« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۳۱۴۲۷
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۶
فی البداهه با خودمان زمزمه می کنیم که گذر پوست به دباغ خانه می افتد؛
یکی از بیشمار خوبی های دمکراسی این هست که نماینده مردم هر چهار سال یک بار توسط خود مردم انتخاب میشود و همین یک درس ساده برای کسانی که خودشان را نماینده مردم می دانند کافی هست تا به وعده و وعید هایی که داده اند فکر کنند و احیانا به آنها جامعه عمل بپوشانند ...
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف از یاسوج؛یکی از بیشمار خوبی های دمکراسی این هست که نماینده مردم هر چهار سال یک بار توسط خود مردم انتخاب میشود و همین یک درس ساده برای کسانی که خودشان را نماینده مردم می دانند کافی هست تا به وعده و وعید هایی که داده اند فکر کنند و احیانا به آنها جامعه عمل بپوشانند

اما اگر فلاش بکی به دوران ماقبل و نزدیک های انتخابات بزنیم مخصوصا در آخرین جمعه قبل از روز اخذ رای ترافیک هئیت هایی در جمعه بازار که الان به قول مسئولین غده سرطانی هست و چنان خطرناک که شهردار محترم شهر یاسوج موافق یک دقیقه ماندن کسبه بدبخت آن نیست ،گونه هایمان در تلالو بوسه هایی قرار میگرفت که نیاز نبود بپرسی و بدانی این همه مهر و محبت و نیکی از برای چیست ؟؟!!

چون جوابها از قبل همه مشخص بود و از قضا منشا همه این بوسه های ناب بر می گشت به دوران قاجار و دوره پادشاهی مظفرالدین شاه چون ننه های ما و همه کاندیداهای شورای شهر و نمایندگان در این دوره طلایی خواهر بوده اند و از قضا همه فامیل درجه یک

اما اما غافل از اینکه دموکراسی مصداق بارز ضرب المثل زیبای فارسی (گذر پوست به دباغ خانه می افتد )هست

ما ۱۵ سال پیش به مسئولین و قانون احترام گذاشتیم اما حالا همان مسئولین و قوانین در صدد هستند که نان ۵۰۰۰نفر را آجر کنند

از همه مسئولین و نمایندگان و فعالین مدنی سیاسی و اجتماعی می پرسیم که آیا بریدن نان این جماعت برابری حتی نمی کند با باغات و آب سد تنگ سرخ که این روزها همه نگرانش هستند

آیا از لحاظ خدماتی ما مردم جمعه بازار خدمت کمی به جامعه سراسر فقیر خود کرده ایم که لایق حتی یک اظهار نظر نباشیم

آیا تولیدی اجناس ما با تولیدی اجناس شهر تفاوت دارد ؟؟
یا نگرانی مسئولین این هست که ما مثل ذاتمان به سود کم قانع هستیم و شادی همشهری  و هموطنمان برایمان باارزشتر از پول هست ؛یا هدف فقط کشیدن این زمین زیر پای ما هست ؟

اگر فردا روزی فرزندم از من بپرسد چرا ۱۵ سال عمرت را در این جای بدون امکانات گذارندی به چه امید و هدفی شما چه جوابی برای من دارید که برایش آماده کنم

آیا در هیچ کجای این شهر ترافیک نیست ؟
آیا این بازار هر روز دایر هست و با مفهوم  جمعه بازار مغایرت دارد ؟

بله ،ما هم این معایب را قبول داریم ؛ ما هم دوست داریم روز جمعه را استراحت کنیم و به خانواده هایمان برسیم ؛پس هم برای ترافیک و هم برای برداشتن اسم جمعه بازار از روی بازاری که شبانه روز مان را به پایش دادیم و حالا اسیر یک نام هست

ما قول شرف می دهیم که هم به احترام مردم شریف شهرمان و هم به احترام شما مسئولین روز جمعه را تعطیل کنیم

پس جامعه دموکراسی بداند کسانی که سکوت را جایز دانسته اند و فقر و فلاکت و نداری و از همه مهمتر ایجاد یک بستر آشوب و دل نگرانی و استرس در خانواده ماها برایشان مهم نیست در دوره بعد این چرخ دوار دموکراسی و مردم سالاری ما خود بخود دچار لب دوختگی سیاسی می شویم و با کسانی که در روز مبادا سکوت را بر ندای حق ترجیح دادند هیچ وابستگی ایدئولوژیی یا وابستگیی در دوران ناصرالدین شاه نداریم
و

فی البداهه با خودمان زمزمه می کنیم که گذر پوست به دباغ خانه  می افتد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: