« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
زیباکلام می‌گوید اگر روحانی از ریاست جمهوری 96 کناره‌گیری کند شأنیت و ارج و قرب بالا در مجلس خبرگان پیدا می‌کند که در آینده خبرگان معنا و مفهوم خاصی دارد
کد خبر: ۸۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۸

انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هفتم اسفندماه امسال با مشارکت 62 درصدی مردم برگزار شد
کد خبر: ۸۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۶

در شرایطی که اصولگرایان حتی در درون حزب سیاسی خود دچار ریزش اند و گروهی از آنها ترجیح داده اند به اردوگاه رقیب پناه ببرند، چگونه می خواهند در آراء با رویش مواجه باشند؟!
کد خبر: ۸۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه سرنوشت انقلاب اسلامی به آراء مردم بستگی دارد، گفت: نباید انقلاب اسلامی ایران به دست افرادی سپرده شود که مقابل فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی حرف دارند
کد خبر: ۸۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۳۰

آوای رودکوف-نماینده شهرستان‌های چهارگانه کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی گفت: اکثریت ترکیب مجلس دهم را جریان اصولگرا تشکیل می‌دهد
کد خبر: ۸۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵

محققان مرکز تحقیقات پزشکی «والتر اند الیزا» استرالیا با متوقف کردن یک پروتئین موفق به درمان سرطان لوسمی میلوئید حاد شدند. به گزارش   پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از دانشجو، بدن انسان دارای سیستم های کنترلی در قسمت های مختلف برای به نظم در آوردن رشد سلول ها و تکثیر آنها است که مکانیزم بسیار ارزشمندی برای پیشگیری از بیماری ها به حساب می آید. زمانیکه شخصی مبتلا به سرطان خون (لوسمی) می شود، این سیستم های کنترلی خنثی، موجب تکثیر آزادانه سلول های سرطانی در بدن و رشد غیر قابل کنترل آنها می شوند. در همین حال محققان مرکز تحقیقات پزشکی «والتر اند الیزا» استرالیا موفق به کشف پروتئینی در بدن با نام Hhex شده اند که موجب فرآیند تکثیر سلول های سرطان خون از نوع لوسمی میلوئید حاد در بدن می شوند و با متوقف کردن فعالیت آن می توان از تکثیر این سلول های مرگبار جلوگیری کرد. همچنین سرطان خون از نوع لوسمی میلوئید حاد، سریع ترین رشد سلول های سرطانی خون را دارد و امید زنده ماندن شخص در ۲۴ درصد موارد ۵ سال است ضمن اینکه شیمی درمانی به عنوان تنها گزینه درمان برای این نوع از سرطان است که همراه با عوارض جانبی از قبیل حالت تهوع، ریزش مو، اسهال و مشکلات باروری همراه است. در همین حال با این روش منحصر به فرد می توان پروتئین Hhex را متوقف کرد تا آسیبی به سلول های سالم خون نرساند و همچنین عوارض جانبی شیمی درمانی را از بین برد.   بر همین اساس با متوقف کردن پروتئین  Hhex می توان تمام سلول های سرطانی لوسمی میلوئید حاد را از بین برد. نتیجه این تحقیق در نشریه  Genes & Development چاپ شده است.
کد خبر: ۸۵۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵

امام جمعه کبگیان گفت: ملت بزرگ ایران اسلامی آن زمان به فتنه‌گران هشدار دادند ولی الان بدانند قبل از هر حرکتی در کف دریای خروشان ملت دفن خواهند شد.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از  فارس ، حجت‌الاسلام علی وحدانی‌فر ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته کبگیان با توصیه به تقوای الهی و پرهیز از محرمات اظهار کرد: همانطور که در قرآن آمده «یا ایها الذین آمنو ...» ای کسانیکه ایمان آوردید از ولی خودتان زودتر و جلوتر حرکت نکنید. امام جمعه کبگیان افزود: تاریخ ثابت کرده هرگاه ملتی از ولی خود پیشی گرفته مردم متضرر، تحقیر و تضعیف شدند.وحدانی‌فر با تأسی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم و اهمیت انتخابات گفت: حضور مردم در انتخابات نقشه‌های شوم دشمنان را خنثی می‌کند. وی تصریح کرد: پس باید آگاه باشیم که دشمن پشت خاکریز مقابلمان توطئه‌های هشتاد و هشتی دیگری در سر دارد و مسئله مهم دیگر در انتخابات، درست انتخاب کردن ما با درس گرفتن از تجارب ریزش ‌ها و رویش‌های گذشته است. وحدانیِ‌فر افزود: فرد شایسته، دلسوز ملت و کسی را منتخب روانه مجلس کنیم که نماینده عام باشد و بتواند در قانون ریل‌گذاری مجلس حرکت کند و به درد ملت با عدل یک طرفه آگاه باشد و حلال مشکل مردم باشد.خطیب جمعه کبگیان در خصوص رد و تأیید صلاحیت افراد گفت: تأیید و رد صلاحیت افراد در کوتاه‌ترین زمان ممکن به آنها اعلام می‌شود که تایید و رد صلاحیت آن‌ها به چه دلیل بوده است. امام جمعه کبگیان در پایان با بیان اینکه برخی سایت‌ها مختلف با جوسازی سعی بر متشنج کردن فضای انتخابات دارند، تبیین کرد: باید مراقب خشم مردم باشند که فتنه 88 هنوز از یاد ملت نرفته و یک ملت بیدار دو بار از یک سوراخ گزیده نخواهند شد و آن زمان به فتنه‌گران هشدار دادند ولی الان دیگر کار از هشدار گذشته و در کف دریای خروشان ملت دفن خواهند شد.
کد خبر: ۸۳۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵

آوای رودکوف: فرماندار کهگیلویه از کمبود امکانات ستاد مدیریت بحران در این شهرستان انتقاد کرد
کد خبر: ۸۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲

آوای رودکوف : بارش های شدید باران در شهرستان لنده  موجب بروز خساراتی در حوزه راه های ارتباطی روستاها شده که در تصاویر زیر گوشه ای از این خسارت ها به تصویر کشیده شده است
کد خبر: ۸۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۰

آقای هاشمی! آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد: مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.» مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد. حمایت از منافقین و جنبشی ها در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم. با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم. اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره) آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند. تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ... حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم جناب هاشمیحضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!! تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی وای بر ما. این تذهبون؟به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد. سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟ توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!! توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟ وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین. ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما! جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد! آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!! و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست. - شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟ آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از: ۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند. جناب آقای هاشمیملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا. حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد. ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد. مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود. دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟! به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید. حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴ جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... . و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود. کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!! در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.» البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم. وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟! کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید. خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود. دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد. بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟ قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود. فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم. نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید. اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند. به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟! آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند! قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟! چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟! قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟ سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد. جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد. مواضع افراطی سال های اخیر جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید. برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم: ۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.» و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!) با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست. ۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.» تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟ ۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.» پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد. مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!» و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟! گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟! و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند. ۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.» ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید. مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند» اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟ ۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.» این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟! ۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.» چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟! ۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.» این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند. ۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم». حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند. آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

در میان بیش از ۱۲ هزار نفری که برای شرکت در انتخابات اسفند ماه نام نویسی کرده اند عده ای وجود دارند که برخلاف پیش بینی ها در این انتخابات شرکت نکردند. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف  به نقل شبستان، نام نویسی از داوطلبان شرکت در انتخابات های پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درحالی انجام شد که تعدادی از نمایندگان فعلی این مجالس در کمال ناباوری در این انتخابات ها نام نویسی نکردند. بنابراین گزارش،‌ در میان نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی که به منظور شرکت در انتخابات مجلس دهم نام نویسی نکردند می توان به معروفترین آن ها یعنی محمد رضا باهنر اشاره کرد. او که ۲۸ سال سابقه نمایندگی مجلس دارد گفته است که 28 سال سابقه نمایندگی را کافی می‌داند. وی معتقد است چون این بار من خیالم راحت است که اصولگرایان برنده انتخابات هستند و به همین دلیل ضرورتی ندارد من حضور داشته باشم اما اگر احساس می‌کردم اصولگرایان در خطر هستند حتما به صحنه می‌آمدم. در همین مجلس کسانی هستند که اگر نایب رییس شوند مثل من یا بهتر از من می‌توانند کار کنند. این به این معناست که اگرچه ما در نظام ریزش ‌هایی داشتیم اما رویش‌هایی هم داشته‌ایم.البته ما برای خودمان دوران بازنشستگی قائل نیستیم و به دنبال اجرای اهداف نظام هستیم که توسط رهبری ترسیم می شود و خود را متعهد می‌دانیم که هر قدمی لازم است برداریم. بعضی دوستان می گفتند اگر من کاندیدا نباشم کمتر در ستادهای انتخاباتی شرکت می‌کنم اما ان‌شاالله خیلی پر انرژی در ستادها حضور خواهم داشت. وی در دوره های مجلس دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم در مجلس شورای اسلامی حضور داشته است. از دیگر نمایندگانی که با کرسی سبز بهارستان خداحافظی کرده اند می توان از رضا رحمانی رییس کمیسیون صنایع و معادن و نماینده مردم تبریز در مجلس، علیرضا مرندی نماینده مردم تهران، عباس فلاحی باباجان نماینده اهر و هریس ، روح الله حسینیان و علی اصغر زارعی نمایندگان تهران، ناصر صالحی نسب نماینده فعلی دشت آزادگان و حجت الاسلام بزرگواری نماینده کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده نام برد. از سوی دیگر در میان نمایندگان فعلی مجلس خبرگان رهبری نیز تعدادی برای شرکت در دور بعدی این مجلس نام نویسی نکردند که نامدارترینشان آیت الله واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی است. وی در ۴ دوره قبلی نماینده استان خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری بوده است. آیت الله سید محسن خرازی و آیت الله رضا استادی نمایندگان مردم استان تهران، آیت الله علی اصغر معصومی نمایندگان مردم خراسان رضوی، آیت الله عباس محفوظی نماینده مردم استان گیلان و آیت الله هادی باریک بین نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری از دیگر نمایندگان ترک کننده کرسی قرمز خبرگان رهبری هستند.
کد خبر: ۸۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

اتفاقات سیاسی این روزهای كشور حاکی از ایجاد آرایش جدید سیاسی است و به صورت كلی این روند به نفع جریان اصولگرا و به ضرر جریان دولتی است
کد خبر: ۷۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۸

هنوز چهره آنها از شنیدن این خبر در بهت فرو مانده بود که ضربه آخر نیز زده شد؛ «پلیس نتوانست کاری انجام دهد. هر ٢٧ گروگان کشته شدند.» خبر دهان به دهان می‌چرخید و بر گستره‌اش افزوده می‌شد اما خارج از دنیای مجازی، کارکنان بازار موبایل ایران گوشی‌های خود را می‌فروختند و از خواندن خبر و دیدن تصاویر آن تعجب می‌کردند؛ «شایعه» با سرعت شگفت‌آوری منتشر شده بود.      به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد ، صبح دیروز خبری با عنوان «کشته شدن ٢٧ نفر در گروگانگیری بازار موبایل ایران» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. شایعه‌ای که تنها چند دقیقه پس از انتشار، پلیس آگاهی تهران بزرگ را به واکنش واداشت. روابط عمومی پلیس پایتخت در همان ابتدا، خبر را شایعه‌ای بی‌اساس دانست و گفت: «این خبر کاملا کذب است. همه نقاط پایتخت در امنیت کامل است و مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه پلیس با تمام افرادی که با نشر این‌گونه مطالب، قصد تشویش اذهان عمومی و شایعه‌پراکنی داشته باشند برخورد می‌کند.» چند ساعت پس از تکذیب خبر، اصالت تصاویر آن نیز زیر سوال رفت. هنوز مشخص نیست چه کسانی تصاویر مربوط به مانور پلیس در اهواز و یاسوج و گروگانگیری بانک انصار شوش در سال ٩٢ را به خبر کذب «گروگانگیری در بازار موبایل ایران» دوخته و از آن شایعه‌ای ترسناک ساخته‌اند. این خبر تنها شایعه‌ای نیست که در ماه گذشته بین میلیون‌ها کاربر شبکه‌های اجتماعی ایران دست به دست شده است. با جست‌وجویی کوتاه در شبکه‌های مجازی می‌توان شایعه‌های ریز و درشتی را یافت که هرکدام در ابتدا نقش یک گلوله کوچک برف را بازی می‌کنند اما وقتی ذهن مخاطب را در محاصره خود می‌گیرند، گویی از بالای سراشیبی یک کوه به پایین می‌غلتند. در ابتدا سرعت‌شان کند است اما وقتی میلیون‌ها نفر آنها را باور کنند، بر سرعت‌شان افزوده می‌شود و به بهمنی عظیم تبدیل می‌شوند که می‌توانند ذهن مخاطبان را دفن کنند. این شایعه‌ها، آب نمی‌شوند تا زمانی‌که از موج تکذیب‌های مسوولان نیز بهمنی ساخته و به آنها کوفته شود.شایعه اول؛ قتل قهرمان پرورش اندام ایرانخبر «کشته شدن بابک محمدی، قهرمان پرورش اندام ایران» نیز شایعه‌ای دیگر است که هفته گذشته همراه با تصویری دلخراش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. روابط عمومی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام ایران این خبر را تکذیب کرده است. رضا سلطانی، مدیر تیم‌های ملی فدراسیون بدنسازی ایران گفت: «فردی به نام «بابک محمدی» جزو قهرمانان پرورش اندام ایران نیست و عکس دلخراشی هم که در این زمینه منتشر شده و در آن فردی با صورتی خون‌آلود و چاقویی در سر دیده می‌شود نیز مربوط به علی‌اکبری نیست و تنها یک تشابه ظاهری سبب انتشار این مطالب و عکس‌ها شده است. واقعا جای تاسف دارد. خود آقای علی‌اکبری هم از شنیدن این خبرها شوکه و ناراحت شده است». اکنون علی اکبری، قهرمان پرورش اندام، در باشگاه در حال وزنه زدن است تا بر حجم عضلات خود بیفزاید.شایعه دوم؛ ریزش پل صدرچندی پیش تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که خبر از ریزش پل صدر تهران می‌داد. خبر به سرعت دست به دست می‌شد اما کسی گوشش به حرف آنهایی که می‌گفتند «ما همین چند دقیقه پیش از روی پل رد شدیم» بدهکار نبود. جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی تهران، در گفت‌وگویی تکذیب این خبر را این‌گونه شروع کرد: «در این چند ساعت ما را کلافه کرده‌اند، مدام زنگ می‌زنند که آیا پل صدر ریزش کرده؟ واقعا انتشار این اخبار کذب چه سودی دارد؟» پس از فروکش کردن موج انتشار خبر ریزش پل صدر و تایید شایعه بودن آن، مشخص شد خبر و تصاویر آن مربوط به ریزش یک پل در کیلومتر‌ها آنسوتر از مرزهای ایران است؛ پلی در یکی از خیابان‌های چین.شایعه سوم؛ مرگ علی دایی و علی ضیا  در حادثه مناعلی دایی، فوتبالیست مشهور ایران تاکنون چند بار به دروغ مرده است. هر از گاهی، عده‌ای او را می‌کشند و برگه‌های ترحیمش را در فضای مجازی پخش می‌کنند. آخرین بار به دو ماه پیش برمی‌گردد. وقتی حادثه منا رخ داد و مردم ایران در التهاب فرو رفته بودند، خبر رسید که «علی دایی، یکی از کشته‌شدگان حادثه است». اما این‌گونه نبود. پس از چند روز مشخص شد این «دایی علی دایی» است که در حادثه منا جان خود را از دست داده. عده‌ای با دست بردن در خبر، شایعه‌ای ساختند و نوشتند: «علی دایی در منا کشته شد.» پیش از آن نیز  اخباری مبنی بر کشته شدن علی ضیا، مجری تلویزیون ایران در حادثه منا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود که محلی از حقیقت نداشت.شایعه چهارم؛ مرگ علی انصاریانتصاویر صورت خون‌آلودش را در فضای مجازی پخش کردند تا شاید همه، شایعه مرگش را باور کنند. اما او زنده است. شایعه مرگ علی انصاریان، فوتبالیست سابق باشگاه پرسپولیس از یک «پست خالی در اینستاگرام» آغاز شد. او چندی پیش پستی خالی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد تا عده‌ای همان را دستمایه قرار دهند و به شایعه مرگ بازیکن محبوب‌شان تبدیل کنند. انصاریان در واکنش به این شایعه در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «ممنون که نگران بودید ولی هنوز نفسی هست.»شایعه پنجم؛ نقشه داعش برای  ابتلای مردم به ایدزسردار حسین ساجدی‌نیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران تاکید کرده است که هیچ عضو گروه تروریستی داعش در ایران وجود ندارد. با این وجود عملیات انتحاری هفته گذشته این گروه در پاریس، که دست‌کم ١٧٠ کشته بر جای گذاشت،  پای آن‌ها را به بازار شایعات شبکه‌های اجتماعی ایرانی باز کرده است. خبر ترسناک است: «داعشی‌ها می‌خواهند در پوشش نیروهای امدادی، برای تست دیابت به در خانه‌ها بیایند و با سرنگ‌های آلوده، مردم را به ایدز مبتلا کنند.» شایعه‌ای است که این روزها دست به دست در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد اما وزارت بهداشت آن را تکذیب کرده و نسبت به آن هشدار داده است. بازار شایعه همیشه داغ است. بعید نیست پس از خواندن این گزارش بار دیگر خبر کشته شدن یک قهرمان یا گروگانگیری در یک پاساژ روی گوشی همراه‌تان سبز شود. شاید این خبرها نیز شایعه باشد، بهتر است قبل از اعتماد و انتشار آنها کمی درباره اصالت آن فکر کنید...
کد خبر: ۷۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir کیهان نوشت :با نزدیک شدن به انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی تحرکات جریان‌های سیاسی برای پیروزی تشدید می‌شود. در این میان اصلاح طلبان و طیفی از حامیان دولت که به تشتت در جریان خود علم دارند سیاست فرار به جلو را در پیش گرفته و قصد دارند با ایجاد تفرقه در میان جبهه اصولگرایان پیروزی خود را تضمین کنند و در این راستا اصولگرایان از سوی جریان‌های فوق به دو طیف اصولگرایان معتدل و اصولگرایان تندرو تقسیم بندی می‌شوند !از تعریف نشدن اصلاحات تا تقسیم اصولگرایی!تقسیم اصولگرایان به دو طیف معتدل و افراطی از همان دست واژه‌سازی‌هایی است که از سال‌ها پیش رواج داشته است، در طول دهه 70 حامیان دولت وقت خود را اصلاح طلب و مخالفان را محافظه کار می‌نامیدند بی‌آن که نه اصلاح طلب و اصلاحات تعریف مشخصی داشته باشد تا هر کسی خود را اصلاح طلب نداند و نخواند و نه محافظه کار دارای تعریف واضحی بود تا کسی به این سوال پاسخ دهد که چرا معترضین به وضعی که اصلاح طلبان ساخته بودند محافظه کار خوانده می‌شدند.اعتدال نیز همین حکم را دارد، در طول بیش از دو سالی که از روی کار آمدن دولت یازدهم با شعار اعتدال می‌گذرد هنوز تعریف واضحی از این شعار ارائه نشده است و در سایه این عدم تعریف از سوی دولت بسیاری از جریان‌هایی که آوازه افراط گری‌های آنان به آن سوی مرزها نیز رسیده است از جمله فتنه گران 88 نیز خود را معتدل می‌خوانند.در هفته‌های گذشته و در سایه این مبهم‌‌گویی‌ها اصلاح طلبان و نیز برخی حامیان دولت به فکر ایجاد تفرقه در میان اصولگرایان افتاده‌اند.ائتلاف نانوشتهروزنامه زنجیره‌ای اعتماد در شماره ۲۶ آبان در مصاحبه‌ای با کاظم جلالی رئیس فراکسیون رهروان مجلس به این موضوع پرداخته و نوشت: ««اصولگرایان معتدل»؛ رقیبی جدی برای اصولگرایان تندرو در مجلس نهم و شاید موتلفی برای اصلاح‌طلبان میانه‌رو در مجلس دهم. هر چند این ائتلاف یک همراهی نانوشته باشد؛ آنچنان که کاظم جلالی در گفت‌وگو با «اعتماد» توضیح داده است.»گفتنی است ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرایان به اصطلاح معتدل را ابتدا محمدرضا عارف مطرح کرده و گفته بود که چنین ائتلافی می‌تواند نزدیک به واقعیت باشد.راهکار اصلاح طلبان برای ورود به مجلس دهماعتماد در گزارشی دیگر و در مصاحبه با شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم دوگانه اصولگرایان معتدل و تندرو را دوباره مطرح می‌کند.این روزنامه می‌نویسد: «ائتلاف با چهره‌هاي معتدل اصولگرا يكي از گزينه‌هاي  امروز اصلاح‌طلبان براي انتخابات مجلس دهم است. اصلاح‌طلبان براي رسيدن به كرسي‌هاي مجلس مي‌توانند ائتلاف با چهره‌هاي معتدلي را امتحان كنند كه شايد تا پيش از اين در اردوگاه اصولگرايي شناخته مي‌شدند اما امروز در نشست‌هاي اصلاح‌طلبان شركت مي‌كنند و براي همايش‌هایشان پيام مي‌فرستند. احمد شيرزاد در مورد امكان ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان معتدل مي‌گويد: اگر فضا به همين شكل پيش برود احتمال بداخلاقي‌هاي سياسي گروه‌هاي تندرو در جناح اصولگرا بيشتر خواهد بود و همين امر مي‌تواند چهره‌هاي معتدل اصولگرا را بيش از گذشته به سمت ائتلاف با اصلاح‌طلبان متمايل كند.»طرح اصلاح طلبانبرای نفوذی‌هافیض‌الله عرب‌سرخی از اصحاب فتنه 88 که در رسانه‌های زنجیره‌ای به عنوان فعال اصلاح طلب شناخته می‌شود نیز در مصاحبه با ایلنا از این عبارت استفاده می‌کند.وی می‌گوید: عملا در فضای سیاسی کشور یک تعامل و گفت‌وگوی غیررسمی میان نیروهای معتدل اعم از نیروهای جریان اصلاح‌طلب و نیروهای اصولگرا وجود دارد و هم‌اینک نیز در جریان است.عرب سرخی با این وجود ارائه لیست مشترک را مفید به فایده نمی‌داند و می‌گوید؛ این نیروها در جریان خود باید اثر گذار باشند یعنی نقش یک نفوذی را ایفا کنند!وی می‌گوید: « معتقدم حضور نیروهای معتدل در هر دو جریان، نفس حضورشان بیشتر کارساز است تا برقراری یک پیوند در قالب ائتلاف. به عبارتی، فکر می‌کنم نیروهای معتدل باید در جریان سیاسی خودشان نقش‌آفرین باشند.»تلاش برای جلوگیری از ریزش آرای اصلاح طلباناحمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز در مصاحبه با اعتماد این سیاست را پیشه می‌کند و می‌گوید: ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون مي‌تواند شكل بگيرد.محسن رهامی نیز از اصلاح طلبان فعال در فتنه 88 نیز همزمان با استفاده از عبارت اصولگرایان معتدل اصولگرایان را به دو دسته دیگر تقسیم بندی می‌کند ؛ اصولگرایان واقعی و اصولگرایان غیرواقعی !دو گانه دیگر اصولگرایان واقعی و غیرواقعی !رهامی با اشاره به جلساتی که این جریان با برخی گروه‌های مدعی اصولگرایی می‌گیرد می‌گوید: آنچه در اين جلسات تاكنون بيشتر مورد توجه بوده فاصله گرفتن اصولگرايان اصلي مانند هاشمي، ناطق و آقاي لاريجاني است، نسبت به اصلاح‌طلبان كه از سال 75 به بعد اتفاق افتاده است، فاصله گرفتني كه باعث رشد نيروهاي افراطي شده كه در انقلاب نقشي نداشتند. اين جلسات با اصولگرايان تهران و قم بيشتر در جهت ايجاد وحدت نيروهاي اصولگراي معتدل و اصلاح‌طلبان انجام مي‌شود.این که رهامی فعال فتنه چگونه و چرا دلسوز اصولگرایان شده است و در تلاش است اصولگرایان واقعی را از غیرواقعی تشخیص دهد جای سوال و تعجب است و انسان را یاد توصیه‌های دینی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به امام خمینی می‌اندازد ! پاسخی که امام به کارتر داده بودند را می‌توان امروز نیز به اصلاح طلبانی مانند رهامی گوشزد کرد؛ «اسلام شناسی تقریباً رو به تورم است. خب، صدام هم اسلام شناس شده است! آقای سادات هم جزء اسلام شناس‌هاست که تشخیص می‌دهد که فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیراً آقای کارتر هم جزء اسلام شناس‌هاست!... شما که اسلام را نمی‌دانید با «صاد» می‌نویسند یا با «سین» می‌نویسند، شما به اسلام چه کار دارید؟ ... می‌گوید من اسلام شناسم. و اشخاصی که مثلاً، هشتاد سال زندگی کردند، هفتاد سال زندگی کردند، همه‌اش هم در اسلام بودند، نه، اینها نمی‌دانند، لکن آقای کارتر می‌داند و رفقای ایشان.» «صحیفه امام، جلد 15، صفحه 188 و 189»این مسئله در باره اصلاح طلبان دخیل در فتنه 88 نیز موضوعیت دارد، آنانی که نمی‌دانند اصولگرایی را با سین می‌نویسند یا با صاد را با تفسیر و تبیین اصولگرایی چه کار ؟ اصلاح طلبان اگر به گفته عوام بیل زن هستند باغچه خود را بیل بزنند و تعریفی از اصلاح طلبی ارائه کنند که هر پناهنده به دشمنی در آن جای نگیرد.از سوی دیگر اگر از هاشمی که اصولگرا دانستن وی از سوی برخی اصلاح طلبان خنده‌دار می‌نماید بگذریم تلاش این جریان‌های امتحان پس داده برای جدا‌سازی برخی اصولگرایان از جریان انقلاب می‌تواند درس آموز باشد، درس آموز برای آنان که سوابق فتنه گران را در وطن فروشی می‌دانند و در یک جبهه قرار گرفتن با چنین افرادی برای آنان باید ننگ و عار به حساب آید.این سیاستدیگر جواب نمی‌دهددر یک کلام می‌توان گفت؛ سیاست تقسیم اصولگرایان به دو گانه‌هایی مانند واقعی و غیرواقعی و نیز معتدل و تندرو سیاستی قدیمی است برای فرار از شکست در جبهه‌ای متفرق .این جبهه از  فتنه گران 88،  اصلاح طلبان محافظه کار و برخی مدعیان تازه وارد اعتدال تشکیل شده است که هر یک سهمی را برای خود در مجلس آینده در نظر گرفته‌اند فارغ از اینکه آیا قانون این اجازه را به فعالان فتنه برای حضور در انتخاباتی درون نظام اسلامی و در چارچوب قانون اساسی نمی‌دهد. اصلاح طلبان باید بدانند که دوره خط کشی‌ها برای ایجاد تفرقه در جبهه انقلاب برای رسیدن آنان به مناصب حساس گذشته و این سیاست کهنه شده و دیگر جواب نمی‌دهد.
کد خبر: ۷۷۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲

اداره هواشناسی کشاورزی توصیه‌هایی را برای ۵ روز آینده به کشاورزان سراسر کشور ارائه کرد.   به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  اداره هواشناسی کشاورزی توصیه‌های ۵ روزه خود برای روزهای بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هفتم، بیست و هشتم و بیست و نهم آبان ماه را به شرح ذیل به کشاورزان سراسر کشور ارائه کرد. استان‌های آذربایجان‌های شرقی و غربی، اردبیل و زنجان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از اواخر دوشنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران و برف ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها خودداری از هرس باغات میوه قبل از سپری شدن فصل سرما شخم مزارع گوجه فرنگی جهت از بین بردن بقایای محصول و لارو آفت زمستان گذران مینوز گوجه فرنگی بیل کاری پای درختان میوه جهت از بین بردن لارو های زمستان گذران آفات حذف شاخه های خشک و آلوده و سوزاندن آنها تا قبل از ریزش برگ ها مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني حوزه زراعت: تسریع در برداشت و تحویل  محصول چغندر قند به کارخانه های قند مدیریت بقایای گیاهی محصول سال قبل از طریق برگرداندن آن در خاک تسریع در اجرای عملیات کاشت و آبیاری زراعت گندم و جو با مساعد شدن هوا تا پایان آبان پوشاندن چغندر های دپو شده با پوشش مناسب جهت جلوگیری از یخ زدگی  حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها تغذیه شربت به نسبت ۳ به ۲ (۳ قسمت شکر و ۲ قسمت آب) جهت تغذیه کندو های زنبور عسل حوزه ماشین آلات کشاورزی: بازدید از ماشین آلات و اضافه کردن ضد یخ به رادیاتور ماشین آلات کشاورزی و تخلیه محتویات داخل سم پاشها با توجه به پیش بینی کاهش دما استان های کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد: حوزه باغبانی: خودداری از انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در استان های کرمانشاه، لرستان، همدان و کردستان در روز های سه شنبه و چهار شنبه به دلیل بارش باران و وزش باد و در استان های چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد در روز های چهارشنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه حذف شاخه های خشک و آلوده و سوزاندن آنها تا قبل از ریزش برگ ها تسریع در برداشت سیب زمینی استمرار مبارزه با جوندگان كشاورزي درصورت مساعد بودن شرايط جوي حوزه زراعت: تسریع در کاشت مزارع گندم و جو با استفاده از بذور اصلاح شده و استفاده کمبینات و دستگاههای عمیق کار و خطی کار تسریع در برداشت چغندر و ذرت علوفه ای جهت آماده سازی زمین و انجام کشت پائیزه كشت نخود پاييزه مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني خودداری از انجام عملیات خاک ورزی در هنگام بارندگی و خیس بودن اراضی حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها استان های گیلان و مازندران: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز دوشنبه به دلیل بارش پراکنده و در روزهای سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها بعد از برداشت میوه مرکبات محلول‌پاشی نیترات پتاسیم (سه در هزار) و ترکیب FNZ  (یک در هزار) به علاوه مویان (نیم در هزار) تا روز سه‌شنبه لایروبی زهکش ها جهت جلوگیری از آب گرفتگی تا قبل از روز سه شنبه مبارزه با آفت مینوز، پروانه برگخوار و کرم سفید ریشه در باغ های مرکبات تا روز سه شنبه خودداری از برداشت زیتون، کیوی و مرکبات طی روزهای میانی تا پایان هفته به دلیل بارش باران و کاهش دما حوزه زراعت: کشت کلزا، شبدر، سایر نباتات علوفه‌ای، انواع سبزیجات و همچنین محصولات زراعی پائیزه تا روز سه‌شنبه برداشت مزارع سویا، پنبه، لوبیا سبز و انواع سبزیجات تا روز سه‌شنبه حوزه دام داری: تنظیم دمای سالن‌ها و اعمال حداقل تهویه در مرغداری‌ها به هنگام شب و اوایل پرورش جوجه به منظور خروج گازهای مضر و همچنین پیشگیری از بیماری‌های تنفسی و بهینه‌سازی مصرف سوخت با استفاده از دریچه اینلت حوزه زنبورداری: استقرار کلنی‌های زنبور عسل در مکان‌های مناسب جهت زمستان‌گذرانی قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل مبارزه با آفات و بیماری‌های زنبور عسل (کنه واروا) حوزه شیلات: خودداری از تغذیه و کوددهی استخر پرورش ماهی‌های گرم‌آبی در صورت پائیین آمدن دمای آب (زیر ۲۰ درجه سانتیگراد) رعایت نکات مدیریت بهداشتی در مزارع پرورش ماهی‌های سردآبی جهت جلوگیری از بروز بیماری‌ها با توجه به سردشدن هوا آماده سازی پمپ ها، برق اضطراری و همچنین کنترل سیستم های هوادهی و آبرسانی مزرعه و اصلاح دریچه ها ضدعفونی مزارع پرورش ماهیان گرم آبی با آهک پس از صید ماهی برای حذف ماهیان هرز و پیش گیری از انتقال بیماری ها بستن ورودی آب به استخر و همچنین قطع غذادهی و کوددهی جهت جلوگیری از استرس در صورت گل آلود شدن آب در زمان بارندگی حوزه منابع طبیعی: رعایت حریم رودخانه ها و پاکسازی مسیل های خروجی خودداری از سفرهای غیر ضروری در مناطق کوهستانی استان گلستان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز دوشنبه به دلیل بارش پراکنده و در روزهای سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بارش باران ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها ترمیم  تشتک پای درختان و لایروبی نهرها جهت جمع آوری و حفظ رطوبت خاک افزایش مقاومت گیاه به تنش خشکی و سرما با استفاده از کود کلرور پتاسیم به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در اراضی دارای EC کمتر از ۶ در هنگام مصرف کودهای پایه حوزه زراعت: آماده سازی بستر بذر و کشت جو، تریتیکاله و گندم در مناطق شمالی تا روز سه شنبه عدم  کاشت مجدد کلزا در مناطقی که سال گذشته آلودگی به بیماری فوما و اسکلروتینیا در مزارع کلزا مشاهده شده استفاده از کودهای پایه (فسفر و ازت) همراه با کودهای پتاسه درهنگام کاشت کلزا  انجام شخم زراعی زمستانه  جهت کاهش جمعیت زمستان گذران آفات خودداری از برداشت وش مرطوب، کال قوزه، قوزه های نارس یا پوسیده حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران درزگیری و ایزولاسیون کندوها به منظور حفظ دمای داخلی حوزه شیلات: آماده سازی پمپ ها، برق اضطراری و همچنین کنترل سیستم های هوادهی و آبرسانی مزرعه و اصلاح دریچه ها پرورش دهندگان ماهیان سرد آبی انجام مدیریت غذادهی و قطع غذا جهت جلوگیری از استرس هنگام بارش حوزه ماشین آلات کشاورزی: بازدید از ماشین آلات و اضافه کردن ضد یخ به رادیاتور ماشین آلات کشاورزی و تخلیه محتویات داخل سم پاشها با توجه به پیش بینی کاهش دما حوزه منابع طبیعی: رعایت حریم رودخانه ها و پاکسازی مسیل های خروجی خودداری از تردد و اسکان در مناطق حاشیه ی رودخانه ها در مناطق جنگلی و تفرجگاه ها استان های تهران، البرز، قم، قزوین، مرکزی و سمنان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از بعد از ظهر سه شنبه تا پنج شنبه به دلیل بار ش پراکنده تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارهاو ترمیم نایلون ها و شیشه سالن های گلخانه ها برداشت هرچه سریع تر سیب و خرمالو جمع آوری و خارج نمودن شاخه های آلوده و شکسته از کف باغات و سپس سوزاندن آنها جمع آوری و انتقال محصولات کشاورزی به اماکن مسقف و یا استفاده از پوشش های نایلونی مرسوم سورتینگ غده های سیب زمینی سالم جهت جلوگیری از پوسیدگی غده ها جمع آوری برگ ها جهت تولید کود برگ به همراه کود ازته حوزه زراعت: کشت غلات تا قبل از آغاز بارش ها برداشت  چغندرقند و سیب زمینی حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دما انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران استان های اصفهان و یزد : حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روزهای چهار شنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده و وزش باد ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها هرس شاخه های خشک، نیمه خشک و ضعیف درختان پسته جهت مبارزه و دفع آفت خطرناک سوسک سرشاخه خوار اتمام برداشت سیب، انگور و انار در مناطق مختلف با توجه به کاهش دما جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه جمع‌آوری و معدوم نمودن بادام‌های آلوده به زنبور مغزخوار بادام تنظیم درجه حرارت انبارهای سیب‌زمینی در مناطق سردسیر حوزه زراعت: کاشت گندم در مناطق معتدل (مرکزی) و گرمسیر استان اصفهان کاشت گندم و کلزا در استان یزد حداکثر تا پایان آبان  حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد انتقال کندوهای زنبور عسل به مناطق زمستان گذران استان های خراسان شمالی و خراسان رضوی:   حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز های چهارشنبه تا جمعه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها حوزه زراعت: استفاده از ارقام مناسب گندم و جو و كلزا با توجه به تاريخ كشت آنها برداشت پنبه استفاده از ارقام مناسب گندم و جو با رعايت تاريخ كشت آنها ضد عفونی بذور گندم به منظور پیشگیری از آلودگی به بیماریهای سیاهک پنهان و آشکار حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما خودداری از نگهداری گوسفند در ارتفاعات و فضای باز هنگام شب كوچ دام ها توسط كاميون و در اواسط روز با پوشش مناسب حوزه زنبورداری: محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد و کاهش دمای شبانه پوشش یا انتقال کندوهای زنبورعسل به مناطق مسقف یا انتقال زنبور های عسل به مناطق زمستان گذران حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل درزگیری و ایزولاسیون کندوها به منظور حفظ دمای داخلی استان های کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی: حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از روز دوشنبه تا جمعه به دلیل وزش باد تهویه و تنظیم دما و رطوبت گلخانه ها و سالن های پرورش قارچ و انبارها تسریع در برداشت زیتون و فرآوری مناسب آن خودداری از کشت سیب زمینی در مناطق جنوبی استان کرمان جهت جلوگیری از سرمازگی های احتمالی در اواخر پاییز و زمستان پایش فعالیت مگس سفید درکشت های گلخانه ای مانند نشا گوجه فرنگی، مزارع کنجد و لوبیا و کشت های جالیزی و همچنین بیماری بوته میری در گلخانه ها با توجه به شرایط جوی برداشت زعفران در ساعات اولیه صبح و قبل از طلوع آفتاب جهت بهبود کیفیت محصول سم پاشی علیه آفت سپر دار زرد شرقی و پسیل مرکبات با توجه به بالا بودن رطوبت مبارزه با علف هرز در مزارع سیب زمینی و پیاز  هرس شاخه های خشک، نیمه خشک و ضعیف درختان پسته جهت مبارزه و دفع آفت خطرناک سوسک سرشاخه خوار انتقال نهال های گلدانی پسته به باغ ها حوزه زراعت: ضد عفونی و بوجاری بذور گندم و جو و کشت غلات گندم و جو مقابله با علف های هرز پیش رویشی قبل از کشت کلزا برداشت مزارع کورپه ذرت به صورت سیلویی جهت جلوگیری از سرمای زودرس پائیزه حوزه دام داری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها استان های فارس، بوشهر و هرمزگان: حوزه باغبانی: احتیاط در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی در روز های چهار شنبه و پنج شنبه به دلیل بارش پراکنده ترميم نايلون ها و شيشه هاي سالن هاي توليد گلخانه ها و تهویه و تنظیم دما و رطوبت سالن های پرورش قارچ و انبارها تسریع در برداشت مرکبات با توجه به شیوع بیماری گرینینگ در مرکبات نسبت به امحا درختان بیمار با راهنمایی کارشناسان کشاورزی حذف شاخه هاي خشك و آلوده جهت جلوگيري از شيوع آفات و بيماري هاي باغي ازبين بردن بوته هاي برداشت شده درجاليزها  جهت جلوگيري از شيوع آفاتي نظير مينوز مصرف كودهاي فسفاته و پتاسه در باغات قبل از شروع فصل سرما جهت افزایش مقاومت به سرما و ترک خوردگی میوه درختان مرکبات مبارزه تلفیقی با آفت پسیل، مگس سفید و کنه قرمز مرکبات در مناطق گرمسیر برداشت هرچه سریعتر ذرت و محصولات جالیزی مانند گوجه فرنگی، خیار، هندوانه مبارزه با جوندگان محصولات كشاورزي تا قبل از شروع بارش هاي پاييزه در زيستگاه هاي تابستاني برداشت محصول سیب زمینی جهت جلوگیری از سرمازدگی و حمل محصولات به انبار حوزه زراعت: برداشت ذرت علوفه ای، لوبیا و کنجد آماده سازی بستر کاشت جهت زراعت های شتوی حوزه دام داری و مرغداری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها  حوزه زنبورداری: حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه و ایجاد پوشش مناسب بر کلونی ها به منظور جلوگیری از نفوذ آب در آنها محافظت از کندوهای زنبور عسل در برابر وزش باد  قرار دادن سمت دریچه پرواز کندوها به سمت مخالف باد منطقه استان های ایلام و خوزستان: حوزه باغبانی: محدودیت در انجام عملیات محلول پاشی و سم پاشی از بعد از ظهر سه شنبه تا پنج شنبه  به دلیل بارش پراکنده تهویه و تنظیم دما و رطوبت گلخانه ها و سالن های پرورش قارچ مبارزه با علف هاي هرز بین درختان و مسیرهاي آبیاري جهت كاهش هدر رفت آب جمع آوری میوه های آلوده انار به منظور مبارزه با کرم گلوگاه حوزه زراعت: آمادگی جهت ورود ادوات کشاورزی پس از اتمام بارندگی در مناطق شمالی استان خوزستان جهت کشت گندم های پیش کاشت دوروم و کلزا انجام عملیات تنک کردن مزارع چغندر قند تسریع در برداشت ذرت علوفه ای تسریع در کشت کلزا تا قبل از آغاز بارش مبارزه با علف های هرز مزارع کلزا کاشت غلات پاییزه(گندم و جو دیم و آبی) در شهرهای شمالی استان ایلام و انجام عملیات شخم و آماده سازی زمین در شهرهای جنوبی استان ایلام حوزه دام داری و مرغداری: تهویه و تنظیم دما و رطوبت در مرغداری ها و دامداری ها با توجه به کاهش دما عدم اتراق و چرای دام ها در کناره مسیل ها، رودخانه ها و ارتفاعات حوزه زنبورداری: محافظت از کندوهای زنبور عسل در مقابل وزش باد و کاهش دما حذف قاب های خالی (پوکه ها) و تنگ کردن جمعیت به منظور کمک به گرم کردن کلونی های زنبور عسل
کد خبر: ۷۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

رئیس شورای اداری سوق گفت: در صورتی که اداره کل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد پروژه بهسازی جاده سوق را به سرانجام نرساد هفته آینده مردم این بخش زنجیره انسانی تشکیل می‌دهند. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،  تورج رزمجو ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان کهگیلویه با انتقاد از بی‌توجهی اداره کل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد در به سرانجام رساندن پروژه تعریض و بهسازی جاده سوق به دهدشت اظهار داشت: این بی‌توجهی سزاوار مردمی از جنس قلم و از تبار ایثار و شهادت که اصالتی به قدمت تاریخ دارند نیست. رئیس شورای اداری سوق با اشاره به شرایط نامطلوب این جاده خاطرنشان کرد: 9 کیلومتر جاده در مسیر سوق به دهدشت 9 سال است در بلاتکلیفی به سر می‌برد. رزمجو با یادآوری خطرات و تصادفات منجر به فوت در این محور افزود: طی سال‌ها 30 نفر بر اثر وقوع تصادف در این محور جان دادند اما گوش کسی بدهکار این سوانح مرگبار نبوده و نیست. وی با قتلگاه خواندن محور سوق بی‌تفاوتی مسئولان گذشته و حال در به سرانجام رسانده پروژه 9 کیلومتری را عامل اساسی در جان باختن مردم بی‌گناه دانست و تصریح کرد: 50 هزار نفر از جمعیت سوق و لنده از این جاده تردد دارند. رزمجو با اشاره به عملیات خاکبرداری جاده با یادآوری وعده‌های مسئولان راه و شهرسازی مبنی بر زیر بار ترافیک رفتن بخشی از محور در شهریور افزود: متاسفانه نه تنها قول‌های مسئولان عملی نشده بلکه این پروژه به حال خود رها شده است. این مسئول تصریح کرد: گودبرداری انجام شده باعث ریزش بخشی از محور شده و خطرات عدیده‌ای را متوجه رانندگان کرده است. وی با بیان اینکه بارها موضوع را به مسئولان گزارش دادم و همه مسئولان در جریان این مشکل هستند تصریح کرد: مسئولان راه و شهرسازی استان جوابگوی تلفن هم نیستند. رئیس شورای اداری سوق خواستار انجام تمهیدات لازم در رهایی پروژه از بلاتکلیفی شد و هشدار داد: در صورت مشخص نشدن تکلیف این پروژه ظرف هفته آینده مردم بخش با زنجیره انسانی از حق خود دفاع خواهند کرد.     منبع/فارس
کد خبر: ۷۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۶

دختر شما در این دوران دوست دارد بیشتر اوقاتش را در اتاقش صرف کند و تنها باشد. پس به خواسته او احترام بگذارید و هرگز سرزده وارد حریمش نشوید
کد خبر: ۷۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۷

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در زمینه پرداخت یارانه‌ها با اشاره به سابقه اجرای آن افزود: برای تحقق به مصوبه مجلس شورای اسلامی باید حدود چهار میلیون نفر دیگر از پرداخت یارانه حذف شوند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از  ایسنا، علی ربیعی در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، در مورد شاخص حذف افراد از یارانه و اینکه تاکنون چند نفر از دریافت یارانه حذف شده‌اند، گفت: در بحث یارانه ابتدا خلاف قانون اجرا شد. اگر زمینه‌های دقیق آن ملاحظه نشود به راه غلط خواهیم رفت. حدود 28 پایگاه اطلاعاتی را در این یکسال اخیر سامان دادیم و با آنها گفت‌وگو کردیم و چیز جدیدی بوجود نیاوردیم. ما درآمد و هزینه را در سه فرمول می گذاریم. مسکن، خودرو، درآمد و حتی سفر می تواند دارایی شما محسوب شود البته سفرهایی که بابت ماموریت می روند را جدا کردیم. هرچند یکی از اشکالاتی که بوجود آمده بود این بود کارگرانی که در خارج بوده و حذف شده بودند را بازگرداندیم. ما از طریق پایگاه ها دسترسی به فعالیت های اقتصادی داریم اما به حسا‌ های بانکی سرک نکشیدیم. وی خاطرنشان کرد: بیش از 2.1 میلیون نفر را حذف قطعی کردیم که 80 درصد شکایت نکردند. در ارتباط با آن 20 درصد هم زمانی که نشانشان دادیم چه اموالی در اختیار دارند، 10 درصدشان قبول کردند و رفتند اما آن 10 درصد هم می گفتند که بله شاید این اموال را داشته باشیم اما در خانه بیمار سرطانی یا دانشجو و یا تحصیلکرده بیکار داریم. ربیعی افزود: شیوه اعتراض را خیلی روان کردیم، فرد می گوید من این اموال را دارم و ما از وی تعهد می گیریم که چنانچه نتواند اثبات کند ما آن میزان پرداختی را از آنها خواهیم گرفت. در مرحله آخر هم به تحقیقات میدانی خواهیم رفت که تاکنون به این مرحله ورود نکرده‌ایم. وزیر تعاون در پاسخ به این پرسش که چه میزان از افراد باید از دریافت یارانه حذف شوند، اظهار کرد: ما می خواهیم به تکلیف قانونی که مجلس برای دولت در نظر گرفته، برسیم. طبق قانون مجلس حدود 6 میلیون نفر باید از دریافت یارانه حذف شوند. در کرج بسیاری یارانه‌های خود را به بهزیستی دادند و از این طریق سالانه 5 میلیارد تومان در اختیار بهزیستی کرج قرار گرفته شده است. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برخی واکنش‌ها به نامه چهار تن از وزرا به رییس جمهور را اوج بداخلاقی سیاسی دانست و افزود: تصور نمی کردم که عده ای تا این حد به هر بهانه ای به دنبال زمین گیر کردن دولت باشند. وی در مورد نامه چهار وزیر به رییس جمهور و هشدار در مورد رکود و اینکه آیا مخاطب این نامه رییس جمهور بود؟ گفت: برای درک این نامه و کوهی که از کاه ساخته شد باید نکاتی را عرض کنم. دو جور به نامه نگاه شد. عده‌ای با توهم اختلاف شروع به حرف زدن کردند و عده‌ای گفتند فکر می کردیم که رکود بوده که با این نامه به یقین رسیده‌ایم. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تاکید بر اینکه موضوع نامه فوق العاده ساده بود، ادامه داد: از این دست نامه ها بارها نوشته ام. مثل نامه در مورد صندوق‌های بازنشستگی. ما زمانی پیش بینی می کنیم که حدود بیست سال آینده کشور دچار بحران خواهد شد و در 10 سال آینده، کشور باید کل درآمدهای خود را به صندوق بدهد از این رو نامه می نویسیم. وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه وزرا هفته‌ای دو بار رییس جمهور را از نزدیک می بینند پس چرا حضوری این مسئله را به وی اعلام نکردند، گفت: مشی رییس جمهور این است که حتی وقتی شفاهی هم صحبت می کنیم برای آنکه بتواند تصمیم گیری کرده و دستور بدهد، مسائل کتبی شود. وزرا در هیات وزیران مثل ژنرال هستند و تمام حرف های خود را می زنند اما در عمل همه سرباز هستند و تصمیم ها را اجرایی می کنند. این حسن دولت دکتر روحانی است که کار کارشناسی صورت می‌گیرد اما متاسفانه به بداخلاقی قضیه کمتر توجه می شود. ربیعی با تاکید بر اینکه عده ای به دنبال زمین خوردن دولت هستند، اظهار کرد: این همه بی اخلاقی سیاسی را به هر بهانه‌ای برای زمین گیر کردن دولت تصور نمی کردم، واقعا نامه ساده ای بود، کل بورس 5 درصد اقتصاد کشور است. من نگران سهام کارگران در بورس کشور هستم، همین طور امکان دارد وزرای دیگر چنین نگرانی‌هایی را در بخش های خود داشته باشند و از این رو برای رفع نگرانی نامه به رییس جمهور می نویسند. وی در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از انتشار نامه در رسانه‌ها، در دولت اعتراضی به نامه صورت گرفت، گفت: خیر. یک ماه پیش این نامه نوشته شده بود. اینکه برخی سازمان‌ها از دولت بودجه می گیرند و بعد رسانه‌ای تاسیس می‌کنند و در آن نامه ساده اداری را علیه دولت منتشر می‌کنند، بداخلاقی است. ربیعی تصریح کرد: این نامه اکیدا علامت رکورد مزمن نبود کما اینکه تنها معطوف به بازار بورس بود، وقتی قیمت نفت و بسیاری از مسائل تغییر می کند طبیعی است که سیاست گذاری ها نیز باید تفاوت کند. وی در پاسخ به این پرسش که شما دو سال پیش در جلسه رای اعتماد صریحا گفتید که باید پتانسیل‌های اشتغالزایی فعال شود، باتوجه به اینکه پژوهشگر مسائل اجتماعی هم محسوب می شوید، آمارهایی که دارید می گوید چه مقدار شغل ایجاد می کنیم و باید چه مقدار شغل ایجاد شود تا این بحران رفع شود؟، گفت: امروز مسئله اشتغال فرابخشی و نیاز به اهتمام همه گروه ها و اجماع ملی دارد. ما در شرایطی به سر می بریم که بدون اجماع ملی نمی توان برنامه های کلان را به پیش برد. ربیعی با بیان اینکه طبق آمارهای به دست آمده بیش از پنج میلیون نفر با تاخیر وارد بازار کار می شوند، ادامه داد: در سال 1393 بیش از 300 هزار نفر را از طریق مراکز کاریابی به بنگاه های کوچک معرفی کردیم اما حدود یکصد هزار نفر از این افراد تمایل به آن کار نداشتند چرا که مفهوم شغل در جامعه ما تغییر کرده و بسیاری شغل را به معنای استخدام می دانند. وی ادامه داد: ما نیاز داریم سالی 800 هزار شغل ایجاد کنیم تا نیروهایی که با تاخیر وارد بازار کار می شوند را پاسخگو باشیم. براساس آمار دفاتر تامین اجتماعی است که صادر شده است، در سال 1393، 735 هزار و 683 نفر با ثبت کدملی در سازمان تامین اجتماعی در مشاغل بیمه اجباری داریم که جدا از بیمه قالیبافان است، در همان سال 326 هزار ریزش شغل داشتیم، می توانم ادعا کرد که اگر همین خط روندی را ادامه دهیم در سال 93 موفق بودیم بیش از 300 هزار شغل ایجاد کنیم. ربیعی در پاسخ به این پرسش که پس چرا این آمار در زندگی مردم ملموس نیست؟، اظهار کرد: اتفاقات خوبی در دولت تدبیر و امید رخ داده است. نرخ مشارکت در این دولت بالا رفته است و من از این امر بسیار خوشحالم، افراد از ناامیدی به امید رسیده‌اند، افراد امید به دست یافتن به شغل نداشتند اما الان دارند. از دیگر دستاوردهای این دولت این بوده که طبق آمار و اطلاعات، در گذشته امکان دسترسی به شغل در 28 سالگی بوده اما امروز به 27 سالگی رسیده است. وزیر کار در مورد قرارداد موقت کار که به نوعی موجب عدم احساس امنیت شغلی افراد شده است، اضافه کرد: در دورانی که عرضه و تقاضای نیروی کار سخت می شود و نیروی کار پیشی می گیرد بر تقاضا، این فشار بر کارگران وارد می شود. من هم وزیر کارگران، هم تولیدگران و هم بیکاران هستم. با توجه به چهار نوع سیاست در رابطه با اشتغال، سیاست تنظیمی برعهده ما است، ما برای اینکه اجحافی صورت نگیرد به شدت با قراردادهای سفید امضا مقابله کردیم البته کانون های کارفرمایی و اتاق ها با ما همکاری کردند. ما در سال 93 از ریزش 237 هزار شغل با همکاری کارفرما و کارگران جلوگیری کردیم. ربیعی در تعویق حقوق کارگران و بازنشستگان مستمری بگیر نیز گفت: در شرایط اقتصادی فعلی با مدیریت، این شرایط را مدیریت می کنیم همه جوانب را باید در نظر گرفت. ما باید هم فضای کارفرمایی و هم کارگری را در نظر بگیریم. در زمینه حقوق بازنشستگان سه سال نقش موثری داشتم تا 65 درصد حقوق آنها افزایش یافت. در مدت زمانی کوتاه، تاب اقتصادی ما بیشتر از این ظرفیت نداشت، من متوجه مشکلات آنها می شوم. وی در پاسخ به این پرسش که آیا از حداقل حقوق بازنشستگان و کارگران اطلاع دارید، گفت: در حال حاضر دریافتی کارگر یک میلیون و صد هزار تومان با مزایا است. مستمری بگیران کمی کمتر از این مبلغ است. حدود 40 درصد از مستمری بگیران حداقل دستمزد را دریافت می کنند. مستمری بگیران بازنشستگی نیز حداقل دریافتی آنها مناسب تر است. وزیر کار و رفاه اجتماعی در مورد بحث تعطیلی صندوق‌های بازنشستگی به دلیل نبود اعتبارات کافی، گفت: صندوق ها تعطیل پذیر نیستند. از سوی دیگر تامین اعتبار صندوق تامین اجتماعی نیز توسط دولت نبوده و سهم را خودش تامین می کند. ما در صندوق ها با نسبت نامناسب ورودی با خروجی مواجه هستیم. یکی از بحران های ما که حتی در جلسه غیرعلنی مجلس حرف زدم شرایط صندوق های بازنشستگی است. وی گفت: رفع بحران صندوق از اولویت های دولت در برنامه ششم توسعه است. ربیعی در مورد بدهی تامین اجتماعی به بیمه و داروخانه ها نیز گفت: امروز بیمه تامین اجتماعی بدهی داروخانه ها و پزشکان را پرداخت کرده است. بدهی به بیمارستان ها تا پایان سال 1393 نیز پرداخت شده است. بدهی در بیمه سلامت نیز تا یکشنبه آینده برای سال 1393 پرداخت می شود و بدهی بخش اعظم پزشکان و داروخانه ها نیز در اردیبهشت پرداخت شده است. وزیر کار مورد صحت آمارهای منتشره درباره کودکان کار گفت: یکسری از این آمارها سیاه نمایی است. آمار یونیسف را برای من آورده بودند که آن را با نسبت کل کشور گرفتم که گفتم مگر چنین مسئله ای ممکن خواهد بود؟ متاسفانه اغراقی در اینگونه آمارها وجود دارد. وی بر لزوم تفکیک در این حوزه تاکید کرد و گفت: یکسری از کودکان به محل کار رفته و شب به خانه خود برمی گردند. عده‌ای شب ها را در خیابان سپری می کنند و گروه دیگر در معرض سوءاستفاده قرار دارند. آمارهایی که منتشر می کنند صحت ندارد. ربیعی ادامه داد: با توافقاتی که با استانداری تهران صورت گرفته قرار شده این کودکان جمع آوری و در اختیار سازمان بهزیستی قرار داده شوند. وی به مسائل کودکان نظیر آموزش و سلامت آنها اشاره کرد و گفت: در جلسه شورای عالی رفاه در سال گذشته، اعلام شد که 175 هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد. دو روز پیش جلسه شورای کودکان داشتیم که باید گفت 175 هزار بازمانده از تحصیل به 75 هزار نفر رسیده است البته بخشی از این بازماندن از تحصیل مربوط به مسائل فرهنگی است همچون اینکه خانواده اجازه تحصیل به فرزند دختر نمی دهد. وزیر رفاه با تاکید بر اینکه هدف ما جلوگیری از سوءاستفاده از کودکان است، یادآور شد: متاسفانه ابتلا به ایذر در این کودکان سی برابر بیشتر از افراد عادی است. ما برای اولین بار با همکاری وزارت دادگستری بانک اطلاعاتی کودکان را راه اندازی کردیم و الان می توانیم به طور دقیق در مورد وضعیت کودک صحبت کنیم. امیدوارم در سال آینده دیگر کودک بازمانده ای از تحصیل نداشته باشیم.
کد خبر: ۷۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸

مثنوی « مِنا ؛ قربانگاه عشق» تقدیم به خانواده‌های داغدار و چشم انتظار قربانیانِ قربانگاهِ مِنا/از چشم منا چکد ستاره  -در ماتم محنتی دوباره
کد خبر: ۷۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۵

اگر شما هم دختر نوجواني در خانواده داشته باشيد، حتما مي‏دانيد که دختران نوجوان به دليل ويژگي‏هاي جسمي خاصي که دارند و نقش‏هايي که قرار است در آينده ايفا کنند، از نظر سلامت آسيب‌پذيرتر از پسرها هستند. از آنجا که همين دخترها قرار است در سال‏هاي بعدي مادر شوند بايد از همين حالا به فکر اين باشيم که پايه‏هاي سلامت ‌‏شان را به شکل درست و محکمي ‏بنا کنيم و مراقب باشيم در آينده، زنان جوان کشور‌مان با بيماري‏هايي مختلفي مثل پوکي استخوان، کم‏خوني و سوءتغذيه دست و پنجه نرم نکنند. متاسفانه به سلامت رواني دختران معمولا توجه چنداني نمي‏شود؛ در حالي که اگر دختران نوجوان ما از سنين بلوغ در شرايط امنيت رواني رشد نکنند، در آينده احتمال ابتلاي آنها به انواع اختلالات رواني بيشتر مي‏شود. چيزي که نوجواني را از بقيه مراحل عمر متمايز مي‏کند، بلوغ است. دختران نوجوان در سنين 10 تا 16 سالگي بلوغ جسمي را تجربه مي‏کنند که تمام عملکردهاي جسمي ‏و رواني‏شان را متحول مي‏کند. در اين دوران تغييرات فيزيکي موجب مي‏شوند که دختران از نظر رواني هم آسيب‌پذيرتر شوند چون در آستانه يک تغيير جدي يعني گذار از مرحله کودکي به بزرگسالي قرار مي‏گيرند. ميل به گوشه‎گيري، حساسيت نسبت به انتقاد ديگران، نوسان در خلق و خو، بي‌قراري، بي‌ثباتي، کاهش اعتماد به نفس، نافرماني از والدين، صرف توجه بيش از حد به ظاهر و تمايل بيش از حد به داشتن ارتباط نزديک با گروه دوستان و همکلاسي‏ها از ويژگي‏هاي رفتاري دختران در سنين بلوغ است. از طرف ديگر، بلوغ زودرس و ديررس يکي از عوامل ناهنجاري‏هاي رواني در بعضي از نوجوان‏هاست. بلوغ چه به‌صورت زودرس اتفاق بيفتد و چه با تاخير همراه باشد، نگراني‏ها و مشکلاتي را براي نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم براي دختر و هم براي پسر وجود دارد اما بلوغ زودرس اغلب براي دختران و بلوغ ديررس بيشتر براي پسران مشکل‌آفرين‌ است. البته اين مشکلي است که با تشخيص والدين و مراجعه به پزشک و روان‌شناس به راحتي قابل حل است.ولي به طور کلي، در مقابل تغيير خلقيات دختران نوجوان اگر رفتار درستي از طرف والدين صورت نگيرد، احتمال بروز بعضي از اختلالات رواني در آنها بيشتر مي‏شود. آمارها نشان مي‏دهد که 3 درصد از دختران 12 تا 16 ساله، در مقابل 6 درصد از پسران هم سن‌وسال خود‏شان، دچار اختلالات شديد رواني مي‏شوند. افسردگي و اضطراب بيشتر از ساير اختلالات بين دختران نوجوان ديده مي‏شود. براي مثال، تحقيقي که بين سال‌هاي 1987 تا 2006 روي دختران 15 ساله اسکاتلندي انجام شده، نشان مي‏دهد که نزديک به 43 درصد آن‌ها داراي مشکلات احساسي و 27 درصد از آنها داراي مشکلات رواني مانند افسردگي حاد و مزمن بوده‌اند. افسردگي و ساير اختلالات رواني در صورت شناخت مناسب والدين از فرزندان‌شان و مشاهده دقيق اعمال و رفتار آنها به سادگي قابل تشخيص بوده و اگر به موقع به روان پزشک مراجعه شود به راحتي قابل درمان نيز هست. هيولاي لاغري شايد باورتان نشود ولي تبليغات گسترده لاغري يکي از عوامل تهديد کننده سلامت رواني و جسماني دختران است. بي اشتهايي رواني يکي از بيماري‏هايي است که به خصوص در دوره نوجواني، بين دختران ديده مي‏شود. تيترهاي وسوسه انگيز مجلات و الگوهايي که رسانه‏هاي غربي به عنوان اندام متناسب تبليغ مي‏کنند، دختران نوجوان را دچار وسواس بيمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان مي‏دهد در بين دختران دبيرستاني که اين مقالات را مي‏خوانند احتمال تلاش براي کاهش وزن از راه نخوردن غذا و يا حتي مصرف سيگار دو برابر بيشتر از ساير دختران است. نتايج اين بررسي‏ها نشان داده که فقط ?? درصد پسرها در مقابل ?? درصد از دختران اين مقالات را به طور مداوم مطالعه مي‏کنند. به علاوه اين مقالات روي رفتارهاي تغذيه‌اي پسراني که اين مقالات را مي‏خواندند به اندازه دختران تاثير ندارد. در اين ميان بعضي از آن‏ها به رژيم‏هاي خطرناک و غير اصولي روي مي‏آورند و بعضي ديگر دچار بي‏اشتهايي رواني مي‏شوند. يعني ميل و رغبت خود را به غذا از دست مي‏دهند و به‌رغم گرسنگي و نياز شديد از خوردن غذا اجتناب مي‏کنند.بي اشتهايي رواني موجب عوارض بسيار مخربي مثل پوکي استخوان، مشکلات گوارشي، ريزش مو و توقف قاعدگي مي‏شود. در اين ميان بعضي از دختران به بيماري خطرناک‏تري به اسم «آنورکسيا نوروزا» مبتلا مي‏شوند. اين افراد که نمي‏توانند به اشتهاي بيش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت يا وسيله‏اي که اغلب يک مسواک است، حلق خود را تحريک مي‏کنند و همه غذاي خورده شده را بالا مي‏آورند.اين بيماري ممکن است اوايل از چشم خانواده دور بماند ولي بعد از مدتي با عوارضي مثل خشکي و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست و ريزش مو و حالت تهوع و اختلالات گوارشي بروز پيدا مي‏کند. اين بيماري‏ها که در مرز مشترک اختلالات رواني و جسماني حرکت مي‏کنند، مي‏توانند عوارض جدي و جبران ناپذيري روي سلامت دختران بگذارند. يک دو سه، حرکت! آن طرف طيف تمايل شديد به لاغري، چاقي بيش از حد قرار دارد. اضافه وزن يکي ديگر از مشکلاتي است که سلامت دختران نوجوان امروزي را مورد تهديد قرار مي‏دهد. به خاطر تغذيه نامناسب و تحرک ناکافي، دختران نوجوان بيشتر از پسران در معرض اضافه وزن و چاقي هستند.چاقي در سنين نوجواني مي‏تواند تا بزرگسالي هم تداوم داشته باشد و سبب تجمع چربي‏هايي شود که بدن را نسبت به بيماري‏هاي قلبي عروقي و ديابت آسيب‌پذير مي‏کند. يکي از دلايل اصلي چاقي دختران نوجوان در اين سن، همان‌طور که اشاره شد، نداشتن تحرک بدني است. با توجه به اين که دانش‌آموزان روزانه چند ساعت در کلاس درس روي نيمکت مي‏نشينند، احساس خستگي و کسالتي در آنها به وجود مي‏آيد که پسر‏ها اکثرا اين مشکل را با فوتبال بازي کردن در کوچه و خيابان يا ورزشگاه‏ها حل مي‏کنند ولي براي دخترها به دليل اعتقادات فرهنگي جامعه امکانات کمتري وجود دارد. آمار نشان مي‏دهد که در مقابل 61 درصد دانش‌آموز پسري که در تيم‏هاي ورزشي بازي مي‏کنند فقط 50 درصد دختران در تيم‏هاي ورزشي شرکت مي‏کنند و در حالي که 4/3 پسران در فعاليت‏هايي شرکت مي‏کنند که باعث مي‏شود براي 20 دقيقه يا بيشتر و سه روز در هفته يا بيشتر عرق کنند و تند نفس بکشند، فقط نيمي‏از دختران اين وضعيت را دارند. در حالي که ورزش براي دختران بسيار ضروري است و کمک مي‏کند که استخوان‏ها، عضلات و مفاصل‌شان ساخته و حفظ شوند، وزنشان کنترل شود و وقوع فشارخون بالا در ميانسالي به تعويق بيفتد. در حقيقت ميزان ورزش دختران نوجوان بين 12 تا 18 سال يک عامل مهم در پيشگيري از شکستگي لگن در سنين ميانسالي است.پس بهتر است دختران خود را به فعاليت‏هاي بدني مثل پياده‌روي منظم، شنا وعضويت در تيم‏هاي ورزشي و باشگاهي تشويق کنيد تا از اين آسيب‏ها در امان باشند. همه چيز بخور کمبودهاي تغذيه‌اي يکي ديگر از مشکلات عمده سلامت دختران است. شايد به نظر بعيد بيايد که بعد از اين همه اطلاع‌رساني در جامعه هنوز هم افرادي باشند که درعين داشتن تمکن مادي از سوء تغذيه رنج مي‏برند. ولي واقعيت اين است که دختران خانواده‏هاي متوسط هم ممکن است به فقر پنهان برخي مواد غذايي مثل آهن و روي و کلسيم دچار باشند. برخي از آمارها نشان مي‏دهند که تنها 20 درصد دختران دبيرستاني، روزانه 5 واحد ميوه و سبزي مي‏خورند و 3 ليوان شير مي‏نوشند.اين يعني 80 درصد دختران نوجوان ما به اندازه کافي به املاح و ويتامين‏ها دسترسي ندارند و يا بر اثر بي‌توجهي خود و والدين‌شان از خوردن اين مواد مغذي غفلت مي‏کنند. از سوي ديگر دختران به دليل قاعدگي آهن زيادي از دست مي‏دهند و لازم است که بيش از پسران آهن مصرف کنند. کمبود روي هم يکي ديگر از کمبودهاي تغذيه‌اي رايج بين دختران ايراني است که دليل اصلي آن نبود روي کافي در خاک ايران و بعد مصرف نکردن منابع غذايي روي به مقدار کافي است. در حالي که دختران در سن نوجواني سريع‌ترين رشد را دارند و بايد روزانه همه ويتامين‏ها و املاح معدني را به اضافه 2200 کالري مصرف کنند. مصرف مکرر نوشابه در اين سنين خيلي خطرناک است و در آينده به پوکي استخوان منجر مي‏شود، پس بهتر است نوشابه‏هاي گازدار را از برنامه غذايي خانواده حذف کنيد. ضمن اينکه دختران خود را تشويق کنيد از همه مواد غذايي به ميزان کافي مصرف کنند.     salamat.com
کد خبر: ۷۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶