». بالاخره کار به جایى رسید که در دو سال بعد قواى روسیه تا تبریز پیشروى کرده و قصد تصرف تهران را داشته باشد و نایب السلطنه عباس میرزا در محل ترکمانچاى تن به عقد معاهده منحوس متارکه جنگ و صلح با روس بدهد و در نتیجه قفقاز، قسمتى از خاک ایران را، بعد از آن همه جنگهاى طولانى و تلفات جانى و مالى و از میان رفتن عرض و نفوس و نوامیس مردم مسلمان ایران به روسیه واگذارد تا در مقابل بعد از فتحعلى شاه امپراطور روس سلطنت او را به رسمیت بشناسد و در برابر خطر وجود برادران بى شمارش که همواره خطرى براى وى محسوب مى شدند حمایت کند!! به هر جهت پس از شکست قواى ایران مرحوم آقا سید محمد سخت دلتنگ و آزرده گشت از تبریز بیرون آمد و در بین راه درگذشت. در روضه البهیه مى نویسد: «وفات آن جناب در همین سفر اتفاق افتاد و گویا در قزوین بوده است . آن بزرگوار از بسیارى اندوه و غم و تأسف به سبب غلبه لشکر روس بر مسلمانان و سرزنش منافقین و بى حیایى مردم ضعیف الایمان و بى اعتنایى شاه و سران سپاه نسبت به خود بدرود حیات گفت. چنانکه شیوه نیاکان وى علیهم السلام چنین بوده است. نعش او را به کربلا منتقل کردند و بر آرامگاهش قبه اى معروف ساختند.» اما سید محمد مجاهد کیست؟ او فرزند سید على صاحب ریاض که از برجستگان حوزه فقاهت شیعى و نوه استاد کل علامه وحید بهبهانى است. در مراتب دانش و تقواى وى سخن بسیار گفته شده است. او را از فضلاى با نام و نشان و علماى عالى شان و سرخیل گروه زهاد و صدر نشین مجلس عباد و اوتاد در علم فقه و اصول و در علم آداب و سلوک بسى آراسته به کمالات توصیف شده است. در حمله وهابیون به کربلا به کرمانشاه و از آنجا به اصفهان و سپس به مشهد مقدس مشرف شده و سرانجام به اصفهان آمده و مرجع عام و خاص مى شود. ریاست شیعیان در عصر وى به او منتهى شده است. تالیفات بسیار دارد و کثیر التالیف بوده است. محقق قمى در سن پیرى از او مى خواهد تا در نزد او مباحثه علمى داشته باشد و بقاى ملکه اجتهاد را در او تایید کند. مى نویسند «آقا سید محمد چنان مقبولیت عامه یافت که چون در حوض مسجد شاه قزوین وضو ساخت اهالى آن شهر جمیع آب حوض را به اندک زمانى براى تبرک و تیمن و استشفاء بردند به نحوى که آن حوض بى آب ماند». او شاگرد علامه بحرالعلوم و داماد آن جناب است. با آن حوادث و این شخصیت … . مهدى بامداد از خیل روشنفکران در مورد ایشان این گونه مى نویسد: «در سال ١٣۴١ قمرى که جنگ روس و ایران پیش آمد و سید محمد اصفهانى که از مراجع تقلید آن زمان بود به تهران آمد و یا دیگران او را کشاندند و آوردند. در این هنگام جمعى از مجتهدین طراز اول ایران از روى نادانى و بى اطلاعى از ان امور و جریانات سیاسى عالم نیز با او موافقت کرده و حکم جهاد با روسیه را دادند و دولت بى بند وبار و بى اساس ایران را وارد جنگ با روسیه نمودند.» «سر دسته آنان سید محمد اصفهانى سابق الذکر بود که بعد معروف شد به سید محمد مجاهد و پس از سید محمد حاجى ملا احمد نراقى صاحب عنوان بوده که در آن زمان خیلى اهمیت داشت بدبختانه بیشتر اوقات مراجع تقلید و ملاهاى ما مستقیم یا غیر مستقیم آلت دست این و آن بوده اند». وقتى سرنوشت سید مجاهد به جرم مقاومت و دفاع از ناموس و ملت این باشد تکلیف دیگر مدافعان حقوق مسلم مردم ایران روشن است ! باید نگران سید مجاهد بود! این نکته تاریخى از باب ترکمانچاى جدید نوشته آمد. فاعتبروا یا اولى الالباب منبع: میدان 72
کد خبر: ۶۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۶

کمیته های مردمی یمن و انصار الله وارد بیش از 35 روستای مرزی عربستان شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: خبرنگار شبکه خبری "العالم" گزارش داد، مرز دو کشور در استان صعده متشنج بوده و هواپیماهای عربستان به طور گسترده بر فراز مناطق مرزی کوهستانی یمن به ویژه "رازح" و "خولان" سرگرم پروازند. البته این مناطق مورد حمله قرار نگرفت بلکه حمله به مناطق "الملاحیظ"، "المزرق" و دیگر مناطق موازی با سعودی انجام شده است. بنا بر این گزارش، اخباری هم از شلیک موشک های اسکاد و اسارت چند تفنگدار سعودی در پاسخ به حمله عربستان به یمن مخابره شده است. عربستان بیش از 7 فرودگاه خود را بسته و بازارها و خیابان های شهرهای جنوبی عربستان در نزدیکی یمن، خالی از حضور مردم است.
کد خبر: ۶۰۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

خبرنگار العالم از اسارت چند تفنگدار سعودی در مناطق مرزی عربستان با یمن خبر داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار شبکه العالم، کمیته‌های مردمی یمن، با نفوذ به مناطق مرزی عربستان، چند تفنگدار سعودی را به اسارت درآوردند. نیروهای مردمی یمن در پاسخ به تجاوز صبح امروز جنگنده های سعودی به صنعا، با نفوذ به چند روستای مرزی عربستان، شماری از تفنگداران سعودی را اسیر کردند. در همین حال، مسکو اعلام کرد که قصد خارج ساختن اتباع یا دیپلمات های خود از یمن پس از حمله عربستان سعودی را ندارد. منابع یمنی نیز اعلام کردند که هواپیماهای جنگی عربستان با نقض دوباره حاکمیت یمن، بار دیگر بر فراز صنعا پایتخت کشور به پرواز درآمدند. خبرنگار العالم همچنین از شهادت 28 یمنی و زخمی شدن 33 نفر در جریان حمله سعودی به یمن گزارش داد.
کد خبر: ۶۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "ان‌بی‌سی نیوز" مصاحبه‌ای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به نقل از تسنیم: وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه آمریکایی "ان‌بی‌سی نیوز" گفته است که ایران و ۱+۵ به توافق هسته‌ای بسیار نزدیک شده‌اند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "ان‌بی‌سی نیوز" مصاحبه‌ای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است: س- جناب آقای وزیر از حضور شما بسیار تشکر می‌کنم. ج- خوشوقتم. س- شما چند روز است که در اینجا مشغول مذاکره هستید آیا این نشانه این است که موضوعات به بن بست خورده است یا اینکه رو به جلو در حال حرکت هستید. ج- خب این نشانه این است که ما بسیار جدی هستیم و می خواهیم به نتیجه برسیم. ما پیشنهاد کردیم که سطح گفتگوهای فنی را بالا ببریم و بر همین اساس از طرف ما رئیس سازمان انرژی اتمی و از طرف آمریکا وزیر امور انرژی که هر دو از صاحبنظران شناخته شده فیزیک هسته ای هستند در مذاکرات حضور یافتند تا بتوانیم به نوعی تفاهم فنی دست پیدا کنیم. واقعیت این است که این ابتکار بسیار گام مهم و مفیدی بود. و ما توانستیم در مورد تعداد قابل توجهی از موضوعات فنی به پیشرفتهایی نائل آئیم. دلیل این امر است که ما دائما تاکید کرده ایم که برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است و وقتی کارشناسان فنی را با خودمان می آوریم می توانند به راحتی نسبت به این امر اطمینان حاصل نمایند. و من خیلی خوشحال هستم که این ابتکار نتیجه خیلی خوبی داشته است. البته این به این معنی نیست که ما همه مسائل را حل کرده ایم. ما با تعدادی از موضوعات فنی و سیاسی مواجه هستیم که هنوز حل نشده اند. اما در مجموع پیشرفت خوبی داشتیم. اگرچه هنوز تا رسیدن به نتیجه نهایی راه زیادی در پیش داریم. س- مهمترین موانع برسرراه حصول در چه حوزه هایی است؟ ج- همان طور که ما بارها طی یکسال و نیم گذشته گفته ایم در مورد هیچ چیزی توافق نمی شود مگر اینکه در مورد همه چیز توافق شود. این یک پازل است. همه قطعات پازل باید به نحو مناسب در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوانیم به یک تصویر کامل دست پیدا کنیم. اما فکر می کنم مهمترین مانعی که باید از آن عبور کنیم تصمیم سیاسی است بدین معنی است که باید یکی از دو مسیر توافق یا فشار را انتخاب کنیم. و به نظر می رسد که ظاهرا فشار زیادی خصوصا در داخل آمریکا از جهات مختلف وجود دارد برای اینکه توافقی حاصل نشود. و ما بخشی از این فشارها را اخیرا دیدیم. کسانی وجود دارند که آینده سیاسی خود را در وجود منازعه، تنش و بحران می بینند. و مادامی که چنین چیزی وجود داشته باشد، فضا برای اتخاذ تصمیم های سیاسی بسیار دشوار و سخت است. س- بخشی از این فشارها علیه توافق همین سه شنبه گذشته از طرف بنیامین نتانیاهو وارد شد. وی دیروز در واشنگتن سروصدای زیادی به راه انداخت و به گنگره گفت که توافق با ایران در واقع مسیر جنگ را هموار می کند. و نه صلح را چرا که به ایران اجازه می دهد نهایتا به سلاح های هسته ای دست پیدا کند. ج- آقای نتانیاهو از سال 1992 مکررا پیش بینی می کند که ایران ظرف 2 یا 3 یا 4 سال به سلاح هسته ای دست خواهد یافت. وی بارها مدعی شده است که ایران ظرف دو سال آینده اقدام به ساخت بمب هسته ای می کند. در سال 2012 وی در جریان سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هشدار داد که ایران ظرف یکسال بمب هسته ای تولید خواهد کرد. ظاهرا نتانیاهو می خواهد برای همیشه ادعای فاصله یکساله ایران با بمب هسته ای را تکرار کند. من به شما می گویم: ایران قرار نیست بمب هسته ای بسازد. ما نمی خواهیم تسلیحات اتمی تولید کنیم. ما معتقد نیستیم که تسلیحات هسته ای برای هیچ کس و خصوصا برای ما امنیت می آورد. بنابراین مهم است که همگان این نکته را درک کنند که آنچه مدنظر ماست فن آوری هسته ای است، پیشرفت علمی است و با غرور ملی ایرانیان پیوند خورده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد. وقتی به این فهم برسیم، و زمانی که بر این هیجان کاذب غلبه کنیم و وقتی هراس افکنی کنار گذاشته شود، آن وقت می توانیم به تفاهمی دست پیدا کنیم. این تفاهم قرار نیست به هیچ کسی آسیب بزند. بلکه کمک می کند این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای ایران برای همیشه صلح آمیز باقی خواهد ماند. ما در ایران هیچ تردیدی نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای مان نداریم. اما ممکن است کسانی باشند نگرانی هایی داشته باشند. ممکن است کسانی باشند که تحت تاثیر  سروصداهایی که امثال نتانیاهو ایجاد می کنند، قرار گرفته باشند. برای همین حصول این توافق برای همه مفید خواهد بود. همان طور که می دانید طی 10– 15 سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگری به استثناء ژاپن در معرض بازرسی های بین المللی قرار داشته است. در حالی که تاسیسات هسته ای ما کمتر از یک دهم ژاپن است. اما بازرسی های ما به اندازه ژاپن بوده است. طی ده سال گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده است که هیچ چیز مخفی در ایران وجود ندارد. و ما مطمئنیم که با وجود یک توافق که متضمن نظارت و بازرسی های بیشتر خواهد بود، برای جامعه بین المللی کاملا روشن خواهد گردید که ماهیت برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است.من نمی دانم که چرا برخی نسبت به حصول چنین توافقی نگران هستند. نمی فهمم چرا برخی متوجه نیستند که این ترس و اضطراب ساختگی طی سالیان گذشته – همان طور که گفتم از سال 1992 – با طرح ادعای دروغین فاصله یکساله، دوساله یا سه ساله ایران از بمب ایجاد شد و هیچگاه این ادعا به واقعیت نپیوست. و حال عجیب است که این ادعاهای دروغین بازهم تکرار می شوند بدون اینکه کسی از آنها بازخواست کند. س- شما به سازمان بین المللی انرژی اتمی اشاره کردید. همان طور که می دانید این سازمان اعلام کرده است که ایران از پاسخ در مورد سئوالات مربوط به فعالیتهای هسته ای گذشته اش خصوصا راجع به تلاش برای ساخت یک سلاح هسته ای طفره می رود. چرا ایران سئوالات آژانس را پاسخ نداده است؟ ج- خیر این طور نیست. مساله این است که ما در مورد نحوه رسیدگی به این موضوع مشغول مذاکره با گروه 5+1 بوده ایم و در همین چارچوب منتظر دریافت سئوالهای موردنظر هستیم. همان طور که می دانید ادعاهایی علیه ایران مطرح شده است که متاسفانه بیشتر انها ساخته و پرداخته اسرائیلی هاست. ضمنا خوب است توجه داشته باشیم که اسرائیل تنها دارنده سلاح هسته ای در منطقه است، تنها متجاوز در منطقه ماست و تنها اشغالگر در منطقه ماست. با وجود اینها آن قدر این رژیم وقیح است که در مورد دیگران پرونده سازی می کند. نخست وزیر رژیم صهیونیستی که مسبب کشتار غزه است، کشوری را متهم می کند که طی بیش از دویست و پنجاه سال گذشته – که طولانی تر از عمر بسیاری از کشورهاست – به هیچ کشور دیگری از جمله همسایگان اش حمله نکرده است. ما به هیچ کشوری به هیچ یک از همسایگان مان، حمله نکرده ابم. ما نیروی ثبات در منطقه بوده ایم. حال جالب است که کسانی ما را متهم می کنند که سابقه خودشان فاجعه بار است.     س- اسرائیل – در واقع بنیامین نتانیاهو – دقیقا همین اتهامات را متوجه شما کرد. یعنی اینکه ایران نفوذ زیادی در عراق و افغانستان و سوریه پیدا کرده و در حقیقت شروع به بلعیدن سایر کشورها نموده است. شما می گوئید چنین چیزی صحت ندارد اما او معتقد است این واقعیت دارد. ج- خب این را باید از دولتهای این کشورها پرسید. ایران برای مقابله با داعش به کمک دولت عراق شتافته است. ایران برای مقابله با القاعده و طالبان به دولت افغانستان کمک کرده است. و برای مقابله با جبهه النصره و  داعش به مردم سوریه کمک کرده است. اما من می خواهم از نتانیاهو بپرسم که او چه نسبتی با تروریست های النصره دارد که از مجروحان آنها در بیمارستان های اسرائیل پذیرائی می کند؟ چرا او از النصره حمایت می کند. من دنبال بالا بردن محبوبیت خودم در آمریکا نیستم. اما به نظر می رسد که نتانیاهو چنین دغدغه ای داشته باشد. و همزمان شریک نزدیک خطرناک ترین تروریست هایی که مشغول جنگ با همه ما در دنیا هستند، است. س- منظورتان چه گروهی است؟ مثال بزنید. ج- منظورم جبهه النصره در بلندی های جولان است که نتانیاهو علنا از آنها حمایت می کند و اجازه می دهد که در اسرائیل ماوی گرفته، در آنجا معالجه شوند و مورد حمایت عملیاتی قرار گیرند. واقعا جای تعجب دارد که چنین کسی آن قدر وقاحت دارد که ایران را متهم کند، تنها کشوری که به صورت مستمر و ثابت از دولتهای منطقه در برابر شبکه تروریستی ایجاد شده در منطقه ما حمایت کرده است. ما به دولت عراق کمک کردیم. ما به کمک مردم کرد در عراق شتافتیم. در همان زمانی که قتل و کشتار آنها توسط داعش شروع شد. س- داعش؟ شما در مورد دولت اسلامی عراق و شام (آی سیس) صحبت می کنید؟ ج- آی سیس. البته آی سیس عنوان خوبی نیست، چرا که این گروه نه دولت است و نه اسلامی. بنابراین ما ترجیح می دهیم از عنوان داعش که واژه ساده تری است استفاده کنیم. در هر صورت مهم است که همه به واقعیت های میدانی توجه داشته باشند. هراس افکنی کمک نخواهد کرد. باید به واقعیات توجه داشت. منطقه ما با تهدید بسیار جدی خشونت و افراط گری مواجه است. از همان ابتدای کار موضع ایران مشخص بود. ما موضع مان را تغییر ندادیم. ما از همان ابتدا با کسانی همراه بودیم که با این تروریستها و افراط گرایان مقابله می کردند و کماکان به دولتهای عراق، حکومت خودمختار کردستان عراق و دولت افغانستان برای مقابله با این معضل کمک خواهیم کرد. س- اجازه بدهید به یکی از نگرانی هایی که سه شنبه صبح توسط نتانیاهو نزد کنگره مطرح شد بپردازم. نتانیاهو مدعی شد که ایران درصدد نسل کشی مردم یهود است. به گفته او «نظام ایران صرفا مشکل یهودیان نیست، همان طور که آلمان نازی صرفا مساله یهودیان نبود». شما چه پاسخی برای این ادعا دارید. ج- تاسف بار است که نتانیاهو واقعیت های روز را وارونه جلو می دهد. وی از این هم فراتر رفته و حتی متون مقدس یهود را هم تحریف کرد. اگر شما کتاب استر را (در تورات) بخوانید می بینید که این پادشاه ایران بود که یهودیان را نجات داد. همین طور اگر کتاب عهد عتیق را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که باز هم یک پادشاه دیگر ایرانی بود که یهودیان را از اسارت در بابل نجات داد. اتفاقا مقبره استر در ایران است و یهودیان ایرانی که بزرگترین جمعیت یهودی در خاورمیانه است آنجا را زیارت می کنند. حقیقتا تاسف بار است که عصبیت و کینه ورزی به جایی رسیده است که وی ملتی را متهم می کند که در طول تاریخ سه بار منجی یهودیان بوده است: یک بار در دوران هامان که درصدد کشتار یهودیان برآمد و پادشاه وقت مانع از این شد؛ دوم در زمان کوروش کبیر که یهودیان را از بند حکومت بابل نجات بخشید و سومین در جریان جنگ جهانی دوم که ایران نجات بخش یهودیان شد. می بینید که ایران سابقه درخشانی از بردباری نسبت به سایر مذاهب دارد. ما در مجلس مان یک نماینده یهودی داریم. واقعا جای تاسف است که کسی تا این حد واقعیت ها را وارونه جلو می دهد. نه تنها واقعیت های معاصر، بلکه حقایق مکتوب کتاب مقدس که خودش مدعی پایبندی نسبت به آن را دارد. س- ما پیام توئیتری رهبر عالی ایران که نتانیاهو به آن اشاره کرد را پیدا کردیم. هفت ماه قبل پیام توئیتری در صفحه توئیتر رهبر ایران منتشر شده است: «این رژیم کودک کش و گرگ صفت اسرائیل که از ارتکاب هیچ جنایتی ابا ندارد، درمانی جز نابودی ندارد». آقای وزیر قبول می کنید که یهودیان و دیگران حق دارند که نسبت به چنین بیاناتی نگران شوند؟ ج- خیر. چراکه ما در مورد یک رژیم صحبت می کنیم. ما در مورد فردی مثل نتانیاهو صحبت می کنیم که کودکان بی گناه غزه را سلاخی می کند. ما به هیچ عنوان منظورمان از بین بردن یهودیان نیست. هیچگاه چنین قصدی نداشته ایم و نخواهیم داشت. چرا که ما اگر می خواستیم یهودیان را از بین ببریم. این جمعیت بزرگ یهودی در ایران که نه تنها در صلح و صفا در کشورمان زندگی می کنند بلکه در واقع یک نماینده در پارلمان ایران دارند - که هیچ تناسبی هم با جمعیت آنها ندارد - نمی داشتیم. به طور معمول هر 150000 نفر در ایران یک نماینده در مجلس دارد. در حالی که جمعیت 20000 نفری یهودیان به تنهایی یک نماینده دارد. بنابراین صحبت از ریشه کنی یهودیان بی معناست. تاریخ ما مشحون از بردباری و همزیستی مسالمت آمیز با هموطنان یهودی مان است. اگر کسانی با هراس افکنی درصدد دامن زدن به چنین توهماتی در جهان هستند، مشکل آنهاست. ما بارها گفته ایم و باز هم می گوئیم رژیم صهیونیستی تهدیدی برای صلح منطقه است. اسرائیل تنها رژیمی است که سلاح هسته ای دارد. تنها رژیمی است که به همسایگان اش تجاوز کرده است و سرزمین های همسایگان اش را اشغال نموده است. تنها رژیمی است که سرزمین ملتی را به اشغال خود درآورده و به طور روزمره حقوق بشر را نقض می کند. این رژیم برای انتقام گیری کل روستاها را تخریب می کند. ما با یک وضعیت عادی مواجه نیستیم. ما در مورد قدیمی ترین بحران معاصر که کماکان ادامه دارد صحبت می کنیم. نتانیاهو نمی تواند از طریق معرفی ایران به عنوان تهدید، جنایات ارتکابی خود در غزه علیه مردم بی دفاع را کتمان کند. همین چند ماه قبل هزاران نفر در جریان بمباران های اسرائیل از خانه و کاشانه خود آواره شدند. و این تازه تکرار جنایاتی بود که چندسال قبل از آن اتفاق افتاد. آن هم خود تکرار وقایعی بود که چندسال قبل تر از آن حادث گردیده بود. لذا متاسفانه این وضعیت تبدیل به یک رویه و روند شده است که برای مدت طولانی در منطقه ما در جریان است. و این خود یکی از مهمترین زمینه های بروز تروریسم افراطی در منطقه ماست. حس تحقیر و محرومیت که فلسطینیان در منطقه ما دچار آن شده اند، یکی از علل اصلی خشم و عصبانیت در دنیای اسلام و فراتر از آن در اروپاست. س- بنابراین ایران چگونه می خواهد رژیم اسرائیل را نابود سازد، با توجه به اینکه شما (بین رژیم اسرائیل و مردم یهود) تمایز قائل می شوید؟ ج- ما قصد از بین بردن کسی را نداریم. ما نمی خواهیم ... س- اما رهبر عالی شما ... ج- ما نمی خواهیم کسی را ریشه کن کنیم. س- اما رهبر عالی شما (در این مورد) پیام توئیتری داده اند که اسرائیل باید ریشه کن شود. ج- بله این رژیم باید ریشه کن شود. اینکه این رژیم یک تهدید است، یک واقعیت است. رژیمی که کودکان بی گناه را قتل و عام می کند و مکررا تجاوز می کند. ایران به هیچ کشوری حمله نکرده است. ما هیچگاه تهدید به استفاده از زور نکرده ایم. کاملا برعکس رژیم صهیونیستی. این رژیم به صورت روزمره ایران را تهدید به استفاده از زور می کند. سابقه طولانی در تجاوزگری هم دارد. البته اگر آنها علیه ایران به زور متوسل شوند، ما قطعا از خودمان دفاع خواهیم کرد همانگونه که ما قبلا با تمام وجود برای دفاع از خود فداکاری کرده ایم. اما ما به هیچ کسی حمله نمی کنیم و هیچ کسی را تهدید نمی کنیم. ما طی 250 سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده ایم. سابقه ما ثابت کننده ادعای ماست. اما نتانیاهو نمی تواند چنین چیزی را (در مورد رژیم صهیونیستی) ادعا کند. سابقه این رژیم مملو از کودک کشی و کشتارانسان های بی گناه و تجاوزگری و اشغال است. رژیمی با چنین سابقه ای اخلاقا در جایگاهی قرار ندارد که در مورد دیگران اینگونه صحبت کند. س- نتانیاهو مشخصا در مورد شخص شما صحبت کرده است. دوست دارم نظر شما را در این مورد بدانم. وی از شما سئوال کرده است که چرا اقدام به اهدای گل به مزار عماد مغنیه کرده اید؟ فردی که به گفته نتانیاهو بیش از هر تروریست دیگری به استثناء اسامه بن لادن دستش به خون آمریکایی ها آلوده بوده است. مغنیه از فرماندهان حزب الله بود و متهم به بمب گذاری در پایگاه های آمریکایی و نیز سفارتخانه های آمریکا بوده است. ج- خب اولا باید بگویم که ما تفاوت های دیدگاهی اساسی با ایالات متحده داریم. این کاملا مشخص است. ثانیا من به دنبال کسب محبوبیت در جامعه آمریکا نیستم. ما صرفا داریم برای حل یک مساله تلاش می کنیم. اینکه نتانیاهو ... س- اما شما چه انگیزه ای از قراردادن گل بر سر مزار عماد مغنیه داشته اید؟ ج- این نتانیاهو است که به دنبال جلب توجه عمومی در آمریکا از طریق مداخله در امور داخلی این کشور است. و همزمان از تروریست های النصره در بیمارستان های اسرائیل عیادت می کند. در واقع این نتانیاهوست که باید پاسخگو باشد. من هیچ مشکلی ندارم که بگویم در خیلی از موضوعات با آمریکا اختلاف دیدگاه دارم. ما بارها ثابت کرده ایم که حامی ملتهایی هستیم که برای برقراری عدالت و مقابله با ظلم و سرکوب مقاومت کرده اند. ما هیچگاه از تروریسم کور حمایت نکرده ایم. ما هیچگاه از گروه ها و جریاناتی که مرتکب سربریدن در سوریه و عراق می شوند، حمایت نکرده ایم. نتانیاهو نمی تواند همانند من با چنین قطعیتی صحبت کند. س- جالب است که شما دو نفر همدیگر را به چیزهای کاملا مشابه متهم می کنید. ج- چیزی که من گفتم  از تلویزیون اسرائیل پخش شده است. س- اما در این مورد خاص، یعنی اهدای گل به مزار عماد مغنیه، من دوست دارم دلیل شما را بدانم که چه انگیزه ای از این کار داشتید با توجه به اینکه مغنیه متهم به قتل تعداد زیادی آمریکایی بوده است. ج- ببینید، اینجا بحث بر سر مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل است که مجبور به خرورج از لبنان گردید. ما با یک گروهی که از اطراف و اکناف دنیا به سوریه و عراق آماده باشند تا دست به دهشت افکنی و کشتار بزنند، سروکار نداریم. ما در مورد مردمی صحبت می کنیم که از کشورشان و از سرزمینشان در برابر اشغالگری دفاع می کرده اند. اگر شما کمی به عقب برگردید، و قطعات تاریخی که آقای نتانیاهو مایل نیست مردم دنیا به خاطر آورند، یعنی جنایات صبرا و شتیلا و بمباران شهرهای لبنان و اشغال جنوب لبنان و جنایات جنگی که در جریان آنها ارتکاب یافت، را مرور کنید، می بینید که جریان مقاومت لبنان برای مقابله با چنین جنایاتی ایجاد شد. آنها در داخل سرزمین شان برای استقلال کشورشان و برای آزادسازی کشورشان از اشغال اسرائیل مبارزه می کردند. این افراد در کل خاورمیانه به عنوان قهرمان شناخته می شوند. مشکل هم همین جاست. نمی توان با تصویرسازی کاذب که هیچ مبنا و اساسی در واقعیات ندارد تاریخ را تحریف کرد. وضعیت منطقه ما را ببینید. افتضاح است. این وضعیت ناشی از این واقعیت است که برای چند دهه منطقه در معرض سلطه و استثمار و اشغال و اعمال معیارهای دوگانه بوده است. و این یک مشکل جدی است. مادامی که غرب و ایالات متحده به نتانیاهو و دارودسته اش اجازه می دهد جنایات خود را با فرافکنی مخفی کند و تا زمانی که از پرداختن به واقعیات منطقه ما طفره روند، صلح ایجاد نخواهد شد. با متهم کردن دیگران به اموری که بنا به دلایل و علل مختلف در این منطقه اتفاق افتاده است، نمی توان مشکلات منطقه را حل کرد. مهم است که از این اتهامات کهنه عبور کنیم. آنچه که من می گویم چیزی است که همین حالا دارد اتفاق می افتد. اینکه اسرائیل همراه و همکار جبهه النصره در جولان شده است. اسناد این همکاری نزد سازمانهای اطلاعاتی در رابطه با سوریه موجود است. این مشکلی است که باید به آن رسیدگی کرد.تاسف بار است که چنین فردی در کنگره آمریکا اجازه پیدا می کند در مورد چیزی که اساسا وجود خارجی ندارد، جار و جنجال به راه اندازد. ما هیچگاه بمب نداشتیم و هیچگاه به دنبال بمب نخواهیم بود. ما اعتقاد نداریم که بمب منافع ما را تامین می کند. در حالی که آنها خودشان 200 کلاهک هسته ای دارند. وی تنها کسی است که در برابر تحقق ایده خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای ایستاده است. چرا هیچ کس از او به خاطر چنین رفتاری بازخواست نمی کند؟ نتانیاهو مدام علیه ایران اتهام پراکنی می کند. در حالی که وی اخلاقا در جایگاهی نیست که اینچنین اتهاماتی را مطرح نماید.       س- خب اجازه بدهید مشخصا در مورد مذاکرات هسته ای صحبت کنیم. بسیاری در کنگره دولت اوباما را متهم می کنند که برای رسیدن به یک تفاهم با ایران بیش از حد ولع نشان می دهد. آیا واقعا وزیرخارجه جان کری در این مذاکرات خیلی مشتاق نشان می دهد؟ ج- اصلا چنین چیزی نیست. ما همگی در حال تلاش هستیم و البته اختلاف نظر هم داریم. اما واقعیت این است که آمریکا همه گزینه های دیگر را امتحان کرده است. آنها گزینه فشار، گزینه جاسوسی و حتی گزینه خرابکاری را آزمودند. اسرائیل اقدام به ترور دانشمندان هسته ای نمود. طی چند سال گذشته 5 دانشمند هسته ای ایرانی از طریق اقدامات تروریستی به شهادت رسیدند. ایالات متحده گزینه تحریم ها را هم تجربه کرد. احتمالا شدیدترین تحریم ها یا آنچه که آنها «تحریم های فلج کننده» می نامند علیه ایران اعمال شد. به نحوی که مردم ایران را حتی از امکان خرید دارو یا ارسال خون به خارج برای آزمایش های پزشکی محروم نمود. این نمونه ای از تحریم های سختگیرانه ای است که علیه ایران اعمال شده است. اما نتیجه این تحریم ها چه بوده است. فکر می کنم رئیس جمهور اوباما به درستی به این نکته اشاره کرد که تحریم ها باعث شد ایران از کمتر از 200 سانتریفیوژ به بیش از 20000 سانتریفیوژ برسد. فکر می کنم ایالات متحده این واقعیت را تشخیص داده است که فشار و تحریم و تهدید علیه ایران بیفایده است. و تنها راه تعامل با ایران از طریق احترام و مذاکره است.و ما در این مسیر قدم برداشته ایم. نتانیاهو معتقد بود که ایران به مفاد برنامه اقدام مشترک ژنو پایبند نخواهد بود به خاطر می آورید که وی دو سال قبل در نوامبر 2013 وقتی ما برنامه اقدام ژنو را نهایی کردیم، خیلی سروصدا به راه انداخت. اما گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی یکی پس از دیگری تائید کرده است که ایران به تک تک تعهدات خود وفق برنامه اقدام عمل کرده است. ایران کاملا به تعهدات خود پایبند است. ما همیشه وعده های خود را محترم شمرده ایم. بارها در حق مردم ایران ظلم شده است. اما ایرانیان بسیار بزرگوارانه عمل کرده اند. ما با این نیت به میز مذکرات آمدیم تا به جهان نشان دهیم چیزی برای مخفی کردن نداریم. و می خواهیم در صلح و آرامش زندگی کنیم. و می خواهیم حقوق مان برای استفاده از فن آوری هسته ای در جهت مقاصد صلح آمیز را اعمال نمائیم. ما حاضریم موقتا محدودیت هایی را بپذیریم و کاملا متعهد به معیارهای بین المللی باشیم. این فرایند مذاکراتی منجر به پذیرش گسترده ترین و سختگیرانه ترین رژیم بازرسی و نظارت موجود یعنی پروتکل الحاقی توسط ایران خواهد شد، که نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی است.اما وقتی مجلس آنرا تائید کند، ایران برای همیشه نسبت به مفاد آن متعهد خواهد ماند. داستان سرائی در مورد زمان دار بودن تعهدات ایران خود یک تاکتیک جدید هراس افکنی و ایجاد نگرانی است. ایران پذیرفته است که عضو معاهده عدم اشاعه باشد. ما متعهد به خودداری از تولید سلاح هسته ای هستیم و مثل هرکشور عضو دیگری برای همیشه تحت نظارت خواهیم ماند. این مذاکرات قرار نیست به ایران آزادی عمل (برای تولید بمب) بدهد. اساسا ما نیازی به چنین چیزی نداریم چرا که ما دنبال ساخت بمب نیستیم. برخی چون خودشان برنامه های مخفی ساخت سلاح دارند، و چندصد کلاهک هسته ای ساخته اند، فکر می کنند دیگران هم باید امنیت خودشان را از طریق این سلاح ها تامین کنند. ما چنین دیدگاهی نداریم. معتقدیم سلاح های هسته ای امنیت بیشتری برای ما ایجاد نخواهند کرد. بالعکس معتقدیم که در واقع سلاح های هسته ای برای امنیت ملی همه کشورها مخرب است. س- روز دوشنبه رئیس جمهور اوباما اعلام کرد که ایران باید به مدت ده سال از فعالیتهای حساس هسته ای دست بردارد تا رسیدن به تفاهم ممکن شود. نظر شما چیست؟ ج- من در سطح عمومی مذاکره نمی کنم. ما مشغول بحث با گروه 5+1 و عمدتا ایالات متحده در مورد تدابیر متعددی شامل اقدامات شفاف ساز و نیز محدودیت های داوطلبانه در مورد برنامه هسته ای مان هستیم. معتقدیم که این تدابیر ضرورتی ندارد. اما حاضریم این اقدامات اضافی را انجام دهیم تا به جامعه بین المللی نشان دهیم برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است. برای این منظور مذاکرات بسیار جدی و بسیار فنی با حضور فیزیکدانان هسته ای از جمله رئیس سازمان انرژی هسته ای ایران و وزیر انرژی آمریکا که هر دو متخصص فیزیک هسته ای هستند، در جریان است تا این اطمینان را ایجاد کنیم که برنامه هسته ای ایران همواره صلح آمیز خواهد ماند. هیچ مشکلی هم نداریم زیرا اصرار داریم برنامه هسته ای مان صلح آمیز بماند. ما خودمان می دانیم که برنامه مان صلح آمیز است می خواهیم دیگران هم برنامه مان را همین گونه که هست نگاه کنند. ما به دنبال بازدارندگی هسته ای نیستیم معتقدیم بازدارندگی هسته ای که مبتنی بر به اصطلاح «انهدام تضمین شده متقابل» است، حقیقتا نوعی دیوانگی است. ما دنبال توسعه توانمندی های علمی خود هستیم. ما را از دسترسی به فن آوری های مربوطه محروم کرده بودند و به همین دلیل دانشمندان ما خودشان دست به کار شدند. اکنون ما دانشی داریم که بومی است. البته ما بخشی از آن را از خارج کپی برداری کرده ایم ولی در حال حاضر آنرا در اختیار داریم و بومی شده هم هست. دانشمندان ما به رغم همه مشکلات آنرا بدست آورده اند. به همین دلیل است که این دانش تبدیل به یک موضوع حیثیتی و غرور ملی شده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد بلکه به احترام و حیثیت ملی ایرانیان بر می گردد. مردم ایران اصرار دارند از محصول زحمات و تلاش خود که به خاطر آن خون داده اند، بهره مند شوند. همان طور که گفتم چند نفر از دانشمندان هسته ای مان توسط مزدوران اسرائیل ترور شدند. و هیچ کس آنرا محکوم نکرد. این واقعیات بارها و بارها اثبات شده است. این شیوه دیگر پاسخگو نیست. لازم است توافق مذاکره شده ای که در آن همه تضمین های مورد نظر جامعه بین المللی منظور شود، تدوین گردد. منظور من از جامعه بین المللی همین چندکشوری است که نگرانی هایی دارند، وگرنه بقیه اعضاء جامعه بین المللی مشکلی با برنامه هسته ای ما ندارند. بقیه کشورها هم می خواهند، برنامه ای مشابه داشته باشند چراکه فن آوری هسته ای، فن آوری بسیار پیشرفته ای محسوب می شود که آینده نسل های بعدی به آن متکی خواهد بود. زیرا در تولید انرژی پاک، انرژی که محیط زیست را تخریب نمی کند و تولید گازهای گلخانه ای نمی کند نقش اساسی دارد. این موضوعات به توسعه کشورها مرتبط است. کشور ما می خواهد در چنین حوزه های پیشرفته ای حضور داشته باشد. ما ظرفیت های علمی آنرا نیز داریم. بنابراین اگر واقعا کسی نسبت به اشاعه هسته ای نگرانی دارد، بهترین راه این است که اطمینان حاصل کنیم این دانش زیانی برای کسی نخواهد داشت. این دانش از خارج وارد نشده است و کسی هم نمی تواند آنرا از ما بگیرد چون متعلق به خودمان است. بهترین راه برای حصول اطمینان از ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هسته ای ما این است که اجازه داده شود که به نحو شفاف دنبال شود. نمی فهمم چرا برخی نمی خواهند توافق صورت گیرد. اگر توافقی وجود نداشته باشد ما نیز هیچ محدودیتی نخواهیم پذیرفت. و در این صورت باز هم به الگوی فشار بیشتر به ایران و در مقابل تولید سانتریفیوژهای بیشتر از سوی ایران باز خواهیم گشت. البته ما دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. اما اگر آنها فشارها را بر ما بیشتر کنند در عوض نباید انتظار شفافیت بیشتری از ما داشته باشند. صرفا تعداد بیشتری سانتریفیوژ خواهیم داشت. اگر می خواهند شاهد شفافیت بیشتری از طرف ایران باشند و تعداد کمتری سانتریفیوژ بچرخد، اگر می خواهند ایران یک برنامه زمان بندی شده و محدود داشته باشد و خودش ظرفیت های علمی موجود خودش را محدود کند. ما حاضریم برای رسیدن به یک توافق بین المللی موقتاً محدودیت هایی را بر فعالیتهای هسته ای ما بپذیریم.ما آمادگی داریم تا تدابیر شفافیت ساز بیشتری را بپذیریم تا نگرانی های موجود که البته معتقدیم بی مورد هستند را برطرف نمائیم. فکر می کنیم این نگرانی ها ناشی از جاروجنجال های هراس افکنانه ای است که توسط امثال نتانیاهو و همقطارانش ایجاد شده است. با وجود این آماده اتخاذ تدابیر مناسب جهت رفع نگرانی ها و برطرف کردن ترس و واهمه بی مورد هستیم. اعتقاد ما این است که چنین تفاهمی به نفع ما و به نفع همگان خواهد بود. اما می دانید مشکل کجاست مشکل این است که نتانیاهو نگران است که با حصول این توافق بازهم دروغ هایش برای جامعه بین المللی آشکار شود. در سال 1992 نتانیاهو ادعا کرد که ایران 3 یا 4 سال با بمب هسته ای فاصله دارد. در سال 1996 همین ادعا را تکرار کرد. می توانید به صورت مذاکرات کنگره در آن زمان مراجعه کنید و ببینید که در کنگره چه گفته است. در سال 2012 در مقابل کل دنیا یعنی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشان دادن کارتون یک بمب ادعا کرد که ایران تنها یک سال با یک بمب فاصله دارد. اکنون ما در سال 2015 هستیم. یعنی سه سال پس از گذشت آن ادعا و او همچنان همان دروغ را تکرار می کند. حال ما فرصت مغتنی داریم که یک بار و برای همیشه از طریق حصول یک توافق جامع به این دروغ پردازی ها پایان دهیم. اما اگر کسانی هستند که نگران تحقق آرامش و ثبات هستند اگر کسانی هستند که صلح را به عنوان یک تهدید علیه موجودیت خود تلقی می کنند این دیگر مشکل آنهاست مشکل من نیست. س- یکی از سئوال هایی که مطرح است این است که بعد از انقضاء دوره زمانی توافق مثلا 10 سال چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چرا اجازه نمی دهید توافقی که قرار است فعالیت های حساس هسته ای ایران را متوقف می کند برای همیشه اعتبار داشته باشد؟ ج- چه دلیلی دارد که این کار را انجام دهیم. س- خب اگر واقعا علاقه ای به تولید بمب هسته ای ندارید چرا نمی پذیرید این محدودیتها برای همیشه ادامه داشته باشد؟ ج- ما حاضریم از هر چیزی که به تولید بمب هسته ای مرتبط می شود برای همیشه خودداری کنیم. چون اساسا ما هیچ فعالیتی در رابطه با تولید بمب هسته ای نداریم. آنچه که ما در مورد آن صحبت می کنیم. فن آوری غنی سازی است که به تولید سوخت برای نیروگاه هایمان مربوط می شود. این موضوع هیچ ارتباطی به بمب ندارد. حاضریم برای یک دوره زمانی مشخص محدودیت هایی را بپذیریم و پس از آن ما کماکان متعهد به قوانین و مقرراتی که سایر اعضاء جامعه بین المللی به اجراء آنها مکلفند، خواهیم بود. اسرائیل خود را به چنین قوانین و مقرراتی متعهد نکرده است. اسرائیل معاهده عدم اشاعه را نپذیرفته است. چرا آنها حاضر به پذیرش این معاهده نشده اند. جالب است که حراف ترین فرد در زمینه معاهده عدم اشاعه کسی است که خودش عضو آن معاهده نیست. به نظر شما این تعجب آور نیست. و آن وقت نتانیاهو به خودش اجازه می دهد در مورد عدم اشاعه تبلیغ کند! نتانیاهو با داشتن 200 کلاهک هسته ای بدترین اشاعه کننده تسلیحات هسته ای در تاریخ معاصر است و آن وقت در مورد موضوع عدم اشاعه نطق می کند. ما حاضر به پذیرش محدودیتها در یک دوره زمانی مشخص هستیم. اگرچه معتقدیم که چنین چیزی ضرورتی ندارد. در واقع این نشانه حسن نیت ایران است و نه تکلیف.ما آماده قبول تعهدات بین المللی هستیم. نه آن تعهداتی که رژیم صهیونیستی هنوز نپذیرفته است بلکه تعهداتی فراتر از آن که برخی از کشورها نیز پذیرفته اند همانند پروتکل الحاقی و کلیه اسناد بین المللی که ساخت سلاح های هسته ای را منع می کنند. چرا که ما به دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. بدین ترتیب تعهداتی که ساخت سلاح هسته ای را منع می کنند هیچ زمان انقضائی ندارند. در واقع تعهد ایران برای خودداری از ساخت سلاح هسته ای نه پس از 10 سال و نه پس از 20 سال و نه پس از 50 سال خاتمه نخواهد یافت. اینها تعهدات دائمی هستند که ایران همان زمان که معاهده عدم اشاعه را امضاء و تصویب نمود، پذیرفت و در صورت حصول توافق جامع و پذیرش پروتکل الحاقی این تعهد تحکیم خواهد شد. لذا این کارهایی که مشاهده می کنید نوعی بازارگرمی سیاسی است. ما هیچگاه در آینده برای تولید تسلیحات هسته ای مجاز نخواهیم شد. اساسا ما دنبال چنین چیزی نیستیم و تعهد داریم که دنبال آن هم نرویم. س- چرا آمریکایی ها باید در این مورد به ایران اعتماد کنند؟ ج- ما از هیچ کس نمی خواهیم که به ما اعتماد کند. س- اما شما قرار است شما موافقتنامه ای را منعقد کنید و در این صورت نیاز به جلب اعتماد دارید. ج- خیر. س- شما می خواهید که به شما اعتماد شود؟ ج- خیر چنین چیزی نیست. ما به دنبال کسب اعتماد کسی نیستیم. می دانیم که درجه بی اعتمادی متقابل بین ایران و آمریکا بسیار بالاست. متاسفانه چنین بی اعتمادی بین آمریکا و بسیاری از کشورها وجود دارد. اما در مورد ایران، مردم ما شاهد واقعیت های زیادی بوده اند، اینکه ما مورد حمله یک کشور همسایه واقع شدیم و آمریکا هیچ توجهی به این موضوع نکرد. اینکه سلاح های شیمیایی علیه مردم ما استفاده شد و آمریکا نه تنها هیچ توجهی به موضوع نکرد بلکه عملا مانع از اقدام شورای امنیت علیه صدام حسین شد. این واقعیات ممکن است برای برخی یک امر تاریخ باشد اما در ذهن ایرانیان بسیار تازه است. بنابراین ما از کسی نمی خواهیم که به ما اعتماد کند و ما هم قرار نیست در حال حاضر به کسی اعتماد کنیم. ما گام های مشخصی را برخواهیم داشت. قرار است این موافقتنامه یک موافقتنامه پایدار باشد و اجرای آن مورد راستی آزمایی قرار خواهد گرفت. ما به دنبال جلب اعتماد نیستیم بلکه اقدامات ما راستی آزمایی خواهد شد و ما این راستی آزمایی را می پذیریم و فکر می کنم که هر آدم عاقلی باید از حصول چنین تفاهمی که دارای سیستم راستی آزمایی برای اطمینان از رعایت تعهدات ایران خواهد بود، استقبال کند. س- همانطور که شما و من می دانیم سازوکار راستی آزمایی مانع از دستیابی برخی از کشورها به سلاح هسته نشده اند. ج- آن سازوکارهای راستی آزمایی دیگر تغییر کرده است. اولا ما سازوکار پروتکل الحاقی را می پذیریم و به جامعه بین المللی اجازه خواهیم داد و به آنها تضمین خواهیم داد که هیچگاه سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. ببینید نکته اینجاست که اگر شما خود را بخواب بزنید هیچ کس نمی تواند شما را از خواب بیدار کند. مساله این است که نسبت به تولید تسلیحات هسته ای توسط برخی کشورها عمدا اغماض شد. حتی به بعضی از آنها در این مسیر کمک شد. ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست ما نمی خواهیم تسلیحات هسته ای تولید کنیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. سازوکارهای بین المللی لازم برای این امر هم داریم. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی که مربوط به سال 2013 است را ملاحظه کنید. این گزارش مربوط به ایران نیست بلکه گزارش کلی در مورد پایبندی کشورها به تعهدات خودشان است. متوجه خواهید شد پس از ژاپن ایران بالاترین میزان بازرسی ها را داشته است و در عین حال کمتر از یک درصد در گزارش دهی خود قصور کرده است، کمتر از یک درصد. در حالی که کشورهایی که هیچ محدودیتی نداشته اند، و هیچ محدودیتی را قبول نکرده اند، بیش از 30، 40، 50 و حتی 100 درصد در گزارش دهی قصور داشته اند. می توانید این گزارش را ببینید. س- یک بار برای همیشه به کسانی که نگرانند پس از انقضاء دوره توافق - ده سال، کمتر یا بیشتر – ایران به سمت تولید بمب خواهد رفت چه پاسخی دارید؟ ج- پاسخ من این است که پس از انقضاء این دوره زمانی ایران مثل هرکشور دیگری کماکان متعهد به تعهدات بین المللی خود خواهد بود و توسط آژانس نظارت خواهد شد. بنابراین هیچ زمان انقضائی وجود ندارد زیرا معاهده عدم اشاعه چنین مقرره ای ندارد. س- آیا این تعهدات مانع از تولید بمب توسط ایران می شود؟ ج- البته همین طور است. ما در یک فضای بین المللی زندگی می کنیم که در آن حقوق بین الملل حاکم است. شما اسناد بین المللی دارید که هدفشان اطمینان از عدم اشاعه هسته ای است. ما این اسناد را اجرا می کنیم. اینکه برخی جاروجنجال راه بیاندازند که پس از 10 سال اقدام به تولید بمب خواهد کرد واقعا مردود است. بیشتر کشورها، یعنی تقریبا تمام کشورهایی که دارای توانمندی هسته ای هستند، همین محدودیتها را پذیرفته اند. اکنون وقت آن رسیده است که جامعه بین المللی نتانیاهو را وادار به پذیرش همین محدودیتها که وی در مورد آنها نطق می کند، بنماید. ایران مدتهای مدیدی است که این محدودیتها را پذیرفته است. س- رهبری ایران تاکید کرده است که بدون برداشتن تحریم ها، توافقی حاصل نخواهد شد. کدام تحریم ها را باید فورا بردارند تا چنین توافق حاصل شود؟ ج- اینجا یک بحث اصولی مطرح است، تحریم را باید به عنوان یک هزینه در نظرگرفت و نه به عنوان یک سرمایه. همان طور که رئیس جمهور اوباما به درستی متذکر شد، تحریم ها منجر به تولید بیش از 19000 سانتریفیوژ شد. بنابراین تحریم ها نمی توانند اراده و خواست ایرانیان برای احقاق حقوق شان را فلج کند. تحریم ها به مردم آسیب می زند، اما همان طور که آخرین نظرسنجی موسسه گالوپ که یک موسسه آمریکایی است و نه ایرانی، نشان می دهد، علیرغم همه این تحریم ها اکثریت قاطع مردم ایران مخالف رها کردن برنامه صلح آمیز هسته ای هستند. لذا مردم ایران در برابر فشار مقاومت خواهند کرد. مساله اینجاست که اگر می خواهیم توافقی داشته باشیم، لازم است این الگوی  سابق که آنها به ایران فشار می آورند و ایران متقابلا اقدام به تولید تعداد بیشتر سانتریفیوژ می کند باید تغییر دهیم. ما نیاز به تغییر آن فضا داریم و تنها راهی که می توان آن فضا را تغییر داد، این است که از فشار فاصله گرفته و به سمت مذاکره و فراهم آوردن شرایط یک وضعیت برد برد برویم. در چنین شرایطی شما قادر خواهید بود تضمین های لازم را برای حفظ ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران بگیرید. ظاهرا هدف تحریم ها این بوده است که به همین نتیجه برسد یعنی اینکه اطمینان حاصل شود که برنامه ایران همیشه صلح آمیز باقی بماند. اکنون که قرار است آن هدف (از طریق توافق) تحقق یابد، چه نیازی به حفظ تحریم هاست. این یک سئوال اصولی است.شما می توانید تحریم ها را ادامه دهید و این چیزی است که آمریکا و غرب می توانند انتخاب کنند. اگر آنها معتقدند که تحریم ها موثرند، اگر باور دارند که از طریق تحریم ها به تضمین هایی که نیاز دارند دست می یابند، می توانند ادامه دهند. و مردم ایران هم کما فی السابق در برابر این فشارها مقاومت خواهند کرد. اما اگر به این نتیجه رسیدند که تحریم شیوه ای است که به هیچ نتیجه ای نمی رسد و باید از طریق تفاهم و توافق کار را به پیش برد، در این صورت، توافق و تحریم قابل جمع نیستند. به عبارتی دیگر شما نمی توانید هم شیرینی داشته باشید و هم آنرا بخورید (معادل اصطلاح فارسی هم خر را بخواهید و هم خرما را.) شما نمی توانید همزمان هم تحریم ها را حفظ کنید و هم موافقتنامه داشته باشید باید بین این دو انتخاب کنید. این بدان معنی نیست که (در صورت حصول توافق) ایران کاملا آزادی عمل خواهد داشت بلکه ایران مانند بقیه کشورها متعهد به اجرای تکالیف بین المللی جدی خواهد بود. ما طی یکسال و نیم گذشته که از توافق موقت نوامبر 2013 می گذرد – البته در واقع طی ده سال گذشته -  نشان داده ایم که به تک تک تعهداتی که می پذیریم پایبند خواهیم بود. مردم ایران از حیث عمل به وعده های خود معروف هستند. تاریخ گواه ماست. ما میراث دار یک تمدن کهن هستیم تاریخ ما را آزموده است. ایران طی 250 سال گذشته به هیچ کشور حمله نکرده است، این تاریخی است که من به آن می بالم و این تاریخی است که وقتی همه این دروغ پردازی ها به کناری رفت. بهترین تضمین برای اثبات پایبندی ایران به تعهدات خود خواهد بود. س- پس نظر شما در مورد بحثی که سه شنبه (توسط نتانیاهو) مطرح شد و اینکه باید از ابزار تحریم برای تغییر رفتار ایران از حیث کمک به حزب الله و سایر سازمان های مشابه استفاده نمود، چیست؟ ج- مذاکرات ما بر روی موضوع هسته ای متمرکز است. ما در مورد موضوعات دیگر مذاکره نمی کنیم. در واقع ماموریت مشخص گروه 1+5 مذاکره در مورد مباحث هسته ای است و این کاری است که داریم انجام می دهیم و سعی می کنیم که آنرا حل و فصل کنیم. اما افرادی وجود دارند که نمی خواهند این مساله حل شود و به همین دلیل تلاش می کنند آنرا پیچیده کنند. نیازی نیست که همه مسایل را با هم حل کنیم. ما هم شکایات و ادعاهای بیشماری علیه آمریکا داریم. اما آنها را بر روی میز مذاکره قرار نداده ایم. ما ادعاهایمان در مورد سرنگونی دولت قانونی مان، در مورد حمایت از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی، در مورد سکوت آنها در هنگام استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایرانیان، در مورد ارائه امکانات و تجهیزات استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم ما و ... را طرح نکرده ایم. از ابتدا بنا بر این داشته ایم که بر روی موضوع هسته ای متمرکز بمانیم و این درصورت توفیق یک پیروزی بسیار بزرگ برای همه خواهد بود. درنظر داشته باشید که طی 60 سال گذشته بندرت مسائل بین المللی از طریق دیپلماتیک حل و فصل شده اند. این برای جامعه بین المللی یک فرصت بسیار طلائی است که یک مساله بین المللی را از طریق دیپلماتیک حل و فصل کند. ما خود را در برابر مردم جهان مسئول می دانیم که همه تلاش خود را برای تحقق این مهم بکارگیریم ما نباید این فرصت را از دست دهیم. البته اگر طرف های مذاکراتی این تلقی را داشته باشند که چنین تفاهمی منافع آنها را تامین نخواهد کرد، می توانند مذاکرات را ترک کنند و این پایان تاریخ نخواهد بود. دنیا به آخر نخواهد رسید.اما ما خود را مقید می دانیم و در برابر مردم خودمان و جامعه بین المللی احساس مسئولیت می کنیم که از این فرصت ایجاد شده برای حصول توافق بهره گیریم. تحریم ها مدتهاست برقرار شده اند البته ما آنها را غیرقانونی می دانیم ما آنها را نابجا و ظالمانه می دانیم. اما کسانی که به تحریم اعتقاد داشتند، معتقد بودند تحریم ها برای رسیدن به یک توافق وضع شده اند. اکنون اگر ما به توافقی دست یابیم – که البته هنوز نرسیده ایم و برای نیل به آن تلاش می کنیم – چه ضرورتی به حفظ تحریم ها خواهد بود؟سایر مسائلی که برخی طرح می کنند، و خود ما هم چندتایی داریم، آن مسایل را داریم، می توان در آینده آنها را مورد رسیدگی قرار داد و به صورت مستقل به آنها پرداخت. اما در حال حاضر قرار نیست به آنها بپردازیم. ما نمی خواهیم موضوعی که به خودی خود به اندازه کافی پیچیده و مغلق است را پیچیده تر کنیم. برای نمونه ما مسایل زیادی در مورد افراطی گری در منطقه مان داریم که مطرح کنیم. می توان چیزهای زیادی در مورد تجاوزگری و اشغالگری در منطقه مطرح کرد. اما ما نمی خواهیم مسایل را پیچیده کنیم. البته باور کنید اگر ما شروع به طرح بسیاری از موضوعات بکنیم، برخی خوشحال نخواهند شد. س- پس اجازه دهید به موضوع اصلی یعنی توافق هسته ای بازگردیم. نگرانی هایی مطرح شده است که ایران ممکن است به صورت مخفی تاسیسات هسته ای ایجاد کرده باشد. آیا شما می توانید با قطعیت اعلام کنید. ایران هیچ تاسیسات هسته ای که اعلام نکرده باشد، در اختیار ندارد؟ ج- بله من می توانم با قطعیت اینچنین مساله ای را ادعا کنم. اما تنها راه برای شما و جامعه بین المللی برای اطمینان از این امر این است که اجازه دهید این تفاهم شکل بگیرد. و در نتیجه آن حتی پروتکل الحاقی هم برای انجام بازرسی های بیشتر در دسترس خواهد بود. من مایلم باز هم تکرار کنم که طی ده سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگر مورد بازرسی قرار گرفته است و هیچ چیزی یافت نشده است. یعنی نه تنها هیچ شواهدی مبنی بر تولید تسلیحات هسته ای یافت نشده است، بلکه هیچ نشانه ای دال بر وجود چنین برنامه ای نیز کشف نشده است. کل ادعاهای نتانیاهو صرفا اتهاماتی است که عمدتا هم توسط خودش جعل شده است. بنابراین من با قطعیت اعلام می کنم که ایران هیچ تاسیسات مخفی ندارد. اما من از شما نمی خواهم که حرف من را باور کنید. من از همه می خواهم که کمک کنند این تفاهم شکل بگیرد و اجرایی شود تا جامعه بین المللی خود بتواند این موضوع را راستی آزمایی کند. س- مشخصا اگر توافقی جاصل شود که امکان تدابیر شفافیت ساز بیشتر را فراهم کند چه تفاوتی خواهد کرد؟ ج- تا جایی که به ما مربوط است چیزی تغییر نخواهد کرد. به خاطر اینکه ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. اما جاروجنجال و ترس و نگرانی که نتانیاهو از سال 1992 ایجاد کرده و مدام خطر تولید بمب ظرف یک یا دو سال توسط ایران را مطرح کرده است، متوقف خواهد شد. و این به نفع همگان خواهد بود که اجازه بدهیم اینگونه شبهه افکنی ها متوقف
کد خبر: ۵۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

صدیقه کُشنده فر گفت: ما در جنگ زندگی کردیم عین همین زندگی­ای که الان می کنیم، اما سخت­ترین لحظات پرستاری و زندگی ما، لحظه جان دادن و شهادت رزمندگان بود
کد خبر: ۵۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مقتدر مظلوم:مطالعه تاریخ و تجربیات رخ داده برای انقلاب های مردمی و ضد استعماری و خصوصا انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد  ، استعمارگران آمریکایی  و انگلیسی ، به کمک سرویس های اطلاعاتی و دستگاه ایدئولوژیک خود ، همواره از الگوها و روش های آزموده شده و ثابتی برای دزدیدن این انقلاب ها و ایجاد انحراف در آن ها و نهایتا زمینه سازی برای بازگشت و اعمال سلطه مجدد به کشور مورد نظر با تمرکز بر دو عنصر مردم و مسئولان و انقلابیون استفاده می کنند .در این مطلب  به سه روش ( یک روش عام و دو روش خاص ) اصلی ، رایج ، آزموده شده و موثر آمریکا و انگلیس که مشخصا با محوریت و تمرکز بر مسئولان و کادر انقلابیون طراحی و اجرا می شوند اشاره می کنم :1-   نفوذ در کادر انقلابیون و مسئولان آینده نظامبطور خلاصه این روش از این قرار است که سرویس های اطلاعاتی استعمارگران آمریکایی انگلیسی ، در ماه های منتهی به انقلاب و سقوط سیستم وابسته ( نظیر حکومت شاه ) با براورد این که دیگر عمر این سیستم تمام است ، اقدام به تربیت و آماده سازی عوامل مدنظر خود برای نفوذ در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان نظام آینده و اثرگذاری بر نظام آینده می نمایند .در این روش ، در آستانه وقوع انقلاب ها ، عوامل مد نظر تحت بهانه های نظیر ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی و آمریکایی منتقل می شوند .این عوامل در این کشورها1.      آموزش های مورد نظر ( هم در حوزه ماموریت های آتی و هم در حوزه تخصص کاری ) را فرا می گیرند ، و برای خود هویت و عنوان علمی و تخصصی می سازند2.      خود را به کادر انقلابیون و رهبران انقلابی خارج از کشور نزدیک می کنند و برای خود کسب اعتبار و هویت انقلابی می کنند .بعد از وقوع انقلاب ها نیز ، در شرایطی که کشور انقلاب کرده به یکباره خالی از نیروهای متخصص رژیم سابق شده و ساختارها و سازمان ها نیاز به عناصر و مدیران متخصص دارد ، این افراد انقلابی به کشور بازمی گردند و با استفاده از تخصص کسب شده ، هویت ساخته شده و کمک سایر عوامل نفوذی ، به سرعت در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان رده بالای نظام تازه تاسیس نفوذ و به سرعت رشد می کنند و ارتقا میابند .تجربه های تاریخی نشان می دهد که این افراد در راستای ماموریتشان ، در ابتدای کار و در  آغاز انقلاب ها ، اتفاقا از خود وجهه ای بسیار انقلابی و حتی بعضا افراطی ترسیم می کنند و جز انقلابی ترین افراد شناخته می شوند . اما این وجهه در سال های بعد و بعد از توفیق در نفوذ در رده های بالای حاکمیتی ، کم کم رنگ می بازد و به سمت تجدیدنظر طلبی و ساخت وجهه اپوزوسیونی میل می کند .   2-   جذب و به دام انداختن مسئولان و کادر انقلابیونبه طورخلاصه ، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس ،  در این روش به دنبال به دام انداختن و اسیر کردن مسئولان و کارد انقلابیون هستند . منظور از به دام انداختن ، ایجاد شرایطی است که در نتیجه ی آن ، فرد مورد نظر همواره برای جلوگیری از افشای  یا برهم خوردن آن ، مجبور به عمل به فرامین سرویس اطلاعاتی دشمن و بازی کردن در پازل مد نظر آن ها هستند.به طور معمول ، بستر اصلی اجرای این روش ، در هنگام سفر و اقامت مسئولان کشور و خانواده هایشان در این کشورها حین ماموریت های کاری یا سفرهای تحصیلی مهیا می شود .هدف سرویس ها نیز بدست آوردن آتو  یا نقطه ضعف از این افراد یا خانواده شان است . شیوه های این بدست آوردن آتو البته بسیار متنوع است ولی روشی که بسیار شایع است و این سرویس ها و تشکیلات یهود محور در آن فوق تخصص دارند ، طراحی سناریوی های غیراخلاقی و استفاده از دام های غیر اخلاقی  و ابزار  زن است که از ابتدای تاریخ تا به الان موفق ترین و موثر ترین ابزار اغوا و جاسوسی خصوصا از سوی یهودیان بوده است .در این روش ، سرویس های اطلاعاتی همواره به مانند شیاطین اقدام به طراحی سناریوهایی می کنند که نتیجه اش لغزش اخلاقی یا امنیتی مسئول و فرد مورد نظر باشد . بعد از رخ دادن این لغزش از سوی فرد مورد نظر نیز ، همین لغزش تبدیل می شود به کلید قفل اسارت سوژه مورد نظر تا انتهای عمرش . !بعد از این لغزش ، فرد مورد نظر بخواهد یا نخواهد مجبور است که تا آخر عمر خود گوش به فرمان سرویس اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس باشد و هر دستور و هر فرمانی را اجرا کند و به هر قیمت که شده هرکس را بگمارد و هر رویکرد و تصمیمی را اتخاذ کند تا بلکه مبادا آن ها روزی اسناد لغزش و فساد وی را افشا نکنند و فرد مورد نظر تمام آبرو و حیثیت سیاسی اجتماعی یک عمر خود را به یکباره از دست دهد .این روش نیز از روش های بسیار خطرناک ، موثر ، آسان و بشدت مورد استفاده سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و روباه پیر و خصوصا موساد است . منطقا هر چقدر هم میزان حضور و سکونت مسئول و فرد مورد نظر در محیط تحت کنترل سرویس اطلاعاتی فوق ( اروپا یا آمریکا یا دوبی و ترکیه و ... ) بیشتر باشد ، احتمال آلودگی و به دام افتادن از این روش ها نیز بالاتر می رود . از دیگر روش های این حوزه ، می توان به برنامه ریزی سرویس ها بر استفاده از ظرفیت آقازاده ها وخانواده مسئولان ساکن در کشورهای غربی اشاره کرد . هم روش به دام انداختن ، وهم روش اغوا از طرقی نظیر اخذ ویزا و اقامت و بورسیه و موقعیت شغلی و ... برای این گروه مورد اجرا قرار میگیرد که در اکثر موارد نتیجه ی آن در نهایت به همکاری پدر یا همسر مورد نظر  با سرویس کشور دشمن ختم می شود . متاسفانه . 3-   استحاله و تغییر نظام ارزشی و فکری مسئولان و انقلابیون - تربیت مدیران تراز نظام لیبرال دموکراسیاین روش ، روش عامی است که غرب و نظام لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا آن را به طور کلی ، برای تربیت رهبران و کارگزارن آینده کشورهای جهان خصوصا کشورهای غیر همسو و متخاصم پیاده می کند .بستر اجرای این روش نیز مشخصا بستر آموزش و تحصیل در دانشگاه هایی است که عملا نقش کادر سازی برای تربیت مدیران لیبرال ، تکنوکرات و سکولار را برای نظام جهانی مطلوب آمریکا و انگلیس و در واقع شبکه صهیونیسم بین الملل فراهم می کند .نخبگان ، مدیران و انقلابیونی که بدون آمادگی قبلی و با عمق کم اعتقادات ایدئولوژیک مذهبی و با هدف کسب تخصص ، خود خواسته یا هدایت شده وارد این دانشگاه ها می شوند و اما خروجی که در انتها بدست می آید استحاله و تغییر نظام ارزشی این افراد و تبدیل آن ها به مهره های بی جیرومواجبی است که به طور خودکار در کشورهایشان  اراده ، رویکرد ، نظام و طرح های مطلوب نظم آمریکایی – انگلیسی را اجرا کرده و به پیش می برند .این روش ، میان مدت ، آرام و دیربازده است و اما وقتی به ثمر می نشیند حجم و کیفیت تغییرات صورت گرفته به حدی است دیگر عملا کاری از نهادهای انقلابی و امنیتی بر نمی آید .. استحاله که صورت گرفت ، دیگر خود مسئولان تکنوکرات و سکولار و انقلابیون خسته و پشیمان ، کلید کشور را تقدیم استعمارگران سابق می کنند و برای بازگرداندن مجدد آنها به کشور ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . . . پینوشت :1- چه بسا همین الان که در حال مطالعه این متن هستید ، چندین مدیر آینده تراز نظام لیبرال دموکراسی و نظم آمریکایی انگلیسی در حال تحصیل در دانشگاه های کادرساز آمریکایی انگلیسی و مهیا شدن برای تصدی پست های کلیدی سالیان آینده جمهوری اسلامی ایران هستند  . . .2- بسیاری از تحولات ایران و نقش آفرینی های تاریخ ساز افراد را در این بستر نگاه و تحلیل کنید . آنوقت بسیاری از گره های ذهنیتان باز می شود .علت  بسیاری از رفتارها و غش کردن ها و قراردادهای تاریخ ساز و تمایلات ، برایتان روشن می شود .مهره ها از بین نمی روند ، با کناررفتن یکی ، بلافاصله دیگری جایگزین می شود . مهره ها رشد می کنند و حمایت می شوند و  روی کار می آیند تا به وظایف خودشان عمل کنند . و می کنند. . .فتامل یا اولی الابصار . . .
کد خبر: ۵۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸

یک کارشناس صهیونیست و یک وبلاگ نویس آمریکایی بر این باورند که برخی اشکالات تصویری موجود در فیلمِ سوزاندنِ خلبانِ اردنی، ثابت می کند که این ویدیو، ساختگی است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش آوای دنا به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، گروه تروریستی داعش، با انتشار فیلمی از سوزاندنِ "معاذ الکساسبه" خلبان اردنی که به اسارت این گروه در آمده بود، موجی از نفرت را در کشورهای دنیا سبب شد و همگان بر مغایر بودن این عمل با آموزه های ادیان آسمانی و عرف انسانی، متفق القول شدند. اما در این میان، برخی کارشناسانِ تشخیص اصالت فیلم، در صحتِ ویدیوی منتشر شده درباره سوزاندن الکساسبه ابراز تردید کرده و آن را ساختگی دانستند. "الیران ملکی" کارشناس صهیونیست در زمینه روابط عمومی و رسانه های نوین، به رسانه ها اعلام کرد که این ویدیو، ساختگی است.وی تاکید کرد: الکساسبه، به سبب همکاری با کارگردانان داعش برای ساخت فیلمی قانع کننده درباره زنده سوزاندنش، تخفیفی از داعش گرفته بود، و در نهایت با شلیک گلوله به سرش، اعدام شد.ملکی خاطر نشان کرد: زنجیره ای از اشکالات تولید، ثابت می کند که فیلم، سرشار از جلوه های ویژه است. به عنوان نمونه می توان به مشعلی اشاره کرد که شخصی داعشی، با آن الکساسبه را آتش می زند، این مشعل، در اصل خاموش است و شعلۀ آتش به وسیله جلوه های ویژه رایانه ای به آن افزوده شده است. این متخصصِ رسانه های نوین، همچنین به مسیرِ حرکت آتشی که بر روی زمین درمی گیرد و به سمت قفس پیش می رود، اشاره کرد و گفت: این آتش، ساختگی است و واقعی نیست. پیش از این نیز، "توماس ویکتور" وبلاگ نویس شهیر آمریکایی، از وجود اشکالات تصویری در فیلم پرده برداشت و گفت: این اشکالات ثابت می کند که این فیلم، همانند فیلم های هالیوودی، به وسیله جلوه های ویژه رایانه ای ساخته شده است.با این حال، هم کارشناس صهیونیست و هم وبلاگ نویس آمریکایی بر این باورند که داعش، در تولید فیلمی ترسناک موفق شده است، فیلمی که توانست ذهن بینندگان را از اشکالات تصویری منحرف کند و توجه آن ها را به وحشیگری، که ابزار داعش است، جلب کند.
کد خبر: ۵۶۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۰

حکومت جهانی عدل از راه جنگ و خونریزی محقق نمی‌شود، زیرا این راه،‌ راه شیطان است. باید بدانیم بهار حقیقی در راه است و مفسدان با ظهور امام عصر از بین خواهند رفت
کد خبر: ۵۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۹

پایگاه خبری «والا» در دقایق اولیه این رویداد گزارش داد، یک بمب دست‌ساز در خودروهای متعلق به ارتش رژیم صهیونیستی منفجر شده است
کد خبر: ۵۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸

بعد از مدتی که ما ۴ تا را به سلول منتقل کردند کم کم سر و کله موش پیدا شد. موش ها زاد و ولد کرده بودند و چهارتا شده بودند. هر روز کار ما این بود که در می زدیم و می گفتیم این موش ها دائم در حال زیاد شدن هستند، یک فکری کنید. دانش آموز بود. دبیرستانی و با شور و حال، هفده ساله بود که انقلاب پیروز شد. سال ۵۹ بود که با حکم فرمانداری آبادان مسئول انتقال بچه های پرورشگاه خارج شهر شد. اما این داستان شروعی بر آغاز ۳ سال و چند ماه اسارت او بود. ماه هایی پر تلاطم که کمتر کسی فکر آن را می کند. چه آن موقع که اسیر شد و سرباز عراقی تا آرم فرمانداری را در نامه ای که دست معصومه دید، به بغداد بی سیم زد که ما ژنرال های زن ایرانی را گرفته ایم! و چه آن روزهایی که هیچ کس از آن ها خبر نداشت و در زندان الرشید عراق محبوس بودند ولی باز هم آن ها می ترسیدند و می گفتند شما بنت الخمینی هستید! سال ها از آن روزها گذشته و فقط رنگی از خاطره باقی مانده. خاطراتی که در سی و یکمین نشست مجمع بانوان راوی دفاع مقدس توسط سرکار خانم معصومه آباد نقل شد و ما به ذکر گوشه هایی از رنگ و بوی آن روزها می پردازیم. خانم آباد که امروز عضو شورای شهر تهران است از دغدغه هایش می گوید. اینکه؛ اگر فکر کنیم حادثه ای در گذشته اتفاق افتاده و الان موقع نقل است و ما فقط آدم خاطره گوی هستیم کار خاصی انجام نداده ایم و آن رسالتی که به عهده داریم به گونه ای از زیر بارش شانه خالی کرده ایم چرا که این خاطرات در برهه و جغرافیایی خاص اتفاق افتاده که بنا به فرمایش آقا گنج است و باید از آن بهره برداری کرد. وی در ادامه می گوید: در جمع کسانی هستیم که ابزار زندگی شان کلمه است. یعنی شما با کلمه کار می کنید، تفریح می کنید و زندگی می کنید. به گونه ای همان چیزی که خداوند پیام آورش را معجزه داده، در دستان شماست و این اثر و معجزه کتاب است. ما در بخش دفاع مقدس یک منظومه ای به نام منظومه اسارت داشتیم که می گویم در قاموس ظالمان غریب ترین واژه اسارت است. اسارت بخشی از سرنوشت جنگ است و آن روزهای که بچه ها در اسارت گاه ها بودند در واقع سفیرانی بودند که فرهنگ امام، انقلاب، ایمان، شهادت وزندگی را منتقل می کردند.دشمن آنقدر برایش این فضا غیرقابل باور بود که حتی دربازجویی های خود هم آرمان، انگیزه ها و اندیشه های ما را زیر و رو می کرد تا انقلاب ما را به گونه ای تحلیل کند. بعد از مدتی که ما ۴ تا را به سلول منتقل کردند کم کم سر و کله موش پیدا شد. موش ها زاد و ولد کرده بودند و چهارتا شده بودند. هر روز کار ما این بود که در می زدیم و می گفتیم این موش ها دائم در حال زیاد شدن هستند، یک فکری کنید. رئیس زندان هم می گفت: من باور نمی کنم اینجا موش است فقط شما می گویید اینجا موش دارد. یکی را بگیرید تا باور کنم. نقاب زده بودند. با هم گشتیم تا جای نقب را پیدا کردیم. کمی نان جلوی سوراخ گذاشتیم اما فایده نداشت. به سلول کناری مورس زدیم و خبر دادیم. جواب رسید که محاصره اقتصادی شان کنید، پرسیدیم چطور؟ گفتند: همه چیزهای در دسترشان را بردارید. بالاخره با کلی تلاش یکی از موش ها را گیر انداختیم. وقتی موش آمد و رفت روی پتو، چهارنفری چهار گوشه پتو را گرفتیم و جمع کردیم. بعد هم چند بار محکم کوبیدیمش به دیوار. انقدر مشت زدیم به دریچه سلول تا نگهبان آمد. وقتی موش را انداختیم سرباز شروع به جیغ زدن کرد، سلول های کناریمان که در جریان قرار گرفته بودند شروع به خندیدن کردند.سرباز که فکر کرده بود دستمان در یک کاسه است افسران و نیروهای عراقی را خبر کرد، بعد از چند دقیقه چندین بعثی کابل به دست وارد سلول ما شدند. بعثی ها آمده بودند سلول و ما را می زدند، یکی از سربازها که هیکل دار هم بود فکر می کرد یک جورهایی آلن دولن است، که ما بهش آلن چولن می گفتیم، وقتی می آمد داخل فیگور می گرفت و شروع به زدن می کرد. صحنه عجیبی بود. یک لحظه همه توانم را جمع کردم. به وجود کتک خورده هر چهارتایمان فکر می کردم. خون از سر انگشت هایمان بیرون می زد یک دفعه بی آنکه بفهمم چطور، با زور کابل را از دست بیرون کشیدم  و شروع به زدن او کردم. ژنرال جا خورده بود. زود از سلول فرار کرد بیرون. حالا من بودم که به نفس نفس افتاده بودم. دیدم کسی جلویمان نیست. بچه ها هم گفتند تا دوباره نیامده اند زود این کابل را از دریچه بیانداز بیرون. نفهمیدیم که چطور کابل را بیرون انداختیم. دریچه باز بود و هیچ کس بیرون سلول نبود با انگشتانمان که قطره قطره از آنها خون می چکید روی در و دیوار  نوشتیم: «مرگ بر صدام» دردی حس نمی کردم، فقط خوشحال بودم که اگر ما را زده اند ما هم آن ها را بی نصیب نگذاشته ایم. رزمنده همدانی که بند انگشت اشاره اش را با تیغ برید در اردوگاهی که ما را منتقل کرده بودند رئیس آنجا فردی به نام سرهنگ محمودی بود که الان اگر کسی بخواهد او  را معرفی کند به نظرم نمی تواند. اصلاً نمی توان گفت از جنس کدام دسته افراد رذل و پست بود، فکر می کنم سال ۶۱ بعد از عملیات بود که تعدادی از اسرا را به اردوگاه ما منتقل کردند. یکی از برادرانی که اسیر شده بود اهل همدان بود. قد و قامتی رشید داشت، وارد اردوگاه که شد، دید بچه ها خیلی آرام و ساکت هستند. یک جورهایی شاید حسابگر شده اند. دیگر آن روح انقلابی که می خواستند با همه خشونت هایی که دشمن داشت حمله ور بشوند آن حالت را دیگر ندارند، به قولی ملاحظه کار شده بودند. از بچه ها سئوال کرده بود که چه شده؟ بچه ها گفته بودند: در این اردوگاه سرهنگ محمودی هست که ما هر چه بگوییم تو فقط یک چیزی شنیده ای، خیلی آدم عجیب و غریبی هست. بنده خدا گفته بود یعنی شما می ترسید؟ بچه ها گفته بودند بحث ترس نیست ما بیم این داریم که آسیبی به مجروحان و کم توان ها برسد. خیلی جالب بود، این برادرمان که حاج مرتضی همدانی بود  به یکی از سربازها که اسمش خمیز بود و البته ما به او خبیث می گفتیم گفته بود: من می خواهم فرمانده اردوگاه را ببنیم، با او کار دارم. بچه ها گفته بودند با این فرد چه کار داری؟ حالا بگذار برای یک وقت دیگر. تازه واردی بگذار چند هفته بگذرد. اما حاج مرتضی مُصر بود، سربازها هم از خدا خواسته سرهنگ محمودی را خبر کردند. محمودی فارسی را خیلی خوب حرف می زد. وقتی داشت از در اردوگاه وارد می شد با یک حالت خاصی داد می زد که  این حاج مرتضی کی هست؟مثل اینکه با من کار داره. حالا شما تصور کنید حدود ۲۰۰۰ اسیر یک طرف ایستاده اند و در طرف دیگر افسران و سربازان عراقی کابل به دست. این بنده خدا از جمع آمد بیرون و گفت: حاج مرتضی همدانی یک بسیجیه، من باهات کار داشتم. محمودی گفت: چه کار داری؟ حاج مرتضی جلو آمد و انگشت اشاره اش را بلند کرد و گفت: این انگشت را می بینی بهش می گویند انگشت حق، به هر کسی که اشاره کند خداوند در صحرای محشر به وحدانیت او گواه می دهد و انگشت اشاره را احضار می کند. من امروز می خواهم با این انگشت اشاره، همه این اسرا را گواه بگیرم.  بعد یک تیغ از جیب خود درآورد و بند انگشت را با تیغ شروع به بریدن کرد. وقتی این کار را کرد رو به سرهنگ محمودی گفت: دیدی این انگشت چطور از این هیکل جدا شد، اگر همه این هیکل را بند بند کنی، اگر همه این اسرا را بندبند کنی، از تک تک سلول های آنها صدا در می آید که «لبیک یا خمینی» این را که گفت سرهنگ محمودی کابلش را روی زمین انداخت، دور تا دور این اردوگاه می چرخید و می گفت: «کلهم عاشق، کلهم مجنون»، همه تان عاشق اید همه اتان دیوانه اید. چه چیزی می توانست روشن تر و عمیق تر از این درس برای محمودی باشد که برای همیشه تکلیف خود را با این بچه ها روشن کند؟ اسارت یعنی عشق، اسارت یعنی ایمان، اسارت یعنی بندگی، یعنی همه چیز را خوب دیدن و خوب فهمیدن و اینگونه شد که جنگ تمام شد و اینگونه شد که دنیا فهمید نمی توان بیش از این ادامه داد به گونه ای تکلیف ما با دنیا را همین رزمنده ها روشن کردند.   پارس ناز
کد خبر: ۵۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷

چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت:    ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهان‌اسلام برپا می‌شود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم می‌کنند، به طرفداران شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و حرمله و... اجازه داده نمی‌شود که در میان توده‌های عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسول‌خدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریخته‌اند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمه‌ها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت برده‌اند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیده‌اید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور می‌کنید؟! و این احتمال را پیش می‌کشید که شاید طرح‌کننده این سوال با اردوگاه یزید و ابن‌زیاد سر و سرّی داشته باشد؟! حتما در پاسخ خواهید گفت؛ اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابن‌سعد به اندازه‌ای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانه‌ای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسان‌ها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شده‌اند، حکایت می‌کند. به گونه‌ای که جزئی‌ترین ابراز تردید در آن، تنها می‌تواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردید‌کننده تلقی شود. ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیه‌السلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم می‌شد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبون‌های آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگ‌ها را گشاده و سنگ‌ها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابن‌زیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیده‌اند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟! ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشته‌ای؟! و مگر نمی‌بینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته می‌شود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته می‌شود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور می‌کنید و به دروغ حنجره پاره می‌کنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشته‌اند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و بقیه حرامیان را محکوم می‌کنند! بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست می‌کشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی می‌داند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلال‌ها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و هم‌عقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبدالله‌الحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما می‌پرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را می‌دانی از طرح آن چه انگیزه‌ای داشته‌ای؟! جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاک‌کردن داغ ننگ وطن‌فروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بوده‌اند بلکه تمامی‌ رسانه‌های پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بی‌بی‌سی‌ فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکه‌های تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطن‌فروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه می‌کردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راه‌اندازی کرده بود و فیس‌بوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و... ۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بوده‌اند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل می‌رساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم. دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین ‌بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطن‌فروشی و جنایت زده‌اند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنه‌گران- دریافت کمک مالی کلان از ملک‌عبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و... آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین‌ بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا می‌باشد. آقای علی مطهری، از قانون سخن می‌گوید و توضیح نمی‌دهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کرده‌اند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و... ۳- و بالاخره اگرچه دراین‌باره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکته‌ای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را می‌طلبد، اشاره می‌کنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح می‌کند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی می‌شود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفته‌ای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بی‌اعتنایی رسانه‌ها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح می‌شود، به آن اعتنایی نمی‌کنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیت‌الله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانه‌ها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید می‌کنند، آقای علی مطهری فرزند آیت‌الله مطهری و به سختی می‌توان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانه‌ها و محافلی که برای ایشان کف و سوت می‌زنند، اهمیتی ندارد. و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاه‌ها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی می‌ماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ ان‌اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسان‌ها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی می‌کنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشته‌اند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوق‌زده شده و برایش کف می‌زنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشته‌اند؟ چرا که سن ایشان به بهره‌گیری از محضر مستقیم استاد، قد نمی‌دهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهره‌گیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

یک زن ایزدی که در چنگال دژخیمان داعش اسیر است، به نیروهای نظامی عراق التماس کرد که محل نگهداری آنان را بمباران کنند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: یک زن ایزدی که در چنگال دژخیمان داعش اسیر است گفت: ما هر روز مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیریم. تعداد این تجاوزها در بیشتر روزها به 30 بار می‌رسد؛ به طوری که من بر اثر این اقدامات به بیماری دردناکی دچار شده‌ام که نمی‌توانم حرکت کنم. یک زن ایزدی که در چنگال دژخیمان داعش اسیر است، به نیروهای نظامی عراق التماس کرد که محل نگهداری آنان را بمباران کنند. «ابنا» با انتشار این خبر نوشت: این بانوی مظلوم در یک تماس تلفنی، با التماس و گریه خطاب به فرماندهان ارتش عراق گفت: اگر از محل اسارت ما اطلاع دارید اینجا را بمباران کنید! این زن با اعلام اینکه زنان بسیاری با او در اسارت داعش به سر می‌برند، دردمندانه گفت: ما هر روز مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیریم. تعداد این تجاوزها در بیشتر روزها به 30 بار می‌رسد؛ به طوری که من بر اثر این اقدامات به بیماری دردناکی دچار شده‌ام که نمی‌توانم حرکت کنم. این زن ایزدی تأکید کرد: تعداد زیادی از زنانی که با من در اسارت به سر می‌بردند پس از ناامیدی از آزاد شدن به دست نیروهای عراقی، دست به خودکشی زدند. الان هم اگر شما محل اسارت ما را بمباران نکنید من هم دست به خودکشی می‌زنم. به گزارش سازمان ملل، از ابتدای اشغال عراق تا امروز، بیش از پنج هزار ایزدی به وسیله تروریست‌های داعش تیر باران و هفت هزار زن از این طایفه در اسارت آنها به سر می‌برند.   منبع/ایسنا
کد خبر: ۵۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

به همت حوزه هنری استان کهگیلویه و بویراحمد، مراسم تعزیه‌خوانی روز عاشورا همزمان با اربعین حسینی در شهر یاسوج برگزار شد.  سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به مناسبت  اربعین حسینی و چهلمین روز از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) ویاران باوفایش در صحرای کربلا،طبق سنوات گذشته مراسم تعزیه‌خوانی توسط گروه‌های تعزیه‌خوان حوزه هنری همزمان با اربعین حسینی با حضور اقشار مردم ،دوستداران اهل‌بیت و عزاداران حسینی(ع) در یاسوج برگزار شد.  تعزیه یکی از هنرهای اصیل ایرانی است رئیس حوزه هنری بابیان اینکه تعزیه در لغت به معنى سوگواری، برپاداشتن یادبود عزیزان ازدست‌رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان مرده است، گفت: تعزیه تنها مسائل غم‌انگیز را نمایش نمی‌دهد،بلکه یادآوری روزهای مردانگی و استواری در صحرای عطش را به بینندگان  می‌رساند. پارسیان نژاد با اشاره به اینکه تاریخ تعزیه در ایران به دوران قبل از اسلام بازمی‌گردد، عنوان کرد: نمایش سوگ سیاوش در ایران از اصلی‌ترین نمونه‌های تعزیه و زمینه‌ساز نمایش مصائب امام حسین بوده که بودن این آئین‌ها در فرهنگ ایرانی در شکل‌گیری هنر تعزیه نقش مؤثری داشته‌اند. هنر تعزیه‌خوانی نباید به فراموشی سپرده شود وی ادامه داد:هنر تعزیه‌خوانی و شبیه‌خوانی به بیان یک حادثه و واقعه می‌پردازد که باید کوشید این هنر زنده بماند و هیچ‌وقت به فراموشی سپرده نشود. پارسیان نژاد در ادامه هنری تعزیه‌خوانی ا یکی از هنرهای اصیل ایرانی دانست و گفت: مردم همواره و درهرحال تعزیه را دوست دارند و برای برپایی آن کمک می‌کنند، اما این کافی نیست زیرا بقای این هنر نیاز به کمک مسئولان است. وی در ادامه مشکلات برپایی و نبود مکان مناسبت برای این اجرای این برنامه مذهبی را یکی از مشکلات اصلی آن برشمرد ابراز داشت: متأسفانه فعالان این عرصه برای برپایی آیین مذهبی تعزیه با مشکلاتی از قبیل نبود وسایل صوتی مناسب، لباس، کلاه‌خود، زره و اسب برای اجرا و مکان مناسب اجرای برنامه روبرو هستند.  هنر تعزیه نقش مهمی در انتقال پیام روز عاشورا دارد رئیس حوزه هنری بابیان اینکه برای کیفیت بخشی و برگزاری هر چه بهتر این هنر نمایشی باید فعالان این عرصه مورد حمایت قرار گرفته و امکانات و تجهیزات مورد نیاز در اختیار آنان قرار گیرد،افزود:هنر تعزیه ابعاد مختلف روز عاشورا را برای مخاطبان بازگو می کند و نقش مهمی در انتقال این پیام به آینده گان دارد.   پارسیان نژاد در ادامه با بیان اینکه عامه مردم به سبب اعتقاد وعلاقه جذب این نمایش مذهبی می شوند،گفت: مردم در همه حالت حاضر به تماشای این نمایش هستند، اما متاسفانه برخی برای تعزیه اهمیتی قائل نیستند و گمان می کنند که زمان این گونه هنر از بین رفته است. وی اخلاص و عشق را رمز بقا و ماندگاری این هنر نمایشی مذهبی در بین اقشار مختلف مردم دانست و عنوان کرد: مسئولان و دست اندرکاران امر تعزیه باید برای هرچه بهتر شناخته شدن این هنر بزرگ مذهبی، مطالب و نسخه های درست و واقعی را دراختیار تعزیه خوانها قرار دهند. به گزارش بویرخبر،تعزیه‌خوانی یکی از عناصر ارزشمند فرهنگی در طول سالیان متمادی بوده که جایگاه خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کرده است. اگر تعزیه را به معنی عزاداری و سوگواری و نه به معنی شبیه‌خوانی امروز تصور کنیم، نخستین سوگواری بعد از پیشامد عاشورا از سوی گواهان عینی واقعه کربلا بوده که در سنین کودکی و نوجوانی پس از عاشورا به اسارت رفتند.
کد خبر: ۵۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

معاون سیاسی امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: در زمان اسارت وقتی هر روز سرباز عراقی به جای آب دادن آن را روی صورتم می ریخت به حضرت زهرا (س) متوسل شدم و از طریق ایشان این سرباز اصلاح شد
کد خبر: ۵۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۴

یکی از تاجران ایزدی از دولت لبنان خواست تا همسر ابوبکر بغدادی را برای مبادله با زنانی که توسط داعش در بازار برده فروشان فروخته می‌شوند، به وی بفروشد. به گزارش فارس، یک منبع امنیتی که خواست نامش فاش نشود گفت: یکی از مسئولان گروه ۱۴ مارس لبنان اعلام کرد که یک تاجر ایزدی در نامه‌ای به یکی از شخصیت‌های لبنان از وی خواسته تا همسر ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش را که هفته گذشته توسط این ارتش بازداشت شده به هر مبلغی که می‌خواهند به وی بفروشند تا او را با زنان ایزدی که توسط اعضای گروه تروریستی داعش در بازار برده فروشان سوریه و عراق فروخته شدند، مبادله کند. مقامات لبنانی در سه شنبه هفته جاری اعلام کردند زنی که در یکی از گذرگاه های مرزی دستگیر شد، همسر دوم ابوبکر بغدادی و اهل سوریه است که قصد داشته از این کشور وارد لبنان شود. یک مقام نظامی لبنان به روزنامه «الجمهوریه» لبنان گفت که این زن در وزارت دفاع اعتراف کرده که همسر البغدادی است. برخی رسانه های لبنانی نیز، گزارش دادند که این زن، همان «سجی الدلیمی» دختر حمید الدلیمی افسر ارشد حزب بعث صدام است که همراه با دختر ۹ ساله اش (از شوهر قبلی) دستگیر شده است. سجی الدلیمی که همچون همسرش، تفکرات افراطی و ادعای مجاهدت دارد، پیش از این نیز، بطور ناخواسته جان چندین گروگان را نجات داده بود. در زمان آزادی راهبه های معلولا، این زن که در بازداشت ارتش لبنان بود، با راهبه ها مبادله شد. تحلیلگران درباره علت تلاش همسر بغدادی برای بازگشت به لبنان می‌گویند که وی قصد راه اندازی مجدد شبکه‌ای که با دستگیری «جمانه حمید» از هم پاشید، داشته است. جمانه حمید، مدیریت شبکه ای از زنان تکفیری را بر عهده داشت که در تهیه، انتقال و کار گذاشتن بمب در لبنان، سوریه و عراق فعال بودند. این زن چندی پیش شناسایی و دستگیر شد و اکنون در زندان رومیه نگهداری می‌شود. گروه داعش پس از حمله ژوئن گذشته به منطقه موصل عراق هزاران زن اقلیت ایزدی مقیم این شهر را ربوده و برخی از آنها را به عقد نکاح سرکرده‌ها و عناصر خود درآورده و همچنین برخی از آن‌ها را در بازار برده فروشی در عراق یا الرقه سوریه فروخت و برخی شیخ‌های قبایل عرب آن‌ها را به خاطر آزاد شدن از داعش می‌خرند. بر اساس گزارش‌ها هنوز صدها زن ایزدی در اسارت گروه تروریستی داعش هستند؛ زن هایی که همگی زیر ۳۵ سال سن دارند. تعداد زیادی از این زن ها در مدارس موصل عراق به اسارت گرفته شده اند. ایزدی‌ها فرقه‌ای هستند که یکی از قدیمی‌ترین اجتماع ها را در شمال عراق پایه‌گذاری کرده و قدمت آنها به بیش از ۶ هزار سال می‌رسد. با این حال این روزها گفته می شود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر از این قوم کرد در عراق سکونت دارند که در جاهای مختلف پراکنده شده‌اند، با این حال به چشم داعشی ها این فرقه در زمره کافران قرار دارند و بر خلاف مسیحی‌ها و یهودی‌ها که می‌توانند در ازای زنده ماندشان مالیات بدهند ایزیدی‌ها نمی‌توانند نه مالیات بدهند و نه اینکه در منطقه تحت هدایت داعشی‌ها باقی بمانند.
کد خبر: ۵۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۴

منابع امنیتی لبنان اعلام کردند، ارتش این کشور یکی از همسران سرکرده داعش و فرزندش را بازداشت کرده‌ است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  خبرگزاری رویترز به نقل از منابع امنیتی لبنانی گزارش داد، ارتش این کشور سجی حمید الدلیمی، همسر ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش و پسر هشت ساله وی را در یکی از شهرهای شمالی لبنان بازداشت کرده است. بنا بر این گزارش، سجی الدلیمی، یکی از زنانی بود که در عملیات تبادل اسرای داعش با دولت سوریه در مقابل آزادی راهبه‌های مسیحی سوری آزاد شد. تبادل راهبه‌های سوری با زنان اعضای داعش با میانجی‌گری قطر و از طریق لبنان انجام شد و همسر بغدادی پس از ورود به لبنان و بر اساس مذاکراتی که قبلا صورت گرفته بود در یک آپارتمان در شمال لبنان ساکن شد. حضور همسر بغدادی به همراه پسرش و چند عضو دیگر خانواده وی همواره موجب اعتراض جناح‌های مختلف در لبنان شده است. برخی ناظران گفته‌اند که احتمال دارد هدف از بازداشت این دو فرد، وارد کردن فشار بر رهبر داعش برای آزادی گروگان‌های لبنانی باشد که در اسارت این گروه هستند. داعش اخیرا تهدید کرده بود که سربازان لبنانی را که به گروگان گرفته اعدام می‌کند که این امر واکنش خانواده گروگان‌ها را به دنبال داشت و نزدیکان آنها برخی خیابان‌های مهم بیروت را اشغال کردند. این در حالی است که خبرگزاری فرانسه گزارش داده که زن و فرزند رهبر داعش در نظر داشتند با گذرنامه جعلی وارد لبنان شوند که توسط مأموران مرزبانی لبنان در نزدیکی مرزهای سوریه بازداشت شده‌اند. خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع امنیتی لبنانی گفته است که همسر و پسر رهبر داعش توسط ماموران "ضد اطلاعات ارتش" بازداشت شده‌اند و افزوده است که زن بازداشتی، شهروند سوریه و پسرش هم حدودا هشت ساله است. مقامات لبنانی هنوز این گزارش‌ها را تایید یا تکذیب نکرده‌اند و از واکنش احتمالی گروه داعش به این خبر نیز گزارشی در دست نیست. روزنامه السفیر، چاپ لبنان، با انتشار این خبر نوشته است که زن و کودک بازداشت شده به مقر سازمان اطلاعات ارتش لبنان منتقل شده‌اند تا از آنان تحقیقات شود و از کودک تست دی‌ان‌ای گرفته شود. به نوشته این روزنامه، بازداشت این افراد با هماهنگی با تشکیلات اطلاعاتی خارجی صورت گرفته است. اوایل ماه گذشته (نوامبر)، گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ابوبکر بغدادی در جریان حمله هوایی نیروهای ائتلاف به هدفی در داخل خاک عراق کشته یا زخمی شده است. پس از آن، سخنگوی داعش با تاکید بر اینکه "امیر این خلافت" زنده است، از مسلمانان خواست برای بهبود او دعا کنند. چند روز بعد، وب‌سایت‌های وابسته به داعش یک نوار صوتی را منتشر کردند و گفتند که این نوار حاوی پیام ابوبکر بغدادی است.
کد خبر: ۵۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱

“جنایات گروه‌های تکفیری آن هم به نام داعش، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود.” میدان ۷۲/ حجت اسلام ادیب یزدی: کربلا در سینه‌اش، پنهان هزاران راز دارد        هر زمان یک راز از اسرار خود ابراز دارد کربلا دریای مواجی است بی حد و کرانه         موج عالم‌گیر آن، دستی به هر سو باز دارد مکتب خلقت ندیده‌است آموزگاری چون حسین     این چراغ آسمانی نور انسان ساز دارد هر مقدار که از وقوع واقعه عظیم و بی‌نظیر عاشورا می‌گذرد، بسیاری از حقایق، اسرار و مکنونات عاشورا بیشتر از پیش آشکار می‌شود. عجیب است که بینی و بین الله کربلا، این ذخیره و منبع عظیم حقایق که به برکت همت سالار شهیدان عالم و یاران با وفایش برای بشریت اندوخته شده، تمام شدنی نیست. نکته قابل توجه در این جا این است که این ذخیره و منبع عظیم، نه تنها برای بشریت بلکه برای کل عالم هستی اندوخته شده‌ است منتهی بشریت در صف مقدم استفاده و بهره وری از این دریای معارف عاشورایی است. در سال جاری همین قضایای سیاسی که برای منطقه، پیش آمده است، یعنی ظهور جریان تروریستی و خباثت آمیز داعش، نشان دهنده وجهه مظلومیت و حقانیت سالار شهیدان عالم است که تمام عالم به خوبی ببینند سیدالشهدا با چه تفکری کنار نیامد. برخی از مخالفین اهل بیت و تشیع، برای مقابله با شور عاشورایی مسلمانان و محبان اهل بیت(ع) عنوان می کردند مگر ممکن است که چنین جنایتی رخ دهد و سرهای اهل بیت رسول خدا به دست گروهی از مسلمانان بریده شود و بدن‌های آنان قعه قطعه شود. جنایات گروه‌های تکفیری آن هم به نام جعلی دولت اسلامی عراق و شام که تفصیل نام مخفف داعش است، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود و به چه تفکری به قیمت فدای جان خود، عزیزان و یارانش و اسارت همراهانش «نه» گفت. به راستی که امام حسین(ع)، سید و سالار شهیدان و سرور مظلومان عالم، در عین حال که سالار شهدای عالم است، پیشوای ظلم ستیزان و ظالم ستیزان نیز هست زیرا حضرت در همه جا به دنبال احیای ارزش های والای انسانی و اسلامی بودند و به هیچ عنوان ظلم را بر نمی‌تابند ولو به اندازه گرفتن پوست جویی از دهان مورچه‌ای تا جایی که جان خود و عزیزان و یارانش را نیز در راه مبارزه با ظالمان و فاسدانی همچون یزید فدا کرد. تفکر حضرت سید الشهدا که در دامن پاک علی مرتضی بزرگ شده است، کجا و تفکر، رفتار و عملیات خباثت آمیز، جنون آمیز و شیطنت‌های بی شرمانه داعش زمان آن حضرت، یعنی بنی‌امیه و بنی‌امیه زمان ما یعنی داعش کجا؟ باید گفت به راستی ظهور این وقایع، اتفاقاً قوه تشخیص مردم را بسیار تقویت کرد و تازه عالمیان دارند به مراتب بیش از پیش، به عظمت افکار بلند سالار شهیدان عالم پی می‌برند و متوجه می‌شوند که این آقای بزرگوار چقدر حق‌طلب و آزادی‌خواه بوده‌اند. به راستی که باید مبانی واقعی اسلام را از کردار و سیره سالار شهیدان عالم باید آموخت لذا این یک راز از آن اسرار آفرینش است. نکته دیگر در واقعه عاشورا، عرفان عاشورا و عرفان کربلاست. آقا سید الشهدا به قدری مرحله ایثار و فداکاری را به نقطه‌ای از اوج و عالی عرفانی رساندند که تا الی‌الابد غیر قابل معارضه شد. یعنی ما هر چه در تاریخ بشری کندوکاو و جستجو می‌کنیم به هیچ عنوان مثل و مانندی برای سیدالشهدا نمی‌توانیم پیدا کنیم. شدت فداکاری ایشان در راه نجات اسلام و زدودن خرافات و لایه‌های ضخیم جهالت از چهره نورانی اسلام و فداکاری حضرت برای نجات توده‌های مظلوم انسانی آنقدر در درجه متعالی و رشد قرار  گرفت که حتی موجودات غیر ظاهری را نیز تحت تأثیر قرار داد. در این باره در روایات آمده است که در روز عاشورا از آسمان خون و خاکستر می‌بارید و یا هر سنگی را در کعبه، کربلا و بیت المقدس از روی زمین برمی‌داشتند خون تازه از زیر آن می جوشید. در روایت آمده است و تحت‌ها دم حبیط؛ یعنی خون تازه از زیر آن بیرون می‌زد. این روایات و روایاتی از این دست نشانه تأثیر‌گذاری فداکاری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حتی بر موجودات دیگر غیر از انسان‌هاست. در این زمینه نیز اسراری وجود دارد که می‌توان در این ایام به آن‌ها پرداخت. در حقیقت، بسیار بسیار مطالب پر جاذبه و واقعاً سازنده‌ای از در و دیوار کربلا می‌بارد که می‌تواند جان انسان‌های تشنه امروز  را سیراب کند. امیدواریم ان‌شاء‌الله صفر امسال را بیش از پیش در کنار سفره بزرگواری و کرامت حسین(ع) مهمان باشیم و بهره ببریم.
کد خبر: ۴۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵

یک فلسطینی در عملیات شهادت ‌طلبانه جدیدی در قدس؛ با خودروی خود چند صهیونیست را در محله شیخ الجراح شهر بیت المقدس زیر گرفت.  سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :به گزارش سرویس بین‌‌الملل باشگاه خبرنگاران؛ شبکه تلویزیونی العربیه لحظاتی پیش در خبر فوری گزارش داد: یک فلسطینی با خودروی خود ده اسرائیلی را در محله شیخ الجراح شهر بیت المقدس زیر گرفت و آنها را زخمی کرد.این فلسطیتی "ابراهیم العکاری" برادر شهید "موسی العکاری" است. وی پیشتر در اسارت یک سرباز صهیونیست در دهه 90 نیز شرکت داشت.  ابراهیم العکاریدر همین حال کانال دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد عامل حمله در محله شیخ جراح بیت المقدس، پس از زیر گرفتن چند اسرائیلی از خودروی خود پیاده شد و با میله آهنی به دو شهرک نشین حمله کرد.  در این عملیات دو تن به هلاکت رسیده و 14تن مجروح شدند که پنج تن از زخمی‌ها، نظامیان صهیونیست هستند.  العربیه همچنین اعلام کرد نظامیان اسرائیلی با تیراندازی به سوی راننده، او را به شهادت رساندند.
کد خبر: ۴۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۵

 نشریه 'دابق' وابسته به گروه داعش خبر اسارت و فروش زنان ایزدی عراق را تایید کرده است و همزمان، با ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگ‌تر می‌شود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند.به گزارش فاکس نیوز، مجله 'دابق' در شماره روز یکشنبه (دیروز) خود، از فروش خانواده های ایزدی خبر داد و نوشت: 'زنان و فرزندان ایزدی میان رزمندگانی که در عملیات سنجار شرکت داشتند، تقسیم شده اند'. در بخشی از این مجله، 'محمد العدنانی' سخنگوی داعش با تهدید کسانی که حکومت این گروه را نمی‌پذیرند، نوشته است 'ما رومِ شما را تسخیر خواهیم کرد، صلیب هایتان را خواهیم شکست و زنانتان را به غنیمت خواهیم گرفت'. سازمان دیده بان حقوق بشر نیز به تازگی از خرید و فروش زنان ایزدی در عراق خبر داده است. یک عضو این سازمان می گوید: شاهد فروش دختران نوجوان ایزدی توسط گروه داعش به قیمت یک هزار دلار بوده است. 5000 زن در کوبانی با داعش می‌جنگندبا ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگ‌تر می شود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند که از این تعداد 500 تن در خط مقدم نبردهای کوبانی حضور دارند. به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، طبق گفته‌های میسا عبدو، رهبر یگان‌های حمایت از زنان از یگان‌های مردمی کردهای سوریه، 500 زن در این یگان‌ها در کنار مردها در شهر کوبانی سوریه می‌جنگند و در شدیدترین نبردهایی که علیه ساکنان این منطقه شکل گرفته، برای دفاع از شهرشان حضور دارند. عبدو گفت: این نبرد به ما تحمیل شده ولی ما دسته بسته نیاستاده‌ایم و در خانه‌ها ننشستیم تا برادران و همسرانمان از ما دفاع کنند. وی ادامه داد: زن کرد در وطن پرستی از زنان عرب و به ویژه زنان فلسطینی کمتر نیست. ما نه به اسم قوم گرایی یا نژاد پرستی بلکه برای دفاع از انسانیت در مقابل دشمن مشترک اعراب، کردها و ترک‌ها می‌ایستیم. این زن سی ساله که با نام مستعار نارین عفرین شناخته می‌شود، ‌افزود: ما پیش از اینکه کرد باشیم اهل کشور سوریه هستیم و آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که سوریه یک کشور آزاد و دموکرات باشد. به گفته عبدو، تعداد زنانی که در خط مقدم جبهه‌های کوبانی در حال مبارزه هستند به 500 تن می‌رسد. به همین تعداد هم زنانی در اردوگاه‌های آموزشی حضور دارند. تعداد زنانی کردی که در یگان‌های حمایت از زنان در مناطق کردنشین سوریه حضور دارند، بیش از 5000 تن است. طی 25 روز اولیه آغاز نبرد کوبانی 30 زن کشته شدند اما وخامت این درگیری‌ها به حدی است که امکان جمع آوری آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد مبارزان زنی که در این نبردها کشته شده‌اند، ممکن نیست. عبدو اظهار داشت: مرد و زن در جبهه نبرد همچون دوره‌های آموزشی در استفاده از انواع سلاح سبک و سنگین مساوی هستند. وی تاکید کرد: تیری که زنان کرد شلیک می‌کنند بیش از تیر اندازی مردان،‌ داعشی‌ها را می‌ترساند چرا که آنها بر این باورند که اگر به دست زنان کرد کشته شوند به جای بهشت به جهنم می روند! وی ادامه داد: من مشکلی برای تعامل و آموزش دوستان مبارز خود در گروه‌های مردان نمی‌بینم همه ما در یک جبهه و برای یک هدف می‌جنگیم. یگان‌های حمایت از زنان در نیمه سال 2012 تشکیل شد و شورای نظامی برای اداره این یگان‌ها متشکل از 31 مبارز تشکیل شد. میسا عبدو در کنار 3 تا 5 عضو دیگر از فرماندهان اصلی یگانهای حمایت از زنان هستند. این یگان‌ها به سه نوع تقسیم می‌شوند: نیروهای حرفه‌ای، نیروهای مقاومت و نیروهای بومی. بر اساس سیستم داخلی تشکیلات کردها در سوریه و عراق باید نسبت زنان در یگان‌های حاکمیتی و نظامی حداقل به 40 درصد برسد و این نسبتی است که با یگان‌های حمایت زنان که تعداد اعضای آنها بیش از این نسبت است، مطابقت دارد.
کد خبر: ۴۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱