هواپیمای حامل وزیر بهداشت که از زابل بازمیگشت، در یکی از موتورهایش دچار نقص فنی شد که خلبان قبل از پریدن متوجه این نقص شد و آن را متوقف کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایلنا؛هواپیمای BAE شرکت هواپیمایی ماهان که سیدحسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت را به سلامت وارد فرودگاه زابل در سیستان و بلوچستان کرد، در مسیر بازگشت با ۶۴ مسافر در حین پرواز، موتورش از کار افتاد. این هواپیما حوالی ساعت ۸:۳۰ صبح پنجشنبه که وزیر بهداشت و مسافران دیگر را در فرودگاه زابل پیاده کرد، یک ساعت بعد در مسیر برگشت به تهران در شرایطی که هواپیما در طول باند پرواز قرار گرفت و عملیات پرواز شروع شد، خلبان قبل از پریدن و جدا شدن چرخها از زمین متوجه نقص فنی در یکی از موتورهای هواپیما شد و آن را متوقف کرد.
کد خبر: ۵۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱
برخی رسانهها به نقل از منابع غیر رسمی از اعدام خلبان اردنی اسیر در نزد تروریستهای داعش خبر میدهند.به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، بنابر اعلام برخی منابع، "معاذ الکساسبه" خلبان اردنی که به دست داعش افتاده بود، امروز اعدام شده است.
هنوز هیچ منبع رسمی این خبر را تأیید نکرده است.
کد خبر: ۵۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبان ی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
یک افسر زن اماراتی با درجه سرگردی به عنوان اولین خلبان جنگی درحملات ائتلاف بین المللی علیه داعش درعراق و سوریه شرکت کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ امارات مشارکت در حمله هوایی به مواضع گروه تروریستی داعش در سوریه را تایید کرد.
«مریم المنصوری» که به عنوان اولین خلبان زن در نیروی هوایی امارات خدمت میکند در حملات هوایی علیه داعش در سوریه حضور دارد.
حضور این زن اماراتی در حملات هوایی بر ضد مواضع داعش بازتاب گستردهای در رسانهها داشته است.
وی متولد ابوظبی در خانواده ۹ نفره است. وی افسر با درجه سرگردی با عمر ۳۵ سال و خلبان جنگنده اف۱۶ است. وی جایزه شیخ محمد بن راشد را دریافت کرده است.
کد خبر: ۴۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .حسن روحانی رئیس جمهور در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی" ان بی سی" آمریکا، به سوالات مختلف این شبکه در زمیه بین المللی و منطقه ای پاسخ داد.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه باید توسط مردم و دولت های منطقه انجام گیرد، تاکید کرد: دورانی که قدرتهای نظامی بزرگ برای ملت ها و مناطق دیگر تصمیم می گرفتند، به پایان رسیده و امروز باید به افکار عمومی ملت ها و دولت ها احترام گذاشت.
روحانی تصریح کرد: هر اقدامی بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور، مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در این گفت و گو با تشریح مهمترین مواضع دولت و ملت ایران در خصوص مسایل منطقه ای و بین المللی از جمله تروریسم و چگونگی برخورد موثر با آن، گفت: تروریسم به هر شکل و نامی، می تواند تهدیدی برای صلح ، آرامش، زندگی انسانها و تهدید بزرگ برای توسعه باشد.
رییس جمهوری تاکید کرد: برای مبارزه با تروریسم باید به ریشه های مسئله پرداخت اگر در منطقه ما مشکلی وجود دارد مردم و دولت های منطقه خیلی بیشتر از دیگران مشکل را حس می کنند و ریشه های آن را می شناسند تا دیگرانی که هزاران کیلومتر با این منطقه فاصله دارند و تجربه سالیان دراز هم نشان داده که در مبارزه با تروریسم موفقیتی نداشته اند.
روحانی با تاکید بر اینکه "دیگران اگر می خواهند مسئله تروریسم حل شود باید به فکر کمک باشند نه رهبری"، گفت: اگر بناست در این منطقه تروریسم از بین برود لازمه اش این است که ملتهای منطقه در کنار دولتهای خود باید تصمیم بگیرند و برنامه ریزی کنند و دیگران هم اگر علاقه مند بودند، می توانند در این راه کمک کنند .
رییس جمهوری اظهارداشت: یکسال از زمانی که در سازمان ملل با جهانیان حرف زدم و گوشزد کردم که معضل بزرگ، خشونت و افراطی گری است و باید جهانی عاری از خشونت و افراطی گری داشته باشیم ،گذشته است و فکر می کنم آنچه سال گذشته گفته شد ،امروز با وضوح بیشتری در منطقه ما و در سراسر جهان دیده می شود.
رییس شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه همه جهانیان نیازمند امنیت ، آرامش، ثبات و همزیستی مسالمت آمیز هستند، اظهارامیدواری کرد:رهبران و نمایندگان کشورهای جهان که درهر سال درسازمان ملل گردهم می آیند، بتوانند برای معضلات جهانی و از جمله امنیت و ثبات فکر جدی و عاجلی انجام دهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره پدیده تروریسم و خطرات آن، گفت: امروز متاسفانه در منطقه ما گروه های تروریستی، آرامش را از مردم گرفته و زندگی مردم را با مشکلاتی مواجه می کنند و میلیونها نفر را از خانه های خود آواره کرده اند.
رییس جمهوری با بیان اینکه اسلام و همه ادیان بزرگ آسمانی مردم را به صلح ، برادری ، دوستی و عدالت دعوت کرده اند، افزود: هر کس که در جهان دیگران را می ترساند و به جان و مال مردم آسیب می رساند نه تنها از اسلام فاصله زیادی دارد بلکه از همه ادیان آسمانی فاصله بسیار زیادی دارد آنهایی که امروز در این منطقه جنایت می کنند و نامی از اسلام می برند حتما به دروغ چنین ادعایی را مطرح می کنند. بین عمل آنها و احکام اسلامی ،هیچ گونه سازگاری وجود ندارد.
رییس جمهوری گفت: در عراق و سوریه قرنها مردم مسلمان، مسیحی، یهودی و ادیان و افکار دیگر با آرامش کنار یکدیگر زندگی می کردند و امروز متاسفانه با جنایات تروریست ها، راحتی و آسایش مردم سلب شده است لذا بی تردید آنهایی که بی گناهان را با وحشی گری و بربریت از بین می برند به هیچ عنوان با اسلام نسبتی ندارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تصاویر اعدام و گردن زدن مردم توسط داعش و اعدام تبعه آمریکایی توسط آنها با اشاره به اینکه چه کسی می تواند کشته شدن انسان بیگناهی راتحمل کند، گفت: از نظر ما فرقی نمی کند که آن انسان بیگناه مسلمان ، مسیحی، یهودی و یا پیرو هر دین دیگری باشد و یا حتی تابعیت چه کشوری را داشته باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: از دیدگاه معارف و فرهنگ اسلام، کشتن یک بیگناه به منزله کشتن انسانیت است و بنابر این کشتن بیگناهان مایه شرمساری برای آنان و موجب تاسف و نگرانی برای همه انسان ها است.
روحانی تصریح کرد: توحش و گردن زدن در دنیای امروز هیچ مفهوم و معنایی ندارد جز اینکه گروهی می خواهند برای منافع دیگران یا برای منافع خود، انسانیت را زیر پا بگذارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تحرکات اخیر دولت آمریکا برای مبارزه با داعش و تروریست ها، گفت: منطقه ما و جامعه بشری سالیان دراز است که با معضلی به نام افراطی گری ،خشونت و تروریسم مواجه است و آمریکایی ها و دیگران سالیان درازی است که ادعا می کنند می خواهند با تروریسم مبارزه می کنند اما سوال این است که چرا تاکنون موفق نبوده اند؟ چرا در افغانستان و عراق از سال 2001 تا امروز ناموفق بودند و چرا مشکلات و ناامنی ها بیشتر شده است؟
روحانی در ادامه به راههای مبارزه با تروریسم پرداخت و اظهار داشت: برای مبارزه با تروریسم باید فضایی که تروریستها در آن زیست می کنند برای آنها نا امن بشود یعنی کسی آنها را به محله و به خانه راه ندهد و مردم با آنها همکاری نکنند، این اولین قدم و شرط برای مبارزه با تروریسم است و باید به مردمی که مورد هجمه و فشار تروریسم قرار گرفته اند، کمک شود.
رییس جمهوری اضافه کرد: از ارتفاع 10 هزار پایی و 15 هزار پایی با هواپیمای با خلبان و یا بدون خلبان هدفی را درست و یا نادرست بمباران کردن، راه حل درستی برای مبارزه با تروریسم نیست. در افغانستان و پاکستان و مناطق دیگر این بمباران ها مشکلی را نتوانست حل کند البته ممکن است جایی و در شرایطی نیاز به بمباران هم باشد اما این مسئله باید با اجازه مردم و دولت آن کشور انجام شود بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور این کار مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تاثیر حملات هوایی آمریکا علیه داعش در عراق، گفت: همه می دانند که در عراق چه قدرتی بود که نگذاشت داعش به بغداد یا سامرا برسد و چه قدرتی بود که فرسنگها مانده به بغداد جلوی آنها را سد کرد. زمانی مردم عراق داعش را از بغداد دور کردند که آمریکا می گفت من در مسئله عراق مداخله ای نخواهم کرد و حتی تصمیمی هم به بمباران هوایی نداشت .
رییس جمهوری افزود: خوب است مردم امریکا این سوال را مطرح کنند که این گروههای تروریستی که سالهاست در این منطقه مشغول کشتار هستند چرا دولت امریکا علیه آنها سخنی نگفته و علیه آنها اقدامی انجام نداده است و فقط زمانی که تحت فشار افکار عمومی مردم آمریکا قرار گرفت ،تصمیم گرفت به بمباران های بی حاصل و کم اهمیت اقدام کند.
روحانی گفت: بهترین کار برای مقابله با داعش این است که به مردم و دولت های منطقه کمک کرد و باید مردم عراق و نیروهای مسلح عراق با این تروریستها بجنگند و همه در این راه به ارتش و مردم عراق کمک کنند در سوریه هم اگر قصد و نیت کمک وجود دارد باید به نیروهایی که متعلق به آن کشور است و با گروه های تروریستی می جنگند ، کمک شود.
روحانی تصریح کرد: راه حل اساسی برای مباررزه با گروه های تروریستی تقویت مردم است و جامعه قوی و با فرهنگ بلند و با روحیه ، می تواند مشکلات خودش را حل کنند. مردم عراق و سوریه مردم بسیار بزرگی با سابقه تمدنی هزاران ساله هستند و باید از آنها پرسید که چه می خواهند نه اینکه پیشاپیش برای آنها نسخه پیچیده شود.
رییس جمهوری با بیان اینکه دولت امریکا بعد از اینکه یک تبعه آن کشور سربریده شد به فکر جنگ با تروریسم افتاد، گفت: اگر می خواهیم با تروریسم بجنگیم راهش این است که برای همه مردم جهان و همه آنهایی که بدون گناه مورد حمله تروریست ها قرار می گیرند ، مثل اتباع خودمان دلسوزی کنیم از نظر ما تبعه عراقی یا سوری یا فلسطینی یا لبنانی که مورد حمله تروریست ها قرار بگیرد مثل آن است که یک تبعه ایرانی مورد حمله قرار گرفته است.
روحانی تصریح کرد: ما مقابله با تروریسم را زمانی شروع نکردیم که آنها یک تبعه ایرانی را کشته باشند. وقتی مشاهده کردیم که تروریست ها در سوریه یا غزه و عراق مردم را می کشند ،احساس مسئولیت کردیم برای من همان قدر تاسف انگیز است وقتی که ببینم یک آمریکایی بیگناه کشته می شود یا اینکه یک ایرانی بیگناه یا اینکه یک عراقی بیگناه، ما باید به انسانها به عنوان همنوع و به عنوان کسانی که همه آنها حق حیات دارند نگاه کنیم نباید بین تبعه این کشور و آن کشور فرق گذاشت.
روحانی با انتقاد از روش و شیوه برخی کشورهای غربی که ادعای مبارزه با گروه های تروریستی در عراق و سوریه دارند، اظهار داشت: در سوریه و عراق در یکسال گذشته یک انتخابات مهم و بزرگ برگزار شده و همه باید به انتخاب مردم ، به نظر مردم و به افکار مردم احترام بگذارند مگر می توان با عنوان مبارزه با تروریسم، بدون اجازه مردم عراق، بدون درخواست دولت عراق وارد این کشور شد؟ در همه این امور باید با دولت آن کشور و مردم آن کشور هماهنگ بود.
روحانی افزود : آیا گروه های تروریستی که امروز در عراق هستند دیروز در سوریه جنایت نمی کردند؟ و امروز همزمان هم در عراق و هم در سوریه جنایت نمی کنند؟ مگر جنایت در این سرزمین یا آن سر زمین فرق می کند؟ مگر مرز جغرافیایی می تواند ماهیت موضوع را تغییر دهد؟ تروریسم ،تروریسم است و ترور چه در عراق انجام بگیرد و چه در اروپا و آمریکا ، محکوم است.
روحانی گفت: مردم متمدن ایران در برابر درخواست هر ملتی که از ما بخواهد علیه تروریسم اقدامی انجام دهیم ، برای کمک به آن مردم اقدام لازم را انجام خواهیم داد.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره عدم حضور ایران در اجلاسی که به نام ائتلاف علیه تروریسم تشکیل شده، تاکید کرد: تاکنون ائتلاف های متعدد را تشکیل دادند بعد از مدتی هم ناچار شدند بدون اینکه به نتیجه ای برسند از منطقه خارج شوند . ما در برابر تروریسم به وظیفه انسانی خود عمل می کنیم و نسبت به همسایگان خود احساس مسئولیت می کنیم.
روحانی با تاکید بر اینکه دولت ایران یک دولت مسئول است و نسبت به مردم منطقه احساس مسئولیت و احترام می کند،گفت: این ائتلاف کمی مضحک است چون در داخل این ائتلاف کسانی هستند که این گروه های تروریستی را بوجود آورند و در داخل این ائتلاف کشورهایی هستند که پول این گروه ها را تامین می کردند و هنوز هم می کنند و در داخل این ائتلاف کسانی هستند که حمایت های سیاسی و حتی تسلیحاتی از این گروه های تروریستی کردند با این شرایط چه کسی باور می کند آنهایی که اینها را بوجود آوردند و کمک و هدایت کردند و اطلاعات و تجهیزات به آنها دادند امروز بخواهند مبارز واقعی علیه آنها باشند؟ ما تردید و شک فراوانی نسبت به نیت آنها داریم اما در کنار ملت عراق و سوریه، فلسطین ،لبنان و افغانستان برای مبارزه با تروریسم خواهیم بود.
رییس جمهوری در پاسخ به اینکه چه کسانی از گروههای تروریستی حمایت می کنند، گفت: اینکه کاملا واضح و روشن است سلاح آنها متعلق به کجاست؟ افراد تروریستی که از همه کشورهای دنیا آمده اند از چه راهی وارد شده اند و در کدام کشور آموزش دیده اند فکر نمی کنم بدست آوردن این اطلاعات خیلی مشکل باشد. اینقدر آشکار است که نیاز به سرویس های اطلاعاتی هم ندارد .
روحانی افزود: قرار بود هر پولی در دنیا برای تروریسم مصرف می شود را بتوان دنبال کرد و کمیته هایی در سازمان ملل مامور این کار بودند از آنها بپرسید پول تروریست ها از کجا تامین شده است.
روحانی با طرح این سوال که اگر واقعا هدف، مبارزه با تروریسم است این گروههای تروریستی سالهاست در منطقه در حال جنایت هستند پس چرا حالا به این فکر افتاده اند ،گفت: هدف نهایی آنها برای ما روشن نیست. انهایی که رهبری این ائتلاف را به عهده گرفتند سوابق خوبی در این منطقه به جای نگذاشتند و مردم منطقه تردیدهای فراوانی نسبت به نیت های آنان دارند .
رییس جمهوری درباره توجه به نقش ایران در مبارزه با تروریسم تصریح کرد: ایران یک کشور مسئولی است که سالهاست در حال مبارزه با تروریسم می باشد و ایران کشوری است که در واقع قربانی تروریسم است. بنابراین مردم ایران و دولت ایران علیه تروریسم به وظیفه خود عمل می کند.
روحانی با اشاره به اینکه ما هیچوقت حمایت های خود را از مردم عراق یا دیگر ملتها دریغ نکردیم ،افزود: همه می دانند آن کسی که در عراق توانست در برابر داعش بایستد هواپیما و بمب نبود فتوای مرجعیت بزرگ اسلامی در عراق بود که با یک فتوا توانست جلوی داعش را بگیرد لذا نیاز به فتوا داریم، نیاز به نیرویی داریم که ملتها را بسیج بکند ، نیاز به کلامی داریم که آن کلام بتواند میلیونها انسان را به حرکت در بیاورد و نیاز به سخنی داریم که آن سخن مورد اعتماد مردم باشد. ما در عراق دیدیم یک مرجع تقلید بنام آیت الله سیستانی چگونه با فتوا شرایط عراق را کاملا دگرگون کرد.
رییس جمهوری درباره مشاوره و حضور برخی فرماندهان نظامی ایران در عراق، گفت: هر کمکی که دولت عراق از ما بخواهد بر علیه تروریسم انجام می دهیم و آن را رسما اعلام کردیم. در اولین روزهایی که گروه هایی تروریستی وارد موصل شدند با اقای مالکی صحبت کردم و گفتم ما از هر نظر آماده ایم به دولت و مردم عراق در برابر تروریست ها کمک کنیم .ممکن است فرماندهان نظامی ما هم به عراق رفت و آمد داشته و مشاوره هم بدهند .هر کمکی از دست ما برآید برای اینکه تروریسم در این منطقه ریشه کن بشود انجام می دهیم، البته در چارچوب خواست مردم منطقه ،دولتهای منطقه و مقررات بین المللی.
روحانی درباره اینکه آیا ایران در عراق نیروی زمینی دارد، گفت: ما نیروی زمینی در عراق نداریم نیازی نبوده، نه ارتش عراق از ما درخواست کرد، نه مردم عراق و فکر نمی کنم مردم عراق و دولت و ارتش عراق نیاز داشته باشند و از ما درخواست نیرو بکنند. تاکنون چنین درخواستی مطرح نشده است.
رییس جمهوری با بیان اینکه عتبات مقدسه یعنی شهرهای مذهبی همه شیعیان و مسلمان جهان و بغداد اگر در خطر باشد این خط قرمز ما است، تصریح کرد: برای اینکه این شهرها به اشغال تروریست ها در نیایند از هر توانی استفاده خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت بغداد به دست تروریسم ها بیافتد و یا شهرهای مقدسی مثل کربلا و نجف در اشغال تروریست ها قرار بگیرد.
روحانی درپاسخ به سوالی درباره هماهنگی ایران و آمریکا برای پرواز هواپیماهای آمریکایی بر ضد داعش گفت: اگر هماهنگی را با ارتش عراق و دولت عراق انجام دهد این هماهنگی کافی است و اگر هم بدون هماهنگی انجام بدهد از نظر ما محکوم است و اساسا فکر نمی کنم نیازی به این موضوع باشد اگر بخواهیم کمکی انجام دهیم این کمک را به مردم و دولت و ارتش عراق انجام می دهیم.
رییس جمهوری درپاسخ به سوالی در باره احتمال حمایت ایران از اعزام نیروی زمینی آمریکا به عراق، اظهار داشت: ما که حتما حمایت نمی کنیم و این کار را کار ناصحیحی می دانیم برای اینکه تجربه گذشته نشان داده که این نیروها کارایی لازم را ندارند وقتی هم که در عراق بودند هر روز انفجار در عراق رخ میداد و فلوجه را نتوانستند از تروریست ها پس بگیرند. بنابراین وقتی نتوانستند شهر فلوجه را از تروریست ها پس بگیرند حالا چطور می خواهند با یک نیروی کم شمار، کار بزرگ زمینی انجام بدهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره گفتگوی ایران و آمریکا درحاشیه مذاکرات هسته ای درباره داعش گفت: مذاکرات اصلی ما با امریکا و یا با هر یک از کشورهای 1+5 برای موضوع هسته ای است اما در حاشیه آن ممکن است هر گفت و گویی انجام بگیرد اما در خصوص مبارزه با تروریسم نه نیازی می بینیم با امریکا مذاکره کنیم و نیازی می بینیم با آنها همکاری داشته باشیم اما بدنبال فعالیت درچارچوب خواست مردم و دولت عراق هستیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات هسته ای و موانع اصلی این مذاکرات تاکید کرد: از طرف ایران این تصمیم جدی است که ما مذاکرت را ادامه بدهیم و این اراده قاطع در طرف ایران وجود دارد که مسایل هسته ای را با مذاکره به حل وفصل نهایی برساند. ما راهی جز مذاکره نمی دانیم و نمی بینیم و برخلاف بعضی ها که می گویند روی میز ما خیلی چیزها قرار دارد و خیلی شلوغ است میز ما شلوغ نیست و روی میز ما فقط صفحه های منطق و مذاکره و استدلال و تعامل وجود دارد.
رییس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: ما معتقدیم در مسئله هسته ای راه روشن است ما همچنان معتقدیم که با مذاکره، مسائل حل و فصل خواهد شد وتردید نداریم که مسایل با مذاکره حل می شود ممکن است نسبت به زمان آن بحث باشد که امروز یا فردا اما در این که تنها راه حل مسئله هسته ای مذاکره است و با مذاکره به حل و فصل نهایی خواهد رسید هیچ تردیدی نداریم آن چه بحث است آن است که در چه زمانی ما به توافق نهایی خواهیم رسید.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره بازداشت خبرنگار آمریکایی و همسرش گفت: به هر حال این همه زندانی در دنیا هستند و تعدادی ایرانی هم توسط امریکایی ها در زندان به سر می برند ممکن است افرادی هم در ایران زندانی باشند و ممکن است افرادی به دلایل امنیتی و یا غیر امنیتی در چارچوب مقررات قوه قضاییه احضار و دستگیر شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند و پروسه قضایی روی پرونده آنها انجام بگیرد .مگر تعجب دارد که پرونده فردی در پروسه قضایی به دلیل اتهاماتی مورد رسیدگی قرار بگیرد من مطمئن هستم دستگاه قضایی ایران در چارچوب قانون و مقررات و عدالت پرونده ها را رسیدگی خواهد کرد.
روحانی در پاسخ به اینکه یکی از آنها شهروند آمریکایی است ،تصریح کرد: انچه من به عنوان رییس جمهور ایران از وزیر دادگستری که عضو کابینه من است و رابط دولت با قوه قضاییه است همیشه پیگیری می کنم ،نداشتن مشکل برای همه زندانیان است برای ما فرق نمی کند که زندانی دارای چه سمتی است و یابرای چه رسانه ای کار می کند برای ما مهم این است که قانون و مقررات ما نسبت به همه زندانیان دقیقا اجرا شود. رییس جمهور مسئول آن است که قانون اساسی کشور به دقت عمل و اجرا شود .
رییس جمهوری در ادامه درباره شرایط جامعه ایران در یکسال گذشته و منشور حقوق شهروندی اظهار داشت: فکر می کنم تحولات بسیار زیادی در این یکسال انجام گرفته است امروز در جامعه ما آرامش ونشاط بیشتری وجود دارد از لحاظ سیاسی و همه جناح های سیاسی فعال تر از گذشته در حال فعالیت هستند . در دولت من نمایندگان همه جناح های سیاسی و احزاب معروف سیاسی حضور دارند.
وی افزود: دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .در مورد حقوق شهروندی ، منشوری را تهیه کرده و در منظر افکار عمومی و حقوقدانان قرار دادم نظرات بسیاری برای تکمیل آن منشور آمده و آنها را اصلاح کردیم و در آینده نزدیک آن منشور، منتشر خواهد شد و اجرا و عمل به همه مواردی را که در منشور حقوق شهروندی آمده، دنبال می کنیم .
روحانی گفت: امروز در انتقاد از دولت نه تنها کسی با مانعی مواجه نمی شود بلکه بنده و همه اعضای دولت انتقاد کنندگان را تشویق می کنیم حتی بعضی از سخنانی که منصفانه هم نیست نسبت به آن عکس العملی نشان نمی دهیم ما از هیچ رسانه ای شکایت نکردیم، ما از هیچ سخنرانی شکایت نکردیم و کاملا افتخار می کنیم که در کشور ما همه نظرات خودشان را آزادانه بیان می کنند.
رییس جمهوری اظهارداشت: در این دولت انجمن های تخصصی بسیار فعال شده اند و تقریبا هر کار مهمی که می خواهیم انجام دهیم قبلا با انجمن های تخصصی مشورت می شود .بخش خصوصی در ایران بسیار فعال تر از گذشته است . بنابراین شرایط اجتماعی بیش از آن چیزی است که من یک سال پیش فکر می کردم البته به این معنا نیست که ما به پایان راه رسیدیم، ما راه طولانی تری در پیش داریم و در3 سال باقیمانده با حمایت مردم و با حمایت همه نخبگان و فرهیختگان جامعه، این راه را ادامه می دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره ملاقات با اوباما درصورت سفر به نیویورک گفت: فعلا در برنامه من چیزی به عنوان ملاقات با رییس جمهور اوباما وجود ندارد. در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است اما در عین حال موضوع امریکا یک موضوع خاصی است ،شرایط خاصی دارد و بین ایران و امریکا سالیان دراز تخاصم و تنش وجود داشته است.
روحانی خاطرنشان کرد: اراده دولت من بر این است که سطح تخاصم و تنش را پایین بیاوریم و شرایط را برای اینکه دو ملت بتوانند به هم نزدیک تر شوند، فراهم کنیم ،به اعتقاد من ملت ایران یک ملت بسیار بزرگ با سابقه تمدن بسیار عظیم است و امروز مردم امریکا هم مردمی فعال در صحنه علمی، فرهنگی و اقتصادی هستند رابطه نزدیک این دو ملت می تواند خیلی از مشکلات را حل بکند .رابطه نزدیک تر می تواند راه های جدیدی را پیش روی سیاست مداران امریکا بگذارد به هر حال معتقدم به آینده باید بیشتر نگاه کنیم تا گذشته.
روحانی در پاسخ به این سوال که می توانید پیش بینی کنید رییس جمهور امریکا به ایران سفر کند، اظهار داشت: به هر حال این عدم رابطه و شرایط ایران و آمریکا تا قیامت که نخواهد بود. به هر حال زمانی دریک شرایط مناسبی ، در دوره این دولت یا دولت بعدی ویا بعد از آن ، مسئله ایران و آمریکا حل خواهد شد و اینگونه نیست که 100 سال دیگر هم همینطور باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: نکته مهم این است که ما باید به فکر منافع مردم خود و منافع جهان باشیم آمریکا هم باید به فکر منافع خود و جهان باشد من معتقدم بسیاری از واقعیت های ایران در رسانه ها برای مردم امریکا دگرگونه تشریح شده است لذا وظیفه شما در رسانه ها این است که واقعیت های ایران را به مردم امریکا معرفی کنید.
روحانی خاطرنشان کرد : در شرایطی که منافع ایران بر این قرار بگیرد که شرایط روابط با امریکا عوض شود، آن روز هر دولتی در ایران سرکار باشد قاعدتا بر مبنای منافع کشورتصمیم می گیرد.
رییس جمهوری افزود: در طول یکسال گذشته برخی رفتارها از مقامات آمریکایی مشاهده کردم که می توانست رفتار بهتری باشد و شرایط بهتری را بوجود بیاورد.
روحانی تاکید کرد: ما نباید شرایط گذشته را به عنوان تنها مسیر برای آینده مد نظر قرار دهیم ، ما باید منافع دو ملت و منافع همه جهان را به عنوان راه پیش رو مد نظر قرار دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به این سوال که چه پیامی خطاب به مردم آمریکا دارید ،اظهار داشت: آنچه می خواهم به مردم آمریکا بگویم این است که ما باید بیشتر به فکر مسائل مهم و منافع ملت های جهان باشیم و بگونه ای حرکت کنیم که کوتاه ترین راه ،پر منفعت ترین راه و کم هزینه ترین راه را انتخاب کنیم .
منبع: فارس
کد خبر: ۴۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
آوای دنا :در آستانهی پانزدهم مرداد، سالروز شهادت سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR اقدام به انتشار خاطراتی از این شهید بزرگوار به روایت حضرت آیتالله خامنهای نموده است : کارستان بابایی چند روز قبل خانوادهی شهید بابایی اینجا آمده بودند؛ این خاطره یادم آمد و برای آنها گفتم. سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجهی این جوان حزباللّهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آنوقت آخرین درجهی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را میتراشید و ریش میگذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه میلرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، میلرزید، که آیا میتواند؟ اما توانست. وقتی بنیصدر فرمانده بود، کار مشکلتر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت میکردند؛ حرف میزدند، اما کار نمیکردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونهیی از این قضایا را نقل کرد. خلبان ی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبان هایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقهی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی میگفت دیدم در دعای کمیل شانههایش از گریه میلرزد و اشک میریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
تحول در پایگاه نیروی هوایی شهید بابایی اوایل انقلاب در نیروی هوایی ستوان یک بود. در فاصلهی سه سال، درجهی سرهنگی گرفت و فرماندهی آن پایگاه در اصفهان شد؛ یعنی از ستوان یکی به سرهنگ تمامی ارتقاء یافت. آن زمان هم سرهنگی درجهی بالایی بود؛ یعنی بالاتر از سرهنگ، نداشتیم... فقط دو درجهی سرتیپی در ارتش بود: فلاحی، که پیش از انقلاب به درجهی سرتیپی رسیده بود و ظهیرنژاد که به دلیلی، در اوایل جنگ به او درجهی سرتیپی اعطا شد. سایر افسران، سرهنگ بودند؛ اما شهید بابایی با نصب درجهی سرهنگی به پایگاه اصفهان رفت. میدانید که پایگاه اصفهان هم از پایگاههای بسیار بزرگ و مفصل است. سال شصت بود. آن پایگاه واقعاً مرکزی بود که در زمان بنیصدر، امام را هم قبول نداشتند و قبلش هم، آنجا مرکز جنجالی و پرمسألهای محسوب میشد. اولِ انقلاب، همین آقای محمدىِ دفتر خودمان - آقای «محمدی گلپایگانی» - به عنوان نمایندهی مسؤول عقیدتی - سیاسی، در آنجا فعالیت میکردند. ایشان مرتب مسائل آنجا را گزارش میکردند. عدهای ضد انقلاب و عدهای هم نفوذیهای گروههای بهظاهر انقلابی، در پایگاه نفوذ کرده بودند و واقعاً بهکلی یأسآور بود. فرماندهی آنجا، زمانی که در وزارت دفاع بودم، میگفت: «اصلاً نمیتوانم پایگاه را اداره کنم!» همینطور، همه چیز را رها کرده بود. در چنین شرایطی، شهید بابایی به این پایگاه رفت - اینکه «یک لاقبا» میگویند، واقعاً با یک لاقبا به آنجا رفت - و همهچیز را راه انداخت. او حقیقتاً پایگاه را متحول کرد. یک بار من به آن پایگاه رفتم و ایشان، سمیلاتورهای آموزشی را به من نشان داد. شهید بابایی، خودش هم خلبان بود؛ خلبان «اف ۱۴». یعنی رتبهی خلبان یاش رتبهی بالایی بود. ایشانْ خیلی به من محبت داشت. من هم واقعاً از ته دل، قدر شهید بابایی را خیلی میدانستم. یکبار که به اصفهان رفتم - من، دو سه بار به پایگاه اصفهان رفتهام - نزد من آمد و گفت: «اگر شما اجازه بدهید، ما بچههای سپاه را اینجا بیاوریم و به آنان آموزش خلبان ی بدهیم»... با بچههای سپاه، خیلی خودمانی و رفیق بود. میگفت: «فقط برای انقلاب و رضای خدا، بچههای سپاه را آموزش دهیم.» گفتم: «حالا دست نگهدارید. الآن این کار مصلحت نیست؛ تا ببینیم بعداً چه میشود.» در غیر این صورت، وضعیت نیروی هوایی، حسابی به هم میخورد. بههرحال، ایشان آرام آرام همان پایگاهی را که آن همه مسأله داشت، بهکلی متحول کرد.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خانوادهی شهید بابایی ۱۳۸۰/۱۱/۷
دههزار ساعت پرواز جنگی من فراموش نمیکنم آن زمانی را که شهید عزیزمان، سرلشکر بابایی، با خوی اسلامی خود و منش نظامی متناسب با دین، در این پایگاه فرماندهی میکرد. من یک بار دیگر این پایگاه را از نزدیک دیدهام. آن روز، و پیش از آن هم، از آغاز انقلاب، خدمات این پایگاه خدمات برجستهای بود. دهها هزار ساعت پرواز جنگی و خدمات گوناگونِ تهاجمی و تدافعی و وارد کردن خسارات متعدّد به دشمن متجاوز، افتخاراتی است که هرگز از خاطرهها و از پرونده افتخارات نیروهای مسلّح ما زدوده نخواهد شد.
بیانات در بازدید از پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان ۱۳۷۱/۷/۱۸
کد خبر: ۴۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
چاک هاگل، وزیر دفاع آمریکا مدعی شد ما از تلاشهای روسها و ایرانیها برای کمک به عراق مطلعیم. این در حالی است که ما تاکنون در این تلاشها مشارکتی نداشتهایم.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری هیل، هاگل در حالی این ادعاهای خود را مطرح کرده است که در هفتههای اخیر گزارشاتی منتشر شده که در آنها ادعا شده است ایران و روسیه در مبارزات عراق با دولت اسلامی عراق و شام (داعش) همکاری داشتهاند.
یک مقام پنتاگون همچنین مدعی شد آمریکا معتقد است خلبان ان ایرانی در آسمان عراق پرواز میکنند اما هیچ شواهدی که ثابت کند خلبان های روس در عراق حضور دارند وجود ندارد.
روسیه اوایل هفته گذشته ۳ هواپیمای جنگنده Su-۲۵ را به عراق فرستاده است که برای پشتیبانی هوایی از نیروهای زمینی مناسب است.
داعش در هفتههای اخیر بخشهای زیادی از سوریه و عراق را به تصرف خود درآورده است. آمریکا دهها هواپیما را روزانه به عراق هدایت میکند تا به جنگ این کشور کمک کند اما مقامات وزارت دفاع آمریکا گفتهاند هرگونه همکاری در این زمینه با هماهنگی عراقی ها انجام میشود.
بر اساس این گزارش همچنین حدود ۷۵۰ نیروی آمریکایی در بغداد و اربیل وجود دارند.
چاک هاگل در این باره گفت: همانطور که می دانید ما در حال پایان دادن به کار هیأتهای ارزیابی خود هستیم و آنها به زودی پیشنهادات و رهنمودهای خود را بر اساس ارزیابیهایشان ارائه خواهند داد.
کد خبر: ۳۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح گفت: بالغ بر ۶ هزار شهید مفقودالاثر ما در خاک عراق باقی ماندهاند که تعداد ۲ هزار و ۵۰۰ تن از آنان در مناطق کردنشین عراق مدفون هستند.آوای دنا: در نشست خبری مذاکرات سه جانبه ایران، عراق و صلیب سرخ جهانی که به میزبانی اداره کل بندر و دریانوردی خرمشهر و با موضوع تفحص شهدا برگزار شد سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سئوالات آنان پیرامون آغاز عملیات تفحص شهدا در خاک عراق پاسخ داد.
در این نشست که با محوریت پاکسازی مناطق (عملیات کربلای ۴) و کردستان انجام شد، سید محمد باقرزاده از آغاز عملیات تفحص شهدای گلگون کفن کشورمان از تاریخ ۲۶ فروردین ماه سال جاری خبر داد و اظهار کرد: عمده مناطق در حال تفحص شامل فاو، رأس البیشه، معامر، مجنون، سیوه و ام الرصاص خواهند بود.
وی افزود: از آغاز عملیات تفحص تا کنون، خوشبختانه موفق به کشف ۵۴ شهید شدهایم که ۴۳ تن از شهدا مربوط به جبهه جنوب و ۱۱ شهید دیگر در منطقه کردستان عراق کشف شدهاند.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرد: عملیات تفحص همچنان و با جدیت بیشتری توسط کارگروههای تفحص در حال انجام است و کشور عراق نیز همکاری شایستهای را در این زمینه با ما به انجام رسانده است.
باقرزاده تاکید کرد: در نشستی که پیرامون تفحص عملیات کربلای چهار با دو طرف عراقی و صلیب سرخ جهانی خواهیم داشت، هماهنگیها و توافقات لازم نیز جهت تفحص شهدای کشورمان در این مناطق نیز کسب خواهد شد و بزودی کار تفحص شهدای و اکتشاف متر به متر این منطقه توسط کارگروههای تفحص کشورمان در خاک عراق آغاز خواهد شد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر سه منطقه از خاک عراق مورد تفحص کارشناسان ما قرار دارد که این مناطق، حاج عمران، ماوت و مناطقی از جبهه جنوبی نام دارند که امید بسیاری برای کشف شهدای گرانقدر کشورمان در این مناطق داریم.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ابراز کرد: این نشستها برای افزایش هماهنگیها، سرعت در عملیات تفحص و رفع موانع احتمالی برگزار خواهد شد و به نتایج قابل قبولی نیز رسیدهایم، دو کشور دوست، برادر و همسایه ایران و عراق، برای حل همه مسائل باقیمانده جنگ در حال مذاکره هستند.
باقرزاده اظهار کرد: تاکنون دستگاههای پزشکی قانونی، وزارت نفت، محیط زیست و سایر نهادها همکاری شایستهای با ما داشتهاند که کمال تشکر و قدردانی را از این دستگاهها داریم.
وی در خصوص سالروز آزادسازی خرمشهر قهرمان و دلایل برگزاری این نشستها در این شهر یادآور شد: خرمشهر این خاک مقدس که نقطه عطفی بر پیروزیهای ملت ایران در دوران هشت ساله جنگ است، بخش عمدهای در موضوع تفحص شهدا داشته و شمار قابل توجهی از شهدا مربوط به این خطه هستند که بنا بر این شد تا انتظارات مردم منطقه را رسیدگی کنیم و به خواستههای آنان در قبال فرزندان خود پاسخ دهیم.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح از استقبال مردم کردستان در قبال گروههای تفحص کشورمان قدردانی کرد و اضافه کرد: دوستان کرد ما در منطقه کرد نشین عراق، انصافا استقبال شایستهای از تفحص گران ما داشتند که دست آن برادران را به گرمی میفشاریم و از خواهرانمان در کردستان عراق کمال تشکر را داریم.
باقرزاده اشاره کرد: در منطقه کردستان عراق نیز کار تفحص پیشرفت قابل توجهی داشته که این روند رو به رشد است و تا کنون ۱۱ شهید گلگون کفن کشور جمهوری اسلامی ایران در این مناطق کشف شده است.
وی افزود: بالغ بر ۶ هزار شهید مفقود الاثر ما در خاک عراق باقی ماندهاند که تعداد ۲ هزار و ۵۰۰ تن از آنان در مناطق کردنشین عراق مدفون هستند که برای کشف آنان باید اهتمام ویژهای ورزید.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در خصوص تفحص شهدای خلبان تاکید کرد: اطلاعاتی نیز در خصوص شهدای خلبان ما که احتمال میرود در شهرها و گورستانهای عراق به خاک سپرده شده باشند، از جمله در منطقه کرکوک، در اختیار دوستان عراقی گذاشتهایم ولی طرف عراقی برای همکاری در این خصوص دچار مشکل هستند چرا که آمریکائیها در زمان اشغال این اطلاعات را با خود بردهاند و کار را برای تفحص شهدای خلبان مشکل کردهاند.
باقرزاده اظهار کرد: مطمئنا در خصوص تفحص شهدای خلبان با جدیت خاصی این موضوع را پیگیری خواهیم کرد و قطعا از کمیته بین الملل صلیب سرخ در این خصوص تقاضای برگرداندن اطلاعات مربوط به خلبان ان را خواهیم کرد.
وی ادامه داد: همچنین سال گذشته گورستانهای اطراف بغداد را با دوستان عراقی بازدید کردهایم که به نتیجه دلخواهی نرسیدهایم، اما دست از کار نشسته و همچنان پیگیریها برای کشف شهدای خلبان در اقصی نقاط عراق ادامه دارد.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح استمداد از ارواح طیبه شهدا را سرآغاز این عملیات عظیم تفحص دانست و تصریح کرد: تا شهدا امداد نرسانند، استمداد از هیچ انسانی ساخته نیست.
باقرزاده فتح خرمشهر را فتحی متکی به باورهای دینی جوانان ما دانست و عنوان کرد: در فتح خرمشهر، خیال باطل اشغال این خاک مقدس برای همیشه از ذهن یاوه گویان رخت بر بست و امروز خرمشهر، خرمشهر مانده و مردم دو کشور در کمال صلح و دوستی در کنار هم زندگی میکنند.
وی ادامه داد: امروز مردم عراق هستند که خود برای خود تصمیم میگیرند و این موضوع را در انتخابات اخیر عراق به وضوح مشاهده کردیم و سیاهی این فتنه بر چشم دل زورگویان و مستبدان ماند و عاقبت چپاول گران را نیز به چشم مشاهده کردیم.
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در پاسخ به سئوال خبرنگار فارس مبنی بر چگونگی کشف شهدای قواص عملیات کربلای چهار که قرار بود کیلومترها را زیر آب طی کنند و با رسیدن به پتروشیمی بصره خط را شکسته و دشمن را دور بزنند و عدهای از آنان در آب به شهادت رسیدند، اطمینان داد که هیچ نقطهای از خاک عراق برای کشف فرزندان گلگون کفن این سرزمین اسلامی از چشم تفحص گران پنهان نخواهد ماند.
باقرزاده خطر نشان کرد: تا کنون ۵۴ شهید از خاک عراق کشف شدهاند که آن بزرگواران از دو مرز باشماق در کردستان و شلمچه در خوزستان وارد کشورمان خواهند شد و مراسم استقبال باشکوهی را نیز از پیکرهای این عزیزان در پیش خواهیم داشت.منبع : فارس
کد خبر: ۳۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
با وجود اینکه هنوز زنان در عربستان سعودی اجازه اخذ گواهینامه رانندگی و نشستن پشت فرمان را ندارند اما یک زن سعودی به عنوان نخستین زن در این کشور موفق به اخذ مجوز پرواز شد.
به گزارش ایسنا، این زن 35 ساله که تا پیش از این با مشکل کلیوی مبارزه کرده، توانست از سازمان هواپیمایی کشوری عربستان مجوز خلبان ی دریافت کند. «هنادی الهندی» با حجاب کامل اسلامی، پرواز خود را با هواپیماهای بزرگ و کوچک اختصاصی متعلق به کمپانی هلدینگ سعودی آغاز کرده است.
در همین حال «خالدالخیبری»، سخنگوی سازمان هواپیمایی عربستان سعودی اعطای گواهینامه خلبان ی به «الهندی» را نه تایید میکند و نه تکذیب اما میگوید اطلاعات دقیق را به زودی در اختیار رسانهها قرار میدهد. با این حال «الهندی» با تائید دریافت این گواهینامه میگوید: زنان سعودی توانایی به عهده گرفتن هر شغلی را که تا پیش از این تنها مردان در این کشور انجام میدادند، دارند.
به نقل از عربنیوز، «الهندی» به دلیل تعهدات قراردادی و حساسیتهای موجود در این کشور از ارائه هر گونه اطلاعات بیشتر در این زمینه خودداری کرد. بدین ترتیب «الهندی» نام خود را به عنوان نخستین خلبان زن سعودی مطرح میکند. وی که متولد شهر مکه است وقتی اعلام کرد قصد دارد خلبان شود با مخالفت اطرافیان و خویشاوندان خود مواجه شد.
وی در پایان گفت: به خود و خانوادهاش افتخار میکند و از آنها برای حمایتهایشان در انتخاب این حرفه تشکر میکند.
کد خبر: ۳۱۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲
مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفتههای جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگترین و پیچیدهترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد.
اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده میگذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد.
بر این اساس و با توجه به پیگیریهای لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند.
مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل میخوانید:
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذابترین بخشهای پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمیآمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور میبود و فرود اضطراری میکرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی میکرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفتهای است بفرمایید.
- به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه میخورد، جلوگیری شود.
یک مقدار از بحثهای اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتاریهایی روبرو میشد که این گرفتاریها به بحثهای شرعی و اخلاقی مرتبط بود.
پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بیگناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بیگناه صدمه بخورد.
این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟
- خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاهها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بیگناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد.
رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقاتها و یا رفتن برای ملاقاتها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور میشد زیر ضرب ما میرفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را میشد به شاکله و فرماندهی این گروه زد.
اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکاییها برنامهریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش میدانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلمها و عکسهایش در رسانهها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظهای موضوع دنبال شد.
سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است.
نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر میکرد.
از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلیاش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهرههای متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکسهای جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه میکردیم تشخص آن بسیار سخت بود.
آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟
- نمیشود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامههای جعلی که در اختیار ریگی بود نشان میداد که از جای خوب و دست برتری حمایت میشد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل میدانیم.
اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکاییها در منطقه نیابتی کارها را دنبال میکنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت میشود و سرویس مورد نظر به راحتی میتوانست به گذرنامهها دسترسی پیدا کند.
عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد.
قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟
- خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگیهای داخل کشور صورت گرفت.
بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و میخواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمیکردند یک هواپیمای بینالمللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد میکردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همانطور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد.
چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟
- 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخترسانی را انجام داد. گفته میشود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور میکرد دیگر نقض کامل هوایی میشد.
در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علتهایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علتهای دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟
شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بیگناه را شهید و زخمی کرده بود.
در عملیاتهایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خونها داده میشد.
وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که میتوان ریگی را زنده شکار کرد، برنامهریزیها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود.
در اینگونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که میخواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را میطلبید.
اینکه میگویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر میکرد و ریگی با پرواز دیگری میرفت واقعا چه میشد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا میگفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد.
آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟
- الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بینالمللی یک مقدار کار سختتر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت میشود.
اطلاعات ما آن موقع اعلام میکرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایهگذاری ویژهای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تستهایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است.
اینگونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟
- اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که میتوانستند در مسیر ریگی را رصد کنند.
بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمینگیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که میتوانستند ریگی را چک کنند که کجا میرود و چه میکند.
گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید میخواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟
- خیر، اینطور نیست و این موضوع صحت ندارد.
ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایدهای داشت، چون نه اسلحهای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاههای بینالمللی عبور کرده بود. در کل اینطور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد.
اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟
- بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمیکرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد.
ریگی خودش به ما میگفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بیفایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بیفایده است».
در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟
- عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ میکنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیمسازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد.
در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد.
اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمیشود خیلی اعلامنظر کرد، چون در انتخابات معمولا اینطور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده میشد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند میکرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج میشد.
الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است.
من اکنون دقیقترین اطلاعات را به شما میدهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم.
چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟
- نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود.
در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگندهها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟
- خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگندههای نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگندهها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوختگیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود.
اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران میتواند فردی را که مورد حمایت دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است.
-این عملیات فوقالعادهای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دورانها وقتی کشورها میخواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را میکشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفاتهای فراوان گوشهای دستگیر کرده و آن را میکشند.
شاید به قول اسرائیلیها دقیقترین کار را آنها انجام میدهند که به خانه فردی میریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شدهاند ربایش میکنند که اینگونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست.
شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویسهای اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی میکنند زنده و بدون هیچگونه تلفات دستگیر کنیم.
اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته میشود و با استفاده از تقریبا تمامی پوششهای اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامههای جعلی ریگی را میخواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذرهبین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بینظیر است.
البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیهای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم.
اگرچه ریگی میگفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمیشنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیکها شنیده نمیشد، اما خلبان و کمک خلبان صحنه را کاملا مشاهده میکردند، اما خود ریگی میگفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگندهها را نشنیدم.
اوباما اینگونه ادعا میکرد که کار بزرگی انجام دادهاند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بنلادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بنلادن را کشتهاند. این در حالی است که به اذعان همه سرویسهای اطلاعاتی و حتی پاکستانیها بنلادن قبل از عملیات آمریکاییها به دلیل بیماری کلیه مرده بود.
واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بنلادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلیبرن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها میتوانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟
هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند.
آیا شما به این سرویسهای اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟
- بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانیها و پاکستانیها هم از ما درخواستهایی دارند و تبادلاتی انجام میشود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویسهای اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش میکردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند.
نمیخواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانهای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاشهایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژهای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمعآوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت.
پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویسهای اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟
- در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام میشد اعم از وزارتخارجه و رفتوآمدهایی که با برخی سرویسهای اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام میکردند این عملیات منحصر به فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچگونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است.
کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید دهها و صدها انسان بیگناه را میکشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بیگناه، فردی را که عامل خونریزی خیلیها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است.
الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد.
دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟
- تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویسهای اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم.
در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟
تقریبا چون ارتباط وی با سرویسهای اطلاعاتی از جهتی برای ما مهمتر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بیگناهی کشته نشد.
پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که میتوانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمینگاههای ما رفت.
کمینگاهها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟
-خیر، این کمینگاهها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود.
ریگی هر جایی که نقل مکان میکرد به اتفاق خانوادهاش بود؟
- ریگی در برخی عملیاتها خودش حضور نداشت و گروههای حاشیهای عملیات انجام میدادند. ریگی عموما در مکانهایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی میکرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون میدانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقاتهایش را پایین آورده بود و ارتباطهای حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود.
خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد.
خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟
- خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام میکرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بینالمللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت.
قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانیها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟
-خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه میشود و هرگونه اطلاعرسانی کار را خراب میکرد.
پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلماتهای قرقیزی مطرح کردید؟
- چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد.
ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود میتوان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بینالمللی این کار امکانپذیر است و ما نقض قوانین بینالمللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری میکردند.
از حال و هوای ریگی در لحظهای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانهها منتشر شد، وحشتزده بود.
*مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش میگفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمیکرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش میگفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد.
برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر میکرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان میگرفت و ماموران انتظامی را در گروگانگیریها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد و دست و پاهای آنان را با زنجیر میبست و کتک میزد، امکان میداد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش میگفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما میافتادم. ریگی میگفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایتها را مرتکب نمیشدم.
ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسانهای بیگناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیاتهای تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و میگفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار میکرد.
عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد.
ریگی میگفت در دو سه ماه قبل از دستگیریام علاقمند به کتابهای شهید مطهری شدم. ریگی اینگونه تعریف میکرد که در این اواخر یکی از کتابهای شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه میشوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه میکنی».
حالا این حرفها را ریگی در زندان میزد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر میگشت و خود را تسلیم میکرد و جنایتهایش را کم میکرد، اما وی داشت میرفت که با آمریکاییها برای عملیاتها و ناامنیهای بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست.
در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادیاش باشند؟
-خیر، همانطور که در برخی از فیلمهای منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که میدانست، گفت.
ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی میدانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت.
ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایتهایی که سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟
- آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل میگیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است.
در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانهای از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟
- بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه را از سالهای 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویسها نزدیکتر شد و در نتیجه جنایتهایش بیشتر شد.
در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود.
در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویسهای بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پولهایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام میشد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل میگرفت.
آیا ریگی اقدامات و برنامههای تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟
-بله، اما زمانبندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم میشد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور میگرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعترافهای ریگی در رسانهها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرامآرام آنها هم اعلام میشوند.
تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بینالمللی چگونه بود؟
- اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشتزده کرد و در اذعانهای مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند.
اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود.
اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاریهای لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود.
در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیبدیدهها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانوادهها یادشان رفت که شهید دادهاند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بینالمللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام میکردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم.
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟
- انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شدهاند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاریهای لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
مهارت خلبان فرودگاه یاسوج موجب نجات جان مسافر پرواز ياسوج – تهران شد.
به گزارش آوای دنا به نقل از واحد مرکزي خبر، مدير فرودگاه ياسوج گفت: تنها چند دقيقه بعد ازپرواز شماره 3205 صبح امروز ياسوج - تهران و دقيقا درارتفاعات دنا، خلبان متوجه نقص فني و از کار افتادن موتور سمت راست هواپيما شد.هاشمي گفت: مهارت و درايت خاص کاپيتان حجت الله فولادي در برگرداندن و نشاندن هواپيما در فرودگاه ياسوج ، موجب شد ،همه مسافران صحيح وسالم به آغوش گرم خانواده خود بازگردند.
کد خبر: ۲۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۷
اولین زن خلبان هواپیمای جنگی افعانستان فارغ التحصیل شد.
ستوان دوم نیلوفر رحمانی 21 ساله در کنار 8 خلبان جوان دیگر دیروز پنجشنبه در مراسم جشنی در پایگاه هوایی شینداد هرات، به طور رسمی فعالیت خود را به عنوان خلبان ان نیروی هوایی افغانستان آغاز کرد.
این خلبان ان توسط مدرسانی از نیروی هوایی آمریکا ، دوره های آموزشی را طی کردند. نیلوفر رحمانی در این دوره آموزشی، 197 پرواز به مدت 145 ساعت را گذراند.
کد خبر: ۱۶۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۷