« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
من در شگفتم که شبهاتی این روزها به اسم منافع ملی درباره مسئله فلسطین و موجودیت رژیم صهیونیستی در ساحت دانشگاه مطرح شده که اگر نگوییم هدف غایی آن مشروعیت بخشی به موجودیت رژیم صهیونیستی است ولی ناخواسته این هدف را مطرح کرده است.
کد خبر: ۲۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۵

«باراک اوباما» جایگزین «محمود احمدی نژاد» شدجدال لفظی صهیونیست های افراطی داخل و بیرون از سرزمین های اشغالی با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و جان کری وزیر خارجه این کشور باعث شده است که آنان اتهاماتی را که تا کنون به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران می زدند را به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه اش بزنند تا پیش از بیش مشخص شود که استفاده ابزاری صهیونیست ها از حادثه یا افسانه هولوکاست علیه هر کسی امکان پذیر است.به گزارش «تابناک»، ماجرا از آنجا شروع شده است که یک منبع نزدیک به باراک اوباما گفته که وی و جان کری وزیر خارجه آمریکا از تلاش های صهیونیست ها در کنگره که توسط اسرائیل هدایت می شود ناخشود هستند. این مقام مطلع همچنین گفته است که این دو نفر همچنین از انتقادات صهیونیست ها از دولت دمکرات اوباما خسته و دلزده شده اند.شخصیت های صهیونیستی می گویند که اگر این سخنان حقیقت داشته باشد، باراک اوباما و جان کری در صف کسانی قرار گرفته اند که معتقدند لابی صهیونیستی کنترل کنگره آمریکا را در اختیار دارد. کنترلی که بر اساس ایده صهیون پیشتر هم به آن اشاره شده است . در واکنش به اظهار ناراحتی ها این دو مقام آمریکایی از انتقادات صهیونیست ها مارک لانگفن رئیس موسسه آمریکا برای اسرائیلی امن، هشدار داد که طرح های جان کری برای خاورمیانه ممکن است به ایجاد هولوکاست دومی علیه یهودیان منجر شود. وی در این باره گفت که پس از بیست و هفت سال مطالعه در حوزه مطالعات جنگ عمیقا معتقدم که باراک اوباما در حال ایجاد دومین هولوکاست علیه یهودیان است و آمریکایی ها باید بدانند که نابودی دولت یهودی برای امنیت ملی آنان نیز بسیار خطرناک است. اتهامات وارده بر باراک اوباما علیه دولت صهیونیستی در حالی است که بارها وی به صراحت تاکید کرده است که امنیت دولت صهیونیستی، امنیت آمریکا است و او هر کجا که امکان آن بوده است بر تعهد دولتش برای تضمین امنیت دولت صهیونیستی تاکید کرده است.در واقع یک انتقاد ثابت نشده کوچک از لابی صهیونیستی از سوی اوباما، باعث شده است که آنان از حربه همیشگی خود یعنی هولوکاست برای مظلوم نمایی خود استفاده کنند.به نظر می رسد هر چه بیشتر آنان مجبور شوند از این حربه استفاده کنند بیشتر هم افکار عمومی جهانی بر سوء استفاده آنان از این حربه پی خواهند برد.محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران هم همواره به دلیل پرسیدن دو سوال اساسی مورد غضب صهیونیست ها بود و آنان وی را متهم می کردند که به دنبال ایجاد هولوکاست دومی علیه یهودیان است. اما دو سوال رئیس جمهور سابق ایران روشن بود. چرا اجازه تحقیق در مورد هولوکاست داده نمی شود؟ به فرض وقوع هولوکاست در اروپا چرا باید سرزمینی در آسیا برای جبران، اشغال شود؟تا کنون هیچ مقام آمریکایی یا صهیونیستی پاسخی قانع کننده به این دو پرسش نداده اند و صرفا پرسشگر این سوالات را متهم به یهود ستیزی کرده اند.
کد خبر: ۲۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۴

ˈنلسون ماندلاˈ قهرمان مبارزه با آپارتاید و رییس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی بود که در سن 95 سالگی و بعد از ده ها سال مبارزه مستمر علیه تبعیض نژادی اخیرا دار فانی را وداع گفت . در ادامه بخش مختصری از زندگینامه وی خواهد آمد:وي در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در 16 سالگی تشریف، و در موسسه شبانه روزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای 3 سال، در 2 سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.ماندلا در 19 سالگی، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت رفت و به ورزش‌های بوکس و دو و میدانی علاقمند شد.پس از شرکت در کنکور، او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه فورت هار کرد.ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاست‌های دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد.ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد. وي در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبه‌ای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد.پس از آنکه حزب ملی‌گرا که اکثریت اعضای آن را آفریکانس‌های طرفدار سیاست جدایی نژادی آپارتاید تشکیل می‌دادند در انتخابات ۱۹۴۸ پیروز شد، ماندلا در مخالفت کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵، که اتخاذ منشور آزادی توسط آن برنامه بنیادین آرمان ضد آپارتاید را فراهم می‌کرد نقشی اساسی داشت.در این زمان، ماندلا و همکارش اولیور تامبو شرکت حقوقی ماندلا و تامبو را مدیریت می‌کردند، و خدمات حقوقی رایگان یا ارزان قیمت در اختیار آن دسته از سیاهانی که قادر به برخورداری از نمایندگی قانونی نبودند قرار می‌دادند.ماندلا که در آغاز طرفدار مبارزه عمومی غیر خشونت آمیز بود، در ۵ دسامبر ۱۹۵۶ به همراه ۱۵۰ تن دیگر دستگیر شد و متهم به خیانت شد و تا سال ۱۹۶۱ ادامه یافت و همگی آنان تبرئه شدند.از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ با روی کار آمدن طبقه جدیدی از فعالان سیاه‌پوست (آفریکانیست) در شهرک‌ها که خواستار اتخاذ تدابیر جدی‌تری علیه رژیم حزب ملی‌گرا بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا با اختلالات زیادی همراه بود.آفریکانیست‌ها کنفرانس منشور آزادی را که در سال ۱۹۵۵ در کلیپتون برگزار شد به باد تمسخر گرفتند.در سال ۱۹۵۹، پس از آنکه بیشتر آفریکانیست‌ها، با حمایت مالی از غنا و پشتیبانی چشمگیر سیاسی از جانب باسوتو مستقر در ترنسوال از این کنگره جدا شده و تحت رهبری رابرت سوبوکوه و پوتالکو لبالو، کنگره پان آفریکانیست را تشکیل دادند کنگره ملی آفریقا بیشتر حمایت نظامی خود را ازدست داد.پس از قتل عام حامیان کنگره پان آفریکانیست، در مارس 1960 و تحریم کنگره پان آفریکانیست و کنگره ملی آفریقا، کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به متابعت از جنبش مقاومت آفریقا (شورشیان لیبرال) و کنگره پان آفریکانیست پرداختند.وتولی، که متهم به بی‌اعتنایی شده بود، به حاشیه کشانده شد، و کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به کنفرانس فراگیر آفریقا در سال ۱۹۶۱، که تمامی احزاب در آن گرد آمدند تا به راهبرد مشترکی دست یابند متوسل شدند و در این کنفرانس ماندلا با اعلام تشکیل اومخونتووه سیزوه، که بر اساس ایرگو، نهضت چریکی یهودیان ، تشکیل شده و رهبری آن را ماندلا و دنیس گلدبرگ، لیونل «راستی» برنشتاین و هارولد ولپه فعالان یهودی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بر عهده داشتند دعوت به مبارزه نظامی کرد.در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری اومخونتو وسیزوه  را که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت.او مبارزات خرابکاری علیه اهداف نظامی و دولتی را رهبری مي‌کرد و چند دهه بعد، خصوصا در دهه ۱۹۸۰، اومخونتو وسیزوه تبدیل به جنگ چریکی علیه رژیم حاکم شد. ماندلا همچنین در خارج از کشور مبادرت به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای MK کرد و در دیدار با برخی از دولت‌های آفریقا ترتیباتی برای آموزش شبه نظامی داد.وي در ۵ اوت ۱۹۶۲، پس از 17 ماه گریز دستگیر شد و در دژ ژوهانسبورگ زندانی شد.در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، ماندلا به 5 سال زندان محکوم شد. 2 سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از 27 سال زندان متعاقب آن 18 سال را در این زندان به سر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامه خود را، تحت عنوان راه طولانی آزادی نوشت.اما، ماندلا هیچ چیزی در مورد همدستی فردریک دکلرک در خشونت‌های دهه‌های هشتاد و نود، یا نقش همسر سابق خود وینی ماندلا در آن قتل‌عام افشا نکرد. اما، او بعدها در همکاری با دوست روزنامه‌نگار خود آنتونی سمپسون به بررسی این مسائل پرداخت.نخستین انخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد می‌توانستند شرکت کنند در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد.کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه‌پوست کشور برگزیده شد و در دولت اتحاد ملی دکلرک از حزب ملی‌گرا به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده شد.ماندلا به عنوان رئیس‌جمهور از ماه می‌۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹، رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت، و به خاطر حمایت از صلح ملی و بین‌المللی، تحسین بین‌المللی را به دست آورد.وي نخستین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد و پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجستهٔ مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود.ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلح‌طلبی را در پیش گرفت و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسی‌ای شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.
کد خبر: ۲۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۵

اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبه‌هاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مردان به سر مي‌گذارند. فدورا نام‌هاي ويژه‌اي دارد. فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان مي‌توان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد. كلاه نمدي كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوه‌اي روشن يا قهوه‌اي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفت‌تر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود مي‌گيرد. ارتفاع آن متنوع، اما در رايج‌ترين نوع آن نزديك به 12سانتي‌متر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميلي‌متر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد. كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياري‌ها استفاده مي‌شود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاه‌هاي نمدي با رنگ قهوه‌اي تيره و روشن استفاده مي‌كنند. كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار مي‌گيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار مي‌گيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوه‌اي است. قشقايي‌ها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوه‌اي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده مي‌كنند. در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است. رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته مي‌شود در آغاز ويژه خان‌ها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مردم عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر مي‌گذارند. كلاه خسروي همان‌طور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است. نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد، چوپان‌ها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين كلاه از يك نمد ضخيم‌تر و پست‌تر ساخته مي‌شود، معمولا رنگ آن قهوه‌اي روشن يا قهوه‌اي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپان‌ها با همين كلاه مي‌خوابيدند و سر را روي قطعه سنگي مي‌گذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است. كارگاه‌هاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجف‌آباد و... فعال بوده‌اند. امروزه كارگاه‌هاي توليد كلاه نجف‌آباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاه‌هاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مردم به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي مي‌كنند. كلاه بيسبال كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر مي‌گذارد قابل تنظيم است. اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد. كلاه ماهيگيري كلاه‌ ماهيگيري از كتان نرم با لبه‌هاي پهن پايين افتاده ساخته مي‌شود كه هم مردان و هم زنان به سر مي‌گذارند. لبه‌هاي پهن اين كلاه براي محافظت چشم‌ها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده‌ است. اين كلاه‌ها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده مي‌شد، اما امروزه اغلب طبيعت‌گردان آن را سر مي‌گذارند. كلاه قايق‌سواري تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبه‌هاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده مي‌شد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغ‌ها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاه‌ها، دانشكده‌ها يا انجمن‌ها آراسته مي‌شود. در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است. كلاه پوست خرس كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده مي‌شود. شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده مي‌شود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است. كلاه شعبده كلاه شعبده‌بازان يا تاپ هت، كلاه استوانه‌اي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه مي‌شود. اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبده‌بازان از آن بيرون مي‌آورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمن‌هاي خاص محدود شده است. كلاه پهن كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامه‌فروش نيز ناميده مي‌شد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامه‌نگاران استفاده مي‌شود. قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين مي‌زنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است. در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر مي‌گذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد. كلاه شرلوك هولمز كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته مي‌شود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كناره‌هايش روگوشي‌هايي هست كه مي‌توان بالاي سر آنها را به هم گره زد. اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته مي‌شود. كلاه مخروطي شرقي كلاه‌هاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده‌ اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار مي‌رود. اين كلاه با يك نوار پارچه‌اي كه از زير چانه مي‌گذرد روي سر نگاه داشته مي‌شود و فاصله‌اش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ مي‌شود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت مي‌كند. گات گات، كلاه سنتي مردان كره‌اي است و براي ايرانيان به واسطه سريال‌هاي كره‌اي پخش شده از تلويزيون آشناست. اين كلاه از موي اسب ساخته مي‌شود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل مي‌دهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است. شكل گات استوانه‌اي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است. غُتره غتره، پوششي سه قسمتي است كه مردان عرب به سر مي‌گذارند و از يك عرق‌چين در وسط سر، روسري سفيد يا راه‌داري كه دور صورت آويزان مي‌شود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري مي‌پيچد تشكيل شده است. مدل، رنگ‌ها و انواع غتره‌ها مي‌تواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد. قراقلي كلاهي استوانه‌اي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته مي‌شود و در آسياي مركزي كاربرد دارد. برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند. اين​كلاه بر سر محمد‌علي جناح نيز ديده مي‌شد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد. كلاه فرانسوي كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته مي‌شود شكل استوانه‌اي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبه‌اي در جلو دارد. اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر مي‌گذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجه‌اي نوعي از آن استفاده مي‌شود. اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد. كلاه يهودي كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا مي‌پوشيدند. اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مردان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محله‌هاي يهودي‌نشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد مي‌پوشيدند از ايران باشد. طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط مي‌كنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشته‌هاي يهوديان مي‌آمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رسته‌هاي نظاميشان استفاده مي‌كردند كه نشان مي‌دهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده‌ است. در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست. طربوش طربوش يا آن‌گونه كه درتركيه مي‌گويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانه‌اي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است. طربوش در مصر كه مردم اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته مي‌شدند سال‌ها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده مي‌شد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مردم مصر پيدا كرده است. طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افندي‌ها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مردانگي و وجاهت استفاده مي‌شد، اما پس از مدت‌ها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليه‌هاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانه‌هاي مصر با ارائه طربوش، مردم و گردشگران را تشويق مي‌كردند با آن عكس يادگاري بگيرند. از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوش‌سازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال مي‌توان در شهرك الحسين، گنجينه‌اي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد. در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمع‌هاي خصوصي طربوش به سر مي‌گذارند. طربوش اوايل قرن 19 ميلادي به‌وسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمد‌الطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت. پاناما كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا مي‌رفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباس‌هاي تابستاني پوشيده مي‌شود. منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹

اوای دنا-محمد رازی پور:فلسطين در ميان پيروان دين توحيدي به خصوص مسلمانان ،مسيحيان،يهوديان ازمقام وارزش خاصي برخورداراست به همين دليل بعنوان سرزمين مقدس شناخته شده است. اهميت فلسطين دربين مسلمانان،بخاطرظهورانبياءالهي است كه همه انبياءدرآنجا نمازخوانده اند.حتي به روايتي درروزمبارك ظهورآقاامام زمان مهدي موعوددرآنجاحضرت عيسي ويارانش آقا درمسجدالاقصي به امامت ايشان نمازخواهند خواند. درسوره اسراءکه به موضوع معراج حضرت محمد(ص)پرداخته است می خوانیم: سبحان الذي اسراء بعيده ليلامن المسجدالهرام الي المسجدالاقصي الذي باركناحوله لتريه من اياتناانه هواسميع البصير پاك ومنزه است خدايي كه درمبارك شبي بنده خود((حضرت محمد))راازمسجدالحرام به مسجدالاقصايي كه پيرامونش سرزمين فلسطين به حضوروقدم خاصان مبارك ساخت. پيامبران بيت المقدس: ،حضرت ابراهيم،حضرت موسي،حضرت داود،حضرت عيسي وحضرت محمد(ص) فلسطين چگونه اشغال شد بنيانگذارصحيونيسم درسال1897ميلادي هرتزل بوددركتاب دولت يهودخودمي گويدهدف ازتشكيل دولت يهودتصرف كشورفلسطين وآواره كردن فلسطينيان است. مراحل شكل گيري دولت يهودبدين شكل اتفاق افتاد.درسال 1897كنگره بال درسوئيس توسط هرتزل تشكيل شده هدف ازان كنگره اين بود 1- براندازي دولت هاي غيرصهيونيستي وتسلط برتمام مراكزسياسي اقتصادي درجهان كه امروزمي بينيم كه راسا جمهوري امريكااول مي آيند فلسطين ومهرتائيديه مي زنند وتابه رياست جمهوري برسدقدرت اقتصادي آمريكادرديت صهيونيست هاست. 2- تائيددولت صهيونيستي درفلسطين بانام اسرائيل . تاسيس اين دولت خوددوشرط داشته اول اينكه زمينه بوجودآيدتاازنظرافكارعمومي جهاني وبرگزاري ان كنگره وتلاش برا ي تسلط برفلسطين مشروع به نظربرسند. دردرجه دوم منابع مالي لازم براي استقراردولت يهودتامين شود دركنگره تصويب شده اين كنگره برنامه اي درچهار بخش تنظيم كرده است : الف:سازماندهي جنبش صهيونيسم جهاني ب:برنامه ريزي براي استعمار صهيونيستي ج:سرمايه گذاري ونظارت آن هـ:ايجادارتباط وگفتگوي سياسي تامين پشتيباني سياسي جهاني وتحقيق اين هدف صهيونيست هااول به امپراطوري عثماني روي آوردند. هرتزل مبلغ هنگفتي را به عثماني پيشنهاد داداگرمستعمره فلسطين را بپذيرد تمام بدهي عثماني را تسويه خواهيم كرد.وسپس به آلمان روي آورد ولي هيچكدام نپذيرفت امابه انگليس استعمارپيرروي آوردآنهاپذيرفت،يهوديان درفلسطين بخش جدايي ناپذيرامپراطورراتشكيل دادند. درسال 1914يعني درست سه سال پيش ازصدوراعلاميه بالقورتوسط انگليس وايزمن پس ازمرگ هرترزل رهبرجنبش صهيونيسم شده بود.خطاب به رئيس هيائت تحريربه روزنا((منچسترگاردين)) اكنون مي توان گفت كه اگرفلسطين دردايره نفوذانگليس فراگيردواگرانگليس پس ازآن ازكوچ نشيني يهوديان حمايت كندظرف سي سال آينده يك ميليون يهودي درآن كشوربه سرخواهد بردكه پاسداركوشايي براي كانال سوئزدرمصرخواهد بود. ودرسال 1917اعلاميه معروف به ((بالفورتوسط آمريكا- فرانسه وانگليس راصادركرددرآن ازاستقراركانون ملي يهوددرفلسطين حمايت كردوبراساس اين اعلاميه يهوديان حق داشتنددرفلسطين براي خوددولت تشكيل بدهدوچرچيل درحمايت ازاعلاميه اعلام كردمن صددرصدصهيونيست هستم شوراي عالي متفقين درجلسه 25اوريل1920كه درشهردموبرگزارشدتحت فشارثروتمندان يهود قرارگرفته اندبشرطي كه اعلاميه بالفورپذيرفته شوددرتاريخ 22‍ژوئيه 1922اعلاميه توسط انگليس منتشرشدوتشكيل دولت يهودراصادركردوهربرت ساموئل يهودي انگليسي رابعنوان نخستين كميسر ماموربلندپايه انگليس درفلسطين منصوب كردواين برا ي فلسطين ضربه بزرگي بود. ساموئل يك شوراي قانونگذاري براي صهيونيست هاتشكيل دادكه پس ازسال 1929به نام آژانس يهودناميده شداين آژانس انتقال يهوديان جهان را به فلسطين برنامه ريزي مي كرد. انتقال يهوديان به سرزمين فلسطين كه شعارآنهااين بودسرزمين بدون ملت براي ملتي بدون سرزمين آنهادرسايه حكومت تحت الحمايه انگليس انتقال يهوديان راآغازكرده اند.واين تحت الحمايگي از100هزاربه 250هزارنفررسيدقبل ازتحت الحمايگي انگليس 56هزارنفردرفليسطين يهودي بوده امابعدازترك انگليس اين جمعيت به 700هزارنفرافزايش پيداكرده صهيونيست تصميم گرفته اندبراي يهوديان مهاجرزمين تهيه كنند بافشارانگليسي ومقدارزمين هاي كشاورزان به آنهاانتقال دهندكه اين نقطه عطفي براي يهوديان وآواره كردن فلسطينيان بوده درسال 1948صهيونيست ها توانسته اند6%زمين هاي فلسطينيان را تصاحب كنند- صهيونيست هاباآمريكائيان واردمذاكره شده ودولت وقت آمريكابه رياست جمهوري روزلت تحت فشارقرارداده اندوهمينطورشده ودرسال 1944اطلاعيه اي درواشينگتن منتشركردكه مجوزي براي انتقال يهوديان به فلسطين صادرشد ودرسال 1946ميلادي درزمان رياست جمهوري احمدي نرومن اصرارداشت 100هزارنفرازيهوديان به سرعت به فلسطين منتقل شود وكشوري بادوايالات عربي ويهودي زيرنظرسازمان ملل اداره شود،آژانس يهودبااصراربراين كه بدون كشوريهودي ميهن مستقلي براي يهوديان ايجادنخواهد شد ازمهاجرت يهوديان استقبال كرد تشكيل نيروي نظامي سازمان بافتنه صهيونيستي جنبش صهيونيسم دركشورهاي آلمان،ايتاليا،اتريش واروپاي شرقي تعدادزيادي اردوگاه براي آموزش جوانان يهودي ساخت وآنهاراازلحاظ فكري ونظامي آماده تشكيل دولت مي كردواين جوانان خودتشكيل دهنده كشوريهوددرفلسطين بوده اندومقدمه اي براي به خاك خون كشيدن فلسطيني هابودوهمين گروه تروريستي بودكه دولت يهود فعلي راتشكيل داد. صدورقطعنامه تقسيم فلسطين سازمان ملل متحدكه تحت نفوذآمريكاوانگليس در29نوامبر1947تا1948تقسم فلسطين راي داده ودراين راي 56%يهوديان و42% اعراب و2%به منطقه بين المللي اختصاص يافت وازسال 1947تا1948تقسيم فلسطين به اجرادرآمده وكم كم يهوديان زمين هاي بيشتري درفلسطين به تصرف خوددرآوردند.حكومت تحت الحمايه انگليس در15مي 1947ميلادي اعلاميه استقلال را خواندوتشكيل دولت مستقل رامطرح كردتاكه امريكابعدازيازده دقيقه دولت يهودرابه رسميت شناخت ويهوديان فلسطين را راتصرف كرده اندوبه كشتارفلسطينيان پرداخته مانند:ديرياسين،كفرقاسم در10اوريل1947نيروهاي مسلح صهيونيستي به روستاي ديرياسن حمله كردندوتمام 250نفراهالي روستارابه شهادت رسانده اندكه تاكنون آوارگي وشهادت هادرفلسطين اشغالي به قوت خودباقي است ودرمقاله بعدبه افتتاحيه فلسطين خواهيم پرداخت. محمدرازي پور/بخشدارسرفارياب فرستنده خبر:عبدالله پوش
کد خبر: ۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۶