« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
صالحی: همه ما باید دلواپس باشیم. خود تیم مذاکره کننده از دلواپسان اصلی موضوع بودند. ما مسئولیت سنگین حقوق یک ملت را بر دوش می‌کشیدیم که مجاز به اشتباه کردن نبودیم، چون تبعات اشتباه ما روی یک ملت منعکس می شود.
کد خبر: ۹۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷

من از ساحت ملت غیور و شهیدپرور ایران عذر می‌خواهم و قبلش استغفرالله می‌گویم اما بنا اگر بر کوتاه آمدن دائمی از اصول و ارزش‌ها باشد، حتی با حرامزاده‌های اسرائیلی هم می‌توان توافق کرد!
کد خبر: ۹۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۴

سردار سلیمانی در روزهای اخیر، با اشاره به شعار انحرافی که در جریان حوادث سال 88 در حمایت از رژیم صهیونیستی سر داده شد، بیان داشت: «کسانی که هر‌گونه شعار علیه فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود»، شعاری که با حمایت جریان اصلاحات آن هم در پایتخت ایران و در روز قدس، به زبان فتنه‌گران جاری شد.به گزارش آوای رودکوف  به نقل از مشرق، سیاست‌های غلط حاکی از خطای محاسباتی عموما در جریان معلوم‌الحال و منحرفی رخ داده است که اگر این موارد ادامه می‌یافت، معلوم نبود چه سرنوشتی برای کشورمان رقم می‌خورد. این خطاهای محاسباتی که عموما از شیفتگی به غرب نشات می‌گرفت اغلب در موضوع سیاست‌ خارجه برای همسویی و نشان دادن در باغ سبز به آمریکا از سوی غرب‌گرایان این جریان رخ داده و مبنایی جز پالس مثبت به غرب نداشته اما در عمل آثاری بسیار مخرب برای منافع ملی و امنیت سرزمینی کشورمان در بر داشته است. یکی از این موارد، شعار انحرافی « نه غزه نه لبنان؛ فقط فلات ایران» یا «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» بود که آثار مخرب آن این روزها با وقایع منطقه‌ای بیش از پیش آشکار می‌شود و خط بطلان آن به خوبی نمایان شده است. موضوعی که اگر بر اساس آن سیاست‌خارجی ایران چیده می‌شد بایستی مانند ترکیه میزبان تروریسیم و وحشت در کشورمان بودیم. این موضوع اخیرا در روزهای پایانی سال 94 در دیدار سردار سلیمانی که در خط مقدم جبهه مقاومت با تروریست‌ها مقابله می‌کند با هیئت حماس مطرح شد. وی در این باره با صراحت بیان داشت: « در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما می‌پرسم اینها اکنون کجا هستند. ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیم‌گیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟»[1] اما به واقع این شعار از چه جریانی نشات گرفت و چه کسانی از آن حمایت کردند؟ این شعار انحرافی اغلب با سکوت و یا سخنان تایید کننده مورد حمایت جریان اصلاحات در فتنه سال 88 قرار گرفت تا جایی که فردی چون علی‌اکبر محتشمی‌پور رئیس وقت کمیته حمایت از مردم فلسطین گرچه شعار "نه غزه، نه لبنان" را شعاری انحرافی دانست اما با "قابل توجه" و "طرفدار مظلوم" خواندن اغتشاشگرانی که این شعار را سر داده اند و با پاک کردن صورت مسئله گفت: « سردهندگان این شعار، نه با غزه مخالف هستند و نه با لبنان، بلکه در مقطعی، اعتراض خود را به عملکرد ناصواب برخی افراد و جریانات در زمینه مسائل داخلی در واکنش با اعتراض و مخالفت با شعارهایی که بعضاً این افراد و جریانات خود را داعیه‌دار آن قلمداد می‌کردند، نشان دادند.»[2] از سوی دیگر افرادی چون صادق زیباکلام از نزدیکان هاشمی رفسنجانی که در کسوت استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران مشغول به کار است درباره این شعار انحرافی به طرفداری از فتنه‌گران گفت: «بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمی‌دانم که چرا باید از شعار نه غزه و نه لبنان اعلام برائت کنم؟ من فکر می کنم هنوز هم اول برای من اول ایران می‌آید، دوم ایران می‌آید و مهم است و سوم هم ایران می‌آید و آخر هم ایران می‌آید.»[3] البته این موضوع در سال‌های بعد با نامه اعتراض‌آمیز اصلاح‌طلبان به بشار اسد که مصداق بارز این شعار بود [4] و حمایت جریان اصلاحات از سقوط حکومت سوریه به نفع غرب و همچنین روشنفکر نامیدن داعش ادامه یافت.[5] جالب اینجاست که افرادی چون مجتبی واحدی مشاور یکی از سران فتنه که از ایران فرار کرده و به اپوزیسیون خارج نشین ملحق شده است، نیز در برابر سخنان اخیر سردار سلیمانی در حمایت از فلسطین تاب نیاورده و در مطلبی اهانت‌آمیز با تاکید به رویه گذشته جریان اصلاحات و شعار « نه غزه نه لبنان» در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: « در کشوری که ارمغان نوروز برای بسیاری شرمندگی برای فرزندانشان است قاسم سلیمانی و بزرگترها و شیفته‌های حقیر او بیجا می‌کنند از تحریم استقبال می‌کنند!» تاکید سردبیر پیشین روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد به نکته عوام‌فریبانه این شعار از آبشخور خاصی برای تضعیف اقتدار محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی آب می‌خورد. این تاکیدها درحالی است که کارشناسان حوزه بین‌الملل بر این باورند که گسترش تروریسم داعش در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان نیز با هدف انحراف اذهان عمومی مسلمین از موضوع فلسطین و رژیم‌صهیونیستی صورت گرفته است که تا حدود زیادی هم برای این رژیم و غرب موفقیت‌آمیز بوده است. در زمان سردادن این شعار در کشورمان نیز بسیاری از کارشناسان شعار «نه غزه و نه لبنان» را صهیونیستی نامیدند. اشاره یادآورانه سردار سلیمانی به موضوع محوری فلسطین و شعار مذکور هم از همین منظر قابل توجه است که مبنای گسترش تروریسم و ناامنی در منطقه اسرائیل است و به نظر می‌رسد هرگاه کشورهای مسلمان از موضوع رژیم صهیونیستی و فلسفه تشکیل این رژیم غافل شده دچار مصیبت شده‌اند و بلعکس هرگاه بر روی موضوع فلسطین متمرکز شده‌اند به عنوان نقطه قوتی که ضعف غرب نیز در آن وجود دارد مانند جنگ‌های 33 و 22 روزه با تزلزل شدید دشمن و همچنین اقتدار ملت‌های اسلام روبرو شده‌اند. به نظر می‌رسد تمامی ارکان جمهوری اسلامی ایران و به خصوص قوه مجریه و مقننه می‌بایست به گونه‌ای رفتار کنند که از درون خانواده جمهوری اسلامی ایران، یک شعار و یه حرف به بیرون مخابره شود، با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نباید بر اساس امیال سلیقه‌ای و سیاسی رفتار شود و که اگر اینگونه شد، نه تنها منافع ملی به خطر می‌افتد بلکه مردم نیز برای حراست از امنیت مقابل نمایندگان خاطی خواهند ایستاد.
کد خبر: ۹۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

آوای رودکوف:رئیس کمیته تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد: رعایت عناوین مجاز و غیر مجار تبلیغات انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی یک ضرورت است
کد خبر: ۸۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۹

آوای رودکوف:عضو شورای شهر دهدشت خواستار همکاری دستگاه‌های اجرایی جهت عملی‌شدن طرح‌های ستاد ساماندهی آلایندگی سمعی و بصری و زیباسازی شهر دهدشت شد
کد خبر: ۸۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۱

آوای رودکوف-رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غرب‌گرا و درون‌گرا وجود دارد
کد خبر: ۸۵۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸

جریانی نگران این مشارکت است. نگران افزایش اعتبار ایران و جمهوری اسلامی است. این اعتبار مانند تنه‌ی درختی است که هر سال تنومندتر می‌شود و دیگر انداختن و قطع کردن آن درخت به همین آسانی‌ها نخواهد بود.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، به نقل از پایگاه حفظ و نشر آثار امام خامنه‌‌ای، دعوت رهبر انقلاب اسلامی از مردم برای حضور در انتخابات، عده‌ای را نگران کرده است. نگران‌شدند که بلافاصله از بعد از دیدار 19 دی با مردم قم، آماج حملات تبلیغاتیشان را بر روی این موضوع گذاشتند. جریان ضدانقلاب و سلطه این تجربه را در انتخابات ریاست جمهوری92 تجربه کرد. دو روز مانده به برگزاری انتخابات رهبر انقلاب اسلامی در «توصیه‌ی اوّل و اهمّشان به مردم» همه را «دعوت به حضور پای صندوق‌های رأی» کردند؛ حتی آن کسانی که «به هر دلیلی نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت بکنند امّا از کشورشان که می‌خواهند حمایت کنند» و آن سال مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، تلاش مشترک ضدانقلاب با امریکایی‌هارا خنثی کرد. انتخاباتی که حدود 40 روز مانده به آن رهبر انقلاب مردم را از «طرح دشمن برای سرد برگزار شدن انتخابات» باخبر کردند. در آن سال «حماسه سیاسی» محقق شد و طرح و نقشه دشمن بر باد رفت. حالا آن‌ها با تجربه شکست در انتخابات 92 وارد انتخابات 94 فعال ‌شده‌اند و دو برنامه را در دستور کار خود قرار داده‌اند. از منظر رهبر انقلاب این دو برنامه عبارتست از اینکه مبتنی بر پروژه نفوذ، «عناصر خود را به طرق مختلف وارد مجلس کنند.» دوم اینکه در مشارکت مردم تاثیر منفی بگذارند، انتخابات را سست کنند تا بتوانند از جمهوری اسلامی یک «مچ‌گیری کنند.» به همین دلیل آن‌ها بعد از فراخوان و دعوت رهبری اقدامات رسانه‌ای خود را تشدید کردند. * اما انتخابات برای چه کسانی است و دعوت رهبری خطاب به چه کسانی بود؟ رهبر انقلاب در روز دیدار مردم قم، همه را به حضور در انتخابات توصیه کردند. حتی کسانی که به جمهوری اسلامی اعتقادی نداشتند اما به «اعتبار ایران» و «امنیتی» که در آن هست «اعتقاد» دارند. جمهوری اسلامی فارغ از اهدافش که برای آن به‌وجود آمده، کارنامه‌ای دارد. ممکن است کسانی برایشان آن نگاه آرمانی وجهی نداشته باشد اما عملکرد و کارآمدی جمهوری اسلامی را در برخی حوزه‌ها می‌پسندند. امنیتی که در این منطقه پر از آتش امروز در ایران وجود دارد، مرهون مجاهدت سربازان انقلاب اسلامی است. این‌ها اگر به استمرار آن کارآمدی علاقمندند، طبیعی است جهت تقویت آن به میدان حضور در انتخابات بیایند. درواقع، همه فارغ از اعتقادات و نگاه سیاسی‌شان به امنیت نیاز دارند و افرادی که به وجود این امنیت در ایران اسلامی معتقدند برای حفظ و ابهت این حصار امن باید در انتخابات مشارکت داشته باشند. گروه دومی هستند که ممکن است روش و راه مدیریت کنونی جمهوری اسلامی را نپسندند. حتی ممکن است شخص «رهبری را قبول نداشته باشند» اما به آرمان‌ها و اصول جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی معتقد باشند. آن‌ها هم باید برای حضور در عرصه انتخابات احساس تکلیف شرعی کنند. انتخابات استمرار راه انقلاب است و قاعده مردم‌سالاری چرخش سلایق درون خانواده انقلاب است. این راهی است که بنیانگذار کبیرش -امام خمینی رحمة‌الله‌علیه- سی‌وهفت سال پیش بنا نهاده و قرار است تمدن نوین اسلامی را بسازد. این گروه برای افزایش اعتبار میراث امام و تقویت اصول او باید به میدان بیایند. خطاب رهبر انقلاب اسلامی، مردم ایران بودند. مردمی که سال‌هاست برای اعتبار کشورشان، برای جمهوری اسلامیشان، برای افزایش آبرویشان در منطقه، برای حفظ امنیتی که جمهوری اسلامی به‌وجود آورده در میدان‌ها و صحنه‌های حساس کشور حضور پیدا می‌کنند. از انتخابات‌ها تا راه‌پیمایی 22 بهمن و روز قدس و 9دی.                                          * ما چند نفر را کجا می‌برید؟ اما جریانی نگران این مشارکت است. نگران افزایش اعتبار ایران و جمهوری اسلامی است. این اعتبار مانند تنه‌ی درختی است که هر سال  تنومندتر می‌شود و دیگر انداختن و قطع کردن آن درخت به همین آسانی‌ها نخواهد بود. ضدانقلاب نه به آرمان‌های انقلاب معتقد است و نه اعتباری که امروز ایران دارد را می‌پسندد. او به ایران نمی‌اندیشد و از همان ابتدای انقلاب دنبال برهم زدن مردم‌سالاری دینی بوده است. اما از بخت بدش موفق نشده است. نه جنگ نظامی و ترور انقلابیون توانست درخت انقلاب را بشکند و نه تحریم انتخابات توانست گزندی بر آن بزند. یکی از آخرین تلاش‌های آنان برای بی‌اعتمادکردن مردم به مردم‌سالاری دینی سال 88 بود. در همان سال رهبری با ایمانی که به مردم داشت جوابشان را دادند که «مردم به نظام اعتماد دارند، نظام هم به مردم اعتماد دارد. ان‌شاءاللَّه خواهید دید در انتخابات آینده همین مردم با وجود همین بازیگرى‌اى که مخالفان و دشمنان و غافلان و بى‌خبران داخلى کردند، یک حضور مستحکمِ قوى‌اى در انتخابات خواهند داشت.»2 و دیدند و رسوا شدند و فهمیدند که نمی‌توانند مردم را از جمهوری اسلامی جدا کنند. پس تغییر استراتژی دادند. حالا که مردم آمدند؛ آن‌ها این‌بار می‌خواهند خودشان را در صفوف مردم نفوذ دهند؛ آنقدر صریح از این حضور صحبت می‌کنند که فلان آدم موثرشان در بی‌بی‌سی می‌گوید که در انتخابات شرکت خواهد کرد و رای خواهد داد که خود خطی است برای الباقی نفراتش.1جریان ضد انقلاب مصداق همان داستانی است که بزرگی در شهر وقتی از کنار عده‌ای از مردم گذشت و چون سلامت آن مردم را دید آن‌ها را دعوت کرد که در مهمانیش حضور یابند و وقتی آن‌ها پذیرفتند و به سمت مهمان‌خانه روانه شدند دزدی که از ماجرا خبردار شده بود خود را در آن جمعیت صالح جا زد و برای اینکه حضورش را طبیعی جلوه دهد؛ شروع کرد به طلبکاری و داد و فریاد که ما چند نفر را کجا می‌برید و...؟    * دوقطبی فاسد ضد انقلاب حالا که نتوانسته مشارکت مردم را نسبت به انتخابات کم کند و دید که مردم به سازوکار انتخابات اعتماد دارند، شروع کرد به ساختن دو قطبی فاسد. آن‌ها با ساختن این دو قطبی فاسد می‌خواهند راه نفوذ خود را باز کنند. بهمان آدمی که سال‌ها پیش به یک روزنامه غربی خبر داده بود که (اندیشه و اصول) امام خمینی رحمة‌الله‌علیه را به موزه تاریخ خواهیم سپرد و سال‌ها علیه میراث امام اقدام کرده بود و به روش‌های مختلف تا امروز تلاش کرد تا آبرو و اعتبار ایران را در میان مردم جهان از بین ببرد. امروز حیله می‌زند تا خود را به صفوف مردم بچسباند و از این راه نگاه خود را به درون جمهوری اسلامی رسوخ دهد. دو قطبی فاسد یعنی تقسیم مردم ایران به موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی و در این حالت ضدانقلابیون -کسانی که علیه منافع مردم و ایران اسلامی تلاش می‌کند- می‌خواهد با گردوغباری که می‌سازد خود را در صف مردم جا دهد؛ البته «مردم هوشیار هستند و این اجازه را نخواهند داد.» ضدانقلاب از مردم جداست و او به جشن انتخابات دعوت نیست. رأی به نظام مشخص شد که انتخابات برای همه است مگر یک جریان. آحاد مردم حداقل در یک چیز با یکدیگر در این موضوع مشترک هستند. آن یک چیز عبارتست از تعلق به جمهوری اسلامی. این تعلق یا به دلیل اعتقاد به آرمان‌ها و اهداف اوست و یا به دلیل اعتباری که جمهوری اسلامی به دلیل کارکردش به‌وجود آورده است. مثلا اینکه جمهوری اسلامی به دلیل منطق درستش در منطقه و فداکاری سربازانش در میدان جنگ، امنیت را به مردمش اهدا کرده است. این اعتباری است که جمهوری اسلامی به‌وجود آورده و کسانی که به آن معتقدند برای حفظش در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد. به‌همین دلیل است که انتخابات با مشارکت بالا و سالم، همواره دو برنده دارد. یکی برگزیده انتخابات و برنده دوم که از اولی هم مهمتر است؛ فارغ از هر نتیجه‌ای مردم و نظامی هستند که با آن تقویت می‌شوند. مشارکت در انتخابات نمادی است برای همه‌ی عالم که یعنی؛ مردم «به نظام و سازوکار انتخابات» اعتماد دارند. دوم اینکه اعتقاد به نظام دارند که در انتخابات حضور پیدا می‌کنند. ممکن است این اعتقاد در حوزه آرمان‌هاباشد یا حوزه کارآمدی آن. به همین دلیل است که باید کسانی در رقابت قرار بگیرند و کسانی انتخاب شوند که توانایی حفظ آرمان‌ها و ساختن و افزایش آن اعتبارها را داشته باشند. دو عنصر آرمان‌ها و کارکردهای موفق جمهوری اسلامی همان چیزی است که مردم و جمهوری اسلامی را به یکدیگر متعلق و متصل می‌کند؛ انتخابات را فارغ از هر نتیجه‌ای به سود مردم خواهد کرد که قلب المرءبین اصبعی الرحمن که خداوند حافظ این مردم است...
کد خبر: ۸۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵

شهید داد شهید راه مبارزه با فساد رانتی و تبعیض های ناروا و تضعیف کننده  رشوه های سیستمی و مرفه ترشدن مرفهین و تضییع حقوق محرومین است
کد خبر: ۸۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴

پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، دکتر محبوب پناهی: میخواهم قبل از اینکه وارد نوشته استاد ارجمند دکتر سریع القلم بشویم که خود از خواندن آن بسیار استفاده کردم در خصوص تعریف سیاستمدارو آنقدر تامل برانگیز و به حق خلا واقعی امروزمان و خواستم ضمن به استحضار رساندن مردم عزیز مقدمه ای را به لحاظ ارتباط موضوع با انتخابات مجلس و نمایندگی، تعریف قانونی از نماینده داشته باشیم و وظیفه اصلی نماینده و یا وکیل را در خصوص موکلش آنگونه که در قانون آمده است بدانیم. نماینده کیست ؟ نماینده کسی است که از طرف کسی دیگر برای مذاکره در امری یا انجام دادن کاری معین شده باشد . آیا نماینده را می‌توان نوعی وکیل دانست ؟بله تعریف وکیل و نماینده یکی است و اتفاقاً در لغت‌نامه‌ها نیز وکیل، مترادف نماینده می‌باشد . آیا نماینده باید در تحقق اراده‌ی شخصی که از جانب او وکیل شده است (موکلش) تلاش نماید ؟بله، زمانیکه این کار نماینده بودن (وکالت) راپذیرفته است به این معنی است که باید نهایت سعی خود را در تحقق اراده‌ی موکلش انجامبدهد . آیا نماینده می‌تواند آنچهرا که بهزعم خود به صلاح موکلشمی‌داند، اگر چهخلاف نظر موکلش می‌باشد، انجام دهد ؟او به عنوان «نماینده» فقط می‌تواند، در تحقق اراده‌ی «موکلش» تلاش کند. مگر آن‌کهاز نماینده بودن، انصراف دهد و سپس در صورت توافق، به عنوان مشاور یا وصی موکل سابقش و یاحتیبه عنوان نماینده‌یطرف مقابل،انجام وظیفه نماید . آیا نماینده می‌تواند به جای انجامدرخواست موکلش، نظر شخص دیگری مثل نظر رئیس خود و یاحتی نظر قانونو منافع ملی را در کار خود دخالت بدهد ؟نماینده فقط می‌تواند در تحقق اراده‌یموکلش تلاش کند. مگر آن‌که از نماینده بودن انصراف بدهد و آنگاه به عنوان مرئوس شخصی دیگر یا حتی به عنوان مرد قانون یا هر عنوان دیگری انجام وظیفهنماید . پس تکلیف اخلاق و یا قانون چه می‌شود ؟نماینده اگر کاری را خلاف اخلاق یا قانون یا حتیمغایر باورهای شخصی‌اش می‌داند، می‌تواند از کارش(نماینده بودن) انصرافبدهد.آنگاه دیگر مجبور به انجام کاری خلاف قانون یا اخلاق نیست. نه آن‌که همچنان خودش را نماینده‌ی کسی بدانددر عین از جای دیگری دستور بگیرد. بنابراین کسانی که میخواهند بعنوان نماینده مردم در مجلس حضور پیدا کنند بدانند که باید وکیل ملت باشند نه وکیل منافع و افراد خاص،موکلین شما مردم هستند و باید طبق قانون فقط در جهت مطالبات و منافع و خواسته های موکلین خود یعنی خواست ملت قدم بردارید و اکر به هر دلیلی نمیتوانید باید از کار خود انصراف دهید. مطالبات مردم را امروز همه میدانیم: مردم بدنبال رفاه- اشتغال- آزادی و امنیت هستند و نماینده ای که نتواند به این مطالبات و خواسته های مردم بعنوان موکلین خود عمل کند یعنی بعنوان نماینده و از منظر قانونی به وظیفه خود درست عمل نکرده است وباید در مقابل ملت پاسخگو باشد. واما متن زیر نوشته استاد بنام علوم سیاسی دکتر سریع القلم در خصوص تعریف سیاستمدار است که بسیار مرتبط با بحث مجلس و انتخاب مردم می باشد. امیدواریم که در روشنگری و انتخاب صحیح این مطالب یاریگرمان باشد و احساسی و تعصبی تصمیم گیری نکنیم چرا که سرنوشت و آینده کشور در گرو تصمیم گیری و انتخاب صحیح و عقلانیست. دکتر محمود سریع‌القلم، مطلبی را که از هشت سال پیش علاقه‌مند به نوشتن آن بوده ‌ به رشته تحریر در‌آورده ‌تا به این پرسش پاسخ دهد که چه کسی را می‌توان سیاستمدار نامید؟ سیاستمدار شدن به چه دانشی نیاز دارد و راه کسب آن کدام است؟ یک سیاستمدار چه کسانی را پیرامون خود جمع می‌کند، چه خلقیاتی دارد و راه تربیت چنین سیاستمداری چیست؟ متن نوشته ایشان به قرار زیر است: … نزدیک دو قرن است که سیاستمداری، تخصص است. از زمانی که در غرب اروپا و شمال آمریکا، حزب شکل گرفت و تولید ثروت به ثبات سیاسی و عقلانیت نیاز پیدا کرد، سیاستمدار شدن نیز تخصصی شد. اما چون در ایران هنوز حزب شکل نگرفته و عرصه سیاست عمدتا بر حس و مزاج و تمایلات فردی استوار است، آنچه سیاسی است، بیشتر حالت تصادفی دارد، واقعه و شانس است، به تلفن‌ها و روابط وابسته است و با دوستی‌های قدیمی شکل می‌گیرد. قاعده و قانون و متن و آیین‌نامه یا نیست یا جنبه تزیینی دارد. چون خواسته‌ها و منافع آدمیان ملاک است و به معنای علمی کلمه، سیستمی در کار نیست، فضا پیوسته مبهم و بی‌ثبات است. بنابراین، موضوع بسیار ساده و شفاف است. مادامی‌ که صحنه‌گردان سیاست نزد احزاب نیست، میدان سیاست پر از آشوب و هرج و مرج بوده و حالت سینوسی خواهد داشت. از این ‌روی، سیاستمداری در درون نظام حزبی ارزش حقیقی پیدا می‌کند. اما سیاستمدار چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ در زیر‌ این ویژگی‌ها از منظر یک دانش‌پژوه علم سیاست، به ترتیب اولویت تبیین می‌شود: ۱٫ دانش: مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفه‌ای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بین‌المللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفه‌ای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمی‌آید و با مطالعه روزنامه‌ها، بولتن‌ها و شبکه‌های خبری دست‌یافتنی نیست. یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکه‌تکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سال‌ها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفته‌اند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بین‌المللی کار آسانی نیست. بهترین رشته‌ها برای تحقق چنین هدفی، رشته‌های علوم انسانی هستند به ویژه اقتصاد، حقوق و مدیریت. طی دو دهه اخیر، ۲۵۰ دانشکده اقتصاد و مدیریت در چین تأسیس شده تا نیروی انسانی لازم برای دستگاه هیأت حاکمه چین با همکاری دانشگاه‌های برتر جهان تربیت کند. کسانی که این رشته‌ها را می‌خوانند و استاد می‌بینند و متون می‌خوانند، رقم و آمار می‌فهمند و به‌ طور طبیعی از تخیل، خرافات و وارونه نشان دادن واقعیت‌ها فاصله می‌گیرند. کسی که اقتصاددان است، تفاوت کهکشانی میان نیم درصد رشد اقتصادی با هشت درصد را می‌فهمد. کسی که حقوق خوانده، از واژه‌ها و مفاهیم و عبارات و حتی حروف اضافه با دقت استفاده می‌کند و «مسئولیت» سخن خود را بیشتر می‌پذیرد. با اطمینان می‌توان گفت که در کشورهای قابل اعتنای جهان، ۸۰ درصد سیاست‌مداران یا اقتصاد خوانده‌اند یا حقوق. این دو تخصص باعث می‌شود تا فرد در شناخت محیط داخلی و بین‌المللی کشورش، با واقعیت‌ها،‌ مسائل را ارزیابی کند و از خیال‌بافی، جزمیت و حتی خودخواهی فاصله گیرد. در تحقیق‌ در دانشگاه کمبریج، ۹۲درصد بنیادگرایان در خاورمیانه یا مهندسی و علوم پایه خوانده‌اند یا پزشکی. دلیل تناسب میان این رشته‌ها و جزمیت، ذهن دوتایی (Binary) و یا سیاه و سفید است. انسان‌های عمیق که با مطالعه دست‌کم پنج هزار‌ کتاب به مرحله استنباط می‌رسند، دارای مدارهای خاکستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند. سخن گفتن دقیق عمدتا هنر و توانایی حقوق‌دانان است و بی‌دلیل نیست که در تاریخ آمریکا نزدیک به ۹۰ درصد سیاستمداران، حقوق‌دان هستند. فهمیدن متن در مورد مسائل داخلی یک کشور و تحولات بیرونی خود یک تخصص است و نمی‌توان در این عرصه خودآموزی کرد. ۲٫‌ ابزار تصمیم‌گیری: تصمیم بر اساس واقعیت ضمن در نظر گرفتن افق‌ها و آرمان‌ها مهمترین مهارت یک سیاستمدار است. او برای ‌تصمیم‌های عقلایی هم خود باید ظرفیت‌های تحلیلی و منطقی از واقعیت و امکانات داشته باشد و هم گروهی که دایره نخبگان فکری و نخبگان ابزاری او را تشکیل می‌دهند، از چنین قوه‌هایی برخوردار باشند. در کشورهای قابل اعتنای جهان، کسانی که اطراف یک سیاستمدار کلیدی قرار می‌گیرند به مراتب از خود او تواناترند، کما اینکه کیسینجر از نیکسون، چوئن لای از مائو، جک استرا از تونی‌بلر، تیمور تاش از رضا شاه، گنشر از هلموت کل و داوداوغلو از اردوغان به مراتب تواناتر بودند و هستند. یکی از روش‌های شناخت یک سیاستمدار و سنجش ظرفیت‌های او، دقت در اطرافیان اوست. هیلاری کلینتون، احترام در داخل آمریکا و تقدیر جهانیان را به عنوان وزیرخارجه کسب نمود. حضرت امیر در فرمان مالک اشتر توصیه می‌کنند: کسانی را به کار بگمار که آنها در نزد مردم به بهترین‌ها شناخته می‌شوند. سیاستمدار کسی است که می‌خواهد مسائل را حل کند و مشکلات را تخفیف بخشد و نگرانی‌ها را بکاهد، نه آنکه با جهل و بی‌دانشی و حُبّ نفس خود،‌ مشکلات را ‌‌تصاعدی گسترش دهد. سیاستمدار فردی ایدئولوژیک و یا جزمی نیست که به ذهنیت‌های بسته، غیرواقعی و غیرقابل دستیابی، محصور بماند؛ سیاستمدار هم قدرت را درک می‌کند و هم محدودیت‌های آن را. او به پیامد سخنان و تصمیم‌های خود آگاه است؛ برای نمونه،‌ سیاستمدار دانش‌محور که به یک گروه مشورتی مجرب وابسته است، تلاش می‌کند پرونده هسته‌ای ایران در وین و در آژانس بین‌المللی هسته‌ای باقی بماند تا آنکه به شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک برود، زیرا این سیاستمدار سرنوشت پرونده‌های ارجاعی به شورای امنیت را در تاریخ خوانده است و تعهد کاری و وطن‌دوستی مشاوران او مقدم بر جهل و چاپلوسی آنهاست تا افق را ببینند و مانع از تصمیم‌گیری‌های نادرست شوند. سیاستمدار حرفه‌ای در عصر جهانی شدن به چند زبان تسلط دارد، نه آنکه آشنایی کلی داشته باشد و یا مانند برخی به اصطلاح مدیران در حدّ (Yes) و (No) باشند. سیاستمدار مدیریت گزینشی ندارد بلکه مشکلات به صورت هرمی در ذهن او و زیرمجموعه او شکل گرفته‌اند و تقدم و تأخر دارند. سیاستمدار اولویت‌بندی داشته و از مسائل یک کشور و حتی نظام بین‌الملل، فهم شبکه‌ای دارد. او تمرکز دارد و دچار ذهن پریشانی و رفتار پریشانی نیست. سیاستمدار حرفه‌ای هر روز در رسانه‌ها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلکه به ضرورت ظاهر می‌شود و اثر می‌گذارد. تصمیم‌گیری یک سیاستمدار حرفه‌ای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلکه برای کل کشور و سعادت و آینده آن است. عقلانیت سیاستمدار حرفه‌ای آنجا بروز می‌کند که چهل سال پس از تصمیم‌گیری، پیامدهای مثبت آن نمایان شود. ۳٫‌ خلقیات: خوبی نظام حزبی این است که دو یا سه دهه طول می‌کشد تا عامه مردم و نخبگان، افکار و خلقیات فردی و سیاسی او را بشناسند و بتوانند در مورد او، قضاوت‌های دقیقی انجام دهند. این وضعیت را مقایسه کنید با شرایطی که ‌۲۳ روز فرصت برای قضاوت کردن هست. بعد هم طیف وسیعی از افراد، پشیمان می‌شوند، چون ایرانی ظاهر مودب دارد، لایه‌های پنهانی او دیرتر شناخته می‌شود. بگذریم از اینکه شناخت ایرانی (در مقام مقایسه با ترکیه‌ای یا ژاپنی) اگر نگوییم محال بلکه بسیار دشوار است. سیاستمدار حرفه‌ای کسی است که از غرایز (کینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور کرده است: او کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده است، ‌مهربانی و احترام را تجربه کرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است. ریچارد نیکسون معتقد بود سیاستمدار حرفه‌ای از هر ده دعوت، شاید یک دعوت را قبول کند. مهمترین خصلت خُلقی سیاستمدار این است که با رقیب و مخالف خود، انسانی و در فرهنگ ما با اخلاق اسلامی رفتار کند. در گذشته ایرانی‌ها مؤدب‌ترین ملت‌ها بودند اما در معرض کارگزارانی قرار گرفتند که سخیف‌ترین رفتارها و واژه‌ها را استفاده کردند. شخصیت سیاستمدار باید هم‌وزن افکار او باشد و هر دو کفه با هم رشد کرده باشند. او باید در حدی خودسازی کرده باشد که عصبانیت خود را مدیریت کند و واکنش‌های خود را سال‌ها به تأخیر اندازد. همچنین‌ نه ‌‌رسمی و تصنعی بلکه ‌‌واقعی به شخصیت و افکار انسان‌ها احترام بگذارد. متعادل بودن، هم یک بعد آموزشی و فکری دارد و هم یک رکن تربیتی و شخصیتی. این تعادل با سهولت به دست نمی‌آید. اعتدال‌گرایی به مثابه یک چارچوب فلسفی در سایه یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل تحقق پیدا می‌کند. طبیعی است که نباید اینگونه افق‌ها را سهل انگاریم. یکی از روش‌های شناخت یک سیاستمدار حرفه‌ای و معقول، درجه توجه او به جزییات است: آیا این شهامت را دارد که به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عده‌ای عذرخواهی کند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در کنار فکر، ‌تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیم‌گیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را می‌داند؟ این گونه جزییات را می‌توان تا صدها مورد شمرد. تربیت رفتاری و فکری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیین‌کننده‌اند. مانع و ترمز اصلی در مقابل سوءاستفاده‌ها، دزدی‌ها، اختلاس‌ها و حرام‌خوری‌ها قبل از آنکه فکر و قانون باشد، شخصیت و اصالت فرد و سیاستمدار است که پس از سال‌‌ها بلکه دهه‌ها عملکرد در عرصه سیاست قابل شناخت است. ۴٫ نکته آخر: سیاستمداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی نیست که هر کسی در آن ورود و خروج داشته باشد. پس از هزاران سال تاریخ ایران و تولید حجم چشمگیری از متون به موازات تجربیات گسترده، اکنون لازم است برای تضمین ظهور سیاستمداران حرفه‌ای از یک طرف، نظام حزبی را جدی بگیریم و از طرف دیگر، ارتباط جامعه با سیاست، از حسی و کوتاه‌مدت به عقلایی و درازمدت تقویت شود. به خاطر داشته باشیم که تجربه دو قرن اخیر بشر نشان می‌دهد که همیشه مسائل و مشکلات در ساختارها حل می‌شوند.   منبع : تابناک
کد خبر: ۸۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵

 پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، علی نورایی: بعد از نظر صریح رهبری در خصوص منع از ورود به سفارتخانه های خارجی در تجمعات، ورود و تعرض به حریم این اماکن را حرام و خلاف شرع و قانون می دانم، اما نکته ای که در هر دو مورد (چه واقعه اخیر سفارت عربستان و چه داستان تسخیر لانه روباه پیر انگلستان خبیث) نباید نادیده گرفته شود، از نظر بنده این است که مسئولیت حفظ امنیت اتباع و اماکن دیپلماتیک خارجی بر عهده ناجا است و این وظیفه ای است که به خاطرانجامش وجود دارند و حقوق می گیرند و... تجمع و اعتراض و حتی گاها تعرض مردم به سفارتخانه ها در حالت خشم و ناراحتی عمومی جامعه یک امر معمول در همه جای دنیا است و حتی از منظر رسانه ای امری طبیعی، قابل درک، تا حدی مفید و قابل بهره برداری های مثبت از باب استفاده از فشار اجتماعی افکار عمومی و جهت دهی به آن در راستای منافع ملی برای هر کشوری است، اما نکته ای که اینجا و بصورت خاص این بار نباید گذاشت که بر خلاف همیشه مغلطه و سفسطه در خصوصش انجام شود این است که مقصر اصلی که باید توبیخ شود گم نشود! این وظیفه ناجا بوده که با پیش بینی و پیشگیری و تامین منابع انسانی لازم از اتفاقات ناخواسته جلوگیری کند و الا از مردم عادی عصبانی و خشمگین توقع دیگری غیر از این نیست که به سمت تنها نماد و مظهر حکومتی که از دست آن ناراحت شده اند شدیدترین اعتراض ها را انجام دهند. اما در بررسی یک واقعه باید به لایه هایی مهمتر از سطح آن  دقت کرد تا مقصران اصلی شناسایی و توبیخ شوند، نه مثل همیشه چند نفر آدم عادی که احساساتشان تحریک شده و از روی خشم مقدسشان در حالت ناراحتی کاری را ناخودآگاه انجام داده‌اند مقصر معرفی کرده و سر و ته داستان را به هم بیاورند. این بار داستان فرق می کند، علی الخصوص با توجه به تاکید رهبری بعد از داستان سفارت انگلیس و تجربه های موجود غفلت اتفاق افتاده دیگر قابل توجیه نیست که مسئولیت را باز بر عهده مردم خشمگین بیاندازند بلکه باید صدر تا ذیل ناجا در خصوص دلایل و نقاط ضعف و غفلت های منجر به این واقعه پاسخگو باشند و مقصرین که در انجام وظایف خود کوتاهی کرده اند مشخص گردند.
کد خبر: ۸۲۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴

در نوزدهمین نشست تخصصی دین پژوهان کشور:پژوهش اقتصاد تعاونی از منظر اسلام ارائه و بررسی می شود    به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از روابط عمومی دبیرخانه دین پژوهان کشور: اقتصاد تعاونی در این پژوهش با استناد به آیات قرآن کریم و روایات چهارده معصوم علیهم السلام بررسی و تبیین شده است. این پژوهش برگزیده توسط استاد احمد علی یوسفی، دکترای فقه و اصول و استاد راهنما و مشاور پایان نامه های علمی در این نشست تخصصی ارائه می شود و با حضور منتقدین و محققین علوم اسلامی مورد نقد و بررسی و نظریه پردازی قرار می گیرد. در این پژوهش کاربردی ماهیت اقتصاد تعاونی و شرکت های تعاونی، تحولات تاریخی شکل گیری اقتصاد تعاونی، آموزه های اقتصادی دیگر مکاتب و مبانی بینشی و اهداف و مالکیت و ارزش های اخلاقی و اصول رفتاری در اقتصاد تعاونی از منظر اسلام و مدل های اجرایی و جایگاه این بخش در توزیع عادلانه ثروت تحلیل و بررسی شده است. این نشست علمی و تخصصی روز چهارشنبه 9 دی ماه ساعت 18:30 در دبیرخانه دین پژوهان کشور واقع در قم – میدان رسالت – بلوار سمیه – جنب بانک کشاورزی – پلاک 27 برگزار می شود و شرکت محققین و مدیران و طلاب حوزه علمیه آزاد می باشد.
کد خبر: ۸۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۹

«محل فرود بالگرد مقام معظم رهبری در منطقه عشایری دریلا در شهرستان گچساران با حضور فرماندار، فرمانده سپاه، جمعی از مسئولین استانی و معتمدین ایلات گچساران، گلباران شد و مسئولین قصد دارند در این مکان یادمان احداث کنند.!»
کد خبر: ۷۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۲

آیا فرماندار بویراحمد که خود باید عامل حفظ امنیت و مدیریت بحران در شهرستان باشد باید این‌گونه در میدان سیاسیون بازی کند?
کد خبر: ۷۸۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹

امام علی(ع)، اعمال عدالت را بهترین روش برای جلب اعتماد مردم و حفظ صیانت از حمایت‌های مردمی توصیه می‌نماید  از منظر علی(ع)، جمال و آبروی حاکمان و پایداری ملت به رعایت عدالت است
کد خبر: ۷۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸

 پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش روابط عمومی دبیرخانه دین پژوهان کشور – شورای دین پژوهان کشور با بررسی و ارزیابی پژوهش های دینی 5 سال اخیر 10 پژوهش را به عنوان برتر انتخاب و معرفی نمود. مدیر مسئول دبیرخانه دین پژوهان کشور گفت، به منظور معرفی و ارائه پژوهش های برتر دینی، سلسله نشست های دهگانه علمی و تخصصی از این هفته در دبیرخانه دین پژوهان کشور در قم برگزار می شود. دکتر آیت پیمان افزود: پژوهش های برتر با موضوع فرمان برداری و نافرمانی مدنی، انتخابات از نگاه فقه، روش شناسی تفسیر قرآن کریم، اقتصاد تعاونی از منظر اسلام، اصول روان درمانگری و مشاوره با رویکرد اسلامی، تجلی معانی و مفاهیم زیبا شناختی در شهرسازی اسلامی، مکتب تأویلی و گفتمان وحی، مبانی و معیارهای جرح و تضعیف روایان نزد قدمای شیعه، تأثیر دیدگاه های فقهی بر قوانین کیفری و اثرپذیری الهیات فلسفی یهودی از فلسفه و کلام اسلامی در دوره میانه، که توسط پژوهشگران برتر دینی در 5 سال گذشته به انجام رسیده اند و با توجه به ویژگیهای نظریه پردازی و نو آوری و جنبه های کاربردی انتخاب شده اند. این نشست ها توسط اساتید و محققین و منتقدین ارائه می شوند. وی گفت : ارائه مباحث و یافته های این پژوهش ها در قالب کرسی های آزاد اندیشی دینی و نشست های علمی و تخصصی به جامعه علمی کشور ارائه می شود و تلاش خواهیم کرد زمینه هایی برای جلب حمایت های لازم از چاپ و نشر آنها نیز فراهم گردد. آیت پیمان در ادامه گفتگو از محققین و اساتید و فضلای حوزه و دانشجویان و همه اهل علم علاقه مند جهت شرکت در این نشست های علمی دعوت کرد . وی از پژوهشگران دینی خواست تا جهت مشارکت در مباحث و نقد و تکمیل یافته های دین پژوهی، در نشست ها شرکت نمایند و نظریات و نتایج بررسی های خود را ارائه نمایند. تا مورد بهره برداری پژوهشگران قرار گیرد. دبیر شورای دین پژوهان همچنین افزود: دبیرخانه دین پژوهان مباحث مطروحه را بصورت ادواری و موضوعی مورد تحقیق مجدد و تدوین و ویراستاری قرار داده و در قالب کتاب و نرم افزار و متون دیجیتالی در فضای وب قرار خواهد داد و فیلم این سلسله نشست ها در اختیار تلویزیونهای علمی ماهواره ای نیز قرار می گیرد. دبیر شورای دین پژوهان به نشست های علمی مناسبتی اشاره کرد و گفت در طول سال علاوه بر این ده نشست، در مناسبت های ویژه مذهبی و فرهنگی نیز نشست ها و کرسی های مباحث آزاد اندیشی در دبیرخانه دین پژوهان برگزار می شود که مورد استقبال محققین علوم اسلامی قرار می گیرد.
کد خبر: ۷۷۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

پست گزت نوشت: اگر خود را جای ایران بگذاریم، به دلایل زیادی به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ وب سایت پیتسبورگ پست گزت در گزارشی نوشت: همیشه از منظر آمریکا به مسئله بی‌اعتمادی میان این کشور و ایران نگاه شده است. در صورتی که اگر به وقایع دهه‌های اخیر نگاهی بیندازیم، دلایل موجه بسیاری خواهیم یافت که به ایران نیز برای بی‌اعتمادی به آمریکا حق بدهیم. یافتن پاسخی برای پرسش‌های زیر، این مسئله را به درستی روشن می‌کند: •    کدام کشور مسئول سرنگونی نخستین دولت منتخب مردم ایران بود؟ •    کدام کشور از شکنجه و کشتار هزاران ایرانی به دست ساواک حمایت می‌کرد؟ •    کدام کشور مشوق صدام حسین برای حمله به ایران و کشتار نسلی از جوانان این کشور بود؟ •    کدام کشور حامی مالی صدام در جنگ با ایران بود و ارتش عراق را تجهیز می‌کرد؟ •    کدام کشور در مقابل استفاده صدام از سلاح شیمیایی برای نابودی نیروهای نظامی و مردم ایران سکوت کرد؟ •    کدام کشور هواپیمای مسافربری ایران را هنگام عبور از آب‌های این کشور هدف حمله قرار داد؟ پاسخ تمامی پرسش‌های بالا بی‌شک آمریکا است. برای لحظه‌ای مجسم کنید واکنش آمریکا در قبال هر یک از اقدامات بالا، در صورت انجام گرفتن آن از سوی ایران چه می‌بود. در سال 1953 (1332) نخست‌وزیر منتخب مردم ایران تهدید کرد نفت این کشور را ملی خواهد کرد؛ زیرا شرکت نفت ایران و انگلیس (نخستین شرکتی که نفت ایران را استخراج کرد) بهای کمی برای آن می‌پرداخت. زمانی که این شرکت انگلیسی برای مقابله با اقدام مذکور دولت ایران از آمریکا کمک خواست، آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، از آژانس امنیت ملی این کشور (سیا) خواست دولت مصدق را در قالب یک کودتا برکنار کند. آمریکا آن زمان میان منافع انگلیس و دموکراسی، اولی را انتخاب کرد. درباره مسئله ساواک نیز آمریکا حمایت از هم‌پیمانش (شاه سابق) را به قیمت جان مردم ایران انتخاب کرد. پس از پیروزی انقلاب ایران، سیاستمداران آمریکایی مانند دیک چنی و دونالد رامسفلد که چشم طمع به منابع نفتی ایران و عراق داشتند، از تمرکز شیعیان در شهر نفت‌خیز بصره نگران بودند. بنابراین صدام را تشویق کردند به ایران حمله کند و در راه نابودی آن، از هیچ حمایت تجهیزاتی و مالی نیز دریغ نکردند. در زمان حمله عراق به ایران تجهیزات شیمیایی، سلاح کشتار جمعی محسوب نمی‌شد؛ اما به محض این که حادثه یازده سپتامبر به وقوع پیوست و صدام برای عربستان، متحد آمریکا در خاورمیانه و خانه 15 مهاجم از 19 تروریست حادثه یازده سپتامبر، مشکل‌ساز شد، استفاده از سلاح شیمیایی جنایت جنگی به حساب آمد. در خصوص حمله به هواپیمای مسافربری ایران نیز گفته می‌شود آمریکا 62 میلیون دلار غرامت به خانواده‌های 290 قربانی پرداخت کرد. اما اگر این حمله از سوی ایران انجام شده بود، واکنش آمریکا چه می‌بود؟ آیا آمریکا از کنار آن به سادگی می‌گذشت؟ متأسفانه آمریکایی‌ها به مسائل گذشته توجه کمی دارند و آن‌ها را متعلق به گذشته می‌دانند. اما آیا آن‌ها توقع دارند ایران نیز به همین سادگی تمام این مسائل را فراموش کند؟ یا این که تصور می‌کنند مردم ایران دچار فراموشی ملی هستند؟ در پایان این گزارش آمده است: تاکنون هیچ توافقی میان دو دشمن، دستاوردی 100 درصدی نداشته است ( نمونه آن، سرپیچی آمریکا از ده‌ها قراردادی است که تاکنون با مردم بومی این کشور بسته است). اما در صورتی که توافق میان دو دشمن دیرینه به درستی نظارت شود، دست‌کم می‌تواند عملی شود. پیمان منع آزمایش هسته‌ای، نمونه‌ای موفق از این دست توافق‌هاست.
کد خبر: ۷۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۰

در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیس‌جمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir روزنامه وطن امروز در گزارش روز خود به بررسی و تحلیل پس لرزه های نامه ۴ وزیر دولت به ردیس جمهور و تبعات این نامه پرداخته است :نامه تکان‌دهنده وزرای اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع به روحانی درباره وضعیت بد اقتصادی و نقد سیاست‌های ناهماهنگ اقتصادی بیش از پیش اختلافات در کابینه را عیان کرد. به گزارش «وطن‌امروز» نامه‌ای که روز یکشنبه منتشر شد سندی حقیقی از ناهماهنگ بودن تیم اقتصادی دولت و اختلاف‌نظر شدید دیدگاه‌ها در دولت یازدهم است؛ موضوعی که منتقدان و کارشناسان بارها و بارها به آن اشاره کرده بودند و بارها و بارها از سوی مسؤولان رد شده بود.همین وزیر اقتصاد چندی پیش اعلام کرده بود تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگ‌ترین تیم اقتصادی دولت‌هاست یا سخنگوی دولت و معاون اول رئیس‌جمهور بارها اعلام کردند تیم اقتصادی اختلافی ندارند اما واقعیت چیز دیگری بود. اختلافات اقتصادی در کابینه به حدی است که می‌توان گفت در اقلیم اقتصادی چند نفر خود را فرمانده می‌دانند و کسی سیاست‌های دیگری را قبول ندارد.   از همان ابتدای تشکیل دولت یازدهم اعتراض به ترکیب ناهمگن اقتصادی دولت شروع شد اما مسؤولان آن را رد می‌کردند. به عنوان مثال در ۳ ماه ابتدایی کار دولت یازدهم، وزیر اقتصاد به علت اظهارات سیف، رئیس‌کل بانک مرکزی در مورد ارزان نشدن نرخ دلار کارت زرد گرفت در حالی که طیب‌نیا، رئیس‌کل بانک مرکزی از انتخاب سیف چندان هیجان‌زده و خوشحال نبود.   وی حتی حاضر نشد در آن جلسه بگوید با دیدگاه سیف مخالف است و یک کارت زرد را به جان خرید اما با ادامه روند اقتصادی و تشدید رکود، نشانه‌های اختلاف‌نظرها آشکار شد.به عنوان مثال بر سر موضوع هدفمندی یارانه‌ها چندین دیدگاه مطرح شد که ناگهان دیدگاه‌های مسعود نیلی، مشاور اقتصادی روحانی مورد قبول قرار گرفت و البته اجرای آن هم به نفع دولت تمام نشد و ثبت‌نام یارانه‌ای هزینه گزافی را برای دولت به بار آورد. بدین ترتیب به غیر از وزیر اقتصاد، مسعود نیلی یکی از فرماندهان اقتصادی دولت یازدهم محسوب می‌شود که نفوذ خارق‌العاده‌ای در ریاست‌جمهوری دارد و شاید بیشتر از وزرا، روحانی را می‌بیند. نمی‌توان از چند فرمانده اقتصادی نام برد و به نوبخت اشاره نکرد. معاون مدیریت و برنامه‌ریزی سابق و رئیس سازمان برنامه‌ریزی قدرت کمی در کابینه ندارد و وزنه قابل توجهی محسوب می‌شود.آقای بودجه دولت نیز قدرت فوق‌العاده‌ای در دولت دارد و دروازه‌بانی خبر دولت نیز بر دوش وی گذاشته شده است. نوبخت توانسته این وظیفه را در بسیاری از مواقع به درستی انجام دهد و تا می‌تواند کمترین اطلاعات را به رسانه‌ها می‌دهد؛ حتی زمانی که خبری لو می‌رود نوبخت با خونسردی مثال‌زدنی با آن برخورد می‌کند. اختلاف دیدگاه نوبخت و طیب‌نیا از همان اسفند ۱۳۹۲ علنی شد؛ زمانی که عارف کاندیدای انصراف‌دهنده انتخابات ریاست‌جمهوری از سیاست‌های اقتصادی دولت یازدهم انتقاد کرد، نوبخت گفت: «در زمان مناظرات، علی طیب‌نیا نماینده عارف بود، لذا وقتی طیب‌نیا طرحی را در دولت مطرح می‌کند ما تصورمان این است که نظرات آقای عارف در حال مطرح شدن است!» اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور و محمد شریعتمداری، معاون اجرایی روحانی که سابقه وزارت دارند نیز دیدگاه‌های متفاوت اقتصادی دارند اما با توجه به جایگاه‌شان هیچ‌گاه به بازی گرفته نمی‌شوند.اختلافات دیدگاه‌ها بین سایر وزرای اقتصادی نیز وجود داشته و دارد. مثلا زنگنه، وزیر نفت بر سر خوراک نیروگاه‌ها و پتروشیمی‌ها اختلاف اساسی با چیت‌چیان، وزیر نیرو و نعمت‌زاده، وزیر صنعت دارد. یا بر سر موضوع هدفمندی یارانه‌ها آشفتگی مثال‌زدنی در دولت یازدهم دیده می‌شود که قابل پنهان‌کردن نیست؛ سیاست‌های هدفمندی را وزارت اقتصاد تبیین کرده، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور روی آن نظر داده و تغییر کرده، وزارت اقتصاد ثبت‌نام یارانه‌ها را اجرایی کرده، موضوع شناسایی پردرآمدها به وزارت رفاه محول شده، بخش عمده‌ای از پول یارانه نقدی را وزارت نفت تامین می‌کند و سازمان هدفمندی یارانه‌ها زیر نظر مستقیم ریاست‌جمهوری آن را نهایی کرده و یارانه‌ها را قطع و وصل می‌کند.جالب اینکه چنین فرآیند پیچیده‌ای در حالی انجام می‌شود که فرماندهان اقتصادی دولت با هم اختلاف شدیدی دارند. اگر به خاطر این اختلافات و مشکلات وزیر اقتصاد شب پرداخت یارانه نقدی را مصیبت عظما عنوان کرده باشد پر بیراه نگفته، چرا که با شکاف شدید بین اعضا به سختی می‌توان مبلغ ۴۵۵۰۰ تومان برای ۷۵ میلیون نفر واریز کرد. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت کجاست؟محمدعلی نجفی این روزها یک سمت مهم در دولت دارد، سمتی که این مقدار بی‌سر و صدا بودنش در ایام پس از برجام که به قول دولتی‌ها قرار است دوران شکوفایی اقتصادی ما باشد عجیب است. نجفی این روزها دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور است ولی ظاهرا هنوز دلش هوای سیاست دارد، این را می‌توان از حضورهایش در جلسات کارگزاران و البته عدم حضور رسانه‌ای در سمت دولتی‌اش به خوبی حس کرد.تلقی از رسانه‌ای شدن ۴ نامه وزیر به روحانی این است که چقدر ناهماهنگی‌های پشت پرده لبریز شده است که چاره‌ای جزو انتشار چنین نامه‌ای را باقی نمی‌گذارد. ظاهراً این ۴ وزیر محترم دولت یازدهم پیش از این بارها روحانی را مورد خطاب قرار داده و از این ناهماهنگی به وجود آمده که تعیین دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی نیز مزیدی بر علت شده است، گله‌مند بوده‌اند که ظاهراً عدم توجه به مطالبه و گله‌مندی آنها باعث فوران موضوع به رسانه‌ها شده است. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور در مدت یک سال و چند ماهی که از مسؤولیتش می‌گذرد تنها یک نشست خبری برگزار کرده و غیر از آن دیگر هیچ خبری از او نیست؛ البته جز همین اواخر که در جمع هم‌حزبی‌هایش حاضر شده و از وضعیت بد(!)‌ ماه‌های آینده کشور گفته است.نجفی در دولت یازدهم روند جالبی را طی کرده است؛ با معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش بر سر زبان‌ها افتاد،‌ وقتی که رأی نیاورد معاون روحانی شد و بعد از چند ماه قلب درد را بهانه کرد و استعفا داد ولی بازهم روحانی از او دل نکند و وی را دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کرد. حال این روزها و در حساس‌ترین شرایط اقتصادی کشور این سوال مهم ایجاد می‌شود که نجفی، دبیر ستاد هماهنگ‌کننده دستگاه‌های اقتصادی کشور کجاست؟رمزگشایی از نامه وزرادر همه دولت‌ها اختلاف نظر – بویژه در حوزه اقتصاد – وجود دارد اما نامه ۴ وزیر به روحانی شدیدتر از یک اختلاف‌نظر معمولی بود. این نامه حاوی چند نکته اساسی بود.۱ – این نامه جزیره‌ای بودن اقتصاد در دولت یازدهم را تایید می‌کند. سیاست‌هایی که امروز بانک مرکزی دنبال می‌کند با سیاست‌هایی که وزیر اقتصاد دنبال می‌کند متفاوت است، نگاه وزیر نفت در حوزه خوراک پتروشیمی‌ها با نگاه وزیر اقتصاد کاملا متفاوت است، یا دیدگاه وزیر صنعت با دیدگاه وزیر اقتصاد درباره عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا کاملا متفاوت است. با این سیاست‌های ضد و نقیض نمی‌توان انتظار داشت برنامه‌های اقتصادی دولت با سرعت پیش برود. جالب اینکه هیچ‌کدام از این فرماندهان اقتصادی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی را قبول ندارند و هیچ‌کس نمی‌داند تاکنون این ستاد چند جلسه در این دو سال تشکیل داده است.۲ – این نامه نشان داد اظهارنظرها درباره خروج از رکود، اصلا صحیح نبوده و فقط جنبه تبلیغاتی داشته است. وقتی رئیس‌جمهور اعلام می‌کند کشور از رکود خارج شده اما همه آمارها و نشانه‌ها چیزی خلاف آن را می‌گوید، باید اعتراف کرد که وضعیت اقتصادی وارد چالش بزرگی شده است. موضوع خروج را فقط چند هوادار دولت باور کردند و قطعا هیچ کارشناس و فعال اقتصادی که واقعیت‌ها را از نزدیک لمس می‌کرد نمی‌توانست این موضوع را بپذیرد. رسانه‌ها و منتقدان دولت بازار راکد مسکن، خودرو، تولید و کمبود منابع و اعتبارات در کنار افزایش شدید نقدینگی را علت تشدید رکود اعلام می‌کردند اما مسؤولان زیر بار نمی‌رفتند و این نامه نشان داد نه تنها کشور از رکود خارج نشده بلکه این رکود دارد به بحران تبدیل می‌شود.۳ – در این نامه به صراحت عنوان شده که از زمان توافق هسته‌ای تاکنون نه تنها گشایشی در اقتصاد به وجود نیامده بلکه موجب افزایش ابهام و چالش شده است. موضوع تاثیر منفی توافق هسته‌ای بر اقتصاد مدتی است محافل اقتصادی را درگیر کرده است. خیلی‌ها عنوان می‌کنند احتمال دارد با اجرای برجام نرخ ارز افزایش یابد و این در حالی است که فضاسازی‌ دولتی‌ها قبل از پایان مذاکرات به گونه‌ای بود که اگر این توافق انجام نمی‌شد ضرر و زیان بسیاری متوجه اقتصاد می‌شد اما عملا عکس این اتفاقات رخ داد؛ از زمان توافق هسته‌ای شاخص بورس سقوط کرد و نرخ طلا و ارز افزایش یافت. فعالان اقتصادی به نتایج این توافق خوشبین نیستند و این موضوع و وضعیت بد بازار سرمایه و به دنبال آن سایر بازارها به صراحت در نامه وزرا به روحانی شرح داده شده است.۴ - سوال اساسی این است که چرا وزرا موضوعات این نامه را شفاها با روحانی در میان نگذاشتند؟ پاسخ به این سوال سخت نیست، چراکه ۲ فرمانده با اقتدار در ریاست‌جمهوری وجود دارد که ملاقات‌های رئیس‌جمهور را هماهنگ می‌کنند و کمتر وزیری در این دو سال شانس این را داشته که به غیر از جلسات فشرده هیات دولت و راهروهای نهاد با روحانی دیدار کند. نهاوندیان، رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه روحانی نقش پررنگی در ملاقات‌ها دارند و یکی از مهم‌ترین دلایل نامه‌نگاری وزرا همین اجازه ملاقات ندادن به آنها بوده است. شاید انتشار این نامه موجب شود روحانی برای ملاقات حضوری با وزرا برنامه ویژه‌ای تدارک ببیند.۵ - ترکیب امضای نامه نیز عجیب بود؛ ۳ وزیر اقتصادی در کنار وزیر دفاع. نامه روی سربرگ وزارت اقتصاد نگاشته شده و در نهایت امضاها شکل گرفته است. اگر سربرگ وزارت اقتصاد هم نبود با آمارهایی که ارائه شده به راحتی می‌شد حدس زد وزیر اقتصاد در نگارش آن سهم قابل‌توجهی داشته است. موضوع رکود همه‌گیر است و به غیر از اقتصاد و صنعت، حوزه‌های دیگر مانند صندوق‌های بازنشستگی را هم درگیر کرده است. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خود به تنهایی یک بنگاه بزرگ اقتصادی محسوب می‌شود و در این وزارتخانه از بیمه گرفته تا صنایع دفاعی ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد. ۳وزیر اقتصادی در این دولت نیز اختلاف دیدگاه فراوانی دارند اما موضوع رکود و چالش اقتصادی موجب شد این نامه مشترک نگاشته شود و نبودن سایر وزرای اقتصادی مانند نفت و نیرو و سیف، رئیس کل بانک مرکزی نشانه‌های بسیاری دارد و عمق شکاف را نشان می‌دهد. از همه جالب‌تر اینکه نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی اصلا از این نامه اظهار بی‌اطلاعی کرده است. اگر بی‌خبر بودن نوبخت را قبول کنیم حق داریم از بی‌اطلاعی سخنگوی دولت درباره یکی از مهم‌ترین نامه‌های وزرای به روحانی آن هم بعد از ۲۰ روز تعجب کنیم.ضمن اینکه خیلی‌ها می‌دانند مخاطب نامه فقط روحانی نبوده و فرمانده جزایر اقتصادی دولت به خوبی می‌داند مخاطب این ۴ وزیر چه کسانی غیر از رئیس‌جمهور هستند.۶ - همان‌طور که انتظار می‌رفت نامه ۴ وزیر فوق واکنش رسانه‌های حامی اقتصاد آزاد و حامی سیاست‌های «نیلی» دولت را در پی داشت. دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد بشدت از سیاست‌های پولی و بانکی دولت دفاع شده و ۴ وزیر منتقد بویژه وزیر اقتصاد به فرافکنی و مسؤولیت‌گریزی و عدم ارائه راهکار متهم شده‌اند. به‌عنوان مثال، یکی از شاگردان مسعود نیلی در دنیای اقتصاد نوشته است: «تعجب‌آور است که وقتی وزیر اقتصاد که خود باید ارائه‌دهنده راه‌حل برای مشکلات اقتصادی باشد، با سربرگ وزارت متبوع خود، معضلات بورس و رکود اقتصادی را بدون ارائه راه‌حل، به دیگران گوشزد می‌کند.آیا به‌نظر ایشان، رفع موانع به گونه‌ای است که از اختیارات وزارت اقتصاد خارج است؟ آیا وزارت اقتصاد ابزار کافی برای حل مشکلات ندارد؟ و شاید وزیر اقتصاد به همراه دیگر وزرا در این اندیشه بوده‌اند که رویکرد آقای روحانی به اقتصاد به شکلی است که کمتر به رکود توجه می‌کند و با عمومی کردن این نامه بر آن بوده‌اند تا فشار را بر رئیس‌جمهوری برای پذیرش سخنان خود بیشتر کنند؟ وزرای محترم بیش از آنکه خطر رکود را به‌طور عمومی به ریاست‌جمهوری گوشزد کنند، باید از خود بپرسند در کجای حرکت به سوی رونق قرار گرفته‌اند؟ آیا فرصت‌های سرمایه‌گذاری را به خارجی‌ها عرضه داشته‌اند؟ آیا تلاشی برای برداشتن موانع ورود آنان بویژه موانع قانونی و مقرراتی انجام داده‌اند؟ آیا برنامه‌ای برای چگونگی خرج کردن درآمدهای به‌دست آمده دولت ناشی از برطرف کردن تحریم‌ها در دست دارند؟ آیا آنان می‌دانند که از هم‌اکنون باید برای عصر پساتحریم تلاش کنند و منافع ملی با جهد آنان برای افزایش بهره‌وری رابطه مستقیمی دارد؟»۷ - به هر حال این نامه تکان‌دهنده به دور از هر گونه موضعگیری سیاسی نگاشته شده و واقعیت‌های تلخی را عیان کرده است؛ واقعیت‌هایی که دیگر مسؤولان با ظاهرسازی هم نمی‌توانند آن را کتمان کنند. شکاف در دولت وجود دارد، رکود به بحران نزدیک‌تر شده است و توافق هسته‌ای وضعیت اقتصادی را مبهم‌کرده است. آیا می‌توان دیگر این واقعیات را نادیده گرفت؟واکنش روحانیشنیده‌های «وطن‌امروز» حاکی است در آخرین جلسه هیات‌ دولت بعد از انتشار نامه اقتصادی ۴ وزیر به رئیس‌جمهور، روحانی با عصبانیت از آن یاد کرده و ۴ وزیر را مورد عتاب قرار داده است. البته طیب‌نیا، وزیر اقتصاد هم از دستور پیگیری این نامه توسط روحانی خبر داد. موسی غنی‌نژاد: این نامه معنی استعفا یا برکناری ۴ وزیر را می‌دهدموسی غنی‌نژاد از چهره‌های مشهور حامی اقتصاد لیبرال و از نزدیک‌ترین همفکران مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت، بشدت به ۴ وزیری که نامه به روحانی نوشته‌اند، انتقاد کرد. پس از آنکه دیروز رسانه‌های حامی دولت بشدت به نامه هشدار ۴ وزیر به روحانی حمله کردند، موسی غنی‌نژاد هم به میدان آمد و تندترین موضع را علیه ۴ وزیر بویژه وزیر اقتصاد اتخاذ کرد. غنی‌نژاد در گفت‌وگو با سایت اقتصادنیوز گفته است: ۴ وزیری که به رئیس‌جمهور نامه نوشته‌اند در مقام اپوزیسیون به ایفای نقش در هیات دولت پرداخته‌اند و عملکرد مافوق خود در بخش اقتصاد را زیر سوال برده‌اند.در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیس‌جمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. وی افزود: معمولا در مواقعی که فردی خود را هماهنگ با دولت نمی‌داند استعفا می‌دهد تا فردی جایگزین او شود که بتواند در راستای سیاست‌های دولت بخش‌های مختلف اقتصادی را مدیریت کند. رئیس‌جمهور بارها در سخنان خود گفته دولت سیاست تک رقمی کردن تورم را ادامه می‌دهد و خط قرمزش استقراض از بانک مرکزی است. این کلام عالی‌ترین مقام قوه مجریه در حقیقت مانیفست اقتصادی دولت است که اگر افرادی نمی‌توانند خود را با آن هماهنگ کنند بهتر است استعفا دهند.غنی‌نژاد افزود: در اینکه چرا ۴ وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کرده‌اند و به رئیس‌جمهور هشدار داده‌اند که شما خوب عمل نمی‌کنید ابهام‌های زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را می‌دهد. او گفت: معمولا چنینی نقدهایی در داخل هیات دولت مطرح می‌شود نه اینکه مسائل تخصصی را به سطح جامعه بکشانند و نزد افکار عمومی جار بزنند که کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.مگر افکار عمومی وظیفه دولت را می‌توانند انجام دهند که آنان را در جریان این مشکلات قرار می‌دهند. از این رو نمی‌دانیم چه اتفاقی رخ داده که برخی دولتمردان به جای هشدارهای درونی آن را بیرونی کرده‌اند. غنی‌نژاد گفت: اینکه وزرای نفت و مسکن و همچنین رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی پای این نامه را امضا نکرده‌اند بر ابهامات می‌افزاید و نشان‌ می‌دهد برخی وزرا تاب اصلاح ساختار اقتصادی کشور را ندارند و می‌خواهند با فشار افکار عمومی دولت را به سمتی ببرند تا سیاست‌های انبساطی در پیش گیرد و با تزریق منابع به طور موقت بخش تولید را راه بیندازد.غنی‌نژاد گفت: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو است و آنان به جای اینکه وظایف خود را در راستای رکودزدایی انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کرده‌اند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست. او افزود: وزیر اقتصاد نقش مهمی در تامین مالی و حل مشکلات اقتصادی دارد و بهتر است گزارش دهد در این باره چه کرده است؟ بازار بدهی و اسناد خزانه باید از ۲ سال پیش راه می‌افتاد اما امروز می‌بینیم با حرکتی لاک‌پشت‌ وار شروع شده است.
کد خبر: ۷۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

«قندون جهيزيه». نخستين اثر بلند علي ملاقلي‌پور داستان دردسرهاي شخصيت‌‎هايي است که از پس مخارج معمول زندگي خود بر نمي‌آيند. زن و شوهري که از دوگنبدان – گچساران – به تهران آمده‌اند، ناگهان با افزايش اجاره‌بها مواجه مي‌شوند
کد خبر: ۷۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹

اولين يادواره آبروي محله ( سرداررشيد اسلام شهيد جانمحمد كريمي حماسه ساز پد خندق) در روستاي سرآسياب از توابع بخش مركزي شهرستان لنده برگزار شد
کد خبر: ۶۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۴

جاناتان استیل در بازدید اخیرش از تهران، گزارشی از چگونگی حضور دکتر احمدی نژاد در بین مردم، میزان محبوبیت، عملکرد، نوع نگاه مردم عادی و تحلیل گران سیاسی و گمانه زنی های مرتبط با بازگشت به انتخابات ریاست جمهوری گزارش مفصلی را تهیه کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com جاناتان استیل روزنامه نگار معروف و کهنه کار که در دفاتر روزنامه گاردین در واشنگتن و مسکو کار می کرده است، او در دانشگاه کمبریج و ییل در مورد عراق، افغانستان، آفریقای جنوبی و روسیه مطالعه وپژوهش داشته و در این خصوص، کتاب picture-162-1397145426هائی نوشته است. جاناتان استیل می نویسد: هیچ تغیری نکرده، هنوز چشمان نیمه باز او بر نیازمندانی که دوربرش حلقه می زنند برق زده و جدیّت هنوز در چین وچروک های پیشانی اش موج می زند، و قبل از هرچیز بایدگفت : در آمادگی محمود احمدی نژاد در برآوردن درخواست های ایرانیان فقیر هیچ تغیری ایجاد نشده است، این دسته از مردم هرکدام بسادگی و وقت کافی چهره به چهره با او ملاقات می کنند، تمامًا  مانند رویه قبل از این حتی تا آخرین روزهای ریاستش در سال 2013. فضای زمانی اینجا در 7 صبح جوّی احمدی نژادی است  مکانی که در بیشتر روزهای هفته در حاشیه شرق تهران که به نارمک معروف است می توان منتظر او بود، احمدی نژاد در منزل  خانوادگی اش با دوتا از فرزندان متاهلش زندگی می کند. و او پس از روبروشدن باصف طولانی متشکل از زنان ومردانی که در خیابان و پشت یک نرده آهنی کوتاه به انتظارش ایستاده اند درخواست های مکتوب آنها را که معولاً با دست نوشته(دستی ) تهیه شده، با دست خود دریافت میکند… این صحنه سنت قبلی و ریشه دار او را که نماینگر پاسخگوئی مسئولی قابل ستایش، در توجه به فقراست در اذهان تداعی می کند. چند لحظه قبل از ورود رئیس سابق، محافظان شخصی مسلح او در جایگاه بمنظور مراقبت از او حضور دارند، وی سرحال و قبراق با گام های حساب شده به طرف ارباب رجوعان میرود و با آنها به سلام و علیک و خوش و بش می پردازد، موضوع دیدار پر از دیدگاهی از عاطفه دوطرفه است ، و تمرکزی محاسبه شده، چندکلمه رد وب دل می شود، و نفر بعدی … لبخند مهربانانه رئیس سابق فقط هنگامی قطع شد که من و مترجم فارسی زبانم به اول صف و روبروی احمدی نژاد رسیدیم و هنگامی که از او سوال گرفتیم آیا تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات کارش را خوب پیش می برد؟ کوتاه و صریح جواب داد “مصاحبه ندارم “.   و مترجمم بنا به درخواست من بار دیگر از او سوال کرد آیا طرحی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دارید ؟”، لبخندش را بطور کلی محو کرد و گره صورتش بیشتر شد و با قاطعیتی دوچندان با لهجه مصمم پاسخ داد “مصاحبه ندارم”. این سؤال  مطرح شده ” پیرامون نامزدی احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری” پرسشی است که بسیاری  از ایرانی ها آن را تکرار می کنند، چون هیچ کدام از روسای جمهور ایران قبلی و بعد از او این سبک سنتی را که راغب به روبرو شدن با مردمی که  بطرح مشکلات می پردازند و او به حل گرفتاری های آنها اقدام کند، دنبال نکرده اند، و احمدی نژاد به این روش مشهور است شیوه ی که در طول دو دوره ریاستی اش از سال 2005 تا 2013، به آن پرداخت  و این اقدام او باعث همان محبیوبیت ویژه اش در شنیدن شکاىت مردم عادی شده است، ولکن این سؤال باقیست:  آیا این سبک یک عادت ثابت و پایدار است، یا هدفی نهائی در آن نهفته است که احمدی نژاد در دراز مدت به آن چشم دوخته است؟ در اینجا ضروریست که اشاره کنم که این ارتباط احمدی نژاد با مردم در رسانه های ایران ندیده ام یا منتشر نشده است، و با این تفاصیل واضح است که پدید آمدن این چنین دیدارهای دو طرفه مردم با او  تبلیغات سیاسی یا برای کسب شهرت نیست. بازگشت به عرصه سیاسی براساس نظر بسیاری از تحلیل گران درتهران، یک آینده سیاسی در انتظار احمدی نژاد خواهد بود ،”بویژه  اگر مذاکرات هسته ی به نتیجه ی دلخواه نرسد، و همچنین روابط ایران با غرب همچنان که در  حالت نوسان است و تبادل تهمت ها باقی بماند، و ممکن است با این روند رفتار غرب علیه ایران باردیگر احساس شود که ایران به رئیسی مردمی با مواضعی سرسختانه نیازمند باشد، و حتی با احتمال وجود موفقیت در مذاکرات، فرصت حضور احمدی نژاد بقوت خود باقیست .” نکته مهم دیگر اینکه مشخص شد که فرایند لغو تحریم ها، که معظم ایرانیان با بی صبری  منتظرش بودند، باعث بهبود و ارتقاء چشمگیر در سطح معیشت آنها نشده است، و از همینجا سیاسمتداران روند سرزنش رئیس فعلی و تیمش را آغاز خواهند کرد، و خواستار بازگشت به توانمدی ملی و مردمی شان خواهند شد، و قطعاً در هر دو سیناریوی مورد اشاره، احمدی نژاد همچون یک برگ برنده در دستان آیت الله خامنه ی باقی خواهد ماند . علىرغم اینکه رسانه ها دیدارهای مردمی احمدی نژاد را پوشش نمی دهند، ولی تجمع مردم در نارمک از اول صبح بخاطر نقل و قول هائی است که میان عموم مردم در رابطه با ویژگی او رد و بدل می شود است، وصادقانه بگویم، که گرچه لیست انتظار  در آنجا بسیار طولانی نبود، ولی براساس گفته ی یکی از نگهبانان آنجا او مرتب از یک مکان به مکان دیگر در موقعیت های مشابه سفر می کند، و  تصویر احمدی نژاد بعنوان سیاستمداری مردمی که قادر بر درک مشکلات و نیازمندی مرد عادی است، دهان به دهان نقل شده و گوش دیگران می رسد . از جوانی که در ماشینش نشسته بود وبه خانمش در رابطه پاسخ احمدی نژاد توضیح می داد سوال کردم “چرا آمده ای؟” ، … او دریک شرکت نوشابه های گازدار که از 18 ماه پیش تعطیل شده، چهت دریافت کمک … پس از اینکه همه تلاش های قبلی اش ناموفق بوده و همینطور دستیابی به کار جدید به احمدی نژاد مراجعه کرده است ،  … جوان دیگری گفت: که چند شب است که در پارک مجاور میخوابد، تا هنگام آمدن احمدی نژاد بموقع حضور داشته باشد، چون اجاره منزلش عقب افتاده است، و در این غیر این صورت او و همسرش و بچه اش را از آن خانه بیرون می کنند، و…. دیگری   و در این میان بیوه ی سالمند، که بعنوان دستیار فروش در یک فروشگاه کار می کرده، گفت : احمدی نژاد هنوز  رئیس ماست، و مشکل مرا حل کرده است  …با همه ی اوصاف پیشین او منتقدانی هم دارد یکی هم می گفت: با اینکه زمان او وضعیت اقتصادی بمراتب بهتر بود  ولی کمتر به حرف های مشاوارانش گوش میداد ،…. و یکی دیگر او را مسئول رکود اقتصادی کشور معرف میکرد…. ایستادگی در برابر جورج دبلیو بوش از نگاه برخی از تحلیل گران اینگونه مطرح میشود : که نظام  سیاسی ایران به انتخاب احمدی نژاد در 2005 برای ریاست ایران نیاز داشت، و منطقی بود که در آن زمان که کاخ سفید در دست شخصی تهاجمی خلاصه شده بود و خلاصه شده در جورج دبلیو بوش بود، و ما احمدی نژاد را رو کردیم. امیر مواهبیان، مدیر  آژانس خبری  آریا، که خود را سیاسی معتدل توصیف کرد می گوید: ” احمدی نژاد تمامًا با روحانی فرق دارد، او فوق العاده  اعتماد بنفسی قوی دارد، و اعتقاد داشت حمله بهتر ین وسیله دفاع است، و بر این باور بود که “اقتدار” سازنده تفاوت میان کشورهاست، و این قدرت است که می تواند حق را ایفا و تامین کند  ، ….  “گرچه بسیار سخت بود که بدانیم در ذهن احمدی نژاد چه می گذرد و چه در سر دارد، ولی این موضوع خود برای همه طرف های خارجی توانمندی “بازدارندگی “بود “. مواهبیان، در پایان می گوید : ” در شرایط فعلی ایران در جایگاه خوب و عقلانی و معتدلی قرار گرفته است، و توپ اکنون در زمین ایالات  متحده است، و حالا  باید منظر   عقلانیت یا غیر عقلانی بودن آمریکا در مرحله پیش رو از مذاکرات هستیم، و ما به شخصی در مقابل ایالات متحده را ایستادگی کند در صورتی که بخواهد که آن کشور بشکل بدی عمل کند سخت نیاز داریم و ما در این عرصه آمادگی کامل داریم بار دیگر احمدی نژاد را به میدان سیاسی بازمی گردانیم “. منبع : میدل إیست آیجاناتان استیلتهیه وترجمه: نجوای کنگان
کد خبر: ۶۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰