آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
محمد جهانبخش جوانترین بخشدار استان فارس(بخش مرکزی شیراز) وارد عرصه انتخابات کهگیلویه بزرگ شد
کد خبر: ۸۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
شیخ نظری: با عنایت به پیشنهادات خیرخواهانه دوستان در حال جمع بندی نسبت به شرکت درانتخابات مجلس خبرگان دراستان های همجوار نظیر خوزستان و فارس می باشم
کد خبر: ۸۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
مردم شهرستان لنده در آخرین روز از ماه صفر و در سالروز شهادت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان (ع) با راه انداختن دسته های عزاداری به سوگ نشستند
کد خبر: ۷۹۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱
در «اربعین» و عدد چهل، اسراری از رازهای خداوند نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامی جایگاه خاصّی دارد
کد خبر: ۷۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱
در آستانه دهمین دوره انتخابات پارلمانی، برخی از نمایندگان شاخص مجلس نهم قصد کاندیداتوری برای حضور در مجلس دهم را ندارد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
انتخابات دهمین دوره مجلس با موافقت شورای نگهبان ۷ اسفند سال جاری برگزار می شود و زمان ثبت نام نامزدها از ۲۸ آذر ماه به مدت یک هفته آغاز خواهد شد.
با نزدیک شدن به روزهای انتخابات، تلاش نامزدها برای جلب آرای مردم نیز جدی تر شده و هر روز خبرهای بسیاری در راهروهای مجلس درباره انتخابات آتی شنیده می شود. اما در این میان بعضی از نمایندگان خانه ملت در سخنرانی ها و مصاحبه های شان با صراحت و یا تلویحا موضوع انصراف و عدم کاندیداتوری خود در انتخابات مجلس آینده را مطرح کرده اند.
خروج قانونی دو نماینده از گردونه رقابت ها
سیدعلیرضا مرندی، نماینده مردم تهران با 76 سال و محمد رضا آشتیانی عراقی نماینده مردم قم نیز با 75 سال سن، به دلیل کهولت سن و منع قانونی در این زمینه، نمی توانند کاندیدای انتخابات مجلس دهم شوند. بر اساس قانون انتخابات، حداکثر سن کاندیداتوری برای انتخابات مجلس 75 سال است و نمایندگان مجلس نهم، 22 مهر ماه امسال در جریان بررسی طرح اصلاح قانون انتخابات با حذف حداکثر ۷۵ سال سن برای نامزدی در انتخابات مجلس مخالفت کردند.
مجلسی هایی که به خبرگان می روند
البته آشتیانی قرار است در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کند و در فهرست مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قرار گیرد؛ همچنان که غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده مردم تهران و عضو جامعه روحانیت مبارز چنین قصدی دارد. او پيش از اين با حضور در کافه خبر گفته بود که قصد نامزدي در انتخابات خبرگان را دارد اما درباره نامزدي در انتخابات مجلس هنوز مردد است و تصميمي نگرفته است. برخي گمانه هاي رسانه اي هم از احتمال نامزدي وي از حوزه انتخابيه خراسان براي انتخابات مجلس خبرگان حکايت دارند.
از مرتضی آقا تهرانی، نماینده مردم تهران که دبیر کلی جبهه پایداری را برعهده دارد نیز به عنوان یکی از نامزدهای مجلس خبرگان نام برده می شود.
پولی که اگر اثبات شود...
بعد از افشای ماجرای پرداخت پول از سوی محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت احمدی نژاد -که اکنون به دلیل فساد مالی در زندان به سر میبرد- به 170 نماینده دورههای هفتم مجلس برای شرکت در انتخابات دوره بعدی، حساسیتها به نمایندگانی که این پولها را دریافت کردهاند بیشتر شد. به خصوص این که اعلام شد این پرداختها در آستانه انتخابات مجلس نهم نیز انجام شده است. برخی نمایندگان به طور جدی از هیات رئیسه مجلس و نیز قوه قضاییه خواهان پیگیری ماجرا و افشای نام نمایندگان دریافتکننده پول شدند. سخنگوی شورای نگهبان نیز پیشتر در یکی از نشستهای خبری خود اعلام کرده بود که در صورت تصمیمگیری مراجع ذیصلاح درباره این موضوع، شاید آن را در تایید صلاحیتها مدنظر قرار دهند. در این صورت شاهد حضور یک سوم از نمایندگان فعلی در مجلس دهم نخواهیم بود.
اظهارنظر چند ماه پیش محمد اشرفی اصفهانی رئیس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری دولت یازدهم و اعلام این که دو نماینده فعلی مجلس درباره مسائلی در دوران مسئولیت پیش از نمایندگی در دولت احمدینژاد، به پنج و ده سال محرومیت از خدمات دولتی محکوم شدهاند نیز جنجال آفرین شد. رییس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری گفته بود که وقتی دوره نمایندگی آنها تمام شد، طبق قانون به دلیل تخلفاتی که داشته اند، نمی توانند در پست های کلیدی کشور قرار بگیرند. حتی نمی توانند دیگر نماینده شوند.
نماینده پایداری زیر حرفش زد!
يک نماینده جنجالی منتسب به جبهه پایداری نیز ابتدا گفت که دیگر کاندیدا نخواهد شد و اين آخرين دوري است که ساکن خانه ملت است. اما جالب این جاست که او در همان روز زیر حرف خود زده و پس از آنکه یکی از خبرنگاران به وی گفت «شما در صحبتهایتان بیان کردید کاندیدا نمیشوید»؛ او پاسخ داد: من نگفتم که کاندیدا نمیشوم و اگر گفتم هم سهو لسان بوده است! او افزود: گفتم آخر دوره است، الان احتیاج به رای کسی ندارم اما یکی از ضوابطی که در تصمیماتم تاثیر دارد کوری چشم کسانی است که مخالف نظام هستند، اگر ببینم که به کوری چشم آنان باید نامزد شوم، این کار را میکنم!
نمایندگانی که نمی خواهند باشند
در همین حال؛ حسن تامینی نماینده مردم رشت در مجلس نهم، در مراسم تجلیل از ورزشکاران مدالآور گیلانی در عرصه بين الملل گفت که برای دوره آینده انتخابات مجلس، نامزد نمي شود و تصریح کرد: بهدنبال انجام قولهایی که به مردم دادم، خواهم بود. تامینی یادآور شد: تصميمم براي انصراف از نمایندگی دوره آینده مجلس، سیاسی نیست.
احتمالی نامزذ نشدن به دلیل بیماری و بازنشستگی
احمد توکلی نیز سوم آبان ماه امسال در گفتگویی که با روزنامه شرق داشت، در لابه لای صحبت های خود به بیماریش اشاره کرد و گفت: من تحرک سابق را ندارم و به دلیل وضعیت بیماریام تقریبا در جلسات حزبی شرکتی ندارم، چون به اعصابم فشار وارد میکند و ترجیح میدهم قدرتم را مستقیمتر صرف مردم کنم. در واقع دیگر در آستانه دوران بازنشستگی هستم.
در راهروهاي مجلس شنيده شده که الياس نادران ديگر نماينده تهران که از ژنرال هاي اقتصادي مجلس به شمار مي رود نيز مي خواهد از نمايندگي مجلس استعفا داده و به امور دانشگاهي و تعليم و تربيت دانشجويان بپردازد. او این روزها حضور رسانه ای کمتری دارد و در مجلس نیز از تذکرهای انتقادی او خبری نیست.
یکی از کسانی که به صورت تلویحی در میان یکی از گفتگوهای خود در جمع خبرنگاران گفته بود که تمایلی برای کاندیدا شدن ندارد کسی نیست جز کاظم جلالی، نماینده مردم شاهرود و رئیس فرکسیون رهروان ولایت. جلالی که ششم مرداد سال جاری پس از هتاکی چند نماینده به رئیس مجلس در میان خبرنگاران حاضر شد و با انتقاد از چند نماینده طیف پایداری گفت: متاسفانه برخی از دوستانی که دم از ولایت می زنند، به آنچه که رهبری مطرح می کنند، توجه نکرده و هر روز به هر بهانه رئیس مجلس را تخطئه می کنند.اين كه كار درستي نيست.بنده نياز ويژه اي به كسي ندارم و از روز اول گفته ام كه همين چهار دوره هم كه نماينده بوده ام كافي است. الان هم خيلي علاقه مند نيستيم كه در مجلس بعد حضور داشته باشيم.
البته غلامعلی حداد عادل، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم که سابقه ریاست مجلس هفتم را نیز در کارنامه پارلمانی خود دارد گفته است که هنوز برای نامزدی در انتخابات مجلس دهم به نتیجه نرسیده است. این گفته شاید بدین معنا باشد که او به دنبال حضور تاثیرگذارتر در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شورای عالی انقلاب فرهنگی است تا اینکه در مجلس حضور داشته باشد.
نمایندگان مشهد مردد برای نامزدی در انتخابات
چندی پیش، سید هاشم بنی هاشمی، نماینده مشهد در مجلس در پاسخ به این سئوال که آیا در انتخابات مجلس دهم کاندیدا میشوید، اظهار کرده بود: در مشهد قحطالرجال نیست. بنا نیست یک نفر بیاید و نماینده شود و هر دوره با حضورش مانع حضور دیگر چهرههای توانمند و تاثیرگذار شود لذا در این دوره بنای حضور ندارم.
هم چنین، حجت الاسلام نصرالله پژمانفر در پاسخ به سوالی درخصوص نامزدی در انتخابات مجلس دهم گفته بود: ورودم به صحنه انتخابات بر مبنای سنجش شرایط است. چنانچه در میان کاندیداها و کسانی که قصد ورود به انتخابات را دارند، اصلحی ببینم دیگر نیاز به حضور خود نخواهم ديد، چرا که صحنه مجلس، صحنه حضور افرادی اصلح است و باید به دیگران فرصت حضور داد.
با این حال باید تا روز ثبت نام نامزدها یعنی 28 آذر صبر کرد و دید کدام یک از نمایندگان فعلی برای حضور در رقابت های انتخاباتی مجلس دهم نام نویسی کرده و کدام یک از نمایندگان بار مسئولیت خطیر نمایندگی مردم را به زمین گذارده و به جمع نمایندگان ادوار مجلس می پیوندند.
منبع/خبرانلاین
کد خبر: ۷۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری چهار ماه دیگر در حالی برگزار خواهد شد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، نام اکبر هاشمی رفسنجانی در میان نامزدهای مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نخواهد بود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش سایت خبری «پایش»، انتخابات خبرگان رهبری همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی، اسفندماه امسال برگزار خواهد شد و رایزنی ها برای ارائه فهرست های انتخاباتی هم در میان اصولگرایان و هم میانه روهای طرفدار دولت افزایش یافته است.
هاشمی رفسنجانی در هر چهار دوره پیشین انتخابات از ارکان فهرست انتخاباتی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بوده است، اما بر اساس اطلاعاتی که یک منبع نزدیک به این تشکل مهم سیاسی، مذهبی در اختیار خبرنگار «پایش» گذاشته، برای اولین بار، در انتخابات خبرگان پیش رو، نام هاشمی در فهرست مورد حمایت جامعه مدرسین نخواهد بود.
به گفته این منبع مطلع در یک رای گیری غیر رسمی که بیشتر برای استمزاج نظر اعضای جامعه مدرسین برای حمایت و یا عدم حمایت از هاشمی بوده، ۸ نفر خواستار حمایت از رئیس مجمع تشخیص مصلحت شده اند اما ۱۹ نفر با حضور وی در فهرست انتخاباتی جامعه مدرسین مخالفت کرده اند.
به گفته این منبع مطلع، آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین هم به برخی از اصولگرایان اطمینان داده که جامعه مدرسین از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت نخواهد کرد.
در همین حال، تصمیم گیری درباره حضور نام حسن روحانی رئیس جمهور در فهرست انتخاباتی جامعه مدرسین نیز برای اعضای این تشکل دشوار است اما پیش بینی می شود اکثریت اعضا در نهایت از نامزدی روحانی حمایت خواهند کرد.
خبرنگار «پایش» برای آگاهی از موضع جامعه مدرسین درباره نامزدی روحانی و هاشمی با حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی تماس گرفت اما وی گفت که مایل نیست درباره موضوع خبرگان صحبت کند و بهتر است با دیگر اعضای جامعه دراین باره صحبت شود.
حضور هاشمی در فهرست انتخاباتی جامعه مدرسین در دوره قبل انتخابات خبرگان در سال ۸۵ نیز پس از حرف و حدیث های مختلفی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ رخ داده بود صورت گرفت.
هاشمی رفسنجانی در همه ادوار انتخابات خبرگان عموما حائز بیشترین آرا در تهران بوده و ناظران سیاسی نیز پیش بینی می کنند در این دوره از انتخابات نیز اکثریت لازم را کسب خواهد کرد.
کد خبر: ۷۶۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
همرزم شهید کریم آقاییوندا گفت: شهید آقاییوندا به فرمان امام راحل طی عملیاتی برونمرزی تا قلب تلآویو نفوذ کرد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از فارس ، بیژن آقاییوندا امروز در مراسم رونمایی از کارنامه دانشگاه علمی کاربردی گچساران دو اظهار کرد: شهید «کریم آقاییوندا»، در خانوادهای کارگری متولد شد که دوران تحصیلی خود را تا دوران دیپلم در آغاجاری به پایان رساند و بلافاصله برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت.
همرزم و عموی شهید کریم آقایوندا افزود: این شهید با آغاز جنگ تحمیلی دروس حوزه را رها کرده و از طریق سپاه به جبهه اعزام شد و در آن مدت به عنوان مسئول عقیدتی سیاسی سپاه خوزستان در جنوب کشور فعالیت میکرد.
وی با بیان اینکه شهید آقاییوندا به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط بود، گفت: این شهید همزمان در مرکز فنی و حرفهای صنعت نفت آغاجاری و اهواز به عنوان مدرس قران و دروس فنی تدریس میکرد.
آقاییوندا تصریح کرد: در همین مدت کم 30 نفر از شاگردان وی در جبهههای جنگ به فیض شهادت نائل آمدند.
وی با بیان اینکه شهید آقاییوندا در سال 61 در رشته الکترونیک در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و علاوه بر تحصیل دانشگاهی ارتباط تنگاتنگی با جبهههای حق علیه باطل داشت.
آقایوندا افزود: این شهید یکی از کارآمدترین نیروها در طراحی و برنامهریزی موشکی در زمان جنگ بود که نخستین موشک شلیک شده به عراق موسوم به کرم ابریشم زیر نظر وی شلیک شد که با اصابت موشک به هدف سبب بهت و تعجب نیروهای عراقی شد.
همرزم و عموی شهید آقاییوندا عنوان کرد: یکی از همرزمان شهید آقاییوندا عنوان کرد که وی در پرتاب موشک به عراق بسیار بیتاب بوده، به گونهای که به دعا و نماز مشغول شد.
آقاییوندا ادامه داد: همرزم شهید عنوان کرد که بلافاصله پس از اصابت موشک به هدف شهید آقاییوندا تا صبح سجده شکر به جا آورد.
وی در ادامه با اشاره به انجام موفق عملیات برونمرزی توسط شهید آقاییوندا گفت: شهید بر اساس فرمان امام راحل که اطلاعاتی را در خصوص وضعیت درونی رژیم صهیونیستی میخواستند با چند نفر از مبارزان «عمل» در لبنان به قلب تلآویو نفوذ کردند.
آقاییوندا ادامه داد: بر اساس خواست مجاهدان «عمل» شهید باید شبانه اسرائیل را ترک میکرد، اما با اصرار درخواست کرد که تا صبح آنجا بماند که با روشن شدن هوا صدای تیراندازی و شلیک گلوله سربازان اسرائیلی با سر و صدای زیاد آمد که این امر با عقبنشینی چند کیلومتری نظامیان رژیم صهیونیستی ادامه یافت.
وی افزود: فرمانده مبارزان گروه «عمل»، دلیل این رویداد عجیب را از شهید پرسیدند که وی با لبخند در پاسخ عنوان کرد که هیچ فقط شب گذشته چند پوستر امام خمینی(ره) را بر تانکهای آنها چسباندم.
همرزم شهید کریم آقاییوندا با اشاره به وصیتنامه این شهید گفت: وی در وصیتنامه خود دعا کرده بود که مانند امام حسین(ع) بیسر و حضرت عباس(ع) بدون دست شهید شود که چنین شد و بر اساس گواهی شاهدان شب شهادت خود را نیز پیشبینی کرده بود.
کد خبر: ۷۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۴
استاد حوزه و دانشگاه قم در جمع دانش آموزان و کارکنان خوابگاه شبانه روزی الزهرا شهرستان لنده ،درمورد انگیزه قیام امام حسین (ع) سخن گفت
کد خبر: ۷۵۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱
دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود. امر ساختار سازی و هماهنگی نهادها در کنار ابر مشکل جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقین و لیبرالها در حالی در دستور کار ایشان قرار داشت که در بعد خارجی نیز، لزوم معرفی انقلاب و مواضع نظام، به دلیل تحرکات جبهه استکبار و صهیونیسم، بسیار حیاتی بود. بر همین اساس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت سالروز مراسم تنفیذ و تحلیف آیتالله خامنهای در دوران ریاست جمهوری به بازخوانی دوران مسئولیت آیتالله العظمی خامنهای در کسوت ریاست جمهوری میپردازد.
پس از شهادت محمدعلی رجایی (دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران) شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به اتفاق آرا و علیرغم مخالفت حضرت آیت الله خامنه ای، ایشان را به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کردند و امام خمینی که سابقاً با تصدی روحانیون برای ریاست جمهوری موافق نبودند با نامزدی ایشان موافقت کردند. [1]
انتخابات در 10 مهر 1360 برگزار شد و آیتالله خامنهای در دوره اول ریاست جمهوری با کسب اکثریت مطلق آراء (95درصد) به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. در 17 مهر 1360 امام خمینی حکم ریاست جمهوری ایشان را تنفیذ کرد و آیتالله العظمی خامنهای نیز در 21 مهر به عنوان سومین رئیسجمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کردند.
آیتالله خامنهای ریاست جمهوری خود را در حالی آغاز کرد که نهاد ریاست جمهوری از ساختار مناسبی برخوردار نبود و ساختار نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته بود. گروههای مشاور و کارگروهها برای کمک به رئیسجمهور در انجام وظایف قانونی نیز هنوز تشکیل نشده بود و این امر مشکلات فراوانی را برای عملکرد رئیسجمهور پدید میآورد. آیتالله خامنهای در ابتدا بخشی از تلاشهای خود را معطوف ساختارسازی برای دفتر رئیس جمهور و نهاد ریاست جمهوری کرد و به تدریج، دفتر ریاست جمهوری با چندین مشاور و کارگروه شکل گرفت. [2]
با تمام مشکلاتی که در دوره اول ریاست جمهوری آیتالله خامنهای وجود داشت، سرفصل برنامههای معظم له به شرح زیر بود:
اهتمام به امور مربوط به جنگ تحمیلی
نیل به سیاستهای اقتصادی به سوی حمایت از مستضعفان و دور افتادگان از مرکز کشور
طاغوتزدایی از همهی شئون زندگی اداری، اجتماعی و سیاسی مردم ایران
کشف و به کارگیری استعدادهای انسانی در همهی عرصهها از تکنیک تا هنر
تأمین امنیت اجتماعی، اداری و قضایی برای ارائهی خدمت مؤثر به مردم
تأمین امنیت و آزادی همهی افراد وفادار به نظام جمهوری اسلامی با هر اندیشه و تفکر
با وجود اینکه جنگ تحمیلی مشکلات فراوانی برای کشور ایجاد کرده بود و جمهوری اسلامی در اولین سالهای حیات خود قرار داشت، اما در کنار همه ساختار سازی های صورت گرفته که در راس برنامه های حضرت آیت الله خامنه ای قرار داشتند توجه به اقتصاد و فرهنگ مردم در راس استراتژی ایشان قرار داشت.
همچنین انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری که در مرداد ماه سال 1364 برگزار شد، حضرت آیتالله العظمی خامنهای بنا به توصیه دوستان و تکلیف حضرت امام (ره) بار دیگر کاندیدا و با کسب بیشترین آرا به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب شدند. این رای توسط حضرت امام خمینی (ره) تنفیذ شد و حضرت آیت الله خامنه ای چهار سال دیگر عهده دار این سمت شدند.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای با توجه به تجربه مشکلات و اختلافنظرها با برخی اعضای هیئت دولت در چهار ساله اول ریاست جمهوری، مایل نبود برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند ولی پس از آنکه امام خمینی (ره) آن را تکلیف شرعی ایشان دانستند، تصمیم گرفتند که در انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شوند. در دورهی چهارساله دوم نیز ضمن ادامهی برنامههای دوره اول که در رأس آنها جنگ تحمیلی قرار داشت، سیاست ها و برنامه هایی در دستور کار قرار گرفت که اهم آنها را اینگونه می توان خلاصه کرد:
تدوین لایحهی اختیارات ریاست جمهوری،
کاهش تصدیگری دولت و واگذاری امور به مردم،
به کار گماردن مسئولین لایق، انقلابی و کارآمد در دولت
رفع فقر مزمن و طولانیمدت حاکم بر جامعه و زندگی مردم
واگذاری زمینهای کشاورزی به مردم، واگذاری صنایع دولتی به بخش تعاونی
سهیمشدن کارگران در کارخانهها، گسترش و توسعهی صادرات غیرنفتی و کاهش اتکای کشور به درآمد نفت
مشارکت مردم در امور اقتصادی و فرهنگی کشور با نظارت دولت
سوق دادن سیاست فرهنگی کشور به سوی استقلال فرهنگی [3]
شاخصه های مهم ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنه ای
با همه مشکلاتی که در دوره ریاست جمهوری هشت ساله حضرت آیت الله خامنه ای در بعد داخلی و بین المللی وجود داشت، دوره ریاست جمهوری ایشان از جمله دوران های بسیاری طلایی انقلاب بوده و بسیاری از اقدامات ایشان به عنوان شاخصی ماندگار ثبت شده اند. این ویژگی ها به شرح زیر است:
توجه ویژه آیتالله العظمی خامنهای به مردم
توجه آیت الله خامنهای به نقش مردم از ارکان سیاست های ایشان بوده و این موضوع سیاستی بود که آیت الله خامنه ای در ارائه چهره واقعی از انقلاب ایران در مجامع بین المللی در دستور کار خود داشت و حمایت مردم از انقلاب اسلامی را هم بر همین مبنا می دانست.
آیتالله العظمی خامنهای معتقدند جمهوری اسلامی، انقلاب و نظام، کارش مردمی است و مردم از ریزترین کارها مطلع می شوند، مگر آن چیزهایی که گفتنش مفسدهای بار بیاورد. معیارها، فهم و درک مردم از انقلاب است. نظام ما، نظام مردمی است، نه نظام حزبی که ریسمانهایش به نقطهای وصل است و در آن نقطه، یک حزب نشسته و هر کاری که می خواهد، انجام می دهد.
در راستای همین سیاست نیز بود که رسیدگی به معیشت مردم در مورد توجه ویژه حضرت آیتالله خامنهای قرار داشت. لذا حضور بدون غیبت معظم له در جلسات شورای اقتصاد که برای مبارزه با وضع بد توزیع و گرانی اشیاء و موادی که مورد احتیاج مصرفی مردم و نابسامانی وضع کالا و همکاری گسترده ای با دولت از این واقعیت حکایت دارد.
بر همین اساس میتوان دریافت مردم در تفکرات آیتالله العظمی خامنهای جایگاه والایی داشت و این مسئله در تمام دوران مدیریتی معظم له به خصوص در سیاست های کلان جنگ نمود بارزی داشت. حضور آیتالله العظمی خامنهای در جبهه های جنگ نه تنها به عنوان عامل روحیه بخش رزمندگان اسلام بود بلکه جلوه ای دیگر از مردمی بودن این انقلاب و نظام بود.
2- تبعیت کامل حضرت آیتالله العظمی خامنهای از امام (ره)
یکی از جلوههای ویژه مدیریت ایشان در دوره ریاست جمهوری تبعیت از حضرت امام خمینی(ره) و گذشت از مواضع خود در مقابل خواست رهبری و منافع ملی بود. این مسئله در انتخاب نخست وزیر دوره دوم ریاست جمهوری ایشان و قبول نظر حضرت امام خمینی به عینه دیده می شود. در این مقطع حضرت آیت الله خامنه ای موافق نخست وزیری دوباره موسوی نبودند اما به دلیل برخی حوادث و خواست حضرت امام خمینی (ره) حضرت آیتالله خامنهای دستور امام خمینی (ره) را اطاعت کردند.
برای نمونه برخی نظامیها نزد امام (ره) رفتند و ابراز کردند که پیشرفت در جبهههای جنگ منوط به نخستوزیری دوباره مهندس موسوی است. امام خمینی نیز به جهت مصلحت جنگ این نظر را پذیرفتند و به آیتالله خامنهای حکم کردند که مهندس موسوی را به عنوان نخستوزیر معرفی کند. آیتالله خامنهای در اطاعت از حکم امام و علیرغم نظر مخالف خود، وی را به مجلس معرفی کرد. این مسئله از جمله مواردی بود که آیت الله خامنه ای در دوره حساس جنگ با تبعیت از امام خمینی(ره) اطاعت عملی از ولی فقیه را نشان داد.
3. سفرهای داخلی آیتالله العظمی خامنهای
دیدار با اقشار مختلف مردم، بازدید از مؤسسات و سازمانهای گوناگون، شرکت در مراسم افتتاح طرحها، شرکت در همایشها و سفرهای استانی از دیگر برنامهها و اقدامات آیتالله خامنهای در دوره ریاست جمهوری بود. حفظ ارتباط با مردم به ویژه خانوادههای شهدا از راهبردهای اساسی آیتالله خامنهای در دوره ریاست جمهوری بود.
همچنین، سفرهای آیتالله خامنهای به استانها و مناطق مختلف کشور، با هدف ملاقات با اقشار مختلف مردم، بهویژه قشر محروم و آشنایی با مسائل و مشکلات آنها از نزدیک، رفع اختلافات مقامات محلی، پیگیری مسائل مربوط به جنگ و همکاری سپاه و ارتش، دیدار با علما و بزرگان شهرها و روستاها، بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی و مانند آن از جمله ابتکارات، فعالیتهای مستمر و مؤثر معظم له بود.
4. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حضرت آیت الله خامنه ای
مسئله فرهنگ و مقابله با فرهنگ غیر اسلامی از جمله مسائل و دغدغه های حضرت آیت الله خامنه ای بوده است. اهمیت این مسئله در تفکرات ایشان را میتوان در دوران مسئولیت معظمله در ریاست جمهوری هم به وضوح مشاهده کرد و تصدی ایشان بر ریاست ستاد انقلاب فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی از اهمیت این موضوع حکایت دارد.
در 8 شهریور 1362 آیتالله خامنهای، اولین ترمیم عمده در ستاد انقلاب فرهنگی را براساس حکم امام خمینی عهدهدار شد. امام این حکم را در پاسخ به استعلام ایشان به مناسبت بازگشایی دانشگاهها صادر کرد. آیتالله العظمی خامنهای، دومین ترمیم در ستاد انقلاب فرهنگی را بر اساس پیام امام خمینی در 19 آذر 1363، اجرا کرد.
در این ترمیم، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد و رئیسجمهور رئیس این شورا شد. آیتالله خامنهای این سمت را تا پایان دومین دورهی ریاست جمهوری خود در تیر 1368 عهدهدار بود و در این سالها در تدوین سیاستهای مهم فرهنگی کشور نقش مؤثری ایفا کرد.
در زمینه مسائل فرهنگی و فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، تلاش آیت الله العظمی خامنه ای در مدت کمی بیش از شش ماه که از تشکیل آن به دستور امام (ره) می گذشت، تشکیل 31 جلسه فشرده بوده است که طی آنها مباحث کلان فرهنگی کشور و اتخاذ سیاست مشخص و هماهنگ در سطح کشور و اتخاذ تصمیمات مناسب انجام شده است.
5. احیای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
از جمله اقدامات بسیار مهمی که حضرت آیت الله العظمی خامنهای توجه ویژه ای به آن داشتند شکلدهی به سیاست خارجی متناسب با آرمان های جمهوری اسلامی ایران و فعال کردن دستگاه سیاست خارجی بود. مجموعه اقداماتی که ایشان در رابطه با سیاست خارجی در دستور کار داشتند به شرح زیر است:
اتخاذ سیاست مستقل و متوازن در قبال هر یک از کشورهای جهان و تصمیمگیری برمبنای مصالح نظام و کشور، همراه با قاطعیت و صراحت.
عدم وابستگی به شرق و غرب
اهمیت دادن به وحدت میان مسلمانان جهان
اهتمام جدی در بازپس گرفتن حقوق مسلمانان جهان از قدرتهای جهانی و مبارزهی مستمر با هرگونه اقدام و حرکتی در جهت سلطهی ابرقدرتها در منطقه
اهتمام جدی به مسئلهی قدس و دیگر سرزمینهای غصبشدهی فلسطین و آمادگی برای مبارزهی همهجانبه با دشمن صهیونیست
بازگشت به فرهنگ غنی و اصیل اسلامی در عرصهی بینالمللی به عنوان سد راه دشمنان و غارتگران
افزایش فعالیت و حضور مؤثر در صحنههای بینالمللی بود
آیت الله خامنه ای در گزارش خود از عملکرد دوره اول ریاست جمهوری در زمینه مسائل سیاست خارجی می فرمایند:
"...در مسائل سیاست خارجی که فعالیت بسیار گسترده ای در این قسمت بود و من در این مدت 185 جلسه با شخصیتهای سیاسی و نمایندگان سیاسی خارجی داشتم، و حدود هزار و سیصد نامه و پیام به سران کشورها و رؤسای جمهور در این مدت فرستادم ..."[4]
در دوران هشت سالهی ریاست جمهوری آیتالله خامنهای دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی ایران فعال تر شد و چهره واقعیتری از انقلاب اسلامی ایران به جهان معرفی شد. از اقدامات مهم آیتالله خامنهای در زمینهی سیاست خارجی میتوان به برقراری ارتباط منسجم با گروههای سیاسی شیعی در افغانستان، عراق و لبنان و ایجاد تفاهم بین آنها و تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اشاره کرد. به طوری که اختلاف بین آنها را به وحدت و اتحاد بر ضد دشمن مشترکشان تبدیل کرد.
تشکیل حزب وحدت اسلامی از احزاب هشتگانه افغانستان که به رقابت زیانبار آنها پایان داد و نیز تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق از مصداقهای مهم این رویکرد است. در این دوره، به دامنه حمایت ایران از مبارزان اسلامی در لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان افزوده شد و پشتیبانی ایران به احزاب و گروههای اسلامی در آن کشورها جایگاه منطقهای و بینالمللی قابل ملاحظهای بخشید.
یکی از شاخصهای توسعه سیاست و روابط خارجی، سفرهای رئیسجمهور به کشورهای مختلف برای توسعه روابط بود که در دورهی اول ریاست جمهوری شروع شد و در دورهی دوم توسعه یافت. ایشان در دورهی اول ریاست جمهوری از 15 تا 20 شهریور 1363 به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دورهی دوم از 23 دی تا 3 بهمن 1364 به کشورهای آسیایی و آفریقایی پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا و موزامبیک سفر کردند. از 11 تا 15 شهریور 1365 برای شرکت در هشتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در هراره مجدداً به زیمبابوه سفر کرد.
در این سفر در اجلاس سران سخنرانی کرد و با برخی از سران کشورهای غیرمتعهد دیدار و گفتو گو کردند. از 2 تا 6 اسفند 1367 به کشورهای یوگسلاوی و رومانی و از 19 تا 26 اردیبهشت 1368 به کشورهای چین و کره شمالی سفر کرد.
آیتالله خامنهای در 31 شهریور 1366 در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد و در سخنرانی خود دیدگاهها و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران را برای سران دولتهای جهان تشریح کردند. این اولین حضور رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.
نکته حائز اهمیت در سفر به سازمان ملل، استقبال عظیم ایرانیان و مسلمانان مقیم نیویورک و اصحاب مطبوعات بینالمللی از ایشان و فعالیتهای ایشان برای تبیین شرایط انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و سیاستهای استکبار جهانی در قبال ایران بود. همچنین امامت نماز جمعه مسلمانان نیویورک و سخنرانی در خطبههای آن نیز از نکات جالب و با اهمیت این سفر بود.
*** اهمیت سفر های خارجی آیت الله العظمی خامنهای
فرهای آیت الله خامنه ای در داخل و خارج و بخصوص دیدارهای بین المللی ایشان، دست آوردهای بزرگی برای انقلاب اسلامی داشت. شناساندن انقلاب اسلامی و اصول اساسی و ارزشهای والای آن، حقانیت جمهوری اسلامی در دفاع مقدس علیه استکبار جهانی، تبیین مواضع جمهوری اسلامی نسبت به مسائل مختلف جهانی، توضیح مسائل داخلی و زدودن شبهه ها و تردیدها از اذهان، تشریح انقلاب و دمیدن روح خودباوری و امید در مسلمانان و مستضعفان جهان و بالاخره انعکاس توجه و محبت حضرت امام قدس سره به مردم محروم، مسلمان و مستضعف جهان از یک طرف و انعکاس علاقه ها و محبتها و تاسی مسلمانان و مستضعفان به راه امام و پیام روشن انقلاب از طرف دیگر، بخشی از این رهآوردهاست. معظم له در طول مسؤولیتهای خویش به کشورهای سوریه، لیبی، پاکستان، هند، چین، الجزایر، موزامبیک، انگولا، تانزانیا، زیمبابوه، یوگسلاوی (سابق)، رومانی و کره شمالی سفر کردهاند.
اما یکی از فصلهای پرشور دوره دوم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، عزیمت به نیویورک (مقر سازمان ملل متحد) برای شرکت در چهل و دومین جلسه اجلاس عمومی آن سازمان در اواخر شهریور سال 66 می باشد. معظم له با سخنرانی مهم خود، مواضع جمهوری اسلامی را در برابر امریکا و دنیای استکباری، با قویترین بیان و استدلال برشمردند و یاد سخنرانی شهید بزرگوار، محمد علی رجایی، رئیس جمهوری شهید را زنده کردند.
مقایسه این بیانات با سخنرانیهای قبل و بعد رؤسای جمهوری اسلامی ایران، نشانه های بزرگی از عظمت روحی و توکل عظیم و تبعیت مثال زدنی ایشان از حضرت امام خمینی قدس سره را برای مشتاقان روشن می کند.
مقام معظم رهبری، همچون امام خمینی(ره)، بی توجه به خوشامد یا بد آمد دنیای استکباری و تبعات آن، ضمن طرح اندیشه الهی اسلام و ویژگیها و تاریخ پربرکت اسلام، ویژگیهای بارز انقلاب اسلامی و مواضع اصولی آن را مطرح کرده، سپس به مساله جنگ می پردازند و آن گاه فهرست بلند بالایی از دشمنی ها و تجاوزات امریکا را عنوان میکنند. آمریکا و صهیونیسم بیشترین ضربه را از این افشاگری جهانی خوردند و خروج نمایندگان آنان، خشم آنها را بر ملا ساخت.
از جمله سفرهای دیگری که معظم له به خارج از کشور داشتند، سفری بود که به «کره شمالی» کردند. این سفر مورد توجه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت و به گفته مرحوم حاج احمد آقا خمینی (ره)، امام مشتاقانه این سفر را از سیمای جمهوری اسلامی ایران پی می گرفتند و با ملاحظه استقبال مردم از ایشان و مذاکرات معظم له با مقامات کره شمالی، به صلاحیت آیت الله خامنه ای برای رهبری اشاره فرمودند: "وقتی که آیت الله خامنه ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارشهای آن سفر را از تلویزیون می دیدند. از آن منظره دیدار از «کره» ، استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاکرات خود در آن سفر، خیلی جالب بود و امام گفته بودند(الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند). "[5]
حسین مولایی
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کد خبر: ۷۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
این که برخی بی خبران گفتند حالا یک ذره موی زن پیدا باشد، آسمان به زمین نمی آید؛ بحث این حرف ها نیست، سخن این است که دشمنان به دنبال متزلزل کردن اعتقادات مردم و براندازی نظام هستند و می خواهند ما را به جمعیتی سست و بی اراده تبدیل کنند که از هیهات من الذله در آنها خبری نباشد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irحضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر این که دشمنان از طریق توافق هسته ای به دنبال نفوذ در کشور هستند، از همه جناح های سیاسی، دولتمردان و آحاد ملت خواست با هوشیاری به دشمن اجازه نفوذ ندهند و توطئه دشمن را خنثی کنند.
به گزارش «انتخاب»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، نسبت به نقشه غرب برای نفوذ در ایران از طریق توافق هسته ای هشدار داد و توصیه هایی در این زمینه خطاب به دولتمران، جناح های سیاسی و عموم مردم بیان و تاکید کرد: مساله توافق هسته ای سبب شده که اینها طمعی پیدا کنند که بعد از اجرایی شدن آن راه نفوذ در ایران باز شود. استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم تاکید کرد: آنها به دنبال نفوذ از طریق جنگ نرم و عوض کردن نظام هستند، این خیال خام برای آنان پیدا شده و به این موضوع نیز تصریح کرده اند. حضرت آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: همه جناح ها بیدار شوند، نقشه دشمنان و غرب را بدانند، نقشه آنها این نیست که ما بمب اتم نسازیم، نقشه آنها براندازی است، مراقب باشیم. حضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر این که در چنین شرایطی هوشیاری و بیداری فوق العاده لازم است، تصریح کرد: آنها برای ورود و نفوذ به دنبال گزینه نظامی نیستند، اینها بلوف و رجزخوانی بی محتوا است، عمده چیزی که به آن دل بسته اند متزلزل کردن پایه های اعتقادی و نشر مفاسد اخلاقی است. این مرجع تقلید با تاکید بر این که پشتوانه انقلاب دین و مذهب است، بیان داشت: این که برخی بی خبران گفتند حالا یک ذره موی زن پیدا باشد، آسمان به زمین نمی آید؛ بحث این حرف ها نیست، سخن این است که دشمنان به دنبال متزلزل کردن اعتقادات مردم و براندازی نظام هستند و می خواهند ما را به جمعیتی سست و بی اراده تبدیل کنند که از هیهات من الذله در آنها خبری نباشد. حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان کرد: برخی اخیرا گفته اند حجاب مثل روزه است؛ اینها از نقشه های دشمنان غافل هستند و یا این که خود را به غفلت زده اند، نباید زمینه ساز این سیاست اجنبی باشیم. حضرت آیت الله مکارم شیرازی افزود: معلوم نیست غربی ها به همین توافقی هم که کرده اند پایبند باشند، اما به هر حال به دنبال نفوذ از طریق توافق هستند؛ دولتمردان، رسانه ها و صدا و سیما و حوزه های علمیه مراقب باشند، نقشه دشمن پیچیده است. وی اضافه کرد: تمام ماهواره های خود را در همین مسیر به راه انداخته اند، باید مراقب باشیم خدا نکند یک وقت چشم باز کنیم و ببینیم کار از کار گذشته است؛ البته فرزندان انقلاب اجازه نخواهند داد آنها به این نقشه شوم شان برسند کما این که تا به حال اجازه نداده اند، اما به هر حال بیداری و هوشیاری کامل لازم است. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پایان گفت: امیدواریم خداوند آنهایی که در خواب غفلت هستند و نقشه های دشمنان با این صراحت را نمی بییند از خواب غفلت بیدار کند و به ما وحدت، همدلی و همزبانی برای مقابله و محو نقشه های دشمنان عنایت بفرماید.
این مرجع تقلید در ادامه با گرامی داشت روز عرفه، از این روز به عنوان روز دعا و نیایش یاد کرد و گفت: خوشبختانه در سالیان اخیر در مساجد و اماکن مقدس مختلف مراسم معنوی دعای عرفه با شکوه بسیار خاصی برگزار می شود.
وی با بیان این که دعای عرفه دعایی بسیار با محتوا است، تصریح کرد: ان شالله همه این دعا را می خوانند و در مضامین آن دقت و برای رفع مشکلات جهان اسلام دعا می کنند.
این مرجع تقلید یادآورشد: به برکت همین دعاها آتش جنگی که به دست دشمنان دانا و مسلمانان نمای بی خبر و نادان روشن شده خاموش شود.
وی در ادامه با استناد به روایتی از امام حسن عسکری(ع) به تبیین فلسفه بیماری ها و بلاها پرداخت و گفت: جنگ تحمیلی بلای بزرگی بود اما سبب شد که نیروی نظامی ما قوی ترین نیروی نظامی منطقه شود.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: بسیج و سپاه و ارتش با این دامنه و قدرت مولود جنگ تحمیلی است؛ البته که جنگ تحمیلی بلایی بزرگ بود و مصائب و دشواری های زیادی برای کشور و مردم ما داشت اما سبب شد ما در عرصه های مختلف خود را توانمند کنیم.
وی به تحریم ها اشاره کرد و گفت: تحریم ها بلا است اما در کنار آن دستاوردهایی نیز ما به دست آوردیم، ما بر اثر تحریم ها ناچار شدیم در بسیاری از عرصه ها و مسائل به توانمندی خودمان اتکا کنیم و توانستیم به موفقیت نیز دست یابیم.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان داشت: البته در مواجهه با بلایا نباید مایوس و منفعل شد، بلکه باید به دلیل پیدایش مشکل به دنبال راه حل و چاره کار بود.
کد خبر: ۷۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان این که اصل فرهنگ باورها و ارزش ها است، گفت: بزرگترین خدمت به جامعه انتقال باورها و ارزش های صحیح است؛ بالاترین خیانت گرفتن باورها و ارزش های صحیحی و جایگزین کردن باورهای نادرست است
کد خبر: ۷۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶
جلسه مشترک شورای علمی دبیرخانه دینپژوهان کشور با مدیران مرکز ارتباطات دولت و روحانیت و رییس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی پاریس در محل دبیرخانه دینپژوهان برگزار شد
کد خبر: ۷۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دین پژوهان کشور - آیت الله ابراهيم امینی در ديدار با دكتر آيت پيمان و اعضاى دبيرخانه شوراى دين پژوهان ، ضمن تشکر از ارائه گزارش فعاليت هاى علمى خارج كشور مدیر مسئول دینپژوهان گفت: بر اساس تجربیات و سفرهای خارجی متعددی که در دوران مسئولیت خود داشتهام، بسیاری از مسائل و انتقادات مطرح شده را وارد میدانم و توصیه میکنم گزارشهای کاملی از سفرهای خود و واقعیتهای موجود به محضر مقام معظم رهبری و مسئولان دفتر ایشان برای پیگیری ارائه کنید.
وی افزود: این که ما با برگزاری چند همایش و کنفرانس و ارائه گزارشهای آن به مسئولان فکر کنیم اسلام و انقلاب را صادر و گرایش به اسلام و بیداری اسلامی را ایجاد کردهایم تصور درستی نیست، بلکه مهم این است که بدانیم از معرفی اسلام چه کسی بیشترین بهرهبرداری را میکند، و به عبارتی کدام اسلام معرفیمیشود.
وی ادامه داد هم اکنون در فرانسه و انگلستان، اسلام دومین دین است، در آلمان و دیگر کشورها هم گرایش خوبی به اسلام وجود دارد اما ما نباید چشمهای خود را ببنديم چرا که واقعیت این است که در حال حاضر از موج اسلامگرایی که ما ایجاد کردیم وهابیت بیشتر از خود ما بهرهبرداری میکند و هم اکنون اسلام بیشتر از ناحیه وهابیت شناخته و معرفی میشود، چرا که ما منابع کافیمالی، امکانات و کتابهای مفید به زبان خارجی برای معرفی شیعه نداریم و سرمایهگذاری مناسبی در این زمینه انجام نمیدهیم.
آيت الله امينى ضمن تشکر از دبیرخانه دینپژوهان کشور به لحاظ برگزاری دهمین مراسم تجلیل از پژوهشگران برتر حوزه دین گفت: من همانگونه که پیشتر هم گفتم انتظاری برای برگزاری این مراسم و تجلیل نداشتم و از زحمات شما و همکارانتان هم تشکر میکنم و درباره فعالیتهای بعدی در این زمینه هم توقعی ندارم و هر کدام ازکارهای بنده که در مسير اهداف و کارهايتان است و صلاح میدانید اقدام کنید.
وى بيان نمودند : همایش برگزار شده هم به لطف خدا خوب بوداما از صدا و سیما گله دارم و معتقدم که وظیفه خودش را در زمینه اطلاعرسانی این مراسم به درستى انجام نداد.
آیت الله امینی در ادامه به لزوم انجام پژوهشهای درون دینی و تحقیق و پژوهش در موارد موجود دربحث دین و عقاید دینى را از جمله مسائلی که لازم است دبیرخانه دینپژوهان در دستور کار خود قرار دهد عنوان کرد.
عضو شوراى تشخيص مصلحت نظام ضمن انتقاد شديد و ابراز نگرانى از معرفی چندگانه اسلام در کشور گفت: متأسفانه ما هماکنون معرفی دقیق، روشن و واحدی از تشیع راستین و واقعی شیعه، حتی در میان علما و حوزه علمیه قم که پرچم دار تشیع است نداریم و هر کس این مذهب را با نگاه خاص خود معرفی میکند و حتی گاهی دیده میشود نویسندگان،مداحان، علما، سخنرانان و منبریها یکدیگر را تکذیب می کنند واین وضعييت واقعا دردناک است و موجب میشود بسیاری از جوانان با این تناقضها منحرف شوند. و لازم است دین پژوهان برای این مشکل وارد کار شوند، حقایق را روشن کنند، جلوی افکار مختلف را بگیرند و راه حلی برای این مشکل پیدا کنند، چرا که اگر ما در دورانی که نظام جمهوری اسلامی حاکم است نتوانیم تشیع را به درستی معرفی کنیم واقعا جای تأسف دارد.
کد خبر: ۶۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴
آیتالله مکارم شیرازی با انتقاد به اظهارات اخیر رییسجمهور درباره مسؤولیت نداشتن پلیس در اجرای احکام اسلامی، این سخن را دارای سه اشکال مبنایی دانست و به رییسجمهور توصیه کرد که از طرح چنین اظهاراتی پرهیز کند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : به نقل از میزان،
آیتالله ناصر مکارم شیرازى از مراجع تقلید صبح امروز دوشنبه در ابتداى درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم به سخنان اخیر رییسجمهور درباره این که پلیس موظف به اجرای قانون است نه اسلام، واکنش نشان داد.
وی تصریح کرد: اخیراً یکى از مسؤولان محترم گفته بودند وظیفه نیروى انتظامى اجراى قانون است نه اجراى اسلام؛ این سخن از سه جهت اثر منفى داشت و به هیج وجه مناسب نبود.
آیتالله مکارم شیرازی با تبیین سه اشکال و اثر منفی اساسی مترتب بر این سخن ناصواب، تصریح کرد: نخست اینکه معلوم مىشود قوانین ما چیزى غیر از قوانین اسلامى است؛ در حالى که همه بر گرفته از اسلام است و همه افراد اعم از پلیس و غیر پلیس موظف به اجراى قوانین اسلام هستند.
این مرجع تقلید تاکید کرد: حتى وظیفه امر به معروف و نهى از منکر بنا به تصریح قرآن کریم و اجماع مسلمین وظیفه همگان است.
آیتالله مکارم شیرازی یادآورشد: اثر منفی دیگر اینکه، اینگونه سخنان روحیه نیروى انتظامى را تضعیف مىکند و زحماتى را که براى تهذیب اخلاق و مبارزه با منکرات متحمل شده است نادیده مىگیرند و آنها را در اجراى قوانین اسلامى سست مىسازد.
این مرجع تقلید سومین اثر منفی مترتب بر این سخن را مهمتر و حساستر از دو مورد قبل دانست و خاطرنشان کرد: از همه مهمتر چراغ سبزى است که به افراد آلوده به انواع مفاسد اخلاقى و مجالس کثیف و مانند آن داده مىشود که از این به بعد آزاد هستید و پلیس کارى به شما ندارد، آنها بدون این سخنان طوفان مىکنند واى اگر چراغ سبزى هم به آنها نشان داده شود.
آیتالله مکارم شیرازی تاکید کرد: امیدواریم نصیحت دوستانه ما را بپذیرند و بعد از این چنین سخنانى را تکرار نکنند.
استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم یادآورشد: مخصوصاً به سخنان رهبر معظم انقلاب که اخیراً خطاب به نیروى انتظامى فرمودند گوش فرا دهند؛ همان طور که ایشان تاکید کردند حفظ آرامشهاى روحى و اخلاقى جامعه مهمتر از آرامش جسمانى آنهاست.
کد خبر: ۶۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
کاندیداهای ریاست مجلس خبرگان رهبری آیتالله مومن، آیتالله هاشمی شاهرودی، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی بودند
کد خبر: ۵۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عمارنامه - حسن روحانی از طلبههایی بود که دروس مقدماتی خود را در سمنان خواند و برای ادامه تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد.
وی در خاطراتش درباره هزینه زندگیاش در سال 1340، اولین سال طلبگی خود، مینویسد: پدرم مبلغ سی تومان به من داد و گفت: این خرجی یک ماه توست، در پایان یک ماه، مجدداً به قم خواهم آمد.
سپس با من خداحافظی کرد و رفت. وقتی متوجه شدم برای مخارج یک روز فقط یک تومان دارم، فهمیدم که باید بر مبنای یک تومان، مخارج روزانهام را تنظیم کنم؛ اما نمیدانستم یا یک تومان میتوان زندگی کرد یا نه؟ به هر حال، چارهای نداشتم که با همان یک تومان بسازم و برنامهریزی کنم. پیش خودم یک تقسیمبندی کرده بودم که با یک تومان چطور برنامۀ مخارج روزانه را تنظیم کنم.
آن زمان یک عدد نان سنگک بزرگ سه ریال بود. فکر کردم روزی یک عدد نان برای ناهار و شام و صبحانه کافی است. بنابراین هفت ریال دیگر برای من باقی میماند. صبح روز بعد به قصابی نزدیک مدرسه رفتم و از قصاب خواستم به اندازۀ پنج ریال گوشت به من بدهد.
قصاب نگاهی به من کرد و گفت: آقا پنج ریال گوشت نمیشود! گفتم: چرا؟ گفت: چرا ندارد، نمیشود. گفتم به مقدار همان پنج ریال گوشت بدهید. گفت: خیلی خوب پنج ریال را بده. پول را دادم و او هم یک تکه استخوان و یک تکه دنبه و یک تکه بسیار کوچک گوشت که شاید به اندازۀ یک گردو بود، روی آن گذاشت و گفت: این هم پنج ریال گوشت شما! ولی بدانید که بعد از این دیگر با پنج ریال گوشت نداریم. آنچه را داده بود گرفتم و به مدرسه برگشتم. آن روز فهمیدم که با یک تومان زندگی کردن سخت است و باید خیلی دقیقتر، برنامهریزی کنم تا با یک تومان بتوانم زندگی کنم.
کد خبر: ۵۴۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
نکته جالب در مورد شریعتی نیاسر، وجه اشتراک سوابق انقلابی وی با کامران و فرهاد دانشجو در زمان تحصیل در انگلستان است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش متین نیوز دکتر مجتبی شریعتی نیاسر استادتمام گروه مهندسی شیمی دانشکده فنی دانشگاه تهران است که در میان اساتید و دانشجویان حزب اللهی دانشگاه تهران چهره ای علمی و انقلابی به شمار می آید .
شریعتی از خانواده ای روحانی است و در حال حاضر عموی وی آیت الله شیخ حسن شریعتی نیاسر به عنوان عضوی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از استان اصفهان در مجلس خبرگان رهبری حضور دارد.
وی مدیرکل اسبق آموزش دانشگاه تهران، رئیس اسبق دانشکده فنی دانشگاه تهران، مدیر پژوهش و فناوری سابق شرکت ملی گاز ایران و رئیس اسبق دانشگاه کاشان بوده که به دلیل اختلاف با دکتر معین (وزیر وقت علوم) برکنار شد. آخرین مسوولیت وی در دولت دهم، ریاست شورای انجمنهای علمی ایران بوده است.
نکته جالب در مورد شریعتی نیاسر، وجه اشتراک سوابق انقلابی وی با کامران و فرهاد دانشجو در زمان تحصیل در انگلستان است به طوری که وی ۲۵ سال قبل و زمانی که در دانشگاهی در شهر منچستر انگلیس در آستانه دفاع از تز دکتری خود بود، به جرم پرچمداری جنبش حمایت از فتوای امام خمینی (ره) در ارتداد سلمان رشدی و با فشار لابی صهیونیست ها و با نامه مستقیم وزیر کشور وقت انگلیس از آن کشور اخراج شد؛ اتفاقی که خود او سه سال قبل در مصاحبه با شماره ۳۳ نشریه پنجره، آن را بزرگترین افتخار زندگی اش اعلام کرد.در همین رابطه مهندس مالک شریعتی نیاسر از اعضای شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی که برادر زاده دکتر مجتبی شریعتی نیاسر نیز هست در وبلاگ خود نوشته است:کامران دانشجو در زمان تحصیل خود هم دوره عموی بنده مجتبی شریعتی نیاسر - استاد فعلی دانشکده فنی تهران – در انگلستان بوده است . ایشان و عموی اینجانب دقیقا پس از پایان تحصیل در مقطع دکتری و تایید پایان نامه برای انجام دفاع از آن، تنها در مرحله تعیین روز دفاع و انجام آن، به دلیل سازماندهی و شرکت در تظاهرات علیه سلمان رشدی ملعون – پس از صدور حکم ارتداد وی از سوی امام خمینی (ره) – اخراج شدند و با کارشکنی دولت انگلستان و رئیس وقت دانشگاه های محل تحصیل خود و با وجود علاقه استاد راهنمایشان به ایشان که دانشجویان ممتازی هم بودند، امکان برگزاری جلسه دفاع در انگلستان نیافتند. پس از آمدن به ایران در مقابل سفارت انگلستان تحصن کردند که حضرت امام حاج احمد آقا را فرستادند تا از آنها دلجویی کند و به تحصن خود پایان دهند.
بعد از آن هم کمیته ارزشیابی مدارک تحصیلی در وزارت علوم (فرهنگ و آموزش عالی آن زمان) امکان برگزاری دفاع از رساله دکتری دانشجویان اخراج شده در داخل را داد. جلسات دفاع آنها برگزار شد و مدرک دکتری گرفتند و مورد تایید وزارت علوم قرار گرفت.
کد خبر: ۵۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۴
این فرد که با هدف آزار رساندن به این مرجع تقلید به سوی وی حملهور شده بود، با هوشیاری نیروهای حفاظت دفتر آیتالله مکارم شیرازی دستگیر شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
شفقنا نوشت: فردی که قصد حمله به آیتالله العظمی مکارم شیرازی مرجع تقلید شیعه را داشت، دستگیر شد.
در مراسم عمامهگذاری 70 نفر از طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه امیرالمومنین (ع) که پیش از ظهر دوشنبه برگزار شد، فردی به سمت آیتالله مکارم شیرازی حمله کرد.
این فرد که با هدف آزار رساندن به این مرجع تقلید به سوی وی حملهور شده بود، با هوشیاری نیروهای حفاظت دفتر آیتالله مکارم شیرازی دستگیر شد.
کد خبر: ۴۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
اصولگرایان امروز یک همایش بزرگ با حضور شخصیتهای زیادی از گروههای مختلف اصولگرا برگزار کردند. این نخستن گام اصولگریان برای وحدت راهبردی بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
همایش گام مقدماتی اصولگرایان برای همگرایی از عصر امروز شنبه در مجتمع فرهنگی 13 آبان و با حضور شخصیتهای مختلف از گروهها و احزاب متعدد اصولگرا و با حضور آیتالله مصباحیزدی برگزار شد.
در این همایش آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی عضو جامعه روحانیت مبارز، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، سعید جلیلی، کامران دانشجو وزیر سابق علوم، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان عضو جبهه پیروان، آیتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، حجت الاسلام شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز، ابراهیم انصاریان رئیس دفتر آیتالله مهدویکنی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، حسین طلا نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سیدمحمود نبویان، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجتبی رحماندوست نماینده مجلس، سید مهدی هاشمی نماینده تهران، سعید حدادیان مداح اهل بیت(ع)، حجتالاسلام سید علی طاهری نماینده گرگان در مجلس، علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران، مسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام میرتاج الدینی معاون پارلمانی صداوسیما، حجتالاسلام سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز، حجتالاسلام یدالله شیرمردی، صادق خلیلیان وزیر سابق کشاورزی، حجتالاسلام سید صدرالدین شریعتی، علی سعیدلو، سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سقای بیریا، حجتالاسلام ابراهیمی عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز و حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش حضور داشتند.
همچنین در این همایش قدیری ابیانه، رضا تقیپور وزیر سابق ارتباطات، نقوی حسینی عضو فراکسیون رهروان ولایت، فرجالله سلحشور کارگردان، طریقتمنفرد سرپرست وزارت بهداشت در دولت دهم، محمدجواد شمقدری، حجتالاسلام قاسم روانبخش، صادق محصولی وزیر اسبق کشور، محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران، حمیدرضا ترقی معاون بینالملل حزب موتلفه، عوض حیدرپور عضو فراکسیون رهوران ولایت مجلس، مسعود زریبافان، فاطمه آلیا نماینده مردم تهران، حسین الله کرم، حجتالاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیتالله مصباح یزدی، مصطفی محمدنجار وزیر سابق کشور، محسن کوهکن عضو جبهه پیروان، حجتالاسلام روح الله حسینیان نماینده مردم تهران، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران، علی نیکزاد وزیر سابق مسکن حضور یافتند.
حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز اولین سخنران این همایش بود.
** تقوی: وحدت اصولگرایان را دنبال میکنیم/ باید برای آینده برنامه داشته باشیم
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع 13 آبان تهران در حال برگزاری است، با تبریک اعیاد قربان و غدیر اظهارداشت: جفا است که اگر در چنین روزهایی مجلس و محفلی تشکیل شود و از غدیر و محور و صاحب غدیر سخنی به میان نیاید.
وی ادامه داد: غدیر یک برکه نیست بلکه دریای مواج و عمیقی است؛ غدیر فکر و فرهنگ است که باید در طول تاریخ، جامعه بشری را بسازد و تربیت کند. هر حادثهای که در تاریخ اتفاق میافتد، پیامی در دل خود دارد و این انسانهای هوشمند هستند که پیام تحولات اجتماعی را میگیرند و به آن عمل میکنند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه افزود: غدیر مانند همه حوادث تاریخی پیامی دارد. پیامهایی که باید آن را بگیریم و درک کنیم. اولین نکتهای که در غدیر وجود دارد این است که غدیر و سیره نبوت را به سلسله امامت پیوند میزند و آن حرکتی که انبیا در طول تاریخ به امر خدای متعال آغاز کرده بودند، در غدیر با رهبری و هدایت امام و امامت دنبال میشود.
حجتالاسلام تقوی گفت: نبوت مقام تشریع است و امامت مقام تفسیر و شیعه این افتخار را دارد که در هر دو مقام به وحی اتصال پیدا کند و از وحی تغذیه کند. پیام غدیر این بود که ما این پیام را از نبی در ارتباط با ولی بگیریم.
وی اظهار داشت: اگر در غدیر این اتفاق نمیافتاد، دین کامل نمیشد و نعمت تمام نمیگردید. پیام دیگر غدیر این است که در مسیر معرفی، ترویج و تبلیغ حق نباید ترس و تردید به خود راه داد و باید در مسیر حق بر حق تاکید و آن را معرفی کرد.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: پیام سوم غدیر این است که کارها را باید تمام کرد و نباید کار را نیمه کاره رها کرد؛ یعنی اگر کسی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید به این درس غدیر توجه کند که مسئولیت خود را تا نهایت به سرانجام برساند؛ چهارمین درس غدیر این است که باید رهبری یک جریان الهی و اعتقادی را معرفی و تایید کرد و باید در غدیر مردم رهبر خود را بشناسند. یعنی باید رهبری جریان فکری و اعتقادی را معرفی کرده و پای آن ایستاد.
حجتالاسلام تقوی گفت: پنجمین درس غدیر بیعت با ولی امر است و باید ولایت او راتایید کرده و با او بیعت کنیم؛ پیام دیگر غدیر این است که دین با ولایت کامل میشود و نعمت با ولایت تمام میشود.
وی درباره درس دیگر غدیر گفت: درس هفتم غدیر شایستهسالاری است؛ چهرههای فراوانی در حضور پیامبر اکرم(ص) بودند که سنشان بیشتر بود، اما غدیر بر محور شایستهسالاری شکل میگیرد؛ پیام هشتم غدیر آیندهنگری است. کسی که در مکتب غدیر آموزش میبیند نمیتواند نسبت به آینده بیتفاوت باشد و نگاه به آینده از اصول دینی ماست.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: در تشیع اعتقاد به آیندهای روشن و با افقی روشن و نگاه به آیندهای که سرتا پا امید و امیدواری باشد، دارای اهمیت است. بنابراین درس غدیر این است که باید به آینده و برای آینده امیدوار باشیم و برنامه داشته باشیم.
حجتالاسلام تقوی گفت: پیام نهم غدیر بهرهگیری ازفرصتهاست؛ نباید فرصتها را از دست داد. پیامبر از فرصت حج بهترین استفاده را کرد و پیام غدیر مرجعیت فکری اهلبیت است. یعنی غدیر میگوید باید با مرجعیت فکری اهلبیت کارها راپیش برد؛ نکته آخر یاس و ناامیدی دشمنان است، یعنی وقتی غدیر شکل میگیرد دشمنان ناامید میشوند.
وی در تشریح عملکرد یکساله خود برای همگرایی اصولگرایان گفت: ما حدود یک سال است که همگرایی را در بین اصولگرایان آغاز کردیم و از همه دعوت کردهایم؛ من از همه اصولگرایان با همه سلیقهها که دعوت ما را پذیرفتند تشکر میکنم. البته از کسانی که در جلسات شرکت کردند و کسانی که حضور نیافتند ولی در جای دیگر این جلسات را تایید کردند، تشکر دارم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: ما بعد از انتخابات ریاست جمهوری که همه گفتند اصولگرایان ناامید و سرخورده شدهاند و برخی از آنها از پست خود خلع شدهاند، احساس کردیم که باید کاری انجام دهیم. بنابر این ما به آیتالله مهدوی کنی پیام دادیم که ایشان اصولگرایان را دور هم جمع کند اما آیتالله مهدوی کنی ناراحت و نگران بود و این موضوع را نپذیرفت؛ بعد از آن پیشنهاد دوم این بود که یکی از اعضای جامعیت روحانیت مبارز این کار را برعهده گیرد و از آیتالله مهدوی کنی اجازه خواستیم.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد:در آن جلسه آیتالله موحدی کرمانی به آیتالله مهدوی کنی گفتند که حالا که شما به میدان نمیآیید تا اصولگرایان را جمع کنید، یکی این کار را انجام دهد و بالاخره قرعه به نام من افتاد و من حدود یکسال است که جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل دادهام.
وی در خصوص جلسات همگرایی اصولگرایان افزود: جلسه اول اصولگرایان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مصلای تهران و جلسه دوم به مناسبت میلاد سالار شهیدان با سخنرانی آیتالله موحدی کرمانی، جلسه سوم باحضور هزار نفر از بانوان اصولگرا به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) و با سخنان آیتالله جنتی برگزار شد و امروز در اینجا جلسه چهارم برگزار میشود و از محضر آیتالله مصباح استفاده کرده و از ایشان میخواهیم که به اینگونه حرکات که متصل به جریان ولایت است مدد برسانند.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در باره جلسات همگرایی اصولگرایان در استانها یادآور شد: تا به حال من به 13 یا 14 استان رفتهام و استقبال عجیبی در استانها از جلسات همگرایی اصولگرایان شده است و هدف ما این است که همه سلایق اصولگرایی را در کنار هم جمع کرده و ذهنهای آنها را به هم نزدیک کرده و نگذاریم متفرق و ناامید شوند.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه ما به دنبال دغدغه مقام معظم رهبری افتادهایم، تاکید کرد: وقتی حضرت آقا فرمودند باعنوان اعتدال نباید نیروهای مومن و حزباللهی کنار زده شوند، ما وظیفه داریم و میخواهیم نشاط اجتماعی به وجود آوریم و این نشاط اجتماعی کمک به دولت و مدیران و تمام کسانی است که میخواهند مخلصانه به ارزشهای والای اسلامی خدمت کنند.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد: برخی میگفتند که آقای تقوی پشت صحنه با چه کسی بستهاید؛ من گفتم این جلسات پشت و رو ندارد و روی صحنه و پشت صحنه ما با هیچکس نبستهایم و اگر قرار باشد از این جلسات گزارشی دهیم، فقط و فقط به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و شخص آقای مصباح یزدی گزارش میدهیم.
وی تاکید کرد: ما با هیچ کس نبستهایم و مقلدان رهبری هستیم؛ ما میخواهیم اندیشههای رهبری، مواضع روشن رهبری و سخنان بلند و حکیمانه رهبری را به سهم خود و میزان تواناییمان تبلیغ و پشتیبانی کنیم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان یادآور شد: ما هر یک پنجشنبه در میان جلساتی برگزار کردیم و از 50 تا 60 نفر از اصولگرایان با سلایق مختلف در آن حضور دارند و ما دست همه را به گرمی میفشاریم؛ ما این جلسات را برای تقویت رفاه و همگرایی میان اصولگرایان برگزار میکنیم تا مجموع نیروهای اصولگرایی و این جامعه باید در صحنه حضور داشته و نشاط بدهند. ما فقط همگرایی را دنبال میکنیم و امیدواریم با کمک اساتید بزرگواری همچون آیتالله مصباح یزدی بتوانیم این حرکت را به نتیجه برسانیم.
پس از حجتالاسلام تقوی، آیتالله مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به سخنرانی پرداخت.
آیتالله مصباح یزدی: تحولاتی در برخی رخ داد که برای خودشان هم باورکردنی نبود/ اصولگرا تا پای جان پای ولایت فقیه میماند
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع فرهنگی 13 آبان با حضور اکثر اصولگرایان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد امام، یادگارش و شهدای انقلاب، گفت: خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع شما که برای هدف مقدس و برای جلب عنایت خداوند و قلب مقدس حضرت ولیعصر(عج) در این جمع حاضر شدهاید، شرکت کنم. به امید اینکه بتوانم به عنوان فردی کوچک خدمتی به اهداف مقدس شما عزیزان داشته باشم.
وی افزود: حرکتهایی که در طول تاریخ انسان و بشر صورت گرفته و عمدتا حرکتهایی که در سرنوشت انسان موثر بوده، خواه سرنوشت مطلوبی برای او رقم زده شده و یا سرنوشت نامطلوبی برای او ایجاد شده که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه کسانی که در اهدافشان و در روشهایشان مسائل معنوی و الهی را مدنظر نداشتهاند جزو دسته اول هستند، گفت: این افراد یا به مسائل معنوی اعتقاد نداشتند و یا اگر هم به آن اعتقاد داشتند دغدغه آن را نداشتند. این همان حرکتی است که به عنوان حرکتهای سکولار از آن یاد میشود.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در مقابل این حرکت، حرکتهایی که مصداق بین آن انبیا(ص) بودند، قرار دارد. دیدگاههای انبیاء در برابر دیگران ممتاز بوده و همین مسئله باعث تفاوت حرکت آنها با افراد دیگر شده است.
وی تصریح کرد: ویژگیها و دیدگاههای هر دو دسته باعث شده اهداف و روشهای این دو دسته و در نهایت رفتارهایشان با یکدیگر متفاوت شود که دلیل و چگونگی آن بحثهای طولانی را میطلبد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) یادآور شد: سالهای گذشته بحثهایی در این خصوص در نمازجمعه انجام میگرفت. خود بنده فراموش کردم که چه مباحثی را مطرح میکردم، اما مطلبی با عنوان انقلاب اسلامی جهشی در تاریخ تحولات سیاسی عنوان آن بود.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه حرکتهای اجتماعی سه بند مقدمه لازم دارند تا انجام شوند، گفت: اولین مقدمه آن بینش است. کسی که میخواهد حرکتی انجام دهد، نگرشی نسبت به خود، جامعه و عالم هستی دارد. هر کسی تعریفی از خود و شرایط محیط به شکل درست یا نادرست دارد و این بینشها و نگاههای مختلف که میتوان آن را جهانبینی هم گذاشت، باعث میشود حرکتهایی گاها آگاهانه و یا ناآگاهانه انجام شود و براساس همین شناختهای ناآگاهانه، نیمهآگاهانه و آگاهانه برایش فراهم میشود.
وی با بیان اینکه کسانی که حرکتهایشان براساس بینش مادی بوده، عالم را محصولی مادی میدانند، گفت: این افراد پیدایش عالم را تصادفی و اتفاقی که رخ داده، میدانند. اتفاقی که انفجارهایی را در پی داشت و ستارگان پدید آمدند و در نهایت زمین آماده پیدایش حیات شد و همه این اتفاقات پشت سر هم رخ داد و زمین محصول این اتفاقات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه این بینش در مقابل بینش انبیاء که خدای حکیم براساس حکمت عالم را آفریده، قرار دارد، گفت: از نظر انبیاء خداوند براساس حکمت خود عالم را آفرید و تدبیر این عالم را لحظه به لحظه در اختیار دارد و در میان این عالم موجودی با هدف مشخص به نام انسان در این عالم هدفی را در پیش دارد.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه این دسته عالم را هدفدار و براساس حکمت خدا میدانند، ادامه داد: از نظر این افراد، انسان دارای اختیار، حرکتهای اجتماعی و بشری را صورت میدهند. همین حرکتهای موثر تاریخ که عمدتا برگرفته از بینشها و براساس ارزشهاست.
وی ادامه داد: انسان پس از به دست آوردن بینش و شناخت، ارزشها و ضدارزشهایی را برای خود تعریف میکند. این ارزشها در حقیقت بایدها و نبایدهایی هستند که به آنها دل میبندد و همه میدانیم اینها چیزهایی است که شکل میگیرد که البته چگونگی ایجاد شدن این ارزشها بحثهای مهم فلسفی را میطلبد که از عهده بنده و این جلسه خارج است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه هر کسی که با نگاه و نیتی که دارد یک سلسله ارزشهایی را برای خود تعریف میکند و به آن دل میبندد، افزود: برخی از ارزشها هستند که وسعت آنها فراگیر است و اکثر افراد دنیا و ملیتهای مختلف آن را به عنوان ارزش قبول دارند، اما برخی از ارزشها نیز هستند که محدودترند و تنها برای برخی از اقوام و ملتها ارزش محسوب میشوند.
آیتالله مصباحیزدی خاطرنشان کرد: ملتی نیست که بگوید عدالت چیز بدی است و یا ظلم چیز خوبی است و هیچ انسان عاقلی عنوان ظلم و ضایع شدن حق دیگران را ارزش نمیداند.
وی یادآور شد: پس چیزهایی که در رفتار اجتماعی انسانها موثر هستند ابتدا بینش و سپس ارزشها هستند و براساس پذیرش ارزشها افراد روشهایی را برای رسیدن به اهداف خود در نظر میگیرند که در فرهنگ و نظامها راههای رسیدن به این ارزشها نیز میتواند متفاوت باشد و مصادیق مختلفی را در جوامع دارد که منشأ برخی از اختلافات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: نقش اساسی را در این حرکتهای اجتماعی، بینشها دارند و تفاوت اصلی حرکت انبیاء با انسانهای دیگر در این نقطه است. مادهگرایان و سکولارها که فقط دنبال لذت مادی هستند، عالم را همین عالم مادی میدانند و عبارتی مانند خداوند، فرشته و وحی را اگر مؤدبانه با آن برخورد کنند مفهومی ادبی و شاعرانه میدانند، اما در نگرش انبیاء حقیقت اصلی لذات دیگری است و این لذات مادی مقدمهای برای رسیدن به لذتهای ابدی جهان دیگر است.
آیتالله مصباحیزدی افزود: از نگاه انبیاء انسان این جنس مادی نیست، بلکه روح دارد و زمانی که این روح به انسان تعلق گرفت، خداوند به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنید. این بینش و این دیدگاه در مقابل دیدگاه و بینشی است که همه چیز را خلاصه در این دنیا میداند و به دلیل همین بینشها روشها متفاوت است.
وی گفت: از نظر انبیاء دنیای مادی و زندگی مادی بازیچه و سرگرمی است و همه آنها وسیلهای برای بالا رفتن روح است. اگر به مادیات با این دیدگاه نگاه کنیم این دنیا نیز برای ما مفهوم دیگری دارد و مقدمهای برای دنیای دیگر میشود.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به سختیها و مصیبتهایی که در دنیا وجود دارد، گفت: برخی از فیلسوفان بزرگ تصریح میکردند که انسان اگر سختیها و خوشیهای دنیا را با یکدیگر جمع کند چیزی جز سختی برای او نمیماند و همین او را به این نتیجه میرساند که خودکشی کند، اما قرآن میفرماید این دنیا مقدمهای است برای آخرت و وقتی با این نگاه به دنیا نگاه کنیم دنیا نیز برای ما ارزشمندتر میشود، مانند داروی تلخی که شادی تلخ به نظر بیاید، اما اگر اینگونه تفسیر کنیم که وسیلهای برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است، آن را با دیدگاه دیگری نگاه میکنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه ارزشها به طبع بینشها معنی میدهند، گفت: پس از اینکه ارزشها تعیین شد، روشها برای انسان ایجاد میشوند و بهترین روش همان چیزی است که خداوند به انبیای خود معرفی کرده و همان دین است که کاملترین آن دین اسلام است.
وی با اشاره به اینکه آدمیزادی که خدا او را خلق کرده، دارای استعداد و توانمندی است و حق انتخاب و اختیار دارد، گفت: اگر کسی به زور به مسجد ببرند، فایده ندارد، همچنان که اگر کسی را به زور مجبور به گناه کنند، مطلوب نیست، یعنی ترقی و انحطاط افراد در گرو اختیارشان است. خداوند در دنیا شرایطی را فراهم میسازد که انسانها مدام در معرض انتخاب و امتحان جدیدی به سر میبرند که این یکی از بزرگترین نمادهای قدرت الهی است که شرایطی را برای افراد خلق کرده که هر لحظه شرایط جدیدی را پیشرو میبینند و بسته به انتخاب و اختیارشان راهی را انتخاب میکنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه انسانها در پذیرش راه انبیاء نیز دارای انتخاب هستند و راه انتخاب همواره پیشروی آنها باز است، گفت: اینطور نیست که کسی مجبور باشد راهی را در پیش بگیرد، حتی در میان معجزه پیامبران نیز هیچ معجزهای نبوده که آنها را مجبور به انتخاب کند. براساس همین انتخابها روشهای مختلفی را انتخاب میکند و شاید حرف پیامبران را قبول نکند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی از اختلافها نیز از جهل نشأت میگیرد، یادآور شد: گمان نکنید جهل فقط مخصوص انسانهای عادی است. عالمان بزرگ هم جهل دارند. جهل خیلی چیز عجیبی نیست و ما نیز کم و بیش ممکن است جهل داشته باشیم، زیرا جهل در مقابل علم است و همه ما کم و بیش جهلی داریم. اینکه علم و شناخت کم است، اما جهلمان زیاد میشود.
وی تأکید کرد: برخی در زمینه جهل نتوانستند به خوبی به علم دست یابند و یا کوتاهی کردند و گاهی اختلافات نیز در زمینه درک و تشخیص است.
آیتالله مصباح یزدی در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه برخی از اختلافات اینگونه نیست و قرآن در آیات متعدد میفرماید اختلاف در دین همیشه عامدا بوده است، گفت: برخی این کارها را آگاهانه انجام میدهند و میدانند که کار بیهودهای است اما آن را انجام میدهند و برای اینکه تسلط و برتریافکنی داشته باشند و برای اینکه موقعیت و دین جدیدی دست و پا کنند، این کار را انجام میدهند.
وی ادامه داد: اختلاف در دین به نص قرآن همیشه از روی برتریطلبی، تسلط و تجاوز به حقوق دیگران صورت گرفته است و باید دانست که همه اختلافات معذور نیست، بلکه اختلافاتی که عمدی نباشد و تحقیق در آن شده باشد و تحقیقات به نتیجه مطلوبی رسیده باشد و پذیرفتنی باشد و خداوند آن را بپذیرد، آن اختلاف معذور نیست و این جریانی است که در طول تاریخ همواره تکرار میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه از قبل از پیامبر(ص) اطلاعات کافی نداریم و اطلاعات موثق ما از خود قرآن است، گفت: ما در این زمینهها از قرآن و روایات استفاده میکنیم و در مواردی پیامبر اکرم(ص) پیامی را از طریق خدا برای مردم آورد و به قدر کافی که حجت را تمام کند، آن را بیان کرد اما کسانی نپذیرفتند. آنقدر در کتابهای سایر فرق غیر از تشیع مواردی ذکر شده که پیامبر آن را برای مردم خواند ولی نزدیکان پیامبر آن را نپذیرفتند.
"به طور مثال در زمان جاهلیت مرسوم بود که عمره و حج را با هم به جا آورند. در اسلام آیهای نازل شد که وقتی عمره را تمام کردید، میتوانید از احرام خارج شوید. در همین حال یکی از بزرگان پیش پیامبر(ص) آمد و گفت که ما چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ بنابراین ایمان آنها اینگونه بود و میگفتند که ما قبول داریم ولی عملا قبول نمیکردند."
وی خطاب به حاضران گفت: انشاءلله که هیچ کدام از شما اهل گناه نباشید ولی وقتی گناه میکنیم آیا میگوییم پیامبر دروغ گفته است؟ میدانیم که گناه میکنیم گاهی شیطان گولمان میزند، منِ نوعی را عرض میکنم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در صدر اسلام کسانی پیدا شدند و گفتند که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، کافر است. اساس فکر خوارج این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، از دین خارج است و برهمین اساس فتوای قتل علی(ع) را دادند و گفتند که حکمت، خلاف قرآن است و ما آن را در قرآن پیدا نکردیم.
آیتالله مصباح ادامه داد: ما شیعیان به این معتقد نیستیم ولی به هر حال ارتکاب گناه نشانه ضعف ایمان است. خطر مهم این است که وقتی این گناهان متراکم شد و ایمان ضعیفتر شد، ایمان از بین میرود، دفعه اول که انسان کافر نمیشود.
وی افزود: قرآن از کسانی یاد میکند که میگویند اینها به مقامات عالی معنوی رسیدهاند و ما چیزهایی به آنها دادیم که به انبیاء میدادیم؛ کسی که مستجابدعوه بود و اوصافی داشت که مخصوص انبیاء بود، ولی علاقهای به دنیا و مال و مقام و تیترها و عناوین نداشت، کارش را به جایی رساند که قرآن میفرماید، مثله کمثل الکلب، یعنی مثل سگ شد؛ بنابراین آدمیزاد همچین زمینهای دارد یعنی اگر گناه متراکم شد، کمکم ایمان ضعیف میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در طول تاریخ اسلام و بعد از رحلت پیامبر(ص) این نوسانات در افراد زیاد دیده شده است؛ در زمانهای قدیم که نبودیم ببینیم ولی در دوران انقلاب برخی افراد که هم سن و سال بنده هستند، در مجلس دیدند که در برخی افراد چه تحولاتی رخ داد؛ تحولاتی که به نظر من برای خودشان هم باورکردنی نبود. یعنی اگر یک روز به آنها میگفتند قرار است تو چنین شوی، میگفت ابدا و محال است و مگر میشود، اما شدند.
آیتالله مصباح ادامه داد: در من و جنابعالی امکان این تحولات وجود دارد و ما استثنا نیستیم، باید نگران باشیم آیا لذات دنیا، ریاست دنیا، شهوات دنیا، پُست و مقامها، پولها، ذخیرههای بانکهای خارجی، پول سهام کارخانجات و مقادیر زیاد زمینهایی که احیا شده، مانع میشود از اینکه وظیفه خود را انجام دهیم یا خیر؛ این امتحان برای همه است و تعارف و استثنا ندارد.
وی گفت: در زمان ما یعنی از زمان دوران مشروطیت تا به حال تحولات زیادی اتفاق افتاده که من شاهد آن بودهام و برخی از اشخاص در برخی از جاها شخصا حضور جدی و فعال داشتند و تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از این انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند و اگر بنا داریم این اصول را دقیقا رعایت کنیم، 99 درصد مصونیت ما تضمین است اما اگر از ابتدا زیر حرفمان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری میپسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیر اصولگرا.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: اصولگرا یعنی کسانی که سه دسته اصول را قبول و باور میکند و اگر گفت ولایت فقیه را قبول داریم، آن را با جان و دل میگوید و تا پای جان برای آن میایستد اما امروز برخی میگویند آقا ما حالا یک چیزی گفتیم و میگویند ما خودمان آقا را به اینجا رساندیم آیا مطیع او شویم؟
آیتالله مصباح تاکید کرد: پس ادعای ولایت فقیهی ما کجا رفت؟ حالا که شما کمک کردید فردی به حقش برسد، آیا شما سر او منت میگذارید؛ آنهایی که با پیامبر بیعت کردند، پیامبر را پیامبر کردند و آیا آنهایی که با علی بیعت کردند، آنها علی را علی کردند؟ آنها باید افتخار کنند که علی(ع) را شناختند و ما باید خدا را شاکر باشیم که کسی را به ما شناساند که کسی زیر آسمان و روی زمین شایستهتر از او برای این مقام سراغ نداریم.
وی گفت: ما قدر این را نعمت خدا میدانیم که این شناخت را به ما داد و عهد میبندیم که تا پای جان اطاعت کنیم، چون شعاعی از ولایتی است که در روز غدیر داده شد. امام خمینی(ره) فرمودند ولایت فقیه ادامه ولایت رسولالله(ص) است. ولی میبینیم همه اینجور نیستند البته همه کافر و ضدانقلاب نیستند بلکه ایمانشان ضعف دارد همان ضعفی که بنده هم دارم و گناه میکنم و در مسائل اجتماعی هم گناهی را مرتکب میشوم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: کسی ممکن است بگوید من رئیس باشم، ولی ضررش به 70 میلیون مسلمان برسد، مهم نیست؛ هدف اینگونه اجتماعات این است که بینش آگاهانه نسبت به اصول بینشی و باور آگاهانه نسبت به ارزشهای اسلامی و انقلابی و اعتقاد به روشهای امام و جانشین امام براساس کتاب و سنت را تقویت کنیم و باور کنید که راه صحیح همین است و باید این بصیرت را پیدا کنیم.
آیتالله مصباح یزدی در پایان تأکید کرد: راه همین است و دیگران هر جا کوتاه آمدند، همانجا اشتباه کردند و دنیا و آخرت خود را از دست دادند لذا اگر میخواهیم اینگونه نشویم، باید اصول را بشناسیم و به آن عمل کرده و در عمل پایبند به آن باشیم.
براساس این گزارش، پس از پایان سخنرانی آیتالله مصباح یزدی، همایش به پایان رسید و با خارج شدن شخصیتها از سالن، خبرنگاران سوالاتی از آنها پرسیدند.
** میرتاجالدینی: اشتراکی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان برای ائتلاف در انتخابات مجلس وجود ندارد
سیدمحمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی سازمان صداوسیما در حاشیه همایش سراسری وحدت اصولگرایان در واکنش به اظهارات محمدرضا عارف، مبنی بر اینکه اگر اصولگرایان از ما دعوت کنند، با آنها تعامل خواهیم کرد، گفت: معنای تعامل را باید خود آقای عارف روشن کند. اشتراکی میان دو طرف وجود ندارد که بخواهند در انتخابات ائتلاف کنند، اما اگر اصلاحطلبان به مجلس راه یابند نیروهای اصولگرا با آنها و سایر طیفها تعامل خواهند داشت.
وی درپاسخ به سوالی پیرامون برنامه احمدینژاد برای انتخابات مجلس دهم گفت: اطلاعی از برنامههای وی ندارم.
** حدادعادل: اصولگرایان برای نظر جامعتین و آیتالله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند
غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون اصولگریان مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه برگزاری این همایش میتواند مقدمه خوبی برای رسیدن به وحدت برای اصولگرایان باشد، گفت: امیدوار هستیم راه و روش رسیدن به وحدت را با مشورت و همگرایی دریابیم.وی در پاسخ به این سوال که چگونه ممکن است شما برای انتخابات مجلس به وحدت برسید در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری نتوانستید به این هدف خود دست یابید، گفت: به هر حال این 2 انتخابات متفاوت هستند. در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر انتخاب میشود اما در انتخابات مجلس چون تعداد نامزدها بیشتر است، زمینه برای وحدت نیز بیشتر فراهم است.
حدادعادل با اظهار امیدواری برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس گفت: امیدواریم همانگونه که در دورههای گذشته اصولگرایان به وحدت رسیدند برای انتخابات مجلس نیز به وحدت برسند.
نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی درباره ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان برای انتخابات مجلس گفت: فعلا زود است در این باره صحبت کنیم البته این کمال مطلوب است ولی با توجه به فاصله زیادی که تا انتخابات داریم، صحبت از فهرست واحد کمی شتابزده است و باید سازوکارهای رسیدن به وحدت را مدنظر قرار دهیم.
وی در خصوص تحرکات اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس نیز گفت: از نظر ما کسانی که در فتنه 88 فعال بودند، خط قرمز هستند، اما همه کسانی که اصول انقلاب را قبول دارند و به قانون پایبندند، میتوانند در این انتخابات شرکت و رقابت کنند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: حضور گروهها و طیفهای مختلف اصولگرا در همایش امروز نشان داد که ما باید به آینده خوشبین باشیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که میگفت چرا اصولگرایان به انتخابات زودهنگام دامن میزنند، گفت: این همایش، انتخاباتی نبود و اینکه برخی خبرنگاران سوالات انتخاباتی میکنند، دلیل بر انتخاباتی بودن این همایش نیست؛ امروز ما جشن غدیر برگزار کردیم و دور هم جمع شدیم تا از نقطه نظرات حضرت آیتالله مصباح بهرهمند شویم.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان به نظر جامعتین و آیت الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند، تأکید کرد: ما برای وحدت در جبهه اصولگرایی مصمم هستیم و امیدواریم وحدت شکل بگیرد.
** آیتالله موحدیکرمانی: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم است
آیتالله موحدیکرمانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، گفت: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم هستند و جامعتین همراه با آیتالله مصباحیزدی خواهند بود.
** فدایی: روحانیت نقش اساسی در وحدت اصولگرایان دارد/ از هر سازوکاری برای وحدت حمایت میکنیم
حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان، گفت: ما از هر سازوکاری که برای وحدت اصولگرایان طراحی شود، حمایت میکنیم.
وی در پاسخ به سوالی درباره محوریت آیتالله مصباحیزدی در وحدت اصولگرایی، گفت: روحانیت و نقش فراگیر آن در وحدت اصولگرایی نقش اساسی دارد.
** زاکانی: اصولگرایان باید از گذشته درس عبرت گرفته و وحدت کنند
علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه اساس وحدت باید مبتنی بر اصول باشد و بر پایههای استوار آن قرار گیرد، گفت: قطعا اگر به این شکل به وحدت برسیم ماحصل آن نیز نتیجهبخش خواهد بود و در مرحله بعد نیز اقبال مردم را فراهم میکند که محصول این اقبال شکلگیری یک مجلس رشد یافته نسبت به دورههای گذشته است.وی با تاکید بر اینکه باید به سمت همگرایی و وحدت برویم و از گذشته درس عبرت بگیریم، اظهار داشت: باید متوجه باشیم که هر کجا تفرقه داشتهایم دیگران از آن بهره بردهاند.
زاکانی در پاسخ به سوالی در خصوص سازوکار رسیدن به وحدت در بین اصولگرایان، اظهار داشت: سازوکار وحدت باید در مسیر مشخص باشد و جامعتین نیز در این زمینه یک نقش ویژه دارند.
** حجتالاسلام حسینیان: آینده اصولگرایان روشن است/ به وحدت میرسیم
حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان، ملزومات همگرایی و اتحاد اصولگرایان را مشخص شدن اصولی که قرار است جریان اصولگرایان را به وحدت برساند، دانست و گفت: اگر بین اصولگرایان اختلافی ایجاد نشود، تاکید میکنم که همه موظف به این هستند اصول اتحاد را رعایت کرده و بر آن پایبند باشند.وی با بیان اینکه نقش علما و روحانیت در وحدت رسیدن اصول گرایان مهم است، گفت: در این جریان شخص نباید محور قرار بگیرد و همان اصول مدنظر رهبری محور قرار گیرد و اصولی که سازمان اصولگرایی را تشکیل میدهد باید مشخص و همه آنها رعایت شوند تا اصولگرایان در آن محور بتوانند به وحدت برسند.
حجتالاسلام حسینیان گفت: مسلما بهترین راه برای حل اختلافات احتمالی بین اصولگرایان گفتوگوست و قطعا با همین راه به نتیجه خواهیم رسید.
وی جلسه امروز اصولگرایان را مفید ارزیابی کرد و گفت: قطعا آینده اصولگرایی روشن است و اصولگرایان به وحدت خواهند رسید.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹