« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
دقت کنیم که از ثبات عقیده و باور دینی برخوردار شویم تا در دست اندازها و گرد و غبارها ره گم نکنیم و با اشاره ای و پستی و پولی و عنوانی و تعریفی از جاده حق و حقیقت خارج نشویم...
کد خبر: ۴۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲

در گذشته جنگ ما بر روی مرزها بوده ولی اکنون جنگ در خانه هاست و دجال نفوذ ماهواره ها به حریم خصوصی افراد و تاثیر آسیبها و تهدیدات اعتقادی هوشیاری جامعه اسلامی را می طلبد
کد خبر: ۴۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲

برای یک لحظه احساس خوشی، یک سری تفکرات پوچ پای اعتقاداتمان می‌لغزد و به راحتی به شریک زندگیمیان خیانت می‌کنیم.آوای دنا: حسین ابراهیمی مقدم روانشناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، گفت: به طور کلی بین بی‌وفایی و خیانت تفاوت وجود دارد و به عبارت دیگر هنگامی که فرد در ارتباط با همسر خودش یا اعضای خانواده خودش رفتارهای توام با لغزش‌ نشان بدهد به عنوان بی‌وفایی محسوب می‌شود ولی خیانت به لغزش‌های شدید علمی که با شدت بیشتری چارچوب خانواده را تخریب می‌کند گفته می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان پیوستاری رسم کرد که در یک سمت پیوستار بی‌وفایی و در سمت دیگرش خیانت وجود دارد که البته قضیه بیشتر جنبه فکری و انگیزشی و در اوج آن برقراری ارتباط‌های خارج از چارچوب خانواده و غیرشرعی دارد. وی در ادامه افزود: معمولا رسم بر این بوده که انگشت اتهام در ارتباط با خیانت ‌های زناشویی بیشتر به سمت شوهران نشانه برود این در حالی است که گزارش‌ها نشان می‌دهد که در پاره‌ای از موارد متاسفانه خانم‌ها نیز رفتارهای نا به هنجار این چنینی را نشان می‌دهند. وی در ادامه تصریح کرد: البته بد نیست که در ابتدا اشاره کنیم که خوشبختانه یافته‌ها و داده‌ها هنوز حاکی از آن است که جامعه ما نسبت به بیماری از جوامع دیگر از این لحاظ پاک‌تر بوده و چارچوب خانواده نسبت به خیلی از جوامع دیگر از سلامت برخوردار است. اما همان عده اندکی که مشکلات اخلاقی این چنینی را دارا هستند باید موردتوجه قرار بگیرند تا این موضوع اشاعه پیدا نکند. وی در ادامه افزود: در ارتباط با علل احتمالی بی‌وفایی از سمت خانم‌ها به دلایل متعددی می‌توان اشاره کرد: در درجه اول افت اخلاقی که معمولا ناشی از یک تربیت خانوادگی است که در آن چارچوب‌های اخلاقی به خوبی رعایت نمی‌شد و شاید فرد در خانواده‌ای پرورش یافته که زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی کار خیلی شرم آوری به شمار نمی‌آمده و فرد رفتارهای غیراخلاقی با مدل های متفاوتی را دیده به همین خاطر قبح این کار برای او از بین رفته است. وی در ادامه افزود: گروه دیگر را کسانی تشکیل می‌دهند که در خانواده‌های به شدت نازپرورده و یا لوس تربیت یافته‌اند به طوری که کوچکترین ناملایمتی یا بی‌تفاوتی از سمت همسرشان باعث می‌شود این احساس را داشته باشند که محق شد برای به دست آوردن توجه به سمت دیگری بروند. وی در ادامه اظهار داشت: دسته‌ی دیگری افرادی هستند که از بهره‌ی هوشی کمتری برخوردار هستند و به سادگی تحت فریب و یا سخنان اغواگرانه‌ی فریب‌کاران قرار می‌گیرند. این روانشناس در ادامه گفت: گروهی دیگر از این افراد کسانی هستند که از مناعت طبع و عزت نفس کافی برخوردار نیستند و به خاطر سختی‌های زمانه مثل مسائل اقتصادی یا خوشی‌های زودگذر به تدریج ارتباط با دیگران را برای خودشان حل می‌کنند. عده‌ی دیگر از این خیانت کاران کسانی هستند که به طور واقعی با به طور خیالی این ذهنیت را دارند که همسرشان به آنها خیانت کرده بنابراین خودشان را به غلط محق می‌دانند که انتقام بگیرند. ابراهیمی مقدم در پایان خاطرنشان کرد: تقریبا تمام افرادی که به همسرشان خیانت می‌کنند مولفه‌ی کم رنگ بودن اصول اخلاقی و اعتقادی را می توان پیدا کرد. به طور قطع خیلی از این افراد اگر تحت تعالیم معنوی قرار گرفته بودند به احتمال خیلی زیاد از رفتارهای این چنینی دست بر می‌داشتند.
کد خبر: ۳۹۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

هفتم تیر سالروز شهادت مظلومانه ی شهید مظلوم دکتر بهشتی و یارانش گرامی باد
کد خبر: ۳۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۶

هزاران نفر از شهروندان کابل روز شنبه به طرفداری از تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله نامزد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در کابل تظاهرات کردند. آوای دنا: این افراد شنبه در مناطق مختلف شهر کابل پايتخت افغانستان از جمله پل چرخی، غرب کابل، خیرخانه و برخی دیگر از مناطق این شهر با سردادن شعارهایی برضد رییس دبیرخانه کمیسیون انتخابات به خیابان ها ریختند. تظاهرکنندگان خواهان محاکمه و بازداشت ضیاءالحق امرخیل رییس دبیرخانه کمیسیون انتخابات و محاکمه آنانی شدند که به گفته معترضان در تقلب گسترده در انتخابات دست داشته اند. تظاهرکنندگان با سردادن شعارهای ˈامرخیل خیانت می کند، کرزی حمایت می کندˈ ، ˈدزدان رای ما باید دستگیر و محاکمه شوندˈ ، ˈ تا آخرین قطره خون خود، از رای خود حفاظت می کنیمˈ ، ˈرای ما خون ماستˈ خواهان برکناری فوری امرخیل شدند. تظاهرکنندگان این اقدام را گام نخست برای برآورده شدن خواسته هایشان دانسته و تهدید کردند که درصورت عدم توجه به خواسته های آنان ؛ اعتراض های مدنی به زودی سراسر کشور را فراخواهد گرفت. تیم انتخاباتی اصلاحات و همگرایی به رهبری ˈعبدالله عبداللهˈ طی چندین کنفرانس مطبوعاتی در روزهای گذشته، نگرانی خود را از تقلب و تخلف گسترده در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد ماه اعلام کرده و خواهان به تعلیق درآمدن وظیفه ˈامرخیلˈ شدند که گفته می شود در تقلب دست داشته اند. تظاهرکنندگان با صدور قطعنامه، خیمه های اعتراضی خود را در منطقه دهمزنگ شهر کابل برپا کردند و دست به تحصن زدند. در این قطعنامه آمده است: در 10 استان کشور، تقلبات گسترده با تبانی کمیسیون انتخابات و همکاری امرخیل صورت گرفته، امرخیل بایستی فورا از وظیفه اش برکنار شود. در قطعنامه آمار مشارکت مردم در انتخابات دور دوم مبالغه آمیز و دور از واقعیت خوانده شده و تظاهرکنندگان خواهان ارائه آمار واقعی از مشارکت مردم در دور دوم انتخابات شده اند. در قطعنامه آمده است که در برخی استان های افغانستان، صندوق ها به طور مهندسی شده پر شده و باید آرای واقعی مردم از آرای غیرواقعی جدا گردد. آنها اخیرا اعلام کردند که کمیسیون انتخابات تا زمان برآورده شدن خواسته های مردم افغانستان، باید روند شمارش آرا متوقف کند و درغیر این صورت نتیجه ی اعلام شده از سوی کمیسیون را نمی پذیرند. این درحالی است که حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان از مداخله سازمان ملل متحد به خواست عبدالله عبدالله استقبال کرده و آن را گام مثبت برای پایان دادن به تظاهرات دانسته است. ازسوی دیگر ؛ کرزی به نامزدهای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیشنهاد کرده است که از طریق معاونان ریاست جمهوری مشکلات خود را حل وفصل کنند. انتخابات دور دوم ریاست جمهوری افغانستان پس از آن به جنجال کشیده شد که عبدالله عبدالله کمیسیون انتخابات و بطور مستقیم ˈضیاءالحق امرخیلˈ رییس دبیرخانه این کمیسیون را متهم به تقلب به نفع نامزد رقیبش کرد.(ایرنا)
کد خبر: ۳۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱

دبیر شورای نگهبان گفت: نیروهای ولایی در کشور فراوان هستند و نقش اول را در حمایت از ولایت فقیه و خط امام بر عهده دارند.به گزارش آوای دنا به نقل از  فارس، آیت‌الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان عصر امروز (سه‌شنبه) در همایش نشست زنان اصولگرا در سالن آمفی‌تئاتر بصیرت لانه جاسوسی اظهار داشت: این برنامه، برنامه مفیدی است، شما مثل دانه‌های تسبیح در فضای ولایت به هم وصل هستید بنابراین نباید از هم بگسلید. وی افزود: اتفاقات و مسائل گوناگون امکان دارد رخ دهد اما نباید سبب جدایی شما شود معتقدم که باید وحدت خود را حفظ کنید بالاخره نیروهای ولایی در کشور فراوان هستند و نقش اول را در حمایت از ولایت فقیه و خط امام بر عهده دارند. وی افزود: نیروهای ولایت‌مدار در مقابل همه توطئه‌ها و نقشه‌های آشکار و غیرآشکار داخلی و خارجی ایستاده‌اند و پایداری می‌کنند، اینها لشگریان و سربازان امام زمان(عج) هستند و امید همه به آنان است. دبیر شورای نگهبان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم عنوان خاصی به این نیروهای ولایتمدار بدهیم افرادی هستند که با فرهنگ بسیجی و زیر لوای ولایت فقیه کار می‌کنند و فرهنگ انقلابی، ایثار، شهادت‌طلبی، راستگویی، ساده‌زیستی، طمع نداشتن و جهادگر بودن از خصوصیات آنان است. آیت‌الله جنتی تأکید کرد:‌ این نیروهای ولایتمدار دروغ نمی‌گویند که ولایت فقیه را قبول داریم و حاضرند که فداکاری کنند، بنابراین نباید حس کنند که تنها هستند. وی ادامه داد: این جماعت در هر صحنه‌ای حضور می‌یابند و نقش اثرگذاری نیز در انتخابات دارند و در صف مقدم مبارزه با فساد و استکبار ایستاده‌اند بنابراین اینها را باید نگه داشت. دبیر شورای نگهبان خطاب به جمعیت حاضر گفت: با هر عنوانی دور هم جمع شوید، حال می‌خواهد مثلاً‌ برای دعای کمیل، ندبه و یا تلاوت قرآن گرد هم آئید و همدیگر را ببینید تا یقین پیدا کنید که جمعیتتان کم نیست و احساس یأس و نا امیدی در شما ایجاد نشود. آیت‌الله جنتی مبارزه با ظلم، استکبار، فساد مالی و اخلاقی، امر به معروف و نهی از منکر، وحدت کلمه و راستگویی را از خصوصیات فرهنگ مهدویت عنوان و تصریح کرد: اگر خداوند، پیامبر (ص)، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی را قبول داریم با صداقت بگوییم، چرا که افرادی منافق هستند و فقط ادعا می‌کنند اما پای عمل که می‌شود عقب می‌کشند. وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری همیشه راهنمایی کرده و هشدار داده‌اند اما نگرانی‌ام من بابت بعضی از مسئولان است چرا که مردم ما انقلابی و ولایی هستند و هرجا که فراخوان داده شود حضور می‌یابند، فراموش نکنیم که این مردم همان مردم 22 بهمن، 9دی و روز قدس هستند اما عده‌ای نامردم و اقلیت هستند. دبیر شورای نگهبان با طرح این پرسش که چه کسی باید از این مردم انقلابی و ولایی حمایت کند، گفت: چه کسی باید به مشکل آنان برسد و برای دردشان دارو تجویز کند مسئولان در این قضیه چه می‌کنند. آیت‌الله جنتی با بیان اینکه فرهنگ مهدویت فرهنگ بصیرت است، به چرایی پیدایش فتنه 88 پرداخت و خاطرنشان کرد: امام همه چیز را نشان داد و عمرش را وقف این کار کرد حال چطور شد که یک مرتبه بعد از امام یک عده که ادعای پیرو خط امام و رهبری را داشتند فته و بلوا به پا کردند؟ وی ادامه داد: یک عده از بیرون برانداز بودند و عده‌ای نیز کار را مدیریت و کارگردانی می‌کردند که تکلیفشان روشن است اما ناراحتی من از این است که چرا یک عده جوان که امام و رهبری را قبول داشتند در دام اینها افتادند و البته این به دلیل همان بی‌بصیرتی بود. دبیر شورای نگهبان تصریح کرد: بعضی از مسئولان نیز با سکوتشان فتنه را امضاء‌ کردند اینها مجرم هستند خداوند به وقتش روزی از آنها انتقام می‌گیرد. آیت‌الله جنتی با بیان اینکه مردم در اوایل انقلاب شعار «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن» سر می دادند، گفت: واقعاً سکوت، برخی اوقات خیانت است. آنهایی که فتنه‌گری کردند می‌گویند اگر کار ما بد بود فلان مقام باید به ما می‌گفت بنابراین این سکوت کنندگان از یک سو این افراد را به گمراهی کشاندند و از سوی دیگر این فتنه را امضاء و تأئید کردند. وی ادامه داد:‌ بر سر دوراهی‌ها ما باید به کدام طرف حرکت کنیم؟ راهنمای ما غیر از ولی فقیه چه کسی می‌تواند باشد؟‌ دبیر شورای نگهبان به بیداری اسلامی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: امروز می‌بینیم که بیداری اسلامی در مصر و لیبی نفوذ کرده است اما چون هادی ندارند هرکسی آنها را به یک سمت می‌کشد، این خلأ هادی  آنان را تار و مار کرده است. آیت‌الله جنتی ادامه داد: این اخوان‌المسلمین مصر یک رگ مسلمانی دارد و بنابراین جرم آنان همین است که الآن جریانی بر سر کار آمده که در مقابل این رگه مسلمانی قرار دارد. وی با بیان اینکه ولایت فقیه از بزرگترین نعمات خداوند است، گفت: ولایت فقیه همچون چراغی است که راه را به ما نشان می‌دهد، بنابراین امروز شما نیز وظیفه دارید که راه را بشناسید و به دیگران نشان دهید. دبیر شورای نگهبان ادامه داد: جوانان ما همه پاکدل هستند اما این ماهواره‌ها، وبسایت‌ها، جراید و رسانه‌های مختلف گمراه‌کننده آنان را به گمراهی می‌کشاند اما شما باید نجاتشان دهید. نمی‌توان گفت به دیگران کاری ندارم چرا که منطق مهدویت امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با فساد است. آیت‌الله جنتی با تأکید بر اینکه فرهنگ اسلامی می‌خواهد هر مسلمانی خود یک مجتهد باشد، اظهار داشت: حق را بشناسید و از آن دفاع کنید. بنابراین وظیفه داریم این فرهنگ را گسترش و توسعه دهیم تا لااقل جوانان ما گمراه نشوند. وی در پایان گفت: در 2سال آینده مسائل مختلفی پیش می‌آید و ما باید بصیرت‌دهی کنیم که در آن زمان دچار مشکل نشویم.
کد خبر: ۳۶۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۰

جریانی که خیلی عجله دارد یقینا عمر خود را كوتاه مي‌داند، اینکه در دانشگاه ها دارند به سرعت مدیر عوض می کنند به خاطر این است که می‌دانند زیر پایشان خالی است و عمر کوتاهی دارند.به گزارش آوای دنا به نقل از «نسيم»محورهاي اظهارات ظهر امروز حسین شريعتمداري در همايش "اصحاب حق" در دانشگاه تربيت معلم شهيد بهشتي مشهد به شرح ذيل است: -درگیری آمریکا و روسیه، درگیری بعد از موجویت آنهاست، آن‌ها موجویت یکدیگر را پذیرفته‌اند. درگیری آنها بعد از موجودیت است اما درگیری ما با نظام سلطه درگیری ماهوی است. موجودیت نظام سلطه با ما در تعارض  است، شاید میدان‌های درگیری عوض شده است اما دعوا پابرجاست. -کسانی که این روزها را بحرانی می‌دانند تاکنون بحران را ندیده‌اند. امام خمینی(ره) فرمودند اگر اتفاقی نیافتاده چرا سر و صدا می‌کنید. همه هیاهوهای دشمن برای این است که ما قدر گوهر ناب خود را نمي‌دانيم. -"کوهن" می‌گوید ما در آستانه هزاره سوم شاهد تولد قطب قدرتمند اسلام هستیم. -وظیفه حزب‌الله است که موجودیت خود را فریاد بزند. وقتی شما پرچم خود را بلند می‌کنید خیلی‌ها زیر آن می‌آیند، نگذارید پرچم دست کسانی بیفتد که شرایط واقعی را جور دیگر نشان می‌دهند. -به منافقینی که بعد از مرصاد دستگیر می‌شدند گفتيم شما چطور فکر می‌کردید که به راحتی می‌توانید وارد کشور شوید، آنها می‌گفتند به ما گفته شده به محض ورود به کشور، همه با شما هستند. اگر پرچم خود را بالا ببرید این اتفاق می‌افتد که افراد چنین فکری نمی‌کنند. -یکی از ضروری‌ترین گام‌ها این است که نگذارید صحنه خالی بماند، حزب الله هوشیار است وگرنه دشمن خواب‌های زیادی دیده است. -دشمن زرنگ شده است می‌گوید برد-برد، برد-برد با کی؟ سوال این است. اکنون جنگ، جنگ تابلوها است. آیا باید با کسانی‌که از ملت ايران دزدی کرده‌اند معامله برد-برد کنیم؟ مبادا زیر تابلو برد- برد دشمن تبدیل به رقیب و رقیب را تبدیل به شریک کنند. -دشمن دارد از دارایی خود ما علیه خود ما استفاده می‌کند. دولت بخشی از نظام است نه کل نظام، البته همه قوه‌ها همین‌گونه هستند. ما در جایگاه رفیعی هستیم، بحران هم نیست اما باید به شدت مراقب بود. -رخنه در بی‌خبری و  تنبلی ما شکل می‌گیرد. فرزند انقلاب خیانت نمی‌کند اما ممکن است که او را فریب دهند. -نگاه افراد اصلی با نگاه نظام در مسئله فرهنگ متفاوت است. وقتی می‌بینیم که فردی اشتباه را تکرار کرد، خطا اتفاق نیفتاده بلکه خبط کرده است. -جرایم فتنه‌گران مشهود است و واقعا وطن‌فروش هستند. سران فتنه واقعا وطن فروشی کردند و هنوز هم حاضر به مرزبندی نیستند. -برخی افراد از نجابت حزب‌الله سوء استفاده می‌کنند اما بدانند که حزب‌الله روز حادثه در صحنه است. -آقای خاتمی در سال آخر دوره مسئولیت خود گفت: باید بنشینیم و اصلاحات را تعریف کنیم. -در اسلام اعتدال و میانه‌روی سفارش شده اما دقت کنید که شما نمی توانید از احکام اسلام عدول کنید چون احکام اسلام به صورت یک مجموعه خودش نماد اعتدال است. -جریانی که خیلی عجله دارد یقینا عمر خود را كوتاه مي‌داند، اینکه در دانشگاه ها دارند به سرعت مدیر عوض می کنند به خاطر این است که می‌دانند زیر پایشان خالی است و عمر کوتاهی دارند. -زیر پای حریف خالی است. یکی از حرکاتی که اینها دنبال می کنند این است که به برخی افراد نزدیک اصولگرایی نزدیک می شوند. -برخی عمدا بر اصولگرایی و اصلاح‌طلبی دامن می زنند تا بگویند در این وسط چیزی است به نام اعتدال. -آقای هاشمی مادامی عزیزند که در مسیر تعریف شده انقلاب باشند. -هر زمان می خواست مذاکره شود رهبر معظم انقلاب در مورد مرز بندی با آمریکا صحبت می‌کردند اما در آخرین دور ایشان به بازدید مراکز نظامی و خصوصا موشک‌ها رفتند، ایشان می‌خواستند يك پیام را منتقل کنند.
کد خبر: ۳۴۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۲

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، در پیامی به همایش بین المللی «جهان عاری از خشونت، گفت وگو برای صلح، امنیت و حقوق بشر» بابیان اینکه امروزه قدرت ها به نام تامین منافع، جنگ و بدتر از آن تحقیر ملت ها را سرلوحه برنامه های خود قرار می دهند، گفت: در واقع این ها برای حفظ و بسط استیلای مادی و معنوی خود از بدترین و فاسدترین حکومت ها هم حمایت می کنند.به گزارش ایرنا از روابط عمومی دفتر رییس جمهوری اسبق ایران در این پیام آمده است: صلح مطلوب ولی دیریاب، دلپذیر آدمی از دیرباز بوده است. ولی آنچه مطلوب آدمی است همیشه تحقق عینی نمی یابد. خاتمی با بیان این که «کلمه صلح اگر به معنی دفع و رفع جنگ باشد هم به لحاظ مفهوم و هم از حیث تحقق از جنگ متاخر است» افزوده است: تاریخ نیز این امر را تایید می کند اما مفهوم صلح به لحاظ ارزشی چنان جایگاهی دارد که کمتر مفهومی می تواند با آن برابری کند. مدیر بنیاد باران در این پیام ادامه داده است: صلح در دین های بزرگ و نزد صاحب نظران متفکر و خیر اندیش همواره مورد ستایش قرار گرفته و انسان ها به آن فرا خوانده شده اند. خاتمی در بخش دیگری از این پیام آورده است: «سلام» که مرادف صلح به کار می رود اگرچه دامنه مفهومی آن گسترده تر از صلح است، از اسامی خداوند است، خدائی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم ˈدارالسلامˈ نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی، مردمان در رویارویی به یکدیگر سلام می گویند. رییس جمهوری اسبق به نکوهش جنگ و ستایش صلح در کتاب مقدس از در کتاب اشعیاء نبی اشاره کرده و افزوده است: در این کتاب آمده است «او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و سر نیزه های خود را برای اره خواهند شکست و قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود». خاتمی تصریح کرده است: ولی سوگمندانه آنچه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ و ستیز و اعمال خشونت انسان علیه انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان دنیا فهم، این خشونت و جنگ افروزی عریان تر و دهشتناک تر شده است و طرفه اینکه در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است. وی در این پیام اضافه کرده است: آنچه امیدوار کننده است اینکه انسانیت در سیر کمالی خود بیش از پیش به اهمیت صلح و لزوم برقراری آن در عرصه حیات اجتماعی پی می برد بدانسان که امروز اگر بنای سرودن حماسه باشد ˈحماسه صلحˈ به جای حماسه جنگ سروده خواهد شد. رییس جمهوری اسبق در این پیام اظهار داشته است: این همه اما در عالم نظر و خیال است و تا رسیدن به زندگی صلح آمیز که همگان و بخصوص قدرتمندان به آن تن دهند و اساس سامان اجتماعی ملی و بین المللی قرار گیرد راه درازی پیش رو داریم. خاتمی افزوده است: صلح نیازمند جان های صلح طلب است که هم آن را بدانند و بشناسند و هم آن را بخواهند و برای استقرار آن همه تلاش خود را به کار گیرند تا خشونت و جنگ افروزی از میان برخیزد یا دست کم منزوی شود و ساز و کار هایی که اساس رابطه انسانی را معین می کنند دگرگون گردد و خودخواهی و دیگر ستیزی و تبعیض که پایه آن ساز و کارهاست جای خود را به دیگر پذیری و رواداری مطلوب و زیبایی پسندی دهد. وی اظهار تاسف کرده و گفته است: با کمال تاسف در روزگار ما با اینکه جان ها به سوی صلح میل کرده است در عمل چهره جنگ و ستیز و نارواداری را خشن تر، و غریو درگیری و سرکوب و نادیده انگاشتن حق و حرمت انسان را رساتر می بینیم و می شنویم. خاتمی ادامه داده است: امروز شاهد وضع اسفباری هستیم که در آن اشغال و تجاوز منشا مشروعیت شناخته می شود و میلیون ها انسان از سرزمین پدری و مادری خود آواره اند و بیش از آن تعدادی دست به گریبان فقر و محرومیت و جهل و کمبودهای فراوان مادی و معنوی اند. وی به پدیده تروریسم هم توجه کرده و افزوده است: در مقابل شاهد رواج موج تروریسم که احیانا با پندارهای باطل و ذهن های علیلی آبیاری می شود هستیم که شرف و جان انسان ها را در همه جا مورد تهدید قرار می دهد و تاسف آورتر اینکه چون خود را منتسب به دین و حقیقت می دانند علاوه بر جان انسان ها به حقیقت دین که زیبایی و صلح و خوبی است خیانت می کنند. رییس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، اضافه کرده است: امروز بخش قابل توجهی از جامعه بشری از ابتدایی ترین حقوق انسانی – که مهمترین آن حق حاکمیت بر سرنوشت است محرومند و تحت سلطه حکومت هایی هستند که به جای تامین حقوق شهروندی آنان فقط اطاعت آنان را می طلبند. خاتمی اظهار داشته است: بدین سان چه در عرصه های حیات ملی بسیاری از ملت ها و چه در عرصه بین المللی حرمت و کرامت انسان نادیده انگاشته می شود. وی در بخش دیگری از پیام خود به این همایش گفته است: رسیدن به صلح واقعی مستلزم گذر از این وضعیت ناگوار و استقرار نظام های ملی و بین المللی بر پایه کرامت انسانی و شناختن حق آدمیان و برخورداری آنان از زندگی مطلوب مادی و معنوی و ایجاد سازو کارهایی برای تامین این مهم است. رییس جمهوری اسبق خاطر نشان کرده است: باید سرود صلح را نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان باید همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند و امیدوارم نشست مبارکی که عزیران تدارک دیده اند راهی استوار در این جهت مهم باشد.
کد خبر: ۳۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

باعث می شود احساس بدی پیدا کنید اما نمی توانید جلو خودتان را بگیرید. آوای دنا-ايران گراند: درمورد میل شدید و وحشتناک به چک کردن گوشی موبایل همسر و درست یا غلط بودن آن با یک روانشناس صحبت کرده ایم. از بیشتر کسانی که به من برای مشاوره مراجعه می کنند شنیده ام که خیانت همسرانشان از طریق اس ام اس، ایمیل و فیسبوک بوده است. من باور ندارم که این روش های ارتباطی باعث باز شدن فضا برای خیانت می شود. فقط گرفتن مچ آدم ها را آسان تر می کند. بعضی ها نمی توانند جلو خودشان را برای چک کردن های مداوم بگیرند. ارباب رجوع هایی داشته ام که موبایل های همسرانشان را چک می کرده اند. بیشتر آنها زن بودند و اکثرشان بعد از اینکه یکبار مچ همسرشان را در خیانت گرفته بودند به این کار روی آورده اند. اعتماد بین آنها شکسته شده و اضطراب زیادی درمورد رابطه شان دارند. چه موضوع این باشد چه نباشد، کسی که مدام همسرش را چک می کند دچار عدم امنیت و مشکلات مربوط به اعتمادبه نفس است. در مواردی که کسی قبلاً به آنها خیانت کرده و همسر کنونی شان کاملاً معصوم است، موقعیتی بسیار ناعادلانه ایجاد می شود. زوج هایی را دیده ام که مرد کاملاً به همسر خود وفادار بوده اما باز هم همسر او مدام در حال چک کردن او بوده است. بعضی اوقات وقتی زنی نمی تواند به اضطراب خود غلبه کند، شکافی بین آنها ایجاد می کند و رابطه بر هم می خورد. خیلی وقت ها هم مردهایی کاملاً وفادار را دیده ام که فقط بخاطر اینکه همسرشان بی اندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، دست به خیانت زده اند. آنها به نقطه ای رسیده اند که فکر کرده اند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکرده اند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند. در چنین مواردی خیلی ناراحت کننده است که ببینیم ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود. وقتی اعتمادی شکسته می شود، دوباره اعتماد کردن خیلی سخت است. همه چیز به گرفتن یک تصمیم هوشیارانه از اعتماد به کسی برمی گردد. باید از خودتان بپرسید، شفافیت در یک رابطه به چه معناست؟ آیا چک کردن گوشی های همدیگر نشانه شفافیت است یا عدم امنیت؟ این چک کردن های مضطربانه هیچ جایی در یک رابطه شفاف ندارد. وظیفه من بعنوان یک متخصص مشاور این است که به این افراد پارانوئید کمک کنم بتوانند دوباره اعتماد کنند. یک راه برای انجام این کار این است که کمکشان کنم بفهمند که وقتی با بی اعتمادی به کسی نگاه می کنند، همه چیز مشکوک به نظر خواهد رسید. حتی اگر ایمیل های خودمان را مشکوکانه چک کنیم، بالاخره یک ایمیل مشکوک پیدا خواهیم کرد. اگر نگاهتان اینطور باشد هر نوع صحبتی را ممکن است تیک زدن ببینید. اگر به دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت همسرتان هستید، مطمئناً آن را خواهید یافت. من زوج ها را تشویق می کنم که به جای این، سعی کنند مچ همدیگر را در مواقعی که کار خوبی انجام می دهند بگیرند. گرفتن مچ همدیگر در مواقعیکه کار بدی انجام می دهیم هیچ عاقبت خوشی ندارد و هیچکس هم دوست ندارد بداند که کسی او را مدام کنترل می کند. همچنین اگر کسی بخاطر اینکه همسرش قبلاً به او خیانت کرده است، مدام او را چک کند، من طرف او را می گیرم. غلبه بر شکسته شدن اعتماد کار بسیار سختی است. فردی که خیانت کرده است باید بداند که او مسئول به وجود آمدن این پارانویا و شکاکیت است و به همین دلیل نمی توانند به چک کردن های مداوم همسرش اعتراض کنند. اما اگر کسی عادت به چک کردن همسر خود دارد بدون اینکه قبلاً خیانت ی صورت گرفته باشد، به این معنی است که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد. احتمالاً نگران هستند که اگر مراقب نباشند، همسرش فردی جذاب تر از آنها پیدا کند. خیلی ها را دیده ام که با این نوع حسادت ها همسرانشان را از خود دور کرده اند. پس مراقب باشید: اگر شما هم اهل اینطور چک کردن های آزاردهنده هستید، فقدان اعتماد شما می تواند به خیانت همسرتان در آخر منجر شود. اگر زوجی با چنین موقعیتی پیش من بیایند، به آنها خواهم گفت که رابطه شان روی یک زمین لرزان است. به آنها می گویم که «دست بردارند، یا از این چک کردن ها مداوم و یا از رابطه شان.» بودن در رابطه ای که نتوانید اعتماد کنید هیچ ارزشی ندارد. در یکی از افسانه های یونانی خوانده ام که خدای عشق گفته است، «عشق در جایی که اعتماد نیست نمی تواند وجود داشته باشد.» من با او موافقم. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، چهار انتخاب دارید: یا به آن رابطه خاتمه دهید و کسی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که دوباره به همسرتان اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که ساکت بمانید و بی اعتمادی تان را فقط پیش خودتان نگه دارید؛ و یا برای حل مسائل و مشکلات بی اعتمادی تان از متخصص کمک بگیرید.
کد خبر: ۳۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۳

عروسک‌های خیمه شب بازی که تماشاگرانی برای پوچ‌گویی‌ها و هرزه‌پراکنی‌های خود آماده می‌کنند بدانند مردم وقعی برای سخنان آنان قائل نیستند و برگزار‌کنندگان این میتینگ‌های وقیحانه‌ خودزنی کرده و آبروی خود را برده‌اند.
کد خبر: ۲۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۳

از حضرتعالی و سازمان صدا و سیما انتظار می‌رود، در دفاع از جمهوریت نظام و در مقابله با ظلم بزرگ و فراموش نشدنی که فتنه‌گران روسیاه، به مردم بزرگ ایران روا داشتند، تمام عیار به پا خواسته و این ایامی که یادآور آن خروش انقلابی و بی‌نظیر ملت بزرگ است را غنیمت شمرده و برای افشای لایه‌های مختلف آن همه جنایت در حق مردم، کمر همت ببندید 7دفتر انجمن اسلامی دانشجویان، در نامه‌ای خطاب به عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما به مناسبت چهارمین سالروز حماسه "9دی" خواستار روشنگری و بیان واقعیت‌ها و جنایات فتنه برای افکار عمومی شدند. متن این نامه به این شرح است:ریاست محترم سازمان صدا و سیماجناب آقای مهندس عزت‌الله ضرغامیسلام علیکمجمهوری اسلامی ایران با برگزاری به طور متوسط هر سال یک انتخابات، کارنامه‌ای درخشان در نقش‌آفرینی مردم در حکومت و عینیت بخشیدن به مردم‌سالاری دارد. همین امر موجب شده است که نظام مقدس اسلامی بعد از گذشت بیش از سه دهه از عمر آن، همچنان واجد پشتوانه گسترده بی‌نظیر مردمی باشد. در این بین انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 88 و مشارکت 40 میلیونی مردم، بدون شک یکی از بارزترین نمونه‌های حضور پرشور و معنادار مردم در صحنه بود، که حماسه‌ای کم‌نظیر و تاریخی را در کشور به منصه ظهور رساند.با این همه، همواره بوده‌اند و هستند افراد و جریان‌هایی که هر چند فریادهای دموکراسی خواهی‌شان گوش فلک را کر کرده است، اما در عمل نشان داده‌اند که رای و نظر مردم برایشان اهمیتی ندارد و دم زدن از مردم فقط برای نیل به اهداف و اغراض سیاسی‌شان است. نمونه بارز این رویکرد مزورانه را می‌توان در انتخابات سال 88 دید. آنجایی که این افراد وقتی با "نه" معنادار مردم روبرو شدند، تمام عیار در مقابل رای و دیدگاه ملت قدم علم کردند و برای انتقام‌گیری از مردم از تلاشی فروگذار نکردند.آنچه بعد از انتخابات سال 88 اتفاق افتاد، ظلمی بزرگ و فراموش نشدنی به ملت ایران و نظام مقدس اسلامی بود. سران خائن و اصحاب خبیث فتنه، برای تحقق خواسته‌ها و طراحی‌‌های از پیش تعیین شده آمریکا و اسرائیل، رای و نظر مردم و قانون را به راحتی نادیده گرفتند و حاضر شدند برای خرسندی آن دشمنان بیگانه، هر آنچه را می‌توانستند بر سر مردم آوردند.اما گذشت زمان، هر چه بیشتر خیانت ‌‌ها و جنایت‌های این پلیدان زمانه را برای مردم روشن‌تر کرد، تا جایی که کاسه صبر ملت لبریز شد و حماسه عظیم "9دی" را رقم زدند. آنچه در "9دی" سال 88 اتفاق افتاد محاکمه علنی سران جنایت کار فتنه توسط توده‌های ده‌ها میلیونی ملت بزرگ ایران بود.شعارهای محکم و پر شور مردم در ابراز نفرت شدید از سران فتنه، در نهم دی ماه 88، -که حتی رسانه ملی هم از پخش برخی از آن‌ها اجتناب کرد!- به وضوح دیدگاه ملت نسبت به روسیاهان سال 88 را نشان داد و حجت را بر همگان تمام کرد که خواسته مردم در قبال این خائنین به ملت چیست.لذا حال که بار دیگر در آستانه سالروز آن حماسه تاریخی و عظیم قرار گرفته‌ایم، از حضرتعالی و رسانه ملی انتظار می‌رود نسبت به روشنگری و بیان واقعیت‌های فراوانی که در رابطه با جنایت‌های سران و اصحاب فتنه 88 وجود دارد، تردید به خود راه ندهید و استوارتر از قبل در این مسیر مقدس گام بردارید.ریاست محترم سازمان صدا و سیمااز حضرتعالی و سازمان صدا و سیما انتظار می‌رود، در دفاع از جمهوریت نظام و در مقابله با ظلم بزرگ و فراموش نشدنی که فتنه‌گران روسیاه، به مردم بزرگ ایران روا داشتند، تمام عیار به پا خواسته و این ایامی که یادآور آن خروش انقلابی و بی‌نظیر ملت بزرگ است را غنیمت شمرده و برای افشای لایه‌های مختلف آن همه جنایت در حق مردم، کمر همت ببندید.البته شکی نیست که کسانی که با تقابل آشکار با مردم، این لکه ننگ را تا ابد بر پیشانی خود نشاندند، امروز نیز از روشنگری‌های صدا و سیما سخت خشمگین شوند و زبان به هتاکی و فحاشی باز کنند، لکن باید دانست که کسانی که در سال 88 برای انتقام‌گیری از مردم، تا جایی که توانستند جلو رفتند، امروز هم تا زمانی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی به رسانه مورد نظر اربابان اسرائیلی و امریکایی‌شان بدل نشود راضی نخواهند شد و هجمه‌ها و فحاشی‌ها علیه آن سازمان را ادامه خواهند داد.جناب آقای ضرغامیما دانشجویان ضمن گرامی داشتن چهارمین سالروز حماسه عظیم و تاریخی "9دی" -که همانا پتک محکم جمهوریت بر سر دیکتاتوری اشرافیت بود- ضمن تشکر از حضرتعالی جهت روشنگری‌های صدا و سیما در رابطه با جنایت‌های فراموش نشدنی فتنه سال 88، از جنابعالی مصرانه خواستاریم که همچنان و بویژه در این ایام حماسی نسبت به روشنگری و بیان واقعیت‌های فتنه برای افکار عمومی همت کنید و با تکیه به آیه « یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ » از هجمه‌های پوشالی آنان که دست‌شان در آن جنایت بزرگ آلوده است، تردیدی به خود راه ندهید.والسلام علیکم و رحمه الله و برکاتهانجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجندانجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهانانجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنانانجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدانانجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قمانجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراکانجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه یاسوج
کد خبر: ۲۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۳

ˈنلسون ماندلاˈ قهرمان مبارزه با آپارتاید و رییس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی بود که در سن 95 سالگی و بعد از ده ها سال مبارزه مستمر علیه تبعیض نژادی اخیرا دار فانی را وداع گفت . در ادامه بخش مختصری از زندگینامه وی خواهد آمد:وي در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در 16 سالگی تشریف، و در موسسه شبانه روزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای 3 سال، در 2 سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.ماندلا در 19 سالگی، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت رفت و به ورزش‌های بوکس و دو و میدانی علاقمند شد.پس از شرکت در کنکور، او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه فورت هار کرد.ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاست‌های دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد.ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد. وي در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبه‌ای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد.پس از آنکه حزب ملی‌گرا که اکثریت اعضای آن را آفریکانس‌های طرفدار سیاست جدایی نژادی آپارتاید تشکیل می‌دادند در انتخابات ۱۹۴۸ پیروز شد، ماندلا در مخالفت کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵، که اتخاذ منشور آزادی توسط آن برنامه بنیادین آرمان ضد آپارتاید را فراهم می‌کرد نقشی اساسی داشت.در این زمان، ماندلا و همکارش اولیور تامبو شرکت حقوقی ماندلا و تامبو را مدیریت می‌کردند، و خدمات حقوقی رایگان یا ارزان قیمت در اختیار آن دسته از سیاهانی که قادر به برخورداری از نمایندگی قانونی نبودند قرار می‌دادند.ماندلا که در آغاز طرفدار مبارزه عمومی غیر خشونت آمیز بود، در ۵ دسامبر ۱۹۵۶ به همراه ۱۵۰ تن دیگر دستگیر شد و متهم به خیانت شد و تا سال ۱۹۶۱ ادامه یافت و همگی آنان تبرئه شدند.از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ با روی کار آمدن طبقه جدیدی از فعالان سیاه‌پوست (آفریکانیست) در شهرک‌ها که خواستار اتخاذ تدابیر جدی‌تری علیه رژیم حزب ملی‌گرا بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا با اختلالات زیادی همراه بود.آفریکانیست‌ها کنفرانس منشور آزادی را که در سال ۱۹۵۵ در کلیپتون برگزار شد به باد تمسخر گرفتند.در سال ۱۹۵۹، پس از آنکه بیشتر آفریکانیست‌ها، با حمایت مالی از غنا و پشتیبانی چشمگیر سیاسی از جانب باسوتو مستقر در ترنسوال از این کنگره جدا شده و تحت رهبری رابرت سوبوکوه و پوتالکو لبالو، کنگره پان آفریکانیست را تشکیل دادند کنگره ملی آفریقا بیشتر حمایت نظامی خود را ازدست داد.پس از قتل عام حامیان کنگره پان آفریکانیست، در مارس 1960 و تحریم کنگره پان آفریکانیست و کنگره ملی آفریقا، کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به متابعت از جنبش مقاومت آفریقا (شورشیان لیبرال) و کنگره پان آفریکانیست پرداختند.وتولی، که متهم به بی‌اعتنایی شده بود، به حاشیه کشانده شد، و کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به کنفرانس فراگیر آفریقا در سال ۱۹۶۱، که تمامی احزاب در آن گرد آمدند تا به راهبرد مشترکی دست یابند متوسل شدند و در این کنفرانس ماندلا با اعلام تشکیل اومخونتووه سیزوه، که بر اساس ایرگو، نهضت چریکی یهودیان، تشکیل شده و رهبری آن را ماندلا و دنیس گلدبرگ، لیونل «راستی» برنشتاین و هارولد ولپه فعالان یهودی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بر عهده داشتند دعوت به مبارزه نظامی کرد.در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری اومخونتو وسیزوه  را که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت.او مبارزات خرابکاری علیه اهداف نظامی و دولتی را رهبری مي‌کرد و چند دهه بعد، خصوصا در دهه ۱۹۸۰، اومخونتو وسیزوه تبدیل به جنگ چریکی علیه رژیم حاکم شد. ماندلا همچنین در خارج از کشور مبادرت به جمع‌آوری کمک‌های مالی برای MK کرد و در دیدار با برخی از دولت‌های آفریقا ترتیباتی برای آموزش شبه نظامی داد.وي در ۵ اوت ۱۹۶۲، پس از 17 ماه گریز دستگیر شد و در دژ ژوهانسبورگ زندانی شد.در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، ماندلا به 5 سال زندان محکوم شد. 2 سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از 27 سال زندان متعاقب آن 18 سال را در این زندان به سر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامه خود را، تحت عنوان راه طولانی آزادی نوشت.اما، ماندلا هیچ چیزی در مورد همدستی فردریک دکلرک در خشونت‌های دهه‌های هشتاد و نود، یا نقش همسر سابق خود وینی ماندلا در آن قتل‌عام افشا نکرد. اما، او بعدها در همکاری با دوست روزنامه‌نگار خود آنتونی سمپسون به بررسی این مسائل پرداخت.نخستین انخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد می‌توانستند شرکت کنند در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد.کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه‌پوست کشور برگزیده شد و در دولت اتحاد ملی دکلرک از حزب ملی‌گرا به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده شد.ماندلا به عنوان رئیس‌جمهور از ماه می‌۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹، رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت، و به خاطر حمایت از صلح ملی و بین‌المللی، تحسین بین‌المللی را به دست آورد.وي نخستین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد و پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجستهٔ مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود.ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلح‌طلبی را در پیش گرفت و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسی‌ای شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.
کد خبر: ۲۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۵

رئيس پليس "فتا" استان فارس از شناسايي و دستگيري فردي خبر داد كه به دليل انتقام جويي از نامزد قبلي خود تصاوير شخصي وي را در فضاي مجازي منتشر كرده بود. به گزارش آوای دنابه نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا،سرهنگ "سيدموسي حسيني" در تشريح اين خبر گفت: شاکي اين پرونده يک پرستار 25 ساله شيرازي بود كه با مراجعه به مراجع قضايي از ارسال ايميل هاي تهديد آميز و حاوي تصاوير شخصي شکايت مي کند. وي ادامه داد: با دستور قاضي، پرونده در مسير رسيدگي قرار گرفته و از بررسي هاي انجام شده بر روي ايميل هاي دريافتي توسط ماموران پليس "فتا" نتايجي از هک ايميل او توسطي فردي ناشناس بدست آمد. رئيس پليس "فتا" استان فارس گفت: در اين ايميل ها فرد ارسال کننده، شاکي را تهديد به انتشار تصاوير خصوصيش در فضاي جازي مي كند و اين تهديدات ادامه مي يابد تا اينکه با انجام اقدامات اطلاعاتي،‌پليسي و مهندسي توسط ماموران متهم شناسايي شد. سرهنگ "حسيني" اظهار كرد: متهم اين پرونده از طريق يک کافي نت در استان اصفهان اين ايميل ها را ارسال كرده بود. وي ادامه داد: در بررسي هاي بعمل آمده مشخص شد وي نامزد قبلي شاکي بوده و با قصد انتقام جويي از او و با استفاده از اطلاعاتي که از قبل در موردش داشته است، ايميلش را هک و اطلاعات شخصي درون آن را سرقت كرده است. رئيس پليس "فتا" استان فارس گفت: اين متهم دستگير، جرم مرتكب شده از وي كشف و تحويل مراجع قضايي شد.
کد خبر: ۲۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۹

نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور، انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم  اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم  او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند آوای دنا-حبیب الله نظری:از 24 آذر 1387 که خبرنگار عراقی به بوش رئیس جمهور سابق آمریکا لنگه کفش خود را پرتاب کرد حدود 5 سال می گذرد و متاسفانه این سنت بد در اقصی نقاط جهان هر روز به شکلیبروز و ظهور می کند و صرف نظر از زشت بودن عمل منتظر الذیدی در پرتاب کفش به فردی که مهمان مقامات رسمی عراق تقریبا به صورت دوموکراتیک در حاکمیت حضور داشتند اما تفاوت این پرتاب با آن پرتاب بسیار فاحش است که در حد بضاعت خود به آن می پردازم : ابتدا عرض می نمایم نه تنها بنده عمل الذیدی را زشت می دانم بلکه خودش نیز هر چند به ظاهر عمل خود را زشت دانست و خبرنگاران حاضر عراقی در آن مصاحبه و مقامات رسمی عراق عمل ایشان را زشت دانستند که به صورت خلاصه اشاره و به اصل موضوع برمی گردم،پس از پرتاب کفش بلافاصله تعداد زیادی از خبرنگاران حاضر از بوش عذر خواهی کرده و مقامات عراق این حادثه را شرم آور توصیف کردند و حتی دولت عراق رسما در بیانیه ای این عمل را لطمه به شهرت و حرفه ی خبرنگاران عراق اعلام کرده و بالاخره شخص الزیدی ضمن ابراز ندامت از عمل زشت خود از نورمالکی تقاضای بخشودگی و در نهایت به این دلیل به حداقل مجازات این جرم یعنی سه سال حبس محکوم گردید و حتی به دلیل تنگی عرصه برای حضور خود در عراق از بعضی کشور ها تقاضای پناهندگی کرد . و جالب این است که وی هیچگاه خواهان حضور در ایران که نماد دشمنی با آمریکا در جهان است نشد و بعد ها در مصاحبه با آسوشیتدپرسی بیان داشت همانقدری که از اشغال نظامی عراق توسط آمریکامتنفر بوده از اشغال عقیدتی عراق توسط ایرانیان تنفر دارد به گفته وی ایرانیان آن روی سکه هستند ولی متاسفانه بر خلاف نظریه ی معصوم که می فرمایند عمل زشت از طرف هر کس سر بزند زشت است ولی از طرف مسلمان زشت تر است عده ای که فقط خود را بصیر و دیگران را کور مادرزادی فرض می نمایند با ذوق زدگی از الزیدی قهرمانی ساختن که نگو و نپرس و اکنون در حال ترویج سنت وی هستند. از نظر بنده آمریکا همان شیطان بزرگ است که معمار کبیر انقلاب رحمه الله علیه فرمودند و جالب اینکه در کنار حضور جاودانگی خداوند سبحان که خود نیز در قرآن می فرماید از رگ گردن به شما نزدیک ترم شیطان نیز لحظه لحظه حضور خود را در کنار ما حفظ می کند بشر تا لحظه پایان عمر نمی تواند شیطان را از حضور در امور خود منع کند بلکه باید تدبیر نماید که شیطان علیرغم حضور دستش خالی بماند همه می دانند آمریکا خود با ایران قطع رابطه نموده و امام هیچگاه دستور قطع رابطه صادر نفرمود و حتی پس از گروگانگیری مذاکره داشتیم که به آن نمی پردازم فقط در یک جمله عرض نماید یک روی آن مذاکره رفع مشکلات موجود و برقراری روابط عادی مثل سایر کشور ها بود که به هر دلیل رابطه تا کنون محقق نشد یک وجه فرمایش امام رحمه الله علیه که آمریکا را شیطان بزرگ دانست شاید این بوده و باشد همانگونه که خداوند فرمودند خواهی یا نخواهی ای انسان شیطان کنار و در کمین توست و راه گریز نیست. پس تدبیر کنید که امکان نابودی شیطان تا آخر خلقت وجود ندارد و هیچ انسان مومنی به معنی واقعی تا کنون تا دم مرگ مدعی حذف شیطان از زندگی خود نبوده این را از این باب عرض کردم که افراد با بصیرت نگویند نه بابا، شما کجای کاری ما شیطان را نابود کردیم و دیگر در ادامه زندگی کاری به ما ندارد و نیازی به تدبیر نیست بیان این مقدمه به این دلیل بود که مرا آمریکایی فرض نکنید و بدانید نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم  اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم  او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند . فرمودند با نرمش قهرمانانه بروید در گود مذاکره و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در اینجا نقش مربی نظانم را دارد و جز مربی احدی حق ندارد به بازیکنان میدان امر و نهی کند راهنمایی و اظهار نظر دلسوزانه با ناهموار کردن میدان بازی برای بازکن ، زمین تا آسمان فاصله دارد هر فردی در جامعه حق دادن مشورت حتی به رهبری دارد ولی حق دخالت و سنگ اندازی در مسیر به هیچ کس نباید داده شود و آنهایی که افراط می کنند بدانند محرک آنها همان شیطان واقعی بوده و در نهایت خدمتگذار شیطان بزرگ خواهد شد . برگردم به اصل موضوع همگان می دانند حاکمان آمریکا خیانت های فراوان علیه بشریت در اقصی نقاط جهان مرتکب شده اند و با حمایت آنها الان نیز روزانه خون هزاران انسان بی گناه ریخته و یا بی خانمان می شوند در نتیجه آزادی خواهان دنیا و کسانی که به واسطه امریکا به آنها ظلم شده آمریکا را جرسومه فساد تلقی می کنند لذا مقامات آمریکا را شایسته هر گونه توهین و تحقیر می دانند و جناب الزیدی نیز با این نگاه به یک روی سکه یعنی جناب بوش لنگه کفش خود را که نماد تحقیر شدید است پرتاب کرده که البته ضمن جنایتکار دانستن بوش بنده عمل الزیدی را زشت و به دور از آموزه های دینی می دانم به حسب نقل منتشر شده از الزیدی چه بسا اگر شرایطی محیا می شد ایشان به آن روی سکه نیز آن لنگه کفش خود را پرتاب می کرد پس به این دلیل نباید خیلی از رفتار الزیدی خرسند باشیم چراکه ما در تیر رس او قرار نگرفتیم وقتی شیطان نماد زشتی هاست و وقتی حاکمان آمریکا از جمله بوش نماد شیطان است که همین نیز است در مقابل ، روحانیت نماد اسلام و دین و انصاف بوده و هست در فرهنگ کهن این سرزمین لباس روحانیت نماد لباس انبیاء و ائمه و اولیاء خدا بوده و از قداست ویژه ای برخوردار است هیچ انسان با تقوایی به خود جسارت اهانت به این لباس را صرف نظر از شخصیت فرد ملبس نداده و نمی دهد صرف نظر از اینکه جناب دکتر روحانی در مقام ریاست جمهوری هستند که احترام ایشان را مضاعف می نمایند دوستان افراط گر و حامیانشان بفرمایند پرتاب لنگه کفش به یک روحانی ولو بی مسئولیت با کدام یک از آموزه های دینی و میهنی ما سازگاری دارد ؟ آیا روحانی هم شأن بوش است ؟!مایلم دوستان تفاوت شأن بوش با جناب روحانی را بیان نمایند شاید بتوانند فاصله ی زمین تا آخرین آسمان که در ذهن ما متصور است را با روشن گری افراد بصیر به قدری کوتاه نمایند که ما نیز به جمع دوستان بپیوندیم . أین تذهبون ؟ نظام مسئول دارد افراد با تجربه و صاحب نظر دارد مجلس دارد اگر اشکالی در دیپلماسی مشاهده شده آنها با چشم باز و دقت امور را رصد می نمایند بالاخره هر جا لازم باشد به فرد مسئول و دیپلمات میدان بازی سیاست تذکر می دهند به تعبیر رهبری معظم اردو کشی خیابانی وقتی قانون هست جایگاهی ندارد مگر رهبری تیز بین و هوشیار و آگاه نظام سکان دار نظام نیست ؟ اگر آقایان حرفی دارند و امکان دسترسی به رهبری ندارند از طریق اربابان خود حرفشان را برسانند ضمن اینکه دفتر رهبری و سایت رهبری و افراد امینی که امکان دسترسی به رهبری دارند هستند که نقطه نظرات آقایان را به رهبری برسانند افراد آزادنند با رعایت موازین هر نقدی دارند در نشریات به رفتار هر فرد مسئولی بیان کنند و از تریبون های مختلف حرف و دیدگاه خود را بیان نموده تذکر دهند که اگر در صحنه ی دیپلماسی فردی دچار لغزش یا اشتباه شده اصلاح نماید این درست نیست که حرمت ها را بشکنیم و خلیفه کشی را باب نماییم روحانیت تشیع خالی از اشکال نیست اما دوستان عزیز بدانند امکان ندارد آخوند وطن فروش شود پس خیالتان از این باب نسبت به جناب روحانی راحت باشد . اما بدانید پرتاب الزیدی پرتاب به نماد ظلم و زور و ستم و استکبار و اشغال گری بوده و پرتاب به روحانی پرتاب به نماد پاکی صلح و دوستی انسانیت و اسلام بوده و فاصله ی این دو از دید این بنده حقیر قابل حدس نیست . در پایان همین جا فرصت را مغتنم شمرده و نقد خویش را به عنوان یک اصولگرای معتقد به اصلاح در چارچوب اصول نسبت به بیان دکتر روحانی در مسافرت اخیر به اختصار عرض    می دارم جناب دکتر روحانی در سخنرانی خویش در سازمان ملل خواستار خلع صلاح کشتار جمعی همه کشور های منطقه از جمله اسرائیل گردید که به نظر می رسید بهتر بود ایشان پسوند غاصب بودن اسرائیل را نباید فراموش می نمود چرا که ما کشوری را به نام اسرائیل به رسمیت نمی شناسیم بهتر است همواره از آن به عنوان رژیم جعلی و غاصب سرزمین های فلسطین نام ببریم .قم المقدسه/حبیب الله نظری
کد خبر: ۲۱۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۴

برای تحکیم بیشتر روابط حزبی پیشنهاد می شود مردم نیز همچون اعضای شورای شهر "تفتیش رای" شوند تا ۵۰ و اندی درصد با نشان شهروند درجه یک اعتلا یابند  
کد خبر: ۲۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱

این روزها برخی از جماعت یاد شده و پست و مقام یافته، چنان به قلع و قمع این و آن مشغولند که باید از جناب روحانی پرسید، آن کلید کذایی که در تبلیغات ریاست جمهوری به مردم نشان دادید و بعدها نیز بارها به آن اشاره فرمودید، کلید حل مشکلات بود یا سوئیچ‌‌بولدوزر؟! چرا که کار از «داس» و امثال آن گذشته است!آوای دنا/روزنامه کیهان در سرمقاله ی امروز خود به قلم حسین شریعتمداری نوشت:آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان در اولین کنفرانس‌خبری خود که بعد از انتخاب به ریاست جمهوری و با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شده بود، مواضع درخور تقدیری اتخاذ کرد. ایشان از یکسو بر سیاست‌های کلان و رسماً اعلام شده نظام در عرصه‌های بین‌المللی تأکید ورزید که ابراز ناامیدی دشمنان بیرونی را در‌پی داشت و از سوی دیگر تلاش روزنامه‌های زنجیره‌ای برای مصادره رأی‌خود به حساب مدعیان اصلاحات را ناکام گذاشت که عصبانیت اصحاب‌فتنه را به دنبال داشت. آقای روحانی در همان کنفرانس خبری و در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران که پرسیده بود؛ آیا مجریان و مسئولان دولت پیشین را درو خواهید کرد؟ گفته بود؛ «دولت آینده،‌دولت کارآمدی و شایسته‌سالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده می‌کنیم و در مقابل آنها تواضع می‌کنم» آقای روحانی در ادامه تأکید کرده بود «ما گفتیم کلید داریم، نگفتیم داس داریم». این اظهارنظر رئیس جمهور که آمیزه‌ای از مزاح نیز در آن بود، بازتاب گسترده‌ای یافت و حکایت از آن داشت که آقای روحانی در گزینش اعضای کابینه و یاران و همکاران خود بر «شایسته‌سالاری» تکیه دارد و از انتخاب ناشایسته‌ها و بی‌صلاحیت‌ها اجتناب خواهد کرد. اما، حضور برخی از اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 در فهرست وزیران پیشنهادی ایشان به مجلس شورای اسلامی، این برداشت را که جناب روحانی بر شایسته‌سالاری تکیه دارد، با تردیدهای جدی روبرو کرده و در حد و اندازه یک شعار بی‌پشتوانه تنزل داد. ولی بعد از آن که وزرای پیشنهادی-بدون استثناء- در معرفی خود به نمایندگان مجلس، از فتنه‌88 اعلام برائت کردند، بر دروغ بودن ادعای تقلب تأکید ورزیدند و از تعهد خود نسبت به رهبر معظم انقلاب و قانون اساسی سخن گفتند، این امیدواری در میان نمایندگان مجلس شکل گرفت که آنان از گناه بزرگ حضور در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 پشیمان شده و توبه کرده‌اند و قصد دارند با حضور فعال خود در چرخه تعریف شده اسلام و انقلاب و نظام، جبران مافات کنند. توبه از آن جرم بزرگ اگرچه به تنهایی نمی‌توانست مجوز حضور آنان در دولت جدید باشد، ولی نمایندگان مردم- به هر علت که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد- عذر تعدادی از آنها را پذیرفتند و به آنان رأی اعتماد دادند که امید است این حسن ظن نمایندگان مردم را پاس بدارند و البته 3 تن از وزرای پیشنهادی نیز نتوانستند از مجلس رأی اعتماد بگیرند. تا اینجا، می‌توان گفت که تعدادی از وزیران کابینه آقای دکتر روحانی حضور خود در کابینه را مدیون، اعلام برائت از فتنه 88، اعتراف به دروغ بودن ادعای تقلب، تأکید بر پاسداشت اصل ولایت فقیه و قانون اساسی و حسن ظن و پذیرش عذر تقصیر آنان از سوی اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند، آیا غیر از این است؟! همین جا و با عرض پوزش باید گفت شعار «اعتدال» هندوانه دربسته است که تا شکافته نشود نمی‌توان درباره محتوای آن قضاوت کرد. مگر «اصلاحات» شعار بدی بود؟! ولی در عمل به وطن‌فروشی و خروج از حاکمیت شماری از مدعیان اصلاحات انجامید و آقای خاتمی تازه در اواخر دوران ریاست جمهوری خود پیشنهاد کرده بود که «اصلاحات» نیاز به تعریف دارد! آیا قرار است شعار «اعتدال» به سرنوشت شعار «اصلاحات» دچار شود؟ پاسخ این سؤال را باید ابتدا در میدان عمل دید و سپس درباره آن قضاوت کرد. بنابراین بدیهی است که برخلاف آنچه این روزها مدعیان اصلاحات و برخی از اطرافیان رئیس جمهور محترم ادعا می‌کنند شعار سربسته و تعریف نشده «اعتدال» انگیزه و علت رأی اعتماد نمایندگان مردم به تعدادی از وزرای پیشنهادی نبوده است و دقیقاً به همین علت بود که جناب روحانی و وزرای پیشنهادی ایشان در کنار شعار اعتدال و به پیوست آن، بر برائت از فتنه 88، اعتراف به دروغ بودن تقلب و پایبندی به قانون اساسی تأکید می‌ورزیدند. از این روی بدون کمترین ابهام و تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که منظور آقای روحانی از «اعتدال» هر چه باشد، برائت از فتنه‌گران اصلی‌ترین محور آن است. اکنون باید گفت؛ اگر رأی مردم را آنگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند، «حق‌الناس» بدانیم- که هست- و بی‌توجهی به آن را گناهی نابخشودنی و خیانت تلقی کنیم - که چنین است- این «حق‌الناس» منحصر به زمان شمارش آراء نیست، بلکه کسانی که با رأی مردم، یعنی همان «حق‌الناس» بر کرسی‌های مسئولیت تکیه زده‌اند نیز موظف به حفظ امانت مردم و پاسداری از حق‌الناس خواهند بود. اما، از سوی دیگر، جناب روحانی و اعضای کابینه ایشان در جریان اخذ رأی اعتماد مجلس از مرزبندی با فتنه‌گران و برائت از آنها با عنوان «پیام مردم» یعنی همان «حق‌الناس» یاد کرده‌اند و اگر چنین نبود، آنهمه اصرار و تأکید بر برائت از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 برای چه بود؟! با این حساب که نه پیچیده است و نه پنهان، به کارگیری اصحاب فتنه در کابینه، آنهم در پست‌های کلیدی، ضمن آن که صداقت آقایان را در اظهارات رسماً اعلام شده آنان با تردیدهای جدی روبرو می‌کند، امانت‌داری و التزام عملی و نظری آنها به حفاظت از «حق‌الناس» را هم زیر سؤال می‌برد و این پرسش منطقی را در اذهان پدید می‌آورد که آیا آنهمه اعلام برائت از فتنه‌گران و تأکید بر اعتدال و شایسته‌سالاری فقط برای کسب رأی اعتماد از مجلس بود؟! در برخی از عزل و نصب‌های دولت نوپای آقای روحانی نه فقط سمت و سویی از «شایسته‌سالاری»، «اعتدال» و مخصوصاً برائت و مرزبندی با فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 دیده نمی‌شود، بلکه این تلقی را پدید می‌آورد که گویی جماعتی از اصحاب فتنه و افراد بدسابقه و بدنام را برای حمله به شایستگان و انتقام از کسانی که در مقابل فتنه 88 ایستاده بودند، سازماندهی کرده و به میدان آورده‌اند! در این باره اگرچه گفتنی‌هایی هست که برای مردم شنیدنی است و شاید برای شخص رئیس جمهور محترم نیز قابل شنیدن باشد! و به آن خواهیم پرداخت ولی به مصداق «مشتی که نمونه خروار» است می‌توان از انتصاب سرپرست وزارت علوم یاد کرد. ایشان به گواهی اسناد مکتوب و فیلم‌های موجود از اصحاب فتنه 88 بوده است و این واقعیت تلخ از نگاه رئیس جمهور محترم نیز پنهان نبوده و نیست تا آنجا که به همین علت از معرفی وی در فهرست وزرای پیشنهادی اجتناب ورزیدند. اما، چرا ایشان را به سرپرستی وزارت علوم - با توجه به اهمیت ویژه آن- منصوب کرده‌اند؟! آیا این انتصاب دهن‌کجی به مردم و ضایع کردن حق‌الناس نیست؟! سرپرست کنونی وزارت علوم که به نظر می‌رسد مأموریت جاده‌صاف‌کنی و ریل‌گذاری این وزارتخانه حساس به نفع فتنه‌گران را برعهده دارد، این روزها با عجله و شتاب فراوان به عزل و نصب‌های سؤال‌برانگیز و تغییرات غیرقابل توجیه و غیرعلمی در وزارتخانه تحت‌ سرپرستی خود مشغول است. به عنوان نمونه و فقط به عنوان نمونه، دیروز، یعنی در یک روز تعطیل رسمی حجت‌الاسلام دکتر شریعتی را از ریاست دانشگاه علامه عزل کرد و چند روز قبل در اقدامی مشابه و غیرمنتظره و با یک تماس تلفنی کوتاه رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان را نیز برکنار کرده بود و همچنین با اتخاذ یک تصمیم بی‌جا و اعتراض‌آفرین، دانشجویان بورسیه را از حق قانونی خود محروم کرد... و اقدامات مشابه دیگری از همین دست. آیا مردم، اساتید دانشگاه، دانشجویان و نمایندگان مجلس حق ندارند از رئیس جمهور محترم درباره انگیزه و علت اینگونه اقدامات سؤال کنند؟! مثلاً؛ عزل حجت‌الاسلام‌ والمسلمین دکتر شریعتی با چه انگیزه‌ای صورت پذیرفته است؟ آنچه همگان از ایشان می‌شناسند و همه شواهد نیز گواه آن بوده و در دسترس و قابل بررسی است، شخصیت علمی برجسته دکتر شریعتی، تلاش بی‌وقفه ایشان برای گسترش دامنه علم‌آموزی و پیشرفت‌های علمی، تأکید بر آموزه‌های اسلامی و انقلابی و ایستادگی ایشان در مقابل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و روشنگری درباره آن خیانت بزرگ است. اگر سرپرست وزارت علوم و یا جناب رئیس جمهور محترم خصوصیت دیگری در ایشان سراغ دارند که باعث عزل وی شده است، چرا اعلام نمی‌کنند؟ و اگر عزل ایشان تنها به‌خاطر ویژگی‌های یاد شده است که...؟! و بالاخره، این روزها برخی از جماعت یاد شده و پست و مقام یافته، چنان به قلع و قمع این و آن مشغولند که باید از جناب روحانی پرسید، آن کلید کذایی که در تبلیغات ریاست جمهوری به مردم نشان دادید و بعدها نیز بارها به آن اشاره فرمودید، کلید حل مشکلات بود یا سوئیچ‌‌بولدوزر؟! چرا که کار از «داس» و امثال آن گذشته است!حسین شریعتمداری
کد خبر: ۲۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۲

مدعیان اصلاحات می‌دانند که علی‌رغم تبلیغات سیاه و دروغ‌پردازی‌ها و توهم‌پراکنی‌های گسترده علیه وضعیت کنونی، از رأی «قابل رقابت» با اصولگرایان برخوردار نیستند و عکس مار کشیدن‌های پی‌درپی آنها با این مقصود که خود را «فرشته نجات»! معرفی کنند نیز در جلب آراء مردم تأثیر چندانی ندارد  
کد خبر: ۱۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۲

از احساسات دروغ و نگاه فريبنده اش عذاب مي کشيدم؛ ناگهان يك لحظه دستم را دور گردنش انداخته و فشار دادم، صورتش سياه شده بود،، نمي توانست كاري انجام دهد؛ وقتي به خودم آمدم فهميدم مونا را کشتم .  
کد خبر: ۱۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۵

آوای دنا:رییس پلیس فتا کهگیلویه و بویر احمد از شناسایی پسری که با سوء استفاده از اعتماد پدرش اقدام به برداشت وجه از حساب وی کرده بود ، خبر داد و گفت: به هیچ وجه اطلاعات حساب خود را در اختیار دیگران قرار ندهید.متن خبر:به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا  سرهنگ "مرتضویان" رئيس پليس فتا استان کهگیلویه و بویر احمد در گفتگو با خبرنگار ما اعلام کرد : پیرو شکایت فردی مبنی بر برداشت غیرمجاز وجه از حساب وی ، ماموران اقدامات خود را جهت شناسایی عامل برداشت آغاز کردند. سرهنگ مرتضویان افزود : پس از بررسی های اولیه و اقدامات فنی صورت گرفته محرز شد کلیه برداشت ها به صورت اینترنتی و صرف خرید کارت شارژ تلفن همراه شده است. این  مقام انتظامی ادامه داد: طی تحقیقات بعمل آمده مشخص شد  که برداشت ها توسط  فرزند شاکی انجام شده است . متهم در ابتدا منکر این امر شد، ولی در مواجهه با مستندات بدست آمده اعتراف کرد که با سوءاستفاده از اعتماد پدرش اقدام به فعال کردن رمز دوم کارت بانکی، از حساب وی طی چندین مرحله برداشت کرده است. سرهنگ مرتضویان هشدار داد:  به هیچ عنوان کارت عابر بانک و اطلاعات حساب خود را در اختیار دیگران قرار نداده و در صورتیکه گمان کردید اطلاعات شما در اختیار دیگران قرار دارد، سریعاً نسبت به تغییر آن اقدام نمایید  و موضوع را به بانک مربوطه اطلاع دهید.
کد خبر: ۱۶۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۱

قسم خورده بوديم دوستي ما پاک و صادقانه بماند و تا آخر عمر به هم وفادار باشيم ولي خيلي زود اين رابطه، مخفيانه رنگ و بوي ديگري گرفتو عشق ما تبديل به نفرت شد ؛ نمي دانم به كدام گناه زندگيم تباه شد . سایت تحلیلی خبری آوای دنا: مريم 32 ساله ،مدت زندگي مشترک 2 سال ،محسن 38 ساله شوهر مريم روايت طلاق هميشه روايتي تلخ بوده اما بعضي وقتها جدا شدن بهتر از يک عمر تحمل کردنه؛ اين جملات آغازين مريم بود . بعد از اينکه درسم تمام شد،ازطريق يکي ازدوستانم با يک شرکت خدمات الکترونيک آشنا شدم ودر آنجا شروع به کار کردم.اما ازآنجا که اين شرکت تازه تاسيس شده بود ،هنوزکار خيلي جدي براي انجام دادن نداشتم واگرهم کاري بود، وقت چنداني نميگرفت. براي اينکه حوصلم سر نره وارد اينترنت شده و به همه جا سرک مي کشيدم تا اينکه ايميل هاي عاشقانه اي از يک پسر جوان توجه ام را جلب کرد . اولين ايميل ، اولين جواب ... دومين ايميل و ايميل هاي دوستانه و عاشقانه بعدي و .... به اين ترتيب روابط ايميلي ما ادامه پيدا کرد ؛ هر روز با ارسال مطالب مختلف راجع به زندگي مشترک همديگر را نقد مي کرديم و نظرمان را نسبت به نوشته هاي همديگر ميگفتيم. تنها اطلاعاتي هم که از هم داشتيم رشته هاي تحصيلي مان بود و اينکه من تهران هستم و اون مشهد ......... پس از 2هفته ما همديگر را در يک پارک ديديم بعد از آن ديدن؛ارتباط اينترنتيمان بيش تر شد و گاهي هم تلفني ادامه پيدا کرد...بعضي وقتها که دلم گرفته بود يکدفعه توي اينترنت پيداش مي شد ، چت مي کرديم و دلم کلي باز ميشد. در ديدار هاي بعدي ؛ محسن ؛ با حرف هاي عاشقانه مرا شيفته و دلباخته خودش کرد و تقريبا هر روز با موتور سيکلت دنبالم مي آمد و با هم به اين طرف و آن طرف مي رفتيم . چند ماه بعد ........ او با خانواده اش به خواستگاري ام آمد، اما از همان لحظه اول، والدين من مخالفت شديد خود را با اين ازدواج اعلام کردند ولي ما هر دو غرق در روياها شده بوديم و تصميم گرفتيم براي رسيدن به هم هر کاري که از دستمان بر مي آيد انجام دهيم و اگر لازم باشد چند سال صبر کنيم. با اين که قسم خورده بوديم دوستي ما پاک و صادقانه بماند و تا آخر عمر به هم وفادار باشيم ولي خيلي زود اين رابطه، مخفيانه رنگ و بوي ديگري گرفت. آري همان موضوع هميشگي ؛ خيانت همسرش سفره ي دلم را كه وا كنم همه سير مي شوند از چه بنويسم؟ از آرزوهايي که نشکفته خزان زده شده اند؟ يا از تمام احساساتم که زير پاشنه هاي هوس تو... تکه تکه شد؟ افسوس که او هيچ وقت درک نکرد اولين و مهم ترين خواسته يک زن جوان از شوهرش نگاه عاشقانه و توجه بي ريا و صميمانه است و من اعتراف مي کنم که تشنه محبت و توجه شوهرم بودم ولي او محبت هاي خود را با ريا رنگ زده بود . زن جوان قطرات اشک را از روي گونه هايش پاک کرد و افزود: مدتي بود ‌رفتار همسرم ‌با من تغيير كرده ‌بود، اما دوست نداشتم باور كنم كه او به من خيانت مي‌كند. همسرم را با عشق انتخاب كرده ‌بودم و دوستش داشتم. هر‌روز صبح زود سركار مي‌رفتم و تلاش مي‌كردم تا زندگي بهتري را براي خانواده‌ام بسازم‌، اما همسرم به من خيانت كرد؛ هر چه در توانم بود در سال‌هاي زندگي مشتركمان انجام دادم تا همسرم خوشبخت باشد. بعد از اين‌كه متوجه شدم خيانتي در کار است با او صحبت كردم. او به من گفت كه هركس در اين‌باره چيزي گفته‌ ‌دروغ بوده و مرا عاشقانه دوست دارد و هركس در اين ‌باره صحبت كرده فقط براي بر‌هم ‌زدن زندگي من بوده ‌است. متاسفانه باور كردم و با خودم گفتم اگر هم همسرم به من خيانتي كرده‌ ، ديگر اين كار را تكرار نمي‌كند. با اين‌كه هنوز به آرامش روحي نرسيده‌ بودم،‌ تصورم اين بود كه او ديگر كارش را تكرار نمي‌كند. آزرده‌ شده ‌بودم ، با اين حال مي‌خواستم ‌‌كه ‌با ‌او ‌زندگي‌كنم ‌و او را ببخشم. وليکن يک روز که خسته بودم و زودتر از هميشه به خانه آمدم در برابر چشمان بهت زده ام همسرم را با زني ديگر مشاهده کردم و ... بعد از يك سال : هيچ صحبتي با هم نداشتيم , مي دونستم که مي دونست چه بلايي بر سر عشق مون آورده ؛ اما چرا؟ ..... حربه‌اي ديگر جز به اجرا گذاشتن مهريه‌ام نداشتم، او به دنبال هوسراني بود و به هيچ عنوان تمايلي به من نداشت و........ گوشه هاي يک ازدواج اينترنتي و دالان هاي تنگ دادگاه پايان تمام آرزوهاي دختر و پسري است که به خاطرشان سر سفره عقد بله گفتند. اين خلاصه اي از سرگذشت دهها زوجي است که هر روز به مجتمع قضائي خانواده مي آيند، وقتي با آنها صحبت مي کني يک حرف آخر دارند آن هم سکوت و گم شدن در زندگي بر باد رفته شان . تهيه و تنظيم : خاكپور كارشناس اجتماعي پليس .      
کد خبر: ۱۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۹