« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۲۴۸۱۴
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۴
ولی‌الله شجاع‌پوریان
پرداختن به پیشینه خوزستان، جایگاه این استان زرخیز در مناسبات اقتصادی کشور، نقش بی‌بدیل و شگرف مردان و زنان آن در جنگ تحمیلی و خدمات ارزنده این خطه به کهن‌سرزمین ایران موضوعی نیست که بر کسی پوشیده و پنهان باشد....
پایگاه خبری آوای رودکوف
ولی الله شجاع‌پوریان:«خوزستان متعلق به همه ایران است. اتفاقات تلخ این روزها در این سرزمین بدون تردید موضوعی فراجناحی است و حل مشکلات روزمره این استان اگر وظیفه قانونی برخی دستگاه‌ها و ارگان‌ها نباشد، وظیفه وجدانی همه ایرانیان به شمار می‌آید؛ شهروندان خوزستانی که در روزهای مختلف شاهد امدادرسانی کشور ایران به شهروندان سایر کشورها یا تلاش شهرداری تهران برای آبادانی شهرهای مذهبی عراق هستند، به طور قطع چشم انتظار دریافت کمک و مساعدت جدی از نهادهای داخلی هستند. چنین انتظاری برای مردمی که سال‌ها طعم جنگ را چشیده‌اند و سهم بزرگی در بقا و تثبیت نظام و انقلاب داشته و 80درصد درآمد نفتی کشور را تامین می‌کنند، خواسته غیرقابل‌تحققی نیست و باید تدبیری هرچه سریع‌تر برای این امر اندیشیده شود».(سرمقاله روزنامه همدلی/26 بهمن 1395)

مطلب فوق بخشی از سرمقاله همدلی در تاریخ 26 بهمن سال 1395 است که در آن نسبت به نبود زیرساخت‌های مناسب مدیریت بحران در استان خوزستان در مقابله با بلایای طبیعی هشدار داده بودم، گرچه آن روزها موضوع ریزگردها باعث شده بود تا خوزستان دچار خسارت‌ شود، اما لزوم نگاه ویژه به استان خوزستان و تقویت سیستم مدیریت بحران به دلیل شرایط خاص آن منطقه، موضوع اصلی نگارش بود که متاسفانه در سنوات گذشته توجه چندانی به آن نشد و امروز خوزستان در مواجهه با بارش‌های بهاری دچار خسارات و آسیب‌های متعددی شده است و تاوان بی‌مهری و عملکرد گذشته مدیریت اجرایی را می پردازد.

پرداختن به پیشینه خوزستان، جایگاه این استان زرخیز در مناسبات اقتصادی کشور، نقش بی‌بدیل و شگرف مردان و زنان آن در جنگ تحمیلی و خدمات ارزنده این خطه به کهن‌سرزمین ایران موضوعی نیست که بر کسی پوشیده و پنهان باشد. مگر می‌شود ایرانی بود و خوزستان را نشناخت. مگر می‌شود تاریخ دیرین ایران را ورق زد و در آن شاهد تلالوی نام بی‌مثال خوزستان نبود. خوزستان هم قلب ایران و هم چشم و چراغ آن است. خاکی که اگرذره‌ذره آن را بشکافیم از دلیری‌ها و جان‌فشانی‌های زنان و دختران و مردان و پسران آن هزاران دفتر سخن دارد. اما پرسشی عجیب به ذهن‌ها می‌رسد که چرا با این همه بزرگی و برجستگی، این خاک خوب خدا، باید چنین دچار بحران و ناکارآمدی مدیریتی شود؟!

بحران امروز خوزستان بی‌تردید صرفا برآمدی از باران بهاری امسال نیست و به مدیریت امروز و روزهای گذشته نیز بر نمی‌گردد، بلکه برخی مشکلات ساختاری و رویکردهای نهادینه شده در این استان، باعث شده است تا سیل، زخم‌های واقعی این خاک را که زیر ریزگردهای ناکارآمدی مدیران پرادعا و کم‌کار پنهان شده بود، بازنماید .به هر حال رفع شرایط ناگوار فعلی نیازمند عزمی بالاتر از سطح مدیران استانی و رویکردی علمی‌تر و نوین‌تر به استان است. بی‌تردید اگر در دهه‌های گذشته به جای بی‌توجهی و غفلت از مشکلات قابل پیش‌بینی این استان به‌ویژه در زمینه کمبود منابع آبی و افزایش ریزگردها، تدابیری هوشمندانه اندیشیده می‌شد و زیرساخت‌های لازم در نظر گرفته می‌شد، بارندگی‌های روزهای اخیر این استان به جای تحمیل خسارت‌های مالی و جانی و روحی به مردم غیور آن، حتی می‌توانست، به تنهایی بخش بزرگی از مشکلات این منطقه را حل ورفع کند.

شاید اکنون نیز پرداختن به این مباحث دردی از آلام شهروندان نجیب این استان کم نکند، اما باید پذیرفت خوزستان به تدبیر بیشتری نیاز دارد. انصاف این است که به مردم خوزستان بیش از هر زمان دیگری توجه کرد. گرچه بعد از اولین روزهای هجوم سیل به شهرهای این استان، خوشبختانه هموطنان ما به یاد جبهه‌های جنگ افتادند و این بار برای یاری برادران و خواهران خود لحظه‌ای تعلل نکردند و با کمک‌های مادی و معنوی خود و حتی حضور فیزیکی همچنان 30سال، پیش دوشادوش خوزستانی‌ها در مقابل سیل ایستادند.

حال انتظار می‌رود مسئولان حاکمیتی و دولتی که نسبت به خوزستان بی‌مهری‌هایی روا داشتند، این بار خود وارد میدان شوند و جبران گذشته کنند تا زخم روزهای جنگ و بی‌توجهی‌های بعد از جنگ کمی التیام یابد.

روزنامه همدلی در راستای وظیفه ملی، میهنی، اسلامی و حرفه‌ای خود سعی کرده است در هر شماره حداقل برخی از مشکلات ریز و درشت خوزستانی‌ها را در مواجهه با سیلاب به تصویر بکشد و بازنشر صدای مظلومیت خوزستان به شکل‌های مختلف باشدو اکثر تیترها، عکس‌ها و یادداشت‌های این روزنامه که خود نیز فرزند خوزستان است، به موضوع سیل استان اختصاص داشت. اما آنچه از شواهد بر می‌آید گویا مشکلات ریشه‌ای و ساختاری اصلی شهروندان خوزستانی از هفته‌های آینده آغاز می‌شود، زمانی که تب و تاب سیلاب فرو نشیند، بعد از آن مردمانی می‌مانند بدون مسکن، سرپناه، شغل، زمین کشاورزی، ناامید با چشم‌اندازی از آینده تیره و تار. از هم‌اکنون آستین‌ها را باید بالا زد. به فکر التیام دردهای مردمی بود که 8 سال جنگ را تحمل کردند و 30سال بعد از آن البته لب به شکایت نگشودند، پس پر بیراه نیست که منتظر رویکردهای مهربانانه‌تر مردم و مسئولان باشند.

بسیاری از تصاویر تلخ و شیرینی که از سیلاب خوزستان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شوند، یادآور همدلی، همکاری، ایستادگی و مقاومت مردمان این خطه هستند، مبادا فراموشی و آنچه در روزهای بعد از جنگ سهم استان خوزستان شد، در روزهای پساسیلاب نیز تکرار شود.

با این حال روزنامه همدلی ذره‌ای از وظیفه ذاتی و ملی خویش دست نمی‌کشد و آماده است برای رفع مشکلات مردم خوزستان و پاکسازی سیل از چهره زیبا و زخمی آنها، همگام با مسئولان استانی و کشوری و فعالان سیاسی همه توان خود را در راه اعتلا و توسعه خاک اهورایی خوزستان به کار گیرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: