حجتالاسلام صدیقی :آقای رئیسجمهور در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات مطالبی را گفتند که نیش داشت، از چه کسی دفاع میکنید و به چه کسی حمله میکنید؟ کسی که در رأس دستگاه اجرایی قرار دارد و بعد از مقام معظم رهبری عالیترین مقام کشور محسوب میشود نباید با مسائل با عصبانیت برخورد کند، نباید نیشدار صحبت کند
کد خبر: ۷۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲
رئیس شورای اداری سوق گفت: در صورتی که اداره کل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد پروژه بهسازی جاده سوق را به سرانجام نرساد هفته آینده مردم این بخش زنجیره انسانی تشکیل میدهند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
تورج رزمجو ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان کهگیلویه با انتقاد از بیتوجهی اداره کل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد در به سرانجام رساندن پروژه تعریض و بهسازی جاده سوق به دهدشت اظهار داشت: این بیتوجهی سزاوار مردمی از جنس قلم و از تبار ایثار و شهادت که اصالتی به قدمت تاریخ دارند نیست.
رئیس شورای اداری سوق با اشاره به شرایط نامطلوب این جاده خاطرنشان کرد: 9 کیلومتر جاده در مسیر سوق به دهدشت 9 سال است در بلاتکلیفی به سر میبرد.
رزمجو با یادآوری خطرات و تصادفات منجر به فوت در این محور افزود: طی سالها 30 نفر بر اثر وقوع تصادف در این محور جان دادند اما گوش کسی بدهکار این سوانح مرگبار نبوده و نیست.
وی با قتلگاه خواندن محور سوق بیتفاوتی مسئولان گذشته و حال در به سرانجام رسانده پروژه 9 کیلومتری را عامل اساسی در جان باختن مردم بی گناه دانست و تصریح کرد: 50 هزار نفر از جمعیت سوق و لنده از این جاده تردد دارند.
رزمجو با اشاره به عملیات خاکبرداری جاده با یادآوری وعدههای مسئولان راه و شهرسازی مبنی بر زیر بار ترافیک رفتن بخشی از محور در شهریور افزود: متاسفانه نه تنها قولهای مسئولان عملی نشده بلکه این پروژه به حال خود رها شده است.
این مسئول تصریح کرد: گودبرداری انجام شده باعث ریزش بخشی از محور شده و خطرات عدیدهای را متوجه رانندگان کرده است.
وی با بیان اینکه بارها موضوع را به مسئولان گزارش دادم و همه مسئولان در جریان این مشکل هستند تصریح کرد: مسئولان راه و شهرسازی استان جوابگوی تلفن هم نیستند.
رئیس شورای اداری سوق خواستار انجام تمهیدات لازم در رهایی پروژه از بلاتکلیفی شد و هشدار داد: در صورت مشخص نشدن تکلیف این پروژه ظرف هفته آینده مردم بخش با زنجیره انسانی از حق خود دفاع خواهند کرد.
منبع/فارس
کد خبر: ۷۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
سردار کهگیلویه و بویراحمدی در حین ماموریت مستشاری و در جریان عملیات "انتقام سخت" در سوریه به شهادت رسید
کد خبر: ۷۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
حجت الاسلام صلواتی، وضعیت حجاب در ادارات و نهادها را متذکر شد و با مایه بدبختی عنوان کردن این وضعیت در جامعه اسلامی تصریح کرد: دولت باید مسئله حجاب را از خود شروع کندبه گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از خبرنگار فارس، حجتالاسلام اسماعیل صلواتی عصر امروز در نشست شورای فرهنگ عمومی شهرستان کهگیلویه که با موضوع آسیبهای اجتماعی برگزار شده بود ضعف خداباوری و معادباوری و فقر را از عوامل بروز آسیبهای اجتماعی عنوان و با خطرناک خواندن معضل بدحجابی در جامعه اظهار کرد: مولا علی(ع) میفرماید«فقر باعث میشود که دختر خودآرایی کند و به دنبال شغل بگردد.»
امام جمعه قلعهرئیسی، عدم آگاهی و سهلانگاری را از دیگر عوامل دخیل در بروز آسیبهای اجتماعی برشمرد و با بیان اینکه از بین رفتن قبح گناه در جامعه موجب میشود بدحجابی ارزش پیدا کند ترک امر به معروف و نهی از منکر، صدا و سیما، شبکههای مجازی و ماهواره را در شیوع پدیده بدحجابی موثر عنوان کرد.
صلواتی افزود: عدم نظارت دقیق بر عملکرد نهادهای فرهنگی اعتقادات دینی را تضعیف میکند، زنان بدحجاب چشمهای هوسران را متوجه خود میکند و موجب تزلزل خانواده میشود.
امام جمعه قلعهرئیسی، بیحجابی را یک تهاجم فرهنگی و دارای سه مرحله تحمیل، تخریب و تسلیم دانست و گفت: بیحجابی عامل اضمحلال فرهنگ دینی است.
صلواتی، تقویت باورها و اعتقادات دینی خصوصاً اسلامشناسی و معرفتشناسی و تقویت معادباوری را از راهکارهای مقابله با معضل بدحجابی برشمرد و تبیین کرد: دینداری هزینه دارد اما هر هزینهای در این راه سرمایهگذاری است.
وی با بیان اینکه حدود شرعی حجاب و مصادیق بدحجابی در کتب درسی تعریف شود، غنیسازی اوقات فراغت برای زنان و دختران و برنامهریزی دقیق برای مدارس و دانشگاهها را از دیگر راهکارها عنوان و تشریح کرد: تلاش برای انتقال فرهنگ حجاب از طریق رسانهها، پخش نوارهای مرتبط با موضوع حجاب از تاکسیها و حمل و نقل عمومی، برگزاری جلسات هفتگی در محلات میتواند در این مسیر موثر باشد.
صلواتی، وضعیت حجاب در ادارات و نهادها را متذکر شد و با مایه بدبختی عنوان کردن این وضعیت در جامعه اسلامی تصریح کرد: دولت باید مسئله حجاب را از خود شروع کند.
کد خبر: ۷۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
منصور نظری:بسم ربَّ العشق، ربِّ مِهر و ماه - یوسفِ گُم گشته میآید زِ راه به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خُم ، مثنویِ عاشقانۀِ «شورِ شرابِ عاشقی» تقدیم به تمامیِ عاشقان امام عارفان، علی علیهالسلام
گوشه نشینِ خلوتِ، چشمِ خُمارِ لَمیَزل - می کِشَد از لبِ علی، در خُمِ عاشقی عسل پُرشده خُم زِ بادۀِ، لعلِ لبِ علی نِشان - قوم وِلا رود بَسی، بر سَرِ باده جانِشان میرسد از مِنا زِ غم، پیرِ دیارِ عاشقی - در سَحَرِ نگاهِ او، سر زده صبحِ صادقی آمده دورِ غم به سَر، تا شب او شود سَحَر - قصدِ سپیده کرده آن، فاطمه را به غم سِپَرچشم و چراغِ فاطمه، نرگسِ باغ ِفاطمه - بسته به ناقه خونجگر، بارِ فراقِ فاطمه آیه به آیه عاشقی، دستِ نبی نوشته خَط - این سفرِ درازِ او، میرسد آخَر عاقبت آمده تا وداعِ غم، با دلِ لالهها کند - از غم و دردِ فاطمه، شِکوِه به نالهها کند آمده تا که بَر علی، حُکم ولایتش دهد - فاطمه را ز عشق او، رنجِ بغایتش دهدگرچه به عینه داند او، قوم سقیفه را به سَر - حق ز علی بگیرد و، فاطمه را کُشَد به در آمده پیرِ عاشقی، زنده غدیرِ خُم کند - تا که نه بعد از او کسی، ره به شریعه گُم کندتا بنهد ز خود بهجا، باده و ساغر و سبو - باده به عاشقان دهد، چشم علی ز بعد از او بُرده دل از خدا رُخَش، او به طریقِ دلبری - کُشته به تیغ ابرویش، حور و ملک زِ بربریبسته به سَر سپیده وُش، زُلفِ تر از پیمبری - آمده تا که خُم کند، پر زِ شرابِ حیدری تا که بنا کند به خُم، دولتِ عشقِ حیدری - میرسد از ره فلَق، خَتمِ رهِ پِیمبَری مه به دوپاره میرسد، او به اشاره میرسد - بوسه زنان به مقدَمش، قومِ ستاره میرسد زلفِ دو تا به سَر مَهی، عِطرِ خوشِ سحرگهی - حکم سپیده میزند، بَهرِ علی شهنشهی شورِ شرابِ عاشقی، در سَرِ لاله میرود - در طلبِ غدیرِ خُم، دل به حواله میرود عطرِ نسیمِ عاشقی، کرده جهان دوباره پُر - پَر ز فرشتهها نِگر، بارِ جهازِ هر شُتردر طلبِ لقایِ او، حور و ملک ستیزه جو - بارِ شِکَر بریزد از، لعلِ علی به گفتوگوشَه بنشسته کَج کُلَه، او که کند دوپاره مَه - در پی او ز عاشقی، فوجِ مَلَک فِتاده رَهمیشِکند سَر از خُم او، باده دهد به مردم او قوم سپیده را کند، مِهر علی تَحَکُّم او غنچه حجاب تن دَرَد، در تبِ اشتیاقِ او - لاله به کربلا زند، سَر ز شُکوهِ باغِ اوسرو و صنوبرِ سَهی، سجده کند به درگَهی سِکّه سپیده میزند، نام علی شهنشهیسبزه به خون نشسته از، ژالۀِ چشمِ لالهها - ناوک ِ چشم یاسَمَن، کرده نشان، غزالههاتِشنه لبِ نگاهِ او، صورتِ قُدسیِّ مَلَک - شانه به موی او زند، ماه خمیدۀِ فدکصبحِ غدیرِ عاشقی، سر زند از پگاهِ حق - میزند آسمان صَلا، هرچه بهجُز علی، زَهَقزلفِ بنفشه میدهد، بوی خوشِ تو را علی - بر دلِ خونِ لالهها، نقشِ غمِ تو یا علی وز لب او خورَد ملک، بادۀِ حق سبو سبو - رازِ درونِ پرده را، جز به علی که گوید او ژاله چکد ز چشم او، وقت سَحَر سپیده را - سرمۀِ عشقِ فاطمه، کِشته حصارِ دیده رالاله به اقتدایِ او، نقشِ سقیفه بر دِلَش -اشکِ خدا چکیده تا، خاک علی کند گِلَشساقیِ آب سَرمَدی، مستِ میِ محمدی – بانگ الستِ عاشقی، از لب او درآمدیدل به فریبِ چشم او، رفته به دامِ فتنهها- او که نداده جز خدا، فاطمه را به خون بها کرده به پا قیامتی، قامت او صنوبری - او که به یک نظر کند، فتحِ قُلاع خیبری سر زده شمس عاشقی، نورِ خدا از او جلی - مِی ز الستِ عاشقی، میچکد از لب ِعلی کعبه ز هم شکافد از، مُعجزِ مرتضی علی - گشته زمین و هم زمان، مست سبویِ یا علیسر به عَدَم نِهَد هرآن، ره زِ علی جُدا کند - میسِزَد عاشقی اگر، بهر علی خدا کندخِیلِ مَلَک به گِردِ او، مستِ طوافِ عاشقی - شَهپَر کرده خانه در، قُلۀِ قافِ عاشقصافِ شرابِ او خورَد، هرکه به جامِ عاشقی - سر زند از نگاهِ او، لاله و یاس و رازقی یوسفِ رویِ او بَرَد، دل ز قبیلۀِ ملک - بر سر دوش او روان، عرش و سماء و نه فلکاو که دریده کعبه را، وقتِ سپیده پیرهَن - میچکد از نگاه او، اشکِ زُلالِ نسترن باده چکد ز چشم او، از خُمِ کُهنۀ غدیر - دشتِ بنفشه میکند، چشم پر آبِ او کویرقامتِ او کمانِ از، بارِ فراقِ فاطمه -مانده به شهر غم رها، چشم و چراغ فاطمه کرده تمام هستیاش، مهر و صِداقِ فاطمه - جان به خدا نمیبرد، او به فراقِ فاطمه بر سر او چه رفته تا، مرگِ خود آرزو کند - با همه قومِ اشعری، مانده که تا، چه او کندلشکرِ رو کشیده او، غارتِ دیده تا کند - محشرِ عاشقی به پا، جلوۀِ مرتضی کنددل ز خدا نمیبَرَد، جز رخِ مرتضا علی - باده خدا نمیخورد، جز به سبوی یا علی تیغ دودِم به کف جز او، بَر دلِ ما نمیزند – غیر علیِ مرتضا، ره ز خدا نمیزند هرکه چشیده جرعهای، از خُمِ بادۀِغدیر- در خَمِ زلفِ حیدری، تا به همیشه او اسیر خاک مرا به یک نظر، چشم علی چو زَر کند - دیده کِشَم به آتش او، جُز به علی نظر کند لیلیِ چشم نازِ او، محرم رنج و رازِ او – میبَرَد از خدا یقین، دل به سَرِ نمازِ او مِی ز غدیرِ عاشقی، هرکه خورد سبو سبو - خنجر کینهاش برد، تشنه لب از قَفا گلو هرکه ندارد این توان، تا که به سر کشد سبو - خون بنگر که میچکد، چون ز شقایق از گلو او که سپیده مست او، خلق جهان ز ِهست او - بیعتِ کربلا کند، دستِ علی به دست اووالیِ وادیِ ولا، مورثِ ارث ِکربلا - بر غم و دردِ عاشقی، تا به همیشه مبتلا تاج ولا به سر نهد، مِی زِ خُمی دگر دهد - او که شمیم زلف او، بویِ خوشِ سَحَر دهدهست علی نشانه تا، گم نشود رهِ ولا - مرد رهی تو هم اگر، خیز و بیا به کربلا تا زِخُمِ غدیر او، باده سبو سبو زنی - بر سرنیزه بایَدَت، غرقه به خون گلو زنی عیدِ غدیر او بُوَد، اوَّلِ را هِ عاشقی - نور ولا زند سَر از، خُم به پگاه عاشقی تا که به کربلا کِشَد، او تو به ماهِ عاشقی - سر زِ قَفا تو را بُرَد، هَم زِ گناه ِعاشقی دعویِ حُبّ بر علی، تا بدهد تو را اثر - شیعۀِ حیدری اگر، بر سَرِ نیزه کن تو سَر وعدۀِ و ما و فاطمه، بر سَرِ نیزه کربلا - هرکه ندارد این به سر، کی بُوَد عاشقِ ولا از یَمنم صدا زند، غرقه به خون مُنوَری - از چه بهجا نشستهای؟ شیعه تو گر به حیدری بوده همیشه شیعه را، رسم و رهِ شقایقی - داغ یمن به سینهها، هست نشان عاشقی - تا به کجا به سینهها رنجِ فراقِ او بَسی - ای شبِ سردِ بیکَسی، میشودَم به سَر رَسی تا شِکُفد به دشتِ دل، یاس و بنفشه، اطلسی – تا که بیاید از فلق، همچو علی مُقدَّسی بار دگر بیامده، جمعۀِ دیگری وَلی - زلفِ سحر نمیدهد، بوی خوشِ گُلِ علی منتظرم که آید او، در سحری ز آسمان - در قدمش فدا کنم، روح و تن و جهان و جان تا به کُجا به عاشقان، جور و جفایِ اَشقیا - یوسف گُم زِ چشم ما، فاطمه را قسم بیا داغ مِنا به سینهها، شور دوباره کرده پا - میرسد از رهِ سَحَر، موکبِ سرخِ– کربلا بوی بنفشه میدهد، زلفِ سحر به شوقِ او - میرسد از ره آخر آن، گرمِ خدا به گفتُگوبه امید ظهور حضرت یا رجمعه دهم مهرماه 1394 – منصور نظری
کد خبر: ۷۳۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۰
خطیبان جمعه کهگیلویه و بویراحمد در آیین سیاسی عبادی نماز جمعه این هفته ، حوادث مرگبار رخ داده برای حجاج بویژه حادثه دوم مهر 94 را نشانگر بی کفایتی متولیان و مسوولان آل سعود دانستند
کد خبر: ۷۳۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــنمنصور نظری :به مناسبت سالروز شهادت جانگداز پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت امام محمد باقر علیهالسلام مثنوی «سوگِ عشق» به ساحت نورانی و مقدس این امام همام تقدیم میگردد :
سوگِ عشق
هَم گُداز آهِ زینب در دَمشق - کربلا را میسُرایم سُوگِ عشق
قد کمان و دل پریش و رو کبود - میدهد گیسویِ زهرا بویِ دود
دست بر پهلویِ خون آلودِ خویش - از غم و دردِ علی، دل را پریش
در میانِ اشک و آه و سوز و ساز - تا سحر بنشسته میخواند نماز
چَشمِ باران گشته خیس از اشکِ عشق - میکِشد بر دوش ،زهرا مَشکِ عشق
میکِشد بر دوشِ تنهاییِ خویش - مَشکِ درد و رنجِ زهراییِ خویش
مانده جای زخمِ کُهنه بر تَنَش - تَر شده از خونِ دل، پیراهنش
بَس که میگیرد ز خونِ دل وُضو - گَشته سجاده ز خون، رنگین از او
آن خدا را بسته چشمانش قُنوت - بیصدا میگرید او شب را سکوت
میچکد خونش به خاکِ کوچه باز - با قَدِ خَم گَشته میخواند نماز
محشری بر پا به عرش حق شُدَست - میزند بر سر ملک شوریده دَست
عرشیان بر سینه و بر سَر زنان - از غمِ زهرا به لب آورده جان
آسمان از داغ او از پا نشست - غرقه در خون جسمِ زهرا گشته است
میزند بر سر ملک شوریده دَست - که ین مه در خون نشسته فاطمه َست ؟!!
وین به خاک کوچهها افتاده کیست؟ - کَز غمش باید خدا را خون گِریست ؟
ضَجه زهرا میزند در پُشتِ دَر - خاکِ ماتم میکند حیدر به سر
بینِ دیوار و دری جا مانده عشق - در میانِ کوچه تنها مانده عشق
پهلویِ زهرا به میخ در شِکَست - کربلا در کوچهها بر پا شُدَست
اسمان خواهد بیفتد بر زمین - لرزه افتاده به ارکانِ یقین
دست و بازو بسته و تنها، وَلی - میچکد خون از تنِ یاسِ علی
میزند سَر از دِلِ حیدر شَرَر - میکند بر مرگِ زهرایش نظر
زان شَرارِ در دلِ تفتیدهاش - اشکِ آتش میچکد از دیدهاش
گَشته پرپر یاسِ تنهای علی - غرقه در خون گشته زهرایِ علی
شب چراغانیِ چشمِ خیسِ او - بغضِ غم، ره بسته او را بر گلو
بَستۀِ خون، چشمِ غَرقه شَبنَمَش - در بغل بگرفته زانویِ غَمَش
بر غمِ عشقِ علی آن مبتلا - قامتش خم گشته از بارِ بلا
خانۀِ خاکیِ او درگاهِ عشق - مُلکِ دل را او که شاهنشاهِ عشق
در شبِ تارِ علی او ماهِ عشق - شد علی را جان فدا در راهِ عشق
هم گُدازِ سوزِ آه و نالهاش –قومِ عاشق در طوافِ هالهاش
آتش و میخِ در و ضربِ لَگد - کربلا را نقش خون بر چهره زَد
با لگد تا دربِ خانه باز شد - ماجرایِ کربلا آغاز شد
بر زمین، خونِ دلِ زهرا چکید - کربلا زان ماجرا آمد پدید
کربلا آمد چنین آغازِ عشق - فاشِ خون شد بر سرِ نی، رازِ عشق
رویِ زهرا شد ز سیلی تا کبود -این چنین آمد بلا اَندر وجود
قلب زینب اینچنین شد پُر شَرار - بر دمشقِ عاشقی شد رهسپار
زآسمان چشمِ زینب در دمشق - تا همیشه میچکد بارانِ عشق
حُبِّ دنیا سینهها بیتاب کرد - ظلم بر اولاد زهرا باب کرد
در دلِ آن کوچۀ آتش فِشان - ابتدایِ کربلا آمد نشان
از لهیب جور ضحاکان دون -- زان سپس شد فرقِ حیدر غرقه خون
کُشته شد آن شاهِ بیهمتای دین - شد روان، مینای خونش بر زمین
تیغِ کین آمد علی را تا فُرو - شد روان، خونِ خدا از فرقِ او
باده نوش فُزتُ ربَّ الکعبه مَست - رهسپارِ وادیِ دورِ اَلَست
سِرُّ الاَسرار وَلا او را عَیان - او شد او تا من نباشد در میان
چون علی را آمد آخر دُورِ دَرد - بارِ تنهایی چو قَدَّش تا بِکَرد
دورِ غم را نوبت آمد بر حَسَن - تا کند شولای غربت را به تن
بیکس و بییار و یاور چون علی - نورِ زهرایی ز رخسارش جَلی
وانهادندش به میدانهای دَرد - در شب دِیجور غمها ،کوچه گرد
آن غریبِ شهرِ تنهاییِ خویش - کربلایِ بیکسی را سر بهپیش
بیکس و تنهاترین سردارِ عشق - میکِشَد مستانه سر بر دارِ عشق
در بقیع عاشقی بر خاکِ آه - خُفته ماهِ فاطمه بیسرپناه
از فریب و فتنۀِ بَد روبهان - لختهلخته خون برونش از دهان
وز لبانش خورده احمد انگبین - پارهپاره شد جگر او را ز کین
چون هلاک آمد علی را نورِ عِین - عاشقی را نوبت آمد بر حُسین
عاشقی را مُنتَها آمد پدید - نوبتِ بر کربلایِ او رسید
غرقه در خون شد پگاهِ عاشقی - بر سر نی شد اِلهِ عاشقی
شد روان خون خدا بر خاکِ عشق - کربلا شد مرکزِ افلاک ِعشق
زان سپس شد دورِ زینُ العابِدین - ساقیِ میخانۀ عینُُالیَقین
آن جگرخونِ غم و دردِ حُسین - زنده او را کربلا از شور و شین
داغ و دردِ کربلا را دیده او - خون دل از چشم تر باریده او
شاهد بزم بلا در روزِ هست - خط نویس دفترِ سرخِ الَست
بر سر نی سِرِّ حق را دیده فاش - چهرۀِ آیینهها را غم خراش
از تبار فاطمه، سجادِ عشق - پیرِ زینب در خراباتِ دمشق
ساربانِ کاروانِ اشک و آه -بر شبِ تارِ غریبان گَشته ماه تازیانه خورده تن او را بَسی - آن امیر کاروان بیکسی
دست و پا در بند و زنجیر و اسیر - از غمِ شام ِغریبان گَشته پیر
آن قَتیلِ گریه و سوز و گداز - خوانده بر سجادۀِ آتش نماز
بر سر نی دیده حق را رمز و راز - اَرغَنون کربلا را غم نواز
دل به درد عشق زهرا مبتلا - سینهاش ماتم سرایِ کربلا
آن لبالب دیدهاش از ژالهها - هم نشین اشک و آه و نالهها
روضه خوانِ مجلسِ داغِ حسین - سروِ قَد، خَم گشتۀِ باغِ حسین
غم سُرایِ ساقی و دستان و مَشک - شب نشینِ مجلسِ غمبارِ اَشک
ما رایتُ فی البَلا الِّا جَمیل - زهرِ کین آخر نمود او را قَتیل
نینوا را راویِ عشق و وَلا - مانده جا از کاروانِ کربلا
آن به داغ و درد و محنت مبتلا - دورِ او هم شد به پایان در بَلا
آن به آب، آتش گرفته سینهاش -غرقه باران دیدۀ آیینهاش
خرقۀِ سبز ولا را لاله پوش - از مِیِستان ولا مِی کرده نوش
آخر افکندش زِ پا زهرآبِ کین - کُشته شد لب تِشنه زینُ العابدین
دورۀِ سجاد و غمها شد به سر - کربلا شد نوبتِ ماهی دگر
زان فریبا غنچههایِ یاس عشق - سهم باقر شد فَدَک، میراثِ عشق
وارث حیدر به علم و فَهم او - خرقۀ سبز ولا شد سَهم او
از حسین و از حسن او را تبار - از گناه عشق زهرا سر به دار
یاد زهرا داده قلبش را جَلا - بر دلش داغ کبود کربلا
دیده اشک و آه زینب را عیان - قصۀِ سرخ ولا را غم بیان
پنجمین شمس فروزان ولا - وارث میراث سرخ کربلا
بی ضریح و گنبد و بی بارگاه - وارث زهرا به اشک و سوز و آه
حیدری دیگر به شهر کوفه باز - غرقه سوز و گریه میخواند نماز
راویِ غمنامۀِ ساقیُ و مشک - کربلا را قصه گویِ آه و اشک
نورِ چشمان تر سجادِ عشق - داده زُلفِ غرقه خون، بر بادِ عشق
آن قدح نوشِ شرابِ حیدری - آن علی را وارثِ انگشتری
کرده زهر کین جگر خونش به درد - میکشد از سینه پُر غم، آهِ سرد
خِرمنِ زهرا به آتش کِشته باز – پردۀِ دل میزند شوریده ساز
در بقیع عاشقی، ای گَشته خاک - ای به زهرِ کینِ نامردان هلاک
بر تو ای مولای تنها اَلسَّلام - بر دلت ای داغِ زهرا اَلسَّلام
بر بقیع و غُربت و دردَت سلام - بر غزلنوشانِ شبگردت سلام
بر جگر، خون گَشته از زَهرَت سلام - بر وجود نادِرِ دَهرَت سلام
بر تن رنجورِ بیمارت سلام - بر دو چشمِ خیسِ غمبارت سلام
بر حسن بر باقر و صادق سلام - هرکه را بر فاطمه عاشق سلام
ای اسیر بند و زندانِ دمشق - ای شهیدِ کربلای شور و عشق
اَلسَّلام ای باقرِ اولادِ یاس - اَلسَّلام ای با محمد هَم جِناس
از دَمَت ای زنده اسلام آمده - ای ز عِلمَت شیعه را نام آمده
تشنه لب ای کُشته، بر کامَت سلام - بر گُلِ یاسِ علی، مامَت سلام
بر حسین آن جَدِّ مظلومت سلام - بر دل تنهای مغمومت سلام
میچکد خونِ جگر از چشمِ ماه - میکند زهرا پریشانش نگاه
باقر علم نبیین کشته شد - زهر کین را قلب او آغشته شد
نور چشمِ خیسِ زین العابدین -سینهاش پر تاب و تب از زهرِ کین
شیعه را هستی به یغما میرود - فاخِرِ اولادِ زهرا میرود
میرود تا کربلاییتر شود - در شهادت وارث حیدر شود
میرود تا زنده ماند نام عشق - تا به مرگ خود کند اکرام عشق
اینچنین باشد سر انجام وَلا - تشنه لب جان دادنِ در کربلا
به امید ظهور حضرت یار.....29 شهریور ماه 1394 منصور نظری
کد خبر: ۷۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
تربیت دینی بچه مردم اولویت کاری معلمان باشد و باید بچه حزباللهی، ارزشی، آرمانخواه و دلسوز تربیت کنند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا، حجتالاسلام اسماعیل صلواتی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه قلعهرئیسی با توصیه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی، گفت: راه نجات از گناه توبه و استغفار، یاد خدا و استعانت از خداوند متعال، عبادت و بندگی خدا و اراده قوی انسان است، تقوا سبب از بین رفتن بسیاری از گناه ان میشود.
وی ادامه داد: عواملی مانند تقوا، حفظ عفت، رعایت حقوق، شرکت در غم و شادی یکدیگر، وجود فرزند و کنترل عوامل مزاحم در حفظ و ثبات حیات خانواده مؤثر است.
امام جمعه قلعهرئیسی در خطبه نخست به ادامه بحث گناه که گناه گواهی دروغ است اشاره و تصریح کرد: یکی از بدترین انواع دروغ همین شهادت کذب و گواهی دادن خلاف است و بندگان ممتاز خدا گواهی به دروغ نمی دهند و امضای ناحق نمی کنند.
وی افزود: گواهی دهنده به دروغ از جای خود حرکت نمیکند مگر اینکه برایش آتش دوزخ واجب می شود.
صلواتی خاطرنشان کرد: کسی که شهادت دروغ دهد یا به کتمان شهادت کند گواهی خود را پنهان کند بداند و نگوید جایش در جهنم مهیا ساخته میشود.
خطیب جمعه قلعهرئیسی بیان کرد: گواهی باید از روی علم باشد و باید به چیزی گواهی مده مگر اینکه یقین کنی و آن را مانند کف دستت بشناسی.
صلواتی در خطبه دوم با دعوت به تقوای الهی، ملاک کرامت آدمی را معیار پذیرش اعمال و مرکب راهوار سعادت تقوا دانست.
وی در ابتدای خطبه دوم به روز دوشنبه 30شهریور شهادت حضرت امام محمدباقر(ع) اشاره و تاکید کرد: لقب باقر به معنای شکافنده علوم توسط پیامبر اکرم(ص) به حضرت باقر داده شد است و امام باقر بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و اسلام است.
امام جمعه قلعهرئیسی در ادامه به آغاز هفته دفاع مقدس اشاره و یادآور شد: این جنگ اگر چه از طرف صدام اما پشت سر او یک پروژه استکباری و هدفش زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب بود.
وی اذعان داشت: برای ما دفاع مقدس بود چون دفاع برای غیرت، شرف و ناموس انسانیت و برای دین و عقیده و اسلام بود.
صلواتی با بیان اینکه هشت سال دفاع مقدس مظهر حماسه، معنویت و دینداری است اضافه کرد: پیام جنگ تحمیلی این بود که یک ملت در سایه اتحاد و ایمان به خدا و در سایه حسن ظن به وعده خدای متعال و اعتقاد به صدق وعده الهی می شود.
خطیب جمعه قلعهرئیسی در ادامه به بازگشایی مدارس اشاره و بیان کرد: خانواده نقش اساسی دارد و مدرسه میبایست نقش ایفا کند و از معلمان عزیز توقع است وظیفه و رسالتشان که انسان تربیت کنند و انسان تحویل جامعه دهند.
وی گفت: تربیت دینی بچه مردم اولویت کاری معلمان باشد و باید بچه حزباللهی، ارزشی، آرمانخواه و دلسوز تربیت کنند.
صلواتی با بیان اینکه معلم باید خودش معلم، تربیت شده و مهذب باشد تاکید کرد: پدر و مادر انتظار می رود اگر بچه با یک عیب به مدرسه میرود اما با چندین محاسن به خانه برگردد.
وی به وظیفه معلم در برابر دانشآموز اشاره و اظهار داشت: وظیفه معلم انسانسازی و رفتار آن الگو برای دیگران باشد و معلم ببیند چند نفر انسان را در مسیر هدایت الهی راهنمایی میکند و آینده نظام در اختیار معلمان است.
کد خبر: ۷۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
منصور نظری: بـِسـم ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن به مناسبت شهادت جانسوز و غریبانۀِ امام جود و رحمت، امام جواد سلام الله علیه، مثنوی سُلالۀ نور به ساحت مقدس و نورانی این امام همام تقدیم میگردد:سلالۀ نوروَز لبش جاری چو کوثر آبِ عشق - بر شب تارِ رضا مهتاب عشقروشنای چشم زهرا، نورِ حق - چون علی شیر اوژنی منصورِ حقشُهرهْ شَهرِ عشقِ زهرا را جواد - خط سرخ کربلا را امتداددل پریشانِ غمِ یاسی کبود - سینهاش را غُصّه میسوزد چو عودقامتش خم از غم آن یاسِ عشق - جاریِ چشم ترش، الماسِ عشقاز تبارِ بیکسی، اولادِ یاس - بر گناه ِ عاشقی او را قِصاصچون علی آزاده ای از نسل نور - وارثِ آن کُشتۀِ سر در تنورخفته در خاک بلا خورشیدِ حق - کرده زَهر کینه او را بیرمقحُجَّت حق را هلاکش کردهاند - غرقه در خون قلب پاکش کردهاندضَجه زهرا میزند بارِ دِگَر - پارهپاره یوسف او را جگرمیزند بر سینه و بر سَر، سُروش - نه فلک را بینم از غم در خروشاشک و آه و ناله میآید به گوش- نور چشمانِ رضا هم، شد خموشآن رضا را راحت روح و روان - بر لبش آورده زهر کینه، جانآن غریبِ کربلای کاظِمِین - تشنه لب جان میدهد همچون حسینیوسف زهرا وجودش کرده تب - زهر کین، آورده جانش را به لبدست و پا مولا به بَستر میزند - آسمان از غُصه بر سر میزندکربلا را وارث دست و علم - همنشین فاطمه در کوی غَمزهر کینه کرده او را خون جگر - آسمان را خون چکد از چشم ترآن جگر گوش رضا از زهر کین - خون دل جاری زچشمش بر زمیناین چنین باشد سر انجام ولا - تشنه لب جان دادن در کربلا ای شه مدفون به خاک کاظِمِین - وارث تنهایی و رنج حسینزهر کینِ معتصم نوشیدهای - لاله گون بر تن کفن پوشیدهایای غریبه در میان شهر خویش - هم چو جَدَّت کربلا داری بهپیششمع غم سوز شبستان بقیع - عاشقی را جلوۀِ ناب و بدیعای تقی و ای جوادِ فاطمه - ای دلت خونین یادِ فاطمهیوسف زهرا به چاه بیکَسی - میدهی جان در شب دلواپسیعشق زهرا ای تو را در تار و پود - نو حِ کشتیبانِ در دریای جُوداز رخت نور ولایت منجلی - مانده تنها شَهرِ غم را چون علیقبلۀِ دلهایِ عاشق، کوی تو - عالمی گُم در خَم گیسوی تووَه چه تنهایی به شهر اشک و آه - چون علی گویی غم دل را به چاهای به شهر رنج و غمها کوچه گرد - میشوی امشب خلاص از دست دردکینۀِ زهرا به دل پَروَردِهها - غرقه در خون قلب حیدر کَردههادر کمین قتل صبح صادقی - میکِشَندَت سر به دار عاشقیبر دل و جان رضا آرامِ عشق - نرگس چشمِ تر تو جامِ عشقای شقایقهایِ عاشق را امام - بر لب عطشانِ تو ما را سلامای به شمسِ مُلک دلها نورِ عین - ساقیِ میخانۀِ چَشمِ حُسینباده ریز از آن خم حیدر نشان – تا بگردد سینهها آتش فِشانسَرشکن آن خُم که مَهدی دارد او - تا به پایان انتظارم آرد اوشیعه را کُن این شب ظلمت سحر - جلوه کن بر چشم عاشق یک نظرغرقه در نور ولایت کن حِراء - می فرست آن یوسف گم گشته راکُشته ما را درد و رنج انتظار - میکِشَد هر دم بَلا ما را به دارطاقت ما گشته از این غُصِّه طاق - خون چکد از دیده ما را وَز فراقطعنه ما را میزند دشمن دُرُشت - مهدیا! هجران تو ما را بِکُشتدیده بر دَر، بس تو را در راه ماند - پا بهپایِ اشکِ چشمم، آه ماندسینه میسوزد ز داغِ اشتیاق - بس کن آقا شیعه را دیگر فراقای سبب ساز غم آدینهها - ای نهاده داغ غم بر سینههامهدی صاحب زمان، خورشید حق - وقت آن شد تا زنی سر از شفقجِلوِه کن بر ما، سحرگاه ظهور - تا نمایی نه فلک را غرقه نورجان به لب آمد خدا را بی تو، آه - کَم نگردد از تو ما را یک نگاهمهدیا دلتنگ بویت گشتهایم - قوم آواره به کُویَت گشتهایمرحمتی آور به عُشاقت وَلی - لحظهای روی مهت را منجلیاز شفق غوغای نورت میرسد - از یمن بوی ظُهورت میرسدغُلغُلِه اندر جهان افکنده عشق - گشته عالم شاه ما را بَنده عشقاندکاندک میرسد، سَر انتظار - میرسد ما را شمیم نوبهاردریمن در شام و لبنان و عراق - گشته بر پا کربلایِ اشتیاقمیرسد ما را سحرگاه وِثاق - رو به پایان میرسد شام فراق بوی مهدی میرسد از سمت نور - اندکاندک میرسد وقت ظهوراندکاندک دور مستان میرسد - یوسف زهرا پرستان میرسدشام عزلت رو به پایان میرسد - بر تن ما شیعیان جان میرسددر قدومش جان فدا باید کنیم - یاریاش در کربلا باید کنیمآه اگر تنها نهیمش در میان - ای دریغا گر شویم از کوفیانپیر تنهای خراسانی من - ای تو نوحِ قلب طوفانی مندل به تنگ آمد خدا را از ستم - پرچم سبز وَلا را کن علمظلم و بیدادِ سکندرهای پست - تا کجا باید دل ما را شکستبیکس و تنها میانِ شهر درد - تا کجا تنها به ظلم شب نبردیاری ما کن ای علم بردار عشق - یا بِکش ما را تو خود بردار عشقای به زندانِ نگاهت دل اسیر - دادِ ما را از سِکندرها بگیربیهراسم بند و زندان را ولی - دل به تنگ آمد ز تنهایی، علیجان فدای روی همچون حیدرت - اشعریها را بِتاران از بَرَتای دلت رنجور درد و داغِ یاس - زِاِبنِ مُلجِم ها تو را دارم هراسدل پریشانم تو را از فتنهها - تا به دشت کربلا گردی رهامیهراسم اَشعری را خرقه پوش - آن رَدای فتنه را افکنده دوشزین تَسلسُلهای بیپایان دور - میهراسم از فساد و ظلم و جورحیدری ای بسته گیسو را به سر - دل پریشانم تو را زین بوم و بَرآهِ مظلومان اگر گیرد شرر - آتشِ حق جُمله سوزد خشک و تَرریشه کَن کُن ظالمان را بیخ زور - سینۀ شب را شکاف از تیغ نوراذنِ ماده بر جهادِ با فساد - تا مگیرد رونق دین را کِسادای خراسانی تو را جان بر کفیم -بهر جانبازی به اول در صفیمآبروی دین نیاید تا به باد - ریشه کن باید شود ما را فسادوَر نه چون قوم ثمود و قوم عاد - ریشۀ ما را بسوزاند فسادپیش ظلم ظالمان کردن سکوت - افکند ما را به دام عنکبوتکربلا ما را چنین دارد پیام - پیش ظلم ظالمان باید قیاماین بود فریاد سرخ کربلا - نهی از منکر بود معروف مابا ولی تا پای جان میایستیم - از تبار کوفیان ما نیستیمظلم ظالم را کجا گردن نَهیم - عاشقانه کربلا را در رَهیمصد هزاران کربلا مارا به پیش -بگذریم از خان و مان و جان خویش تشنه کامِ انتقامِ خونِ یاس - از سِکَندرها کجا ما را هراس شور و شوق کربلا دارد سرم - سر به دار عشق زهرا آورم «از تبار سر به دارانیم ما - کربلا را جا نمی مانیم ما »به امید ظهور یار ...22 شهریور ماه 1394 - تهران - منصور نظری
کد خبر: ۷۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۲
بهترین نمایندگان ملت" ، متعالی و از جنس مردم و ارزش های آنها بوده و تحقق وعده های الهی و خواسته های مردم را وظیفه ذاتی خود می دانند
کد خبر: ۷۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۴
مدیریت تالارها ،عروسی ها و ارگها با فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست و رسالت این اداره ،تبلیغ و تبیین فرهنگ دینی و ملی و ارتقاء سطح آگاهی مردم است
کد خبر: ۷۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
سايت انتخاب خبر در گزارشي نوشت: دروغگويي به عنوان يك نابهنجاري اجتماعي هرچند كه از سوي دين، گناه بزرگ دانسته شده است و دروغگويان به عنوان دشمنان خدا شناخته شده اند، با اين همه، دروغگويي به عنوان رفتار اجتماعي، بخشي از رفتارهاي روزمره و زندگي اجتماعي ما را تشكيل مي دهد. شگفت آن كه همه ما مي دانيم دروغ مي گوييم، همه مي دانيم، مردم دروغ مي گويند، همه مي دانند، ما دروغ مي گوييم و بالاخره همه مي دانند همه دروغ مي گويند!
مي گويند كه كورش كبير هزاران سال پيش از خداوند خواست كه ايران زمين را از دو مصيبت بزرگ ايمن بدارد؛ يكي خشكسالي بود و ديگري دروغ. اما دروغ، بيماري فرهنگي و اجتماعي امروز ایرانیان، در کشور رو به افزایش است. سایت انتخاب خبر در بخش نهم مجموعه گزارش هایی تحت عنوان «سونامی آسیب های اجتماعی، سال 95 دامن کشور را خواهد گرفت»، در گفتگو با غلامعباس توسلی، جامعه شناس به موضوع «دروغگویی ایرانیان» به عنوان یک آسيب اجتماعی و اخلاقي در کشور که متأسفانه دامنه آن امروز در حد گسترده در خانواده ها و حوزه های مختلف اجتماعی رواج یافته است، پرداخته است.
دروغگویی اکنون در بین ایرانیان رایج استغلامعباس توسلی در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر با بیان این که دروغگویی یک آسیب اجتماعی است که از طریق فرد و اجتماع، گسترش پیدا می کند، افزود: شایعه در جامعه ایران نیز نوع دیگری از دروغگویی است که می تواند به سرعت در کل جامعه منتشر شود. وی تأکید کرد: این مسئله یک ضعف برای جوامع از جمله جامعه ایران است. دروغگویی و شایعه پردازی، ضعف افرادی را نشان می دهد که با هدف پوشاندن معایب خود، از طریق بزرگ کردن، کوچک کردن و یا عوض کردن موضوعی، گفته های نادرست را به دیگران القاء می کنند.
غلامعباس توسلیاین جامعه شناس با اشاره به این که دروغگویی اکنون ناشایست ترین اخلاقیاتی است که متأسفانه در بین ایرانیان رایج است، اظهار داشت: مردم نباید به شایعات و دروغ پردازی ها توجه کنند و صرفاً باید با کسب اعتماد و اطمینان، درپی راستگویی در جامعه باشند و از افرادی حرف شنوی داشته باشند که راستگویی و امانت داری جزو اخلاق ذاتی آنها است.
وی تصریح کرد: تعداد دروغگویان در جامعه افزایش یافته است؛ البته باید توجه کرد که این آسیب اجتماعی در کل جهان وجود دارد، اما بر اساس شواهد موجود در جامعه، این آسیب اخلاقی و اجتماعی در ایران رو به افزایش است، و حتی امروزه در کشور، همچنین شعار، تهمت و افترا، شایعه پراکنی و غیبت افزایش یافته است که همگی زیر مجموعه دروغ در جامعه هستند.
علتهای رواج دروغگویی در ایرانتوسلی در تشریح علتهای رواج دروغگویی در ایران گفت: افزایش میزان دروغگویی در جامعه، ناشی از سقوط اخلاقیات است و در ایران، این یک مسئله تاریخی است و حتی به وضوح با نگاهی به تاریخ کشور قابل درک است، و مسائلی که پیش از این در مقاطع تاریخی تحت عنوان قحطی و خشکسالی از آن یاد می شد، با دروغگویی و سقوط اخلاقیات فردی و اجتماعی مرتبط بوده است.
این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: کشور ایران همچنین از لحاظ جغرافیایی در منطقه ای قرار دارد که محل عبور و گذر آسیا به اروپا است و همواره مورد تهاجم کشورهای مختلف مانند مغول ها، افغان ها و سایر اقوام و بیگانگان قرار داشته است و در هر کدام از دوره های تاریخی، فرهنگ و اخلاقیات فردی به نسل های بعدی منتقل می شده است، اما شکل آن به مرور تغییر یافته است.
وی با بیان این که حتی در ایران وقتی کسی حرفی را به زبان می آورد و برای ادعای او، شاهدی را درخواست می کنند، می گوید این حرف را شنیده است و همین، یک دروغ بزرگی را در جامعه به وجود می آورد، خاطرنشان کرد: مردم در ایران همچنین بسیار خوش باور هستند، حتی دروغ ها در جامعه را به سرعت باور می کنند، به طوریکه دروغ گویی در حضور دیگران نیز اینگونه به راحتی رایج می شود.
این جامعه شناس تصریح کرد: پدیده دروغگویی یک نارسایی اجتماعی است، بطوریکه حتی به صورت تاریخی تا به امروز عناوین دروغ از قبیل «دروغ فتنه انگیر» یا «دروغ مصلحت آمیز» در جامعه ایرانی مطرح می شده است و حتی افرادی نیز مانند سعدی و فردوسی در حکایات و اشعار خود، دروغ های مصلحت آمیز را تجویز کرده اند، در صورتیکه این قبیل مسائل، داستان ها و اسطوره هایی است که در زمان خود مطرح می شده است.
توسلی، شیوه عملکرد حکومت ها در ایران را نیز یکی دیگر از علل رواج دروغگویی در جامعه دانست و گفت: عملکرد حکومت ها نیز در گسترش پدیده دروغگویی در جامعه، تأثیرگذار است. به طور طبیعی امروز در جامعه، سخن هایی به زبان می آید که هیچگونه ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد.
این متخصص علوم رفتاری با تأکید بر این که اکنون مشکلات مردم در جامعه افزایش پیدا کرده است و مردم وقتی مشاهده می کنند که از طریق راستگویی نمی توانند در جهت رفع مشکلات خود موفق باشند، اقدام به دروغگویی می کنند، تصریح کرد: امروز به وضوح، این مسئله در مراجعه ارباب رجوع به ادارات و سازمان ها و حتی در سر کلاس های درس مدارس و مراکز آموزش عالی در نوع رفتار دانش آموزان و دانشجویان با معلمان و استادان دانشگاهی قابل تشخیص است.
وی، یکی دیگر از علل رواج دروغگویی در جوامعی که دروغ در آن ها گسترش یافته است را حکومت ها و حاکمان جامعه دانست و گفت: دولت ها و علمای یک جامعه نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در این زمینه خواهند داشت و می توانند بسیاری امور را به بیراهه و یا انحراف سوق داده، و مردم نیز چنانچه پی به دروغگویی و انحراف حاکمان خود ببرند، این رفتار را نیز می توانند مانند حاکمان جامعه در رفتار خود نهادینه کنند و دروغ به اینگونه رایج و توسعه می یابد و این رفتار فرمانروایان جامعه است که می تواند به سطح افراد آن جامعه نیز تعمیم پیدا کند.
شیوه های مقابله با کاهش آسیب اجتماعی اخلاقی دروغ در جامعهاین جامعه شناس در ادامه به شیوه های مقابله با کاهش آسیب اجتماعی اخلاقی دروغ در کشور اشاره کرد و گفت: در این زمینه نباید ناامید شد، چون که با انجام کار فرهنگی در جامعه می توان میزان دروغگویی را در کشور کاهش داد. توسلی تأکید کرد: باور و اعتقاد به عقاید مذهبی و اخلاقیات دینی نیز که در آن ها دروغگویی مذمت شده است، تا حدود زیادی در کاهش میزان دروغگویی می تواند مؤثر باشد که متأسفانه با توجه به عدم توجه به دستورات دینی، مردم کشور را باید در جهت تمکین به دستورات دینی و قرآنی، تشویق به راستگویی کرد.
غلامعباس توسلی با بیان این که مفاهیمی که در چند سال اخیر تحت عنوان توسعه جوامع اروپایی و غربی مطرح گردیده است، به دلیل اعتمادی بوده است که مردم به یکدیگر داشته اند، تصریح کرد: جامعه ایرانی نیاز است در آن فرهنگی پدیدار شود که با فسادهای مختلف از جمله دروغ، تهمت، افترا و غیبت مبارزه کند، چون این آسیب های اجتماعی موجب اخلال در روابط فردی و روابط درون اجتماع شده و این موضوع، انحطاط اخلاقیات جامعه را باعث می شود، به طوری که مردم دیگر نمی توانند به یکدیگر اعتماد کنند و مشکلات بعدی به وجود می آید.
کد خبر: ۷۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
ننگينترين عمل اين است كه انسان بر بدن مرده بي دفاع بتازد، مخصوصاً اگر آن مرده برادر انسان باشد، و خصوصاً كه نحوه ستم اين باشد كه گوشت بدن وي را بخورد
کد خبر: ۷۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور گفت: روحانیون حرمت این لباس را نگه دارند چرا که کسی که این لباس را میپوشد باید به شأن، موقعیت و مزلت آن پایند باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، حجتالاسلام سید رضا تقوی در مراسم سالروز شهادت ششمین پیشوای عالم بشریت، امام جعفر صادق (ع) که در مصلای امام علی (ع) شهر جدید اندیشه برگزار شد، با تسلیت شهادت این امام همام و با اشاره به تشییع پیکر شهدا در سراسر کشور اظهار کرد: شهدا، ایثارگران، جانبازان و آزادگان سرمایههای بزرگ جامعه انسانی ما هستند.
وی با اشاره به ویژگیهای اخلاقی شهدا بیان کرد: آنها انسانهای هوشمندی هستند و از امام جعفر صادق (ع) به خوبی آموختهاند که باید از فرصت استفاده کرد تا در میدان دفاع در برابر دشمنان که میخواهند کیان ما را مورد هجمه و حمله قرار دهند، سینه به سینه بایستند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور با اشاره به لزوم تقویت بیش از پیش بسیج به عنوان یک نیروی مردمی تصریح کرد: بسیج یکی از ارکان اقتدار نظام اسلامی بوده و فرهنگ بسیجی به معنی فرهنگ اسلام ناب محمدی و شیعه جعفری است.
وی با اشاره به اقدامات امام جعفر صادق (ع) در زمان حیات پربارشان خاطرنشان کرد: امام جعفر صادق (ع) از فرصت پیشآمده به دلیل درگیری بنیامیه و بنیعباس استفاده کردند و حوزه علمیه عظیمی را ساختند.
تقوی به تأثیر اقدامات امام جعفر صادق (ع) اشاره کرد و گفت: یکی از یاران عزیز امام جعفر صادق (ع) روایت میکند که من وارد مسجد کوفه شدم و دیدم در این مسجد 900 محدث، مفسر و حکیم نشستهاند و همه آنها میگویند " قال الصادق " و همه از این امام همام روایت میکنند، این یکی از کارهای بزرگ امام جعفر صادق (ع) است.
وی با اشاره به شاگردان تأثیرگذار امام جعفر صادق (ع) اظهار کرد: همچنین ایشان شاگردان بزرگی مانند زرارة بن اعین، جمیل بن صالح، جمیل بن دراج و محمد بن مسلم طائفى، برید بن معاویه، هشام بن حکم، هشام بن سالم، ابوبصیر، عبیدالله، محمد و عمران حلبى، عبدالله بن سنان، ابوالصباح کنانى و بسیارى دیگر از علما را تربیت کردهاند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور بیان کرد: در بزرگی این شاگردان میتوان به یک روایت از امام جعفر صادق (ع) بسنده کرد که ایشان فرمودند «اگر این شاگردان نبودند آثار نبوت از بین میرفت»، بنابراین آنها نقش مؤثری در پاسداشت از آثار نبوت داشتند.
وی با اشاره به مناظرههای امام جعفر صادق (ع) تصریح کرد: ایشان در برابر تمام مخالفان و بزرگان مذاهب دیگر از شیعه دفاع کردند و فقه جعفری را پایهریزی کردند، امروز ما شیعیان همه چیزمان را از امام جعفر صادق (ع) داریم و دیگر امامان (ع) این امر را تقویت کردند.
تقوی با اشاره به ترویج فقه اسلام بین جامعه توسط امام جعفر صادق (ع) تأکید کرد: شیعه جعفری همان اسلام ناب محمدی است که امام خمینی (ره) به آن اشاره دارند و امام جعفر صادق (ع) آن را بسط و گسترش دادند.
وی با اشاره به لزوم پیروی از سیره ائمه اطهار (ع) خاطرنشان کرد: امام جعفر صادق (ع) از ما شیعیان انتظار دارند که وقتی شیعه جعفری هستیم و خود را به من منتسب میکنیم، حالا زینت ایشان باشیم، زینت امام بودن یعنی اینکه دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، کلاهبرداری، خیانت و غیبت نکنیم.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور گفت: امام جعفر صادق (ع) میگویند که حرمت ایشان را نگه داریم، یعنی من روحانی حرمت این لباس را نگه دارم و کسی که این لباس را میپوشد باید به شأن، موقعیت و منزلت آن پایند باشد.
وی ادامه داد: اگر روحانیون کاری کنند که به لباس و جایگاهشان صدمه بزنند دو گناه را مرتکب شدهاند، اول اینکه به عنوان یک مسلمان و شیعه دچار معصیت شده و دوم اینکه به جایگاه و موقعیت روحانیت ضربه زدهاند و مردم را بدبین کردهاند.
تقوی اظهار کرد: مدیران دارای مسئولیت دوچندانی هستند، چراکه اگر مسئولی دچار گناه و تخلفی شود این خطا مضاعف است زیرا علاوه بر جایگاه حقیقی به جایگاه حقوقی خود نیز لطمه زده است.
وی با اشاره به وظیفه مضاعف مسئولان نظام اسلامی بیان کرد: آقای رئیس جمهور بدانید که وظیفه شما مضاعف است، چراکه خطای شما به نظام اسلامی ضربه میزند و موجب بدبینی مردم به جمهوری اسلامی میشود.
کد خبر: ۶۹۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱
خبرنگاران وجدان آگاه و بیدار جامعه هستند و رسالت خطیری برعهده دارند و بهترین ناظران بر عملکرد مسئولان هستند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار فارس ، حجتالاسلام سیدمهدی افراز ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه قلعهرئیسی با توصیه خود و نمازگزاران به رعایت تقوای الهی، گفت: راه نجات از گناه ، توبه و استغفار، یاد خدا و استعانت از خداوند متعال، عبادت و بندگی خدا و اراده قوی انسان است و تقوا سبب از بین رفتن بسیاری از گناه ان میشود.
امام جمعه موقت قلعه رئیسی در ادامه به 17مرداد ماه روز خبرنگار اشاره کرد و گفت: روز 17 مردادماه هر سال به مناسبت شهادت مظلومانه محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جهموری اسلامی در افغانستان به روز خبرنگار نامگذاری شد.
افراز خاطرنشان کرد: خبرنگاران وجدان آگاه و بیدار جامعه هستند و رسالت خطیری برعهده دارند و بهترین ناظران بر عملکرد مسئولان هستند.
وی اضافه کرد: آیین روز خبرنگار بهترین فرصت برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف حوزه اطلاعرسانی و تقویت جایگاه و شأن خبرنگاران است.
افراز ادامه داد: خبرنگاران با زبان گویا و چشمان بیدار خود مدافع حقوق اقشار مختلف مردم و به عنوان یکی از ارکان مهم توسعه فکری و اجتماعی مطرح هستند و باید منزلت و نقش آنان در فرآیند پیشرفت منطقه ای و کشور حفظ و معرفی شود.
کد خبر: ۶۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۶
یکی از فعالان فرهنگی شهرستان بهمئی در یادداشتی به شباهت های فرصت طلبی و قدرت خواهی عده ای در صدر اسلام و اکنون در انقلاب اسلامی ایران پرداخت و گفت:مردم ما اجازه تکرار تاریخ را نمی دهند
کد خبر: ۶۸۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۷
دکتر حسن روحانی در پیامی عید سعید فطر را به ملت شریف ایران تبریک عرض نموده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
متن پیام حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران
فرارسیدن عید سعید فطر پس از یک ماه پرهیزکاری و خویشتنداری، بر همه شما بندگان خوب خدا خجسته باد.
رمضان، ماه آزمون تقواست و هر سال که عید فطر فرا میرسد، رستگارترین مردمان و مومنان، آناناند که در این ماه شریف با پیشهکردن تقوا، جان خود را سبک کرده و روح خود را از حصار هواهای نفسانی آزاد کردهاند.
دین حنیف اسلام البته هرگز اهل رهبانیت و زهد ریایی نیست و بهرهمندی از مواهب و نعمات الهی را حق هر انسان میداند که با بهره بردن از جهان هستی، طاعت خدا را با جان می گزیند و تسبیح حق میگوید. اما همان آیین حنیف هم انسان را برده و بنده دنیا نمیخواهد و میکوشد با رشد پارسایی و پرهیزکاری، او را نه اسیر دنیا که حاکم بر دنیا قرار دهد و این همان آموزهی بزرگی است که بر همه زندگی مسلمانان حاکم است.
امسال ما در میانه دو عید قرار گرفتهایم؛ عید ارادة ملی که در روز تاریخی ۲۳ تیر با موفقیت تاریخی در پرونده هستهای ایران و اذعان قدرتهای بزرگتر نسبت به حق فناوری صلحآمیز هستهایمان پدیدار شد، و عید پرهیزکاری دینی که اکنون فرا رسیده است.
ما همانگونه که در برابر فشارِ نخوردن و نیاشامیدن و به گناه نیالودنِ تن و روان، صبر کردیم و به عید فطر رسیدیم، در برابر فشار تحریم و مضایقِ اقتصادی و سیاسی ایستادیم و تقوای سیاسی پیشه کردیم و ثابت کردیم که ارادهای جز صلحجویی در دستیابی به دانش هستهای نداریم و هیچ فرد و دولتی نمیتواند ما را از آن محروم کند.
این شادی ملی محصول آن پرهیزکاری سیاسی است، چنان که این شادابی اخلاقی، محصول یک پرهیزکاری دینی است. ما بنا به آموزههای دینی خود ذرهای در حق بهرهمندی انسان از طبیعت و ضرورت فناوری تردید نداریم که خدا خواسته انسان بر طبیعت مسلط باشد؛ اما همان دین به ما آموخته که تخریب طبیعت، کشتار انسان و تباهی نوع بشر، غیراخلاقی و غیرشرعی است و ساخت سلاح هستهای با اصول الهی و انسانی منافات دارد.
این امر مهم که در فتوای مقام معظم رهبری و راهبرد ایشان تجلی یافته بود، از سوی دولت تدبیر و امید و فرزندان شما در دستگاه سیاست خارجی ایران به یک برنامه پیچیده مذاکره بدل شد و پس از ۲۲ ماه با حمایت شما ملت ایران، به صورت یک دستاورد ملی و نمادی از توان و دانش حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران جلوهگر شد.
ما توانستیم نشان دهیم همانگونه که در دانش فنی، مستقل و توسعهیافته هستیم، در دانش سیاسی هم دارای مهارت و تجربه هستیم و میتوانیم هم در علوم فنی و هم در علوم انسانی سرآمد باشیم.
ما به مدد تقوای دینی خود، تقوای سیاسی خود را ثابت کردیم، باشد که جهان صداقت خود را ثابت کند.
من به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران، این دو عید سیاسی و معنوی را به همه ایرانیان و نیز دیگر مسلمانان که دل در گرو استقلال و اقتدار جهان اسلام دارند تبریک میگویم.
امروز روزی است که هم چرخ سانتریفیوژهای ایران میچرخد و هم چرخ اقتصاد ایران در آستانه یک تحول در جهت رونق گسترده است. به امید روزی که عید توسعه و تعالی ملی را هم جشن بگیریم، که آن روز دور نیست.
کد خبر: ۶۸۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۶
امام جمعه قلعه رئیسی گفت: سازمان بازرسی با استخدامهای غیرقانونی برخورد کند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار فارس از چاروسا، حجتالاسلام اسماعیل صلواتی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه قلعهرئیسی با توصیه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی گفت: راه نجات از گناه توبه و استغفار، یاد خدا و استعانت از خداوند متعال، عبادت و بندگی خدا و اراده قوی انسان است، تقوا سبب از بین رفتن بسیاری از گناه ان میشود.
وی ادامه داد: عواملی مانند تقوا، حفظ عفت، رعایت حقوق، شرکت در غم و شادی یکدیگر، وجود فرزند و کنترل عوامل مزاحم در حفظ و ثبات حیات خانواده مؤثر است.
امام جمعه قلعه رئیسی در خطبه نخست اشاره به ماه مبارک رمضان کرد و این ماه را ماه مغفرت و رحمت دانست و گفت: در آیاتی از قرآن کریم کسانی که دارای صفاتی مذموم مورد غضب و کسانی که دارای صفات حمیده هستند، مورد لطف و رحمت خدا قرار میگیرند.
وی افزود: بزرگترین آثار ایمان صبر است، مهمترین صفات هر مدیر صبر و شکیبایی است و مهمترین صفت شاخص همه انبیاء، صبر و استقامت است و در نتیجه هر چه صبر بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است.
صلواتی با بیان اینکه کسی که پایبند به فرامین الهی است و از دستورات خدا اطاعت محض دارد، محسن است، خاطرنشان کرد: کسانی که در راه خدا جهاد میکنند و میجنگند را دوست دارد و مجاهدان و جهادگران در راه خدا محبوب خدای متعال هستند.
صلواتی در خطبه دوم با دعوت به تقوای الهی، ملاک کرامت آدمی را معیار پذیرش اعمال و مرکب راهوار سعادت تقوا دانست.
امام جمعه قلعه رئیسی در ابتدای خطبه دوم اشاره به مذاکرات هستهای داشته و تاکید کرد: آنچه که امروز خواسته ملت از دولتمردان است، برنامهریزی در فضای تحریمهای ظالمانه و استکباری است و مردم پای اقتدار عزت نظام کشورشان مقاومت میکنند و با هر شرایطی ایستادهاند.
وی اذعان داشت: این بیاحترامی به مردم ایران است که بعضی فکر میکنند مردم خسته شدند و تحمل تحریمها و عوارض آن را ندارند و به هر قیمتی حاضرند ذلت را در برابر دشمن استکباری بپذیرند.
خطیب جمعه قلعه رئیسی به روز دوشنبه 15 تیرماه شب ضربه خوردن امام علی (ع) اشاره کرد و اظهار داشت: این ایام؛ ایام حزن، غم و اندوه آل الله خصوصا امام عصر است حرمت این ایام را حفظ کنیم و فضای شهر و منطقه باید فضای حزن اندوه و غم باشد.
صلواتی همچنین از مردم خواست تا روز جمعه آخر ماه رمضان در روز قدس شرکت و اعلام تنفر و انزجار خود را از استکبار جهانی اعلام کنند.
وی در پایان با تذکر به چندین نهاد و اداره در استان که اقدام به استخدام غیرقانونی کردند، بیان کرد: چندین اداره و نهاد اقدام به استخدام غیر قانونی و با سفارشات نیروی جدید استخدام کردند که حداقل در این دولت مردم این انتظار را نداشتند، که این نتیجه بکار گرفتن مدیران سفارشی و نالایق و نداشتن تعهد کاری است که این جای تاسف دارد که بسیاری از جوانان با مدرک لیسانس و فوق لیسانس بیکار هستند، ولی عدای با سفارشات استخدام میشوند که از سازمان بازرسی خواستار پیگیری این اقدام هستیم.
کد خبر: ۶۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
خدا را شاکر هستیم که بعد از 9 ماه بلاتکلیفی قفل شهرستان کهگیلویه کلیدش پیدا شده و امیدواریم این کلید قفل محکم بیکاری و اشتغال جوانان را باز کند
کد خبر: ۶۶۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۲
امام جمعه قلعه رئیسی:یه عده نون به نرخ روز خور و یه عده منفعت طلب هر روز به دنبال یک نفر هستند از خودشان هیچ ندارند عنوان کرد: این عده برای استاندار حاشیه سازی می کنند و او را مورد حمله و هجمه قرار می دهند شما در یک رحم اجاره ای هستید و دیر یا زود بیرون ریخته می شوید
کد خبر: ۶۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۱