« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۲۲۹۵۸
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۱
یاداشت / مجتبی محمدی
عملکرد این کارخانه معروف استان کهگیلویه و بویراحمد و کشور برای همگان روشن است، فقط این را می‌دانم که کارخانه از نفس افتاده است. کارخانه‌ای که بیخ گوش مسوولان شهرستان باشت و نماینده گچساران و باشت تعطیل شد و 35 کارگر هم از نان خوردن افتادند.
پایگاه خبری آوای رودکوف: کبنا نوشت: به بهانه مراسم کلنگ‌زنی کارخانه گیاهان دارویی در شهرستان گچساران راهی این شهرستان شدم، اما بنا بر پیشنهاد یکی از دوستان سری هم به کارخانه «لبنیات ساورز» زدم، این دوست‌مان که برای ساعاتی ساکت مانده بود، سکوت خود را شکست و حال روز واحدهای تولیدی را در استان شرح و این گونه در باره واحد تولیدی «شرکت تعاونی 182کشت و صنعت بابرند ساورز تولید کننده انواع لبنیات، مواد غذایی و اشامیدنی» توضیح داد که آزموده را آزمودن خطاست، اما عملکرد این کارخانه معروف استان کهگیلویه و بویراحمد و کشور برای همگان روشن است، فقط این را می‌دانم که کارخانه از نفس افتاده است. کارخانه‌ای که بیخ گوش مسوولان شهرستان باشت و نماینده گچساران و باشت تعطیل شد و 35 کارگر هم از نان خوردن افتادند.

تولید کننده‌ آن که برای اولین بار بعد از شکست پروژه بنیاد جانبازان در سال 76 وعدم موفقیت شیر «پاستوریزه یاسوج» و ریسک بالای حرکت در این کانال سرمایه‌گ‌ذاری با اتکال به باری تعالی و توان تیم کارشناسی‌ خود همه ادارات را قانع و با هزینه شخصی واحد ورشکسته‌ای را در حاشیه روستای «تل مویزی» از توابع شهرستان باشت سر پا نگه داشت و نور امید را در دل جوانان این روستا جوانه زد و از قبَل راه‌اندازی این کارخانه در سال 79 دیگر بیکاری پیدا نشد و عمران و آبادی روستا از قبیل جاده دسترسی و سایر امکانات رفاهی شکل گرفت.

با قاطعیت عرض می‌کنم که خیلی از کارآفرینان در این حوزه در این شهرستان و سایر شهرستان‌های همجوار کارمند، کارگر، تامین کننده این واحد تولیدی «لبنیات ساورز» بوده‌اند.
این واحد ورشکسته خرابه‌ای بوده که فقط بر روی کاغذ مجوزی، اسکلتی و دیوارکشی داشت که بعد از خرید توسط سرمایه‌گذار جدید و هزینه شخصی و دریافت تسهیلاتی 45 روز پس از دریافت این وام اقدام به تولید کرده که خود رکورد بی‌سابقه‌ای بوده است.

او در ادامه به افتخارات فرآورده‌های لبنی لبنیات ساورزاشاره کرد و گفت: تنها تولید کننده شیر ولبنیات در شهرستان گچساران و باشت، تنها واحد صنایع تبدیلی متنوع وتخصصی در شهرستان باشت و حتی استان، جزء معدود واحدهای تولیدی در حاشیه روستا که منطبق با سیاست‌های حمایت از تولید روستایی که در صدربرنامه‌های دولت می‌باشد، واحد تولیدی نمونه در سال‌های مختلف، واحد خوش حساب بانک کشاورزی به عنوان بانک تخصصی، واحد تولیدی دوستدار کارگر و دریافت لوح تقدیراز معاونت محترم سازمان تامین اجتماعی کشور، تولید شیر یارانه‌ای برای کل استان، تولید شیر مدرسه برای اولین بار در استان، جزء پنج استان اولیه برای راه اندازی شیر مدرسه در کشور، تولید سبد تخصصی لبنیات برای اولین بار دراستان که هنوز هم رکورد دار می‌باشد، عامل تحرک اصلی صنعت گاو شیری و صنعت لبنیات در استان کهگیلویه وبویراحمد و جنوب کشور، قطع وابستگی استان کهگیلویه و بویراحمد از شیر یارانه از استان فارس، ایجاد انگیزه برای اجرای شیر مدرسه و محرک اصلی افزایش سهمیه شیر یارانه از 2 تن در روز به بالاتر از 40 تن در روز از افتخارات این واحد تولیدی است.

هر چند به گفته این دوستم، مسوولان «لبنیات ساورز» از افزایش سهمیه شیر یارانه‌ای به 40 تن در روز نگران هستند و آنها بیان می‌کنند که کارهایی زیادی را انجام دادیم و موفقیت‌های به دست آوردیم، اما الان حال و روزمان الان خوب نیست.

او ادامه داد: این مجموعه نامهربانی‌ها بسیاری را تجربه کرده است، بابت اشتباه، کم سلیقگی سوء برداشت، رانت شیر مدرسه و شیر یارانه، رک‌گویی، حرکت سالم، تهیه نان حلال، خدمت به تولید و جلوگیری از شرمندگی در مقابل 35 اشتغال مستقیم و بالغ بر 500 اشتغال غیر مستقیم به حاشیه رفته و توسط برخی ادارات به زانو در آمد و تاجایی ادامه پیدا کرد که اداره دارایی شهرستان گچساران حتی بعد از تعطیلی شرکت لبنیات ساورز کلیه حساب های شرکت و اعضا هیئت مدیره را نزد بانک ها مسدود و محدودیتهای ثبتی ایجاد کرد.

این واحد تولیدی هم اکنون به گورستانی ازماشین آلات تبدیل شده است. متاسفانه بر این گورستان آنهایی که در کل استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان به دنبال اشتغال‌اند و شعار آن را سر می‌دهند، حتی برای قرائت فاتحه یا عیادتی بر بالین این قهرمان ملی قدم رنجه نفرمودند. قهرمانی که اگر همت گمارده شود در یک بازه زمانی کوتاه به چرخه تولید با اقتدارتر بر خواهد گشت.

ای کاش در شرایط بحران اقتصادی 7-8 سال پیش ذخایر مالی خود را صرف زیان ناشی از تولید غیراقتصادی و پرداخت حقوق و مزایای کارگران که آنها را بخشی از خانواده خود می‌دانست، نمی‌کرد، و به مانند خیلی از همکاران دراین صنعت به محض قطع یارانه شیر، کارخانه را تعطیل به ساخت و ساز و انجام امور خدماتی در بازار می‌پرداخت. والان پشت سرهم پروژهای جدید افتتاح و جهت بریدن روبان فقط از مردم دعوت به عمل می‌آورد و بهره می‌برد.

زیرا این‎ها بودند که روزهای سختمان، بد خلقی‌هایمان، حرف‌های سرد طلبکاران، گریه خانواده کارگران بیکار را تحمل کردند و تسلی بخشیدند پس حقشان مشارکت در موفقیت‌هایمان می‌باشد. با تمام تفاسیر گرچه دیر شده ولی هنوز رمقی باقی است که اگر ذره ای کمک به این هیکل قوی ولی بیمار و رنجور کارخانه «لبنیات ساورز» باعث افتخار استان خواهیم بود.

اما مرغ همسایه غاز هست، زیرا با توجه به مستندات موجود در بخشداری باشت سازمان‌های مرتبط و حتی به گواه فرمانداران و بخشداران شهرستان گچساران و باشت همیشه ما به دنبال توسعه بخش کشاورزی جهت تامین نهاده‌های خود و ایده های کارآفرینی‌ این کارخانه به نفع مردم بوده وهست. درهمین راستا سرمایه‌گذاران «لبنیات ساورز» از سال 92 تا کنون با هزینه شخصی خود سوله، ماشین آلات و امکاناتی را با هدف فرآوری گیاهان دارویی وغیر دارویی متناسب با پتانسیل‌ها واقلیم مناطق محتلف این شهرستان و استان با هدف اجرای نوآوری ها و طراحی الگوی کشت برای تامین صنایع تبدیلی مورد نظر وحتی پایین دستی را مطالعه و در بعضی مناطق عملیاتی نموده و در کنار کارخانه آماده ولی متاسفانه به دلیل کمبود اعتبارات این پروژه معطل مانده و از ادامه کار باز ایستاده‌ایم.

سوال اینجاست فاصله انسان ها و مدیران امروزی در صورت خواستن درحد دست بردن به دکمه موبایل می‌باشد و یا اینکه تا روستای «تل مویزی» باشت به یک کورس هم نمی‌رسد. انصاف هست کارخانه‌ای با این پیشنه درحوزه گیاهان دارویی به گواه یک متخصص در این حوزه نیازمند بودجه‌ای در حد بودجه مطالعات و کلنگ‌زنی و خرج‌های حاشیه‌ای طرح جدیدی باشد؟ و مدیران خرد و کلان ما آب در کوزه و تشنه لبان می‌گرددند و گاهاً خوشبختی را در تهران و نزد شرکت ها و هلدینگ های بزرگ برای مردم استان جستجو می کنند. ای کاش تولیدکنندگان «لبنیات ساورز» توسط تصمیم سازان، مدیران و دعوت کنندگان دیده می‌شدند، زیرا در آن موقع می‌گفتیم که استفاده ازهلدینگ های برکت و ستاد اجرایی فرمان امام(ره) را در چه حیطه ای و برای کدام از نیازهای استان به کار می گیرند. نه اینکه میلیون‌ها تومان فقط صرف هزینه مطالعاتی شود.

کجا هستند آنهایی که هنگام رای گیری سینه سپر کرده بودند و فقط در زمان انتخابات با مردم سخن می‌گفتند. کجا هستند آنهایی که خودشان را به ریش سفیدی زده و می‌خواستند برای نماینده مورد نظر خود رأی جمع کنند؟ آن‌هایی که وکیل فعلی مردم در پارلمان را تبلیغ می‌کردند، اکنون چرا به میدان نمی‌آیند و به وکیلی که انتخاب کردند، نمی‌گویند چرا از حق تولید کنندگان نمونه استانی و کشوری و با سابقه این شهرستان دفاع کند؟

مدیران استان این را به یاد داشته باشند کار در این عرصه نیاز به دانش محوری، تخصص، عشق و در نهایت بومی سازی دانش رمز موفقیت است نه 40 هکتار برای فلان طرح و 10 هکتار برای این طرح!

 الگوی موفق این طرح، شرکت زردبند یاسوج بوده که حداکثر در فضای 4000 متری بنا شده و بالاتر از نیمی از عصاره و اسانس کشور را تامین می‌نماید.

حال سوال اینجاست با توجه به مصاحبه مدیران هلدینگ دو هدف اساسی را آنان دنبال می‌نمایند؛

1-الگو سازی در تولید، 2-توانمند سازی کارآفرینان در حوزه صنعت و واگذاری چنین صنایعی به آنها.

پس اگر چنین است در صورت وجود هر دو ساختار در شهرستان چرا حمایت نمی‌کنید وهلدینگ های بزرگی چون هلدینگ دارویی برکت که فقط در پروژه‌هایی بسیار کلان ورود می کنند. نظر خواهی نمی کنند تا در حوزه‌های نانو و بیوتکنولوژی که صاحب ایده و داری دانش هم می‌باشیم آنها را وارد نماییم. کشور واستان را در منطقه خاورمیانه در تولیدات خاص مرجع کنیم واز تکرار و مکررات جلوگیری شود. یا با ایده‌های خلاقانه ومنطبق بر نیازهای واقعی کشاورزان خصوصاً در حوزه گچساران با حرکت‌های کاملاً خلاقانه به فرصت های خلق ثروت تبدیل کنیم.

نتیجه گیری

خوب و بد روزها بر «لبنیات ساورز» گذشت، اما توقع از نماینده مردم شهرستان های گچساران و باشت در مجلس می رود که دست به کارهای بنیادی زده است و پس از ماه ها مطالعه و انتخاب سرمایه گذار در نهایت فرآیند اخذ مجوز وسپس احداث واحدی که در خوشبینانه ترین حالت تولید واشتغال را به دنبال دارد، در دامنه دید میکروسکوپی خود که این همه تاسیسات نزدیک به اهدفشان را می‌دیدند، چرا «لبنیات ساورز» دیده نشده است؟ کوچک بود که نبود، تخصص نداشت که داشت، کارآزموده نبود که بود نمی‌شناخت که می‌شناخت و شاید هم به خاطر این بود که خوب می‌شناختن. به هر دلیل که ما نمی‌دانیم این ساختار آماده که حتی توسعه چندین سال آینده را هم دیده و در مواردی قابلیت جذب سرمایه گذاری خارجی را داشته ودارای ایده‌های خلاقانه‌ای است، شاید با همگرا شدن با چنین هلدینگ‌هایی اشتغال زایی و تولیدات نو و جدیدی را در کشور داشته باشد که با دمیدن این بزرگوار در روح و کالبد آن زنده گردد. اما چشم مسوولان «لبنیات ساورز» از سال 92 به راه بود و زیارت نماینده گچساران برای آنان میسر نگردید. گرچه از استاندار تولید دوست، غیر بومی و حساس به اشتغال در مناطق محروم چنین انتظاری را داشتم. اما وی شاید به دلیل در دید نبودن ما واینکه این بزرگوار اهل این استان نیست و می بایست از طریق مقامات محلی به ایشان منتقل می‌شد، توقع صاحبان این واحد تولیدی کمتر بود. اما از استاندار کهگیلویه و بویراحمد انتظار می رود راههای ورود تولید کنندگان را بر خود باز بگذارد. امید می رود استاندار کهگیلویه و بویراحمد پتانسیل‌های استان و شهرستان ها را بهتر شناسایی تا بهره وری بیشتر عاید استان گردد.

کمترین کاری که از نماینده برمی آید، شنیدن درد و دل مردم و اظهار همدردی با آن‌هاست. بسیاری از مردم حتی به این دلخوش می‌شوند که در موقعیتی اینگونه، کسی درد و دلشان را بشنود و به شرح مشکلات و دغدغه‌هایشان گوش بسپارد. از نظر روانشناسی هم ثابت شده که نخستین کمک، همین همدلی و همراهی است.

در پایان این مجموعه روزانه شاهد خواب سرمایه ملی بالغ بر 50 میلیارد ریال و به عبارتی شاهد آتش زدن حداقل روزانه بالغ بر 40 میلیون ریال خود برابر سود سپرده بانکی می‌باشد و آمادگی همکاری همراهی و کمک از هلدینگ ها، نمایندگان و فرمانداران سایر شهرستان‌ها درخصوص راه اندازی فازهای دیگر کارخانه «لبنیات ساورز» دارد و همچنین آماده همکاری در بحث تولید فرآورده های شیری و گیاهان دارویی و غیردارویی و فرآوری آنان نیز است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
پر طرفدار ترین