رییس جمهور با اشاره به اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: یک آدم متجاوز و خبیث در کنگره آمریکا ماهیت خود را افشا میکند و میگوید اگر آمریکا با آنها همراه نباشد به تنهایی مقابل ایران میایستد. این حرفها خندهدار و مضحک است.خبرگزاری ایسنا: رییس جمهور با اشاره به اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: یک آدم متجاوز و خبیث در کنگره آمریکا ماهیت خود را افشا میکند و میگوید اگر آمریکا با آنها همراه نباشد به تنهایی مقابل ایران میایستد. این حرفها خندهدار و مضحک است.
حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار با اعضای ستاد مرکزی راهیان نور گفت: اسرائیل یک رژیم نامشروع بوده که عمق جغرافیایی و استراتژیک ندارد و به دلیل جنایتهایی که انجام داده تمام قلب جهان اسلام نسبت به این رژیم مالامال از کینه است.
وی همچنین افزود: حالا این رژیم قصد دارد ایران که ملتی غیور و رهبری شجاع دارد را تهدید کند. ما به قدرت و توان نیاز داریم و دشمن باید از قدرت ما بترسد. قدرت ما متکی به ایمان جوانان ما و سلاحهای ماست.
کد خبر: ۵۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به پیام رزمایش اخیر سپاه به کشورهای غربی گفت: اگر بنا باشد که تنگه هرمز و خلیج فارس برای ایران منافعی نداشته باشد، منافع غربیها در تنگه هرمز را نیز به خطر خواهیم انداخت.خبرگزاری فارس: دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به پیام رزمایش اخیر سپاه به کشورهای غربی گفت: اگر بنا باشد که تنگه هرمز و خلیج فارس برای ایران منافعی نداشته باشد، منافع غربیها در تنگه هرمز را نیز به خطر خواهیم انداخت.
محمدحسن آصفری نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی با اشاره به رزمایش اخیر سپاه در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز اظهار داشت: رزمایش مقتدرانه سپاه در بندرعباس و آبهای خلیج فارس این پیام را برای کشورهای غربی به همراه داشت که امروز جمهوری اسلامی ایران هم از نظر نرمافزاری و هم از نظر سختافزاری از توانمندی قابل توجهی برخوردار است.
وی افزود: با توجه به اینکه بیش از 60 درصد انرژی جهان امروز در خاورمیانه قرار دارد و بخش اعظمی از آن از تنگه هرمز صادر میشود، چنانچه غربیها دست از زیادهخواهیهای خود بر ندارند، جمهوری اسلامی ایران نیز گزینههایی را در پیش رو خواهد داشت که از جمله آنها میتوان به فرصت و ظرفیت تنگه هرمز اشاره کرد.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خاطرنشان کرد: ما اعتقاد داریم که همه کشورها زیر پرچم صلح و دوستی از ظرفیت تنگه هرمز استفاده کنند، اما اگر بنا باشد که این تنگه استراتژیک برای جمهوری اسلامی ایران منافعی را در پی نداشته باشد اجازه نخواهیم داد که این منطقه برای غربیها نیز منافعی را داشته باشد و مطمئنا ایران از ظرفیت این تنگه استفاده خواهد کرد.
آصفری تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران میتواند در کمترین زمان ممکن از ظرفیت تنگه هرمز در مقابل کشورهای غربی استفاده کند و اگر کشورهای غربی دست از تحریمهای ناجوانمردانه خود بر ندارند ایران هم مطمئنا فرصتهای خوبی که یکی از آنها موضوع تنگه هرمز است را در اختیار دارد که در زمان مناسب از آنها استفاده خواهد کرد.
وی ادامه داد: اگر فرصتهای اقتصادی منطقه برایمان نفعی نداشته باشد اجازه نفع بردن به کشورهایی که در اعمال تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران مشارکت میکنند اجازه استفاده از منابع را نخواهیم داد اما امیدواریم که کار به آنجا نرسد و غربیها سر عقل آمده و به گونهای عمل نکنند که اقدام مقابله به مثل جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: پیام دیگر رزمایش پیامبر اعظم (ص) 9 به کشورهای حوزه خلیج فارس مبنی بر است که امنیت منطقه خلیج فارس توسط کشورهای این منطقه محقق میشود و نباید اجازه دخالت کشورهای غربی داده نشود و توانمندی جمهوری اسلامی ایران در بحث دفاعی متعلق به کشورهای منطقه نیز هست تا در جهت حفظ امنیت منطقه خلیج فارس آن را به کار گیریم.
آصفری در پایان یادآور شد: پیام دیگر این رزمایش به دولتمردان کشورمان است که آنچه در دیپلماسی میتواند تأثیر زیادی داشته باشد، قدرت است و از این رو باید قدرتمندانه از منافع و حقوق هستهای ایران دفاع کنند و اجازه باجخواهی و زیادهخواهی به طرف مذاکرهکننده را ندهند، چراکه جمهوری اسلامی ایران توانمندیهای خوبی در عرصههای نظامی، بینالملل و منطقه دارد و چنانچه غربیها دست از اقدامات خصمانه خود بر ندارند ما نیز از این توانمندیهای خود استفاده خواهیم کرد.
کد خبر: ۵۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: اخیراً برخی نمایندگان مجلس طرحی را دنبال میکنند که اگر غربیها در زمینه تحریمها گام جدیدی بردارند، ایران فناوری هستهای را در هر درجهای از غنیسازی ادامه خواهد داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، علی لاریجانی پیش از ظهر امروز در نهمین اجلاسیه جامعه مدرسین و علمای بلاد که در مدرسه امام کاظم(ع) برگزار شد اظهار کرد: در گذر زمان پس از انقلاب چند مقطع حساس برای کشور ما وجود دارد که با تدبیر رهبری انقلاب و همت ملت و هماهنگی نخبگان سیاسی کشور، از این گردنهها به خوبی عبور کردیم.
وی افزود: گذر از رژیم گذشته نخستین گردنه بود که علمای اسلام در این زمینه نقش بسزایی داشتند و نقش رهبری انقلاب هم بسیار ویژه بود که همت ملت پشتوانه آن بود و توانستیم رژیم ستمشاهی را کنار بزنیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه عظمت این اقدام بسیار زیاد بود گفت: اگر هم در این زمینه دچار فراموشی شویم ولی از تاثیر این پدیده عظیم در دنیای اسلام و جامعه بشری چیزی کم نمیشود.
وی ادامه داد: دشمنان همواره به دنبال ایجاد مشکلات فراوان برای نظامی بودهاند که بر روی اسلام و شعار نه شرقی نه غربی تاکید دارد؛ نظام اسلامی به پیکره جریان استکباری لطمه میزند و همین امر بسیج استکبار برای مقابله با انقلاب را در پی دارد.
لاریجانی تصریح کرد: قربانیان اصلی ترور ایرانیان هستند که پس از انقلاب جریانات زیادی علیه آنها توسط دشمنان به راه افتاد و کسانی که امروز نگران ترور هستند آن زمان از تروریستها حمایت میکردند؛ ملت ایران موجودی مزاحم به نام بنی صدر را دفع کردند ولی بعدا جنگ علیه جمهوری اسلامی تحمیل شد.
رئیس مجلس با اشاره به نقش گسترده آمریکاییها در جنگ عراق علیه ایران گفت: آمریکا به صدام گفته بود جنگ را علیه ایران شروع کنید ما پشتیبانی عملیاتی، نظامی و استراتژیک خواهیم داشت؛ حتی فرانسه هواپیمای اجارهای در اختیار رژیم بعث گذاشت و آلمان هم سلاح شیمیایی به صدام فروخت.
وی با بیان اینکه جریانی وسیع و منطقهای علیه ایران اسلامی در زمان جنگ شکل گرفته بود خاطرنشان کرد: با این حال هدایتهای امام راحل، روحانیت در صحنه و همبستگی نخبگان سیاسی که البته در زمان بنی صدر شاهد آشفتگی آن بودیم، کشور را نجات داد.
لاریجانی با اشاره به تجربههای خوب بازسازی کشور پس از جنگ عنوان کرد: ایران در زمینه دانشهای بنیادین پیشرفتهای قابل توجهی داشت به نحوی که وزن جمهوری اسلامی در منطقه به حدی رسید که توانست خطرات و تهدیدات را دفع کند؛ ایران اسلامی امروز تهدید نظامی بالفعلی ندارد و اگر هم سر و صدایی در صحنه بینالمللی میشود ژستی بیش نیست زیرا از دست ایران ناراحت هستند ولی نمیتوانند کاری علیه جمهوری اسلامی کنند.
رئیس قوه مقننه با بیان اینکه دشمنان میگویند ایران با طرحهای ما در منطقه مبارزه میکند و آنها را از بین میبرد گفت: در مذاکرات هستهای نیز از زبان خودشان میشنویم که همین مسائل و نگرانیها را دارند.
وی افزود: در یکی از مذاکراتی که من در آن حاضر بودم به طرف مقابل گفتم مشکل اصلی خود را بگویید و او هم گفت میدانیم سلاح هستهای ندارید و به دنبال آن نیستید اما مسئله اصلی ما این است که شما توازن منطقهای را بر هم زدهاید.
لاریجانی با بیان اینکه درد دشمنان این است که وزن ایران بالا رفته است گفت: بیداری اسلامی طرحهای دشمنان را بر هم زده و آنها نگران این مسائل هستند.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه امروز در دالان مذاکرات هستهای هستیم خاطرنشان کرد: دوره حساس و سرنوشتسازی را میگذرانیم؛ دشمنان ابتدا به دنبال این بودند که ما دانش هستهای را به دست نیاوریم و در این راستا گاهی تهدید نظامی هم میکردند ولی مقاومت ملی، دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی داشت.
وی با تاکید بر اینکه باید با آرامش و عقلانیت در مذاکرات، برخی اشکالات گذشته را برطرف کرد گفت: البته باید دستاوردها را هم حفظ کرد و مشکلات به وجود آمده برای کشور را برچید؛ در طول تاریخ پس از انقلاب مذاکراتی مشکلتر از این نداشتهایم.
لاریجانی با بیان اینکه توجه به حفظ میراث ارزشمند هستهای بسیار مهم است تصریح کرد: در این میان نباید اطلاعات غلط را هم پمپاژ کرد؛ برخی مسائل اشتباه و غلط در جامعه منتشر میشد که صحیح نیست، گاهی سوء ظنها و حدسیات نگرانیهایی را در داخل کشور به وجود میآورد؛ بدانیم که اگر همبستگی بیشتر در داخل داشته باشیم طرف مقابل هم در مییابد ما پای دستاوردها و چارچوبهایی که رهبری تعیین میکنند همدلانه ایستادهایم.
رئیس مجلس با اشاره به شیطنتهایی که در داخل آمریکا هم صورت میگیرد عنوان کرد: آنها بر اثر رقابتهای سیاسی و با انگیزههای گوناگون و گاهی برای گرانفروشی، سخنانی علیه مذاکرات گفته میشود ولی ما باید مسیری روشن را دنبال کنیم؛ رفتاری که آمریکاییها و غربیها در مذاکرات اخیر داشتند بسیار تاسفبار بود و نشان دادند قابلیت کافی برای حل موضوع را ندارند ولی در ایران این موضوعات با هوشیاری رصد میشود.
وی تصریح کرد: اخیراً برخی نمایندگان مجلس طرحی را دنبال میکنند که اگر غربیها در زمینه تحریمها گام جدیدی برندارد ایران فناوری هستهای را در هر درجهای از غنیسازی ادامه خواهد داد.
لاریجانی گفت: باید از فرصت به درستی استفاده کرد و دشمنان تصور نکنند با روحیه تاجرمآبانه میتوانند کلاهبرداری سیاسی کنند زیرا در ایران مسائل برای تصمیمگیران روشن است.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه انعطافهای به موقع از سوی ایران وجود دارد خاطرنشان کرد: البته دشمنان نباید تصور کنند ایران در مسئله هستهای دچار نسیان میشود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به بیماریهای مزمن اقتصادی در ایران اشاره کرد و گفت: ورود نفت به اقتصاد ما طوری بود که به سرمایهای تولیدی تبدیل نشد بلکه جای بودجه جاری کشور قرار گرفت و همین امر سبب شد به جای اینکه چرخه تولید به راه بیفتد، با پول نفت فناوریهای مختلف وارد کشور شدند.
لاریجانی با بیان اینکه برخی سوء تدبیرها از نظر اجرایی، اقتصاد ایران را با وضعیت غیر عادی روبهرو کردند خاطرنشان کرد: اینکه دلار از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش یابد تکان شدیدی بود که مشکلات زیادی به وجود آورد و همه آن مربوط به تحریمها نیست بلکه به سوء مدیریت مربوط میشد زیرا وقتی نقدینگی به یک باره هشت برابر شود این مشکلات هم ظهور مییابند.
رئیس مجلس تصریح کرد: آیا سیاستهای ابلاغی اصل 44 توسط رهبر معظم انقلاب به درستی اجرا شد؟ صورت ظاهری شکل گرفت و یک کارخانه از وزارتخانهای تخصصی به وزارتخانه غیر تخصصی واگذار شد چون بدهکار بودند و این در حقیقت فریب دادن قانون است.
لاریجانی با بیان اینکه اینگونه میشود که تکانی در قیمت نفت، مشکلات اقتصادی را در ایران افزایش میدهد گفت: تنها راهی که پیش رو داریم تا از این گردنه عبور کنیم، جدی گرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و فرهنگ ما باید به رونق تولید کمک کند و سیاستهای داخلی در این راستا باشند و صادرات مؤید تولید شوند.
رئیس قوه مقننه عنوان کرد: نقش علما در این زمینه بسیار مهم است؛ امکان استخدام در کشور وجود ندارد و معقول هم نیست که بدنه دولت بزرگ شود؛ کارآفرینی باید در کشور رشد یابد و اگر میخواهیم مقاومت کنیم و بر روی آرمانهایمان بایستیم، باید اقتصاد تولیدمحور داشته باشیم و رسانهها هم همین رویه را در پیش بگیرند و علمای اسلام مردم را در این راستا بسیج کنند البته باید تسهیلات لازم را فراهم کرد.
وی با اشاره به دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر محور قرار دادن سیاستهای اقتصاد مقاومتی در نگارش و بررسی بودجه گفت: تصمیم گرفتهایم در شرایط کنونی، راههایی پیدا کنیم که آبادانی در کشور رخ دهد و از بخشهای غیر دولتی استفاده کنیم تا طرحهای نیمه تمام به مردم واگذار شوند و البته ارزش اقتصادی هم برای آنها داشته باشد؛ 400 هزار میلیارد تومان پروژه عمرانی کلنگ زده شده که اینها جزو سوء مدیریتها هستند و 20 سال طول میکشد تا این طرحها تمام شوند و در شرایط کنونی راه حل اساسی، واگذاری پروژهها به مردم است.
لاریجانی در ادامه به تروریسم در منطقه اشاره کرد و افزود: سرویسهای اطلاعاتی غربی و برخی کشورهای منطقه، تروریسم را در خاورمیانه به وجود آورده است؛ هرجا آمریکا و غرب پا نهادهاند، جریانهای تروریستی هم بلافاصله بعد از آن ظهور کردهاند.
رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دسیسهای که سرویسهای اطلاعاتی غربی دارند موجب رشد تروریستها شدهاند و این امر با سند و مدرک قابل اثبات است؛ لشکرکشی به کشورهای دیگر موجب تحقیر ملتها میشود و به یقین، تحریک و مقابله به مثل آنها را در پی دارد.
وی به حوادث فرانسه اشاره کرد و گفت: اینها که باز هم به پیامبر اسلام(ص) توهین میکنند یا نمیفهمند یا میخواهند تروریسم افزایش یابد.
لاریجانی با بیان اینکه رفتار، بیان و عمل غربیها کمک به زنده ماندن جریانهای تروریستی است خاطرنشان کرد: همین اقداماتی که در مجلات فرانسوی صورت گرفته چنین اقدامی محسوب میشود.
رئیس قوه مقننه به ائتلاف غربیها علیه داعش اشاره کرد و گفت: تحلیلگران منطقه میگویند معلوم نیست آمریکا به دنبال چیست؛ گاهی مناطقی را بمباران میکنند که تجمع نیرویی هم وجود ندارد و تحلیل این است که گویا میخواهند تروریستها باقی بمانند؛ این فضاحت برای ائتلافی است که 40 کشور جمع شوند و هیچ کاری از دستشان علیه تروریستها برنیاید.
وی با بیان اینکه طرحهای ایران به کمک دولت و ملت عراق آمد تصریح کرد: امروز جریانی مرموز در منطقه دیده میشود که از یک سو به ایجاد اختلاف میان کشورهای اسلامی میپردازد و از طرف دیگر، ژست تبلیغاتی علیه داعش میگیرد ولی در عمل به تروریستها کمک میشود.
لاریجانی عنوان کرد: این موضوعات با امنیت و منافع ملی ما گره خورده و این امر، همبستگی ملی در درون کشور را بیش از گذشته ضروری جلوه میدهد؛ هرگونه حاشیهسازی در مسائل مختلف کشور موجب لطمه خوردن به این همبستگی میشود.
کد خبر: ۵۴۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
رئیس مرکز تحقیقات سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی، توان عملیاتی موشکی و زمینی حزبالله لبنان را در جنگ آینده بسیار بالا توصیف کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: یک مقام بلند پایه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از میزان آمادگی بالای حزبالله لبنان در صورت درگیری با این رژیم در آینده خبر داد.
سرهنگ ایتی بارون، رئیس مرکز تحقیقات سازمان اطلاعات اسرائیل گفت: در جنگ آینده، حزبالله لبنان قادر است روزانه ۱۰۰۰ موشک به سمت اسرائیل پرتاب کند.
این مقام اطلاعاتی اسرائیل ادامه داد: در جنگ آینده حزبالله درون خاک ما اقدام به انجام عملیات خواهد کرد که به دو صورت خواهد بود، ابتدا اینکه به صورت منطقهای و جزئی در مناطق نهاریا، شلومی و معالوت دست به حمله خواهد زد و در مرحله دوم شعاع عملیات خود را به تمامی اسرائیل گسترش خواهد داد.
سرهنگ ایتی بارون، همچنین گفت: حزبالله سعی خواهد کرد تا تأسیسات استراتژیک اسرائیل را در جنگ آینده مورد هدف قرار دهد.
افکارنیوز
کد خبر: ۵۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟!
جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاککردن داغ ننگ وطنفروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطنفروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
۳- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
باوجود سروصدایی که جنبش آزادی و برابری زنان به راه انداخته است، یافتههای علمی نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی مسئلهای ذاتی است. اختلاف زنان با مردان فقط در فرم اندام و سبک لباس پوشیدنشان نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مردمان :در زیر به ۱۰ نکتهای اشاره میکنیم که هر مردی باید درمورد زنان بداند.
۱) براساس چرخه عادت ماهیانهاش، هر روز تغییر میکند.
مشکلات قبل از عادتماهیانه، بیشتر از ۸۰ درصد از خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما خانمها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمونها به طور منظم در مغز و بدن خانمها تغییر میکند، ظاهرشان، سطح انرژیشان و حساسیتشان را نیز دستخوش تغییر میکند.
حدود ۱۰ روز بعد از شروع عادتماهیانه، درست قبل از تخمکگذاری، زنان احساس شادی بیشتری میکنند. ناآگاهانه لباسهای جذابتری میپوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصتهای جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب میکنند.
یک هفته بعد از آن، پروژسترون آنها افزایش مییابد، هورمونی که درست مثل والیوم میماند و باعث میشود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند. هفته بعد از آن، پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیبپذیری و حساسیت بالای خانمها میشود.
روحیه اکثر خانمها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عادتماهیانه، به بدترین وضعیت خود میرسد.
۲) شهودی هستند.
مردها میتوانند خیال خود را راحت کنند که زنان میتوانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است.
در طول مسیر تکامل انسانها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن بچهها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن میشود، انتخاب شده بودند. این یکی از دلایلی است که توضیح میدهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تستهایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب میکنند. زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر میسپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده میشود را درک میکنند.
اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده میکنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند.
۳) از خشونت دوری میکند.
موقعیتهای استرسزا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد میکند اما محققان نشان دادهاند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل یا دوستی را از خود نشان میدهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک ، از واکنش فیزیکی خودداری میکنند.
زنها بخاطر وابستگی بیشتر بچهها به بقای آنها، طوری رشد یافتهاند که از خشونت دوری کنند. (در دوران باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطهجنسی برقرار میکردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده میماندند.)
اینطور نیست که زنها خشن نباشند، طریقه خشونتورزی آنها متفاوت است. آنها روشهای غیرمستقیمتری را برای رویارویی انتخاب میکنند.
۴) به طرز متفاوتی به درد و اضطراب واکنش میدهد.
مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش میدهند. و مغز خانمها حساستر از آن یکی است.
مغز خانمها نه تنها دربرابر استرسهای بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه میتواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند.
حساسیت استرس میتواند فوایدی در بر داشته باشد: پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر میکند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، میتواند مخرب باشد. یافتههای این مطالعات میتواند توضیح دهد که چرا خانمها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند.
۵) از کشمکش و مشاجره متنفر است (از بیمحلی، بیشتر).
برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از اندازه حساس به اشارات میانفردی شدهاند، وضعیتی که زنان را نسبت به این برخوردها بیطاقت میکند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به مغز زنان هجوم میآورد -- مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند -- درست مثل حمله یک بیماری.
احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابلتحمل است. برای خانمها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است.
۶) میلجنسیشان واکنشپذیر است.
میل جنسی در خانمها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است.
برای اینکه خانمها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا شوند، قسمتهای مختلفی از مغزشان باید خاموش شود. و خیلی چیزها میتواند این قسمتها را دوباره فعال کند.
یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت، بیاعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیشرویهای مردی را رد کند. بارداری، مراقبت از بچههای کوچک و یائسگی نیز میتوانند بر میل جنسی خانمها تاثیر بگذارند.
بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامهریزی کنند!
پیشنوازی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عملجنسی اتفاق میافتد اما برای خانمها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن پیش آمده است!
۷) بارداری تاثیر قابلتوجهی بر فکر او دارد.
در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر میشود و همین باعث میشود که خانمها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خوابآور بسیار قوی است.
طبق مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز زنها در دوران بارداری جمع میشود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی او میشود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضعحمل به حالت عادی برمیگردد).
اینکه بارداری باعث میشود زنها به طرز متفاوتی فکر کنند یا نه مسئلهای بحثانگیز است -- یک مطالعه اخیر مشکلات حافظه را به هومونهای بارداری مرتبط دانسته است -- اما بعضی محققان عنوان کردهاند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده میکند که رفتار مادرانه را هدایت میکند.
محققان دریافتهاند که این مدارها بعد از تولد ایجاد میشوند. بغل کردن یک بچه، هورمونهای مادرانه ترشح میکنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشدهاند.
۸) مادر بودن اثر قوی بر مغز او دارد.
تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند، زنان با آن روبهرو میشوند، میتوانند یک عمر طول بکشد. چون همه چیزهای دیگر تغییر کردهاند، برای اینکه تا حد ممکن قابلپیشبینی باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش.
در طول سیر تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بودهاند زیرا همیشه کسانی برای کمک کردن به بچهداری در خدمت داشتهاند. و یک مادر نهتنها برای بخاطر خودش بلکه بخاطر فرزندش، به حمایت قابلتوجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان میدهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزندش را به طور کامل برآورده کند، میتواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته باشد.
یکی از راههایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک میکند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث میشود مادران با استرسهای زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد میتواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادیآورتر است.
۹) دوبار دوران نوجوانی را تجربه میکند.
هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی که این دوران در ما ایجاد میکند، نهتنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان فراهم میکند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه میکنیم در ذهنمان ایجاد میکند.
اما خانمها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم میشوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود میرسد. (هورمونهای مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر میکند اما نه به اندازه خانمها). علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگیها، هورمونهای زنان در طول این دوران آنقدر متحول میشود که به اندازه یک نوجوان دمدمیمزاج میشوند.
طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانمها تا ۵۲ سالگی به اتمام میرسد.
۱۰) در سنین میانسالی، عاشق خطر کردن میشود.
وقتی آن تغییر به اتمام میرسد، و بدن او وارد دوران «پیشرفته» خود میشود، مغز زنانه دستخوش دومین تغییر خود میشود. بااینکه مردها با بالا رفتن سنشان، علاقه بیشتری به روابط خود پیدا میکنند، زنان در این دوران آماده خطر کردن میشوند -- مخصوصاً اگر آشیانهشان خالی باشد.
هنوز هم دوست دارد به دیگران کمک کند اما تمرکز او از خانواده کنونیاش به جامعه منتقل میشود. او بعد از سالها مراقبت از دیگران، حالا تمایل بیشتری برای رسیدگی به خودش و کارش پیدا میکند.
برای خیلی از خانمهای بالای ۵۰ سال، این دوران توام با شور زندگی و تمایل به ماجراجویی خواهد بود.
کد خبر: ۵۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۰
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرمالحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
مردم زمانی که احساس کردند به ارزشهای دینی و اعتقادیشان توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند
کد خبر: ۵۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
رئیسجمهور روسیه در پیامی به دبیر کل حزبالله لبنان تاکید کرد که «کارخانجات، انبارها و همه سلاحهای پیشرفته ما در خدمت شماست».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
منابع آگاه و مطلع از محتوای دیدارهای «میخائیل بوگدانوف» فرستاده ویژه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه به خاورمیانه که طی دو هفته گذشته دو بار به سوریه و لبنان سفر کرد، فاش کردند که بوگدانوف در دیدار با «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان حامل پیامی مهم از پوتین بود.
بنا بر گزارش روزنامه «الدیار» لبنان، رئیس جمهور روسیه در این پیام تاکید کرده است که همه کارخانجات، انبارهای سلاح و همه سلاحهای پیشرفته مسکو در خدمت مقاومت اسلامی است.
«خالد عرار» نویسنده این گزارش «الدیار» به سفرهای اخیر بوگدانوف به لبنان و سوریه از ابعاد مختلف پرداخت و تاکید کرد که معاون وزیر امور خارجه روسیه پیام بسیار مهم پوتین را به سید نصر الله ابلاغ کرد.
بنا بر این گزارش، اطلاعاتی که به بیرون درز یافته نشان میدهد که روسیه آمادگی باز کردن انبارهای سلاح و کارخانجات خود به روز مقاومت اسلامی و تامین همه نیازهای آن را دارد.
بر اساس این گزارش، منابع سیاسی که دیدار بوگدانوف در لبنان را پیگیری میکردند، تاکید کردند: گفتوگوهای بوگدانوف با شخصیتهای لبنانی بر سه محور اصلی متمرکز بود. نقش جدید روسیه در خاورمیانه و توان مسکو و تمایلش به متوقف ساختن رویکرد متهورانه آمریکا به منظور پاسداری از صلح جهانی، دو محور نخست را تشکیل میدهند. این اقدام از طریق حمایتهای مادی، سیاسی و نظامی از طریق کشورهای مجموعه «بریکس» مقاومت اسلامی و همچنین از طریق وتوی آماده روسیه جهت استفاده در لحظههای استراتژیک صورت میگیرد.
این گزارش حاکی است، نویسنده در تشریح محور سوم گفتوگوهای بوگدانوف در لبنان نوشت: تنها رئیس جمهوری میتواند سوریه را اداره کند که ملت أن کشور از طریق ابزارهای دموکراتیک و مشروع وی را انتخاب کرد. این فرد «بشار اسد» است که متحدی استراتژیک برای روسیه به شمار میرود.
به گفته منابع آگاه، بوگدانوف در دیدارهایش تاکید کرد که روسیه کشور بزرگی است که منافع مخصوص به خودش را در چهارچوب اصول انسانی و بر اساس توازن در منافع مشترک و احترام به حاکمیت کشورها در منطقه (خاورمیانه) دارد. این منابع دیدار معاون وزیر خارجه روسیه با سید حسن نصر الله را هدف اصلی سفر این مقام روسی به منطقه خواندند.
منبع/فارس
کد خبر: ۵۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
در حالی که وزیر خارجه کانادا طی اجلاس منامه در اظهاراتی توهین آمیز سردار سلیمانی را مورد خطاب قرار داد، حسین موسویان با اشاره به خوشنشینی مقامات غربی، سلیمانی را کسی دانست که در مبارزه با داعش جانش را به خطر انداخته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: تسنیم نوشت : جان برد، وزیر خارجه کانادا در اجلاس منامه با توهین به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت: قاسم سلیمانی نماینده ترور در منطقه، امروز به عنوان قهرمان مبارزه با داعش خود را نشان میدهد.
سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و پژوهشگر مقیم در دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به اظهارات توهینآمیز وزیر خارجه کانادا گفت: آقای وزیر، در حالی که شما اوقاتتان را در کاخهای کشورهای منطقه و در هتلهای فوقالذکر میگذرانید، سردار سلیمانی جانش را در کف گرفته در صحنه عملیاتی و در جبهههای عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه میکند و جانش را برای مبارزه با داعش به خطر انداخته است. آنوقت شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم میکنید. همه میدانند که تروریسم تکفیری داعش و جبهه النصره و طالبان و القاعده، ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس (GCC) است.
موسویان ادامه داد: برای مبارزه با ریشه این تروریسم چه کردهاید؟ داعش و تروریستهای تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC رشد کردند و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کردهاید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرئت ندارد در مورد آن حرف بزند. آمریکا رهبری اقدامات خصمانه علیه ایران را در ۳۵ سال گذشته بهعهده داشته است. حتی آمریکا نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش را مورد تقدیر قرار داده است. همین چند روز پیش جان کری، وزیر خارجه آمریکا نقش ایران در مبارزه با داعش را مثبت خواند. وقتی آمریکا در این مورد به نقش مثبت ایران اعتراف میکند، چرا در این کنفرانس، پیروان آمریکا، غیرمنصفانه ایران را مورد سرزنش قرار میدهند".
گفتني است موسویان كه در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، نيز گفت:
آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که ۴۰۰ بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند.
سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود:
آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده انپیتی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای هستند و ۴۰ سال است که معاهدۀ انپیتی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند.
موسویان در ادامه گفت: آیا شما ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا انپیتی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که انپیتی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ انپیتی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد.
سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟
وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.
کد خبر: ۵۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
احداث خط آهن ترانزیتی شرق دریای خرز از سال 86 توسط دولتهای نهم و دهم انجام گرفته و کاش آقای روحانی از این خدمت انجام گرفته تقدیر میکرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:کیهان نوشت: مراسم بهرهبرداری از خط راهآهن ترانزیتی شرق دریای خزر روز چهارشنبه با حضور روسای جمهوری ایران، ترکمنستان و قزاقستان برگزار شد. رئيسجمهور در این مراسم افتتاح اشارهای به روند و تاریخچه ساخت این خط راهآهن استراتژیک نکرد. طی چند روز اخیر هم چند تن از مسئولان دفتر رئيس دولت یازدهم نیز به تفصیل درباره اهمیت این پروژه ریلی سخن گفتهاند اما هیچ اشارهای به نقش دولت سابق در ساخت این پروژه نکردهاند. این درحالی است که تاریخچه طرح اتصال ریلی ایران، ترکمنستان و قزاقستان نشان میدهد تمامی مراحل این پروژه عظیم از طراحی و امضای قرارداد تا اجرا به دولت سابق باز میگردد.
موافقتنامه اولیه احداث این خط راهآهن در دولت نهم بین روسای جمهوری 3 کشور ایران، ترکمنستان، قزاقستان در حاشیه اجلاس روسای جمهور حاشیه دریای خزر که در مهر 1386 در تهران برگزار شد، به امضا رسید و عملیات ساخت آن در ایران از سوی قرارگاه خاتمالانبیا و طی دولت دهم انجام شد.به گفته مدیرکل فعلی سازمان راه و شهرسازی استان گلستان، ساخت این راهآهن از سال 90 با توافق سه کشور ایران، ترکمنستان و قزاقستان در طول نزدیک به 926 کیلومتر آغاز شد. از آنجا که 80 کیلومتر از این خطآهن در ایران، 700 کیلومتر در ترکمنستان و بیش از 120 کیلومتر آن در خاک قزاقستان واقع شده است، در 6 خرداد 1392 (اواخر دولت دهم) پس از آن که مسیر ایرانی این خط آهن تکمیل شد، طی مراسمی این پروژه افتتاح شد. سهم ایران از این مسیر ریلی 900 کیلومتری، 80 کیلومتر است که لازم بود بین گرگان تا اینچهبرون ساخته میشد که این کار اوایل سال 1392 به اتمام رسید.
سردار عبداللهی، رئيس قرارگاه خاتمالانبیا، هم در آن مراسم طی سخنانی خاطر نشان کرده بود: طول این پروژه در مجموع در سه کشور ایران، ترکمنستان و قزاقستان حدود 900 کیلومتر است که 700 کیلومتر آن در خاک ترکمنستان ناحیه برکت در استان بالکان به سوی مرز قزاقستان در شمال غربی این کشور قرار دارد و 120 کیلومتر در خاک قزاقستان در منطقه اوزن و 80 کیلومتر هم در خاک ایران ناحیه اترک در شمال گرگان واقع بود.با این تفاصیل از آنجا که تمامی مراحل پروژه عظیم خط آهن ایران، ترکمنستان و قزاقستان از طراحی و امضای قرارداد تا اجرا به دولتهای نهم و دهم باز میگردد، قابل انتظار بود آقای روحانی در کنار اظهارات متعددی که درباره اهمیت و مزایای گسترده این خط آهن داشت، اشارهای کوتاه هم به نقش دولت گذشته در این پروژه میکرد. بدون تردید، نگاه منصفانه به عملکرد گذشتگان از سوی دولت فعلی، سبب خواهد شد آیندگان نیز نسبت به دولت یازدهم نگاه منصفانه اتخاذ کنند.
کد خبر: ۵۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۵
مشاور فرهنگی رئیس جمهور با اشاره به اینکه همکاریهای بین بخشی نه بر روی کاغذ و نه در مراسم نمادین روز جهانی ایدز، بلکه باید در عمل به منصه ظهور برسد، از ورود مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری برای مهار ایدز در کشور خبر داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش باشگاه خبرنگاران، حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور در همایش روز جهانی ایدز با اشاره به اینکه نگاه ما به پدیده ایدز میتواند فرد محور یا جامعه محور باشد، اظهار داشت: در نگاه فرد محور، از افراد دارای رفتار پُرخطر، مسئولیت فردی، آگاهی فردی و مجازات فردی صحبت میشود در حالیکه در نگاه جامعه محور، از مسئولیت اجتماعی، آگاهی اجتماعی و نهادهای اجتماعی درگیر این مسئله پرسش میشود.
آشنا گفت: اکنون بیش از 30 سال از همه گیری جهانی ایدز میگذرد و همه شاهد عوارض چند جانبه اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی این بیماری در اقصی نقاط دنیا بودیم، بنابراین سخن گفتن از تاثیر جامعه بر ایدز، واجب تر از سخن گفتن از تاثیر ایدز بر جامعه است.
وی با تاکید بر اینکه واکنش جامعه به ویژه برنامه ریزان و ارائه کنندگان خدمات به این پدیده بسیار اهمیت دارد، افزود: وقت آن رسیده است که از خود بپرسیم برای مواجهه با ایدز چه اقداماتی انجام دادیم و اثر آن اقدامات بر زندگی مردم چه بوده است؟
آشنا عنوان کرد: چند روز پیش یکی از مقامهای مسئول از افزایش ازدواج سفید و زندگی مشترک زنان و مردان بدون ازدواج رسمی سخن میگفت این دغدغه را خیلیها دارند اگر ازدواج آماده، ارزان و به هنگام در دسترس نباشد و تمام مدیریت نیازهای یک فرد را به خود فرد واگذار کنیم نمیتوان از فرد انتظار داشت همه فشارها را خودش مدیریت کند.
مشاور فرهنگی رئیس جمهور با بیان اینکه ایدز به خودی خود نیامده است که به خودی خود از بین برود، عنوان کرد: مهار ایدز نیاز به عزم جدی، برنامه ریزی دقیق و همکاریهای بین بخشی دارد.
وی یادآور شد: همکاریهای بین بخشی نه بر روی کاغذ و نه در مراسم نمادین روز جهانی ایدز، بلکه باید در عمل به منصه ظهور برسد.
مشاور فرهنگی رئیس جمهور گفت: ما در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری وظیفه داریم همکاریهای بین بخشی را تسهیل کنیم و مسائل را رصد و تعقیب کنیم.
آشنا بیان داشت: در این مرکز، برنامه کنترل ایدز را از نظر راهبردی مورد بررسی و دقیق قرار میدهیم و دست اندرکاران برنامههای قبلی و فعلی ایدز را فرا میخوانیم تا نقطه نظرات خود را با ما در میان بگذارند.
وی با بیان اینکه در خصوص بیماری ایدز و به ویژه راه انتقال بیماری از مادر به جنین فاصله داریم، عنوان کرد: همه ما در مقابل هر نوزادی که با ایدز به دنیا میآید مسئولیم.
در مراسم روز جهانی ایدز که امروز با حضور مسئولان کشوری و بین المللی در وزارت بهداشت برگزار شد. از 10 چهره فعال دانشگاهی و کشوری عرصه بیماری ایدز تقدیر و قدردانی شد.
کد خبر: ۵۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
هماهنگ کننده سازمان ملل متحد در ایران ضمن تاکید بر لزوم انگزدایی از بیماران مبتلا به ایدز، از مرگ پنج هزار بیمار به دلیل ایدز در ایران از زمان شناسایی این بیماری تا کنون، خبر داد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: به نقل از ایسنا، گری لوئیس، در نشستی خبری در آستانه روز جهانی ایدز، گفت: از زمان شناسایی این بیماری در جهان، شاهد درگیر شدن بیش از 78 میلیون نفر به این بیماری در سطح جهان هستیم و 38 میلیون نفر نیز جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادهاند.
وی با بیان اینکه شمار مرگ و میر به دلیل این بیماری به طور مشخصی کاهش یافته است، افزود: با این حال هنوز موفق نشدهایم که بیماری را به طور کامل متوقف کنیم. اما به این موضوع خوشبینم که تا سال 2030 خواهیم توانست این بیماری را از بین ببریم.
لوئیس درباره آمار ابتلا به ایدز در ایران نیز گفت: تخمین زده میشود که در ایران 75 هزار مبتلا به ویروس HIV وجود داشته باشد که از این میان تنها 29 هزار مورد ثبت شده و دسترسی به درمان دارند و متاسفانه تا کنون پنج هزار بیمار نیز در ایران به دلیل این بیماری فوت کردهاند. بنابراین باید کاری کنیم که دسترسی به خدمات پیشگیری، درمان، مراقبت و حمایت از 15 درصد فعلی به بالای 90 درصد افزایش یابد. البته ماهیت این خدماتی که در ایران ارائه میشود بسیار شگفت انگیز است و تنها مساله آن است که همه بیماران به این خدمات دسترسی ندارند.
وی به همکاریهای سازمان ملل با ایران در جهت اجرای سومین برنامه استراتژیک ایدز و همچنین ایدز در معتادان تزریقی و مردان و زنان در معرض آسیب اشاره کرد و گفت: چگونگی انتقال این بیماری بسیار مهم است؛ به طوری که ماهیت انتقال این بیماری در ایران در حال تغییر است و اکنون دو موضوع انتقال از طریق جنسی و همچنین از طریق مادر به جنین مطرح است.
لوئیس بر لزوم انگزدایی از ایدز و مبتلایان به این بیماری تاکید کرد و افزود: برخورد با تعصب با این بیماران آنها را میترساند و همین امر باعث میشود که این بیماران به دنبال درمان و حتی اعلام بیماری خود نباشند و به این ترتیب وضعیت بیماری در جامعه بدتر میشود. اما در مجموع نظر کلی من مثبت است و به آینده خوشبینم؛ چراکه مساله را میشناسیم و راه پاسخگویی پزشکی و تغییرات رفتاری به آن را می دانیم.
وی در ادامه در پاسخ به سوال ایسنا درباره اقدامات پیشگیری از ایدز در ایران و توصیه به سیاستگذاران حوزه سلامت در تدوین برنامه چهارم کنترل ایدز در کشور، گفت: ایران با وجود همسایگانی که دارد اما خود از نظام سلامت همگانی خوبی برخوردار است و توانسته است تعدادی از بیماریهای واگیر مانند مالاریا، سل و HIV/ایدز را کنترل کند. در مقطع زمانی فعلی هم مهمترین تمرکز باید بر افزایش سطح خدمات موجود و بهبود مختصر در برخی از خدمات باشد.
لوئیس درباره کمکهای سازمان ملل برای کنترل HIV/ایدز در ایران گفت: سازمان ملل در دو سال تقویمی گذشته (2012 و 2013) حدود 14.6 میلیون دلار جهت معکوس کردن روند ایدز در ایران هزینه کرده است. البته سازمان ملل سالهاست که در این حوزه فعالیت میکند.
در ادامه دکتر فرداد درودی، مدیر کشوری UNAIDS درباره چگونگی کنترل ایدز در ایران، گفت: برنامههای مربوط به کنترل ایدز مستلزم همکاریهای بین بخشی است. هرچند که وزارت بهداشت هماهنگی و رهبری اجرای برنامه را بر عهده دارد اما، در این زمینه چندین سازمان نقش اساسی دارند.
وی در پاسخ به سوال ایسنا درباره برنامه چهارم کنترل ایدز، گفت: امسال برنامه سوم ایدز به پایان میرسد. برنامه چهارم کنترل ایدز نیز تدوین شده و مراحل نهایی را طی میکند. در این برنامه 10 راهبرد اصلی جدید در نظر گرفته شده است.
به گفته وی، ایدز در ایران عمدتا متاثر از اعتیاد تزریقی است و به همین دلیل یکی از اصلیترین راهبردها، برنامه کاهش آسیب است. همچنین با توجه به تغییرات همه گیرشناسی از جمله افزایش ابتلا از راه انتقال جنسی، راهبردهای جدیدی به این منظور هم در نظر گرفته شده است. در مجموع برنامه چهارم در صدد افزایش کیفی خدمات در حوزههای فعلی و همچنین گسترش آن به تمام لایههای جمعیتی است.
درودی گفت: زمانی که از درمان صحبت میشود، بحث پیشگیری هم مطرح است؛ چراکه اگر افراد در حوزه درمان کنترل شوند، سطح ویروس خونشان کاهش یافته و همین امر باعث پیشگیری میشود.
درودی در ادامه صحبتهایش ضمن تاکید بر لزوم کنترل انتقال ایدز از مادر آلوده به جنین گفت: طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت میزان انتقال از مادر به جنین 2.9 درصد است. این درحالیست که در صورت شناسایی این بیماری در مادر طی سه ماهه اول بارداری، میتوان از انتقال بیماری به جنین جلوگیری کرد.
وی درباره اقدامات و کمکهای سازمان ملل متحد در زمینه HIV در ایران، گفت: سازمان ملل متحد داروهای خط 2 و 3 و داروهای بیماران مقاوم به درمان را در اختیار وزارت بهداشت قرار میدهد.
درودی در پاسخ به سوال ایسنا درباره اقدامات سازمان ملل متحد در جهت استیفای حق مبتلایان به ایدز مرتبط با پرونده معروف به خونهای آلوده در ایران، گفت: آن اتفاق، اتفاق خوبی نبود و تعدادی از بیماران هموفیلی و تالاسمی مرتبط با این موضوع، همچنان با ویروس HIV زندگی میکنند. اتفاق مهم آن است که مانع از انتقال ویروس با خون و فرآوردههای خونی شویم. وی در این باره افزود: سالهاست که انتقال ایدز از طریق خون و فرآوردههای خونی در کشور نداشتهایم. از طرف دیگر سازمان انتقال خون مسئولیت حفظ و سلامت خون را بر عهده دارد و با استفاده از فناوری روز، تمام تلاش خود را انجام میدهد که چنین اتفاقاتی نیفتد. مجموعه ملل متحد نیز بویژه صندوق جهانی، در قالب کمکهای فنی و وسایل و تجهیزات در جهت تجهیز سازمان انتقال خون به جدیدترین فناوریهای پالایش کمک کرده است و همین امر سبب شده که یکی از چهار راه انتقال ایدز را عملا به صفر برسانیم. وی افزود: راه بعدی انتقال مادر به کودک است که تا قبل از سال 2020 باید به در این زمینه هم به صفر برسیم. هدف ما پایان دادن به ایدز تا سال 2030 است و بیتردید این شعار نیست.
درودی در پایان "فاصله را کم کنید" را به عنوان شعار روز جهانی امسال ایدز عنوان کرد.
کد خبر: ۵۰۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
روحیه مقاومت ، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم ، از درس های فرهنگ عاشورا است."فرهنگ پدافند غیرعامل" از این فرهنگ باید لبریز گردد و این به محاسبات جداگانه ای نیاز دارد و فراتر از یک نوشتار جای کار دارد
کد خبر: ۴۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
نیروهای کرد در کوبانی پس از روزها مبارزه با داعش به یک نتیجه بدیع رسیده اند؛ نیروهای سیاه پوش داعش از زنان جنگجو تا حد مرگ می ترسند.
آنها از این نکته حداکثر استفاده را کرده اند تا جایی که گفته می شود تپه استراتژیک کوبانی را زنان کرد توانستند از داعش پس بگیرند.
یکی از این مبارزان، نسرین عبدی است . نیروی پیشمرگ که لبخند اش با اسلحه ای که حمل می کند، همخوانی ندارد. او می گوید به این خاطر سلاح به دست می گیرد که شاید لازم باشد روزی به خودش شلیک کند.
نسرین دانشجوی ۲۰ ساله کرد از طبقه ای متوسط است که روزگاری خوش در کنار خانواده اش داشته ولی اکنون این گونه مردن را به اسیر شدن در دست غول های داعشی ترجیح می دهد.
در زادگاه او کوبانی ، شهری در مرز ترکیه و سوریه لحظات خوش بسیار نادر است مگر آن لحظه ای که او در کنار سایر مبارزان کرد تپه استراتژیک کوبانی را از دست داعشی ها گرفتند. آن زمان او با چهره ای خندان در کنار سایر همرزمان خود عکس گرفت.
آنها پرچم سیاه رنگ گناه آلود داعش را پاره کردند و به جایش پرچم خود را برافراشتند تا نقطه عطفی در نبرد مرگ و زندگی در این شهر محاصره شده را نشان دهند.
نسرین که دختر یک پزشک است به گروه زنان نظامی کوبانی پیوسته و می داند که هر روز می تواند برایش 'آخرین' باشد.
او گفت: همه می دانند اگر داعشی ها شما را بگیرندچه اتفاقی می افتد. برای یک زن، ابتدا تجاوز است و بعد سربریدن. همه اینها را در تصاویر ویدرویی گروگان های بریتانیایی و آمریکایی دیده ایم. با ما هم همانطور رفتار خواهند کرد.
من می توانم کلاشنیکف حمل کنم ولی اگر با یک داعشی رو در رو شوم نمی دانم دقیقا چه خواهم کرد. شاید او را بکشم شاید هم خودم را.
نسرین عبدی راز این که همه نیروهای کرد مدافع کوبانی زن هستند را ' ایجاد رعب و هراس در دل داعشی ها' عنوان کرد.
او گفت: برای داعشی ها کشتن به دست یک زن به معنای آن است که به بهشت نخواهند رفت. وقتی ما با آنها می جنگیم، خشن هستیم و به آنها می فهمانیم که می خواهیم به دست یک زن بمیرند.
در میانه نبرد داغ کوبانی، زنان کرد با صدای بلند سرود های جنگی می خوانند تا حضورشان را به دشمنان سیاه پوششان اعلام کنند.
نسرین گفت: این خیلی خیلی مهم است که زنان با داعش می جنگند. در فرهنگ آنها زنان برده هستند . آنها با زنان جوری رفتار می کنند که انگار هیچ ارزشی ندارند.
درمنطقه تحت اشغال خلافت اسلامی که پیشروی هایش در عراق و سوریه شگفتی دنیا را به همراه داشته، دختران و زنان همه حقوق خود را برای تحصیل و فعالیت های دیگر از دست می دهند و برخی از آنها حتی به عنوان برده فروخته می شوند.
نسرین گفت:زنان کرد به سختی مبارزه کرده اند تا به حقوق برابر برسند. داعش نمادی از نبرد ما برای آزادی است. حدود یک چهارم مبارزان کرد ارتش سوریه یعنی حدود هزار نفر، زن هستند. حداقل چند صد نفر از آنها در کوبانی می جنگند و می گویند از خواهر به یکدیگر نزدیکتر هستند.
هاتیس سویک، یکی از فعالان کرد گفت: همه زنانی که اکنون در ارتش هستند قبلا کارنظامی نمی کردند. برخی از آنها شاغل و یا دانشجو بودند و بعضی دیگر زنان خانه دار. زنان کوبانی برای آزادیشان می جنگند و مردان کرد به آنها افتخار می کنند.
پدر نسرین وقتی که او جوان تر بود درگذشت و مادر او به ترکیه رفته است ، هرچند که نگران سرنوشت دخترش است اما به او می بالد.
نسرین می گوید: نمی توانم خیال مادرم را راحت کنم. به هر حال وظیفه دارم بجنگم. من این جا بدنیا آمده ام. پدر و مادرم اهل همین جا بودند. اجدادم در کوبانی دفن شده اند. همه اینها انگیزه ما را بیشتر می کند. مرگ در راه ازادی از زندگی در جای دیگر بهتر است.
شب های کوبانی بی رحم است بویژه آن که هیچ تحرکی از چشمان داعشی ها پنهان نیست. نسرین هر شب احساس ترس می کند ولی می گوید عادت کرده که تا بن استخوان هایش در اثر حملات هوایی بلرزد.
او گفت موسیقی روحیه آنها را بازسازی می کند. نسرین افزود: به رغم آنکه مرگ اطرافمان را گرفته ولی عشق به زندگی همچنان وجود دارد و همین هم به ما برای دفاع از زادگاهمان قوت قلب می دهد.
نسرین در پاسخ به این سوال که اگر جنگ تمام شود دوست دارد چه کار کند، گفت: به دانشگاه برمی گردم و دکتر می شوم. البته من یک سال دومی بودم.
او می خواهد هرچه در اطرافش در صحنه نبرد می گذرد را به صورت مستند ثبت کند.
در پشت جبهه، زنانی که دختران و پسران در خط مقدم در حال جنگ هستند، آذوقه و خوراک سربازان را فراهم می کنند. در این شهر کوچک پول ارزش چندانی ندارد، ولی غذا را می توانید مجانی بگیرید.
با این حال درمان مجروحان و بیماران آسان نیست. پزشکان هشدار داده اند که آنتی بیوتیک و بانداژ و داروی بیهوشی فقط تا آخر همین هفته وجود دارد. شیرخشک بچه ها زودتر از این ها تمام شده است.
در میان مردم کوبانی یک جوک طرفدار زیادی دارد. می گویند ' وقتی که زنان در نبرد پیروز شدند مردان را وادار می کنند که همه جا را بشویند و تمیز کنند'.
مسئولان محلی می گویند مقاومت زنان، مردان مبارز را هم استوارتر کرده است.
کد خبر: ۴۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در یک هشدار صریح و کاملا واضح اعلام کرد: اگر ائتلاف ضد داعش بخواهد از طرف داعش به طرف تغییر حکومت در سوریه شیفت کند و به دنبال سیاست تغییر نظام در این کشور باشد به طور حتم دیگر حتی رژیم صهیونیستی نیز امنیت نخواهد داشت و ما در دفاع از متحدین خود هر اقدامی را که نیاز باشد و لازم بدانیم انجام خواهیم داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رجانیوز، حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در نشست بررسی تحولات عراق و ائتلاف علیه داعش در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با اشاره به تحولاتی که در منطقه غرب آسیا در حال وقوع است، گفت: این تحولات از چند ویژگی برخوردار است که یکی از ویژگیهای آن شتابزدگی غیر قابل پیشبینی بودن و همچنین سریع و خارج از کنترل بودن آن برای همه بازیگران است و ویژگی دوم این تحولات بازیگران غیر دولتی هستند که دولتها را با چالشهای جدی مواجه کردهاند.
اجازه نخواهیم داد امنیت ملی ما تهدید شودوی با اشاره به اهمیت موضوع امنیت ملی برای جمهوری اسلامی ایران گفت: ما به هیچ اجازه نخواهیم داد امنیت ملی ما و منطقه به وسیله گروههای تروریستی که از طرف دیگر کشورها هستند تهدید شود.
توصیه به آمریکامعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه یادآور شد: هرچند در ابتدای تصرف موصل به آمریکاییها توصیه کردیم به کمک عراق بشتابند اما آنها با بیان اینکه ما عجلهای برای این کار نداریم گفتند که صبر میکنیم تا فرایند سیاسی در عراق تکمیل شود. وی تأکید کرد: ما از ابتدای شروع بحران در عراق وارده شدهایم و هر اقدامی را که در این خصوص لازم بود انجام دادیم.
امیرعبداللهیان با اشاره به اینکه برخی از کشورهایی که اکنون در ائتلاف غیرقانونی علیه داعش حضور دارند پیش از این در جنگ علیه کشورهای اسلامی لیبی و سوریه نیز شرکت داشتهاند، گفت: تعجب میکنیم که این کشورها با وجود اینکه در موضوع حمله به لیبی و سوریه نیز حضور داشتند اما در جنگ ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی بر ضد مردم غزه شرکت نکردهاند.
۲ نگاه در مورد داعشوی در تشریح نگاهها به ائتلاف ضد داعش گفت: یک نگاه خوشبینانه معتقد است این ائتلاف برای از بین بردن تروریستها در ظرف دو سه سال ایجاد شده اما نگاه بدبینانهای نیز وجود دارد که معتقد است ایالات متحده برای تکمیل حلقه مفقوده خود در منطقه وارد این فرایند شده که در خصوص موضوع دوم کدهای زیادی نیز وجود دارد.
امارات و عربستان به مشکلات داخلی خود برسندمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به اجلاس پاریس برای تشکیل ائتلاف ضد داعش گفت: هرچند در این اجلاس هیچ صحبتی از سوریه نشده بود اما اکنون شاهد حملات گسترده به این کشور هستیم. ما نسبت به ائتلاف بودن این گروه شک داریم و معتقدیم کشورهایی مانند امارات و عربستان مشکلاتی در داخل خود دارند که باید پیش از داعش به آنها رسیدگی کنند.
عربستان مبارزه با داعش را از خانه خود شروع کندامیرعبداللهیان با اشاره به ملاقات اخیر خود با وزیر امور خارجه عربستان گفت: گفتگوهای من با سعودالفیصل تأییدی بر نگرانی عربستان نسبت به رشد داعش در منطقه بود و آنها لازم دارند در ابتدا مبارزه با این گروه را از خانه خود شروع کنند. وی با تأکید بر اینکه آمریکا اکنون در منطقه نیاز به همکاری دیگر کشورها دارد، گفت: آنها نیاز دارند حتی اگر شده با کشورهای کوچکی مانند بحرین و قطر نیز برای حضور در منطقه همکاری کنند.
استفاده آمریکا از پول و حیثیت اعرابمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با اشاره به جنگهای گذشته آمریکا در منطقه گفت: پیش از این ایالات متحده به وسیله پول کشورهای عربی و استفاده از حیثیت خود وارد جنگ میشد اما اکنون پول و حیثیت اعراب را استفاده میکند چون دیگر قادر به مدیریت اوضاع در منطقه نیست.
در تلاشیم اقدامات آمریکا را مدیریت و کنترل کنیمامیر عبدللهیان با اشاره به اینکه پیش از حمله نیروهای ائتلاف ضد داعش به شهرهای سوریه این نیروها محلهای مورد نظر را ترک کرده بودند گفت: هرچند آمریکاییها میدانند در رقه و حمص نیروی ضد داعشی وجود ندارد اما با بمباران پالایشگاههای نفت سوریه در صدد رسیدن به اهداف دیگر خود هستند. ما در تلاشیم تا اقدامات آمریکا را تا جای ممکن مدیریت و کنترل کرده و در عین حال به منطقه سامان دهیم.
وی با تأکید بر اینکه پدیده گروه تروریستی داعش دارای عقبهای در منطقه است، گفت: این پدیده به طراحی سرویسهای امنیتی آمریکا و دیگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای ایجاد تغییر بنیادین در عراق و همچنین سوریه باز میگردد. اتفاقات سوریه مهندسی معکوس بیداری اسلامی در این کشور بود و دولتهای غربی سعی داشتند با انقلابهای ساختگی مقاومت را تضعیف کرده و حتی آن را در آینده به موضوع هستهای ایران تسری دهند.
یادداشت رسمی داعش به سفارتخانههامعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه داعش خود را یک گروه انقلابی نه تروریستی میداند، گفت: این گروه تروریستی بعد از سقوط موصل با ارسال یادداشت رسمی به همه سفارتخانهها تأکید کرد آنها گروه انقلابی هستند که برای احقاق حقوق اهل سنت دست به کار شدهاند و در صورتی که دیگر کشورها به آنها تعرض نکنند با اتباع این کشورها کاری نخواهند داشت.
وی با اشاره به نقش ترکیه در موضوع سوریه یادآور شد: هرچند ما با دوستان ترکیهای خود در موضوع سوریه نقطه تعارضی داریم اما به آنها و آمریکاییها یادآور شدهایم که رفتم یا ماندن بشار اسد موضوعی است که باید توسط مردم سوریه در مورد آن تصمیمگیری شود.
امیرعبدالهیان تاکید کرد: ما به عنوان ایران به دنبال این نیستیم که بشار اسد رئیس جمهور مادام العمر سوریه باشد اما اجازه نخواهیم داد که یکی از متحدین اصلی ما در جبهه مقاومت توسط تروریستها ساقط شود. اگر ائتلاف ضد داعش بخواهد از طرف داعش به طرف تغییر حکومت در سوریه شیفت کند و به دنبال سیاست تغییر نظام در این کشور باشد به طور حتم دیگر حتی رژیم صهیونیستی نیز امنیت نخواهد داشت و ما در دفاع از متحدین خود هر اقدامی را که نیاز باشد و لازم بدانیم انجام خواهیم داد.
وی افزود: جریاناتی در منطقه حضور دارند که با وجود آنها حتی نیاز به ورود ایران دراین خصوص نخواهد بود. ترکیه همچنان به دنبال نگاه نوعثمانی در منطقه است و ما به آنها و دیگر کشورها هشدار دادهایم که در صورتی که بخواهند وارد سوریه شوند با مشکلات جدی رو به رو خواهند شد.
با حوثیها نیز در ارتباط هستیممعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه ایران نخواهد گذاشت برخی با سیاست فریب اهداف رژیم صهیونیستی را در منطقه دنبال کند، گفت: تحولات منطقه به امنیت ملی ما ارتباط دارد و ما در امنیت ملی خود با هیچ کس تعارف نداریم. هرچند زمانی که آمریکاییها تصمیم به عملیات بر ضد داعش در عراق و سوریه داشتند به ما اعلام کردند که هیچ برنامهای برای زدن پایگاههای دولت سوریه ندارند آنها همچنین این موضوع را به آقای بشار اسد نیز گفته بودند البته ما نسبت به این موضوع هیچگاه به آمریکاییها اعتماد نداشتیم. از سوی دیگر ایران از گروههای مدنی و مشروعی که در جبهه مقاومت هستند آشکارا حمایت می کند. چنانکه ما با حوثیها نیز در ارتباط هستیم . البته در هر ارتباطی نگاه ما تأمین حداکثری امنیت خود و همچنین امنیت منطقه است و هر موردی که این موضوعات را تأمین کند مورد حمایت ما خواهد بود.
کمک به عراق ۵ ساعت بعد از شروع بحرانوی در تشریح رصد ایران نسبت به تحولات داعش گفت: هرچند داعش به عنوان یک جریان در مانیتورینگ ما بود اما اتفاقی که در مورد این گروه افتاد حتی برای طراحان آنها نیز غیر قابل پیشبینی بود. این گروهک تروریستی قرار بود به کمک دیگر گروهها مانند فرقه نقشبندی بخشی از یک برنامه چندگانه باشد که در قدم اول با کشتار وارد شده و کنترل عراق را به دست بگیرد و بعد از آن کار را به بعثیها محول کند که در همان روزهای اول در میان آنها اختلاف شد و این برنامهریزی به هم خورد. جریان خیانتی که در موصل توسط ارتش عراق شکل گرفت نیز برای هیچ کس قابل پیشبینی نبود. این ما بودیم که توانستیم کمر داعش را در عراق بشکنیم و هرچند حضرت آقا فرمودند این عراقیها بودند اما من میگویم این ایران و عراق بود که این کار را کرد و ما از پنج ساعت بعد از شروع بحران به وسیله کمکهای مستشاری و اقدامات بینالمللی به کمک عراق شتافتیم.
نقش تهران و ریاض در امنیت منطقهامیرعبداللهیان در خصوص روابط ایران و عربستان با تصریح بر اینکه در میان دو کشور اختلافاتی وجود دارد گفت: اکنون برخی گفتگوها در حال شکلگیری است که تأثیرات منطقهای نیز داشته است. مهمترین چیز برای تهران و ریاض بازگرداندن امنیت منطقه است. دو کشور میتوانند نقش مؤثر در این رابطه داشته باشند.
وی با اشاره به سفر چندی پیش خود به عربستان سعودی و دیدار با وزیر امور خارجه این کشور ابراز امیدواری کرد با حرفهای جدیدی که از آقای سعود الفیصل شنیدم شاهد رویکرد جدیدی در عربستان باشیم و تلطیف فضای تهران ریاض اتفاق افتاد.دیدگاههای عربستان و تهران در خصوص موضوع عراق در حال تقویت است.
هشدار به قطر و اردنمعاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید بر عدم اطمینان نسبت به ایالات متحده در ایران گفت: با وجود اصرار از طرف آمریکا برای ورود ایران به دیگر موضوعات به غیر از موضوع هستهای ما تأکید کردیم تا آمریکاییها در موضوع هستهای اعتماد ما را به دست نیاورند در خصوص دیگر مسائل گفتگو نخواهیم کرد. ما هنوز نتوانستهایم با ۵ + ۱ با آمریکا به یک جمعبندی برسیم که بعد از آن تیم مذاکره کننده ما حاضر به مذاکره در خصوص بقیه موارد باشد.آمریکاییها اکنون به صورت آشکار و پنهان از ایران برای شرکت در ائتلاف ضد داعش دعوت میکنند. ما معتقدیم این روش در حال دور زدن ساختارهای بین المللی است و به کشورهایی مانند قطر و اردن یادآور شدهایم که اگر این اقدام نتیجه دهد فردا آمریکا همین کار با شما نیز خواهد کرد. ایران معتقد به حل مسئله منطقه توسط اهل منطقه و در منطقه است و هیچگاه با آمریکا حتی در پشت پرده درباره این مسئله تبانی نخواهیم کرد. هرگونه خطای آمریکا در سوریه برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا ورود یک نیروی خارجی پیامدهای سخت و دشواری را در پی خواهد داشت.
تلاش برای تقویت ارتش لبنانوی در پایان با اشاره به کمک ایران به ارتش لبنان گفت: ایران همچنان بر کمک خود به حزب الله ادامه خواهد داد اما در صدد آن هستیم تا با کمک به ارتش لبنان آنها را در مقابله با تروریستها تقویت کنیم.
کد خبر: ۴۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش عصر امروز، در صرفا جهت اطلاع این هفته روحانی آمریکایی ها رو فرستاد ته صف ، یکی آماده باش انتخاباتی داد و فرزاد حسنی هم قشون کشی کرد . اما تدریس فلسفه و جامعه شناسی به کودکان از همه جالب تر بود.
شنیدیم برخی مسئولان از صرفا دل خوشی ندارند البته ما از اولین برنامه صرفا یعنی از حدود سه سال پیش به این نگاه عادت داریم .اما به این مسئولان محترم می گویم "صرفا جهت اطلاع" ؛ صرفا یک برنامه طنزاست با این هدف که در دنیای سخت و پرکشمکش سیاست لبخندی رو برلبان مردم بنشونه .لطفا سخت نگیرید و شما هم همراه مردم با دیدن این برنامه و یا خواندن متن آن ، صرفا لبخند بزنید. همین.
فعلا برید ته صف
شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند... شنیدیم رئیس جمهور هم که خدا رو شکر حواسش جمع بوده به زبون بی زبونی گفته پس فعلا برید ته صف بگذارید بقیه بیان جلو.
نشان مردونگی هفته
نشان مردونگی هفته رو می دیم به داورکبدی بازی تیم بانوان ایران که وقتی در بین بازی مقنعه یکی از بازیکنان ایران کنار می ره کتش رو حجاب دختر ایرونی کرد تا چشم دوربینها بهش نیافته.
درکنار این صحنه دربازیهای آسیایی کره شاهد ناداوری های فراوانی برعلیه ورزشکاران ایران بودیم از جمله ناداوری کشتی عبدولی که ناجوانمردانه آن رو بازنده اعلام کردند.
مسئول مورد نظر مشغول است
خانم مولاوردی معاون امورزنان رئیس جمهور از دیروز به همه زنان آماده باش انتخاباتی داده. آماده باش برای انتخابات اسفند سال آینده یعنی یک سال ونیم دیگر .
با این حساب خانمهای عزیز خیالشون راحت باشد حداقل تا یک سال ونیم دیگه آبی از این اجاق گرم نمی شه چون سرکار معاون مشغول امور انتخاباتی هستند و طبیعیه که وقت وفرصتی برای حل مشکلات زنان نداشته باشند.
خانمهای محترم لطفا صبور باشید واخم وتخم نکنید انشاالله وقتی مجلسی مطابق سلیقه ایشون وهم فکرهاشون تشکیل شد نوبت بررسی وحل مشکلات شما هم می رسد.
قشون کشی فرزاد حسنی
وقتی که یک تهیه کننده برای افراد مورد نظرش ویتامین ث تجویز می کند. موضوع از این قرار که فرزاد حسنی مجری تلویزیون در برنامه ویتامین ث شبکه سه با وجود اینکه مهمان برنامه بود گویا قشون کشی کرده بود و پدر و مادر و برادران و عروس خانواده اش را هم آورده بود و مردم هم مجبور بودن این خانواده رو نیم ساعت تحمل کنند .
فرزاد حسنی هم در این برنامه حسابی از خجالت تهیه کننده در آمد.
ما کاری نداریم که بقول یک ظریفی این برنامه نیم ساعته فقط یه مخاطب خاص داشته یا نه ، اما اگر برای مردم نون نداشت ، برای تهیه کننده واقعا آب داشت ، چون بدون هیچ زحمتی نیم ساعت برنامه داد روی آنتن ودقیقه ای خدادتومن همینطورهی کنتورانداخت.
لطفا چشمش رو کور نکنید
شنیدید میگند اومد ابروشو درست کنه زد چشمشو کور کرد؟ در ابتکاری زیست محیطی قرار شده آب سدهای منطقه دریاچه ارومیه رو ببرندبریزند توی دریاچه ارومیه شاید احیا بشود . یک نفر می گفت پدر آمرزیده ها ،اون سدها برای کشاورزی وباغداری منطقه زده شده. می خواهید دریاچه رو احیا کنید نکنه بزنید پدر کشاورزی منطقه رو دربیارید .
فلسفه ، جامعه شناسی و حقوق... برای کودکان
در یک همایش بزرگ داشت روز جهانی کودک که صدها کودک میهمان این همایش بودند ، سخنرانان این همایش رو با روز جهانی بزرگسال اشتباه گرفته بودند و با سنگین ترین مباحث کارشناسی و جامعه شناسانه داشتند این طفلان معصوم را با حقوق خود آشنا می کردند.مثلا سخنران اول وزیرآموزش و پرورش بود که احادیث رو بزبان عربی می خوند و میهمانان بعدی که معاون رئیس جمهور در امور زنان و وزیر دادگستری هم از پیمان نامه جهانی حقوق کودک و ایجاد بانک جامع ملی و سند جامع حقوقی کودکان گفتند . وجالب اینجا بود که این طفلیا همه یا خواب بودن یا در حال بازی در سالن بودند.
اعتیاد با نرخ رشد ثابت
فرمانده نیروی انتظامی به تازگی در یک سخنرانی درباره تعداد معتادان کشوردر ۳۵ سال گذشته گفت : تعداد معتادان از اول انقلاب تغییر چندانی نکرده فقط در سن اعتیاد و نوع مصرف تغییر حاصل شده است.
البته معتادان هفته پیش خیلی خوشحال شدند که اژه ای گفت: بعد از اصلاح قانون در سال۸۹ معتاد را نمی شود تحت تعقیب قرار داد ومجازات کرد .
البته خدا رو شکر این هفته اصلاح کرد ونگذاشت معتادان عزیز بیشتر از این از حرفهای ایشون حال ببرند واعلام کرد معتادان متظاهر مجرم محسوب می شوند.
فهرستی که آب رفت
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به سوال خبرنگار واحد مرکزی خبر درباره ۳۷۰۰ بورسیه غیر قانونی در دانشگاهها که گفته می شد گفت : دوهزارو صد نفرشون، مشکلی از لحاظ ادامه تحصیل ندارند ، هزار و صد نفر می ماند که از اینها چهارصد و پنجاه نفر تکلیفشون روشن شده و می ماند ششصد و پنجاه نفر که هنوز بهشون رسیدگی نشده .
یعنی از اون آمارو ارقام سه هزار و هفتصد نفری که با آب و تاب میدادین به رسانه ها مونده فقط ششصد و پنجاه نفری که هنوز به پروندشون رسیدگی نشده؟ خب پدرآمرزیده تکلیف آبروی اون بنده های خدایی که اسامیشون منتشر شد چی میشود ؟
تازه درحد دویست سیصد تا که درهمه چهار دولت سابق هم نظر کرده بورسیه ای داشتیم . نداشتیم ؟ اسامی خیلی هاشون تو برخی کتابهای خاطرات هست.
الهی العفو
حسام الدین آشنا سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری یک جلسه ترتیب داده وگفته این جلسه برای ضرورت توبه برگزار شده .
توبه برخی مسئولین ؟..چه شود...-حالا توبه از چی ؟
این مسئول اشنا گفته باید به خاطرموردی دیدن مسائل ملی - بی توجهی به استانداردهای ملی وبی توجهی به اینده تمدن ایرانی توبه کنیم .
ما هم با رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری کاملا موافقیم امابا اجازه ایشون چند مورد دیگه رو هم برای توبه برخی مسئولان وفعالان سیاسی پیشنهاد می کنیم .
توبه از درگیریهای بیهوده جناحی - توبه ازکم توجهی به ارمانها وارزشهای انقلاب - توبه ازسیاه نمایی -توبه از فراموش کردن مردم میان کشمکش های سیاسی وچندین وچند توبه دیگه .مراسم توبه برخی مسئولان واقعا دیدنیه.
کد خبر: ۴۶۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیک ی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
سردار شهید دکترحاج سیف الله حیدرپور فرمانده فرمانده تیپ مستقل 48 فتح ،متولد شهر رضا در استان اصفهان
شهيد سيف الله حيدرپور شهرضايى در 25 ارديبهشت سال 1339 مصادف با 18 ذي القعده 1381 قمرى در خانوادهاى مذهبى، شهيد پرور در شهرضا ديار عاشقان و سلحشوران راه خمينى كبير ديده به جهان گشود. سالهاى تحصيل در مقاطع مختلف را در شهرضا سپرى كرد و سال 1358 از دبيرستان شهيد رجايى شهـرستان شهرضا در رشته رياضى فيزيك فارغ التحصيل گرديد. همان سال در آزمون دانشگاههاى دولتى و سراسرى كشور شركت نمود و در رشته فيزيك دانشگاه اصفهان پذيرفته شد. هنوز سال اول دانشگاه را به پايان نرسانده بود كه متجاوزين بعثى عراق خاك كشورمان را آماج حملات و گلولههاى خود قرار دادند، او به نداى امام خمينى معمار و بنيان گذار انقلاب پرشكوه اسلامى پاسخ داد، به عضويت سپاه درآمد و از سنگر علم به كردستان و سپس به سوى جبهههاى نبرد حق عليه باطل شتافت و تا پايان هشت سال دفاع مقدس در آن جبهه نورانى حضورى مستمر، گسترده و فعال داشت و اگر چه روزهاى اول تكور بود، ولى به مرور زمان مسئوليتهاى فرماندهى مختلفى از جمله فرماندهى دسته و گروهان و گردان در تيپ و سپس لشكر امام حسين(ع) و در ادامه جانشينى فرماندهى تيپ 44 قمر بنى هاشم و فرماندهى تيپ3 لشكر 25 كربلا و فرماندهى تيپ 48 فتح را به عهده گرفت. پس از پايان جنگ نيز تصدى مسئوليتهاى اجرايى و مديريتى از قبيل فرماندهى دانشكده علوم و فنون زرهي، فرماندهى لشكر3 ويژه شهدا سپاه و جانشينى فرماندهى قرارگاه مركزى صاحب الزمان (عج) را عهدهدار شد. سردار شهيد حاج سيفاله حيدرپور در عملياتهاى فرمانده كل قوا، طريق القدس، چزابه، فتحالمبين، رمضان، محرم، والفجر مقدماتى، والفجر4، خيبر، بدر ، والفجر 8 ، كربلاى5 ، والفجر 10 در ردههاى مختلف از نيروى عادى تا فرماندهى تيپ و لشكر خدمت كرد و به خاطر رشادتهاى فراوان، از خود گذشتگى، ايثارگرى و نبوغ نظامىاش پس از پايان دفاع مقدس مفتخر به دريافت نشان فتح از سوى مقام معظم رهبرى و فرمانده كل قوا گرديد. عضويت در كميته دكترين عمليات نيروى زمينى سپاه و اعطاى درجه سرتيپ دومى و سپس سرتيپ تمامى از سوى مقام معظم رهبرى از افتخارات ديگر اوست و همواره مورد تقدير مقامات عالى رتبه سپاه بود. در سالهاى پس از جنگ نيز در جبههاي ديگر به جهاد علمى پرداخت و به درجه كارشناسى علوم سياسى از دانشگاه آزاد اسلامى نائل آمد، سپس در ادامه مقطع كارشناسى ارشد مديريت علوم دفاعى دانشكده فرماندهى و ستاد دانشگاه امام حسين(ع) را پشت سر گذاشت و سپس دانشجوى دوره دكتراى علوم استراتژيك در دانشگاه علوم استراتژيك دفاعى شد، اين در حالى بود كه كمكم آثار جراحات و مصدوميت هاى دوران دفاع مقدس كه سبب 70 درصد جانبازى او شده بود بر پيكر پاكش عارض مىگشت و روز به روز جسم مطهرش را نحيفتر مىساخت. اما با وجود مشكلات جسمى و بينايى همچنان در تحصيل علم و دانش كوشا بود و سرانجام در رشته مديريت آموزش عالى در مقطع دكترى تخصصى در دانشگاه آزاد اسلامي به تحصيل خود ادامه داد. دانشجويى ساعى و كوشا براى اساتيد خود و استادى مهربان و دلسوز براى دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامى شهرضا و دانشكدههاى مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروهاى مسلح به شمار مىرفت. آنگونه طالب علم و دانش بود كه دانشگاه را خانه دوم خود مىدانست. با پشتكارى مثال زدنى با وجود جانبازى، جراحات شديد دوران جبهههاى نور طالب آموختن و تجربه كردن بود. او براى جمهورى اسلامى ايران سربازى فداكار، پركار و كم خرج بود. زندگى او فوق العاده ساده و به تعبير حضرت امام رحمه الله عليه، و مقام معظم رهبرى ساده زيست بود. منش، رفتار و اخلاق و ادب او از يك سو، پشتكار، علاقه مندى و شوق خدمت موجود در وجود او، وفادارى به راه و آرمان حضرت امام و شهدا از سوى ديگر از او انسانى موحد ساخت كه تا آخرين ثانيههاى عمر گرانبهايش مريد، مقلد و شيفته مقام معظم رهبرى بود و با بردبارى تمام از ياران معظم له در همه سنگرها و جبههها دفاع مىنمود و سرمشق و الگوى همه ياران، جوانانى بود كه او را مىشناختند، به طورى كه در سوگش اشك، حسرت و دريغ ريختند. سرانجام دكتر سيفالله حيدرپور در تاريخ 15 بهمن ماه سال 1386 مصادف با 26 محرم الحرام 1429 در اثر جراحات متعدد، و مصدوميتهاى شيميايى كه بر جسمش وارد شده بود به ياران آسمانىاش پيوست و روح پاكش در كنار ارواح طيبه دوستان شهيدش آرام گرفت. يادش گرامى و راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۴۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷