عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: در زمان معرفی کابینه، خطر کم تحرکی کابینه را گوشزد کردیم و گفتیم که این مسیر دولت را از تحقق شعارهایش بازمیدارد.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، مهرداد بذرپاش درنشست علنی امروز( یکشنبه 25 اسفند ماه) در نطق میان دستور خود،گفت: گاز رسانی در شهرها و سبد کالا تنها نمونه کوچکی از قدرت اجرایی دولت در مهار مشکلات کشور است.هنوز هم دیر نشده است باید کاری کرد که دولت پویاتر و کارآمدتر باشد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی افزود: دولت باید با تقویت کابینه و وقت گذاشتن بیشتر و دقت کافی در امور به حل و فصل مشکلات کشور همت گمارد نه اینکه با دو قطبی سازی های ارتجاعی در حوزه فرهنگ سعی در پوشش دادن و مخفی کردن ضعف های خود در حوزه اقتصادی، اجرایی و معیشت مردم داشته باشد.
وی افزود: ماجرای صحبت های گاه و بیگاه وزیر فرهنگ و بعضاً خود رئیس جمهور از این جنس است؛ القای اینکه مشکلات فرهنگی کشور از مسیر برخی اقدامات خاص مانند Face book و آزادسازی ماهواره حل خواهدشد اقداماتی که حتی سردمداران غرب مانند اوباما نیز به مخرب بودن برخی استفاده ها از آنها اذعان دارند یا اظهارنظرهایی در این باره این که هنرمند غیر ارزشی نداریم ، تصمیمات اباحه گرایانه در برخورد با محصولات فرهنگی و.. از این جنس است.
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: به نظر می رسد اکثر این مانورها با هدف ایجاد فضای دوقطبی در جامعه به قطب آزادی و قطب محدودیت انجام می شود که بسیاری از ناکارآمدیهای اقتصادی و اجرایی دولت در پس آن پنهان می شوند.البته این امر از کسانی که خود را فرزند حوزه می دانند و کسی که متصل به بیت وارسته عالم جلیل القدر و انقلابی همچون حضرت آیت الله جنتی است بعید است که از طریق بازی با دین مردم کسب محبوبیت کنند کاری که فکر می کنیم محبوبیت ظاهری دارد ولی در عمل چیزی جز خسران دنیوی و عقاب اخروی نداشته و ندارد؛ چراکه در دوران اصلاحات از افراطی ترین روش ها برای دین زدایی و ترویج شل دینی در جامعه استفاده شد ولی در انتخابات های بعدی نه تنها باعث جذب آرای مردم نشد بلکه شکست های پیاپی را برای ایشان در پی داشت.باید دید که تقی زاده این دولت کیست البته مشخص است ولی زمان همه چیز را مشخص تر خواهدنمود اگر تقی زاده توانست منویات شل دینی و بعضاً بی دینی خود را در جامعه ایرانی و اسلامی تحمیل کند دیگران هم خواهندتوانست.
بذرپاش گفت: دانشگاه آزاد یک دانشگاه ملی و متعلق به اموال بیت المال است و باید مدیریت آن از دست یک فرد خارج شود. این چه نگاهی است که آن را متعلق به یک خاندان بدانیم؟ آیا مردم شریف که با خون دل شهریه برای تحصیل فرزندانشان پرداخت نموده اند می پذیرند که چند صد هزار میلیارد سرمایه که از امکانات عمومی و بیت المال و منابع پرداختی توسط دانشجویان این مرز و بوم و حمایت نظام ایجاد شده متعلق به یک خاندان باشد و آن را ملک طلق آنها بدانیم؛ آقای رئیس جمهور! توقع ملت اینست که دانشگاه آزاد را به ملت بازگردانید و از دست یک خاندان خاص خارج کنید.صحبت از چندصد هزار میلیاردتومان سرمایه ملی یک ملت است، نکند رودربایستی با آقای هاشمی شما را از این امر مهم باز دارد؛ به اعتماد مردم پاسخ دهید.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: امنیتی ترین دولت تاریخ انقلاب را باید کم تحمل ترین آن هم دانست چراکه افراد حاضر در دولت اکثرشان دارای سوابق طولانی امنیتی می باشند ( البته این جمله نافی زحمات و مجاهدت های نیروهای خدوم جامعه امنیتی کشور نیست که اگر آن ها نبودند معلوم نبود چه بر سر کشور می رفت) ولی لازمه امنیتی بودن، صبر و وقار بیشتر است.
وی افزود:فله ای شکایت کردن از رسانه ها به گواه اسناد حاضر نشان از تحمل مخالف نمی دهد لااقل اگر می خواهیم این گونه رفتار کنیم فرار به جلو نکنیم و صادقانه با مردم سخن بگوئیم نه اینکه در یک جشنواره غیررسمی و فرمایشی نکاتی را به زبان برانیم که 180 درجه خلاف واقعیت است.اینکه منتقدان را کم سواد، اندک و بی پشتوانه از رأی مردم نشان دهیم و سعی کنیم برای آن ها پرونده سازی کنیم نشان می دهد نوعی روحیه مک کارتیستی در حال شکل گرفتن است، دولت نباید به پرونده سازترین دولت بعد از انقلاب ملقب شود ولی جهت یادآوری یک نکته راجع به میزان پشتوانه آرای مردمی باید عرض کنم: خوب است به انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نگاهی بیاندازیم و لیست اعضای کابینه فعلی را ملاحظه و آرای آن ها را نگاه کنیم بعد به آرای دیگران بتازیم چراکه بسیاری از وزرا، معاونین رئیس جمهور و استانداران در همین انتخابات اخیر هم نتوانستند به مجلس راه یابند.
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با طرح چند سوال که مدل سیاست خارجی این دولت از چه الگویی تبعیت می کند؟ گفت:کمک گرفتن از طرف خارجی برای بالابردن قدرت چانه زنی در داخل: اگر این فرض درست باشد که اطلاعات همه در تأیید این فرض است. آیا این مبنای دیپلماسی خمینی کبیر بود؟ آیا سفر برخی وزرای خارجه اروپایی و دیدار آن ها با زندانیان امنیتی و بعد هم یک تذکر ساده شبیه به شوخی از طرف سخنگوی دستگاه دیپلماسی کمک گرفتن از طرف خارجی جهت افزایش چانه زنی این عزیزان در داخل نیست.
بذرپاش افزود: رسمیت دادن به مداخلات کشورهای غربی در امور داخلی ایران: هنوز ماجرای اوکراین در پیش چشمان ماست که چگونه مسئولین کشورهای غربی از جمله این خانم تازه سفر کرده به کشور ما، چگونه استقلال آن کشور را به مخاطره انداختند و کودتایی عجیب رقم زدند این که دستگاه دیپلماسی اقدامی درخور در مقابل این کارها انجام ندهد و موضعی نگیرد دو احتمال پیش می آید: اولاً اینکه حواسشان نبوده که اگر این باشد وا اسفا و ثانیاً اینکه با هماهنگی بوده است که اگر این باشد پس دستگاه سیاست خارجی به دنبال رسمیت دادن به مداخلات کشورهای غربی در امور ایران است.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: پذیرش اینکه باید برای غربیها در همه موضوعات اعتمادسازی کنیم از جمله حقوق بشر: همگان می دانیم که حقوق بشر مطرح شده ازطرف بی آبروترین کشور در موضوع حقوق بشر برای طرف ایرانی در درجه اول، تعطیلی بسیاری از احکام اسلام و در درجه بعد، تطهیر براندازان و منافقان داخلی است کدام یک از این دو موضوع را دولت قصد دارد انجام دهد؟ به نظر هیچ کدام ولی در عمل چیز دیگری را مشاهده می کنیم. آیا بازگشایی لانه جاسوسی دیگر به اسم دفتر اتحادیه اروپا را در این مسیر نمی بینیم؟
وی با طرح این سوال که آیا به وزیر خارجه ما اجازه ملاقات با یک مجرم نه امنیتی بلکه مواد مخدر را هم در کشورهای غربی می دهند؟ آیا به وزیر خارجه ما اجازه ملاقات با یک مجرم ایرانی در بند زندان های کشورهای غربی را می دهند؟ گفت: راستی دستگاههای اطلاعاتی ما کجا هستند که این گونه اتفاقات در کشور در حال رخ دادن است؟ همگان می دانیم هدف این 3 الی 4 کشور غربی برای کشور ما، جز براندازی نیست که آن را در دو مرحله دنبال می کنند : مرحله اول تولید مصونیت برای فتنه گران و براندازان و مرحله دوم ایجاد شبکه و زیرساخت های داخلی برای برهم زدن اوضاع داخلی کشور.
بذرپاش گفت: فرض اینکه مذاکرات ما برد- برد باید باشد، این فرض بر این مبنا استوار است که ما حقی را از طرف غربی گرفتیم و حال باید جبران کنیم و یک امتیاز ما باید بدهیم و یک امتیاز باید بگیریم آیا ما حقی از کشوری ضایع کردیم؟ آیا ما به کشوری تعرض نمودیم؟ آیا ما کشوری را تحریم نمودیم؟ پس بازی برد- برد به چه معناست؟ در صورتی که سیاست ما نه تنها در این مقطع بلکه در جنگ تحمیلی و همه زمان هایی که دشمن بر ما فشار وارد می کرد سیاست دفع متجاوز و دفع شر بوده است.
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: در موضوع هسته ای هم مرتباً هشدارهایی از طرف دلسوزان ، داده می شود؛ ولی از آنجا که در دولت محترم کمتر گوش شنوایی را می توان یافت که صدای منتقدان را با ملایمت بشنود و پاسخ دهد نه با توهین و تهدید - دولتی که با سبد توزیع کردن نشان داد چه میزان از تدبیر برخوردار است- حال چه تضمینی است که در مذاکرات که سرنوشت یک ملت است هم شاهد چنین مدیریتی نباشیم؟
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس گفت: فساد و برخورد با آن امری بسیار پسندیده است ولی چه خبر از کرسنت و استات اویل و دانشگاه آزاد و 650 میلیون یورو و شهرام جزایری و ... بگذارید مردم این شعار شما را صادقانه بدانند نه یک امر تبلیغاتی برای از میدان به در کردن رقبا و در مورد زنجانی نیز قوه قضائیه سریعاً رسیدگی کرده و به اطلاع مردم برساند که این زنجانی زائیده چه دورانی است و به چه کسانی منتسب است.
کد خبر: ۲۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۵
صبح روز بیست و سوم بهمن ماه وقتی دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت مریم (ع) در شهرستان سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد پس از یک روز تعطیلی وارد حیاط مدرسه شدند پیکر نوجوانی را دیدند که از دروازه فوتسال آبی رنگ حیاط آویزان است.آوای دنا-مریم نظری در اعتماد نوشت:پلیس معتقد است نوجوانی به نام «رضا» که جسدش صبح بیست و سوم بهمن ماه، در حیاط دبیرستانی دخترانه در شهر سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد به تیرهای دروازه حلق آویز پیدا شده، دست به خودکشی زده است اما خانواده این نوجوان، می گویند که او نوجوانی سرزنده بوده است.
علاوه بر آن، آنها با توجه به آنچه در صحنه دیده اند ادعای خودکشی را رد کرده اند. به گفته برادر بزرگ تر «رضا» که خود پزشک متخصص است، آنها به این دلیل آویختن او از دار را صحنه سازی می دانند که نه تنها نوک پاهای این نوجوان روی زمین بود، بلکه او هنوز دمپایی هایش را به پا داشت و بلوک سیمانی که کنار او قرار داشت بر زمین نیفتاده بود.
برادر رضا به «اعتماد» گفت: «وقتی به حیاط دبیرستان رسیدم جمعیت زیادی از مردم دور جنازه جمع شده بود. دیدم که افراد غیر مسوول در حال پایین آوردن جنازه هستند. گره های بسیار محکمی به شال گردن زده شده بود که بعید می دانم کار «رضا» بوده باشد.
پلیس گفت انگشت نگاری انجام شده است ما هم خیال مان راحت شد اما بعدا فهمیدیم منظور ما، انگشت نگاری از تیرک دروازه فوتسال بوده است و منظور آنها انگشت نگاری از جسد. » او ادامه داد: «بلوک سیمانی که ظاهر امر نشان می داد زیر پایش قرار داده بوده هنوز به حالت ایستاده قرار داشت و البته این بلوک در حیاط مدرسه نبود و از بیرون مدرسه به آنجا انتقال داده شده بود.
با توجه به اینکه «رضا» حدود 40 کیلوگرم وزن داشت بعید می دانم در آن تاریکی از روی دیوار مدرسه توانسته باشد بلوک سیمانی را به داخل حیاط مدرسه منتقل کند. گذشته از آن شال گردن هم مال «رضا» نبود. ما چند تارموی بلند زنانه روی شال گردن مشاهده کردیم که همانجا برای آزمایش دی ان ای تحویل پلیس داده شد.» از لحظه یی که حوالی ساعت 7 صبح بیست و سوم بهمن ماه، صدایی مردانه از پشت تلفن به پدر و مادر «رضا» خبر داد پسر چهارده ساله شان در حیاط دبیرستانی دخترانه حلق آویز شده تا زمانی که آنها به در مدرسه رسیدند خدا می داند چه افکاری از سرشان گذشت.
اما این خبر واقعیت داشت. پسرشان آن جا آویزان بود. شال گردنی دخترانه که از یکسو بر گلوی رضا گره خورده بود و از طرف دیگر بر تیرک افقی دروازه فوتسال بسته شده بود از مرگ کوچک ترین فرزندشان خبر می داد.
صبح روز بیست و سوم بهمن ماه وقتی دانش آموزان دبیرستان دخترانه حضرت مریم (ع) در شهرستان سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد پس از یک روز تعطیلی وارد حیاط مدرسه شدند پیکر نوجوانی را دیدند که از دروازه فوتسال آبی رنگ حیاط آویزان است. این نوجوان با یک شال گردن دار زده شده بود. با اینکه دانش آموزان از دیدن این صحنه ترسیده بودند اما خاطره دیدن اجساد کبوترها و گربه یی که پیش از این در حیاط مدرسه از دار آویزان شده بود برای آنها تداعی می شد. به گفته یکی از این دانش آموزان پیش از این گاهی حیواناتی که دار زده شده بودند در حیاط مدرسه دیده می شد.
او به اعتماد گفت: «یک بار جسد یک گربه را دیدیم که دار زده بودند و یک بار هم یک کبوتر مرده که به وسیله ریسمانی در حیاط مدرسه آویزان شده بود. » یکی از اهالی سوق که مایل به ذکر نامش نبود نیز در گفت وگو با اعتماد گفت: «کاملادر جریان این موضوع قرار دارم که مدیر مدرسه موضوع جسد گربه یی را که در حیاط مدرسه آویزان بود را به کلانتری خبر داد. » این در حالی است که این دبیرستان خانه سرایداری و سرایدار ندارد و نگاهی به ارتفاع دیوارهای آن نشان می دهد که امکان پریدن افراد از روی دیوارها در نقاطی که ارتفاع کمتر است به راحتی وجود دارد.
هرچند مسوولان انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد، این واقعه را خودکشی اعلام کرده اند اما خانواده این نوجوان هرگونه احتمال خودکشی را رد کرده اند. در حالی که سرهنگ خشنود، رییس پلیس آگاهی شهرستان کهگیلویه در پاسخ به اعتماد از وجود چنین پرونده یی ابراز بی اطلاعی کرد، سرهنگ جهان دیماز، فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه در گفت وگو با اعتماد گفت: «این موضوع تا این لحظه از نظر ما خودکشی است اما خانواده اش مدعی هستند که این نوجوان خودکشی نکرده است.
با توجه به اینکه جنازه تحویل پزشکی قانونی شد، تا مشخص شدن نظر پزشکی قانونی که ممکن است ماه ها طول بکشد، باید منتظر ماند. » او ادامه داد: «خانواده اش می گویند که اگر این نوجوان خودکشی کرده چرا نوک پاهایش بر روی زمین است؟ اما بر اساس تجربه می گویم که وقتی جنازه یی چند ساعت از یک شال آویزان باشد، امکان کش آمدن شال گردن وجود دارد.
این جنازه هم چند ساعت در آن جا آویزان بوده است.»تنها یک روز پس از مرگ این نوجوان در شهرستان سوق شایعه یی دهان به دهان چرخید. شایعه یی که از دلدادگی این نوجوان به یکی از دختران دبیرستان مورد نظر خبر می داد. حتی سرهنگ علی حسن جعفرنژاد، رییس پلیس آگاهی استان کهگیلویه و بویر احمد در این باره به «اعتماد» گفت: «هنوز تحقیقات در این باره نهایی نشده است البته شایعاتی هم شنیده می شود.
ما هم این شایعات را از مردم شنیده ایم از جمله اینکه این پسر نوجوان دلباخته دختری در این مدرسه شده بوده است و برای آنکه توجهی از جانب دختر مورد علاقه اش ندیده دست به این اقدام زده است.
اما همه اینها در حد حرف و شایعه است و تاکنون دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. بنابراین تا به پایان رسیدن روند تحقیقات باید منتظر ماند. » با این همه برادر رضا این ماجرای مطرح شده را از اساس شایعه خواند. او گفت: «رضا نه از نظر فکری و نه از نظر فیزیولوژیکی هنوز به مرحله یی نرسیده بود که درگیر چنین موضوعاتی شود او هنوز در دنیای کودکی بود.»بنا بر اظهارات برادر بزرگ تر این نوجوان، صبح روز بیست و دوم بهمن «رضا» از خانه خارج شد تا با دوستان هم محله یی خود در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کند. دوستانش گفته اند که او در تمام طول مسیر خوشحال بود و با دوستانش شوخی کرده و می خندید. بعد از اتمام راهپیمایی آنها به منزل رفتند تا ناهار بخورند و بعد از ظهر هم با هم به کوه رفتند.
این نوجوان پس از بازگشت از کوه به زمین فوتبال رفته و با دوستانش فوتبال بازی کرده است. بازی فوتبال حدود ساعت پنج پایان یافته و رضا از دوستانش جدا شده است. پس از آن دیگر هیچکس از برنامه آخرین روز زندگی این نوجوان 14 ساله مطلع نیست.
برادر رضا به اعتماد گفت: «خانه ها در شهرستان سوق عمدتا بزرگ هستند. خانه پدری ما هم خانه بزرگی است. رضا گاهی در اتاق در کنار پدر می خوابید و گاهی در اتاقی دیگر در کنار مادر. آن شب هر کدام از والدین گمان می کردند که او در کنار دیگری به خواب رفته است. » به گفته برادر رضا که خود نیز جسد را مورد معاینه قرار داده بود، با احتمال بالایی مرگ این نوجوان بین ساعت 12 شب تا یک بامداد اتفاق افتاده است. خانواده و دوستان رضا او را شاد توصیف کرده اند. او می خواست در رشته تجربی درس بخواند و مثل برادرش پزشک شود.
کد خبر: ۲۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
به گزارش آوای دنا،حجتالاسلام سیدرحمتالله سیادت امام جمعه شهر لیکک ظهر امروز در بخشی از خطبههای نماز جمعه این شهر با محکوم کردن اظهارات سخیف دولتمردان آمریکا در روزهای اخیر راجع به ملت ایران گفت: آمریکاییها وقتی کم بیاورند میگویند همه گزینهها روی میز است و این حرفها برای ملت ما تکراری شد و به یک طنز سیاسی مبدل شده است و امروزه در جامعه باب شده، هرگاه کسی بخواهد با دیگری شوخی کند، میگوید همه گزینهها روی میز است.وی خطاب به دولتمردان آمریکایی گفت: اگر راست میگویید که در مذاکرات اخیر با ایران موفق هستید، بروید شادی و خوشحالی کنید چرا اقدام به تهدیدهای بیاساس میکنید.
کد خبر: ۲۶۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۸
خودش را فریده معرفی میکند؛ دخترکی که از هفتسالگی به همراه خانواده از یاسوج به تهران آمد ، در 15 سالگی به اولین خواستگارش بله گفت و راهی خانه بخت شد. او اکنون به جرم قتل در زندان به سر میبرد، برای آنکه علت ارتکاب جرمش را بگوید، سالهای نه چندان دور زندگیاش را ورق میزند.
کد خبر: ۲۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
به گزارش آوای دنا،حجت الاسلام بزرگواری نماینده شهرستانهای کهگیلویه ، بهمئی ،چرام و لنده چندی پیش در گفت وگویی مشروح به بررسی شرایط مجلس در جلسات رای اعتماد به وزیران و بایدها و نباید های دولت یازدهم و همچنین به بررسی نطق جنجالی خود در مجلس ،در روز رای اعتماد به وزیران پرداخت که در ادامه گوشه ای از این گفتگو را مشاهده می کنید:
نطق شما در جلسه رای اعتماد به دولت یازدهم در مجلس خیلی سر و صدا کرد.بنده 24 ماه در جبهه بودم و در 17 عملیات شرکت کردم و افتخاری دارم و دوستان به بنده می گویند بسیجی آر پی جی زن!فرماندهان به ما می گفتند زمانی که با تانک های عراقی رو به رو می شوید سعی کنید اول برجک تانک را بزنید تا تانک نتواند حرکت کند. در مسائل سیاسی هم همینطور است و باید برجک را زد.شما برجک چه کسی را زدید؟من برجکی را زدم که آقایان می خواستند با رمز بیان کنند. در اسناد قراردادهای نفتی و گازی که هم اکنون پخش می شود و بعضی از آنها از ترکمنچای هم بدتر است. ردپای آقازاده ای را در همه جا می دیدیم و بر همین اساس با رمز این موضوع را بیان نکردم و با صداقت و شجاعت لری گفتم.منظور شما از دله دزد چه بود؟در این نطق بیشتر منظورم آقازاده ها بودند. یکی از آفت هایی که به روحانیت و به بزرگان ما در این نظام و این انقلاب ضربه زده و می زند فرزندان نا خلف آنها است و گفتم که آقازاده ها در مسائل سیاسی طوری حرکت می کنند که آب به آسیاب دشمن می ریزند و هم اکنون در مجلس نیز داریم.آقازاده ای در مجلس حرف اپوزیسیون ها و جبهه ملی و نهضت آزادی و فتنه گران را می زند و از وبلاگ نویس هایی که بر علیه ما برای خارجی ها دروغ می نویسد حمایت میکند و تنها مشایی منحرف نیست و این هم انحراف می دانیم. این یک آقازاده است که از فکر بکر و حرف های فوق العاده پدر خود که همه باید استفاده کنیم منحرف شده است.برخی از این آقازاده ها جزو سازمان مجاهدین خلق و جبهه های منحرفین شدند و برخی هم در مسائل اقتصادی به دله دزد تبدیل می شوند و برخی نیز کارتل دزد و مافیا هستند و اینها ضربه می زنند؛ برخی از این علما و بزرگان و شخصیت های انقلابی استوانه های انقلاب هستند و برای دفاع از این ها می گویم.ما برای فرزندان خودمان احساس خطر می کنیم و زمانی که مردم می بینند که فرزند من روحانی اینگونه شده است انگیزه آنها از بین می رود. بنده آنجا این جمله را گفتم و مقداری دیدم که زمینه مجددا فراهم می شود همین آقازاده هایی که قبلا ضربه به نظام زده اند حضور پیدا کنند. منظور بنده این بوده و این جمله مانند شوخی لری از زبانمان پرید.استنباطی که در افکار عمومی مطرح شد این بود که شما از ادبیات مناسبی استفاده نکردید. به طور مثال به استفاده از لفظ «دله دزد» و «چماق لری» انتقادهایی مطرح شد.بله. باید به جای دله دزد، کارتل دزد و مافیا می گفتم و این را قبول دارم که کوتاه آمده ام. آقای راشد در زمان طاغوت در رادیو سخنرانی می کرد و از وی پرسیدند شما بهتر حرف می زنید یا آقای فلسفی؟ راشد هم گفت که من حرف خوب می زنم و آقای فلسفی خوب حرف می زند!شما اگر نگاه کنید حرف های بنده 90 درصد مناسب بوده است و همه هم همین را می گویند.خود بنده هم این شهامت را دارم بگویم در دو مورد حرف بنده خوب بوده اما بد گفته ام. یکی این بود که به من پیشنهاد شد مخالف کلیات کابینه سخنرانی نکن و برای منطقه شما بد می شود و این در شرایطی است که بنده نماینده مردم هستم و باید از حق مردم دفاع کنم.معمولا ما می گوییم اگر کسی حق را ندهد حق گرفتنی است و حق را چه به مهر علی و چه به ضرب علی می گیریم. در زمان سخنرانی احساس کردم که مقداری تند رفتم و خواستم فضا را تلطیف کنم و گفتم اگر به قانون و منطق دادید و اگر حق را با قانون و منطق ندادید با چماق لری حق را می گیریم و بنده شوخی کردم. رقیبان ما در منطقه این مسائل را بزرگ کرده اند و اصل سخنان بنده را زیر سوال برده اند.خیلی از لرها از این حرف بنده خوششان آمده است. منظور من از چماق قدرت نمایندگی است. منظور بنده این بوده و خواستم شوخی کننم و خود آقای روحانی هم خندید و آقای لاریجانی هم شوخی کردند و قصد توهین نداشتم. در استان ما بیش از 365 امام زاده وجود دارد و اکثریت استان ما سادات هستند اما همه ما لر هستیم و ما نمی خواهیم به این ها توهین کنیم.بزرگوارریآقای روحانی در مراسم تحلیف لیست کابینه پیشنهادی خود را به مجلس ارائه کرد و در نهایت 15 وزیر از مجلس رای اعتماد گرفت. ارزیابی شما از کابینه یازدهم چیست؟البته ما این که آقای روحانی در روز تحلیف کابینه را معرفی کرد برخواسته از همان تدبیر روحانی می دانیم که تدبیر بسیار خوبی بود. اما این تدبیر این بود که ایشان نیروهایی را که به مجلس معرفی کرد زیاد با مطالعه نبوده است و این افراد آماده بودند و کسانی بودند که یا در دولت آقای هاشمی و یا در دولت آقای خاتمی مسئولیت داشتند. همه هم می دانیم بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی، خاتمی و هاشمی از روحانی حمایت کردند و نیروهای روحانی آماده بودند.البته یک کار خیلی خوبی بود که کابینه در روز تحلیف معرفی شد و نیروهای با تجربه معرفی شدند و باید دید این نیروها همان روند دوره های قبل را ادامه می دهند یا می خواهند با رویکرد جدیدی فعالیت کنند.به نظرشما کابینه با شعار اعتدال آقای روحانی همسو است؟بنده به این دلیل مخالف کلیات کابینه بودم که این کابینه از چند جهت با حرف و شعار روحانی همخوانی نداشت. یکی این بود که میانگین سنی کابینه بالا است. اعتدال این بود که بخشی از این ها نیروهای جوان باشند.موضوع دیگر این است که وقتی به کابینه نگاه می کنیم می بینیم که از استان کهگیلویه، بوشهر، بندرعباس، خوزستان، ایلام و لرستان و خیلی از استان های جنوبی فردی در کابینه نیستند. برخی می گویند کابینه شرکت سهامی است اما من این را نمی گویم. اما خوب بود از تنوع قومیتی در کابینه استفاده می شد. ایران دارای تنوع قومیتی است و این قوم ها خود را ذاتا ایرانی می دانند. ما دوست داشتیم اعتدال در تنوع قومیت ها و استان ها هم رعایت شود. شوخی شما در مجلس میان نمایندگان چه واکنش هایی را به همراه داشت؟کسانی که متوجه شدند منظور بنده شوخی بوده است خوششان آمد و خیلی از نمایندگان گفتند شما 90 درصد سخنانتان خوب بوده و این دو جمله به سخنان شما ضربه وارد کرد. حتی دوستانی که بعد از نطق پیشانی بنده را بوسیدند گفتند ای کاش این دو جمله را نمی گفتید.نمایندگان لر زبان در جلسه صبح موضوعی را مطرح نکردند اما در جلسه عصر به دلیل این که از مناطق و استان ها با آنها تماس گرفتند اعتراض کردند. البته کسانی که در استان ما تماس می گرفتند کسانی بودند که از حامیان فتنه بودند و یا افرادی بودند که در منطقه رقیب ما هستند. رقیب ما 16 سال نماینده در مجلس داشتند اما یک بار در مجلس نطق انجام نداده اند و تذکری به یک وزیر نداده اند.این افراد رقیب ما هستند و نمی خواهند در یک مجمع عمومی که رئیس جمهور و وزرا و نمایندگان قرار دارند و این جلسه از رسانه ملی به صورت زنده پخش می شود نماینده استان سخنرانی کند و این افراد 10 نفر را وادار کردند که با عکس چماق به مقابل مجلس آمدند و قصد اعتراض داشتند.زمانی که بنده از این موضوع خبردار شدم از هیات رئیسه مجلس خواستم که این افراد را آزاد کنید.همه آنها آزاد شدند؟8 نفر را آزاد کردند.دو نفری که همچنان بازداشت هستند خبرنگار هستند؟بله. این دو نفر سابقه داشته اند و یکی از آنها 10 ماه در جریان 88 زندانی بوده و این موضوع دست اطلاعات است و در اختیار ما نیست و از اطلاعات می خواهم آزاد شوند اما تعهد داده بودند که در این حرکت ها شرکت نکنند. این افراد نیز از طریق فیس بوک آمده اند و خود جوش نبوده است و چماق لری را بهانه قرار دادند. البته بنده به دنبال آزاد کردن آنها هستم.از چماق لری کجاها می شود استفاده کرد؟ شوخی کردم و منظورم قدرت نمایندگی بوده است. بنده به عنوان نماینده اگر متوجه شوم که وزیری می خواهد بی عدالتی به وجود بی آورد به این وزیر تذکر می دهم و در مجلس از آن سوال می کنم و برای استیضاح این وزیر امضا می گیرم. این مسائل چماق نیست و منظور بنده قدرت و پتانسیلی که نماینده دارد بود و خواستیم فضای جلسه را تلطیف کنیم.در حوزه انتخابیه مردم چه واکنشی به نطق شما داشتند؟به حوزه انتخابیه سفر کردم و سخنرانی کردم و مردم هم خیلی از بنده استقبال کردند و خوشحال هستند و عده زیادی از ولایی ها صدها پیام تبریک دادند. یک عده ای از آنهایی که هوادار جریان فتنه بودند جوسازی کردند. عده ای نیز از رقبای سیاسی ما در منطقه بودند که کلان نگر نیستند و به استان نگاه نمی کنند و نماینده قبلی را نیز با ما مقایسه نمی کنند و هوادار نماینده قبلی هستند و آن نیز رد صلاحیت شده با ما مشکل دارند و از قومیت خاصی هستند.آقای بزرگواری! روزی که آقای روحانی وزیران پیشنهادی کابینه را به مجلس معرفی کرد واکنش نماینده ها به لیست معرفی شده چگونه بود؟فضای مجلس چون اکثریت اصولگرایان هستند و تا روز آخر همه می گفتند 5 وزیر پیشنهادی رای نمی آورند و روحانیت مجلس نیز اطلاعیه دادند و 6 وزیر را مشخص کردند که البته از آن 6 وزیری که فراکسیون روحانیت مشخص کردند بنده به یک نفر نیز رای دادم.کدام وزیران بودند؟آقایان میلی منفرد، نجفی،ربیعی، سلطانی فر، زنگنه در لیست فراکسیون روحانیون مجلس بودند. روز آخر رای اعتماد نمایندگان مخصوصا با سخنرانی آقای روحانی مقداری فضا تغییر کرد. آقای روحانی صحبت هایی کرد و درباره آقای زنگنه تاکید کرد و زنگنه با 5 رای وزیر شد. لذا عده ای تغییر موضع دادند و در نهایت حرکت خوبی بود و هم استقلال مجلس و هم تعامل دولت و مجلس ثابت شد و بنده نیز گفتم مخالف کلیات هستم اما به 70 درصد کابینه رای می دهم.ما بنای تعامل داریم و فضای مجلس بسیار مناسب و طبیعی بود اما چون صدا و سیما برای اولین بار پخش مستقیم از دسانه ملی شد حرکت هایی انجام گرفت که احساس می شد در شان مجلس نیست ولی همیشه اینطور است و در مجالس دنیا شاهد زد و خورد هستیم و باید پخش زنده را به فال نیک بگیریم و در واقع شاید جامعه ما همین موضوع را می خواهد.مجلس با این هیات دولت جدید خواسته رهبری یعنی مردم سالاری دینی را کاملا به نمایش گذاشتند و دهان تمام رسانه های بیگانه را بست و حرفی برای گفتن نداشتند.به غیر از فراکسیون روحانیون، اجماع دیگری در مجلس برای عدم اعتماد صورت گرفت؟فراکسیون اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که به 5 نفر رای اعتماد ندهند و این فراکسیون نزدیک 100 عضو دارد. فراکسیون رهروان ولایت تماما اصولگرا نیست و اصلاح طلبان و مستقلین نیز در آن حضور دارند و بخشی از اصولگرایان رهروان ولایت با فراکسیون اصولگرایان هماهنگ بودند.در فراکسیون اصولگرایان اجماع برای عدم رای اعتماد به کدام وزیران صورت گرفت؟عدم رای اعتماد به آقایان زنگنه، میلی منفرد و نجفی و سلطانی فر قطعی بود.دلیلشان برای عدم رای اعتماد چه بود؟دلایل مختلفی مطرح بود. برخی مسائل سیاسی و مخصوصا حضور در جریان فتنه را مطرح می کردند و اینها نیز پاسخ شفاف و روشنی نمی دادند و برخی از آنها قبول نداشتند که فتنه ای وجود داشته است و برخی نیز قبلا در وزارتخانه هایشان اسناد و مدارکی وجود داشته است.یکی از انتقادهایی که مردم مطرح می کردند سکوت اکثریت مجلس بود و این که بسیاری از نمایندگان در بحث ها شرکت نمی کردند. دلیل این موضوع چه بود؟مجلس بیش از 280 نماینده دارد و اگر بخواهند همه صحبت کنند و همه تذکر بدهند زمانی باقی نمی ماند و اینطور هم نیست که همیشه همه صحبت کنند. در تمام مجالس این موضوع بوده است. هر نماینده در یک حوزه تخصص دارد و مجلس متنوع است. این از امتیازات مجلس است که همه نوع نماینده و فکر و سلیقه در مجلس وجود دارد.در جریان بررسی طرح ها و لایحه های مختلف نیز شاهد سکوت تعدادی از نمایندگان هستیم.بله. برخی هستند که همواره ساکت هستند.این موضوع برای مجلس مفید است؟ببینید زمانی که بحث بودجه مطرح می شود نمایندگانی که در این زمینه تخصص دارند بحث می کنند و زمانی که بحث فرهنگی مطرح می شود نمایندگان فرهنگی باید اظهارنظر کنند. اما برخی نمایندگان دیگر زیاد از حد تذکر می دهند و اظهارنظر می کنند.این روزها موضوع رای ممتنع در میان مردم به یک بحث داغ تبدیل شده است.کسانی که در طرح ها و لوایح و بررسی صلاحیت وزرا به نتیجه نهایی نرسیده اند رای ممتنع می دهند.رای ممتنع بیشتر منفی حساب می شود.بله همینطور است. در مجلس هم سلیقه های مختلف وجود دارد و هم قومیت های مختلفی هستند و احتمال دارد که نماینده برای رای دادن به نتیجه نرسیده است. رای ممتنع همه جای دنیا است و نمی توان آن را حذف کرد. به طور مثال شاید بنده کمترین رای ممتنع را داده ام در مواردی نیز به نتیجه نرسیده و رای ممتنع داده ام. البته دیدگاه آقا هم این است که سعی کنیم یا رای مثبت و یا رای منفی بدهیم و ممتنع کمتر باشد.جلسات رای اعتماد این دوره به صورت مستقیم از رسانه ملی پخش شد. ما می توانیم شاهد علنی شدن جلسات سایر نهادها همچون شورای نگهبان باشیم؟شورای نگهبان انتخابی نیست و انتصابی است و افراد خبره ای هستند که بر مجلس و دولت نظارت می کنند و در جایگاه های بالایی قرار دارند و به عنوان فیلتری هستند که نمایندگان باید از آن عبور کنند و نمی شود جلسات آنها را علنی کرد.آنها پرونده های سری را بررسی می کنند و با آبروی افراد سر و کار دارند. در مجلس همین که ما نمایندگان در صحبت ها لغزش داشتیم نوعی نقص است و باید سعی کنیم که این نقص ها را برطرف کنیم. هم نماینده باید از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و هم قوانین را باید شورای نگهبان تایید کند.دولت یازدهم فعالیت خود را آغاز کرده و اعضای هیات دولت هم اکنون در حال ارزیابی شرایط هستند. پیش بینی شما از آینده دولت چیست؟امیدوارم کابینه یازدهم با توجه به تجربیاتی که دارند دیگر خطا و اشتباهی در کار نباشد چرا که دوره وزارتهای خود را سپری کرده اند و هم اکنون باید مدیریت کنند و معاون های قوی انتخاب کنند. به طور مثال آقای حجتی در وزارت جهاد حضور داشته و باید از تجربه خود استفاده کند. البته نباید عجله کرد و باید به دولت یازدهم زمان داد تا به خوبی شرایط را بررسی کرده و فعالیت خود را ادامه دهند.در رابطه با تیم اقتصادی دولت، مجلس با هدف و برنامه به آقای طیب نیا رای داد و بالاترین رای را آورد و این به این معنی است که حماسه سیاسی با عنایت رهبری و حضور پرشور مردم خلق شد و نمایندگان نیز به هیات دولت رای دادند و هم اکنون زمان حماسه اقتصادی و باید همه با هم همکاری کنیم. اولین موضوعی که باید مورد بررسی قرار بگیرد حل مشکلات معیشتی مردم است و تیم اقتصادی دولت یازدهم باید به این موضوع توجه کند.بخواهیم بین دولت دهم و یازدهم مقایسه انجام دهیم شما چه شاخص هایی را در نظر می گیرید؟دولت روحانی در عمل خود را نشان نداده است اما سابقه آنها را می دانیم و تجربه بیشتری دارند. اما دولت احمدی نژاد دولت مردمی بود و امیدواریم در دولت آقای روحانی هم همین مسئله پیش بیاید و نمایندگان و مردم احساس کنند که این وزرا مردمی هستند و خودی صد در صد هستند.در دو هفته گذشته دولت یازدهم در بحث دیپلماسی تاکید فراوانی داشته است به نظر شما باید مسائل دیپلماسی در اولویت کارها قرار داشته باشد؟دولت یازدهم طبق شعارهایی که دادند وضع ارتباط با دنیا باید بهبود بخشیده شود و باید کاری کنند که ما حسن نیت حداقل دولت های اطراف خودمان را فراهم کنیم و تا میان آنها و آمریکا و رژیم صهیونیستی فاصله انداخت.باید تعاملات را با دنیا مقداری روان تر کنیم ضمن این که روی مواضع باید ایستادگی کنیم و اگر این ارتباطات بخواهد عزت ما را زیر سوال ببرد گمان نمی کنم آقای روحانی زیر بار این مسئله برود.دولت دهم با مجلس نهم رابطه خوبی نداشت. شما به رابطه خوب میان مجلس و دولت یازدهم امیدوار هستید؟با توجه به این که روسای قوای مجریه و مقننه شعار تعامل را در پیش گرفته اند و نمایندگان نیز قصد تعامل دارند و وزیران نیز بر این موضوع تاکید دارند امیدواریم چنین اتفاقی رخ دهد. نظر رهبری برای ما حجت است که می فرمایند باید از دولت در آغاز راه حمایت کنیم و نباید عجله ای صورت بگیرد و اگر دیدیم خطایی سر زد راهکارها برای مجلس وجود دارد و نمایندگان می توانند تذکر بدهند و سوال نیز بپرسند.تعامل به این معنا نیست که مجلس از راهکارهای قانونی خود عقب نشینی کند و این توقع را ندایم که دولت به هرچه نمایندگان می گویند عمل کند.به طور مثال گروه های سیاسی که به آقای روحانی رای دادند نباید با توقعات و مطالبات خود فعالیت کنند و نمایندگان مردم را کنار بزنند. نماینده با رای مردم آمده است و دولت باید با نماینده هماهنگ باشد. اگر گروه های سیاسی در انتخابات آینده مجلس توانستند خودشان نماینده داشته باشند آن زمان نماینده آنها می تواند برای آنها چانه زنی کند.آقای احمدی نژاد در کنار آقای مشایی در دانشگاه موفق خواهد شد؟دوست دارم که احمدی نژادی که ما میشناختیم از آقای مشایی جدا شود. اگر جدا شود باز هم ما دوستش داریم و اگر هم جدا نکند دیگر کاری به آن نداریم.فکر می کنید جدا می شوند؟آنها ارتباط خویشاوندی هم دارند. جدا شدن به این منظور نیست که رابطه خویشاوندی را قطع کنند. ما احمدی نژاد را شخصا فرد مستضعف گرا و فرد دلسوز نظام می دانستیم و الان هم دعا می کنیم که انشاالله عاقبت بخیر شود.بدون موبایل در مجلس تجربه خوبی بود؟بله اتفاقا ما دوست داریم زمانی که وارد صحن علنی می شویم تلفن های همراه قطع شود و تمرکز ما از بین نرود. این کار بسیار خوبی است که برای نمایندگان در صحن علنی انجام شود.چه مسائل دیگری باعث می شود تمرکز نمایندگان برهم بریزد؟یکی از مسائل مهمی که وجود دارد اداره مجلس است. مدیریت مجلس کار مهمی است. این نظام که هم اکنون 34 سال به خوبی اداره می شود و نقش تعیین کننده ای در جهان اسلام دارد نشاندهنده مدیریت بسیار مناسب است و رهبری ما مدیر و مدبر است. زیر مجموعه این نظام باید افراد مدیر و مدبری باشند و گاهی می بینیم که بعضی از افراد هیات رئیسه که می آیند به تذکرات نابجا میدان می دهند و این موضوع نظم جلسه را بر هم میریزد. مدیریت مجلس کار بسیار مهمی است که باید رعایت شود.
منبع/خبرآنلاین
کد خبر: ۲۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۶
تمام هجمهای که بر علیه بنده به خاطر آن جمله شوخی مانند صورت گرفت و جنجالهایی که موجسواران به راه انداختند تا از احساسات پاک برادران و خواهران لر زبان استفاده کنند همه بر علیه مواضع اصلی من بود که نسبت به فتنهگران حامیان آنها و رانتخواران گرفتم
کد خبر: ۲۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۲
صرفا جهت اطلاع هم پيشنهاد داد که آقاي هدايتي که اخيرا در نقش عابربانک فوتبال کشور ايفاي نقش ميکنه ، به جاي دو سه ميليارد پول دادن به خلعتبري پول مي داد براي اردوي پرتغال تيم ملي تا تو جام جهاني سوراخ نشويم.
آوای دنا/ کامران نجف زاده در صرفا جهت اطلاع جنجالی این هفته انتقادات تندی نثار پلیس زریبافان،سازمان زندانها و گزارش جالبی درباره زن ذلیلان داشت.نجف زاده اول کار رفت سراغ زريبافان رئيس بنياد شهيد که در برنامه زنده داشت از مجري شبکه خبر به شدت گله مي کرد و چه چه ... . اما آقاي زيبافان اگر واقعا آستانه تحمل مديران کشور اينقدر باشه که ، واويلااما بشنويد از يک هموطن لرستاني که اولين بار بصورت رسمي انجمن زن ذليلان رو تاسيس ، و براي اون کارت هم صادر کرده . اين هموطن که خودش رو اولين ذليل معرفي کرده گفت ويژگي بارز زن ذليلان اينه که بالاخره آخرش بايد بگي چي ؟ چشم ، والسلام .هفته پيش يک تذکري پخش شد به نقل از معاون اول رئيس جمهور ، که دوستان و آشنايان افرادي که جديدا پست و مقام ميگيرند لطف کنند و از چاپ آگهي ارادت و چاکريم و مخلصيم و واقعا تکي و حق تو بود و از اين قبيل تبريکها در روزنامه ها و ديگر رسانه هاي تبليغي خودداري کنند و اسراف نکنند اما ظاهرا برخي توجه نمي کنند . صرفا جهت اطلاع اين بار هم نديد گرفت ، اما اگر از هفته آينده آگهي شما در صرفا جهت اطلاع پخش شد ، گله نکنيدا .... از ما گفتن بود .داغ ترين صحبت هفته صرفا جهت اطلاع هم مربوط ميشد به خاطره جالب آيت الله مهدوي کني از اتوبوس سواري که آنرا در جمع طلاب حوزه مروي نقل کرده بود . آيت الله مهدوي کني گفت : در زمان رژيم سابق که جوان بوديم ، گاهي ما را سوار ماشين شخصي نمي کردند. سوار اتوبوس مي شديم يک خانم آن طرف، يک خانم اين طرف، يک دفعه ترمز مي زد مي افتاديم در دامن خانمها! (خنده حضار) اين شوخي ها را من مي کنم که بدانيد سختي هايي بوده ! مشکلاتي بوده (خنده حضار )و اما بشنويد از چهره اين هفته صرفا جهت اطلاع . هيچکس نبود جز علي جنتي وزير ارشاد بخاطر اظهار نظر جنجالي اش درباره احتمال داشتن 2 خانه سينما . آخه آقاي جنتي عزيز با اين فرمولي که شما ارائه کرديد اونوقت خيلي چيزهاي ديگه رو هم بايد دوتايي کنيم . آخه دو پادشاه در يک اقليم ؟! نه ، شما بگيد .اخيرا يک کارشناس ! گفته که درياچه اروميه سوراخ شده ! صرفا جهت اطلاع هم پيشنهاد داد که آقاي هدايتي که اخيرا در نقش عابربانک فوتبال کشور ايفاي نقش ميکنه ، به جاي دو سه ميليارد پول دادن به خلعتبري پول مي داد براي اردوي پرتغال تيم ملي تا تو جام جهاني سوراخ نشويم .يک سئوال ساده ؟ مواد مخدر چطور وارد زندان هاي ما ميشه ؟! خبرنگار اين سئوال رو از يک زنداني پرسيد و اون ميدونيد چي گفت ؟ گفت: داريم کساني رو که بيارن ، نمي تونم بگم ناجور مي شه . احسنت !! به مسئولان سازمان زندانها ...کامران نجف زاده اين هفته همزمان با هفته دولت سري زده بود به موزه شهيد رجايي . در اين موزه مجسمه اي بود که به همه کس شبيه بود جز شهيد رجايي و پارکتي که ميراث فرهنگي کف خانه شهيد رجايي پهن کرده که ساده زيستي يک رييس جمهور را پوشانده !ماجراي فرش قرمز هم براي خودش ماجراييه .پادشاه عمان که اومد ايران قبل از فرود هواپيما ، فرش قرمز برايش پهن شد . اما بنابر دلايل نامعلومي وقتي که پادشاه عمان از هواپيما پياده شد فرش قرمز رو جمع کردن !انتقاد از چند شغله هاي دولت ، سخنان جالب پاپ که گفته بود من مستقيم از خدا دستور مي گيرم و يک آمار جالب از وزارت ورزش و جونان که که اعلام کرده جوانان ايراني روزي هفتاد دقيقه يا در خيابانها راه ميروند و يا سرکوچه ها مي ايستند محورهاي ديگر گزارش صرفا جهت اطلاع اين هفته بود .منبع: واحد مرکزی خبر
کد خبر: ۱۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۷
اگر برادران و خواهران عزیزم در سراسر کشور از این شوخی لری از خادم کوچکشان در خانه ملت نگران شدهاند صمیمانه عذر خواهی میکنم
کد خبر: ۱۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
هواداران رئیس جمهور پلاکاردهایی با مضامین "مقدم رییسجمهور مردمی ومحبوب به کشور گرامی باد" ، " قتل این خسته به تخریب شما ممکن نیست " ، "زنده باد بهار"، "قهرمان خدا قوت" و " مبشر بزرگ به سرزمین منتظران خوش آمدی" در دست داشتند.
کد خبر: ۱۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۰
پروفسور منوچهر جعفریان، متخصص و پژوهشگر برجسته علوم تغذیه بعد از 45 سال دوری، به وطن بازگشته و حاصل یافتههای علمی و آزمایشگاهی این محقق که نتیجه 25 سال تلاش مستمر اوست با خود آورده. یافتههایی که در ظاهر آنقدر سادهاند که عمل کردن به آنها شوخی به نظر میرسد. او میگوید تغذیه صحیح عامل اصلی سلامت و عادت غذایی غلط که در میان ایرانیان تبدیل به یک فرهنگ شده علت اصلی بیماریهاست. دنیا رژیمهای لاغری را مردود میداند. غذاها ربطی به چاقی یا لاغری ندارد. تئوری«کم بخور لاغر شوی» هنوز در ایران رایج است اما این تئوری در دنیا رد شده. سوءتغذیه انسان را چاق میکند. در اثر سوءتغذیهای که ما در ایران داریم، هورمونهایی در بدن ترشح میشود و این هورمونها باعث چاقی یا لاغری میشوند.
امروزه آن رژیمهای غذایی که دیگر در اروپا و در دنیا هم رد شده سبب کوتاهی عمر، ریزش مو و سلب سلامتی میشود؛ زیرا بدن افراد در اثر این رژیمها چربیهای باوفا را از دست میدهند و این چربیها دو ماه بعد با عنوان «یویو افکت» برمیگردند. »برای سلامتیتان بخندید؛ ببخشید؛ فراموش کنید دکتر جعفریان میگوید: «خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن سه عامل مهم برای سلامت روح و روان است. باید بیشتر از میوهجات و سبزیجات استفاده کنیم و از گوشت فاصله بگیریم. گوشت در تغذیه جهانی روز به روز بیشتر محکوم میشود. تمام دنیا به گیاهخواری برگشته است. در کشورهای ژاپن، سوییس و آمریکا رویکرد غذایی به سمت گیاهخواری پیش میرود. ما دو نوع تغذیه داریم: تغذیه جسم، تغذیه روح. تغذیه جسم نیاز به همان پنج ماده غذایی شامل پروتئینها، کربوهیدراتها، چربیها، ویتامینها و املاح است. تغذیه روح هم وابسته به پنج فاکتور است که شامل هدفدار بودن، اعتماد داشتن به دیگر انسانها، اعتقاد، عشق و اراده است. جالب است بدانید طبق یافتههای معتبر پروفسور، فقدان هریک از این پنج عامل روحی جذب غذا را در جسم دچار مخاطره کرده و موجب سوءتغذیه و بیماری میشود. دکتر جعفریان بهسبک غلط طبخ در ایران اشاره کرده و میگوید: «این طبخ غلط باعث شده سبوس و پوسته ارزشمند گندم یا برنج در ایران دور ریخته شود. با دور ریختن پوسته گندم و برنج با دست خود این پل را خراب میکنیم. اگر آب برنج آبکشیشده را به آزمایشگاه بفرستید، میبینید که سرشار از ویتامین ب1 است. تمام املاح و نیاز بدن در پوست گندم است که این پوست جداسازی شده و در اختیار مرغهای خوشبخت قرار داده میشود. آرد سفید زندگی را کوتاه میکند. ما در فرآیند آزمایشی در آزمایشگاه دو دسته موش را انتخاب کردیم. به یک دسته آرد سفید دادیم. همه موشها بعد از دو هفته مردند. اما به موشهای دسته دوم در سالن دیگر گندم با سبوس داده شد بعد از دو هفته مشاهده کردیم همه میجهیدند. اینجا ثابت میشود که آرد سفید کشنده است.
در کشور سوییس سبوس گندم یا برنج در بستههای کوچک به قیمت یک فرانک فروخته میشود. در ایران مشاهده کردم که سبوسها در کیسههای بزرگ مقابل نانوایی قرار دارد. با خود گفتم چه نانوای ثروتمندی... از او پرسیدم چند گرمی از این سبوسها به من میدهید گفت: همه را بردارید. گفتم چه خوب من دیگر نمیروم سوییس. نانوا گفت: این کیسه را اینجا گذاشتیم که در زمستان از آن استفاده کنیم. زمستان خانمها به خاطر لغزندگی زمین میخورند. ما این سبوسها را کف زمین میپاشیم تا مردم زمین نخورند... »سبوس بدنمان را چربیزدایی میکند او تاکید میکند: «اگر مردم بدانند سبوس در زندگی روزمره چه خاصیتی دارد هرگز این برخورد را با این ماده حیاتی نخواهند داشت. سبوس چربیهای اضافی را همراه صفرا میگیرد. و از سیستم گوارش جدا میکند. صفرا را به جای اول خود بازمیگرداند و چربی را دفع میکند. سبوس بخورید و بعد از سه هفته به آزمایشگاه بروید. خواهید دید که کلسترول شما چقدر پایین آمده است.سبوس را از نانواییها تهیه کنید و هر صبح در یک لیوان شیر حل کرده مصرف کنید. بهترین سبوس در پوست سیب است که سرشار از پکتین است و اجازه نمیدهد علاوه بر چربی املاح خطرناک مثل سرب و جیوه در بدن باقی بماند. »«سه» عاملی که عمر را کوتاه میکند: به گفته پروفسور اثبات شده که چاقی، بیخوابی، و ناامیدی سه عاملی هستند که عمر را کوتاه میکنند. او در پایان تاکید میکند: «اگر میخواهید 120 سال عمر کنید و سالم بمانید، شبها غذای پختنی نخورید. پنج عضو بدن هرگز نمیخوابند: مغز، قلب، ریه، کبد، کلیهها. یک ماه از سال روزها روزه میگیرید. یازده ماه از سال را هم شبها روزه بگیرید و تاثیر آن را در سلامتی ببینید.سعی کنید ساعت شش عصر به بعد چیزی نخورید. عصرانه بخورید. وعده غذایی سنگین برای شام باعث میشود قلب با فشار بیشتری خون را پمپاژ کند و اعضایی که در طول شب باید استراحت کنند مجبور به کار باشند.
کد خبر: ۱۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۷
واما در خصوص ادعای مجرمانه بودن اظهارت بنده و ارجاع شکایت از بنده به دادستان ویژه روحانیت، اگر این ادعای حضرتعالی را مجرمانه ندانیم، باید آن را حمل بر شوخی در شب یلدا کنیم ...
کد خبر: ۱۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیهخدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر میکنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر میکنم.اما با توجه به اینکه گفتهاند جلسات حقوقیها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسهای با این حدت و شدت ندیدهایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحثهای آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقهمند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان میکند، دریافت میکند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانیها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهمترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهمتر نداریم. همة اندیشهها و نظریههای اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزشهای الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزشها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر میگردد.مهمترین و مستحکمترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومتهای علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحثهای خوبی مطرح شد. در دورههایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمیشود آن را دست زد، اما میخواهم بگویم که مهمتر از آن هم سندی نداریم.بحثهایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشاندهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمیتواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیهای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهمترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیمبندی که قوة مجریه حیطهای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، میخواهم به موضوع اساسیتری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و میتواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان میتواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی میتواند انجام دهد، او نیز میتواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمیکرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انساناند و دررابطه با انسان معنا پیدا میکنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة ارادهها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار میدهد، ولی میگوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا میتوانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قلهها میرسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بیمعناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا میکند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزشهای انسانی در سایة آزادی معنا پیدا میکند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیباییهای عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا میکند. والا اگر عدهای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسانها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمدهاند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسانها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمالآفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز میکند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملتها و مردم مستقر نشود، کمالآفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسانها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهمترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمیشوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی میخواهد مستقل باشد، برای این است که میخواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت میکند. کسی که احساس کرامت نمیکند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگیها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملتها از ناحیة انسانهای حقیر و تحقیر شدهای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمیکنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بیمعناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بیمعناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحثهای خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین میخوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت میخوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی میباشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش میکند.»باز در همین بخش میخوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم میسازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایینتر میخوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.میگوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیتها آزادند، راهپیماییها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، میگوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکلدهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسانها خواهد بود.بعضیها خیال میکنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر میکنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کردهاند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیدهاند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعهها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل میشود.بعضیها خیال میکنند هر قطعهای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست میشود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر میگذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بیمعناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشتها از آن باید اختیارات و مسئولیتها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجهبندی کنیم، نمیشود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمیشود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیتها و پاسخگوییها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد میکند و شکلی را که میخواهیم بسازیم، ناقص میشود. میخواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادیها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسانهای با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما میبینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتیمتر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر میکنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمیشود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمیشود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوهای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد میشود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد میکند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض میشود که کار را بدتر میکند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونهای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا میشود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمیدادند و این قانون اساسی را انتخاب نمیکردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمیکرد.البته ممکن است بعضیها بگویند که نه خیر، اینها بحثهای تخصصی است و مردم نمیفهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصیتر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمیشود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت میشود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیشبینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمیشود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمیشود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیشبینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده میشود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأیگیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمیشود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمیدهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما میخواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدینژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری میکردیم، همان فضای قبل منتقل میشد که اینها اختیارات اضافه میخواهند و ... و حرف را منکوب میکردند و چه بسا ثمر نمیداد و بالعکس میشد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکلگیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی میدهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب میشود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر میآیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردمسالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور میشود که همة مردم اعمال اراده میکنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلافها شروع میشود؛ نه اختلاف، که بعضیها به محض اینکه تذکر قانون اساسی میدهیم، میگویند وارد اختلافات شدهاید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزههای مختلف هستند. اما مقایسهای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردماند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول میگفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا میکنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین میآید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی میافتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق میکند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی میگوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار میگیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم میکند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست میشود. ضمن اینکه بحثهای حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا میگویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم میگیرد و رأی میدهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا میکند. مؤلفههایی است که یک برآیند را در بیرون شکل میدهد و ما نمیتوانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرفهای مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاهها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسانهاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کردهایم نمایندة اقلیت و با این میخواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت میشود و دچار مشکل میشویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمیپردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خوردهایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیتهای رئیس جمهور را ببندند، به نظر عدهای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دورهای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیتهایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عدهای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدمها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر میخواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید میخواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عدهای به جای آنها تصمیم میگیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگیهای رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین میکند، نه ویژگیهای رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عدهای مدام میخواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست میآوریم؟ بعضیها فکر میکنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان میمانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساساند، احساس مسئولیت اجتماعی میکنند، 85 درصد در انتخابات شرکت میکنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته میشود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمیماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم میخواهند وارد فعالیتهای انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا میخواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 میگوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور میخواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شدهاند. همه با همین سیستم بالا آمدهاند.آمدهایم روی جایی دست گذاشتهایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضیها شوخی میکردند و میگفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحثهای سیاسی نیست، بلکه بحثهای فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال میکنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کردهاند و کشته دادهاند و مجلسی پیدا کردهاند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب میکنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب میکنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاشهایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیمگیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی میدهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کردهاند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب میکند.بعضیها خیال میکنند هر چیزی دست آنها باشد، درست میشود و اگر دست آنها نباشد، خراب میشود. من خوشبینانه نگاه میکنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست میشود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم میزند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل میگیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح میکنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحثهای مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و میتواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاههای دادگستری است. آیا ادارة زندانها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی میافتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را میگویند. اینجا این شائبه ایجاد میشود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ میشود.حالا اخیراً لایحهای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساویاند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخشهای مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازهای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده میشود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤالها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی میتواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیسجمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی میشود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامهای میرسد و میخواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم میکند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونهای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهتگیریهای آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب میشود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبهای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی میخورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علیرغم مخالفتهای دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا میشود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهتگیریها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه میدهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت میگوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه میکند یا درست هزینه نمیکند، ولی این پول را اختصاص میدهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آییننامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجهنویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازهای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه میشود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره میشود. الان در دنیا چشماندازهای پنجاه ساله تنظیم میکنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ میشود. آیا میشود کشور را براساس قانونهای یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا میکند. دیگر چه چیزی ثابت میماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر میکند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه میخورد؛ یعنی افق برنامهریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمیدانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب میشود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرحهاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجهاش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفهجویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفهجویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار میآوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. میگفتیم بودجهای نیست، میگفتند بودجه از محل صرفهجوییها. میگفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفهجویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر میکند با شرایطی که ساعت تغییر نمیکند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمیکند، مصرف کاهش پیدا میکند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر میکند و 31 شهریور هم برمیگردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمیشود برنامهریزی کرد. نمیشود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج میکنیم، اما بازدهی پایین میگیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت میشود.آیا مجلس میتواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً میتواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاههای نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئولاند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دلها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همهاش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمیتواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمیتواند لغو کند. فقط میتواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیسجمهور را نقض میکند. میتواند یا نمیتواند؟ اینها بحثهای علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بیدین شدهای! این حرفها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاههای نظارتی میتوانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا میساختی، بایستی اینجا میساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمیبری؟ باید بالا ببری. میتوانند یا نمیتوانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام میکنم.آیا قوة مجریه قوهای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم میزند، ثانیاً هزینه درست میکند، تعادل بودجه را به هم میزند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه میگذارند، میروند تصمیم میگیرند و این طوری نمیشود.آیا مجلس میتواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر میکنم. عرضم را خلاصه میکنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر میگوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحثهایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضیها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحثهایی که خدمت شما عرض کردیم، بحثهای علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کردهایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح میکند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادیهای مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضیها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرعاند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمیتواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادیها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او میفرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر میدهی. سیطره نداری و به جای آنها نمیتوانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضیها فکر میکنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمیتوانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به تودههای مردم و مجبور شد به ذلیلانهترین خفتهای تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقشآفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر میکنند فقط خودشان مسلماناند و بقیه مسلمان نیستند. خیال میکنند فقط آنها دین را حفظ میکنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه میگویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحثهای فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربیها تعریفی کردهاند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی میکند. به محض اینکه جدا شد، میشود اوقات فراغت. میخواهم این بحثها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرفها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت میروی، فساد میکنی؟ چرا خیال میکنی ملت میروند مسافرت فساد میکنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری میکند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال میکنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را میکنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر میکند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبردهاند.این تودههای عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت میروند، ناراحتاند و میگویند مردم میروند فساد میکنند؟کجا این ملت میرود فساد میکند. این ملت عظیم یا میرود زیارت یا میرود ایران را میگردد. یا میرود صلۀ ارحام یا میرود کیف سالم میکند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیدهاند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحتاند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما میآمدیم سهمیه میدادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضیها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیمگیری بودند، اعتراض شدید به من میکردند و میگفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه میشود؟ گفت: میبرند میسوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی میشود. مردم باید استراحت کنند.میگفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند میشود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانوادهات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را میکنی، بعد که به مردم میخواهد برسد، این طوری میشوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶
برخی خیال میکنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیسجمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب میشود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است.
اوای دنا:محمود احمدینژاد در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به مطالب طرح شده در این همایش اظهار کرد: در نظام اجتماعی ما مهمترین رکن و نهاد، قانون اساسی است و ما از قانون اساسی مهمتر نداریم.وی اضافه کرد: همه اندیشهها، نظریههای اجتماعی، حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندین ساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی و شیوه زمامداری همه در قانون اساسی مندرج است و اگر حقوق و ارزشها در جامعه گسترش پیدا میکند، باید بر اساس قانون اساسی باشد.رییسجمهور با بیان اینکه در قانون اساسی، حقوق متقابل مردم و زمامداران و نقش و وظیفه هرکدام مشخص شده است، گفت: در واقع مهمترین و مستحکمترین سند تنظیمکننده روابط و حدود و مرزهای اجتماعی در قانون اساسی مشخص شده است.وی افزود: این حرفها به این معنا نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد، خیر. در دورههای زمانی بر اساس تجربیات، دانش و پیشرفت جامعه باید اصلاحاتی انجام دهیم و این به این معنا نیست که این سند وحی منزل است و نمیتوان تغییر داد، ولی باز هم تاکید بر آن داریم که مهمتر از آن سندی نداریم.رییسجمهور در ادامه با اشاره به مطالب مطرح شده از سوی برخی از حقوقدانان و اساتید عضو هیات علمی برخی از دانشگاهها در این همایش، اظهار کرد: این سخنان نشان دهنده این است که نواقصی وجود دارد، البته این ایرادات به واضعان قانون اساسی برنمیگردد و آنها نوعا فاقد تجربه حکومتداری و زمامداری بودند، چون فرصتی در اختیار آنها در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای این موضوع نبوده است و حتی اگر این نیز نبود، چون مناسبات در حال تغییر است و وقتی ما به سطح بالاتری منتقل میشویم نیاز به تنظیم مجدد هستیم و اصلاح میخواهد.رییس جمهور در عین حال تصریح کرد: البته تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمیتواند این قانون را کنار بگذارد و همه تصمیمات، اجراها و هر اقدامی در کشور باید مبتنی بر قانون باشد؛ چراکه قانون اساسی تنها سند مطلوب و مدون میثاق ملی است و طبق فرموده امام (ره)، مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی، قانون اساسی است.در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم استاحمدینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به جایگاه استقلال و آزادی در قانون اساسی کشور گفت: در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم است.رییس هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی با اشاره به برخی از بندهای قانون اساسی در مورد آزادی از جمله آزادی نشریات و مطبوعات، احزاب و همچنین برگزاری راهپیمایی، گفت: قانون اساسی باید شکلدهنده یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای اراده مردم باشد.وی افزود: برداشت من از قانون اساسی این است که یک ساختاری را برای نظام اجتماعی پیشبینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم یک نظام متعادل و متوازن در خدمت کمال، تعالی و آزادی انسانها خواهد بود. واضعان قانون اساسی یک شکل از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور کردند و بعد از آن اجزای آن را در قانون اساسی چیدند، مثل یک پازل که قطعه قطعه شده و با قرار دادن قطعات آن در کنار هم این پازل کامل میشود. برخی فکر میکنند هر قطعهای را با هر شکلی کنار هم بچینیم کار درست میشود و به یک شکل متعادل میرسیم در صورتی که این اشتباه است و ما باید یک نظام متوازن داشته باشیم.رییسجمهور با تاکید بر اینکه حق تعیین سرنوشت در اختیار ملت است بر اساس آزادی، گفت: باید در تمام قوا و کسانی که با قانون برخورد دارند این موضوع متبلور شود. باید در همه جا این موضوع لحاظ شود، قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در مطالبه حق مردم، آزادی مردم و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، وگرنه حکومت بیمعناست.هر قوه و مسئولی به قدر اختیارات خود باید مسئول باشدوی افزود: در برداشتهایی که از قانون اساسی صورت میگیرد، باید اختیارات و مسئولیت نهادها متعادل و متوازن باشد. نمیتوانیم به نهادی 100 واحد مسئولیت بدهیم، ولی اختیار آن 2 واحد باشد. اگر به نهادی 100 واحد مسئولیت میدهیم 100 واحد نیز باید اختیار داده شود. نمیشود که مثلا اختیارات در قوه مجریه باشد و تکالیف در قوه قضاییه یا برعکس، مثلا اختیارات در قوه قضاییه و مقننه باشد و مسئولیتها در قوه مجریه. این عدم توازن اشکال ایجاد میکند؛ چرا که تاکید بر این است که ساختار باید متعادل و متوازن باشد و اگر اینگونه نباشد ممکن است ما با موجودی روبرو شویم که یک دستش شش متر است و یک دست آن دو سانتیمتر. یک دست آن 80 تا انگشت دارد و یک دست آن تعدادی محدود. هر قوه و مسئولی باید متناسب با اختیارات خود مسئولیت داشته باشد و این یک اصل حقوقی است و مفاهیم حقوقی نیز مفاهیم عقلانی هستند.نمیشود با آییننامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوهای دیگر داد یا از او سلب کردرییسجمهور با اشاره به بحث تنظیم روابط بین قوا گفت: شأن روابط بین قوا شأن قانون اساسی است و نمیشود ما در قوه مجریه برای خود تعامل با سایر قوا را تنظیم کنیم و نمیشود با آییننامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوهای دیگر داد یا از او سلب کرد.دکتر احمدینژاد با اشاره به مساله تفسیر قانون اساسی اظهار کرد: وقتی تفسیرها زیاد میشود، به اصل، اشکال وارد میکند و گاه میبینیم که تفاسیر متضادی در زمانهای مختلف از یک اصل ارائه شده است.قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده استوی اضافه کرد: به نظر من تفسیر باید همانی باشد که اکثریت قاطع مردم آن را درست بدانند و اصل قانون اساسی را نیز نقض نکند. قانون اساسی میثاقی است که مردم به آن رای و اجازه اجرای آن را دادهاند. البته ممکن است برخی بگویند مردم نمیفهمند و ما هرچه گفتیم همان اجرا شود اما باید بگوییم که قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده است.نمیتوان با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرداحمدینژاد با بیان اینکه "یکی دیگر از مسایل، تغییر اصول قانون اساسی است که روال مشخصی دارد و باید رهبری فرمان بدهند و هیاتی تعیین شود و این تغییرات را اعمال کند و به رفراندوم گذاشته شود"، گفت: نمیتوان با تفسیر یا با قانون عادی یا با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرد. در این صورت دیگر قانون اساسی لازم نیست. مجمع تشخیص مصلحت برای استثناءهاست نه قاعده و نه دور زدن قانون اساسی. مصلحت هم باید آنقدر آشکار باشد که اکثریت قاطع مردم آن را بپذیرند.نمیشود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیمرئیسجمهور خاطرنشان کرد: نمیشود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیم و ملت قادر به تشخیص نیست. چطور این تشخیص را برای ملتی قائل نیستیم در حالی که آنها هستند که ما را انتخاب کردهاند؟احمدینژاد به جایگاه ریاست جمهوری نیز اشاره کرد و گفت: جایگاه ریاست جمهوری صرف نظر از این که رئیسجمهور الان احمدینژاد است یا نه، بحث خیلی مهمی است. اگر از سال اول ریاست جمهوری بحث اختیارات را مطرح میکردم برای مردم فضای قبلی تداعی میشد و این که رئیسجمهور به دنبال افزایش اختیارات بیش از قانون اساسی است و دیگر نتیجهای نمیگرفتیم. اما باید دانست تنها مقامی که نماد شکلگیری اراده ملی است و همه مردم در یک انتخابات یک فرد را انتخاب میکنند، رئیسجمهور است.اگر برای اجرای قانون اساسی تذکر میدهم، برای صیانت از حقوق مردم است، نه ایجاد جار و جنجالوی با بیان اینکه "طبق قانون اساسی تنها کسی که نماینده کل ملت محسوب میشود و بالاترین سطح نمایندگی مردم را دارد رئیسجمهور است"، تصریح کرد: بخش مهم مردمسالاری در نظام جمهوری اسلامی در انتخاب رئیسجمهور متبلور میشود که همه مردم در آن اعمال اراده میکنند؛ البته همه ارکان نظام باید بر اساس رای مردم باشد و هست، اما مشکل آنجاست که بخواهیم با اقلیتی، ملت را کنترل کنیم. آنجا که من تذکر برای اجرای قانون اساسی میدهم، برای صیانت از اصل قانون اساسی و حقوق مردم است، نه اینکه به دنبال جار و جنجال و ایجاد مسائل اختلافی باشم.مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستندرئیسجمهور در ادامه به جایگاه قوه مقننه اشاره کرد و افزود: یک مقایسه آماری نشان میدهد که بواسطه تغییرات در قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستند. در قانون اول انتخابات مجلس شورای اسلامی هر نمایندهای باید 50 درصد به علاوه یک رای را برای ورود به مجلس کسب میکرد. بعدها به خاطر مشکلاتی که پدید آمد، این قانون به 30 درصد به اضافه یک تغییر کرد و هماکنون به 25 درصد بعلاوه یک تقلیل یافته است و امروز در مجلس، در بهترین شرایط هم کسانی به مجلس راه یافتهاند که تنها 30 درصد آراء ماخوذه را دارند، در حالی که اگر به این رقم میزان افرادی را که در انتخابات شرکت نکردهاند نیز اضافه کنیم، میبینیم که چه اتفاقی میافتد.احمدینژاد افزود: اراده مردم، انرژی و سوختی است که موتور اداره جامعه را فراهم میکند و جهت حرکت آن را مشخص میسازد و اگر چنین نباشد، نظام سست میشود. سوال این است که اگر کسانی نماینده اقلیت شوند، قرار گرفتن آنها در نهادها و مسئولیتها مشروعیت دارد؟ اراده مردم تنها یک کاغذ نیست که در صندوقها ریخته شود بلکه هر کسی وقتی تصمیم میگیرد که در انتخابات شرکت کند اراده او میتواند به اندازه خود تغییر ایجاد کند. وقتی مردم اراده کنند و بخواهند، یک تصمیم محقق میشود وگرنه هیچ اتفاقی نمیافتد.طرح اصلاح قانون انتخابات مخالف قانون اساسی استرئیسجمهور در ادامه، طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را که هماکنون در مجلس شورای اسلامی مطرح است، مغایر قانون اساسی دانست. احمدینژاد به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: صرفنظر از اینکه این طرح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد، نفس این کار خلاف قانون اساسی است و نباید وقت و پول و هزینه مردم و بیتالمال صرف این طرح شود.وی اضافه کرد: این طرح مخالف اصل 6 و 115 قانون اساسی است، چراکه اصل بر رای مردم و انتخابات آزاد نیز حق مردم است که هم اصالت دارد، هم ضرورت و هم اهمیت. اینکه ما برخلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیسجمهور است؟ اگر میخواهید قانون اساسی را تغییر دهید راهش را بروید. قبلا هم تلاشهایی شد که قانون انتخابات تغییر کند اما نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و خیال کنند که افرادی به جای آنها میخواهند تصمیم بگیرند. قانون اساسی شرایط رئیسجمهور را مشخص کرده است و تنها نحوه برگزاری انتخابات به قانون عادی واگذار شده است.برخی میخواهند مردم را محدود کنندرئیسجمهور با بیان اینکه "اصل این نظام با مردم است"، اظهار کرد: برخی میخواهند مردم را محدود کنند و به نظر من این کار عاقلانه نیست؛ چراکه انقلاب ما با حضور مردم زنده است و مردم این را نمیپذیرند و ما هم تلاش میکنیم تا قانون اساسی نقض نشود. ما به دنبال انتخابات پرشور و گسترده هستیم تا انرژی لازم برای حضور مردم به دست آید.اگر کسی میخواهد وارد انتخابات شود، نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندداحمدینژاد افزود: نمایندگان مجلس هم نباید اجازه دهند این اقدامات خلاف در پرونده آنها ثبت شود. اگر کسی میخواهد وارد انتخابات شود باید نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندد. گرفتن اجرای انتخابات از وزارت کشور و دادن آن به دادستانی، دخالت در اجراست. چرا باید روی چیزهایی دست بگذاریم که دشمنان هم سوءاستفاده کنند و گذشته هم زیر سوال برود؟ برخی دوستان شوخی میکردند و میگفتند که در طرح، اسم فردی که میخواهند رئیسجمهور شود را بگذارند.برخی خیال میکنند زمان قاجار است که همه حقوق مردم در مجلس متبلور باشدوی با بیان اینکه "تلاش برای دخالت در اجرا مسبوق به سابقه است"، یادآور شد: برخی خیال میکنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیسجمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب میشود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است.برخی افراد در شورای پول و اعتبار هستند که ربطی به دولت ندارد و حق رای هم دارنداحمدینژاد در ادامه، به برخی مسائل از جمله شورای پول و اعتبار اشاره کرد و گفت: شورای پول و اعتبار یک مرجع حاکمیتی است اما برخی افراد را در آنجا قرار دادهاند که ربطی به دولت ندارد و حق رای دارند یا حتی برخی تلاش کردهاند که در انتخاب رئیس بانک مرکزی حق وتو به برخی نهادها بدهند. برخی خیال میکنند که هرچه زیر دست آنها باشد درست است و اگر از زیر دست آنها خارج شد اشکال دارد. اگر ما قانون اساسی را درست اجرا کنیم همه چیز درست میشود وگرنه توازن با این کارها به هم میخورد و اتفاقا استبداد از همینجا شروع میشود.رئیسجمهور در بخش دیگری از صحبتهای خود، به طرح سوالاتی از حقوقدانان پرداخت و گفت: آیا اداره زندان و پزشکی قانونی و ثبت اسناد و املاک یک کار اجرایی نیست و آیا باید در اختیار قوه قضاییه باشد؟ ما مشاهده میکنیم که گاهی یک اتفاق میافتد و پزشکی قانونی، قاضی و دادستان همه یک نظر میدهند. اخیرا هم دیدیم که میخواستند کانون وکلا را هم در اختیار بگیرند. به نظر من نباید این امور همه زیر نظر یک قوه باشد. زمانی بود که بحث پیشگیری از جرم را مطرح کرده بودند و این نظر داده میشد که همه دستگاهها پیش از هر اقدامی باید نسبت به انجام آن اطلاع دهند؛ در حالی که مفهوم پیشگیری از جرم، این نیست.وی اضافه کرد: سوال دیگری که مطرح است این است که آیا آییننامه مجلس میتواند اختیارات و مسئولیتهایی برای سایر قوا و رئیسجمهور تعریف کند؟ سوال دیگر این است که اگر مجلس لایحه دولت را به گونهای تغییر دهد که با شکل اولیهاش به کلی تفاوت داشته باشد، آیا باید دولت این مصوبه را اجرا کند و در صورت اجرا تبعات آن به عهده کیست؟آیا مجلس میتواند اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند؟رئیسجمهور در ادامه، سوال دیگری را مطرح کرد و گفت: مسئولیت تنظیم و اجرای بودجه به عهده کیست؟ آیا مجلس میتواند در بودجه جهتگیریها را تغییر دهد؟ در این صورت چه ضرورتی به دادن بودجه است؟ آیا مجلس میتواند همراه بودجه قوانین عادی را هم تغییر دهد؟ آیا این کارها طبق قانون اساسی و مفید به حال کشور است؟ آیا مجلس میتواند اصل 75 را دور بزند و مصوبهای داشته باشد که برای هزینه آن درآمدی در نظر گرفته نشده است؟وی ادامه داد: مجلس در تاسیس وزارت ورزش و جوانان، دولت را ملزم به تاسیس این وزارتخانه کرد در حالی که بودجه آن را تعیین نکرده بود یا دولت را ملزم به تغییر ساعت رسمی کشور کرد در حالی که این مصوبه مبهم بود و بودجهای هم برای هزینههایی که روی دست دولت میگذاشت در نظر نگرفت. آیا مجلس میتواند با طرح نمایندگان اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند و آیا میتواند با وضع قوانین عادی اعمال اجرایی را به افرادی غیر از وزرا بسپارد؟احمدینژاد در ادامه یادآور شد: در ابتدای انقلاب به خاطر مباحث تاریخی از اینکه اختیارات قوه مجریه زیاد باشد ترسی وجود داشت در حالی که در اصول قانون اساسی اختیارات قوه قضاییه مشخص است. نگویید چون در این زمینهها اظهارنظر میکنید روی حرف شورای نگهبان حرف زدهاید و بیدین شدهاید. سوال این است که آیا دستگاه نظارتی میتواند به بهانه نظارت، در کار اجرا دخالت کند؟ چندی پیش بود که حتی از ما درخواست شد که چرا قیمت ارز را بالا نمیبرید؟برخی خیال میکنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواسترییسجمهور با بیان اینکه "سوال دیگر این است که آیا قوه مجریه تحت امر دو قوه دیگر است یا مستقل از آنها برای خود اختیاراتی دارد؟"، افزود: برخی خیال میکنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواست. اصل 126 قانون اساسی تصریح دارد که امور استخدامی زیر نظر قوه مجریه است اما اگر هر دستگاهی خود را مستثنی بداند و مجزا عمل کند، علی و حوضش میماند. معنای این اصل آن است که تمام کارها در یک نقطه مدیریت شود وگرنه توازن به هم میخورد.وی با طرح این پرسش که "آیا مجلس با وضع قوانین عادی میتواند اختیارات رئیسجمهور را محدود کند؟"، تاکید کرد: این مباحث همگی علمی است و ما این مسائل را مطرح میکنیم تا اصلاح و درست شود وگرنه قصد انگ زدن به کسی را نداریم. برخی خیال میکنند که مالک مردمند و مردم رعیت آنها هستند و مردم را درجه یک و درجه دو و درجه سه میدانند.اجازه ندادهام در حوزه مسئولیتم با افراد برخورد شودرییسجمهور اضافه کرد: طبق قانون اساسی من به عنوان رئیسجمهور باید تلاش کنم نهایت آزادی مردم را پاس بدارم و این کار را کردهام و اجازه ندادهام در حوزه مسئولیتم با افراد برخورد شود، حتی زمانی که تهمت زدند. جز در موارد خاص که نیاز به برخورد بود و اجازه دادیم که همکاران شکایت کنند، حداکثر سعه صدر را داشتم و گاهی مکاتبه کردم و نامه نوشتم که برخی علنی شد. ما همه برای مردم هستیم و حکومت هم برای حفظ حقوق مردم تشکیل شده است. حتی پیامبر (ص) اجازه سیطره بر مردم را نداشت. باید مردم بخواهند و هنر این است که راه باز شود و در عین حال جلوی ظلم گرفته شود. استقلال در سایه آزادی و عدالت حفظ میشود. مردم باید در حکومت احساس عزت و اثرگذاری و نقشآفرینی کنند.چرا برخی خیال میکنند وقتی مردم به تعطیلات میروند فساد میکنند؟احمدینژاد به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: زمانی که بحث تعطیلات مطرح بود، با توجه به اینکه تعطیلات ما در مقایسه با سایر کشورها کم است و ما کشورهایی داریم که 136 روز تعطیلی دارد در حالی که در کشور ما تنها 77 روز است، در آن زمان بحثهایی مطرح شد که از نوروز کاسته شود یا بر عید فطر یک روز افزوده شود. یکی از آقایان اعتراض کرد و گفت چرا تعطیلات عید فطر را زیاد کنیم تا مردم بعد از یک ماه روزهداری به مسافرت بروند و فساد کنند؟ چرا برخی خیال میکنند وقتی مردم به تعطیلات میروند فساد میکنند؟هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده استوی با بیان اینکه "هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده است"، اظهار کرد: برخی از لذت و تفریح مردم ناراحت میشوند و به همین دلیل وقتی میخواستیم به مردم سوخت بنزین برای سفر بدهیم، مخالفت میکردند.رییسجمهور تاکید کرد: این مردم هستند که نظام را حفظ کردهاند و خواهند کرد. باید به آنها اجازه دهیم که اراده خود را حاکم کنند که در اینصورت به خیر و صلاح خواهد بود.دکتراحمدینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود به جایگاه انسان در خلقت اشاره و اظهار کرد: انسان مهمترین موضوع عالم هستی است و تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد و صفات الهی در وجود او برای متحول شدن و متجلی شدن به امانت گذاشته شده است و حکومت، قانون اساسی، کار و فعالیت اجتماعی، همه اینها مربوط به انسان است و در رابطه با انسان معنا پیدا میکند و همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشد.رییسجمهور با بیان اینکه خداوند عالم را برای انسان خلق کرد و انسان را برای تعالی، گفت: انسان باید این تعالی و کمال را آزادانه انتخاب کند و این امر باید با انتخاب آزاد انجام شود. خداوند انسان را آزاد خلق کرده و اجازه داده که با انتخاب خود مسیر کمال را طی کند.وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بیمعناست، گفت: زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا میکند که انتخاب آزادانه باشد و همه ارزشهای انسانی در سایه آزادی معنا پیدا میکند. همه زیباییهای عالم نیز در سایه آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا میکند.احمدینژاد افزود: خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهده انسانها و انتخاب آزاد انسانها گذاشته است.رییسجمهور همچنین با اشاره به اهمیت اجرای عدالت و طرح این پرسش که چرا عدالت مهم است، گفت: عدالت بستر کمال و تعالی انسان است و اگر همین عدالت با اراده آزاد ملتها و انسانها مستقر نشود، کمالآفرین نیست و فاقد ارزش است، چون انسانها آزاد هستند و خداوند برای آنها حق تعیین سرنوشت قرار داده است و این مهمترین حق است.وی در پایان با بیان اینکه استقلال هم به واسطه آزادی است، اظهار کرد: کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد؛ چرا که آزادی منشاء کرامت انسان است و کرامت مستلزم استقلال است. وقتی ملتی میخواهند مستقل باشد در واقع میخواهد با کرامت زندگی کند.در این همایش غلامحسین الهام سخنگوی دولت، حجتالاسلام و المسلمین میرتاجالدینی معاون رییسجمهور در اجرای قانون اساسی،فاطمه بداغی معاون حقوقی رییسجمهور، عزیزی معاون رییسجمهور، بختیاری وزیر دادگستری، مریم مجتهدزاده مشاور رییسجمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، حجازی دبیر هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی و ... حضور داشتند.
منبع:ایسنا
کد خبر: ۱۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۲
اوای ذنا:استاندار کهگیلویه و بویراحمد در سومین نشست خبری خود در جمع خبرنگاران با گرامیداشت هفته بسیج، این نیرو را برای جامعه اسلامی ارزشمند دانست و تصریح کرد: برخی تندرویها و ایرادات شخصی را به حساب بسیج نگذارید.وی افزود شاید بسیج را روزی یک نیروی کمکی در جنگ میدانستند، ولی امروز شاهد عمق نفوذ این نیرو در لایههای مختلف جامعه هستیم که اثرات مثبتی را به دنبال دارد.صابری در حاشیه این نشست خبری، نقش رسانهها در ایجاد آرامش را بسیار مهم دانست و یادآور شد: همه شما خبرنگاران را به حرمت خون شهدا قسم میدهم که از نوشتن مسائل تفرقهانگیز و ناامید کننده بپرهیزید و همواره مسائل امیدبخش را به مردم بگویید. استاندار کهگیلویه و بویراحمد در ادامه گفت : وقتی به یاسوج آمدم حتی راننده خود را نیز از بیرون این استان نیاوردم و تنهای تنها آمدم.* همچنین وقتی یکی از خبرنگاران از سرمای سالن شماره یک استانداری در این نشست انتقاد کرد، استاندار به شوخی گفت: اگر اکنون در زیلایی و یا دیگر مناطق محروم بودید سردتان نبود و این حرف را نمیزدید و شما خود را جای آنها قرار دهید که این خبرنگار در پاسخ گفت برای آنها هم گاز بکشید و صابری پاسخ داد این هم درست است و باید انجام شود.منبع/فارس
کد خبر: ۱۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۷
اوای دنا: آیین معارفه و تودیع استانداران سابق و جدید اردبیل حاشیههایی داشت که از نظر میگذرد. * مراسم معارفه استاندار اردبیل بعد از ۴۰ دقیقه تاخیر در مجتمع فدک اردبیل با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد و مجری این برنامه در هر فرصتی سعی میکرد اشعاری ترکی با احساسات خاص قرائت کند تا فضای جلسه را از سنگین بودن رسمی به حالت پویایی و نشاط سوق دهد که در این بین واکنش نماینده مردم اردبیل به اشعاری با مضامین اردبیل خنده را بر لب حاضران مینشاند. * در حالی که تشریفات عجیبی در استقبال از استاندار جدید به راه افتاده بود چند دستگاه اتوبوس حمل و نقل عمومی اردبیل در جلوی مجتمع فدک حاضر بود که بر روی این اتوبوسها پلاکاردی با مضمون «ستاد استقبال مردمی» نوشته شده و از طرفی تعدادی از همروستاییهای نیکزاد گوسفند به محل حضور نیکزاد آورده بودند تا جلوی او قربانی کنند. * از تشریفات عجیب این مراسم آمادهباش کامل نیروهای آتشنشانی با لباس فرم و همچنین تعدادی جوان و نوجوان بسیجی با لباس متحدالشکل به همراه گل و پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران بود که یک تونل خوبی را برای عبور وزیر و استاندار جدید به وجود آورده بودند. * هرچند رئیس شورای شهر اردبیل در سخنرانی افتتاح پروژههای عمران شهری اعلام کرد که استقبال از نیکزاد شکل مردمی داشته اما از چند روز پیش شورای شهر و شهرداری که نمیتوانستند خوشحالی خود را از انتخاب شهردار سابق اردبیل به عنوان استاندار کتمان کنند بنرها و پارچه نوشتههای متعددی در سطح شهر و جلوی فدک اردبیل نصب کرده بودند تا حضور نیکزاد را تبریک بگویند. * در مراسم معارفه امروز ۱۰ نفر از نمایندگان مردم استان در مجلس گرفته تا یکی از جانبازان سخنرانی کردند که معاون عمرانی استاندار اولین سخنرانی بود که پشت تریبون رفت و به ارائه گزارشی از عملکرد صابری در حوزههای مختلف پرداخت. * در این مراسم رئیس کل دادگستری استان، رئیس مجمع نمایندگان استان در مجلس، مصطفی افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس به نمایندگی از نمایندگان حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین و یونس اسدی به عنوان منتخب نمایندگان شهرستانهای مختلف استان و همچنین نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل، وزیر کشور و در نهایت نیکزاد استاندار جدید اردبیل به ایراد سخنرانی پرداختند به طوریکه این مراسم بیش از ۳. ۵ ساعت به طول انجامید. * جلسه معارفه به قدری طولانی شد که تعدادی از شرکتکنندگان چند بار برای هواخوری به بیرون از جلسه رفته و هوایی تازه کردند. * در این مراسم از مدیران کل تا مدیران جزء از فرمانداران تا بخشداران و شهرداران و همچنین برخی از صنوف و عموم مردم حاضر شده بودند به طوریکه هم بخش اصلی و هم طبقه فوقانی مجتمع فدک مملو از حاضرانی بود که برای این مراسم آمده بودند. * در خلال برنامه خانواده نیکزاد همسر و دو فرزند او به همراه مادر اکبر نیکزاد در سالن جلسه حاضر شده و پرسنل شهرداری نیز به گرمی از فرزند خردسال او استقبال کرده و او را بارها به آغوش گرفتند که برخی شیطنتهای پسر نیکزاد نیز در قسمت عقب سالن به برخی بینظمیها کمک کرده بود. * از دیگر حاشیههای این مراسم پخش کلیپی از عملکرد سید حسین صابری با عنوان خدمت بیمنت بود که به زیبایی دستاندرکاران استانداری عملکرد دو ساله وی را به تصویر کشیده و ناگفتههای دوران مدیریتی وی را به ویژه سفرهای هفتگی به شهرستانها و روستاها در قالب کلیپی به نمایش گذاشتند که تنها اشکال این کلیپ افزودن برخی پروژههایی بود که به در سالهای گذشته به دست استانداران قبلی افتتاح شده بود. * از بین نمایندگان استان تنها منصور حقیقتپور که گفته میشود با سید حسین صابری میانه خوبی ندارد در مراسم حاضر نشده بود و مجری برنامه نیز حاضر نبودن وی را در جلسه به حاضران گوشزد کرد. * در این مراسم تعدادی از سخنرانان از وزیر کشور به عنوان دکتر و تعدادی نیز به عنوان مهندس یاد میکردند در حالی که بر اساس قانون دادن القاب غیرواقعی به اشخاص به ویژه در قالب مدرک تحصیلی غیرقانونی است اما هیچیک از مدیران و نمایندگان استان متوجه این مسئله نبودند. * رئیس مجمع نمایندگان استان در سخنرانی خود هم ایام گذشته نظیر هفته دولت را گرامی داشت و هم ایام پیش رو را به نام دفاع مقدس تبریک گفت و هم از حادثه زلزله و تسلیت آن سخنی به میان آورد. * در این مراسم انتقاد نماینده مردم اردبیل در مجلس مصطفی افضلیفرد در حالی از رسانهها در خصوص انتشار مطلبی با عنوان «نمایندگان در انتخاب استاندار جدید دخالتی نداشتند» سخن به میان آورد که اسناد خبری و صدای موجود این نماینده در گفتوگو با خبرنگار فارس به خوبی ثابت میکند که وی به صراحت اعلام کرده نمایندگان در جابهجایی استاندار اردبیل دخالتی نداشتند. * در تجلیل از زحمات سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل دستاری از جانبازان دوران دفاع مقدس در خطابه خود از زحمات وی قدردانی کرده و برای نیکزاد آرزوی توفیق کرد. * در حالی که در این مراسم حضور باقری جدی قهرمان پارالمپیک نیز به چشم میخورد، مجری برنامه به سرعت قهرمانی باقری جدی، مجید فرزین و انوشیروانی را در پارالمپیک و المپیک تبریک گفت. * امام جمعه اردبیل نیز در این مراسم از ریخت و پاشهای انجام شده در مراسم معارفه به ویژه آمادهباش نیروهای آتشنشانی و برخی کارهای زاید تشریفاتی انتقاد کرد و اظهار داشت: اگر قرار است چنین کارهایی معمول باشد پس چرا برای سایر استانداران و یا مدیران انجام نمیشود. * امام جمعه اردبیل پس از پایان سخنان خود با عذرخواهی از وزیر کشور سالن جلسه را ترک کرد و در هنگام رفتن بیان کرد: بنده برای معارفه استاندار تا ساعت ۱۱ برنامهریزی داشتم و به دلیل انجام مصاحبه مهم با یکی از خبرگزاریهای مهم کشوری باید به وعده خود عمل کرده و در محل مصاحبه حاضر شوم. * استاندار سابق اردبیل به رغم پخش شدن کلیپی از عملکرد خود حدود ۲۰ دقیقهای نیز صحبت کرد و از برخی کارهای انجام شده سخن به میان آورده و در خطاب به اظهارات افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس در خصوص ثابت ماندن نرخ بیکاری به کاهش تدریجی آن اشاره کرد. * در این مراسم احکام استاندار جدید قرائت و از زحمات صابری نیز با لوح سپاس و هدایایی تجلیل شد و به صورت ابتکاری لوح سپاس تهیه شده از طرف صابری به نیکزاد تقدیم شد. * در این مراسم جمعی از عکاسان و فیلمبرداران در قسمتهای مختلف سالن مشغول فعالیت و شکار صحنهها بودند و تعداد ۱۵ خانم نیز در سالن جلسه حضور داشتند که اغلب آنها از خبرنگاران رسانههای گروهی استان و نشریات محلی بودند. * طولانیترین سخنرانی را در این مراسم وزیر کشور انجام داد که با لحنی شوخی به اظهار نارضایتی برخی از نمایندگان و مسئولان از جابهجایی استاندار اردبیل پاسخ داد و گفت: تا دیروز به ما فشار میآوردند که استاندار را تغییر دهید اکنون همان افراد به خاطر همین جابهجایی از ما گله میکنند. * وزیر کشور همچنین به سفت و سخت بودن صابری در هزینه بیتالمال اشاره کرد و یادآور شد: من یقین دارم که صابری اجازه نمیدهد ریالی از بیتالمال صرف کارهای بیهوده شود. * در این سخنرانی وزیر کشور از جلیل جعفری بنه خلخال نماینده خلخال و کوثر در مجلس به عنوان نخبه حوزه فناوری هستهای یاد کرد و با خطاب قرار دادن وی گفت: ایران امروز در عرصه هستهای سرآمد کشورهای دنیاست. * با وجود طولانی بودن مراسم هیچ پذیرایی از حاضران در پایان جلسه صورت نگرفت و حاضران با خستگی تمام و مدیران با صرف کردن یک روز کاری خود به مراسم معارفه به خانههای خود برگشتند. *به گزارش فارس، آخرین سخنران این مراسم اکبر نیکزاد استاندار جدید بود که در سخنان خود بارها از خاطرات شیرین دوران شهرداری خود گفت و به علاقمندی خود به آش دوغ نیز اشارهای کرد و اظهار داشت: بنده حسرت به دل ماندم که در اردبیل مثل همه مردم به مغازه آشفروشی رفته و دل سیر آش دوغ بخورم. * نیکزاد به روند پایان ماموریت خود در شهرداری اردبیل و حضور در دو استان قزوین و کهگیلویه و بویراحمد به شوخی اشاره کرد و افزود: وزیر کشور بنده را به قزوین فرستاد تا همچون معاونان قبلی استاندار بر اثر سقوط هواپیما جانم را از دست بدهم و به کهگیلویه و بویراحمد فرستاد تا شاید در این منطقه کوهستانی بلایی سرم بیاید اما با برگرداندنم به اردبیل ثابت کرد «مال بد بیخ ریش صاحباش است».
نیکزاد همچنین به دوستانش از خطه کرمان همولایتیهای صابری در زمان بازسازی بم و زرند کرمان و ابراز ارادت آنها اشاره کرد و گفت: هنوز که هنوز است از بم دوستانم برایم خرما میفرستند و ما نه تنها امروز بلکه در آینده نیز مهماننوازی خود را به صابری نشان خواهیم داد.
کد خبر: ۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
اوای دنا:هدایتخواه در واکنش به ادعاهای رسانه بیگانه پیرامون کاندیداتوری وی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و حمایت جبهه پایداری انقلاب اسلامی از او را تنها یک شوخی رسانه ای دانستمخبر کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم خبر رسانه های خارج از کشور پیرامون کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را شوخی دانست و از اقای حداد عادل بعنوان گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری سخن به میان آورد. ستار هدایتخواه یکی از نمایندگان اخلاقمدار و بی حاشیه مجلس هشتم بود که این روزها با همه ی اصرارهایی که از سوی برخی دولتمردان و نهادهای دیگر برای سمت جدید وی صورت می گیرد، ترجیح داده تا در شهر خود به فعالیتهای فرهنگی و بعضا کشاورزی مشغول باشد.به گزارش اوای دنا به نقل از بی باک ،هدایتخواه در واکنش به ادعاهای رسانه بیگانه پیرامون کاندیداتوری وی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و حمایت جبهه پایداری انقلاب اسلامی از او را تنها یک شوخی رسانه ای دانست و در عین حال از کاندیداتوری احتمالی اقای حداد عادل سخن به میان آورد.عضو مرکزی جبهه پایداری از «غلامعلی حداد عادل» بعنوان یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم خبر داد. ستار هدایتخواه گفت: آقای حداد عادل» احتمالا یکی از کاندیداهای انتخابات آتی ریاست جمهوری است اگرچه جبهه پایداری هنوز نشستهای مستمری برای این انتخابات برگزار نکرده است. وی زمان برگزاری نشستهای مستمر جبهه پایداری برای انتخابات ریاست جمهوری آینده را حدود یک ماه آینده عنوان و اظهارداشت: بدون شک این جبهه در آن انتخابات حضوری فعال خواهد داشت. مخبر سابق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، «حداد عادل» را دارای پتانسیلهای قابل قبولی برای ریاست جمهوری ایران اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: جبهه پایداری دنبال بررسی تمامی شاخصههای اصولگرایی برای نامزد خود در انتخابات آینده ریاست جمهوری است. هدایتخواه افزود: نمیدانم در جبهه پایداری بر روی گزینههای «سعید جلیلی» و «علی اکبر ولایتی» بحث شده یا خیر ، اما تا جایی که من میدانم این جبهه هنوز رسما وارد این موضوع نشده است. گفتنی است، از غلامعلی حداد عادل، سعید جلیلی و علی اکبر ولایتی بعنوان اصلی ترین کاندیداهای احتمالی جریان اصیل اصولگرایی در انتخابات آتی نام برده می شود و حداد عادل تا کنون نشان داده که هرکجا انتخابش با رای مردم بوده در آنجا با رای قاطع و بالایی پیروز گردیده است برخلاف جایگاهی چون ریاست مجلس که راهکارش با انتخاباتهای مردمی کاملا متفاوت است لذا حداد تا کنون تنها یکبار توانسته به ریاست مجلس شورای اسلامی برسد.با این حال باید منتظر روزهای آتی بود که جریان اصیل اصولگرایی کدام گزینه از بین گزینه های متعددی که این روزها بر سر زبانها هستند را به میدان خواهد آورد.
کد خبر: ۸۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
اوای دنا: دکتر ستار هدایتخواه نماینده فعلی مردم بویراحمد و دنا در جمع خبرنگاران در خصوص طرح سوال از رئیس جمهور و پاسخ های ریاست محترم جمهوری گفت: بحث سوال از رییس جمهور ایراد و اشکال مبنایی داشت زیرا اصل 88 قانون اساسی گفته که " یک چهارم نمایندگان در مورد یکی از وظایف رییس جمهور سوال داشته باشند" اما دیدیم که یک سوال نبود و 11 سوال بود و بخشی از این سوال ها در مورد وظایف ریس جمهور نبود بلکه در مورد اظهارنظرهای وی بود.وی بیان کرد: ایراد بعدی این بود که یک چهارم تحقق پیدا نکرد و اینطور نبود که 79 نفر روی همه سوالها توافق داشته باشند.دکتر هدایت خواه در خصوص زمان طرح سوال هم اظهار داشت: زمان طرح سوال هم زمان درستی نبود زیرا پس از حضور گسترده مردم در انتخابات و خنثی کردن تبلیغات استکبار در خصوص کاهش پشتوانه مردمی نظام، طرح آن در چنین زمانی سوژه ای شد برای رسانه های بیگانه که پیروزی بزرگ ملت ایران را تحت شعاع قرار دهند.ایشان در ادامه بیان داشت: رییس جمهور در بخش هایی پاسخ های مستدل و محکمی دادند و در بخش های دیگر هم به نظر من با زبان شوخی پاسخ داد که بهتر بود با این زبان پاسخ نمی داد.نماینده بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی افزود پس از پاسخهای رییس جمهور هم خلاف آیین نامه عمل شد،زیرا در آیین نامه نیامده که کسانی پس از صحبت رییس جمهور تذکر و پاسخ دهند اما برخی پاسخ ها و تذکرات خلاف آیین نامه بود که هیئت رئیسه مجلس تدبیر نکردند.وی تصریح کرد: قضیه اینجا تمام نمی شود و زمینه ساز چالش جدیدی بین مجلس و دولت خواهد شد که این هم برخلاف مصالح نظام است و بی تدبیری هیئت رئیسه مجلس را نشان می دهد.مخبر کمیسیون فرهنگی همچنین در خصوص پاسخهای احمدی نژاد به بحث مکتب ایرانی هم گفت: مباحث پیرامون مکتب ایرانی نمی توانست مبنای سوال قرار گیرد زیرا جزء حوزه وظایف رئیس جمهور نبوده بلکه دیدگاه او بود و اگر قابل نقد است، دیگران آن را نقد کنند.هدایت خواه در خصوص پاسخ رییس جمهور به بحث خانه نشینی اش هم اظهار داشت: پاسخ رییس جمهور در خصوص خانه نشینی خود، ابهامات را برطرف نکرد اما توجیه وی این است که خانه نشینی به معنی تعطیلی کار نبوده است و نمی توانیم در مورد نیت افراد صحبت کنیم.دکتر احمدی نژاد در خصوص 11 روز خانه نشینی چنین گفت:اکثر مردم به من می گویند کمی استراحت کن و به خودت برس! 11 روز خانه نشینی هم از این حرف هاست! احمدی نژاد و خانه نشینی؟ این حرف و وصلهها به من و دولتم نمیچسبد. زندگی ام نشان می دهد که با عمل درست و ادبیات صحیح از ولایت دفاع کنم و نشان دهم که نظام ولایی نظام تلاش و عمل است.
کد خبر: ۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۶
اوای دنا:طرح سؤال از رئيسجمهور سرانجام پس از سه سال كشمكش و بازي برخي از نمايندگان با اين كارت، صبح امروز (چهارشنبه) در صحن علني مجلس مطرح شد و رئيسجمهور نيز به همراه جمعي از اعضاي هيئت دولت براي پاسخگويي به اين سؤالها در صحن مجلس حاضر شد.
به گزارش بی باک به نقل از رجانيوز، در اين جلسه، مطهري ابتدا سؤالهاي سؤال كنندگان از رئيسجمهور را از روي يك متن قرائت كرد، اما نتيجهي اين جلسه، تقريباً براي مردم در روزهاي پاياني سال بيفايده بود، چرا كه عمدهي سؤالها، مسئله مردم نبود و نمايندگان سؤال كنندهاي كه بهعنوان نماينده مردم، اين سؤالها را مطرح كرده بودند، گويا بيشتر سؤالهاي خود را عنوان كردند تا سؤالهاي مردم را. همچنين پاسخهاي رئيسجمهور نيز متقابلاً بهنحوي بود كه نوعي واكنش سياسي و كنايه زدن از تريبون مجلس از آن برداشت ميشد.
علي مطهري براي قرائت سؤال از رئيسجمهور پشت تريبون قرار گرفت و با تشكر از رئيسجمهور بهدليل حضور در مجلس بهمنظور پاسخ به سؤال 79 نماينده مجلس، گفت كه قصد سؤال كنندگان تخريب از رئيسجمهور نيست، آنهم رئيسجمهوري كه خدمات زيادي به كشور داشته است، سؤال ما اين است كه چرا در مواردي بر خلاف قانون عمل شده است، و طرح سؤال هم براي اين است كه دولت و مجلس از رسانهها با هم سخن نگويند.
وي با بيان اينكه در برخي موارد خلاف قانون عمل شده است، طرح سؤالهاي خود را آغاز كرد.
مطهري، با يادآوري عدم پرداخت اعتبارات مترو، عنوان كرد كه دولت بايد قانون را اجرا كند، اما رئيسجمهور گفته است كه اعتبارات دو ميليارد دلاري مصوب براي متروي تهران را بهدليل در برداشتن بار مالي و مخالفت با اصل 75 قانون اساسي اجرا نميكند.
وي در خصوص بندهاي بعدي سؤالها، به موضوع محقق نشدن آمارها در خصوص اشتغال و پرداخت سهميه بخش توليد از هدفمندي يارانهها و همچنين تورم ناشي از آن، اشاره كرد.
مطهري در ادامه، به طرح سؤال از رئيسجمهور در مورد ماجراي عزل وزير اطلاعات و تأخير در اعلام حكم ابقاي او بهدنبال دستور رهبر معظم انقلاب و سپس خانه نشيني پرداخت.
وي در توضيح سؤال بعد، به اظهارات رئيسجمهور در مورد در رأس امور نبودن مجلس اشاره كرد. مطهري سپس از رئيسجمهور خواست كه مقداري از وقتش را براي طرح همه سؤالات به او بدهد كه رئيسجمهور با مطايبه گفت، همه وقت ما مال شماست اما رئيس مجلس تأكيد كرد كه آقاي مطهري بر اساس قانون، شما فقط 15 دقيقه وقت داريد.
مطهري، سؤال بعد خود را در مورد محل مصرف بودجههاي فرهنگي عنوان كرد و در توضيح سؤال بعدي، به اظهارات دكتر احمدينژاد در تلويزيون در مورد پوشش اسلامي اشاره كرد و دولت، دولت ليبرالي خواند كه افراد بي بند و بار پيام رضايت دولت را از اظهارات رئيسجمهور در مورد پوشش دريافت كردهاند.
وي، سؤال هشتم خود را به اظهارات رئيس دفتر رئيسجمهور در مورد احياي مكتب ايراني و تأييد آن از سوي رئيسجمهور بر خلاف مخالفت مراجع و علما اختصاص داد.
علي مطهري، بهرغم پايان يافتن وقت قانوني خود پس از طرح اين سؤال بهمدت حدود سه دقيقه با وجود تذكرات منشي و رئيس جلسه به طرح اظهارات خود ادامه داد.
پاسخهاي رئيسجمهور
در ادامه اين جلسه، رئيسجمهور براي پاسخ به سؤالها پشت تريبون قرار گرفت و با عنوان اينكه سؤال حق مجلس است و پاسخگويي نيز حق رئيسجمهور و هيئت وزيران، اضافه كرد كه من آماده بودم قبل از انتخابات مجلس براي پاسخ به سؤالها در مجلس حاضر شوم اما بهدليل اينكه بر نتيجه انتخابات تأثير منفي نگذارد و برخي بخواهند آن را تقصير دولت بيندازند، هيئت رئيسه مجلس صلاح ديد كه در زمان فعلي در مجلس حاضر شويم.
وي همچنين به اين مسئله كه مطهري 20 دقيقه صحبت كرده و اين يعني 30 درصد بيش از وقت خود صحبت كرده است، گفت كه بنابراين ما هم بايد 30 درصد بيش از وقت خود، يعني يك ساعت و 20 دقيقه وقت پاسخگويي داشته باشيم.
دكتر احمدينژاد سپس به ترتيب سؤالهاي مكتوب از موضوع مترو شروع كرد و با يادآوري مجدد خلاف اصل 75 بودن مصوبه مجلس در مورد مترو، تأكيد كرد كه بر اساس نص قانون اساسي، چنين طرحي اساساً قابل طرح در مجلس نبوده است. مجلس به دولت گفته است كه به مترو وام بده، اما محل آن را مشخص نكرده است، در شوراي نگهبان هم رد شده و به مجمع تشخيص مصلحت هم كه رفته است، رئيس كل بانك مركزي نامه رسمي نوشته است كه بودجهاي براي اين مسئله وجود ندارد، آنجا هم دبير مجمع اين مسئله را مطرح كرده است و بعد يكي از اعضاي مجمع گفته است كه اين را مصوب ميكنيم كه اتفاقاً اجرا نشود.
رئيسجمهور خاطرنشان كرد كه كمك دولت به مترو، دهها برابر شده است، هشت برابر دولتهاي قبل، اتوبوس در اختيار شهرداري تهران قرار گرفته و پنج برابر به متروي تهران كمك شده است. مجلس برود نحوه هزينهكرد كمكها را بررسي كند.
وي سپس با بيان اينكه دولت و مجلس دغدغه كلانشهرها را دارند، به پرداخت اعتبارات مترو در ساير كلانشهرها اشاره و سپس بيان كرد كه بارها بدهي شهرداري تهران به بانكها امهال شده است، آيا بهتر نبود كه بهجاي اينهمه فشار به دولت، سري ميزديد و ميديديد كه اعتبارات پرداخت شده چگونه و كجا هزينه شده است؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال مربوط به آمارهاي اشتغال، با آمارهاي بانك مركزي و مركز آمار ايران استناد كرد.
وي در پاسخ به سؤال در مورد هدفمندي يارانهها، به رشد اقتصادي سال 90 اشاره كرد و گفت كه به اعتراف دوست و دشمن، دولت بهترين عملكرد را در اجراي قانون هدفمندي يارانهها در سختترين شرايط و فشارهاي خارجي داشته است.
احمدينژاد ادامه داد: دولت بيشترين كمك را به بنگاهها كرده است و بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت به بنگاهها كمك ترجيحي كرده است.
وي سپس گفت: شما در قانوني كه تصويب كرديد، براي سازمان هدفمندي مجمع عمومي تعيين كرديد كه اسم رئيسجمهور در آن نيست، حالا سؤالش را از رئيسجمهور ميپرسيد. موضوع ارز هم ربطي به هدفمندي نداشت كه در آينده، آن را با مردم در ميان خواهم گذاشت.
احمدينژاد در پاسخ به سؤال طراحان سؤال در مورد خانهنشيني، با خنده گفت كه اين وصلهها به دولت نميچسبد اما زندگي من نشان ميدهد كه با عمل، بيان درست و منطقي از ولايت دفاع كنم و نشان دهم كه اين نظام، نظام مهرباني، تلاش و همبستگي است. در تمام دولت، حتي يك روز هم كار تعطيل نشده است.
وي، در پاسخ به سؤال پنجم گفت كه ما با استدلال مطلبي را مطرح كرديم، شما هم با استدلال پاسخ دهيد. آيا براي رئيسجمهور اين مقدار هم آزادي بيان قائل نبايد قائل شد؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال در مورد تشكيل ديرهنگام وزارت ورزش، اظهار داشت: من آنچه را كه شما تصويب كردم، ميخوانم، نوشتهايد از تاريخ تصويب قانون، وزارت ورزش و جوانان تشكيل ميشود. وي ادامه داد كه 30/10/89 اين قانون به ما در حالي ابلاغ شده است كه 10 روز قبل ادغام شده است. يكجا شما ميگوييد كه اول شرح وظايف را بدهيد، بعد ادغام كنيد، يكجا ميگوييد كه اول ادغام كن، بعد شرح وظايف بده. همچنين شما نوشتهايد كه ادغام شود، آيا ما جلوي قانون را گرفتيم؟ پرسيدهايد كه چرا نامه غير معمول زديد، آيا رئيسجمهور نميتواند چند ابهام اين قانون پر از ابهام را مطرح كند. شما از زمين و زمان انتقاد ميكنيد، كسي چيزي نميگويد، حالا ما يك سؤال ميپرسيم، اينگونه ميشود.
وي در پاسخ به سؤال در مورد محل مصرف بودجههاي فرهنگي كشور گفت: اولا تخصيص نيافتن كامل بودجههاي فرهنگي بهدليل تحقق نيافتن درآمدها بوده است، ثانيا مگر من در شوراي عالي استانها هستم كه جواب بدهم، بودجههاي فرهنگي كجا خرج شده است؟ شما ديوان محاسبات را داريد، بايد من از شما بپرسم كه با وجود اين ديوان و حضور شما در شوراهاي برنامهريزي استانها كجا خرج شده است. متولي هزينه بودجههاي فرهنگي، شوراي برنامهريزي استانهاست كه رئيسجمهور در آن، حضور و نقشي ندارد.
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال در مورد نحوه عزل وزير اطلاعات در زمان مأموريت سنگال گفت: چه كسي به وي اين مأموريت را داده بود؟ شما داده بوديد؟ اصل 136 قانون اساسي اختيارات رئيسجمهور است، آيا رئيسجمهور براي اختياراتش بايد بازخواست شود؟
وي در پاسخ به سؤالي در مورد اظهاراتش در مورد پوشش گفت: آقاي مطهري نظراتش را مبسوط مطرح كرد، اما بگذاريد خودماني صحبت كنيم. چرا هر مشكلي پيش ميآيد، گردن مردمي مياندازيم كه من و شما را سر و كار آوردند. ما ميگوييم به مردم سخت نگيريم و توهين نكنيم، البته اگر كسي بهطور سازمان يافته ميخواهد اخلال كند، دستگاه قضايي برود كار امنيتي و قضايي كند. اما كار فرهنگي با بگير و ببند نميشود.
احمدينژاد گفت: بگذاريد يك شوخي كنيم، چرا وقت انتخابات و 22 بهمن سراغ برخي تيپها و افراد برويم و آنها را در رسانهها و جلوي دوربين ميآوريم ولي تا تمام ميشود، آنها را محكوم كنيم، يك تناقض است. نبايد اينقدر به دختر و پسرها گير بدهيم. همچنين، آيا خود شما و بنده، گناه نكردهايم؟ كاري نكنيم كه مردم بگويند واعظان كاين جلوه در محراب و منبر ميكنند، چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند. در عين حال، آخرش اين است كه آيا رئيسجمهور حق اظهارنظر هم ندارد؟ اگر اينطور باشد، ميشود به خود شما هم گفت كه چرا اظهارنظر ميكنيد. مگر با يك اظهارنظر قرار است، كشور بههم بريزد؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال آخر اظهار داشت: ما را متهم به تحريك تعصبات قومي عليه ايران كردهاند، لابد جنگ هشت ساله، فتواي قتلها، دريغ كردن پول نفت از ملت فلسطين و... هم بهخاطر حرفهاي ماست.
احمدينژاد اضافه كرد: وقتي ميگوييم ايران، منظور يك قوم و نژاد خاص نيست، ايران يعني شيعه علوي و اسلام ناب محمدي.
وي ايران را يك گلستان از اقوام متنوع دانست و با برشمردن برخي از خدمات دولت در بخشهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گفت: به نظر شما پاك بودن، خدمتگزاري، دفاع از ملت، مبارزه با فساد، ايستادگي بر عدالت، هستهاي كردن ايران، پيشرفت علمي و... انحراف است؟ اگر اينطور باشد، اكثريت ملت ايران و اكثر اعضاي حاضر در اين جلسه هم در اين خط هستند.
احمدينژاد با يادآوري تعاريف بينظير پيامبر اسلام در مورد ايرانيان، بيان داشت: لابد ميخواهيد بگوييد كه نعوذ بالله اين تعاريف هم تحريك قوميتي بوده است.
وي ادامه ادامه داد: ما از اول گفتهايم كه براي عدالت آمدهايم و مقام معظم رهبري نيز تأييد كردند كه دولت قطار را به ريل بازگرداند. چرا بهعنوان يك اظهارنظر كه گفتهايم "ايران" بايد بازخواست شويم، پس چه بگوييم، بگوييم "انگليس"؟ شما هم ايران را دوست داريد و دوست داشتن ايران، عين انقلابي و حزب اللهي بودن است. ايران را كنار بگذاريم، كجا را بچسبيم. خدا هم ايران را دوست دارد، مردم ايران مقابل دنيا ايستاده و حرف ولايت را ميزنند. اگر در مقابل اتهامات سكوت ميكنيم، به معناي تأييد آنها نيست. اگر سكوت ميكنيم، به معناي تأييد اتهامات نيست، بلكه براي حفظ مصالح است.
رئيسجمهور در ادامه با يادآوري اصل 88 قانون اساسي كه به استناد آن، اين سؤال مطرح شده است، گفت: سؤال بايد در مورد وظايف باشد، بين خود و خدا، كداميك از اين سؤالها در مورد وظايف بود، يا در مورد اختيارات بود، يا اظهارنظرهاي رئيسجمهور و برخي هم بدون ربط.
وي همچنين گفت: شب عيد است، ميشود از مجلس هم انتقاد كرد يا خير، آقاي رئيس ميتوانيم بگوييم يا خير.
رئيسجمهور ادامه داد: چه كسي قانون خدمات كشوري را تغيير داد كه ديوان محاسبات و مجلس و برخي دستگاههاي ديگر را از شمول آن خارج كرد؟ آيا ميشود با قانون عادي، قانون اساسي را دور زد؟ نميشود مصوبات دولت را يكطرفه لغو كرد. ميشود با فشار دادن يك دكمه، فوق ليسانس شد؟ آييننامه داخلي مجلس براي اداره داخلي مجلس است، ميشود در اين آييننامه براي ساير قوا تعيين تكليف كرد؟
وي افزود: در همين مجلس، ما متهم به تخلف يك ميلياردي در زمان انتخابات شديم و رئيس ديوان محاسبات در روز پنجشنبه ممنوعيت تبليغات انتخابات اعلام كرد كه دولت تخلف كرده است، بعد معلوم شد كه اينچنين نبوده است.
احمدينژاد با اشاره به اظهارات يك نماينده كه بايد تابوي سؤال از رئيسجمهور شكسته شود، گفت: رئيسجمهو ركه كف خيابان است و توهين به او هيچ مدال شجاعت نميخواهد، اگر كسي جرأت دارد، يك كلمه يه ديگران بگويد، تا ببيند، آقاي جوانفكر چه ميكشد؟
وي با طرح اين مطايبه كه در گذشته يك نفر ارباب بود و بقيه رعيت، اما اكنون، ظاهرا همه ارباب و ظاهرا دولت رعيت شده است.
رئيسجمهور همچنين گفت كه ظاهرا براي شكايت از شما بايد به خود شما شكايت كنيم، در حاليكه مسئوليتها فرصت خدمت است و چهار سال به سرعت ميگذرد، دسته بازي و گروه بازي تا وقتي بازي است، خوب است اما اگر قرار شد كه بر مسائل كشور اثر بگذارد، خوب نيست.
وي تصريح كرد كه روزها خواهد گذشت، مبادا فرصت خدمت براي تثبيت قدرت استفاده شود.
او ادامه داد: اين دولت حتي ضعيفترين قوانين را بهخوبي و با كمترين آسيب مديريت كرده است، مجلس از همه ظرفيتهاي قانوني و فراقانوني براي كنترل دولت استفاده كرده ولي آيا با دستگاههاي ديگر هم همين رفتار شده است؟
احمدينژاد اظهار داشت: سؤالهاي امتحاني كه براي ما مطرح كرديد، خيلي سخت نبود و به نظرم طراح سوال از همانها بود كه با دكمه فوق ليسانس شد، ما همه سؤالها را نوشتيم و اضافهتر هم نوشتيم، حالا كه ميخواهيد نمره بدهيد، كمتر از 20 بدهيد، بيمعرفتي است.
رئيس مجلس در ادامه با تشكر از رئيسجمهور گفت كه در زدن اصل 138 حرف دقيقي نيست. در مورد اصل 75 هم قانوني كه فرآيند تصويب را طي ميكند، بايد اجرا شود.
کد خبر: ۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
اوای دنا-اسدالله ربانی مهر:چرا پيترسون آمريكايي بيشتر حاج بخشي را ميشناسد تا ما ...؟ اسكات پيترسون از خبرنگاران روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور، سفري به ايران داشته و در موضوع جنگ تحقيق ميكرد و در ديداري كه با مسعود ده نمكي كارگردان سينماي ايران داشته ميگويد: «ما در آمريكا يك مركز فرهنگي راهاندازي كرديم و در مورد جنگ ايران و عراق تحقيق ميكنيم و روي مستندات جنگ شما بسيار كار كردهايم و همه مستندات را ترجمه كرديم و در اين مستندات، اولويت ما، مستندهاي روايت فتح است.»پيترسون آمريكايي ميگويد: «جنگ شما دو نماد داشته كه من عكس آن دو نماد را به ديوارهاي دفتر كارم زدم، اين دو نماد يكي شهيد آويني است و ديگر حاجبخشي و من عكس هر دو را در دفتر كارم نصب كردم. شهيد آويني نماد تفكر و روح جنگ است و حاج بخشي نماد شجاعت و حماسه جنگ است.»ما نسل سوميها زمان جنگ را تجربه نكردهايم اما در مورد حاج بخشي روايت ميكنند كه شب عمليات كه ميشد به رزمندگان روحيه ميداد و با شوخيهاي خود، شور و نشاط خاصي به رزمندگان ميداد، ظرفي پر شده از حنا به دست داشت و وارد ميشد و فرياد ميزد: كجا ميرويد، ميگفتند: كربلا، ميگفت من را با خودتان ميبريد، رزمندگان ميگفتند: نه جا نداريم، و حاجي بخشي با خنده دنبالشان ميكرد...
از حاج بخشي نقل شده كه وقتي در رسانههاي رژيم بعثي شايعه شده بود كه حاج بخشي كشته شده است، نزديك خط عمليات شد و در مصاحبه با خبرنگاران خارجي ميگفت: به صدام بگوييد: من از آن دنيا آمدهام تا تو را ببرم. همرزمان حاج بخشي نقل ميكنند در حالي كه پسر او در جبهه شهيد شده بود حتي حاضر نشد يك روز از عمليات و رزمندگان جدا شود و با همان شور و نشاط به رزمندگان روحيه ميداد و هيچ كس فكر نميكرد حاج بخشي دو ساعت پيش فرزندش شهيد شده و خودش روحيهاش را در ساعات حساس عمليات از دست نميدهد.
اما اين تنها گوشهاي از حماسهها و رشادتهاي مردان بزرگ دفاع مقدس است، آنهايي كه شجاعانه روي مين رفتند و از سيم خاردار دشمن گذشتند تا عزت و مردانگي را براي كشور به ارمغان آورند، تا امروز مردم اين سرزمين در عزت و سرافرازي زندگي كنند.اما جاي امثال حاج بخشيها امروز در ميان ما خالي است، كساني كه تمام وجودشان را براي انقلاب گذاشتند، دل باخته قدرت و ثروت و رياست نبودند، اهل تزوير نبودند، همه وجودشان اخلاص بود و با خداي خود معامله كردند نه با كسي ديگر، براي خدمت به خلق و انجام تكليف در برابر همه زيادهخواهي ايستادند و در نهايت جاودانه ماندند و براي هميشه در قلبها زنده و جاودانه هستند.بياييم در جامعه امروزي، راه و رسم حاج بخشيها را زنده نگه داريم، اين همه براي رياست و قدرت حرص نخوريم، براي پست و قدرت به تخريب ديگران متوسل نشويم، نسبت به حق و باطل جامعهمان بيتفاوت نباشيم، قدر شهدايمان را بدانيم و در مسير شهدا حركت کنيم، فرهنگ اسلامي را پاس بداريم و از غلطيدن جوانان پاكمان به دامن غرب جلوگيري كنيم.چرا بايد جوانان ما هنرپيشههاي غربي را بيشتر از امثال شهيد مرتضي آويني، محمود شهبازي، همت، باكري، زينالدين، چمران و ... بشناسند، چرا عكس حاج بخشي به عنوان نماد شجاعت در دفتر پيترسون آمريكايي باشد اما بعضي دانشآموزان و دانشجويان ما حتي نام حاج بخشي را نشنيده باشند؟ دستگاههاي فرهنگي ما، صدا و سيما، دانشگاهها و... به كجا ميروند چه انديشههايي را به جامعه تزريق ميكنند؟ در ساختمانهاي چند طبقه دستگاههاي فرهنگي ما چه ميگذرد؟ جوانان ما چقدر با فرهنگ حماسه آشنا هستند؟ آيا نسلهاي جديد امثال حاج بخشي دارد كه به جامعه تحويل دهد؟ در برابر نشانه گرفتن فكر فرزندانمان از سوي شبكههاي ماهوارهاي، چه كرده ايم؟ مسؤولان ما چقدر ديوار اعتماد بين خود و مردم را بالا برده اند؟ راستي در جامعهاي كه شهدا براي ما به يادگار گذاشتند، وضعيت حجاب، امر به معروف و نهي از منكر، خدمت به محرومين، پاكدستي و اخلاص، تقوا و پاكدامني چطور است؟ هر چند تلخ است اما بايد گفت واي به روزي كه از اصل فاصله گيريم... البته منکر خدمات دولتمردان عزیز نیستیم اما توقع بیشتری داریم .
باید امروز كاري كنيم شايد فردا مجالي براي آن نباشد.
کد خبر: ۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
اوای دنا:اصن میخوای برای اینکه زیاد زحمتت نشه شما بیارید.. برگردوندش با خود ما.. دیگه قلقش دست بچه ها اومده!رضا مهربان در وبلاگ آب نامه ای خطاب به رییس جمهور آمریکا نوشت:سلام باراک جانخوبی داداش؟داداش شنیدم هواپیماتو خواستی؟راسته؟عزیز اینکه دیگه گریه نداره..پا زمین کوبیدن نداره..بیا بگیرش.. بیاه!فقط داداش یه مطلبی..اگر میشه تحویل در تهران باشه.. یا اصن همون طبس!با کامیون و C-130 هم قبول نیست.. باید با چندتا RQ-170 دیگه بیاید ورش دارید ببرید..به جان عزیزت اگر چشم داشتی داشته باشیم.. اصن مال دنیا که ارزش این حرفارو نداره.. داره؟فقط ما نگران امنیت این عزیز هستیم آخه بچه ها خیلی باهاش خو گرفتن.. تازه براش اسمم گذاشتن.. یادم نمیاد دقیقا.. بچه ها اسم اسب حضرت عباس چی بود؟راستشو بخوای میخوایم ببینیم این یکی هارو میتونیم بدون صدمه عین آدم بشونیم رو زمین یا نه.. همین جان تو. بعدش همشونو پس میدیم..اصن میخوای برای اینکه زیاد زحمتت نشه شما بیارید.. برگردوندش با خود ما..دیگه قلقش دست بچه ها اومده!نه! ای بابا من چقدر خنگم.. بچه ها میگن شما همون رو کابل بلندشون کنید ما خودمون میاریمشون!! دیگه بچه هدایت و ارشادشون قوی شده! این همه توصیه به امر به معروف و نهی از منکر بالاخره جواب داد..اصن به جان عزیزت لب تر کنی به جا کابل میاریم نیویورک تحویل میدیم..کم مصرفم هستن. تا اونجا با یه باک میان شنیدم..یا داداش این دیگه خیلی تکراری شده.. میگم اگه ورژن جدیدتری در دست ساخت دارید وایسیم با اونا بیاید ببریدش.. یه دست گرمی هم واس بچه های ماست.. هم فاله هم تماشا!! هان؟ چیه نظرت؟یه دقه صبر کن... اصن از کجا معلوم که شما از ما کپی نکرده باشید؟!!حالا بی شوخی یه طرح دیگه هم هست:ما اینو میاریم لب مرز تحویل میدیم.. بالاخره ما مسلمونیم مال حروم از گلومون پایین نمیره..اصن از قدیم گفتن مال بد بیخ ریش صاحبشه! این بادبادک شما زیادی دود میکنه واس هوای آلوده ما خوب نیس..ما اینو تحویل میدیم اما..در عوض..1-اموال بلوکه شده ما2-اموالی که فراری های ایرانی با خودشون بردن به پیوست خود فراری ها!3-به جای دانشمندایی که ازمون زدید ، دانشمند توی همون حوزه با همون سطح سواد و اخلاص!ور میدارید میارید تا معامله منصفانه باشه دیگه..خدایی قبول نداری منصفانه اس؟ هست دیگه..خلاصه انتخاب با خودته.. توی تصمیم گیری عجله نکن!دوستدار تو..بچه زرنگ ایران!
کد خبر: ۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۶