اجتماعی
عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: بهتر است اهل تسنن نیز مسجد و عبادت گاهی مانند مسیحیان در شهر تهران داشته باشند.
کد خبر: ۱۹۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۲
جهان
مجله نیوزویک در مقاله ای به بررسی احتمالات مختلف درباره آینده بحران در سوریه از نگاه رژیم صهیونیستی پرداخت.
کد خبر: ۱۹۲۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۷
هر کس با ایمان این آیات را در کاسه ای بنویسد پس آن را از آب پر کند و روز جمعه پیش از طلوع آفتاب آن آب را در باغچه منزل خود بریزد خیر وبرکت در ان منزل پیدا شود و ابواب رزق بر او گشاده می شود.
کد خبر: ۱۷۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۴
تهیه غذاها و دسرهای رنگارنگ و خوشمزه بدون تخم مرغ، تقریبا غیر ممکن است، در عین حال که در فرهنگ های مختلف هم نمادی از یک مفهوم هستند.
کد خبر: ۱۷۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۷
رییس شورای اساقفه انگلیس با انتقاد از تصمیم ترامپ در محدودیت ورود به این کشور گفت: این ممنوعیت با عقیده کاذب برخورد میان اسلام و مسیحیت اتخاذ شده است.
کد خبر: ۱۶۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۱
خوشبختانه مردم بصیر ما از برخی مسئولان نیز سبقت گرفتند و با حضور آگاهانه خود در روز 9 دی، بساط فتنه را بر چیدند.
کد خبر: ۱۵۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۶
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد: ترامپ چهرهای خطرناک است و به عبارتی میتوان او را خطرناک قلدری دانست که به اصول پایبند نیست و قواعد و مقررات را به راحتی به زیر پا میگذارد.
کد خبر: ۱۵۱۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۹
کد خبر: ۱۴۳۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۱
این روزها هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند در برابر داعش بایستد. داعش، ارتشی مختص به خاورمیانه، عراق و سوریه نیستبه گزارشآوای رودکوف به نقل از عصر ایران؛ حدود 5 ماه بعد از انفجارهای تروریستی پاریس، اینبار بروکسل شاهد انفجارهای تروریستی بود. این عملیات پی در پی تروریستی در قلب اروپا نشان میدهد که اروپاییها در قبال گروه تروریستی داعش ناتوان هستند و نمیتوانند به خوبی از امنیت شهروندان خود در قبال این تروریستها دفاع کنند. این درست نکتهای که است که باید سران کشورهای اروپایی، دولتمردان آمریکایی و همه روسای کشورهای جهان به آن توجه کنند.
این روزها هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند در برابر داعش بایستد. امروز داعش هشدار بزرگی برای تمام جهانیان است. داعش، ارتشی مختص به خاورمیانه، عراق و سوریه نیست. این گروه تروریستی امروز نمادی از کل افراط گراهای جهان است. داعش توانسته است از اکثر کشورهای جهان برای خود نیرو جذب کند. کاری که آمریکا و اروپا برای تشکیل دهکده همکاری جهانی نتوانستند انجام دهند، داعش در مقیاس کوچک تر آن را محقق کرد.
یک داعشی که در موصل زندگی میکند و یا یک داعشی که در قلب اروپا صبحهای خود را شب میکند، هیچ فرقی باهم ندارند. آنها هر دو یک هدف دارند و آنهم حمله به انسانیت است.
جنگ جهانی علیه انسانیت در حال شکل گرفتن است. روزگاری هیتلر بنابر قدرت طلبی تصمیم گرفت که جهان را به آتش بکشد و امروز ابوبکر البغدادی با کمک نیروهای افراطیش، به دنبال احیای تفکر هیتلر است. هیتلر "نژاد برتر" را بهانه جنگ کرده بود و امروز داعشیها قرائت خاص خود از دین اسلام را بهانه کشتن آدمها میکنند.
شاید طی سالهای گذشته سران کشورهای اروپایی درد مردم خاورمیانه را درک نمیکردند. شاید آنها باور نمیکردند که افرادی وجود دارند که به راحتی آدم میکشند. شهروندان کشورهای اروپایی شاید بعد از جنگهای جهانی هیچگاه همچون این چند ماه اخیر وحشت را به چشم ندیده بودند. حوادث پاریس و بروکسل باعث شد آنها درد مردم خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه را از نزدیک درک کنند. داعش نشان داده است برای او مردم ایران با مردم فرانسه فرقی ندارد و تنها و تنها به کشتن و از بین بردن انسان فکر میکند. آنها وقتی کودکان را در مدارس به کشتن، آموزش میدهند یعنی عزم جدی برای هدف خود دارند و در مقابل این هدف باید تمام جهان بایستد و دست به دست هم داعش را نابود کند.
داعش، دشمن اصلی آزادی و انسانیت در جهان است. این مسئلهای است که سران جهان باید آن را بدانند. آنها اگر از زمان ظهور داعش، وقت خود را صرف مقابله با این ارتش جهانی از افراط گرایان میکردند، امروز اروپا و خاورمیانه غرق خون نبود. تنها نیروی نظامی از مسلمانان، مسیحیان ، یهودیان و تمام کشورهای جهان میتواند نابودی داعش را امضا کند.
داعش با حملات هوایی و یا تلاش یک یا دو کشور از بین نمیرود. امروز همه جهان باید مقابل داعش بایستد. راه افتادن جنگ جهانی سوم علیه داعش خواست اکثر مردم جهان است و این نکتهای است که باید به آن توجه شود.
کد خبر: ۹۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۴
آوای رودکوف:سخنگوی هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات از تأیید صحت برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۵۰ حوزه انتخابیه دیگر خبر داد که حوزه انتخابیه گچساران و باشت هم در میان این ۵۰ حوزه قرار دارد
کد خبر: ۹۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۶
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، ژرژیک ابرامیان نماینده مسیحیان جنوب تهران، از مجموع ۲۲۹۰ رای با کسب ۲۲۹۰ رای به مجلس به عنوان نماینده مسیحیان جنوب تهران راه یافت.
کد خبر: ۸۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
آمار غیررسمی از نتایج شمارش آرای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری اوای رودکوفبه نقل از تسنیم ،آمار غیررسمی نتایج شمارش آراء صندوقهای اخذ رای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی منتشر شد.
براساس این گزارش، تاکنون وضعیت 192 حوزه انتخابیه مجلس دهم در سراسر کشور مشخص شده است که تاکنون اصولگرایان با 83 نامزد نسبت به اصلاحطلبان با 55 نامزد پیشتاز ورود به بهارستان بودهاند.
از سویی دیگر تاکنون از میان 192 حوزه انتخابیه دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، 34 حوزه به دور دوم کشیده شده است.
ایــــن آمــــار بـــعـــــد از تــــائــــیـــــد وزارت کــــشــــــــور و شـــــورای نــــگــــهــــبــــان رســــمــــیــــت خــــواهــــد یـــــافــــــت.
استان آذربایجان شرقی
حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو:
حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر: حسینزاده (اصولگرا) و دواتگری(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مرند و جلفا: شافعی (اصلاحطلب) و حسننژاد (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه اهر و هریس: حسینیان (اصولگرا) و عبدالهی(اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه میانه: فرمند(اصلاحطلب) و باشیویاری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه سراب: نصیرپور (اصلاحطلب)، داوودی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بناب: اعزازی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شبستر: علیلو (اصولگرا) آقاپور(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ملکان: سلمان خدادادی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه کلیبر، خداآفرین و هوراند: ولی اللهقلیزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بستانآباد: محمد وحدتی (مستقل)
حوزه انتخابیه هشترود و چاراویماق: سید حمزه امینی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه ورزقان: رضا علیزاده (اصولگرا)
استان آذربایجان غربی
حوزه انتخابیه ارومیه: قاضیپور (اصولگرا)؛ 2 نماینده دیگر هنوز قطعی نشده است.
حوزه انتخابیه بوکان: قسیم عثمانی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه پیرانشهر و سردشت: رسول خضری (مستقل)
حوزه انتخابیه خوی و چایپاره: تقی اکبری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سلماس: رسول جلایر (اصولگرا) و شهروز برزگر (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ماکو، چالدران، پلدشت و شوط: شریفپور(اصلاحطلب) و اکبرزاده(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مهاباد: محمودزاده (مستقل)
حوزه انتخابیه میاندواب و شاهیندژ و تکاب: عیسیزاده(اصولگرا)، هاشمی (اصولگرا) و میرزایی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه نقده و اشنویه: عبدالکریم حسینزاده (اصلاحطلب)
استان اردبیل
حوزه انتخابیه اردبیل، نمین و نیر: صدیف بدری(اصولگرا)، رضا کریمی (اعتدالگرا)؛ محمد فیضی(اصلاحطلب) و سید کاظم موسوی (مستقل) در دوره دوم برای کسب کرسی سوم نمایندگی مجلس در این حوزه به رقابت میپردازند.
حوزه انتخابیه پارسآباد و بیلهسوار: ایرج بیگدللو (اصولگرا) و شکور پورحسین(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه خلخال و کوثر: بشیر خالقی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه گرمی: سیدحمایت میرزاده (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مشگینشهر: ولی ملکی (مستقل)
استان اصفهان
حوزه انتخابیه اصفهان:
حوزه انتخابیه نایین و خور و بیانک: عباسعلی پوربافرانی (مستقل)
حوزه انتخابیه نطنز، بادرود و قمصر: مرتضی صفاری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فلاورجان: موسویلارگانی( اصولگرا)
حوزه انتخابیه اردستان: حجتالاسلام سیدصادق طباطبایینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه نجفآباد و تیران و کرون: ابوالفضل ابوترابی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه مبارکه: زهرا سعیدی(مستقل)
حوزه انتخابیه خوانسار و گلپایگان: بختیار (اصلاحطلب)
شاهینشهر، میمه و برخوار: حسینعلی حاجیدلیگانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فریدون شهر، فریدن و چادگان: اکبر ترکی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شهرضا و دهاقان: حجتالاسلام آقایی(اصولگرا)، سمیه محمودی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه لنجان: محسن کوهکن (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سمیرم: سلیمی(اصولگرا)، جعفری(اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کاشان، آران و بیدگل: سید جواد ساداتینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خمینیشهر: سید جواد ابطحی (اصولگرا)
استان البرز
حوزه انتخابیه کرج، فردیس و اشتهارد: عزیز اکبریان(اصولگرا) و محمد جواد کولیوند(مستقل)
حوزه انتخابیه ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان: محمود بهمنی (اصولگرا)
استان ایلام
حوزه انتخابیه ایلام، ایوان، شیروان و چرداول و مهران: جلال میرزایی (اصلاحطلب)، لطیف صادقی(اصولگرا)، سلام امینی(مستقل) و سارا فلاحی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه دهلران، درهشهر و آبدانان: شادمهر کاظمزاده (مستقل) و علیمحمد احمدی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان بوشهر
حوزه انتخابیه بوشهر، گناوه و دیلم: حجتالاسلام عبدالحمید خدری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دشتی و تنگستان: سید کمالالدین شهریاری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه کنگان، دیر و جم: سکینه الماسی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه دشتستان: محمدباقر سعادت (اعتدالگرا)
استان تهران
حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس:
حوزه انتخابیه پاکدشت: محمد قمی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه: سید احمد رسولینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رباطکریم و بهارستان:
حوزه انتخابیه شهریار، قدس و ملارد:
حوزه انتخابیه ورامین، پیشوا و قرچک: سید حسین نقویحسینی(اصولگرا)
استان چهارمحال و بختیاری
حوزه انتخابیه شهرکرد: اردشیر نوریان(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اردل، فارسان، کوهرنگ و کیار: علی کاظمی(اصلاحطلب)، قدرتالله حمزه (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بروجن: خدیجه ربیعی(مستقل) و علی نادریفرد(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه لردگان: محمد خالدی (اصلاحطلب)
استان خراسانجنوبی
حوزه انتخابیه بیرجند و درمیان: حجتالاسلام سید محمدباقر عبادی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه نهبندان و سربیشه: نظر افضلی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه قائنات: فرهاد فلاحتی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فردوس، سرایان و طبس: امیر حسنخانی (اصولگرا)
استان خراسانرضوی
حوزه انتخابیه مشهدمقدس و کلات:
حوزه انتخابیه تربتجام و تایباد: رحیمی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه تربتحیدریه و مهولات: ابوالقاسم خسروی(اصولگرا) و باستانی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه چناران و بینالود: محمد دهقان (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خواف و رشتخوار: نگهبان سلامی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه درگز: حاتمیان (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای و جوین: مقصودی(مستقل)، سبحانیفر(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه فریمان، سرخس و بخشهای احمدآباد و رضویه: احسان قاضیزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه قوچان و فاروج: هادی شوشتری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه کاشمر و خلیلآباد و بردسکن: بنیادی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه گناباد و بجستان: حمید بنایی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه نیشابور و تختجلگه: حمید گرمابی (اصلاحطلب) و هاجر چنارانی (اصولگرا)
استان خراسانشمالی
حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان و جاجرم: علی اکبری (اصلاحطلب) و علی قربانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اسفراین: هادی قوامی (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه شیروان: عبدالرضا عزیزی (مستقل)
استان خوزستان
حوزه انتخابیه اهواز:
حوزه انتخابیه آبادان:
حوزه انتخابیه اندیمشک: فریدون حسنوند(اصولگرا)
حوزه انتخابیه ایذه و باغملک: سیدهادی طباطبایی(اصولگرا) و هدایتالله خادمی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه بهبهان: محمودرضا ضرغامی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه خرمشهر: عبدالله سامری (مستقل)
حوزه انتخابیه دزفول: پاپی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه دشتآزادگان و هویزه: قاسم ساعدی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رامهرمز و رامشیر: اقبال محمدیان (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شادگان: مجید ناصرینژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شوش: سید راضی نوری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه شوشتر و گتوند: سهراب گیلانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه مسجدسلیمان، لالی، هفتگل و اندیکا:
حوزه انتخابیه ماهشهر و امیدیه: حبیب آغاجری(اصولگرا) و دژمان (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان زنجان
حوزه انتخابیه زنجان و طارم: فریدون احمدی(اصولگرا)، سید افضل موسوی(اصلاح طلب)
حوزه انتخابیه ابهر و خرمدره: محمدرضا خانمحمدی (اصولگرا) و محمد عزیزی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه خدابنده: سید البرز حسینی(اصولگرا) و احمد بیگدلی (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ماهنشان و ایجرود، دهستانهای بوغداکندی و قلتوق: سید مرتضی خاتمی (مستقل)
استان سمنان
حوزه انتخابیه سمنان و مهدیشهر: احمد همتی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه دامغان: ابوالفضل حسن بیگی(مستقل)
حوزه انتخابیه شاهرود: سید حسن حسینی شاهرودی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه گرمسار: غلامرضا کاتب (مستقل)
استان سیستان و بلوچستان
حوزه انتخابیه زاهدان: علیم یارمحمدی (اصلاحطلب)، حسینعلی شهریاری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه ایرانشهر، سرباز، دلگان، بخشهای فنوج و لاشاروبنت و آشار: درخشان (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه چابهار، نیکشهر و کنارک: ایراننژاد (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خاش و بخشهای نصرت آباد، میرجاوه و کورین: علی کرد(اصولگرا)
حوزه انتخابیه زابل، زهک و میانکنگی: احمدعلی کیخا (اصلاحطلب) - حبیبالله دهمرده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه سراوان، سیب و سوران و زابلی: در ازهی(مستقل)
استان فارس
حوزه انتخابیه شیراز:
حوزه انتخابیه فیروزآباد: کرمپور (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه نورآباد ممسنی: مرادی (اصولگرا) و گودرزی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه مرودشت: محمد مهدی برومندی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه خرامه: داریوش اسماعیلی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه آباده: زارع (اصولگرا)
حوزه انتخابیه جهرم: محمدرضا رضایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لارستان: جمشید جعفرپور (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لامرد: علوی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه فسا: جمالی نوبندگانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه اقلید: سید حسینافضلی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سپیدان: خادم (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه داراب: عسگری(اصولگرا) و انصاری (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کازرون: رضازاده (مستقل)
حوزه انتخابیه نیریز و استهبان: فرهاد طهماسبی(اصولگرا) و اصغر مسعودی(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان قزوین
حوزه انتخابیه قزوین، آبیک و البرز: سیده حمیده زرآبادی(اصلاحطلب) و داوود محمدی (مستقل)
حوزه انتخابیه بوئینزهرا: بابایی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه تاکستان: بهمن طاهرخانی (اصلاحطلب)
استان قم
حوزه انتخابیه قم: احمد امیرآبادی فراهانی(اصولگرا)، علی لاریجانی(اصولگرا)، حجتالاسلام مجتبی ذوالنور(اصولگرا)
استان کردستان
حوزه انتخابیه بیجار: حمدالله کریمی (مستقل)
حوزه انتخابیه سقز و بانه: محسن بیگلری (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه سنندج، دیواندره و کامیاران:
حوزه انتخابیه قروه و دهگلان: علی محمد مرادی (مستقل)
حوزه انتخابیه مریوان و سروآباد: منصور مرادی (مستقل) و امید کریمیان (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان کرمان
حوزه انتخابیه کرمان و راور: محمدرضا پورابراهیمی(اصولگرا) و محمدمهدی زاهدی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بافت: بختیاری (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بم و ریگان: نیکزادی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه جیرفت و عنبرآباد: کمالیپور (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه رفسنجان: محمد انارکی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه زرند و کوهبنان: حسین امیریخامکانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه سیرجان و بردسیر: شهباز حسنپور بیلگری (اعتدالگرا)
حوزه انتخابیه شهر بابک: علی اسدی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه کهنوج و منوجان و رودبار جنوب و قلعه گنج: حمزهای (اصلاحطلب)
استان کرمانشاه
حوزه انتخابیه کرمانشاه: عبدالرضا مصری(اصولگرا)، سید قاسم جاسمی(اصولگرا)؛ انتخاب نفر سوم به دور دوم کشیده شد، شامل: احمد صفری(اصلاحطلب) و سیدسعید حیدریطیب(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اسلامآباد غرب و دالاهو: حشمتالله فلاحتپیشه (اصولگرا)
حوزه انتخابیه پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی و روانسر: شهاب نادری(اصولگرا)
حوزه انتخابیه سنقر و کلیایی: حجتالاسلام سیدجواد حسینیکیا (اصولگرا) و محمد رستگار(اصلاحطلب)؛ انتخابات بهدور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه قصرشیرین و سرپلذهاب و گیلانغرب: فرهاد تجری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه کنگاور، صحنه و هرسین: حسن سلیمانی (اصولگرا)
استان کهگیلویه و بویراحمد
حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا: غلاممحمد زارعی (ااصولگرا)
حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده: عدل هاشمی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه گچساران و باشت: غلامرضا تاجگردون (اصلاحطلب)
استان گلستان
حوزه انتخابیه گرگان و آققلا:
حوزه انتخابیه رامیان و آزادشهر: ابراهیمی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه علیآباد: قرهخانی
حوزه انتخابیه کردکوی و ترکمن و بندرگز: رحمتالله جلالی(اصولگرا) رامین نورقلیپور(اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه گنبدکاووس: قرهجه طیار(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مینودشت و کلاله و مراوه تپه:
استان گیلان
حوزه انتخابیه رشت: غلامعلی جعفر زاده (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه آستارا: داداشی (مستقل)
حوزه انتخابیه آستانه اشرفیه: محمدحسین قربانی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بندرانزلی: خستهوند (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رودبار:
حوزه انتخابیه رودسر و املش: اسدالله عباسی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه صومعهسرا: دلخوش (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تالش، رضوانشهر و ماسال: محمود شکری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل: ذبیح نیکفر (اصولگرا)
حوزه انتخابیه فومن و شفت:
حوزه انتخابیه لنگرود: لاهوتی (اصلاحطلب)
استان لرستان
حوزه انتخابیه الیگودرز: محمد خدابخشی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بروجرد: علاءالدین بروجردی(اصولگرا)، هادی مقدسی(مستقل) عباس گودرزی (اصولگرا) و فاطمه مقصودی(مستقل)؛ انتخابات بهدور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه پلدختر: حمیدرضا کاظمی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه خرمآباد و دوره: محمد بیرانوند (اصلاحطلب)، مرتضی محمودوند(مستقل)، محمدرضا ملکشاهی راد(اصولگرا) و اعظم محمدنیا(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه دلفان و سلسله: علی رستمیان (مستقل)
حوزه انتخابیه دورود و ازنا: حسین گودرزی (اصولگرا) و مجید کیانپور (مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه کوهدشت: الهیار ملکشاهی (اعتدالگرا)
استان مازندران
حوزه انتخابیه بهشهر: علی محمد شاعری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه ساری و میاندورود: یوسفنژاد(اصلاحطلب)، دامادی(اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه قائمشهر: عبدالله رضیان(اصلاحطلب)؛ برای نفر دوم رقابت بین علیپور (اصولگرا) و ادیانی (اصولگرا) است
حوزه انتخابیه بابل: علی نجفیخوشرودی (اعتدالگرا)؛ برای کسب کرسی دوم باید حسین نیازآذری (مستقل) و همتالله طاهرنژادلداری(اصلاحطلب) با یکدیگر در دور دوم انتخابات به رقابت بپردازند.
حوزه انتخابیه آمل: یوسفیان ملا(مستقل)
حوزه انتخابیه نور و محمودآباد: علی اسماعیلی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه چالوس و کلاردشت: قاسم احمدیلاشکی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بابلسر و فریدونکنار: ولیالله نانواکناری (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تنکابن، عباسآباد و رامسر: شمسالله شریعتنژاد (اصلاحطلب)
استان مرکزی
حوزه انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب: علیاکبر کریمی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه تفرش و آشتیان: سید محمد حسینی (مستقل)
حوزه انتخابیه خمین: ابراهیم رضایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه ساوه و زرندیه: شهلا میر گلوبیات (اصولگرا) و محمدرضا منصوری(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه شازند: غفاری (اصولگرا) و ابراهیمی (اصلاحطلب)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه محلات و دلیجان: سلیمی (اصولگرا)
استان هرمزگان
حوزه انتخابیه بندرعباس، حاجیآباد، قشم، ابوموسی و بندر خمیر: حسین هاشمی تختی(اصولگرا)، محمد آشوری(اصولگرا) و احمد مرادی(اصولگرا)
حوزه انتخابیه میناب، رودان، سیریک، جاسک و بشاگرد: مصطفی ذوالقدر (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه بندرلنگه، بستک و پارسیان و کیش: خالد زمزمنژاد (اصلاحطلب) و احمد جباری (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
استان همدان
حوزه انتخابیه همدان: حاجیبابایی (اصولگرا)
حوزه انتخابیه اسدآباد: رنجبرزاده (اصولگرا)
حوزه انتخابیه بهار و کبودرآهنگ: پورمختار(اصولگرا)
حوزه انتخابیه تویسرکان: محمدمهدی مفتح (اصولگرا)
حوزه انتخابیه رزن: حسن لطفی (اصلاحطلب) و عطاالله سلطانی صبور (اصولگرا)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
حوزه انتخابیه ملایر: محمد کاظمی (اصلاحطلب)؛ احمدیآزادیخواه (اصولگرا) و علیرضا امامی (اصلاحطلب) برای کسب دومین کرسی نمایندگی این شهرستان در دور دوم به رقابت میپردازند.
حوزه انتخابیه نهاوند: حسن بهرامنیا (اصولگرا)
استان یزد
حوزه انتخابیه یزد و اشکذر: سید ابوالفضل موسوی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه اردکان: محمدرضا تابش (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مبید و تفت: کمال دهقانی (اصلاحطلب)
حوزه انتخابیه مهریز، بهاباد، خاتم، ابرکوه و بافق: محمدرضا بابایی(اصولگرا) و صباغیان(مستقل)؛ انتخابات به دور دوم کشیده شد.
اقلیتهای دینی
حوزه انتخابیه زرتشتیان: اسفندیار اختیاری (مستقل)
حوزه انتخابیه کلیمیان: مرهصدق (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان آشوری و کلدانی: یوناتن بتکلیا (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی شمال ایران: کارنخانلری (مستقل)
حوزه انتخابیه مسیحیان ارمنی جنوب ایران: ژرژیک آبرامیان (مستقل)
این آمار تکمیل میشود/ لطفاً بهروز رسانی کنید...
کد خبر: ۸۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۸
در «اربعین» و عدد چهل، اسراری از رازهای خداوند نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامی جایگاه خاصّی دارد
کد خبر: ۷۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱
نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد گفت: تمامی ایام ذیالحجه ایام مبارکی است و خدا لعنت کند آل سعود را که با حادثه و فاجعه منا شیرینیهای ذیالحجه را به کام ما تلخ کرد
کد خبر: ۷۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
از همان نخستین روزهای تصرف بخش هایی از عراق و سوریه توسط داعش، اخبار مختلفی درباره جنایات فجیع تروریست های این گروه در مناطق تحت کنترل، از جمله تجاوز به زنان و دختران روایت شده است. در این میان، آنچه ماجرا را دردناک تر می کند این است که تروریست های عضو داعش سعی می کنند با تحریف آیات قرآن و رویه های دینی، این گونه جنایت های خود را توجیه نمایند.
به گزارش به نقل از سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به موضوع تجاوز به زنان و دختران نوجوان توسط داعش و دیگر جنایات این گروه در عراق و سوریه پرداخته و می نویسد اعضای این گروه با ادعای اینکه قرآن از این اقدامات آن ها حمایت می کند، عملاً در مناطق تحت کنترل خود نوعی برده داری جنسی به راه انداخته و از این موضوع به عنوان ابزاری برای جذب اعضای جدید نیز استفاده می کنند.
در این گزارش اشاره شده که تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران ایزدی، از همان روزهای نخست ظهور داعش به پدیده ای رایج در مناطق تحت کنترل این گروه تبدیل شده است. مصاحبه با 21 زن و دختر که به تازگی از چنگ این گروه گریخته اند و همچنین نگاهی به بیانیه های رسمی داعش، نشان می دهد که چطور این رویه تجاوزگری به یک محور اعتقادی در این گروه تبدیل شده است.
بر همین اساس، ربودن و سوءاستفاده از زنان و دختران ایزدی، به نوعی تجارت برای داعش تبدیل شده است. بر اساس اخبار و گزارش های منابع محلی، سال گذشته 5270 ایزدی توسط داعش ربوده شده اند که از این میان، 3144 نفر هنوز در اسارت این گروه هستند. به منظور سوءاستفاده از این اسرا، یک بوروکراسی وسیع برده داری جنسی توسط داعش ایجاد شده که مدیریت آن بر عهده دادگاه های این گروه است. از سوی دیگر، وجود چنین رویه ای به ابزاری برای داعش تبدیل شده تا از آن برای تبلیغ جهت عضویت مردان استفاده کند.
گفتنی است به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک این جریان، مباحثات فروانی در بحث برده داری توسط داعش مطرح شده که یکی از آن ها، ماه گذشته در یک دستورالعمل منتشره توسط اداره تحقیق و فتوای این گروه نمود پیدا کرد. در حقیقت، رهبری داعش نوعی قرائت تحریف آمیز از قرآن و دیگر متون دینی ارائه می دهد تا بر اساس آن، نه تنها خشونت را توجیه کند، بلکه تجاوز جنسی را به عنوان امری دارای ثواب معنوی نیز جلوه دهد. یکی از دختران ایزدی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید فرد متجاوز به وی، اقدام خود را «عبادت» می دانسته است.
آغاز بیانیه های رسمی داعش در توجیه برده داری جنسی، به سوم اوت 2014، یعنی به زمانی باز می گردد که تروریست های این گروه، به روستاهای منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی های عراق است، حمله کردند. در ابتدا گمان می رفت که حمله داعش به این روستاها مطابق معمول در راستای توسعه قلمرو این گروه است؛ اما به زودی مشخص شد که این بار، هدف متفاوت است.
بازماندگان ماجرا می گویند از همان ساعت اولیه حمله داعش به منطقه، تروریست های این گروه مردان و پسران بالغ را جدا کرده و آن ها را به قتل رساندند و سپس زنان، دختران و کودکان را سوار کامیون های کرده اند. متیو باربر، کارشناس اقلیت های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی».
یک دختر 15 ساله ایزدی که در ماجرا حضور داشته می گوید تروریست ها، دختران مجرد را نیز از مادران و دیگر اعضای خانواده خود جدا کرده و آن ها را سوار اتوبوس هایی کرده و آن ها را به موصل و برخی دیگر از شهرهای تحت کنترل داعش منتقل کرده اند. پس از گذشت مدتی، آن ها دوباره تقسیم بندی شده و با اتوبوس هایی به سوریه و دیگر مناطقی از عراق که در تصرف داعش قرار دارد منتقل شده اند.
گزارش های منابع محلی که مورد تأیید دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل نیز قرار گرفته، حاکی از آن است که کار تجارت جنسی توسط داعش، به طور کامل سیستماتیک و از پیش برنامه ریزی شده بوده است. بر اساس این گزارش ها، دختران پس از منتقل شدن به موصل و دیگر مناطق، توسط تروریست ها سرشماری شده و مشخصات آن ها ثبت شده است. گفته می شود این برده داری سیستماتیک جنسی داعش، تاکنون به دختران و زنان ایزدی محدود بوده و گزارش های مستدلی از حضور زنان از دیگر فرقه ها و مذاهب وجود نداشته است.
باربر می گوید تأکید بر زنان ایزدی از سوی داعش احتمالاً بدان سبب است که داعشی ها آنان را کافر و چندخدایی می دانند. به همین دلیل، از دید تروریست ها وضعیت ایزدی ها حتی با مسیحیان و یهودیان نیز متفاوت است.
اندکی پس از به اسارت درآمدن گروه مذکور از زنان و دختران ایزدی، داعش مطلبی را در نشریه آنلاین خود منتشر کرد که نشان می داد روند موجود کاملاً برنامه ریزی شده است. در این مطلب ادعا شده بود که اعضای داعش مدتی درباره ایزدی ها تحقیق کرده اند و بر خلاف مسیحیان و یهودیان، هیچ بختی برای آن ها وجود ندارد که با پرداخت «جزیه» آزاد شوند. بنابراین، زنان و دختران ایزدی پس از اسارت میان اعضای داعش تقسیم شده اند. بخش دیگری از این اسرا نیز به عنوان برده فروخته شده اند.
انتشار اخبار مربوط به تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران توسط داعش، در ابتدا حتی سبب شگفتی برخی از هواداران گروه شد که ضمن انکار ماجرا، از پذیرش آن خودداری می کردند. با این حال، گزارش های متعدد و مصاحبه با زنان و دخترانی که موفق به فرار از دست این گروه شده اند، بر این موضوع صحه می گذارد.
کد خبر: ۶۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: ، «علی اکبر رائفی پور» کارشناس ارشد رسانه و ادیان و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «گروه بینالملل خبرگزاری فارس» علت اصلی حمله عربستان به یمن را تسهیل تغییرات در هرم قدرت و کسب مشروعیت برای پسر جوان شاه کنونی سعودی دانست و با یادآوری سیاست امام خمینی (ره) در مقابل آل سعود، از برخی مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کرد و از آنان خواست تا با حکومت فعلی سعودی، اصلا مماشات نکنند.رائفیپور، عربستان را به دو مرحله «قبل از حمله و بعد از حمله به یمن» تقسیم کرد و با بیان اینکه عملکرد دولت عربستان اکنون هیچ فرقی با عملکرد اسرائیل ندارد، گفت، پیش از حمله به یمن سیاست عربستان معاویهگونه بود اما پس از حمله، این سیاست تبدیل به «سیاست یزیدی» شده است و نباید به هیچ عنوان با آن مماشات کرد.وی با بیان اینکه عربستان هیچ خیری برای جمهوری اسلامی نداشته بلکه مانند رژیم صهیونیستی علیه ایران فعالیت کرده خواستار به کارگیری ادبیاتی تند در قبال آل سعود شد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دلیل اصلی حمله عربستان به یمن/ یمن چالهای برای ایران؟رائفیپور در پاسخ به سوالی درباره علل و انگیزه حمله عربستان به یمن گفت: دلایل این حمله چند مورد است، ابتدا اینکه سعودیها خواستند از یمن چالهای برای ایران ایجاد کنند، با بحرین نتوانستند ایران را وسط بکشند، خواستند با تشکیل ائتلافی موسوم به اسلامی و نه عربی این کار را انجام دهند. عربستان در ابتدا میخواست تا ترکیه و پاکستان را به میان بکشد و ادعا کند ائتلاف تشکیل شده محدود به کشورهای عربی نیست، اما پس از سفر آقای (محمد جواد) ظریف (وزیر امور خارجه ایران) به پاکستان و سفر (رجب طیب) اردوغان (رئیسجمهور ترکیه) به ایران و فعالیت دیپلماسی و خط و نشان کشیدنهای مختلف، به صورت کژ دار و مریز عقب کشیدند و آن ائتلاف شکل نگرفت.دلیل دیگر اینکه عربستان نگران تشکیل دولت شیعی در شمال یمن است که این مسأله با تأثیر بر جمعیت ۶ میلیونی شیعه عربستان که عمدتا در مناطق نفتی ساکن هستند، حکمرانان سعودی را نگران کرده است.اما بعد مهمتر، این است که ساختار قدرت در عربستان فروریزنده است که فقط فرزندان عبدالعزیز (آل سعود) باید پادشاه شوند؛ فرزندان عبدالعزیز هم همه فوت کرده یا فرتوت شدهاند، به طوریکه دو ولیعهد در زمان ملک عبدالله (شاه شابق) قبل از اینکه به پادشاهی برسند به هلاکت رسیدند. حال باید نوهها به قدرت برسند، اما کدام نوهها؟ از کدام فرزند؟ از سُدیریها یا غیر سدیریها؟ و تمام اینها منشأ اختلاف است و به جرأت میتوان گفت در حال حاضر ۹۵% شاهزادهها، انتصابات جدید ملک سلمان ناراضی هستند. آن کاربر معترض سعودی (مجتهد) نیز در حساب تویتری خود به این مسأله اشاره کرد .رائفی پور افزود: اما بهترین فرصت برای این تغییرات چه زمانی است؟ هنگامی که پای یک دشمن خارجی در میان است؛ آن هم دشمنی به نام شیعه و «محمد بن سلمان» نیز مسئولیت این جنگ را بر عهده گرفته است.این اتفاقات در شرایط رخ میدهد که جامعه عربستانی نیز غرق در تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی و محور مقاومت است و به طور کلی، مردم عربستان از کودکی با این تبلیغات بزرگ میشوند و حال به گونهای باید به علت مبارزه با شیعیان و ایران در مقابل این تغییرات کوتاه بیایند و این وجه مهمترین بعدی است که باید به آن نگاه کرد؛ وگرنه آمریکاییها بیشتر از ایران باید نگران حمله عربستان به یمن باشند؛ چرا که به معنای واقعی کلمه (حمله به یمن) بازی با آتش است آن هم برای عربستانی که تأمینکننده ۱۱ میلیون بشکه نفت برای آمریکاست.پس، اصل (علت حمله، تسهیل) تغییرات داخلی است؛ در نشست کمپ دیوید نیز ملک سلمان «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» را فرستاد تا یک وجههای نیز برای اینها در پی داشته باشد. پس نیاز به مشروعیت داخلی عامل اساسی حمله عربستان به یمن است، وگرنه هیچ کسی نمیتوانست پیشبینی حمله عربستان به یمن را بکند، این کار عاقلانه نبود که عربستان بخواهد چنین کاری انجام دهد و تنهاترین دلیل میتواند همین باشد که به مشروعیت داخلی به واسطه یک دشمن خارجی نیاز دارد.عربستان معاویهای و عربستان یزیدیرائفی پور در ادامه با لحنی انتقادی از مسئولان داخلی گفت: من سؤالی دارم؛ چرا ما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم؟ اسلامی نیست؟ نه؛ چون مشروعیت ندارد، بیایید بگوییم چرا مشروعیت ندارد و عربستان چه کارهایی کرده و اسرائیل چه کارهایی کرده که عربستان تاکنون نکرده است؟میخواهم کمی چالشی صحبت کنم و برخی از سیاستها و مماشات مسئولان با آل سعود را زیر سؤال ببرم؛ یک سؤال دارم حضرت اباعبدالله چرا حاضر به بیعت با یزید نشد؟ چون که میخواست جلوی خوانش یزیدی از اسلام را بگیرد، حضرت میفرمایند من فاتحهی آن اسلامی را خواندم که یزید در آن مُهر (تأیید) اسلامی بخورد و مسلمان نامیده شود. امام حسین (ع) ۱۰ سال با معاویه در صلح بود، چرا که معاویه لااقل یک مقداری ظاهر را حفظ میکرد و وقاری برای خود قائل بود.عربستان قبل از حمله به یمن و بعد از حمله به یمنبنده عربستان را به دو مرحله تقسیم میکنم، عربستان قبل از حمله به یمن و عربستان پس از حمله به یمن و عربستان پیش از حمله به یمن معاویه است و پس از حمله به یمن به مثابه یزید است. بنده معتقدم پس از حمله به یمن، عربستان خود یزید بن معاویه است و هیچ تفاوتی با اسرائیل ندارد، شما یک خیر و منفعت از عربستان برای دنیای اسلام نام ببرید، یک منفعت از عربستان برای ایران را نام ببرید! وجود ندارد، پس چرا باید با این رژیم مماشات کنیم؟، چرا باید با عربستان سازش کنیم، سعودیها با تمام قوا برای مقابله با ایران به پا خواستهاند، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و هر نوع دشمنی را در حق ما به کار میگیرند.چرا تلویزیون صحبتهای حضرت امام خمینی (ره) در مورد آل سعود را پخش نمیکند؟حضرت امام (ره) میفرمایند: ما اگر از مسأله قدس بگذریم -فکر کنید ما از مسأله قدس بگذریم، ما در زمان جنگ با عراق نیز میگفتیم راه قدس از کربلا میگذرد بعد حضرت امام میفرماید ما اگر از قدس هم بگذزیم-، اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایتهای آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. انشاالله اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.رائفیپور معترضانه افزود: [امام چرا اینقدر تند گفته است؟] چون خوانش سعودی از اسلام، بزرگترین ضربه به اسلام است و من تعجبم از این سخن برخی آقایان این است که میگفتند ایران و عربستان دو بال اسلام هستند. یعنی باید به فرزندانمان تجاوز میشد تا صدایتان بلند میشد؟ در مورد این قضیه تعطیلی حج عمره برخی به علت منافعی که داشتند مقاومت کردند و آیت الله مکام شیرازی خیلی خوب به آن مسأله پرداخت و فرمودند که این اتفاق نباید رسانهای میشد و حال که چنین شده، باید تا آخر ایستاد.من درخواستم از مسئولان و مردم این است که ادبیاتتان را در مورد عربستان تغییر دهید، ادبیات باید حالت حمله به خود بگیرد. رهبری در مورد اسرائیل از چه ادبیاتی استفاده میکنند؟ سگ هار، حرامزاده؛ چرا؟ چون بچهکش است، عربستان نیز بچه میکشد. بنده عرضم این است که ما باید عربستان معاویهای و یزدی را از هم تفکیک کنیم. حضرت اباعبدالله حج واجب خودشان را قطع کردند، نهایت این است که دیگر شما را به حج راه ندهند، خب ندهند، مولای ما حسین است و مولای اینها یزید. تاریخ در حال تکرار است، کأنه همان اتفاقات در حال رخ دادن است، این واقعیت سعودیهاست و ما باید تغییر رویه دهیم.
نقش نهاد دینی عربستان در حمله به یمنرائفیپور در پاسخ به سوالی درباره نقش نهادهای دینی در کنار نهاد تصمیمگیر سیاسی در عربستان و نقش آن در جنگ علیه یمن گفت: عربستان بر مبنای وهابیت پیش میرود، ببینید اولین جایی که سکولاریزم پایهریزی و مستند شد در تورات است، در عهد عتیق دو تن از پیامبران بنی اسرائیل هستند که ما آنان را پیامبر میدانیم اما یهودیان آن دو را پادشاه قبول دارند نه پیامبر. آن دو نیز حضرت داود و سلیمان هستند، یعنی یهودیها این دو را به عنوان پادشاه و نه پیامبر قبول دارند.یا اینها نگذاشتند که پیامبران حکومت تشکیل دهند یا اگر تشکیل دادند سانسور کردند.برخی سؤال میکنند چرا اسرائیل سکولار است؟ مگر بر مبنای دین یهود شکل نگرفته است؟ [در پاسخ باید گفت] چون تورات اجازه نمیدهد فقیه [فرد دین شناس] حاکم شود، آنها بر مبنای فقه خودشان حکومت تشکیل دادهاند. شیعه این دوران را ۴۰۰ سال پیش گذرانده. یکی از دلایل مشکل اینها با جمهوری اسلامی ایران همین است [که حکومتی دینی با حضور فقیهان تشکیل داده است]. آنها کتابشان را تحریف کردهاند. جالب این است که عربستان نیز بر همین مبنا است، حاکم، آل سعود است و نهاد دینی هم آل شیخ؛ مثلا فتوای جدید آل شیخ مفتی وهابی این است که نگاه کردن به شبکه «الاصلاح» ( یک شبکه اهل تسنن و مخالف آل سعود) حرام است و این به معنای جاده صاف کردن برای حکومت سعودی است.وهابیت در حال توجیه و حمایت از آل سعود است، شما اگر بخواهید تمام قوانین حقوق بشری را یکجا زیر سؤال ببرید، عربستان کفایت میکند، برای جمهوری اسلامی ایران؛ عربستان بهترین فرصت است تا غرب را به چالش بکشیم؛ سفرا و رایزنان فرهنگی باید مدام این مسأله را بگویند.همین ایده در ایالات متحده نیز شکل گرفت؛ اوینجلیکالها (evangelical ) یا همان مسیحیان صهیونیست، اینها اولین مهاجران به آمریکا هستند، دانشگاه هاروارد را اینها به وجود آوردند، پیوریتنها (Puritan) بودند یعنی مخلصین و پرهیزکاران، کسانی که آمریکا رفتهاند میدانند، آمریکاییها بسیار بیشتر از اروپاییها مذهبیترند، اما بسیار زودتر از فرانسویها، سکولاریسم را به وجود آوردند، چرا که مسیحیت اوینجلیکال کاملا برگرفته از تورات است، اصلا نمیتوانند حکومت دینی تشکیل دهند. حکومت دینیشان نهایت این بود که مشاور دولتی باشند.اینها [وهابیها] جاده صاف کن حکومتها میشوند، زمانی که ملک عبدالله با (جرج) بوش (رئیسجمهور سابق آمریکا) مشروب خورد، علمای وهابی گفتند که یک جرعه ایرادی ندارد؛ یعنی پادشاه مبنای دین است و بر مبنای او باید دین تفسیر شود؛ من یاد «علی محمد باب» افتادم، او چیزهایی نوشته بود که با قواعد عربی جور در نمیآمد و اشتباه بود اصلا، بعد از او میپرسیدند که اینها مشکل دارد و او هم جواب میداد که نخیر قواعد عربی اشتباه است؛ درست همینهایی است که من نوشتم و شما ادبیات عربی را تغییر دهید.دقیقا کارهایی که یزید (لعنة الله علیه) انجام میداد، هر کاری میکرد، او هم با غربی (رومیها) دوست و هم پیمان بود، سعودیها هم یزید را کاملا قبول دارند و الگویشان اصلا او است، اگر مردم عربستان رفتار یزید را درک کنند، به سعودیها هم گیر میدهند که خب شما هم مثل او هستید.به نظرم باید با سعودیها هتاکانه صحبت کرد، بی پرده تحقیرشان کرد و آبرویشان را برد، این خیلی خوب است که برخی مسئولان نظام اینگونه راجع به آل سعود صحبت میکنند، نمونهاش مقام معظم رهبری که فرمودند، بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد.ادامه جنگطبعا اینها دوست دارند که زود قائله را تمام کنند، آنها به خوبی میدانند که بالاخره داخل یمن مردم به این اجماع میرسند که باید یک مقابلهای بشود.
دلیل صبر انصاراللهیکی از دلایل عمده صبر و حلم انصارالله این است که اینها میخواهند تا از جبهه داخلی یمن خیالشان راحت شود؛ این طور نشود که در دو جبهه بجنگند.موضوع بعدی اینکه اگر فردا روز جنگ شروع شد، مردم یمن اینطور نگویند که جنگ شیعه و سنی است؛ انصارالله میخواهد با این صبری که در پیش گرفته مردم و قبائل را علیه عربستان تهییج کنند؛ به خاطر همین است که در تبلیغاتی که سعودیها دارند، مرتب تأکید میکنند که ما فقط داریم انصارالله را بمبباران میکنیم.حال مطمئن باشید با اولین موشک به ریاض، خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. پروازهای خروجی از عربستان ترافیک خواهد شد، این سنت الهی است که یاغیها و قدرتمندان را با ضعفا از بین ببرد، چه بسا مشیت الهی است که ثروتمندترین کشور عربی به وسیله فقیرترین کشور عربی به زیر کشیده شود.حضرت امام خمینی (ره) تعبیر جالبی دارند. امام میفرمایند: مسأله ما با آل سعود بالاتر از این مسائل است و ما باید با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با تمام قوایی که دارند، باید با این مسأله محاربه کنند، با هر طوری که خودشان صلاح میدانند.امام حتی راه مقابله را به عهده خود مردم گذاشته و میگوید «هر طور خودشان صلاح میدانند». امام در مورد چه کسی اینگونه صحبت کردهاند؟ چرا؟ چون که چنین خوانشی از اسلام نباید شکل بگیرد.
جنگ نیابتی در یمن؛ اما یمن تسلیم نمیشودسعودیها نمیتوانند حمله زمینی انجام دهند، (امپراتوری) عثمانی تمام کشورهای عربی را گرفت، اما نتوانست یمن را اشغال کند، کوههای منطقه شمالی یمن، مانع بزرگی است. چاره کار چیست؟ چاره کار این است که دوباره همین تکفیریها به کمکشان بیایند، بشود مانند سوریه، یک جنگ شیعه و سنی راه بیندازد، گفتیم چرا انصارالله صبر میکند؟ یکی همین است که از ایجاد جنگ شیعه و سنی جلوگیری کند.در این باره یک مسأله تاریخی را بگویم که بسیاری از آن مطلع نیستند. در صدر اسلام دسته بندی مسلمانان پس از قتل عثمان ۵ گروه شکل گرفت:
یک: عثمانی؛ محب شیخین بودند و عثمان را قبول داشتند و حضرت علی (ع) را قاتل عثمان میدانستند؛ به اینها میگفتند عثمانی.
دو: شیعه؛ محب شیخین بودند، حضرت علی (ع) را قبول داشتند و عثمان را رد میکردند و میگفتند که عثمان فامیلهایش و «بنی ابی معیط» را بر گرده مردم سوار کرده است؛ به این میگفتند شیعه.
سه: اهل جماعت؛ اقلیت ناچیزی بودند که اهل تسامح بودند و میگفتند گیر ندهید، همه خوب هستند؛ اینها میگفتند اهل جماعت (حال این دسته اکثریت شده و اهل تسنن را شکل داده است).چهار: خوارج؛ کسانی بودند که شیخین را قبول داشتند و میگفتند کار که به عثمان و علی رسید کار خراب شد، اینها را «صهرینی» میگفتند که خوارج نیز از این دستهاند.پنج: رافضیها؛ کسانی بودند که میگفتند از ابتدا نیز علی (ع) بر حق بود که اینها را رافضی میگفتند و الان معادل شیعه امروز است.حالا نکته جالب اینجاست که ۹۵% سپاه حضر امیرالمؤمنین شیعه بودند یعنی شیخین را قبول داشتند؛ و معاویه خواست از این قضیه سوء استفاده کند و علی (ع) را در مقابل شیخین قرار دهد. نامه نوشت به حضرت امیرالمؤمنین و گفت: «به یاد داری شیخین همچون شتران تو را بسته بودند و برای بیعت میبردند؟» یعنی در اینجا خواست [با توهین و تحریک امام] بین حضرت علی (ع) و شیخین اختلاف را برجسته کند [تا سپاهیان امام علیه امام موضع بگیرند].حضرت در جواب معاویه فقط فرمودند: خواستی خوار کنی اما ستودی، اینکه کسی مظلوم واقع شود تقصیر او نیست؛ در ادامه حضرت میفرمایند، [دیگر پاسخ را ادامه نمیدهند و میگویند] اصلا به تو ربطی ندارد. یعنی حضرت [با هوشمندی] جلوی غرضورزی معاویه را گرفت، معاویه میخواست به لشکر امام بگوید که به فرماندهی کسی میجنگید که شیخین را قبول ندارد و لشکر را از حضرت جدا کند [اما ناکام ماند].عربستان نیز میخواهد فضا را به سمت تقابل شیعه و سنی در یمن ببرد، مردم یمن باید مراقب این باشند. پس عربستان سعودی چارهای ندارد جز اینکه استراتژی معاویه بن ابوسفیان را در پیش بگیرد و ما هم چارهای نداریم جز اینکه روش حضرت امیرالمؤمنین را در پیش بگیریم و مواظب فتنه انگیزی و اختلاف آفرینی سعودیها را باشیم.
کد خبر: ۶۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
العالم - محمد مرسی رئیس جمهوری برکنار شده مصر با نشان دادن علامت معروف "رابعه " با انگشتان و لبخند، به صدور حکم اعدام خود توسط قاضی در دادگاه واکنش نشان داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم ، علامت بالا بردن چهار انگشت به نشانه پیروزی در مصر پس از آن باب شد که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه به حمایت از مرسی و به یاد میدان رابعه الدویه چهار انگشت خود را بالا برد.
طرفداران مرسی به حمایت از او در تظاهرات خود عکسی را به دست می گیرند که در آن تصویر چهار انگشت نشان داده می شود که بالا برده شده است. بیشتر طرفداران مرسی نیز در فیس بوک از این تصویر به جای عکس واقعی خود استفاده می کنند.
دادگاه مصری دیروز (شنبه) برای محمد مرسی رئیس جمهوری معزول مصر و بیش از یکصد تن دیگر از متهمان قضیه فرار از زندان در جریان انقلاب 25 ژانویه 2011 مصردر زمان حاکمیت حسنی مبارک دیکتاتور سرنگون شده آن کشور ، حکم اعدام صادر کرد.
مرسی به سازماندهی برنامه فرار هزاران زندانی از جمله خود او متهم شده است.
نام یوسف قرضاوی شیخ جنجالی مصری مقیم قطر هم در میان محکومان به چشم می خورد که غیابا به اعدام محکوم شده است.
در اولین واکنش ها به حکم اعدام اولیه محمد مرسی، «اسامه» پسر او در صفحه فیسبوک خود حامیان اخوانالمسلمین را به اعتراض فرا خواند و نوشت: اخوانیها علیه این حکم قیام کنند!
همچنین «سامی ابوزهری» سخنگوی حماس حکم صادر شده اولیه در این خصوص را «تاسف بار» خواند.
ابوزهری حکم مذکور را سیاسی و نقطهای تاریک در تاریخ قضائی مصر توصیف کرد و افزود در این حکم حتی تعدادی از اسرا و شهدای مقاومت نیز به اعدام محکوم شدند.
وی تصریح کرد از احکام صادر شده در این باره نگران نیستیم و برخی از فلسطینیهایی که حکم علیه آنها صادر شده در طول زندگی خود وارد مصر نشدهاند.
یادآور می شود ، محمد مرسی از اعضای برجسته اخوان المسلمین در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری که در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲ و مدتی پس از سرنگونی حسنی مبارک برگزار شد، دررقابت با ژنرال احمد شفیق به پیروزی رسید و به این ترتیب نام او به عنوان نخستین رئیسجمهوری پس از انقلاب ۲۰۱۱ و پنجمین رئیسجمهوری تاریخ مصر به ثبت رسید. از چالشهای پیش روی مرسی در دوران ریاستجمهوریش، اختلاف با فرماندهان عالیرتبه ارتش مصر در زمینه دخالت آنها در سیاست بود. مرسی همواره در سخنانش تأکید داشت ارتش تنها باید در خدمت دفاع از سرزمین مصر به کار گرفته شود.
چند روز پیش از اولین سالگرد تحلیف محمد مرسی، موجی از اعتراض ها علیه او به نام جنبش تمرد به نمایندگی محمد البرادعی شکل گرفت. معترضان مرسی را به تلاش برای گسترش اختیارات خود واخوان المسلمین متهم وخواهان کناره گیری او از قدرت و برگزاری انتخابات زودهنگام بودند. مرسی نیز گفته بودکه منتخب مردم است وکنارنمی رود. چند روز پس از اوجگیری اعتراض ها هفت تن از وزرای مرسی و نخست وزیر مصر، هشام قندیل، استعفاء کردند. در چنین شرایطی ارتش مصر در۱ژوئیه ۲۰۱۳ میلادی مهلت ۴۸ ساعته داده بود تااختلافات حل شوند در غیر این صورت مداخله خواهد کرد. مرسی واعضای بلندپایهٔ اخوان المسلمین مصر در پاسخ، این کار ارتش را دخالت درسیاست خواندند. ارتش مصر درشامگاه ۱۲تیر۱۳۹۲(به وقت ایران) پس از تمام شدن ضرب الاجل دو روزه اعلام کرده بود که بیانیهای صادر خواهد.
به این ترتیب محمد مرسی در ۱۲ تیر ماه ۱۳۹۲ (سوم ژوئیه ۲۰۱۳) طی کودتایی و بابیانیه فرمانده ارتش مصر عبدالفتاح السیسی و حمایت نماینده مخالفان دولت محمد البرادعی، شیخ الازهر شیخ احمد الطبیب و پاپ مسیحیان قبطی مصر پاپ تواضروس دوم از قدرت برکنار شد
طی همان بیانیه عدلی منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر به عنوان رئیس جمهوری موقت دولت انتقالی تعیین شد. چندین ساعت بعد محمد بدیع رئیس اخوان المسلمین مصر بازداشت و روز بعد آزادشد. همچنین۳۰۰ نفر از سران اخوان تحت تعقیب قرار گرفته و شخص محمد مرسی در گارد ریاست جمهوری بازداشت گردید.
در تاریخ ۲۱ آوریل ۲۰۱۵(۳۱ فروردین ۱۳۹۴) محکمه جنایی قاهره محمد مرسی را به جرم تحریک خشونتها بین نیروهای امنیتی اش و معترضان که منجر به مرگ سه نفر گردید به بیست سال زندان محکوم کرد.
کد خبر: ۶۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۷
ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده گروه تروریستی داعش در فایل صوتی با ناتوان خواندن آل سعود در جنگ با یمن پیش بینی کرد که این جنگ نسخه سعودی ها را خواهد پیچید.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش ایرنا به نقل از سی ان ان، ابوبکر البغدادی افزود: آل سعود اهل نبرد نیستند و «طوفان قاطعیت» آن ها وهمی است که به زودی خودشان را نابود خواهد کرد.
این سخن البغدادی به معنی مخالفت با حمله به یمن و کشتار مردم این کشور نیست بلکه وی معتقد است ناتوانی آل سعود باعث نفوذ بیشتر ایران در منطقه شده و لازم است که خاندان سعودی نابود شوند تا به ادعای سرکرده گروه تروریستی داعش مردم حول محور خلافت ادعایی وی گرد هم آیند.
این فایل صوتی از البغدادی همچنین در شرایطی منتشر می شود که گزارش های متعددی از وخامت وضعیت جسمانی او خبر داده اند و برخی نیز شدت جراحت وی در حمله به مواضع داعش را در حدی ارزیابی می کنند که ممکن است به فلج شدن وی منجر شود.
در این فایل صوتی که «خرد و کلان هشیار باشید» نام گرفته است، البغدادی بسیاری از حاکمان منطقه از جمله آل سعود را از همپیمانان و در خدمت منافع یهودیان می خواند و در بخشی از آن می گوید: هواپیماهای حاکمان جزیره العرب کجا بودند تا یهود را در معراجگاه رسول خدا (مسجد الاقصی) هدف قرار دهند؟ حمایت آل سعود و همپیمانان آن ها از یک میلیون مسلمان برمه (میانمار) که قتل عام می شوند چنانچه گویی از مادر نزاده اند، کجاست؟ در برابر توپخانه های نصیری ها (علویان) کجا بودند؟ حاکمان شبه جزیره رسوا شده اند و عیبشان نمایان شده است؛ خیانتشان بر همه مسلمانان واضح است و حقیقت خود را نشان داده اند.
این انتقاد سرکرده گروه تروریستی داعش از سکوت آل سعود در برابر رژیم صهیونیستی نیز در حالی است که تروریست های داعش صرفنظر از کشتار مسلمانان شیعه و سنی، خود هرگز علیه صهیونیست ها اقدامی نکرده اند به طوری که مجروحان آن ها به وسیله صهیونیست ها مداوا می شوند.
البغدادی در پاسخ به اقدام نکردن علیه صهیونیست ها، شیعیان را «دشمنان نزدیک» می خواند که نابود کردن آن ها «بر نبرد با دشمن دور (صهیونیست ها) اولویت دارد.»
ابوبکر البغدادی جنگ یمن را «آخرین نفس های آل سعود» خواند و آرزو کرد این خاندان نابود شود تا «مسلمانان در حول خلافت داعش گرد هم آیند.»
خلیفه خودخوانده داعش از مسلمانان خواست که به سرزمین خلافت ادعایی او مهاجرت کنند.
گروه تروریستی داعش پس از اشغال بخش های از کشورهای عراق و سوریه جنایت ها و کشتارهای متعددی را علیه مسلمانان اعم از اهل سنت و شیعیان، مسیحیان و ایزدی ها مرتکب شده است.
کد خبر: ۶۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۵
به خدا، جنگ ما فرقه ای است! فریب این تحلیلگران و نمایندگان رسانه ها را نخورید که می گویند این درگیری ها سیاسی است. نه! این جنگ، جنگی بین شیعه و سنی است!سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عبدالرحمان السدیس امام جماعت مکه، طی سخنانی گستاخانه ، تئوری اصلی عربستان و وهابیون را که همواره از سوی سعودی های تکذیب می شد، را اعلام کرد و گفت: عربستان باید از صلاح الدین ایوبی الگو بگیرد و ابتدا با ایران و شیعه بجنگد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» به نقل از فیسکال تایمز، متن سخنان این شیخ وهابی در ادامه می آید:
جنگ ما با ایران فرقه است، جنگی بین سنی ها و شیعیان. جنگ ما با شیعیان جنگ بین ایمان و کفر است.
ما با ایران و شیعه می جنگیم، چراکه آنها به ما اتهام وارد می کنند. ما باید از صلاح الدین الگو بگیریم که پیش از جنگ با مسیحیان و یهودیان با شیعیان جنگید.
به خدا، جنگ ما فرقه ای است. فریب این تحلیلگران و نمایندگان رسانه ها را نخورید که می گویند این درگیری ها سیاسی است. نه! این جنگ، جنگی بین شیعه و سنی است.
آنها به کشورهای ما حمله کردند. آنها به عراق، بحرین، سوریه و یمن هجوم بردند.
اولویت ما اکنون مبارزه با شیعیان است، نه یهودیان. ای مسلمانان گوش فرا دهید، جنگ ما با ایران و شیعه است.
به خدا سوگند، ما این جنگ را تمام زمانیکه آنها روی زمین وجود داشته باشند ادامه می دهیم.
جنگ ما با ایران به اوائل دوره شیعه گری باز می گردد، به ما اعتماد کنید، اول با شیعیان بجنگید، بعد از آن نوبت یهودیان و مسیحیان خواهد رسید، به خدا، نوبت به آنها خواهد رسید.
کد خبر: ۶۱۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت.
باراک اوباما مجاهد را به عنوان رییس انجمن مشاوره درباره ی همکاری های دینی و همسایگی در سال 2009 منسوب کرد، که وی را به نخستین زن مسلمان آمریکایی در بر عهده گرفتن چنین پست ارشدی تبدیل کرد. در این پست، مجاهد به دیگر رهبران آمریکا در ارائه پیشنهاداتی به رئیس جمهوری آمریکا درباره ی این که چگونه سازمان های دینی می توانند با دولت برای حل مسائل چالش های دشوار جامعه همکاری کنند، پیوست. مجاهد برای گرفتن رای اعتماد به صحن کمیته ی روابط خارجی سنای آمریکا درباره ی برخورد آمریکا با جوامع مسلمان دعوت شد، وی پیشنهادهای مهمی را برای انجمن مشاوره امنیت داخلی ضد گروه های تندرو خشونت گرا ارائه داد.
مجمع جهانی اقتصاد مجاهد را رهبر جهانی جوان نامید. وی عضو انجمن برنامه ریزی مجمع درباره ی جهان عرب و هم چنین سخنران معمول در کنفرانس هایشان می باشد. مجاهد هم چنین عضو خانه ی آزادی و سولیا می باشد و پژوهشگر ارشد غیر مقیم سیاست عمومی در انستیتوی سیاست عمومی و امور بین الملل ایسام فار در دانشگاه آمریکایی بیروت می باشد. مجله تجارت عربی وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اعراب در جهان در سال های 2010 تا 2012 معرفی کرد . آشوکا مجاهد را نوآور اجتماعی سال جهان عرب در سال 2010 نامید و انجمن Alumni دانشگاه ویسکانسین به وی جایزه ی با اعتبار زیر 40 سال را اعطاء کرد، جایزه ای که برای کمک های مهم به وسیله ی فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ویسکانسین می باشد.
مجاهد مفسر همیشگی در کانال های رسانه ای جهان و مجامع بین المللی و هم چنین کارشناس جهانی اتحاد تمدن ها سازمان ملل هم می باشد. تحلیل های وی در وال استریت ژورنال، مجله فارنسی پالسی، مجله ریویو بین المللی هاروارد و بسیاری دیگر از ژورنال های آکادمیک و عمومی چاپ شده اند. مخاطبان وی سران دولت، نمایندگان مجلس از سراسر جهان و رهبران مذهبی از هر دینی می باشند.
سوال: برگردیم زمانی که شما مدیر اجرایی مرکز مطالعات اسلامی گالوپ بودید، شما یک سری تحقیقات عقاید عمومی انجام دادید تا مشخص نمایید اندیشه ی مسلمانان درباره تروریسم، افراطی گری و .... چیست، شما در واقع یافته هایتان را در کتاب " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند"، گردآوری کردید. درباره ی تحقیق و یافته هایتان برای ما بگویید؟ مسلمانان واقعا چگونه فکر می کنند؟
مسلمانان در سراسر جهان بسیار متفاوت می باشند، به زبان های مختلف تکلم می کنند، تاریخ های متفاوت دارند، و دین شان را به شیوه های متفاوت تفسیر می نمایند. این پلورالیسم در اسلام ساخته می شود و مورد احترام و تکریم می باشد. آن ها هم چنین دیدگاه های مختلفی درباره ی رهبری آمریکا دارند. برای مثال، در حالی که مسلمانان در خاورمیانه غیر ممکن بود رهبری آمریکا را تایید یا تصدیق کنند، مسلمانان صحرای آفریقا به صورت کلی دیدگاه ههای مثبتی درباره ی آمریکا دارند. مسلمانان هم چنین دیدگاه های متفاوتی درباره ی نقش دین در سیاست و هم چنین این که قوانین که قوانین دینی چگونه می بایست تفسیر شوند، را دارند.
اما در حالی که در میان بسیاری از جوامع مسلمان تفاوت هایی وجود دارد آنها همگی در یک چیز مشترک هستند: دین بخش مهمی از زندگی روزمره شان می باشد.
سوال: درباره ی تروریسم وضعیت چگونه است؟ جریان اصلی رسانه هنوز به ارائه بیان نامه های محکوم کننده ادامه می دهد، اغلب اسلام و مسلمانان را با تروریسم در یک صف قرار می دهند اما به ندرت درباره ی عقاید مسلمانان درباره ی تروریسم می شنویم. بر اساس تحقیقات شما چگونه مسلمانان در میانه سربرآوردن تروریسم، موضع خود را روشن می سازند؟
اکثریت مسلمانان مخالف اعمال تروریستی هستند که به نام اسلام انجام می شوند. این امر به شکل آشکار از طریق مطالعه ی مرکز گالوپ از بیش از صد کشور در سرتاسر جهان با نام دیدگاه های خشونت اثبات شد که خود من در آن شرکت داشتم. چه چیزی موجب پذیرش یا انکار عمومی حملات به شهروندان در طول ده سال از 11 سپتامبر می شود؟ برخلاف کژفهمی های عمومی، کشورهای با اکثریت مسلمان حداقل همانند دیگر جوامع حملات به شهروندان را محکوم کردند. در خاورمیانه، تلاش دینی به انکار گسترده این حملات ارتباط داشت.
بنابراین، چگونه ما تروریست هایی را که نمادها و شعارهای دینی را به کار می گیرند، تعریف می کنیم؟ نخست، بایستی به دقت گوش بدهیم و آنچه که ما از زیر لایه ی دینی می شنویم اساسا یک استدلال سیاسی است و نه دینی. از بمب گذاران بوستون تا قتل وحشتناک سرباز انگلیسی در وولویچ، تروریست ها خشونت شان را با گلایه های مدرن و نه تفسیر قرون وسطایی توجیه می کنند.
می توان همین امر را درباره ی تروریست های از هر نوعی دیگر نیز گفت. نماد ها و زبانی که آن ها به کار می گیرند به پیش زمینه ی فرهنگی شان وابسته است. اما پیام اصلی آن ها همان است: اشتباهات درک شده برای تصحیح کردن به خشونت نیاز دارند. یکی از آخرین مثال ها در این باره حادثه ی دو سال پیش در نروژ بود، هنگامی که آندرس برایفیک، که از نابودی خشونت آمیز عرب های اروپایی دفاع می کرد، ساختمان های دولتی را بمب گذاری کرد و در نتیجه ی آن 8 نفر کشته شدند و کمپ تابستانی جوانان را در اُسلو مورد حمله قرار داد، به 69 نفر تیراندازی کرد که اکثرشان نوجوان بودند.
ثانیا، آیا یک تروریست ادعای دفاع از اسلام یا اکثریت مسیحیان سفید پوست اروپا را دارد، هویت وی زمینه ی افراطی شدن وی را فراهم می کند و نه علت آن را.
سوال: منظورتان از این که هویت زمینه را فراهم می کند و نه علت چیست؟ آیا به این امر اشاره می کنید که افراطی شدن یک انحراف اجتماعی است که با به هیچ وجه اسلام ارتباط ندارد؟
مورد وید میشایل، یک برتری طلب سفید پوست راست گرا، و حمله ی وی یه یک معبد سیک ها در اُواک کریک ویسکانسین را در نظر بگیرید. بر اساس گفته های مردی که خود را به عنوان یار نظامی پیشین معرفی کرد، مهاجم اغلب درباره ی " جهان مقدس رادیکال" حرف می زد. پیش زمینه ی محافظه کارانه ی وی علت افراطی شدن وی نبود و این امر هم درباره ی مسلمان یا چچنی بودن بمب گذاران بوستون که به خشونت روی آوردند، صدق می کند. در هر دو مورد، افراطی شدن در درون یک زمینه ی فرهنگی جنایت کارانه اتفاق افتاد و بنابراین حاصل نمادها، فضای مجازی و شعار این خرده فرهنگ بود.
به معنای دقیق کلمه، جریان اصلی جامعه ی مسلمانان آمریکایی، مسئول مسلمانان منحرف نیست که به تروریسم روی می آورند، به گونه ای که حزب جمهوری خواه مسئول افراطی های راست گرا می باشد که همین کار را انجام می دهند. در واقع، فرای از تن دادن به این خشونت، بر اساس گزارش سال 2011 گالوپ درباره ی جوامع دینی آمریکا، آمریکایی های مسلمان محتمل ترین جامعه ی دینی آمریکا برای محکوم کردن صریح حملات به شهروندان به عنوان یک اشتباه اخلاقی هستند، خواه به صورت فردی و خواه به صورت نظامی.
بر اساس بهترین پژوه هش های انجام شده، افراطی شدن مسلمانان در غرب خارج از جامعه مسلمانان اتفاق می افتد، که در لجاجت و اعتراض به جامعه می باشد.
سوال: از آن جا که اثبات شده است که تروریسم خودش یک بیماری است چرا دولت ها کارهای بیشتری برای ریشه کن کردن آن به جای جنگ علیه مردمی که خود به گروگان های افراط گرایی تبدیل شده اند، انجام نمی دهند؟
کارهای بسیاری می توان انجام داد، اما هیچ چیزی موثرتر از پایان دادن به تضادهای بحرانی نیست که آمریکا در جهان اسلام با آن درگیر است و آرام کردن عادلانه تضاد میان فلسطین و اسرائیل نیست.
مسلمانان قربانیان شماره یک القاعده هستند. بنابراین هیچ کسی نمی خواهد به این خشونت های بدون معنا بیش از چیزی که آن ها انجام می دهند، پایان دهند. القاعده هم چنین مردان جوان آن ها را به دام می اندازد، از عصبانیت شان در اعتراضات مشروع رایج سوءاستفاده می کند، تا آن ها برای یک زندگی جنایی استخدام کند. بنابراین هیچ کس بیش از مسلمانان آرزوی پایان دادن به این امر را ندارد. مهم ترین گام هایی که بایستی برداشته شوند آموزش جوانان درباره ی دین شان است. اسلام قرآن نمی تواند هم زمان با ایدئولوژی القاعده در قلب و ذهن آن ها وجود داشته باشد. این ها نیروهای متضاد با هم هستند و هر چه فهم آن ها از اسلام قرآن بیشتر باشد در مشاهده ی اشتباه بودن ایدئولوژی القاعده تواناتر خواهند بود. زنان به عنوان مادران، معلمان، پژوهشگران و رهبر جامعه می توانند نقش اساسی در این زمینه داشته باشند.
سوال: نظرتان درباره ی باور غربی ها که زنان مسلمان در سایه و حاشیه زندگی می کنند، چیست؟ زنان مسلمان به چه می اندیشند؟
دیدگاه های زنان مسلمان پیچیده هستند. آن ها خواهان حقوق برابر می باشند، اما می گویند که ایمان شان مانعی برای دست یابی به این اهداف نیست، اغلب آنان ایمان شان را به عنوان نیرویی برای رسیدن به آزادی و نه تعصب می بینند. به هر حال همانند اکثر زنان، دغدغه های اصلی شان مشابه دیگر شهروندان کشورشان می باشد و حول مسائل توسعه، آموزش و بیکاری می چرخد و نه حقوق زنان. درباره ی "حجاب"، اکثریت مسلمانان می گویند آن ها موهایشان را در اماکن عمومی می پوشانند و هنگامی که چرای این کار از آن ها پرسیده می شود، رایج ترین پاسخ این است که آن ها بر این باورند که حجاب یک دستور دینی است. به صورت خیلی ساده حجاب بخشی از عمل به ایمان شان می باشد. زنانی که حجاب را رعایت می کنند آن را تنها با تقوا همراه نمی دانند بلکه همراه آن "اعتماد به نفس" و "کرامت" را می بینند.
منبع: شفقنا
کد خبر: ۵۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۷