مسعود دهنمکی در آخرین به روزرسانی وبلاگ شخصیاش در پستی با عنوان «زلزله در راه است» به بحث انتخابات پرداخته است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، مسعود دهنمکی در آخرین به روزرسانی وبلاگ شخصیاش در پستی با عنوان «زلزله در راه است» به بحث انتخابات پرداخته است که متن آن به شرح ذیل است:
آقایان چپ و راست! گسل تهران در انتخابات فعال تر شد .نه تهران کوفه است نه مردم سایر شهرها کم شعور
در رسوایی 2 گفتیم زلزله در راه است کسی باور نکرد حالا هم که در تهران پیش لرزه سیاسی را احساس کرده اند دارند توپ را می اندازند در زمین تلگرام و باور نمی کنند ظهور طبقه جدید با مختصات جدید و مطالبات جدید معلول تناقضات رفتاری در حکومت داری بوده و راست و یا فلان مداح با کوفه خواندن تهران و چپ و یا اقای مرعشی با توسعه نیافتگی و به تعبیری کم شعزاور خواندن شهرستانی ها و با فرمان شو دادن در مواقع شکست باز به بیراهه می روند و دارند صورت مسله را پاک می کنند.
اگر بپذیریم اصلاح طبان در شبکه سازی مجازی موفق بودند و پیروزی لیست آنها در تهران نتیجه این کار است آن طرفی ها هم رسانه ملی را داشتند . عقلای قوم باید بپذیرند این رای ها واکنشی و معلول چیزهای دیگری است .چه اول شدن فایزه هاشمی در تهران در مجلس پنجم و چه رای خاتمی در دوم خرداد و چه رای احمدی نژاد و چه امروز.
کدام نظام سیاسی در دنیا را سراغ داریم که در هر انتخابات مشروعیت خود را در دو قطبی سازی بین سیاه و سفید به چالش بگذارد .بحران های اجتماعی و فرهنگی فاصله و تضاد طبقاتی در کشور اگر چاره نشوند نه چپ برنده انتخابات است و نه راست .جدال سنت و مدرنیته و توسعه بدون الگوی بومی و فاصله طبقاتی و فروپاشی اخلاقیات و فساد سیستمی دارد گسل بین جامعه ایرانی را فعال می کند . زدن این حرفها به مفهوم ندیدن نیمه پرلیوان نیست ولی اینجا بحث آسیب شناسی و معدل گیری است.
کدام عقل سلیمی می پذیرد با این همه ادعای پیشرفت آمار بین 7 تا ده میلیون معتاد و 14 میلیون پرونده قضایی در سال و سن بالای ازدواج و آمار وحشتناک طلاق در مدیریت فرهنگی و اقتصادی مشکل نداریم و همه اینها تقصیر بیگانه است.
قبل از انتخابات 84 مستند فقر و فحشا و کدام استقلال کدام پیروزی را ساختم تا هشدار دهم و بفهمند ولی نفهمیدن و تازه شنیدم چند ماه پیش مسولین به تماشای چنین مستندنشسته اند.
امسال رسوایی 2 را ساختم تا بگویم زلزله در راه است و باز نفهمیدند و دارند آسمان را به ریسمان می بافند نتیجه انتخابات در تهران یک نشانه است چون کلان شهرها دارند به تهران های کوچک تبدیل می شوند احساس سرخوشی چپ از این آرا زود گذر است چون مطالبات جدید در راه است با دیدن رسوایی 2 بیشتر متوجه منظورم خواهید شد.
کد خبر: ۸۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
آوای رودکوف:معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد از جذب 75 میلیارد ریال از صندوق توسعه ملی در بخش کشاورزی خبر داد
کد خبر: ۸۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
عضو هیئت منصفه مطبوعات به خبرنگار تسنیم گفت: اصحاب رسانه در خصوص مطالبی که در خصوص مسائل قومی و قبیلهای ( سردسیری و گرمسیری) منتشر میکنند، معلول هستند و علت اصلی بروز این مسائل افراد دیگری هستند.
حبیب الله پیشوا با بیان اینکه دستگاههای قضایی و امنیتی به جای هشدار دادن به معلول باید با عامل اصلی و علت برخورد کنند، عنوان کرد: علت دامن زدن به چنین مسائلی خود کاندیدا، نخبگان و افراد متنفذ جامعه هستند.
وی تصریح کرد: آنها از چنین سوژههایی برای رسیدن به منافع و اهداف شخصی خود استفاده میکنند .
پیشوا با بیان اینکه نهادینهسازی نظام حزبی در جامعه یکی از راهکارهای توجه افراد به شایسته سالاری و دوری از طایفه گرایی در امر انتخابات در جهت توسعه جامعه است، اظهار داشت: تعلقات حزبی و جناحی سالها است که در کهگیلویه وبویراحمد کمرنگ شده است.
نقش مخرب مناقشات قومی، قبیلهای و طایفه گرایی بر عدم توسعه کهگیلویه وبویراحمد حک شده است و امیدواریم روزی برسد که مردم فهیم استان بدون توجه به قوم و قبیله افراد براساس شایسته سالاری، توانمندی و تعهد افراد آنها را راهی بهارستان کرده تا شاید کشتی به گل نشسته توسعه در استان روزی شناور شود.
کد خبر: ۸۴۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سیدمحسن میرشمسی در "وطن امروز" نوشت:نه دولت روحانی، نه هواخواهان دولت و نه هیچ انسان منصفی نمیتواند کاسه کوزه بحران پیش آمده در روابط دیپلماتیک دولت و دومینوی قطع رابطه کشورهای عربی با ایران را بر سر آن چند نفری که به غلط به سفارت عربستان ریختند، بشکند!حمله به سفارت سعودی- که بیتردید اقدامی غلط و اشتباه بود- اگر نقش و سهم و تأثیری در سیاهبازی این روزهای عربستان و بحرین و امارات و سودان، و جیبوتی(!) و دیگر دنبالهروهای آلسعود داشته باشد، نهایتاً 10 درصد است! 90 درصد بقیه معلول سیاست خارجی بشدت منفعلانه است و دولت مجالی برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسؤولیت ندارد و نمیتواند خود را از این بحران دیپلماسی که نشانه دیگری از به بنبست رسیدن سیاست خارجی به اصطلاح تعاملی و تنشزدای دولت است، تبرئه کند! دولت روحانی هم در حادثه حمله به سفارت عربستان مقصر است و هم در گستاخ شدن حکام رژیم سعودی و رفتارهای منتج از این گستاخی و بیعقلی!
دولت در حادثه حمله به ساختمان سفارت سعودی از 2 جهت دارای تقصیر است؛ از یک جهت قاصر است، چراکه بهجای کنترل و هدایت صحیح خشم و غضب طبیعی منبعث از غیرت دینی و ملی مردم ایران در قبال گستاخیها و خصومتافکنیهای حکومت آلسعود، با واکنشهای منفعلانه و غیرعزتمندانهاش، آتش خشم مردم را شعلهورتر کرد. جنبه و جهت دیگر قصور و کوتاهی دولت این است که امنیتیترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران که هم رئیسش و هم خیلی از وزرا و مقاماتش سالها سابقه امنیتی- اطلاعاتی داشتهاند، نتوانسته است حادثهای مثل حمله به سفارت عربستان را که بهراحتی و حتی از سوی مردم عادی قابل پیشبینی بود، پیشبینی و از وقوع آن جلوگیری کند. دولت باید به این سوال مهم و اساسی پاسخ شفاف و روشن دهد که آیا شورای تأمین استان تهران که ریاست آن برعهده استاندار تهران است، پس از اعلام خبر اعدام آیتالله شهید نمر که کاسه صبر ملت ایران را بیش از پیش سرریز کرد، جلسه ویژهای بهمنظور اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ و تأمین امنیت سفارت عربستان که وظیفه ذاتی دولت است و نیازی به یادآوری آن به دولت در مواقع مختلف نیست، برگزار کرده است؟!
اگر چنین جلسهای برگزار نشده است، خود مؤید قصور دولت است و اگر هم برگزار شده است، دولت باید اعلام کند خروجی آن جلسه چه بوده که نتیجهاش جز ناتوانی دولت در حفاظت از سفارت سعودی نبوده است؟!همچنین این سوال مطرح است که وزارت اطلاعات دولت روحانی در این میان چه میکرده است؟! آیا وزارت اطلاعات که باید چشم و گوش پنهان و آشکار دولت و دیدهبان بیدار نظام باشد، چنین حادثهای را پیشبینی میکرده است یا خیر؟! اگر پیشبینی کرده، چرا اقدام پیشگیرانهای انجام نداده و اگر پیشبینی نکرده، متأسفانه پیامی جز ضعف اطلاعاتی به افکار عمومی القا نکرده است!
علاوه بر اینها دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است. باید از دولت پرسید آنروز که عربستان در مسیر مذاکرات هستهای سنگاندازی میکرد، آن زمان که مأموران سعودی به 2 زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تجاوز کردند، آن موقع که سعودیها 500 زائر ایرانی را در فاجعه منا به قربانگاه بردند و جان پاکشان را گرفتند، آن وقت که وزارت خارجه عربستان در اقدامی توهینآمیز برای نماینده رسمی دولت جمهوری اسلامی ویزا صادر نکرد و کار به جایی رسید که جناب آقای ظریف مقابل امیر کویت زانو زد که وساطت و سفارش دولت ایران را به حکومت عربستان بکند، آن لحظاتی که مقامات گستاخ سعودی انواع و اقسام مواضع هتاکانه، خصمانه و تعابیر توهینآمیز را علیه دولت روحانی و مقامات دولت اتخاذ میکردند و نیز در موارد مشابه دیگر، آیا خبری از حمله به سفارت عربستان بود که بتوان ادعا کرد این مساله باعث و بانی رفتارهای دیروز و امروز پادشاهی سعودی و متحدانش بوده است؟!
همه اینها اثبات میکند اقدام توهینآمیز عربستان، بحرین، امارات، سودان و دیگر متحدان رژیم سعودی در قطع یا کاهش رابطه دیپلماتیک با ایران و اخراج سفرای دولت جمهوری اسلامی، بیش از آنکه ناشی از حمله عدهای به سفارت عربستان باشد، متأثر از سیاست حاکم بر دیپلماسی دولت روحانی است! سیاست خارجی منفعلانهای که به اسم تعامل و تنشزدایی، کاری جز کوتاه آمدن و سکوت و انفعال انجام نمیدهد!
انفعال حوصلهسَربَر دولت روحانی تا جایی است که کمترین و کوچکترین اقتدار و قاطعیتی در واکنش مقامات دولتی در قبال این قطع و کاهش رابطه تحقیرآمیز مشاهده نمیشود!
گویا ملت ایران همچنان باید در حسرت و آرزوی یک مثقال عزت و اقتدار در سیاست خارجی و دیپلماسی دولت روحانی، روزگار سپری کند!
کد خبر: ۸۳۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۴
بعضی از این سخنرانان و مجریان آنها می دانند که بدلیل سوابق بد آنها، اجازه برگزاری متینگ های سیاسی را ندارند ولی به قصد مظلوم نمایی و مخدوش نمودن چهره نیروهای بسیجی و ارزشی وارد این بازیها می شوند
کد خبر: ۷۸۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۳
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ،
متخصصان علم ژنتیک معتقدند با جلوگیری از ازدواجهای فامیلی میتوان از بروز بیش از 50 درصد معلول یتها پیشگیری کرد. از طرفی این نوع ازدواج در بین جوامع شرقی بویژه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این موضوع به چالشی اجتماعی در برخی از این کشورها بدل شده است. آیا مختصات اجتماعی کشور ما اجازه مهار موج ازدواج های فامیلی را میدهد؟
برای پاسخ به این سؤالات جامعه شناختی گفتوگویی با حسین عبدالملکی جامعهشناس انجام شده است:
با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟
ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگیهای فرهنگی به آن معنا بخشیده میشود. بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، بهعنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگیهای فرهنگی که به آن معنا میبخشند، بپردازیم.
به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونهای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسری (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقهبندی میکنند. این نوع ازدواج بهسبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکههای اجتماعی، قدرت شبکههای خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیلهای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوعیابی علایق و نگرشها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعفهای متفاوت- کاسته شده است.
اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسرگزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده میشود. یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکههای خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی میکرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها بهعلت شکل نگرفتن ساختهای قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکههای خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا میکند. از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد. همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی میتواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یکسو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسرگزینی وی قرار میگیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی میآورد.
در این میان، ملاحظات و مقولههایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینههای سرسامآور ازدواج نقش این عامل را برجسته میسازد- استحکام بیشتر زندگی بهدلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزمهای حمایتی و همگونیهای ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که میتواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگیهای فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.
چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟
از بُعد فرهنگی، وقتی ضربالمثلها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعهای را مطالعه کنید، به صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص میشود. مثل همین که میگویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمانها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعیمان میبینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ میگوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه میشود. حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام میشود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم».
مقولهای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهشهای انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمیگیرد. این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواجها را ازدواج فامیلی تشکیل میدهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزشهای فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست. در واقع، مجموعه این باورها، ارزشها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا میکنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به عنوان مکمل و تعیین کنندهای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسرگزینی عمل میکنند.
حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به عنوان یک الگوی همسرگزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.
چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمیشود؟
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد و یک رویکرد تکوجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمیتواند مسألهای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی میکنند، حل کند.
در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟
یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزشها و نگرشهای آن جامعه آشنا باشند.
مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزشها و هنجارهای تقویتکننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمیتوان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید. به عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمیگیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام میشود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادیسازی آن ارزشها و نگرشها و جایگزین کردن ارزشهای مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم.
موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهیبخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهیها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی بهعنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- بهعنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.
به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟
یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می شویم و اگر علوم دیگر هم وارد میشوند با سطح پایینی از آنها روبهرو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمیشود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت. بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.
نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه میبینید؟
بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل میدهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود. از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین میتوانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافتهای ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.
شما نیز موافقید که برای کنترل معلول یتهای ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟
این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلول یتها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواجهای فامیلی حدود 40 درصد از ازدواجها در کشور را تشکیل میدهند. بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی میتوان از میزان معلول یت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلول یتهای ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویتکننده آن را نادیده گرفت و بهشکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست. نکته دیگر آنکه نباید بهواسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را بهعنوان یک امر ترسآور و بسیار منفی طرح کرد، به صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، بهعلت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند.
منبع: ایران
کد خبر: ۷۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
حجتالاسلام صدیقی :آقای رئیسجمهور در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات مطالبی را گفتند که نیش داشت، از چه کسی دفاع میکنید و به چه کسی حمله میکنید؟ کسی که در رأس دستگاه اجرایی قرار دارد و بعد از مقام معظم رهبری عالیترین مقام کشور محسوب میشود نباید با مسائل با عصبانیت برخورد کند، نباید نیشدار صحبت کند
کد خبر: ۷۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲
درحالی مسئولان ارشد دولت پس از انتشار نامه 4 وزیر به رئیسجمهور اصرار داشتهاند که از رکود خارج شدهایم، که مشاور عالی رئیسجمهور با اشاره به نرخ رشد پایین اقتصادی کشور گفت: اقتصاد ما هنوز از رکود خارج نشده است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اکبر ترکان در همایش تأمین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران پساتحریم اظهار کرد: تحریمها یک دوره بسیار طولانی و پیچیده و سهمگین را علیه مردم ما بهوجود آورد و البته مردم و نظام اسلامی در مقابل این تحریمها مقاومت کردند، اما این بهمعنای آن نیست که این تحریمها اثری روی اقتصاد ما نداشته است.
دبیر شورایعالی مناطق آزاد گفت: این موضوع باعث شد که در دورههایی رشد اقتصادی کشور منفی باشد و اکنون نیز شاهد نرخ پایین رشد هستیم.
وی با بیان اینکه در برنامه ششم توسعه تلاش شده تا نرخ رشد اقتصادی بالا طراحی و اجرا شود، افزود: دستیابی به این نرخ بهصورت مداوم، به سرمایهگذاری 1000میلیارد دلار در اقتصاد ایران نیازمند است.
وی گفت: البته اقتصاد ایران خودش توانایی سرمایهگذاری 750میلیارد دلار را از طریق سرمایهگذاریهای دولتی، سرمایهگذاری نفت و انرژی، بخش خصوصی و بنگاههای فعلی دارد.
ترکان افزود: بنابراین ما در این برنامه نیازمند 250میلیارد دلار سرمایه از خارج هستیم که میتواند بهصورت سرمایه یا سرمایهگذار خارجی به اقتصاد تزریق شود.
مشاور عالی رئیس جمهور گفت: البته گزینه مناسب برای کشور ما انتخاب سرمایهگذار خارجی بهجای سرمایه خارجی است.
وی با اشاره به بنگاههای بخش خصوصی در کشور که میخواهند از سرمایه خارجی استفاده کنند، گفت: بخش مهمی از بنگاههای ما تا خِرخِره به سیستم بانکی کشور بدهکارند و معوقات دارند و نتوانستهاند تعهدات خود را بدهند.
وی اضافه کرد: البته برخی از این بنگاهها منابعی را که از بانکها گرفتهاند، در جای خود مصرف نکردهاند.
ترکان گفت: این موضوع که چرا بانکها چشم خود را بر این موضوع بستهاند و بر آن نظارت نمیکنند، قابل بررسی است.
وی ادامه داد: اگرچه مدیران ارشد بانکها جابهجا شدهاند، اما پیکره آنها که این تسهیلات را به این بنگاهها دادهاند، فرقی نکرده است و همین هم باعث شده که آنها درباره این موضوع که آیا اقساط وام در جای خود صرف شده یا خیر، پیگیری نکنند.
وی گفت: این بنگاهها وقتی موج معوقات راه میافتد، ترجیح میدهند معوقه خود را ندهند.
ترکان افزود: اگر این بدهی ریالی را رها کنیم، همین بنگاهها با ضمانت همین بانکها اقساط سرمایهگذاری خارجی را نیز پرداخت نمیکنند، چون میدانند ما آدمهای خوبی هستیم و نوع رفتار ما با آنها باعث میشود که بهتدریج بدهی ریالی آنها تبدیل به بدهی ارزی شود.
دبیر شورای عالی مناطق آزاد گفت: بنابراین ترجیح ما بهجای استفاده از سرمایه خارجی، استفاده از سرمایهگذار خارجی است، زیرا سرمایهگذار خارجی علاوه بر آوردن پول با خود فناوری و مدیریت نیز میآورد و به فکر توجیه اقتصادی و بازگشت سرمایه خود نیز هست.
ترکان گفت: البته قبول دارم که بخشی از معوقات بانکی معلول شرایط اقتصادی کشور نیست.
وی با بیان "ما در زمینه ورشکسته اعلام شدن بنگاههای ورشکسته نیز بهخوبی عمل میکنیم"، گفت: وقتی سیستم خوب کار نمیکند، یعنی یک پیکره بیمار اقتصادی را نگه داشتهایم و با ورشکسته اعلام نکردن آن باعث میشویم که این بنگاه منابع را نابود کند، در حالی که یک مدیریت هوشمند اینچنین سیستمی را ورشکسته اعلام و در مسیر بازسازی و نوسازی آن حرکت میکند.
کد خبر: ۷۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
مدير مسول پايگاه خبري آواي دنا گفت: خبرنگاری زمانی می تواند رسالت خود را به طور شایسته انجام دهد که فضای پرسشگری برای خبرنگاران محدود نباشد
کد خبر: ۶۹۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
زندگی بدون دست و پا شاید برای خیلی از ما قابل تصور نباشد؛ اما این دختر ۲۵ ساله کلمبیایی که از بدو تولد از داشتن دست و پا محروم بوده است، اکنون یکی از بهترین مشاوران کشور خود یعنی کلمبیاست.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
«زولی سانگینو» ثابت کرده که معلول یت نمیتواند او را از پا دربیاورد و با همین معلول یتش توانسته به یک سخنران بزرگ تبدیل شود و درنتیجه الهامبخش کسانی شود که در برابر مشکلات زندگی کم آوردهاند. زولی که در بوگوتای کلمبیا زندگی میکند، درباره خودش میگوید: «درست است که من دست و پا ندارم؛ اما نمیگذارم که این موضوع مانع زندگیم شود. من در شرایط سختی بزرگ شده و در مدرسه بارها اذیت شدهام. همکلاسیهایم مسخرهام میکردند و به من میگفتند فضایی! من زندگی سختی داشتم تا جایی که بارها به فکر خودکشی افتادم.»
زولی درباره اینکه که چگونه از یک دختر ضعیف به یک انسان موفق رسیده می گوید: «خانواده و دوستانم من را به زندگی بازگرداندند و حالا من به دانشآموزان مدرسه تا صاحبان کسبوکار و حتی زندانیان هم مشاوره میدهم. با کودکانی که شبیه خودم مورد آزار و اذیت واقع میشوند یا دارای معلول یت هستند، صحبت میکنم تا به آنها نشان بدهم که محدودیت ذهنی و فیزیکی نباید آنها را متوقف کند. میخواهم به مردم نشان بدهم که شما میتوانید هر کاری را انجام بدهید به شرط اینکه خودتان بخواهید و ذهنتان را روی آن متمرکز کنید.»
زولی از همان بدو تولد با یک نقص بدنی به نام سندروم تترا آملیا متولد شد. این بیماری ژنتیکی نادر باعث میشود که دست و پاهای جنین داخل رحم مادر تشکیل نشود. زولی سه برادر و دو خواهر هم دارد؛ اما هیچ کدام از آنها دچار این بیماری نشدهاند. زولی تنها دو سال داشته که پدرش را هم از دست میدهد تا مشکلات این خانواده بیشتر شود. مدرسه رفتن هم برای زولی بسیار سخت بوده و همیشه از طرف دانشآموزان مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگرفته؛ به همین خاطر بارها مجبور شده که مدرسهاش را عوض کند.
زولی میگوید: «از ۶سالگی متوجه شدم که با بقیه هم سنوسالهایم متفاوت هستم و ناگهان فهمیدم که آنها میتوانند بدوند؛ اما من نمیتوانم. بارها از مادرم پرسیدم که چرا من با بقیه فرق میکنم؟ اما او همیشه در جواب میگفت که تو با دیگران متفاوت نیستی. اما بچه ها در مدرسه اینگونه فکر نمیکردند. آنها به من لقب فضایی دادند. خوراکیهایشان را به سمتم پرت میکردند و این برای من وحشتناک بود.»
زولی یک بار هم در ۱۵ سالگی اقدام به خودکشی کرده است: «من آن زمان با این فکر میخوابیدم که زمانی که صبح از خواب بیدار میشوم به یک آدم دیگر تبدیل شده باشم. در مدرسه هیچ دوستی نداشتم و همه هم من را طرد کرده بودند و هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم. تلاشهای مادرم هم برای بالا بردن روحیهام فایدهای نداشت؛ چون به شدت احساس حقارت میکردم. پس به طبقه چهارم ساختمان رفتم و تصمیم گرفتم که خودم را از بالا به پایین پرت کنم که خوشبختانه مادرم پیش از آنکه این کار را انجام دهم، مرا پیدا کرد و در حالی که به شدت ناراحت بود؛ مرا در آغوش گرفت و گفت: همه چیز درست میشود. او به من گفت که باید بدرخشم و به دیگران هم نشان بدهم که با همین معلول یت میتوانم یک زندگی عادی شاد داشته باشم.»
«گولرمینا» مادر زولی از همان آغاز زندگی با چالشهای زیادی روبهرو بوده و بزرگ کردن ۶ فرزند که یکی از آنها معلول است، آن هم بدون حضور همسر کار دشواری برای او بوده است؛ اما این مادر در شرایطی که کسی در مخارج زندگی و بزرگ کردن یک کودک معلول به او کمکی نمیکرده، همیشه سخت کار کرده است. زولی هم در نهایت مادر را سرمشق خود قرار میدهد تا بتواند روی پای خود بایستد: «اوایل برای حملونقل میبایست فردی مسئول جابهجا کردن من میشد؛ اما کم کم یاد گرفتم چگونه بایستم و خودم حرکت کنم. مادرم کارهای شخصیام مثل مرتب کردن تخت، مسواک زدن و لباس پوشیدن را به من آموزش داد. او میخواست تمام کارهایی را که یک انسان سالم توانایی انجام آن را دارد، من هم انجام بدهم.»
بعد از اتفاقی که در ۱۵ سالگی برای زولی افتاد، او تصمیم گرفت که با اعتمادبهنفس و کمک مادرش با زندگی مبارزه کند. در ۱۸سالگی به دانشگاه هنر رفت نقاشی خواند و از آن زمان بود که معروف شد و سخنرانیهایش شروع شد: «اولین باری که سخنرانی کردم در جمع ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده و والدین آنها بود. پس از تمام شدن سخنرانیم همه تحت تاثیر قرار گرفتند و من را تشویق کردند.»
زولی حالا یک نقاش هم شده و با دهانش نقاشی های زیبایی میکشد که با توجه به معلول یتش باور نکردنی به نظر می رسد اما او قلم را با دهانش می گیرد و با اعتماد به نفس کارش را ادامه می دهد.
او تا به حال هیچ کمکی از طرف دولت دریافت نکرده است و با اینکه برای رفتن به مسیرهای طولانی نیاز به ویلچر دارد، پول خریداری آن را ندارد.زولی دوست دارد روزی ازدواج کند و صاحب فرزند شود. رفتن به کشورهای خارجی و سخنرانی کردن در کشورهای دیگر، آرزوی بعدی زولی است.
او میگوید: «من ثابت کردهام که معلول یت نمیتواند مانعم بشود. من زمانی در زندگیم از همه چیز ناامید بودم و خودم را برای مرگ آماده کرده بودم؛ اما الان حالم خوب است و دوست دارم بقیه هم به این حال خوب برسند.»
مجله مهر
کد خبر: ۶۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
سخنگوی جامعه خیرین حامی معلول ان کشور با اشاره به اینکه سال گذشته گامهای موثری برای خانه دار شدن خانوادههای دارای سه معلول انجام شد، گفت: تا پایان سال جاری تمام خانوادههای دارای دو معلول خانهدار میشوند.خبرگزاری فارس: خانوادههای دارای دو معلول تا پایان سال خانه دار میشوند
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمدرضا کارگری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس، با اشاره به برنامهریزی جامعه خیرین حامی معلول ان کشور برای خانهدار شدن معلول ان اظهار داشت: سال گذشته نهضت واگذاری مسکن به خانوادههای دارای 3 معلول آغاز شد و در نهایت تمامی خانوادههای دارای 3 معلول صاحب خانه شدند.
وی تصریح کرد: در سال جاری نیز بنا داریم خانوادههایی که دارای 2 معلول هستند صاحب مسکن و خانه شوند که تعداد این افراد 8 هزار و 500 نفر است.
کارگری ادامه داد: طبق برنامهریزی صورت گرفته و هماهنگی بین وزارت مسکن راه و شهرسازی و سایر دستگاههای اجرایی قرار است تا پایان سال این افراد صاحب خانه شوند به طوری که جامعه خیرین حامی معلول ان کشور، سهم آورده این افراد را تقبل خواهد کرد.
سخنگوی جامعه خیرین حامی معلول ان کشور بیان داشت: موضوع دیگری که در سال 94، از سوی جامعه خیرین پیگیری خواهد شد، اشتغالزایی معلول ان است که در این زمینه دستگاههای اجرایی موظفند سه درصد از استخدامهای خود را به معلول ان اختصاص دهند.
وی افزود: امیدواریم با توافقی که از سوی تیم مذاکرات هستهای در لوزان سوئیس صورت گرفته است شاهد رونق اقتصادی در کشور باشیم و در این بخش نیز شاهد افزایش اشتغال معلول ان باشیم.
کد خبر: ۶۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
وقتى سرنوشت سید مجاهد به جرم مقاومت و دفاع از ناموس و ملت این باشد تکلیف دیگر مدافعان حقوق مسلم مردم ایران روشن است. باید نگران سید مجاهد بود!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر غلامحسین الهام: بعد از جنگ اول روس با ایران و شکست سپاه ایران که منجر به عهد نامه گلستان گردید روس ها به تجاوزات خود به سرحدات ایران پرداخته، با بى اعتنایى به افکار و مقدسات مذهبى مسلمانان احساسات آنان را جریحه دار مى نمودند به این گونه نقض عهد کرده و از حدود آن چه در پیمان گلستان منظور بود تخطی نمودند.
در این هنگام بود که چون مسلمانان شاه را قادر به مقابله با سپاه روس نمى دیدند به مرحوم آقا سید محمد شاکى شده و از وى خواستند با صدور فرمان جهاد دست روسیه را از سر آنها کوتاه نماید و سپاه ایران شهرهاى قفقاز را مسترد دارند. در ناسخ التواریخ تحت عنوان «وقایع سال یک هزار و دویست و چهل و یک هجرى و ابتداى نقض عهد روسیان با ایران» ، پس ازشرح مراسم نوروزى آن سال که در پیشگاه فتحعلى شاه بر گزار شد می نویسد : «و این هنگام پادشاه ایران در کیفر جماعت روسیه یک جهت شد چه از این پیش نقض عهد ایشان و در آمدن به قلعه “بالغ لوى” ایروان به شرح رفت و هم در این مدت که در اراضى مسلمانان مسلط بودند از دراز دستى با زنان بیگانه (یعنى مسلمانان) و اخذ اموال مردم خودارى ننمودند. این حدیث به دست بعضى از چاکران نایب السلطنه (عباس میرزا ) که از مصالحه با روسیان دلگران بودند، گوشزد آقا سید محمداصفهانى که ساکن عتبات بود،گشت و او به کارداران درگاه شاهنشاه ایران نگاشت که این هنگام جهاد با جماعت روسیه فرض افتاد. پادشاه اسلام را در این امر رأى چگونه است؟ شهریار تاجدار فرمود که ما پیوسته به اندیشه جهاد شاد بوده ایم و خویشتن را از بهر ترویج دین و رونق شریعت نهاده ایم. شهریارش نیز عظیم گرامى داشت و از اجراى لشکر بر زیادت از سیصد هزار تومان زر مسکوک باز کرد تا در تجهیز لشکر به کار شود. پس آقا سید محمد دلشاد کرد تا با هریک از علماى ایران مکتوبى نگارد که به حضرت شهریار گرد آیند و مردم را از بهر جهاد تحریص کنند».« و روز جمعه هفدهم ذیقعده جناب آقاى سید محمد و حاجى ملا محمد جعفر استرآبادى و حاجى ملا محمدتقى قزوینى و سید عزیزالله طالش و دیگر علما و فضلا وارد لشکرگاه گشتند و شاهزادگان و امرا ایشان را پذیره کردند. روز شنبه هیجدهم جناب ملا احمد نراقى کاشانى که از تمامت علماى اثنى عشریه به زیادت بود به اتفاق فتوى راندند که هر کس از جهاد با روسیان باز نشیند از طاعت یزدان روى بر تافته» .
به طورى که در ناسخ التواریخ و روضه الصفاى ناصرى مى نویسد پس از اعلام جهاد شور و هیجانى در سراسر مملکت ایجاد شد و در هرجا مردم خود را براى جهاد آماده مى کردند و البته در میان رجال و سایر طبقات نیز افراد معدودى بودند که با موضوع جهاد مخالفت مى کردند، ولى ناگزیر در برابر فرمان جهاد تسلیم شدند. عباس میرزا که از هنگام معاهده گلستان حاضر براى جنگ با روس نبود در این جنگ نیز مأمور دفاع از شهرهاى ایران و بیرون آوردن آنها از دست روس شد.علما و مجتهدان هم با لشکر حرکت نموده و در تبریز توقف کردند و مجاهدین را براى سرکوبى و جلوگیرى از حملات قواى تحریص به جهاد مى کردند، سران سپاه نیز مرتب آنها را در جریان فتح و پیشروى ها که نصیب لشکر اسلام مى شد، مى گذاشتند. در چند هفته اول جنگ، لشکر اسلام همه جا فاتح بود و به سرعت پیشروى نمود و قلاع و شهرهاى از دست رفته ایران را یکى پس از دیگرى فتح کرد و جماعت زیادى از سپاه روس را کشته و بسیارى از آنان را به اسارت بردند و هم غنایم هنگفتى به چنگ آوردند. مطابق آنچه در ناسخ التواریخ آمده، بطور تخمینی بیش از سه هزار کشته و به همین حدود اسیر و ٢١ عراده توپ از سپاه روس نصیب لشکر ایران شد و بدان وسیله روس ها نیروى ثبات خود را از دست دادند، پا به فرار نهادند.
ماجراى شکست
جریان این بود که هنگام صف آرایى لشکر روس به سر کردگى ژنرال پاسکیویچ (بسقاویج) سردار روسى و لشکر ایران زیر نظر نایب السلطنه عباس میرزا، چون دهان توپهاى روس به طرف فرزندان عباس میرزا گشاده شد، عباس میرزا دستور داد فورا شاهزادگان را از آن محل به سمتى دیگر که در تیررس توپها نباشند انتقال دهند، مأمورین نادان هم آنان را طورى با عجله از جلو دوست و دشمن عبور دادند که همه گمان کردند دستور عقب نشینى و فرار داده شده، سایر لشکریان هم به دنبال شاهزادگان فرارى، بى خود پا به فرار گذاشتند تا جایى که خود عباس میرزا نیز که مرتکب چنین اشتباه بى موقع شده بود با سران سپاه به اصلان دوز عقب نشستند و سپاه روس فرصت یافت که تمامى مواضع دفاعى ایرانیان را اشغال کند و راه فتح مجدد را به روى لشکر ایران ببندد. در آن گیرودار دو هزار و پانصد نفر از سربازان ایران به محاصره افتادند، پس از یک شبانه روز که دلیرانه از خود دفاع نمودند با چهار عراده توپ به اسارت قواى روس در آمدند و بدین گونه فتوحاتى که پى در پى نصیب ایرانیان گشت بر اثر یک اشتباه مختصر از دست رفت .
اما بعد
پس از هزیمت لشکر ایران و پیشروى روسیان آنها که دین و ایمانى نداشتند و از روز نخست با جهاد و جنگ مجدد با روس مخالف بودند، این موقع دستاویزى یافته گناه آن شکست مفتضح و عقب نشینى بى مورد را معلول دخالت علما و مجتهدین دانسته و از هتک حرمت آنان و کلمات زشت خودارى نکردند. درباریان و تاریخ نویسان متملق خاقان مغفور نیز در این باره کوتاه نیامدند. رضا قلى خان هدایت که مشرب صوفى داشت و على القاعده با فقها و مجتهدان دشمنى! در کتاب روضه الصفاى ناصرى واقعه جهاد و دخالت مجتهدان را سخت نکوهش نموده و با آن سعى کرده گناه آن شکست خفت بار را به گردن پیشوایان ملت بیندازد !
وى در عین آنکه آقا سید محمد را «مجتهدالزمان» و «اکمل المجتهدین» مى خواند و او را با این عبارت « سید سند فضایل القاب که قبول خاصه و عامه و کرمى هنگامه داشت» و «سید مجتهد که در کیش اسلام به منزله نایب امام و اعلم علماى فضیلت ماب بود» یاد مى کند، مع الوصف مى نویسد : «و چون عوام کالانعام مطیع و منقاد علماى معروف به اجتهادند بر این قول اتفاق کردند و این سخن (فرمان) جهاد را تصحیح و این عقیدت را تصریح نمودند . عوام کالانعام را کار به جایى رسیده بود که احکام علما را بر اوامر سلطان ایران ترجیح دادند و گوش جان و دل بر طاعت مجتهدین نهادند و کمر بر جهاد بستند».
بالاخره کار به جایى رسید که در دو سال بعد قواى روسیه تا تبریز پیشروى کرده و قصد تصرف تهران را داشته باشد و نایب السلطنه عباس میرزا در محل ترکمانچاى تن به عقد معاهده منحوس متارکه جنگ و صلح با روس بدهد و در نتیجه قفقاز، قسمتى از خاک ایران را، بعد از آن همه جنگهاى طولانى و تلفات جانى و مالى و از میان رفتن عرض و نفوس و نوامیس مردم مسلمان ایران به روسیه واگذارد تا در مقابل بعد از فتحعلى شاه امپراطور روس سلطنت او را به رسمیت بشناسد و در برابر خطر وجود برادران بى شمارش که همواره خطرى براى وى محسوب مى شدند حمایت کند!!
به هر جهت پس از شکست قواى ایران مرحوم آقا سید محمد سخت دلتنگ و آزرده گشت از تبریز بیرون آمد و در بین راه درگذشت. در روضه البهیه مى نویسد: «وفات آن جناب در همین سفر اتفاق افتاد و گویا در قزوین بوده است . آن بزرگوار از بسیارى اندوه و غم و تأسف به سبب غلبه لشکر روس بر مسلمانان و سرزنش منافقین و بى حیایى مردم ضعیف الایمان و بى اعتنایى شاه و سران سپاه نسبت به خود بدرود حیات گفت. چنانکه شیوه نیاکان وى علیهم السلام چنین بوده است. نعش او را به کربلا منتقل کردند و بر آرامگاهش قبه اى معروف ساختند.»
اما سید محمد مجاهد کیست؟
او فرزند سید على صاحب ریاض که از برجستگان حوزه فقاهت شیعى و نوه استاد کل علامه وحید بهبهانى است. در مراتب دانش و تقواى وى سخن بسیار گفته شده است. او را از فضلاى با نام و نشان و علماى عالى شان و سرخیل گروه زهاد و صدر نشین مجلس عباد و اوتاد در علم فقه و اصول و در علم آداب و سلوک بسى آراسته به کمالات توصیف شده است. در حمله وهابیون به کربلا به کرمانشاه و از آنجا به اصفهان و سپس به مشهد مقدس مشرف شده و سرانجام به اصفهان آمده و مرجع عام و خاص مى شود. ریاست شیعیان در عصر وى به او منتهى شده است. تالیفات بسیار دارد و کثیر التالیف بوده است. محقق قمى در سن پیرى از او مى خواهد تا در نزد او مباحثه علمى داشته باشد و بقاى ملکه اجتهاد را در او تایید کند. مى نویسند «آقا سید محمد چنان مقبولیت عامه یافت که چون در حوض مسجد شاه قزوین وضو ساخت اهالى آن شهر جمیع آب حوض را به اندک زمانى براى تبرک و تیمن و استشفاء بردند به نحوى که آن حوض بى آب ماند».
او شاگرد علامه بحرالعلوم و داماد آن جناب است. با آن حوادث و این شخصیت … . مهدى بامداد از خیل روشنفکران در مورد ایشان این گونه مى نویسد: «در سال ١٣۴١ قمرى که جنگ روس و ایران پیش آمد و سید محمد اصفهانى که از مراجع تقلید آن زمان بود به تهران آمد و یا دیگران او را کشاندند و آوردند. در این هنگام جمعى از مجتهدین طراز اول ایران از روى نادانى و بى اطلاعى از ان امور و جریانات سیاسى عالم نیز با او موافقت کرده و حکم جهاد با روسیه را دادند و دولت بى بند وبار و بى اساس ایران را وارد جنگ با روسیه نمودند.» «سر دسته آنان سید محمد اصفهانى سابق الذکر بود که بعد معروف شد به سید محمد مجاهد و پس از سید محمد حاجى ملا احمد نراقى صاحب عنوان بوده که در آن زمان خیلى اهمیت داشت بدبختانه بیشتر اوقات مراجع تقلید و ملاهاى ما مستقیم یا غیر مستقیم آلت دست این و آن بوده اند».
وقتى سرنوشت سید مجاهد به جرم مقاومت و دفاع از ناموس و ملت این باشد تکلیف دیگر مدافعان حقوق مسلم مردم ایران روشن است !
باید نگران سید مجاهد بود!
این نکته تاریخى از باب ترکمانچاى جدید نوشته آمد.
فاعتبروا یا اولى الالباب
منبع: میدان 72
کد خبر: ۶۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
در روایات متعددی سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثی که در آن واقع شده است تفسیر شده و ربطی به نحوست ذاتی آن زمان خاص ندارد. ضمن این که برخی از اتفاقهای ناخوشایند در زندگی معلول گناهان ماست و ربطی به ایام ندارد
کد خبر: ۶۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۳
احسان شیخ ممو ملی پوش تیم های فوتبال و فوتسال ناشنوایان ایران که به همراه هم تیمی های خود چند روز اخیر قهرمانی مسابقات فوتبال ناشنوایان کشورهای آسیایی در بندر عباس شده است، اگرچه با زبان اشاره سخن می گوید اما دنیایی از سخنان ناگفته قلبش را آزار می دهد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار ایرنا، این جوان 23 ساله که دومقام قهرمانی و دو عنوان نایب قهرمانی در مسابقات فوتبال کشورهای آسیایی و ده ها رتبه برتر مسابقات ملی در کارنامه افتخارات ورزشی خود دارد، از کم لطفی های برخی از مسوولان به ویژه در سال های 89، 90 و 91 و تبعیض های انجام شده بین او و دیگر ورزشکاران در اعطای پاداش به قهرمانان ورزشی در شهرستان گچساران دلگیر است.
احسان در حالی که بر مبل رنگ و رو رفته ای در خانه محقر پدری خود تکیه زده از چهار سال حضور مستمر در تیم های ملی و عدم دریافت هیچ پاداشی گله مند است.
برگ های دفتر خاطراتش را که ورق زدم چند خط توجهم را به خود جلب کرد، نوشته بود ملی پوش استان خراسان رضوی در مراسم استقبال از بازگشت مسابقات آسیایی کلید یک واحد آپارتمان را دریافت کرد.
اکنون من پس از چهار سال تلاش و صرف هزینه های شخصی برای اعزام به مسابقات ورزشی حتی کمترین پاداشی دریافت نکرده ام.
او با زبان اشاره از دلخوری های خود برای عدم تحقق قانون سه در صد استخدام معلول ان توانمند و حمایت از مسکن ورزشکاران ملی سخن می گوید.
این قهرمان ورزشی با نگاهی عمیق به چهره پدرش که حکایت از شرمندگی دارد، بر کاغذ کوچکی نوشت حتی هزینه های مصدومیت من در تیم ملی فوتبال از سوی پدرم تامین شده است.
پدر این قهرمان ورزشی که فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش است، از داشتن سه فرزند معلول و هزینه های سرسام آور درمانی آنها به عنوان سختی های زندگی یاد می کند.
ابراهیم شیخ ممو با چهره ای شکسته که ناشی از درد سه فرزند جوان با معلول یت های جسمانی است افزود: بر اساس قانون کشور پاداش هایی در قالب زمین مسکونی یا وجه نقد به قهرمانان ورزشی اعطا می شود اما از سویی از این که احسان احساس می کند به او کم توجهی شده چون معلول است نگران هستم و از سوی دیگر به عنوان یک آموزگار که سال ها به دانش آموزان قناعت را آموخته است در شان خود نمی بینم که مطالبات فرزندم را پیگیری کنم.
رییس اداره ورزش و تربیت بدنی گچساران تصریح کرد که تاکنون یک ریال اعتبار برای تجلیل از ورزشکاران قهرمان در اختیار این اداره گذاشته نشده است .
اسماعیل حسینی در عین حال گفت : قرار است از طریق شورای شهر و نماینده مردم گچساران در مجلس شورای اسلامی در بهمن ماه از ورزشکاران این شهرستان تجلیل شود.
کد خبر: ۵۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سوادآموز معلول سياهکلی در کلاس نهضت سوادآموزی با دندان مینويسد.
در ديدار از خانواده بابايی از اهالی روستای فشتال از توابع شهرستان سياهکل میتوان متوجه شد که يک انسان چگونه بايد فعل خواستن را صرف کند.
در اين خانواده 9 نفره، در سال 1372 دختری متولد شد که همگان از ديدن آن يکه خوردند. مادرش میگويد: "دختری متولد شده بود که از لحاظ جسمی دچار مسايل عديدهای بود. بعضیها پيشنهادهايی دادند، يکی گفت او را به بهزيستی بسپاريد، يکی گفت بگذاريدش سر راه،.... اما من گفتم که او يک هديه الهی است و بايد به وظيفه مادریام عمل کنم". نام او را طليعه نهاديم. طليعه؛ حتی اين نامگذاری نيز خود ميزان مهر مادری را نشان میدهد.
طليعه در بين پنج خواهر و يک برادر بزرگتر خود روزگار گذراند. يک انسان معمولی در اين شرايط دچار کمبودهای روانی و جسمی زيادی میشود، اما طليعه که میگويم پشتش دنيايی از واژگان و مفاهيم نهفته هست که هر کس خود بايد ببيند و دريابد.
طليعه دريايی از مقاومت، شور زندگی، آرزو و اميد و پشتکار است. طليعه اکنون 20 سال دارد. جثهاش به اندازه يک دختر 5 ساله است و نمیتواند دستها و بدن خود را تکان دهد، اين گونه بگويم، 20 سال است که نه حرکت کرده، نه دويده و نه راه رفته، باران را از روی صدايش میشناسد و برف را از روی سرمايش، تا به حال کسی را از بالا نگاه نکرده، آنگونه که اکثر ما اين کار را میکنيم.
راستش رفته بودم که آنجا خيلی حرفها بزنم اما، چنان درسی گرفتم که به قول حافظ " به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد".
طليعه 20 ساله از کودکی به قرآن علاقه داشت و وقتی نوشتن و مدرسه رفتن خواهران و برادرانش را ديد ذوق نوشتن پيدا کرد و حالا مدتی است با شرکت در دوره سواد آموزی با دندان مینويسد و با لبهايش کتابش را ورق میزند. از خيلیهايمان خوش خط تر و روانتر مینويسد و روانتر میخواند، با مدادهايی به اندازه همان مدادهای تمام شدهای که بابای مدرسه در زير ميز بچهها پيدا میکند.
او تواناست، آرزوهای بزرگ و قشنگی دارد. او میخواهد جراح شود.
منبع: ايسنا
کد خبر: ۵۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
ارائه مشاوره های ژنتیکی و انجام تست های تشخیصی قبل از لانه گزینی و...، به زوجین کمک می کند از تولد نوزادانی با مشکلات ژنتیکی پیشگیری کنند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر سعید رضا غفاری متخصص ژنتیک پزشکی و مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا، با بیان اینکه خانواده ها علاوه بر آنکه می خواهند نابارور نباشند، تمایل به داشتن فرزند سالم دارند، گفت: علم ژنتیک به واسطه مشاوره ژنتیک به هر دو موضوع مرتبط است. یعنی ما، در ژنتیک یک روش ثابت و قابل تکرار برای همه افراد و مشکلات نداریم و علم ژنتیک، علمی بسیار پیچیده است و انسان نیز یک موجود با ارگانیسم بسیار پیچیده می باشد که در اینجا وظیفه علم ژنتیک این است که به زوجین و خانواده ای که خواستار داشتن فرزند و آن هم فرزندی سالم هستند و از طرفی با علم پیچیده ژنتیک نیز آشنا نیستند، کمک نماید.
وی با اشاره به اینکه شجره نامه، سابقه رسم شده ازدواج ها و تولدها، بیماری و حالات و صفات خاص در یک خانواده در چند نسل متوالی است، افزود: در شجره نامه، صفات غیر طبیعی، ناهنجاری های ژنی و بیماری ها ثبت می شوند. اگر در این مرحله مشکل زوج، مرتبط با ژنتیک تشخیص داده شود، انجام آزمایش ژنتیک پیشنهاد می شود که نوع آزمایش درخواستی با توجه به علایم و یافته های شجره نامه متفاوت می باشد.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا با بیان اینکه ژنتیک با دو روش بر روی افراد تأثیر می گذارد عنوان کرد: ژنتیک یا مستقیماً بر روی ناباروری افراد تأثیر می گذارد مثل زمانیکه یک کروموزوم X در خانمی کم و یا در مردی اضافه می شود و منجر به عدم تولید اسپرم در آن مرد و یا عدم تولید تخمک در خانم می شود و نهایتاً سبب ناباروری آنها می گردد و در اینجاست که ژنتیک این مشکل را تشخیص می دهد و مواقعی نیز وجود دارد که افراد واقعاً نابارور نیستند، یعنی توانایی فرزندآوری را دارند اما دارای مشکلی هستند که می توان از طریق ژنتیک آن را تشخیص داد که در اینجا همه افراد خانواده، گذشته، شواهد بیماری و سلامت افراد در یک شجره نامه رسم و ثبت می شود.
این متخصص ژنتیک پزشکی با اشاره به اینکه شجره نامه حداقل در سه نسل ثبت و رسم می شود خاطر نشان کرد: ممکن است فرد مراجعه کننده جهت دریافت مشاورۀ ژنتیک در ظاهر سالم باشد اما بخش هایی از بیماری نسل های قبل از خود را به صورت نهفته با خود به همراه داشته باشد که خود فرد از آن بی اطلاع است، بنابراین نیاز به رسم شجره نامه توسط مشاوره ژنتیک و تحلیل آن ضرورت می یابد.
وی در ادامه افزود: اکثر بیماری ها به این صورت می باشند که هر صفتی که در ما انسان ها وجود دارد ما به نوعی آن را از نسل قبل از خود گرفته ایم که یا به صورت مستقیم و روشن در ما بروز می کند و یا به صورت نهفته در ما وجود دارد که ما خود، آن را به صورت مستقیم مشاهده نکرده ایم و در موارد کمی نیز صفتی در ما وجود دارد که به صورت خود به خود و برای بار اول در ما ظهور پیدا کرده است و صفتی جدید می باشد.
غفاری با تأکید بر استفاده از مشاوره ژنتیک برای برخی افراد گفت: اگر در خانواده ای سالم، تولد فرزندی معلول وجود دارد و این معلول یت یک یا چند بار تکرار شده است، اگر سابقۀ معلول یت در خود فرد به صورت عمده و یا خفیف وجود دارد و یا سابقه تکرار یک بیماری معمولی که به شکلی غیر معمول در خانواده دیده می شود همچون کم شنوایی که در افراد بالای ۶۰ و ۶۵ سال امری طبیعی و در یک کودک و یا نوجوان امری غیر طبیعی به شمار می رود، همگی نیازمند انجام مشاورۀ ژنتیک و تشخیص از این طریق می باشند.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا، تصریح کرد: در برخی موارد، افراد دچار مشکل ژنتیکی هستند و این اختلال ژنتیکی در آنها به قدری شدید است که قادر به تولید مثل نمیستند و گاهی اوقات این معلول یت ها علاوه بر ایجاد معلول یت های ذهنی و حرکتی در تولید مثل هم سبب اختلال می شوند و شاید بتوان گفت که سیستم بیولوژیک آنها به گونه ای طراحی شده است تا بیماری ژنتیکی را به نسل بعد از خود منتقل نکنند.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در این میان برخی بیماری های ژنتیکی وجود دارند که شدت آنها آنقدر بالا نیست که در ظاهر، سیستم تولید مثل را دچار اختلال کنند اما اگر این تولید مثل اتفاق بیفتد، منجر به بروز معلول یت می شود.
غفاری ضمن اشاره به هدف علم ژنتیک در کمک به فرد نابارور یا زوجی که دارای مشکل می باشند، افزود: ما با تشخیص ژنتیکی قبل از لانه گزینی جنین و با استفاده از روش های کمک باروری، میان جنین هایی که تشکیل می شوند، بررسی ژنتیکی انجام داده و جنین مبتلا را کنار می گذاریم و آن جنینی را که هم از نظر ژنتیکی سالم است و هم قرار نیست سقط شود را انتخاب می کنیم و به این صورت از طریق علم ژنتیک به نوعی با یک میانبر، مسیر را کوتاه کرده و به خانواده این فرصت داده می شود تا امکان بارداری و فرزند سالم را داشته باشد.
وی با بیان اینکه در جابه جایی های کروموزومی، امکان سقط مکرر به میزان مساوری برای زن و مرد وجود دارد، گفت: به طور مثال مردی جابجایی کروموزومی دارد و بالطبع همسر وی جنین را سقط می کند، زیرا از این جابه جایی کروموزومی، جنین غیر طبیعی تشکیل می شود، یا منجر به ناباروری، سقط مکرر و یا تولید فرزند معلول می شود که در اینجا می توان گفت،عامل مردانه در این امر دخیل بوده است.
غفاری با تأکید بر اینکه از لحاظ بیماری های کروموزومی میان کشور ما و سایر کشورهای دنیا تفاوت چندانی وجود ندارد تشریح کرد: در کشور ما، آمار بیماری های کروموزمومی همچون سندرم دان و جابه جایی های کروموزومی مشابه به آمار جهانی است یعنی بیماری های کروموزومی ژنتیکی هستند اما ارثی نمی باشند و می توان گفت چیزی در بدن فرد بیماری کم و زیاد شده است اما از پدرد و مادر و نسل قبل از وی به ارث نرسیده است.
وی افزود: گروهی از بیماری ها هستند که بیماری های تک ژنی می باشند که در آزمایشگاه مولکولی تشخیص داده شده و به دو دسته غالب و مغلوب تقسیم می شوند که نوع مغلوب اینگونه بیماری ها در کشور ما از شیوع بالاتری برخوردار بوده که از جمله آنها می توان به بیماری هایی چون تالاسمی، ناشنوایی و نابینایی های ارثی و بیماری هایی از این دست اشاره کرد.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا در پایان با ابراز امیدواری از وجود ابزارها و روش های جدید ژنتیکی در کشور گفت: با و جود امکانات و روش های جدید ژنتیکی موجود در کشور در درمان ناباروری حتی اگر ازدواج فامیلی هم صورت بگیرد، ما می توانیم از آنها مراقبت کنیم، پس چنانچه زوجی، ازدواج فامیلی انجام دادند، توصیه ما این است که قبل از اقدام به بارداری، حتماً یک مشاورۀ ژنتیک انجام دهند.
کد خبر: ۵۰۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
با حضور مسولان استانی و شهرستانی چندین طرح عمرانی امروز به مناسبت هفته دولت در شهرستان لنده افتتاح و یا کلنگ زنی شد
کد خبر: ۴۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
یک مقام پلیس عربستان سعودی اعلام کرد که دولت این کشور ازدواج شهروندان مرد عربستانی را با زنان مهاجر چهار کشور پاکستان، بنگلادش، چاد و میانمار ممنوع کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری هند و آسیا، اعلام این ممنوعیت در راستای تلاشهای عربستان به منظور جلوگیری و کنترل ازدواج مردان این کشور با مهاجران انجام میشود.
این مساله مدتی است که در عربستان بحث برانگیز شده است. برآورد شده که حدود ۵۰۰ هزار زن مهاجر از چهار کشور ذکر شده ساکن عربستان هستند.
آصف القریشی، رئیس پلیس مکه اعلام کرد: محدودیتهای بیشتری به منظور صدور مجوز ازدواج با خارجیها در عربستان اعمال شده است. براساس این گزارش قوانین سختگیرانهتری برای چنین ازدواجهایی معرفی شده است که شامل کسب مجوز از مقامات و تسلیم تقاضای ازدواج در مجراهای رسمی هستند.
براساس این قوانین متقاضیان باید بالای ۲۵ سال سن داشته و اسناد هویتی امضا شده خود توسط شهردار منطقه خود را همراه با دیگر اوراق شناسایی تسلیم کنند. القریشی خاطرنشان ساخت: اگر فرد متقاضی متاهل باشد باید گزارشی از بیمارستان داشته باشد که ثابت کند همسر وی معلول ، مبتلا به یک بیماری مزمن و یا نابارور است.
با این حال، هنوز دولت عربستان بیانیهای رسمی در این زمینه منتشر نکرده است. در سالهای اخیر ازدواج بیرویه مردان عربستانی با زنانی که برای کار به این کشور میروند و نبود قوانین خاص برای این ازدواجها و نیز عدم ثبت دقیق آن، برای دولتمردان این کشور مشکل ساز شده است.
کد خبر: ۴۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۶
صندلی مدیریت شاید برای شما از عسل هم شیرین تر باشد اما برای مدیری که سال های سال مدیر بوده مانند زهر تلخ است ، تحمل این مسئولیت سنگین فقط و فقط برای خدمت به مردم و خشنودی خداوند متعال است.برای به دست اوردن این صندلی دست به هر کاری میزنید حتی اگر دشمنی با خداوند هم باشد ، باشد که خداوند همه ما را هدایت کند
کد خبر: ۴۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲
امروز شعار بعضی پولدارهای بخشهای مرفهنشین شهر «فرزند کمتر، سگ و گربه بیشتر» است و از قصابی برای سگشان هم فیله میخرند
کد خبر: ۳۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۹