« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
داوطلبان نمایندگی انتخابات میان‌ دوره‌ای چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری از 15 فروردین به مدت هفت روز می توانند نسبت به ثبت نام خود اقدام کنند.به گزارش اوای دنا، داوطلبان نمایندگی انتخابات میان‌دوره‌ای چهارمین دوره مجلس خبرگان می‌توانند شخصاً یا بوسیله نماینده خود به فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه یا وزارت کشور مراجعه و با ارائه اصل شناسنامه عکس دار، چهار نسخه تصویر کلیه صفحات شناسنامه و دوازده قطعه عکس ۴×۶ ، ضمن تکمیل پرسشنامه اعلام داوطلبی نسبت به ثبت نام خود اقدام نمایند.داوطلبان بر اساس ماده ۳ قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری باید دارای شرایط زیر باشند:الف – اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقیب – اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولیّ فقیه واجد شرایط رهبری، را تشخیص دهدج – بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روزد – معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایرانﻫ - نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.همچنین این ماده دارای ۳ تبصره ی زیر است:تبصره ۱ – مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می باشند.تبصره ۲ – کسانی که رهبر معظم انقلاب – صریحاً و یا ضمناً – اجتهاد آنان را تأیید کرده باشد، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.تبصره ۳ – ضرورت ندارد که نمایندگان، ساکن و یا متولد حوزه انتخابیه خود باشند.در این بخشنامه ابلاغی از فرمانداران خواسته شده است با رعایت برنامه زمان‌بندی و بر اساس قانون ، آیین نامه و دستور العمل اجرایی انتخابات مجلس خبرگان و بخشنامه های صادره از سوی ستاد انتخابات کشور نسبت به برگزاری انتخابات در حوزه انتخابیه خود اقدام نموده و با تشکیل هیأت های اجرایی به منظور حسن اجرای برنامه های مربوط ، نهایت سعی و کوشش را به عمل آورند.انتخابات میان‌دوره‌ای چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری در استان های آذربایجان غربی و کهگیلویه و بویراحمد، روز ۲۴ خردادماه همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۱۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۱۴

اوای دنا:رییس مرکز آموزش مدیریت دولتی کشوردر نشست شورای اداری کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به تهیه بانک اطلاعات مدیران ایران گفت: تاکنون مشخصات 25 هزار مدیر و افرادی که در دوره های مدیریت شرکت کرده اند در بانک اطلاعات مدیران کشور ثبت شده است. آقای مهدوی افزود: اطلاعات این بانک بر روی پایگاهی اینترنتی به همین نام قرار گرفته است و مدیران ارشد استان ها می توانند از میان آن مدیران سازمانها را انتخاب کنند. وی افزود: در این بانک ، اطلاعاتی همچون سابقه افراد ، دانش و تجربه آنان و اطلاعات ارزشمند دیگری قرار گرفته است که در تشخیص صلاحیت های مدیریتی افراد تعیین کننده است. مهدوی گفت : این اطلاعات در اختیار استانداران ، معاون های آنان و وزیران و معاونان آنان قرار می گیرد تا افرادی که شایستگی بیشتری دارند ، انتخاب شوند. وی افزود: این طرح برای شناسایی و حفظ سرمایه های انسانی سازمان های دولتی کشور اجرا شده است و در مراحل بعدی گسترش خواهد یافت. به گزارش واحد مرکزی خبر رییس مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور گفت : در این مرحله نام مدیران کنونی پایه ، میانی و ارشد کشور و نیز افرادی که در دوره های ویژه این مرکز شرکت کرده اند در آن قرار دارد. وی یکی دیگر از طرح های در دست اجرای مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور را آموزش های ویژه تربیت مدیر اعلام کرد و افزود : در یک دوره زمانی 6 ماهه دوره های مدیریت پایه ، میانی ، ارشد و سیاسی به شرکت کنندگان آموزش داده می شود. مهدوی گفت : این دوره ها بین 120 تا 224 ساعت برگزار خواهد شد و در پایان دوره ها گواهی نامه افراد مستعد مدیریت به آنان داده می شود.
کد خبر: ۱۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۴

اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست. تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد. درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.-  تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده  هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: ‌چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1-    مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2-    باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3-    باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4-    تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5-    چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6-     سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7-    تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8-    بي انگيزگي9-    از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد  11- آلودگي هاي فکري  12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند.            اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1-       عدم احساس مسئوليت2-       فقدان باورهاي اخلاقي3-       نبود وجدان کاري4-     پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5-        حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6-        تجمل پرستي مدير7-        خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8-       شدت زياد تضاد طبقاتي9-       سيستم اداري و بوروکراسي10-       ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11-       ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12-        عوامل فردي- شخصيتي 13-         متغيرهاي وضعيتي14-       تمرکز قدرت   راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1-    بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2-    تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3-    اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4-    علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5-    مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6-     مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7-    يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8-    اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9-    بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10-      شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11-      وجود مديران مستحکم12-      پرورش فرهنگ شايسته سالاري13-      گسترش آزادي نقد و انتقاد14-      اصلاح ساختارها و عملکردها15-      رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند...             دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود.  تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است.  چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.  رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد.            نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶

اوای دنا:انتخابات با همه ی زیبائیهای خود و با ایتکه نماد مردم سالاری دینی می باشد اما خصوصا دربعضی از شهرهای کوچک نمایندگان و مسولانی  را وامدار احزاب ، گروهها و خصوصا افراد فرصت طلب و فصولگرا می نماید.که این خودیکی از  بزرگترین اسیب ها در صحنه ی خدمت به مردم و بی توجهی به اصل شایسته سالاری می باشد.متاسفانه در چنین شرایطی بعضا افرادی سکان دار ادارات و نهادها می شوند که نه تنها خدمتگزارانی صدیق بلکه فرصت خدمتگزاری را از افراد صدیق می گیرند.چند سال قبل مطلبی را در یکی از نشریات کشور بنام وقایع خواندم که حاصل چنین روندی را مدیران نالایق با رویکردهای نامتعارف دانسته است.مطلب آموزشی و آسیب شناسی زیر که بر گرفته از خط مشی و عملکرد چنین مدیرانی می باشد به رشته تحریر در آمده و امید است مورد توجه مسئولان صدیق و همچنین تسکین دهنده دل پر درد کارمندان خدوم قرار گیرد.معمولاً یکی از ویژگیهای برجسته مدیران نالایق فقدان یا ضعف جدی وجدان کاری است یعنی چون آنها بر اساس شایستگی انتخاب نشده اند همیشه بیشتر انرژی خود را صرف غلبه بر استرسهای خیالی از دست دادن مدیریت می نمایند و بدون دلیل به زیر مجموعه خود و حتی مراجعین مشکوک می شوند و تضاد دائمی تفکر خیالی از دست دادن مدیریت و واقعیت های موجود عملاً آنها را به موجودی ستیزه گر تبدیل می کند،آسیب مهم نشأت گرفته از این ویژگیها این است که این تیپ مدیران فوق العاده انحصار طلب هستند و به همین خاطر تلاش دارند تمام کارمندان زیر مجموعه را انتخاب کند واگر فرصت داشته باشند حتی سرایدار و خدمتگذار ساده را بر اساس معیارهای خود انتخاب می کند یعنی دلشان می خواهد هیچ کس جرأت انتقاد از آنها را نداشته باشد. چرا که فوق العاده شکننده هستند و چون تمام انرژی خود را صرف مقابله با جنجالهای خیالی وطرح نیرنگ مدیریتی می نماید دیگر حوصله تحمل اعتراضی را ندارند. چنین مدیرانی ظاهری مغرور دارند ولی برای فریب دیگران ناخودآگاه به مکانیسم دفاعی ابطال نیز متوسل می گردند.یعنی اظهار خدمت به محرومین و خانواده های نیازمندان ویا حتی احسان به فقرا و غیره ، اما غافل از این موضوع هستند که با مال دزدی احسان فایده ای ندارد. واین عمل را ناخودآگاه برای رهایی از عذاب وجدان انجام می دهند. این مدیران نالایق با توسل به رابطه گرایی مطلق به هرجا منتقل شوند قطعاً اصرار دارند معاونین خود را که اکثراً آدمهایی ضعیف تر از خودشان هستند را خود انتخاب نمایند و اگر به علت شرایط تخصصی افراد نتوانست چنین کند دوست دارد که آن پست ها خالی بماند واگر هم ناچار شد همیشه مراقب آنها گردد که برایش خطری محسوب نشوند .آسیب جدی چنین مدیرانی این است که کیفیت خدمات را فوق العاده پایین می آورند و اصلاً انجام وظیفه برایشان مفهومی ندارد . این مدیران ارگانهای دولتی،وسرانه بیت المال همان نهادها را مثل اموال شخصی خود تلقی می کنند وانگار یک شرکت خصوصی راه انداخته اند که چنین می کنند. وبه همین خاطر نیز فوق العاده سلیقه ای عمل می نمایند. یکی دیگر از ویژگیهای برجسته مدیران نالایق این است که چون مدیر سفارشی می باشند و با رابطه بر سرکار می آیند تلاش می کنند به کرات از مکانیسم دفاعی جابجایی استفاده می کنند. از آسیب های جدی چنین مدیرانی یکی این است که در وهله اول استعدادها را به دو علت خفه می کنند : *یکی اینکه خودشان استعدادی ندارند ومفهوم خلاقیت را نمی فهمند. دیگر اینکه می ترسند شکوفایی زیر مجموعه هویت و کارآیی آنها را زیر سوأل ببرد،بنابر این مداوم به فکر یارگیری وباج دهی به عده ای و در عوض تهدید و سرکوب عده ای دیگر می افتند. یکی دیگر اویژگیهای مدیران نالایق ضعف تقوی اخلاقی آنهاست.یعنی هیچ وقت بر اساس اصول اخلاقی و اعتقادی قضاوت نمی نمایند بلکه برا ساس اصول تحریف شده فردی خود تصمیم می گیرند. آسیب برجسته چنین مدیرانی این است که وقتی در یزیر مجموعه خطا و یا قصوری رخ داد بدون هیچ گونه تلاشی برای اصلاح آنها قبل از هر اقدامی ان را به مقامات مافوق گزارش می دهند،فقط به خاطر اینکه خود را مطرح کنند و رابطه گرایی خود را اثبات نماید و از آن امتیازی بدست آورد. آسیب این مدیران نالایق این است که امنیت روانی مجموعه زیر دست خود را همیشه به هم می زنند و با جاسوس پروری انگیزه کاری افراد را با خطر جدی مواجه می نمایند.یعنی این تیپ مدیران دوست دارند همه برای انها خبرچینی کنند و در چنین فضای مدیریتی کارمندان خوب یا منزوی می شوند ویا اینکه ناچار به اعتراض می گردند که چون سیستم بازرسی نیز متاسفانه خودش از دانه های زنجیر ارتباطی چنین مدیرانی محسوب می شود به راحتی شخصیت آنها را با چالش های جدی روبرو می نماید. اگر ما به محیط کاری چنین مدیرانی سر بزنیم یا با آدمهای ترسو و محافظه کار مواجه می شویم که جرأت اظهار نظر ندارند و یا با موجوداتی متملق روبرو می شویم که خود پاک باخته اند ودیگری هویتی برایشان باقی نمانده است. امیدوارم مسئولان ارشد استانی در چینش مدیران نهایت دقت را به عمل آورند و از بکارگیری مدیران نالایق در پست های حساس مدیریتی که نمونه ی آنها نیز در حال حاضر کم نیست ،پرهیز نمایند.
کد خبر: ۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۲

اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید. سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید . آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود) شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید. آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد. حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹

اوای دنا: حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد به نیابت از احمدی‌نژاد از سوی وزیر علوم امضا و ابلاغ شد. به گزارش فارس، کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به نیابت از محمود احمدی‌نژاد رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی حکم فرهاد دانشجو را برای ریاست 4 ساله بر دانشگاه آزاد ابلاغ کرد. متن کامل این حکم به شرح ذیل است: جناب آقای دکتر فرهاد دانشجو سلام علیکم بنا به پیشنهاد هیات امنا دانشگاه آزاد اسلامی و رای اکثریت قاطع شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 705 مورخه1390/10/27 و طبق مصوبه "الحاق یک تبصره جدید به بند ه  ماده 12 اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی"جلسه 707 مورخ 1390/11/25 شورای عای انقلاب فرهنگی و در اجرای نامه شماره 90/14577/دش مورخ 1390/12/7 رئیس محترم جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تفویض در صدور حکم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی توسط وزیر علوم،تحقیقات و فناوری و نظر به مراتب تعهد،دانش، شایستگی و نیز تجارب ارزنده شما در مدیریت دانشگاهی و امور آموزش عالی به موجب این حکم جنابعالی به مدت چهار سال به ریاست  دانشگاه آزاد اسلامی منصوب می شوید.ا میدوارم با جلب مشارکت اساتید،دانشجویان و کارکنان خدوم ان دانشگاه و بهره مندی از تجارب ارزشمند آنان،در تحقق هر چه بیشتر پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی بویژه در امور علمی و فرهنگی موفق و موید باشید.تعالی معنوی،علمی،فرهنگی و گسترش امر آموزش و پژوهش مبتنی بر سند چشم انداز و سیاست های کلی مظام با اهتمام به حفظ بیت المال ،صرفه جویی در هزینه های غیرضروری و تقویت انضباط مالی و اداری،آموزش و پژوهشی مورد انتظار است. امید است تحت مدیریت انقلابی و هوشمندانه جنابعالی ،دانش آموختگان مومن،متعهد و عالم در تراز جامعه اسلامی پرورش یابد. بر اساس این گزارش پیش از این محمود احمدی نژاد رئیس جمهور با صدور حکمی انتصاب رییس جدید دانشگاه آزاد اسلامی را به وزیر علوم تفویض کرد که متن آن به شرح زیر است: بسم‌الله الرحمن الرحیم جناب آقای دکتر کامران دانشجو وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری پیرو مصوبه «الحاق یک تبصره جدید به بند "ه" ماده 12 اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی» که در جلسه شماره 707 مورخ 25/11/1390 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده است. بدینوسیله صدور حکم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی به جنابعالی تفویض می‌گردد.
کد خبر: ۵۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۷

اوای دنا-اسدا... رباني‌مهر:با نزديك شدن به 12 اسفند روز انتخابات مجلس نهم شوراي اسلامي، شور و حال انتخابات در سطح استان شدت بيشتري مي‌يابد و در اكثر محافل و مجالس، داوطلبان نمايندگي به روش‌هاي گوناگون سعي در جذب آراي مردم دارند و اكثر آن‌ها معتقدند رأي بالايي دارند و در مرحله اول با حداكثر آرا به مقصد بهارستان خواهند رسيد تا در نهايت گام‌هايي در جهت خدمت به مردم شهر و منطقه خود بردارند، و در حقيقت اكثر كانديداها اعم از مرد يا زن افراد شايسته‌اي براي اين سمت مهم هستند هر چند در اين بين ميزان شايستگي آن‌ها متغير است.اما يكي از مهمترين مسائلي كه امروز در بين افكار عمومي سطح است اين است كه كدام يك از اين كانديداها اصلح‌تر است و به چه كسي رأي دهيم كه البته در موضوع انتخابات مهمترين موضوع حضور حداكثري است و بعد از آن انتخاب كانديداهاي اصلح و كارآمد است و بايد افرادي انتخاب شوند كه در آينده در جهت توسعه استان مفيد باشند و اين مكتوبه به صورت خلاصه به مهمترين ويژگي كانديداهاي اصلح مي‌پردازيم و قضاوت نهايي را به مردم شريف و آگاه مي‌سپاريم:1 – انقلابي بودن: «حضور در حوادث ابتداي انقلاب يا هشت سال دفاع مقدس وب يك امتياز باارزش است و اگر كسي در اين صحنه‌ها حضور داشت كه انتخاب آن بسيار خوب است اما اگر در اين صحنه‌ها حضور نداشت بايد داراي يك روحيه انقلابي و جهادي باشد، انقلابي بودن تنها به يك يا چند ويژگي محدود نمي‌شود بلكه همه كساني كه دل در گرو انقلاب، رهبري و داعيه خدمت به مردم را دارند انقلابي هستند، همه كساني كه دل در گرو انقلاب، رهبري و داعيه خدمت به مردم را دارند انقلابي هستند، همه كساني كه به دور از بازي‌هاي سياسي دغدغه خدمت به مردم را دارند انقلابي هستند.2- كارآمدي: يك نماينده خوب بايد كارآمدي داشته باشد، در سوابق گذشته وي نشانه‌هاي خدمت به مردم وجود داشته باشد، نگاه كلان داشته باشد، به افق‌هاي دوردست بنرد و در يك كلام براي توسعه استان برنامه داشته باشد، اگر مردم به كسي رأي دهند كه برنامه‌اي براي استان نداشته باشد به آينده شهر و منطقه خود ظلم كرده‌اند، امروز عصر تكنولوژي و پيشرفت است و براي حركت در اين مسير بايد برنامه كارشناسي شده و دقيق در حوزه‌هاي مختلف داشت، امروز استان کهگیلویه و بویراحمد در مقايسه با ديگر استان‌ها جايگاه چندان مناسب و رضايت بخشي ندارد و بايد براي توسعه استان در بخش كشاورزي، گردشگري، صنعت، فرهنگ و ... برنامه‌هاي كلان داشت، خدمات صورت گرفته از ابتداي انقلاب تا امروز ستودني است و نعمت وجود انقلاب، وضعيت زندگي مردم را دگرگون كرد و به مردم عزت و احترام بخشيد اما استان ما در مقايسه با استان‌هاي ديگر مشكلات و نارسايي‌هايي دارد كه به نظر مي‌رسد با تشكيل مجلس جديد و انتخاب نمايندگان كارآمد و با برنامه روند توسعه استان شتاب مي‌گيرد.3- صداقت: يك نماينده بايد مردمي بوده و خود را در كنار مردم ببيند تا مشكلات آن‌ها را به خوبي درك كند، امروز مردم مشكلات زيادي بالاخص در بحث معيشت دارند و بايد براي حل اين مشكلات تلاش كرد و اگر يك فرد با صداقت و پاكي به اين عرصه مهم وارد شود مي‌تواند در آينده منشاء خدمات زيادي باشد اما اگر قصد و نيت ديگري غير از اين داشته باشد نمي‌تواند در جهت خدمت به مردم در اين عرصه مهم موفق باشد.در نهايت اينكه تا چند روز آينده شاهد برگزاري انتخابات مجلس نهم شوراي اسلامي در سطح كشور خواهيم بود و در ابتدا بايد براي حضور حداكثري در عرصه انتخابات تلاش كرد و در نهايت سعي كرد با انتخابات كانديداهاي كارآمد و شايسته در جهت توسعه استان گامي مهم برداشته شود و چون جايگاه مجلس شوراي اسلامي بسيار جايگاه برجسته و تأثيرگذاري است و بايد اين موضوع را جدي گرفت و در جهت توسعه آينده استان افراد كارآمد، ولايي و داراي صداقت در گفتار و كردار انتخاب كرد.
کد خبر: ۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۵

اوای دنا: استاندار کهگیلویه وبویراحمد در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: توصیه ما به کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی این است که روی برنامه‌های خود متمرکز شوند و از تخریب یا پرداختن به موضوعات حاشیه‌ای و دشمن شادکن پرهیز کنند.اکبر نیکزادگفت ،در نظام اسلامی این مردم هستند که در انتخابات مشخص می‌کنند کدام نامزد شایستگی بیشتری برای خدمت دارد و این یک اصل است.وی بیان داشت: اگر نامزدی رای نیاورد و به‌دنبال هوچی‌گری باشد جواب خود را از مردم می‌گیرد و این اقدامات در نظام اسلامی محکوم به شکست است.ایشان اخلاق را آرمان اصلی یک فرد مؤمن در نظام اسلامی خواند و تاکید کرد: نامزدهای انتخاباتی به‌گونه‌ای عمل کنند که اگر نماینده هم نشوند ولی اخلاق را در این آزمون الهی نبازند.وی با اشاره به روحیات و شخصیت جهان پهلوان تختی گفت: امروز بعد از گذشت سال‌ها هیچ‌کس این کشتی‌گیر جوانمرد را بازنده مسابقه حساس خود با رقیب دیرینه‌اش که از ناحیه پا دچار مصدومیت بود، نمی‌داند زیرا این شخصیت برجسته اگر چه نتیجه مسابقه را از دست داد ولی برنده بزرگ اخلاق بود و این راز ماندگاری مرحوم تختی در اذهان مردم است.استاندار کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه آن‌هایی که از تقلب در انتخابات دم می‌زنند خود نیز به این حرف اعتقادی ندارند، گفت: مشخص بودن نتایج انتخابات از قبل، ادعایی بی‌اساس است.نیکزاد عنوان کرد: اینکه برخی‌ها می‌گویند نتایج انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد از قبل مشخص است کاملاً بی‌اساس بوده و این گفته‌ها ریختن آب به آسیاب دشمن است. نماینده دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد ادامه داد‌: برخی نامزدها که خود موضوع تقلب در انتخابات و معلوم بودن نتایج انتخابات از قبل را مطرح می‌کنند اگر واقعاً به گفته خود اعتقاد و یقین داشتند هرگز این همه وقت و هزینه برای تبلیغات انتخاباتی نمی‌کردند زیرا تحمل این‌ همه زحمت در انتخاباتی که نتایجش از پیش معلوم باشد کاری بی‌معنی است.وی تاکید کرد: این موضوعات نشان می‌دهد که طرح این ادعاها و شائبه‌ها کاملاً بی‌اساس بوده و افراد با مقاصد مختلف آن‌ها را طرح کرده و به آن دامن می‌زنند.نیکزاد تصریح کرد: نامزدهایی که می‌خواهند روزی در مجلس برای مردم قانون وضع کنند باید اکنون در عرصه رقابت‌های انتخاباتی خود قانون را رعایت و به آن احترام بگذارند.
کد خبر: ۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۸

اوای دنا: درخشش تیم فوتبال شهرداری یاسوج در جام حذفی امسال باعث شد تا برخی از بازیکنان کلیدی این تیم مورد توجه مربیان لیگ برتری قرار بگیرند.به گزارش منابع خبری، پس از درخشش بازیکنان شهرداری یاسوج در جام حذفی و درخواست کادر فنی پرسپولیس مبنی بر جذب حسین هوشیار، مسئولان باشگاه پرسپولیس توانستند با پرداخت 150 میلیون تومان رضایت نامه این دروازه بان مشهدی را دریافت کنند.در همین حال قباد نگین تاج، شهردار یاسوج و مدیرعامل تیم شهرداری این شهر، خبر از پیوستن مقداد قباخلو مهاجم گلزن این تیم به مس کرمان داد. گویا باشگاه شهرداری یاسوج بابت رضایت نامه قباخلو، 250 میلیون تومان از مسئولان مس خواسته اند که مسی ها نیز با پرداخت این مبلغ موافقت کرده اند.بر پایه این گزارش، همچنین بعد از پیوستن هوشیار به پرسپولیس و قباخلو به مس کرمان، دیگر بازیکنان شاخص شهرداری همچون حمید مروی و میلاد جعفری که با پیشنهادات لیگ برتری مواجه شده اند نیز قصد جدایی از این تیم یاسوجی را دارند.شنیده ها حاکی از آن است که مسئولان شهرداری یاسوج با فروش حسین هوشیار و مقداد قباخلو، نه تنها 20 درصد از مبلغ قرارداد مجموعه بازیکنان و کادر فنی این تیم را پرداخت کرده اند بلکه توانسته اند به مشکلات مالی کارکنان شهرداری یاسوج نیز رسیدگی کنند! اینجاست که مسولان ورزشی، استانی و منطقه ای وحتی سرمایه داران استان ،باید بیش از پیش به حمایت از ورزش و تیمهای استان بپردازند و حتی المقدور تیمها را بعنوان اسپانسر مالی مورد حمایت قرار دهند تا هم ورزش این آب و خاک توسعه یابد و هم جوانان ورزشگاران ما لیاقت و شایستگی های خود را در عرصه ملی و بین المللی به منصه ظهور برسانند.
کد خبر: ۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶

اوای دنا-حبیب الهی : یکی از مشکلات اصلی در عزل ونصب های مدیران منطقه توجه به پیشینه ی سیاسی افراد و میزان تحرک او برای نماینده ی منتخب بجای شایستگی است که همین نکته در معرفی افراد برای اشتغال هم مدنظر قرار میگیرد در حالیکه این تفکر کاملا غلط است چرا که از دیدگاه حاج اقای نظری باید عدالت و اشتغال برای همه باشد همانگونه که نماینده منتخب نماینده ی همه است پس دیگرانی که به  کاندید دیگه رائ دادند حق وحقوق و توانمندی های دارند که باید در جای مناسب به دور از گرایش سیاسی از کمک انها بهر جست. اقای نظری معتقد است باید پارلمان منطقه ای از نخبگان منطقه از تمام سلایق راه انداخت و هرگونه عزل و نصب را بانظر اکثریت انان انجام داد و حتی معتقد به پارلمان صنفی میباشد مثلا باید مدیر اموزش و پرورش یک شهر را با نظر اکثر فرهنگیان ان شهر انتخاب کرد . وی  همچنین معتقد است در زمینه اشتغال بانک اطلاعاتی  از بیکاران تهیه شود وافراد از لحاظ سطح و رشته تحصیلی دسته بندی سپس امتیاز بندی شوند وحسب نیاز ادارات و ارگانها وشرکت های دولتی وخصوصی بدون توجه به گرایش سیاسی جهت اشتغال به ترتیب معرفی شوند تا شعار عدالت برای همه و اشتغال برای همه تحقق یافته وخط بطلان بر تبعیض ها کشیده شده و شاسته سالاری بجای باند بازی حاکم شود.
کد خبر: ۳۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

اوای دنا: به گزارش روابط عمومی بانک کشاورزی ، طی حکمی از سوی دکتر محمد طالبی مدیر عامل بانک کشاورزی ، مهندس اله داد محمدی به عنوان مدیر اعتبارت و وصول مطالبات بانک کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد . در حکم انتصاب مدیر اعتبارات و وصول مطالبات آمده است : با عنایت به مراتب شایستگی ،تعهد و تجارب جنابعالی ، به موجب این ابلاغ به عنوان مدیر اعتبارات و وصول مطالبات بانک کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب می شوید. شایسته است نهایت سعی و تلاش خود را در انجام وظایف محوله و اجرای کلیه قوانین و مقررات معمول دارید . لازم به ذکر است مهندس محمدی قبل از این مدیر حراست بانک کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده اند .
کد خبر: ۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۹