« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
با ارسال یاداشتی عنوان شد:
حسنعلی روغنی مدیر عامل شرکت شهد ناب یاسوج در پاسخ به خبر آوای رودکوف و جوابیه مستاجر شرکت توضیحاتی ارانه نمود.
کد خبر: ۳۵۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۵

طی یاداشتی به این پایگاه خبری عنوان شد:
در خصوص خبري كه در اين پايگاه خبري منتشر شده لازم است بدوا توضيحاتي را جهت تنوير اذهان عمومي ارائه نمايم.
کد خبر: ۳۵۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۵

معاون آموزش و نوآوری مدیریت آموزش و پرورش سمیرم:
معاون آموزش و نوآوری مدیریت آموزش و پرورش سمیرم گفت: این شهرستان از وجود مدرسه نمونه دولتی بی‌بهره است در حالی که اختصاص آن به مناطق محروم اولویت دارد.
کد خبر: ۲۸۱۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۸

صرفا جهت اطلاع مسئولان؛
تنها جایگاه گازوییل شهرستان لنده بیش از دوماه تعطیل است و و رانندگان خودروهای سنگین مجبورند در جاهای دیگر نیاز خود را تامین کنند!!!!
کد خبر: ۲۷۸۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۹

اقتصاد
سخنگوی دولت با اعلام اینکه سال آینده بطور قطع یارانه سه دهک افراد بی نیاز را قطع خواهیم کرد، گفت: برای ایجاد حدود یک میلیون فرصت شغلی نیاز به اصلاح قیمت حامل های انرژی در سال آینده است
کد خبر: ۲۰۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۴

رییس جمهور ، دستاوردهای امروز کشور را نتیجه امید و اعتماد میان مردم دانست و اظهار داشت: امید ‏به خدا، به توان ملی، به انسجام و به آینده درخشان کشورمان و اعتماد به نظام و به مسئولین عالی رتبه و ‏اعتماد میان دولت به معنای عام کلمه و ملت بوده که توانسته این همه شکوهمندی را برای کشور ما ‏بیافریند.‏
کد خبر: ۱۷۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۷

اربعین حسینی
لازم است مسوولان محترم سوار اتوبوس ها شوند و از شهرستان ها به سمت مرز حرکت کنند.
کد خبر: ۱۵۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۲

آقای فرماندار: بر این باورم که کارهای دیگران را به نفع خود مصادره کردن، مصداق عینی من آنم که رستم بود پهلوان می باشد. آیا شده است که در تیرماه و مرداد از ساعت 15 به بعد در لنده باشید وقطعی های مکرر آب و برق را در هوای گرم تجربه کنید؟
کد خبر: ۹۰۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۷

نوشته بود «یک پسر پنج‌ساله به فروش می‌رسد» یک آگهی چند خطی روی دیوارهای شهر با یک شماره موبایل. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش ایسنا، شهروند در این باره می‌نویسد: شوخی نبود. پشت خط صدایی شکسته انگار که صدای پیرزنی سالخورده باشد اما سالخورده نبود. ماجرا، قصه فروش کلیه نیست، روایت فروش یک بچه است، یک پسربچه پنج ساله که مادر و پدرش او را به فروش گذاشته‌اند، آگهی کرده‌اند و گوش به زنگ تلفن که چه کسی پسرشان، پسر پنج ساله‌شان را می‌خرد؟ پدر و مادرش، یک زوج زابلی‌اند که پسر‌شان را برای فروش گذاشته‌اند. به این امید که از اجاره‌نشینی خلاص شوند و در مقابل، پسرشان به دست فرد نیکوکاری بیفتد و آینده روشنی داشته باشد. آگهی چند خطی، تکان‌دهنده است اما از آن تکان‌دهنده‌تر، واگذاری یک کودک ٥ساله در ازای یک خانه است، خانه‌ای در زابل. پسرشان را می‌فروشند چون پدر و مادرش، نمی‌توانند از پس هزینه‌های خود و سه فرزندشان بر بیایند، در پرداخت کرایه ماهیانه منزلشان مانده‌اند و نمی‌خواهند هر شب شاهد شب بیداری‌ها و گرسنگی‌های فرزندان دل‌خسته‌شان باشند. پسرتان را برای فروش گذاشته‌اید؟ برای فروش نه، در ازایش یک خانه می‌خواهیم. یعنی پسرتان را در ازای یک خانه می‌دهید؟ بله چرا؟ چون پول نداریم حاج آقا، چون هیچ چیزی نداریم، صاحبخانه جوابمان کرده است. ما پول نداریم، رعیت هستیم. خب هر کسی که پول نداشته باشد باید فرزندش را بفروشد؟ این کار را برای آینده بچه‌هایم انجام می‌دهم. کجا زندگی می‌کنید؟ زابل. خود زابل یا روستاهای اطراف؟ نه خود زابل. به سازمان‌های مرتبط برای این‌که به شما کمک کنند مراجعه کرده‌اید؟ بله حاج آقا، همه جا رفتیم. چی را قبول نمی‌کنند؟ این‌که کمکمان کنند. یعنی خانه به شما بدهند؟ بله، ولی هیچ کمکی هم نمی‌کنند، ما هیچ چیزی نداریم. دقیقا به شما چه گفتند؟ گفتند که شوهرم باید ٦٠ساله بشود. شوهرم مریض است، بدحال است، عکس از سینه و ریه‌اش گرفتیم و بردیم، شوهرم حتی ناراحتی قلبی دارد، دست و پاهایش شکسته است، اما باز هم می‌گویند وقتی ٦٠سالش شد کمک می‌کنیم. من سه‌سال است که پیگیر کمک هستم. نامه‌نگاری مکتوب داشتید؟ بله، ولی گفتند شوهرم باید ٦٠سالش شود. پیش چه کسی رفتید؟ یادم نیست. چرا شوهرتان کار نمی‌کند؟ مریض است حاج آقا، کاری نمی‌تواند بکند. اصلا شغل شوهر شما چیست؟ راننده بوده، ولی ماشین نداره. یعنی قبلا ماشین داشته؟ نه قبلا هم نداشته. خب چطوری رانندگی می‌کرده؟ برای کجا کار می‌کرده؟ قبلا که مرزها باز بودند، با ماشین گازوییل می‌برد مرز، ولی الان که مرزها بسته شده دیگه نمیشه گازوییل برد. همسرتان از کجا ماشین می‌آورد؟ ماشین از آشناها می‌گرفت، یک ماشین از داماد خواهرزاده مادرم می‌گرفت و با رفیق‌هایش گازوییل می‌برد. با خود صاحب ماشین می‌رفتند مرز و گازوییل می‌فروختند. الان پول از کجا میارید؟ از یارانه. چقدر می‌گیرید؟ ٢٠٠هزار تومان. چرا شوهر شما کار نمی‌کند، به جز رانندگی کار دیگری بلد است؟ زمانی که در تهران بودیم کار می‌کرد، ولی کار برایش سخت بود و نمی‌توانست کار کند. تهران به چه کاری مشغول بود؟ ٢‌سال در کوره می‌کرد، ولی کارخانه بیمه‌اش نمی‌کرد، کارش هم سخت بود، دیگر نتوانست کار کند. شوهرتان چند سالش است، شما چند‌ سال دارید؟ شوهرم ٥٥ ساله است و من ٣٥‌سال دارم. اسمتان را می‌گویید؟ من آرزو . س و شوهرم عباسعلی. خ. خب شوهرتان نمی‌تواند مثلا سرایدار شود، نگهبانی بدهد، کارهایی از این دست؟ دست‌ها و پاهای شوهرم شکسته، نمی‌تواند کارهای سنگین انجام بدهد، هیچ جای دیگری هم نتوانست کار نگهبانی و سرایداری پیدا کند. اگر از این کارها پیدا شود حتما کار می‌کند. دست و پای شوهرتان به چه دلیل شکسته است؟ تصادف کرده، موقعی که رانندگی می‌کرد، تصادف کرد و دست‌ها و پاهایش آسیب دید. شما چند تا بچه دارید؟ سه تا. چند ‌سالشان است؟ اسم‌هایشان را می‌گویید؟ پسرم ابوالفضل کلاس ششم است. دخترم زهرا کلاس پنجم است و پسرم آریا. که ٥ سالشه و برای فروش گذاشتید. بله. حاج آقا برای من هم خیلی سخته، از وقتی که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانه‌روز گریه می‌کنم، ولی چه کاری می‌توانم انجام بدهم، گفتم شاید از طرف کمیته امداد کاری بکنند، ولی هیچ خبری نشد. آریا خودش چیزی نمی‌گوید؟ خبردار شده که می‌خواهید بفروشیدش؟ زهرا و ابوالفضل چطور با این مسأله برخورد کرده‌اند؟ گریه می‌کنه، همه‌شان گریه می‌کنند، زهرا، ابوالفضل و آریا گریه می‌کنند، می‌گویند چرا این‌جوری شد، من هم ناراحت هستم، ولی جایی از خودمان نداریم، این کار را برای آینده خود بچه‌ها می‌خواهم انجام بدهم، برای این‌که معتاد نشوند، من جوان‌های دیگر را می‌بینم که پلاستیک جمع می‌کنند تا بفروشند برای عمل‌شان (اعتیادشان)، نمی‌خواهم بچه‌های من این‌طوری بشوند. خب شما می‌خواهید یکی از بچه‌هایتان را فدا کنید تا بقیه بچه‌ها سرنوشت بهتری داشته باشند؟ من باید چه کار کنم؟ چه کاری از دست من بر می‌آید؟ خیلی‌ها هستند که خانه اجاره‌ای دارند، باید بچه‌های‌شان را بفروشند؟ ما که پول نمی‌خواهیم، فقط یک خانه می‌خواهیم. فکر می‌کنید آخر و عاقبت آریا چی میشه اگر بفروشیدش؟ نمی‌دانم حاج آقا. به این فکر نکردید که آریا دست یک آدم ناجوری بیفتد؟ خب همین جوری که بچه‌ام را نمی‌دهم، به کسی می‌دهم که امکاناتش خوب باشد، نه این‌که شرایطی مانند ما داشته باشد و فردا دوباره بچه‌ام را بفروشد. چطور می‌فهمید کسی که برای بردن آریا آمده آدم خوبی است؟ خب باید بروم و خانه‌شان را ببینم، کجا زندگی می‌کنند، از چهارتا همسایه‌شان سوال کنم، باید مطمئن شوم بعد بچه‌ام را بدهم وگرنه اگر خوب نباشه من را هم بکشند بچه‌ام را نمی‌دهم. به نظرتان فروختن پسرتان چه تأثیری هم روی آریا و هم بچه‌های دیگرتان دارد؟ من این کار را برای بچه‌هایم می‌کنم، می‌خواهم یک آدم خیرخواهی پیدا شود و به داد ما برسد. اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم در بیمارستان و موقع زایمان این کار را می‌کردم. من سر آریا سزارین شدم، مریض شدم. شوهرم هم که سکته کرده، من هم مریض هستم. چه بیماری دارید؟ من بیماری کلیه دارم، یکی از کلیه‌های من کار نمی‌کند، فردا هم من می‌میرم هم شوهرم، می‌خواهم از آینده بچه‌هایم مطمئن شوم، من به آینده امید ندارم، مسئولان هم به داد ما نمی‌رسند، من خیلی وقته که رنگ دکتر را هم ندیده‌ام. چه کاری باید بکنم؟ شوهرتان معتاد که نیست؟ نه نیست. هیچ‌وقت اعتیاد نداشت؟ قبلا بوده ولی الان رها کرده، معتاد اون‌طوری نبوده، معتاد شیره بوده، ولی چون قند داشته، دکتر گفته که خطرناکه، برای همین رها کرده، الان اصلا معتاد نیست. شما که وضعتان این‌طوری بود، بی‌پول بودید و بیکار، شوهرتان هم که زمانی اعتیاد داشت، چرا سه بچه آوردید؟ خب قبلا این‌طوری نبودیم، اولش خوب بود. در خانه پدرم زندگی می‌کردیم، ولی بعد مشکلات ما زیاد شد. شما خودتان نمی‌توانید کار کنید؟ کار نیست اصلا، زابل کار ندارد. مثلا نمی‌توانید در خانه مردم کار کنید؟ شدنی است. من خیلی وقت‌ها در خانه مردم کار می‌کنم، ولی بیشتر مواقع به جای پول و مزد به من لباس می‌دهند، لباس که به کار من نمیاد. هیچ‌وقت حاضر نیستم لباس‌های کهنه دیگران را ببرم و بفروشم. در خانه‌ها کارگری می‌کردم، بادنجان و گوجه‌فرنگی پاک می‌کردم. از وقتی این آگهی را پخش کردید چند نفر به شما زنگ زدند؟ خیلی‌ها زنگ زدند. می‌گفتند که بچه‌ات را نفروش، به تو کمک می‌کنیم خانه بگیری، گفتند به تو پول می‌دهیم، ولی دیگر خبری نشد. حتی یک نفر می‌گفت شخص خیری را معرفی می‌کند که کمکمان کند. ولی معرفی نکرد. می‌گفت برایتان با بلوک و آجر خانه درست می‌کنیم، ولی هنوز خبری نشده، من اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم، موقع زایمان این کار را می‌کردم، ولی الان راهی ندارم. الان آب و نان من گلی است. چند وقت است آگهی فروش پسرتان را گذاشته‌اید؟ دو ماه. از اقوام و فامیل و دوست و آشنا کسی به کمکتان نیامد؟ فامیلی که بتواند کمکمان کند و خانه بگیریم نداریم. همسایه‌ها چی؟ همسایه‌ها کاری نکردند؟ نه، هیچ چیزی نگفتند. چه وسایلی در خانه‌تان دارید؟ ما فقط یک یخچال داریم و یک تلویزیون، چیز دیگه‌ای نداریم. یخچال را هم یک نفر به شکل امانت به ما داده که تابستان را بگذرانیم. غذا روی چی درست می‌کنید؟ یک گاز پیک‌نیکی دارم. کرایه خانه شما چقدر است؟ ماهیانه صد‌هزار تومان. چقدر پول پیش؟ پول پیش ندارد. خانه‌تان چند متر می‌شود؟ حدودا ١٢٥ متر با یک سالن بزرگ. خرج مدرسه بچه‌هایتان را چگونه تأمین می‌کنید؟ از طریق یارانه و کمک همسایه‌ها. همسایه‌هایی که به مدرسه رفتن بچه‌هایتان کمک می‌کنند، نمی‌توانند کاری کنند که پسر ٥ساله‌تان را نفروشید؟ خب کمک می‌کنند ولی ما خانه می‌خواهیم، نمی‌توانند این کار را بکنند. غذا را چه کار می‌کنید، با این توضیحاتی که دادید چه غذایی به بچه‌هایتان می‌دهید؟ خب بچه‌های من رنگ میوه را نمی‌بینند، گوشت و مرغ نمی‌توانم بخرم، همسایه‌ها کمکمان می‌کنند، دو همسایه قدیمی داریم که خیلی به فکر ما هستند، ولی برای آینده بچه‌هایم حاضرم همیشه گرسنه باشم، ولی در مقابل یک خانه داشته باشم تا بچه‌هایم بدون سقف نباشند. شوهرتان با فروش پسرتان مخالف نیست؟ نه، مخالفتی ندارد. او کاری به این مسائل ندارد، او وضع خوبی ندارد. من هم چندان وضع خوبی ندارم. منزل شما کجای زابل است؟ روبه‌روی مصلی، کوچه (...) ، پلاک (...) است. یک آزمایشگاه مرکزی نزدیک خانه ما است.
کد خبر: ۴۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶

امسال سهمیه بنزین ویژه نوروز برای مردم تدارک دیده نشده است، اما ذخیره بنزین کشور هم اکنون در سطح مطلوبی قرار دارد و هیچ نگرانی برای تامین سوخت سفرهای نوروزی نداریم.  به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، عباس کاظمی با اشاره به تصمیم ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور تصریح کرد: امسال سهمیه بنزین ویژه نوروز برای مردم تدارک دیده نشده است، اما ذخیره بنزین کشور هم اکنون در سطح مطلوبی قرار دارد و هیچ نگرانی برای تامین سوخت سفرهای نوروزی نداریم. وی با بیان این که ذخیره بنزین کشور از سطح یک میلیارد و 600 میلیون لیتر فراتر رفته است، گفت: همه جایگاههای سوخت کشور در تعطیلات نوروزی آماده خدمات رسانی هستند.  تکذیب تفاوت قیمت بنزین یورو 4 و معمولی معاون وزیر نفت در امور پالایش و پخش فرآورده های نفتی افزود: هر نوع بنزین تولیدی با یک بهای ثابت در جایگاههای سوخت سراسر کشور توزیع می شود و تنها کارمزد جایگاههای سوخت 8 کلانشهر با دیگر شهرهای کشور متفاوت است.وی با اشاره به طرح افزایش قیمت فرآورده های نفتی با مرغوبیت بیشتر، گفت: این طرح در مورد بنزین یورو 4 نیز اجرا می شود، البته تفاوت قیمت فرآورده های با کیفیت با محصولات معمولی از سوی شرکت ملی پالایش و پخش به پالایشگاهها پرداخت می شود و مردم پول بیشتری بابت بنزین با استاندارد یورو 4 پرداخت نخواهند کرد.  افزایش 10 میلیون لیتری گازوییل یورو 4 مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی کشور گفت: با تکمیل و بهره برداری از واحد تولید گازوییل پالایشگاه شازند روزانه 10 میلیون لیتر از این فرآورده با استاندارد یورو 4 و گوگرد کمتر از 50 جزء در میلیون روانه بازار می شود. وی اظهار کرد: گازوییل تولیدی پالایشگاه شازند تا پیش از بهره برداری از واحد جدید دارای 10 هزار جزء در میلیون گوگرد بود که هم اکنون گوگرد از این فرآورده جداسازی و معادل روزانه 50 تن آن به صورت جامد به بازار مصرف عرضه می شود. بر اساس این گزارش، پالایشگاه شازند روزانه 16 میلیون لیتر بنزین پاک و 10 میلیون لیتر گازوییل یورو 4 تولید می کند.
کد خبر: ۲۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۹