آوای دنا-الف احمدی:از خوبی های این دوران ، اگردرخواستی از مردم جنبه عمومی پیدا کند . به آن خواسته هم توجه می شود. استان مازندران به علت وسعت وگستردگی به سمت شرق و غرب ، از استان های مهم شمال کشور بوده است . این واقعیت استان مازندران غیرقابل انکار است. عزیزانی بامواجه بودن با ،واقعیت این گستردگی اعتقاد پیدا کردند . که استانی جدید به نام گلستان تاسیس شود . این خواست مورد توجه قرار گرفت . جنبه عملی پیدا کرد. هرچند جدا شدن، تکه تکه شدن، کوچک شدن، منفعتی برای ساکنین آن نخواهد داشت. آرزو دارم روزی برسد : تمام کسانی که مسیر جدا شدن را پیموده اند . درخواست کنند . مجددا همه مجموعه ها کنار هم جمع شوند . استان متحد ومنسجم، بزرگ را احیا کنند. شاید ما در آن دوران نباشیم. جدا شدن قسمتی از روح، جان استان مازندران نام خود را، گلستان انتخاب کرد.
این استان جدید گلستان ، با راهنمایی های بزرگان معنوی، اجرائی و قانون در این مسیر راهی را پیموده است .که می تواند توجه به آن ، راهگشا خوبی برای عرصه زندگی باشد:
ایجاد استان جدید به نام گلستان ،هرچند برای مجموعه به هم پیوسته استان مازندران، از نظر عاطفی، انسانی، روحی و روانی سخت و رنج آوربوده است. اما این خواست با بالاترین احترام ، کم ترین تنش مورد اجابت قرار گرفت . تصور ایجاد شد که عزیزانی تصمیم گرفته اند . این مسیر را برای خدمت به ، ولی نعمتان خود تجربه کنند .
استان مازندران تا زمانی که زندگی برقرار است متحد و یکپارچه است چرا؟
الف- توجه همه عزیزان را جلب می کنم . به فصل هایی از سال ،که هر سال تکرار می شود .وقتی مسیر جاده تهران به سمت شمال ( مازندران ) از مازندران به سمت مشهد حرکت می کنیم . خط مرزی ایجاد می شود : که یک سمت آن سرسبز ،سمت دیگر آن درخت و گیاهانی وجود ندارد . همین خط مرزی در سمت شرق مازندران، مرز اتصال گلستان جدید ،استان خراسان تکرار می شود. به حکم قانون طبیعت استان مازندران، استان متحد و واحد است. با شروع فصل بهار ، فصل پاییز ،این اتحاد و واحد بودن در مقابل دید، همگان قرار می گیرد .هرچند این مساحت ، در قسمت های مختلف ، دارای نام های متفاوت ،مورد احترام ، به خواست مردم باشد.
ب- اجداد، نیاکان، گذشتگان ما، این استان متحد را به دست ما سپرده اند، اتحاد و کنار هم بودن رمز بقا است . کاری کنیم که استان مازندران مال همه کسانی باشد که در محدوده ای زندگی می کنند، که هر سال بهار و پاییز این خطوط مرزی مازندران را تماشایی می کنند .فکر کنیم چرا ؟ استان ها ، تاکنون این مساحت ها را دارا بوده اند.
پ- هموطنان و عزیزان ما در استان گلستان توجه دارند . که روزی استان گلستان امروز ، محل تولید طلای سفید (پنبه) بوده است . خریدار این طلای سفید کارخانجات نساجی بهشهر، قائم شهر و... بوده است. یک نیازمندی پیوسته و خوب ، یک رابطه همراه با تکریم و احترام متقابل ، که شرط ادامه آن ، توانمندی دوطرفه بوده است.
اکنون که کارخانجات چیت سازی بهشهر، نساجی قائم شهر و... فعال نیست .دیگر کاشت، داشت ، برداشت ، طلای سفید (پنبه) محصول اول استان گلستان نیست.
ت- لازم است یادی کنیم . از کسانی که پیگیری نام گذاری این قسمت از استان مازندران به نام استان گلستان بوده اند . عزیزان و بزرگوارانی ، که با اهدای جان خویش ، به همه ی ما اعلام کرده اند . ایجاد استان ( گلستانی ) مد نظر ماست . که به این خطه ظرفیت های جدید اضافه کنیم . به طور مثال فرودگاه هواپیمایی که در استان مازندران وجود داشت .را جا به جا نکرده اند .که به استان گلستان بیاورند .بلکه فرودگاهی جدید به ظرفیت گلستان اضافه کردند . با اهدای جان خویش ،برای ابد الگوی ارائه داده اند . با ایجاد امکانات جدید ، اضافه کردن توانمندی های جدید ، استان گلستان را گلستان ایران و جهان کنیم (منظور نمایندگان کشته شده در حادثه افتتاح فرودگاه گلستان)
ث- در عرف مردم مازندران ،سایر نقاط ایران بزرگ باشکوه ،تعیین خطوط مرزی اهمیت خاص و ویژه ای دارد . که از همان کودکی به همه آموزش می دهند . که رعایت این حق ، بسیار ، بسیار ، مهم است. خاطره ای را در ذهن دارم . که بیان آن ممکن است مفید باشد . برای ما تعریف می کردند.:
زمانی کره ی زمین ، بین دو برادر ، به نام هابیل و قابیل دو تقسیم می شد. نصف جهان مال قابیل ، نصف دیگر جهان مال ، هابیل بود . در تعیین مرز باهم اختلاف پیدا کردند هر بار که ، این دو برادر باهم ،بر سر این موضوع زورآزمایی می کردند . هابیل حریف قابیل بود. نقل می کنند که قابیل همیشه در این زورآزمایی شکست می خورد حتی زمانی که اسیر قدرت بدنی ، هابیل بود . با پاها به این مرزها می زد . تا مقداری مرز دو قسمت جهان کمی ،به نفع او جابجا شود . در مسیر زندگی این حس وجود دارد .که انسان مالکیت خود را در سطح خاک گسترش دهد . تلاش می کند این محدوده ها بزرگ و بزرگتر شود.
در عرف جامعه ما ، روابط بسیار ، بسیار خوبی وجود دارد . برای تعیین حدود ، زمین وملک، اداره ثبت اسناد ، قانون ، بسیار محکم و منسجم وجود دارد . که تفسیر پذیر نیست . در بدنه ی جامعه هم زمانی مشکل تعیین مرز زمین ها و املاک وجود دارد . تمام طرف ها در مکان مورد نظر جمع می شوند . با گفتگو ،همراه با بخشش وسخاوت مشکل طرفین مرز ، را حل می کنند . کاری که قرن ها ، در بدنه ی جامعه وجود دارد و تکرار می شود جالب است. برای تعیین مرز مثلا درختی کاشته می شود . یا سنگی گذاشته می شود . که بعضی از این موارد بیش از نیم قرن سابقه دارد . درخت وسنگ مورد نظر جابجا نشده است.
ج- اما عزیزانی که در فکر تعیین خط مرزی ، برای میانکاله بین استان مازندران و استان گلستان هستند . عنایت داشته باشند . میراث هایی از اجداد ، نیاکان و گذشتگان به ما به صورت واحد و یکپارچه با ارث رسیده است. هر وقت بدون دلیل آن میراث را حفظ نکرده ایم .هزینه های سنگینی بر جامعه ، متن مردم وارد شده است . به طور مثال انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میراث 63 ساله برنامه ریزی کشور شورای پول و اعتبار ، (هر چند در حال احیاء مجدد هستند) و... چه بر سر اقتصاد کشور آورده است. همشهریان گرامی بهشهری ،سال ها با بهترین نحو ممکن ، با کمترین آسیب به محیط زیست میانکاله، از این میراث نگهداری کرده اند . با تعهد وعمل
به عرف ، سنت ، قانون خدشه ای به این میراث وارد نکرده اند. با تمام مشکلات اقتصادی ، که دست بر گریبان بوده اند . بدون اجازه قانون کاری را انجام نداده اند . که موجب تهدید میانکاله شود. آیا پاداش نگهداری خوب از میانکاله، گرفتن بخشی از میانکاله از شهرستان بهشهر است . حتی قسمت کوچکی برای تعیین مرز ، گسترش کمی بیشتر ، استان گلستان باشد. کسانی که واحد بودن میانکاله، مسئولیت حفظ و نگهداری میانکاله را ، از مردم بهشهر که دانای این کار هستند بگیرند . مجازات سختی را باید انتظار داشته باشند . که توسط همین خاک ، اب ،
باد و نور خورشید ، میانکاله ، نصیب آنان خواهد شد.
ورود بدون دانش و تجربه برای نگهداری میانکاله توسط افراد جدید، مجازات کسانی است که حق مردم شهرستان بهشهر را نادیده بگیرند.
ح - همسایه های عزیز ، بزرگواران استان گلستان ، در همسایگی دیوار ،به دیوار شما مردم عزیز و شریف شهرستان گلوگاه زندگی میکنند . گردان امام حسین (ع) نماد پیش کسوتی در دوران جهاد و شهادت فرزندان آنان است . دارای قلب های مهربان، طبع بلند ،متعهد برای به دست آوردن روزی برای زندگی از راه درست ، با به جان خریدن خطرات به همه ثابت کرده اند، برای حل مشکلات اقتصادی خود به حق دیگران دست اندازی نمی کنند . مشکل بیکاری فرزندان خویش را با بخشش و سخاوت جان خویش حل می کنند . گواه محکم، سند با اعتبار، بخشش و سخاوت مردم شریف شهرستان گلوگاه برای به دست آوردن روزی از راه درست، مجموعه توانمند دکل بندان است شجاعت گردان امام حسین (ع) در چهره های معصوم پاک مجموعه توانمند دکل بند، مجموعه های اقتصادی فعال مختلف اعم از کارخانه های موجود ، مجموعه های فعال فرهنگی ، بنگاههای اقتصادی ، و..... جریان دارد که در این راه جان های زیادی از فرزندان شهرستان گلوگاه تقدیم بارگاه خداوند بزرگ شده است. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه ده ها، بلکه صدها سختی ها را با گذشتن از جان خویش تحمل می کنند . تا روزی بدست آید که به حق دیگران دست اندازی نشود. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه مجموعه فعال اقتصادی که شجاعت گردان امام حسین (ع) دوران جهاد و شهادت در سیمای آنان تماشایی است.
با تلاش همراه با بخشش و سخاوت ،به همه می گویند برای پیشرفت و تعالی کشور باید کار کرد، تلاش کرد، حتی اگر این کوشش و تلاش با سخت ترین موانع همراه باشد. به همه می گویند تمام تلاش های ما را این چنین نظاره گر هستید . آیا وجدانتان رضایت می دهد که حقی از ما فراموش شود.
ج- استان گلستان در گذشته و در حال حاضر دارای بزرگان معنوی، قانون گذاری و مسئولین اجرایی و... خوبی بوده است. عزیزانی که رقابت برای خدمت گذاری مردم، ولی نعمتان خویش را به زمان انتخابات محدود کرده اند . بعد از برگزاری انتخابات، این مجموعه فعالیت تعطیل می شود . تا انتخاباتی دیگر پیش رو باشد . همه از مسئولین اجرایی، قانون گذاری، با تکریم و احترام، حمایت می کنند . خدمت بهتری به مردم منطقه صورت می گیرد .عملکردی که می تواند الگوی برای دیگران باشد.
خ- ضرب المثلی در جامعه وجود دارد درخت زمانی تنومند وثمرده ، می شود که به طور ثابت و دائم در یک مکان بمدت طو لانی رشد ونمو کند. ثمره و پاداشی که از استمرار و تداوم ادامه حیاط از آن حاصل می شود . بطور مثال: چرا رستوران اکبر جوجه شهرستان گلوگاه مجموعه ای کارآفرین، فعال، سود ده است . شهرت ملی، جهانی پیدا کرده است. چرا تخمه حاج علی تولید کننده (تنقلات، تخمه و...) فعال، کارآفرین دارای شهرت، شهرستانی، استانی و کشوری شده است.
مگر نه این که وارثان خوب، با وجدان، این مجموعه ، دیگر مجموعه، اعتبار این نام را حفظ کرده اند . از آن خوب نگهداری کرده اند. سوال می کنم چرا ؟شرکت های تولید کننده انواع لوازمات مورد نیاز زندگی ، یک نام را سال ها وحتی قرن ها عوض نمی کنند . برای چه؟ توسعه و پیشرفت حاصل نخواهد شد .تا زمانی که کسانی اعتماد پیدا کنند که می توانند برای توسعه و پیشرفت مفید باشند . یکی از مواردی که کمک می کند تلاش ها مفید بوده است . داشتن سابقه وآن هم سابقه طولانی مثبت است . پس بیاییم تلاش کنیم که این توانمندی را از خود دور نکنیم . مجموعه ها و فعالیت های صاحب نام را تغییر ندهیم . آن را متحد و منسجم و با نام های مشهور جهانی حذف کنیم . حل مشکلات و معضلات و برآورده کردن امید ها و آرزوها با کارهای متناقض حاصل نخواهد شد. کسانی که مسیر جدایی را با نیت خیرو خوب برای پی گیری و حل مشکلات دنبال می کنند . عنایت داشته باشند در مسیر کمک به این جریان قرار ندارند. یکی از راه های ساده و فراگیر ، حل بسیار از مشکلات، حفظ و نگهداری بسیاری از امور صاحب نام است . که از گذشتگان به ما رسیده است. تجربه ها و نکاتی که گاهی ما حصل سال های عمر نسل های زیادی بوده است.
د- چرا مجموعه ها یی به دنبال آن هستند که روستا را شهر و شهر را شهرستان و استان های جدید ایجاد کنند؟ زندگی نعمت های دارد که موجب تداوم دل انگیز آن می شود . یکی از نعمت های بزرگ زندگی وجود نوجوانان و جوانان سال 93 است. اصلی در زندگی وجود دارد . که استادی تدریس این اصل زندگی فعلا در انحصار نوجوانان و جوانان 93 است .این عزیزان برای بدست آوردن خواسته ها و مطالبات خویش از نوجوانان و جوانان سال 57 ، از این اصل زندگی کمک می گیرند . حتما شاهد بوده اید که موضوع ساده و روان را با چه آب و تاب و با چه حرارتی، توضیح می دهند . تا آن موضوع را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند (شوخی: این کار نوجوانان و جوانان سال93 همان قانون یک کلاغ وچهل کلاغ است) تا برای نوجوانان و جوانان سال 57 موضوع مورد نظر بزرگ جلوه داده شود . تا با آن موضوع توجه شود . خواسته آنان با همین جلب توجه برآورده می شود. ظاهرا عده ای از هموطنان عزیزمان با کسانی مواجه شده اند . که گاهی اوقات به خواسته ها و مطالبات آنان توجه ای نمی کنند .برای حل مشکل خود ، نوجوانان و جوانان سال 93 را ؛الگوی خود قرار داده اند . مشکلات برطرف، آرزوها و آرمان ها تحقق عملی پیدا کند . آن هم بواسط بزرگ جلوه دادن منطقه و محل سکونت خود.
به مبارکی 22 بهمن 57 ، با بخشش و سخاوت ملت بزرگ ایران ، رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) ، میراث گرانقدری نزد تک تک همشهریان، هم استانی ها و هموطنان ، به امانت ، قرار داده شده است . میزان رای ملت است. عاملی که هر عده، مجموعه، جمع بی توجه، بی تفاوت را هوشیار می کند . همه توجه ها را خیره می کند. هر عده ای که در میدان خدمتگذاری دچار فراموشی شود . آنگاه نمی تواند نظر همه مردم را متوجه خویش کند . آن وقت دیگر در جایگاه بزرگ معنوی ، اجرائی ،و قانون گذاری ، مسیر زندگی قرار نمی گیرد . نعمتی از نعمات خداوند از او سلب و به فرد دیگر عطاء می شود.
هموطنان عزیز : شاید بهتر باشد . به جای اینکه هر روز روستائی را تبدیل به شهر یا شهری را تبدیل به شهرستان یا استانی را تبدیل به چند استان کنیم . که به خواسته های ما توجه شود. کسانی را با رای خود بزرگ کنیم .که بتواند در پی جلب نظر مردم باشند، به همه توجه داشته باشند . دید وسیع و گسترده داشته باشد . ایران بزرگ مملو از چنین انسان های شایسته، مهربان اما گمنام است.
شرط درخشش چنین انسان های بزرگ، توجه فرد، فرد ما نسبت به آنان است. کاری آسان، روان،و دست یافتنی.
ذ- الگوی جمهوری اسلامی ایران : در متن خود برنامه ها، هدف ها،نهاد ها ، و ... را طراحی کرده است .برای همیشه در مسیر زندگی درک واقعی از خواسته های آرمان، آرزوها و ...
ملت بزرگ ایران حاصل شود . یکی از این پیش بینی ها ، هم زمانی گسترش مدیریت اجرایی، شانه به شانه ان شورای اسلامی در کشور است .مکان و جمعی را نخواهید یافت . که از نظر و دید مدیریت میانی کشور+ شوراهای اسلامی کشور(روستا- شهر- شهرستان- استان- کشور) پنهان مانده باشد. تلاش کنیم .در مسیر زندگی ،از این مجموعه های توانمندی بزرگ ،بهره مند باشیم .آن وقت دیگر صدای نیست .که شنیده نشود . کار و خدمتی نیست که پیگیری آن بر زمین بماند.
با امید به لطف خداوند بزرگ
الف- احمدی
کد خبر: ۳۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲
پیشنهاد من این است که آقای رئیس جمهور مشاوران بیشتری از درون همین نظام اداری برای تحول آفرینی برگزینند و فرصت های چندساله دولت ها را برای اصلاح امور دریابند
کد خبر: ۳۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
کمیل نظافتی یکی از کلیه هایش را به کودکی معصوم داد و نیز خودروی خود را نیز فروخت تا هزینه های عمل جراحی انتقال کلیه را نیز تأمین کند
کد خبر: ۳۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
در یک سو، کودکان معصوم ی را میبینی که در کپر به سختی تحصیل میکنند و آن طرف، مدارسی که میتوانند دانشآموزان را در خود جای دهند اما چون در روستای دیگری واقع شدهاند هر چند نزدیک، این امکان نیست
کد خبر: ۲۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
آوای دنا:محمد بالافکن 28 ساله ساکن روستای "چَملِپو" از توابع بخش چاروسا شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد در دیماه امسال صاحب سه پسر شد که نامهای «فرحان»، «فرزان» و «فرداد» را برای آنها انتخاب کرد، اما این همه خوشحالی آخر داستان نبود و پدر و مادر این سه قلوها با مشکلاتی مواجه شدند.
بالافکن، پدر سه قلوهای چاروسایی در این زمینه به خبرنگار ایسنا گفت: هر چند فرزندانم به زندگیام شیرینی تازهای بخشیدهاند اما درد دلها و مشکلاتی دارم که با همت مسئولان و مردم قابل حل است.
وی افزود: زمانی که صاحب این فرزندان شدم و آنان در زایشگاه بیمارستان گچساران متولد شدند یک میلیون و 500 هزار تومان هزینه بیمارستان شد که توان پرداخت آن را نداشتم و هیچ کمک و تخفیفی نیز به من داده نشد که با هزاران مشکل و مشقت آن هزینه را فراهم کردم.
بال افکن ادامه داد: به عنوان یک کارگر ساختمانی برای کارکردن و تامین هزینههای زندگی، قبلا با رفتن به شهرهای همجوار کارگری میکردم، اما در حال حاضر که باید کمک کار خانمم در بزرگ کردن این نوزادان باشم دیگر نمیتوانم حتی همان کارگری را هم ادامه دهم و درآمدی حداقلی برای خانوادهام داشته باشم.
وی با بیان اینکه هماکنون به صورت 24 ساعته پرستار سه قلوهای خود هستم، خاطرنشان کرد: هماکنون سه قلوها روزانه یک قوطی شیر مصرف میکنند که هزینه هر قوطی شیر 23 هزار تومان است که از این به بعد باید روزانه دو قوطی شیرخشک برای آنها بگیرم که از توان و بضاعتم خارج است، ضمنا هزینه پوشک روزانه بچهها نیز 8500 تومان است که با وجود بیکاریام، تامین آنها بسیارسخت و دشوار است.
وی درباره محل سکونتش، تصریح کرد: در حال حاضر در خانه پدرزنم زندگی میکنم و از سوی هیچ نهاد و ادارهای هم حمایت نشدم.
پدر سه قلوها با درخواست از مسئولان برای کمک در تامین هزینههای نگهداری از این کودکان افزود: تورم و گرانی و ضعف شدید مالیام سبب شد تا شیرینی این نعمت خداوندی به سمت تلخی میل کند، چرا که هزینه نگهداری و بزرگ کردن سه طفل آن هم در این شرایط اقتصادی توسط یک کارگر ساختمانی با بنیه مالی ضعیف، بسیار سخت و طاقت فرساست.
بالافکن با اشاره به اینکه در کنار فرزندانم باید مادر فلج شده و پدر ناتوان خود را نیز سرپرستی کنم، تصریح کرد: این وضعیت امان مرا بریده است و تاکنون به چندین نهاد در مرکز استان و شهرستان مراجعه کردهام اما متاسفانه هنوز جواب ندادهاند و نتیجهای برای کمک به من و این سه طفل معصوم در بر نداشته است. به فرمانداری رفتم گفتند، کمکی از دست ما برنمیآید، به کمیته امداد رفتم گفتند، یک فقره وام یک میلیونی سه چهارماه بعد از عید نوروز به شما خواهیم داد و به هلالاحمر رفتم گفتند که چیزی برای کمک نداریم.
وی با اشاره به مشکلات عدیده مالی برای تأمین هزینه پوشک و شیرخشک و سایر ملزومات نگهداری از سه قلوها از مسئولان و مردم تقاضای استمداد و حمایت کرد و ادامه داد: انتظار دارم مسئولان و مردم نجیب استان در این خصوص با من و خانوادهام همکاری کنند تا شاید گوشهای از مشکلات مرتفع شود.
پدر سه قلوها اضافه کرد: هماکنون حال سه پسرم خوب است، اما مشکلاتی که دارم مرا سردرگم کرده است.
کد خبر: ۲۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶
من در شگفتم که شبهاتی این روزها به اسم منافع ملی درباره مسئله فلسطین و موجودیت رژیم صهیونیستی در ساحت دانشگاه مطرح شده که اگر نگوییم هدف غایی آن مشروعیت بخشی به موجودیت رژیم صهیونیستی است ولی ناخواسته این هدف را مطرح کرده است.
کد خبر: ۲۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
من افراطیام!یک افراطی امام ندیده! من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سالهای عمرم تهدید شنیدهام که گزینهها روی میز است...اما شنیدهام از همان امامی که ندیدهام! «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»به گزارش آوای دنا، وبلاگ سوره تماشا نوشت: سپاس خدایی را که عزیز است و رحیم...حکیم است و علیم...همان خدای ملیک مقتدر... همان خدای مدبر الامور که مقالید آسمان در دست اوست...سپاس..سپاس که ما را مسلمان آفرید و نعمت حیات بخشید در عصر جمهوری اسلامی، زیر سایه ولایت... به حب امامت...من امام ندیدهام!من ۱۵ خرداد ۴۲ ندیدهام!اما شنیدهام که: «سربازان من اکنون در گهوارهها خفتهاند...»من ۲۲بهمن ۵۷ ندیدهام!اما شنیدهام که: «انقلاب ما انفجار نور بود...»من ۱۳ آبان ۵۸ ندیدهام!اما شنیدهام که : «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود...»من ۵ اردیبهشت ۵۹ ندیدهام!اما شنیدهام که : «این شنها لشکر خدا بود...»من ۳ خرداد ۶۱ ندیدهام!اما شنیدهام که: «خرمشهر را خدا آزاد کرد...»من ۱۴ خرداد ۶۸ ندیدهام!من چشم که باز کردهام، امام را ندیدهام...شنیده ام صدای لرزان «حیاتی» را که انالله و انا الیه راجعون... اما ندیدهام امام رامن جنگ ندیدهام... صدای آژیر خطر نشنیدهام، به پناهگاه نرفتهاممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیها کمتر است!من اولین بار نام امام را «امام» نگذاشتهام...من چشم که باز کردهام به جای جماران و روح خدا، حسینیهای دیدهام با نام خمینی... به جای روح خدا، سید علی را دیدهام...حضرت ماه را... او که یک «آه» بیشتر از خمینی دارد...من بزرگتر شدهام و او موی سپید کرده...سن و سال من از سابقه مبارزاتی خیلیها کمتر است اما افتخارم این است که سن و سالم برابری میکند با سالهای ولایت جانشین خلف پیر جماران...من امام را دیدهام در تمام این سالها...امام را در حسینیه امام خمینی دیدهاممن سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیها کمتر است!اما «یک شبه انقلابی» نشدهام... من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!من جنگ تحمیلی ندیدهام و تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیدهاممن چمران و همت و باکری و خرازی ندیدهام... اما هنوز هم روز ترور صیاد را یادم هستمن تا دلتان بخواهد تزویر دیدهام و فتنهتا دلتان بخواهد تهدید دیدهام و تحریم...من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیها کمتر است!اما...من انقلابیام...من در ۲۲ بهمنها قد کشیدهام...من ۲۳ تیر ۷۸ دیدهاممن ۹ دی ۸۸ دیدهاممن مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیدهام و دهن کجی به قانون را...من با حساب همانها که سابقه مبارزاتیشان از سن و سال من بیشتر است رأی به بیقانونی دادهام...من فقط یک بیسوادم که هر سال ۲۲ بهمن قرار نانوشتهای دارم با روح خدا و خلف صالحش...من انقلابیام... من با «خدا» و «ناخدای با خدای کشتی انقلاب» بستهام نه با «کدخدا»...من چشمان معصوم علیرضا را به یک مشت دلار نمیفروشم...من افراطیام!یک افراطی امام ندیده!من خاطره از امام ندارم...من خیلی بیشتر از تعداد سالهای عمرم تهدید شنیدهام که گزینهها روی میز است...اما شنیدهام از همان امامی که ندیدهام!«آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»من ایمان دارم که کلیدهای آسمانها و زمین از آن خداست...همان خدای ملیک مقتدر...
کد خبر: ۲۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۶
قیامی که به وسیله امام معصوم صورت گرفت از ابتدا تا انتها درمسیری بود که خدا می خواست و کوچکترین اشتباه و خطا در آن راه ندارد وهمه اقدامات ریز و درشت آن درچارچوب دین مقدس اسلام بود و بزرگ کردن یک بعد و کوچک شمردن یا نادیده گرفتن بعدی دیگر، خطایی فاحش است
کد خبر: ۲۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
برای افزایش جمعیت کشور نیازمند یک برنامه فاخر و محتوایی هستیم که به خصوص با کمک نخبگان و به ویژه بخش غیر دولتی مردم را برای افزایش موالید اقناع کنیم.
آوای دنا:حسن قاضی زاده هاشمی در همایش آینده پژوهی نظام سلامت در فرهنگستان علوم پزشکی گفت: مهمترین مقوله در اصلاح سبک زندگی، بهبود سلامت کودکان و سایر گروههای سنی و حتی افزایش جمعیت، مقوله فرهنگ است و در این زمینه باید همکاری بین بخشی داشته باشیم.وی گفت: برای اجرای سند توسعه سلامت کودکان، دبیرخانه کشوری سلامت کودکان با حضور نخبگان و نمایندگان دستگاههای مرتبط فعال می شود تا اولویتها و برنامهها پیگیری کنند. فرزندان مهمترین سرمایه هر خانواده هستند و این مهم است که ما برنامه درستی را برای بهبود سلامت کودکان در کشور داشته باشیم.هاشمی ادامه داد: در مورد افزایش جمعیت و تعداد فرزندان هر خانواده نیز برنامههای جدیدی با همکاری مجلس و دولت در حال تدوین است که اساس آن اقناع مردم است زیرا در این حوزه نمیتوانیم به صورت دستوری و شعاری به جایی برسیم. این نوع برخورد به نوعی رفع مسئولیت از خود است.وی گفت: برای افزایش جمعیت کشور نیازمند یک برنامه فاخر و محتوایی هستیم که به خصوص با کمک نخبگان و به ویژه بخش غیر دولتی مردم را برای افزایش موالید اقناع کنیم. این یک نیاز جدی در کشور است که افرادی که کلامشان در بین مردم نافذ است باید وارد میدان شوند. زیرا آینده کشور ما در گرو توجه به این مسئله است.وزیر بهداشت ادامه داد: برخی مردم دغدغه معیشت دارند اما حداقل پزشکان فهیم زیادی داریم که چنین دغدغه ای ندارند، واقعاً داشتن یک فرزند یا حتی دو فرزند برای این افراد کم است و آنان در آینده که از سن باروری عبور کردند، به این باور میرسند که در سنین جوانی چه دیدگاه اشتباهی داشتند.هاشمی اضافه کرد: اقناع مردم یک کار طولانی و تخصصی است و افراد صاحب نفوذ و صاحب نظر باید در این حوزه وارد شوند. وی گفت: در مورد تدوین و اجرای سند توسعه سلامت کودکان نیز دبیرخانه کشوری سلامت کودکان که تعطیل شده بود را مجدد فعال کردیم تا اجرای برنامههای سلامت کودکان را از زمان تولد تا ۸ سالگی پیگیری کند.وی افزود: داشتن برنامههای آرمانگرایانه خیلی خوب و لازم است اما اگر نتوانستیم بخشی از این برنامهها را اجرا کنیم نباید مأیوس شویم، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، بهزیستی، بیمه ها و بقیه دستگاهها باید دست به دست هم دهند تا بتوانیم نسل سالمی داشته باشیم و آینده بهتری را برای کشور رقم بزنیم.وزیر بهداشت در همایش آینده پژوهشی نظام سلامت گفت: ما مسائل و غصههای زیادی در مورد سلامت کودکانمان داریم که بیان همه آنها ضرورت ندارد و ای کاش من امروز از جایگاه وزیر اینجا نبودیم تا راحت تر بتوانیم مسائل را بیان کنم.وی افزود: بخشی از مشکلات را مسئولان سلامت کودکان بیان کردهاند از جمله اینکه در هر دانشگاه علوم پزشکی فقط یک کارشناس و مسئول برای سلامت کودکان داریم یا فقط ۷۰۰ میلیون تومان در وزارت بهداشت برای اجرای برنامه سلامت کودکان داریم. به هر حال باید بر اساس امکانات و توانمندیهایی که در کشور داریم به صورت معقول حرکت کنیم اما در عین باید تلاش کنیم که امکانات و توان را بالا ببریم.وی گفت: یکی از اقداماتی که برای بهبود سلامت مردم میتوانیم انجام دهیم، آگاه سازی مردم از طریق دانشگاه صدا و سیماست و همین نشان دادن چهرههای معصوم بچهها که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) به مهدیه و مصلای تهران آمده بودند، بهترین تبلیغ برای داشتن کودک سالم و داشتن فرزند سالم است.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۲۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
قیس بن قرّه گوید:هرگز فراموش نمیكنم لحظهای را كه زینب دختر فاطمه (سلامالله علیها) را از كنار كشته بر خاك افتاده برادرش حسین عبور دادند كه از سوز دل مینالید ... و امام سجاد(ع)میفرماید:..من به شهدا نگریستم كه روی خاك افتاده و كسی آنها را دفن نكرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت كه نزدیك بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد كه بیتابی نكنم
کد خبر: ۲۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۳
نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور، انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند
آوای دنا-حبیب الله نظری:از 24 آذر 1387 که خبرنگار عراقی به بوش رئیس جمهور سابق آمریکا لنگه کفش خود را پرتاب کرد حدود 5 سال می گذرد و متاسفانه این سنت بد در اقصی نقاط جهان هر روز به شکلیبروز و ظهور می کند و صرف نظر از زشت بودن عمل منتظر الذیدی در پرتاب کفش به فردی که مهمان مقامات رسمی عراق تقریبا به صورت دوموکراتیک در حاکمیت حضور داشتند اما تفاوت این پرتاب با آن پرتاب بسیار فاحش است که در حد بضاعت خود به آن می پردازم :
ابتدا عرض می نمایم نه تنها بنده عمل الذیدی را زشت می دانم بلکه خودش نیز هر چند به ظاهر عمل خود را زشت دانست و خبرنگاران حاضر عراقی در آن مصاحبه و مقامات رسمی عراق عمل ایشان را زشت دانستند که به صورت خلاصه اشاره و به اصل موضوع برمی گردم،پس از پرتاب کفش بلافاصله تعداد زیادی از خبرنگاران حاضر از بوش عذر خواهی کرده و مقامات عراق این حادثه را شرم آور توصیف کردند و حتی دولت عراق رسما در بیانیه ای این عمل را لطمه به شهرت و حرفه ی خبرنگاران عراق اعلام کرده و بالاخره شخص الزیدی ضمن ابراز ندامت از عمل زشت خود از نورمالکی تقاضای بخشودگی و در نهایت به این دلیل به حداقل مجازات این جرم یعنی سه سال حبس محکوم گردید و حتی به دلیل تنگی عرصه برای حضور خود در عراق از بعضی کشور ها تقاضای پناهندگی کرد .
و جالب این است که وی هیچگاه خواهان حضور در ایران که نماد دشمنی با آمریکا در جهان است نشد و بعد ها در مصاحبه با آسوشیتدپرسی بیان داشت همانقدری که از اشغال نظامی عراق توسط آمریکامتنفر بوده از اشغال عقیدتی عراق توسط ایرانیان تنفر دارد به گفته وی ایرانیان آن روی سکه هستند ولی متاسفانه بر خلاف نظریه ی معصوم که می فرمایند عمل زشت از طرف هر کس سر بزند زشت است ولی از طرف مسلمان زشت تر است عده ای که فقط خود را بصیر و دیگران را کور مادرزادی فرض می نمایند با ذوق زدگی از الزیدی قهرمانی ساختن که نگو و نپرس و اکنون در حال ترویج سنت وی هستند.
از نظر بنده آمریکا همان شیطان بزرگ است که معمار کبیر انقلاب رحمه الله علیه فرمودند و جالب اینکه در کنار حضور جاودانگی خداوند سبحان که خود نیز در قرآن می فرماید از رگ گردن به شما نزدیک ترم شیطان نیز لحظه لحظه حضور خود را در کنار ما حفظ می کند بشر تا لحظه پایان عمر نمی تواند شیطان را از حضور در امور خود منع کند بلکه باید تدبیر نماید که شیطان علیرغم حضور دستش خالی بماند همه می دانند آمریکا خود با ایران قطع رابطه نموده و امام هیچگاه دستور قطع رابطه صادر نفرمود و حتی پس از گروگانگیری مذاکره داشتیم که به آن نمی پردازم فقط در یک جمله عرض نماید یک روی آن مذاکره رفع مشکلات موجود و برقراری روابط عادی مثل سایر کشور ها بود که به هر دلیل رابطه تا کنون محقق نشد یک وجه فرمایش امام رحمه الله علیه که آمریکا را شیطان بزرگ دانست شاید این بوده و باشد همانگونه که خداوند فرمودند خواهی یا نخواهی ای انسان شیطان کنار و در کمین توست و راه گریز نیست.
پس تدبیر کنید که امکان نابودی شیطان تا آخر خلقت وجود ندارد و هیچ انسان مومنی به معنی واقعی تا کنون تا دم مرگ مدعی حذف شیطان از زندگی خود نبوده این را از این باب عرض کردم که افراد با بصیرت نگویند نه بابا، شما کجای کاری ما شیطان را نابود کردیم و دیگر در ادامه زندگی کاری به ما ندارد و نیازی به تدبیر نیست بیان این مقدمه به این دلیل بود که مرا آمریکایی فرض نکنید و بدانید نظر امام را در ارتباط با آمریکا البته بر اساس فهم خود دقیقا می پسندم او همان شیطان بزرگ است مگر شیطان تا لحظه سرازیر شدن به گور انسان را رها می کند مگر انسان های مومن و با تقوا زرنگتر از شیطان نبودند مگر آمریکا شبهی از شیطان واقعی نیست پس چرا ما که باید حریف شیطان واقعی شویم اعتماد نکنیم حریف شبهه شیطان می شویم اینکه بگوییم اگر به آمریکا نزدیک شدیم او شیطان بزرگ است و ما را می بلعد نشان از ترس و ضعف است نقشه راه را مقام معظم رهبری تبیین فرمودند .
فرمودند با نرمش قهرمانانه بروید در گود مذاکره و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در اینجا نقش مربی نظانم را دارد و جز مربی احدی حق ندارد به بازیکنان میدان امر و نهی کند راهنمایی و اظهار نظر دلسوزانه با ناهموار کردن میدان بازی برای بازکن ، زمین تا آسمان فاصله دارد هر فردی در جامعه حق دادن مشورت حتی به رهبری دارد ولی حق دخالت و سنگ اندازی در مسیر به هیچ کس نباید داده شود و آنهایی که افراط می کنند بدانند محرک آنها همان شیطان واقعی بوده و در نهایت خدمتگذار شیطان بزرگ خواهد شد .
برگردم به اصل موضوع همگان می دانند حاکمان آمریکا خیانت های فراوان علیه بشریت در اقصی نقاط جهان مرتکب شده اند و با حمایت آنها الان نیز روزانه خون هزاران انسان بی گناه ریخته و یا بی خانمان می شوند در نتیجه آزادی خواهان دنیا و کسانی که به واسطه امریکا به آنها ظلم شده آمریکا را جرسومه فساد تلقی می کنند لذا مقامات آمریکا را شایسته هر گونه توهین و تحقیر می دانند و جناب الزیدی نیز با این نگاه به یک روی سکه یعنی جناب بوش لنگه کفش خود را که نماد تحقیر شدید است پرتاب کرده که البته ضمن جنایتکار دانستن بوش بنده عمل الزیدی را زشت و به دور از آموزه های دینی می دانم به حسب نقل منتشر شده از الزیدی چه بسا اگر شرایطی محیا می شد ایشان به آن روی سکه نیز آن لنگه کفش خود را پرتاب می کرد پس به این دلیل نباید خیلی از رفتار الزیدی خرسند باشیم چراکه ما در تیر رس او قرار نگرفتیم وقتی شیطان نماد زشتی هاست و وقتی حاکمان آمریکا از جمله بوش نماد شیطان است که همین نیز است در مقابل ، روحانیت نماد اسلام و دین و انصاف بوده و هست در فرهنگ کهن این سرزمین لباس روحانیت نماد لباس انبیاء و ائمه و اولیاء خدا بوده و از قداست ویژه ای برخوردار است هیچ انسان با تقوایی به خود جسارت اهانت به این لباس را صرف نظر از شخصیت فرد ملبس نداده و نمی دهد صرف نظر از اینکه جناب دکتر روحانی در مقام ریاست جمهوری هستند که احترام ایشان را مضاعف می نمایند دوستان افراط گر و حامیانشان بفرمایند پرتاب لنگه کفش به یک روحانی ولو بی مسئولیت با کدام یک از آموزه های دینی و میهنی ما سازگاری دارد ؟
آیا روحانی هم شأن بوش است ؟!مایلم دوستان تفاوت شأن بوش با جناب روحانی را بیان نمایند شاید بتوانند فاصله ی زمین تا آخرین آسمان که در ذهن ما متصور است را با روشن گری افراد بصیر به قدری کوتاه نمایند که ما نیز به جمع دوستان بپیوندیم . أین تذهبون ؟ نظام مسئول دارد افراد با تجربه و صاحب نظر دارد مجلس دارد اگر اشکالی در دیپلماسی مشاهده شده آنها با چشم باز و دقت امور را رصد می نمایند بالاخره هر جا لازم باشد به فرد مسئول و دیپلمات میدان بازی سیاست تذکر می دهند به تعبیر رهبری معظم اردو کشی خیابانی وقتی قانون هست جایگاهی ندارد مگر رهبری تیز بین و هوشیار و آگاه نظام سکان دار نظام نیست ؟
اگر آقایان حرفی دارند و امکان دسترسی به رهبری ندارند از طریق اربابان خود حرفشان را برسانند ضمن اینکه دفتر رهبری و سایت رهبری و افراد امینی که امکان دسترسی به رهبری دارند هستند که نقطه نظرات آقایان را به رهبری برسانند افراد آزادنند با رعایت موازین هر نقدی دارند در نشریات به رفتار هر فرد مسئولی بیان کنند و از تریبون های مختلف حرف و دیدگاه خود را بیان نموده تذکر دهند که اگر در صحنه ی دیپلماسی فردی دچار لغزش یا اشتباه شده اصلاح نماید این درست نیست که حرمت ها را بشکنیم و خلیفه کشی را باب نماییم روحانیت تشیع خالی از اشکال نیست اما دوستان عزیز بدانند امکان ندارد آخوند وطن فروش شود پس خیالتان از این باب نسبت به جناب روحانی راحت باشد . اما بدانید پرتاب الزیدی پرتاب به نماد ظلم و زور و ستم و استکبار و اشغال گری بوده و پرتاب به روحانی پرتاب به نماد پاکی صلح و دوستی انسانیت و اسلام بوده و فاصله ی این دو از دید این بنده حقیر قابل حدس نیست .
در پایان همین جا فرصت را مغتنم شمرده و نقد خویش را به عنوان یک اصولگرای معتقد به اصلاح در چارچوب اصول نسبت به بیان دکتر روحانی در مسافرت اخیر به اختصار عرض می دارم جناب دکتر روحانی در سخنرانی خویش در سازمان ملل خواستار خلع صلاح کشتار جمعی همه کشور های منطقه از جمله اسرائیل گردید که به نظر می رسید بهتر بود ایشان پسوند غاصب بودن اسرائیل را نباید فراموش می نمود چرا که ما کشوری را به نام اسرائیل به رسمیت نمی شناسیم بهتر است همواره از آن به عنوان رژیم جعلی و غاصب سرزمین های فلسطین نام ببریم .قم المقدسه/حبیب الله نظری
کد خبر: ۲۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۴
فیلمهای راه یافته به "سومین جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید" در 7 بخش : مسابقه فیلمهای مستقل (شامل 4 بخش: مستند، داستانی، تجربی، انیمیشن)، مسابقه فیلمهای حمایتی ، مسابقه فیلمهای آماتور و مسابقه بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران) معرفی شدند.
به گزارش آوای دنابه نقل از دبیرخانه جشن، هیئت انتخاب آثار سومین دوره جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید متشکل از آقایان : فرید فرخنده کیش ، مهدی یارمحمدی و عبدالحمید ارجمند ، ازمیان 650 عنوان فیلم رسیده به دبیرخانه این دوره جشن، تعداد 111 عنوان فیلم ، شامل: 67 عنوان فیلم مستقل ، 23 عنوان فیلم حمایتی ، 6 عنوان فیلم آماتور و 15 عنوان فیلم بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران) را به شرح ذیل، شایسته حضور در بخشهای مسابقه "سومین جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید" می داند. فیلمهای راه یافته به بخش مستند مستقل
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
آسمان سرپناه
مهدی جواهریان- مریم فیروزی
SF084
نفس های یک تالاب
سیدوحیدحسینی نامی
SF122
آب شهر
یاسر طالبی
SF179
مردمک
رسول هاشمی
SF200
ملازهرا
سيدمحمدحسيني
SF266
گوزن زرد ایرانی
منوچهربرون.مرتضی مطوری
SF285
زادگاه خورشید
محسن عباسی سرچشمه
SF298
آن مرد در آتش آمد
روح الله اکبری
SF301
تیجره بهار
نادرشیخ الاسلامی
SF310
نوروز در نیور
عبدالله عزیزی
SF350
البرز آمدیم نبودید
علی کلانتری
SF357
سرزمین سرد
شهریار پورسیدیان
SF093
همزاد عاشقان
تورج .کلانتری
SF542
چند شاخه گل مریم
محمد قاسم پور
SF577
آرامش در سنگ
علیرضا دهقان
SF582
ما اینجاییم...موگادیشو
مصطفی آتش مرد
SF612
سلاطین خیابان ها
پالیز خوشدل- زینب تبریزی
SF619
حیات
میترا روحی منش
SF183
روزهای راشاد
مصطفی کرمی
SF264
برتش
طالب رماوندی
SF321
قهرمان من
علی خسروی
SF423
شهریئری گمشده تمدن
سولماز علیزاده
SF573
فیلمهای راه یافته به بخش داستانی مستقل
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
داستان لیلا
مینا رحمتی
SF020
نامو
صلاح صالحی
SF058
پیش از طلوع
تهمینه بهرام علیان
SF131
ماهی ها نام ندارند
سوسن سلامت – محمد ثریا
SF149
آرزوها در اعماق
آرمین ایثاریان
SF166
سانس فوق العاده
مصطفی ربانی
SF255
ماه عسل
پویا نبی
SF265
صبح روز بعد
سید علی هاشمی
SF370
نشانه ها
یاسر طالبی
SF182
مرگ عقربه ها
علی ملاقلی پور
SF405
عفونت ، زیر صفر
محمدرضا عزیزی
SF451
امشب
فهیمه شرفی
SF518
با من برقص
مریم پیربند
SF576
جاده فرعی
محمد نصیری
SF587
آن
محمد حدادى
SF602
چهار راه
مسعود حاتمی
SF604
یک جفت جوراب
مسعود حاتمی
SF605
مراسم
سعید روستایی
SF606
مادرانه
نوید نیکخواه آزاد
SF626
شب امتحان
علی ثقفی
SF646
خانه امن نیست
سوسن سلامت
SF148
چند کیلومتر دورتر
ابراهیم ایرج زاد
SF229
قلب های سفالی
مریم طالبی انارکی
SF238
شبی در شهر
بنیامین شکوری
SF312
منهای یک
مهدی حسنی جلیلیان
SF552
دوستی برای دوستم
سرکوت محمدی
SF649
فیلمهای راه یافته به بخش تجربی مستقل
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
آن مرد خواب بود
سینا مصطفی زاده
SF046
زنگ انشاء
سید عدنان طاهری موسوی
SF083
آفتاب سوخته
بهرام و بهمن حاج ابول لو
SF088
قاب عکس روی دیوار
کورش شیرالی
SF191
IMPRESSION-XPS160
تی یام یابنده
SF359
جنگل
عباس سندی
SF386
مکثی بعد از بیداری
رضا شریفی و امید شریفی
SF465
فیش آی
هادی جلدی
SF648
فیلمهای راه یافته به بخش انیمیشن مستقل
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
جهنم دره
گلرخ الوان دارستانی
SF178
در مه بخوان
برزان رستمی
SF208
بالارود پایین رود
محسن شیری
SF286
مداد رنگی
سالار پویان- میلاد کریمی
SF030
آلزایمر
علیرضا هاشم پور
SF449
مثل یک رویا
ملائکه فرهنگ ادیب
SF454
دیروز، امروز، امروز
احمد تیموری
SF482
پاتو بردار
زیبا ارژنگ
SF637
وسوسه
هادی معینی قراگزلو
SF096
چرا مگس را نباید کشت!
فرهاد علیزاده
SF205
ماجراهای برفخانه
مصطفی یادگار
SF317
فیلمهای راه یافته به بخش حمایتی
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
صدای جاده
برزان رستمی
SF008
حنانه
داریوش غذبانی
SF022
مسیر عشق
مظفر حسین خانی هزاوه
SF125
خیلی نزدیک ، کنار گوشم
مهدی یوسفعلی
SF128
فصل غمناک زندگی
بابک سراب
SF146
لانگ شات
مهران امیری حسینی
SF230
میرزا
مازیار مشتاق گوهری
SF254
نوای سنگ
پرویز رستمی
SF272
مزرعه ای که رویید و شهر شد
یاسر خیّر
SF276
برادران زمین
محمد صنگوری
SF297
زنان ماهیگیر جزیره
شهرزاد پویا – شیرین وحیدی
SF313
من آبادان رفتم جنگ
کریم لک زاده
SF314
گوش ماهی های خاکی
داود جلیلی
SF375
مستند آخرین نفس
مجید اوچی
SF259
مداربسته
كيومرث صمدي طاري
SF418
شالیکار
مصطفی ربانی
SF506
اسب چوبی
مهدی بخشی مقدم
SF519
بارش بر دهان نیمه باز
عطا مجابی
SF532
خان آخر
گل اندام صفري
SF561
التیام
علیرضا دهقان
SF583
مجنونی از اسکاندیناوی
فرشاد اکتسابی
SF601
سکوت
مریم پیربند
SF621
دوچرخه
حامد حیدری
SF647
فیلمهای راه یافته به بخش آماتور
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
صداي قلب مورچه
آكوزندكريمي
SF021
چهار
محمدرضا کشاورز
SF145
آقای میم . ی . ر
مهدی شاهسواری
SF287
خیلی دور
محمود حسینی پناه
SF477
ناسپاس
امین طوسی
SF507
شاهنامه لکی
سعید کاکایی
SF635
فیلمهای راه یافته به بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران)
نام فیلم
کارگردان
کد فیلم
راسوند
مظفر حسین خانی هزاوه
SF121
از انعکاس فصل های دور
یاسر طالبی
SF180
سه چنک حاک
یاسر خیّر
SF273
لنچهای چابهار
حسین مظلوم
SF279
شهری که می شناسم
احسان معصوم
SF379
براي گونگادين بهشت نيست
سيد غلامرضا نعمت پور
SF437
چهرقان
مظفر حسین خانی هزاوه
SF123
بوی بنفشه
امید عبدالهی
SF412
شهر آجر
احسان صامت زاده
SF543
نجات مویرا
محمد جعفری
SF256
جنگل ابر
احمد نیک کار
SF293
لباس آراسته / جلی رازاوه
منصور عزیزی
SF311
راژوان
کیوان مجیدی
SF318
زنده رود
جمال اسکویی
SF385
راز یک مجسمه
فرشاد اکتسابی
SF600
"سومین جشن فيلم کوتاه مستقل خورشید" به منظور شناسايي و حمايت از بهترين فیلمهای مستقل کوتاه و مستند ايرانی ، همچنین تقدیر از سرمایه گذاری بخش خصوصی در سینمای کوتاه و مستند ، به همت پايگاه حمايت از فيلم کوتاه مستقل (به نشانی اینترنتی www.shortfilmsupport.com) و به دبیری مهدی یارمحمدی برگزار می شود.
توجه:
کلیه فیلمسازانی که فیلم آنها به بخشهای مسابقه جشن راه یافته ، حداکثر تا پایان شهریور ماه سال جاری مهلت دارند تا یک نسخه DVD (با فرمت VOB و قابل پخش از دستگاه DVD Player ) از فیلم خود را به همراه یک نسخه فایل AVI از فیلم و یک CD (شامل: دو قطعه عکس صحنه فیلم به همراه عکس پرسنلی کارگردان ) به دبیرخانه جشن تحویل دهند.
نشانی دبیرخانه جشن: خیابان بهار شمالی – بین کوچه شیمی و صارم – پلاک 276 – واحد 3
تلفن دبیرخانه: 88844581
کد خبر: ۲۰۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۰
سایت تحلیلی خبری آوای دنا:
سخنان حضرت آیت الله فاضل گلپایگانی، کاندیدای مجلس خبرگان رهبری از استان کهگیلویه و بویر احمد
باسمه تعالی
رسالت، امامت و فقاهت در طول تاريخ بشريت، مفيدترين نعمت و رهگشاترين ثروت براي بشر بوده است. قرآن مجيد با اينكه ميفرمايد اگر نعمتهاي خدا را شماره كنيد توان شمارش آنرا نداريد ولي وقتي كه سخن از بعثت به ميان آمده ميفرمايد "لقد مَنَّ الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً مِن أنفسهم" «هر آينه خدا نعمتي گرانسنگ بر مؤمنان ارزاني بخشيد كه پيامبري از جنس خود آنان به سوي آنان گسيل داشت». درباره هيچكدام از نعمتهاي الهي، چنين تعبيري نيامده است.
همچنانكه در آيه شريفه "ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ يومئذٍ عن النَّعيم" وقتي كه اين آيه در محضر شريف امام رضا"ع" مطرح شد و ديدگاه علما در مراد از اين نعمتي كه فرداي قيامت ازآن سوال مي شود مختلف بود بهطوری که بعضي آنرا نعمت آب حيات و بعضي آفتاب عالمتاب و بعضي مهتاب دانستند؛ امام رضا"ع" فرمودند خدا بزرگتر از آن است كه فرداي واپسين از اين نعمتها سؤال كند، مراد از اين نعمت كه در آيه شريفه بهطور ويژه آمده و از آن سؤال مي شود نعمت ولايت اهل بيت است. پس قرآن مجيد، نعمت رسالت و نعمت ولايت و امامت را از برترين نعمتها ميداند كه در اختيار بشر قرار داده و در دوران غيبت امام عصر"عج" كه زمان ما باشد نعمت رهبري الهي در سيماي فقاهت، متبلور است زيرا فقاهت تداومبخش رسالت و امامت است.
تمام نعمتهاي الهي در برابر نعمت رهبري همانند صفرهايي هستند در مقابل عدد صحيح كه اگر ميليونها صفر كنار هم چيده شوند خوانده نميشود و بهحساب نميآيد اما اگر يك صفر در كنار عدد يك كه از قضا از پائينترين اعداد است قرار گيرد بهحساب ميآيد و به همه صفرها معنا میبخشد و ارزش آنها بهصورت تصاعدي بالا ميرود. اگر اين همه نعمت كه خدا در اختيار بشر قرار داده، جداي از نعمت رهبري منظور شوند همانند صفرهايي هستند كه جداي از عدد صحيحاند. اگر انسان از همه نعمتها استفاده كند يعني خوب بخورد، خوب بياشامد، و خوب بپوشد و خوب مسكن گزيند؛ تازه در حد يك زندگي حيواني قرار ميگيرد.
اما اگر از هدايت أنبياء و رهنمود اولياء و ائمه و پيروي فقها برخوردار شود؛ آنگاه اين نعمتها در سرنوشتش اثرگذار است، زندگي را رونق ميبخشد و حيات طيبه را رقم میزند و قرب الهي را باعث ميشود و عدالت و انسانيت را در دنيا حاكم ميكند و ثواب و بهرهمندي از نعمتهاي جاويدان الهي را فرداي واپسين نصيب انسان مي كند.
آنچه كه امروز بايد بدان توجه كامل داشت مساله ولايت فقيه است كه طبق روايت امام حسن عسگري"ع" وظيفه مردم اين است كه از فقهاي جامع الشرائط، پيروي كنند و فقيه عادل كه كارآيي علمي و ايماني و اعتقادي در عصر غيبت دارد، نقش پيامبر و امام معصوم عليهم صلوات الله را در هدايت جامعه و سعادت آنها ايفا ميكند. طبق فرموده امام عصر"عج" مرجع آنچه كه امروز از حوادث، رخ مينمايد كارشناسان دين و آشنايان به حلال و حرام هستند كه بايد مردم به آنها مراجعه كنند و احكام حوادث جاري را از آنان فراگيرند. بر همين اساس در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است كه بالاترين ركن نظام اسلامی، ولايت فقيه است و اگر در رأس نظام و هسته مركزي آن، ولايت فقيه عادل نباشد؛ آن نظام، مشروعيت ندارد. براي معرفي فقيه عادل و نظارت بر امور آن، مجلس خبرگان رهبري در قانون اساسي پيشبيني شده است.
جايگاه مجلس خبرگان از اينجا معلوم ميشود كه سر و كارش با بالاترين نهاد در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران است. هم رهبر نظام را معرفي ميكند و هم در طول رهبرياش بر امور او نظارت دارد. اينجاست كه دموكراسي اسلامي در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كاملا پيشبيني شده است و ارگانهاي نظام يا بيواسطه يا با واسطه توسط آراء مردم شكل ميگيرد و رهبري نيز با آراء مجتهدین مردمي روي كار ميآيد كه خود منتخب مردم هستند. بنابراين مردم بايد در انتخابات مجلس خبرگان رهبري چه دوره اصلي و چه مياندورهاي باشد حضوري كامل و آگاهانه داشته باشند.
کد خبر: ۱۷۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
اوای دنا:رییس جمهوری اسلامی ایران با ارسال نامه ای به محضر رهبر معظم انقلاب با تقدیر از توجه هوشمندانه ایشان به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی، اظهار داشت:
دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع، مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد .به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه محمود احمدی نژاد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیمحضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی )مقام معظم رهبریسلام علیکمبا تبریک عید عظیم غدیر که تضمین و کمال رسالت پیامبراعظم (ص) و نقطه پیوند بشریت با حقیقت انسان کامل و امام معصوم (س) است از توجه هوشمندانه حضرتعالی به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی صمیمانه سپاسگزارم .دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد و بدلیل مسئولیت های سنگین خود از بگومگوها و یا اصطکاکات داخلی استقبال نخواهد نمود و مانند گذشته و برای مصالح کشور همه نامهربانی ها را صبورانه تحمل خواهد کرد .به واسطه طراحی دشمنان ،ملت و کشور در فشارند. اینجانب و همکارانم در دولت برای تدبیر امور و مقابله با توطئه های دامنه دار و وسیع بدخواهان و برای کاهش فشار بر مردم و پیشبرد امور کشور تمام توان خود را به طور شبانه روزی به کار بسته ایم لیکن ابعاد مسئله و اهمیت موضوع مستلزم حضور همه قوا و مسئولیت پذیری و همکاری و همراهی آنان با دولت است که امروز در خط مقدم این جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد.مطمئن هستم که جنابعالی بر پاسداری قاطع از قانون اساسی و به ویژه از حقوق اساسی ملت و همچنین صیانت از جایگاه رفیع رییس جمهوری منتخب ملت که بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و مجری قانون اساسی است، تاکید دارید و با هر اقدامی که اختیارات و مسئولیت های مهم او را مخدوش نمایید، مخالفید .توجه دادن حضرتعالی به امر انتخابات ریاست جمهوری بسیار دقیق و مهم است .انتخابات ریاست جمهوری مظهر اراده ملی و نماد حاکمیت مردم و بالاترین تجلی مردم سالاری است . جنابعالی بارها تاکید کرده اید که همه باید به گونه ای عمل نمایند که انتخاباتی پرشور و با حداکثر مشارکت مردم که موجب تجدید قوای انقلاب و عامل نشاط وهمبستگی ملی و بزرگترین ضربه به دشمن است برگزار گردد. این امر در شرایط کنونی از اهمیتی به مراتب بالاتر برخوردار است و ضرورت دارد از هرگونه اقدام و رفتار که شائبه تضعیف نقش محوری اراده مردم در اداره کشور و یا حضور حداکثری آنان در انتخابات است به جد پرهیز گردد . دولت با تمام توان در خدمتگزاری همه جانبه به ملت حاضر و در صدد زمینه سازی تحقق این امر است .انشاالله با تدابیر خردمندانه حضرتعالی از این عقبه به سلامت عبور خواهیم کرد.سلامتی و عزت روزافزون جنابعالی و ملت بزرگ ایران را از ایزد منان مسئلت دارم . محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۱۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۱
اوای دنا-دکتر علی شریعتی می فرمودند:اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن ،در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم.
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد
رقص اشکهایم را بر گونه هایم در اینه می نگرم و صدای عشق بازی باد را بر روی برگهای درخت حس می کنم و خدا را می خوانم
عمری گداختن از غم نبودن کسی که، تا بود، از غم نبودن تو می گداخت
کسی که خواب باشد را اگر صدا کنیم بیدار میشود اما هستند کسانی که خود را به خواب زده اند و با هیچ صدایی بیدار نمیشوند
من به اندازه ی یک ابر دلم می گیرد،وقتی از پنجره بر پوچی افکار جهان می نگرم-
باتو،همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند باتو،آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند باتو،کوه ها حامیان وفادارخاندان من اند باتو،زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند
ابر،حریری است که برگاهواره ی من کشیده اند وطناب گاهواره ام را مادرم،که در پس این کوه هاهمسایه ی ماست در دست خویش دارد باتو،دریا با من مهربا نی می کند
باتو، سپیده ی هرصبح بر گونه ام بوسه می زند باتو،نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند باتو،من با بهار می رویم باتو،من در عطر یاس ها پخش می شوم باتو،من درشیره ی هر نبات میجوشم باتو،من در هر شکوفه می شکفم باتو،من درمن طلوع لبخند میزنم،درهر تندر فریاد شوق میکشم،درحلقوم مرغان عاشق می خوانم در غلغل چشمه ها می خندم،درنای جویباران زمزمه می کنم باتو،من در روح طبیعت پنهانم باتو،من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی را می نوشم باتو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی،
غرقه ی فریاد و خروش وجمعیتم،درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من اند وگلها کودکان من اند و اندام هر صخره مردی از خویشان من است و نسیم قاصدان بشارت گوی من اند وبوی باران،بوی پونه،بوی خاک،شاخه ها ی شسته، باران خورده،پاک،همه خوش ترین یادهای من،شیرین ترین یادگارهای من اند.
بی تو،من رنگهای این سرزمین را بیگانه میبینم بی تو،رنگهای این سرزمین مرا می آزارند بی تو،آهوان این صحرا گرگان هار من اند بی تو،کوه ها دیوان سیاه و زشت خفته اند بی تو،زمین قبرستان پلید و غبار آلودی است که مرا در خو به کینه می فشرد ابر،کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده اند وطناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده اند و بر گردنم افکنده اند بی تو،دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد بی تو،پرندگان این سرزمین،سایه های وحشت اند و ابابیل بلایند بی تو،سپیده ی هر صبح لبخند نفرت بار دهان جنازه ای است بی تو،نسیم هر لحظه رنج های خفته را در سرم بیدار میکند بی تو،من با بهار می میرم بی تو،من در عطر یاس ها می گریم بی تو،من در شیره ی هر نبات رنج هنوز بودن را و جراحت روزهایی را که همچنان زنده خواهم ماند لمس می کنم. بی تو،من با هر برگ پائیزی می افتم.بی تو،من در چنگ طبیعت تنها می خشکم بی تو،من زندگی را،شوق را،بودن را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی رااز یاد می برم بی تو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی،نگهبان سکوتم
درختان هر کدام خاطره ی رنجی،شبح هر صخره،ابلیسی،دیوی،غولی،گنگ وپرکینه فروخفته،کمین کرده مرا بر سر راه،باران زمزمه ی گریه در دل من، بوی پونه،پیک و پیغامی نه برای دل من،بوی خاک،تکرار دعوتی برای خفتن من، شاخه های غبار گرفته،باد خزانی خورده،پوک،همه تلخ ترین یادهای من،تلخ ترین یادگارهای من اند.
….این عزاداری نیست که ما برای امام حسین انجام میدهیم بلکه این عمل شکمی از عزا در آوردن است. خداوندا! به هر آنکس که دوست میداری،بیاموز که عشق از زندگی کردن برتر است و به هر آنکس که بیشتر دوست میداری، بچشان که دوست داشتن ازعشق والاتراست.
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یک ریز،ولی پی در پی و آرام،دم گرم خودش را در گلویم سخت نقشبارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
در بیکرانه ی زندگی دو چیز است که افسونم میکند: آبی آسمان که میبینم و میدانم که نیست و خدایی که نمیبینم ومیدانم که هست.
مادرم می گفت که عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب اما حالا هزار شب است که پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکردم. اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است. زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت.
اوای رودکوف/
کد خبر: ۱۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۶
اوای دنا:رئیس کمیسیون نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به پیگیریهای مستمر مسئولان در ارتباط با شهرستان شدن لنده گفت: شهرستان شدن لنده به تصویب رسیده و مردم لنده به زودی طعم شیرین آن را میچشند. محمدابراهیم مداحی در نماز جمعه شهر لنده و در جمع نمازگذاران این شهر، با اشاره به اهداف چشمانداز 20 ساله نظام اظهار داشت: یکی از مهمترین اهداف تبیین چشمانداز 20 ساله رسیدن به قلههای پیشرفت و ترقی است که باید در همه زمینهها محقق شود.وی افزود: نظام جمهوری اسلامی از آغاز شکلگیری تاکنون هدفی جز بالا بردن سطح معیشتی مردم و عدم وابستگی به نظامهای بیگانه را دنبال نکرده است.رئیس کمیسیون نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ما باید به سطحی از پیشرفت و ترقی در جامعه دست یابیم که در زمینه اقتصاد، سیاست، علم و ... حرف اول را در دنیا بزنیم.مداحی با اشاره به فرهنگ دست نخورده قوم لر، تصریح کرد: قوم لر از معدود اقوامی است که تاکنون دستخوش تغییر نشده و دست نخورده باقی مانده و اصالت خود را حفظ کرده است.وی افزود: مؤید این مطلب سخن امام معصوم حضرت رضا (ع) است که بعداز گذر از این سرزمین از میهماننوازی و بزرگی این قوم یاد میکنند.رئیس کمیسیون چشمانداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام مستعد بودن مردم لنده را یادآور شد و گفت: امروز به برکت انقلاب اسلامی جوانان این شهر و دیار با همت و تلاش وافر خود توانستهاند در سطوح بینالمللی نیز بدرخشند.وی افزود: دشمنان نظام درصدد جلوگیری از اجرای چشمانداز 20 ساله هستند و به همین منظور اقدامات بسیاری را در این زمینه انجام دادهاند.وی افزود: مردم ولایتمدار ایران اسلامی با لبیک به رهبر و مقتدای خود همه تحریمها را پشت سر میگذارند.رئیس کمیسیون چشمانداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به رابطه مردم و دولت، خاطرنشان ساخت: دولت باید ظرفیتهای اقتصادی مردم را بالا برده و از تکیه بر اقتصاد متکی بر نفت دوری گزیند.مداحی افزود: اگر سیاستهای اصل 44 که انقلاب دیگری در زندگی و معیشت مردم را به دنبال دارد به درستی اجرایی شود اقتصاد متکی بر نفت از بین رفته و بر درآمد مردم استوار میشود.وی تصریح کرد: این تنها راهی است که میتوان کشور را در برابر هجمهها و تحریمهای دشمن بیمه کرد.مداحی در ادامه گریزی به چشمانداز نخبگان در استان و شهرستان کهگیلویه زد و افزود: مجمع تشخیص مصلحت نظام با هماهنگی و همکاری وزارت علوم درصدد شناسایی، حمایت و هدایت نخبگان در مسیر صحیح ترقی است.رئیس کمیسیون چشمانداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به دغدغه اصلی مردم لنده اشاره کرد و گفت: شهرستان شدن لنده به تصویب رسیده و به زودی مردم این دیار طعم شیرین شهرستان شدن را میچشند.مداحی افزود: پیگیریهای مستمر و شبانهروزی مسئولان لندهای در نهایت به بار نشست و شهرستانی شدن لنده که مدت زیادی است به تعویق افتاده در آینده نزدیک اعلام میشود.وی در ادامه یادآور شد: همه ما باید بدانیم که تنها راه رسیدن به عدالت اجتماعی اجرایی شدن چشمانداز 20 ساله میباشد که باید به صورت شهرستانی و منطقهای تبیین شود.رئیس کمیسیون چشمانداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به بعضی نارضایتیهای مردمی از دستگاههای اداری گفت: مردم باید کمکاری برخی مسئولان را به پای نظام ننویسند و نگذارند عدهای میان آنها و نظام جمهوری اسلامی فاصله بیندازند.
خبر/سیدفخرالدین علیزاده
کد خبر: ۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۰۴
اوای دنا:مديران نالايق انسانهاي مشکلمداري هستند که احساس کهتري وخودکم بيني درآنها ريشه در بحرانهاي دوران رشد دارد وچون رشد همه جانبه واستانداردي نداشته اند درنتيجه هرهري مذهب هم گشته اند يعني کمبودهاي خودرا با پوششهاي مذهبي وظاهري متدين نقاب مي زنند وچون عقده هاي سرکوفته اي داشته اند تمايل افراطي به لجبازي وسماجت مرضي دارند ودرواقع دزدان نقابداري هستند که درپوشش هاي مختلف به حقوق مردم تعدي مي نمايند.
مديران نالايق محصول باندگرايي سيستمي ناکارامد مي باشند که تنها ملاک براي آنها جلب توجه ازطريق قدرت نمايي مي باشد وبه عبارتي ديگر مديران نالايق برآيند تفکرات ورفتارهاي بيماري مي باشند که براي ارضاء روح بيمار خود ديگر آزاري مي نمايند.مديران نالايق خدايي را نمي شناسند وخداي آنها مقام وميز وپست آنهاست وچون خدا را بنده نيستند مستعد همه جور فساد اخلاقي واقتصادي واجتماعي وسياسي مي باشندوامام حسين (ع) مي فرمايند: "بترس ازکسي که ازخدا نترسد".مديران نالايق با ظاهري ارزشي ارزشها را خراب مي کنند چراکه روح بيمار آنها به همه مقدسات به شکل ابزار توجه دارد واگر زمان وشرايط به اينها اجازه دهد ادعاي ملاقات با معصوم عليهم السلام هم مي نمايند تنها بدين علت که بيمارهستند ودر عالم توهم وهذيان به سر مي برند.مديران نالايق يا ازلقمه حرام رويش يافته اند ويااينکه لقمه هاي حلال ارثي وباد آورده را بخاطر هوسراني وروح پليد خود با باطل آغشته اند فلذا ازترس برملا شدن واقعيات وجوديشان ناچار به هياهو سالاري وفرافکني وبرچسب زني به اين وآن هستند. مديران نالايق بدون استثناء سابقه نارحتيهاي شديد رواني وبستري در بيمارستانهاي رواني ويا مراکز رواني را داشته اند وآنهاييکه چنين پرونده اي نداشته اند ازمعدود سايکوزهاي پارنوئياي بوده اند که خوددرماني کرده اند وبا جبراني ستيزه گرانه شخصيتي ضداجتماعي پيدا کرده اندوبعبارتي هوش نسبتا" بالاي آنها اسبابي براي پوشش نمايي آنها شده است.مديران نالايق دروغگو هستند وعده و وعيد فراوان را ابزاري براي توجيه کاستيها تصور مي نمايند فلذا براحتي وخيلي آشکار دروغ مي گويند وبردروغ خودنيز اصرار مي ورزند تنها بخاطر اينکه زمان را بخرند.
مديران نالايق تمايلات افراطي به تحقير واذيت ديگران دارند چراکه خود فريب خورده اند وسابقه بهره کشي هاي زيرکانه توسط عناصري را داشته اند ودراين راستا با تحقير مخالفان ومنتقدان خود به فکر کاهش آلام روحي خود هستند ولي نتيجه عکس مي گيرند چرا که نمک به زخمهاي تاول کرده قبلي خود مي زنند وخودشان هم عذاب مي کشند.
خلاصه کلام مديران نالايق بيماران جامعه ستيزي هستد که بخاطر سيستمي بيمار فرصت هياهو پيداکرده اند واعتقادي به دين وخدا وولايت ندارند ونان را به نرخ روز مي خورند گاهي باشکل اصلاح طلبي وگاهي با نقاب اصول گرايي وگاهي هم با سوء استفاده ازاحساسات عوامفريبانه ولي تنها يک هدف دارند وآن هم جاه طلبي وقدرت است چراکه بدون قدرت هويتي نمي توانند داشته باشند.
منبع/الف
کد خبر: ۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۷
مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کردهاند، از جمله «خوی گرفته»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن» ، «روز فراهم آمدن قوم» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژهی عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند. (۲)چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن حکم ثقفی» در ستایش «سلیمان بن عبدالملک» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته «ازهری»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادیها و یا اندوها، باز میگردد و تکرار میشود. ابن اعرابی آن را منحصر به شادیها دانسته است. (۴)واژه عید، تنها یکبار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند، عید گفته میشود و در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد، و آلودگیها که برخلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده میخوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت خدا نشود، روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشتبه فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصوم ین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله» «الله اکبر» ، «الحمدلله» و «سبحان الله» ، زینت ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه میکردهاند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی میانداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده است. در میان جشنهای ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشنها پر رونقتر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشنها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کمرنگتر شد و تدریجا برخی از آداب آنها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شدهاند. تنها نوروز توانست، همچنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزشمند که انسانها از یادآوری آن به وجد میآمدهاند و لذت میبردهاند.عید نوروز نیز از سنتها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانهای گفته میشود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز میگرداند، معنای ژرفتر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه میدهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازیهای دنیا نپنداریم؛ چه آنکه جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشنها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملتها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژهای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل همبستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشنهای ملی و میهنی، جدای از تربیتهای اوّلیه اجتماعی و سیاسی، همبستگی احساسات ملی را هدف قرار میدهند. ویژگی نمادین این جشنها، برخاستن از روح همبسته عواطف ملی و همدلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در همبستگی احساسات آنان مینماید.نوروز عمومیترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نامها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهمترین، عمومیترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرنهای متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمینهایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومیترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام، مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی میکنند یکسال شادمان میکند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفتوگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگهای گذشته و همعصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنتها را در دل خود جای میدهد و آنها را به رنگ الهی در میآورد. عید نوروز نیز از آنجا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنتهای پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.همزمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، همزمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیهالسلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، شکسته شدن بتهای کعبه به دست ابراهیم علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با علی علیهالسلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که ایشان میفرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزهترین لباست را بپوش و به خوشبوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص میشود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسانها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموختهاند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پیریزی گردد و انسانها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است همگام و همگون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیدهاند، در ایام دلانگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم همچون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آلعمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت میکنند که: «همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانههایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزندهای باشیم، بیتردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافتهایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صلهرحم اشاره دارند، نتیجه میگیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست داشتنیترین داراییشان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان میکنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش میدانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند انشاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و انشاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کردهاند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثهای که اتفاق میافتد، آن را نو میکنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق میافتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخیها و شیرینیهایش، با همه فرازها و نشیبهایش، رنجها و شادیهایش، ترسها و امیدهایش. سال گذشته، برای عدهای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عدهای دیگر، سال عقبگرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستادهایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افقهای دوردست و نزدیک چیست و چه میگذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموختهها و اندوختههایمان، به حرفها و نیتهایمان، به هدفها و آرزوهایمان، به دوستیها و دشمنیهایمان، به دیدهها و گفتهها و شنیدههایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامهمان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمیگردد، بلکه عمر ما کاهش مییابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک میشویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش میگذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب میکند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشتهام و چه درو میکنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دستفروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را میسنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را میدهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنتهاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبتبه اين موضوع موضعگيرى خاصى داشتهاند يا خير؟ آيا مىتوان از فنون دينى به چيزى دستيافت كه دلالت بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع میتوان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونههايى از دو دسته روايات اشاره مىكنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليهالسلام، يوم النيروز فقال، عليهالسلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليهالسلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليهالسلام، و هو اول يوم طلعت فيه الشمس، و هبت به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليهالسلام، علىالجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلىاللهعليهوآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صلاللهعليهوآله اميرالمؤمنين على، عليهالسلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليهالسلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صلاللهعليهوآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليهالسلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعليهوآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليهالسلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليهالسلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مىشناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مىدهند، امام صادق، عليهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانههاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صلاللهعليهوآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليهالسلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صلالله عليهوآله، على، عليهالسلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليهالسلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مىشود و او را بر زبالهدان كوفه آويزان مىكند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى بن جعفر عليهالسلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليهالسلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت شده كه منصور به سوى امام كاظم عليهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مىبرم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مىدهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت بر بى اعتبارى نوروز از جهت شرعى مىكند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مىكنيم:۱. اين روايت به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبودهاست. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژهاى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىكه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتىكه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كردهاند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مىگويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكيها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورتهايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مىگردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیهالسلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مىآيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار دادهاند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستيها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشتهاى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را میشناختند و چه بسا مراسمی هم برگزار مینمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین های شرک و بت پرستی و ارزشها و قداستهای غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط میشود .و در آخر: جهتگیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفتسین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان» نامیده میشود، و هر روز نوروز میشود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا میباشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... میشمرد، تفسیر میشود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن میشود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت به این روز ندیدهام و این روز از سنتهای ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده استو مبادا روزی که من زندهکننده رسمهایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام میدهیم و شما را به خداقسم میدهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی بنی عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت به اهل بیت (ع) نیز بر کسی پوشیده نبود، و منصور میخواست با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳
اوای دنا:چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟
سلام مادر ! سلام ننه علی ! سلام اسطوره مهربانی !دیروز خبر آمد که بالأخره پیش فرزند شهیدت رفتی ؛ نه این که از او دور بوده باشی و حالا به او برسی ، نه! تو در تمام سال هایی که پسرت آسمانی شده بود ، در زمین ، کنارش بودی و ماندی و خانه که چه بگویم ، کلبه ات را در کنار آرامگاه شهیدت بنا کردی و شب و روزت را در کنار جوان شهیدت به سر کردی تا تجسمی از مهرمادری باشی در روزگاری که مهربانی ها به حراج روزمرگی ها رفته و رو به افسانه شدن گذاشته اند.نمی دانم در آن شب های سرد زمستانی و در آن روزهای داغ بهشت زهرای تهران ، با "قربانعلی" ات چه نجواها کرده ای و در میانه اشک های مادرانه ات با او چه ها گفته ای.این را نیز نمی دانم حالا که به وصال فرزند دلبندت رسیده ای و بعد از سال ها که سنگ قبر او را بغل می کردی ، اینک خودش را در آغوش گرفته ای ، به او چه ها خواهی گفت و داغ غربت سالیانت را چگونه برایش روایت خواهی کرد ؛ نباید هم بدانم ؛ حرف های مادری و فرزندی ، رازهایی دوست داشتنی بین خودشان است و بس!اما ننه علی ! تو را به آن سال های فراق و به آن قرآن درشت خطی که بارها در کلبه ات ختمش کردی ، قسمت می دهم هر چه به شهیدت می گویی بگو ، اما حال و روز ایرانی که علی تو و علی های دیگر برایش فدا شدند را برایش باز مگو! بگذار روحشان آزرده نشود.
به پسرت نگو که او و همرزمانش هر چه رشته کرده بودند را عده ای دارند به اسم همان شهیدان پنبه می کنند! نگو که چنان دارند جوانان را از اسلام عزیز می رانند و بدان بدبین می کنند که میسونرهای مسیحی هم نتوانستند چنین کنند؟چه نیازی هست اوقات قربانعلی را تلخ کنی و به او بگویی که با یاران انقلاب چه ها که نکرده اند؟! احتیاجی هم نیست درباره تازه به دوران رسیده هایی که حتی خدا را هم بنده نیستند به او چیزی بگویی. ناراحتش نکن ننه علی! نگذار فرزندت بفهمد که هنوز که هنوز است ، خیلی ها در سرزمینش می میرند ، فقط به خاطر این که یک مشت اسکناس ندارند. هنوز کودکان معصوم سرزمینش ، تا نیمه شب در چهار راه ها فال و گل مریم می فروشند و در حسرت یک جفت دستکش قرمز رنگ اند تا نوک انگشتانشان از فرط سرما کرخت نشود. نگذار متوجه بشود که زنان و دختران زیادی تن می فروشند و نان می خرند؛ به غیرت پسر برومندت بر می خورد.
مادر جان! بی خیال این باش که به علی ات بگویی مردمی که برای رفاه شان جنگیده ، برای دادن نامه درخواست چندرغاز مساعده ، مجبورند کیلومترها پشت ماشین رؤسا بدوند و نفس نفس زنان ، نامه را به داخل ماشین شان بیندازند و بعد هم چشم به در بدوزند که جواب نامه شان کی خواهد آمد؟تو را به خدا نگو جوان هایی مانند علی ات که روزگاری شاه بیرون می کردند و دماغ صدام بر خاک می مالیدند ، کرور کرور گرفتار تریاک و هروئین و کراک و شیشه و اکس و کوفت و زهرمار شده اند تا روزگارشان بین نئشگی و خماری بگذرد.مهربان مادر! چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ چه کار داری از آزادی و ... .اصلاً از آب و هوا برایش بگو ... نه! این را هم نگو! علی و یاران شهیدش حتماً ناراحت می شوند اگر بدانند مردمشان با هر دم و بازدمی ، کلی سرب و دی اکسید کربن و ذرات معلق و ... تنفس می کنند؛نگو که مبادا یاد خاطرات بمباران شیمیایی زمان جنگ بیفتند و خاطر نازنینشان آزرده شود.ننه علی! مادر اسطوره ای سرزمین مادری من! اصلاً از ما و از کارهایمان هیچ به علی نگو! دلش می شکند،بگذار روحش آسوده باشد.نگذار حلاوت دیدار مادر با تلخی کارهای ما کم رمق شود... .
آه ...! چه می گویم من ننه علی! لابد داری شماتتم می کنی که "پسر! مگر یادت رفته که شهیدان زنده اند و می بییند و می شنوند و اصلاً شهید نامیده شده اند چون شاهد مایند." و ادامه می دهی: "فکر می کنی اگر من هیچ نگویم این ها هم هیچ نخواهند دانست؟"راست می گویی ننه علی! بر من ببخش! نگرانم، نگران علی های دیگر این ملک و فرزندان شان. می ترسم کاسه صبر شهیدان به سر آید و شکایت مان را بی هیچ گذشتی نزد خدا ببرند که "خدایا ببین! ما رفتیم و عزیزترین متاع مان که جانمان است را برای دین و میهن و ناموس این ها دادیم و به خون خود غلتیدیم و حال اینان به اسم ما چه ها که نمی کنند و چه مفسده ها که به نام مصلحت مرتکب نمی شوند و چه آبرویی که از دین خودت نمی برند؟خدایا! به عذابی سخت گرفتارشان کن و تاوان خون سرخ مان را از ایشان بگیر که سخت آن را هدر دادند."راستی ننه علی ! فردای قیامت که علی تو و شهیدان دیگر چشم در چشم ما دوختند و گفتند: "بعد از ما چه کردید؟" چه خواهیم گفت؟ اصلاًچه داریم که بگوییم؟ بگوییم که بعد از شما افتادیم به جان هم ؛ هزار گروه شدیم و هزار کیسه دوختیم و هزار بیراهه رفتیم و کلاً یادمان رفت که حتی نفس کشیدن هایمان را هم مدیون کسانی هستیم که به خاطر ما از نفس افتاده اند و شد آنچه نباید می شد؟!خوش به حالت ننه علی! و خوش به حالتان شهدا که رفتید و این روزهای تلخ را ندیدید!آدم حتی رویش نمی شود که بگوید : شهیدان شفاعت مان کنید!
منبع:عصرایران
کد خبر: ۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۴
یکی از معانی کاربردی سکولاریست عرفی کردن یا عرفی ساختن امور غیر عرفی و غیر معمول در یک اجتماع هدف می باشد که از جهاتی با معنای دیگرش یعنی جداساختن به نحو بسایر عجیبی،درآمیخته است. در جامعه ای اسلامی،عرف جامعه می بایست بر خواسته از اراده دینی و مذهبی حاکم بر افکار و ذهنیت تشکیل دهنده مدنیت مسلمین باشد،اما ممکن است به علل و دلایل مختلفی اعم از 1- فردی همانند جاه طلبی،ثروت اندوزی،حرص و آز،حسادت و مشکلات روحی و روانی و تضادهای عقیدتی 2- مشکلات عمومی اجتماعی فراگیر نظیر نفوذ فرهنگهای معاند و متجاوز هدفدار داخلی و بیرونی و توطئه منافقین جهت تسلط و استثمار جمعی یا قشری و طبقه ای (عموماًطبقه متوسط و نیروی جوان) تغییرات عدیده و عمده ای در این عرف اسلامی و ساختار هنجارهای پدیدآورنده آن ، بوجود آوردند که موجب زمین گیر کردن افراد مرید و زمین گیر شدن خود ایده و مرام برخواسته از عرف مذهبی گردد.تغییرات نرم و حساب شده عرف باب طبع میل صاحبان نفوذ و حیله را فراهم می کند . دورانهای اینچنین گذشته و قرن هایی را پدید آورده ، که تجربه کارآمد آنرا اکنون عده ای بر ضد عده ای دیگر به کار می برند و روزگار اینگونه پدید آمده است . هنگامی که منفعت طلبی موجب شود که عقاید و برداشت های شخصی از دین عرف جدیدی را پایه ریزی کند و بنا به خواست افراد تاثیر گذار و نخبه سیاسی نا اهل جامعه به سمت و سویی سوق پیدا می کند،که وجه راه و رضای خدا رها شده و منافع شخصی و محدود دنیوی ملاک کمال انسان و شعور بشری قرار گیرد. میان دین و مذهب با عرف جاری در جامعه مذهبی،جدایی و گسیختگی عمیق و غیر قابل برگشت اتفاق افتد و در لحظه عرف جدید هدف ساخته و ظهور می کند ،عرفی بزرگ اما ناکارآمد و فقیر از ذات هدایت و روشنگری . در جامعه هدف عرف می شود پارتی بازی و تبعیض صورت پذیرد . گرگ شدن و خوردن فرصتها به نفع خود و مصادره کردن همه چیز دین و انسان های متدین،برای وارد کردن به قلمرو پوشالی و فرضی ساخته شده توسط متجاوزین به حقوق مردم . پذیرش عرف جدید توسط کودن ها و کور مغزهای حیوان سفت و شهوت پرست ٰ که از استعدادها و توانایی های خدادادی تنها پذیرفتن آن امر بدون دلیل و برهان فطری و علمی را می داند و سری را به نشانه تایید جنباندن. که این شرایط وجوب شکل گیری سکولاریته خاموش در ناخوداگاه بتن جامعه مسلمان و یکتتا پرست و شیعه راه امامان معصوم (ع) می گردد . و افراد را به سمت سکولاریته شدن و معاویه صفت بودن سوق می دهد و می فهماند که باید در این منجلاب چنان که رایج است عمل کنند تا دمی از دنیای رقبای سکولار پیدا شده در این جو عقب نماند . چون عرف دیگر آن است که همرنگ جماعت بودن عالی است و هر که سکولارتر،موهبت و پیشرفتش بیشتر . بنا به مشاهدات عینی در استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق نفوذ دست اندرکاران حاضر در استانٰ ظاهر امر مبین به اذهان فریفته شده و امن می باشد که از تبعیض و پارتی بازی آنهم به این آشکاری و وقاحت که از سر وصورت استان کهگیلویه و بویراحمد بالا می رود و برخی رؤسای جزء شهرستانی و استانی وام دار آن هستند و نقش کاسه داغ تر از آش را در آن ایفا می کنند و همگان خرسندند که هیچ شخص یا جنبشی،حتی کلمه ای از این وقایع غریب را بازگو نمی کند و مرحمی پیدا نشده و نمی شود تا داغی را فرو نشاند . خوب است بدانیم که خداوند تبارک و تعالی و اوصیا و انبیاش در روی زمین وجود این چنین گستاخی هایی را تنها مایه فرومایگی و رها کردن جهاد نفس می دانند که باعث می شود که اشخاص همچون حکمرانانی خود مختار،منابع و منافع عمومی را همچون ملک شخصی هرآنگونه که میل دارند تقسیم نموده و شرکای خویش را سیراب و گرد افسردگی را بر صورت سامان و دیار و روی مردمان نجیب و آرام این خطه از سرزمین اسلامی بپاشند و عقیده و مرام خداشناسی و ولایت پرستی آنان را لگد کوب کنند .و در قهقهه های مستانه خویش به تمامی دنیای قانون و شرع بخندند و به برادران دینی ما همچون برده هایی در غل و زنجیر،عنودانه و یک چشم بنگرند و خوش باشند و خوشگذرانی کنند.وای از این همه بیداد.آقایانی که با اقدام به جذب غیر قانونی و غیر مجاز دهها نفری در سیستم های دانشگاه آزاد دهدشت ٰ ادرات دولتی تازه تاسیس چرام و بهمئی و شرکت نفت و گاز گچساران و ایستگاه گاز دهدشت،پروژه های عمرانی در منطقه و شرکت ملی حفاری اهوازٰ بانک های دولتی و نیمه دولتی،بنیاد مسکن واداره تعزیرات حکومتی و اداره راه ترابری و ادارات استان فارس و........ دخالت نا به جا برای ابقاء یا ترفیع درجه افراد و لیدرهای انتخاباتی که جزء بیراهه رفتن و نابودی توان نیروی انسانی کارآمد و ایجاد فضایی کاذب و فاسد در استان می شود که جز بازی و بازی گردانی هیچ خیر و برکتی ندارند و دست چپاول انگلیسی و آمریکایی و هراجبنی را از پشت بسته اند و عامل تاراج شرافت،عزت نفس و اعتقاد دینی این مردمند و چه خوب جا انداخته و به ما فهمانده اند که آقایان توانسته اند ! و هر که پارتی و نفوذ دارد می تواند،آیا در این مکتب این عمل پذیرفته است !؟ می توان گفت شمر لعین فرومایه نیز توانست ، صدام در حمله به ایران در طول جنگ تحمیلی توانست ! اما عده ای با شرافت کاسه سر خود را به خداوند عاریه دادند و جان دادند و خونفشان به گواه تاریخ نگذاشتند که حیثیت مسلمین بر باد برود ، آیا نفوذ وقدرت اینگونه اشخاص آنچنان نفس مردم را بریده و ذلیل ساخته یا عرف آنان در جان ما رسوخ کرده که به این راحتی می پذیریم وعقب نشسته ایم و تنها تماشاگریم و قانون نانوشته اما نامحترم جنگل را یادآوری می کنیم اما باید به این افراد بگوییم که چه راحت باد برده است وجدانهایی را که حتی بی دین ها آن را دارند (آزاد مرد باشید حداقل اگر دین ندارید.) این عده خود را به آنچه که برتر از شانشان است نسبت می دهند و دست درازی به آنان چیزی می کنند که از آن باز داشته شده اند ، حق را می پوشانند و شبه افکنی می کنند ، دیر زمانی است که پرده سیاه فتنه ها پاره و سینه شقاوت دریده شده است .مردم دیگر تمامی افسانه ها را می دانند و خواب ندارند . . عده ای گمان می کنند که نمی میمیرند و در گور تنگ و تاریک نمی روند ،که این گونه رشته های انسانیت را با طمع نان حرام میان خلق از هم گسسته اند ؟دیر زمانی نیست که پنداشته ایم که با دادن خون رگهایمان و به مسلخ فرستادن عزیزانمان ،پنجه در پنجه با شیطان جنگیده ایم و نغمه حسین (ع) در ظهر عاشورا را لبیک گفته ایم ، حال آنکه در کنارمان بی توجه به خدای کعبه ، به بتها می نگریم و سکولاریسم مدرن را با جان دل پذیرفته ایم ! و بر همه چیز خط بطلان کشیده ایم . حسابرس این بی عدالتی در کهگیلویه و بویراحمد کیست ؟؟کدام مبانی فکری توجیح کننده این تفکرات مسموم است ؟ کسانی که از این دنیا به این شیوه ها نصیبی نبرده اند و از دنیای خود باز مانده اند آن هم به دلیل عملکردهای ناسالم این افراد ، در این بلاتکلیفی ، چه تکلیفی دارند ؟ چه تاییدی موجب شده تا این حرکات ادامه پیدا کند ؟ آیا جمهوری خود مختار چون کردستان عراق یا ایالات فدرال آمریکایی در این خطه برقرار شده است ؟باقیمانده جامعه که حدود اسلامی را رعایت می کنند و این گونه سیاست بازی و بازیچه بودن را نمی پذیرند و وارد این شاکله های سیاسی نمی شوند چه کنند به گوشه ای بروند و تصوف پیشه کنند یا به شکار گیاه خواری بپردازند ؟ عمر کوتاه انسانی فرزندان برومند این دیار چه قدر دیگرش بر باد برود تا صاحبی عادل و خدا ترس برای این قطعه پاک و نجیب از بهشت خدا بر روی زمین که از مملکتی اسلامی است پیدا شود ؟
((انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در اوای دنا به منزله رد یا تایید آنها نیست))
کد خبر: ۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱