« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست. تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد. درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.-  تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده  هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: ‌چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1-    مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2-    باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3-    باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4-    تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5-    چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6-     سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7-    تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8-    بي انگيزگي9-    از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد  11- آلودگي هاي فکري  12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند.            اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1-       عدم احساس مسئوليت2-       فقدان باورهاي اخلاقي3-       نبود وجدان کاري4-     پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5-        حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6-        تجمل پرستي مدير7-        خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8-       شدت زياد تضاد طبقاتي9-       سيستم اداري و بوروکراسي10-       ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11-       ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12-        عوامل فردي- شخصيتي 13-         متغيرهاي وضعيتي14-       تمرکز قدرت   راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1-    بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2-    تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3-    اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4-    علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5-    مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6-     مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7-    يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8-    اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9-    بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10-      شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11-      وجود مديران مستحکم12-      پرورش فرهنگ شايسته سالاري13-      گسترش آزادي نقد و انتقاد14-      اصلاح ساختارها و عملکردها15-      رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند...             دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود.  تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است.  چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.  رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد.            نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶

اوای دنا-البرز رهبر :بهار ای کاش هیچوقت نمی آمدی!ای کاش میتوانستی یکسال هم که شده به ندیدن ما انسانها عادت کنی.ای کاش میشد همچون ما انسانها بخل بورزی و زیباییهایت را از ما دریغ کنی،آنوقت شاید کمی بیشتر قدرت را میدانستیم.اما تو باز هم می آیی، مثل همیشه بی توقع و بخشنده تر از گذشته. بهار حال که آمدی بگذار کمی از دستت گلایه کنم.درست شنیدی من انسان از دست توی بهار گلایه دارم.کاش این همه سال که از عمرت میگذرد  کمی هم ما انسانها را می شناختی! کاش میدانستی  که این همه آدم  چشم  به راه  تو، منتظر رسیدن شکوفه ها و گلهایت نیستند، منتظر شنیدن آوای موسیقی گونه ی  پرندگانت بر روی  شاخه های  نو رسته هم  نیستند!بهار! کاش این همه ساده دل نبودی  و گول حرفهای به  ظاهر قشنگ  ما  انسانها   در بیداد  سرمای زمستان را نمیخوردی  که آخ  چقدر دلتنگتیم  بهار پس دیگر کی  میایی! تو قرنها  بیشتر از هر یک از ما انسانها زیسته ای و سرد و گرم روزگار چشیده ای، اما هنوز ما را  نشناخته ای!بهار!تو می آیی تا ما انسانها از وجود تو به آرامش برسیم و تو را پاس بداریم به حرمت اینکه تجلی بخش زیبایی های خالقی و شکرگزار قدوم سبزت باشیم در این میهمانی چند روزه ات. اما تو چقدر خوش خیالی!!!انسانی که اگر پایش بیفتد حاضر است یک  شبه زحمات  چندین و چند ساله  کسی چون مادرش را فراموش کند و به همه ی خوبیهای مهربانترین انسانها  پشت پا بزند، آنوقت توی غریبه انتظار قدردانی داری؟؟؟بهار خیلی ساده تر از آنی که میپنداشتم! انسانها ی این دیار که تو به عشق آنها می آیی هر کدامشان به طریقی به دنبال ریشه کن کردن نورسته های دامان طبیعتت هستند.انگار دیگر دوست ندارند سال  دیگر هم  بهاری باشد و رایحه خوش چویلی از دامان طبیعتت به مشام کسی برسد. بهار هرسال  که  تو می آیی نمیدانم چه بلایی بر سر ما انسانها نازل میشود،انگار به ما انسانها خبر میدهند  که این بهار آخرین بهار است هرچه میخواهید بر سر طبیعت بیاورید،ریشه کن کنید،ببرید،بسوزانید،آلوده کنید،بی خیال اینکه نسل های بعدی  ندانند  پیچیدن بوی کرفس در تارپود وجودمان یعنی چه؟ بی خیال اینکه آیندگانمان ندانند بیلهر و قارچ و بن سرخ و تره و کاسنی و کنگر و ریواس و کارده و ...یعنی چه!اصلا به شما چه که نسلهای بعدتان نفهمند عطر چویل بهترین عطر دنیا برای  نیاکانشان بوده است مگر شما مسئول زندگی  آنها هستید!؟ بهار مگر ما انسانها از رو میرویم!؟ما هم فرزندان خلف  نیاکانمان هستیم  و این رسم را از آنها به ارث برده ایم.به خاطرات گذشته ات رجوع کن و به یاد آر زمانهایی را که آنان  چنان استادانه به جان قوچ و آهو و بز و خرس و پلنگ این دیار افتاده اند که  نسل آنها را برای همیشه از روی زمین برداشته اند.کو آن همه آهوان خرامان بر دامانت؟ بهار ما هم دلمان میخواهد  آهوان خرامان را نظاره گر باشیم اما دریغ. بهار! پدرانمان  بدتر از این ظلمی که در حق ما کرده اند، با این کارشان  خودشان را بدست خودشان شکنجه کرده اند و در این عصر ماشینی و عاری از آن مناظر بکر  تنها همدم و آرامش بخششان شده  برنامه های حیات وحش و راز بقای تلویزیون و یک دنیا حس نوستالژیکی که خدا میداند در ذهنشان چه میگذرد با دیدن این همه آهوی خرامان در جعبه جادویی!بهار بگذار رک و راست به تو بگویم  که چون گذشتگانمان حسرت دیدن آن همه مواهب الهی و به قول خودشان "شکالها" را به دل ما گذاشته اند و رفتند ما هم  همقسم شده ایم حسرت بوئیدن کرفس و چویل را به دل  نسلهای  بعد از خودمان  بگذاریم!گذشتگانمان کوههای پر از جانور و گیاه را نصفه و نیمه تحویل ما دادند،جانورانش را کشتند و  بردند بگذار ما هم نصفه سهم خودمان را ریشه کن کنیم، آیندگان هم  سهمی ندارند!مشکل هم  از خودشان است که دیر می رسند.  بهار! میدانم دلی پر از درد داری و خسته ای از این همه بی مهری ما انسانها و دیگر نای شنیدن نداری، میدانم که با وجود این همه درد همچنان روی از ما انسان های ناسپاس بر نگردانده ای و زیبایی هایت را از ما دریغ نمیکنی و میدانم که تا همیشه بهار خواهی ماند:بی توقع و بخشنده. بنازم صبرت را در این همه سالهای بیرحمی ما انسانها ، که هنوز که هنوز است در خود میسوزی و شکوائیه نمیسرایی. بهار حال خودت قضاوت کن که ای کاش می آمدی یا نمی آمدی؟؟؟
کد خبر: ۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۵

اوای دنا:لاغر شدن و تناسب اندام امروزه تبدیل به یکی مهمترین مسائل برای بسیاری از انسانها شده است. ما قصد نداریم تا رژیم غذایی خاصی را برای شما معرفی کنیم، بلکه به دنبال این هستیم تا 4 خوراکی چربی سوز را به شما معرفی کنیم.به گزارش اوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران، لاغر شدن و تناسب اندام امروزه تبدیل به یکی مهمترین مسائل برای بسیاری از انسانها شده است. به جرات می توان گفت که تعداد رژیم های غذایی و تمرینات ورزشی موجود در جهان در حال حاضر بسیار زیاد است و هر کدام از آنها برای اشخاص خاصی توصیه شده است. در این مطل ما قصد نداریم تا رژیم غذایی خاصی را برای شما معرفی کنیم و بلکه به دنبال این هستیم تا ۴ خوراکی چربی سوز را به شما معرفی کنیم.شکلاتباید گفت که قبل از این هم بسیار در مورد خواص این ماده غذایی خوشمزه و تاثیرات مثبت آن خصوصا بر روی سیستم قلب و گردش خون شنیده بودیم. اما بر اساس جدیدترین تحقیقات که در سال ۲۰۱۱ صورت گرفت است ، مشخص شده است که کاکائو حاوی آنتی اکسیدانی به نام " epicatechins " است که باعث می شود تا اولا رگ ها و موی رگ ها در قلب تقویت و ترمیم بشوند و ثانیا از میزان ذخیره سازی چربی در بدن انسان کاهش پیدا کند.پنیربسیاری از افرادی که رژیم غذایی دارند سعی می کنند تا لبنیات و خصوصا پنیر را از برنامه غذایی خود حذف کنند و این اشتباهی بزرگ است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه تنسی در آمریکا مشخص شده است که افرادی که روزی ۳ بار از مواد غذایی لبنی استفاده می کنند چربی بیشتری می سوزانند و البته فراموش نکنید که لبنیات حاوی کلسیم فراوانی است که برای استخوان سازی بسیار مهم و حیاتی است و افرادی که کلسیم کافی دریافت نمی کنند عموما چربی بیشتری ذخیره می کنند.روغن نارگیلشاید بسیاری تصور کنند که روغن نارگیل بیشتر برای موهای انسان و حالت دادن به آن به کار می رود اما حقیقت این است که این روغن این میوه دارای نیز دارای خاصیت چربی سوزی است و همچنین در تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۹ در کشور برزیل بر روی زنان انجام شده است مشخص شده است که روغن نارگیل باعث کاهش کلسترول مضر خون نیز می شود.خشکبارانواع خشکبار مثل : بادام ، گردو ، فندق ، پسته و.. حاوی اسید چرب مفید امگا ۳ هستند که برای حفظ سلامت قلب انسان بسیار مفید است. در عین حال این خوراکی ها با فعال کردن سیستم متابولیسمی بدن انسان باعث می شوند که روند چربی سوزی در بدن انسان تسریع شود.این خوراکی ها همچنین حاوی مقدار زیادی فیبر هستند که باعث می شود تا انسان کمتر احساس گرسنگی کرده و بالطبع کمتر غذا مصرف کند.
کد خبر: ۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۹

اوای دنا-محمد رازی پور:«یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الا احسن الحال» عید نوروز سرآغاز طراوت طبیعت و جوان شدن جهان است و چه نیکوست که همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم با ذکر خدا طراوت یافته و همه انسانها با کمک پروردگار یکتا ، نهال خیرخواهی و نیک خواهی را در دلهای خود کاشته و به یاری همنوعان بشتابند . عید نوروز و فرارسیدن سال ۱۳۹۱ شمسی را به محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) ،عموم مردم و مردم شریف و ولایتمداربخش سرفاریاب بویژه خانواده های معزز شهداء ، جانبازان گرانقدر ، آزادگان سرافراز ، رزمندگان جان بر کف ، بسیجیان غیور و خانواده های محترم آنان تبریک عرض می کنم. امیدوارم همانگونه که در سال گذشته در بخش سرفاریاب توفیقات خوبی در جهت توسعه عمرانی و آبادانی و خدمات رسانی با عنایات حضرت حق و یاری مردم حاصل شد و مردم با حضور حماسی خود در راهپیمایی باشکوه یوم الله ۲۲ بهمن و همچنین شرکت گسترده و حداکثری در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مراتب قدردانی خود را از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ابراز داشته و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و آنان که با سیاه نمایی سعی در کمرنگ جلوه دادن خدمات ۳۳ ساله نظام داشتند کوبیدند ، در سال جدید نیز با تعامل و همدلی مسئولین ، ایجاد فرصت های شغلی جدید ، تسهیل در تشکیل نهاد خانواده ، توسعه و پیشرفت صنایع ، معادن و کشاورزی ، خدمات همه جانبه درسرفاریاب ادامه یابد تا به حول قوه الهی و با همت جوانان شجاع و دلیر و سایر اقشار گرانقدر و توانای منطقه بتوانیم به قله های پیشرفت ، رفاه و عزت بیشتر نائل آییم . ازخداوند متعال ، ارواح طیبه شهداء و روح ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) استمداد می طلبیم که در سایه عنایات حضرت ولی عصر (عج) و با تأسی به منویات داهیانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در سال ۱۳۹۱ ما را موفق به ارائه خدمات و جبران کاستی هایی نماید که در شان و منزلت مردم بزرگوار و عزیز بخش سرفاریاب باشد.انشاءالله محمدرازی پور بخشدارسرفاریاب فرستنده خبر:عبدالله پوش
کد خبر: ۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۷

اوی دنا-بهرام پارسا:ما درشهرهای دهدشت ولیکک وچرام وسوق وبخشهای چاروسا ولنده و دیشموک و سرفاریاب وممبی و...بهترین وزیباترین مردم را داریم اصالت وفرهنگ وتاریخ وهویت این مردم افتخاری است برای من وشما . پس خدایا آنچه شایسته وبایسته ی ماست به ما ببخش . خدایا تورا به وحدانییتت قسم میدهم به هیچ انسانی این توانایی وقدرت را نده که انسانی  دیگر را برده وبنده ی خود سازد زیرا تو انسانها را مختار و آزاد آفریده ای وآنها را جانشین خود در زمین قرار دادی . خدایا به خودت قسمت میدهم انسانها یی راکه در هر پست ومقام ومنصبی هستند و نمیگذارند مخلوقات تو در آسایش آرامش زندگی کنند وخوش باشند  و آزادانه واز روی تعقل وتفکر انتخاب  کنند با عدالت خود با آنها رفتار کن و آنها را روسیاه بفرما . خدایا به ما کمک کن که ما بنده های تو خودمان تصمیم بگیریم واین تصمیمان عاقلانه باشد  وعاقلانه و آگاهانه  انتخاب کنیم ،وسرنوشتمان را خودمان رقم بزنیم چون آن پیر فرزانه فرمودند : میزان رای ملت است .نه اینکه یه عده به زور وکلک وتزویر واستفاده از پست ومقامشان وبا تهدید  سرنوشت بنده های تو را مشخص کنند .
کد خبر: ۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۹

اوای دنا-عمار بیدار:یکی از وظايف نمايندگان ملت و منتخبان مردم رسيدگي و نظارت با استفاده از ابزارهاي نظارتي و در مواردي تأثيرگذاري مستقيم، ايجاد امکانات و گسيل مشاوران فني و متخصّص براي بهينه‌سازي سطح زندگي مردم با استفاده از ايجاد امکانات و زيرساخت‌هاي لازم براي حوزه انتخابيه خويش، که اين مهم بدون مشارکت و تعامل با ساير ارگان‌هاي رسمي و دولتي و خصوصي و بکارگيري افراد توانمند ميسّر نمي‌شود. براي نيل به اين مهم گماردن افراد لايق با مشورت ارگان‌هاي زيربط نقش بسزايي در شکوفايي علمي و فرهنگي و در يک کلمه همه جانبه حوزه انتخابيه خواهد بود. قصور و عدم مشارکت در انتخاب افراد لايق و مطلع و يا به تعبيري تحميل و جايگزيني افراد نالايق و بعضاً سودجو باعث ايجاد بي‌اعتمادي و همچنين خسران براي حوزه انتخابيه خواهد بود. بنابراين آگاهي منتخب حوزه از نيروي‌هاي انساني لايق، صادق و کارآمد موجود در حوزه انتخابيه خويش و بکارگيري صحيح آنها در ارکان نظارتي و عملياتي و همچنين توانايي تعامل با افراد ياد شده از ارباب سالاري و قلدرمآبي به کار گروهي و کميته‌اي و استفاده بهينه از توانمندي‌هاي نيروهاي انساني موجود در منطقه مي‌تواند در رفع نارسايي‌ها به حرکتي شتابان در مسير توسعه و آباداني منجر شود. طبيعي است انسانها به مقتضاي روحيه برتري‌جويي خويش خواهان ميدان‌داري و تکاپو جهت مطرح کردن عقايد، سلايق و روحيات خويش بر ديگران هستند، ولي اين برتري‌جويي تا جايي مورد مذموم نيست که به آينده کسي ضرر نرساند علي‌الخصوص در مواردي که اين نفر نماينده منتخب باشد. توانمندي فردي، از يک محدويت برخودار است، مديريت بر افراد و سلايق کار مديران مجرّب است، اينکه گفته‌اند" مدير آن است که بگرداند، نه آنکه خود بگردد". يا به تعبيري نماينده بايد توانايي مديريت نيروهاي متخصّص و متعلّم و.....و در يک کلمه توانايي تعامل با تمام اشخاص نافذ و تأثيرگذار بر زندگي روزمره مردم را داشته باشد. بحث اینجاست که در شهرستانهای ما در شهرهای ما این مهم چطور انجام گرفته تا چه اندازه توانستیم مسولانی را از بین مردم واز جنس مردم عرضه نماییم که بتوانند با سایرین تعامل داشته و همه ی اطرافیان را ببینندودر راستای منافع عمومی و نه منافع شخصی قدم بردارند. تا چه اندازه در انتخاب مسولین شجاع و دلسوز که خود را خادم مردم بدانند و نه ارباب آنها موفق بوده ایم؟! چقدر توانسته ایم از سفره ی پهن نظام مقدس جمهوری اسلامی ،از خدمات فراوان دولتهای عدالت محور نهم و دهم و سفرهای استانی این دولت بهره ببریم ، اگر انجام گرفته چرا اين شهرهای ما از کمترين شرايط يک زندگي معمولي برخوردار هستند؟عیب کار کجاست ؟ همه شما به حداقل به استان فارس در کنار استان ما (کهگیلویه و بویراحمد)مسافرت کردید و دیدید که هر شهرکی حداقل چند کلینیک پزشکی با تمام امکانات دارند.ما چه ما کجای این توسعه قرار گرفته ایم. چقدر زيرساخت‌هاي مناسب دانشگاهي صنعتي، کشاورزي و فرهنگي در شهرهای ما لنده ،چرام،قلعه رئیسی و ....ایجاد شده است. آب مايه حيات است،و هیچ که ما نه داشته باشیم انبوهی از صحرا و بیابانها را داریم و شغل اول مردم ما دامداری و کشاورزی است. نمي دانم چطور بگويم چقدر در این راستا موفق بوده ایم ؟ چطور از اين نعمت خدادادي استفاده شده است؟! هزاران مورد را مي توان انشاء کرد ولي چرا چنين شده است؟ که بايد نمايندگان کنوني و ادوار گذشته به اين مهم پاسخ دهند، راستي اين ناراستي‌ها و عدم درايت و مديريت در توسعه منطقه تا کجا مي‌خواهد ادامه داشته باشد؟ تا کجا افراد قلدرمآب بر اريکه قدرت پوشالي جلوس خواهند کرد؟ تا کجا نمايندگان رأي مردم را وسيله پيشرفت فردي خويش قرار خواهند داد؟ تا کجا...............
کد خبر: ۴۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۷

اوای دنا-پارسا:جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا موحد همان طور که خود میدانید حقایق زنده خواهند ماند وسربلندی وعزت وافتخار وذلت وخواری  انسانها نزد خداست .وآیه ی صریح قرآن است که میفرماید :عزت را خدا خواهد داد و خدا هم خواهد گرفت .پس شما بگذار مخالفان هر چه میگویند بگویند . بداخلاقها بداخلاقی کنند . شب نامه نویسها این حربه ی قدیمی را به کار ببرند .بگذارعده ای قلم بدسته بی لیاقت حرمت قلم را پاس ننمایند . بگذار با زور و تهدید وترس وارعاب از مردم رای بگیرند . بگذار تا روسای ادرات از حداکثر فشار خود بر کارمندان سود ببرند. بگذار تا هر چه دل تنگشان میخواهد بگویند . به عنوان فرد کوچکی از این دیار باید بگویم که پاسخ این کارهای ناصحیح را خدا خواهد داد واشاره کنم به این ضرب المثل که چوب خدا صدا ندارد ویا ادبی تر بگویم پاسخ خدا بی صدا اما فراگیر میشود .روایتی از حضرت عیسی جایی دیدم که خواندنش خالی از لطف نیست.میگویند حضرت عیسی مسیح (ع)فرمودند: خداوند دوبار به انسانها می خندد،یکبار زمانی که میبیند عده ای از مردم دور هم جمع شده اند وبا همکاری یکدیگر تلاش میکنند تا انسان بزرگی را کوچک کنند .دوم بار اینکه عده ای دست در دست همدیگر مینهند وتلاش میکنند تا انسان کوچکی را بزرگ کنند .جناب موحد ما را باکی نیست  چون شما شخصیتی فرااستانی وبزرگ هستی نه بزرگت کردند  وتمام آزمونها را پس داده اید. تو در کارنامه ی خود 20سال نمایندگی مجلس و سالها برکرسی قضاوت نشسته ای واین سابقه درخشان ما را بس ،ودر گفتار وکردار شما شک وتردید وجود ندارد وقول وفعلت باهم سنخیت دارد  ومردم فهیم ما این صداقت را در گفتار وکردارت وجواب بی حرمتیهایی که به شما شده را انشا الله در 12 اسفند با انتخاب شما خواهند داد.
کد خبر: ۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۴

اوای دنا-حبیب الهی :همگان میدانند موحد قبل از اینکه یک رجل سیاسی باشد ظاهرا یک روحانی بوده و معمولا مردم رفتار یک روحانی را با دقت زیرنظر دارند عده ای ساده این رفتار را تقلید میکنند چون از یک عالم دینی ظاهرا  سر زده عد ه ای که این رفتار را خلاف دین برداشت میکنند ان را پای جامعه روحانیت میذارند وعده ای این رفتارها را جواز بد اخلاقی برای خود به حساب می اورند و در اخر معتقدین به اسلام منهای روحانیت با شنیدن و دیدن این رفتارهای غیر اخلاقی از خوشحالی کف و سوت میزنند و به ریش مذهبی ها میخندند و معتقدین به روحانیت خون دل میخورند و انتقاد و اعتراض را تف سر بالا فرض کرده و دم در نمی اورند. حال سوال این است که اقای موحد چه توجهیی برای این رفتارهای خود دارد؟ آیا سوگند خوردن مبنی بر اینکه کاندید نمیشود وخلاف ان عمل کردن کاری اخلاقی میباشد؟ ایا عمل بر خلاف استخاره که با کتاب مقدس به دست یه عالم بزرگ دینی گرفته شده بازی با اعتقادات مردم نیست؟ ایا قول اخلاقی دادن به کسی مبنی بر نیامدن در صحنه رقابت های انتخاباتی وخلف وعده وعدم پایبندی به این توافقات کار پسندیده ای است؟ ایا خیانت به رفاقت چندین چند ساله  در شان یک روحانی یا حتی یک انسان پایبند به اخلاق است؟ ایااز ارزشهای دینی  با نظر انسانها میشود گذاشت؟ ودرکل ایا رسیدن به مقام و منزلت دنیایی به این همه بد اخلاقی می ارزد؟ برفرض که عده ی کثیری از اقای موحد با اصرار خواستند کاندید شود جواب این سوالات چیست وجایگاه اخلاق کجاست؟ بنظر نگارنده اقای موحد باید جواب این سوالات را به افکار عمومی بدهد و بداند با این وصف در هر صورت بارنده است اگر شکست انتخاباتی بخورد که برد 20 ساله اش یکجا به کامش تلخ و برای همیشه بایگانی خواهد شد و اگر پیروز کسب ارا شود که اخلاق را باخت و این باخت برایش به مراتب سنگین تر خواهد بود پس نتیجه ی این بازی دوسر باخت برای جناب موحد خواهد بود و تنها راه نجاتش ترک قهرمانانه صحنه ی رقابت ها میباشد.
کد خبر: ۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶

اوای دنا-سید مهدی خرمی:اکثر روانشناسان انتقاد را ابزار سالمي جهت بهتر شدن مناسبات انسانها مي دانند پس به نظر آنها انتقاد بسيار مفيد و ضروري است .با اين توضيح مي توان گفت در مديريت مهمترين ابزار جهت افزايش بهره وري و بالا بردن سطح عملکرد همين ابزار انتقاد است .انتقاد بر سه نوع است : 1) اصولي و منطق 2) غير منطقي 3 ) انتقاد مخرب بنده در اينجا انتقاد را بر پايه نوع اول از سر مي گيرم وقصد هيچ گونه انتقاد غير منطقي و مخرب را ندارم .جناب آقاي موحد نماينده محترم شهرستان يهيهان مردم فهيم کهگيلويه ، بهمئي و چرام چشمانشان را باز کردند ديگر همانند قبل نيست که مردم بر حسب ارباب رعيتي ،راي خود را به صندوق بيندازند امروز مردم اين مناطق چشمان خود را شستند و جور ديگري به واقعيتها مي نگرند .جناب آقاي موحد خوب به ياد دارم که در انتخابات دوره هاي گذشته همچون شيري برنده انتخابات بوديد و گوي سبقت را از رقيبان مي ربوديد و مجال عرضه اندام به آنان نمي داديد .ولي يه مثل قديمي از بابام به ارث بردم که هميشه مي فرمودند شير تا جوان است مي گويد شير شير است هرچند پير باشد و هنگام پيري مي گويد پير پير است هرچند شير باشد !اين مثل را در انتخابات شهرستان بهبهان با هم به عينه مشاهده کرديم هرچند من وبساري ديگر از همشهريانم با توجه به ارادتي که نسبت به حضرتعالي داشتيم رهسپار ديار غريب آشتاي بهبهان گشتيم و چه شبهايي که تا صبح نمي خوابيديم و روستا به روستا مي گشتيم تا بتوانيم رائ به آراي شما اضافه کنيم ! هر چند در يک قدمي شما از دکتر ضرغامي بچه ايل و تبارمان گذشتيم ! و فقط خدا و خود آقاي ضرغامي براي کارهايمان ببخشايد ! انشاالله زکردار بدم صدبار توبه    ز گفتارم هزار استغفرالله ولي روز از نو روزي از نو !!!در سايتهاي مختلف محلي و کشوري جملات و نقل قولهاي متفاوتي ديديم نماينده شهرستان بهبهان : اين دوره در انتخابات شرکت نمي کنم حاجي محمد موحد : استخاره زدم بد آمد ديگر شرکت نمي کنم و ...................ولي ديروز شهر لنده ميزبان يار ديريني شد اسپندها را دود کردند تا نکند چشمي حسادت بکند از وجودش !گوسفندان را سر بريدند تا قرباني راهش گردند !؟ولي حاجي جان تو را به همون قسم هميشگيتون ( تورا به جدت زهرا(س) ) قبل از همه چيز به اطرافت نگاه کن !حاجي جان دو سوال دارم خدمتتون اميدوارم که جواب دهيد ؟اولاً چرا از نمايندگي مردم کهگيلويه دل کنديد و به شهرستان بهبهان رفتيد ؟دوماً چرا دوباره قصد نماينده شدن در شهرستانهاي  کهگيلويه و..داريد؟مگر بهبهان با آن وسعت و درامدش نيازهاي شما را براي خدمت به خلق برآورده نمي کرد؟حاجي جان منتظر الزيدي يادتون هست که هرچه دارد از حضور سبز شما با رئيس جمهور محترم در ورزشگاه دهدشت دارد! (منتظر الزيدي خبرنگار شبکه بغداديه در هنگام مصاحبه مطبوعاتي بوش و المالکي جفت لنگ کفشهايش را درآورد و به سوي بوش پرتاب کرد)حاجي جان ديگر مردم براي شما فرش قرمز پهن نمي کنند مردم ديگر دست به سينه اطرافيان شما نيستند مردم نيازي به ..... ..... ندارند ! مردم منطقه ما مثل ساير نقاط پيشرفته کشور آگاه شدند و شعور سياسي پيدا کردند و بر حسب معلوماتشان افراد اصلح را در انتخابات انتخاب مي کنند !من از لنده مي گويم از قلب تپنده و بغض گرفته ايل بزرگ طيبي مي گويم من از ديار مهرباني ها مي گويم دوست دارم در مورد همين افرادي که دور و بر شما را گرفتند به طور مخفيانه تحقيق کنيد که در بين مردم از چه جايگاه نازلي برخوردارند حاجي جان حناي اين افراد براي ما ديگر رنگي ندارد تو را به خدا حواستان را جمع کنيد !جناب آقاي موحد بنده در راه حضرتعالي هنگام سخنراني شما در شهر چرام موقع برگشت يکي از جانبازان راهت بودم ولي فقط و فقط امروز بيان کردم که زخم و  نشانه پشت لبم ميراث حمايت از شماست پدرم فرمودند ما به عشق اين سيد نبايد برادرمون هم متوجه اين موضوع شود چرا که در اين شهر يک عشق بو و اونم عشق به موحد !جناب آقاي موحد نگذاريد بغض ايل بزرگ طيبي بترکد !!به اطرافيانت بيشتر نگاه کن !امسال مثل سالهاي گذشته نيست !اين افراد خوشبختي را فقط در برآورده شدن نيازهاي شخصي خودشان و پول مي دانند در حالي که خيلي ها سرمايه هاي مالي بالايي دارند ولي خوشبخت نيستند ولي افرادي هستند از لحاظ مالي نه خانه هاي آنچناني دارند و نه ماشينهاي مدل بالا ، ولي آبرويي دارند که هزاران بار از سرمايه هاي مادي اين دوستان بالاتر و با ارزش تر است ، مردم سرمايه هاي معنوي آنان را به کاخهاي بلند اطرافيان شما مبادله نمي کنند .آخر مطلبم را از چارلي چاپلين کمک مي گيرم و از خدا مي خواهم هر انچه خير است آن شود با پول مي شود ساعت خريد ولي فرصت نه !مي شود مقام و درجه خريد ولي احترام نه !با پول ميشود قلب خريد ولي عشق نه !
کد خبر: ۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۷

اصل ( سه م) در مدیریت:( محبت ) ، ( ملاحظه ) و ( متانت ) ...
کد خبر: ۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۷

برگزاری مراسم ازدواج کم هزینه و متفاوت که در عین حال حرمت ازدواج را نگه دارد برای بسیاری از عروس و دامادها جذابتر از مراسم پرهزینه و با شکوه در بهترین هتلهای ایران با مهریه هایی به اندازه ارتفاع قله اورست است ...
کد خبر: ۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

معلمي شأن است نه شغل معلمي شأني است والا ،شغل نيست.اگر بخواهيم فضايي ايجاد كنيم كه معلمي را در رديف ساير مشاغل جاي بدهيم ،اين به معناي تنزل شأن والاي معلم است چرا كه اولين معلم انسانها خداي تعالي است.بدنبال ان جامعه ومردم بايد اين جايگاه رفيع را پاس بدارند واحاد مردم براي حل مشكلات جامعه فرهنگي متحد شوند.ما معتقديم آموزش وپرورش كانون پاك ترين نيروها ست،اما حراست ومواظبت از طهارت اين كانون در وهله اول بدست معلمين وبعد بعهده ديگران است.در مهندسي اقتصادي بايد به جايي برسيم كه از نيروهاي كيفي موجود ولو اندك بهترين وشيرين ترين نتيجه را عايد آموزش وپرورش كنيم.بايد به نسبت اعتبار موجود هزينه هاي جاري مديريت شوند در اين عرصه مي توان بخشي از امور مربوط به آْموزش و پرورش با مشاركت مردم و با نظارت قوي مديريت كرد. در سال جاري با اين نگاه كه معلمي شأن است نه شغل بايد: فضاي سالمي را براي متربيان آماده نمائيم.
کد خبر: ۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴