مکانیسم اصلی مورد استفاده کشورهای غربی، به ویژه آمریکا برای تغییر آرایش انتخاباتی در کشورمان دارای ابعاد و ماهیت ویژهای مبتنی بر الگوی «سیاهنمایی» است.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
«کیهان» در ستون «یادداشت روز» شماره امروز خود نوشت:براساس شواهد و اسناد منتشر شده، محافل سیاستگذاری و طراحان راهبردی آمریکا، محمل انتخابات در ایران را به عنوان یکی از خطوط کاری خود انتخاب کرده و با تاکید بر جنبههای نرمافزاری، اقتدار فکری، قدرت طراحی و سناریوسازی در غلبه بر ایران، تاکتیکها و راهبردهایی را برای تاثیرگذاری در سرنوشت انتخابات ایران مدون کردهاند که در قالب ویروس و امراض واگیردار و مُسری توسط پادوهای داخلی خود به اجرا درمیآید. بازخوانی حوادث فتنه 88 و درسآموزی از ماجراهای مجلس ششم، حکم میکند که برای روشنگری افکارعمومی درباره شناساندن زمینههای نفوذ دشمن، باید امراض مذکور را تبیین کرد و مولفههای آن را بازشناخت.1- مرض مخالفت با اصل انتخاباتاز جمله مفاهیم جدیدی که به عنوان مکمل قدرت نرم مطرح شده، طرح قدرت هوشمند است؛ سیاستی که ترکیبی از قدرت نرم و قدرت، سخت باشد و همراه با اعمال زور، اقناع نیز به کار رود. در آستانه همه انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مرضی که از سوی طراحان آمریکا با ارعاب و فشار و تهدید و فتنهگری به اجرا درآمده «مخالفت با اصل انتخابات» است و به تعبیر رهبری معظم انقلاب «آنها میخواهند بگویند مردمسالاری منحصر درماست. نمیتوانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزشهای والای ایمانی خود بتواند مردمسالاری را این طور نهادینه کند.» (در اجتماع بزرگ مردم کرمان- 1384/2/11).2- مرض تحریم انتخاباتسپس با شیوه اقناعی و یارگیری از عناصر وابسته داخلی و رسانههای زنجیرهای، زمزمه «تحریم انتخابات» را آغاز میکنند و با هدف حذف مردم از معادلات سیاسی ایران و نظام جمهوری اسلامی، ویروس و مرض تحریم انتخابات را به اذهان عمومی تزریق میکنند. اثرگذاری این مرض به شدت بستگی به پذیرش مخاطبان دارد. به علاوه منابع قدرت نرم اغلب بطور غیرمستقیم و برای شکل دادن به محیط به جهت پذیرش سیاستها عمل میکنند و گاه سالها به طول میانجامد که نتیجه دلخواه را به دست دهند؛ چرا که پراکندهتر و دیربازدهتر هستند و هم بهکارگیری آن طاقتفرسا است. با این حال این مرض، امراض متنوع دیگری را تکثیر و تولید میکند.3- مرض کمرنگ کردن و بیرونق کردن انتخاباتبه مصداق به مرگ بگیر تا به تب راضی شود یکی از کار ویژههای اصلی مرض تحریم انتخابات، زایش چند مرض فرعی و در عین حال مهم است از جمله مرض «کمرنگ کردن و بیرونق کردن انتخابات» است. به طور طبیعی رسانهها در فعالسازی این مرض نقش موثری ایفا میکنند و عدهای بیتوجه و گاهی مزدور و حقیر و قلمبمزد در داخل با ارائه آمارهای دروغین از طریق رسانههای وابسته در میدان دشمن و به نفع آن بازیگری میکنند. در انتخابات دورههای چهارم، هفتم تا نهم مجلس شورای اسلامی این رهیافت و رویکرد به عنوان مرضی فراگیر مورد بهرهبرداری قرار گرفت و حتی تا مرز به تعویق افتادن انتخابات دوره هفتم نیز پیش رفت که با قاطعیت و تدبیر رهبری، مکر انتخاباتی دشمن نقش برآب شد.4- مرض تردیدافکنی در سلامت انتخابات یکی از زیر مجموعههای مرض تحریم انتخابات که با هدف دلسرد کردن مردم طراحی شده و در همه ادوار انتخابات با کلید واژههای «تقلب»، «تخلف» مهندسی شده، «طرفداری سازماندهیشده از یک جناح»، «عدم استقلال شورای نگهبان»، «رد صلاحیتهای غیرعادلانه»، «نتیجه از پیش تعیین شده»، «طرفداری از نامزدهای خاص»، «نظارت استصوابی»، «دخالت نهادهای نظامی» و... پیگرفته شده «مرض تردیدافکنی در سلامت انتخابات» است که رهبری معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با ائمهجمعه در مورخ 94/10/14 نیز به آن اشاره داشتند: «برخی انگار به عادت و مرض بدی مبتلا شدهاند که دائم در نزدیک انتخابات، در کوس نامطمئن بودن نتایج آرا میدمند.»5- مرض دو قطبی کردن انتخاباتدر کنار طرح حاکمیت دوگانه و دامن زدن به رویارویی دو عنصر «جمهوریت» و «اسلامیت» که در نظام اسلامی یک حقیقت واحدند و با یکدیگر ممزوج شدهاند، طراحان محافل سیاسی و امنیتی آمریکا طرح «دو قطبی کردن انتخابات» را در ادوار گوناگون انتخابات در دستور کار قرار میدهند به این ترتیب که عناصر وابسته به خود و یا چهرههایی که گرایش به غرب دارند و منش لیبرال دموکراسی را پیشه کرده و یا سمت و سوی گفتار و عملشان موردپسند آمریکاست نقش goodman (آدم خوب) را عهدهدار بوده و نقش bad man (آدم بد) را به چهرههای متدین و متعهد، انقلابی و دلسوز و بصیر و معتقد به نظام و رهبری واگذار میکنند.6- مرض تخریب چهره نامزدهای انتخاباتیبر مبنای مولفه بند پنج «مرض تخریب چهره نامزدهای انتخاباتی» غیر همسو با آمریکا با کنترل افکارعمومی شکل میگیرد و با ساز و کارهایی مثل جنگ رسانهای مانند استفاده از همه ظرفیتهای مطبوعات اجارهای و زنجیرهای با توسل به سرعت واکنش به رویدادها و عکسالعملها در قبال چالشها و موضوعات و فرصتهای جدید، عملیات روانی، تبلیغات سیاسی و فرهنگی و دیپلماسی رسانهای، اراده و هویت و اعمال آنان تخریب میشود و از دیگر سو از همین طریق، با بزرگنمایی افراد و جناحهای خاص و مورد نظر، ضمن مسیریابی از وضع موجود تا رسیدن به وضح مطلوب با تمسک به نظرسنجیهای از پیش تعیین شده بر روی خواست و اذهان و آرای مردم تاثیر میگذارد.7- مرض سیاهنماییمکانیسم اصلی مورد استفاده کشورهای غربی، به ویژه آمریکا برای تغییر آرایش انتخاباتی در کشورمان دارای ابعاد و ماهیت ویژهای مبتنی بر الگوی «سیاهنمایی» است. براساس این طرح که دارای زیرشاخههایی چون «مرض بدفهمی»، «مرض سوءتبلیغ»، «مرض سوء تشخیص» و «مرض سوءرفتار» است، همه مولفهها و شاخصهای مثبت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور دارای تراز منفی گردیده و با انگارههای سیاهنمایی، همه سرمایههای کشور به همراه توانایی و مهارت متولیان آن با استفاده از تکنیکهای عملیات روانی مانند «برجستهسازی نقاط ضعف و منفی»، «استناد مجازی و غیرواقعی»، «تهییج»، «فریب»، «ایجاد کانونهای خبری»، «نشر شایعه»، «تبخیر نقاط مثبت» و با بکارگیری روشهای مجابسازی، مورد هجوم قرار میگیرد. به این ترتیب مرض واگیر سیاهنمایی شاخصهای مهمی چون «اراده عمومی ملت»، «انگیزه و شوق و اشتیاق مردم»، «روحیه ملی و حماسی»، «نشاط و شادمانی»، «خودباوری و هویت دینی و ملی» که میزان انسجام و اقتدار ملی کشور بر مبنای آن استوار است را کاملا مخدوش کرده و به هیچ میانگارد. در این میان در فضای تخاصم و ایجاد شبهههای رنگارنگ با توجه به زمینههای رفتارشناسی برخی از نخبگان، خواص، متولیان، مسئولان، مدیران، تصمیمگیران و تصمیمسازان، امراضی چون «بدفهمی و کجاندیشی»، «خودبینی و خوشباوری»، «قدرتطلبی و ریاستخواهی»، «زیادهطلبی و فزونخواهی» گریبان آنها را خواهد گرفت و اینان آگاهانه و یا ناآگاهانه در پازل گسترش سیاهنمایی دشمن قرار میگیرند و بر حسب اینکه کدامیک از قابلیت اثرگذاری بیشتری برخوردارند و هنجارهای مقبولی براساس «سوابق انقلابی» و یا وابستگی به «بزرگان و معماران نظام» دارند در دیپلماسی رسانهای دشمن مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و ناخواسته و یا عامدانه زمینههای تاراج سرمایههای اجتماعی نظام را فراهم کرده و از دیگر سو وقتی دشمن به رغم تلاشهای طاقتفرسا و صرف هزینههای سرسامآور و هنگفت و بکارگیری همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی خود، موفق به رقم زدن نتیجه مورد نظر خود در انتخابات نمیشود، همه توان خود را برای به هم زدن بازی مصروف میکند. نخست در سطح رهبران و نخبگان و خواص و همزمان در سطح میانی که بر عنصر مردمی قدرت ملی تاکید دارد و سپس در سطح تاکتیکی که مبتنی بر روحیه مقاومت نیروهای خودی است، بر طبل ابطال انتخابات میکوبد تا نتایج دلخواه خود را رقم زده و از طریق ترغیب و جلب نظر همگان، سطح کارآمدی نظام را با چالش جدی مواجه نماید.ختم کلام آنکه با توجه به امراض تولیدی دشمن برای از میان بردن مظاهر اقتدار ملی - که انتخابات یکی از جلوههای آن است- میتوان مصادیق نفوذ دشمن را در بوقهای تبلیغاتی دشمنان که مدتهاست مشغول سمپاشی و آلوده کردن و زهرآگین نمودن فضای کشور هستند بازشناخت.بهمن درّی
کد خبر: ۸۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
فعالان فرهنگی و گروههای خودجوش مردمی کهکیلویه و بویر احمد، به استقبال ششمین جشنواره عمار میروند
کد خبر: ۸۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
عدل هاشمی که چند وقتی است به خوبی در این زمینه فعالیت می کند در جدیدترین پیام از طریق کانال تلگرامی منتسب به خود پیامی برای طرفداران خود ارسال کرده است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
تابناک نوشت: با شروع ثبت نام از کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و داغ شدن تنور انتخابات به صورت تدریجی،فضای مجازی بهعنوان یکی از راه های عرض اندام و ارتباط با مخاطبان در حال باز کردن جای خود برای کادیداها شده است.عدل هاشمی که چند وقتی است به خوبی در این زمینه فعالیت می کند در جدیدترین پیام از طریق کانال تلگرامی منتسب به خود پیامی برای طرفداران خود ارسال کرده است.متن پیام:چند وقتی هست که در فضای مجازی موج حمایت از آقای هاشمی به راه افتاده و این فعالیتها توسط افراد نزدیک به ایشان رصد شده و به عرض ایشان می رسید.پیرو فعالیتها و بحث های این چند وقت در فضاهای مجازی، ایشان پیامی فرستاده اند که به عرض دوستان خواهد رسید:
ابتدا خداوند را بابت نعمت خدمتگذاری سپاسگذارم . از فعالیت همه جوانان عزیز که سرمایه های اصلی جامعه می باشند چه در فضاهای مجازی و چه در بیرون که اینجانب را مورد لطف و محبت خود قرار داده اند تقدیر و تشکر می نمایم. فعالیتها و اظهارنظرهای شما در فضاهای مجازی را به طور مرتب رصد می نمایم و از همه مطلع هستم. عزیزان من در طول خدمت سی و چند ساله ام به برکت وجود ولایت فقیه (معمار کبیر انقلاب حضرت امام ره و رهبرفرزانه انقلاب به عنوان ادامه دهنده راه امام)تجاربی را کسب نموده و بدون ریا،بدون منت و بدون غرور تمام تلاشم را برای خدمت صادقانه و مخلصانه و عالمانه به کار گرفته ام و ماموریت خود را همواره خدمت به جوانان سرزمینم برای پیشرفت قرار داده ام. من از حضور افراد مختلف چه در داخل استان و چه خارج از استان همیشه بهره برده ام و همواره به کار گروهی و خرد جمعی اعتقاد داشته و قطعا از این به بعد هم همین خواهد بود. زلفتان را به خدا گره بزنید و همت کنید تا بتوانیم در راه توسعه و محرومیت زدایی و انجام کارهای اساسی و زیربنایی با اعتقاد به سه عنصر فن اوری ،اطلاعات و ارتباطات گام بزرگی برداریم.توصیه من به شما وحدت، همدلی،برادری و رعایت اخلاق و دست به دست هم دادن برای ساختن استانمان فارغ از هر گونه گرایش قومی و جناحی می باشد. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
کد خبر: ۸۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
دبیرخانه سومین دوره مسابقه عکاسی سوگواره عشق حسینی ،عکس های امیر عنایتی از خراسان رضوی ،سید محسن مهری از سبزوار و احمد رضا کریمی از تهران را به عنوان منتخبین این دوره معرفی نمود
کد خبر: ۷۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۹
سیاستمدار خوب و بد در میدان عمل شناخته می شود.فعالان رسانه ، خوشبوکننده های ناگزیر جامعه هستند.اثر برخی بوهای بد منتشره در عرصه های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی با هنر این ها برای مخاطب عام قابل تحمل تر می شود
کد خبر: ۷۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
پاسخ سردار سلیمانی به شایعات گسترده درباره مجروح شدن و یا شهادتش، با واکنش های جالبی از سوی کاربران عرب اینترنت روبرو شد
کد خبر: ۷۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۰
انتخابات، یکی از بزرگ ترین صحنه های اثرگذاری فعالان رسانه در سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعه است
کد خبر: ۷۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۷
هنوز چهره آنها از شنیدن این خبر در بهت فرو مانده بود که ضربه آخر نیز زده شد؛ «پلیس نتوانست کاری انجام دهد. هر ٢٧ گروگان کشته شدند.» خبر دهان به دهان میچرخید و بر گسترهاش افزوده میشد اما خارج از دنیای مجازی، کارکنان بازار موبایل ایران گوشیهای خود را میفروختند و از خواندن خبر و دیدن تصاویر آن تعجب میکردند؛ «شایعه» با سرعت شگفتآوری منتشر شده بود. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد ، صبح دیروز خبری با عنوان «کشته شدن ٢٧ نفر در گروگانگیری بازار موبایل ایران» در شبکههای اجتماعی منتشر شد. شایعهای که تنها چند دقیقه پس از انتشار، پلیس آگاهی تهران بزرگ را به واکنش واداشت. روابط عمومی پلیس پایتخت در همان ابتدا، خبر را شایعهای بیاساس دانست و گفت: «این خبر کاملا کذب است. همه نقاط پایتخت در امنیت کامل است و مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه پلیس با تمام افرادی که با نشر اینگونه مطالب، قصد تشویش اذهان عمومی و شایعهپراکنی داشته باشند برخورد میکند.» چند ساعت پس از تکذیب خبر، اصالت تصاویر آن نیز زیر سوال رفت. هنوز مشخص نیست چه کسانی تصاویر مربوط به مانور پلیس در اهواز و یاسوج و گروگانگیری بانک انصار شوش در سال ٩٢ را به خبر کذب «گروگانگیری در بازار موبایل ایران» دوخته و از آن شایعهای ترسناک ساختهاند. این خبر تنها شایعهای نیست که در ماه گذشته بین میلیونها کاربر شبکههای اجتماعی ایران دست به دست شده است. با جستوجویی کوتاه در شبکههای مجازی میتوان شایعههای ریز و درشتی را یافت که هرکدام در ابتدا نقش یک گلوله کوچک برف را بازی میکنند اما وقتی ذهن مخاطب را در محاصره خود میگیرند، گویی از بالای سراشیبی یک کوه به پایین میغلتند. در ابتدا سرعتشان کند است اما وقتی میلیونها نفر آنها را باور کنند، بر سرعتشان افزوده میشود و به بهمنی عظیم تبدیل میشوند که میتوانند ذهن مخاطبان را دفن کنند. این شایعهها، آب نمیشوند تا زمانیکه از موج تکذیبهای مسوولان نیز بهمنی ساخته و به آنها کوفته شود.شایعه اول؛ قتل قهرمان پرورش اندام ایرانخبر «کشته شدن بابک محمدی، قهرمان پرورش اندام ایران» نیز شایعهای دیگر است که هفته گذشته همراه با تصویری دلخراش در شبکههای اجتماعی منتشر شد. روابط عمومی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام ایران این خبر را تکذیب کرده است. رضا سلطانی، مدیر تیمهای ملی فدراسیون بدنسازی ایران گفت: «فردی به نام «بابک محمدی» جزو قهرمانان پرورش اندام ایران نیست و عکس دلخراشی هم که در این زمینه منتشر شده و در آن فردی با صورتی خونآلود و چاقویی در سر دیده میشود نیز مربوط به علیاکبری نیست و تنها یک تشابه ظاهری سبب انتشار این مطالب و عکسها شده است. واقعا جای تاسف دارد. خود آقای علیاکبری هم از شنیدن این خبرها شوکه و ناراحت شده است». اکنون علی اکبری، قهرمان پرورش اندام، در باشگاه در حال وزنه زدن است تا بر حجم عضلات خود بیفزاید.شایعه دوم؛ ریزش پل صدرچندی پیش تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که خبر از ریزش پل صدر تهران میداد. خبر به سرعت دست به دست میشد اما کسی گوشش به حرف آنهایی که میگفتند «ما همین چند دقیقه پیش از روی پل رد شدیم» بدهکار نبود. جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی تهران، در گفتوگویی تکذیب این خبر را اینگونه شروع کرد: «در این چند ساعت ما را کلافه کردهاند، مدام زنگ میزنند که آیا پل صدر ریزش کرده؟ واقعا انتشار این اخبار کذب چه سودی دارد؟» پس از فروکش کردن موج انتشار خبر ریزش پل صدر و تایید شایعه بودن آن، مشخص شد خبر و تصاویر آن مربوط به ریزش یک پل در کیلومترها آنسوتر از مرزهای ایران است؛ پلی در یکی از خیابانهای چین.شایعه سوم؛ مرگ علی دایی و علی ضیا در حادثه مناعلی دایی، فوتبالیست مشهور ایران تاکنون چند بار به دروغ مرده است. هر از گاهی، عدهای او را میکشند و برگههای ترحیمش را در فضای مجازی پخش میکنند. آخرین بار به دو ماه پیش برمیگردد. وقتی حادثه منا رخ داد و مردم ایران در التهاب فرو رفته بودند، خبر رسید که «علی دایی، یکی از کشتهشدگان حادثه است». اما اینگونه نبود. پس از چند روز مشخص شد این «دایی علی دایی» است که در حادثه منا جان خود را از دست داده. عدهای با دست بردن در خبر، شایعهای ساختند و نوشتند: «علی دایی در منا کشته شد.» پیش از آن نیز اخباری مبنی بر کشته شدن علی ضیا، مجری تلویزیون ایران در حادثه منا در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود که محلی از حقیقت نداشت.شایعه چهارم؛ مرگ علی انصاریانتصاویر صورت خونآلودش را در فضای مجازی پخش کردند تا شاید همه، شایعه مرگش را باور کنند. اما او زنده است. شایعه مرگ علی انصاریان، فوتبالیست سابق باشگاه پرسپولیس از یک «پست خالی در اینستاگرام» آغاز شد. او چندی پیش پستی خالی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد تا عدهای همان را دستمایه قرار دهند و به شایعه مرگ بازیکن محبوبشان تبدیل کنند. انصاریان در واکنش به این شایعه در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «ممنون که نگران بودید ولی هنوز نفسی هست.»شایعه پنجم؛ نقشه داعش برای ابتلای مردم به ایدزسردار حسین ساجدینیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران تاکید کرده است که هیچ عضو گروه تروریستی داعش در ایران وجود ندارد. با این وجود عملیات انتحاری هفته گذشته این گروه در پاریس، که دستکم ١٧٠ کشته بر جای گذاشت، پای آنها را به بازار شایعات شبکههای اجتماعی ایرانی باز کرده است. خبر ترسناک است: «داعشیها میخواهند در پوشش نیروهای امدادی، برای تست دیابت به در خانهها بیایند و با سرنگهای آلوده، مردم را به ایدز مبتلا کنند.» شایعهای است که این روزها دست به دست در شبکههای اجتماعی میچرخد اما وزارت بهداشت آن را تکذیب کرده و نسبت به آن هشدار داده است. بازار شایعه همیشه داغ است. بعید نیست پس از خواندن این گزارش بار دیگر خبر کشته شدن یک قهرمان یا گروگانگیری در یک پاساژ روی گوشی همراهتان سبز شود. شاید این خبرها نیز شایعه باشد، بهتر است قبل از اعتماد و انتشار آنها کمی درباره اصالت آن فکر کنید...
کد خبر: ۷۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
یکی از عموهای «فیتیلهای» در پی حاشیههای اخیر بوجود آمده که باعث توقف این برنامه شده است، گفت: علیرغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم داده شد، من دست بچههای پاک سرشت تمام کشورم به ویژه خطه آذربایجان را میبوسم.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایسنا
حمید گلی، محمد مسلمی، علی فروتن، کریم خودسانی (سرپرست نویسندگان) و علیرضا آقایی (تهیهکننده) در برنامهی تلویزیونی «شما و سیما» که شامگاه گذشته 28 آبان ماه از تلویزیون پخش شد از مردم بابت اشتباهشان که ناخواسته باعث توهین به مردم آذری زبان کشورمان شده بود بود، عذرخواهی کردند.
بابت اشتباهمان عذرخواهی میکنیم
حمید گلی(بازیگر) با بیان اینکه ما میپذیریم که اشتباه کردهایم، توضیح داد: اتفاقی افتاده و اشتباهی صورت گرفته است و اصلا بحث سر این نیست که بگوییم ما این اشتباه را انجام ندادهایم بلکه بابت اشتباهمان عذرخواهی میکنیم تا این ناراحتی و کدورت برطرف شود. اما سوال اینجاست که مگر میشود بین اقوام کشورمان که سازنده یک بدنه هستند جنگ باشد؟ً! اگر این اتفاق بیفتد ما به کسانی که در خارج از کشور استقلال، اتحاد و یکرنگیمان را دوست ندارند، اجازه دخالت دادهایم.
او در ادامه کشور ایران را همچون رنگینکمانی از زبان، قومیت، ادبیات، فرهنگ و هنر دانست و گفت: ما نمیتوانیم بخشی از این رنگینکمان را جدا کنیم و نسبت به آن بیاعتنا باشیم و به بخشی دیگر اهمیت بدهیم. همانطور که میدانید ما روحیه طنزپردازی در تمام اقوام کشورمان داریم. هر کسی که به گویش و لهجه یک منطقه واقف باشد، متوجه میشود که هنرمند چه منظوری داشته است.
این هنرمند با بیان اینکه زبان طنز کمک میکند تا زودتر به سرشاخه مشکلات برسیم، افزود: اینکه خدایی ناکرده بخواهیم با زبان طنز به کسی توهین کنیم، عُرفا، شرعا و اخلاقا پسندیده نیست. کاملا مشخص است که به واسطه خُرد کردن لهجه، قوم و زبانی چیزی نصیب هنرمند نخواهد شد.
گلی خاطرنشان کرد: مجموعه آذربایجان و آن چیزی که اکنون به عنوان گویش زبان آذری و ترک در استانهای گوناگون کشور میبینیم، نشر فرهنگ کشورمان است. اگر از نظر سیاسی و دلاوری این مرز و بوم را مورد بررسی قرار دهیم از باقرخان و ستارخان گرفته تا شهید باکری از دلاوران این خطه حساب میشوند. همانطور که میدانید در زمینههای ورزشی، هنری، شعر و ادبیات نیز چهرههای سرشناسی در این خطه وجود دارند.
این هنرمند خطاب به آذری زبانهای کشورمان گفت: من همین جا به تمام آذری زبانان چه مرا دوست داشته باشند و چه نداشته باشند، میگویم هم خودتان، هم خطهتان و هم فرهنگ و زبانتان دوستداشتنی است. بیشترین آمار فرهنگی و هنری ما در طول این سالهای برنامهسازی در خطه آذربایجان بوده است. با توجه به این سابقه آیا میتوان گفت که ما نسبت به پرچم و کشورمان بیاهمیت هستیم و اینکه آیا میتوان به ما گفت که متخاصم؟
اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکانپذیر است
گلی با بیان اینکه پس از اشتباهی که انجام دادهایم راجع به آن تحلیلهایی صورت گرفت که با کم لطفی و بیمهری همراه بوده است، ادامه داد: آن کسی که هیچ وقت اشتباه نمیکند تنها خداوند و معصومین هستند. اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکانپذیر است. ما نباید اجازه دهیم تا دیگران وارد این جریان شوند، آن را سیاسی و آن را به نفع خودشان تمام کنند. کارنامه ما گواه ماست، ما برای بچههای این مرز و بوم تلاش میکنیم و فرقی نمیکند که چه زبانی، چه رنگی و چه قومی باشند.
این هنرمند در پایان سخنانش با تأکید دوباره بر اینکه گروه «فیتیله» قصد توهین، سرزنش و تحقیر خطه آذربایجان را نداشته است، اظهار کرد:تلاش میکنیم تا این اشتباهمان را جبران کنیم. علیرغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم شد، من دست بچههای پاک سرشت، تمام کشورم را به ویژه خطه آذربایجان را میبوسم.
هیچ عمدی در کار نبوده است
در ادامه محمد مسلمی کارگردان و بازیگر برنامه «فیتیله» با اشاره به برنامهای که در آن ناخواسته به آذری زبانان کشورمان توهین شده بود، گفت: در آن برنامه متنی نوشته شد، برای اینکه بچهها فرق بین مسواک کوچک و بزرگ را متوجه شوند. همانند سایر کارهایمان قالب و طرحی را برای آن در نظر گرفتیم. این اشتباه در نمایش اتفاق افتاد اما هیچ عمدی برای انجام آن در کار نبود. من خودم آذری زبان هستم و به همین خاطر هیچ وقت نمیآیم همچین موردی را به همشهریان خودم نسبت بدهم.
او با بیان اینکه مردم ایران را همانند خانواده خودم میدانم، خاطر نشان کرد: ما تمام عمرمان را برای مردم گذاشتهایم. از خانواده و سلامتیمان گذشتیم تا بتوانیم در کنار شما مردم عزیز باشیم.
از کودکان بخواهید ما را قضاوت کنند
او با بیان اینکه نمایشهای ما برای کودک است، افزود: از آنجایی که مخاطبان ما کودکان هستند، از آنها بخواهید تا ما را قضاوت کنند. گاهی ممکن است نگاه بزرگترها با کودکان متفاوت باشد. حواسمان باشد که اگر یک اشتباه را آنقدر بزرگ کنیم برای بچهها این سوال بوجود میآید که مگر چه اتفاق مهمی افتاده و اینکه آیا در دین ما بخشش وجود ندارد؟!
مسلمی با بیان اینکه وجود اقوام مختلف در برنامههای ما نشاندهنده اتحاد ملی است، ادامه داد: از طرفی عدهای که میخواهند به این نظام و مردم آسیب برسانند، به این جریان پیش آمده دامن میزنند تا سوءاستفاده خودشان را بکنند.
او در پایان اظهار کرد: امیدوارم که مردم محترم خطه بزرگ آذربایجان ما را به خاطر اشتباهمان ببخشند و نگذارند حق عمومی بچههای این سرزمین به خاطر اشتباه یک نفر نادیده گرفته شود.
همچنین علی فروتن(بازیگر) با بیان اینکه ما هم اکنون در دهه سوم کارمان هستیم، اظهار کرد: ما تلاش کردهایم تا تمام آموزشهایی را که از اقوام گوناگون کشورمان داشتهایم، در برنامههای فیتیله اعمال کنیم و تا الان چند سال است بدون هیچ مشکلی جمعهها مهمان خانههای مردم بودهایم. در طول این برنامهها موقعیتهای متفاوتی را با استفاده از اقلیمها و اقوام ایران برای کودکان ایجاد کردهایم.
او با بیان اینکه ما سالهاست که در برنامههایمان به انواع حیوانات تبدیل شدهایم، افزود: ولی هیچ وقت فرزندانم از این موضوع ناراحت نبودند و برعکس افتخار میکردند که پدرشان باعث شده تا همکلاسیهایشان یکی از ضربالمثلهای این مرز و بوم را یاد بگیرد. ما سالهاست زحمت کشیدهایم و برخی از مهمترین لحظات زندگیمان را از دست دادهایم و اینها فقط به خاطر عشقمان به مردم بوده است.
این هنرمند با تأکید بر اینکه من نمیخواهم به کودکان دروغ بگویم، گفت: بعد از سالها برنامهسازی باید به این نکته توجه کرد که اشتباه اجتنابناپذیر است. هیچ وقت نویسنده ما آنقدر بیادب نیست که بخواهد به یک قومی توهین کند.
بزودی به آذربایجان میآیم و در آنجا برنامه اجرا میکنیم
فروتن خطاب به پدر و مادران کودکان اظهار کرد: من خواهش میکنم به کودکانمان تفکر و نگاه عمیق به مسائل را یاد بدهیم. ایران برای ماست. آذری، لر، بلوچ، گیلک و... هر جای ایران که قدم بگذاریم باید احساس کنیم که در خانهمان قدم گذاشتهایم و مطمئن باشید که به زودی به آذربایجان میآیم و در آنجا برنامه اجرا میکنم.
مسولیت حرفهای این اشتباه برعهدهی من است
به گزارش ایسنا،در ادامه علیرضا آقایی تهیه کننده برنامه «فیتیله» اظهار کرد: مسئولیت حرفهای این اشتباه بر عهده من است. این اشتباه اتفاق افتاد به این دلیل که یک واژهای در کنار یک لهجهای قرار گرفت که ترکیب این دو با هم باعث پدید آمدن یک سوءتعبیر شد.
او با بیان اینکه این یک اشتباه بزرگی بود که رخ داد، خاطر نشان کرد: اما این اشتباه به بازیگران و کارگردان برنامه «فیتیله» برنمیگردد، چرا که در برنامه ضبط شده این تهیهکننده است که موظف است از نگاه دیگری به برنامه نگاه کند. متأسفانه این موضوع از نگاه من به دور ماند و من تا همیشه بابت این موضوع از مردم کشورم عذرخواهی میکنم.
آقایی با بیان اینکه دوست دارم مردم کشورم بداند که من متوجه اشتباه پیش آمده هستم، افزود: این اشتباه تنها به آذری زبانان کشورمان برنمیگردد و شامل همه مردم میشود که باید از همگی آنها عذرخواهی کرد.
تهیهکننده برنامه «فیتیله» یادآور شد: مسئله قومیتها همیشه از محورهای اصلی این برنامه محسوب میشده است. طبیعتا برای اینکه بتوانیم راجع به دغدغههای کشورمان صحبت کنیم، باید به اقوام گوناگون آن بپردازیم. همانطور که میدانید مخاطبان ما کودکانی هستند که آینده کشور در دست آنهاست پس باید بدانند که اصل و ریشه کشورشان در کجاست و چه اقوامی در تاریخ کشور تلاش کردند و شهید دادند تا امروز ایران اسلامی سرافزار باشد.
همچنین در این برنامه کریم خودسانی سرپرست نویسندگان برنامه «فیتیله» با بیان اینکه "ایران رنگینکمان اقوام گوناگون است" اظهار کرد: کنار هم بودن این اقوام باعث ایجاد این رنگینکمان شده است. باید به این نکته توجه کرد که گروهی همانند «فیتیله» که همیشه تأکیدشان بر این بوده که ایران فقط تهران نیست و هدفشان آشنایی بیشتر کودکان این مرز و بوم با فرهنگ و رسوم کشورشان بوده، چطور میتوانند به یکی از رنگهای این رنگینکمان توهین کنند؟!
کد خبر: ۷۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
کتاب دروازه بانان پنهان رسانه اثری در تعیین روشی برای اندازه گیری خبر و همچنین تبیین نقش مهم واحدهای ارزشیابی خبر رسانه ها در فرآیند دروازه بانی خبر، چاپ و منتشر شد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir خسرو حسینی حاج عباسقلی خانی مولف این کتاب و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، در اثر خود علاوه بر تشریح نقش ارزشیابان خبر به عنوان یک دروازه بان مهم و اصلی در فرآیند تولید و انتشار خبر به واکاوی و کالبدشکافی خبر و تعیین روشی برای اندازه گیری خبر پرداخته است.
در این مبحث تعاریفی به صورت علمی برای خبر بیان شده و همچنین بحث دروازه بانی و نقش واحدهای ارزشیابی و ارزشیابان خبر به عنوان «دروازه بان پنهان و در عین حال فرادستی» تشریح شده است.
به گفته مولف، ارزشیابان خبر نقش مهمی در جاری و ساری شدن سیاست گزاری های خبری و رسانه ای دارند و همچنین تحقق اهداف کمی و کیفی خبر را نیز در ذات خود به همراه دارند هرچند که بسیاری از رسانه ها به ارزش و اهمیت این نقش تعیین کننده واقف نیستند.
حسینی اظهار داشت: در فرآیند دروازه بانی بدون شک نقش دروازه بان اصلی را خواه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ارزشیابی کنندگان خبرها به عهده دارند و در واقع اجرا کننده اهداف یک مدیر رسانه ای هستند و دیگر اجزای یک رسانه همه در مسیر تعیین شده توسط واحد ارزشیابی حرکت می کنند.
این کتاب از سوی موسسه انتشاراتی آبارون در اختیار مخاطبان و علاقه مندان قرار گرفته است.
خسرو حسینی کارشناس ارشد روزنامه نگاری با سابقه بیش از 20 سال فعایت خبری رئیس سابق ایرنا یاسوج، رئیس سابق دفاتر ایرنا در کشور افغانستان و تاجیکستان و اکنون نیز به عنوان دبیر گروه آسیا و اقیانوسیه خبرگزاری جموری اسلامی (ایرنا) مشغول فعالیت است.
باشگاه خبرنگاران جوان
کد خبر: ۷۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
اعتقاد ما بر این است که اصول گرایی و اصلاح طلبی در عمل ، دو روی یک سکه اند و دو کارکرد همزمان برای فعالیت سیاسی در عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی دارند و مرز جداکننده ای بین آن ها نیست
کد خبر: ۷۷۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳
.هوشمندی مردم و نظام انتخابات در این است که نخبگان مستقل را برای ورود به عرصه انتخابات فراخوانده و از آنها حمایت کنند
کد خبر: ۷۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
من عاشق «جناب خان» هستم و به شدت دوستش دارم، در زمانهایی که رامبد «جناب خان» را میبوسد، واقعاً از ته دل میبوسیدش، «جناب خان» با آن لهجه جنوبی و بداههگوییهای به جایش، فوقالعاده است
کد خبر: ۷۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی پرداخت.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را میگذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامهی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد.گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جنابخان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخشهای مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانهایها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامهها و سریالهای طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و همجواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنهها برای مخاطب ایرانی امری عادیست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیلهای خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر میخوانید:
«یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت میبرند و به اشتراک گذاشتن این شوخیها از طریق تلفنهای هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمیهای ساده به دست میآورد.
در حال حاضر، استندآپکمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانههای مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامهای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش میشود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدینهای ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت میکند و در این نمایش رقابتی بین آنها برگزار میشود.
موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامههایی مثل بفرمایید شام که از شبکههای ماهوارهای مثل منوتو که از لندن پخش میشوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند....
اگر چه تعدادی از ایرانیها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا میکنند.
جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا میکند. پوشش زنان مانتو و روسریهای رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده میشود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز میخوانند و کف میزنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود.
علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است.
رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها"
"با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده میکنند"
جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جنابخان" اجرا میکند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگهای فولکلور از نقاط مختلف ایران را میخواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاهها جدید اختصاص میدهد.
صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاههای دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمیکند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. "
زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاههای سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی میشد رای پایینتری را از طریق پیامکهای مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاحطلبان نزدیکتر بود رای بالاتری به دست آورد.
زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانههای اجتماعی تبدیل شدهاند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیانشان با محدودیتهایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
استقلال فکری خود را در شرایط متفاوت اجتماعی و سیاسی حفظ کند؛ با همقطاران خود در سطح بینالمللی در ارتباط باشد؛ حداقل به یک زبان خارجی مسلط باشد...
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
دکتر محمود سریعالقلم ، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در ادامه سلسله مباحث "سی ویژگی"، این بار 30 ویژگی یک استاد دانشگاه را برشمرده است که می خوانید:
1. حداقل 80 درصد وقت کاری او، صرف تدریس، تحقیق، مراکز تحقیقاتی و کنفرانسهای علمی شود؛
2. خود را در معرض دیدگاههای گوناگون قرار دهد؛
3. تفاوت میان توجیه کردن و استدلال کردن را بداند؛
4. تفاوت میان تبلیغ کردن و استدلال کردن را بداند؛
5. در جریان مباحث و گفتمانهای رشتۀ خود در سطح بینالمللی قرار داشته باشد؛
6. حداقل روزی چهار ساعت مطالعه کند؛
7. از مرید پروری، پرهیز کند؛
8. برای تبلیغ شخص خود، برنامه ریزی نکند؛
9. مبلّغ افراد نباشد؛ بلکه بسط دهندۀ منطق و استدلال باشد؛
10. دانشجو و مخاطب از نقد افکار او، احساس امنیت کامل کند؛
11. روش تدریس او باعث فکر کردن بیشتر توسط دانشجویان و مخاطبان گردد؛
12. اگر از متون او، نقد عالمانهای شد، تشکر کرده و پاسخ دهد؛
13. اگر به نظریهای متفاوتی رسید بگوید قبلاً اشتباه کردم و خود را اصلاح کند؛
14. نظریه پرداز صرف نباشد؛ برای بهبود وضع جامعه راه حل ارائه دهد؛
15. آنقدر بیخوابی و زحمت بکشد تا نسبت به نظریه پردازی خود، اطمینان پیدا کند؛
16. ضمن کار علمی، با منِ انضمامی خود مبارزه کند؛
17. متانت گفتاری و رفتاری را در هر شرایطی حفظ کند؛
18. در بحث و مناظره، عصبانی نشود، بی احترامی نکند، صدای خود را بالا نبرد و از القاب استفاده نکند؛
19. استقلال فکری خود را در شرایط متفاوت اجتماعی و سیاسی حفظ کند؛
20. دانشجوی قوی را تقدیر و دانشجوی ضعیف را تشویق کند؛
21. با همقطاران خود در سطح بینالمللی در ارتباط باشد؛
22. حداقل به یک زبان خارجی مسلط باشد؛
23. 90 درصد کار علمی و تحقیقاتی او به صورت نوشتن و متن باشد؛
24. از همکاران خود بدگویی نکند؛
25. یک کتاب تأثیرگذار و ماندنی در رشتۀ خود، تولید کند؛
26. بنیانهای فلسفی متون و افکار او با نهایت دقت پرورانده شده باشند؛ 27. برای روشنگری، بعضاً با رسانهها مصاحبه کند؛
28. از مراکز قدرت فاصله بگیرد تا بتواند بدون ملاحظه، نتایج فکر و تحقیقات خود را به جامعه علمی و شهروندان عرضه کند؛
29. سراغ صاحبان منصب نرود؛ اگر برای جامعه و بسط علم مفید بود، دعوت بعضی از آنها را بپذیرد؛
30. کسی که بعضاً به دانشگاه سر میزند، به معنای دقیق علمی کلمه نمیتواند استاد دانشگاه باشد.
منبع/عصر ایران
کد خبر: ۷۲۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
جناب خان ، صدا پیشه و چهره عروسکی که توجه مخاطبان زیادی رو به خود جلب کرده است، ثابت کرد میتوان در فضایی سالم و بدوراز جنجال های سیاسی و در قالب طنز به بیان مشکلات و گرفتاری های مردم پرداخت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، جناب خان عروسک بنفش بامزهای است که این روزها دلیل اصلی بسیاری از بینندهها برای تماشای خندوانه است.جناب خان ، صدا پیشه و چهره عروسکی که توجه مخاطبان زیادی رو به خود جلب کرده است ، ثابت کرد میتوان در فضایی سالم و بدوراز جنجال های سیاسی و در قالب طنز به بیان مشکلات و گرفتاری های مردم پرداخت.
http://khabarfarsi.com/ext/13964587
کد خبر: ۷۰۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
خبرنگار شبکه «بی بی سی» در سفر به تهران از مدرن بودن این شهر علیرغم سالها تحریم و اینکه تصاویر آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای در همه جای شهر به چشم میخورد، به مخاطبان این شبکه خبری گزارش داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «کیم گاتاس» خبرنگار شبکه خبری «بی بی سی»، بنگاه سخنپراکنی رسمی دولت بریتانیا، در سفری که به تهران داشته است، گزارشی از این سفر تهیه کرده که در آن مسائلی همچون مدرن بودن شهر تهران علیرغم سالها تحریم برایش عجیب به نظر میرسد.
وی در توصیف شهر تهران و مسیری که به سمت جنوب تهران طی میکند، اینطور میگوید: پارکها و مکانهای سرسبز زیادی در تهران به چشم میخورد. علیرغم سالها تحریم و روابط بدی که ایران با دیگر نقاط جهان به ویژه غرب داشته، بزرگراههای عریض و توسعه یافتهای در تهران به چشم میخورد.
خبرنگار بی بی سی که مدرن بودن شهر تهران برایش عجیب به نظر میرسد، میگوید: علیرغم سالها تحریم، تهران شبیه یک مخروبه نیست و تقریباً شهر مدرنی میباشد.
وی در توصیف خانوادههای ایرانی میگوید: زوجهای جوان و خانوادهها و دختران و پسران تقریباً تمام روز در خیابانهای تهران حضور دارند ولی سعی میکنند که از موانع عبور کنند و میبینید که موهایشان از روسریهایشان بیرون ریخته شده است.
این خبرنگار که سفرش به ایران جنجالبرانگیز شده است، ادامه میدهد: 60 درصد از جمعیت ایران را جوانان زیر 30 سال تشکیل میدهند که خواستار ارتباط با جهان هستند.
وی در گفتوگو با مردم تهران تأکید میکند که شهر قشنگی است و در گفتوگو با یکی از شهروندان ایرانی درباره چشمانداز توافق هستهای ایران و 1+5 برای آینده ایران سوال میپرسد که این مرد ایرانی پاسخ میدهد: احتمالاً تغییرات مثبتی از نظر اقتصادی حاصل میشود اما باید منتظر ماند و دید که چه نتیجهای از این مذاکرات بیرون میآید.
این مرد ایرانی ادامه میدهد: همه طرفها حرف زدهاند اما هماکنون باید اقداماتی نیز صورت گیرد. شعار مرگ بر آمریکا، در واقع علیه مردم و ملت آمریکا نیست بلکه علیه رویکرد صهیونیستی آمریکا است. اگر آمریکا واقعاً نگرش صهیونیستی خود را تغییر دهد، دیگر مردم آمریکا، شعار مرگ بر آمریکا سرنمیدهند. تا وقتی که گرایش صهیونیستی آمریکا ادامه داشته باشد، شعار مرگ بر آمریکا نیز ادامه خواهد داشت.
خبرنگار بی بی سی سپس از مصاحبه خود با «معصومه ابتکار» میگوید: به دفتر «معصومه ابتکار» یکی از معاونان رئیسجمهور ایران رسیدیم. او امروز در دولت «حسن روحانی» بعنوان یک اصلاحطلب میباشد اما در سال 1979 بعنوان یک فرد افراطی انقلابی معروف بود. او سخنگوی دانشجویانی بود که گروگانهای آمریکایی در سفارت آمریکا در تهران را نگه داشته بودند. آن گروگانگیری 444 روزه در سفارت آمریکا موجب شد که لطمه زیادی به روابط ایران با غرب وارد شود و بعد از آن نیز تحریمهای بیشتری به واسطه برنامه هستهای، علیه ایران وضع شد.
کیم گاتاس سپس در خصوص مواضع مقامات ایرانی در قبال سوریه اینگونه گفت: اکثر مقامات ایرانی به وضوح از «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه و حزبالله حمایت میکنند.
وی در مصاحبه با ابتکار سوال کرد که ایران قصد دارد، پولهایی را که در نتیجه لغو تحریمها، دریافت میکند را صرف چه اقداماتی بکند؟
ابتکار پاسخ داد: خیلی واضح است که ما بدهیهای ملی داریم. ما طرحهای توسعهای در دست اجرا داریم. البته مسائل دفاعی هم مهم است. ما نیاز داریم که از خود دفاع کنیم و در این مسئله هیچ تردیدی وجود ندارد. ما در منطقهای زندگی میکنیم که شاید حدود صد کشتی نظامی آمریکایی وجود دارد. ناآرامی در منطقه وجود دارد و افراطگرایی در منطقه رو به افزایش است. ما باید در مقابل این رخدادها از خود دفاع کنیم.
مسئله دیگری که برای خبرنگار بی بی سی جالب بود، وجود تصاویر امام راحل (ره) و رهبر انقلاب در خیابانهای تهران بود.
وی در اینباره گفت: در اتاق مصاحبه، تصویر آیت الله خمینی و آیتالله علی خامنهای به دیوار آویزان شده بود. شما تصویر آیت الله خامنهای و آیت الله خمینی را در همهجا، خیابانها، ادارات، لابی هتل، صرافیها و مغازهها و حتی بازار تهران میبینید.
خبرنگار بی بی سی در پایان ضمن تعریف از بازار تجریش و تازه بودن میوهها و سبزیهای آن گفت: میلیونها ایرانی، توافق هستهای را یک فرصت ناب در تاریخ خود میدانند و امید به بهتر شدن اوضاع دارند.
کد خبر: ۷۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۸
پیام کوتاه یکی از مخاطبان «آوای دنا»:مردم بدانید این اسایش و ارامش وامنیت بیهوده بدست نیامده ماهزاران شهید دادیم تا این اسایش وامنیت و پیشرفت را بدست اوردیم ،قدر شهدا و خانواده چشم انتظار آنها را بدانید
کد خبر: ۶۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
وقتی شبکه های اجتماعی سراز تلفن های همراه درآورد و لایک گرفتن و داشتن فالوئرهای هزارتایی تبدیل به یک پز اجتماعی شد و عده ای تصمیم گرفتند عکس خانه های لوکس و ماشین های میلیاردی خود را برای شهرت در این شبکه ها با مخاطبان شان به اشتراک بگذارند تا این دارندگی و برازندگی برایشان شأن و شخصیت مجازی دست و پا کند؛ یک جوان ساده روستایی تصمیم گرفت با دوربین معمولی تلفن همراهش از اتفاقات زندگی روستاییش عکس بگیرد و با مخاطبان مجازی خود به اشتراک بگذارد.
به گزارش مهر، روایت های ساده «محمد قاسم ترابی» یا همان «سالارپولاد» اینستاگرام، پسر چوپان و کشاورز روستای گز شرقی استان گلستان آنقدر به مذاق کاربران این شبکه اجتماعی شیرین آمد که حالا محمد چندین برابر جمعیت روستایش دنبال کننده دارد. دنبال کننده هایی که هر روز به امید عکسهای محمد اینستاگرامشان را چک می کنند تا شاید بتوانند از دور در هوای پاک و سالم این روستا یک نفس عمیق بکشند. وقتی فهمیدیم محمد پایش به پایتخت باز شده بلافاصله سراغش را گرفتیم تا در اولین ساعات سی سالگی با او از اینستاگرام، روستا و از هواداران چندهزارتایی اش بپرسیم.
سالارپولاد اسم سگ هایم بود
داستان اینستاگرام و محمد تقریبا از دوسال پیش شروع شد. زمانی که برادر محمد یک گوشی برای محمد خرید و برایش اینستاگرام نصب کرد و به او گفت که می تواند عکسهایی را که او از مزرعه می گیرد در اینجا منتشر کند تا بقیه هم در دیدن آنها شریک او باشند. وقتی از محمد می پرسیم علت اسم «سالارپولاد» برای این صفحه چیست؟ می خندد و سرش را پایین می اندازد و ماجرای بامزه ای را برایمان تعریف می کند: « قبلا من یک جفت سگ داشتم که ۱۳ سال به من خدمت کردند. بعد هم پیر شدند و مردند. من هم گفتم حالا که این برنامه از من اسم می خواهد لازم نیست حتما اسم خودم را بگذارم. اسم این دو حیوان با وفا را می گذارم. به خاطر همین اسم این صفحه شد سالارپولاد.» همین کار عجیب محمد باعث شده حالا خیلیها اشتباهی او را سالار صدا کنند و با خنده توضیح بدهد که اسمش «محمد» است. اما به ما می گوید که دیگر به این موضوع عادت کرده. چندباری هم خواسته اسم صفحه اش را عوض کند اما وقتی دیده صفحه اش به همین نام حسابی معروف شده، از این کار منصرف شده است.
زندگی کردن در شهر را نمی فهمم
محمد در اینستاگرام خودش را اینطور معرفی می کند: «یک دهاتی بی سواد کشاورز و چوپان شمالی» شاید این جمله خیلی فروتنانه به نظر برسد اما محمد واقعا آدم متواضعی است. این را می شود از تمام کامنت ها و حتی پستی که همسرش دور از چشم محمد گذاشته فهمید. محمد آنقدر متواضع و با احترام حرف می زند که یکی در میان جمله هایش را با «ببخشید» شروع می کند. برای همین وقتی می گوید شاید باور نکنید ولی به زور دیپلم گرفتم تعجب می کنیم: «به مدیر مدرسه گفتم اگر به من نمره ندهی گوسفندهایم را می آورم تا درختهای باغتان را بخورند. او هم به من نمره داد!» وقتی از او درباره هم سن و سالهایش در روستا می پرسیم. با ناراحتی جواب می دهد که بیشترشان دوست دارند به شهر بروند نه اینکه در روستا کار تولیدی انجام دهند. محمد می گوید بیشتر پسرهای روستا هم در فضای مجازی فعالند اما سبک فعالیت هایشان با او فرق دارند. به قول خودش دنبال سلفی گرفتن هستند و انگار چیزهایی که برای محمد جذاب است برای آنها نیست. دوستان محمد به او می گویند که نیمچه استعدادی هم در عکاسی دارد: «بسیاری از کسانی که برایم کامنت می گذارند باورشان نمی شود که این عکس ها را با موبایل می گیرم. برادرم هم می گوید من برایت یک دوربین عکاسی حرفه ای می خرم تو همیشه عکس بگیر.» محمد استعداد و قلم خوبی دارد این را از شرح هایی که برای عکس هایش می نویسد می توان حس کرد. وقتی از او می پرسیم دوست داشت به جای باغداری و چوپانی در یک رسانه کار می کرد با قاطعیت جواب منفی می دهد: «نه اصلا من در این دو روزی که تهران آمدم دارم دیوانه می شوم. مدام می روم توی اینستاگرام و عکس های روستایم را نگاه می کنم. اصلا تعجب می کنم دوستانم می خواهند که آن همه زیبایی را رها کنند و به شهر بیایند. جایی که من زندگی می کنم. پشت سرم دریاست روبرویم جنگل. دو سمت دیگرم هم دشت و باغ و صحراست.»
توریستی شدن روستا فرهنگ آن را به هم می ریزد
محمد و اهالی روستایش اصرار دارند که سنت و فرهنگ روستایشان تغییر نکند به خاطر همین اصلا به غریبه ها زمین نمی فروشند و دوست ندارند روستایشان با اینکه بسیار زیباست، توریست پذیر شود. «فرهنگ روستا خیلی با شهر فرق دارد. مثلا در روستا یک تارموی خانومی بیرون باشد، آبروی تمام خاندانش می رود. اما در شهر اصلا اینطوری نیست. من تهران که آمدم مدام به پسر عمه ام می گفتم این خانم ها توریست هستند بقیه هم با خنده می گفتند بله توریست هستند. بیشتر که گذشت گفتم چقدر تهران توریست دارد. همه خندیدند گفتند توریست چیه اینا هم ایرانی هستند. اصلا باورم نمی شد. حالا فکر کنید از شهر با ماشین شاسی بلند و با صدای بلند موسیقی کسی بخواهد برای گذراندن تعطیلاتش وارد روستا شود. مردم روستا نمی توانند این تفاوت فرهنگ را بپذیرند. اگر هم این موضوع ادامه پیدا کند باعث تغییر فرهنگ روستا می شود که بسیار ناراحت کننده است. بزرگترین لذت روستا آرامش آن است که اگر بهم بخورد دیگر فایده ندارد همه اهالی می ترسند که روزی روستایشان شبیه شهر شود. یک بار یک آقایی گفت شبی چند میلیون می دهم فقط یکی دو شب در مزرعه ات بخوابیم اما پدرم اجازه نداد. ولی خب متاسفانه پول آخر کار خودش را می کند.»
من در بین الوایفایین زندگی می کنم
روز محمد از ساعت ۳:۳۰ دقیقه صبح که برای دوشیدن شیرگاوها به گاوداری می رود شروع می شود. علاوه بر دوشیدن شیر، محمد باید حواسش به علوفه و تمیز کردن آنجا هم باشد. حدود ساعت ۶:۳۰ به خانه می آید و صبحانه مختصری می خورد. بعد از آن دوباره شال و کلاه می کند و به سمت باغ می رود. سم پاشی، آبیاری، حرس کاری از کارهای باغ است که تا بعد از ظهر او را درگیر می کند. نزدیک غروب بازهم نوبت گاوهاست و او باید شیرشان را دوباره بدوشد و بعد به خانه بیاید. به خاطر همین برنامه است که می گوید عکسهایش را فقط شب ها می تواند منتشر کند و بیشتر از ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت نمی تواند برای اینستاگرامش وقت بگذارد و فقط عکس هایی را که در طول روز گرفته منتشر می کند و کامنت هایش را می خواند. گاهی هم سعی می کند مشکلات دیگران را مطرح کند. یکبار یک شماره کارت در اینستاگرامش گذاشت و از کاربران خواست که اگر می توانند به دوستی برای حل مشکل مردم در چابهار کمک کنند. دوست چابهاری ام گفت که چند میلیون پول جمع شد.
خانه محمد اینترنت ندارد اما چون خانه اش بین خانه برادر و پسرعمویش قرار دارد به قول خودش «بینالوایفایین» است و از اینترنت این دو نفر استفاده کامل را می برد. اگر یکی از گاوها یا حیوانات مزرعه باردار باشد محمد دیگر خانه نمی آید و باید تا پایان زایمان آنجا بماند تا به دنیا آمدن حیوان کمک کند. او حالا برای خودش یک دامپزشک حسابی است آنقدر که وقتی اهالی ده از دامپزشک ها نا امید می شوند سراغ محمد می آیند که در زایمان به دادشان برسد. مثل آن دفعه ای که دامپزشک نتوانست گوساله را به دنیا بیاورد و محمد دست به کار شد و مادرو بچه را سالم تحویل داد! این برنامه کاری فشرده تمام دنیای اوست آنقدر که صبح عروسی اش به جای آنکه فکر حمام رفتن و کت و شلوار دامادی اش باشد توی گاوداری مشغول رسیدگی به گاوها بود تا مبادا مشکلی برایشان به وجود بیاید.
وقتی به او می گوییم پس وضعش باید حتما خوب باشد، آه تلخی می کشد و برایمان از مشکلات تعریف می کند: «باور نمی کنید ولی ماهانه به خاطر گاوداری کلی خسارت می دهیم. شیر را لیتری هزارتومان می فروشیم آن وقت کیلویی ۱۴۰۰ علوفه می خریم. سال گذشته سرما شد و مرکبات یخ زد و محصولاتمان به یک سوم رسید. امسال آنقدر آفتاب و گرما بود که بازهم از محصولات کاسته شد. به خدا اگر گاوها را بفروشیم و پولش را بانک بگذاریم بیشتر سود می کنیم. ولی پدرم کاری به این حرفها ندارد و می گوید باید کارتولیدی کنیم که چهارنفر مشغول کار شوند و نان بخورند. اصلا از این پول ها خوشش نمی آید.»
تا حالا سردرد نگرفتم!
گوشی محمد چند وقت پیش توی شالیزار افتاد و سوخت به خاطر همین مجبور شد از گوشی موبایل همسرش استفاده کند. محمد چندماهی را پس اندازد کرد تا یک گوشی درست و حسابی برای خودش بخرد ولی یک اتفاق باعث شد او بی خیال خریدن گوشی شود و خودش را طور دیگری سورپرایز کند: «من یک ماده سگ دارم که اسمش «وندی» است. این سگ به من خیلی خدمت کرد، یک مزرعه را پاسبانی می دهد. هنگام زایمانش که شد هر ۴ توله ای که در شکمش داشت مرده به دنیا آمدند. این سگ حسابی افسرده شد، می رفت گوشه انبار می نشست و مثل یک انسان اشک می ریخت. چند روزی افسرده و بی حال بود. اصلا غذا نمی خورد و من خیلی ناراحت بودم. به دوستانم که می دانستم سگ زیاد دارند تماس گرفتم که فهمیدم یکی از آنها سگش ۸ توله به دنیا آورده که نمی تواند به همه آنها شیر بدهد. ۴تا از توله ها را به قیمت ۲ میلیون تومان برای وندی خریدم و آوردم. باورتان نمی شود. هر روز این توله ها را می لیسید و می بوسید. به آنها شیر می داد و هوایشان را حسابی داشت. بعد از چند روز این سگ حسابی سرپا شد و شد وندی سابق. آنقدر که از ذوق این سگ من خوشحال شدم اگر بهترین گوشی دنیا را هم می خریدم به این اندازه لذت نداشت.»
دنیای محمد مثل محل زندگی اش به همین اندازه شیرین و زیبا هستند. وقتی می پرسیم که چه وقت هایی حالش خوب و چه وقت هایی حالش بد است محمد جوابی از جنس همان دنیای سبزش به ما می دهد: «وقت هایی که همسر یا دخترم مریض می شوند، حالم بد می شود. اما در کل من همیشه خوبم. همیشه سرحالم. من اصلا تابه حال سردرد نداشتم. اصلا نمی دانم چطوری است. همیشه می گویم دلم می خواهد یکبار حداقل تجربه اش کنم که بفهمم این سردرد که می گویند یعنی چه؟ اما خب تا حالا تجربه اش نکردم.»
محمد روزی که میهمان ما می شود ۳۰ ساله شده است. وقتی می پرسیم دوست دارد چه هدیه ای بگیرد با خنده می گوید: «مردا که همیشه جوراب می گیرند» اما آرزوهای محمد هم مثل خودش ساده است. دوست دارد یک پراید دسته دوم یا یک وانت پیکان بخرد تا دیگر مشکل حمل و نقل نداشته باشد. مصاحبه که تمام می شود محمد یک قول مردانه به ما می دهد. قول می دهد هیچ وقت دلش نخواهد که در شهر زندگی کند و همیشه بکر و روستایی بماند.محمد! ما روی قولت حساب کرده ایم...
کد خبر: ۶۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۷
حذف یارانه برخی کارمندان، کارگران، بازنشستگان و حقوق بگیران در ماههای اردیبهشت ، خرداد و تیر، علاوه بر شفاف نبودن معیار، مشکلاتی را نیز برای بسیاری خانوادهها ایجاد کرده است
کد خبر: ۶۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۰