به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ، پیش از آن که جناب خان، این جور در «خندوانه» توجه مخاطب را به خود جلب کند، در یک سریال خانگی به نام «کوچه مروارید» حضور داشت. سریالی تلفیقی با حضور عروسکهای مختلف و بازیگرانی چون علیرضا خمسه و رامبد جوان. این نخستین سریال در شبکه نمایش خانگی بود که برای کودکان ساخته میشد. سریالی که به گفته سعید سالارزهی کارگردانش به دلیل عدم پخش مناسب و شرایط اقتصادی خوب دیده نشد.
سالارزهی پیش از این نیز، با کارگردانی مجموعههایی چون «تاکسی شانس»، «صفر و یک»، تله فیلم «شکار» و تدوین آثاری چون «دنیایشیرین دریا»، «تولدی دیگر»، «پلیس جوان» و … در حوزه تلویزیون فعالیت داشته است.
این گفتوگو درباره روند شکلگیری و خلق عروسکی به نام «جناب خان» و البته سریال «کوچه مروارید» است که با بیم و امید میخواهد به راهش ادامه دهد:
ایده کوچه مروارید از کجا آمد؟
سالهای ۸۸-۸۹ من به فکرساخت یک سریال برای نمایش خانگی با همکاری پیمان قاسمخانی، پیمان عباسی و محمدرضا گلزار بودم. خیلی هم جلو رفتیم ولی به لحاظ مشکل مالی و بحث سرمایهگذار از یک جایی به بعد نتوانستیم ادامه دهیم. بنابراین به این فکر افتادم که یک کار مستقل بسازم. با مشورتهایی که داشتم به این نتیجه رسیدم که سالهاست دربخش خصوصی به کار کودک توجه خاصی نمیشود و برای همین تصمیم گرفتیم برای شبکه خانگی یک کار جدی و و قابل توجه را تهیه کنیم. اتاق فکری با حضور محمد بحرانی، محمد نادری، امیرسلطان احمدی، بهادر مالکی، نیوشا صدر و خودم تشکیل شد و مجموعه ایی به نام کافه مروارید را طراحی کردیم. این طرح برای ارشاد ارسال شد که با یک سری ایرادات جزیی روبرو گشت ولی همزمان من درگیر فیلمها و سریالهای خودم شدم . یک سال بعد با پایان یافتن تله فیلمی به سفارش سیما فیلم و کارگردانی فرزاد موتمن با نام " و از سرنوشت " دیدم کافه مروارید مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این بار تصمیم گرفتم تمرکز اصلیام را روی این پروژه بگذارم به همین خاطر سال ۱۳۹۰ کافه مروارید را در خانه سینما ثبت و اتاق فکر جدیدی تشکیل دادیم .
این بار چه کسانی در اتاق فکر بودند؟
محمد نادری، امیرسلطان احمدی، سارا سالار، رضا کاظمینژاد، سیما سالارزهی و خودم. حاصل این اتاق فکر، خلق کاراکترهایی شد که الان در کوچه مروارید حضور دارند. مثل آقای محترم که رامبد جوان نقشش را بازی میکند و یا جناب خان که محمد بحرانی صداپیشهاش شد. ما از همان اول برای موفقیت در کار عروسکی به این نتیجه رسیدیم که تنها راه تضمین موفقیت در بین بچه ها و مردم رسیدن به کاراکترها و عروسکهایی جذاب و منحصر به فرد است. به همین خاطر خیلی روی موضوع طراحی ، نامگذاری و سایر موارد وقت گذاشتیم و پروسه فیلمنامهنویسی و طراحی قصه ها شکل گرفت.
جناب خان چطور شکل گرفت؟ کی صدا پیشه را انتخاب کرد و چرا تصمیم گرفتید جنوبی باشد؟
این، حاصل کار جمعی بود. از همان دوره اول اتاق فکر یک سری کاراکترها مشخص شده بودند. مثلا جناب خان را تا دو سال به اسم لبویی میشناختیم و یک روز محمد نادری اسم جناب خان را پیشنهاد داد و موافقت همه را همراه داشت. برخی از ویژگی های جناب خان در اتاق فکر شکل گرفت . ما استفاده از لهجه ها را در دستور کار داشتیم و کارکترهایی مثل یه پارچه آقا با لهجه شمالی و سایر موارد به همین دلیل شکل گرفتند ولی درزمینه ی متجلی شدن کاراکتر در فیلم نامه ، نقش محمد نادری از بقیه بچه ها پررنگ تر بود و بارها برای اینکه این همه به این کاراکتر اهمیت داده ، مورد سرزنش قرار می گرفت. در بحث انتخاب صدا پیشه مشاور اصلی من امیر سلطان احمدی بود ولی در باره جناب خان علاوه بر او محمد نادری نیز به دلیل دوستی دیرینه و شناخت کافی از محمد بحرانی او را مناسب ترین شخص می دانست و من هم در اولین جلسه تمرین کاملأ متقاعد شدم.
اتفاقی که درباره کوچه مروارید افتاد این بود که نخستین سریال عروسکی شبکه خانگی بود ولی هنوز کاملا شناخته شده نیست . چرا؟
من به تجربه دریافتم که برای موفقیت یک اثر در شبکه خانگی چند بخش مهم و تعیین کننده وجود دارد .اصل اول داشتن یک سریال با محتوای قوی و مناسب است ،اصل دوم همکاری با یک پخش قوی و کارآمد در شبکه نمایش خانگی و سومین اصل بسیار مهم ، ایجاد تقاضا در جامعه مخاطب قبل از پخش اولین قسمت مجموعه می باشد . ما در دو مورد اول نسبتا موفق بودیم.یعنی با بهترین پخش ها همکاری داشتیم و در خصوص محتوی باید بگویم ما سال ۹۲ ضبط سری اول پلاتو های کوچه مروارید را انجام دادیم و آن را در مدارس و مهدکودک های منتخب نمایش دادیم و متوجه شدیم هنوز این کاربدرستی مورد توجه و علاقه کودکان نیست. پس کل راش های تصویربرداری را دور ریختیم و کار را دوباره شروع کردیم و این یعنی دوباره اصلاحات اساسی و کار روی فیلم نامه ها . شش هفت ماه وقت گذاشتیم ودر تیر ماه نود سه مجددا ضبط را از سر گرفتیم و اینبار به باور خودمون نسبتا موفق شدیم . فید بک هایی از مخاطبین این مجموعه داریم خیلی مثبت و خوب بوده و اینبار معتقدیم که محتوی مجموعه اگر چه با آرمانهای ما فاصله زیادی دارد ولی در مجموع نمره قبولی گرفته و بینندگان ما راضی بود هاند . اما ما در اصل سوم به مشکل برخوردیم بدین معنا که در حوزه کودک ، شناسایی ، تبلیغ و ایجاد تقاضا با حوزه بزرگسال کاملا متفاوت است. در حوزه بزرگسال از طریق مطبوعات، بیلبورد و ... شما میتوانید انتظار و استقبال را ایجاد کنید ولی در حوزه کودک،مطبوعات ، تیزر و بیلبورد به کار نمیآید. در این زمینه هیچ راهی جز استفاده از رسانهای مثل تلویزیون و یا در شبکه نمایش خانگی بصورت آهسته و پیوسته رفتن انتخاب دیگری نداریم. انتخاب اجباری ما روش دوم بود. درپخش سری اول مجموعه ، ما نتوانستیم نظر صاحبان سوپرمارکت و ویزیتور ها را جلب کنیم و حالا شرایط نسبتا سختی را برای ما رقم زده است ولی من فکر میکنم این کار در آینده نه چندان دور میتواند موفق باشد به همین خاطر میخواهیم استقامت کنیم.
در حال حاضر چند قسمت آماده دارید و چه برنامه ایی برای آینده؟
حدود ۲۱ قسمت را تهیه کردهایم که فعلا فقط ۶ قسمت آن پخش شده است. ما از همان ابتدا ی کار متوجه شدیم که تحقیقات مدون ، علمی و منسجم در حوزه کودک نداریم و یا اگر داریم من بی خبرم و ما تصمیم گرفتیم با ساخت کوچه مروارید و برقراری ارتباطی دو طرفه و متقابل با کودکان و والدین آنها خودمان و برنامه مان را هر روزه تصحیح کنیم . یعنی کوچه مروارید یک پدیده زنده است و می باید خود را در بخش های مختلف از کیفیت هنری و فنی گرفته تا مسئله تاثیرات مثبت درزمینه پرورش و رشد کودکان کم اشتباه تر کند تا بالاخره به برنامه ایی موفق و موثر و در حد استانداردهای جهانی نزدیک شود . موفقیت کاراکتری مثل کاراکتر جناب خان میتواند نظرها را به کوچه مروارید هم جلب کند چون ما در این مجموعه همه تلاشمان این بود که بدون بدآموزی و تاثیرات مخرب ، بتوانیم در شکلی جذاب و شاد ، مباحث آموزشی را به بچهها منتقل کنیم وبه همین خاطر که باور داریم میتونیم برای بچهها مفید باشیم، همه سختیها را تحمل میکنیم و مایوس نمی شویم .
یک اتفاقی که برای سریال شما افتاد این بود که آدمهایی مثل محمد نادری یا همین جناب خان، که از سریال کوچه مروارید بیرون آمدند خیلی موفق شدند. به نظرتان این اتفاق برای خود کوچه مروارید هم خواهد افتاد؟
بله ، زمان می خواهیم . چیزی که من در این مدت یاد گرفتم این است که یک کاراکتر خوب اگر چه در ابتدا از ذهن های خلاق و متخصص شکل میگیرد ولی در مسیر تکاملش باید کسی مثل محمد بحرانی همراهش باشد. تعداد صداپیشههایی که مثل محمد بحرانی دارای تمرکز، انگیزه، خلاقیت و مسئولیتپذیری باشند زیاد نیستند.
محمد بحرانی از نظر من نابغه است و من در تجربهای که به دست آوردم فهمیدم ایده اولیه یک کاراکتر باید در اختیار کسانی باشد که با آن زندگی کنند. بحرانی ایده اولیه جناب خان را به درستی دریافته و فراتر از آن دارد با آن زندگی میکند وارتقا می دهد و مواظبش است. از سوی دیگر ما در کوچه مروارید هم به این نتیجه رسیدیم که کاراکتری مثل جناب خان روبروی کسی مثل آقای محترم یعنی رامبد جوان شکوفا میشود. دومین نابغهای که من سراغ دارم رامبد جوان است. اگر رامبد در برابر جناب خان قرار نگیرد و این واکنشهای بسیار درست، به جا و صمیمی را نشان ندهد اینقدرجناب خان برجسته نمیشود. ما این را در کوچه مروارید هم بنوعی داریم. شما خیلی از این صحنههایی را که امروز بین جناب خان و رامبد در خندوانه میبینید میتوانید در کوچه مروارید هم ببینید با این تفاوت که انجا مخاطب کودک است و جنس کار فرق میکند. به همین خاطر در خندوانه این دو نابغه وجه دیگری از توانایی خود را بروز میدهند. درباره کوچه مروارید من خیلی امیدوارم و فکر میکنم به لطف خداوند موفق میشود، اگر این اتفاق رخ ندهد فکر کنم اگر ما تمامی تلاشمان را بکنیم لااقل خیالمان پیش وجدانمان راحت خواهد بود وما خودمان را مقصر نمی دانیم ..
تقصیر کیست؟
شرایط اقتصادی و شرایط پخش، شاید کمی هم کم لطفی مسئولان و شاید چیزهای دیگه . در هر صورت شاید در مجموع شرایط اجازه ندهد بذری که میتواند در حوزه کودک به یک درخت قوی و تنومند تبدیل شود، رشد پیدا کند ولی من اعتقاد دارم اگر همه چیز معمولی پیش برود به زودی کوچه مروارید موفق میشود چون این سریال کلکسیونی از کاراکترهای جذاب مثل جناب خان ، آق یاتاقان، قشنگ، یه پارچه آقا، دارچین و سایرین که مجموعا بیست و پنج عروسک که هرکدام بخشی از جامعه را نمایندگی میکنند و در کنارشان بازیگران بزرگ و محبوبی مثل علیرضا خمسه ، رامبد جوان ، آناهیتا همتی ، عارف لرستانی و سایر هنرمندان حضور دارند که در قصه هایی جذاب و شاد و آموزنده حضور دارند که فقط یکبار باید دیده شوند تا معروف شوند .
آیا همه آنها مثل جناب خان به اوج میرسند؟
اینجا دیگر موضوع صداپیشه ها و مسئله آنتن مطرح میشود. برای چناب خان این فرصت ایجاد شد که از رسانه ملی دیده شود ولی برای سایر کاراکتر های ما این فرصت پیش نیامده ولی این بدین معنا نیست که حتما این اتفاق برای سایر کارکتر ها هم خواهد افتاد ولی به نظر من تعدادی از این کاراکتر ها چنانچه صدا پیشه هایشان همچون بحرانی بتوانند تمرکز ، مسئولیت پذیری و خلاقیت را همراه داشته باشند ، بله میتوانند به اوج برسند. متاسفانه در حوزه کودک چون بچهها چه صداپیشهها و چه عروسکگردانها از نظر مالی تامین نیستند همزمان چند جا کار میکنند و این باعث میشود تمرکزشان از دست برود. در کار ما هم چون سری اول کوچه مروارید با استقبال روبرو نشد بعضی از بچهها مایوس شده اند ولی اگر باور داشته باشند بزودی خواهند دید که این اتفاق میافتد.
چرا رامبد از بین آن همه کاراکتر جناب خان را انتخاب کرد؟
رامبد، به درخواست تیم ما جناب خان را به خندوانه دعوت کرد. از او خواستیم یکی از این عروسک ها را انتخاب کند و او جناب خان را رشدیافتهتر از بقیه میدید. در همان دوره اول سه چهار عروسک ما به مرز پختگی رسید که جناب خان یکی از آنها بود. ضمن آن که جناب خان مخاطب بزرگسال داشت. رامبد هم انرژیهای جناب خان و محمد بحرانی را میپسندید و به همین خاطر از او دعوت کرد که به خندوانه برود. نکته ای که باید روی آن تاکید کنم این است که خلق جناب خان اصلا تصادفی نیست. روندی است که خیلیها درش نقش دارند. از خانم هدیه هاشمی که طراحی و ساخت عروسکها را بعهده داشته تا نیما مجلسی طراح دو بعدی جناب خان وسایر عروسک ها و یا مرتضی خدایی طراح سه بعدی عروسک ها گرفته تا همه و همه کمک کردند. ما خیلی طرح زدیم و دور ریختیم. خودم دنبال عروسکهایی بودم که با کمترین ویژه گی در چهره ، بیشترین احساسات را تداعی و به مخاطب منتقل کنند. تک تک این بچهها از جمله خود سازنده و ایدهپرداز همه در خلق جناب خان دست داشتند و البته این حرفم از ارزشهای خندوانه به عنوان یک برنامه بسیار ارزشمند و خاص وهمچنین از ارزشهای رامبد و محمد بحرانی کم نخواهد کرد.
جناب خان متعلق به خندوانه، رامبد جوان و کوچه مروارید وهمچنین از حالا به بعد متعلق به همه طرفدارانش است. احساسم این است اتفاقی که برای جناب خان در خندوانه افتاده بسیارمتفاوت و خاص است و کاراکتری متفاوت ازفضا و شرایط سایر کاراکتر های محبوب همچون کلاه قرمزی دارد که فقط می باید در حوزه برنامه کلاه قرمزی دیده و تعریف شود. جناب خان دوست دارد به سینما برود تا بتواند نظر احلام را جذب کند.جناب خان عاشق مردم است و در تصمیم گیری هایش به این مسئله خیلی اهمیت می دهد . اتفاق جالب این است که برای گروه سازنده جناب خان، او به عنوان یک پدیده زنده که برای خودش تصمیم میگیرد تبدیل شده است. خیلی از خصایص او در وجود بحرانی در حال شکل گرفتن و زندگی کردن است. احساسم این است که ما نه تنها جناب خان را همچنان در خندوانه و کوچه مروارید خواهیم داشت بلکه او را درجاهایی خواهیم دید که انتخاب خود اوست.
پس شاهد یک نوع همکاری بین شما و رامبد جوان برای جناب خان هستیم؟
بله، صد در صد. رامبد قبل از خندوانه هم ، نقش بزرگی در شکل گیری کوچه مروارید دارد. رامبد هم به عنوان یک دوست خوب و هم بعنوان یکی از از اعضا و صاحبین کوچه مروارید و بازیگر نقش آقای محترم از همان ابتدا در کنار من بود، حتی بدون قرارداد و فقط به دلیل احترام به دوستی مان و اینکه او هم معتقد است که میتوان و باید برای بچه های سرزمین مان هر چه از دستمان بر می آید ، انجام دهیم . در تمام این مدت هم کمک کرده که کوچه مروارید سر پا بماند. به همین خاطر برای تصمیم گیری نظر رامبد برایم خیلی مهم است نه فقط به خاطر حقوق حقهای که دارد بلکه به این خاطر که بسیار آدم باهوش و خلاقی است و این مطلب برای همه مشخص است و خندوانه هم دلیل بسیار برجسته ای بر این مدعا . در ضمن من امانتدار یک سری از هنرمندانی هستم که وقتی کارشان تمام میشود دیگر کسی به آنها بها نمیدهد. اعتقاد دارم تمام کسانی که در این سالها با من همکاری کردند صاحب کوچه مروارید و همه کاراکترهایش هستند . طی چند ماه گذشته پیشنهادهای زیادی برای حضور جناب خان در سریال، سینما، برنامههای ترکیبی، برای آیتمهای کوتاه وحتی تبلیغات مستقیم مانند بیلبورد و تیزر به ما شده که ما همه مشغول بررسی این پیشنهاد ها هستیم ولی آنچه که قطعی ست ، ما اجازه نخواهیم داد که با بهرهبرداری غلط از محبوبیت جناب خان ، نارضایتی مردم ، جناب خان و سازندگانش را موجب شویم. موفقیت جناب خان یک انرژی دوبارهای به بچههای خسته ما که از سال ۸۹ مشغول تلاش بوده و ثمرهاش را هنوز نتوانستیم بگیریم داده است و این را من مدیون لطف خدا ، نبوغ بحرانی و رامبد جوان هستیم.
منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۶۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
بسیاری از فعالان رقیب اصلاحات بعد از حوادث 88 بر این باور بودند فاتحه اصلاحات خوانده شده است و حتی تعبیر "مرگ اصلاحات" را به کار می بردند
کد خبر: ۶۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۳
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه مهم رسانه ها را حاکمیت اخلاق دانست و نسبت به رواج پدیده خودسانسوری در رسانه ها اظهار نگرانی کرد و گفت: بدترین آفت در رسانه های ما خودسانسوری است
کد خبر: ۶۶۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
محسن هاشمی از اعضای مرکزیت کارگزاران میگوید: «کارگزاران اصلاحطلب نیستند.» و «مجلس با اکثریت اصلاح طلبان، به صلاح و عقلانیت نیست.»
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
وی در مصاحبه با روزنامه اعتماد و در پاسخ این سؤال که محسن هاشمی رفسنجانی در ردیف اصلاحطلبان قرار نمیگیرد؟ گفت: نه. من اصلاح طلب به معنی مصطلح سیاسی نبودهام. فرد معتدلی بودهام. نه چپ بودم و نه راست. از ابتدا واقعیتگرا و توسعهگرا بودم. اصولا کشور به توسعه پایدار نیاز دارد و من هم از هواداران توسعه پایدار ایران هستم. البته نتوانستم دیدههایم را به مانیفست تبدیل کنم زیرا عمدتا در اجرا فعالیت داشتم و برند سیاسی نشدهام. بعضیها میتوانند از تفکرات خود برند بسازند که در سیاست موفقترند. بعد از حدود 30 سال فعالیت در اجرا در نظر دارم به این سمت حرکت کنم.هاشمی درباره کارگزاران نیز گفت: کارگزاران سعی کرده است نقش وزنه تعادل را ایفا کند. درگذشته و حال تلاش شده است که کشور به سمت اعتدال برود. امکان دارد در کارگزاران افراد با تفکر اصلاح طلبی باشند اما کارگزاران متوازنکننده جریانهای سیاسی بوده است.محسن هاشمی با تندرو توصیفکردن مجلس ششم، درباره مجلس آینده پیشبینی کرد «معتدلین دوجناح حضور پررنگتری خواهند داشت» و افزود: کارگزاران سیاستی را دنبال میکند که معتدلین مایل به اصلاحات معتدل در مجلس اکثریت را به دست بیاورند. البته مجلس با اکثریت اصلاحطلبان به صلاح نیست زیرا کارها در سیاست همیشه با عقلانیت پیش نمیرود دستگاه فشار هم لازم دارد. آرامش در مجلس، سیاست اصلاح برای رسیدن به توسعه پایدار برای ایران خلق نمیکند. افرادی میخواهند در جهت اهداف خود تدبیر نیز داشته باشند.عضو کارگزاران با بیان اینکه پیوند توسعهگرایان، اعتدالیها و اصلاح طلبان میتواند کشور را در مسیر موفقیت قرار دهد، در پاسخ سؤالی مبنی بر «حلقه واصل اینها چه کسانی میتوانند باشند؟»، میگوید: آقای هاشمی و آقای روحانی، رئیس دولت اصلاحات، آقای ناطق، آقای سیدحسن خمینی، آقای عارف ، آقای کرباسچی و حتی معتدلین جناح راست که در دولت سازندگی حضور فعال داشتند.محسن هاشمی درباره نگرانی پیرامون ائتلاف حزب اعتدال و توسعه با لاریجانی نیز گفت: باید سعی کرد آقای علی لاریجانی را هم جذب کرد.او در عین حال در پاسخ این سؤال «ما در تهران میتوانیم یک لیست داشته باشیم که هم محمدرضا عارف حضور داشته باشد و هم علی لاریجانی؟» گفت: مصداقی نگویید. به این سؤال نمیتوانم پاسخ دهم. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم خوب است.
منبع:کیهان
کد خبر: ۶۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
عضو شورای هماهنگی نیروهای حزبالله گفت: جریان حزبالله همچون یک حزب سیاسی در انتخابات فعالیتی نخواهد داشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین اللهکرم در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)-منطقه خراسان، با بیان اینکه انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات ریاست جمهوری متفاوت است، گفت: در انتخابات مجلس عمدتا گروههای سیاسی به یکدیگر نزدیک میشوند به همین خاطر گروههای اصولگرا در انتخابات خواهند توانست به طور حداکثری ائتلاف کنند و از طرفی اصلاحطلبان اقبال لازم برای تشکیل حداقل یک فراکسیون را ندارند.
وی ادامه داد: گروههای اصلاحطلب امید دارند که با آقای روحانی این حرکت را ادامه دهند در حالی که یک جریان افراطی در اصلاحات متعقد است باید از آقای روحانی عبور کرد، همه اینها در شرایطی است که اصلاح طلبان آرای لازم را ندارند و بخشی دیگر معتقدند که دولت از اینها عبور خواهد کرد و در هر دو صورت اینها شانسی برای پیروزی نخواهند داشت.
عضو شورای هماهنگی نیروهای حزبالله اظهار داشت: اصلاح طلبان به لحاظ اجتماعی دارای پشتوانه لازم نیستند، به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری گذشته آقای عارف فقط 8 درصد آرا را داشت، اگر آنان بتوانند با جریان اعتدالی که در دولت هست همگرا شوند ممکن است از این نظر شانسی داشته باشند، البته به نظر میرسد بخشی از اصولگرایان در جهت کنار زدن جریان اصلاح طلبان بخواهند با دولت ائتلاف کنند، در این وضعیت دیگر هیچ جایی برای اصلاح طلبان وجود ندارد.
وی همچنین در مورد تاثیر مذاکرات در انتخابات ابراز عقیده کرد: وضعیت مذاکرات میتواند در انتخابات اثر کند. این درحالیست که جریان اعتدال که شعارش چرخیدن سانتریفیوژ و چرخیدن زندگی مردم است الان نتوانسته به طور مناسب زندگی مردم را بهتر کنند.
الله کرم در مورد فعالیتهای انتخاباتی نیروهای حزب الله گفت: جریان حزب الله همچون یک حزب سیاسی در انتخابات فعالیتی نخواهد داشت بلکه از گفتمانهایی که در انتخابات مطرح میشود، حمایت خواهد کرد.
وی در خصوص فعالیت حزب الله در مشهد گفت: گروههای حزبالله نمیتوانند شخص خاصی را در یک منطقه به عنوان رابط مطرح کنند، البته آقای حمید استاد به عنوان یک چهره اثرگذار و اصلی در حزب الله مشهد مطرح هست که در چارچوب شورای هماهنگی حزب الله عمل میکند، ما هم انتظار داریم همه گروههای حزب الله خودشان را با شورای هماهنگی همسو و هماهنگ کنند، به همین خاطر آقای حمید استاد به عنوان مسوول شورای هماهنگی در منطقه شمال شرق عمل خواهد کرد.
عضو شورای هماهنگی نیروهای حزب الله گفت: جریان حزبالله یک جریان مکمل، همسو و دارای وزن خوبی در مشهد است و مشکلی از لحاظ هماهنگی در این شهر ندارد.
کد خبر: ۶۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
محمدرضا عارف میگوید در انتخابات امسال باید مجلس ششم تکرار شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
کیهان در خبری ویژه نوشت: وی در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند گفت: تاکنون اصلاحطلبان جلسات متعددی برای تحقق مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری برگزار کردهاند که امیدواریم در انتخابات امسال، چینش سیاسی مجلس ششم تکرار شود.
وی در پاسخ به این سوال که رویکرد انتخابات اصلاحطلبان در سال جاری چیست، افزود: در سال ۹۲ این رای اصلاحطلبان بود که به صندوق اعتدالیون ریخته شد و افتخار اصلاحطلبان این است که تا امروز به هیچ وجه از دولت سهمخواهی نکردهاند.
عارف درخصوص عملکرد دولت روحانی نیز افزود: دولت هنوز به تمام شعارهای خود و از جمله پایان حصر عمل نکرده و از دکتر روحانی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی توقع داریم جدیتر وارد قضیه شود. در عین حال کاهش نرخ تورم، افق جدید و روشن در توسعه روابط خارجی با کشورهای جهان و پیگیری رانتخواری از جمله رفتارهایی است که کارنامه دولت را مثبت کرده است.
اظهارات آشفته و نسنجیده عارف در زمینه ابراز امیدواری به تکرار مجلس ششم در حالی است که طی یکی دو سال اخیر حتی افراطیونی مانند عبدالله نوری، محمد قوچانی، عبدالله ناصری و... بارها تصریح کردهاند مایل به تکرار مجلس ششم نیستند. مجلس ششم نماد سیاسیکاری و باند بازی و بیاعتنایی به مردم در ازای اولویت قرار دادن خواستههای چند گروهک بود و تا مرز برخی خیانتهای بزرگ نظیر انتشارنامه جام زهر و لزوم تسلیم در برابر آمریکا، تحصن و تهدید به استعفاء... پیش رفت و حتی در آغاز مذاکرات هستهای، ابزار چانهزنی طرف غربی برای فشار به هیئت مذاکرهکننده ایرانی بود! غربیها میگفتند در حالی که مجلس ششم طرح ۳ فوریتی برای تصویب خواستههای ما دارد، ادعای مقاومت و مخالفت شما بیپشتوانه است! به دلیل همین خوشخدمتیها بارها مقامات اروپایی و آمریکایی از مدعیان اصلاحطلبی در مجلس ششم اعلام حمایت صریح کردند. برخی از تندروهای مجلس ششم از کشور گریخته و در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتند.
گفتنی است پس از رفتار تحقیرآمیز اصلاحطلبان با عارف در انتخابات ۹۲ به نظر میرسد وی به دنبال جلب توجه افراطیون مدعی اصلاحات به هر قیمت است. او تبلیغات انتخابات مجلس را از حدود یک سال پیش (۲سال مانده به انتخابات) آغاز کرد!
کد خبر: ۶۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۱
با برگزاري انتخابات اتاق بازرگاني تهران چهره هاي تازه وارد به پارلمان بخش خصوصي مشخص شدند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرنگار اقتصادي آريا، مهم ترين اتفاق روز گذشته انتخابات اتاق تهران راه نيافتن محمد رضا بهزاديان رئيس اسبق اتاق تهران، علاء مير محمد صادقي عضو هيئت موسس اتاق تهران و ايران و علينقي خاموشي رئيس اسبق اتاق ايران بود.سابقه درگيري بهزاديان و خاموشي در دوران اصلاحات و جنجال کارت بازرگاني بهزاديان که منجر به برکناري او از رياست اتاق تهران شد، هنوز از اذهان بخش خصوصي پاک نشده است، بهزاديان اينبار با توپ پر آمد، ولي يک شکست تمام عيار را متحمل شد. خاموشي نيز که در دوره گذشته با آراء پاييني به اتاق راه يافته بود، اينبار اما مورد اعتماد اعضاي اتاق قرار نگرفت. مير محمد صادقي نيز که از اولين دوره اتاق در اين نهاد حضور داشته است، ديگر جايي در اين مکان نخواهد داشت.اگر بخواهيم بر اساس ليست ها به انتخابات نگاه کنيم، بايد گفت مجمع فعالان توسعه در اين دوره تعداد بسيار ناچيزي دارد. محمدرضا بهرامن، مسعود دانشمند، ابراهيم جميلي، شاهرخ ظهيري، مهدي راسخ، روغني، ايرج حسابي، محمدرضا نجفيمنش، محسن نهاونديان، سيد رضا نوراني و غيره ناکامان اين گروه در انتخابات اتاق بازرگاني تهران بودند.اما گروه خواستاران تحول نزديک به اصلاح طلبان نيز در اين دوره تجربه تلخي داشت و تقريبا به جز دو نفر از اين گروه فرد ديگري به اتاق راه نيامده است. فاطمه دانشور و محسن مهرعليزاده تنها بازماندههاي گروه خواستاران تحول در اتاق تهران هستند. محمدرضا بهزاديان، سيد حميد حسيني، جمشيد عدالتيان شهرياري، پرويز شهپر، توقيق مجدپور ، مرسل صديق، عباس وطنپرور و حميدرضا عارف هيچ کدام موفق به کسب آرا لازم نشدند.اما علاوه بر اين افراد چهرههاي شناخته شده ديگري نيز در اتاق بودند که در اين دوره موفق به کسب صندلي در هيات نمايندگان نشدند. محسن حاجي بابا، مجيد رضا حريري، محمد مهدي رئيسزاده و ابوالحسن خليلي افرادي هستند که در اين دوره از گروه پيشگامان وفاق به اتاق نيامدند.هرچند علي نقي خاموشي و علاء مير محمد صادقي که هر دو با حکم امام خميني (ره) به اتاق آمدند در اين دوره موفق به کسب آراي لازم نشدند اما اسدالله عسگر اولادي از گروه پيشگامان وفاق همچنان منتخب بخش خصوصي شد.در اين دوره حتي آقازادهها نيز نتوانستند به اتاق بيايند، فقط مهدي جهانگيري توانست از نزديکان دولت به اتاق راه پيدا کند و بقيه از جمله پسر محمد نهاونديان، داماد شريعتمداري، پسر محمد رضا عارف وبرادر سعيد حجاريان موفق به حضور در اتاق نشدند. علاوه بر اين محمد صدر هاشمي، عضو هيات مديره بانک اقتصاد نوين هم موفق به ورود هيات نمايندگان به اتاق تهران نشد.اين گزارش حاکيست، برنده اصلي انتخابات اتاق تهران ائتلاف براي فردا است که از 40 کرسي 35 صندلي را به خود اختصاص داد.يحيي آل اسحاق رئيس فعلي اتاق تهران بيشترين راي را به خود اختصاص داد و به نوعي رياست خود را براي چهار سال ديگر تمديد کرد.در ادامه اسامي 40 منتخب اتاق تهران مي آيد:بخش بازرگاني
يحيي آل اسحاق 1308 راي
محمد رضا انصاري 1097 راي
مسعود خوانساري 1055 راي
فاطمه مقيمي 884 راي
محسن بهرامي 827 راي
مهدي شريفي 812 راي
ناصر رياحي 803 راي
فاطمه دانشور 781 راي
محمد اميرزاده 738 راي
اسدالله عسگراولادي 708 راي
محمد رضا زهره وندي 707 راي
محمد لاهوتي 681 راي
سيد رضي ميري 680 راي
علي سنگينيان 660 راي
عباس آرگن 653 راي
فرهاد فزوني 653 راي
بخش صنعت
محسن خليلي 1085 راي
مهدي جهانگيري 981 راي
علي شمس اردکاني 903 راي
مهدي پورقاضي 845 راي
سيدمحمد اتابک 842 راي
کوروش پرويزيان 736 راي
حسين سليمي 710 راي
محسن مهرعليزاده 683 راي
رضا پديدار 669 راي
حميدرضا صالحي 657 راي
محمد نجفي عرب 645 راي
محمدحسسين برخوردار 638 راي
علي رضا کلاهي صمدي 637 راي
احمد کيميايي 636 راي
بخش معدن
پدرام سلطاني 1119 راي
فريال مستوفي 892 راي
مرتضي لطفي 718 راي
سيد بهادر احراميان 703 راي
بخش کشاورزي
احمد صادقيان 943 راي
حامد واحدي 829 راي
کاوه زرگران 818 راي
مهدي معصومي 735 راي
حسن فروزان فر 729 راي
علي رضا خالف 702 راي
کد خبر: ۵۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
بسیاری از ناظران سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات را با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی تحلیل میکنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهر نوشت: به دنبال تشدید فعالیتهای سیاسی گروهها و احزاب کشور با برگزاری همایشها، کنگرهها، نشستها و همچنین جلسات تعیین استراتژی درون جریانی، سران و احزاب اصولگرا همواره از ضرورت تحقق وحدت و تشکیل ائتلاف گروههای مختلف اصولگرایی سخن گفتهاند و در این راستا نشستهای مشترکی میان تشکلها و احزاب این جریان برگزار شده است.
در این میان رسانههای اصلاحطلب کمر همت به القای تشتت، اختلاف و چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان بسته اند و فعالین سیاسی این جریان نیز برای طراحی یک بازی جدید سیاسی جهت مقابله با اصولگرایان تلاش میکنند.
پروژه اول: ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل
«ائتلاف با اصولگرایان معتدل» پروژه جدیدی است که اصلاحطلبان برای تقسیم کردن اصولگرایان به دو دسته افراطی و اعتدالی و ارسال موج تفرق به میانه اردوگاه این جریان کلید زده اند. شاید بتوان محمدرضا عارف را در زمره کسانی دانست که بارها در سخنرانی و مصاحبههای خود از این عبارت استفاده کرده و میکند.
عارف در همایش سراسری اصلاحطلبان که دی ماه سال جاری برگزار شد، تاکید کرد: «ما پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نسبی حتی با رقبای خود را میدهیم و امیدواریم در این راه موفق باشیم».
وی همچنین در گفتگویی که با یک روزنامه اصلاحطلب داشت در پاسخ به این سوال که آیا بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل را غیر واقعی میدانید یا خیر گفت: «نه. من فكر میكنم كه به واقعیت نزدیك است».
در همین راستا احمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز همنوا با هم جریانیهای اصلاحطلب خود بر تعامل و گفتگو با اصولگرایان معتدل تاکید کرد و گفت: «ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون ميتواند شكل بگيرد. چنانچه طيف تندروي اصولگرا نیز مجهز به ميدان بيايد، شرايط براي همكاري و ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل فراهمتر ميشود».
اصلاحات
بسیاری از ناظران سیاسی اظهارات اصلاحطلبان مبنی بر وجود دوگانه افراطی- اعتدالی در اردوگاه اصولگرایان را اینگونه تحلیل میکنند که «اصلاحطلبان هرنوع موضعگیری و گفتمانی که مبتنی بر آموزههای انقلاب باشد را افراطیگری تلقی میکنند؛ چراکه اساسا در قاموس نظری اصلاحات، انقلابی بودن و انقلابی ماندن خارج از چارچوبهای عقل و اعتدال لیبرالی محسوب میشود»
محمدرضا باهنر در پی این قبیل اظهارات از سوی اصلاحطلبان با تاکید بر اینکه «جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين ائتلاف اصولگراها با معتدلین اصلاحطلب را قبول ندارد» گفت: «اگر اصلاحطلبان نرم و معتدل و در چارچوب قانون اساسي باشند، به عنوان رقيب خوب ميپسنديم؛ اما به عنوان موتلف آنها را نميپسنديم چراكه ما با هم در مسائل سياسي اختلاف نظر اساسي داريم ولي بهعنوان رقيب خوب آنها را ميپذيريم» .
مبنای نظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این استدلال بود که «اصلاحطلبان معتدل نشان دادهاند كه اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست راديكالهاي خودشان خواهند داد».
محسن کوهکن نیز در همین رابطه در گفتگو به با مهر با بیان اینکه من ائتلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل را بعید میدانم تاکید کرد: باید به این مهم توجه کرد که روابط معتدلین اصلاحات با تندروهای اصلاحات همواره محفوظ است.
نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین گفت: «روابط اصولگرایان با معتدلین اصلاحات تنها میتواند عدم تخاصم باشد».
پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی هم در گفتگو با مهر ارائه پیشنهاد ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را بازی جدید سیاسی اصلاحطلبان دانست و تصریح کرد: «هدف اصلاحطلبان در طرح پیشنهاد ائتلاف با اصولگرایان معتدل، ایجاد اختلاف در میان اردوگاه اصولگرایی، تولید فضای ناامیدی و دمیدن در چالشهای درون گروهی اصولگرایان است».
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی افزود: «احساس من این است که یک برنامه از پیش تعیین شده توسط اصلاحطلبان طرح ریزی شده است تا بتوانند به شکلی فضای انسجام اصولگرایان در مقابل اصلاحطلبان را به فضای اختلاف تبدیل کند».
حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نیز معتقد است نباید به پيشنهاداتي مانند ائتلاف با اصلاحطلبان توجه كنيم زیرا همت اصلاحطلبان ايجاد شكاف در ميان اصولگرايان است.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند: «بنده تصور ميكنم تقسيم اصولگرايان در ادبيات به سنتي و نوگرا، محافظهكار و غير محافظهكار، تند و كند و حزباللهي و مذهبي كاملا حساب شده است و اين نوع القائات براي دستهبندي صورت ميگيرد و به دنبال دستهبندي هدف آنها ايجاد شكاف و انشقاق ميان مجموعه اصولگرايي است» .
پروژه دوم: سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری
پس از رد پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل از سوی برخی چهرههای شاخص اصولگرا، محمدرضا باهنر در نشستی خبری تاکید کرد که در انتخابات آتی «باید با جبهه پایداری ائتلاف کنیم».
دبیر کل جبهه پیروان گفت: «امروز اصولگرایان باید به هم نزدیک بشوند و این دوره ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری احساس می کنیم که باید با جبهه پایداری موتلف شویم»
باهنر همچنین افزود: «علاقهمند هستیم که جامعتین با آیت الله مصباح یزدی نیز جلساتی را داشته باشند؛ چراکه وحدت این دو برای ما بسیار مهم و ضروری است».
پس از سخنان دبیرکل جبهه پیروان بود که موجی از تحلیلها و القائات رسانههای اصلاحطلب مبنی بر افراطی شدن طیف اصولگرایان سنتی و احتمال جدایی طیف لاریجانی از آنها به دلیل همراهی با اعضای پایداری شدت گرفت و همچنین فعالین اصلاحطلب نیز به نکوهش این تصمیم باهنر پرداختند.
در همین راستا محسن رهامی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه حق طبيعي اصولگرايان است كه اردوگاه خود را متمركز كنند، گفت: «عملي شدن این اتفاق تا زماني كه صفت افراط و تفريط از جبهه پايداري حذف نشود عملاً اتفاق نخواهد افتاد مگر اينكه جريان اصولگرايي معتدل و سنتي از معيارهاي اصولگرايي خود دست بردارند و مشي تندروي را كه با ماهيت آنها در تعارض است پيش بگيرند».
وی همچنین در تحلیلی ورای موضوع ائتلاف جبهه پیروان با پایداری، معتقد است: «در حال حاضر هيچ كدام از شخصيتهاي اصولگرا از جمله آیت الله محمد یزدی نمیتوانند خلأ وجود آيتالله مهدوي كني پر كنند، بنابراين ريش سفيدي اشخاص حاضر در صحنه اصولگرايي موجب حل اختلافات اصولگرايان نخواهد شد و من هم بعيد ميدانم اصولگرايان به اجماع برسند».
پروژه سوم: تفکیک لاریجانی از جریان اصولگرایی
در این پروژه اصلاحطلبان و رسانههای آنان سعی دارند در موضوع وحدت اصولگرایی، دوگانهای از باهنر و لاریجانی بسازند و وانمود کنند که لاریجانی با پیشنهادات دبیر کل جبهه پیروان مبنی بر ائتلاف صد در صدی در میان اصولگرایان مخالف است و قصد دارد با تشکیل حزبی جدید(حزب رهروان ولایت) از جریان اصولگرایی جدا شده و مستقلا به فعالیت بپردازد.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در همین رابطه طی تحلیلی مینویسد: «باهنر تلاش ميكند تا مرد اول ميدان عملياتي براي ائتلاف فراگير اصولگرايان باشد و لاريجاني نيز براي خود جايگاهي را تعريف ميكند كه جامعتين و ائتلاف اصولگرايان – در صورت تحقق – نتوانند روي نامهايي كه او معرفي ميكند قلم قرمز بكشند. نقطه اختلاف مشي جديد باهنر و لاريجاني نيز همانجاست؛ جايي كه اصولگرايان حتي حاضر ميشوند حاميان احمدينژاد را هم در ليست خود بگذارند و لاريجاني حاضر نيست كانديداهاي خود را كنار آنان قرار دهد» .
روزنامه اعتماد در این تحلیل و تحلیلهای دیگر خود سعی بر وجود اختلاف میان رئیس و نایب رئیس مجلس دارد و مینویسد: «اختلاف لاريجاني و باهنر اگرچه اختلاف ميان دو شخصيت مهم اصولگراست اما بيش از آن نشاندهنده دو نگاه متفاوت در اين جريان است. يك نگاه به راهبري لاريجاني معتقد به دوري از تندروها و پالايش جريان اصولگرايي است و نگاه ديگر به سردمداري باهنر به دنبال جذب تمام اصولگرايان براي مقابله با اصلاحطلبان است».
این روزنامه همچنین پس از برگزار نشدن نشست سه جانبه آیات عظام موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی یا تیتر ادعایی «مخالفت علي لاريجاني با سازوكار وحدت اصولگرايان» نوشت: «علي لاريجاني سازوكار وحدت اصولگرايان را قبول ندارد. اين را مي شد از همان روزي كه به راهاندازي حزب رهروان ولايت چراغ سبز نشان داد، ديد». سپس در ادامه مینویسد: «آيت الله محمد يزدي به اين راحتي ها دور يك ميز با آيت الله مصباح یزدی نمي نشيند و نه علي لاريجاني به اين راحتيها در قبال برخي تلاشها براي بازگرداندن پدر معنوي جبهه پايداري به اردوگاه ديگر اصولگرايان سكوت مي كند».
روزنامههای اصلاح طلب «شرق، اعتماد و آرمان» در شماره های اخیر خود بطور هماهنگ در تیترها، خبرها و تحلیلهای خود از وجود اختلافات حزب منسوب به علی لاریجانی با طیف اصولگرایان سنتی یعنی جبهه پیروان و جامعتین مینویسند. در همین رابطه روزنامه اعتماد در گفتگویی که با کاظم جلالی انجام داد با انتخاب تیتری خطاب به محمدرضا باهنر نوشت: «نگران حزب لاریجانی نباشید» .
رسانههای اصلاحطلب در حالی از اختلاف شدید محمدرضا باهنر با حزب منسوب به لاریجانی(حزب رهروان ولایت) و شخص کاظم جلالی سخن می گویند که دبیرکل جبهه پیروان بارها تاکید کرده است: «اگر آقاي جلالي ميخواهد حزب رهروان ولايت را راه بيندازند، راه بيندازند ما مخالفت نميكنيم و تشويقشان هم ميكنيم. ما مثلا پنج حزب اصولگرا داريم و اين هم ميشود ششمين حزب».
باهنر همچنین میافزاید: «امروز اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري ١٥ تشكل هستند كه همه اينها مجوزدار هستند. حال اگر (اعضای فراکسیون رهروان ولایت) رفتند و حزب تشكيل دادند، قاعدتا از آنجايي كه ما با آنها مواضع نزديك داريم ميتوانيم با هم كار كنيم».
پروژه چهارم: القای اختلافات شدید در جامعتین
از سوی دیگر آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت هم که بارها بر ضرورت وحدت جریان اصولگرایی تاکید داشته است، در رابطه با دیدار و مشورت با آیتالله مصباحیزدی گفت: «تلاش میکنیم جامعتین و آیتالله مصباح یزدی به نظری واحد دست پیدا کنند».
در پی سخنان آیت الله موحدی کرمانی بود که روزنامههای اصلاحطلب با هدف مخدوش جلوه دادن تعامل جامعتین با آیتالله مصباح نوشتند: «جامعه روحانیت به جبهه پایداری گرایش پیدا کرده است». این رسانهها همچنین مدعی اختلاف آیتالله محمد یزدی و عدم پذیرش وی در ائتلاف و نشست با آیت الله مصباح یزدی شدند.
اصلاحات
این درحالی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز از قطعیت نشست با آیتالله مصباح و آیت الله محمد یزدی خبر داد و تاکید کرد: «زمان برگزاری این نشست اواخر اسفندماه سال جاری مشخص خواهد شد».
مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به خبرسازی رسانههای اصلاحطلب ضمن تکذیب هرگونه گرایش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین به حزب یا جبههای خاص تاکید کرد: «واقعیت این است که محور فعالیت سیاسی اصولگرایان، جامعتین است و اصولگرایان در چارچوب همین تشکیلات، فعالیتهای خود را انجام میدهند؛ جامعتین جهتگیری به سمت شخصیتها و گروهها نخواهد داشت».
ناظران سیاسی معتقدند اصلاحطلبان وحدت اصولگرایان را در گرو وحدت سران و بزرگان این جریان میدانند به همین جهت درصدد القای وجود اختلافات لاینحل میان اعضای جامعتین با یکدیگر و نیز با آیت الله مصباح یزدی هستند.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات از قبیل «طرح ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل، سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری، تفکیک لاریجانی و فراکسیون رهروان از جریان اصولگرایی و القای اختلافات شدید در جامعتین»، همگی با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی مناسب برای جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی به منظور رقابت در انتخابات آتی مجلس صورت میگیرد.
کد خبر: ۵۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
محمدرضا عارف در پیامی خطاب به حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی درگذشت صادق طباطبایی را به وی تسلیت گفت.
«حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی
خبر درگذشت شادروان دکتر صادق طباطبایی از یاران امام و انقلاب اسلامی موجب تأسف و تألم خاطر شد.
ایشان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی منشأ خدمات ارزنده ای برای کشور بوده اند و از یاران باوفای بنیانگذار انقلاب محسوب میشدند.
اینجانب این مصیبت را به جناب عالی و مادر بزرگوارتان سرکار خانم فاطمه طباطبایی و بستگان داغدار تسلیت عرض می کنم و از درگاه حضرت حق برای آن فقید سعید آمرزش و رحمت و برای بازماندگان معزّز صبر و اجر و سلامتی و برای جنابعالی که به حق ادامه دهنده راه خمینی بزرگ هستید طول عمر با عزت توأم با سلامتی و کامروایی مسألت می کنم.
محمدرضا عارف »
کد خبر: ۵۸۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
شايد بتوان گفت اگر مادر کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانهای اصلاحطلبان در همدردی، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدینژاد اتفاق افتاد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پايگاه خبري تحليلي پارس نوشت: برخی تحلیلگران بر این باورند که چالشها و منازعات سیاسی در ایران عمدتا ریشه «عاطفی» دارند و شکافهای کارشناسی که ناظر به چگونگی پیشبرد امور کشور است، در مرحله بعدی قرار میگیرند. از طرف دیگر این چالش عاطفی در بین اصولگرایان به دلیل برخورداری از سیاست ایدئولوژیک که در آن نوعی جزمیت در نگاه و نظر و منافع سیاسی دیده میشود، حادتر و عمیقتر است.
درگذشت مادر احمدی نژاد و نحوه مواجهه با آن، تصویر عمیقی از عاطفی بودن منازعات سیاسی در ایران امروز در بر داشت. با آن که مرسوم است در عالم سیاست وقتی کسی از بستگان درجه یک یکی از چهرههای سیاسی کشور از دنیا میرود، سایرین با کنار گذاشتن اختلافات و سلایق و دیدگاهها با او ابراز همدردی میکنند و از فرستادن پیام تسلیت گرفته تا شرکت در تشییع جنازه تا شرکت در مجلس ختم، سعی میکنند به فرد عزادار تسلی خاطر بدهند. اما با درگذشت مادر احمدینژاد این قاعده تکرار نشد.
با آن که چهرههایی مثل رئیس جمهور روحانی، هم پیام تسلیت داد و هم برادر وی به نمایندگی از او در آیین ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کرد یا افرادی مثل سید حسن خمینی و عارف پیام تسلیت دادند و حتی چهرههایی مثل سید مهدی طباطبایی که در زمره مخالفان جدی احمدی نژاد بود، در مراسم ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کردند، اما غالب افرادی که از آنها انتظار میرفت، از جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان، از هاشمی به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی لاریجانی رئیس قوه مقننه، صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، ابوترابی و باهنر نائبان رئیس مجلس تا توکلی و جلیلی و قالیباف و ولایتی و حدادعادل و رضایی و شریعتمداری و علم الهدی و تقوی و صفارهرندی و...، برخی با تأخیر و بعد از مراسم سوم فقط پیام تسلیت بدون بازتاب رسانهای دادند و برخی دیگر هم نه پیام تسلیتی دادند و نه در مراسم تشییع و ترحیم شرکت کردند.
احمدینژاد در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، طبیعی است که هاشمی به عنوان رئیس مجمع برای درگذشت یکی از وابستگان درجه اول یکی از اعضا پیام تسلیت بدهد یا در یکی از مراسمها شرکت کند. طبیعی بود که علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس، صادق لاریجانی به عنوان رئیس قوه قضائیه، همچون رهبر انقلاب و حسن روحانی رئیس جمهور، درگذشت والده محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق را تسلیت میگفتند و یا در مجلس ختم شرکت میکردند. این یعنی شکاف عاطفی بین هاشمی و لاریجانیها با احمدی نژاد آنچنان عمیق است که مانع از بروز یک تسلیت گفتن ساده به رئیس جمهور سابق که یک امر عادی و مرسوم در عالم سیاست است، میشود.
این انتقاد همزمان به عمده اصلاح طلبان نیز وارد است. آنها دم از اخلاق و احترام به بزرگان کشور و خالی نمودن دلها از کینه و کدورت میزنند، اما در میدان عمل، سیاست ورزی غریزی اجازه عمل سیاسی را در این قضیه از آنها سلب میکند. یعنی تنفری که از احمدی نژاد دارند، اجازه یک عمل انسانی ساده را از آنان گرفته است. شاید به جرأت بتوان گفت اگر مادر کسی مثل جان کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانهای اصلاح طلبان در همدردی با او، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدینژاد اتفاق افتاد.
این پدیده و موارد مشابه در درجه اول نشان میدهد چالشهای سیاست ورزی در ایران تا چه اندازه عاطفی و احساسی است. دعواها بیشتر شخصی و خودی است تا سیاسی و کارشناسی. مرز من با دیگری را دیدگاهها و سیاستها و روشها جدا نمیکند بلکه عواطف و خلقیات شخصی موثرتر هستند. در واقع سیاست ورزی در ایران عمدتا غریزی است تا عقلانی. اینکه اصولگرایان در مراسم ختم مادر ظریف شرکت کنند و در مراسم ختم مادر احمدی نژاد غایب باشند، خود گویای عمق شکافهای عاطفی در بین آنهاست. به عبارت دیگر متفاوت بودن دیدگاه سیاسی با ظریف باعث نمیشود که اصولگرایان مراسم او را شرکت نکنند (که اتفاقا کار درست هم همین است) اما احساس نفرت از احمدی نژاد مانع هرگونه ابراز همدردی با او میشود که ناشی از چالشهای عاطفی بین اصولگرایان و احمدینژاد است. باید برای «سیاست» و «نفرت» از افراد مرز قائل شد و دامنه آن را تا همه مسایل حتی درگذشت وابستگان درجه اول آنها امتداد نداد.
کد خبر: ۵۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
عبد دانا از قَدَر به قضا پناه میبرد و به قضای الهی تن میدهد. عبد در قدر دعا میکند که از قَدَر به قضا برود. هر جا که از قدر خسته شدی و عاجز شدی به قضا پناه ببر و به خدا توکل کن که راحتی در آن است
کد خبر: ۵۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
عارف با تأکید بر تقویت نشاط و امید در جامعه، افزود: متأسفانه نگاه حذفی، امید و نشاط را در جامعه کمرنگ کرده است و باید تلاش شود که امید و نشاط در جامعه و جوانان کشور پررنگ و تقویت شود و در این مسیر هنر میتواند بسیار مؤثر باشد.جلسه کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور دکتر محمدرضا عارف - عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی - برگزار شد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر محمدحسین ایمانی خوشخو - رییس کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی - با اشاره به ضرورت توجه بیشتر شورای عالی انقلاب فرهنگی به مباحث هنری کشور، اظهار کرد: با توجه به اهمیت و تأثیرگذاری هنر در جامعه و نبود ارتباط و هماهنگی مناسب در نهادها و دستگاههای هنری کشور که آسیبهایی را بهدنبال دارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون هنر و معماری را تشکیل داد و صاحبنظران، هنرمندان و افراد باتجربه رشتههای مختلف در این کمیسیون حضور دارند.
او ادامه داد: هدف اصلی این کمیسیون ورود به مباحث سیاستگذاری هنر است تا با توجه به نبود اسناد بالادستی در زمینه هنر، اسنادی در حمایت از هنر و هماهنگی دستگاههای هنری با نظر کارشناسان و اهل هنر تهیه شود و از بستر آن، زمینه فعالیتهای هنری به دور از برخوردهای سلیقهای و همه براساس این سند انجام شود.
وی افزود: طرح دانشگاه هنرهای ایرانی اسلامی استاد محمود فرشچیان از مصوبات کمیسیون هنر و معماری شورا است که خوشبختانه در شورای عالی نیز مصوب شده است. سند موسیقی با نظرات و دیدگاههای استادان و هنرمندان موسیقی تدوین شده و سند معماری کشور نیز در دست تهیه است.
او با قدردانی از دکتر محمدرضا عارف و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: امیدواریم با حمایت و هدایت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، اسناد بالادستی هنر بهعنوان ضرورت در عرصه هنر کشور و در راستای سیاستگذاری و رفع برخوردهای سلیقهای در هنر تهیه و تصویب شود.
دکتر محمدرضا عارف نیز با قدردانی از تشکیل کمیسیون هنر و معماری و فعالیتهای این کمیسیون، بر نگاه فرهنگی به هنر تأکید کرد و گفت: هنر میتواند پلی بین انقلاب اسلامی و مردم باشد؛ اما متأسفانه هنر از آفتهای سلیقهای و جناحبندی سیاسی متأثر بوده است.
او با اشاره به جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به تعبیر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، قرارگاه فرهنگی کشور است و تنها محلی که میتواند مسایل حوزه هنر را با نگاه کارشناسی برطرف کند، شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری فرهنگی کشور است.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: هنر، یک فرصت است و عموما هنرمندان ما نشان دادهاند که به شیوه و روش خودشان با نظام و انقلاب همراه هستند و متأسفانه ما نتوانستهایم پاسخگوی خواستههای بعضی هنرمندان باشیم. همراهی و هماهنگی هنرمندان فارغ از اختلاف نظرها میتواند به تحقق خواستههای اهل هنر کمک کند.
عارف در ادامه اظهار کرد: ضرورت دارد که کمیسیون هنر و معماری برای مسایل هنر وقت بگذارد و تلاش کند و با استفاده از نظرات هنرمندان و کارشناسان، اسناد ملی در حوزههای گوناگون سینما، تئاتر، موسیقی و ... تهیه کند تا نگاهها و برخوردهای سلیقهای که در هنر شاهد هستیم و متأسفانه این روزها افزایش یافته، برطرف شود.
عارف با تأکید بر تقویت نشاط و امید در جامعه، افزود: متأسفانه نگاه حذفی، امید و نشاط را در جامعه کمرنگ کرده است و باید تلاش شود که امید و نشاط در جامعه و جوانان کشور پررنگ و تقویت شود و در این مسیر هنر میتواند بسیار مؤثر باشد.
منبع: ایسنا
کد خبر: ۵۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
مسئول کمیته هماهنگی اصلاحطلبان گفت روحانی پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است و نباید بگوید وامدار هیچ حزبی نیست.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محسن رهامی در «برنامه انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان» در بندرعباس، اظهارات رئیسجمهور مبنی بر این که وامدار هیچ حزبی نیست را «غلط» دانست و گفت: روحانی برای پیروزی انتخاباتی خود بدهکار احزاب است.
وی افزود: پنج روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری، روحانی با ۱۰/۸ درصد در رتبه چهارم نظرسنجیها قرار داشت که با تدبیر و اجماع احزاب اصلاحطلب به بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت و برنده انتخابات شد. این ادعا در حالی است که عارف نامزد اصلاحطلبان در همان نظرسنجی ۷-۸ درصد بیشتر رای نداشت.
رهامی تصریح کرد: هرچند حق اصلاحطلبان و افرادی مانند عارف در این دولت ادا نشد، استراتژی اصلاحطلبان حمایت از دولت است اما این طیف با هیچکس عقد اخوت نبسته و رویکرد انتقادی خود را خواهد داشت.وی همچنین حضور مدیران و افراد دارای سمتهای دولتی در نشست اصلاحطلبان بندرعباس را ارزشمند توصیف و اضافه کرد: در برخی استانها مسئولان با این توجیه که نباید برچسب حزبی بخورند، از حضور در نشستها خودداری میکنند در حالی که آنان موقعیت و مسئولیت خود را مدیون رای و اعتماد مردم به احزاب هستند.
نشست شورای هماهنگی اصلاحطلبان شهرستان بندرعباس با حضور چهرههای سیاسی اصلاحطلب و مشاور عالی استاندار هرمزگان و تعدادی دیگر از مسئولان استان در فرهنگسرای طوبی بندرعباس برگزار شد.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در کنگره اصلاحات عصر امروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، به بیان استراتژیهای خود برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: ما برای انتخابات مجلس آینده برنامههای مفصلی داریم.
وی افزود: ما مقابل هرکسی که بخواهدبرابر مردم بایستد خواهیم ایستاد و در انتخابات آتی نیز با تمام قدرت وارد خواهیم شد و از تشرهای هیچ گروهی نمیهراسیم.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از عدم حضور برخی مدعوین به کنگره سالیانه این حزب انتقاد و تصریح کرد: اگر امروز من را سیلی میزنند به دلیل این است که چون منصور حلاج اسرار هویدا میکنم؛ همه جلسات دولت و نظام باید شیشهای باشد، هیچکس حق ندارد پشت پرده برای مردم تصمیم بگیرد.
به گفته فومنی، عارف ، منتجبنیا، سیدمحمد خاتمی و کواکبیان از جمله افرادی بودند که به کنگره سالیانه حزب مردمی اصلاحات دعوت شده اما به این همایش نیامده بودند.
وی ادامه داد: امروز من فهمیدم که راه را اشتباه نمیروم و چون من از طبقه ضعیف هستم چپاولگران و سرمایهداران با من مشکل دارند اما فومنی، و فومنیها زندهاند تا زمانی که سکان این کشور را مقام معظم رهبری اداره میکند.
فومنی در ادامه اظهارات خود به انتقاد برخی افراد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کرد: هاشمی مردی برای همه فصول است اما متحجرین میخواهند هاشمی را بکوبند چون فاقد اخلاق هستند در حالیکه آیتالله هاشمی قلب تپنده انقلاب است و تخریب وی تخریب انقلاب و مقام معظم رهبری است.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در ادامه اظهارات خود به آرایش کابینه دولت یازدهم نیز انتقاد کرد و گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
فومنی در ادامه به اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی در هنگام نطق علی مطهری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: من به این مجلس تسلیت میگویم چرا که این مجلس نمیگذارد صدای ملت به ملت برسد.
وی در مورد استراتژی حزب مردمی اصلاحات نیز گفت: ما یک حزب اصلاحطلب نوینی هستیم که نه تنها به دنبال اصلاحات در اصولگرایی و تفکرات حجری هستیم بلکه میخواهیم در درون اصلاحطلبی نیز اصلاحاتی صورت بگیرد چراکه ما اصلاحاتی میخواهیم که با مردم باشد نه اینکه بر ضدمردم باشد.
دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات در ادامه از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور انتقاد کرد و گفت: من از درد چه کسی بگویم؟ در حالیکه دروغپردازی و گرانی دارد بیداد میکند.
فومنی ادامه داد: جوانان ما در حالیکه برخیهایشان چهل و اندی سال سن دارند هنوز در آرزوی ازدواج هستند. آقایان جلسه مفصل و هزینههای آنچنانی میگنند و دم از اصلاحطلبی و اصولگرایی میزنند. ما میگوییم که کاخ استبدادی را خمینی کبیر فرو ریخت اما حالا این کاخهای امروزی را چه کسی فرو میریزد.
وی در ادامه در تجلیل از دولت یازدهم به دلیل سیاست خارجی صحیح، اظهار داشت: ما از این دولت انتظارات بیشتری داریم.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
همایش امروز اصلاحطلبان غایبان بسیاری داشت که عدم حضور چهرههای تندروی این جریان ملموستر حس میشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش مشرق، همایش اصلاحطلبان عصر امروز در حالی به همت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در کانون توحید تهران برگزار شد که جای خالی چهرههای شاخص اصلاحطلب توجه بسیاری از خبرنگاران را به خود معطوف کرده بود که البته عدم حضور پررنگ چهرههای تندرو اصلاحطلب با توجه به روی کار آمدن دولت اعتدال گویای تغییر رویه و روشهای اعتدال گونه اصلاحطلبان بود.
بر پایه این گزارش، آیتالله هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حجتالاسلام ناطق نوری، علی مطهری و کرباسچی غایبانی بودند که علیرغم دعوت به همایش نیامدند.
سعید حجاریان، مصطفی معین، عبدالله نوری، محمدعلی نجفی، محمد سعیدی کیا، اکبر ترکان،صادق زیباکلام ، محمدرضا تاجیک، علیاکبر محتشمیپور ، محمد علی ابطحی، محمد سلامتی، محمدرضا خاتمی، مرتضی الویری، جعفر توفیقی، هادی خانکی، سیدحسین موسوی تبریزی، غلامحسین کرباسچی، اسحاق جهانگیری، مجید انصاری، جواد اطاعت، محسن آرمین،زهرا اشراقی، اکبر اعلمی، معصومه ابتکار، علی ربیعی، اشرف بروجردی، مسعود پزشکیان، تاجگردون، محمدرضا خباز، الیاس حضرتی، محسن مهرعلیزاده، علی خرم ،حقشناس، حسین مرعشی، فائزه هاشمی، محسن هاشمی، محمد قوچانی، محمد مقدم، علیرضا محجوب، علیاکبر موسوی خوئینیها، احمد پورنجاتی، احمد مسجد جامعی ، حسین کاشفی، محمد عطریانفر، داریوش قنبری، سعید لیلاز، موسوی بجنوردی، مرتضی حاجی،احمد شیرزاد، مرتضی مبلغ، علی یونسی، حسن یونسی، محمد شریعتمداری، کمال خرازی از جمله اصلاحطلبانی بودند که اثری از آنان در همایش امروز اصلاحطلبان مشاهده نشد.به گزارش فارس، محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، رسول منتجب نیا دبیرکل حزب اعتماد ملی، عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات، هادی خامنهای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام، محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی دانشگاهیان کشور، حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار، فاطمه راکعی دبیرکل حزب زنان نو اندیش، محتشمیپور همسر مصطفی تاجزاده، صادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری، شکوری راد نماینده مجلس ششم، محمدحسن غریبانی عضو شورای هماهنگی اصلاحات، مهدی خزعلی فعال فتنه 88، احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت، هادی غفاری عضو مجمع نیروهای خط امام (که در جریان فتنه 88 از انبار مؤسسه تحت مدیریتش اسلحه و مهمات کشف شد) و حسن رسولی عضو بنیاد باران حاضران در این همایش بودند
کد خبر: ۵۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
رئیس بنیاد امید ایرانیان گفت: هر تصمیمی که بهنفع نظام و کشور باشد میگیرم و هیچ ابایی از تصمیم خود برای انتخابات مجلس ندارم
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا ستاد انتخاباتی شما در استانها تشکیل شده است؟" گفت: خیر، ما مخالفیم که ستادهای انتخاباتی از الآن تشکیل شود و برای همه این یک مسئله است و اصلاحطلبان و اصولگرایان وظیفه خود میدانند مردم را برای مشارکت حداکثری دعوت کنند.
وی در مورد سفرهای استانی خود نیز گفت: سفرهای استانی من فقط در حد حضور در دانشگاهها است.
رئیس بنیاد امید ایرانیان در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا در شورای مشورتی اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی شرکت میکنید؟" گفت: خیر، من شرکت نمیکنم، ما خودمان شورای مشورتی داریم.
وی همچنین در پاسخ به سؤال مبنی بر "شما به مرد انصرافهای انتخاباتی مشهور شدهاید به دلیل انصراف در انتخاباتهای مختلف، آیا در انتخابات مجلس آینده نیز انصراف میدهید؟" گفت: برای صلاح و نفع نظام و کشور هر تصمیمی صلاح باشد میگیرم و هیچ ابایی هم ندارم.
تسنیم
کد خبر: ۵۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
هرچند که حدود یک سال تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است و خبرهایی جسته و گریخته از گوشه و اطراف برای حضور شخصیت های شناخته شده جهت فتح صندلی های سبز بهارستان به گوش می رسد ولی نباید فراموش کرد برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و اعلام پيروزي حسن روحاني در خرداد ماه سال گذشته سبب شد تا بحث و گفت و گو درباره انتخابات مجلس دهم بسيار زودتر از ادوار قبل ميان کنشگران سياسي آغاز شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پارسینه نوشت:از آنجا که اصولگریان لشگر خود را در فتح پاستور شکست خورده دیدند پر بیراه نیست که گفته شود این افراد اولین دسته ای بودند که در سوت شروع مذاکرات و یارگیری دمیدند ولی اولین شخصی که رسما اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. همچنين بايد دانست که اين اظهار نظرهاي زودهنگام در مورد اين آزمون، نشان از اهميت بيش از پيش و دو چندان اين دوره از انتخابات مجلس دارد و به زعم صاحب نظران اين دوره از انتخابات به طور ويژهتر نسبت به ادوار گذشته در دو سطح مطرح خواهد شد.در سطح اول گروهاي سياسي تلاش ميکنند تا به بهارستان راه پيدا کنند و در سطح ديگر شخصيتهاي مهم سياسي تلاش دارند که صندلي رياست مجلس را از آن خود کرده و بر آن تکيه بزنند. اصولگرايان نيز که سرخورده از انتخابات رياست جمهوري گذشته هستند به شدت در تلاش هستند با ساز و کار و ليستي قدرتمند وارد اين جدال شوند تا جان تازهاي بگيرند و از طرف ديگر اصلاحطلبان که خود را پيروز اين روزهاي سياست ميدانند تلاش جدي دارند که باز هم مانند گذشته به طور کامل به عرصه سياست کشور بازگردند و از هيچ ترفند سياسي فرو نميگذارند تا عرصه را براي حريف تنگ کنند.
در این مجال به حظور و تحرکات طیف های مختلف سیاسی برای بدست آوردن خانه ملت خواهیم پرداخت.
*جبهه پایداری و سعید جلیلی
هرچند که اصولگرايان در مجلس فعلي داراي اکثريت هستند ولي پس از شکستي که از اعتداليون در انتخابات رياست جمهوري متحمل شدند بشدت بر آنند که موقعيت خويش را اثبات کنند. از آنجايي که جريان اصولگرايي مانند اصلاحات خود به چندين گروه مختلف تقسيم ميشود، هر کدام هدفي جز تصاحب کرسيهاي مجلس ندارند و در اين بين شايد يکي از مهمترين گروهها در اردوگاه اصولگرايي که تلاش جدي دارد تا همچنان بقا و نقش سياسي داشته باشد جبهه پايداري است، جريان تازه اي که قبل از انتخابات مجلس نهم تشکيل شد. کارشناسان معتقدند پايداريها که رهبر معنوي گروه خود را آيتالله مصباحيزدي ميدانند، احتمالا با سر ليستي سعيد جليلي يا کامران باقري لنکراني در انتخابات حضور خواهند داشت ولي اميد اين طيف از اصولگرايان به حاميان سعيد جليلي در انتخابات است.
از سوي ديگر پس از تغيير فضاي سياسي کشور با روي کار آمدن دولت حسن روحاني، جبهه پايداري که به رغم هياهوي زياد سياسي در شرايط خوبی از نظر پايگاه مردميقرار ندارد، براي ادامه حضور در مجلس شوراي اسلامي، خروج نمايندگان خود از تهران و فعاليت در شهرستانها را در دستور کار خود قرار داده است. به گزارش سايت نو انديش، گفته ميشود از مدتي پيش کميتهاي در اين جبهه تشکيل و در حال بررسي و شناسايي حوزههاي انتخابيه غير استان تهران براي نمايندگان تهراني خود در مجلس شوراي اسلامي است. پايداريها به خوبي ميدانند مجلس آينده کارزار سختي براي آنها خواهد بود به ويژه اگر مردم حضور گستردهاي در انتخابات داشته باشند. همچنين راي سعيد جليلي در خرداد 92 ميزان مقبوليت اين جريان در ميان مردم را به خوبي مشخص کرد.
*اعتدالیون ومحمد رضا عارف
اولين شخصيتي که پس از به پايان رسيدن انتخابات رياست جمهوري صريحا اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. عارف که نامزد اصلاحطلب مقام رياست جمهوري بود و بيشک اقبال عمومي را به همراه داشت ضمن مشورت با بزرگان همفکر خويش و براي پيشبرد بهتر اهداف اصلاحطلبان و اعتداليون از رقابت کناره گرفت، در اين بازه زماني محبوبيت ويژهاي در بين اقشار مختلف جامعه و در اردوگاه اصلاحطلبان کسب کرد و از او بعنوان شخصيت اثر گذار ياد ميکنند. از اين رو ميتوان عارف را مهمترين شخصيت در بين اصلاحطلبان براي حضور در ليست دانست که حتي ميتواند بر صندلي رياست مجلس تکيه کند. در این رابطه، داريوش قنبري نماينده اصلاحطلب مجلس هشتم از طرف همفکرانش ازهاشمي و خاتمي خواسته است که در انتخابات مجلس از محمدرضا عارف بعنوان محور اصلاحطلبان حمايت کنند. از جهتي که پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري به اقدامات عارف نيز بر ميگردد و به دنبال هويت مستقل و خاص خودشان هستند و در تلاشند که به شکل کامل به عرصه سياست بازگردند، کميغير منطقي ميرسد که بجاي استفاده از عارف بدنبال شخص دیگری برای حضور در مجلس و حتی ریاست آن باشند. همچنين شرکت گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري و راي به اصلاحات و اعتدال يکي از شواهدي است که به گفته کارشناسان اکثريت مجلس در انتظار اصلاحطلبان ميباشد و عارف مهمترين سر ليست اين جريان خواهد بود.
*علی لاریجانی و صندلی ریاست بهارستان
علی لاریجانی از جمله چهره های سیاسی بود که هر چند نتوانسته است بر صندلی پاستور تکیه بزند اما توانست بر ریاست بهارستان بنشیند. علی لاریجانی ریاست دو مجلس هشتم و نهم را توانست با فراکسیونی که به راه انداخت به دست گیرد. فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نیز توانست اقتدار لاریجانی را قوت ببخشید و وی را در برابر رقیبش یعنی حدادعادل پیروز کند. لاریجانی علاوه بر تلاش برای حضور قدرتمند در مجلس دهم باید این مجلس را نیز مدیریت کند تا مجلس نهم دچار تفرقه و تشت نشده و ریاستش متزلزل نشود. در حال حاضر همانطور برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که برخی از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور دولت تمايل دارند که علي لاريجاني که از يک چهره اصولگراي محض به فردي فراجناحي تبديل شده است ميتواند بهتر از عارف باشد و تمایل زیادی دارند که او همچنان بر صندلی بهارستان تکیه بزند.
پدیده سیاست ایران؛ احمدی نژاد
محمود احمدينژاد پديده سياست ايران که پس از اتمام دوران رياستش کمتر از او خبري منتشر شده است، تمايل زيادي براي باقي ماندن در دايره سياستمداران و سياستمدار بودن دارد. بعضي اخبار حکايت از آن دارد که گروه نزديک به وي پس از نتيجه نگرفتن در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، تحرکات خود را براي حضور در مجلس دهم آغاز کرده اند و به موازات جريانات سياسي کشور جلسات انتخاباتي خود را کليد زده اند. گرچه بنا به گفته محمدرضا ميرتاجالديني معاون احمدينژاد اين جلسات تشکيلاتي نيست و تنها جمع وزرا و معاونان دولت سابق است اما گويي در پس اين جلسات اهداف انتخاباتي دنبال ميشود تا تيم دولت سابق به سياست بازگردند. معاون رييسجمهور سابق در جايي اشاره کرده است که «اگر در حال حاظر در ميان روستانشينان و قشر محروم کشور نظر سنجي صورت بگيرد، همگان خواهند دانست که آمار محبوبيت احمدينژاد خيلي بالاست».اين نکته ميتواند نشان گر اين باشد که نزديکان احمدينژاد در مناطق محروم و روستايي در حال پيشبرد اهداف خود براي رسيدن به مجلس هستند. از طرف ديگر، احمدينژاد که در مناظرههاي انتخاباتي حملات تندي را عليه بعضي از بزرگان نظام از جمله حجتالاسلام والمسلين ناطقنوري کرده بود، برخي از نزديکان خود را به ديدار وي فرستاده است تا زمينه ديدار با ايشان را فراهم کنند.احمدينژاد علاوه بر درخواست ديدار با ناطقنوري، افرادي را نيز نزد سيدمحمد خاتمي فرستاده است که همه اين اقدامات نشان دهنده برنامههاي خاص اين طيف براي رسيدن به مجلس است.ذکر این نکته مهم است که احمدی نژاد شخصی نیست که خود را در عزلتي 4 ساله قرار دهد و بيشک انتخابات پارلمان دهم براي او و همطيفانش نيز مجالي براي عرضاندام است و مجلس دهم را سکوي پرش خود قرار داده است که دوباره به کاخ رياست جمهوري برسد و در اين راه به احتمال زياد با بخشي از جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو نيز ائتلافي خواهد داشت لذا نامزدهايي را در تهران و شهرستانهاي بزرگ از ليست خود معرفي خواهد کرد.
در يک نماي کلي ميتوان گفت که مجلس آينده بنا بر تحولات صورت گرفته در فضاي سياسي کشور به خصوص بعد از انتخابات رياست جمهوري، مجلسي خواهد بود با آرايش و چيدمان متفاوت نسبت به ادوار گذشته خود که تلاش دولت براي داشتن کرسيهاي مجلس و اقدامات اصلاحطلبان براي بازگشت کامل به عرصه سياست و کوشش اصولگرايان براي حفظ جايگاه فعلي خود، اهميت ويژه اي به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخشيده است و اين اهميت با سپري شدن هر روز و نزديک تر شدن به موعد برگزاري اين انتخابات توجه و تحرکات سياسي را در بين اصلاحطلبان و اصولگرايان افزايش ميدهد.
کد خبر: ۵۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس و عضو جبهه پایداری گفت: امیرالمومنین(ع) را با شعار اعتدال کنار گذاشتند
کد خبر: ۵۳۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
نمایش معبد شیطان به نویسندگی علی علیا یی نژاد وکارگردانی مهدی ملکی روز سه شنبه 2دی میزبان هنرمندان خواهد بود
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:نمایش معبد شیطان در اجرای دوم خود میزبان آتش تقی پور بازیگر پیشکوست تئاتر و تلویزیون بود و در اجرای سوم ویژه عکاسان به روی صحنه رفت .نمایش معبد شیطان از تاریخ 23آذر لغایت 12دی هر شب ساعت 19:30 در تماشاخانه بازیگاه به روی صحنه می رود.
امیر محسن کوه گره،حمیدرضا خسروی،بهراد محمدی،نگین ذاکری پور،مهدی ملکی،فهیمه علی آبادی،زهرا قنبر زمانی،ابراهیم ربیعی،پریا پورزند،محیا قوامی،سارا منیعی ،امیرسام عفتی،راضیه احسان زاده،مرتضی محمودی به عنوان بازیگردر این نمایش به ایفای نقش می پردازندهمچنین امین ربیعی (دستیار کارگردان وبرنامه ریز) سارا عبادی(منشی صحنه) فائزه باقری) مدیر صحنه(
جلال عیدانی، جواد عیدانی(موسیقی) سامیه شاهچراغی(طراح صحنه) سارا مطلبی(طراح گریم) مصطفی ثفقی(نور) عارف قاسمی، نفیسه صادقبین(عکاسی و ساخت تیزر) میلاد زادفر (طراح پوستر و بروشور) ومحمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.
جهت عضویت در باشگاه تماشاگران نظرات و انتقادات خود را به همراه نام و نام خانوادگی به شماره 10008617ارسال نمائیدhttp://www.tiwall.com/theater/maabadesheitan
تلفن جهت ارتباط با گروه و رزرو تلفنی:0919805059709336746162نشانی: میدان ولیعصر، بلوار کشاورز، بعد از خیابان فلسطین، خ کبکانیان، خ مرتضی زاده، پلاک 12، طبقه ی 4
کد خبر: ۵۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷