« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران گفت: جلو کمیته انضباطی AFC زانو می‌زنم و می‌پرسم چرا ویلیامز را برای دیدار ایران و عراق انتخاب کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرگزاری دانشجو، کارلوس کی‌روش بعد از شکست تیم ملی ایران در ضربات پنالتی مقابل عراق و حذف از مرحله یک چهارم نهایی جام ملت‌های آسیا گفت:  واقعیت این است که اگر در بازی اول انتقاد کردم قصد بی احترامی نداشتم و تنها به سلامت فیزیکی بازیکنان حساسیت داشتم و فکر می‌‌کردم. دروازبان عراق پولادی را هل داد اما شما بگویید چه کسی باید اخطار می‌گرفت؟ با این حال به عراقی‌ها تبریک و به تیم خود هم آفرین می‌گویم. کی‌روش در پاسخ به طرح این موضوع از سوی یک خبرنگار ایرانی که او این بازی را نباخته و 70 میلیون ایرانی سرمربی تیم ملی‌شان را دوست دارند، اظهار داشت: من از شما تشکر می‌کنم. سرمربی تیم ملی درباره اینکه نظرتان در خصوص ضربات پنالتی بازی‌های حذفی چیست، گفت: شما می‌توانید متصور شوید که من چه حسی دارم. البته احساسم را نمی‌توانم بگویم. فقط به عراق تبریک می‌گویم و به بازیکنان و هواداران ایران که مستحق بهتر از این بودند هم تبریک می‌گویم. برای عراق آرزوی بهترین ها را دارم و سرحد احترام را برای تمام بازیکنان ایرانی قائلم. کی‌روش اضافه کرد: با تمام احترامی که برای تمام مقامات قائلم از رئیس ای اف سی تقاضا دارم این موارد را بررسی کند. شما اهالی رسانه هم بررسی کنید. اگر من بگویم مرا محروم می‌کنند. من هنوز یک پرونده باز با ویلیامز دارم که به او توهین کردم و اگر بخواهم حرفی بزنم من را محروم خواهند کرد. وی درباره اینکه با توجه به شکست تلخ ایران و قضاوت بد داور نظر شما در خصوص آینده چیست، گفت: مطمئنا بدون حال، در فوتبال آینده‌ای نیست و وقتی نمی‌توان در حال کاری انجام داد برای آینده هم نمی‌شود کاری کرد. کی‌روش ادامه داد: قلب ما آکنده از درد و اندوه است. در جام جهانی در بازی با آرژانتین با قضاوت بد نتوانستیم بالا برویم. چگونه این داور برای بازی امروز انتخاب شد؟ مقامات بگویند کسی که یک پرونده باز با ما دارد چطور دوباره بازی ما را سوت زد؟ این بازیکنان به خاطر روحیه جنگجویانه تا ابد در قلب من هستند. وی درباره اینکه با این شرایط و با توجه به اینکه گفته بودید در صورت نرسیدن به دیدار نهایی شاید بروید؛ آیا در ایران خواهید ماند یا خیر، تصریح کرد: واقعا نمی‌دانم، بعضی وقت‌ها در فوتبال به این نکته می‌رسید که آیا منطقی است اصلا شغلت را ادامه بدهی؟ کی‌روش بار دیگر به انتخاب داور این دیدار اشاره کرد و گفت: خسته نمی‌شوم از اینکه تکرار کنم چرا ویلیامز برای این بازی به عنوان داور انتخاب شد. جلو کمیته انضباطی ای اف سی زانو می‌زنم و می‌پرسم که این چه انتخابی بود؟ آیا ولیامز می‌تواند امشب راحت بخوابد؟ اگر زانو بزنم، این سوال را خواهم پرسید. با این اتفاقات عراق صعود کرد و ما به خانه برمی‌گردیم. سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران گفت: به تک تک بازیکنانم به خاطر بازی خوب تبریک می‌گویم و آنها را تحسین می‌کنم و عذر می‌خواهم که نمی توانم برخی مطالب را بگویم.
کد خبر: ۵۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۳

بیشتر کسانی که فیلم را دیده اند آن را غیرمنتظره و فراتر از نام و نشان کارگردان توصیف می‌کنند، بد نیست که یکی از رسانه ها دوربین به دست سراغ بینندگان فیلم در سینماها برود و این واقعیت را به قاب تصویر بکشاند
کد خبر: ۵۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳

این جانب حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوب‌های خیابانی بدون حکم قضایی خلاف اصول متعدد قانون اساسی دانسته و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی می‌دانم
کد خبر: ۵۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱

دولتی ها حاشیه سازی نکنند و دودستگی به وجود نیاورند / ایجاد تفرقه و دودستگی در میان مردم، به هر عنوان و با هر توجیه، ضد منافع ملی و ضد آرمانهاست
کد خبر: ۵۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

براساس آمارها، در حدود یک‌میلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به رده‌های بالا در ادارات دولتی آمریکا شده‌اند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا می‌شوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی‌ ایرانی‌الاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت. روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکرده‌اند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را می‌توان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامه‌های موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شده‌اند که در این گزارش به معرفی آنها می‌پردازیم. گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی می‌کند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیت‌ها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامه‌های معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در رده‌های دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد. در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا می‌شود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد. مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظه‌کار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمع‌آوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتن‌نشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحث‌ترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد می‌شد. رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسی‌هایش، در رسانه‌ها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتی‌اش علنی شد، مجبور به استعفا گردید. دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکل‌گیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد. او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوق‌بشری سخنرانی‌هایی داشته است که می‌توان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قاره‌ای" اشاره کرد. فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید. سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. س‍‍‍‍‍‍پس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایان‌نامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانه‌داری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلی‌ترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصب‌های وی، منشی‌گری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است. مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پرونده‌های پیچیده‌ تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا می‌باشد، دست یافته است. هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایه‌دار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره می‌توان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود. انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود می‌توان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمک‌های میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هسته‌ای اشاره کرد. در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را می‌توان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب می‌گردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بین‌المللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است. انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب می‌گردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست می‌توان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد. هم‌اکنون انصاری در هیوستون زندگی می‌کند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلی‌ترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلول‌های بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد. او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیم‌سازان "انجمن سیاست رسانه‌ای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد. این سرمایه‌دار و سیاستمدار کهنه‌کار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلول‌های بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلول‌های بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحث‌ها، مناظرات، سخنرانی‌ها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد. مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایه‌گذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب می‌گردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد. پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایه‌گذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایه‌گذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت. مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظه‌کار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد. اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامه‌ای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودن‌اش به آنها ابراز داشت. وعده‌های انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجی‌های دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد. جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانه‌ای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهده‌دار شده است. جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فن‌آوری انبارداری رایانه‌ای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد. اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانه‌ای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه می‌خواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند". وبسایت رسمی خود او جایی در معرفی‌اش اینچنین بیان می‌کند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم". جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی می‌کند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است. جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقه‌اش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امن‌ترین و آماده‌ترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل می‌گردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظه‌کار از موسسه "ماسوت/استسچر" کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانش‌آموز مدیریت می‌کند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد. او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بی‌پول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است. اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایه‌گذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایه‌گذاری‌های صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركت‌های فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمع‌آوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالت‌های آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمی‌خواهم چون ایرانی‌الاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. می‌خواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم". سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی هم‌حزبی‌های خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد. حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا می‌شود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایه‌گذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، می‌باشد. سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغ‌التحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد. راس میرکریمی (Ross Mirkarimi) "راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم می‌دید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بین‌الملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی می‌کند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است. راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیم‌گیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ می‌داد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود. نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:*‌ رهبر ائتلاف منطقه آزاد هسته‌ای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بین‌المللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانی‌الاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمی‌تواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفاده‌های درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمین‌های گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایه‌گذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانه‌ها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد. راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگ‌کننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت. هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است. الکس نورسته (Alex Nowrasteh) "الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار می‌کند. او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکایی‌اش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظه‌کاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقاله‌ای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالی‌ترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود. در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملی‌گرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند. الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه‌ هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است. دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی می‌کند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوه‌گیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابی‌گری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد. در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحه‌ای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب می‌کرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمن‌ها و اتحادیه‌های مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد. او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابی‌گر مشهور یهودی) که مربوط به لابی‌گری و فساد مالی 87 میلیون دلاری می‌شود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجام‌خواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید. فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است. شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بین‌المللی آماده می‌کرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگ‌کننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است. او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنس‌گرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است. ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بین‌الملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هم‌اکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است. نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس می‌کند. رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد. اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانه‌داری شامل مدیریت سیاستهای مالی بین‌المللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است. البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانه‌داری آمریکا بود. از سوایق کاری طلوعی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانه‌داری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

ذات و اصل عملی یک چیز است و آنگونه که انجامش می دهیم چیز دیگر. لازم است که از همین ابتدا بین آنچه در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد و می افتد با نفس مذاکرات فرق گذاشته شود. که در همین راستا رویکرد صاحبنظران و مردم هم به مذاکرات هسته ای به دو دسته تقسیم می شود. عده ای اصل مذاکره و پای میز مباحثه نشستن با آمریکا را بنابر آنچه دراین۳۵سال بین ایران و آمریکا گذشته است بیهوده می دانند که در صحت و سقم این سخنان بحث بسیار است. اما عده ای دیگر که البته شاید هم عقیده با گروه اول هم باشند، پشت سر رهبری گرانقدر انقلاب قرار گرفته اند و تمرین ولایت مداری می کنند. قبل از شروع مذاکرات هسته ای و قبل تر از روی کارآمدن دولت یازدهم، حضرت آقا در سفر نوروزی خود به مشهد با اشاره به پیغام های آمریکایی جهت مذاکره گفتند: «آمریكائی ها مدتی است كه از طرق گوناگون پیغام می دهند كه خواهان مذاكره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم... البته من مخالفتی هم ندارم». بعد از شروع مذاکرات نیز همیشه موضع رهبری حمایت از مذاکره و مذاکره کنندگان بود و هرجا که از عدم خوش بینی به طرف غربی و بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا گفتند، در کنارش تلاش، جدیت و ایستادگی هیئت مذاکره کننده را تحسین کرده وحتی از عدم مخالفت با تمدید مذاکرات خبر دادند. اما نکته اصلی اینجاست که علی رغم تاکید مکرر حضرت آقا بر بداخلاقی ها و خوی استکباری آمریکایی ها و موذی گری انگلیسی ها و تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات از طرف غربی ها، علت حمایت ایشان از اصل مذاکرات و تیم مذاکره کننده چیست؟ چرا ایشان با تمدید مذاکرات مخالفت نکردند؟ رهبری فرمودند من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل آن مخالف نبودم. اما این دلایل عدم مخالفت چیست؟ دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله خامنه ای در نوشتاری که قبل از شروع مذاکرات پاییز امسال منتشر کرد، تمام علل توافق رهبری با موضوع مذاکرات ا جمع آوری کرده است که طبق آن، حضرت آقا برای این عمل خود، ۹گزاره را در نظر گرفته اند: ۱- ایران می خواهد پرونده هسته ای بسته شود ولی طرف غربی نه!میشد در طول تمام دفعاتی که ایران و غرب به مذاکره با یکدیگر پرداختند، این پرونده با توافقی منطقی و عادلانه مختومه شود. اما اسناد حاصل از مذاکرات میگوید که هربار، این زیاده خواهی طرف غربی بود که مذاکرات را به سرانجام نرساند و این نشان می دهد که ادامه دارشدن پرونده هسته ای ایران برای طرف غربی سودی دارد که تمام شدنش ندارد. «بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آزانس هسته ای امضاء کرد-قبول کردند که این اشکالاتی که وجود داشته برطرف شده- خب باید قضیه تمام می شد... اینها سند است، اینها قابل انکارنیست... اما آمریکائی ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند...» ۲- هنر توافق در ادامه دادن مسیر استعمده ترین گره مذاکرات هسته ای که با اسم های زیبای شفاف سازی و جلب اعتماد جهانی از طرف آمریکا به خرد افکارعمومی دنیا داده می شود، همان توقف کامل چرخه هسته ای ایران است که ایران هم هیچگاه در برابر این خواسته تسلیم نشد. « تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما ازاول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل طرف مقابل را باید شناخت... اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید.... این خسارت است» ۳- تجربه ای برای اعتماد به نیروی درونی کشور« با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور دارند انجام می دهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربه‌ای است، احتمالاً یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد» ۴- حمایت از تصمیم مسئولین اجرایی کشوررویکرد هر دولتی با اسلاف خود می تواند متفاوت باشد و جمهوری اسلامی در عمر۳۵ساله خود به خوبی این مورد را به نمایش گذاشته است. دولت یازدهم با رویکرد مذاکره و اعتقاد به تنش زدایی با غرب روی کار آمد و به عقیده حضرت آقا منتخب مردم را باید حمایت کرد اما خطوط قرمز نظام همیشه ثابت اند.« من خودم مسئول اجرایی بوده ام، وسط میدان بوده ام،سنگینی کار و سختی کار را با همه وجودم احساس کرده ام... لذا اینها [مسئولان اجرایی] احتیاج به کمک دارند،من هم کمکشان میکنم، حمایتشان می کنم، این یک طرف قضیه است که قطعی است. از یک طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران... از حقوق ملت ایران یک قدم عقب نشینی نباید بشود» ۵- آشکارشدن دشمنی دشمن«یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکایی‌ها و مسئولین دولت ایالات متحده‌ی آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.» ۶- عادی شدن رابطه آژانس با ایران« همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچیک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست، ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد» ۷- مقابله با جریان های مخرب افکارعمومی ایرانغرب رسانه در اختیار دارد و چون ذات استکباری و خوی فریبندگی دارد به راحتی می تواند دنیا و نظام بین الملل را علیه ملت ایران تحریک کند ضمن اینکه منافع بسیاری از دولتها در همراهی با غرب تامین می شود.«هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود» ۸- تاکید بر نداشتن سلاح هسته ای« میگویند ما از بمب هسته‌ای میترسیم! اولا تضمین برای جلوگیری از سلاح هسته‌ای راه‌های خودش را دارد... ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئله‌ی سلاح هسته‌ای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. آمریکا که خودش چند هزار کلاهک هسته‌ای دارد، چند هزار بمب هسته‌ای دارد، و خودش به کار برده... شما چه کسی هستید که بایستی نگران این باشید که فلان کشور به سلاح هسته‌ای دست پیدا میکند یا نمیکند؛ وانگهی آن دستگاه‌هایی که مسئولند، خب بله، میشود تضمین کرد. البتّه‌ [تضمین] هم شده است یعنی روشن است؛ شاید خود آنها هم میدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّی است» ۹- به دست گرفتن ابتکار عمل در سیاست خارجی« من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود »درست است که طرف غربی اینطور وانمود می کند که ایران در مظان اتهام سلاح هسته ای است ولی این دلیل بر عقیب نشینی و منفعل بودن ایران در برابر این ادعا نیست. مذاکره کردن می تواند به دنیا نشان بدهد که ایران موضوعی بر دروغگویی با مخفی کردن از جامعه بین المللی ندارد واین غرب است که باید ادعاهایش را ثابت کند.   منبع/الف
کد خبر: ۵۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸

با تمدید مذاکرات مخالف نیستیم/ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آمریکا بیش از همه ضرر می‌کند/ چه توافق بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن‌تر خواهد شد سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلام صبح روز (پنج‌شنبه) در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج و نمایندگان اقشار مختلف بسیج، احساس مسئولیت انسانی و الهی و بصیرت را دو پایه اصلی تفکر منطقی بسیج دانستند و ضمن تحسین تلاش، جدیت و ایستادگی هیأت مذاکره کننده ایرانی، به بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد امریکا اشاره کردند و افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول می کنیم اما می دانیم که این دولت امریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نهایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد. رهبر انقلاب اسلامی، همراه شدن فکر و علم و منطق را با عشق و انگیزه های درونی، رمز حضور موفق بسیج در میدان های متنوع و گسترده عمل خواندند و افزودند: اولین و اصلی ترین پایه تفکر بسیجی که برگرفته از مبانی مستحکم دینی است، احساس مسئولیت انسانی و الهی در قبال خود و خانواده و جامعه و بشریت است. ایشان افزودند: دومین پایه تفکر بسیجی که تکمیل کننده پایه اول و شرط لازم آن است، بصیرت و روشن بینی به معنای شناخت زمان و اولویت ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن، است. رهبر انقلاب اسلامی، نبود بصیرت را زمینه ساز  گرفتار شدن در شبهات، نادانی ها و کج فهمی ها دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی که بصیرت ندارند، همانند بیچارگانی که در فتنه 88 گرفتار شدند، در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می کنند و به همین علت چه بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند. حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید براینکه احساس مسئولیت بدون داشتن بصیرت، بسیار خطرناک است، گفتند: برخی افراد، در دوران مبارزات قبل از انقلاب، و در سه دهه اخیر با احساس مسئولیت اما بدون بصیرت اقداماتی کردند که در نهایت به ضرر نهضت امام و انقلاب و کشور تمام شد. ایشان با اشاره به تأکید های مکرر خود در جریان فتنه سال 88 بر موضوع بصیرت، گفتند: در همان ایام برخی از تکرار موضوع بصیرت، ناراحت شدند اما من باز هم بر بصیرت تأکید می کنم، زیرا هرچه انگیزه و مسئولیت انسان بیشتر باشد ولی بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به این چنین فردی هیچ اطمینانی نیست. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تیزبینی و روشن بینی امام (ره) که در مقاطع مختلف همه مسائل مورد نیاز را بیان و جهت گیری ها را مشخص می کرد، گفتند: امام بزرگوار (ره) هم فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد و هم جهت گیری و هدف اصلی را نشان داد و گفت: «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید». ایشان با اشاره به سخن معروف امام (ره) که فرمود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» افزودند: افرادی که سخنان امام (ره) را درک نکردند، در برخی مقاطع خطاهایی فاحش مرتکب شدند. حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی این بخش از سخنان خود افزودند: حتی برای یک لحظه هم نباید از «احساس مسئولیت» به عنوان پایه اصلی تفکر بسیجی و «بصیرت» به عنوان شرط لازم آن، غفلت کرد. ایشان با تأکید بر اینکه با چنین نگاهی می توان تعریف دقیق از «بسیجی» ارائه کرد، افزودند: هر فردی که با احساس مسئولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد بسیجی است، بنابراین اکثریت قاطع ملت ایران بسیجی هستند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته قرارگاه اصلی این دایره عظیم، نیروی مقاومت بسیج است که باید الهام بخش نظم و تعلیم و تربیت، و حضور و حرکت باشد. حضرت آیت الله خامنه ای عرصه فعالیت بسیج را نامحدود و بی پایان خواندند و افزودند: عرصه های دفاع، سازندگی، سیاست، اقتصاد، هنر، علم و فناوری، تشکل های مذهبی، و در واقع همه عرصه ها، میدان حضور بسیج است. ایشان با تأکید بر اینکه در همه این عرصه ها الگوهای برجسته و شاخصی وجود دارد افزودند: این نخبگان در عرصه علم و تحقیق بسیجی وار فعالیت کردند از جمله اینکه آن زمانی که دشمن با خباثت تمام تلاش کرد تا تمام درها را به روی ملت ایران ببندد و مانع از دستیابی بیماران به رادیو داروها شود، شهید شهریاری و همکاران وی با تلاشی بسیجی، توانستند اورانیوم غنی شده بیست درصد و صفحه سوخت را تولید کنند. حضرت آیت الله خامنه ای به نکته مهم دیگر اشاره کردند و افزودند: این تفکر بسیجی که پایه گذار آن امام بزرگوار (ره) بود، اکنون صادر شده و همچون عطر گل های بهاری است که کسی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد. ایشان افزودند: نسیم روح افزا و روانبخش تفکر بسیجی را اکنون در عراق، سوریه، لبنان، و غزه شاهد هستیم و به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در قدس شریف و برای نجات مسجدالاقصی هم شاهد آن خواهیم بود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: براساس همین واقعیت ها و به برکت تفکر بسیجی، جمهوری اسلامی ایران شکست ناپذیر است.حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: بسیجی بودن اکثریت قاطع ملت ایران، دلیل شکست ناپذیری نظام اسلامی است اما این به معنای غفلت از امتحان ها و جهت گیری حرکت نیست. ایشان تأکید کردند: جهت گیری اصلی حرکت نظام اسلامی، مقابله با استکبار و دولت استکباری امریکا است و نباید در این جهت گیری سستی و یا اشتباهی بوجود آید البته ما با ملت یا کشور امریکا مشکلی نداریم، بلکه مشکل ما زورگویی و زیاده خواهی دولت امریکاست. رهبر انقلاب اسلامی درباره تمدید مذاکرات با پنج به علاوه یک افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکره مخالفت نکردیم، با تمدید هم مخالف نیستیم اما باید به چند نکته نیز توجه کرد. ایشان هیأت مذاکره کننده ایران را پرتلاش، جدی، دلسوز، مستحکم و منطقی خواندند و افزودند: هیأت ایرانی حقاً و انصافاً در مقابل حرف زور ایستادگی می کند و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی کند. رهبر انقلاب با اشاره به برخورد های دو گانه امریکایی ها افزودند: آنها در مجالس خصوصی و در نامه پراکنی یک جور حرف می زنند و در سخنان عمومی یک جور دیگر! حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری عقبه های مختلف «دیپلماتیک، سیاسی و رسانه ای طرفهای مقابلِ ایران» گفتند پشت سر هر کدام از مذاکره کنندگانِ با ما یک لشکر قرار دارد و در میان آنها، امریکا از همه بداخلاق تر و انگلیسی ها از همه موذی ترند.ایشان افزودند: هم ملت ایران و هم طرفهای مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آنکه بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است. ایشان، مسئله هسته ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه های دیگری هم دارند اما هدف واقعیِ تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است. ایشان اذعان رسانه های غربی به کاهش محبوبیت رئیس جمهور امریکا، میزان بسیار پایین شرکت کنندگان در انتخابات اخیر امریکا و حوادث فرگوسن را از جمله نشانه های متعدد شکاف عمیق ملت و دولت امریکا برشمردند و در تبیین نیاز دولت امریکا به مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: مقامات امریکایی با توجه به همین مشکلات روز افزون، نیاز به یک موفقیت و پیروزی بزرگ دارند. رهبر انقلاب افزودند: اما برخلاف امریکا، اگر مذاکرات به توافق نرسد برای ما آسمان به زمین نمی آید چون راه حلی داریم به نام اقتصاد مقاومتی. ایشان اقتصاد مقاومتی را در کوتاه مدت باعث کاهش ضربات دشمن برشمردند و افزودند: همانگونه که صاحبنظران نیز معتقدند این نگاه در میان مدت و بلند مدت به حرکت عظیم ملت ایران، اوج خواهد داد. رهبر انقلاب با انتقاد از سخنان برخی مقامات امریکا بعد از تمدید مذاکرات افزودند: آنها می گویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند که در این حرف دو نکته ی کاملاً غلط وجود دارد. ایشان افزودند:اولین نکته این است که این چند کشور معدود، نام خودشان را جامعه جهانی گذاشته اند و برای اثبات این حرف حدود 150 کشور عضو غیرمتعهدها و میلیاردها نفر از جامعه بشری را عملاً از جامعه جهانی حذف می کنند. رهبر انقلاب تأکید کردند: نکته دوم این است که ما اصلاً به اعتماد کردن امریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمی خواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمی رود. ایشان با اشاره به یک نکته دیگر از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته ای تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن تر خواهد شد. رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته مقامات امریکایی حتی در همین حرفشان نیز صادق نیستند چرا که دولت مردان امریکا در واقع دنبال منافع و امنیت فردی خودشان هستند نه امنیت اسرائیل. ایشان در تشریح این نکته افزودند: هدف اصلی مقامات امریکایی، راضی نگاه داشتن شبکه جهانی سرمایه داران صهیونیست است چرا که این شبکه هم به آنها رشوه و پول و مقام می دهد هم در صورت مخالفت، آنها را تهدید، رسوا و یا حتی ترور می کنند. ایشان با اشاره به صداقت مسئولان ایرانی با ملت، ایستادگی ملی ایرانیان را در مقابل حرف زور خاطرنشان کردند و افزودند: اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول می کنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسئولانش در مقابل زیاده خواهی می ایستند. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان چند نکته را خطاب به بسیجیان بیان کردند. توصیه به حلم و بردباری، صدق و صفا و پاکدامنی، شجاعت و فداکاری، دوری از تکبر، جلوگیری از «سایش اعتقادی، ایمانی و عملی در مواجهه با وسوسه های مختلف»، توجه به ساماندهی همه اقشار در بسیج، و ضرورت ارتباط این اقشار از جمله این نکات و توصیه ها بود. رهبر انقلاب کمک دولت به رشد و گسترش بسیج را ضروری خواندند و افزودند: پایه اقتصادی مقاومتی تقویت تولید داخلی است که مسئولان دولتی در این زمینه از بسیج کمک بگیرند. پيش از بيانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بر آمادگی بسیج برای ایفای وظایف و مسئولیتها تاکید و خاطرنشان کرد: مجموعه عظیم بسیج در مسیر نوسازی خویش و به منظور ترویج و استحکام بخشی به تفکر انقلاب اسلامی در جامعه سازماندهی جدیدی را برای گسترش ظرفیت نخبگان جامعه تعریف کرده که عالی ترین سطح آن مجمع عالی بسیج است. همچنين سردار سرتيپ محمدرضا نقدی رئيس سازمان بسيج مستضعفين نيز در سخنانی با اشاره به تشکیل مجمع عالی اقشار بسیج مستضعفین گفت: این مجمع تلاش می کند با تبیین مواضع و ایجاد وحدت نظر، راه‌های پیشرفت سریعتر انقلاب اسلامی را هموار سازد.
کد خبر: ۵۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

آیت‌الله علوی گرگانی با ارسال پیامی به کنگره ملی بی‌بی حکیمه(س) از کرامات این حضرت تجلیل کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، صبح امروز نخستین کنگره ملی بی‌بی‌حکیمه (س) با حضور مسئولان کشوری و استانی در سالن شرکت نفت برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام پرویز خواجه‌زاده دبیر علمی کنگره ملی بی‌بی‌حکیمه (س) ضمن تسلیت ایام سوگواری سید و سالار شهیدان به قرائت بیانیه آیت‌الله علوی گرگانی پرداخت. متن این پیام بدین شرح است: حقیر وظیفه دارم از شما بزرگواران و شخصیت‌های محترمی که در این کنگره حضور دارید صمیمانه تشکر کنم، مثل ولایت امیرالمومنین علی (ع) و اهل بیت پیامبر و فرزندان آن مخصوص شیعه نیست و مربوط به عامه مردم و همه عصرها و نسل‌ها است. آن چه از آیات الهی استنباط می‌شود آیه شریفه اکملت مربوط به ولایت و اکمال دین است اگر کسی ولایت را قبول نداشته باشد دین و آئینش کامل نیست تمام تلاش اهل بیت پیامبر(ص) این بوده که مردم از نعمت ولایت بی‌بهره نشوند. تجربه تاریخ نشان داده آنان مورد تکریم توده‌های مردمی بوده‌اند. بعضی خیال می‌کنند علت پراکندگی امامزادگان در اقصی نقاط عالم مربوط به جنگ، خونریزی و ویرانی بوده است در حالی که اینگونه نیست این حضرات بزرگوار چون زیر چتر امامت و ولایت بودند اطلاعات جغرافیایی کاملی داشته‌اند و می‌دانسته‌اند در کدام منطقه مورد احترام هستند. اگر حضرت معصومه (س) از عمق و علاقه مردم قم اطلاعی نداشت به آنجا عزیمت نمی‌کرد، حضرت احمد ابن موسی و حضرت بی‌بی حکیمه خاتون که آن مسیر را انتخاب کردند می‌دانستند مورد احترام آن منطقه هستند، مردم منطقه مذکور با عاطفه بودند و الان نیز آن عواطف پاک در آنان وجود دارد نمی‌خواهم تعارف کنم اهالی منطقه بی‌بی حکیمه بسیار با عاطفه، مهربان و با محبت هستند. یکی از امتیازات موسی بن جعفر (ع) و فرزندانشان این بود که همه فرزندان آن بزرگوار محبوب و چیز فهم بودند، حضرت بی‌بی حکیمه هم از زنان با کمال و فهمیده‌ای بودند و کرامات آنان متعدد بوده است، این امامزادگان جزء شجره طیبه محسوب می‌شوند و شما می‌دانید که شجره طیبه از بین نمی‌رود. این جانب کنگره شما را تقدیر و تحسین می‌کنم انشاءالله کنگره زیبایی برگزار کنید البته هر کاری کنیم نمی‌توانیم حقشان را ادا کنیم. والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
کد خبر: ۴۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۷

دکتر قاضی زاده هاشمی ثابت کرد که می توان به دور از هیاهو های جناحی و بازی های سیاسی به خدمت فکر کردو با روحیه جهادی به جای پاک کردن صورت مشکلات ،حل آن ها را تسهیل بخشید
کد خبر: ۴۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

انتخابات شورای اسلامی شهر لنده برای انتخاب رییس شورا برای سال دوم دوره چهارم شورای شهر روز چهارشنبه برگزار و ˈ"البرز محمدخانی"به عنوان رییس شورای اسلامی شهر لنده انتخاب شد
کد خبر: ۴۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۹

رئیس جمهور از وزارت بهداشت به عنوان دستگاه برتر دولت تقدیر کرد.به گزارش آوای دنا ، رئیس‌جمهور در جشنواره شهید رجایی از وزارت بهداشت به عنوان دستگاه برتر دولت قدردانی و تشکر کرد. در این مراسم که به مناسبت هفته دولت و در سالن اجلاس سران برگزار شد، دکتر سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت لوح تقدیر خود را از رییس جمهور دریافت کرد. متن پیام تقدیر رییس جمهوری به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای دکتر سید حسن هاشمی وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تلاش ارزشمند و قابل تحسین جنابعالی و همکاران محترمتان در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موجب شده است در میان دستگاه های اجرایی از طرف ستاد مرکزی جشنواره شهید رجایی به عنوان دستگاه برتر شناخته و معرفی شوید. این موفقیت را به جنابعالی و تمام کارمندان شریف آن وزارتخانه تبریک می گویم و انتظار دارم به نحو مقتضی از همکارانتان تقدیر و تشکر نمایید. امیدوارم با استمرار تلاش و تکاپوی ویژه در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی، موجب ارتقای کارآمدی دولت تدبیر و امید، رضایت مردم، ایجاد آرامش و دمیدن روح امید در کالبد نظام جمهوری اسلامی ایران شوید. موفقیت روز افزونتان را از درگاه خداوند متعال خواستارم. حسن روحانی
کد خبر: ۴۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۸

ابتکار دختر جوان لنده ای در ایجاد فضای سبز یک کوچه ،مسولان و مردم را به این کوچه کشاند.
کد خبر: ۳۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۵

آوای دنا -پارسینه نوشت:در جریان "عملیات بیت المقدس" و آزادی خرمشهر بیش از 5500 سرباز ایرانی جان خود را از دست دادند. از این میان 49.4 درصد شهدای بین 16 تا 20 سال سن داشتند و 31.5 درصد بین 21 تا 25 سال سن داشتند. به بیانی دیگر بیش از 80 درصد شهدای این عملیات در سن 16 تا 25 سالگی قرار داشتند. صدها تن از این شهدا هم بالای 55 سال سن داشتند. وضعیت تاهل: 23 درصد از مجموع این شهدا متاهل بودند و 11 درصد آنها یک تا دو فرزند داشتند.وضعیت تحصیل : بیش از چهل درصد این افراد دوران دبیرستان را به پایان رسانده بودند و 24 درصد از شهدا دانش آموز بودند. محل تولد: به جز 2 استان ایران، شهدای آزادی سازی خرمشهر از همه استانها حضور داشتند. اما بیشترین شهدا از اهالی استان اصفهان با27 از مجموع شهدا بودند. سپس 13 درصد تهرانی و 12 درصد خوزستانی بودند. استان فارس 5 درصد و خراسان و قم 4.6 درصد. آذرباییجان شرقی 3.6 کرمان نیز 3 درصد. واکنش رادیو عراق - صوت جماهیر بغداد - به آزادی خرمشهر :"نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن كه تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند، صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یك جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاكتیكی خود را از جبهه محمره (خرمشهر) با موفقیت كامل انجام داده اند."
کد خبر: ۳۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

امین کمال وندی بااشاره به اینکه دغدغه جوانان مذهبی قابل پذیرش و تحسین است، گفت: ارشاد اسلامی مجور این کنسرت را صادر کرده و سلیقه ای عمل نخواهد کردبه گزارش آوای دنا ، این افراد روز یکشنبه با مراجعه به دفتر نمایندگی ولی فقیه و مدیر کل ارشاد کهگیلویه وبویراحمد برای مخالفت و جلوگیری از برگزاری کنسرت مجید خراطها و امید جهان که قرار است 31 اردیبهشت ماه در سالن 9 دی یاسوج برگزار شود ، اعتراض کردند. براساس گزارش های دریافتی در مدت 30 دقیقه تجمع این افراد با عنوان اعضای هیات های مذهبی مقابل دفتر نماینده ولی فقیه در استان، یکی از معترضین گفت: هدف اصلی ما از این تجمع نشان دادن نارضایتی خود از وضعیت بدحجابی و پوشش نامناسب زنان و دختران مرکز استان است. وی با تاکید بر اعتراض خود مبنی بر جلوگیری از برگزاری کنسرت مجید خراطها و امید جهان در یاسوج افزود: از مسئولان می خواهیم مانع برگزاری کنسرت شوند. حامی مالی برگزاری کنسرت نیز پس از پایان صحبت های معترضین،از آنان خواست دلایل خود را مبنی بر لزوم جلوگیری از برگزاری این برنامه اعلام کنند که جمعی از معترضین اجازه ادامه صحبت را به وی ندادند و محل را ترک کردند. حامی مالی برگزاری کنسرت در حالی که با صدای بلند معترضین را دعوت به ادامه گفت وگو می کرد وقتی دید کسی به حرف هایش اهمیتی نمی دهد با صدای بلند گفت: برای برگزاری این برنامه هزینه کرده ام و از مراجع ذیصلاح اعم از شورای تامین، اماکن و اداره ارشاد اسلامی استان مجوز گرفته ام. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه وبویراحمد نیز با معترضان دیدار و بر قانونی بودن برگزاری این کنسرت تاکید کرد. امین کمال وندی بااشاره به اینکه دغدغه جوانان مذهبی قابل پذیرش و تحسین است، گفت: ارشاد اسلامی مجور این کنسرت را صادر کرده و سلیقه ای عمل نخواهد کرد. وی گفت: من هم مثل شما پیرو ولایت هستیم و درد دین دارم و بر برگزاری برنامه ها در فرایندی سالم تاکید دارم. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین در گفت وگو با ایرنا با بیان اینکه موسیقی پاپ در تمام استان ها برگزار می شود و منع قانونی ندارد، گفت که درخواست معترضان به موسیقی پاپ در یاسوج منطبق بر قانون نیست.
کد خبر: ۳۴۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۹

 چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیش‌بینی پرداخت سبد کالا را نکرده‌ایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینه‌های معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

آوای دنا- وبلاگ راز آتش نوشت: پیروزی دكتر احمدی نژاد در انتخابات سال 84 ، آن هم درست بعد از دوران بحرانی اصلاحات، نه تنها یك اتفاق دور از انتظار بود بلكه فراتر از انتظار هم بود چرا كه با وجود  جو ضد ارزشی ای كه جریان اصلاحات در آن سالها راه انداخته بود، اصلا انتظار نمی رفت كه  مردم به كسی رای بدهند كه درست بر خلاف میل اصلاح طلبان، برخاسته از جامعه مذهبی و انقلابی كشور باشد و برای یك شخص حزب اللهی و انقلابی، چه نعمتی بهتر از دولت احمدی نژاد! دولتی كه با افتخار شعار های انقلاب را بر سر دستش گرفته بود و روستا به روستا، شهر به شهر و كشور به كشور آنها را فریاد می زد. ساده زیستی، معنویت گرایی، عدالت طلبی، استكبار ستیزی، خودباوری ملی، مردمی بودن و...همه و همه شعارهایی بودند كه در سفرهای استانی، هدفمندی یارانه ها، مسكن مهر، سیاست هسته ای و پیشرفت های علمی كشور، كاملا نمود پیدا كرده بود و هر آدم منصفی را به تحسین و تشویق دولت وا می داشت و از همه ی اینها مهمتر، تاییدات وی‍ژه و خاص مقام معظم رهبری از اقدامات دولت بود كه هر كسی را در حمایت از دولت دلگرم و آسوده خاطر می كرد كه در اینجا فقط یك نمونه ی آن ذكر می شود: " در این سالهایی كه دولت نهم و دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش های انقلاب و چیزهایی كه امام به آن توصیه می كردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم،خوشبختانه كاملا برجسته شده: مساله ساده زیستی مسئولان، استكبار ستیزی ، افتخار به انقلابی گری. یك دوره ای بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابی گری و اینها به انزوا افتاده بود، سعی می كردند به عنوان یك ارزش منفی و یا ضد ارزش، از این چیزها یاد كنند... امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعكس است(6/6/91)" جدای از این تاییدات ویژه، اصولا ماهیت دولت دكتر احمدی نژاد هم به شكلی بود كه ذاتا در سطحی بالاتر از دولت های گذشته قرار داشت چرا كه این دولت بر خلاف دولت های گذشته، برخاسته از روح انقلاب بود روحی عدالت طلب و استكبار ستیز، كه نه تنها خودش را محدود به مرزهای ایران نمی دانست بلكه بلعكس به جای هضم شدن در سیستم جهانی، به دنبال حاكمیت اسلام بر سیستم جهانی بود تا از این طریق، راه را برای جانشینی خلیفه ی صالح خود بر روی زمین باز كند.  در مقابل، گفتمان باقی دولت ها بیشتر برگرفته از جسم انقلاب بود تا روح انقلاب. كه در این نوع گفتمان ها، بیشتر مسائل مادی انقلاب، در اهم توجه قرار می گرفت كه البته دولتمردان آن دولت ها برای رسیدن به همین خواسته حداقلی هم، بیشتر از روش های التقاطی و لیبرالی استفاده می كردند تا از روش های اسلامی! كه در این صورت بین انقلاب اسلامی و سایر انقلاب ها فرق چندانی باقی نمی ماند. گرچه این تفاوت سنخیتی، بیشتر به دولت نهم مربوط بود تا دولت دهم، اما اگر در دو سال آخر دولت دكتر احمدی نژاد آن اتفاقات كذایی رخ نمی داد الان شرایط به نحوی نبود كه هر تازه از راه رسیده ای،  افتخارات هشت سال گذشته را سیاهی و خرابی بنامد. اگرچه تحلیل و بررسی اتفاقاتی كه در آن دو سال رخ داد فرصت دیگری را می طلبد اما اگر اصولگرایان در آن سالهای آخر، به جای سیاه نمایی از وضع موجود، به انتقاد اصولی از دولت احمدی نژاد می پرداختند الان نه در انتخابات شكست خورده بودند و نه از طرف پایگاه اجتماعی شان، مورد مواخذه و سرزنش قرار می گرفتند.  البته درست است كه روی كار آمدن دولت متمایل به اصلاح طلبان، حاصل بی تدبیری اصولگرایان بوده است ولی سابقه انقلابی دكتر روحانی هم نشان داده است كه از طرف خود ایشان، جای هیچ نگرانی وجود ندارد و نگرانی اصلی، بیشتر از  شیوه ی اشتباهی است كه ایشان در اداره ی دولت در پیش گرفته اند. متاسفانه آقای روحانی كسی را به عنوان مرشد معنوی خود در نظر گرفته اند كه دچار انحرافات عمیق فكری است. این مرشد معنوی بدنبال نوعی از اسلام است كه با آن بتواند هم دنیا را داشته باشد و هم آخرت را! نوعی اسلام انفعالی، كه قابلیت هضم شدن در سیستم جهانی را داشته باشد نوعی اسلام التقاطی، كه امام خمینی(رحمه علیه) از آن تعبیر به" اسلام آمریكایی" كرده اند كه ریشه های این نوع اسلام، در سیاست خارجی دولت آقای روحانی به وضوح قابل مشاهده است. متاسفانه از این بدتر، رویكرد اجرایی دولت آقای روحانی است چرا كه وزرای ایشان قصد دارند با عناصر دخیل در فتنه، شعار اعتدال را پیاده كنند كه این به تعبیری یعنی، با دستمال كثیف شیشه را پاك كردن! كه نتیجه ای جز سیاهی و تیرگی برای دولت ندارد.  حمله به طرح های هدفمندی یارانه ها و مسكن مهر، سفر های استانی، سیاست هسته ای و... همه نشان از این دارد كه این جریان نفوذی منتسب به فتنه، قصد دارد با سیاه نمایی از اقدامات مثبت دولت گذشته، حافظه تاریخی ملت را نسبت به گفتمان سوم تیر و دولت بر آمده از آن تیره كند تا برای همیشه راه برای بازگشت این گفتمان مسدود باشد و این زنگ خطری است برای تمام كسانی كه به این گفتمان اعتقاد داشته و دارند حال چه موافق احمدی نژاد باشند و چه مخالف او! چرا كه در اینجا دیگر بحث شخص مطرح نیست بلكه تخریب كنندگان در سطحی بالاتر، قصد دارند با تخریب " گفتمان سوم تیر" (كه بارها توسط مقام معظم رهبری زنده كننده ارزش های انقلاب اسلامی نامیده شده است) گفتمان انقلاب را تخریب كنند و این برای هر كسی كه در این هشت سال پای این گفتمان ایستاده است مطمئنا غیر قابل تحمل است چرا كه دولت دكتر احمدی نژاد تنها متعلق به شخص او نیست كه حالا با انحراف تعداد معدودی، كل دولت منحرف شده باشد بلكه این دولت متعلق به تك تك كسانی است كه به عشق زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب، پای آن ایستادند و هیچ شكی وجود ندارد كه گفتمان انقلاب بخشی از هویت هر حزب اللهی است و هیچ حزب اللهی ای در برابر حمله به هویتش و دولتی كه این هویت را زنده نگه داشته است سكوت نمی كند!
کد خبر: ۳۳۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

رئیس مجلس در نامه‌ای از حضور منظم رحماندوست در جلسات مجلس تقدیر کرد.به گزارش آوای دنا ، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای از مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس برای حضور منظم در جلسات علنی و کمیسیون مرتبط خود تشکر و قدردانی کرد. متن نامه لاریجانی به شرح زیر است: جناب آقای مجتبی رحماندوست نماینده محترم مجلس شورای اسلامی با سلام طبق گزارش هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، جنابعالی در سه ماهه آخر منتهی به سال 1392، منظم‌ترین حضور در جلسات علنی و کمیسیون‌ مرتبط را داشته‌‌اید. بر خود لازم می‌دانم مراتب قدردانی و تشکر هیئت رئیسه مجلس را به خاطر تعهد و نظم در خور تحسین جنابعالی تقدیم دارد.
کد خبر: ۳۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۶

چرا باشگاهی که در ده سال اخیر حتی یک عنوان سومی آسیا را بدست نیاورده باید در یکسال با این همه مشکل اقتصادی ، 14 میلیارد تومان با بازیکنان و کادر فنی قرار ببندد. آیا این با عدالت همخوانی دارد؟!
کد خبر: ۳۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱

در ۱۳ سالگی، مثل همه نوجوانان دیگر غرق در دنیای مُد بودم. هر لباسی که می‌خریدم، سعی می‌کردم روی آخرین مد باشد. دوست داشتم زیبا و امروزی به نظر برسم و خیلی وقت‌ها هم نسبتاً زیاد پیش می‌رفتم. با همان لباس‌ها سوار دوچرخه‌ام می‌شدم و در محل گشت می‌زدم. واقعاً فاجعه بود. و پدرم فکر می‌کرد که من واقعاً زیبا هستم. اگر راستش را بخواهید، او اشتباه می‌کرد (و باید به من می‌گفت که کمی سنگین‌تر لباس بپوشم). اما پدر من همیشه فکر می‌کرد که من فوق‌العاده زیبا هستم. کار من هم شده بود که لباس‌های مختلف را مثل مانکن‌ها برایش می‌پوشیدم و هرچقدر هم که آن لباس مسخره بود، او با تعجب می‌گفت، «وای! تو فوق‌العاده‌ای دخترم». اما نظر من درمورد خودم کمی فوق می‌کرد. من هم مثل هر دختر نوجوان دیگر تقریباً از خودم متنفر بودم. اما در عمق وجودم می‌دانستم که باید دوست داشته شوم. چون پدرم واقعاً عاشق من بود. آقایان عزیز! شما مهمترین فرد در زندگی دخترتان هستید. هیچکس حتی مادر، دوستان، نامزد و معلم‌هایشان به اندازه شما مهم نیستند. هیچ رابطه‌ای مهمتر از رابطه شما با او نیست. شخصیت او بعنوان یک زن در بزرگسالی تا حد زیادی به طریقه برخورد شما با او بستگی دارد. به همین دلیل است که می‌خواهم ۵ اصل برای رفتار شما با دخترانتان مطرح کنم. ۱. دوستش داشته باشید. می‌دانم که این خیلی بدیهی است و نیازی به گفتن آن نیست. اما آقایون باید طوری دخترتان را دوست داشته باشید که انگار زندگی‌تان به او وابسته است. چون برای او همینطور است. امیدوارم که به نظر شما دخترتان زیباترین، باهوش‌ترین و باارزش‌ترین دختر روی زمین باشد اما اگر اینطور نیست، یاد بگیرید که او را اینطور ببینید. عشق یک احساس نیست، یک انتخاب است. اگر شما تصور نکنید که دخترتان (چه هنوز جنینی در شکم همسرتان باشد و چه زنی ۶۰ ساله) فوق‌العاده است، یاد بگیرید که چطور اینطور فکر کنید. لیستی از همه خصوصیات مثبت او که دوست دارید تهیه کنید. آلبوم عکس‌های او را از کودکی تا بزرگی نگاه کنید و ببینید چطور رشد کرده است. همه خاطرات خوبتان با او را بنویسید. هر روز برایش دعا کنید. اگر دخترتان اذیتتان کرده و دلتان را شکسته، از شما توقع دارم که گذشت کنید. دوست داشتن یک دختر نوجوان کله‌شق کار سختی است می‌دانم. این فقط یک احساس نیست، یک جنگ تمام‌نشدنی برای لذت بخشیدن به موجودی است که خلق کرده‌اید. هر کاری از دستتان برمی‌آید برای دوست داشتن این دختر انجام دهید. چون اگر این کار را نکنید، او کس دیگری را برای این کار پیدا خواهد کرد. ۲. به او بگویید که دوستش دارید. مهم نیست که فکر می‌کنید این را می‌داند. به او بگویید. هر روز این را به او بگویید. هیچوقت شنیدن آن برای یک زن کافی نیست. این برای آن است که اگر دخترتان روزی احساس کرد که هیچکس او را دوست ندارد و نتوانست با هیچ جنس مخالفی وارد رابطه شود، ته دل خود بداند که شما دوستش دارید. همه زن‌ها به این نیاز دارند. اگر شما به دخترتان این عشق را ندهید، هر کاری که از دستش برآید انجام می‌دهد تا آن را از مرد دیگری بگیرد. پس به او بگویید که دوستش دارید. اما این کار را به هزاران روش مختلف انجام دهید. به او بگویید که بسیار زیباست. بگویید که این لباس چقدر به او می‌آید یا شعری که نوشته است چقدر زیباست. لازم نیست تحسین ‌های شما فقط محدود به ظاهر او شود اما تایید ظاهر برای دخترها اهمیت زیادی دارد. او باید بداند که عشق شما به او فقط بخاطر گرفتن نمرات بالا در مدرسه نیست. هیچوقت حتی پشت سرش درمورد او بدگویی نکنید. یا حرف‌های مثبت و سازنده بزنید یا اصلاً حرفی نزنید. برای او گل بخرید. برایش نامه بنویسید. اگر می‌توانید حتی برایش شعر بگویید. گاهی اوقات فقط به چشمانش نگاه کنید و بگویید دقیقاً همان چیزی است که همیشه دوست داشتید باشد. وقتی کوچک است با گفتن این حرف بغلتان می‌کند. وقتی نوجوان می‌شود احتمالاً سرش را پایین می‌اندازد و گونه‌هایش سرخ می‌شود. اما این کلمات زندگی او را تغییر می‌دهد. او باید بداند که همیشه و تا ابد دوستش دارید. ۳. به او نشان دهید که دوستش دارید. اگر دوست داشتنتان را به او نشان ندهید هرچقدر هم که آن را بر زبان بیاورید کافی نخواهد بود. وقتی کوچک است او را در آغوش بگیرید، حتی اگر خیلی اهل بغل کردن نیستید. اگر می‌خواهد همه جا او را با خودتان ببرید. همه چیز را به او نشان دهید. هر بازی که می‌خواهد بکند، هر جایی که می‌خواهد برود، با او همراه شوید. هیچ جلسه کاری آنقدرها مهم نیست. هر چیزی که لازم است را برای او کنسل کنید. هیچ چیز مهمتر از این نیست که کنار او باشید. هیچوقت نمی‌دانید تا چه زمان پیش او خواهید بود. تنها با او بیرون بروید. به باغ‌وحش، موزه یا سینما بروید. وقتی بزرگتر می‌شود، او را به اولین قرار ملاقات عاشقانه‌اش ببرید. به او یاد بدهید که چطور باید در چنین روزی رفتار کند. در روز به او تلفن کنید و با او حرف بزنید. با او مثل یک خانم رفتار کنید -- در را برایش باز کنید، وسایلش را حمل کنید ، … - بگذارید ببیند که رفتار یک آقا چطور باید باشد. متقاعدش کنید که برای مردان بی‌ارزش وقت نگذارد.  وقتی شکایت می‌کند به حرف‌هایش گوش دهید و سعی نکنید آن را برایش درست کنید. بیشتر زن‌ها فقط دوست دارند کسی به حرف‌هایشان گوش دهد نه اینکه مشکلاتشان را برایشان حل کند. وقتی گریه می‌کند، در آغوشش بگیرید. پیشانی‌اش را ببوسید. برایش هدیه بگیرید اما سعی نکنید برایش عشق بخرید. لاستیک پنچر ماشینش را عوض کنید و به او یاد دهید که چطور باید روغن ماشینش را عوض کند. زمان‌هایی ممکن است برای او خسته‌کننده و بد باشد اما بگذارید یادش بماند که چقدر دوستش داشته‌اید. سعی کنید او را بشناسید و آنطور که دوست دارد دوستش داشته باشید. او به هیچ چیز دیگری جز این نیاز ندارد. ۴. مادرش را دوست بدارید. همانطور که جان وودن می‌گوید، «بهترین کاری که یک پدر می‌تواند برای بچه‌هایش انجام دهد این است که مادرشان را دوست داشته باشد». رابطه‌ای که با مادر دخترتان دارید، پایه و اساس هر رابطه‌ای که بخواهد با یک مرد داشته باشد را شکل می‌دهد. او باید بداند که یک زن باید تحسین شده و از او مراقبت شود. به همین خاطر اگر سر همسرتان فریاد می‌کشید یا او را تحقیر می‌کنید، دست از این کار بردارید. شاید گاهی لازم باشد داد و بیداد اتفاق بیفتد اما این نباید جلو چشم دخترتان باشد. باید با همسرتان طوری رفتار کنید که دوست دارید دامادتان با دخترتان رفتار کند. اگر دوست ندارید دخترتان با مردی مثل شما ازدواج کند، مرد بهتری باشید. اینکه به او نشان دهید با یک خانم چطور باید رفتار شود شامل عشق ورزیدن هم می‌شود. همسرتان را بیرون ببرید. هرازگاهی او را جلو فرزندانتان ببوسید. باید به فرزندتان نشان دهید که عشق یک ازدواج می‌تواند پردوام باشد. دختر شما باید ازدواج را اتفاقی زیبا و رمانتیک ببیند. او باید مطمئن شود که شاهزاده رویاهایش که با اسب سفید می‌آید فقط برای بار اول او را با بوسه‌ای بیدار نمی‌کند، بعد از آن هر روز صبح او را با بوسه‌هایش بیدار خواهد کرد. او لیاقتش را دارد که عشق‌های داستان‌های پریان را باور کند. همسرتان هم همینطور. اگر از مادر دخترتان جدا شده‌اید، باز هم همیشه با احترام با او برخورد کنید و هیچوقت از او بدگویی نکنید. اگر مادر دخترتان فوت شده است و الان با زن دیگری زندگی می‌کنید، با او هم مثل یک ملکه رفتار کنید. اما مدام از عشقی که به مادر دخترتان داشته‌اید بگویید. او باید بداند که هر اتفاقی هم که بیفتد شما باز او را دوست خواهید داشت. مادر فرزندانتان شایسته این است که با او در حضور آنها با احترام رفتار شود. اینکار را بخاطر فرزندانتان بکنید. ۵. همه زنان را دوست بدارید. با همه زنان با احترام رفتار کنید. زن فروشنده، دختری که کنار دخترتان در پارک بازی می‌کند، زن سیاستمدار در تلویزیون و … این احترام برای زنان باید همیشگی باشد. اگر مشکل پورنوگرافی دارید همین الان از متخصص کمک بگیرید. حتی اگر او هیچوقت این مسئله را متوجه نشود، پورنوگرافی باعث می‌شود نگاه شما به زنان متفاوت شود و او کم‌کم تصور خواهد کرد که مردان باید به زنان مثل یک شیء نگاه کنند. پس اگر برنامه ناجوری در تلویزیون پخش می‌شود کانال را عوض کنید. همیشه درمورد نکات مثبت زن‌ها حرف بزنید، و درمورد زیبایی آنها بگویید حتی اگر چاق و بی‌تناسب باشند. اگر تصور کنید که فقط دختران لاغر زیبا هستند، دخترتان حتی اگر متناسب باشد باز تصور خواهد کرد که چاق و زشت است. همه زنان را تحسین کنید نه فقط آنها که زیبا هستند. به زن‌ها نگاهی برابر با مردها داشته باشید. اگر نمی‌توانید به بقیه زن‌ها طوری نگاه کنید که به دخترتان نگاه می‌کنید، او می‌فهمد که یک مرد واقعی چطوری است و در نظرش فرد کثیفی دیده خواهید شد. با این کارها نه تنها برای روابط او با مردهای دیگر استاندارد تعیین می‌کنید، برای پدر بودن هم استاندارد می‌گذارید. پدر بودن چیزی نیست که بتوانید از آن شانه خالی کنید. اینکه پدر محبوب دخترتان باشید تلاش زیادی می‌خواهد اما شما از پس آن برمی‌آیید. هرچه که باشد می‌دانید که دخترتان ارزش اینهمه تلاش شما را دارد. آوای دنا-مردمان/
کد خبر: ۲۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

هر چه از مهربانی ها و فداکاریهای این پدر بگوییم، کم گفته ایم.تنها می توانیم به عشق فداکاری های این مرد اشک بریزیم و او را تحسین کنیم. به گزارش آوای دنا به نقل از خبرآنلاین، پدر 40 ساله ساکن استان سی چوآن چین، هر روز 14 کیلومتر (9 مایل) پسر 12 ساله معلول خود را کول کرده، به مدرسه برده و بر می گرداند.یو شوکانگ پسر خود شیائو کیانگ را داخل یک سبد گذاشته و با قرار دادن او روی کمرش وی را جابجا می کند. در منطقه روستایی یی بین، هیچ وسیله حمل و نقل مدرن وجود ندارد و پدر فداکار مجبور شده تا برای مدرسه فرزندش فداکاری کند.آنها 2000 مایل دورتر از شانگهای در جنوب غرب چین زندگی می کنند و پدر تاکنون 1600 مایل معادل257 4 کیلومتر فرزند خود را که پشت اش قوز دارد، حمل و نقل کرده است. مرد فداکار زمانی که پسرش سه ساله بوده از همسر خود جدا شده و تصمیم گرفته تا فرزندش را به هر قیمتی که شده بزرگ کند.مدرسه 4.5 مایل دورتر از خانه انها واقع شده است و آنها مجبورند مسیر کوهستانی را با شیب فراوان طی کنند تا به مدرسه برسند. یو شوکانگ می گوید هر روز 5 صبح بیدار شده برای فرزندش ناهار درست کرده و وی را کول کرده و به مدرسه می برد. سپس کار کرده و بعد از تعطیل شدن مدرسه وی را دوباره به سوی خانه حمل می کند.حکومت چین بعد از رسانه ای شدن و آگاهی از این موضوع تصمیم گرفته تا خانه ای نزدیک مدرسه برای این پدر و پسر در نظر بگیرد تا مشکل شان حل شود.
کد خبر: ۲۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۱