« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
کلنگ زنی پروژه های کارخانه سیمان وپتروشیمی درماههای آخر نمایندگی آقای موحد بود وهمه دیدیم که باچه شوری مقدمات انجام شد وانتظار میرفت نماینده بعدی کارناتمام راتمام کند که شمانکردید
کد خبر: ۴۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴

اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
کد خبر: ۴۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۹

وزارت ارشاد در ادامه عملکرد شگفت آور خود به کتابی مجوز داده است که صریحا به «مادر امام زمان(عج)» اهانت کرده است.به گزارش جهان، نام این کتاب «دوازدهم» است که داستان آن از زبان یک نویسنده که مدرس فیلم نامه نویسی است، روایت می شود. دوست تهیه کننده نویسنده به او پیشنهاد نگارش فیلم نامه ای با موضوع حضرت ولی عصر(عج) را می دهد و اغلب فصل های این کتاب، درخصوص مسایل و ماجراهای مربوط به مراودات نویسنده، دوست تهیه کننده و شاگردان کلاس نویسندگی او و یا تمرین برای نگارش فیلم نامه می گذارد. بخش های دیگری از کتاب هم که به عنوان مثال کار تحقیقی شاگردان نویسنده است، زمان شهادت حضرت امام حسن عسگری(ع) و ماجراهای جعفر کذاب و رفتار خلیفه وقت را روایت می کند و در لابه لای کتاب چند مورد از تشرفات تاریخی به حضور حضرت ولی عصر و هم چنین یکی دو مورد تشرف اعضای کلاس نویسندگی ذکر می شود. اما آنچه در این کتاب اعجاب آور است، اهانت های آن به بانو ملیکا خاتون مادر بزرگوار حضرت صاحب الزمان(ع) و شگفت تر از آن، مجوز وزارت ارشاد به این کتاب است. منتقدان رویکرد جدید وزارت ارشاد گرچه انتقادات اساسی به عملکرد وزیر و مدیرانش دارند اما شاید هرگز گمان نمی کردند این رویه به جایی ختم شود که توهین به مادر امام عصر از ارشاد مجوز بگیرد. و تازه این همه در حالی است که این "گل" هنوز به سبزه آراسته نشده و طبق خواسته وزیر ارشاد هنوز ممیزی به ناشران واگذار نشده است! جهان نیوز با عذرخواهی از مخاطبان محترم، برخی از توصیفات ناشایست این اثر را به نقل از سایت سراج 24 برای روشنگری منتشر می کند: ۱- ص۱۱۱/ ملیکا با اطمینان خاطری که جعفر را به آتش کشید گفت چنان که در نماز برجنازه پدرش چنین گفت! جعفر [همان جعفرکذاب]: توکیستی دهانت را ببند، کنیزک بی مقدار! ۲- ص۱۹۷/ خواست در پی ملیکا برود تو که فاطمه دوید و در آستانه درایستاد. جعفر فاطمه را پرت کرد، محکم، طوری که فاطمه خورد به طاهره و هر دو به زمین افتادند. صدای جیغ و گریه دوباره اوج گرفت. جعفر پیش از ورود به اتاق به سربازی اشاره کرد. سربازجلو دوید تا راه را برای ورود احتمالی هرکسی به اتاق ببندد. جعفر در را پشت سرخودبست. جعفر به سوی بانو ملیکا رفت. گفت کجاست؟بانو ملیکا از او فاصله گرفت. پرسید. کی؟ جعفرگفت: مطمئن باش ملاحظه ی تو یکی را نمی کنم، چون خواهرم نیستی! بانو ملیکا گفت : اگرفکر می کنی دراین خانه است، پیدایش کن! جعفر گفت: تو را قبلا این جا ندیده بودم واقعا زن برادر من بوده ای؟ چهره بانو ملیکا از اندوه درهم شد. گفت: دیرنیست که به او بپیوندم. جعفر خریدارانه به او نگاه کرد. گفت:حیف نیست؟ تو به این دنیا باشی، خوشتر است! ملیکا روی برگرداند. با نفرت گفت: هزاران شیشه عطرهم که مصرف کنی، باز بوی ابلیس می دهی! جعفر پوزخند زد و باتمسخر گفت:باور کنم؟ که تو راستی راستی از نوادگان امپراتوری؟ بانو ملیکا گفت: شاید باشم. شاید هم نه! جعفر به او نزدیک شد. گفت: این را جلوی فاطمه نمی شود گفت اما غمزه ات را دوست دارم! ۳- ص۲۱۷/ صحنه ای که اشواق، از زنان پیش کار کاخ خلیفه آمده است تا بانوملیکا خاتون را نزد خلیفه ببرد:قرار است امشب شرفیاب شوید. دستور داده اند شما را آماده کنم. -آماده چی؟ - آماده دیدار با خلیفه معظم. ملیکا لم داد. گفت: من آماده ام. -باید به سر و وضعیتان برسم. -استحمام کردم کافی است. چادرم را هم شسته ام گذاشته ام توی آفتاب خشک بشود. اشواق به لباس های روی تخت اشاره کرد. گفت:یعنی نمی خواهید یکی از این لباس های زیبا را که مطمئنم همه برازنده شمایند، بپوشید؟ -آن ها که لباس های من نیستند. -اگربخواهید مال شما می شوند ومبادا فکر کنید قبلا پوشیده شده اند؛ اصلا. -ببین اشواق، عزیزم، من اگر پذیرفتم استحمام کنم، به خاطرخودم بود نه به خاطر دیدار با خلیفه. بنابراین اگر چادر تمیزی داشته باشید، سرمی کنم وگرنه صبر می کنم چادر خودم خشک بشود! اشواق گفت: شمابرای من به دلایلی که برای خودم محفوظ است، محترمید، اما فراموش نکنید که در چه موقعیتی هستم؟ ملیکا گفت: توبرایم تشریح کن که درچه موقعیتی هستم؟ اشواق گفت: درموقعیتی که باید رحم خلیفه را نسبت به خودتان برانگیزید که دوباره به سیاهچال برتان نگرداند! وانگار خود متوجه شده باشد که حرف تندی زده، گفت: البته این چیزها به من مربوط نیست. من وظیفه ای دارم که در صورت تمایل شما انجامش می دهم وگرنه …. -همان که گفتم. بسیار خوب. می گویم چند نوع چادر برایتان بیاورند تا هر کدام را که پسندتان افتاد… ملیکاگفت: اگر همین الان چادری بیاورند، نمازم راخواهم خواند. اشواق گفت: پس می خواهید زودتر وضو بگیرید تا بتوانیم کار آرایش راشروع کنیم؟ ملیکا با تعجب به او نگاه کرد. اشواق پرسید، با شگفتی، یعنی آرایش هم نمی خواهید بکنید؟ ملیکا فقط لبخند زد. حالا بعد از سال ها می فهمید که آن قدر از این جور مراسم دورشده که دیگر در نظرش بیشتر رویا می آیند. گفت، بالبخند: منظورت این است که من خودم رابرای نامحرمان زیبا کنم؟ اشواق درماند که چه بگوید. چه گونه باید خود را به او نزدیک کند، درچه راهی باید پیش برود که خوشایند ملیکا باشد مگر رام شود و حداقل تن به آرایش بدهد؟ کنجکاو بود صورت او را با آرایش ببیند. مطمئن بود چشم ها را خیره می کند و حسادت زن های حرمسرا را چنان برمی انگیزد که تا سم به او نخورانند، دست از سرش برنخواهند داشت. رای همین گفت: نه برای دیگران برای خودتان! ملیکا گفت، با بغضی که اشواق آن را دریافت، حتی اگر عزادار مردی نمی بودم که بهترین بود، بازهم… نفس عمیق کشید. گفت: الان بهترین کمکی که به من می توانی بکنی، اشواق عزیزم، این است که بگذاری بخوابم تا شاید همسر مرحومم را در خواب ببینم! به بیداری که دیگر ممکن نیست!
کد خبر: ۳۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۱

سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کی‌روش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم می‌توانستیم به دست آوریم. به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کی‌روش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلی‌کهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان می‌داد. محمد مایلی‌کهن مثل همیشه تمام حرف‌ها را شنید و در گفت‌وگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کی‌روش را به شرح زیر بیان کرد. * تیم ملی با عباس‌ آقا هم در جام جهانی چهارم می‌شد ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمی‌شود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافق‌ها و مخالف‌ها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسی‌پور، جاودانی و حاج‌رضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما می‌خواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کی‌روش می‌خواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباس‌آقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کی‌روش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم می‌شد و پنجم نمی‌شد. * مربی ایرانی به جای کی‌روش بود، بیچاره‌اش می‌کردند ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کی‌روش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کی‌روش بود او را بیچاره می‌کردند. * کسی به تعویض‌های کی‌روش نپرداخت ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کی‌روش تعویض‌هایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویض‌های کی‌روش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه می‌گفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسی‌پور چنین حرفی را می‌زد. البته از دید من تعویض کی‌روش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویض‌هایش ایراد می‌گرفتند. * زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود کی‌روش می‌گوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد می‌گیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملی‌پوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیم‌های ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کی‌روش خودش کرنر می‌زند و خودش آن را گل می‌کند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیم‌های ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟ * فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار می‌گذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کی‌روش انجام می‌داده است. * جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت کی‌روش می‌گوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات می‌آورد. شب گذشته کی‌روش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمی‌خواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کی‌روش او را با عباس‌آقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود. * عوامل کی‌روش برای ماندنش جریان سازی کردند کی‌روش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی می‌رفت به ایران برنمی‌گشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمی‌گشت و به کشورش می‌رفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کی‌روش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار می‌آوردند و می‌گفتند که همه کشورها و باشگاه‌ها او را می‌خواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاه‌هایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش می‌خواستند زور کنند تا کی‌روش بماند. آیا این جریان‌سازی‌ها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی می‌نامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم. * نمایندگان مجلس چرا مقابل توهین‌ها واکنش نشان نمی‌دهند از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که می‌خواهند رای بگیرند نماینده مردم می‌شوند؟ چرا آنها مقابل این توهین‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کرده‌اند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمی‌دهید؟ برای کی‌روش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم. * فردوسی‌پور و عواملش عوام‌فریبی می‌کنند تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسی‌پور و عواملش است و عوام‌فریبی می‌کند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب می‌کنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیش‌بینی کرده بودم که فردوسی‌پور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کی‌روش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی می‌رسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کی‌روش سه ماه است که در هالیدی به سر می‌برد و وقتی کی‌روش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرف‌ها را مربی ایرانی می‌زد بیچاره‌اش می‌کردید. مگر کی‌روش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقه‌اش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود. * آن مربی (قلعه‌نویی) را محاکمه کردند من با آن مربی (قلعه‌نویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملت‌ها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسی‌پور در برنامه‌اش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کی‌روش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود. * یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگ‌های ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین می‌خورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را می‌شناسم و استعدادهایشان را می‌دانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمی‌توانند تاریخ را عوض کنند. مایلی‌کهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاه‌های خارجی صادر کردیم، مهدوی‌کیا، یزدانی، میناوند، دین‌محمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار می‌گیرد. * نکونام عامل انسجام تیمی بود جواد نکونام اگر در زمین راه هم می‌رفت که این کار را نمی‌کرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوق‌العاده وظایفش را خوب انجام می‌داد. چرا مدام جوانان ایرانی را می‌کوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست می‌انداخت، بعد کی‌روش می‌گوید مهدی شریفی جوان آینده‌داری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدوی‌کیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟ * گروه ما در جام جهانی 98 سخت‌تر بود کی‌روش می‌گوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جام‌های جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین  و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنی‌ای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی می‌آمد. جالب است می‌گویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمی‌کند، راحت تر می‌تواند بازی کند، اما وای‌ویلا از این زبان که آدم‌ها چطور آن را می‌چرخانند. * انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری نیست مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفق‌ترین مربیان ژاپن می‌نامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمی‌کند که بماند، بعد می‌گویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما می‌توانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاس‌های توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادی‌فر استفاده نمی‌شود. * مربی ایرانی بود اعدامش می‌کردیم علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی می‌کند اما در بازی بعد از او استفاده نمی‌شود. محمدرضا خلعتبری را خط می‌زند و می‌گوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچان‌نژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانه‌هایی می‌آورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کی‌روش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا می‌رسد که شاگرد می‌گوید اشتباه کردم و عذرخواهی می‌کند، چرا رحمتی دعوت نمی‌شود؟ مگر معلم وظیفه‌اش چیست؟ چرا هادی عقیلی که می‌توانست به ما کمک کند دعوت نمی‌شود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمی‌توانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچ‌کدام از اینها نبود و فقط بلند توپ‌ها را می‌فرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش می‌کردیم، بعد هم می‌گوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم می‌شدیم؟ * فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد فضا به گونه‌ای است که انگار این آقا فتح‌الفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیف‌تر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیش‌بینی بود. اما فردوسی‌پور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش می‌کند. من به عادل فردوسی‌پور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمی‌دانم چه بگویم. از فردا همه علیه من می‌شوند، اشکالی ندارد، وظیفه‌ام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را می‌شناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمی‌کنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجی‌ها را داشتند بهتر کار می‌کردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی می‌زنند. * کی‌روش بنز نیست من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و  بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطن‌دوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضرب‌المثل داریم که می‌گویند فلان چیز را رنگ می‌کنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استان‌هایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید می‌رفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاه‌های ما آورده است و بعد هم می‌گویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار می‌آورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمی‌خواستند؟ * کشور ما غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند کی‌روش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والی‌زاده مدیر رسانه‌ای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهن‌های تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمی‌توان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملت‌ها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری می‌کردند و ما درخشان و انصاری‌فر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان می‌شدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانی‌ها، من نژادپرست نیستم، اما می‌گویم باید توانایی‌های ایرانی و ایرانی‌ها را باور داشته باشیم، بارها گفته‌ام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن می‌کند. * جوان ایرانی را تحقیر نکنید تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان می‌دهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قوی‌تر پیروز می‌شود اما در فوتبال تیم‌هایی که ضعیف‌تر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بی‌نظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا می‌شود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف می‌شود. خواهش می‌کنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش می‌آورد. * فردوسی‌پور محو تماشای کی‌روش شد کاش دلایل منطقی می‌گفتند، اما یک بار می‌گویند میزان دوندگی ملی‌پوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانی‌کاران عزیز استفاده می‌کردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمت‌کش هم بود همین تیم ملی را چهارم می‌کرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم می‌شد و در گروه چهار تیمی پنجم نمی‌شدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگ‌مان طلا داریم. کی‌روش می‌گوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرف‌ها را کی‌روش می‌زد فردوسی‌پور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسی‌پور چه چیزهایی که نمی‌گفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است. * نمی‌گویم پول کی‌روش در جاهای دیگر جامعه هزینه می‌شد من نمی‌گویم اگر به کی‌روش این همه پول نمی‌دادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده می‌شد، اما می‌خواهم برایتان مسأله‌ای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت می‌کشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم می‌خورم که در آنجا خیلی‌ها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور می‌گویند پول نیست. کی‌روش یکی از 10 مربی گران دنیاست. * من آدم مستقلی هستم همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را می‌خواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح می‌کنیم و جوان ایرانی را از بین می‌بریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدی‌نژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت می‌کشند می‌بوسم. من از احمدی‌نژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدی‌نژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر می‌خواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد می‌کردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ می‌کنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وام‌های کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما می‌برند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس می‌خواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمی‌گویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پول‌هایی که داده شده در چه محل‌هایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند. *تشکر از ضرغامی و فردوسی پور باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسی‌پور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامه‌ای که جام جهانی را پخش می‌کنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی می‌کشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمی‌شود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم. در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های‌ آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳

باید نقاط قوت و ضعف را با هم بگوییم نه اینکه تنها نقاط ضعف را ببینیم در دولت قبل سفرهای استانی خوبی برگزار می شد که باید این دولت از آنها الگو بگیرد
کد خبر: ۳۷۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۳

مه‌آفرید امیرخسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نام برده شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس متهم شد و در سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. میزان اختلاس وی را ۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بودند که در آن زمان برخی مدعی بودند بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران بوده‌است. هر چند در آن زمان به ماجرای تخلف چند میلیون دلاری کرسنت اشاره ای نشده بود که بیشتر از این رقم است. نماینده دادستان و ناظر شناسایی شرکت های صوری و کاغذی تاسیس شده توسط گروه آریا، در جریان جلسات دادگاه اختلاس بزرگ، گفته بود که او با معدل ۱۰.۴۲ از دبیرستان فارغ التحصیل شده است. به گفته نماینده دادستان مه آفرید امیر خسروی در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذیرفته میشود و پس از گذراندن ۶ ترم با معدل ۶.۲۳ اخراج می شود. با این حال مه آفرید امیرخسروی در جریان دفاعیات خود در جواب نماینده دادستان پاسخ داده بود: «آقای نماینده دادستان حرفهایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کند ذهن باشم حاضرم با بزرگترین دکترای اقتصاد ایران بحثو چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک رالح به من پول بدهید.» فعالیت‌های اقتصادیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، برای شروع فعالیت اقتصادی، مه آفرید بنابر پیشنهاد برادرش مهرگان اقدام به ساخت جعبه میوه می‌‌کند و مدتی به امر خرید و فروش دام مشغول بوده و کارهای خود را با خودروی پیکان مهرگان انجام می‌داده است. مه آفرید در سال ۱۳۸۰ پس از آشنایی با یکی از مقامات رودبار و یکی دیگر از مقام های مسئول در بانک و در اختیار گرفتن رانت، مقدمات راه‌اندازی داماش را به دست می‌آورد. مه آفرید با پیشنهاد فردی به نام(ژ) شرکت خدمات کشاورزی میثاق گیلان را خریداری می‌کند. بعد از افشا شدن ماجرای فساد بانکی، منابع مختلفی میزان ثروت مدیرعامل شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا(مه آفرید امیر خسروی) را ۴۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کردند. مجله معتبر «فوربس» به صورت دوره ای فهرست ثروتمندان جهان را منتشر می کند. طبق این فهرست، امیر خسروی با سه میلیارد و ۸ میلیون دلار در رده ۲۹۰ ثروتمندان جهان جای می گیرد. در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ مه آفرید امیرخسروی با اداره کردن گاوداری فعالیت اقتصادی خود را بیشتر کرد. وی که تا سال ۱۳۷۲ نیز در خدمت سربازی بوده، این واحد دامداری را با استفاده از طرح‌های زودبازده بنیان‌گذاری کرده بود. ادامه فعالیت‌های وی با سواستفاده از این وام‌ها همراه بود و باعثشد که به فساد مالی روی آورد.(۴) همچنین سرمایه آغازین «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۵ برابر با ۵۰ میلیون تومان بوده که بر اساس صورت جلسه هیئت مدیره همین شرکت در تاریخ ۳۰/۱۱ / ۱۳۸۷ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده‌است. شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا در سال ۸۹ در جهت خصوصی سازی در اقداماتی مشکوک توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن(تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید. برخی از شرکت‌های زیرمجموعه‌ای «توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» چنین است:توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریاشرکت پخش امیرمنصور ایرانیانگروه صنعتی شیشه مارلیک گیلانگروه ملی صنعتی فولاد ایرانصنعت آب معدنی داماش گیلانگروه صنعتی نمونه منصور گیلانشرکت مشاوره و مدیریت تدبیر منصورسامانه‌های برنامه ریزی منابع کرانهباشگاه ورزشی داماش ایرانیانبانک آریاشفاف شیمی پلاستصنایع غذایی دریاچه گهر لرستانآهن و فولاد لوشانشرکت پی سنگ گسترشرکت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفکسبک سازان لوشانماشین سازی لرستانمعدن شکافان تهرانداماش ترابر ایرانیانخدمات کشاورزی میثاق گیلانصنایع غذایی ترچین طبخ ایرانیاننوآوران صنعت الکترونیکتجارت گستران منصورشرکت آریا سنگ زرین ایرانیانسیمان فاراب شمالمهندسین مشاور مدیریت پردازش زمانشرکت خدمات خط و ابنیه فنیشرکت نوآوران صنعت الکترونیک قمشرکت تراورسمروارید درخشان آریاشرکت گسترش منیزیم آریاشرکت فولاد اکسین خوزستانشرکت حمل و نقل جاده‌ای داخلی کالای ایمن ترابر آریابیمه طرح ایرانیانستارگان امیرمنصورگروه امیرمنصور آریا برادران امیرخسروی با نام‌های مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل دهنده این گروه بودند همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نام‌های سارا خسروی، طوبی عبدالله زاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیت‌های اقتصادی و به ویژه مالکیت سهام شرکت‌ها شرکت داشته‌اند و از این رو دارایی‌های این افراد از سوی قوه قضاییه کشور ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا به سر می‌برند و امید به اقامت دایم در این کشور را داشتند که اداره مهاجرت کانادا درخواست اقامت این زوج را تاکنون نپذیرفته است و هنوز از محل آنها اطلاعاتی منتشر نشده است. وی در اواخر سال ۱۳۸۹ موافقت بانک مرکزی برای تاسیس بانکی با نام «بانک آریا» را جلب و در اسفند همان سال اقدام به پذیره نویسی و سپس انتشار آگهی استخدام کارمند کرد. اما در مرداد سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی مجوز فعالیت بانک را باطل کرد. همچنین ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران با قیمت ۱۶ رالا برای هر متر مربع در اختیار وی قرار گرفته است. پرونده اختلاس سه هزار میلیاردیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، در شهریورماه سال ۱۳۹۰ اخباری مبنی بر کشف یک فساد مالی گسترده در چندین بانک دولتی و خصوصی در رسانه‌ها منتشر شد. چند روز بعد از آن بود که محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی ایران که در مظان اتهام قرار گرفته بود از کشور گریخت و محمد جهرمی مدیرعامل وقت بانک صادرات نیز از سمت خود کناره‌گیری کرد. پیش از این دو رویداد اعلام شد که شخصی به نام مه‌آفرید امیرخسروی به عنوان متهم ردیف اول این پرونده در بازداشت مقام‌های قضایی است. برخی منابع خبری در آن زمان وی را «یک ایرانی ساکن آلمان» معرفی کردند که «با دریافت چراغ سبز برای فعالیت اقتصادی» به ایران بازگشته و با تاسیس «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیر‌منصور آریا» در زمینه‌های متنوعی از خرید، تاسیس، مشارکت، توسعه، فروش، واگذاری و اجاره کارخانه‌ها و واحدها و شرکت‌های فعال در بخش‌های تولیدی و خدماتی درون و بیرون کشور گرفته تا ارائه خدمات اقتصادی، فنی، مالی و اعتباری به فعالیت مشغول بوده است. ظاهراً دسترسی به اسناد اعتباری بانک صادرات و تنزیل آنها نزد دیگر بانک‌ها از عمده‌ترین روش‌های شرکت خسروی برای کسب منابع مالی غیر‌قانونی بوده است. در واقع هلدینگ آریا ال‌سی‌های حاصل از معاملات صوری را که از بانک صادرات شعبه فولاد اهواز دریافت کرده بود با قیمت پایین‌تر به بانک‌های دیگر می‌فروخته بدون آنکه سپرده یا وثیقه‌ای برای بازگرداندن پول‌ها نزد بانک گذاشته باشد. به ادعای برخی خبرگزاری‌ها مه‌آفرید خسروی که به عنوان کارآفرین نمونه از طرف دولت مورد تجلیل قرار گرفته بود با حمایت بعضی مقام‌های اجرایی وقت، قانون را دور زده و ثروت کلانی به دست آورده بود. در دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده آقای خسروی تلویحاً به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر مسوولانی که از من درخواست کمک کرده بودند خود را معرفی نکنند در جلسه بعد دادگاه نام این افراد و حتی مسببان فرار خاوری را فاش می‌کنم.» متهم ردیف دوم این پرونده هم در آخرین جلسه دادگاه خواستار پاسخگویی مسوولان اقتصادی وقت شده و گفته بود: «وزیر اقتصاد اشتباه کرد بعد معذرت‌خواهی کرد، مدیر بانک صادرات با اتهاماتش هنوز آزاد است و سوال اینجاست من که اصلاً کاره‌ای نبودم چرا باید زندانی باشم. فرق من با آنها چیست؟» این ادعاها البته از طرف عناصر دولتی قویاً و به کرات تکذیب شد. حتی برخی عناصر دولتی همچون سید حمید پورمحمدی از اعضای ستاد مهدی کروبی و قائم مقام بانک مرکزی دستگیر شدند. وی از زمان وزارت صفدر حسینی و دانش جعفری معاونت وزارت اقتصاد را برعهده داشت. در همین رابطه نامه‌هایی به امضای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس‌جمهور منتشر شد که در آن از وزرای وقت امور اقتصاد و دارایی و راه و ترابری خواسته شده بود جهت واگذاری شرکت‌های دولتی تحت مدیریت خود به گروه تجاری امیرمنصور آریا نهایت همکاری را مبذول دارند. پس از انتشار این اسناد پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم و رئیس بنیاد تعاون سپاه به خبرنگاران گفت: «نمی‌دانم چرا دولتمردان سخت‌شان است که از مردم عذرخواهی داشته باشند و اظهار ندامت کنند.» این در حالی است که چهار نفر از متهمان این پرونده از جمله مه‌آفرید امیرخسروی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و ارتشا و فساد مالی به اعدام محکوم شدند و مسوولان دستگاه قضایی وعده دادند که رئیس فراری بانک ملی را نیز غیاباً محاکمه و استرداد او را از مجاری ذی‌ربط پیگیری کنند. فعالترین برخوردها:به گزارش پایگاه خبری «پارس»، ارزیابی نهادهای نظارتی نشان می دهد دادستانی کل کشور و کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس هشتم، بهترین عملکرد را در روشن شدن ابعاد پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی داشته اند. دستگیری:مه‌آفرید امیرخسروی که متهم ردیف اول فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی است در ۲۷ شهریور ۹۰ دستگیر شده‌است. لیکن اتهامات دیگری متوجه وی بود از جمله اینکه وی از تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی از بانک ملی است که ارائه این تسهیلات بدون وجود هیچ سند و وثیقه گذاری انجام گرفته‌است. این مبلغ جدای از اختلاس به واسطه گشایش ال سی، بوده است. خط پایاندر بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید خسروی اجرا شد. بر این اساس دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد، حکم محکومیت به اعدام محکوم علیه زندانی مه آفرید امیرخسروی فرزند منصور، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح میشود؟ کسانی که پشت صحنه پنهان شده اند چه میشوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته اند؟ ۱ -خبرگزاری مهر، " میزان اموال اختلاس‌گران اعلام شد؛ ۴۷۰۰ میلیارد تومان "، تاریخ ۱۳۹۰/۰۶ / ۲۸َ۲ -مجرم اصلی این پدیده مشئوم ۴۷۰۰ میلیارد تومان دارایی دارد. چرا باید این دارایی، ملک وی تلقی شود؟(۳) -پایگاه اینترنتی مجله فوربس۴ - http: / / www. farsnews. com / printable. php? nn = ۱۳۹۰۰۶۲۷۰۰۱۳۰۰(۵) - روزنامه تهران امروز. ۹ شهریور ۱۳۹۰ ص ۹(۶) -(۷) - http: / / old. mehrnews. com / fa / NewsDetail. aspx? NewsId = ۱۴۰۷۴۱۴(۸) - http: / / hamshahrionline. ir / details / ۱۴۶۰۹۳(۹) - خبرگزاری فارس. ۵ مهر ۱۳۹۰
کد خبر: ۳۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

شنیده می شود دولت قصد دارد مقدار قابل توجهی گل و بلبل از چین وارد کند تا شرایط کشور بیش از پیش "گل و بلبل" شود؛ بطوریکه دیگر کسی نتواند انتقادی به رویه های موجود داشته باشد! به گزارش گروه طنز فرهنگ نیوز، یادمان هست سال ها پیش هنگامیکه می خواستیم فیلمی کرایه کنیم بایستی شناسنامه با خودمان می بردیم و شناسنامه رو گرو می گذاشتیم! آن روزها بدون شناسنامه نمی شد فیلم کرایه کرد! اما این روزها اوضاع فرق کرده است و دیگر فیلم دیدن شناسنامه نمی خواهد، بلکه برای انتقادکردن بایستی شناسنامه داشت! شنیده می شود دولت قصد دارد مقدار قابل توجهی گل و بلبل از چین وارد کند تا شرایط کشور بیش از پیش "گل و بلبل" شود؛ بطوریکه دیگر کسی نتواند انتقادی به رویه های موجود داشته باشد! *** این جمله را کامل کنید: "شرایط کشور به گونه ای است که به محض آنکه انتقادی را مطرح کنیم می گویند ... " الف. ای بی سواد! بازم انتقاد داری؟! ب. شناسنامه ات رو نشون بده! ... خُب! شناسایی شدی! از این ماه یارانه ات رو قطع می کنیم! ج. اگه تو دلواپسی، من دلاورم! د. از دولت انتقاد نکنید، چراکه تضعیف می شود. *** این جمله: "شرایط کشور به گونه ای است که به محض آنکه انتقادی را مطرح کنیم می گویند از دولت انتقاد نکنید، چراکه تضعیف می شود." از کیست؟! الف. گروهی از بی سوادان! ب. گروهی از دلواپسان! ج. گروهی از منتقدان غیردلسوز و غیرمنصف که فقط و فقط قصد تخریب دارند! د. دکتر روحانی (30/11/87) *** دکتر روحانی در ادامه جمله فوق گفته است: "این در حالی است که انتقاد باعث تقویت دولت می شود." به نظر شما چرا در حالیکه دکتر روحانی در سال 87 معتقد بود: "انتقاد باعث تقویت دولت می شود"، اما این روزها دولتش چندان انتقادپذیر نیست؟! الف. دولتش به اندازه کافی توسط دلارهای قسط های ناشی از توافق نامه ژنو تقویت شده است و دیگر نیازی به اینگونه تقویت ها ندارد! ب. دولت به اندازه کافی از مکمل های غذایی و دارویی استفاده می کند و نیازی به انتقاد ندارد. ج. انتقاد خوب است اما برای دولت قبلی! د. دکتر روحانی گفته است: "دولت هر کجا اشتباه کند، عذرخواهی می کند"، اما مهم اینجاست که دولت اصلا اشتباهی نمی کند که نیازی به عذرخواهی و یا انتقاد بقیه باشد! *** چرا در 16 آذر سخنرانی نمایندگان تشکل های دانشجویی در حضور رئیس جمهور لغو شد؟! الف. دانشجو جماعت باید فکرش توی درسش باشد! اینطوری وقتش را می گذاشت سر اینکه آن روز چه بگوید! و بدین ترتیب خدایی ناکرده افکارش از درس و دانشگاه انحراف پیدا می کرد! ب. اصلا چه معنی داره دانشجو جلوی رئیس جمهور حرف بزنه؟! ج. از قبل معلوم بود دانشجوها می خوان چی بگن! گفتن اینطوری در وقت همه صرفه جویی میشه! د. كاري نكنيد كه بگويم بيرونتان كنند، آدم باشيد! (ببخشید! اشتباه شد! این گزینه مربوط به رئیس جمهور دیگری خطاب به دانشجویان بود!) *** اگر دولت انتقادپذیر است چرا تنها در 6 ماه با 3 رسانه منتقد دولت برخورد کرد؟! الف. همینکه با 3 تا برخورد کرده و نه بیشتر نشون از انتقادپذیری شون داره! ب. شاید وزارت ارشاد فراموش کرده است که روحانی در بیست و پنجم دیماه 92 گفته بود: "در این دولت انتقاد آزاد است." *** از نظر برخی از مسئولین دولتی: "منتقد ... است." الف. بی سواد! ب. بدون شناسنامه! ج. جیره خوار! د. گول خورده توسط بقیه! *** اگر گفتید این تیتر مربوط به چه زمانی است؟! "انتقاد هاشمی از عدم انتقادپذیری دولت" الف. قبلا! ب. خیلی قبلا! ج. اون وقت ها! د. 6 تیر 1389
کد خبر: ۳۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

آخرین دست گل دولت اما توسط زن برادر رئیس جمهور به آب سپرده شد. هنگامی که خبر رسید در جشن میلاد حضرت فاطمه (س) و روز زن که مراسمی مذهبی – سنتی است در یک اقدام ابتکاری و البته اشرافی مانکن‌ها برای زنان سران نظام و سفرای کشورهای خارجی شوی لباس گذاشته‌اند و دخترکان لزگی رقصیده‌اند!روحانی، بخاطر تدبیرهایت مچکریم!به گزارش آوای دنا، از تدبیر فقط نامش مانده و امید هم که شرط حیات است، شاید این طنز تاریخ باشد که در ایران هر دولتی بر سر کار می‌آید عملکردش عکس شعاری است که در رقابت‌های انتخاباتی سرداده. به هر حال رئیس جمهور که بر مسند اجرا نشست و عنان دولت را در دست گرفت ظاهراً فراموش می‌کند که برای چه آمده و مردم برای چه به او و همفکرانش رای داده‌اند. به گزارش افکارنیوز؛ شاید بتوان رد نخستین بی‌تدبیری دولت را در‌‌ همان نخستین روزهای روی کارآمدن حسن روحانی پی گرفت، روزی که نمایندگان رسانه‌ها قرار بود در سالن مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام یعنی جایی که پیش از برگزیده شدن به سمت ریاست جمهوری ریاست آن را بر عهده داشت پرسش‌های خود را با رئیس جمهور منتخب مطرح کنند، مسئولیت برنامه ظاهراً به امیر حسین زمانی نیا واگذار شده بود که حالا به تیم مذاکره کننده هسته‌ای پیوسته ، مردی که شاید از عهده تنظیم امور حقوقی – بین المللی به خوبی بربیاد اما صورت عرق کرده و مشوش او در آن روز نشان می‌داد اطرافیان روحانی انتخاب مناسبی برای برگزاری نخستین کنفرانس مطبوعاتی رئیس جمهور منتخب نکرده‌اند. نخستین نشست مطبوعاتی حسن روحانی در قامت ریاست جمهوری منتخب از نظر مدیریتی یک شکست تمام عیار بود تعداد صندلی‌ها به خبرنگاران به نسبت ۳ به ۱ بود و هرج و مرج درون سالن کنفرانس بیداد می‌کرد.بزرگ‌ترین شکست برنامه ریزان دولت یازدهم اما در توزیع سبد کالا نمایان شد، جایی که اینبار نه اصحاب رسانه که دولت با مردم روستا‌ها و شهرهای مختلف کشور طرف بود، احساس تبعیض میان مردم، اعتراض نمایندگان مجلس و در ‌‌نهایت عذرخواهی تلویحی رئیس جمهور دستاورد توزیع سبد کالایی بود که مثلاً قرار بود بر محبوبیت دولت بیفزاید اما بزرگ‌ترین ناکامی دولت در ماههای نخستین کارش رقم خورد. شاید اجرای مناسب فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها می‌توانست اندکی از بار شکست‌های مدیریتی گذشته بکاهد البته اگر ایده خواهش و تمنا از مردم برای انصراف از دریافت یارانه آنقدر از سوی دولتمردان جدی گرفته نمی‌شد.هر چند تعداد انصرافی‌ها هیچگاه رسماً اعلام نشد اما مردم شهرهای کشور دیدند که ثبت نام برای دریافت یارانه در همین مدت به کسب و کاری پر رونق برای کافی نت‌ها و تایپ و تکثیری‌هایی بدل شد که بین ۲ تا ۳ هزار تومان از مردم می‌گرفتند تا فهرست درخواست یارانه‌شان را پر کنند و بگویند «ثبت شد، مبارک است» آخرین دست گل دولت اما توسط زن برادر رئیس جمهور به آب سپرده شد. هنگامی که خبر رسید در جشن میلاد حضرت فاطمه (س) و روز زن که مراسمی مذهبی – سنتی است در یک اقدام ابتکاری و البته اشرافی مانکن‌ها برای زنان سران نظام و سفرای کشورهای خارجی شوی لباس گذاشته‌اند و دخترکان لزگی رقصیده‌اند! و اگر همه این‌ها به دلیل زنانه بودن مراسم نادیده گرفته شود می‌ماند خبر اهدای ۵ سکه بهار آزادی توسط همسر رئیس جمهور به هر یک از شرکت کنندگان و مدعووان در مراسم. مدعووان خاصه‌ای که نه یکی دوتا بودند و نه مسلماً هیچکدامشان مستحق دریافت چنان اعانه‌ای از سوی دولت و نه هنگامی که دولت به مردم التماس می‌کند از مقرری ماهیانه ۴۵ هزارتومانشان بگذرند در شرایطی است که به مدعووان کاخ سعد آباد نفری ۵ سکه طلا هدیه بدهد.همسر رئیس جمهور اگر می‌خواست سکه طلا هدیه بدهد می‌توانست در اقدامی نمادین به چند تن از مادران شهدا و یا زنان سرپرست خانوار هدیه بدهد که انصراف دهندگان از دریافت یارانه هم نگویند دُم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را! حالا که گذشت اما خوب است رئیس جمهور محترم بداند و به خاطر بیاورد که سرمایه اجتماعی دولت‌ها و سیاستمداران چک سفید امضای مردم به آنان نیست که هر طور خواست با آن برخورد کند و همین مردم و همین دولتمردان به خوبی به یاد می‌آورند آن مرد که به روستا‌ها می‌رفت و جمعیت از ساعت ۶؟ ۷؟ ۸؟ منتظرش می‌ماندند و برایش هورا می‌کشیدند به جایی رسید که روزهای آخر یک پنجم استادیوم ورزشی تبریز هم برایش پُر نشد و اسفندیارش را هم که رد صلاحیت کردند آب از آب تکان نخورد، البته به قول وزیر امور خارجه آن مرد اکنون رفته است، اما ایرانیان منتظرند ببینند این مرد که تازه آمده و با توپ پُر هم آمده چه در آستین دارد و برای مشکلات بیشمار کشور چه تدبیر می‌کند. آقای رئیس جمهور دریاجه ارومیه که قول احیایش را دادید و فرمان ویژه هم صادر کردید و آدم هم برای احیایش منصوب کردید ۹۳ درصدش خشک شده! یعنی ما ماندیم و تنها ۷ درصد از یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های آب شور جهان که آنهم انشالله تا تیرماه دوام نمی‌آورد و خیال همه را راحت می‌کند و آنوقت شما می‌مانید و کرور کرور نمک که روی شهر‌هایمان خواهد بارید. قیمت خودرو که پایین نیامد، دلار هم مجدداً جُفتَک می‌اندازد، می‌گویند موج سوم بیکاری در راه است، خشکسالی هم که قرار است تا ۳۰ سال دیگر از ایران کشور ارواح بسازد و شما فقط ۳ سال و نیم دیگر فرصت دارید تا به مردم ایران ثابت کنید انتخابشان در خرداد ۹۲ درست بوده است، انتخابی که بیشتر رای به تدبیر و امید بود تا رای به حسن روحانی.   منبع/افکار
کد خبر: ۳۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱

وزارت نیرو با صدور اطلاعیه مهمی اعلام کرد: قبض های جدید برق که طی روزهای اخیر صادر شده است، از درجه اعتبار ساقط است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو،در این اطلاعیه که شامگاه پنجشنبه صادر شد، آمده است: همان گونه که مشترکان محترم برق استحضار دارند، در اسفندماه پارسال به وزارت نیرو اجازه داده شد تعرفه برق مصرفی تمام مشترکان را 24 درصد افزایش دهد. متاسفانه در محاسبه قبوض جدید برخی از مشترکان، اشتباه هایی صورت گرفته که لازم است، اصلاح شود. در این اطلاعیه ضمن عذرخواهی از دریافت کنندگان این قبوض، تصریح شده است: به آگاهی مشترکان می رساند تمام قبض های صادر شده از تاریخ 20 اسفندماه 92 تا 25 فروردین ماه سال جاری از درجه اعتبار ساقط است و قبوض اصلاح شده با عنوان اصلاحیه صورت حساب برای مشترکان ارسال خواهد شد. براساس اعلام وزارت نیرو، در صورتی که برخی از مشترکان قبض های یادشده را تاکنون پرداخت کرده باشند، در قبض دوره بعد اصلاح های لازم صورت خواهد گرفت و مبالغ اضافی پرداخت شده از صورت حساب بعدی آنان کسر خواهد شد.
کد خبر: ۳۱۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۸

سی ویژگی یک انسان مدنی: 1. به شهروندان عادی بیشتر احترام بگذارد تا کسانی که پست و مقام دارند؛2. بتواند سی صفحه در مورد خود، روحیات و افکار خود بدون حتی یک جمله تکراری بنویسد؛3. برای خود به وسعت جهان، احترام قائل باشد؛4. در روز حداقل پانزده دقیقه برای شناخت خود وقت بگذارد؛5. از کسی سؤال خصوصی نپرسد؛6. برای هر سؤالی، چندین پاسخ متفاوت قائل باشد؛7. اختلاف خود با دیگران را با گفت وگو حل کند؛8. مبنای قضاوت در مورد انسان ها: 95 درصد باطن و عمل آن ها، 5 درصد، ظاهرشان؛9. انتظارات خود را از دیگران به حداقل برساند. با توانایی های خود زندگی کند؛10. راست گویی و درست کاری را نه صرفاً یک فضیلت فردی بلکه استوانه آفرینش بداند؛11. برای کل جامعه و آینده آن تلاش کند و نه صرفا در گروه و اطرافیان خود؛12. در روز پانزده دقیقه با گُل و گیاه وقت بگذراند و رنگ ها را تقدیر کند تا بلکه قدری از قدرت، سیاست، پول و خودنمایی فاصله گیرد؛13. در صف خودپرداز بانک، یک متر از کسی که مشغول کار بانکی است فاصله بگیرد؛14. با عذرخواهی ، فضای تنش ها را تخفیف دهد؛15. از نیاز به نمایش، عبور کرده باشد؛16. اگر می خواهد ثروتمند شود، نهاد های دولتی و حکومتی را ترک کند؛17. بر کسانی که با او تفاوت فکری و سلیقه ای دارند، القاب نگذارد؛18. در زندگی اجتماعی و سیاسی: 95 درصد فکر و مطالعه و استدلال، 5 درصد حس، شایعات و فضاها؛19. تا بتواند در رانندگی بوق نزند؛20. به گونه ای رفتار کند که صاحبان قدرت سراغ او بیایند و نه بالعکس؛21. بخش مهمی از زندگی خود را برای بجا گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی کند؛22. هنگام به کارانداختن برف پاک کن ها برای شستشوی شیشه ها، اتوموبیل های اطراف را کثیف نکند؛23. برای هر انسانی، مستقل از اینکه چه فکری دارد و به کدام گروه تعلق دارد، ارزش انسانی قائل باشد؛24. از دوستی ها و به خصوص حلقه اول دوستان خود، مانند گُل مراقبت کند؛25. حداقل در دو کار گروهی به طور دائمی، برای فرونشاندن منیت های خود، مشارکت کند؛26. اعتبار فکری افراد را در متون قابل اتکایی که تولید کرده اند، بداند؛27. وارد شبکه ذهنی منتقدین خود شود تا جهان آن ها را بهتر درک کند؛28. در رفتار اجتماعی و اخلاق فردی، قابل پیش بینی باشد؛29. به هیچ فرد، گروه و ملتی دشنام ندهد. با مخالفین خود، حقوقی رفتار کند؛30. شأن و منزلت خود را به مراتب بالاتر از کسانی بداند که پست و مقام و منصب دارند..نویسنده: پروفسور محمود سریع القلم
کد خبر: ۳۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۳

اینکه دولت علاقه به استفاده از نیروهای خسته، بازنشسته و سن‌وسال‌دار از خود نشان می‌هد، امری واضح است. واضح‌تر اما این است که تجربه این عزیزان، نه‌تنها نتوانست راه مناسبی برای تقسیم «سبد کالا» پیش پای «حسن روحانی» بگذارد، بلکه سبب شد که وی ناچار به « عذرخواهی » ضمنی شود
کد خبر: ۲۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۱

در این مقطع زمانی سیاست رسانه ملی در موضوع مذاکرات هسته‌ای کاملاً تبیینی و حمایتی است و تضعیف دولت و دستگاه دیپلماسی کشور با به چالش کشیدن سیاست‌ها و اقدامات در حال انجام به صلاح نمی‌باشد.
کد خبر: ۲۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۱

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

اینجانب بعنوان یک فرهنگی نسل اول انقلاب اسلامی اشاره ای به 6 اهانت در ظرف 6 ماه نموده تا هشداری باشد با اعتدالیون که در دام افراطیون قرار نگیرند که سرانجام مطلوبی را نداشته و شکاف دولت –ملت را ایجاد می نماید.
کد خبر: ۲۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵

اینجانب صراحتا اعلام میکنم که با بخشی از جریان اصلاح طلب که اتفاقا بخش تندروی آن محسوب می شوند و جالب آنکه بر اساس جبر زمانه اکنون شعار اعتدال می دهند ! و از دولت سهم خواهی می کنند زاویه داشته و دارم
کد خبر: ۲۰۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۰

پررويي و دريدگي و وقاحت و دهان‌چاكي وقتي تعميم يابد به زيان كل جامعه خواهد بود. ما زيان‌هاي بلبشوي آزاديخواهان دروغي و هوچي‌گر افراد كم‌دانش را چند مرتبه در طول تاريخ معاصر درك كرده‌ايم  
کد خبر: ۱۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۵

آوای دنا/جلیل نماینده مردم لردگان در مجلس شورای اسلامی که به عنوان رئیس مجمع نمایندگان استان چهارمحال و بختیاری در دفاع از وزیر پیشنهادی نیرو صحبت می کرد در بخشی از سخنان خود گفت: از طرف قوم بزرگ لر به ویژه بختیاری های ایران اسلامی خدمت ملت شریف و نمایندگان اعلام می کنم که موضع جناب آقای بزرگواری ، موضع شخصی ایشان است و این تقسیم بندی را به هیچ عنوان قبول نخواهیم کرد و از طرف جامعه لرها عذرخواهی خود را به ملت شریف ایران هدیه می کنم. بزرگواری بعد از نطق جنجالی خود در مجلس و بیان چماق لری بار دیگر به تقسیم بندی لرها پرداخت وی گفت:استان ما کهگیلویه و بویراحمد لر بزرگ ، چهارمحال و بختیاری لر متوسط و لرستان لر کوچک است .
کد خبر: ۱۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۵

اگر برادران و خواهران عزیزم در سراسر کشور از این شوخی لری از خادم کوچکشان در خانه ملت نگران شده‌اند صمیمانه عذر خواهی می‌کنم
کد خبر: ۱۹۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۳

برخی در حالی امروز برای دولت لب مرزی یقه پاره می‌کنند که تا دیروز در تریبون‌های خود ،کمک به دولتی با ۶۵ درصد آرای مردم را وکیل‌الدولگی می‌دانستند. آوای دنا/ حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس در جلسه علنی بعدازظهر بررسی رای اعتماد به کابینه یازدهم در مخالفت با خط مشی و خطوط کلی برنامه دولت یازدهم اظهار داشت: امروز در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان یکی از برگ‌های زرین و قابل دفاع ثبت خواهد شد و کابینه یازدهم به ریاست جناب آقای روحانی در حالی در مجلس شورای اسلامی با آرامش برای اخذ رای اعتماد نشسته که خیابان‌های تهران توسط کاندیداها و هوادارانی که رای اکثریت را به دست نیاورده‌اند، به آتش کشیده نشده است.وی افزود: امروز هیچ مسجدی در آتش نمی‌سوزد. چادر از سر هیچ زنی کشیده نشده است. هیچ یک از نیروهای بسیجی و انتظامی در دفاع از فرد پیروز کتک نخورده‌اند و به شهادت نرسیده‌اند و در خطبه‌های هیچ نمازجمعه‌ای نظام اسلامی زیر سوال نرفته و حاضران در نماز کف و سوت نزدند.نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: روز قدس امسال اسرائیل سیلی خورد و کسی شعار نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران سر نداد. هیچ کس شعار مرگ بر اصول مهم قانون اساسی را در خیابان‌ها سر نداد تا کسانی زیر پل کالج ساندویچ بخورند و از آنها حمایت بکنند.رسایی تصریح کرد: هیچ کس از رهبر دلسوزمان باج نخواست تا ایشان نگوید خمینی به هیچ کس باج نداد و من هم به هیچ کس باج نمی‌دهم.وی خطاب به حسن روحانی رئیس‌جمهور اظهار داشت: آقای روحانی و هیئت محترم همراه به شما این پیروزی را تبریک می‌گوییم  و هر یک از شما که رای خانه ملت را کسب کند بر اساس اصول قانون به او کمک خواهیم کرد تا در برابر دشمنان بایستد و مشکلات روزمره و بنیادی مردم را حل کند. هر چند این برتری با حداقل 7 دهم درصد آرا بیش از 50 درصد بود.نماینده مردم تهران ادامه داد: برخی در حالی امروز برای دولت لب مرزی یقه پاره می‌کنند که تا دیروز در تریبون‌های خود کمک به دولتی با 65 درصد آرای مردم را وکیل‌الدولگی می‌دانستند در حالی که برای ما 67 درصد و یا 50.7 هیچ فرقی ندارد.رسایی خطاب به رئیس جمهور گفت: آقای روحانی اگر طبق اصول حرکت کنید، با تمام وجود از شما حمایت می‌کنیم حتی اگر به ما وکیل‌الدوله بگویند. صحبت ما به عنوان مخالف کلیات به معنای مخالفت با همه وزرای پیشنهادی نیست.وی تاکید کرد: بنده از آقای روحانی تشکر می‌کنم که در برابر برخی فشارهای غیر منطقی ایستادند و از برخی عناصر بدنام و افراطی سیاسی که عملکردشان در سالهای اخیر مورد تشویق دشمنان بود استفاده نکردند.نماینده مردم تهران خاطر نشان کرد: از کلیات جهت‌گیری آقای روحانی در مصاحبه‌هایشان به ویژه در سیاست خارجی تشکر می‌کنیم. هر چند آقای روحانی باید بداند و از یاد نبرد که دشمنان ما به ایشان چشم طمع دارند. یادآور می‌شوم که برخی از وزرای پیشنهادی از نظر سلیقه سیاسی همسو با امثال بنده نیستند، ولی انصافا نیروهای متخصص و متعهدی هستند به آنها رای خواهم داد.رسایی افزود: رهبر معظم انقلاب بر همکاری با دولت جدید تاکید کردند، اما در عین حال نمایندگان را موظف به بررسی سوابق وزرای کابینه و انتخاب افراد صالح کردند. ایشان در دیدار دانشجویان تاکید کردند که نکته اصلی در سال 88 یعنی فتنه را نباید فراموش کنیم.وی خطاب به رئیس‌جمهور گفت: آقای روحانی برخی از وزرای پیشنهادی کابینه شما از نظر سوابق اجرایی و تحصیلی غیر متخصص و غیر مرتبط با وزارتخانه مربوطه هستند برخی از وزرای پیشنهادی سال‌ها در رشته‌های دیگر مشغول به کار بودند و گذر زمان و سرعت پیشرفت حوزه‌های مربوطه باعث شده تا در حوزه معرفی شده به‌روز نباشند.نماینده تهران ادامه داد: آقای واعظی که سابقه تجربی در حوزه سیاست خارجی دارد، تحصیلاتش در سال های دور در رشته ارتباطات بوده است و زمانی که در کمیسیون صنایع از او سوال می‌کنند که آن سابقه و تحصیلات با این وزارتخانه چه ارتباطی دارد، با صداقت می‌گوید بنده خود را برای وزارت خارجه آماده کرده بودم، اما زمانی که به من پیشنهاد وزارت ارتباطات را دادند، گفتم اگر نپذیرم می‌گویم که فلانی وزارت خارجه را می‌خواهد. این چه نوع ترکیب چینش کابینه است؟رسایی تاکید کرد: وزیر ورزش با سابقه فعالیت اجرایی و تحصیلات در رشته دیگر برای وزارت ورزش معرفی شده است در حالیکه ما امروز در حوزه ورزش با سیاستگذاری ها و سرمایه‌گذاری که انجام شده شاهد پیروزی‌هایی هستیم که محصول تلاش دولت‌های قبل است. کابینه معرفی شده متاسفانه از چابکی و تحرک لازم برای حل مشکلات مردم برخوردار نیست و علت آن سن بالای این کابینه است. میانگین فعلی کابینه حدود 60 سال است که تاکنون کشور جوان ما کابینه‌ای به این مسنی نداشته است. بنده قصد تخفیف ندارم. قطعا این عزیزان محترم هستند، اما آیا بهتر نبود از این دوستان در جایگاه مشاوره‌ای استفاده می‌شد؟وی گفت: برخی از وزرای پیشنهادی محترم تاکنون سکته قلبی کرده‌اند و مجبور به عمل جراحی شده‌اند. یکی از وزرای پیشنهادی که یکی از مشکلاتش همین سن بالا است علاوه بر مشکلات دیگر در تلویزیون می‌گوید که سن ما برای به دوش کشیدن وزارتخانه کافی نیست، اما امروز در مجلس شورای اسلامی نشسته تا بار یک وزارتخانه مهم را که در تحریم‌ها مهمترین فعالیت را دارد به دوش بکشد.وی تاکید کرد: آقای روحانی نسل سوم کشور چه گناهی کرده‌اند که از مدیرانی که از نسل اول مدیریت ناموفق کرده‌اند و در دوره‌ آنها تورم 50 درصدی و آشوب‌های خیابانی بدون زیرساخت سیاسی وجود داشته استفاده کنند. آشوب‌های خیابانی در دوره آنها در مشهد، اراک، قزوین، اسلامشهر اتفاق افتاد. برای نقد برخی از وزرای پیشنهادی دولت کافی است تا به نشریه مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) مراجعه شود تا امروز معلوم شود که برخی از آنها هیچ تناسبی با کابینه کنونی ندارند و آن وقت مشخص می‌شود که چه آینده‌ای در انتظار مردم است.رسایی تاکید کرد: آقای روحانی این کابینه میدان دار عملیاتی های بزرگ اجرایی نخواهد بود و بالای سر مدیران استانی برای حسابکشی نخواهد رفت. کابینه شما کابینه پشت کارتابل‌ها خواهد بود گزارش‌هایی که مدیران از استان‌ها می‌دهند و مدیر دیگر پشت کارتابل‌ها آنها را بررسی می‌کند این ترکیب حتی ظلم به افراد جوانی است که در این کابینه حضور دارند و اگر همه کابینه از آن نشاط برخوردار می‌شد امکان داشت که از آن استفاده شود.نماینده تهران در مجلس اضافه کرد: برخی از وزرای پیشنهادی از حاشیه‌های پر آشوب سیاسی برخوردار هستند. شعار شما (حسن روحانی) اعتدال است که انشاءالله تعریفش کنید و به سرنوشت شعار اصلاحات که به اصلاحات آمریکایی رسید، دچار نشود. اما شما در حالی شعار اعتدال می‌دهید که برخی از چهره‌های معرفی شده سابقه افراطی آن هم در فتنه‌ای که شبه کودتا بود دارند برخی از چهره‌های معرفی شده سابقه حضور در اغتشاشات، تعطیلی کلاس‌های دانشگاه و حمایت از عناصر آشوبگر را دارند و اکنون فراری هستند، برخی از آنها نیز در فتنه بازداشت شدند و برخی نیز سایه به سایه با متوهمین فتنه همراه بودند و فرماندهی عملیات روانی آنها را برعهده داشتند.وی تاکید کرد: در این دوره آقای روحانی محمدرضا صادق را به عنوان نماینده خود در شورای نگهبان معرفی کرد که بسیار منطقی و متین عمل کرد و جلوی برخی از فتنه‌گری‌ها را گرفت، ولی از آن طرف در کابینه شما فردی حضور دارد که نماینده میرحسین موسوی در شورای نگهبان در انتخابات سال 88 بود و یکی از عاملین ایجاد توهم در موسوی همین فرد بود که از بعدازظهر روز جمعه به شهادت برادرمان آقای زارعی که در شورای نگهبان حضور داشتند، وی آقای موسوی را پیروز انتخابات می‌دانست و مانند برخی دیگر که بیرون از صحنه به موسوی تبریک می‌گفتند، باعث شد آنها متوهم شوند.وی تصریح کرد: البته برخی از وزرای پیشنهادی دولت می‌گویند که حضور ما در کنار فتنه‌گران در حقیقت با هماهنگی نهادهای امنیتی بوده است. از جمله یکی از چهره‌های شاخص در کابینه دولت می‌گوید و اصرار دارد که علنی نباشد. باید گفت جل‌الخالق. از یک طرف رهبر ما فریاد می‌زند که سکوت نکنید و موضع بگیرید. اما از طرف دیگر نهادهای امنیتی ما افرادی را می‌فرستند تا رئوس فتنه را تحریک و بر موضع‌گیریشان اصرار بورزند.رسایی گفت: فتنه و کودتای سال 88 یک دعوای انتخاباتی میان دو کاندیدا نبود بلکه به تعبیر رهبر انقلاب حرکتی ریشه‌دار برای براندازی نظام بود. ایشان در چند روز گذشته در دیدار دانشجویان نیز بر فراموش نکردن فتنه تاکید کردند.نماینده تهران در مجلس خاطر نشان کرد: رهبر معظم انقلاب در این دیدار تاکید کردند که ما صدبار سوال کردیم که چرا عذرخواهی نمی‌کنید. آقایی که پشت تریبون فتنه می‌گویی کاسب فتنه ، آیا رهبر تو که صد بار سوال کرده کاسب فتنه بود؟ خدا را شکر که امروز برخی از صف‌بندی‌های داخل مشخص و شفاف‌تر شده و برخی افراد مواضع خود را در پشت تریبون اعلام کردند. مردمی که امروز مذاکرات مجلس را دنبال می‌کنند، می‌پرسند که آیا رهبری انقلاب هم کاسب فتنه بوده است که خودشان تاکید فرمودند صد بار از آنها سوال کردیم و جواب نمی‌دهند؟وی گفت: مردم می‌پرسند که رهبری به صراحت فرموده از آنها مطالبه کنید ولی برخی با واژه‌سازی کاسب فتنه به دنبال توجیه‌سازی و فراموش‌سازی عوامل کودتای 4 سال قبل هستند. برخی مغالطه می‌کنند که چرا به حضور بعضی از وزرای پیشنهادی در ستاد انتخاباتی نسبت به رای دادن کاندیداهای دیگر یا اعتراض‌های سال 88 اعتراض می‌کنید در حالی که چه کسی گفته که اعتراض ما این است؟رسایی ادامه داد: حرف ما این است که این افراد در ستادهای انتخاباتی حضور داشتند و در جلسات رهبر انقلاب با نمایندگان کاندیداها نیز حضور داشته‌اند. بنده به برخی از این آقایان در کمیسیون‌ها گفتم که چرا موضعی در سال 88 نگرفتید و آنها گفتند بعد از 29 خرداد هیچ حرفی نزدند. اتفاقا حرف ما این بود که این اول دعوا است، چرا آنها هیچ حرفی نزدند. رهبری در جلسه با نمایندگان کاندیداها گفتند این افراد بروند و موضع بگیرند تا برخی از کاندیداها از توهم بیرون بیایند، اما این کار را نکردند.نماینده تهران ادامه داد: مگر یادتان رفته که رهبری فرمودند "اینها هر کاری برای مقابله با نظام اسلامی انجام دادند و جایی که کاری نکردند، نتوانستند. مگر یادتان رفتند که رهبری فرمودند که رد شدن در این امتحان به معنای رفوزه شدن نیست، بلکه به معنای سقوط است؟ تعداد قابل توجهی از اعضای کابینه سابقه امنیتی دارند و اتفاقا تنها وزارتخانه امنیتی دولت یعنی وزارت اطلاعات وزیری معرفی شده که سابقه امنیتی ندارد. آیا قرار است که این وزارتخانه با وزیری در سایه مدیریت شود؟ آقای روحانی ما فعالیت در نهادهای امنیتی و نظامی را بد نمی‌دانیم، بلکه این را افتخار می‌دانیم. ولی حرف این است که برخی همواره با جنگ روانی می‌خواستند مردم را از نهادهای نظامی و امنیتی بترساند. یادتان رفته که خود شما در مناظره‌ها گفتید من سرهنگ نیستم و حقوقدان نیستم؟ و با این ادبیات خواستید به مردم بگویید که اگر دیگری رای بیاورد کشور پادگانی می‌شود.وی اضافه کرد: تعدادی از وزرای پیشنهادی سابقه تحصیل در غرب را دارند و این شاخصه تا زمانی که در شخصیت این افراد تاثیر نگذاشته باشد، بد نیست. اما این چهره ها از حضور در غرب تاسی گرفته‌اند و نسخه‌هایی که برای رفع مشکلات کشور ارائه می‌دهند، نه تنها بر اساس باورهای دینی و اسلامی نیست، بلکه بر اساس نسخه‌های غربی است. در این افراد نوعی وادادگی به غرب وجود دارد که به هیچ وجه روحیه مقاومت در آنها نیست و در برابر تهدیدها منفعل هستند.رسایی ادامه داد: دو تن از وزرای پیشنهادی در ماه‌های گذشته در انجام امور اداری خود برای اقامت در کشورهای دیگر بودند. یکی از آنها در نوروز امسال با حضور در سفارت آمریکا در یکی از کشورهای منطقه برای اخذ گرین کارت مصاحبه کرده است. بنده هیچ گاه نگفتم که این فرد گرین کارت داشته بلکه در جلسه کمیسیون امنیت ملی نیز گفتم که این فرد در سفارت آمریکا در یکی از کشورها حضور پیدا کرده است.نماینده تهران خاطر نشان کرد: برای حساس‌ترین وزارتخانه اقتصادی کشور چگونه است که تحریم‌کنندگان ما از وزارت کسی استقبال می‌کنند؟ آن هم در وزارتخانه مهمی مانند نفت. سوال این است که چگونه تحریم‌کنندگان ما از وزیر شدن یک فرد استقبال می‌کنند؟ همچنین برخی از وزرای پیشنهادی از سابقه مناسب مدیریتی برخوردار نیستند و سابقه رد صلاحیت در مجلس و شوراها را دارند. این نهادهای ناظر مجلس و شورای نگهبان بودند، آن هم نه در سال های قبل بلکه در دو ماه اخیر و دو بار رد صلاحیت شده‌اند. آیا معرفی این افراد به نوعی چالش کشیدن مجلس و شورای نگهبان نیست؟وی گفت: مدیریت بعضی از این افراد در وزارت نفت باعث شد تا در مجامع جهانی پرونده‌هایی به نام استات اویل و برخی دیگر از پرونده ها بوجود بیاید و موجب شد تا فرزندان برخی از خواص در فساد غوطه‌ور شوند و امروز به جرم جاسوسی و فساد اقتصادی پرونده داشته باشند. این جرایم به دلیل رخنه کردن فساد اقتصادی در زندگی این افراد بود. کار این افراد امروز به مقابله با نظام کشیده شده است تا جایی‌که در مصاحبه با یک ضد انقلاب فراری می‌گویند که "ما در واقع با بابا تقسیم کار کردیم" آقای روحانی نامه خود در کسوت شورای عالی امنیت ملی به رئیس جمهور وقت را از یاد برده‌اید؟ در آنجا آقای روحانی به رئیس جمهور وقت تذکر می‌دهند و درباره این اقدام هشدار می‌دهند.رسایی همچنین گفت: در جایی قرار داریم که یک بزنگاه تاریخی برای مجلس است. موکلین شما نمایندگان نگاه نمی‌کنند که مجلس چند مصوبه داشته و مجلس را در بزنگاه‌ها اندازه‌گیری می‌کنند و اینجا آن بزنگاه است.نماینده تهران در مجلس در پایان گفت: بنده از معدودی از همکاران گلایه می‌کنم که برخی جلسات در بیرون و رستوران‌ها و برخی مجامع عمومی گرفتند، به ویژه یکی از روسای کمیسیون‌های نظارتی که به خود ایشان نیز این موضوع را گفتم و بنده در اعتراض به این اقدام از کمیسیون اصل 90 استعفا می‌دهم و به کمیسیون دیگری می‌روم.منبع/تنسیم
کد خبر: ۱۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱

ما خدمتگزار و نوکر مردم هستیم و خدمتگزار مردم در دولت اسلامی و رئیس دولت اسلامی اهل تشریفات نیستند. اوای دنا:به مناسبت دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی مراسمی با حضور جمع کثیری از مردم ،دانش آموزان و کارکنان مجتمع آموزشی و پرورشی شهید زکی نژاد در روستای شیتاب برگزار شد. فرماندار شهرستان لنده در این مراسم ضمن تبریک ایام الله دهه فجر گفت:دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئينه اي است كه خورشيد اسلام در او درخشيد و اين دهه فجر بايد با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. یداله فاطمیان در پاسخ مجری برنامه که بخاط کمبودات احتمالی از ایشان عذرخواهی نموده بود گفت:ما مسولین در شان و منزلت این مردم نیستیم . ایشان افزود ما خدمتگزار و نوکر مردم هستیم و خدمتگزار مردم  در دولت اسلامی و رئیس دولت اسلامی اهل تشریفات نیستند.وی خاطرنشان کرد در زمان جشن شهرستانی و تاسیس فرمانداری ما خدمت دکتر صابری عرض کردیم که مردم بعد از 80 سال به ارزوی دیرینه خود رسیدند و می خواهند جشن بگیرند و شادی کنند و مراسم استقبال برپاکنند که استاندار کهگیلویه و بویراحمد در جواب گفت اگر قرار بر این باشد، پس تفاوت دولت اسلامی ،فرماندار دولت اسلامی با حاکمان گذشته چیست. فرماندار لنده در ادامه ابراز امیدواری کرده به زودی بخشداری موگرمون با مرگزیت شیتاب افتتاح و کار خدمت رسانی به مردم این منطقه با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند. فاطمیان از همه مردم درخواست نموده با ارائه مشکلات ،نظرات و پیشنهادات خود مسولین را در امر خدمت زسانی به آنها یاری فرمایند.
کد خبر: ۱۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۷