« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به گزارش آوای رودکوف ،ویژه نامه روزنامه آرمان: آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی در پاسخ به سوالی در ارتباط با شرایط فرزندش در زندان توضیحاتی داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی و در پاسخ به سوالی در ارتباط با شرایط فرزندش،مهدی هاشمی گفت:مثل همه زندانی ها دارد تحمل می کند. البته فرصتی پیدا کرده که بتواند عقب افتادگی های تحصیلی اش را جبران کند.در آکسفورد که درس می خواند به تز دکترا رسیده بود که وقتی به ایران آمد،ماند. آیت الله هاشمی ادامه داد:مهدی مثل همه زندانی های شاداب،خود را با ورزش و مطالعه سرگرم کرده است. یک مسئولیت اجتماعی هم برای خود در زندان تعریف کرده است.چون خیلی از زندانی های کشور افراد نیازمند و مستاصل هستند،مخصوصا در بندی که او هست،از این افراد هم هستند. با آنها صحبت و مسائل آنها را در راستای کمک به مشکلات به ما می گوید و ما پیگیری می کنیم.
کد خبر: ۹۱۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

آوای رودکوف:با وساطت نماینده ولی فقیه در استان و بخشش اولیای دم، دومین محیط بان محکوم به اعدام  کهگیلویه و بویراحمد ی به زندگی باز می گردد
کد خبر: ۹۰۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۷

آوای رودکوف:به منظور بررسی مشکلات خانواده های ملاقات کننده زندانی ان علی عباس فلاحتی مطلق مدیر کل زندانها در جع آنان حضور بهم رسانده و پاسخگوی مشکلات مبتلابه خانواده ها شد
کد خبر: ۹۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۴

آوای رودکوف:روابط عمومی محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد از عفو محیط‌بان دنا بعد از 8 سال  زندانی خبر داد
کد خبر: ۸۹۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵

اوای رودکوف:"آلبرت وودفاکس" زندانی آمریکایی که برای 43 سال در زندان انفرادی نگه داشته می‌شد از زندان آزاد شد. وی به جرم کشتن یک زندانبان در جریان شورش سال 1972 در انفرادی بود اما هرگز این اتهام را نپذیرفت. آلبرت آخرین زندانی از حلقه سه نفره زندانی انی بود که به "آنگولا 3" شهرت یافته بودند؛ زندانی انی که تمام مدت محکومیت خود را سلول انفرادی گذرانده بودند. به گفته وکلا، او در تمامی این سال‌ها 23 ساعت از شبانه روز را در تنهایی مطلق سلول انفرادی گذرانده است. او رکوردار زندان انفرادی در تاریخ زندان‌های آمریکاست.
کد خبر: ۸۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱

دادگاه نظامی قاهره، کودک ۴ ساله مصری را به اتهام شرکت در تظاهرات به حبس ابد محکوم کرد.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، به نقل از جبهه جهانی مستضعفین، دولت کودتای مصر کودکی 4 ساله را به اتهام شرکت در تظاهرات ضد دولتی به زندان ابد محکوم کرد. سایت خبری "الصباح نیوز" مصر در این‌باره نوشت، بنابر اعلام «محمود ابوالکف» از وکلای مصری دادگاه نظامی قاهره، «احمد منصور قرنی» کودک 4 ساله به اتهام مشارکت در تظاهرات و یورش به ساختمان حفاظت اطلاعات و اداره بهداشت به حبس ابد محکوم شده است. وی در ادامه افزود: قاضی پرونده بدون ارائه سند و مدرک معتبر و عدم توجه به سن این کودک، چنین حکم سنگینی را صادر کرده است. به گفته «محمود ابو الکف»، دادگاه نظامی قاهره علاوه بر این کودک، 103 متهم دیگر این پرونده را نیز زندانی کرده است. گفتنی است به گزارش «سازمان حقوق‌بشر عرب» در لندن، بیش از 17 هزار زندانی انقلابی از جمله 235 کودک در زندان‌های مصر در شرایط وخیمی به سر می‌برند.
کد خبر: ۸۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱

بگفته منابع آگاه تا ساعاتي ديگر مبادله چهار زنداني دومليتي با هفت ايراني زنداني در آمريکا ، انجام خواهد شد. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از  خبرگزاري صدا و سيما ،‌ دادستاني تهران ساعتي پيش خبرآزاد شدن چهار زنداني دو مليتي با مصوبه شورايعالي امنيت ملي  را تاييد کرد. گفته شده چهار زنداني دو مليتي که تا ساعاتي ديگر مبادله خواهند شد ، سعيد عابديني ، امير ميرزايي حکمتي ، جيسون رضاييان و نصرت الله خسروي هستند. در مقابل آزادي اين چهار زنداني دو مليتي ، هفت ايراني دربند در زندان هاي آمريکا ازاد خواهند شد. اسامي اين هفت ايراني  ، نادر مدانلو ، بهرام مکانيک ، خسرو افقهي ، آرش قهرمان ، تورج فريدي ، نيما گلستانه و علي صابونچي گفته شده است. در اين مبادله همچنين  14  ايراني  که به درخواست آمريکا تحت تعقيب اينترپل بودند ، ديگر تحت تعقيب نخواهند بود.
کد خبر: ۸۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۶

وزیر امور خارجه کشورمان در یادداشتی گفت: سران سعودی می‌بایست یک انتخاب انجام دهند: آنها می‌توانند به حمایت از افراط گرایان و اشاعه نفرت فرقه‌ای ادامه دهند، یا می‌توانند گزینه ایفای یک نقش سازنده برای ثبات در منطقه را انتخاب کنند. ما امیدواریم عقلانیت حاکم شود.»
کد خبر: ۸۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱

آوای رودکوف:رئیس اداره زندان گچساران گفت: 95 نفر از زندانی ان این شهرستان امسال با جلب رضایت شاکی از زندان آزاد و به کانون گرم خانواده بازگشتند. پايگاه خبري آواي رود کوف،افشین نارکی روز شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: با تلاش تعدادی افراد پیشکسوت، شورای حل اختلاف و مددکاران زندان شهرستان با دعوت از شاکی و راضی کردن تعدادی از آنها در راستای گذشت از حق برخی از محکومان مالی مهریه، نفقه، دیون و چک از زندان آزاد شدند. وی بیان کرد: هدف از اجرای این طرح کمک به زندانی ان غیر عمد، انجام عمل نیک و شورای حل اختلاف و مددکاران زندان و کاهش جمعیت کیفری زندان بوده است. نارکی اظهار داشت: 230 زندانی جرائم غیرعمد این استان چشم انتظار حمایت خیرین هستند. رئیس اداره زندان گچساران گفت: در حال حاضر 40 محکوم مالی جرایم غیرعمد چشم انتظار حمایت برای آزادی از زندان هستند.وی ابراز کرد: این تعداد زندانی 12 میلیارد ریال بدهی مالی دارند.
کد خبر: ۸۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹

آوای رودکوف : سعید مرتضوی -عناد از آنجایی شروع شد که جلوی استخدام های سفارشی در سمت های مدیریتی شستا را گرفتم.  به گزارش  پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از دولت بهار، سعید مرتضوی در واکنش به اظهارنظر برخی از نمایندگان مجلس و شایعه پراکنی رسانه ها نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی منتشر کرد. متن بیست صفحه ای این نامه شرح ذیل می باشد: رَبنَا لَا تُزِغ قُلُوبَنَا بَعدَ اِذ هَدَیتَنَا وَهَب لَنَا مِن لدُنکَ رَحمَه اِنـکَ اَنتَ الوَهاب آنها دائم با تضرع به درگاه خدا گویند بارالها دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا توئی بخشنده بی عوض و منت آل عمران ـ آیه ۸ قال رســول الله (ص): مَن سَمعَ رَجُلاً یُنـادی یا للمُسلِمین فَلَم یُجِبهُ فَلَیـس بِمُسلِم اصول کافی ج۲ ص ۱۶۴ نمایندگان محتــرم مجلس شورای اسلامی با سلام و احترام و تبریک سالروز امامت و ولایت منجی عالم بشریت بقیه اله الاعظم آقا حجه ابن الحسن العسکری ارواحنا له الفدا و عید مولود پیامبر رحمه للعالمین (ص) و صادق آل احمد (ع) نظر به اینکه در چند هفته گذشته از سوی تعدادی انگشت شمار از نمایندگان محترم مجلس ، مطالبی دروغ و خلاف واقع از تریبون محترم مجلس شورای اسلامی بیان گردید و متاسفأنه ابزار تحقیق و تفحص از سوی این افراد با بهره گیری از مطالب کذب و نادرست، به وسیله ای جهت انتقام جویی برخی رسانه ها و شایعه سازی افراد مغرض تبدیل و تظلم خواهی اینجانب به قوه قضائیه نیز در طول دو سال اخیر نتیجه ای نداشته است و با وجود اینکه بعنوان مثال در خصوص ادعای واگذاری ۱۳۷ شرکت به بابک زنجانی قرار منع پیگرد صادر شده و کذب بودن این ادعا ثابت گردیده است. شکایت اینجانب از وزیر محترم تعاون ،کار و رفاه اجتماعی که در سخنرانی خود در تجمع مدیران سازمان تامین اجتماعی پیرامون ادعای این واگذاری گفته بودند. که در این رابطه اختلاس رخ داده ومیزان این اختلاس بیش از ده برابر پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی می باشد و آقای محجوب نیز مشابه همین ادعا را در مصاحبه های خویش مطرح کرده بودند که ازمصادیق بارز ایراد تهمت و افتراء و نشر اکاذیب می باشد در هفته جاری برای آقای محجوب با این توجیه که این دروغ و افتراء از مصادیق وظایف نمایندگی تفسیر می شود .قرار منع پیگرد صادر و برای آقای وزیر نیز در خصوص ایراد این تهمت و افتراء و دروغ بزرگ و مشوش کردن ذهن کارگران و بیمه شدگان عزیز و ایجاد بی اعتمادی نسبت به مسئولین مبنی براینکه بیش از سی هزار میلیارد تومان از دارایی آنها به بابک زنجانی داده شده است به دلیل اینکه ریشه صحبت ایشان از اظهارات آقای محجوب در تحقیق و تفحص بر گرفته شده نیز قرار منع پیگرد صادر شده است .حال آنکه تعبیر آقای وزیر در ایراد افتراء و فریب افکار عمومی و ایجاد یاس و نا امیدی در شرکای اجتماعی سازمان، مختص خودشان بوده و مشابهی در تحقیق و تفحص با این الفاظ، نحوه بیان و مقایسه، دیده نمی شود.در این بین آقای دهدشتی نیز تلاش می نماید با شانتاژ رسانه ای به قوه قضائیه و دادگاه فشار بیاورند که به هر نحو ممکن توجیهی برای دروغ های بزرگ آنان درست شود. لـذا لازم است نمایندگان محترم عدالتخواه با اطلاع از حقیقت ،به منظور حفظ آبروی افراد و در اجرای ماده ۷۶ آئین نامه داخلی مجلس در جهت جلوگیری از دور باطل و هتک حیثیت بصورت ناروا و تشویش اذهان عمومی و القای مطالب کذب و دروغ مبنی بر سوء استفاده مالی پیرامون انتقال ۱۳۷ شرکت تامین اجتماعی ، نسبت به این انحراف و سوء استفاده ابزاری از جایگاه مقدس مجلس شورای اسلامی و موضوع تحقیق وتفحص به نحو ممکن و شایسته چاره اندیشی نماید. با توجه به اینکه پس از حدود دوسال رسیدگی پیرامون بحث تحقیق وتفحص از سازمان تامین اجتماعی و شرکت های تابعه ، قوه قضاییه در رابطه با شش ماه حقوق متعلق به اینجانب به مبلغ حدود ۴۶ میلیون تومان ایراد گرفته و همچنین در بحث بودجه غیر شمول و مصرف حدود یک میلیارد تومان جهت پرداخت به موسسات خیریه ودارالایتام و بخشی از این مبلغ به تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جهت هزینه کرد در حوزه انتخابیه به افراد مستمند و کمک هزینه درمانی به بیماران صعب العلاج و بیمه شده گان تامین اجتماعی که اداره حقوقی و قوانین مجلس شورای اسلامی بصورت کتبی و رسمی در پاسخ به بازپرس محترم و ارجاع ریاست محترم مجلس ، این پرداختها را قانونی و منطبق با مصوبات هیأت امناء و هیأت مدیره سازمان دانسته که ایراد و اشکالی بر آن وارد نیست و اختصاص بخشی از این مبلغ به وزیر محترم و دو تن از معاونین محترم رئیس جمهور جهت هزینه کرد در سفر های استانی و ملاقاتهای مردمی در موارد فوق الذکر و دستمزد و حق الزحمه برخی افراد و رسانه ها که با سازمان تامین اجتماعی قرار داد همکاری داشته و یا خدماتی ارائه نموده اند و چک ضمانت قرارداد مربوط به تفاهم نامه که بدون هیچ اقدامی از سوی سازمان ابطال و طرف تفاهم نامه نیز آن را مسترد نموده است . موضوع کیفرخواست و رسیدگی شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کارکنان دولت در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۹۴ می باشد و در خصوص صدها برابر این مبلغ که در گزارش تحقیق وتفحص مجلس محترم سوء استفاده مالی از سوی افراد حقیقی و حقوقی گزارش شده چون مربوط به زمان تصدی اینجانب نبوده و نمایندگان پیگیر موضوع حساسیت سیاسی نسبت به آن افراد ندارند. اقدام عملی و رسیدگی منتهی به نتیجه، علی رغم گذشت حدود دو سال از تشکیل پرونده مشاهده نمی شود. همچنین بموجب موضوعی که در صفحه ۸۳ تحقیق وتفحص مجلس محترم آمده در اثر قصور و اهمال و عدم پیگیری وزیر فعلی تعاون ، کار و رفاه اجتماعی جناب آقای ربیعی و مدیر عامل فعلی سازمان تامین اجتماعی جناب آقای نوربخش حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان از اموال سازمان تامین اجتماعی از ید این نهاد مردمی و کارگری خارج شده و با توجه بصراحت این موضوع در صفحه ۸۳ گزارش تحقیق و تفحص واسناد و مدارک پیوست ، هیچ گونه اقدام موثری از سوی مسئولین ذیربط و نمایندگانی که داعیه دلسوزی برای سازمان تامین اجتماعی دارند بعمل نیامده لذا ضروری است توجه نمایندگان محترم را به موارد ذیل جلب نمایم: ۱ ـ آقای دهدشتی نماینده مردم محترم آبادان در نطق های اخیر خود ثابت نمود که به هیچ وجه پیگیر منافع سازمان تامین اجتماعی نیست و ادعاهای ساختگی و دروغ های بزرگ ایشان در جهت عقده گشایی شخصی و سیاسی می باشد که در ادامه مصادیق متعدد آن را آورده ام در این بند بعنوان مثال به نطق اخیر ایشان اشاره می نمایم که در آن به لحاظ اینکه مشارالیه اشراف دارد که در موضوع تامین اجتماعی کوچکترین تخلف ویا عدول از موازین قانونی در مورد اینجانب وجود ندارد با چرخشی سیاسی و تکرار کلام یکی از سران فتنه ۸۸ ادعا مینماید که در خصوص اینجانب باید به دوران قضاوت و دادستانی ام مراجعه شود و به تعبیر ایشان توقیف فله ای ۱۲۰ روزنامه مجدداً رسیدگی گردد تا حقی ضایع نشود در ادامه به زندانی بودن عوامل اصلی فتنه ۱۳۸۸ که اکثر آنان با حکم اینجانب جلب و بازداشت شده اند اعتراض می نماید وبرای توجیه این اعتراض می گوید چرا آقای احمدی نژاد رئیس جمهور سابق آزاد است و این ها زندانی می باشند. همانگونه که استحضار دارید در توجیه حمایت از فتنه گران خصوصاً افرادی که جرم آنان در فتنه ۸۸ ثابت و در حال تحمل کیفر هستند استدلالی مضحک تر از ادبیات آقای دهدشتی یافت نمی شود و جای بسی شگفتی است که پس از سال های متمادی که آقای میر حسین موسوی از سران اصلی فتنه در واکنش توقیف برخی روزنامه های متخلف اصطلاح توقیف فله ای را بکار برد و در آن زمان به وی پاسخ دادیم که آن چیزی که فله ای بوده مجوز های بی ضابطه وزرات ارشاد وقت به افراد فاقد صلاحیت بوده است نه رسیدگی قضایی وتوقیف قانونی که متعاقب ده ها شکایت و اعلام جرم صورت گرفته و در مراحل تجدید نظر نیز تایید گردیده است. آقای دهدشتی با تکرار ادعای ناصواب آقای میر حسین موسوی وبکار بردن تکیه کلام ایشان انگیزه سیاسی خود را در موضع گیری علیه اینجانب آشکار نموده است. اینجانب در برخورد با عوامل فتنه ۸۸ و روزنامه های متخلف زنجیره ای کوچکترین تخطی و انحرافی از قانون نداشته ام و استنادی را که ایشان به قانون اقدامات تامینی زیر سوال برده اند اولاً یکی از مستندات احکام صادره بوده و قانون مطبوعات ، قانون مجازات اسلامی و قانون اساسی نیز ازجمله مستندات دیگری بوده که ایشان به آن اشاره ندارد. ثانیاً اینکه قانون اقدامات تامینی نیز پس از تفسیر و اختلافاتی که با تعبیر های مختلف در مورد آن ایجاد شد. نهایتاً در مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی مصوب گردید که لفظ موسسات در این قانون عام الشمول بوده و شامل مطبوعات نیز می گردد. که در نتیجه صحت استناد قانون مورد اعتراض آقای دهدشتی سابقاً به تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز رسیده و آقای دهدشتی نا آگاه هانه به این موارد اعتراض دارد ۲ -آقای دهدشتی بر خلاف شأن نمایندگی مجلس و با سوء استفاده از تریبون مقدس مجلس شورای اسلامی در اعتراض به سفر زیارتی اینجانب و عزاداری اربعین حسینی در کربلای معلی که مأوی و مأمن همه شیفتگان به اهل بیت (ع) و شیعیان جهان از هر قشر و ملیت و نژاد و رنگ و قـومی است . و جز سعادت و توفیق ، امکانی برای حضور ندارد. متأسفانه به دروغ اعلام می نماید که اینجانب به دلیل تخلفات اقتصادی ممنوع الخروج هستم و سفر مرا غیر قانونی اعلام وبی پروا ادعا می نماید مثل آقای خاوری قصد فرار از کشور و رفتن به اروپا و کانادا و عدم بازگشت را دارم . در حالی که اینجانب پس از اعلام شکایت آقای فاضل لاریجانی آنهم به دلیل غیر اقتصادی و صرفاً در پرونده شکایتی ایشان به مدت ۶ ماه ممنوع الخروج شدم و پس از اعتراض و دفاع وپاسخ به شکایت مشارالیه ممنوع الخروجی اینجانب در سال گذشته رفع گردید و در زمان عزیمت به کربلای معلی و شرکت در راهپیمایی میلیونی عزاداری اربعین حسینی هیچگونه ممنوعیت قانونی جهت خروج از کشور نداشتم وتا بحال نیز اتهام اقتصادی ثابت شده ای ندارم و انبوه دروغ ها و مطالب کذبی که از سوی امثال آقای دهدشتی و آقای محجوب به بهانه های مختلف بصورت مرتب منتشر می گردد .کذب و دروغ بودن آن در قوه قضاییه پس از دو سال رسیدگی ثابت گردیده و قرار منع پیگرد نیز در خصوص عمده این موارد صادر شده است . ولکن متأسفانه برخی از این افراد همچنان جهت انتقام جویی کورکورانه با توسل به دروغ و افتراء و بر خلاف احکام قطعی قضایی همچنان مواردی را که در خصوص آن قرار منع پیگرد صادر و قطعی شده است تکرار و به تشویش و فریب افکار عمومی مشغول می باشند ۳ـ آقای دهدشتی نماینده مردم محترم آبادان در مطالب خود که از جمله خوراک روزنامه شرق و آرمان گردیده ادعا دارد که قوه قضائیه منزه نیست و پیشنهاد تنزیه این قوه را دارد. این ادعا در حالیست که علت اصلی عناد و دشمنی آقای دهدشتی با اینجانب از زمانی شروع شد که ایشان بهمراه نماینده دیگر مردم آبادان نامه ای مشترک در زمان تصدی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی نوشته اند و با نام بردن از تعدادی قابل توجه از پرسنل شرکت های تابع سازمان در آبادان در خواست نمودند که هریک از این افراد را به سمت های مهم مدیریتی که آنها پیشنهاد داده بودند منصوب نمایم اینجانب نامه را به رئیس هیأت مدیره و مسئول شستا ارجاع دادم پس از بررسی کارشناسانه مراجع مذکور به من گزارش دادند با توجه به رزومه و سوابق این افراد که از تحصیلات لازم برخوردار نیستند وسابقه مدیریتی نیز ندارند در حد پرسنل معمولی وکارمند عادی بوده که توان اداره کردن شرکت های تخصصی سازمان را به هیچ وجه نداشته و قابلیت انتصاب در پست های پیشنهادی آقای دهدشتی را ندارند اینجانب پس از وصول گزارش مذکور ، نمایندگان محترم امضاء کننده را دعوت نمودم و با آقای سامری جلسه ای داشتیم پس از این که متن جواب رئیس هیأت مدیره و مسئولین شستا را خدمت ایشان توضیح دادم نامبرده با بزرگواری قبول نمود که نامه مذکور قابل اجابت نیست . ولکن آقای دهدشتی از آن زمان که حسب اطلاع تعدادی از این افراد از اقوام و بستگان نزدیک ایشان بودند بنای مخالفت و عناد را با اینجانب شروع نمود وتا بحال نیز اینجانب تقاص حفظ منافع سازمان تامین اجتماعی وعدم اجابت درخواست شخصی ایشان را می پردازم نامه مورد اشاره و سیر رسیدگی به آن در سوابق موجود و قابل ارائه می باشد .آقای دهدشتی با وجود اینکه می داند تمام دادگاه هایی که در رابطه با اینجانب برگزار شده غیر علنی بوده و من تنها در دادگاه شرکت می کردم و حتی موبایل نیز بهمراه نداشته ام به دروغ می گوید اینجانب با محافظ مسلح در دادگاه شرکت می کردم با این دروغ گویی های آشکار که انگیزه آن مشخص نیست و حداقل رئیس دادگاه و قضات حاضر و طرفین پرونده وسایر پرسنل دادگاه شاهد و ناظر بوده اند. ادعای منزه نبودن قوه قضائیه را نیز مطرح می کند. که البته تنها رسول خدا و معصوم مبرا از خطا و اشتباه هستند. ۴- آقایان دهدشتی و محجوب با درج در گزارش تحقیق وتفحص مجلس و انتشار وسیع در رسانه ها مدعی گردیدند که اینجانب هفت رقبه از املاک بزرگ سازمان تامین اجتماعی را به یکی از دانشگاه ها داده ام هرچه توضیح دادم به موجب گواهی و اعلام مدیر عامل املاک و مستغلات سازمان در مدت یک سال و نیم تصدی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی حتی یک متر از زمین های سازمان بصورت مزایده نیز جهت برآورد هزینه ها نفروخته ام و میزان زیادی ملک و زمین از کارخانه ها و شرکت های مختلف وکارفرمایان بعنوان حق بیمه اخذ و به دارایی های ملکی سازمان اضافه نموده ام ، قبول نکرده اند و با دروغ گویی در این ارتباط به تشویش اذهان کارگران و بیمه شدگان عزیز پرداخته و مرا به سوء استفاده مالی متهم کردند . در نهایت پس از دو سال تبلیغات مسموم و تشویش اذهان عمومی بازپرس محترم ودادسرای تهران با رسیدگی و استعلام های لازم از مراجع ذیربط به این نتیجه رسیدند که ادعای مذکور از اساس کذب و خلاف واقع می باشد و به شرح مستند پیوست قرار منع پیگرد صادر ونهایی گردید. ۵- همین افراد با درج در گزارش تحقیق وتفحص مجلس ( بند “د”صفحه ۱۱ گزارش )مدعی گردیده اند که جهت پخش ۵۰ دقیقه از مراسم سازمان تامین اجتماعی مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان از اموال سازمان به صدا وسیما پرداخت شده و با تعبیر های مختلف به این موضوع اعتراض کردند . بصورت کتبی و طی مصاحبه ها ی مختلف اعلام نمودم که این موضوع دروغ محض است نه صدا و سیما چنین پولی را دریافت کرده نه این مبلغ از حساب تامین اجتماعی خارج شده و نه اساساً ۵۰ دقیقه برنامه ای از تامین اجتماعی در صدا وسیما پخش شده است . آقایان دهدشتی و محجوب توجهی نکردند و به تبلیغات دروغین خویش ادامه دادند تا اینکه به موجب استعلام و رسیدگی بازپرس شعبه ۱۵ دادسرای کارکنان دولت مشخص گردید که این ادعا از اساس کذب ودروغ بوده و قرار منع پیگرد و عدم وقوع هر نوع بزهی به شرح مستند پیوست صادر گردید. ۶– آقای محجوب در گزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی با همکاری آقای دهدشتی به منظور مخدوش کردن اعتبار یکی از تشکل های بازنشستگی وکارگری رقیب با حزب سیاسی آنان(در بند ۳۵ صفحه ۱۲ گزارش) مدعی شدند که نود میلیون تومان با دستور اینجانب سوء استفاده مالی انجام شده بدین شرح که این تشکل پولی را از سازمان گرفته ولی به حساب رسمی کانون بازنشستگان واریز نکرده است . مستند ادعایشان این بود که از کانون بازنشستگان مذکور استعلام نموده و حسابداری آنان وصول چنین وجهی را گواهی نکرده اند. قبل از انتشار گزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی بصورت کتبی و شفاهی و با ارائه مستندات به آقای محجوب توضیح دادیم که اصلاً چنین وجهی از حساب سازمان تامین اجتماعی خارج نگردیده تا استعلام از کانون بازنشستگان مذکور برای وصول آن موضوعیت داشته باشد و این ادعا در صورتی قابل تأمل است که وجهی از سوی سازمان پرداخت و از حساب تامین اجتماعی خارج شده باشد آنگاه استعلام نماییم که آیا به حساب کانون بازنشستگان واریز شده است یا خیر. آقایان محجوب و دهدشتی توجهی به این توضیحات منطقی و قانونی ننمودند و به دروغ در بند ۳۵ صفحه ۱۲ گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی به عنوان سوء استفاده مالی درج و نسبت به آن تبلیغات وسیعی بعمل آوردند . پس از حدود دو سال رسیدگی و استعلام از سوی بازپرس محترم مشخص گردید این ادعا بلا دلیل وکذب محض است و به شرح مستند پیوست قرار منع پیگرد صادر و قرار مذکور نهایی گردید. ۷- تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از سازمان تامین اجتماعی و شرکت های تابعه با همه مباحث و ویژگی هایش در ۸۴ صفحه تنظیم و پس از قرائت در مجلس وانتشار انبوه در رسانه جهت رسیدگی به قوه قضاییه ارسال گردید . بسیاری از سوءاستفاده های مالی وادعای تضییع اموال سازمان که در این گزارش آمده مربوط به دوران مدیریت اینجانب نیست وحتی زمان وقوع برخی از این تخلفات گزارش شده مربوط به سال ۱۳۸۸ می باشد که اینجانب دادستان تهران بودم و در تامین اجتماعی هیچگونه سمتی نداشتم. حال صرف نظر از اینکه تنظیم کنندگان گزارش نیز از متخلفینی که خارج از یک سال ونیم دوره ی مدیریت اینجانب بوده با حروف اختصاری نام برده اند و هیچ یک از نمایندگان محترم عضو تحقیق وتفحص از سازمان نسبت به صدها میلیارد تومان ادعایی که صرف نظر از صحت و سقم آن در خصوص سایر مدیران مربوط به قبل از یک سال ونیم دوران مدیریت اینجانب در این گزارش آمده است هیچگونه پیگیری نداشته و نه تنها نطقی در مورد آنها نمی نمایند بلکه مشخصات آنها را نیز با حروف اختصاری بیان می کنند. تا موضوع در ابهام باشد وکسی متوجه ادعاهای آنان نیز نگردد. همه تلاش این تعداد از نمایندگان مجلس معطوف است بملغ حدود یک میلیارد تومان از بودجه غیرشمول سازمان تامین اجتماعی که بر اساس قانون ومصوبات هیأت مدیره و هیأت امناء سازمان با تشخیص مدیر عامل به هزینه کرد در حوزه های انتخابیه نمایندگان محترم در سراسر کشور وبرخی موسسات دارالایتام و سفرهای استانی وزیر و معاون مربوطه رئیس جمهور جهت مساعدت به بیمه شدگان وکمک هزینه درمان مراجعه کنندگان در ملاقاتهای مردمی و افراد بی بضاعت اختصاص یافته و اسناد پرداخت آن نیز موجود وارائه گردیده است. آیـا عدم پیگیری این تعداد از نمایندگان محترم مجلس نسبت به قسمت اعظم مواردی که درگزارش تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی آمده است و پیرامون مدیران مختلف و قبل ازتصدی اینجانب می باشد و تا به حال نیز هیچ گونه نتیجه رسیدگی قضایی در رابطه با آن اعلام نشده ،غرض ورزی این افراد وسوء استفاده از ابزار نظارتی مجلس محترم را اثبات نمی نماید. قطعاً این گونه رفتار دوگانه و تبعیض آمیز در شأن و جایگاه نهادی که در رأس همه امور است نمی باشد. ۸- بازپرس شعبه پانزدهم دادسرای کارکنان دولت جناب آقای جعفری درتاریخ ۱۳/۱۰/۱۳۹۳ پیرامون پرداخت وجوه و اعتبارات غیر شمول سازمان تامین اجتماعی به نمایندگان مجلس ششم و روزنامه کار و کارگر ارگان حزب سیاسی خانه کارگر و وجوهی که صرف تحصن مجلس ششم و اقدامات ضد امنیتی آنان گردید و ریز هزینه های آن در سابقه سنوات مذکور موجود است. به موجب نامه شماره ۹۳۱۰۱۱۲۱۳۳۵۰۱۴۷۸ از مدیر عامل فعلی سازمان تامین اجتماعی بشرح مستند پیوست استعلام نموده که علی رغم ابلاغ آن درتاریخ ۱۴/۱۰/۱۳۹۳ سازمان تامین اجتماعی به دلیل آنکه اکثر مسئولین پرونده سازی علیه اینجانب درآن مجموعه، نمایندگان رد صلاحیت شده دوره ششم مجلس شورای اسلامی هستند . از ارائه پاسخ و ارسال اسناد و مدارک مورد درخواست بازپرس ، با وجود انقضای چند ماه از مهلت داده شده استنکاف نموده و در اثر اصرار بازپرس مذکور مبنی بر الزام وزارتخانه و سازمان تامین اجتماعی به ارائه پاسخ با پیگیری آنان به دلایل نامعلوم بازپرس پرونده نیز تغییر کرد تا این موضوع مکتوم مانده و افشا ء نگردد . ۹- با توجه به اینکه پس از حدود دو سال رسیدگی به بحث تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی از تامین اجتماعی در قوه قضائیه و دادسرای تهران هیچ مدرک و سندی دال بر سوء استفاده مالی و برداشت شخصی اینجانب وجود نداشت به این نقطه رسیدند که تنها مبلغی که از تامین اجتماعی دریافت کرده ام حقوق ماهیانه من می باشد با تفسیر موسـع و برداشت ناصواب و تعبیرهای منحصر بفرد و اشتباه ، دادگاه استدلال نمود که با توجه به اینکه هیات محترم وزیران در تاریخ ۱۱/۵/۱۳۹۱ نام و عنوان تامین اجتماعی را از “صندوق” به “سازمان” تبدیل نموده و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی این مصوبه را باطل کرده اند. بنابراین حقوق دریافتی از سوی اینجانب از این تاریخ تا صدور ابلاغ سرپرستی که حدود ۶ ماه می شود تحصیل مال غیر قانونی دانسته و حکم به رد مال یعنی حقوق دریافتی اینجانب و یک سال حبس تعزیری داده که متعاقباً ۶ ماه آن را تعلیق نموده اند . حال آنکه با فرض صحت همین استدلال دادگاه در تطبیق تاریخ مصوبه و نظریه رئیس محترم مجلس شورای اسلامی که ۲۶/۹/۱۳۹۱ صادر گردیده و با لحاظ موعدهای ابلاغ و پاسخ دولت و لازم الاجرا شدن آن ، متصل می شود به صدور ابلاغ سرپرستی اینجانب در سازمان تامین اجتماعی که به نظر دادگاه نیز فاقد هرگونه ایراد واشکالی بوده است دچار اشتباه گردیده است که با توجه به همین اشتباه مشخص می گردد رأی محکومیت مذکور غیر قانونی می باشد از طرفی از سوی اینجانب ودولت سابق هیچ گونه تمردی نسبت به نظریه شماره ۵۷۲۶۴۰ هـ/ ب مورخ ۲۶/۹/۱۳۹۱ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بعمل نیامده زیرا متعاقب این نظریه سازمان تامین اجنماعی و وزراتخانه مربوطه و دولت تمام ابلاغ ها و مکاتبات وحتی نرم افزار های اداری را از عنوان سازمان تامین اجتماعی به صندوق تامین اجتماعی تبدیل وباز گرداندند . ولکن پس از تغییر دولت، وزیر فعلی تعاون،کار و رفاه اجتماعی جناب آقای ربیعی و مدیر عامل صندوق تامین اجتماعی جناب آقای نوربخش با یک استعلام از معاونت حقوقی رئیس جمهور به سراسر کشور بخشنامه نمودند که عنوان قانونی تامین اجتماعی “سازمان” است و به کار بردن نام و عنوان “صندوق” غیر قانونی و در جهت تنزل شأن این مجموعه می باشد. لذا کسانی که از نظریه لازم الاتباع ریاست محترم مجلس شورای اسلامی استنکاف نموده و برخلاف آن بخشنامه وابلاغ صادرکرده اند وزیر و مدیر عامل فعلی تامین اجتماعی هستند که مستندات مذکور به پیوست نامه جهت ملاحظه تقدیم میگردد. آنان به صراحت و آشکار نظریه و مصوبه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی را لغو و برخلاف آن عمل و کسی نیز مدعی باز گرداندن حقوق آنها و یا اعمال مجازات حبس برایشان نیست به منظور تبین این برخورد دوگانه و توجه به اشتباه بودن محکومیت اینجانب در مورد صدرالذکر، لایحه اعتراضی خود را به رأی شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران بشرح بین الهلالین ذیل درج می نمایم : بسم ا.. الرحمن الرحیم ۱۵/۷/۹۴ ریاست محترم شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهرانبا سلام واحترام: پیرامون دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۵۶۰۰۱۰۱ درپرونده کلاسه ۹۳/۷۹/۳۲۴-۹۳/۷۹/۳۲۳ مورخ ۲۱/۰۵/۹۴ که در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۳۹۴درمحل آن شعبه محترم به اینجانب ابلاغ گردید وحین ابلاغ مراتب اعتراض خود را به بخش محکومیت به حبس دردادنامه صادره مرقوم وتسلیم نموده ام. بدینوسیله مراتب تجدید نظر خواهی خود رابه شرح ذیل به نحو اختصار اعلام تا عندالاقتضاء در خصوص اصلاح دادنامه اقدام نمایید بدیهی است مشروح دلایل ومدارک لازم پیرامون مغایرت محکومیت اینجانب به شرح مرقوم در رای صادره با موازین شرعی وقانونی و مستندات موجود ، پس از ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهم داشت. ۱-مشروعیت قانونی وشرعی زمان اشتغال اینجانب در سازمان تأمین اجتماعی ازجمله شش ماه حقوق ومزایایی که به عنوان دستمزد به صورت علی الحساب با مصوبه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی به اینجانب تعلق گرفته وبیش ازاین مبلغ مطالبات اینجانب بعنوان حقوق ومزایا، در توقیف سازمان تامین اجتماعی بوده وپرداخت نگردیده است.احکام ماموریت وانتصاب از سوی مراجع قانونی ذیل می باشدکه در رای دادگاه مغفول مانده است. الف:اینجانب با ابلاغ رسمی وقانونی ریاست معظم قوه قضاییه در مدتی که در سازمان تأمین اجتماعی فعالیت داشتم مأمور به خدمت از قوه قضائیه به دولت گردیدم وریاست محترم قوه قضاییه صراحتاً در ابلاغی که به عنوان مأمور به خدمت صادر نموده اند مقرر فرمودند که حقوق ومزایای اینجانب از محل سازمان مذکور که مأمور به خدمت شده ام پرداخت شود.بنابراین حضور واشتغال اینجانب در دولت وسازمان تأمین اجتماعی در زمانیکه مورد حکم دادگاه قرار گرفته با ابلاغ رسمی وقانونی ریاست محترم قوه قضاییه وموافقت معظم له بوده و دریافت حقوق ومزایا از سازمانی که به آن مأمور به خدمت شده ام در متن ابلاغ صادره درج واعلام شده است.بنابراین با توجه به اینکه تا آخرین روز خدمت در دولت وسازمان تأمین اجتماعی مشمول زمان مذکوردرابلاغ مأمور به خدمت ریاست محترم قوه قضاییه بوده ام وچنانچه این ابلاغ صادر نمی شد اساساً اشتغال اینجانب وخدمت درتأمین اجتماعی میسورنبود واگر در حین خدمت وقبل از انقضاء مدت مأموریت نیز این ابلاغ توسط ریاست معظم قوه قضاییه به هر دلیل لغومی گردید ملزم به بازگشت به قوه قضاییه وختم ادامه کار درتأمین اجتماعی بودم. لذا با وصف مذکور که مشروعیت قانونی وشرعی اینجانب در زمان خدمت در سازمان تأمین اجتماعی وحتی امکان عملی ادامه خدمت را از ابلاغ رسمی ریاست معظم قوه قضاییه کسب نموده ام وپرداخت حقوق ومزایا از محل خدمت نیز با دستور ومرقومه ذیل همین ابلاغ ماموریت بوده است، محکومیت صادره از سوی آن دادگاه محترم پیرامون شش ماه اشتغال اینجانب در سازمان تأمین اجتماعی که بخشی ازمدت این مأموریت را شامل می شود مغایر با ابلاغ فوق الذکر بوده واین محکومیت برخلاف موازین شرعی وقانونی تلقی می گردد. ب: همچنین اشتغال اینجانب درتأمین اجتماعی براساس مصوبه هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی با اتفاق آراء ومتعاقب آن ابلاغ رسمی وزیر محترم تعاون،کارورفاه اجتماعی بوده وهیچ گاه این ابلاغ در مدت مورد استناد دادگاه محترم لغو نگردیده است. بنابراین اختصاص حقوق ومزایا به ازای زمان اشتغال وفعالیت اداری وسازمانی ومدیریتی اینجانب با توجه به ابلاغ رسمی وقانونی مراجع مذکور و فعالیت بدون وقفه و با نتیجه رساندن بسیاری از اموری که سالها ارزوی تآمین اجتماعی بوده و هیچ مدیری انرا عملی و اجرایی نکرده بود دقیقاً منطبق با همه اصول وموازین اداری وسازمانی بوده واعمال مجازات آنهم از نوع حبس به دلیل اختصاص این دستمزد خصوصاً آنکه به صورت علی الحساب نیز بوده است مغایر با موازین شرعی وقانونی واداری است. ج:موضوعی که مبنای محکومیت اینجانب به عنوان اختصاص حقوق ماهیانه به صورت علی الحساب دراین شش ماه گردیده مصوبه هیأت محترم دولت سابق است. که ادعا گردیده توسط ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بدلیل تبدیل عنوان تامین اجتماعی از “صندوق” به “سازمان”در مصوبه دولت آنرا خلاف قانون تشخیص وتقاضای ابطال مصوبه هیات وزیران و بازگشت عنوان تآمین اجتماعی به “صندوق” شده است.دراین رابطه اولاً: خطاب نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به اینجانب نبوده وتبعاً به ریاست محترم جمهوری ابلاغ شده است. ثانیاً : این نظریه درماه های پایانی ششم ماه مورد نظر آن دادگاه محترم که اینجانب نسبت به کل آن زمان محکوم شده ام صادر و ابلاغ گردیده وبا توجه به اینکه مبنای رأی دادگاه مبنی برخلاف قانون بودن اختصاص حقوق ومزایا دراین شش ماه نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در غیرقانونی بودن مصوبه هیأت دولت ومتعاقب آن رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری است با ملاحظه زمان صدور این نظریه و مواعد پیش بینی شده برای پاسخ دولت به این نظریه که در صورت عدم اقنایی فرصتی برای پاسخ پیش بینی شده تا این نظریه مذکور پس از تبادل این مراحل قطعی گردد به هیچ وجه مشمول کل مدت شش ماه حقوق ومزایایی که مورد رأی قرار گرفته نمی شود وبا ملاحظه زمان قطعیت نظریه ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ورای دوم هیات عمومی دیوان عدالت اداری که بر این مبنا صادر شده است مشخص می گرددکه بدون وقفه پس از قطعیت رای مذکور وزیر محترم نسبت به اجرای ان اقدام و ابلاغ اینجانب نیز بعنوان سرپرست تغییر کرده است واستخراج این شش ماه ناشی از اشتباه دادگاه محترم در عدم توجه به زمان قطعیت نظریه مذکور وتاریخ ابلاغ رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری بوده است. لذا دادگاه محترم در تاریخ وزمان قطعیت این نظریه ها صرف نظر از اینکه خطاب هیچ یک ازآنها به اینجانب نیست دچار اشتباه فاحش گردیده است. که تقاضا دارم با بررسی مجدد نسبت به اصلاح دادنامه و صدور رآی اصلاحی که در موارد اشتباه تاریخ و مبلغ پیش بینی شده است اقدام قانونی معمول و ابلاغ مجدد بعمل اید. ۲- مبنای شکایت سازمان تامین اجتماعی درخصوص موضوعی که مورد حکم آن دادگاه محترم قرار گرفته ادعای استنکاف اینجانب ازاجرای رأی دیوان عدالت اداری می باشد که متعاقب این فرض ،شاکی مدعی شده که حقوق دریافتی اینجانب در دوره سرپرستی صندوق تامین اجتماعی تحصیل مال غیرقانونی می باشد.حال آنکه براساس رسیدگی به عمل آمده درآن شعبه محترم وارائه اسناد ومدارک در جلسه دادگاه ولایحه دفاعیه تقدیمی به آن دادگاه محترم بر اساس مفاد دادنامه فوق الذکر استنکافی از اجرای رأی دیوان عدالت اداری علیه اینجانب احراز نگردیده ودوران تصدی اینجانب در زمان سرپرستی تامین اجتماعی به موجب رآی دادگاه محترم قانونی اعلام وحکم برائت اینجانب را صادروابلاغ گردیده است. بنابراین زمانیکه به نظرآن دادگاه محترم هیچ گونه استنکافی از رأی دیوان عدالت اداری متوجه اینجانب نباشد مبنا واستدلال شاکی در شکایت به عمل آمده مردود شناخته شده واعمال مجازات برای موضوعی که مبنای آن مردود گردیده فاقد وجاهت قانونی است. ۳-همان گونه که در پاسخ استعلام ها ورأی دادگاه نیز تأکید گردیده حقوق ومزایای اختصاص یافته به اینجانب در مدت یک سال ونیم خدمت در تآمین اجتماعی به صورت علی الحساب بوده وبراساس تمام مقررات اداری وکارگزینی وحتی عرف سازمان های عمومی وغیردولتی پرداختی که به عنوان علی الحساب صورت می گیرد معنا ومفهوم آن این است که دردوره پایانی ویا زمانیکه به موجب مصوبه مراجع قانونی حقوق ومزایای قطعی فرد مشخص شد چنانچه مبلغی بیش از حق وحقوق قانونی به وی پرداخت شده باشد با اعلام کتبی به مشارالیه از او خواسته می شود مبلغ اضافه پرداخت را اعاده نماید وچنانچه کمتر ازحقوق قانونی به وی پرداخت گردیده باشد. مابه التفاوت به وی داده می شود.لذا درهیچ سابقه تاریخی واداری یافت نمی شود که پرداخت حقوق ومزایا به یک مدیر،آن هم به صورت علی الحساب وبا وجود همه مصوبات وابلاغ های قانونی و فعالیت موثر وبدون وقفه و در ایفای وظایف اداری و قانونی بدون اینکه از سازمان مربوطه به وی ابلاغ نمایند که در اختصاص علی الحساب اشتباهی صورت گرفته کل حقوق ومزایای اختصاص یافته را به عنوان تحصیل مال غیرقانونی ومستحق اعاده حقوق ودستمزد وتحمل مجازات حبس مورد حکم قرار دهند خواهشمند است نسبت به اعلام اشتباه در این رابطه اقدام شایسته بعمل اورید. ۴_اینجانب در شش ماه مدت مورد نظر دادگاه که حقوق و مزایای دریافتی را با ایراد به سمت مدیرعاملی به عنوان تحصیل مال غیرقانونی تلقی گردیده است. دارای سمت های دیگری نیز بوده ام که هریک مستحق دریافت حقوق ومزایا می باشد ولاکن یک حقوق و مزایا بواسطه کل خدماتی که در تامین اجتماعی داشته ام بصورت علی الحساب اختصاص یافته است .از جمله اینکه در این مدت به موجب مصوبه هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی به عنوان عضو رئیس هیأت مدیره شستا انتخاب و انجام وظیفه نموده ام. شرکت شستا به عنوان شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی دارای شخصیت حقوقی مستقل بوده که اداره آن دارای پیچیدگی و زحمات خاص ومستلزم صرف وقت ویژه می باشد وطبعا افرادی که بدون داشتن سمت مدیرعاملی سازمان تأمین اجتماعی این وظیفه را به عهده می گیرند حداقل همین میزان به آنها حقوق و مزایا پرداخت می گردد. بنابراین چنانچه به فرض محال ،نتیجه رسیدگی قطعی قضایی این باشد که حقوق ومزایایی تعلق گرفته به اینجانب به عنوان مدیرعامل سازمان باید حذف شود چون اینجانب در این شش ماه ریاست هیأت مدیره شستا را نیزبرعهده داشته ودراین مسئولیت علاوه برشرکت در جلسات رسمی هیأت مدیره در اوقات اداری وغیراداری نیز انجام وظیفه نموده ام ولیست پیگیریهای اینجانب در مواجع قانونی از جمله بانک مرکزی . دریافت حقوق ومزایای مورد حکم با این فرض به سمت مورد اشاره تعلق می گیرد که قابل اعاده نیست ودرواقع دستمزدی خواهد بود که به سمت رییس هیأت مدیره شستا تعلق خواهد گرفت که شرح اقدامات اینجانب دراین سمت در سوابق موجود بوده و قابل ارائه وکارشناسی می باشد.که با فرض قانونی بودن هردو سمت فقط یک حقوق پرداخت شده است. ۵- فارغ از همه مباحث قانونی مذکورپیرامون حقوق ومزایای علی الحسابی که دراین مدت شش ماه اختصاص یافته واعاده آن مورد حکم دادگاه محترم قرار گرفته است به استحضار می رساند. اینجانب در پایان دوره مأموریت خدمتی ودر زمانیکه از سازمان تأمین اجتماعی منفک شدم براساس مصوبه هیأت امنای سازمان ومحاسبه معاونت اداری ومالی سازمان ،مبلغ ۶۸ میلیون تومان از تامین اجتماعی بستانکار بوده ام حال با فرض اینکه رأی دادگاه مبنی براینکه مبلغ ۴۶ میلیون تومان از حقوق ومزایای اختصاص یافته به عنوان علی الحساب را اینجانب مستحق دریافت نباشم سازمان تأمین اجتماعی با کسراین مبلغ هنوز می بایست بیش از ۲۲ میلیون تومان به اینجانب پرداخت نماید. بنابراین با هرمدل ومحاسبه وبا هرفرضی که در رابطه با حقوق ومزایای اختصاص یافته به اینجانب دراین دوره خدمتی محاسبه نمایید، اینجانب هنوز بیش از ۲۲میلیون تومان طلبکار هستم لذا صدور حکم مبنی براینکه اختصاص مبلغ ۴۶ میلیون تومان دستمزد وحقوق اینجانب تحصیل مال غیرقانونی است وصدور حکم بر اعاده ومحکومیت به حبس بر خلاف موازین اداری ومالی تلقی می گردد. درپایان پیرامون خروج موضوعی بحث تحصیل مال از طریق غیر قانونی وعدم شمول ماده ۲ قانون تشدید مجازات ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری، در موضوع ما نحن فیه بمنظور جلوگیری از تکرار مطالب واطاله کلام ، توجه دادگاه محترم را به لایحه دفاعیه اینجانب و اسناد و مدارک پیوست که ضمیمه پرونده می باشد وهمچنین لایحه آخرین دفاع که توسط جناب آقای جعفری وکیل مدافع منتخب تقدیم گردیده جلب می نمایم. بدیهی است توضیحات تکمیلی خود را به همراه مصوبات مورد اشاره که می بایست از هیات مدیره و هیات امنای سازمان تامین اجتماعی اخذ شود،مستقیما به دیوان عالی کشور تقدیم خواهم داشت. مزید توفیقات شمارا دراجرای عدالت واحقاق حق و رفع هرنوع ظلم و اجحاف از درگاه احدیت مسئلت می نمایم.باتقدیم احترام مجددسعید مرتضــوی ۱۰- فارغ از تحلیل‌های حقوقی و قضایی و دلایل مورد اشاره پیرامون مردود بودن ادعای مذکور در این پرونده با عنایت به اینکه ادعا شده حقوق ماهیانه اینجانب تحصیل مال نامشروع بوده است به چند نمونه از اقدامات خود در طول یکسال و نیم تصدی در سازمان تأمین اجتماعی اشاره می‌نمایم تا وجدان نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بعنوان عصاره افکار عمومی قضاوت نمایند که اختصاص این میزان حقوق به‌عنوان حق‌الزحمه چه عنوانی می‌تواند داشته باشد. *در ماه اول شروع به کار در تأمین اجتماعی مواجه با بدهی ۹ ماهه این سازمان به داروخانه ها و پزشکان طرف قرارداد بودیم که این مراکز خصوصاً پزشکان و داروخانه ها از پذیرش دفترچه درمانی سازمان اجتناب نموده وموجب بروز مشکلات فراوانی برای بیمه شدگان شده بود و با اعتراض و تحصن در استانها مواجه بودیم و سازمان توان مالی پرداخت این بدهی ها را نداشت با پیگیری و اخذمصوبه مورخ ۱۹/۱/۹۱دولت خطاب به بانک مرکزی، ۱۲ هزار میلیارد ریال بدهی سازمان تأمین اجتماعی به داروخانه ها ،بیمارستان ها ،پاراکلینیک ها ، پزشکان ،دندانپزشکان ، مراکز تصویر برداری و سایر مراکز طرف قرار داد تأمین و پرداخت شد .که این اقدام موجب افزایش رضایتمندی مراکز طرف قرار داد و به دنبال آن آرامش خاطر بیمه شدگان بود. *تأمین اعتبار وافزایش حقوق بازنشستگان سراسر کشور به میزان ۱۸ درصد در سال ۱۳۹۱ و افزایش مجدد آن به میزان ۲۵ درصد در سال ۱۳۹۲ و تعیین حداقل حقوق به میزان هفتصد هزار تومان، اخذ مصوبه از دولت محترم پس از سالها مناقشه در سازمان تأمین اجتماعی در خصوص مطالبات سازمان از دولت که در همه دوره‌ها موجب اختلاف فیمابین و تنشهای رسانه‌ای و مطبوعاتی بود در دوره مذکور و با پیگیری‌های اینجانب ختم به خیر گردید و دولت با تصویب نامه شماره ۲۵۸۴۴۳/ت۴۷۹۷۰/هـ و تصویب‌نامه شماره ۲۶۹۱۲/ت۴۷۹۷۰/هـ مورخ ۱۶/۲/۱۳۹۱ ضمن قبول دیون مورد مناقشه مذکور آن را تثبیت و با تصویب واگذاری سهام ۲۲ ردیف در مصوبه ، دولت قبول نمود که سازمان تأمین اجتماعی ۳۵ هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد و نسبت به پرداخت این بدهی،هیأت وزیران مصوبه مذکور را ابلاغ نمودند و در مصوبه دوم در تاریخ ۱۶/۲/۱۳۹۱ با پیگیری‌های اینجانب هیأت وزیران سازمان خصوصی‌سازی را موظف نمود باقیمانده سهام دولت در شرکتهای جدول مورد تقاضای تأمین اجتماعی را مستقیماً به صندوق تأمین اجتماعی منتقل نماید. .(مستند پیوست می باشد) *در طول یکسال و نیم گذشته شاهد تلاش شبانه‌روزی مدیران محترم و سایر پرسنل سازمان در گرفتن این مطالبات بودیم به نحوی که معاونت محترم اقتصادی سازمان اعلام نمودند که سهام ۴۲ شرکت دولتی در راستای تلاش مذکور بصورت قطعی و با اتمام تشریفات سازمان خصوصی‌سازی به‌ نام سازمان تأمین اجتماعی گردیده است. اخذ مصوبه از هیأت وزیران دال بر انتقال قطعی معادن شماره ۲ و شماره ۳ (گل گهر سیرجان) که از معادن استراتژیک سنگ آهن کشور محسوب می‌شود و طی مصوبه شماره ۹۹۹۹۶/ت ۴۸۴۸۵/هـ مورخ ۲۰/۳/۹۲ هیأت محترم دولت در پی نامه‌نگاری‌ها و پیگیری‌های ویژه اینجانب به سازمان تأمین اجتماعی اقدامات مهم و ویژه‌ای است که مجموعا دهها هزار میلیارد تومان ارزش مالی دارد.(مستند پیوست می باشد) *واگذاری مجموعه هتلهای هما در سراسر کشور اعتبار و آبرویی برای سازمان تأمین اجتماعی بوده که علاوه بر منافع و درآمد و ارزش مالی آن در مناسبت‌های مختلف جهت برگزاری مراسم و سمینارهای اداری و استفاده پرسنل سازمان و بازنشستگان عزیز، خدمات ویژه‌ای را به مجموعه تأمین اجتماعی ارائه می‌نماید.(پیوست شماره ۱۴) واگذاری ۵۶ درصد از شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) و شرکتها و کارخانجات فولادی کشور از جمله: ▪ الباقی سهام دولت در شرکت فولاد خوزستان ” الباقی سهام دولت در شرکت فولاد اصفهان ” الباقی سهام دولت در شرکت ملی صنایع مس ایران ” نیروگاه طوس ” نیروگاه تبریز ” سنگ آهن شرق ایران (تهیه و تولید مواد اولیه فولاد خراسان) ” شرکت پترو پارس ” گروه صنعتی عالم‌ آراء ” طراحی، مهندسی و ساخت تجهیزات و ابزار آلات سایپا ” شرکت کار گاز سیستم ” شرکت گل نقش طوس ” شرکت کارتک سیستم ” شرکت توسعه صنایع گاز لنگرود ” فولاد زاگرس ” توسعه صنایع غذایی بم ” شرکت توسعه صادرات صنعتی ” شرکت توسعه علوم زمین ” شرکت رینگ چرخ آلومینیومی گسترش گام آفرین ” موسسه تحقیقات و کاربرد مواد معدنی ایران ” شرکت پلیمر صنعت جنوب ” شرکت بهره‌برداری از شبکه آبیاری و زهکش میناب رود ” شرکت گسترش پلیمرهای شیمیایی خلیج فارس ” موسسه تحقیقات و توسعه فناوری ریلی ایران ” شرکت آبفر ” شرکت گسترش چراغ دانش ” شرکت مدیریت تولید برق طوس ” نیروگاه بندرعباس ” هلدینگ خلیج فارس (صنایع پتروشیمی خلیج فارس) ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در بانک تجارت ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در بانک صادرات ” الباقی سهام قابل واگذاری دولت در پست بانک ” شرکت ملی انفورماتیک ” شرکت پاک مایه کرمانشاه ” شرکت فولاد مبارکه اصفهان ” شرکت مدیریت تولید برق بندرعباس ” پالایشگاه بندرعباس که در مصوبات دولت آمده و سهام آن از سوی سازمان خصوصی سازی به سازمان تأمین اجتماعی انتقال یافته و مراحل اداری و اجرایی آن انجام شده است از اقدامات ویژه و مهمی است که در یکسال و نیم گذشته موجب غنی‌سازی منابع مالی و ثروت سازمان تأمین اجتماعی گردیده و با امعان‌نظر به مجموع اقداماتی که در جهت غنی‌سازی منابع مالی و ثروت سازمان در یکسال و نیم گذشته صورت گرفته تصدیق خواهید نمود که در هیچ دوره مشابهی نظیر و نمونه نداشته است و در هیچ سالی به اندازه دوره مذکور شاهد افزایش اموال سازمان چه از نظر اهمیت و چه از نظر میزان نبوده‌ایم(مستند پیوست می باشد) *صرف‌نظر از اقدامات ویژه مذکور پیگیری‌های اینجانب درخصوص جلوگیری از برخی هزینه‌ها و پرداخت پاره‌ای وجوه نیز موجب صرفه‌جویی در هزینه‌ها ودر نهایت غنی شدن منابع سازمان تأمین اجتماعی شده است. بعنوان نمونه همانگونه که استحضار دارید در اوایل سال ۱۳۹۱ مالیات بر ارزش افزوده پرداخت دیون دولت به مبلغ حدود ۶۰۰ میلیارد تومان برای سال ۱۳۸۸ قطعیت یافته و با صدور اجرائیه متعاقب آراء قطعی کمیسیون‌های مربوطه در وزارت اقتصاد و دارایی دستور توقیف حسابهای سازمان از سوی این وزارتخانه جهت برداشت مبلغ مذکور صادر گردید، اینجانب با بهره‌گیری از تجارب حقوقی و قضایی خود در این رابطه پیگیری نموده و با ارائه لوایح قانونی شاهد جلسات مهمی در دولت بودیم و پس از کسب نظر کمیسیونی که به ریاست معاونت اول رئیس‌جمهور و معاونت حقوقی و مسئولین وزارت اقتصاد و دارایی تشکیل گردید موضوع با استفاده از اصل ۱۳۴ قانون اساسی به هیأت محترم دولت ارجاع شد و پس از یک دوره پیگیری حقوقی ازجمله نامه مفصل اینجانب خطاب به معاون اول رئیس جمهور به شماره ۲۶۴۵/۹۱/۱۰۰۰ مورخ ۲۳/۳/۱۳۹۱ در جلسه اجرای اصل ۱۳۴ قانون اساسی به موجب مستندات موجود، استدلال اینجانب پذیرفته شد و در پیگیری بعدی با متقاعد نمودن هیأت محترم وزیران، شاهد مصوبه شماره ۶۱۸۱۴/ ت۴۷۷۸۰/ هـ مورخ ۲/۴/۱۳۹۱ بودیم که طی آن سازمان تأمین اجتماعی بطور کلی از پرداخت مالیات مذکور معاف گردید و تأمین اجتماعی در سنوات آتی نیز از پرداخت چنین مالیاتهایی معاف شد که محاسبه آن تا پایان سال ۱۳۹۲ بیش از پنج هزار میلیارد تومان می‌شود. بنابراین قابل کتمان و چشم‌پوشی نیست که به نتیجه رساندن چنین امور مهمی برای سازمان منافع مستمری در بر دارد که در سالهای آتی نیز تأمین اجتماعی از آن بهره‌‌مند خواهد بود.(مستند پیوست می باشد)*مقارن همین اقدامات از محل دریافت دیون دولت سرمایه بانک رفاه کارگران از چهارصد میلیارد تومان به دو هزار میلیارد تومان افزایش دادیم و با پیگیری لازم مراحل اجرایی آن در بانک مرکزی نیز به نتیجه رسید تا این بانک که تمام سهام آن متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است بتواند با سایر بانکهای تراز اول کشور رقابت نماید. (مستند پیوست می باشد) *در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ باوجود آن که بسیاری از صندوقهای بیمهای در پرداخت حقوق بازنشستگان خود ناتوان و دچار بحران بودند سازمان تأمین اجتماعی در شرایطی که سازمان خصوصی سازی ۵/۵۶درصد سهام شرکت ملی ذوب اهن اصفهان را در مزایده از طریق شرکت فرابورس ایران در معرض فروش قرار داد، سازمان تأمین اجتماعی با پرداخت نقدی معادل ۴۵۰۴میلیارد ریال (چهارصد و پنجاه میلیارد و چهارصد میلیون تومان) برابر ۲۰ درصد ارزش این سهام ، برنده بزرگترین معامله بورس کشور گردید و با اخذ موافقت دولت به شرح نامه مورخ ۲۴/۲/۱۳۹۲ مقرر گردید الباقی ارزش معامله که حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان (معادل بیست هزار میلیارد ریال ) بود از محل دیون دولت به سازمان تسویه حساب گردد. و بدین وسیله در ابتدای سال ۱۳۹۲ سازمان تأمین اجتماعی با پیگیریهای اینجانب نه تنها بدهی معوق نداشت بلکه در سرمایه گذاری و خرید باارزشترین کارخانه فولادی کشور موفقیت بزرگی را کسب نمود. (مستند پیوست می باشد) آنچه در ملاحظه گزارش تحقیق و تفحص مذکور موجب تعجب و تأسف می‌گردد این است که در رابطه با واگذاری معادن
کد خبر: ۸۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴

آقای هاشمی! آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد: مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.» مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد. حمایت از منافقین و جنبشی ها در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانی ان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم. با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم. اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره) آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند. تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ... حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم جناب هاشمیحضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!! تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی وای بر ما. این تذهبون؟به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد. سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟ توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!! توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟ وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین. ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما! جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد! آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!! و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست. - شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟ آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از: ۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند. جناب آقای هاشمیملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا. حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد. ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد. مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود. دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟! به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید. حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴ جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... . و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود. کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!! در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.» البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم. وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟! کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید. خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود. دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد. بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟ قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود. فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم. نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید. اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند. به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟! آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند! قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟! چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟! قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟ سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد. جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد. مواضع افراطی سال های اخیر جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید. برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم: ۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.» و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!) با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست. ۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.» تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟ ۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.» پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد. مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!» و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟! گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟! و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند. ۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.» ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید. مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند» اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟ ۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.» این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟! ۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.» چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟! ۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.» این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند. ۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم». حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند. آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

استادخسرو معتضد - تاریخ‌پژوه - متنی را در پاسخ به برخی اتهاماتی که علیه وی مطرح می‌شود منتشر کرده است.  به گزارش ،پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از  ایسنا، در پی ابهامات و اتهاماتی که هر از گاهی در شبکه پیام‌رسان موبایلی تلگرام متوجه خسرو معتضد می‌شود، این تاریخ‌پژوه و روزنامه‌نگار متنی را ارسال کرده است. در این متن آمده است: «نادانان و بی‌سوادان و کم‌سوادان در هر دوره و زمانه‌ای بوده‌اند و کسانی را که بنا به دلایلی مورد لطف و محبت مردم قرار می‌گرفته‌اند به گونه‌ای مورد حمله قرار می‌داده‌اند تا آنان را تخریب کنند. به مرحوم دکتر محمد مصدق هیچ وصله‌ای نمی‌چسبید. از این رو شایع کردند کتابی که او به عنوان رساله دکترای خود درباره ارث در اسلام نوشته است به قلم یکی از روحانیون قم بوده است. در حالی که آن کتاب را دکتر مصدق در سوییس به زبان فرانسوی نوشته بود و بعدها در سال 1331 که میراشرافی معروف مدیر روزنامه رسوای آتش خواست آن را در روزنامه‌اش به چاپ برساند مجبور شد مترجمی استخدام کند. سرفرانسیس شپرد سفیر انگلیس در ایران که از مصدق به علت مبارزه او علیه استعمار ننگین شرکت نفت انگلیس و ایران تنفر داشت روزی در یادداشتی از سفارت انگلیس به وزارت خارجه لندن نوشته بود: از دهان مصدق بوی تریاک می‌آید. روزنامه‌های لندن هم این مهمل را چاپ کردند و جراید جیره‌خوار در شرکت نفت در تهران آن را تکرار کردند. حسین مکی سرسختانه در مقام نماینده مجلس به مبارزه با انگلیسی‌ها پرداخت و آن‌ها را با همه ید بیضایشان از آبادان بیرون انداخته بود و چون لکه‌ای به دامان او نمی‌چسبید گذشته او را پیش کشیدند که در جوانی درجه‌دار و استوار نیروی هوایی بوده و در قسمت فنی نیروی هوایی خدمت می‌کرده است. یک مامور اطلاعاتی انگلیس هم در گزارشی نوشت: «مکی مرد جسور و جدی و خطرناکی است. از مال دنیا چیزی جز خانه پدری ارثی ندارد و شاید بتوان با دادن صد هزار دلار رشوه او را از مخالفت باز‌داشت». در حالی که این پیشنهاد باتوجه به شخصیت خاص مکی که ممکن بود پیشنهاد رشوه انگلیسی‌ها را افشا کند خطرناک بود و اقدامی برای سنجش مکی نشد اما بعدها دشمنان آن رادمرد شایع کردند که به او صد هزار دلار رشوه داده‌اند. مکی آنقدر نترس و بی‌باک بود که در سخنرانی‌های خود در‌ آمریکا، آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داد که چرا مهار خود را دست انگلیسی‌ها داده‌اند و مردم تمام بدبختی‌های خود را به دلیل حمایت آمریکا از انگلستان می‌انگارند. یا به آیت‌الله کاشانی تهمت زدند که مبارزات 50 ساله خود و پدرش با انگلستان را فراموش کرده و انگلیسی شده است. اخیراً نوبت من شده است که دیدم فردی در فلان شبکه پیام‌رسان موبایلی و در فضای مجازی این کشف را درباره من کرده است که من از خانواده و دودمان قاجاریه هستم و به همین علت در آثارم از پهلوی‌ها که اجداد مرا از سلطنت برکنار کرده‌اند انتقاد می‌کنم! متاسفانه کسانی هم بی هیچ مطالعه و پرسشی از روی دست هم کپی می‌کنند و برای هم می‌فرستند. چند شب پیش از رادیو فردا تصادفاً شنیدم سوابق فعالیت‌های کمونیستی جعفر پیشه‌وری در باکو را به طور کامل و جامع بیان می‌کرد اما اگر ما بخواهیم این مطالب را در رسانه‌ها بگوییم فوراً عده‌ای رگ گردنشان بالا خواهد آمد که چرا این حرف‌ها را می‌زنید. به ما برمی‌خورد. مضحک‌تر این‌که دیگری در سایتی دیگر نوشته: فلانی - یعنی من - نوه عضدالملک قاجار هستم. بنابراین از قاجاریه هستم و مطالبی که می‌نوشتم و می‌نویسم از روی حب به قاجاریه و بغض به پهلوی است. در همان حال یک مدعی هم مقاله‌ای منسوب به من مربوط به 45 سال پیش را کشف می‌کند و روی سایت می‌گذارد و ادعا می‌کند من از شاه تعریف کرده‌ام. آخر نفهمیدم من از قاجارها هستم و از پهلوی‌ها بدم می‌آید یا مداح شاه بوده‌ام؟! واقعیت را اما از زبان خود من بشنوید یا بخوانید: من از سلسله قاجار که 125 سال ایران را در حالت قهقرا و ضعف و عقب‌ماندگی نگاه داشت بسیار بدم می‌آید و کمترین نسبت خانوادگی با این ایل و تبار ندارم اما در میان همان قاجارها شاهزادگان شجاعی مانند عباس میرزا نایب‌السلطنه وطن‌پرست و باسواد و عاشق ترقی و عظمت ایران و محمدعلی دولتشاه برادر او - که عثمانی‌ها را سر جای خود نشاند - و شاهزاده حسام‌السلطنه سلطان مراد میرزا که هرات را بازپس گرفته بوده‌اند که مورد احترام هر ایرانی هستند. بنابراین ترهاتی را که بدخواهان می‌نویسند کما این که درباره مرحوم استاد علی‌اکبر دهخدا می‌نوشتند او صدهزار تومان بودجه دولت را صرف تدوین یک مشت مطالب بیهوده‌ای کرد که لغت‌نامه خوانده می‌شود و خواسته نامش را بلندآوازه کند چیزی از ارزش و اهمیت مرحوم دهخدا کم نمی‌کند. بی‌مایگانی در دوران حیات مرحوم ملک‌الشعرای بهار به او حمله می‌کردند که چگونه در دوران حیات رضاشاه قصیده بلندبالایی در وصف او به نام «دیروز و امروز» ساختی و چرا برای عروسی محمدرضا پهلوی ولیعهد و فوزیه شاهزاده خانم مصری سرود شادباش سر دادی که آهنگ آن را سرهنگ مین باشیان ساخت. خدا بیامرزد ملک‌الشعرای بهار را که از آغاز سلطنت رضاشاه یا مأمورین دایره عملیات ویژه نظمیه قصد قتل او را در سال 1304 کردند و به علت اشتباه محض دیگری به نام واعظ قزوینی را سر بریدند، یا به علت سرودن اشعار انتقادی خود به زندان می‌افتاد و چند بار زندانی شد و یک بار او را به اصفهان تبعید کردند و آخر سر محمد علی فروغی شفاعت کرد و او را به تهران بازگرداندند و قرار شد کارهای ادبی و تحقیقی کند و حقوق او را که قطع کرده بودند برای امرار معاش خانواده‌اش از نو برقرار کنند. به او پیشنهاد شد قصیده‌ای بسراید تا دیکتاتور، کینه خود را به او فراموش کند و او آن قصیده را سرود. این کین‌توزی‌ها اما ادامه دارد. فردا اگر بنویسم آدولف هیتلر آدم‌کش بوده لابد یکی پیدا می‌شود و مرا فرزند چهارم ژوزف استالین و از کمونیست‌های صحیح‌النسل و بلشویک‌های وفادار می‌نامد! من یکی از میان مردمم. مانند همه مردم و با همه احساسات و اندیشه‌های آنان. از دیکتاتوری نفرت دارم و از هوچی‌گری و شانتاژ نیز نمی‌ترسم. ابلهان هرچه می‌خواهند و در چنته دارند بسازند و در فضای مجازی بگذارند. این توضیح هم برای عده‌ای از طایفه قاجاریه است که از من می‌پرسند: آیا جنابعالی هم از ما هستی؟ در جوابشان عرض کردم خیر. از هیچ ایل و تبار و طایفه‌ای نیستم. فقط ایرانی هستم و افتخار می‌کنم که از درون ملت ایرانم. همین!»
کد خبر: ۸۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۷

دروازه بان سابق تیم ملی فوتبال سوریه که در زندانهای گروهک تکفیری صهیونیستی داعش زندانی بود و آزاد شده است گفت معاذ الکساسبه خلبان اردنی که داعش اعلام کرد او را سوزانده، زنده است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نسخه اینترنتی روزنامه الدیار چاپ لبنان ،معاذ الکساسبه خلبان جنگنده اف۱۶ بود که هواپیمایش به سبب نقص فنی در تاریخ دسامبر۲۰۱۴ سقوط کرد اگرچه داعش مدعی است هواپیمای وی را هدف قرار داده و سرنگون کرد. داعش وی را در حوالی رقه در سوریه به اسارت خود درآورد و سوم ژوئیه سال گذشته کشته شد. ابراهیم الشمری دروازه بان سابق تیم الفُتُوَّهْ سوریه و دروازه بان سابق تیم ملی این کشور در مصاحبه با یکی از پایگاههای مخالفان سوری سوزاندن الکساسبه را تکذیب کرد و گفت:« من پیش از آنکه به دستور مستقیم ابوبکر البغدادی [ سرکرده داعش] از زندان آزاد شوم الکساسبه را در زندان که زنده بود ترک کردم.» الشِمَّری افزود:« الکساسبه به من در زندان گفت به علت آنکه یک فروند موشک از اسکادرانی که در آن بودم شلیک کردم به اسارت در آمدم.» این مصاحبه را عامر هویدی از فعالان سوری مخالف نظام سوریه انجام داده و پایگاه اینترنتی « کلنا شرکاء» آن را پخش کرده است.ابراهیم شمری همچنین کارمند فدراسیون ورزش سوریه بود. وی در این مصاحبه به جزئیاتی از شبکه مرموز داعش و دیدارش در زندان با شخصیتهایی که به بدترین شکل کشته شدند و برخی نیز سرکرده خشن ترین شبکه ها هستند اشاره کرد. شمری گفت به دستور مستقیم البغدادی زمانیکه وی چند ماه پیش از مشهورترین زندان داعش در شهر رقه سوریه دیدار کرد، آزاد شده است. وی افزود معاذ الکساسبه اوایل سال ۲۰۱۵ میلادی در یکی از سلولهای انفرادی این زندان بود. وی افزود:« من الکساسبه را یک ماه پس از آنکه اعلام شد اعدام شده است زنده دیدم .» دروازه بان سابق تیم ملی سوریه گفت:« زمانیکه آخرین بار در روستای الحوایج بازداشت شدم الکساسبه را دیدم او به زندان العکیرشی در اطراف رقه که داعش آن را بنیان گذاشته است منتقل شد و دو ماه من با الکساسبه بودم. در این زندان ۱۸۱ سوری و ۱۲ خبرنگار و نه زن زندانی بودند و یک سلول انفرادی نیز داشت که الکساسبه را در آن حبس کرده بودند.» الشمری در بخشی از این مصاحبه گفت:« من بخشی از صحبتهایی را که بین ابو انس تونسی بازجوی داعش و الکساسبه رد و بدل می شد شنیدم. التونسی گفت ما هواپیمای تو را سرنگون کردیم اما الکساسبه گفت نه . هواپیمای من بر اثر موشکی که از یکی از جنگنده های همراه من به جنگنده من شلیک کرد سقوط کرد.» شمری در این مصاحبه سپس به مبارزات خود با داعش و دستگیری و چگونگی آزادی اش به دستور البغدادی پرداخت.
کد خبر: ۷۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۹

قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینه‌های انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است .  به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی دوساعته باشگاه خبرنگاران جوان با محمد حسن غفوری فرد است:  * باشگاه خبرنگاران جوان: ابتدا معرفی از خود، سوابق کاری و میزان تحصیلاتتان داشته باشید من حسن غفوری‌فرد متولد ۱۳۲۲ در تهران هستم، یک مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران، سه مدرک کارشناسی ارشد از ایران، ژاپن و امریکا و دکترای فیزیک هسته‌ای از دانشگاه کانزاس امریکا  دارم. همچنین در رشته‌های دو و میدانی، شنا، ورزش باستانی و اسب دوانی فعالیت داشته‌ام. در دوران مبارزات انقلابی، سابقه حبس و شکنجه را دارم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان استاندار خراسان، نماینده چهار دوره مجلس و پس از آن هم به عنوان وزیر نیرو، معاون رئیس ‌جمهور و مشاور در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت پس از آن فعالیت کرده ام. همچنین ریاست کمیته المپیک و همچنین ریاست سازمان تربیت بدنی هم از سوابق اجرایی بنده است. اکنون رئیس هیئت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم و در حال تدریس به عنوان استاد تمام در دانشگاه‌ امیرکبیر و دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) هستم. * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که به آمریکا رفتید؟  من با اخذ بورسیه به ژاپن رفتم و در آنجا در رشته مهندسی زلزله شناسی مشغول به تحصیل شدم، پس از بازگشت در اهواز به تدریس پرداختم اما به علت فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه اخراج شدم. پس از آن در سال 47 به ناچار به آمریکا رفتم و در سال 55 و پس از اخذ مدرک دکتری در رشته فیزیک هسته‌ای به ایران بازگشتم.  ** دو دوره، بدون هیچ شانسی و برای گرم کردن تنور انتخابات کاندیدای ریاست‌جمهوری شدم ** * باشگاه خبرنگاران جوان: شما در دو دوره به عنوان کاندیدای ریاست  جمهوری وارد عرصه انتخابات شدید. چه شد که به این نتیجه رسیدید که می‌توانید رئیس جمهور شوید؟ من در دو دوره در سالهای 60 و 80 کاندیدای ریاست جمهوری شدم و در سال 1400 نیز کاندیدا  خواهم شد! البته حضورم در هر دو دوره به پیشنهاد بزرگان و مسئولین نظام بود و شخصاً تمایلی به این مسئله نداشتم. در دوره اول پس از شهادت مرحوم شهید رجایی، فقط مقام معظم رهبری کاندیدای ریاست جمهوری بودند، در آن زمان مرحوم املشی ربانی به من گفتند که "شما باید وارد عرصه انتخابات شوید" و دلایلشان هم را مطرح کردند، دلیلی که بنده را متقاعد کرد این بود که مرحوم آیت الله املشی ربانی تاکید کردند که "اگر شما به  عنوان کاندیدا وارد عرصه انتخابات شوید، خطر ترور آیت الله خامنه‌ای کمتر خواهد شد"، از آنجا که آن موقع افرادی که کاندیدای انتخابات می‌شدند خطر ترورشان بالای 50 درصد بود، بنده بعنوان کاندیدا وارد عرصه شدم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: در دوره دیگر یعنی در سال 80 چرا کاندیدا شدید؟     انتخابات سال 80، دوره دوم انتخاب رئیس دولت اصلاحات بود و البته مشخص بود که وی در این دوره هم رای خواهد آورد، البته افرادی نیز کاندیدا شدند اما همه مطمئن بودند که رئیس دولت اصلاحات برای بار دوم هم رای خواهد آورد. من با خود رئیس‌جمهور و همچنین آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مشورت کردم  و هر دو از کاندیداتوری بنده استقبال کردند در نهایت من بدون هیچ شانسی و تنها برای گرم کردن تنور انتخابات در عرصه حاضر شدم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که از دولت آیت‌الله هاشمی کنار گذاشته شدید؟ در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بنده را عزل کردند و دلیلش هم این بود که عده‌ای در آن زمان بر علیه من  جوسازی  کردند و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم نهایتاً پیشنهاد کرد که با توجه به تخصصی که داشتم به سازمان انرژی اتمی بروم اما پس از آن اتفاقات ترجیح دادم که سِمتی را در آن دولت قبول نکنم. ** نمی‌دانم در کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعه کشی مشخص می‌کنند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری‌فرد، شما در انتخابات مجلس نهم با علی مطهری ائتلاف کردید اما با عدم حمایت اصولگرایان مواجه شدید و عملاً در انتخابات رای نیاوردید. درباره این موضوع توضیح دهید. در انتخابات مجلس نهم و در آن لیست گروه 7+8 که هیچگاه هم کامل نشد، اسم بنده را گذاشته بودند و به همین دلیل در انتخابات شرکت کردم. اما تا آنجا که خودشان گفتند، از افرادی که مد نظر بودند 100 نفر تایید شدند و اگر مخالفتی نبود افراد را در آن لیست قرار می‌دادند. آقای باهنر به من گفت که "وقتی اسم تو مطرح شد، هیچ مخالفتی نبود اما با افرادی مانند علی مطهری و علی عباسپور مخالفت کردند" اما در نهایت به جای 30 نفر، 32 نفر انتخاب و اعضا مجبور شدند 2 نفر را حذف کنند و برای این کار، بین سه نفر آخر قرعه‌کشی شد که البته نمی‌دانم کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعه‌کشی مشخص می‌کنند! اما در هر صورت بین بنده، سید کمال سجادی و یک فرد دیگری که کارگر بود و هیچکس او را نمی‌شناخت، قرعه‌کشی شد که آن فرد ناشناس انتخاب شد. منتهی بعداً یکی از افرادی که در لیست 30 نفره بود صلاحیتش تایید نشد و اگر طبق روال گذشته بود، باید میان 2 نفر باقیمانده، قرعه‌کشی می‌شد اما باز هم مرا کنار گذاشتند و فردی را از خارج از لیست جایگزین کردند. بعد از این ماجرا آقای نجابت را جایگزین کردند و پس از آن انتخابات وارد مرحله دوم شد. در این دوره، دو لیست 7+8 و همچنین جبهه پایداری در عرصه رقابت بودند و بنده، علی مطهری و علی عباسپور کاندیداهای مستقل بودیم. در مرحله اول که 5 نفر انتخاب شده بودند و حالا باید 25 نفر بعدی انتخاب می‌شدند، گروه پایداری 25 نفر خود را اعلام کرد اما گروه 7+8، 23 نفر بودند که در اینجا کار بسیار  عجیبی انجام دادند و از لیست رقیب دو نفر را جایگزین کردند. لذا در حالی که گروه 7+8 می‌توانستند با 23نفر شانس خود را افزایش دهد، برای اینکه من در لیست قرار نگیرم از لیست رقیب فرد جایگزین من کردند. * باشگاه خبرنگاران جوان: چرا در آن زمان به این نتیجه رسیدند که غفوری فرد نباید باشد؟ ظاهرا در آن زمان کسانی که در لیست 7+8 بودند در گروه پایداری نیز حضور داشتند و فشار آوردند که دو نفر باقیمانده نیز از گروه پایداری باشد، به نظر من دنیا باید یاد بگیرد که از لیست رقیب نیز می تواند در فعالیت های انتخاباتی استفاده کند!  ** احمدی‌نژاد معتقد بود مستقلا در انتخابات رای آورده و فعالیت‌ خانه احزاب را متوقف کرد ** * باشگاه خبرنگاران جوان: پس از سوابق سیاسی و انتخاباتی جنابعالی، به بحث خانه احزاب و فعالیت‌های این خانه می رسیم. شما به‌عنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این خانه را در روند فعالیت سیاسی کشور چگونه می‌بینید؟ آیا خانه احزاب نهادی ویترینی خواهد بود یا فعال؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید سابقه‌ای از خانه احزاب گفته شود. خانه احزاب در سال 1379 در دوره دولت اصلاحات تأسیس شد و دلیلش هم تنش‌های شدیدی بود که میان احزاب بوجود آمده بود چرا که در این دولت احزاب رشد چشمگیری کردند و از همین رو تنش شدیدی بینشان ایجاد شد. طی چند جلسه که با موسوی لاری وزیر کشور وقت داشتیم، وی خواست که گروههای سیاسی جو سیاسی کشور را آرام کنند لذا قرار شد یک نهاد و تشکلی تشکیل شود تا اختلافات میان احزاب فروکش کند. در دوره فعالیت خانه احزاب اقدامات بسیار خوبی مانند تدوین منشور وفاق، تشکیل شورای داوری و اختصاص بودجه به احزاب انجام شد؛ اختصاص بودجه اقدامی بسیار مهم و نشان دهنده اهمیت نظام به احزاب سیاسی کشور بود اما متأسفانه این فعالیت‌ها در دولت احمدی‌نژاد متوقف شد چرا که رئیس دولتهای نهم و دهم معتقد بود که هیچ حزبی وی را همراهی نکرده و مستقلا در انتخابات رای آورده است. در حالی که حزب مؤتلفه و اصولگرایان کمک شایانی به احمدی‌نژاد کردند ولی وی این اعتقاد را نداشت و متأسفانه فعالیت خانه احزاب در دوره ریاست جمهوری‌اش به طور کامل متوقف شد.  * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این نهاد در دوره جدید را چگونه می‌بینید؟ بعد از روی کار آمدن حسن روحانی، دولت جدید با تلاشهای بسیار خواهان فعالیت خانه احزاب شد، البته این نهاد با شاکله قدیمی قابل تجدید نبود چرا که در دوره گذشته تنها دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب در خانه احزاب حضور داشتند که هرکدام به نوعی سعی در خارج کردن رقیب از جریان سیاسی کشور داشت اما در این دوره با جلسات زیادی که با وزارت کشور برگزار کردیم به یک فرمول جدید شامل سه جریان اصولگرایی، اصلاح‌طلبی و مستقلین رسیدیم که تاکنون هم اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است. * باشگاه خبرنگاران جوان: در یک جمله دلیل اصرار بر لزوم فعالیت خانه احزاب چیست؟ اصرار به فعالیت خانه احزاب، به دلیل کمک به تحزب‌ و حزب‌گرایی در جریان سیاسی کشور است چرا که متاسفانه هنوز مردم ما به کارکرد احزاب اعتقادی ندارند. ** باید بر ورود پول‌های تمیز و کثیف در انتخابات نظارت شود ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد، از نگاه شما آیا ورود احتمالی پولهای کثیف به انتخابات رصد می‌شود؟  اولا که بنده بحثی بالاتر از این مسئله را مطرح کردم و حتی گفتم که پول‌های تمیز هم باید نظارت شود، اگر فردی 10 میلیارد داشته باشد و در انتخابات مصرف کند در صورتی که حلال هم باشد آنچه مسلم است اینکه باید دخل و خرج افراد در انتخابات مشخص باشد، اما در مورد خانه احزاب باید گفت که خانه احزاب جایگاه رسمی برای نظردهی و نظارت بر این موضوع نیست و همین امر قطعا ضعف قانون انتخابات است که باید اصلاح شود البته بعید می‌دانم قانون احزاب جدید به انتخابات این دوره مجلس برسد اما در انتخابات آینده قطعا از آن استفاده خواهد شد.  ** رئیس جمهور هم نمی‌تواند در مورد احراز صلاحیت افراد اظهار نظر کند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: شما در مصاحبه‌ای گفته بودید که خانه احزاب با شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت افراد مذاکره خواهد کرد. آیا اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است؟ طبق قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تایی یا رد صلاحیت کاندیداها فقط و فقط وظیفه شورای نگهبان است و هیچ مرجع دیگری این جایگاه را ندارد اما ممکن است شورای نگهبان از خانه احزاب به عنوان بازوی نظارتی استفاده کند، این خانه نیز اعلام آمادگی کرده که اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شورای نگهبان قرار دهد. نکته مهم این است که هیچ مقام و مسئولی حتی رئیس جمهور نمی‌تواند در این مورد اظهار نظر کند و اگر شورای نگهبان فردی را رد یا تأیید صلاحیت کرد، هیچ مرجعی نمی‌تواند این مسئله را نفی کند، البته خانه احزاب ملاقاتی با مسئولان نظام و همچنین شورای نگهبان در مورد انتخابات و احراز صلاحیت‌ها خواهد داشت.  ** اگر تحریم‌ها برچیده نشود، برجام دستاورد مثبتی نیست ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد به عنوان یک کارشناس سیاسی، برجام را چگونه می‌بینید؟ آیا نقاط مثبت آن بارزتر است یا نقاط منفی؟ نمی‌توان به صورت کلی قضیه برجام را مثبت یا منفی ارزیابی کرد و باید نقاط مثبت و ضعف آن را برشمرد. نقاط مثبت سند برجام این است که 6 کشور بزرگ دنیا در یک طرف میز و طرف دیگر جمهوری اسلامی بود که این نقطه مثبتی است که کمتر به آن توجه شده یعنی دنیا به این نتیجه رسید که مقابله‌ با ایران سودی نخواهد داشت . آنها تمام نیروهای خود را آوردند تا با ایران مذاکره کنند و این نشان‌دهنده عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. پس از توافق وین گفته شد که جان کری خطاب به اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته که " آمریکا در این 8 سال ریاست جمهوری هیچ دستاوردی در منطقه خاورمیانه نداشته و برجام اولین دستاورد آمریکاست" که این امر نقطه مثبتی است، از بُعد دیگر غربی ها برای اولین بار ایران را صاحب حق هسته‌ای شناختند، البته ما نیازی به دادن حق غنی‌سازی نداریم، اما در هر صورت حق هسته‌ای ایران به رسمیت شناخته شد و بر همین اساس در آینده در روابط ایران با دنیا آرامش نسبی را شاهد خواهیم بود، آن همه درگیری‌هایی که هم احمدی‌نژاد در عرصه بین‌المللی و سیاست خارجی به وجود آورده بود کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر کشور دارای یک آرامش نسبی است اما باید ببینیم که تحریم‌ها برداشته خواهد شد یا خیر؛ اگر تحریم‌ها رفع شود، نسل‌های بعد به راحتی زندگی خواهند کرد، اما اگر احیانا تحریم‌ها برچیده نشود، برجام اصلا دستاورد مثبتی نیست در نهایت باید منتظر ماند و دید آیا برجام به درستی اجرا خواهد شد یا خیر.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای داخلی کشور در دوران پسابرجام را چگونه می‌بینید؟ به نظر من آرامش و آسایش داخلی کشور بیشتر خواهد شد البته اگر به دنبال توسعه سیاسی و اقتصادی هستیم، باید امنیت سیاسی، سرمایه‌گذاری و فکری به وجود آید که قطعا برجام می تواند نقطه عطفی در تاریخ ایران باشد.  ** طیف نزدیک به دولت مهم‌ترین جریان در انتخابات پیش رو هستند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای انتخابات مجلس آینده با توجه به اجرای برجام و اینکه دولت خود را پیروز این میدان می‌داند را چگونه می‌بینید؟ اکنون دو جناح اصلی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در حال تلاش برای رسیدن به یک لیست واحد هستند اما طیف نزدیک به دولت، مهم‌ترین جریان در انتخابات پیش رو است چرا که دستاوردهای احتمالی برجام، آرامش فضای داخلی کشور و پایین آمدن تورم 40 درصدی و رسیدن به 15 درصد، جزء دستاوردهای دولت است و می‌تواند کمک بزرگی به طرفداران آن کند.  * باشگاه خبرنگاران جوان: پس انتخابات آینده را به نوعی به نفع دولت می‌دانید؟ به نظر می‌رسد بعد از اجرای برجام و در صورتی که تحریم‌ها برداشته شود و توافقات انجام شده به نتیجه برسد قطعا برجام برگ برنده دولت در انتخابات مجلس آینده خواهد بود.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای مجلس آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید و اکثریت را با کدام جریان سیاسی می‌بینید؟ پیش‌بینی من این است که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان خواهد بود اما شاید طرح این موضوع کمی زود به نظر برسد چرا که باید منتظر ماند تا ببینیم مردم در دقیقه 90 کدام جریان و گزینه را انتخاب خواهند کرد، تجربه نشان داده که پیش‌بینی‌ها گاهی درست نبوده است.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیت اصولگرایان در انتخابات آینده چگونه خواهد بود؟ اتفاقات مهمی در این جریان افتاده است؛ 3 گروه مؤتلفه، پایداری و ایثارگران اقدامات اولیه را انجام داده‌اند که امیدواریم به نتیجه برسیم. هرچند که اختلاف نظرهایی میان اصولگرایان وجود دارد اما این اختلافات در جایی که مصالح اصولگرایان ایجاب کند حل خواهد شد و قطعا همه خواهان یک مجلس اصولگرا هستند.   ** ناطق به هیچ عنوان در انتخابات شرکت نخواهد کرد ** * باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیتهای انتخاباتی علی لاریجانی رئیس مجلس نهم را چگونه می‌بینید؟ آیا وی با طیف نزدیک به دولت ائتلاف خواهد کرد؟  طیف نزدیک به دولت طیف وسیعی است؛ از اصولگرایان و اعضای مؤتلفه تا دیگر جریان‌ها و اصلاح‌طلبان شامل این طیف می شوند اما آن چیزی که قطعی است این است که لاریجانی با اصولگرایان در انتخابات شرکت خواهد کرد. در چند وقت اخیر صحبت‌هایی از حضور حجت‌الاسلام ناطق نوری در انتخابات مطرح شده که آیا وی در انتخابات شرکت خواهد کرد یا نه، من تاکید می کنم که ناطق تحت هیچ شرایطی وارد انتخابات نخواهد شد، در ملاقاتی که اخیرا من با ناطق داشتم وی تأکید کرد که به هیچ وجه در انتخابات شرکت نخواهد کرد ولی اگر تکلیفی از سوی مقام معظم رهبری بر عهده‌اش گذاشته شود، بحثی متفاوت است اما مسلماً ناطق در انتخابات شرکت نمی‌کند. وی با همه گروه‌ها از چپ و راست ارتباط دارد اما اینکه بخواهد گروه یا لیستی را در انتخابات تأیید کند اینگونه نخواهد بود.  * باشگاه خبرنگاران جوان: خبرهایی از حضور سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان مطرح است، تا چه حد احتمال این امر وجود دارد ؟  به احتمال فراوان سید حسن خمینی در انتخابات شرکت خواهد کرد البته هیچ گروه و جریانی حق مصادره وی به نفع جریان خود را ندارد چرا که سید حسن خمینی نوه حضرت امام(ره) است و بنده فکر می‌کنم تمایلش مانند تمایل حضرت امام(ره) اصولگرایی است و من وی را فردی اصولگرا می‌دانم. * باشگاه خبرنگاران جوان: به دو دولت قبل بپردازیم. احمدی‌نژاد در دو دوره رئیس جمهور کشور بود. چه شد که وی انتخاب شد؟ آیا در جریان اصولگرایی فردی برای جایگزینی وی و معرفی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری نبود؟ دو دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بسیار متفاوت بود؛ در دوره اول انتخابات هیچکس شانسی برای احمدی‌نژاد قائل نبود چراکه وی جزء نفرات آخر انتخابات بود اما اتفاقاتی مانند سخنرانی اش به زبان آذری تأثیر بسیاری در آرا داشت. در نهایت احمدی نژاد به انتخابات دور دوم رسید و کسانی که در دور اول از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حمایت کرده بودند، پشیمان شدند و از رای خود بازگشتند. * باشگاه خبرنگاران جوان: چرا اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت کردند؟ در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد این احتمال که وی رای خواهد آورد بسیار قوی بود، اصولگرایان در هر دو دوره احمدی‌نژاد را فردی اصولگرا می‌دانستند علی‌رغم اینکه نسبت به برخی انتصابات وی انتقاد داشتند لذا در هر دو دوره احمدی‌نژاد بسیار مدیون اصولگرایان بوده است. ** احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمی‌دانست **  * باشگاه خبرنگاران جوان: اما احمدی‌نژاد خود را مستقل از اصولگرایان می‌دانست! احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمی‌دانست! اطرافیانش هم شعار می‌دادند "احمدی نژاد رجایی ثانی است" و "دولت 75 میلیونی" اما بعدها مشخص شد دانشگاه علم و صنعت، استانداری اردبیل و شهرداری تهران، 75 میلیون جمعیت دارند! چراکه تمام انتصابات وی از این سه نهاد بود. به قول مرحوم عسگراولادی، دایره اصولگرایی احمدی‌نژاد بسیار محدود و دایره اصولگرایی آیت‌الله هاشمی بسیار گسترده است. ** جریان انحرافی، کمر دولت قبل را شکست! **  * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که احمدی‌نژاد به سمت اختلاف و به نوعی سر ناسازگاری با اصولگرایان گذاشت؟ بزرگترین اختلاف اصولگرایان با احمدی‌نژاد بحث انتصابات و خصوصا فرد مشایی بود، باید گفت که عملاً مسئله انحراف کمر دولت احمدی‌نژاد را شکست و بعد از آن حمایت بسیاری از گروهها و افراد و حامیان وی به سکوت یا مخالفت با او انجامید.  ** رحیمی یک ریال هم برای خودش خرج نکرده است ** * باشگاه خبرنگاران جوان: پس از پایان کار دولت دهم مفاسد اقتصادی و جرائم افرادی مانند رحیمی معاون اول رئیس جمهور، بقایی معاون اجرایی رئیس جمهور،‌ فساد 3 هزار میلیاردی و بابک زنجانی برملا شد اینها در حالی است که احمدی‌نژاد دولتش را پاک‌ترین دولت پس از انقلاب می‌دانست معتقدم با شعار پاک‌ترین، قوی‌ترین و... نمی‌توان کاری از پیش برد، اما من شخصا احمدی‌نژاد را فردی پاک می‌دانم و معتقدم که فسادهایی که در دوران وی بوجود آمد معدود بودند که دو مورد آنها در حال محاکمه هستند. البته من قصد دفاع از دولت گذشته را ندارم اما اگر با دولتی مخالف هستیم نباید کلیت نظام را زیر سوال ببریم، چرا که 8 سال دولتهای نهم و دهم، یک چهارم عمر نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و باید توجه داشت که در آن دوره شدیدترین تحریم‌ها علیه کشور ما  وضع شد و فساد هم غالبا در شرایط تحریم بوجود می‌آید. اما راجع به رحیمی باید بگویم که وی یک ریال برای خود خرج نکرده و حتی همسر او در بستر بیماری بود و رحیمی نتوانست همسرش را معالجه کند؛ من از شرایط بسیار سخت زندگی رحیمی مطلعم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: پس چه شد که رحیمی بازداشت شد؟  قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینه‌های انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است . البته بنده حامی دولت احمدی‌نژاد نیستم، اما نباید به نظام جمهوری اسلامی ایران طوری نگاه کرد که گویی در 8 سال قبل "بخور بخور" بوده ، من در حالیکه با برخی اقدامات احمدی‌نژاد مخالف هستم اما تاکید دارم که نباید به نظام تهمت زده شود. اینکه معاون اول رئیس جمهور به دلیل ارتکاب جرمی زندانی می‌شود نشان‌دهنده وجود یک سیستم قضایی قاطع و کارآمد در نظام است. ضمنا خود احمدی‌نژاد هم در دادگاه پرونده دارد و ممکن است دستگاه قضایی وی را احضار کند. من شخصا نه بقایی و نه بابک زنجانی را نمی‌شناسم و بابک زنجانی را نمی‌خواهم که بشناسم. * باشگاه خبرنگاران جوان: گفتید که مفاسد و جرائم رخ داده در دولت قبل معدود بوده و گفتید که بابک زنجانی و بقایی را نمی‌شناسید اما آیا می‌توان ماثرات منفی جرائم این افراد بر اقتصاد و جامعه را نادیده گرفت ؟ بابک زنجانی و فساد 3 هزار میلیاردی ضربه‌ سنگینی به کشور زده و باعث بوجود آمدن نوعی دیالوگ در عرصه اجتماعی شدند تا جایی که حتی وقتی من به دانشجو می‌گفتم چرا درس نمی‌خوانید در جواب می‌گفتند که "به فرض درس بخوانیم و مانند شما پرفسورشویم، آخر آن چه می شود؟! یک فرد 3 هزار میلیارد را یکجا قورت داده" و این اتفاقات باعث شد که بازخورد اجتماعی وحشتناکی بوجود آید. اما اگر دستگاه قضا مقتدر باشد قطعا نظام بیمه خواهد شد. اینکه پول نفت توسط دولت به فردی داده شود، کار بسیار وحشتناکی است، چطور فردی که راننده یک مدیر دولتی بوده توانسته تا این میزان ثروت جمع کند؟! در حالیکه بنده با همه سابقه وزارت و مناصب دولتی تا سالها خانه نداشتم. من نگفتم اتفاقاتی که در دولت قبل افتاده مهم نبوده بلکه وقتی افرادی مانند رحیمی زندانی می‌شوند نشان دهنده ضعف و شکاف در دولت است و دستگاه قضا باید سریعتر به جرایم چنین افرادی رسیدگی کند یعنی اگر فردی در هر پست و مقامی مرتکب جرمی شد، همان زمان باید محاکمه شود.  ** احمدی‌نژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند **  * باشگاه خبرنگاران جوان: تحرکات انتخاباتی طیف نزدیک به احمدی‌نژاد در چند وقت اخیر دیده شده، آیا احمدی‌نژاد برنامه‌ای برای انتخابات امسال و یا انتخابات های بعدی خواهد داشت؟ هر فردی که وارد عرصه سیاست می‌شود به آن معتاد خواهد شد و به این راحتی نمی‌تواند از سیاست دل بکَند، اما تجربه نشان داده اگر فردی پس از دو دوره ریاست جمهوری مجددا کاندیدای ریاست جمهوری شود، موفق نخواهد بود. اینکه احمدی‌نژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند، به خصوص برای انتخابات مجلس امری مسلم است و جلسات مختلفی برای حضور در انتخابات برگزار می‌کنند، اما حضور احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بعد را بعید می‌دانم چرا که اگر هم شرکت کند، شانسی نخواهد داشت. * باشگاه خبرنگاران جوان: نقل قولی از حسین شریعتمداری وجود دارد مبنی بر اینکه احمدی‌نژاد وقتی منحرف شد که به سمت اصلاح‌طلبان رفت، این اظهارنظر را چگونه می‌بینید؟ بعید می‌دانم که احمدی‌نژاد به سمت اصلاح‌طلبان رفته باشد اما زمانی که به سمت مشائی رفت، بسیاری از نزدیکان خود را از دست داد. ضمناً اصلاح‌طلبان هم هیچ علاقه‌ای به احمدی‌نژاد ندارند و در مقابل از افراد معتدلی مانند ناطق نوری استقبال می‌کنند تا جاییکه اگر وی کوچکترین سیگنالی به جریان اصلاح طلبی بدهد، قطعا اصلاح‌طلبان با آغوش باز وی را خواهند پذیرفت، در حالیکه هیچ‌گاه این اتفاق نخواهد افتاد و ناطق به سمت این جریان نخواهد رفت. * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان سوال آخر، در یک جمله نظرتان را درباره این اسامی بگویید.  آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: مردی برای همه تاریخ احمدی نژاد: رئیس جمهور بلند پرواز حسن غفوری فرد: یک کارگرزاده که اتفاقی وزیر شد مرحوم عسگراولادی: استاد مؤتلفه محسن رضایی: قهرمان ملی    علی لاریجانی: رئیس جمهور آینده سید حسن خمینی: یادگار امام (ره)
کد خبر: ۷۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱

شیخ مهدی الصمیدعی امروز دوشنبه فاش ساخت: سلمان بن عبدالعزیز شاه عربستان ضمن موافقت با درخواست میانجیگیری من در خصوص لغو حکم اعدام شیخ نمر ،از امضای حکم اعدام شیخ نمر روحانی مبارز و مخالف آل سعود خودداری کرد. خبرگزاری عراقی المعلومه، الصمیدعی در مصاحبه با این رسانه گفت: طرف های سیاسی ودینی در عراق وخارج آن از وی خواستند که برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام شیخ نمر که اخیرا توسط دادگاه های عربستان تصویب شده بود میانجیگری کند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، الصمیدعی افزود: من از شاه عربستان خواستم شیخ نمر را عفو کند تا اینکه ایشان علاوه بر حمایت از طرح آشتی در عراق، پیام آور صلح نیز باشند. وی تاکید کرد: شاه عربستان از امضای حکم اعدام شیخ نمر خودداری کرد وما منتظر صدور حکم عفو هستیم. خبرگزاری المعلومه متعاقبا شرح این مصاحبه را به تفصیل در پایگاه صوتیا منتشر خواهد ساخت. مقامات سعودی در اواسط اکتبر سال گذشته میلادی حکم اعدام شیخ نمر را صادر کردند. دادگاه استیناف و دادگاه عالی عربستان حکم یاد شده را به تصویب رساندند و این حکم هم اکنون در انتظار تایید از سوی سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی است . شیخ نمر النمر که برجسته ترین زندانی سیاسی عربستان به شمار می رود، در ماه جولای 2012(تیرماه 1391) در تایید اعتراضات مردمی در شهر القطیف، بازداشت شد. وی در تاریخ 23 مهر 1393 به اتهامات واهی ایجاد آشوب در کشور و محاربه، به اعدام با شمشیر در انظار عمومی محکوم شد. این خبر هنوز از سوی رسانه های معتبر یا رسمی منتشر نشده است.
کد خبر: ۷۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹

«سولاف» تصور می‌کند فاجعه‌ای که برایش رخ داده یک بیماری است و خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمی‌تواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر می‌گوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حامله‌اند. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش فارس، مستند«A۱۵۷» روایتگر زندگی سه دختر کرد سوری است که پدر خود را ۲۰ روز قبل از حمله به شهر توسط  گروه داعش از دست داده‌اند و اطلاعی از مادر خود نیز ندارند و حالا در اردوگاه زندگی می‌کنند. مستند روایت زندگی «روکن»، «هیلین» و کوچکترین خواهر ۱۰ ساله آنها بنام «سولاف» است که بدون خانواده و مدرک شناسایی به نوعی زندانی شده‌اند، آنها حتی برای امور درمانی خود نیز نمی‌توانند از اردوگاه خارج شوند. تا همین بخش از داستان، مستند سوژه کاملی ( جنگ، آوارگی، از دست دادن پدر و ناپدید شدن مادر) برای مخاطب دارد. مستند با چند نما از کمپ آوارگان آغاز می‌شود و شما با دیدن عبارت «A۱۵۷» روی چادر سه دختر نوجوان متوجه چرایی نام‌گزاری مستند بدین نام می‌شوید. خواهر بزرگتر راوی اصلی داستان است و همچون مادری که تنها ۱۵سال دارد برای دو خواهر ۱۰ و ۱۱ ساله‌اش مادری می‌کند، او روبروی دوربین می‌نشیند و آرام آرام اصل ماجرا را برای مخاطب بازگو می‌کند، دختر روزهای پایانی سقوط شهر را با خاطره‌ای از مادر بیاد می‌آورد که در جای جای خانه قرص‌هایی برای خودکشی پنهان کرده بود تا روزی که داعشی‌ها به خانه آنها حمله می‌کنند دختران شرافت خود را حفظ کنند، چرا که در نگاه مادر شرافت بیشتر از زندگی ارزشمند است. روای اصلی مستند موهای خواهرانش را شانه می‌کند و برایشان شعر می‌خواند، شعرهایی که تلخ و دردآورند و انگار خواهر بزرگتر می‌خواهد شما را آماده شنیدن فاجعه‌ای بزرگ نماید که کارگردان از گفتن آن عاجز است. خواهر بزرگتر می‌گوید «سولاف» کوچکترین خواهرش تا بحال ۲ بار اقدام به خودکشی کرده که ناموفق بوده و شرایط روحی بدی دارد، مخاطب تصور می‌کند «سولاف» دوری از مادر و شرایط جنگ را تاب نیاورده و گرچه خودکشی را ناپسند می‌داند اما تا حدودی شرایط وی را درک می‌کند اما باز همه از گفتن اصل ماجرا امتناع می‌کنند. کارگردان دوربینش را بیرون از چادر آورده و زندگی در اردوگاه را به تصویر می‌کشد، بازی‌های پسران نوجوان را که انتهایش در جنگ و نزاع است و آدمهایی که نمی‌دانند چه می‌کنند و سر در گم هستند و باران و سرمایی که چادرهای آوارگان نمی‌تواند راه نفوذش را ببندد. دوربین دوباره به سراغ سوژه‌هایش می‌رود و اینبار با آنها به بیمارستانی صحرایی در خارج از اردوگاه می‌رود و پرده از بارداری «سولاف» بر می‌دارد و در روند مستند متوجه می‌شوی که هر سه دختر نوجوان باردارند... «سولاف» تصور می‌کند فاجعه‌ای که برایش رخ داده یک بیماری است که خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمی‌تواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر می‌گوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حامله‌اند و باید این شرایط را درک کنند. روای ۱۵ ساله مستند حالا در عرض چند ماه آنقدر بزرگ شده که سرپرستی دو خواهرش را بر عهده گرفته است. مستند «A۱۵۷» از نیمه گذشته و مخاطب به تصور آنکه همه ماجرا را می داند پای درد و دل این سه خواهر می نشیند اما انگار مستندساز عامدانه نمی‌خواهد تمام ماجرا را به تصویر بکشد. روای از لحظه تلخ جدایی وحشیانه و غیر انسانی با مادر خود می‌گوید و لحظه ای که هر سه خواهر به یک مرد داعشی سپرده می‌شوند و وظایفی که در شستن لباس جنگجویان داعشی داشته‌اند. مستند یکباره و در لحظه‌ای که انتظارش را نداری از واقعیتی تلخ پرده بر می‌دارد که تلخی‌های بی پایان گذشته را به محاق می‌برد، خواهر بزرگتر از بارداری هر سه دختر توسط یک جنگجوی داعشی سخن می‌گوید، مسئله‌ای که ... مستندساز در چند مقطع زمانی دوباره به کمپ آوارگان می‌رود که یکی از یکی دردناکتر است، یکبار برای به دنیا آمدن فرزند دختر ۱۵ ساله و قاب‌هایی که از صورت مادر در مواجهه با فرزندش نشان می‌دهد و بار دیگر زمانی که «سولاف» نوجوان نتوانسته با شرایط جدید کنار بیاید و برای سومین بار خودکشی کرده و اینبار متاسفانه موفق شده است و جنین در شکم وی نیز چند ساعت پس از وی مرده بود. در فرم و ساختار مستند«A۱۵۷» اثر چندان پیچیده نیست و روایت خطی دارد و جلوه‌های ویژه و ... که این روزها در برخی مستندهای پرخرج رواج یافته استفاده نمی‌کند و همین مسئله به اثر گزاری بیشتر مستند کمک کرده است. برخی دقایق و لحظات بدون آنکه ضربه‌ای به ماهیت داستان وارد کند می‌تواند با حذف ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روایت بهتری داشته باشد. در نهایت می توان گفت مستند«A۱۵۷» اثری برای ثبت در تاریخ است و به سختی می‌توان روایت این سه خواهر کُرد را دید و از آن بعنوان یک مستند نام برد بلکه این تصاویر سندی بر مظلومیت مردمی در دوره‌ای از تاریخ است که بشر ادعا می‌کند در کمال انسانی خود بسر می‌برد.
کد خبر: ۷۶۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹

مثنوی«امام عاشقان» تقدیم به چشمان اشک‌بار  پیر خراسانیَ‌ام،  رهبر عرفانیَ‌ام،  قوم وِلا را وَلی،  حضرت سیِّد علی
کد خبر: ۷۴۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۵

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت. متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است: مجری: به نظر می‌رسد کوشش‌های دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوشش‌هایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟ رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام داده‌ایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو می‌کنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود. مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده می‌گفت که ایران نمی‌تواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟ رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هسته‌ای خواهد بود و پس از آن که مسأله هسته‌ای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش می‌رود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدم‌هایی باقی است که باید انجام بدهیم. مجری: پس می‌فرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟ رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد. مجری: به نظر می‌رسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت می‌کنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را می‌توانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟ رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریست‌ها باشد و مبارزه با آنها، چاره‌ای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که می‌خواهد با تروریست‌ها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر می‌کنم که امروز همه پذیرفته‌اند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و می‌تواند قدم به قدم تروریست‌ها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروه‌های دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیم‌گیری شود. مجری: جناب رییس جمهور فکر می‌کنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جت‌های جنگنده‌ می‌فرستد سوریه و آنجا اردوگاه می‌سازد؟ فکر می‌کنید برای این است که از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های ایالات متحده جلوگیری کند؟ رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدی‌تری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروه‌هایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که می‌خواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی می‌شد که روسیه در زمینه مسایل منطقه‌ای و از جمله مبارزه با داعش فعال‌تر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است. مجری: ایالات متحده مدام تکرار می‌کند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمب‌های بشکه‌ای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانه‌های خودشان رانده، پشتیبانی می‌کند؟ از چنین شخصی که خیلی‌ها می‌گویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروه‌ها را دارد؟ رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما می‌دانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت می‌کرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما می‌دانید آن زمانی که اسراییلی‌ها حمله کردند به لبنان و با حزب‌الله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزب‌الله پیروز شد، فرمانده حزب‌الله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمک‌های سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه می‌گذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت ‌آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شده‌اند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بی‌رحمانه با مردم رفتار می‌کند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد. مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه می‌گویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟ رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروه‌های تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسم‌های دیگری داشتند و الان هم هستند گروه‌های مختلف با نام‌های مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروه‌های تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میدان‌دار معرکه شد. بنابراین از همان ماه‌های اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی می‌شود شرایط فرق می‌کند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریست‌ها می‌جنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس ‌دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه می‌جنگید و مبارزه می‌کرد و آنها را تروریست می‌دانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازه‌ها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عده‌ای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروه‌های تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بی‌رحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب می‌کنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریست‌ها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی. مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشته‌اید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر می‌کنید که رسیدگی قانونی به این پرونده‌ها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟ رییس جمهوری: فکر می‌کنم یک سؤال مربوط‌تری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکایی‌ها در زمینه مسایل هسته‌ای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانی ‌های دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هسته‌ای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال می‌کنم عده‌ای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هسته‌ای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم‌ در زندان به سر می‌برند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکایی‌ها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز می‌شود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانی ها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند. مجری: یعنی اگر یک طرف زندانی ‌ها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمی‌بینید که مثلاً حداقل یک روزنامه‌نگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟ رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانی ‌ای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامه‌نگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوه‌های جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانی ان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکایی‌ها نسبت به زندانی ‌های ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود. مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری می‌کنید؟ رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمی‌کنم چون قبلا در این زمینه‌ها بحث‌هایی مطرح بوده است. مجری: این اولین دفعه‌ای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هسته‌ای هستند؟ رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کننده‌ها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کننده‌ها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هسته‌ای داشته باشند. مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که می‌دانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟ رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که می‌دانید یک کمیسیون ویژه‌ای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامه‌های پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار می‌تواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عده‌ای از نمایندگان امضا کنند و در جلسه‌ای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال می‌دهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود. مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوری‌خواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظره‌ها بین آنها را مشاهده می‌کردید که تعداد زیادی از کاندیداها می‌گفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره می‌کنند. آنها می‌گفتند که می‌توانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکس‌العمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟ رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو می‌شد گاهی وقتها که من می‌رسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش می‌شد و من می‌دیدم بسیار خنده‌آور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح می‌کردند. هر کس با ایران آشنا باشد می‌فهمد که حرف‌های اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه می‌کردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمی‌دانستند ایران کجاست و صحبت‌هایی که می‌کردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه می‌کردند و می‌خندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هسته‌ای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعف‌های سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده می‌کردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عده‌ای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسأله‌ای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بین‌المللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت می‌‌کردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده می‌شد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبه‌رو بشود و با آنها بجنگد و یک حرف‌هایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر می‌شود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکان‌پذیر است. هر دولتی در هر کشوری که می‌آید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین می‌رود، و هیچ‌کس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر می‌کنم اینها بیشتر شعار است. مجری: جزییاتی مردم از پایگاه‌های نظامی که بازرسان بین‌المللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس‌ جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟ رییس‌ جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنی‌اش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا می‌شود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود. مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمی‌خواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب می‌کنند، روزی را می‌بینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟ رییس‌ جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 می‌شود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکایی‌ها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرف‌ها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاست‌های ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایت‌های آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکایی‌ها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند. مجری: درست است تاریخش را می‌دانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هسته‌ای. آیا رابطه بهتری را می‌بینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هسته‌ای باشد؟ رییس‌ جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتی‌ام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا می‌خواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیک‌تر شویم. من این نظر را دارم الان هم می‌گویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیک‌تر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمی‌شد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعت‌ها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند. مجری: پس آیا رییس‌ جمهور ایران و رییس‌ جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟ رییس‌ جمهوری: من فکر می‌کنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه می‌نویسیم گاهی ایشان می‌نویسند و گاهی من می‌نویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیک‌تر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر می‌خواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومت‌ها را وادار می‌کند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند. مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوق‌العاده خشمگین بودید، چرا این عکس‌العمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول می‌شناسید؟ رییس‌ جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی می‌روند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیت‌هایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامه‌های بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عده‌ای کشته شدند و از جمله عده‌ای ایرانی. اخیراً هم در روز پنج‌شنبه در مراسم منا عده‌ زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمی‌ها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانی‌هاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عده‌ای مفقود داریم این کار به معنی بی‌برنامگی و بی‌کفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علی‌الظاهر همه ذهن، فکر و برنامه‌اش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمان‌های خانه خدا، فکر و برنامه‌ریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بی‌برنامگی، بی‌انضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد. مجری: سپاس جناب رییس‌ جمهوری. می‌دانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم. رییس‌ جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹

رییس جمهوری در دیدار مدیران و مجریان ارشد رسانه های آمریکایی و بین المللی، با تشریح و تبیین مواضع منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران، به پرسش های آنان پاسخ داد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی صبح جمعه و در نیویورک، در ابتدای این نشست به موضوع توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 اشاره کرد و اظهار داشت: سال گذشته بحث بر سر این بود که آیا این مذاکرات به نتیجه می رسد یا خیر؟ اما اکنون سوال این است که آیا این توافق بخوبی اجرایی خواهد شد و آیا می تواند زمینه ای برای توافقات بهتر و حل اختلافات در خصوص مسایل دیگر باشد؟ رییس جمهوری، سپس به بررسی تغییرات و تحولاتی که در مسایل منطقه نسبت به سال گذشته روی داده، پرداخت و گفت: اوضاع عراق امسال نسبت به سال گذشته بهتر شده است هر چند که برای موفقیت ارتش و مردم عراق در مقابل گروههای تروریستی هنوز قدمهای مهمی باقی مانده است. در خصوص سوریه نیز بحث آوارگان سوری ابعاد جدیدی از مسایل منطقه ای و بین المللی را پدید آورده است. روحانی با تاکید بر اینکه "آوارگان سوری مردمی هستند که پیش از این با آرامی در سوریه و با مدیریت همین حکوت زندگی می کردند و تروریست ها و جنگ افروزان دلیل اصلی آوارگی آنان هستند"، ادامه داد: وضعیت در یمن امسال در مقایسه با سال گذشته بدتر شده است. مردم با مداخله نظامی و حملات برخی کشورهای منطقه بویژه عربستان در وضعیت غیرقابل تحملی بسر می برند و باید برای نجات مردم فکر عاجلی کرد. رییس جمهوری افزود: از رسانه های همگانی انتظار می رود که به سیاستمداران برای هموارتر کردن مسیری که به نفع مردم منطقه باشد، کمک کنند و اجازه ندهند دشمنی ها و بدبینی های غیر واقعی میان ملت های منطقه گسترش یابد. رییس جمهوری در ادامه این نشست و در پاسخ به پرسشی درباره امکان مبادله زندانی ان آمریکایی و ایرانی و از جمله خبرنگار واشنگتن پست، گفت: برخی از این افراد از نظر ما ایرانی هستند چرا که طبق قوانین ایران، ما دو تابعیتی را نمی پذیریم و البته از سوی دیگر، عده ای ایرانی هم در آمریکا زندانی یا بی دلیل تحت تعقیب هستند. روحانی افزود: من با کلمه مبادله و تبادل موافق نیستم و معتقدم باید هر دو دولت بر مبنای قانون به تسریع در امور قضایی، تسهیل در امور کنسولی و درنهایت آزادی سریعتر آنها کمک کنند. البته موضوع زندانی ان در ایران در اختیار قوه قضاییه است و قویه مجریه دخالت مستقیمی در این زمینه نمی تواند انجام دهد. در عین حال رییس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی می تواند موضوع را پیگیری کند و اگر لازم بود تذاکرات لازم را بدهد. برای من مهم است که این افراد اگر راهی وجود دارد زودتر آزاد شوند. از رییس جمهوری سوال شد ایران با رژیم اسد پیوند دارد، آیا میان ایران و آمریکا در ارتباط با سوریه هماهنگی صورت گرفته است و به طور نمونه آیا وزیران خارجه دو کشور صحبت و هماهنگی داشته اند؟ روحانی پاسخ داد: ایران با حکومت سوریه روابط داشته و خواهد داشت. آنچه در سوریه اتفاق افتاده این بوده که گروهی در داخل به حکومت معترض بودند اما در فاصله کمی فعالیت های گروههای تروریستی در آن کشور چنان تشدید شد که آن گروه معترض عملا به سایه رفتند و درگیری کنونی به درگیری گروههای تروریستی و ارتش سوریه تبدیل شده است. رییس جمهوری افزود: البته معتقدیم باید فضایی ایجاد شود که معترضان هم نظرات خود را اعلام کنند و در فرایندی، تغییرات لازم در قانون اساسی هم ایجاد شود. روحانی تصریح کرد: اما امروز نگرانی اصلی آوارگی مردم سوریه، تخریب آن کشور توسط گروههای تروریستی و کشته شدن مردم بیگناه سوریه به دست تروریست ها است. مبارزه با تروریسم بی تردید اولویت اول سوریه است. ثبات بدون دمکراسی ممکن نیست و از طرف دیگر نمی توان وسط میدان تروریسم و جنگ از دمکراسی گفت و صندوق رای گذاشت. رییس جمهوری افزود: ایران هم در زمینه سوریه طرحی دارد و این طرح را با دوستان و کشورهای علاقه مند به مشورت گذاشته است و امیدواریم راه حلی جمعی برای سوریه پیدا شود که پایان آن، پایان تروریسم، بازگشت آوارگان به کشورشان و فرایند گفت و گو میان گروههای سوری برای آینده باشد و ما در حال گفت و گو با کشورهای مختلف در این عرصه هستیم. روحانی همچنین در جواب سوالی درباره مخالفت آمریکا با حضور ایران در مذاکرات مربوط به سوریه و اینکه به نظر می رسد اکنون در این موضع خود تجدید نظر کرده اند، گفت: آمریکایی ها اگر قبلا با حضور ایران مخالف بودند خطا و اشتباه بوده است. ایران چه کسی بخواهد و چه نخواهد به عنوان کشور قدرتمند و تاثیر گذار در منطقه حضور تعیین کننده دارد و این واقعیت است. رییس جمهوری افزود: همه کشورهایی که می توانند نقش مثبتی در زمینه سوریه ایفا کنند باید به صحنه بیایند. اما اینکه آیا ایران و آمریکا در این زمینه مذاکره می کنند و یا نه، قبلا گفته شده که عمل کامل به توافق هسته ای یک آزمایش بزرگ برای اعتماد است. توافق در آمریکا به مرحله اجرا نزدیک شده و در ایران هم همینطور، تحریم ها باید به طور کامل برداشته شوند تا مردم ایران احساس کنند که مذاکره ثمربخش است. بعد از آن ممکن است بتوان راجع به موضوعات دیگر هم دو کشور وارد گفت و گو شوند. خبرنگاری از دکتر روحانی پرسید: کاخ سفید گفته است که باراک اوباما تمایل دارد بحثی با شما داشته باشد اما ایرانی ها تمایلی نشان نداده اند. بعد از این توافق هسته ای، چرا شما حاضر نیستید با رییس جمهوری آمریکا حتی دست هم بدهید؟ خبرنگار دیگری هم بلافاصله پرسید "آماده هستید اگر اتفاقی در راهروهای سازمان ملل اوباما را ببیند با او دست بدهید"؟ روحانی جواب داد: ممکن است برخی فکر کنند اکنون راه روابط ایران و آمریکا هموار شده و برخی هم فکر کنند این دو کشور نمی توانند هرگز با هم رابطه داشته باشند. یا برخی فکر کنند اگر دو نفر با هم دست دهند دیگرهمه چیز تمام می شود. خوشبینی و بدبینی صرف نفعی ندارد. البته باید واقع بین بود و به منافع مشترک و آینده نگاه کرد. بین ایران و آمریکا اختلافات و خصومت های زیادی بوده و مردم ایران از سیاستهای دولت آمریکا در قبال خود و منطقه ناراحتند. رییس جمهوری افزود: باید قبل از هر چیز شناخت نسبت به واقعیت های دو طرف ایجاد شود و رسانه ها نقش مهمی در این خصوص بر عهده دارند. روحانی اظهارداشت: در جریان انتخابات هم گفتم که هدف دولت من کاستن از خصومت ها و سطح تنش ها است و در این زمینه همه باید تلاش کنیم. رییس جمهوری در پاسخ به پرسشی درباره شعار مرگ برآمریکا در ایران گفت: مردم ایران با مردم آمریکا دشمن نیستند. مردم ایران از سیاستهای آمریکا ناراضی هستند و این شعار مخالفت با سیاستهای آمریکا بویژه در خاورمیانه است. باید این فضا عوض شود. ادامه حرکت در مسیر تخاصم بی نتیجه است. روحانی در خصوص تکرار سوال ملاقات احتمالی با اوباما گفت: به جای ملاقات و دست دادن ، باید بیشتر دنبال این باشیم که چگونه مسایل را برای آینده حل و فصل کنیم و راه حل بیابیم. بین بنده و آقای اوباما گاهی نامه رد و بدل می شود و این انتقال پیام ها عادی است. اما مساله مهمتر این است که باید به آینده بیاندیشیم و ببینیم چگونه باید موانع را برداریم. قطعا این کار یک شبه حل نمی شود و نیازمند زمان و تدبیر و اقدامات سازنده هستیم. رییس جمهوری افزود: البته روزی تصور نمی شد که وزیران خارجه ایران و آمریکا دور یک میزبنشینند و حرف بزنند. اما اینکه گفته شود چه روزی می توانیم بگوییم که اختلافات اصلی و ریشه دار میان ایران و آمریکا حل و فصل می شود، پیش بینی اش سخت است. ما فکر می کنیم در این دو سال قدم هایی به جلو برداشته ایم اما هنوز فاصله ها زیاد هست. روحانی گفت: مشکلات ایران و آمریکا با دست دادن حل نمی شود؛ نگرش ها و عملکردها باید عوض شود. مهم است که بتوانیم در افکار عمومی دو طرف این مساله را مردم قبول کنند که منافع مشترک چگونه حاصل می شود. آیا فاصله داشتن یا کوتاه کردن فاصله ها به نفع دو طرف است؟ روحانی درباره فعالیتهای نظامی روسیه در سوریه نیز گفت: روس ها با سوریه روابط نزدیکی داشته و دارند. اخیرا آقای پوتین به من گفت که روسیه می خواهد در زمینه مبارزه با داعش در سوریه و منطقه فعالتر باشد و گفت که با اوباما هم در این زمینه صحبت کرده است. بنابر این روس ها اعلام کردند که می خواهند نقش موثر تری در مبارزه با گروههایی تروریستی و از جمله داعش داشته باشند. روابط ما با روسیه نزدیک است و رایزنی داریم اما ائتلافی نداریم. ما در عین حال مشورت و تبادل اطلاعات داریم و نسبت به آینده سوریه هم در سطوح مختلف با هم مذاکره می کنیم. روحانی درباره روابط ایران و عربستان گفت: دیروز متاسفانه عده ای زیاد در مراسم دینی و مذهبی حج در عربستان کشته شده اند که 140 ایرانی هم در جمع کشته شدگان بود و البته این عدد ممکن افزایش هم بیابد. چندی پیش هم در مسجدالحرام عده ای کشته و مجروح شدند. رییس جمهوری در این زمینه افزود: شرایط حج امسال متفاوت از گذشته شده و این حوادث بسیار بزرگ و غیر منتظره بوده است. انتظار این است که حکومت جدید عربستان با توجه به تجربیات گذشته فرایند مدیریت حج را بازنگری کند و نسبت به تامین امنیت و سلامت همه حجاج پایبند باشد. دکتر روحانی اظهارداشت: ایران با دخالت نظامی و حملات عربستان به مردم یمن کاملا مخالف است. چرا که موضوع یمن موضوعی داخلی است. رییس جمهوری گفت: در عین حال اگر در شرایطی بیینیم که می توانیم با عربستان گفت و گوی مفید داشته باشیم، مانع نخواهیم شد. در سطوحی مذاکراتی داشته ایم و سفیر و روابط دیپلماتیک هم داریم. حل این مسایل به نفع منطقه و دو کشور خواهد بود. روحانی در پاسخ به سوالی درباره اقتصاد ایران و حضور سرمایه گذاران خارجی گفت: بعد از توافق شرایط برای حضور سرمایه گذاران مناسبت تر شده است. امروز شرکتهای مختلف اروپایی و آسیایی برای سرمایه گذاری به ایران می آیند و از طرف ایران مانعی هم برای صاحبان سرمایه و فناوری و شرکتهای آمریکایی نیست که در اقتصاد ایران حضور رقابتی و شفاف داشته باشند. روحانی در جواب سوالی درباره بمباران مردم سوریه توسط دولت اسد گفت: نمی دانم اطلاعات شما از کجاست؟ آن بمب ها علیه تروریست ها استفاده می شود. در عین حال بمب های آمریکا مخربتر هستند. مهم هدف است. مگر مردم عراق بخاطر استفاده آمریکا از تسلیحات ممنوعه کشته نشدند و یا در خصوص استفاده از اورانیوم ضعیف شده صحبت از بیماری هایی نظیر سرطان در عراق نیست. در سوریه تروریست ها سر مردم را می برند و جنایات بزرگی مرتکب می شوند. مهم است که اطلاعات دقیق و تعبیرات درستی داشته باشیم. رییس جمهوری در جواب سوالی درباره انتظار ایران از برجام گفت:مخالفت ها و موافقت ها در ایران و آمریکا طبیعی است. در ایران اکثریت بزرگی از مردم موافقند و اقلیتی هم مخالفند . مهم این است که برجام باید تا قبل از سال 2015 اجرایی شود و از نظر ما حتی می شود در نوامبر هم اجرایی شود . تا آن زمان ، خیلی فاصله نداریم. رییس شورای عالی امنیت ملی اظهارداشت: به نظرم همه برای موفقیت برجام تلاش کردند و همه نقش خود را تا کنون به خوبی ایفا کردند. به نظر اجرای این توافق اگر به خوبی انجام گیرد حتما زمینه را برای گفتگوهای دیگر آماده می کند. روحانی همچنین در پاسخ به سوالی درباره نفوذ ایران در عراق گفت: اگر در عراق کمکهای ایران نبود حتما بغداد سقوط می کرد و داعش بر بغداد مسلط می شد. ایران به سرعت هم به کردها و هم به درخواست دولت مرکزی پاسخ مثبت داد و یاری رساند. اگر کمکهای ایران نبود اردبیل هم سقوط می کرد و سلیمانیه نیز در خطر قرار می گرفت. ایران به درخواست دولت مرکزی عراق، کمک فوری کرد. رییس جمهور افزود: هر دولتی در منطقه که برای مبارزه با تروریسم از ایران کمک بخواهد، آماده همکاری هستیم.
کد خبر: ۷۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳

سخنگوی قوه قضائیه توضیحاتی را در خصوص ادعای اخیر برخی افراد مبنی بر احتمال ترور بابک زنجانی و به قتل رساندن وی ارائه کرد و گفت: مطرح کردن این‌گونه مسائل یک نوع تشویش است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir حجت الاسلام اژه‌ای در هشتاد و پنجمین نشست خود در خصوص اظهارات برخی مسئولان در هفته‌های اخیر در خصوص بانک زنجانی گفت: هیچ کس حق ندارد به یک فرد ولو آنکه متهم باشد توهین کند. برخی مسائلی که از سوی برخی تریبون‌ها نسبت به این متهم گفته می‌شود صحیح نیست و اگر شاکی شوند می‌توانند زننده آن حرف‌های مهم را تعقیب قضایی کنند. وی اضافه کرد: برخی افراد گفته‌اند که ممکن است کسانی بخواهند این متهم را بکشند، این حرف ناصحیح است و یک نوع تشویق اذهان عمومی است، نکند کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند چنین قصدی دارند و برنامه‌ای دارند والّا هیچ‌کس چنین شاهد و قرینه‌ای ندارد و از سوی سیستم اطلاعاتی و امنیتی نیز مطلبی مطرح نشده است. سخنگوی قوه قضاییه همچنین در خصوص درخواست تعدادی از نمایندگان مجلس مبنی بر علنی محاکمه کردن بابک زنجانی گفت: نمایندگان مجلس خودشان از همه بیشتر به قانون واقف هستند چرا که خود آنها قانون را تصویب کردند. همان‌طور که در قانون مطرح شده علنی و یا غیرعلنی بودن به‌عهده قاضی است و البته اگر دادگاه علنی باشد متأسفانه انتشار آن امکان‌پذیر نیست. وی در  خصوص آخرین وضعیت پرداخت بدهی‌های متهم پرونده نفتی گفت: این مسئله به‌طور مستمر پیگیری می‌شود و وکالت‌هایی از سوی متهم به شرکت نفت داده شده و با نظارت دستگاه قضایی اموال شناسایی و پس از کارشناسی براساس مکانیزمی که میان طرفین تعیین شده، تهاتر یا به فروش می‌رسد. سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤال خبرنگار دیگری در خصوص برنامه دستگاه قضایی برای برخورد با دریاخواری که اخیراً معاون وزیر مسکن از 4 مورد دریاخواری در کیش، رامسر، قشم و بندرعباس خبر داده، گفت: در خصوص رعایت محیط زیست و در راستای حفاظت از منابع طبیعی، دریا، سواحل و حریم رودخانه‌ها مکرراً صحبت شده است. ما در مرحله اول امیدواریم مسئولان ذی‌ربط اجازه ندهند تعرضی به منابع طبیعی صورت گیرد و چنانچه تعرضی هم صورت می‌گیرد، در راستای رفع آن تعرض اقدام کنند و اگر رفع تعرض جزو اختیاراتشان نبود، موضوع را در زمان خود به دستگاه قضایی منعکس کنند و صبر نکنند پس از گذشت 3 یا 5 سال از وقوع تخلف شکایت کنند. وی اضافه کرد: قوه قضائیه به‌شدت نسبت به همه این موضوعات حساس است و تا جایی که امکان دارد سعی می‌کند به منابع طبیعی، دریا و محیط زیست لطمه وارد نشود. معاون اول قوه قضائیه با بیان اینکه متأسفانه برخی از این موارد طرح‌ها و مصوبات خود دستگاه‌ها است، گفت: از 4 موردی که اشاره کردید در خصوص دو مورد هیچ پرونده قضائی تشکیل نشده است و سابقه‌ای در قوه قضائیه وجود ندارد اما در مورد دو پرونده دیگر در مناطقی از مدت‌ها پیش پرونده تشکیل شده است که یکی از این دو مورد طرح دولتی است و باید ببینیم مسئولان جدید طرح و مصوبه قبلی را قبول دارند یا خیر. اژه‌ای در پاسخ به خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه دو صنف دلالان معاملات ملکی و فروش اتومبیل اقتصاد جامعه را برهم زده‌اند و امروز بسیاری از پرونده‌های قوه قضائیه ناشی از تخلفات این دو صنف است، گفت: به نظر نمی‌رسد که این دو صنف را به این ترتیب محکوم کنیم، البته ممکن است در هر صنفی افراد متخلف وجود داشته باشند اما اینکه به‌طور کلی این دو صنف را خلافکار قلمداد کنیم صحیح نیست و همچنین این که تورم و مشکلات اقتصادی جامعه را به گردن دو صنف بیندازیم درست نیست، چنانچه در این زمینه مشکلی وجود داشته باشد می‌توان با آسیب‌شناسی آن را حل کرد. محاکمه مدیرعامل سابق و ۴۴ نفر از متهمان بانک صادرات در پرونده فساد ۳هزارمیلیاردی حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سؤای در خصوص آخرین وضعیت محاکمه مدیران عامل 3 بانک که در پرونده 3هزار میلیارد تومانی متهم بودند اظهار کرد: تتمه پرونده فساد 3هزار میلیارد تومانی متهمان متعددی داشت که متأسفانه برخی مسائل از جمله تغییر قاضی پرونده و رفتن قاضی سراج به سازمان بازرسی کل کشور در رسیدگی به پرونده این متهمان تأخیر ایجاد کرد. با توجه به اینکه پرونده سنگین است اگر قاضی تغییر یابد یا وکیل عوض شود مطالعه آن زمان بسیاری می‌برد و همین مسئله موجب تأخیر می‌شود. سخنگوی قوه قضائیه افزود: هم‌اکنون محاکمه 45 نفر که مربوط به بانک صادرات هستند در این پرونده آغاز شده و تاکنون نیز 3 جلسه برگزار شده است که در این جلسات فقط کیفرخواست خوانده شده است. وی ادامه داد: این 45 نفر بازداشت نیستند و با قرار مناسب آزاد هستند و به‌ترتیب احضار می‌شوند و محاکمه آنها برگزار می‌شود. هرچند این افراد در پرونده فساد 3هزار میلیارد تومانی متهم هستند اما اتهاماتشان یکی نیست. محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به این سؤال که‌ آیا بین این 45 نفر مدیرعامل سابق بانک صادرات نیز وجود دارد یا خیر، گفت: از مدیرعامل سابق تا بقیه متهمان بین این افراد حضور دارند. برخی رسانه‌ها و مسئولان وزارت علوم درباره بورسیه‌ها فضاسازی کاذب کردند سخنگوی قوه‌قضاییه در خصوص پرونده بورسیه‌ها و اقدامات دستگاه قضا در این زمینه بیان کرد: مسئله بورسیه‌ها شامل دو بخش است، نخست کمیته‌ای که به وجود آمد و تحت نظارت وزارت علوم تصمیماتی گرفت. برخلاف شعارهای اولیه که تقریبا سیاسی‌کاری کردند، اعلام کردند که تعدادی از افراد مشکلی ندارند و تعدادی دیگر با رعایت شرایطی می‌توانند به تحصیل خود ادامه دهند، اما عده‌ای هم شرایط لازم را نداشتند و نمی‌توانستند به روش بورسیه ادامه دهند. محسنی‌اژه‌ای ادامه داد: مسائلی در آن روزها از طریق مسئولان وزارت علوم و برخی رسانه‌ها مطرح شد و فضاسازی کاذبی صورت گرفت و انگشت اتهام را متوجه عده‌ای خاص کردند. در چنین شرایطی اگر فردی شکایت کند، از این حیث قابل رسیدگی است، در دادسرای تهران عده‌ای شکایت کرده‌اند و این شکایت به شعبه بازپرسی ارجاع شده است. سخنگوی قوه قضائیه بیان کرد: از آن جهتی که بورسیه‌ها دارای شرایط هستند یا خیر، دستگاه قضا تصمیم‌گیرنده نیست بلکه وزارت علوم و کمیته مربوطه در این زمینه تصمیم می‌گیرد اما عده‌ای که احساس می‌کنند حق آنها ضایع شده و یا در این فضاسازی‌ها به آنها توهین شده است می‌توانند شکایت کنند. * بازداشت 2 نفر در پرونده مرکز نگهداری از معلولان استان البرز وی در پاسخ به پرسشی در خصوص مشکل پیش آمده در یکی از مراکز نگهداری از معلولان در استان البرز تصریح کرد: در این زمینه گزارشی رسیده بود و دادستان هم آن را پیگیری می‌کند. تخلفاتی مشاهده شده که دو نفر در این زمینه بازداشت شده‌اند و چند نفر نیز تحت تعقیب قرار دارند و پرونده در حال رسیدگی است. اژه‌ای در پاسخ به پرسشی در خصوص صاحبان امضای طلایی در برخی مفاسد اقتصادی همچون زمین‌خواری، کوه‌خواری و واردات خودروهای لوکس به کشور گفت: فسادی که ایجاد می‌شود یک بخش آن به مشتری و فردی زیاده‌خواه بازمی‌گردد که در جهت منافع شخصی خود اقدام به پرداخت رشوه یا کار خلاف قانون می‌کند. سخنگوی قوه قضائیه افزود: در سوی دیگر ماجرا افرادی هستند که در دستگاه‌های اجرایی و قضایی به فرد متخلف کمک می‌کنند و این افراد مقصرتر از فرد متقاضی هستند. وی عنوان کرد: فرد مسئولی که می‌بیند یک متقاضی شرایط لازم را ندارد اما با زد و بند کار او را راه می‌اندازد، مقصرتر است. اژه‌ای عنوان کرد: فردی که اقدام به رشوه‌ دادن کرده و با کارمندان یک دستگاه زدوبند می‌کند گاه به دلیل موانع اداری و بروکراسی به راحتی نمی‌تواند کار خود را انجام داده و تسهیلات لازم را دریافت کند و به اقدامات خلاف قانون متوسل می‌شود اما در برخی موارد فرد به حق خود قانع نیست. سخنگوی قوه قضائیه ادامه داد: این موضوع تا حد زیادی آسیب شناسی شده تا مشخص شود چگونه می‌توان جلوی آن را گرفت. تجربه بنده این است که اگر افراد زیاده‌خواه قانون را رعایت نمی‌کنند و حق دیگران را ضایع می‌کنند باید محاکمه شده و محاکمه آنها علنی باشد. معتقدم اگر دادگاه علنی باشد و این افراد به مردم معرفی شوند بسیار بازدارنده‌تر از حبس و مجازات نقدی است. هم‌اکنون دنبال این موضوع هستیم و اگر مجلس همراهی کند، اجرا می‌شود. وی تصریح کرد: یکی دیگر از راه‌های دیگر اصلاح سیستم اداری است. اگر سیستم اصلاح نشود و موانعی که برای راه‌اندازی کار مردم وجود دارد، رفع نشود این تخلفات به وجود می‌آیند. در دولت‌های مختلف اعلام شده که باید سیستم بانکی‌ اصلاح شود، هم‌اکنون بخشی از مفاسد اقتصادی به سیستم بانکی بازمی‌گردد و دولت‌های نهم، دهم و یازدهم اذعان داشتند که باید سیستم بانکی اصلاح شود. اژه‌ای گفت: اگر سیستم اداری و بانکی اصلاح نشود و بخواهیم قوه قضائیه جلوی مفاسد را بگیرد شدنی نیست. هم‌اکنون یکی از موضوعات روز تجاوز به منابع طبیعی است. منطقه حیران که یک منطقه سرسخت و قابل استفاده برای مردم است از سال 82 ساخت و سا در آنجا ساخته شده و حدود 500 ساختمان عمدتا مسکونی ایجاد شده‌اند. سخنگوی قوه قضائیه اضافه کرد: از این 500 ساختمان تقریبا حدود 32 مورد مجوز ندارند و سایر موارد با مجوز ساخته شده‌اند. حال سوال این است چه کسی مجوز داده است؟ در برخی موارد فرد برای ساخت یک ساختمان از 15 دستگاه امضا و مجوز گرفته است و حالا بعد از گذشت بیش از یک دهه می‌گویند خلاف قانون است و باید تخریب شود. چرا در طول یک دهه گذشته این تخلف را ندیده بودید. وی بیان کرد: دستگاه قضایی مصمم است با موارد خلاف برخورد کند و معاونت پیشگیری قوه قضائیه در این زمینه فعال است اما با برخی موارد نمی‌توان برخورد قضایی کرد چون فرد مجوز دارد و تا مجوز ابطال نشود چگونه به او بگوییم شما مجرم هستید. برخی از موارد را هم می‌توان تخریب کرد اما هزینه‌های بسیاری را برای مردم و کشور دارد. هم‌اکنون تعدادی حکم قلع و قمع توسط دادگاه‌ها صادر شده اما می‌گویند قابل اجرا نیست چون آن قدر از زمان آن گذشته است که حتی دستگاه شاکی حاضر نیست آن را اجرا کند. اگر زوایای عرفان حلقه کاملا روشن شود حامیان آن ضرر می‌کنند جت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به پرسشی در خصوص نامه عفت مرعشی و اتهامات به قوه قضائیه گفت: بنده نخواستم تا به این نامه جوابی بدهم و آن را به دادستان ارجاع دادم تا اگر لازم بود پیگیری کرده و جواب دهند. وی در پاسخ به پرسشی در خصوص کمپینی در حمایت طاهری سرکرده فرقه عرفان حلقه بیان کرد: قبل از قطعیت حکم مجاز نیستیم آن را باز کنیم. در این رابطه حکمی صادر شده و اعتراض کرده‌اند و هم‌اکنون پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شده است. با ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور 3 حالت پیش می‌آید. نخست اینکه دیوان حکم را نقض کرده و به شعبه دیگری برای اظهارنظر ارسال کند، حالت دوم اعلام نواقص پرونده به شعبه صادرکننده حکم با هدف رفع آنها و حالت سوم تایید حکم صادر شده است. سخنگوی قوه قضائیه بیان کرد: هم‌اکنون نمی‌دانیم دیوان عالی کشور که در حال رسیدگی به پرونده است، چه حکمی را صادر خواهد کرد اما باید بگویم افراد از فضاسازی‌ها شاید بتوانند به صورت مقطعی بهره ببرند اما اگر زوایای موجود به صورت کامل روشن شود ضرر خواهند کرد. محسنی اژه‌ای در پاسخ به پرسشی در خصوص مرگ یکی از فعالان کارگری در زندان عنوان کرد: افراد زندانی نیز همانند مردم جامعه با مشکلات خاصی مواجه می‌شوند، یعنی یک فرد زندانی نیز ممکن است مانند سایر افراد جامعه مریض شده یا سکته کند، در این پرونده از نظر شکل ظاهری سکته فرد تایید شده است اما علت این سکته هنوز مشخص نیست و در حال بررسی است که در این زمینه پزشک باید نظر دهد. تمام اقدامات قضایی در رابطه با اینکه علت سکته چه بوده در حال بررسی است و در خصوص اینکه در زندان به این فرد اجازه مرخصی نداده‌اند، بنده اطلاعی ندارم. وی در پاسخ به پرسشی در خصوص فعالیت موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز در مشهد بیان کرد: امکان ندارد قوه قضائیه به تنهایی بتواند تمام این مسائل را حل کند. هم‌اکنون ستادی در استان به ریاست استاندار تشکیل شده و ستادی نیز برای پشتیبانی به ریاست وزیر کشور ایجاد شده است که در تلاش برای ساماندهی به این موضوع هستند و بخشی از این پرونده به قوه قضائیه مربوط است. سخنگوی قوه قضائیه عنوان کرد: تلاش بر این است که به گونه‌ای رفتار شود تا سپرده مردم از بین نرود و اگر پرونده قابل اصلاح است با اصلاحات اعمال شده به موسسه مجوز داده شود. مبادله جیسون رضائیان در قوه قضائیه مطرح نیست حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای در ادامه هشتاد و پنجمین نشست خبری خود در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر دریافت رشوه 17 میلیارد تومانی از سوی رئیس دفتر یکی از دادگاه‌ها در چهارمحال و بختیاری گفت: با توجه به پرس و جویی که کرده‌ام اینکه مسئول دفتر یا کارمند دادگاهی 17 میلیارد تومان رشوه گرفته باشد، نداریم. سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به این سوال که آیا دستگاه قضایی درخصوص سیل اخیر در ورامین و کشته‌هایی که به جای گذاشت ورود خواهد کرد یا خیر، گفت: چنانچه یک دستگاه نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور گزارشی بدهد و کسی را مقصر اعلام کند به طور قطع دستگاه قضایی به موضوع ورود کرده و مسئله را بررسی می‌کند. وی ادامه داد: در خصوص سیلی که چندی پیش در کرج و طالقان جاری شد سازمان بازرسی کل کشور گزارشاتی را اعلام کرد اما در مورد فرد یا دستگاهی اعلام جرم نکرده است و تنها گفته شده که برخی تخلفات صورت گرفته و این تخلفات به دولت اعلام شده است. بنابراین به عنوان اینکه کسی مرتکب جرم شده باشد گزارشی نداده است. اژه‌ای در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه گفته می‌شود در پرونده مرتضوی وقت‌کشی صورت می‌گیرد، خاطر نشان کرد: باید دید این وقت‌کشی از ناحیه چه کسی انجام می‌شود؟ اگر محکوم‌علیه به حکم دادگاه پس از گذشت 20 روز از ابلاغ حکم اعتراض نکند، حکم قطعی می‌شود لذا به نظرم وقت‌کشی در اینجا به نفع متهم نیست و نمی‌تواند هم صادق باشد. سخنگوی قوه قضائیه در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری در خصوص علت بازداشت دو نفر از حزب منحله مشارکت در هفته‌های گذشته گفت: از بیان جزئیات معذور هستم. البته افرادی که بازداشت می‌شوند به طور قطع با تودیع قرار وثیقه صادر شده می‌توانند آزاد شوند. وی درباره حکم جیسون رضائیان خبرنگار واشنگتن پست نیز گفت: حکم هنوز به متهم یا وکیل وی ابلاغ نشده است. خودم هم دنبال این قضیه بودم که آیا حکم امضا شده یا خیر که متاسفانه نتوانستم امروز با قاضی پرونده صحبت کنم اما بر اساس پیگیری‌هایی که از زندان داشتم، حکم هنوز صادر نشده است و اینکه صادر شده یا خیر اطلاعی ندارم. اژ‌ه‌ای همچنین در پاسخ به این سوال که آیا حمید بقایی معاون رئیس جمهور سابق همچنان در بازداشت به سر می‌برد یا خیر و اینکه جزئیات این پرونده چگونه است گفت: از بیان جزئیات معذور هستم اما این متهم هنوز آزاد نشده و قرار بازداشت تمدید شده است. سخنگوی دستگاه قضا ادامه داد: البته برخی مسائلی که در خصوص خروج اموال و سرمایه‌گذاری در خارج از کشور مطرح شد صحیح نبود و در پرونده چنین موضوعات مطرح نیست اما اگر بخواهم درباره جزئیات پرونده صحبت کنم معذور هستم اگر معذور نبودم بدم نمی‌آمد که درباره اینها صحبت شود. وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری در خصوص مطرح شدن مبادله جیسون رضائیان گفت: در قوه قضائیه هنوز این موضوع مطرح نشده است البته در برخی از محافل بیرون قوه قضائیه چنین چیزی مطرح شده است اما در قوه قضائیه چنین مسئله‌ای مطرح نیست و چون در قوه قضائیه موضوع مطرح رسیدگی قرار ندارد نظری نداریم باید ببینیم آنهایی که دنبال این مسئله هستند مقصودشان چیست و چه می‌خواهند. اژه‌ای همچنین در پاسخ به سوال یکی دیگر از خبرنگاران در خصوص درخواست استمهال وکیل بابک زنجانی گفت: بر اساس پیگیری‌هایی که تا امروز داشتم تا الان تاخیری در برگزاری محاکمه نیفتاده است اما اینکه بعدا روز محاکمه عقب بیفتد یا خیر مشخص نیست.   منبع/تسنیم
کد خبر: ۷۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۹