« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
الکربولی در جلسه‌ محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید « کفار » به قتل استفاده می‌نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:سحرگاه روز چهارشنبه‌ی گذشته، اردن ساجده الریشاوی (نیروی انتحاری عراقی که داعش خواستار آزادی وی بود) و زیاد الکربولی عراقی (که از اعضای سابق القاعده بود) را درست یک روز پس از انتشار فیلم زنده سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش اعدام کرد. در این چند روز زیاد درباره‌ی ساجده الریشاوی مطلب منتشر شد، اما زیاد الکربولی کیست؟ زیاد خلف رجا الکربولی ملقب به ابوحذیفة، یک تاجر عراقی متولد 1982 و از اهالی شهر «القائم» عراق بود. الکربولی از اعضای عشیره‌ی الکرابلة، یکی از عشایر قبیله‌ی الدُلَیم به حساب می‌آمد. الدُلَیم از بزرگترین قبایل عربی است و اعضایش در منطقه‌ی بالادست و غرب فرات در عراق قرار دارند و استان الانبار تا پیش از انقلاب 1968 به نام آنان خوانده می‌شد. این قبیله عموما در عراق و مشخصا در الانبار و مناطق اطراف بغداد و استان‌های بابل، صلاح‌الدین، دیالی، موصل و بخشی‌هایی از سوریه مستقرند. این قبیله به واسطه‌ی نقش بارز فرزندانش در مقاومت عراق ضد اشغالگران خصوصا در فلوجه و هیت و القائم و الرمادی، آوازه‌ی بلندی دارد. در قبیله‌ی الدلیم چندین عشیره وجود دارد که یا به اعضایش اسم عشیره‌ی خود خوانده می‌شوند یا با نام الدلیمی. تعداد افراد این قبیله به دویست هزار تن می‌رسد. آنان را می‌توان در مناطق مرزی عراق با سوریه و اردن و عربستان یافت. زیاد الکربولی در همان مراحل نخست تشکیل سازمان «التوحید و الجهاد» توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق به این گروه پیوست. این سازمان بعدها تبدیل شد به شاخه‌ی القاعده در عراق با نام القاعده‌ی بین‌النهرین. به مرور زیاد الکربولی یکی از مهم‌ترین نفرات القاعده‌ی عراق شده و روابط نزدیکی با رهبر القاعده‌ی عراق ابومصعب الزرقاوی اردنی برقرار نمود. کربولی چندی بعد به عنوان رئیس شاخه‌ی محلی القاعده در شهر الرطبة عراق (در مرز اردن) منصوب شده و سپس مسئولیت «غنایم» در القاعده‌ی بین‌النهرین و سمت مشاور ابومصعب الزرقاوی را به عهده گرفت. الکربولی از شغلش به عنوان کارمند گمرک در مرز اردن و عراق، برای مسلط شدن بر کاروان‌های مواد غذایی و سوختی که بین عراق و اردن در رفت و آمد بودند استفاده می‌کرد. واحد «سواران سپاه خدا» دستگاه اطلاعاتی اردن در 23 می 2006 میلادی [2 خرداد 1385] اعلام کردند که موفق شده‌اند در مأموریتی خارج از مرزهای اردن، زیادالکربولی را بازداشت نمایند. وقتی در دادگاه وقتی قاضی با ذکر اتهامات او گفت که این اتهامات می‌تواند منجر به اعدام شود وی پاسخ داد «اعدام در راه خدا». الکربولی در جلسه‌ی محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید « کفار » به قتل استفاده می‌نمود. دادگاه امنیتی اردن در 5 مارس 2007 میلادی[14 اسفند 1385] او را به اعدام محکوم نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد. کروبولی در فیلم اعترافاتش که از تلویزیون اردن پخش شد به قتل یک راننده‌ی اردنی در عراق و هدف قرار دادن برخی منافع اردن در این کشور اقرار نمود. وی همچنین به ربایش دو کارمند سفارت مراکش در عراق (عبدالرحیم بوعلام و عبدالکریم المحافظی) هنگام بازگشتشان از عمان به بغداد و سپس قتل آن دو اعتراف کرد. از دیگر اعترافات الکربولی می‌توان به ربایش مشاور معاون وزیر اقتصاد عراق در منطقه‌ی الرطیة در مرز اردن و عراق و مصادره‌ی ماشین ضدگلوله‌ی [وی] برای استفاده به عنوان ماشین بمب‌گذاری شده ضد نیروهای آمریکایی یا گارد ملی عراق اشاره کرد. پس از دستگیری کربولی، سازمان زرقاوی در عراق بیانیه‌ای صادر کرده و هرگونه ارتباط وی با این سازمان را نفی کرد. خود الکربولی نیز در جلسه‌ی محاکمه‌اش بر این نکته صحه گذاشت و اعلام کرد هیچ یک از اتهامات وارده به وی صحیح نیست و ضمنا او از هتلی بیروت ربوده شده و نه آنچنان که نیروهای اردنی می‌گویند از عراق. ضمنا مدعی شد شکنجه شده است. اما با توجه به اعترافات وی مبنی بر قتل یک راننده کامیون اردنی در عراق در سال 2005 و اعترافش به ربایش دو دیپلمات مغربی و همچنین وابستگی‌اش به القاعده، از طرف دادگاه اردن به جرم انجام حرکات تروریستی منجر به مرگ، توطئه‌چینی برای اقدام به کارهای تروریستی و در اختیار داشتن مواد غیر قانونی (تعدادی موشک) برای استفاده‌ی غیرقانونی، و انتساب به گروهی غیرقانونی به اعدام با طناب دار محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تأیید گردید اما اردن این حکم را از آن زمان تا کنون در تعلیق نگاه داشته بود تا اینکه در جریان اخیر مجددا به جریان افتاد. زیاد الکربولی، از منصب مشاور ابومصعب الزرقاوی تا پای چوبه‌ی دار/ در حال ویرایشدو سال پیش بود که الکربولی از زندان اردن اعلام کرد حاضر است دیه راننده‌ی اردنی را پرداخت نماید. بنابرآنچه آن روزها از قول رئیس «سازمان عربی حقوق بشر» عبدالکریم الشریدة نقل شد، کربولی به هنگام ملاقات با وی در زندان این موضوع را اعلام کرده بود. اما منابع چیزی نشان نمی‌دهد که پرداخت دیه به خانواده‌ی مقتول را تأیید کند. نام زیاد الکربولی به همراه ساجده الریشاوی در بحث تبادل با خبرنگار اسیر ژاپنی نزد داعش (کینجی گوتو) مطرح گردید. دولت اردن اعلام کرد تا از سلامت خلبان اردنی معاذ الکساسبة مطمئن نشود این توافق را به موقعِ اجرا نمی‌گذارد. تلاش‌ها مقابل گردن‌کشی داعش به جایی نرسید و آنان اسیر ژاپنی را سر بریده و چند روز بعد هم فیلم آتش زدن خلبان اردنی را در سوم فوریه 2015 منتشر نمودند. با پخش این ویدئو، نیروهای اردنی در فردای همان روز یعنی سحرگاه چهارم فوریه 2005، ساجده الریشاوی و زیاد الکربولی را به دار کشیدند. وزارت کشور اردن در بیانیه‌ای اعلام کرد: «سحرگاه امروز چهارشنبه، حکم اعدام مجرمه ساجده مبارک عطروز الریشاوی و همچنین حکم اعدام مجرم زیاد خلف رجا الکربولی به وسیله‌ی طناب دار به اجرا در آمد.» این بیانیه ادامه داده بود: «اجرای حکم اعدام با حضور همه‌ی افراد ذی‌ربط مطابق با قانون به اجرا گذاشته شد» و سپس افزوده بود: «این احکام، همه‌ی مراحل قانونی لازم که در نص قانون آمده را به طور تمام و کمال پشت سر گذاشته بود.» کربولی پیش از اعدام وصیت کرده بود سلامش را به پدر و مادرش رسانده و آنچه در تملک دارد را به خانواده‌اش بدهند.    مشرق
کد خبر: ۵۷۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: واحدمرکزی خبر نوشت:گروه تروریستی داعش در فیلم جدید خود برای توجیه زنده سوزاندن خلبان اسیر اردنی‌، به فتوایی از ابن تیمیه استناد کرد. به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر، بخش فارسی پایگاه اینترنتی شبکه العالم نوشت: ابن تیمیه بعد از قرن ها، هنوز یکی از بارزترین مراجع فکری گروه‌های وهابی است. پایگاه شبکه سی ان ان در گزارشی تأکید کرد، داعش از فتوای ابن تیمیه به عنوان سند شرعی برای آتش زدن الکساسبه استفاده کرد؛ اما برخی داعش را به تحریف این فتوا و خارج کردن آن از سبک و سیاق معمول متهم کردند و گفتند که این فتوا مربوط به اجساد کشته شدگانی است که آنها را « کفار » توصیف می‌کنند و نه زندگان. داعش در پیام خود در این فایل ویدئویی، نظری از ابن تیمیه در مجاز بودن مثله کردن با ادعای تبلیغ اسلام و ایجاد وحشت در دل دشمنان مطرح کرده است. ابن تیمیه می گوید که «اگر کفار ، مسلمانان را مثله کردند، مقابله به مثل کنید و آنها را مثله کنید.» اما نهادهای دینی رسمی اهل سنت موضعی قاطعانه گرفتند و در این زمینه، احمد الطیب، شیخ الازهر مصر به شدت عملیات آتش زدن الکساسبه را محکوم کرد و آن را اقدامی تروریستی دانست که گروه تروریستی و شیطانی داعش آن را مرتکب شد. وی، خشم و ناراحتی شدید خود را از این اقدام ابراز داشت که مستحق مجازات است. احمد الطیب همچنین حدیث پیامبر (ص) را یادآور شد که مثله کردن اجساد دشمنان را نهی کرده‌اند.
کد خبر: ۵۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵

ماهیت انقلاب ما این بود که در مقابل زورگویان بایستیم و زیر بار ظلم و ستم نرویم و امروزه نباید بخاطر بعضی از مشکلات اقتصادی عزت خود و اقتدار خود را از دست بدهیم
کد خبر: ۵۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵

بسیج کارکنان دانشگاه خاتم الأنبیاء بهبهان در هم صدایی با تمام مسلمین جهان به خصوص ملت مسلمان ایران، اقدام شنیع نشریه مسموم فرانسوی شارلی ابدو و همچنین حمایت دولت فرانسه و سکوت مدعیان حقوق بشر را محکوم کرد
کد خبر: ۵۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱

سالهاست که با نام و سخنان و فیلمها و گزارشات پیرامون سردار سرافراز بسیجی قاسم سلیمانی ،خود را همنوا و همراه می نموده و می نمایم .عشق دیدارش و شنیدن مستقیم بیانش را به اندازه آوازه اش در دل آرزو میکردم تا اینکه روز پنجشنبه ۵ آذر ۹۳ این آرزو برآورده شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حاج یدالله مرادی (گچساران) نوشت: بنا به دعوت سپاه پاسداران کشور بهمراه جمعی شانزده نفره از استان کهگیلویه و بویراحمد برای شرکت در اولین مجمع عالی بسیج به تهران آمده و از ساعت ۲بعد از ظهر پنجشنبه به سالن بزرگ و مجلل اجتماعات ستاد کل سپاه مرکز حاضر شده و در خیل آنهمه اخلاص و صداقت بسیجی محو شدیم .در حالیکه در ابتکاری جالب و در خور تقدیر افتتاحیه این مجمع را با سخنان مادر شهیدان مهدی و مجید زین الدین انجام گرفت ،ساعت ۵ ناگهان مجری اعلام نمودند که نماز مغرب و عشا به امامت آیت الله جنتی برقرار است و بعد از نماز سخنرانی سردار سلیمانی !! همه غیر منتظره به یکدیگر نگریسته و با شوق بسوی نماز روانه شدند . سردار بسیجی مان در حالی به جمع بسیجیان پیوست که هزاران دل همراهش بودند و آنگاه که در جایگاه قرار گرفت به رسم ادب و شکسته نفسی ،ننشست .اصلا نه انگار که حاج قاسم همان کسی است که لرزه بر اندام رژیم کودک کش اسراییل غاصب و امریکا و تروریستهای منطقه انداخته،با نزاکت و معرفت به احترام علمای حاضر در جلسه و بسیجیان میکروفون بدست گرفت و آغاز به سخن نمود. .در سالن به آن بزرگی یک نفر تکان نمیخورد .سکوت کامل حاکم و هیچکس فرصت گوش دادن را از دست نمیداد. این یعنی آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. همه محو کلام و رفتار رزمنده ای بود ند که هیبت و صولتش کفار را وحشت انداخته و در آن جمع تواضع و فروتنی اش درس معرفت آموخت.مجمع را به تعبیر زیبای کارگزاران اساسی نظام مدیریتی کشور یاد نمود و بیان داشت که سرزمین سپاه را امام (ره) حفاظت کرد و به آن قابلیت داد که بسیج را طراوت بخشد و رشد دهد. و بعد از عمق وجود و اخلاص مدعی شد که : شخصیتی به نورانیت و علم ،تفکر دینی و مدیریت بحرانی در عصر حاضر برجسته تر از مقام معظم رهبری وجود ندارد .و آنگاه برای اثبات ادعایش مواردی را برشمرد .شان و شوکت بسیج را به این عبارت تکمیل نمود که: بسیج یک حجت و طریق است که الان یک ارزش برتر است که حتی میگوییم مرجع بسیجی . در ادامه در نقش و قواره یک مورخ و جامع شناس به دو عامل (شخصیت ها و ایدولوژی )که در طول تاریخ بر جامعه اثر داشته اند ،پرداخت و چه تحلیل و استدلال ژرف و عمیقی را اراءه داد و فرمود :شخصیت های مطرح جنگ تابش نور امام بودند. سپس همانطور که پیش بینی میشد به قصه داعش و مبنای فکری و تاریخی آن پرداخت و استدلال نمود که وجود داعش یک حادثه نیست بلکه ناشی از تفکری تاریخی است که در طول تاریخ حکومتهای بزرگ اسلامی را فروریختند.و برای اولین بار است که جمهوری اسلامی ایران مانع فرو ریزی اساس اسلام شده است. در پایان دو وظیفه اساسی را برای بسیج بیان داشت : ۱ _عمق بخشیدن به جمهوری اسلامی ۲_نقش و تاثیر ولایت فقیه برای اقشار جامعه. ساعت سخنرانی از یک و نیم گذشت ولی جز شیفتگی حاضرین اظهاری و حتی صحبتی درز نمیشد. و وقتی والسلام را بیان کرد هنوز قلمها بر کاغذها جاری و اذهان مشغول و قلبها آکنده از مهر و محبت به حاج قاسم برای ادامه بیاناتش .
کد خبر: ۵۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۳

امیدوارم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بیعت با امام حسین(ع) بشقاب های سمی بالای پشت بام خانه ها که مظهر بی غیرتی هستند پایین بیاورند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :ستار هدایتخواه شب گذشته در جمع عزاداران حسینی در مصلی یاسوج، با بیان اینکه کسی که غیرت دارد با گناه و فساد مبارزه می کند، اظهار کرد: افرادی که به دین و ارزش های اسلامی دهن کجی می کنند نباید توسط مردان غیرتمند بی پاسخ بماند. وی با اشاره به اینکه دومین نشانه برای داشتن غیرت دینی انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است، عنوان کرد: یکی از مهمترین اهداف امام حسین(ع) همین فریضه مهم بود به طوری که این موضوع اینقدر ارزش دارد که این امام بزرگ و عزیز جانش را فدا کند. هدایتخواه افزود: امام علی(ع) می فرماید بهره مندی هر یک از شما از حیات، امر به معروف و نهی از منکر شماست ولی متاسفانه ما توجهی به این مهم نداریم به طوری که در روز صدها منکر می بینیم ولی عین خیالمان نیست. نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی مقابله با بدعت ها را از دیگر نشانه های غیرت دینی برشمرد و تصریح کرد: آوردن یک روش غلط و باب کردن آن به نوعی نشان دهنده ضعف غیرت دینی فرد می باشد به طور مثال فردی که اولین بار در مراسم عروسی اورگ آورد و باب شد یک بدعت است. هدایتخواه خاطرنشان کرد: براعت از کفار و مشرکان نیز از دیگر خصوصیات داشتن غیرت دینی است زیرا انسان با غیرت نمی تواند با کفار بسازد و از دشمنان بی زاری می جوید. وی دفاع از ارزش های جامعه از جمله حیا، حجاب و عفت را نشان غیرت دینی عنوان کرد و گفت: قران می گوید با کسی که دین شما را مسخره می کند نباید دوست شوید. هدایتخواه با اشاره به اینکه امام علی(ع) می فرماید آدم غیرتمند هیچ وقت زنا نمی کند، افزود: فردی که نسبت به ناموس خودش غیرت دارد به ناموس مردم نگاه نمی کند و به غیرت همچون حصاری خانواده را از آسیب ها حفظ می کند. این فعال فرهنگی ابراز کرد: تقویت باورهای دینی، تقویت معرفت دینی، هم نشینی با انسان های غیرتمند و تجلیل از آنان از جمله عوامل تقویت غیرت دینی است. هدایتخواه با بیان اینکه اگر غیرت جنبه افراطی به خودش بگیرد مذموم است، عنوان کرد: اجازه ندادن به همسر و دختر برای حرف زدن با فردی برای امر ضروری، زنده به گور کردن دختران در گذشته، نبردن نام همسر با این نیت که نامحرم اسمش را نشنود، مخالفت با ازدواج زن و یا مرد بیوه از مصادیق غیرت منفی است. وی اظهار کرد: سوء ظن نسبت به همسر و مدام تعقیب کردم آن و همچنین چک کردن تلفن و پیامک هایش نیز از مصادیق منفی غیرت دینی می باشد به طوری که در برخی مواقع تاثیر عکس می گذارد. هدایتخواه گفت: غیرت ناموسی باید مثبت باشد یعنی به طور مثال راضی نباشی همسرت با پوشش نامناسب به طوری که برخی از اعضای بدنش نمایان باشد با نامحرم صحبت کند. این فعال فرهنگی با بیان اینکه اگر خانواده ای بداند که دختر و یا پسرشان با جنس مخالف دوست هستند و بی تفاوت باشد این عین بی غیرتی است، افزود: متاسفانه در این زمینه فضای ماهواره ای تاثیراتی گذاشته است. هدایتخواه تصریح کرد: مردان نباید اجازه دهند زنانشان شغلی را انتخاب کنند که با حیا و عفت سازگار نیست و یا آرایش کرده از خانه بیرون بروند. سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم شورای اسلامی با بیان اینکه فرهنگ غرب فرهنگ بی غیرتی است، گفت: در غرب یک زن همسر قانونی فردی می باشد ولی از دوستش باردار می شود هرچند خودش می داند که به چه بلای گرفتار هستند ولی با شبکه های ماهواره ای دنبال ترویج این مسائل مذموم در جوامع اسلامی هستند. هدایتخواه اظهار کرد: همنیشینی با افراد بی غیرت، اعتیاد، خوردن گوشت خوک و دیدن فیلم های مبتذل نیز سبب بی غیریتی می شود که شیعیان امام علی(ع) باید در این زمینه هوشیار باشند. وی با اشاره به اینکه عشق های مثلثی و مربعی ترفند برنامه دشمنان برای رخنه در جوامع اسلامی بویژه ایران قدرتمند است، ابراز کرد: غرب با تئوریزه کردن غیرت که مربوط به قدیمی هاست دنبال رسیدن به اهدافش است. این فعال سیاسی و فرهنگی افزود: یکی از دوستانم که در دوران جنگ به افتخاری جانبازی نائل شد برای معالجه به کشور آلمان رفت وقتی دکتر از ایشان پرسیدند که چرا جنگ می کنید پاسخ داد اگر یک خروسی از دیوار همسایه وارد حیاط خانه ای شود خروس خانه با خروسی که وارد حیاط شده جنگ می کند و ما نیز همین کار را کردیم. هدایتخواه با تاکید بر اینکه برخی افراد به اندازه خروس هم غیرت ندارند، تصریح کرد: برخی ها به عنوان کارشناس در شبکه های ماهواره ای بیان می کنند خیانت به شوهر و دوست شدن با فرد دیگری طبیعی است و زیاد به خودتان سخت نگیرید و دارند تجاورز را برایش فلسفه می تراشند. وی با طرح این پرسش که مگر می شود شیعه علی(ع) و دوستدار امام حسین(ع)  نسبت به سیره و روش ائمه بی تفاوت باشند، گفت: ماهواره یکی از مهمرتین عوامل رواج بی غیرتی در خانواده ها می باشد  و به طور حتم هیچ فرد غیرتمندی اجازه نمی دهد این ترفند دشمن برای نابودی جوامع اسلامی در خانه اش وجود داشته باشد. هدایتخواه با اشاره به واقعه کربلا و حساسیت امام حسین(ع) در زمینه خیمه زنان، خاطرنشان کرد: امام بزرگوار آخرین پیامش به آل سفیان این بود که من هنوز زنده ام و به خیمه زن ها تعرض نکنید. وی اظهار کرد: وقتی ارزش های دینی مورد دهن کجی قرار می گیرد نباید بی تفاوت باشیم زیرا دشمن در جنگ سخت توسط مردم ولایتمدار و دین باور سرجایش نشانده شد ولی امروز با جنگ دشوار نرم به میدان امده است. نماینده مردم شهرستان های بویراحمد و دنا در مجالس هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی گفت: کسانی که دم از سازش در مقابل امریکا می زنند به تعبیر مقام معظم رهبری بی غیرت هستند زیرا رئیس جمهور امریکا به صراحت گفتند که باید ریشه ایران را بخشکانیم. هدایتخواه خاطرنشان کرد: امیدوارم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بیعت با امام حسین(ع) بشقاب های سمی بالای پشت بام خانه ها که مظهر بی غیرتی هستند پایین بیاورند. منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۳

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  رويش نيوز - مهرداد زینلیان: امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان. مجلس اول:  مدینه شهر پیغمبر در آرامشی عجیب فرو رفته بود. سال، سال بیست و ششم پس از هجرت بود و شهر مدینه در این سالیان پس از رحلت رسول الله، تنها داغدار پیامبر نبود که داغ جگر گوشه و پاره تن پیامبر فاطمه (س) و داغ مظلومیت علی (ع)، وصی بر حق رسول خدا بر دوشش سنگینی می کرد. در این سالیان پس از پیامبر و فاطمه (س) نخلستانهای مدینه، تنها مونس خلوت و تنهایی علی (ع) بود و چاه، تنها محرم سوز و درد پنهانیش.   خانه علی اما در این روزها، میزبان مولود خجسته ای بود که وجودش، فضای مدینه را عطرآگین ساخته بود. فاطمه کلابی که عطر حضورش، یاس علی، زهرای مظلومه را در خاطرها مجسم می ساخت در نخستین روزهای شعبان سال بیست و ششم هجرت فرزند مبارکی را به دنیا آورد که همه هستی خویش را به پای ولایت فاطمه و فرزندانش نثار نمود.   و آن مولود خجسته تو بودی، عباس! و این نام مبارک را پدر و مولایت علی (ع) بر تو نهاد که نام نیکوی عمویش بود: «خشم گیرنده بر دشمنان».   روزی که تو متولد شدی، برادرانت حسن و حسین (ع) به همراه خواهرانت زینب و ام کلثوم (س)، برای چشم روشنی در خانه پدر بودند. همه خوشحال از این مولود مبارک و من نمی دانم تو را که به آغوش پدر دادند؛ چرا مولا علی (ع) گریان بود، در حالی که دستان کوچکت را بوسه می زد و بر چشم می گذاشت؟!    و تو اولین لبخند را بر چهره حسین (ع) نثار کردی و حسین چون فرزند، تو را در آغوش کشید و من نمی دانم چه رازی بود میان آن لبخند و آن آغوش که تفسیری از دنیا و آخرت تو بود... مجلس دوم:   کنار در ایستاده بودی و سر بر دیوار، چشمان اشکبارت را بر چهره خون گرفته پدر دوخته بودی. باورت نمی شد! آخر علی برای تو تنها پدر نبود که مولای تو و همه هستی تو بود. دست های پر مهرش، آرامش گر روح و جانت بود و ولایتش تکیه گاه امن ایمانت.   و حالا این پدر بود که این چنین خسته و بیمار، مجروح از تیغ جهالت دشمن در بستر شهادت افتاده بود. و تو نوجوانی چهارده ساله بیشتر نبودی. فکر مصیبت از دست دادن پدر، غم سنگینی بر دلت افکنده بود و بغض سنگینی گلوی نازنینت را می فشرد.   اطراف بستر پدر، برادرانت حسن و حسین و کمی آن سوتر، زینب و ام کلثوم، و مادر نیز در کار پرستاری پدر.   دستان پدر در دستان برادرانت بود و تو را شرم از اینکه نزدشان بروی که آنها فرزندان فاطمه (س) پاره تن رسول الله بودند و تو فرزند امّ البنین که خود را کنیز فاطمه زهرا (س) می دانست.   غرق در اندوه مصیبت فردا بودی که نگاه بی رمق پدر متوجه تو شد و تو سر از دیوار برداشتی و به اشاره پدر نزد بالینش نشستی کنار برادرت حسین که نه حکم برادر که حکم پدر داشت برای تو.   ــ .... گریه می کنی عباسم. اشک هایت را پاک کن میوه دلم؛ تو مصیبت بسیار خواهی کشید. و بعد دست های تو بود که با هرم دستان رنگ باخته پدر، گرما می گرفت و پدر بی آنکه بخواهی، دستان تو را غرق در بوسه کرد و تو شرمگین از این همه مهر، سر بر بالین پدر نهادی و بغض فروخورده ات را دوباره شکستی. پدر، دست تو را در دست حسین نهاد.   ــ .... حسین جانم! عباس را به تو می سپارم و ... عباس جانم! مبادا لحظه ای دست از یاری برادر برداری!   ... و ساعتی بعد روح ملکوتی پدر پرواز کرد و تو در این اندیشه که چگونه به وصیت پدرعمل خواهی نمود. مجلس سوم:   ... از درون خیمه فریادش را شنیدی. صدای نحسش را شناختی.   ــ کجایند خواهر زادگان ما؟!  قضیه را دانستی. دلت نمی خواست مولایت شاهد این منظره باشد. به سرعت از خیمه بیرون آمدی. شمر بود سوار بر اسب، رو به سوی خیمه ها فریاد می کشید و فرزندان بنی کلاب را طلب می کرد. تو را که دید، خنده مستانه ای سر داد و گفت:   ــ آمدی عباس؟! چرا تنهایی؟! پس برادرانت ....   سخنش را قطع کردی؛ ــ چه می خواهی؟ تو را با پسران علی (ع) چه کار؟!   ــ ابوفاضل! برای تو و برادرانت از سوی ابن زیاد، امان نامه آورده ام. شما خواهرزادگان ما، در امان هستید.  رگ های غیرتت به جوش آمد. حالا دیگر جعفر و عبدالله و عثمان هم با تو همراه بودند. دلت نمی خواست این گفتگو بیش از این به طول انجامد، شاید خبر آن به اهل حرم برسد. پس با تمام وجود بر سرش فریاد کشیدی:   ــ ... دستانت بریده باد ای دشمن خدا و لعنت و نفرین خدا بر امان نامه ات!! ... از ما می خواهی که برادر و مولایمان را تنها گذاریم و به لعنت شدگان الهی و فرزندانشان بپیوندیم؟! برادرانت نیز تو را در این نظر همراهی کردند.   حالا شمر را می دیدی که هی هی کنان، خشمگین از پاسخ دندان شکن امیر سپاه حسین(ع) بسوی لشکرگاه شام در تاخت و تاز است. مجلس چهارم:   خورشید نهم محرم، آرام آرام به افق نزدیک می شد. در لشگرگاه دشمن، گویا ولوله افتاده بود. صدای شیهه اسبان و سم ستوران، فضا را پر کرده بود. مثل اینکه دشمن قصد حمله داشت. شاید فرمان تازه ای از شام برای ابن سعد رسیده بود.   خواهرت را دیدی که مضطرب و پریشان، سر بر شانه مولا نهاده و مولایت حسین (ع) او را به آرامش می خواند.   ــ زینبم! آرام جانم! شتاب مکن، آرام باش، مبادا دشمن دلشاد گردد!!   خواستی اضطراب و التهاب خواهر را فرونشانی. نزد مولا رفتی تا اجازه رفتن بگیری، شاید از دشمن خبر تازه ای بیاوری. مولایت حسین (ع) ، تو را مأمور حرکت کرد:   ــ برادر جان، عباس! بر اسب سوار شو و نزد دشمن رو و از آنان بپرس که چه می خواهند.   درنگ نکردی. به همراه زهیر و حبیب و چند تن دیگر از اصحاب امام، بسمت لشکرگاه ابن سعد تاختی. لشکر دشمن پر ولوله بود. این همه ساز و برگ! این همه دشمن! مگر به جنگ که آمده اند؟! با کدام سپاه عظیم، قصد پیکار دارند؟!   بسوی عمر سعد رفتی. از هیبت تو لشکر دشمن شکافته شد. نجواهایشان را می شنیدی:   ــ .... این عباس است. علمدار حسین، پسر علی، قمر بنی هاشم .... حتماً امان نامه می خواهد؟!...   ابن سعد ملعون را دیدی. پیش از آنکه او هم در مورد تو به توهم بیفتد، پیام مولایت را ابلاغ کردی:   ــ از ما چه می خواهید؟! و پاسخ را شنیدی که:   ــ دستور از امیر ابن زیاد رسیده که به شما پیشنهاد کنیم یا بر حکم او گردن نهید یا با شما جنگ خواهیم کرد. و تو نزد مولایت بازگشتی تا پاسخ امام را بشنوی:   ــ نزد آنان بازگرد و اگر می توانی تا فردا از آنها مهلت بگیر، شاید امشب را برای خدا عبادت کنیم...   بسوی لشکرگاه دشمن بازگشتی و پیام مولا را ابلاغ کردی و چنین پاسخ شنیدی:   ــ تا فردا صبح به شما مهلت می دهیم. اگر تسلیم شدید، شما را بسوی ابن زیاد می بریم وگرنه دست از شما برنمی داریم... مجلس پنجم:  ... تاریکی شب، همه جا را فرا گرفته بود. آتش لشکرگاه دشمن، پهنه صحرا را پر کرده بود. دشمن خود را برای نبردی نابرابر در صبح فردا آماده می کرد.   مولایت حسین (ع) اصحاب را بیرون از خیمه دور هم فراخواند و چنین سخن آغاز کرد:   ــ خدای را به نیکوترین سپاسها ثنا می گویم و او را در نعمت، شدت و بلا سپاسگزارم... آگاه باشید! گمان نمی کنم، بیش از یک روز از این ملاعین مهلت داشته باشم. آگاه باشید! من به همه شما رخصت و اجازه رفتن دادم. همه شما آزادید و می توانید بروید و من بیعت خود را از گردن همگی شما برداشتم و از جانب من حرجی بر ذمه و عهده شما نیست. اینک سیاهی و تاریکی شب همه جا را فراگرفته، در تاریکی شب پراکنده شوید؛ زیرا که این گروه، فقط مرا می خواهند و اگر بر من، پیروز شده دست یابند از دیگران دست برمی دارند.   سخن امام که به اینجا رسید، نتوانستی تاب بیاوری. در حالی که چهره ماه منظرت، لاله گون و آسمان چشمانت از اشک ابری شده بود پیش از دیگران برخاستی و غیرت و مردانگی را فاش گفتی:   ــ مولای من! جانم به فدای تو! چگونه پس از تو زنده بمانیم؟! خدا نیاورد آن روزی را که پس از تو باشیم... زندگی پس از تو را نمی خواهیم... مجلس ششم:   ... امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان.   بی تابی علی اصغر (ع) این طفل شش ماهه حسین (ع) در قنداقه و در آغوش بی شیر مادر، چقدر برایت سخت و جگر سوز بود!   به خاطر آوردی دو روز قبل را که برای آوردن آب با تنی چند از سپاه امام عازم فرات شدید و پس از درگیری با گروهی از لشکر دشمن، مشک ها را سیراب کرده به خیمه گاه آوردید و اکنون از آن یاران و دلاوران حتی یک تن هم باقی نمانده بود.   حالا مولا تنها و غریب در برابر خیل دشمن و تو تنها عمود خیمه گاه حسین (ع) که امیر و علمدار سپاهش  بودی و چشم امید زنان و کودکان حرم به دستانت که سقا بودی و آب، هدیه دستان تو بود بر لبان خشکیده و عطشناک اهل حرم.   زمان، زمان جانبازی تو بود. جان چه قابل دارد تا در مسلخ حسین (ع) قربانی شود. سوز عطش تمام وجودت را فراگرفته بود و این عطش، نه عطش تشنگی که عطش وصال و فنا شدن در راه معشوق بود. دیگر تاب ماندنت نبود. از هم اکنون رسول خدا (ص) و پدرت علی (ع) و برادرت حسن (ع) را بر درگاه بهشت، منتظر خود می یافتی.   بسوی مولا که اکنون یکه و تنها در برابر لشکری از دشمن ایستاده بود شتافتی و گفتی:   ــ مولای من! آیا اذن جهاد می دهید؟!   امام (ع) در حالی که به سختی می گریستند، فرمودند:   ــ برادر جان! تو علمدار و پرچمدار من هستی، اگر تو بروی، لشکر من پراکنده می شود. و تو عرض نمودی:   ــ راستی دلم تنگ شده و از این زندگی خسته و ملول شده ام؛ می خواهم انتقامم را از این منافقین بگیرم. و امام فرمودند:   ــ حال که عازم میدان هستی، پس قدری آب برای این کودکان بیاور. و تو خوشحال از این فرمان، آماده رزم که نه مهیای دیدار محبوب شدی.. مجلس هفتم:   ... و تو رفتی. سوار بر اسب با نیزه ای در دست و مشکی بر پشت، رو بسوی فرات. و من نمی دانم که چگونه گذشتی از میان خیل هزاران دشمن که از هر سو چون ابر سیاه بر ماه جمالت می تاختند و تیغ و سنان از هر سو بر تو می فکندند.   و تو قلب لشکر دشمن را شکافتی و علی وار با شجاعت و صلابتی حیدری، حلقه محاصره دشمن را شکستی و به تیغ اسداللهی، گروه کثیری از دشمنان خدا را به خاک مذلت افکندی و صاعقه وار تا کرانه فرات تاختی.   به ساحل فرات که رسیدی، تشنگی دیگر امانت را ربوده بود. لبهایت خشکیده تر از کویر در حسرت قطره ای آب و تو از اسب فرود آمدی و بر کرانه فرات نشستی. دست ها را بر خنکای آب فرو کردی و جرعه ای آب در کف بالا آوردی، اما...   ــ چگونه بنوشم از این آب که مولایم حسین لب تشنه و عطشناک است؟! چگونه بنوشم از این آب که کودکان اهل حرم، العطش گویان چشم به راه سقایند؟! این نه شرط عاشقی است که عاشق، سیراب و معشوق، تشنه لب بماند.   و آب از میان دو کفت فرو ریخت و برای همیشه فرات در حسرت بوسه بر لبان تو داغدار شد. و لب های مشک را از آب روان سیراب نمودی و بر پشت بستی و سوار بر اسب رو به خیام حرم تاختی که کودکان، منتظر آمدنت بودند.   آغاز مرثیه عشق بازی تو اینجا بود و تو چه زیبا درخشیدی در محضر معشوق، و من نمی دانم چه بر تو گذشت که هیچ قلمی نمی تواند صحنه شورانگیز جانبازی عاشقانه تو را به تصویر بکشد. مجلس هشتم:   سوار بر اسب بسوی خیمه گاه روان شدی، در حالیکه مشک بر پشت داشتی و چیزی بجز فریاد العطش کودکان در گوش تو طنین انداز نبود. باید هرچه زودتر قولی را که به سکینه داده بودی عمل می کردی و آب را به کودکان تشنه لب حرم می رساندی. این مشک می توانست همه آنها را سیراب کند و آتش عطش از جگر پر سوزشان بنشاند. آخر این کودکان ، فرزندان اهل بیت رسول بودند که چنین معصومانه در آتش کینه نامردمان بی ایمان دست و پا می زدند.   ناگاه لشکریان دشمن را دیدی که از هر سو به طرفت هجوم می آورند و تیر و نیزه هاشان را بسویت نشانه رفته اند. او نیز شجاعانه با آنان در جنگ شدی و به دست یداللهی خود، گروه کثیری از آنان را به جهنم فرستادی، در حالی که چنین رجز می خواندی: یا ارهب الموت اذالموت رقا حتی أواری هی المصالیت لقی نفسی لنفس المصطفی الطهر وقا انی أنا العباس أغروا بالسقا ولا أخاف الشر یوم الملتقی (نمی ترسم از مرگ چون رو کند                 دلم با دلیری مگر خو کند بود جانم از بهر مولا سپر                  که عباسم و مشک دارم به بر نمی ترسم از جنگ با کافران                  وگر باردم جمله تیغ و سنان)   کسی را یارای مقابله با تو نبود و از ضرب تیغت هیچ کافری جان به در نمی برد. اما دشمن که در برابر نبرد دلیرانه ات توان مقاومت نداشت، به حیله متوسل گشت و نابهنگام از کمین گاه نخلی، ضربه ای به دست راستت وارد و دست راست تو را از بدن جدا کرد. ولی تو شمشیر بدست چپ دادی درحالیکه چنین می خواندی: والله ان قطعتموا یمینی      انی أحامی ابداً عن دینی و عن امام صادق الیقین      نجل النبی الطاهر الأمین (قسم بر خدا کاو به حالم گواست      جدا گر کنید از تنم دست راست ز دین و امامم حمایت کنم      که فرزند پاکیزه مصطفاست)   و با دست چپ شمشیر بر دشمنان می زدی تا اینکه ضعف در رخصار چون ماهت نمایان شد. در این هنگام ملعونی دیگر از کمین گاه خود بیرون آمد و ضربتی دیگر بر دست چپت وارد ساخت و آن را قطع نمود. اما تو با روح بلند و مسیحاییت، عاشقانه ترین لحظات را در برابر محبوب حقیقی خود به نمایش گذاشته بودی و اینبار نیز عاشقانه نجوا کردی: یا نفس! لا تخشی من ال کفار و أبشری برحمه الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا ببغیهم یساری فأصلهم یا رب حر النار (مترس ای نفس از کفار ملعون                     بشارت بر تو از حق باد اکنون که گردی با رسول الله مختار                      غریق رحمت جبار بی چون یسارم را جدا کردند دونان                       به دوزخ کن تو یا رب مردم دون)   خون پاک و مطهرت از رگ های بریده فوران می کرد و سرو استوار قامتت از شدت ضعف رو خمیدن گذاشته بود. اما صدای العطش کودکان، همچنان در گوش تو بود و امید سقایت اهل حرم، تو را بسوی خیمه گاه روان می ساخت. درحالیکه مشک بر دندان گرفته بودی، سوار بر اسب رو بسوی حرم می تاختی و دشمن از هر سو تو را احاطه کرده بود. در این هنگام آنچه امید تو را نومید ساخت، چوبه تیری بود که از سوی دشمن بر سینه مشک نشست و آخرین قطرات امید سقا را بر خاک تفتیده و عطشناک نینوا پاشید.   مشک که بر زمین افتاد، ضعف بر قامت سروت چیره گشت. تیر دیگری از سوی دشمن پرتاب شد و سینه سرشار از عشق به مولای تو را از هم درید. حالا دیگر خود را در آستانه شهادت می دیدی و آماده پرواز به ملکوت بودی. اما دلت می خواست سر بر دامن مولا داشته باشی و برای آخرین بار چشمان خون گرفته ات را به آفتاب جمال مولایت آشنا سازی. برای همین بود که درحالیکه با ضربه عمود آهنین دشمن از اسب فرو می افتادی، فریاد برآوردی که:   ــ برادر جان حسین! برادرت را دریاب!   دلت می خواست که این آخرین بار مولایت را، عشقت را، محبوبت را و همه هستی ات را «برادر» بخوانی تا لذت عاشقانه با محبوب را با پیوند برادری مضاعف سازی.   ... و حسین (ع)، برادر و مولایت بسویت شتافت درحالیکه پشتش از داغ فراق تو شکافته بود و خورشید چشمانش در کسوف ماه خون گرفته جمالت در محاق.   و تو در آغوش معشوق به ملکوت پر کشیدی تا به جبران دستهای قلم شده ات در راه محبوب ، صاحب بالهایی شوی که تو را به اعلی علیین برسانند؛ مقامی که تا ابد آرزوی همه شهدای راه حق و فضیلت خواهد بود. منابع: 1)     بحار الانوار، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی(ره) 2)     الارشاد ، شیخ بزرگوار محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید 3)     اللهوف ، عالم جلیل القدر سید ابن طاووس (ره) 4)     ذریعه النجاه ، مولا محمد رفیع گرمرودی تبریزی 5)     چهره درخشان قمر بنی هاشم ، استاد علی ربانی خلخالی
کد خبر: ۴۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱

آقای روحانی؛ چگونه است که در دولت اعتدال شما تلاش برای مدارا و رحمت با کفار مشاهده می‌شود ولی در وزارت نفت و در استخدام جوانان زحمتکش و تحصیلکرده که تمامی مراحل استخدام را گذرانده‌اند با بهانه‌های واهی مانع‌تراشی می‌شود
کد خبر: ۳۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۷

مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریان‌های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می‌کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می‌کند
کد خبر: ۳۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶

کافرها ورود پيدا نمي‌کنند. اينجا همه چيز شرعي است. در قسمت معرفي‌ها آمده: «کد خانم 4: باکلاس، شيک با زيبايي خوب، مدرن و...». « کد خانم 6: جوان، زيبا، بسيار جذاب و هاي‌کلاس امروزي ـ شيطون و گرم».به گزارش شبکه آفتاب، اين خانم‌ها در سايت «صيغه ايرانيان/ همسريابي ازدواج موقت در تهران» ثبت نام کرده‌اند. سايتي که به‌گفته‌ي مسئول ثبت نام آن «در سامانه رسمي ثبت شده و حقانيت آن از طريق پليس فتا ‏قابل پيگيري است.» اين سايت از دو سال پيش‏ فعال است و با اينکه بيش از 100 ‏بار از سوي کفار مورد حمله بزرگ «ddos» قرار گرفته‌ اما همچنان به فعاليت خود ادامه مي‌دهد: «همانگونه که بينندگانِ پيگير مستحضرند قطع و وصل‌شدن‌هاي مداوم سايت ناشي از اين مظلوميت و عناد با فقه شيعه‌ي جعفري بوده است که ما آن را نشان‌دهنده حقانيت فعاليت‌مان محسوب و به کوري چشم کافران در مسير درستي که در آن گام نهاده‌ايم مصمم‌تر شده‌ايم.» مديريت سايت را فردي به نام فردين شمائي، کارشناس حقوق قضايي به عهده دارد. حق معارفه در اين سايت بين 50 تا 200 هزار تومان است و شمائي اين مبلغ را مناسب مي‌داند: «آقاياني که فکر مي‌کنند مهريه‌ها بالاست و نعوذبالله آن‌ را با حرام خدا مقايسه مي‌کنند اولاً از امنيت رواني، قانوني و حلاليت شرعي و همچنين بيماري‌هاي ايدز و هپاتيت که بگذريم اين بانوان محترمه که عمدتاً به‌خاطر نياز مالي و بعضاً عاطفي با اصول خدا، شارع و قانون صيغه مي‌شوند کجا و نعوذبالله زنان مورد قياس شما کجا و در مورد هزينه معرفي نيز هزينه‌هاي بسيار سنگين تبليغات، تعمير و نگهداري سايت و حقوق پرسنل سايت را محاسبه و لحاظ نماييد.»از يگانه، مسئول ثبت‌نام که «متاهل و متولد 1347» است جزئياتي درباره‌ي فعاليت اين سايت پرسيديم. در طول اين گفت‌وگو يگانه تأکيد‌ کرد که استفاده از خدمات اين سايت براي دختران مجرد توصيه نمي‌شود و بهتر است که دختران مجرد در درجه‌ي اول سعي کنند ازدواج دائم داشته باشند.شرايط ثبت نام در اين سايت براي ازدواج موقت چيست؟قبل از هر چيز بايد شرايط خودتان را در يک پيامک توضيح دهيد. مثلاً اگر دوشيزه باشيد، اصلاً نمي‌توانيد اين کار را انجام دهيد. من به دوشيزگان توصيه مي‌کنم ازدواج دائم داشته باشند، چون ازدواج موقت تبعات روحي خاص خودش را از نظر خانوادگي و اجتماعي دارد. بانوان ديگر شرايط و ويژگي‌هايشان را در يک پيامک مطابق با دستورالعمل سايت (نام و نام خانوادگي و تأهل، سن و شهر و شغل، تلفن ثابت، ‏تاريخ و ساعت و دقيقه‌ي ‏واريز مبلغ) مي‌فرستند. من آنها را به واحد هماهنگي ارجاع مي‌دهم و آنجا تصميم مي‌گيرند که آنها را ثبت‌نام ‏بکنند يا نه. مشخصات اين افراد با يک کد و نام مستعار در سايت منتشر مي‌شود.ولي من ديدم دخترهاي 18 يا 19 ساله هم در اين سايت ثبت نام کرده‌اند.هر خانمي حتي 18 ساله‌ي غير دوشيزه (البته با ارايه مدارک پزشکي) هم در اين سايت‏ هستند و حتماً پدر و جد پدرشان متوفي است. آنها شرايط خاص خودشان را دارند. اگر مجرد باشند و سابقه‌ي ازدواج هم نداشته باشند مي‌توانند، در اين سايت ثبت نام کنند البته اگر مرجع تقليد آنها حضرت آيت الله‌العظمي سيد محمد صادق روحاني باشد. متوجه هستيد؟پس خانم‌هاي مجرد هم مي‌توانند ثبت نام کنند؟دختران مجرد با انجام اين کار دچار صدمات روحي بسياري مي‌شوند و آينده‌شان‌ خراب مي‌شود. مديريت سايت خانم‌هاي دوشيزه را ثبت نام نمي‌کنند به‌ويژه اگر جوان باشند.مهريه چگونه و براساس چه معيارهايي تعيين مي‌شود؟مهريه با توجه به شئونات خانم تعيين مي‌شود، مانند مهريه‌ي ازدواج دائم... با توجه به شئونات خانوادگي تحصيلي و اخلاقي تعيين مي‌شود.چه ضمانتي براي پرداخت آن وجود دارد؟مهريه با نظارت سايت حتماً پرداخت مي‌شود. شما مشخصات خودتان را مي‌فرستيد اگر مورد ازدواج دائم وجود داشت، به شما مي‌گوييم.البته در مورد ازدواج دائم ما هيچ تضميني نمي‌کنيم. تحقيق با خود خانواده است.مي‌گويند بيشتر کساني که به اين سايت‌ها مراجعه مي‌کنند، مردان متأهل هستند.نه اشتباه است، بيشتر مجرد هستند. افراد متأهل هم اگر خانم‌شان بيمار باشد يا در سفر بوده يا جدا از آنها زندگي کند به ما مراجعه مي‌کنند.شما چطور مي‌فهميد که اين مردان حقيقت را مي‌گويند؟الان من چطور با شما صحبت مي‌کنم؟ همينطوري هم با اينها صحبت مي‌کنم. اگر دروغ بگويند به خودشان مربوط است. صحت اظهارات با خود افراد است. اگر مردي زنش تومور مغزي دارد و روي ويلچر است، مجرد محسوب مي‌شود. 90 درصد متقاضي‌هاي ما افراد مجرد هستند، نمي‌دانم اين سوء‌تفاهم از کجا ناشي شده. اگر زني بخواهد، مي‌تواند مدارک پزشکي همسر مرد را ببيند تا مطمئن شود. اگر نتوانست جواب مثبت بگيرد، مسئوليت با خود آقاست. خانمي هم که نخواهد با فرد متأهل باشد، بايد شرط بگذارد که من آقاي متأهل را نمي‌پذيرم. شرط همسريابي را فرد مي‌تواند مشخص کند، ما چيزي را تعيين نمي‌کنيم.براي انجام صيغه‌ي يک‌ساعته شما اصل شناسنامه را هم مي‌بينيد يا فقط کارت ملي را مي‌گيريد؟داشتن اصل کارت ملي معتبر کفايت مي‌کند.سايت شما ‏براي تأمين مسکن مراجعه‌کنندگان هم کمک مي‌کند؟اين بستگي به متقاضي دارد. اگر خانمي قيد کرده نمي‌تواند جاي مناسبي را فراهم کند بايد آقا اين کار را انجام دهد. در موارد يک‌ساعته تأمين مسکن با خانم است. در برخي موارد هم سايت کمک مي‌کند تا امنيت لازم برقرار شود.چگونه؟يک زن از طرف سايت در محل عقد يک‌ساعته حضور دارد.براي عقد يک‌ساعته هزينه‌ي مکان از طرف چه کسي پرداخت مي‌شود؟ببينيد يک مهريه است که بايد خود فرد بپردازد و يک هزينه‌ي معرفي است. سايت يک فيلتر ورودي است. حتي اگر اين سايت دولتي بود بايد هزينه‌هايي به آن پرداخت مي‌شد تا هر آدم بي‌سروپايي اينجا ثبت نام نکند و هر کاري خواست نتواند انجام دهد. منتهي خود خانم اگر مسکن نداشته باشد، ما مسکن را معرفي مي‌کنيم. البته مسکن مال ما نيست. مال فرد مورد اطمينان ماست.هزينه يک‌ساعته‌ي اين مکان چقدر است؟الان براي يک ساعت بايد 30 هزار تومان از طرف خانم پرداخت شود، رقم سنگيني نيست.در فضاي مجازي تعداد زيادي سايت و وبلاگ همسريابي و صيغه وجود دارد. چطور بايد به سايت شما اعتماد کرد؟من در مورد سايت‌هاي ديگر هيچ آشنايي ندارم، بنابراين حرفي هم نمي‌زنم. دو سال است که سايت ما فعاليت مي‌کند. اين سايت معتبر بوده و در ستاد ساماندهي وب‌سايت‌ها ثبت است. البته مي‌دانيد که نه‌تنها به سايت ما، بلکه به هيچ سايتي مجوز داده نشده است اما بايد اين را هم بدانيد که چون اين مسئله خلاف شرع نيست، خلاف قانون هم محسوب نمي‌شود. از من مي‌شنويد، خودتان بايد از خودتان مواظب کنيد. اگر توجه کنيد بيشتر اين صفحه‌ها وبلاگ هستند، سايت نيستند که بتوانيد اطمينان کنيد. ما به دختران جوان توصيه مي‌کنيم در هيچ وبلاگي ثبت نام نکنند. در مورد اين سايت هم مي‌توانيد از ستاد ساماندهي وب‌سايت‌ها پيگيري کنيد. مي‌توانيد حتي از طريق پليس فتا هويت ما را بررسي کنيد.
کد خبر: ۳۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۵

فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد در دوره عثمان، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور، و اما ابوذرها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند
کد خبر: ۳۲۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۲

تمام هجمه‌ای که بر علیه بنده به خاطر آن جمله شوخی مانند صورت گرفت و جنجال‌هایی که موج‌سواران به راه انداختند تا از احساسات پاک برادران و خواهران لر زبان استفاده کنند همه بر علیه مواضع اصلی من بود که نسبت به فتنه‌گران حامیان آنها و رانت‌خواران گرفتم
کد خبر: ۲۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۲

اوای دنا-اسدا... رباني مهر:تاريخ در حال تكرار است، ديروز ابولهب و مشركان قريش بودند و امروز اوباما و سران رژيم صهيونيستي؛ ديروز فشار بر مسلمانان بود در دره‌اي به نام (شعب ابيطالب) و امروز تحريم مسلمانان است در سرزميني بزرگ و پرافتخاري به نام (ايران اسلامي)؛ ديروز مشركان قريش، مسلمانان را حتي از خريدن آذوقه‌اي براي گذران زندگي تحريم مي‌كردند و امروز نيز غربي‌ها با تحريم‌هاي خود سعي دارند ايران اسلامي را از رسيدن به تكنولوژي محروم كنند؛ ديروز كفار عهدنامه امضا مي‌كردند كه بايد قريش ارتباط خود را با مسلمانان قطع كنند، با آنها پيوند زناشويي و معامله نكنند، امروز نيز آمريكا و رژيم صهيونيستي قطعنامه صادر مي‌كنند كه نبايد هيچ كشوري با ايران ارتباط داشته باشد. اگر ديروز كفار عليه مسلمانان عهدنامه امضا مي‌كردند و داخل كعبه مي‌انداختند امروز هم قطعنامه مي‌نويسند و در يك نهاد بين‌المللي چون سازمان ملل مي‌اندازند. هر چند ديگر امروز سازمان بين‌الملل نيست بلكه سازمان چند كشور استعمارگر غربي است و در نهايت اينكه دشمني‌ها هميشه هست و مسلمانان هيچ وقت در برابر كفار و زورگويان تسليم نمي‌شوند و هيچ وقت جانب حق را رها نكرده و همواره براي اعتلاي دين اسلام تلاش مي‌كنند.هر چند تكرار تاريخ را مشاهده مي‌كنيم و دشمني با مسلمانان ادامه دارد اما به فرموده مقام معظم رهبري، ما در شرايط امروز در وضعيت شعب ابيطالب قرار نداريم، امروز ديگر ما در دره‌اي كوچك به نام شعب ابيطالب قرار نداريم كه در وضعيت بسيار خطرناك اقتصادي باشيم بلكه ايران اسلامي امروز كشوري قدرتمند، تأثيرگذار و پيشرفته است و علي‌رغم همه دشمني‌ها و توطئه‌ها، باز هم در بسياري از بخش‌ها از قدرت‌هاي برتر دنياست. امروز ايران اسلامي در عرصه فولادسازي، نانوتكنولوژي، سدسازي تجهيزات پزشكي، انرژي هسته‌اي، توليد علم، فن‌آوري‌هاي جديد، صنايع موشكي و... به پيشرفت‌هاي بالايي رسيده است، امروز ايران اسلامي در دانش هسته‌اي جزء 10 كشور اول دنياست. ايران در ميان كشورهاي داراي ماهواره در رده 12 قرار دارد اين در حالي است كه به صورت رسمي 186 كشور عضو سازمان ملل هستند. امروز گفتمان جمهوري اسلامي كه همان "استقلال آزادي و مبارزه با استكبار" است، در اكثر كشورهاي منطقه باعث نگراني كشورهاي استعماري شده؛ بستن تنگه هرمز از سوي جمهوري اسلامي ايران اين روزها در حالي در رسانه‌ها مطرح است كه روزانه بيش از 30 ميليون شبكه نفت آمريكا از اين تنگه مي‌گذرد و شرايط اقتصادي امروز آمريكا حتي با شنيدن اين خبر دچار يك شوك بزرگ مي‌شود تا جايي‌كه رسانه‌هاي آمريكايي چون نيويورك تايمز از نوشتن نامه اوباما به مقامات ايراني با همين موضوع خبر دادند.از همه مهمتر اينكه ايران اسلامي امروزه داراي مردمي بصير، آگاه و هميشه در صحنه است كه علي‌رغم اختلاف نظر، در برابر دشمن خارجي وحدت نظر دارند و اجازه دخالت بيگانگان را نمي‌دهند.شجاعت و رشادت رزمندگان ما در هشت سال دفاع مقدس بر هيچ كس پوشيده نيست. هيچ كشوري در دنيا چنين انسان‌هاي آزاده و رزمنده‌اي ندارد و اين يك افتخار است و اگر رهبر معظم انقلاب فرمودند كه شرايط امروز ايران همچون شعب ابيطالب نيست بلكه ما در شرايط بدر و خيبر هستيم، به همين علت است.امروز ايران اسلامي حتي در حياط خلوت امريكا يعني آمريكاي لاتين، نفوذ كرده و حتي رسانه‌هاي خارجي از ايجاد پايگاه‌هاي مشترك نظامي از سوي ايران و كشورهاي آمريكاي لاتين در اين منطقه خبر دادند؛ از طرفي ايران در موضوع به زمين نشاندن هواپيماي جاسوسي فوق مدرن آمريكايي، ضربه بزرگي به سيستم اطلاعاتي و امنيتي آمريكا به عنوان ابرقدرت جهان زد كه بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌هاي خارجي داشت پس نتيجه مي‌گيريم كه دشمني‌ها و تحريم‌ها با ايران اسلامي ادامه همان رفتار گذشته كفار با مسلمانان است با اين تفاوت كه ايران امروز، كشوري قدرتمند است و ديگر در دره‌اي به نام شعب ابيطالب نيست.
کد خبر: ۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۵