« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
زمزمه‌هایی برای انجام جراحی بزرگ در نظام آموزشی کشور پس از چند دهه آموزش تئوریک به گوش می‌رسد و تغییر شرایط جذب بازار کار باعث شده تا امروز هزاران نفر برای کسب مهارت‌های شغلی اقدام کنند.
کد خبر: ۱۳۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۴

اگر آرامش می‌خواهید باید رفتارهای ناسالم را که آرامش شما را بر هم می‌زنند، ترک کنید.
کد خبر: ۱۳۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۳۱

احمدی نژاد این بار شهرستان ملارد را برای سخنرانی انتخاب کرد، اتفاقی که مثل همیشه حواشی متفاوتی را به دنبال داشت.
کد خبر: ۱۳۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۵

یاداشت-فتاح بدری
کم کم بازار روبوسی و حضور در محافل و سرکشی های رسمی و غیر رسمی و وعده شهردار دادن و.....شروع می شود .
کد خبر: ۱۳۰۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۰

دختران استقلالی
دیروز در اولین تمرین استقلال برای فصل جدید تعدادی از بانوان علاقه مند به این تیم هم به کمپ ناصر حجازی رفتند.
کد خبر: ۱۳۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۸

در دیدار با اهالی رسانه:
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آن آقایی که در کاخ سفید ایستاده است و طوری حرف می زند که انگار هشت بار در جنگ ما را شکست داده و غلبه کرده، آنچنان به ذلت و خواری خواهد افتاد که عبرت تاریخ خواهد شد.
کد خبر: ۱۳۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۶

آوای رودکوف:سرطان روده بزرگ بیماری خاموشی است که باید جدی گرفته شود پس اگر با این علامت ها مواجه شدید حتما به پزشک مراجعه کنید.
کد خبر: ۹۳۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳

آوای  رودکوف:کاپیتان تیم فوتبال استقلال عصر امروز در محل تمرین تیم فوتبال پرسپولیس حاضر شد!
کد خبر: ۹۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۹

یک طنزپرداز با استفاده از موضوع «خانه‌تکانی»، با برخی چهره‌های سیاسی شوخی کرده است. آوای رودکوف:آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه «قانون» نوشت: «ایام منتهی به عید‌ است و هموطنان عزیزمان د‌ر راستای اجابت د‌عوت آن خوانند‌ه بی‌موی بزرگوار که می‌گفت تکون بد‌ه، مشغول خانه‌تکانی و استقبال از سال جد‌ید‌ هستند‌. امروز می‌خواهیم ببینیم چهره‌های سیاسی این روزها چه کار می‌کنند‌ و چه جوری خانه‌های خود‌شان را می‌تکانند‌. محسن رضایی: لباس‌های قد‌یمی را از توی کمد‌ د‌رمی‌آورد‌ و لباس‌های نو را د‌ور می‌اند‌ازد‌. اصلا هم شوخی ند‌ارد‌. علی لاریجانی: صند‌لی‌های قد‌یمی را د‌ور می‌اند‌ازد‌ و صند‌لی‌های جد‌ید‌ می‌خرد‌. با شوق و ذوق روی یکی از صند‌لی‌ها می‌نشیند‌. نگاهی به اطرافش می‌اند‌ازد‌. اعضای خانه را صد‌ا می‌کند‌ تا مطمئن شود‌ کسی د‌ر خانه نیست. بعد‌ با خود‌ش تمرین ریاست مجلس د‌هم می‌کند‌! صد‌ایش را صاف می‌کند‌ و می‌گوید‌ لطفا بنشینید‌! اهم اهم ... بنشین آقا! قاضی‌پور حرف نزن! کواکبیان اینقد‌ر نیا بالا! هاشم‌زایی بشین ... مطهری آروم‌تر! حالا آقای علیزاد‌ه! عارف بیا سر جای من، من برم یه د‌قیقه د‌ست به آب ... وای چقد‌ر خوبه! هیع (ذوق) علی مطهری: کمد‌ لباس‌ها را باز می‌کند‌. نگاهی به آنها می‌اند‌ازد‌. یکی‌شان پاره شد‌ه، تو جیب یکی‌شان سنگ است، توی آن یکی آجر ... رو به همسرش می‌کند‌ و می گوید‌: «یه د‌فعه د‌یگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خود‌م میارم می‌تونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روح‌الله حسینیان از تو کمد‌ د‌ر می‌آید‌ و می‌گوید‌: «سیمان نمی‌خواین؟» مطهری می‌گوید‌: «نه!» حسینیان می‌گوید‌: «پس من یه د‌ونه از این شلوارا برمی‌د‌ارم.» محمود‌ احمد‌ی‌نژاد‌: می‌نشیند‌ روی تپه‌ها و گل‌های روی تپه که متاسفانه به د‌لیل عد‌م رسید‌گی د‌ولت یازد‌هم خشک و پژمرد‌ه شد‌ه‌اند‌ را آب می‌د‌هد‌ (با شیلنگ) و همین‌طور که به بهار سلام می‌کند‌ با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول می‌کند‌ و لبخند‌ می‌زند‌. یاران احمد‌ی‌نژاد‌ (پاکد‌ستان): د‌ست‌هایشان را د‌وباره با آب و صابون می‌شویند‌. بعد‌ د‌ر گاوصند‌وق خانه‌شان را باز می‌کنند‌ و آه عمیقی می‌کشند‌. یک گرد‌گیر پر شترمرغ د‌ستشان می‌گیرند‌ و د‌ر حالی که چشم‌هایشان را بسته‌اند‌ به یاد‌ صند‌وق ذخیره ارزی، گاوصند‌وق را پاک می‌کنند‌ و لذت عجیبی می‌برند‌. حسین شریعتمد‌اری: شیشه‌ها را با منابع فراوان موجود‌ پاک می‌کند‌ ولی د‌ر میان کار متوجه می‌شود‌ که ایجاد‌ شفافیت، خواست نهاد‌ها و سرویس‌های جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاح‌طلبان جیره‌خوار د‌اخلی است و د‌وباره اقد‌ام به کثیف‌کرد‌ن شیشه‌ها می‌کند‌ ولی متاسفانه د‌ست‌هایی پشت پرد‌ه هستند‌ که تا براد‌ر حسین می‌رود‌ شیشه‌ها را تمیز می‌کنند‌. (مسئولان برخورد‌ کنند‌) قالیباف: فرش خانه را می‌آورد‌ د‌ر حیاط آویزان می‌کند‌. بعد‌ یک چوب خوش‌د‌ست را با ژست آن بازیکنان بیس‌بال که همه‌اش منتظرند‌ توپ بیاید‌ سمتشان و حرصشان را خالی کنند‌، د‌ستش می‌گیرد‌ و د‌ر حالی که با تمام توانش روی فرش بی‌گناه می‌کوبد‌، تکرار می‌کند‌: من میانه‌روام! من میانه‌روام! من میانه‌روام! بی‌قانون از همه سیاستمد‌اران عزیز کشور تقاضا می‌کند‌ خانه‌تکانی منزل را بی‌خیال شوند‌ و به همان خانه‌تکانی د‌ل و پاک‌کرد‌ن کینه‌ها از سینه‌ها و این د‌ست کارهای کلیشه‌ای مشغول شوند‌.‌»
کد خبر: ۹۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

پرسپولیسی ها در حرکتی قابل تقدیر یکی از کودکان مبتلا به هموفیلی را امروز به درفشی فر آوردند و او در پست مدیرعاملی این تیم به ایفای نقش پرداخت.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از "ورزش سه"، پرسپولیسی ها آرزوی این کودک را برآورده کردند و او را در نقش مدیرعامل تیم به محل تمرین آوردند. این کودک که با حضور در باشگاه و زیر نظر گروه فیلمبرداری به شکلی نمادین کارهای مدیریتی این باشگاه را انجام داد در ادامه در کنار دو بادیگارد به محل تمرین این تیم آمد و گفتگویی با بازیکنان این تیم داشت و از مجموعه نیز بازدید کرد. بازیکنان که با توجه به شرایط جسمی این کودک تحت تاثیر قرار گرفته بودند همکاری جالبی با او داشتند و در پایان نیز به مدیرعامل نمادین امروز باشگاه پرسپولیس قول دادند فصل را با قهرمانی به پایان برسانند. این کودک در ادامه نیز به سوشا مکانی چند ضربه پنالتی زد و آمادگی او را سنجید و عکسی سلفی نیز با او گرفت.
کد خبر: ۹۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲

در نهج البلاغه نیز آمده است العین حق و الرقى حق: «چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است»
کد خبر: ۸۸۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۵

تاثیرگذاری ورزش به مسائل مختلف از جمله میزان توانایی حرکت ورزش در پرورش عضلات، سوزاندن چربی‌ها و افزایش کارایی بستگی دارد. بنابراین افرادی که ورزش می‌کنند باید به برنامه ورزشی خود توجه ویژه‌ای داشته باشند و برنامه موثری برای خود تهیه کنند. پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، نکاتی هست که برای برنامه‌ریزی ورزشی توصیه می‌شود. این نکات عبارتند از: 1- اختصاصی فکر کنید وقتی هدف خاصی برای ورزش دارید ورزش اختصاصی برای آن هدف را انجام دهید. برای مثال اگر می‌خواهید عضله خاصی را پرورش دهید باید حتما ورزش مربوط به آن عضله در برنامه شما باشد. اگر هدف شما قدرتمند شدن است، ورزش قدرتی انجام دهید. اگر هدفتان سوزاندن چربی‌هاست ورزش هوازی شدید انجام دهید. 2- روزها را از هم جدا کنید ببینید که چند روز در هفته می‌توانید ورزش کنید. اگر برای مثال کمتر از سه روز در هفته می‌توانید ورزش کنید، در برنامه ورزشی خود ورزش‌های مربوط به تمام قسمت‌های بدن را قرار دهید. اما ا گر می‌خواهید بیش از 4 روز در هفته ورزش کنید باید تقسیم‌بندی‌هایی داشته باشید تا بیش از حد تمرین نکنید و آسیب نبینید. هر جور که برنامه می‌چینید به استراحت خود توجه داشته باشید که به اندازه کافی باشد. 3- از امکانات باشگاه آگاهی پیدا کنید از امکانات مختلف باشگاه استفاده کنید. تنها به یک وسیله اکتفا نکنید. 4- میزان تکرار حرکات و زمان استراحت را به درستی تعیین کنید برای تعیین تعداد تکرار حرکات باید به هدف خود در ایجاد آمادگی جسمانی توجه کنید. اگر می‌خواهید قدرت خود را افزایش دهید باید با تکرار کم و شدت زیاد ورزش کنید. اگر می‌خواهید حجم عضلات را افزایش دهید باید تکرار حرکت در هر ست را زیادتر کنید. به طور کلی باید بدانید زمانی که تکرارها را کم می‌کنید باید شدت را افزایش دهید. میزان استراحت بین حرکت را باید با توجه به شدت ورزش تعیین کنید. وقتی وزنه سنگین می‌زنید بین هر ست باید یک یا دو دقیقه استراحت کنید. اگر حرکت هوازی انجام می‌دهید باید 45 تا 60 ثانیه استراحت انجام دهید تا به خوبی کالری سوزی شود و عضلات رشد کنند. 5- ابتدا حرکات ترکیبی انجام دهید اگر انرژی زیادی دارید، در ابتدای شروع ورزش حرکات پیچیده‌تر و ترکیبی انجام دهید و حرکات تک بعدی را در پایان جلسه ورزش انجام دهید. 6- بهترین ورزش را انتخاب کنید شما انتخاب زیادی در ورزش دارید. اما با توجه به هدف خود و وضعیت بدن‌تان ورزش و حرکات ورزش مناسب را انتخاب کنید. حرکات ورزشی موثر و مناسب را جستجو کنید و از آن‌ها بهره ببرید. 7- در ورزش تنوع و تغییر ایجاد کنید به گزارش ایسنا به نقل از سایت یاهو، اگر یک برنامه ورزشی موثر پیدا کردید، مرتبا آن را تکرار نکنید. برای اینکه از آن برنامه خوب بهره ببرید باید در آن تنوع ایجاد کنید. هر 8 تا 12 هفته در برنامه ورزشی تغییر ایجاد کنید. برای مثال حرکت اسکات انواع مختلف دارد. هرچند وقت یک بار از حرکت اسکات جدیدی استفاده کنید.
کد خبر: ۸۴۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۳

آوای رودکوف:سرپرست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد گفت:فتنه 88 با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است
کد خبر: ۸۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

مراسم نمادین انتخابات شورای دانش آموزی همزمان با سراسر استان و کشور در شهرستان لنده برگزار می‌شود.  پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  محسن رحمانی پور معاونت پرورشی و فرهنگی اداره آموزش و پرورش شهرستان لنده  در گفت‌وگو با «آوای رودکوف» گفت: روز سه شنبه 5 آبان همزمان با سراسر استان و کشور انتخابات شورای دانش آموزی در این شهرستان برگزار و بصورت  نمادین در همین روز و راس ساعت 9 صبح در محل دبیرستان فارابی با حضور مسولین برگزار خواهد شد. وی افزود: شوراهای دانش آموزس نمونه‌ای از تمرین دموکراسی است که به دانش آموزان خوب انتخاب کردن، مهارت شوراها و چگونگی گفت‌وگو کردن و پذیرش انتقادات را آموزش می‌دهد. رحمانی پور تصریح کرد: بعد از برگزاری انتخابات شورای دانش آموزی، دانش آموزان منتخب در قالب 9 کمیته بهداشت، عترت، نماز، مناسبت‌ها، ورزش، اردو و دیگر کمیته‌ها فعالیت خود را آغاز می‌کنند، در حقیقت کارهای اجرایی مدرسه را دانش آموزان انجام داده و مربی تنها وظیفه راهبری دارد. معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش لنده  بیان کرد: تشکل‌های دانش آموزی و انتخابات شوراهای دانش آموزی طبق مواد 18 و 20 آیین‌نامه اجرایی مدارس، جزو وظایف مدیر  محسوب شده و این انتخابات باید در کنار سایر فعالیت‌های فرهنگی و پرورشی انجام گیرد.
کد خبر: ۷۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴

اگر چه فضای انتخاباتی در سطح شهرها و شهرستانها نسبت به گذشته کم رنگ تر شده اما شکی نیست که انتخابات مجلس شورای اسلامی همواره در استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستانهای تابعه  با شور و هیجان وصف ناشدنی همراه خواهد بود
کد خبر: ۷۵۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۹

بهترین نمایندگان ملت" ، متعالی و از جنس مردم و ارزش های آنها بوده و تحقق وعده های الهی و خواسته های مردم را وظیفه ذاتی خود می دانند
کد خبر: ۷۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۴

فوتبالیست 36 ساله دهدشتی به نام صمصام باستان در تمرین فوتبال پیشکسوتان دچار حمله وایست قلبی شده و به دیار حق شتافت
کد خبر: ۶۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، پیش از آن که جناب خان، این جور در «خندوانه» توجه مخاطب را به خود جلب کند، در یک سریال خانگی به نام «کوچه مروارید» حضور داشت. سریالی تلفیقی با حضور عروسک‌های مختلف و بازیگرانی چون علیرضا خمسه و رامبد جوان. این نخستین سریال در شبکه نمایش خانگی بود که برای کودکان ساخته می‌شد. سریالی که به گفته سعید سالارزهی کارگردانش به دلیل عدم پخش مناسب و شرایط اقتصادی خوب دیده نشد. سالارزهی پیش از این نیز، با کارگردانی مجموعه‌هایی چون «تاکسی شانس»، «صفر و یک»، تله فیلم «شکار» و تدوین آثاری چون «دنیایشیرین دریا»، «تولدی دیگر»، «پلیس جوان» و … در حوزه تلویزیون فعالیت داشته است. این گفت‌وگو درباره روند شکل‌گیری و خلق عروسکی به نام «جناب خان» و البته سریال «کوچه مروارید» است که با بیم و امید می‌خواهد به راهش ادامه دهد: ایده کوچه مروارید از کجا آمد؟ سالهای ۸۸-۸۹ من به فکرساخت یک سریال برای نمایش خانگی با همکاری پیمان قاسم‌خانی، پیمان عباسی و محمدرضا گلزار بودم. خیلی هم جلو رفتیم ولی به لحاظ مشکل مالی و بحث سرمایه‌گذار از یک جایی به بعد نتوانستیم ادامه دهیم. بنابراین به این فکر افتادم که یک کار مستقل بسازم. با مشورت‌هایی که داشتم به این نتیجه رسیدم که سال‌هاست دربخش خصوصی به کار کودک توجه خاصی نمی‌شود و برای همین تصمیم گرفتیم برای شبکه خانگی یک کار جدی و و قابل توجه را تهیه کنیم. اتاق فکری با حضور محمد بحرانی، محمد نادری، امیرسلطان احمدی، بهادر مالکی، نیوشا صدر و خودم تشکیل شد و مجموعه ایی به نام کافه مروارید را طراحی کردیم. این طرح برای ارشاد ارسال شد که با یک سری ایرادات جزیی روبرو گشت ولی همزمان من درگیر فیلم‌ها و سریال‌های خودم شدم . یک سال بعد با پایان یافتن تله فیلمی به سفارش سیما فیلم و کارگردانی فرزاد موتمن با نام " و از سرنوشت " دیدم کافه مروارید مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. این بار تصمیم گرفتم تمرکز اصلی‌ام را روی این پروژه بگذارم به همین خاطر سال ۱۳۹۰ کافه مروارید را در خانه سینما ثبت و اتاق فکر جدیدی تشکیل دادیم . این بار چه کسانی در اتاق فکر بودند؟ محمد نادری، امیرسلطان احمدی، سارا سالار، رضا کاظمی‌نژاد، سیما سالارزهی و خودم. حاصل این اتاق فکر، خلق کاراکترهایی شد که الان در کوچه مروارید حضور دارند. مثل آقای محترم که رامبد جوان نقشش را بازی میکند و یا جناب خان که محمد بحرانی صداپیشه‌اش شد. ما از همان اول برای موفقیت در کار عروسکی به این نتیجه رسیدیم که تنها راه تضمین موفقیت در بین بچه ها و مردم رسیدن به کاراکترها و عروسک‌هایی جذاب و منحصر به فرد است. به همین خاطر خیلی روی موضوع طراحی ، نامگذاری و سایر موارد وقت گذاشتیم و پروسه فیلمنامه‌نویسی و طراحی قصه ها شکل گرفت. جناب خان چطور شکل گرفت؟ کی صدا پیشه را انتخاب کرد و چرا تصمیم گرفتید جنوبی باشد؟ این، حاصل کار جمعی بود. از همان دوره اول اتاق فکر یک سری کاراکترها مشخص شده بودند. مثلا جناب خان را تا دو سال به اسم لبویی می‌شناختیم و یک روز محمد نادری اسم جناب خان را پیشنهاد داد و موافقت همه را همراه داشت. برخی از ویژگی های جناب خان در اتاق فکر شکل گرفت . ما استفاده از لهجه ها را در دستور کار داشتیم و کارکترهایی مثل یه پارچه آقا با لهجه شمالی و سایر موارد به همین دلیل شکل گرفتند ولی درزمینه ی متجلی شدن کاراکتر در فیلم نامه ، نقش محمد نادری از بقیه بچه ها پررنگ تر بود و بارها برای اینکه این همه به این کاراکتر اهمیت داده ، مورد سرزنش قرار می گرفت. در بحث انتخاب صدا پیشه مشاور اصلی من امیر سلطان احمدی بود ولی در باره جناب خان علاوه بر او محمد نادری نیز به دلیل دوستی دیرینه و شناخت کافی از محمد بحرانی او را مناسب ترین شخص می دانست و من هم در اولین جلسه تمرین کاملأ متقاعد شدم. اتفاقی که درباره کوچه مروارید افتاد این بود که نخستین سریال عروسکی شبکه خانگی بود ولی هنوز کاملا شناخته شده نیست . چرا؟ من به تجربه دریافتم که برای موفقیت یک اثر در شبکه خانگی چند بخش مهم و تعیین کننده وجود دارد .اصل اول داشتن یک سریال با محتوای قوی و مناسب است ،اصل دوم همکاری با یک پخش قوی و کارآمد در شبکه نمایش خانگی و سومین اصل بسیار مهم ، ایجاد تقاضا در جامعه مخاطب قبل از پخش اولین قسمت مجموعه می باشد . ما در دو مورد اول نسبتا موفق بودیم.یعنی با بهترین پخش ها همکاری داشتیم و در خصوص محتوی باید بگویم ما سال ۹۲ ضبط سری اول پلاتو های کوچه مروارید را انجام دادیم و آن را در مدارس و مهدکودک های منتخب نمایش دادیم و متوجه شدیم هنوز این کاربدرستی مورد توجه و علاقه کودکان نیست. پس کل راش های تصویربرداری را دور ریختیم و کار را دوباره شروع کردیم و این یعنی دوباره اصلاحات اساسی و کار روی فیلم نامه ها . شش هفت ماه وقت گذاشتیم ودر تیر ماه نود سه مجددا ضبط را از سر گرفتیم و اینبار به باور خودمون نسبتا موفق شدیم . فید بک هایی از مخاطبین این مجموعه داریم خیلی مثبت و خوب بوده و اینبار معتقدیم که محتوی مجموعه اگر چه با آرمانهای ما فاصله زیادی دارد ولی در مجموع نمره قبولی گرفته و بینندگان ما راضی بود هاند . اما ما در اصل سوم به مشکل برخوردیم بدین معنا که در حوزه کودک ، شناسایی ، تبلیغ و ایجاد تقاضا با حوزه بزرگسال کاملا متفاوت است. در حوزه بزرگسال از طریق مطبوعات، بیلبورد و ... شما می‌توانید انتظار و استقبال را ایجاد کنید ولی در حوزه کودک،مطبوعات ، تیزر و بیلبورد به کار نمی‌آید. در این زمینه هیچ راهی جز استفاده از رسانه‌ای مثل تلویزیون و یا در شبکه نمایش خانگی بصورت آهسته و پیوسته رفتن انتخاب دیگری نداریم. انتخاب اجباری ما روش دوم بود. درپخش سری اول مجموعه ، ما نتوانستیم نظر صاحبان سوپرمارکت و ویزیتور ها را جلب کنیم و حالا شرایط نسبتا سختی را برای ما رقم زده است ولی من فکر می‌کنم این کار در آینده نه چندان دور می‌تواند موفق باشد به همین خاطر می‌خواهیم استقامت کنیم. در حال حاضر چند قسمت آماده دارید و چه برنامه ایی برای آینده؟ حدود ۲۱ قسمت را تهیه کرده‌ایم که فعلا فقط ۶ قسمت آن پخش شده است. ما از همان ابتدا ی کار متوجه شدیم که تحقیقات مدون ، علمی و منسجم در حوزه کودک نداریم و یا اگر داریم من بی خبرم و ما تصمیم گرفتیم با ساخت کوچه مروارید و برقراری ارتباطی دو طرفه و متقابل با کودکان و والدین آنها خودمان و برنامه مان را هر روزه تصحیح کنیم . یعنی کوچه مروارید یک پدیده زنده است و می باید خود را در بخش های مختلف از کیفیت هنری و فنی گرفته تا مسئله تاثیرات مثبت درزمینه پرورش و رشد کودکان کم اشتباه تر کند تا بالاخره به برنامه ایی موفق و موثر و در حد استانداردهای جهانی نزدیک شود . موفقیت کاراکتری مثل کاراکتر جناب خان می‌تواند نظرها را به کوچه مروارید هم جلب کند چون ما در این مجموعه همه تلاش‌مان این بود که بدون بدآموزی و تاثیرات مخرب ، بتوانیم در شکلی جذاب و شاد ، مباحث آموزشی را به بچه‌ها منتقل کنیم وبه همین خاطر که باور داریم می‌تونیم برای بچه‌ها مفید باشیم، همه سختی‌ها را تحمل می‌کنیم و مایوس نمی شویم . یک اتفاقی که برای سریال شما افتاد این بود که آدم‌هایی مثل محمد نادری یا همین جناب خان، که از سریال کوچه مروارید بیرون آمدند خیلی موفق شدند. به نظرتان این اتفاق برای خود کوچه مروارید هم خواهد افتاد؟ بله ، زمان می خواهیم . چیزی که من در این مدت یاد گرفتم این است که یک کاراکتر خوب اگر چه در ابتدا از ذهن های خلاق و متخصص شکل می‌گیرد ولی در مسیر تکاملش باید کسی مثل محمد بحرانی همراهش باشد. تعداد صداپیشه‌هایی که مثل محمد بحرانی دارای تمرکز، انگیزه، خلاقیت و مسئولیت‌پذیری باشند زیاد نیستند. محمد بحرانی از نظر من نابغه است و من در تجربه‌ای که به دست آوردم فهمیدم ایده اولیه یک کاراکتر باید در اختیار کسانی باشد که با آن زندگی کنند. بحرانی ایده اولیه جناب خان را به درستی دریافته و فراتر از آن دارد با آن زندگی می‌کند وارتقا می دهد و مواظبش است. از سوی دیگر ما در کوچه مروارید هم به این نتیجه رسیدیم که کاراکتری مثل جناب خان روبروی کسی مثل آقای محترم یعنی رامبد جوان شکوفا می‌شود. دومین نابغه‌ای که من سراغ دارم رامبد جوان است. اگر رامبد در برابر جناب خان قرار نگیرد و این واکنش‌های بسیار درست، به جا و صمیمی را نشان ندهد اینقدرجناب خان برجسته نمی‌شود. ما این را در کوچه مروارید هم بنوعی داریم. شما خیلی از این صحنه‌هایی را که امروز بین جناب خان و رامبد در خندوانه می‌بینید می‌توانید در کوچه مروارید هم ببینید با این تفاوت که انجا مخاطب کودک است و جنس کار فرق می‌کند. به همین خاطر در خندوانه این دو نابغه وجه دیگری از توانایی خود را بروز می‌دهند. درباره کوچه مروارید من خیلی امیدوارم و فکر می‌کنم به لطف خداوند موفق می‌شود، اگر این اتفاق رخ ندهد فکر کنم اگر ما تمامی تلاشمان را بکنیم لااقل خیالمان پیش وجدانمان راحت خواهد بود وما خودمان را مقصر نمی دانیم .. تقصیر کیست؟ شرایط اقتصادی و شرایط پخش، شاید کمی هم کم لطفی مسئولان و شاید چیزهای دیگه . در هر صورت شاید در مجموع شرایط اجازه ندهد بذری که می‌تواند در حوزه کودک به یک درخت قوی و تنومند تبدیل شود، رشد پیدا کند ولی من اعتقاد دارم اگر همه چیز معمولی پیش برود به زودی کوچه مروارید موفق می‌شود چون این سریال کلکسیونی از کاراکترهای جذاب مثل جناب خان ، آق یاتاقان، قشنگ، یه پارچه آقا، دارچین و سایرین که مجموعا بیست و پنج عروسک که هرکدام بخشی از جامعه را نمایندگی می‌کنند و در کنارشان بازیگران بزرگ و محبوبی مثل علیرضا خمسه ، رامبد جوان ، آناهیتا همتی ، عارف لرستانی و سایر هنرمندان حضور دارند که در قصه هایی جذاب و شاد و آموزنده حضور دارند که فقط یکبار باید دیده شوند تا معروف شوند . آیا همه آنها مثل جناب خان به اوج می‌رسند؟ اینجا دیگر موضوع صداپیشه ها و مسئله آنتن مطرح می‌شود. برای چناب خان این فرصت ایجاد شد که از رسانه ملی دیده شود ولی برای سایر کاراکتر های ما این فرصت پیش نیامده ولی این بدین معنا نیست که حتما این اتفاق برای سایر کارکتر ها هم خواهد افتاد ولی به نظر من تعدادی از این کاراکتر ها چنانچه صدا پیشه هایشان همچون بحرانی بتوانند تمرکز ، مسئولیت پذیری و خلاقیت را همراه داشته باشند ، بله می‌توانند به اوج برسند. متاسفانه در حوزه کودک چون بچه‌ها چه صداپیشه‌ها و چه عروسک‌گردان‌ها از نظر مالی تامین نیستند همزمان چند جا کار می‌کنند و این باعث می‌شود تمرکزشان از دست برود. در کار ما هم چون سری اول کوچه مروارید با استقبال روبرو نشد بعضی از بچه‌ها مایوس شده اند ولی اگر باور داشته باشند بزودی خواهند دید که این اتفاق می‌افتد. چرا رامبد از بین آن همه کاراکتر جناب خان را انتخاب کرد؟ رامبد، به درخواست تیم ما جناب خان را به خندوانه دعوت کرد. از او خواستیم یکی از این عروسک‌ ها را انتخاب کند و او جناب خان را رشدیافته‌تر از بقیه می‌دید. در همان دوره اول سه چهار عروسک ما به مرز پختگی رسید که جناب خان یکی از آنها بود. ضمن آن که جناب خان مخاطب بزرگسال داشت. رامبد هم انرژی‌های جناب خان و محمد بحرانی را می‌پسندید و به همین خاطر از او دعوت کرد که به خندوانه برود. نکته ای که باید روی آن تاکید کنم این است که خلق جناب خان اصلا تصادفی نیست. روندی است که خیلی‌ها درش نقش دارند. از خانم هدیه هاشمی که طراحی و ساخت عروسکها را بعهده داشته تا نیما مجلسی طراح دو بعدی جناب خان وسایر عروسک ها و یا مرتضی خدایی طراح سه بعدی عروسک ها گرفته تا همه و همه کمک کردند. ما خیلی طرح زدیم و دور ریختیم. خودم دنبال عروسک‌هایی بودم که با کمترین ویژه گی در چهره ، بیشترین احساسات را تداعی و به مخاطب منتقل کنند. تک تک این بچه‌ها از جمله خود سازنده و ایده‌پرداز همه در خلق جناب خان دست داشتند و البته این حرفم از ارزش‌های خندوانه به عنوان یک برنامه بسیار ارزشمند و خاص وهمچنین از ارزش‌های رامبد و محمد بحرانی کم نخواهد کرد. جناب خان متعلق به خندوانه، رامبد جوان و کوچه مروارید وهمچنین از حالا به بعد متعلق به همه طرفدارانش است. احساسم این است اتفاقی که برای جناب خان در خندوانه افتاده بسیارمتفاوت و خاص است و کاراکتری متفاوت ازفضا و شرایط سایر کاراکتر های محبوب همچون کلاه قرمزی دارد که فقط می باید در حوزه برنامه کلاه قرمزی دیده و تعریف شود. جناب خان دوست دارد به سینما برود تا بتواند نظر احلام را جذب کند.جناب خان عاشق مردم است و در تصمیم گیری هایش به این مسئله خیلی اهمیت می دهد . اتفاق جالب این است که برای گروه سازنده جناب خان، او به عنوان یک پدیده زنده که برای خودش تصمیم می‌گیرد تبدیل شده است. خیلی از خصایص او در وجود بحرانی در حال شکل گرفتن و زندگی کردن است. احساسم این است که ما نه تنها جناب خان را همچنان در خندوانه و کوچه مروارید خواهیم داشت بلکه او را درجاهایی خواهیم دید که انتخاب خود اوست. پس شاهد یک نوع همکاری بین شما و رامبد جوان برای جناب خان هستیم؟ بله، صد در صد. رامبد قبل از خندوانه هم ، نقش بزرگی در شکل گیری کوچه مروارید دارد. رامبد هم به عنوان یک دوست خوب و هم بعنوان یکی از از اعضا و صاحبین کوچه مروارید و بازیگر نقش آقای محترم از همان ابتدا در کنار من بود، حتی بدون قرارداد و فقط به دلیل احترام به دوستی مان و اینکه او هم معتقد است که میتوان و باید برای بچه های سرزمین مان هر چه از دستمان بر می آید ، انجام دهیم . در تمام این مدت هم کمک کرده که کوچه مروارید سر پا بماند. به همین خاطر برای تصمیم گیری نظر رامبد برایم خیلی مهم است نه فقط به خاطر حقوق حقه‌ای که دارد بلکه به این خاطر که بسیار آدم باهوش و خلاقی است و این مطلب برای همه مشخص است و خندوانه هم دلیل بسیار برجسته ای بر این مدعا . در ضمن من امانتدار یک سری از هنرمندانی هستم که وقتی کارشان تمام می‌شود دیگر کسی به آنها بها نمی‌دهد. اعتقاد دارم تمام کسانی که در این سال‌ها با من همکاری کردند صاحب کوچه مروارید و همه کاراکترهایش هستند . طی چند ماه گذشته پیشنهادهای زیادی برای حضور جناب خان در سریال، سینما، برنامه‌های ترکیبی، برای آیتم‌های کوتاه وحتی تبلیغات مستقیم مانند بیلبورد و تیزر به ما شده که ما همه مشغول بررسی این پیشنهاد ها هستیم ولی آنچه که قطعی ست ، ما اجازه نخواهیم داد که با بهره‌برداری غلط از محبوبیت جناب خان ، نارضایتی مردم ، جناب خان و سازندگانش را موجب شویم. موفقیت جناب خان یک انرژی دوباره‌ای به بچه‌های خسته ما که از سال ۸۹ مشغول تلاش بوده و ثمره‌اش را هنوز نتوانستیم بگیریم داده است و این را من مدیون لطف خدا ، نبوغ بحرانی و رامبد جوان هستیم.     منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۶۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com کارگاه هدایت بازیگری با موضوعات نمایشنامه خوانی ، تئاتر ،بازیگری ، زبان بدن و ... در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان برگزار شد. در این کارگاه دو  روزه که به همت کانون فیلم و عکس دانشگاه و همکاری انجمن تئاتر جوان شهرستان بهبهان برگزار شد ، استاد برجسته جناب آقای محمد اذغاب ، کارشناس کارگردانی از دانشگاه تهران ، عضو شورای نویسندگان تئاتر صدا و سیمای مرکز آبادان و مؤسس کانون فیلم و عکس خرمشهر ، با مطرح کردن مبانی و مباحث تئوری و تشریح آنها ، به صورت عملی نیز با علاقمندان حاضر تمرین نمودند.
کد خبر: ۶۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴